به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mohammad hasan raznahan

  • علی رحمن پور، محمد حسن رازنهان*، رضا شعبانی
    جایگاه و موقعیت استراتژیک ایران به سبب وجود چاه های نفت در شمال و جنوب ایران و اهمیت بالای آن در عرصه ی جهانی همواره این کشور را مورد طمع استعمارگران قرار داده است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، انگلستان نیروهای خود را از ایران خارج کرد ولی شوروی به بهانه هایی در پی کسب امتیاز بود. در این زمان بود که نقش قوام به عنوان نخست وزیر ایران که رابطه نسبتا خوبی با شوروی داشت در تخلیه قوای شوروی به چشم خورد. سیوال اصلی این است که نقش قوام السلطنه در واگذاری امتیاز نفت شمال چه بود و چه هدفی داشت؟ سیاست قوام در این موضوع بسیار پیچیده بود، چرا که وی می بایست هم به عنوان نخست وزیر، حافظ منافع ایران باشد و از طرفی دیگر منافع شوروی، که از او حمایت کرده بود را باید حفظ می کرد. این مقاله با هدف بررسی روابط ایران و شوروی در این دوره و چرایی واگذاری نفت شمال به شوروی توسط قوام، سعی کرده است تا چگونگی مذاکرات و حل مسیله تخلیه نیروهای شوروی از خاک ایران را بررسی کند. روش تحقیق نیز کیفی است و به صورت تاریخی به توصیف و تحلیل وقایع پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد؛ نیت و هدف اصلی قوام از واگذاری این امتیاز، نه از بعد خیانت به کشور، بلکه این امر فقط وسیله و ابزاری جهت بیرون راندن نیروهای شوروی از خاک ایران بوده است.
    کلید واژگان: نفت شمال, قوام السلطنه, شوروی, استعمار
    Ali Rahmanpour, Mohammadhasan Raznahan *, Reza Shabani
    Iran's strategic position has always been coveted by the colonialists due to the existence of oil wells in the north and south of Iran and its great importance in the world arena. During World War II, when Iran was occupied by the Soviet Union and Britain, and after the end of the war, Britain withdrew its forces from Iran, but the Soviet Union sought to gain concessions under the pretext of that. It was at this time that Ghavam's role as prime minister of Iran, which had relatively good relations with the Soviet Union, was evident in the evacuation of Soviet forces. The main question is what was the role of Ghavam Al-Saltanah in handing over the northern oil concession and what was its purpose? Ghavam's policy on this issue was very complicated, because he, as prime minister, had to protect Iran's interests, and on the other hand, he had to protect the interests of the Soviet Union, which had supported him. This article aims to examine the relationship between Iran and the Soviet Union during this period and why Ghavam handed over northern oil to the Soviet Union, and tried to discuss how to negotiate and resolve the issue of Soviet withdrawal from Iranian territory. The research method is also qualitative and has historically described and analyzed the events. Findings show; Ghavam's main purpose in handing over this concession was not to betray the country, but only as a means to expel Soviet forces from Iranian territory.
    Keywords: North Oil, Ghavam Al-Saltanah, Soviet Union, Colonialism
  • میرهادی حسینی*، محمدحسن رازنهان، حسن خداکرمی

    پادشاهی سه ساله محمدعلی شاه قاجار، آکنده از صحنه های تخاصم و کشمکش بین نهاد سلطنت و طرفداران آن با عناصر مشروطه خواه بوده است. در این میان، بهره مندی از قوای قهریه توانمند به منظور حفاظت از سلطنت و مقابله و سرکوب مشروطه خواهان، امری بدیهی می نمود. فوج سیلاخوری از خطه لرستان که طی دوره قاجار، همواره در منازعات محلی موفق بوده و به رشادت و وفاداری ذاتی اشتهار داشتند، به عنوان گارد محافظ شخص محمدعلی شاه منصوب و در قضیه بمباران مجلس و دستگیری و کشتار مشروطه خواهان پیش قراول و بازیگر اصلی میدان نبرد در قشون محمدعلی شاه بودند. هدف از تحقیق پیش رو ذکر دلایل توجه و اتکال محمدعلی شاه قاجار به فوج سیلاخوری در تحولات مشروطه و همچنین تاثیر عملکرد فوج مذکور بر جامعه آن روزگار که می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات عمدتا کتابخانه ای و با تکیه بر اسناد و مدارک در دست می باشد. با بررسی اسناد ومدارک می توان نتیجه گرفت که فضای ایجاد شده سه گانه بر اساس شاخص های "پنداشت قدرت" شخص شاه به قوای نظامی رشید و وفادار، "تنفر ذهنی" آحاد ملت در واکنش به اعمال و رفتار حکومت و قوای نظامی منتسب به آن و در نهایت بروز "جذبه منزلت" در سربازان فوج سیلاخوری به واسطه حصول جایگاه ویژه نزد شاه قاجار و اگرچه به بهای تقابل با هم میهنان خود، می باشد که در نهایت وقوع جنگ و منازعات بعدی را حتمی و غیر اجتناب می نمود.

    کلید واژگان: سیلاخور, فوج نظامی, قاجار, مشروطه, محمدعلی شاه
    Mirhadi Hosseini *, Mohammad Hasan Raznahan, Hassan Khodakarami

    The three-year reign of Mohammad Ali Shah Qajar has been filled with scenes of conflict between the monarchy and its supporters and constitutional elements. In the meantime, the use of powerful coercive forces to protect the monarchy was obvious. Silakhori Regiment from Lorestan region, which during the Qajar period, always succeeded in local conflicts and was known for its inherent courage and loyalty, was appointed as the Shah's bodyguard and was the vanguard of Mohammad Ali Shah's army in the case of bombing the parliament and arresting and killing constitutionalists. The purpose of the present study is to mention the reasons for Mohammad Ali Shah Qajar's attention and reliance on the Silakhuri regiment in the constitutional developments and also the impact of the regiment's performance on the society of that time. The research method in this research is descriptive-analytical and the method of collecting information is mainly library and based on documents. Examining the documents, it can be concluded that the conditions formed based on the indicators of the Shah's "perceived power" of the loyal military forces; "Mental hatred" of people in response to the actions and behavior of the government and the military forces attributed to it; Finally, the formation of "attitude of dignity" in the soldiers of the Silakhori regiment was due to the acquisition of a special position by Shah Qajar, and although it caused confrontation with his fellow countrymen, in the end, the occurrence of war and subsequent conflicts was inevitable and inevitable.

    Keywords: Silakhor, military regiment, Qajar, Constitutional, Mohammad Ali Shah
  • سیده فاطمه سهیلی، محمدحسن رازنهان*، اسماعیل چنگیزی اردهایی

    حفظ تمامیت ارضی ازجمله آرمان های حیاتی هر حکومتی است. با روی کار آمدن خاندان صفویه در ایران، تمامیت ارضی کشور که تا پیش از آن مدعیان داخلی و خارجی به شدت آن را تهدید می کردند و در مخاطره بود، رنگ یکپارچگی به خود گرفت. حاکمان صفوی برای تقویت مبانی حاکمیتی خود نیازمند تعریف و قوام بخشی به عناصری بودند که ضمن تثبیت وحدت درونی، براساس داشتن ویژگی های مشترک، بر تمایزها و تفاوت های آنها با دیگر کشورها نیز تاکید کند. آنها نظام معنایی خود را با عناصری نظیر مذهب شیعه و ملیت ایرانی در خرده گفتمان های تابع خود القا کردند و در کنار آن، با برجسته سازی تفاوت ها در مذهب، ملیت، زبان، فرهنگ و... مفهوم «دیگری» را بازتعریف کردند و نحوه «بقا» و ماندگاری را با توجه به آن ارایه کردند.بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است با در پیش گرفتن چارچوب نظری تحلیل گفتمان از منظر روث وداک (Ruth Wodak) و تمرکز بر دو محور اساسی «گفتمان خود در تقابل با دیگری» و «بقا»، گفتمان تمامیت ارضی ایران را در این دوران تحلیل کند و ویژگی های این گفتمان را بررسی کند. در پرتو رویکرد وداکی به این نتیجه می رسیم گزاره های «برجسته سازی خود و اغراق و بزرگ نمایی» درباره مولفه های گفتمان صفوی و نیز تحقیر و ممیزکردن عثمانی و ازبکان و گورکانیان به روشنی نشان دهنده آگاهی تاریخ نگاران عصر صفوی از تمایز با دیگران است تا این گونه گفتمان تمامیت خواهانه صفویه را قوام بخشند.

    کلید واژگان: تمامیت ارضی, روش تحلیل گفتمان روث وداک, صفویه, ملیت و مذهب
    Seyyedeh Fatemeh Soheili, Mohammadhasan Raznahan *, Esmaeil Changizi Ardehaie

    Preserving territorial integrity is one of the vital ideas of any governments. As the Safavid dynasty took power in Iran, Iran's territorial integrity, which had previously been seriously threatened by domestic and foreign claimants, …. To consolidate their sovereignty, the Safavid rulers needed to define and solidify the elements that highlighted their differences from other countries, while establishing internal unity based on shared characteristics. In their sub-discourses, they introduced their value system, which included Shiism and Iranian nationality with several provinces within their territories, redefined another concept, and presented a way of survival based on other concepts by emphasizing differences in religion, nationality, language, culture, and so on. Accordingly, by employing discourse analysis from Ruth Wodak's perspective and focusing on the two basic notions of "self versus the other" and "survival," the present study aimed to analyze Iran's territorial integrity during this period and examine the features of this discourse.

    Keywords: territorial integrity, Ruth Wodak's discourse analysis, Safavid dynasty, nationality, religion
  • محمدکاظم متین، محمدحسن رازنهان*

    تقی زاده ازرهبران مشروطیت ایران و ازرجال سیاسی ، علمی بحث انگیزودرعین حال ازناشناخته ترین بازیگران سیاسی تاریخ معاصر است.او در زمره کسانی است که جمعی به شدت موافق و جمعی به غایت مخالف دارد و هر یک نیز برای اثبات نظرات خود دلایلی ارایه می کنند. یکی از کسانی که بیشترین نقد و توهین را در نوشته های خود برایشان وارد کرده است مرحوم آدمیت است. او نه تنها تقی زاده را در آثارش سخت مورد حمله قرار داده است بلکه هر کس را که به نوعی درصدد دفاع و تعریف و تمجید از او برآمده باشد. از ایرج افشار گرفته تا مینوی و از خانم لمبتون گرفته تا نیکی کدی. ما در این تحقیق به دنبال آن هستیم که دیدگاه های آدمیت درباره تقی زاده را مورد بررسی قرار دهیم و علل و نادرستی آن باز شناسیم. در تاریخ نگاری معاصردر حق تقی زاده ناروایی هایی صورت گرفته است .شاید اینک زمان آن فرارسیده باشد که رها از حب وبغض شخصی ، پست وبلند کارنامه سیاسی او بدون پیش داوری و توطیه پنداری مرسوم وطنی مورد نقد وبررسی قرار گیرد.دراین تحقیق از روش کتابخانه ای، استفاده از آرشیو اسناد و مجلات ، کتابهای آدمیت و تقی زاده و مقالات مختلف ایرانی، خارجی و صورت مذاکرات مجلس استفاده شده است .

    کلید واژگان: فریدون آدمیت, تقی زاده, اتابک, انقلاب مشروطیت ایران, مجلس اول ودوم
    Mohammadkazem Matin, Mohammadhasan Raznahan *

    Hassan Taghizade is a leader of Iran constitutional Revolution and also he is a political cultural and scientific person , he is so controversial and the most unknown political actor in Iran contemporary history. He was a person who had a lot of fan and also a lot of against and both of these groups had their reasons and their opinions . Fereydoon Adamiyat was one of the person who had a lot of criticism and insult about him in his writings . He not only criticized Taghizade severally in his writings but also he criticized and insulted everyone who protected and complimented and made him the most important person in constitutional Revolution . As far as Iraj Afshar and Mojtaba Minavi to Mrs . Lambton and Niki Kedi. In this research we follow the investigations of Adamiyat's opinions about Taghizade and understand its reasons sif they're true or false. Printed sources in libraries, documents and magazines archives, books written by Admit and Taghizadeh , different Iranian and foreign articles and the parliament’s minutes of meeting have been used to conduct the present research.

    Keywords: Fereydoon Adamit, Taghizadeh, Atabak, Iranian Constitutional Revolution, First, Second Majles
  • محمدحسن رازنهان، فواد پورآرین، رفعت خواجه یار*

    حاکمیت صفویان در ایران زمینه مناسبی را برای فعالیت گسترده سیاسی و اجتماعی علمای شیعه ایجاد کرده و آن ها نه تنها روابط حسنه ای با صفویان برقرار کردند بلکه بالاترین مناصب مذهبی حکومت را نیز عهده دار شدند. این همکاری حاصل تغییر دیدگاه های فقهی سیاسی علما بود که پیش از آن در طول تاریخ فقه شیعه بی سابقه می نمود. ملا خلیل قزوینی از علمای برجسته زمان شاه عباس دوم صفوی است که در طیف علمای اخباری می باشد. نگرش فقهی سیاسی او به نوعی متفاوت از علمای هم مسلک معاصر خویش می باشد زیرا او ضمن تحسین و تمجید شاه عباس دوم به عنوان پادشاه شیعه مذهب، درعین حال با یکی از مراسم مذهبی که نشانه مشروعیت حکومت است یعنی نماز جمعه مخالفت و در رساله نماز جمعه خویش دلایل فقهی و عقلی را برای این مخالفت توضیح می دهد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع تاریخی و با استناد به آثار مکتوب ایشان به بررسی دیدگاه های او نسبت به دولت صفوی؛ شاه عباس دوم و برگزاری نماز جمعه پرداخته است.

    کلید واژگان: صفویه, شیعه, ملا خلیل, مشروعیت حکومت, نماز جمعه
    Mohammad Hasan Raznahan, Fouad Pourarian, Rafat Khajehyar*

    The rule of the Safavids in Iran provided the perfect basis for the widespread political and social activities of the Shiite scholars, and they not only maintained good relations with the Safavids but also assumed the highest religious positions in the government. This collaboration was the result of a shift in the jurisprudential political views of the scholars that had previously been unprecedented in the history of the Shiite jurisprudence. Mullah Khalil Qazvini is one of the prominent scholars of the time of the second Safavid Shah Abbas, who is in the spectrum of Akhbari scholars. His political jurisprudential attitude is somewhat different from that of his contemporary scholars because he praised Shah Abbas II as the Shiite king, while he disagreed with one of the religious ceremonies signifying the legitimacy of the government, namely, Friday prayer. He explains the legal and rational reasons for this opposition in his Friday prayer treatise. This article is a descriptive-analytic one. Based on the historical sources and his written works, his views on the Safavid government, Shah Abbas II and Friday prayer are examined.

    Keywords: Safavid, Shiite, Mullah Khalil, Legitimacy of the Government, Friday Prayer
  • عبدالودود سپاهی*، محمدحسن رازنهان
    هدف

    نحوه اجرا، چالش ها و پیامدهای اجرای قانون سجل احوال در بلوچستان در این مقاله توضیح داده شده است.

    روش/ رویکرد پژوهش

    داده ها از منابع آرشیوی و کتابخانه ای و مصاحبه با آگاهان گرداوری و تحلیل شده است.

    یافته ها و نتیجه گیری

    برنامه سجل احوال در بلوچستان در دو مرحله داوطلبانه  و اجباری اجرا شد. مرحله دوم با پشتیبانی ارتش و زاندارمری آغاز شد. بیشتر مردم از گرفتن شناسنامه خودداری کردند و برای گریز از آن بسیاری به هندوستان، زنگبار و عمان مهاجرت کردند و بخشی از مردم هم به مناطق کوهستانی و صعب العبور گریختند.

    کلید واژگان: قانون سجل احوال, بلوچستان, پهلوی اول, مخالفت ها و موانع
    Abdulvadood Sepahi *, Mohammad Hasan Raznahan
    Purpose

    This paper reports the Baluch population of Iran resistance to the law of national identity card in the 1930s.

    Method and Research Design

    Data for this research eas collected from archival and library resources as well as an interview with informants.

    Findings and Conclusion

    Implementation took place in two stages.  In the first stages, some parts of the population accepted their national ID cards voluntarily. The second stage was carried out in a compulsory fashion backed by the army and security forces. As a result, a great number of people refused to obtain ID cards. Many migrated to India, Zanzibar, and Oman, and some fled to the mountains and remote areas in the region.

    Keywords: Balochistan, First Party, Opposition, Obstacles
  • حسین مفتخری، محمدحسن رازنهان، قدیر نجف زاده شوکی*، هاشم آقاجری
    ماهیت استبدادی حکومت پادشاهان سلجوقی و جایگاه بی بدیل سلطان در ساختار این حکومت، در تحلیل و بررسی علل فروپاشی سلجوقیان، واجد کمال اهمیت است و ضعف و زوال حکومت جانشینان ملکشاه نیز برآیند چنین بی ثباتی سیاسی بود. با عنایت به این امر، بررسی و شناخت عوامل پدیدآورنده و تشدیدکننده بی ثباتی سیاسی در این برهه تاریخی اهمیت بسیار می یابد. در این مقاله درصدد پاسخ بدین پرسش بوده ایم که میان سیاست های جانشینان ملکشاه از قبیل نزاع بر سر جانشینی، بی توجهی به امور رفاهی مردم، دمیدن به آتش جنگ های مذهبی و درگیری با خلافت و بروز بی ثباتی سیاسی در این دوره چه ارتباطی وجود داشته است؟ چارچوب نظری نگارندگان، نظریه دیوید ساندرز در باب بی ثباتی سیاسی است. بر این اساس، بی ثباتی سیاسی در دوره جانشینان ملکشاه بر مبنای دو مفهوم اساسی تغییرات و چالش ها تبیین و شاخص های آن طی چهار مقوله تغییر هنجار، تغییر مقامات اصلی اجرایی، تغییر مرزها و چالش های خشونت آمیز بازشناسی شده است. دستاورد این تحقیق حاکی از این است که همبستگی چشمگیری میان سیاست های جانشینان ملکشاه و بروز بی ثباتی سیاسی در این برهه تاریخی وجود داشته است.
    کلید واژگان: سلجوقیان, بی ثباتی سیاسی, جانشینان ملکشاه, خواجه نظام الملک
    Hosein Moftakhari, Mohammad Hasan Raznahan, Ghadir Najafzadeh Shavaki *, Hashem Aghajari
    The despotic nature of the government of Seljuk kings and the unparalleled status of the Sultan in the structure of this government are important in analyzing the causes of the Seljuk collapse. The weakness and decay of the successor of the Malikshah was also a result of such political instability. In this article, we seek to answer the question of what is the relationship between the policies of the successors of Malikshah, such as the struggle for succession, the lack of attention to people's welfare, the blowing up of religious wars, the conflict with the caliphate, and the rise of political instability in this period. The authors' theoretical framework is the theory of David Saunders about political instability. Accordingly, the political instability in the successor of Malikshah is based on two fundamental concepts of change and challenges, and its indicators have been identified through four categories of change of norms, the change in key executive positions, changing borders and violent challenges. The results of this study indicate that there has been a significant correlation between the policies of the successors of Malikshah and the emergence of political instability in this period.
    Keywords: Seljuk, political instability, Malikshah successors, Khwajda Nizam al-Mulk
  • محمدحسن رازنهان، محمدعلی جودکی

    هدف این مقاله بررسی چگونگی بازنمایی انگاره های هویت ایرانی در اندیشه ی ولی قلی شاملو در نگارش کتاب قصص الخاقانی است. عرصه ی تاریخ نگاری محمل مناسبی برای شناخت برداشت ایرانیان از هویت خود در دوره های مختلف است. شاملو روایت گر دوره ی تثبیت هویت ایرانیان در نیمه ی دوم صفویان است. مقاله به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که انگار ه های هویت ایرانی در اندیشه تاریخ نگاری شاملو چگونه بازنمایی شده اند؟ بدین منظور با روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر واکاوی متن قصص الخاقانی، عناصر هویتی که بر ذهنیت شاملو در گزارش رخدادها اثر گذاشته را مورد ارزیابی قرار می دهیم. شاملو در روایت رخدادهای تاریخی زمان خود متاثر از بافت فرهنگی و گفتمان غالب دوره ی نگارش کتابش، با رجوع به حافظه ی جمعی ایرانیان به بازنمایی و ارایه ی روایت معناداری ازگزارش تاریخی اش دست زده است. حضور پررنگ عناصر هویت فرهنگی در متن رسمی قصص الخاقانی، پویایی وجوه فرهنگی هویت ایرانی را نشان می دهد.

    کلید واژگان: شاملو, قصص الخاقانی, تاریخ نگاری, هویت ایرانی, بازنمایی, صفوی
    MohammadHasan Raznahan, MohammadAli Judaki *

    The purpose of this article is to examine the representation of the notions of Iranian identity in ValiGholi Shamlu’s thought in the book of Ghesas al Khaghani. The field of historiography is a proper context for Iranian to recognize their identity in different periods. Shamlu is the narrator of consolidation period of Iranian identity in the second half of the Safavids. The central question this article seeks to answer is how Iranian identity notions of Shamlu’s historiography thought represented? For this purpose, by using descriptive and analytical method, based on text analysis of Ghesas al Khaghani, identity elements which affected Shamlu’s mind in event report are evaluated. In the narrative of historical events of his time, influenced by the cultural context and the dominant discourse of writing his book; Shamlu represents and provides a meaningful narration of his historical report. The effective presence of cultural identity elements in the official text of Ghesas al Khaghani shows the dynamic aspects of Iranian culture.

    Keywords: Shamlu, Ghesas al Khaghani, Historiography, Iranian Identity, Representation, Safavid
  • هادی بیاتی، محمدحسن رازنهان، رضا دهقانی
    در این پژوهش تلاش شده است جایگاه اقتصادی عتبات عالیات میان دو دولت صفویه و عثمانی بررسی شده و بازتاب آن در روابط سیاسی دو کشور ایران و عثمانی ارزیابی شود. در این مقوله درباره سه رکن اساسی بحث شده است: 1. زیارت عتبات (زوار)؛ 2. موقوفات؛ 3. دفن اموات. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این دوران تسلط بر منطقه عراق، به ویژه عتبات عالیات و دستیابی به منافع اقتصادی آن، از جمله مباحث مهم برای دو دولت صفویه و عثمانی بود. چنان که ورود زائران ایرانی به اماکن مقدس عراق با رونق بازار، ایجاد کسب و کار، گسترش تجارت، رونق کاروانسراها و راهداری ها و رفع بیکاری همراه بود. در این وضعیت، ورود انبوه زوار نوعی «صادرات نامرئی» برای عراق بود که می توانست در رفع مشکلات اقتصادی مردم عراق کمک کند. در این میان، موقوفات و نذور سلاطین صفوی و عثمانی و زوار شیعه در عتبات عالیات، بر اهمیت اقتصادی این منطقه می افزود و رونق اقتصادی منطقه را موجب می شد. درآمد اقتصادی دیگری که این منطقه برای دو دولت عثمانی و صفوی داشت، دریافت وجوه متعدد برای کفن و دفن اموات و قیمت هنگفت زمین در آنجا بود.
    کلید واژگان: عتبات عالیات, صفویان, عثمانیان, زوار, شاه عباس اول
    Hadi Bayati, Mohammad Hasan Raznahan, Reza Dahghani
    In This Study, We Have Tried Economic Status Holy Shrines, Between Iran And Ottoman Review And Reflection On Political Relations Between The Two Countries Evaluated The Safavids And The Ottomans. In This Article We Talk About Three Pillars: 1. Pilgrimage Shrines (Pilgrims) 2. Endowment 3. The Burial Of The Dead. Accordingly, The Findings Suggest That In This Era Of Domination Of The Region, Especially Iraq, The Atabat Aliyat And The Pursuit Of Economic Interests, Including Important Issue For The Government Was The Safavid And Ottoman. If Iranian Pilgrims To Holy Sites In Iraq, Boom, Business Creation, Business Development, Prosperity And The Elimination Of Unemployment Was Caravanserais And Toll. The Massive Arrival Of Pilgrims This Kind Of "Invisible Exports" To Iraq, Which Could Help To Solve The Economic Problems Of The Iraqi People. The Safavid And Ottoman Sultans Endowments And Offerings And Shiite Pilgrims On The Holy Places Of The Region's Economic Importance And Economically Flourishing Area Was Added. Other Economic Income Of The Region To The Ottoman And Safavid, The Multiple Funds, For Burial Of The Dead And The High Price Of Land In The Holy Shrines.
    Keywords: Atabat Aliyat, The Safavids, Ottomans, Pilgrims, Shah Abbas
  • محمدحسن رازنهان، انور خالندی*
    وجود دشمنی مشترک به نام دولت عثمانی میان صفویان و دولت های اروپایی از آغاز سده دهم هجری/ اوایل سده شانزدهم میلادی، موجبات ارتباط نزدیک سیاسی میان ایران و اروپا را فراهم ساخت. لذا کوشش طرفین تشکیل اتحادیه های سیاسی نظامی علیه دولت عثمانی به منظور تحت فشار گذاشتن و شکست دادن این دشمن قدرتمند بود. دولت صفوی در آغاز با رویکرد هم گرایانه در منازعات میان دولت عثمانی و اروپاییان، جهت گیری اتحاد و ائتلاف با اروپا علیه عثمانی اتخاذ نمود، جهت گیری که علی رغم همه چانه زنی های دیپلماتیک صفویان با دول اروپایی درگیر جنگ با عثمانی، هیچ گاه صورت عملی به خود نگرفت. انعقاد معاهده زهاب در سال 1049ق/1639م. میان ایران و عثمانی، منجر به تغییر جهت گیری صفویان در منازعات میان دولت عثمانی و اروپاییان گشت. این بار دولتمردان صفوی ناامید از اروپاییان، رویکرد واگرایانه ای نسبت به این منازعات اتخاذ کردند که تا سقوط صفویان ادامه پیدا کرد. این مقاله در پی آن است که به بررسی روند، چگونگی و علل اتخاذ جهت گیری جدید سیاست خارجی صفویان از معاهده زهاب تا سقوط صفویان بپردازد.
    روش تحقیق در این پژوهش بر پایه روش تاریخی - توصیفی تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و اسنادی می باشد.
    دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که پس از معاهده زهاب، دولت صفوی جهت گیری بی طرفی را در منازعات دولت عثمانی و اروپا انتخاب نمود و بی اعتمادی صفویان نسبت به اروپاییان، پایبندی دولتمردان صفوی به معاهده زهاب و روابط دوستانه و مسالمت آمیز با دولت عثمانی و ضعف سپاه و قوای نظامی ایران در این دوره، از دلایل اصلی اتخاذ جهت گیری بی طرفی از سوی صفویان بود.
    کلید واژگان: صفویان, عثمانی, اروپا, منازعات
    Mohammad Hasan Raznahan, Anvar Khalandi*
    The existence of a common enemy between the Safavids and the European countries from the 10th C. of Hijrah / beginning of the 16th C. led to the close ties between Iran and Europe. They tried to establish Political – Military Unions against the Ottoman government so as to force and finally defeat this powerful enemy. The Safavid government in their foreign policy oriented itself toward coalition and union with the Europeans and against the Ottoman. This coalition never took place in despite the diplomatic debates with the European countries involved in war with the Ottoman government. The Zuhab Treaty (1049 Hijrah/ 1639) between Iran and the Ottoman, caused changes in the Iranian orientation in the Ottoman-European debate. Disappointed with the Europeans, the Safavids chose an neutrality oreintation that continued to their downfall. The present article aims at investigating the processes, hows and whys of taking such new strategy in the foreign policy of the Safavids from the Zuhab Treaty to their downfall. The research method was descriptive – analytical historical method and the means of data collection was library sources and documents. The findings of this research show that after the Zuhab Treaty the Safavids chose an neutrality oreintation in the Ottoman-European debate; the Safavids’ lack of trust in the Europeans, their commitment to the Zuhab Treaty, their safe and friendly relations with the Ottoman as well as the weakness of the Iranian armed forces during this period were the causes to take an neutrality oreintation by the Safavids.
    Keywords: the Safavids, the Ottoman, Europe, debates
  • محمد تقی مختاری، محمدحسن رازنهان، امیر آهنگران
    در دوره قاجار، افغانستان به علت سرکشی مقطعی و توام با تجاوز حکام هرات و قندهار و کابل، به دیگر نواحی خراسان وتمایل قاجار ها برای اعاده حاکمیت ایران در این مناطق، در کانون توجه قرار گرفت. در عرصه بین المللی نیز، سلطه انگلستان و کمپانی هندشرقی اش بر هندوستان و ترس و واهمه آنان از حملات افغانان درانی به آنجا ورقابت های استعماری با فرانسه و روسیه، سبب اهمیت یافتن این منطقه شد. انگلیسی ها در زمان فتحعلی شاه، با سیاست اعزام سفیر و انعقاد برخی قراردادها، وی را بر ضد زمان شاه درانی تحریک کردند؛ سپس با وعده های واهی، مانند مساعدت مالی و نظامی برای مقابله با روس ها و استرداد مناطق قفقاز، مانع از اتحاد فرانسویان با ایران و نفوذ احتمالی شان در افغانستان و هندوستان شدند. در زمان محمدشاه، ترس از نفوذ روس ها در آسیای مرکزی و افغانستان، آنان را واداشت تا با بهره گیری از سیاست ایجاد چالش و تهدید، هم حاکم هرات را علیه دولت ایران بشورانند و هم با حمله به جزایر خلیج فارس، مانع از فتح هرات و دیگر نواحی افغانستان توسط ایران شوند. در دوره ناصری نیز، بی درایتی ناصرالدین شاه و صدراعظم وی، آقاخان، سبب شد تا انگلیسی ها ابتدا قرار داد سال 1269ق/1852م را به ایران تحمیل کرده و سپس، با استفاده از سیاست جنگ طلبی و اشغال جنوب ایران و تحمیل عهدنامه پاریس، افغانستان را از ایران جدا کنند.
    کلید واژگان: ایران, افغانستان, انگلستان, کمپانی هندشرقی, شاهان قاجار, عهدنامهپاریس
    Mohammad Taghi Mokhtari, Mohammad Hasan Raznahan, Amir Ahangaran
    During Qajar era, Afghanistan became the central of attention as a result of reasons such as temporal rebellions, the invasion of rulers of regions i.e. Herat, Qandehar and Kabol to Khorasan and also Qajar king's tendency for restoration of sovereignty on such regions. Internationally, some factors including the domination of England and East India Company on India, England's fear for Dorani Afqan's Attacks and colonial rivalries with Russia and France had a remarkable role in the importance of Afghanistan. England succeeded in provoking Fath Ali Shah against Zaman Shah Dorani by sending ambassadors and signing the treaties. Subsequently, England prevented the alliance of Iran with France and the influence of France by invalid promises for financial and military assistances against Russia troops and restoration of Caucasus region's control. Under Mohammed Shah's kingdom, the fear of Russia's influence on Central Asia and Afghanistan obliged England not only to provoke the rulers of Herat against Iran's government but also to attack Persian Gulf's islands preventing from Iran's conquest in Heart and other regions by utilizing the policy of threat and challenge. During Nasser Al din Shah's period, at first, England imposed the contract of 1269 A.H on Iran and then the separation of Herat by occupation of south of Iran and Paris treaty, which was as a result of incompetence of Iran's authorities.
    Keywords: Iran, Afghanistan, England, East India Company, Qajar kings, The treaty of Paris
  • محمدحسن رازنهان، مهدی خلیلی
    در این مقاله سعی بر آن است با استناد به منابع به کاوش چگونگی روابط میان نزاریان و خلافت عباسی در دوران مورد بحث پرداخته شود. روابط سیاسی اسماعیلیان الموت با خلافت عباسی در فاصله سالهای 487 تا 654ق تغییر فاحشی پیدا کرد. اسماعیلیان نزاری در این دوران به چند دلیل در چهارچوب سیاست مدارا و گفتگو با عباسیان رفتار می کردند: یکی اینکه عباسیان نمی توانستند برای متصرفاتشان خطری جدی ایجاد کنند و دست خلافت عباسی از خراسان و عراق عجم کوتاه بود. دیگر اینکه ضعف و فترت سلجوقیان پس از مرگ ملکشاه و افزایش توان اسماعیلیان الموت از یک سو و تلاش خلافت عباسی برای بازگشتن به جایگاه محوری خود در سطح مراوده با مسلمانان از سوی دیگر، باعث شد شرایط سیاسی تازه ای فراروی دو حکومت قرار گیرد. همچنین تحرکات سیاسی خوارزمشاهیان علیه خلافت عباسی و آغاز هجوم مغولان به سرزمینهای اسلامی، تغییر روابط نزاریان را با خلافت عباسی ایجاب می نمود. بنابراین هم برای خلافت عباسی و هم برای اسماعیلیان، سیاست مدارا و تغییر در روش ضروری به نظر می رسید.
    Mohammad Hasan Raznahan, Mehdi Khalili
    The article tries with referring to sources search through modality of Nazariyan and Absi Caliphate relationship in the mentioned era. The political relationship of Alamoot’s Esma’eeliye changed a lot in years of 487 – 654 (A.H). Nazariyan Esma’eeli in this era for several reasons behaved with Abasi Caliphate in framework of policy of tolerance and dialog: one reason was Abasi couldn’t bring danger for their occupations and Abasi Caliphate couldn’t reach to Khorasan and Iraq of Ajam. The other reason was the weakness of Saljooqiyan after MalekShah’s death and accession power of Esma’eeliyan of Alamoot. Furthermore, the attempt of Abasi Caliphate for returning to their exile status in stage of socializing with Muslims on other hand, cause to a new political situation for both governments.Political movements of KharazmShahi against Abasi Caliphate and the begging attacks of Mongols to Islamic lands made changes in relationship of Nazariyan and Abasi Caliphate. Thus both tolerance policy and make changes in methods for Abasi Caliphate and Esma’eeli were necessary.
سامانه نویسندگان
  • دکتر محمد حسن رازنهان
    دکتر محمد حسن رازنهان

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال