به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

naser mohammadi ahmad abadi

  • حمیده میرشمسی، ناصر محمدی احمدآبادی*، افسانه علیزاده اصلی
    هدف

    شناسایی عناصر برنامه درسی بازی محور در دوره پیش دبستانی به بهبود این برنامه ها کمک می کند. در نتیجه، هدف این مطالعه، شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی بازی محور در دوره پیش دبستانی بر مبنای نظریه مونته سوری بود.  

    روش

    مطالعه حاضر بر اساس هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر شیوه اجرا یک پژوهش کیفی بود. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی خبره و آشنا به حیطه پژوهش بودند که با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری یعنی 6 نفر انتخاب شدند. ابزار این مطالعه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بود که روایی آن بر اساس انتخاب نمونه هدفمند و پرمایگی اطلاعات تایید و پایایی آن با روش ضریب هولستی 71/0 برآورد شد. داده های پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون در نرم افزار Maxqda تحلیل شدند.  

    یافته ها

    طبق یافته های پژوهش حاضر برنامه درسی بازی محور در دوره پیش دبستانی بر مبنای نظریه مونته سوری دارای 68 مولفه در 9 بعد اهداف مطلوب برنامه درسی، محتوای مناسب برنامه درسی، مواد آموزشی مناسب، فعالیت های یادگیری مناسب، زمان مناسب، طراحی فضا و زمان مناسب، استراتژی یادگیری مناسب، گروه بندی مناسب و روش های ارزشیابی مناسب بود. بنابراین، الگوی ابعاد برنامه درسی بازی محور در دوره پیش دبستانی بر مبنای نظریه مونته سوری رسم شد.  

    نتیجه گیری

    یکی از زمینه های بهبود برنامه درسی در دوره پیش دبستانی، ارتقای برنامه درسی بازی محور است که برای این منظور می توان از ابعاد و مولفه های شناسایی شده برنامه درسی بازی محور در دوره پیش دبستانی بر مبنای نظریه مونته سوری در این مطالعه استفاده کرد.

    کلید واژگان: برنامه درسی, بازی محور, پیش دبستانی, مواد آموزشی مناسب, روش های ارزشیابی مناسب, نظریه مونته سوری
    Hamideh Mirshamsi, Naser Mohammadi Ahmad Abadi *, Afsaneh Alizadeh Asli
    Purpose

    Identifying play-based curriculum elements in the preschool period helps to improve these programs. As a result, the aim of this study was to identifying the dimensions and components of the play-based curriculum in the preschool period based on the Montessori theory.  

    Methodology

    The present study in terms of purpose was applied research and in terms of the implementation method was a qualitative research. The research population was expert faculty member’s familiar with the research field, who were selected by purposeful and snowball sampling methods until reaching theoretical saturation, i.e. 6 people. The tool of this study was a semi-structured interview with experts, which its validity was estimated based on the selection of a purposeful sample and information richness, and its reliability was estimated with using the Holsti coefficient method 0.71. The data of the present study were analyzed by thematic analysis method in Maxqda software.  

    Findings

    According to the findings of the present research, the play-based curriculum in the preschool period based on the Montessori theory has 68 components in 9 dimensions of curriculum desirable goals, curriculum suitable content, suitable teaching materials, suitable learning activities, suitable time, suitable space and time design, suitable learning strategy, suitable grouping and suitable evaluation methods were suitable. Therefore, the pattern of dimensions and components of the play-based curriculum in the preschool period based on the Montessori theory was drawn.  

    Conclusion

    One of the fields of curriculum improvement in the preschool period is the promotion of play-based curriculum, which for this purpose can be used the identified dimensions and components of play-based curriculum in the preschool period based on the Montessori theory in this study.

    Keywords: Curriculum, Play-Based, Preschool, Suitable Teaching Materials, Suitable Evaluation Methods, Montessori Theory
  • نقش هوش مصنوعی در پرورش خلاقیت کودکان و بهبود یادگیری
    ناصر محمدی احمدآبادی، سعیده خاوریان، فرزانه یزدی زاده

    هوش مصنوعی به عنوان فناوری برجسته امروز، تاثیرات قابل توجهی در آموزش و پرورش دارد. این فناوری می تواند با تحلیل داده ها و شخصی سازی برنامه های آموزشی، خلاقیت و ابتکار دانش آموزان را تقویت کرده و آن ها را در حل مسائل به صورت خلاقانه یاری نماید. با این حال، هنوز هوش مصنوعی نمی تواند به تنهایی خلاقیت و ابتکار انسان را جایگزین کند و دانش آموزان نیاز به تقویت مهارت های خود در این زمینه دارد. این مقاله درباره نقش هوش مصنوعی در تقویت خلاقیت کودکان و بهبود فرایند یادگیری آنها است. از روش تحقیق مروری (کتابخانه ای) برای بررسی این موضوع استفاده شده است. این فناوری می تواند بازده و جذابیت آموزش را افزایش دهد و به کودکان کمک کند تا مفاهیم را بهبود بخشند. هوش مصنوعی در آموزش نقش مهمی دارد، از جمله مزایا: بهبود کیفیت آموزش، یادگیری مشارکتی، دسترسی جهانی، ارزیابی بهتر فراگیران، تحریک تمایل آکادمیک، فشار کمتر بر روی فراگیران و دسترسی آسان به یادگیری. در حوزه آموزش، هوش مصنوعی می تواند باعث افزایش خلاقیت و پیشرفت تحصیلی کودکان شود. استفاده از بازی های آموزشی، اسباب بازی های آموزشی و برنامه های کامپیوتری آموزشی ابزارهای موثری برای آموزش هوش مصنوعی به کودکان است. همچنین، هوش مصنوعی محور آموزش و یادگیری قابلیت های فراوانی دارد، از جمله صرفه جوئی در هزینه و زمان و تقویت خلاقیت و انگیزه دانش آموزان. استفاده از هوش مصنوعی و نرم افزارهای نوین آموزشی می تواند به توسعه خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کمک کند. این فناوری ها می توانند به عنوان ابزارهای کمک آموزشی استفاده شده و در تقویت مهارت های خلاقانه و ابتکاری دانش آموزان نقش موثری داشته باشند. استفاده از هوش مصنوعی در آموزش کودکان می تواند خلاقیت و تفکر خودآگاه آن ها را تقویت کرده و آمادگی آن ها برای آینده را افزایش دهد. اما نیاز به توجه به چالش ها و محدودیت های این فناوری برای حفظ ارزش های اخلاقی و امنیتی همچنان وجود دارد.

    کلید واژگان: هوش مصنوعی, پرورش خلاقیت کودکان, بهبود آموزش و یادگیری
    The role of artificial intelligence in fostering children's creativity and improving learning
    Naser Mohammadi Ahmadabadi, Saeedeh Khavariyan, Farzane Yazdizade

    Artificial intelligence (AI), as an advanced technology today, has significant impacts on education. By analyzing data and personalizing educational programs, AI can enhance students' creativity and innovation in problem-solving. However, AI alone cannot replace human creativity and innovation, and students need to strengthen their skills in this area. This article discusses the role of AI in enhancing children's creativity and improving their learning process. A review research method has been used to examine this topic. AI can increase the efficiency and attractiveness of education, helping children improve their concepts. In education, AI plays a crucial role with advantages such as improving teaching quality, collaborative learning, global access, better student assessment, stimulating academic interest, reducing pressure on learners, and easy access to learning. In the field of education, AI can boost children's creativity and academic progress. Educational games, educational toys, and educational computer programs are effective tools for teaching AI to children. Additionally, AI-centered education and learning have various capabilities such as cost and time savings and enhancing students' creativity and motivation. Using AI and innovative educational software can help develop children's creativity and academic progress. These technologies can be used as educational aids to strengthen students' creative and innovative skills effectively. Utilizing AI in children's education can enhance their creativity and critical thinking skills while increasing their readiness for the future. However, attention is needed to address the challenges and limitations of this technology to preserve ethical values and security concerns.

    Keywords: Artificial Intelligence, Fostering Children's Creativity, Improving Education, Learning
  • ناصر محمدی احمدآبادی، طاهره فلاح زاده

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش هیجانی و مهارت‎های ارتباطی مدیران آموزشی مدارس دولتی شهر اردکان در سه مقطع دبستان، متوسطه اول و متوسطه دوم بر شیوه‌های مدیریت تعارض در سال تحصیلی 1398- 1399 با روش توصیفی انجام شده است. به این منظور همه 98 نفر از مدیران جامعه مذکور به عنوان گروه نمونه انتخاب و پس از طی مراحل اداری و جلسه توجیهی اولیه به پرسشنامه‌های هوش هیجانی سیبریا شرینگ (1998) با آلفای کرونباخ 84/0، پرسشنامه مهارت‎های ارتباطی بارتون با آلفای کرونباخ 744/0 و مقیاس مدیریت تعارض رابینز پاسخ دادند. در بخش تحلیل استنباطی داده‌ها از روش های تحلیل رگرسیون چند متغیره به منظور تعیین قدرت پیش بینی شیوه‌های مدیریت تعارض توسط هوش هیجانی، مهارت‎های ارتباطی و مولفه‌های آن‎ها استفاده شد. یافته‌های حاصله نشان داد هوش هیجانی و مهارت‎های ارتباطی و همه مولفه‌های آن قدرت پیش بینی معناداری برای متغیر ملاک (مدیریت تعارض) داشته‌اند. (05/0p<). بر اساس این نتایج به نظر می‌رسد تقویت هوش هیجانی و مهارت‎های ارتباطی مدیران می‌تواند تاثیر معناداری در ارتقاء سطح شیوه‌های مدیریت تعارض در مدیران آموزشی داشته باشد.

    کلید واژگان: هوش هیجانی, مهارت‎های ارتباطی, شیوه های مدیریت تعارض, مدیران آموزشی
    Naser Mohammadi Ahmad Abadi, Tahereh Fallahzadeh

    The present study was conducted with the aim of investigating the effect of emotional intelligence and communication skills of Ardakan educational managers, in three levels; primary, junior high, and high schools, in the 2019-2020 academic year, in predicting stress management practices by descriptive method. To this end, all the 98 managers of the above-mentioned community were selected as a sample group and responded to valid questionnaires of Sibria Shring's emotional intelligence (1998) with 0.84 Krunbach Alpha, Barton communication Skills with 0744 Krunbach Alpha, and Robins Stress Management Scale, after the administrative and initial briefing Session. Multivariate regression analysis methods were used in inferential analysis of data, to determine the predictive power of stress management practices by emotional intelligence, communication skills and their components. The findings indicated that emotional intelligence and communication skills and all its components had a significant power of prediction for the criterion variable (stress management) (p>0.05). Based on these results, apparently reinforcement of emotional intelligence and communication skills of managers can play a significant role in promoting the level of stress management practices in educational managers.

    Keywords: Emotional Intelligence, Communication Skills, Stress Management Practices, Educational Managers
  • مهدی شمالی احمدآبادی، ناصر محمدی احمدآبادی *، عاطفه برخورداری احمدآبادی
    مقدمه

     دیابت نوع دو یکی از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک مزمن و پیشرونده در دنیا است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت‌درمانی گروهی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران دیابت نوع دو انجام شد. 

    روش

     پژوهش حاضر نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به دیابت نوع‌ دو شهر یزد در سال 1398 بود. با روش نمونه‌گیری در دسترس، 22 نفر به‌عنوان نمونه انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه 11 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. شرکت‌کنندگان به پرسشنامه‌ استاندارد اضطراب، استرس و افسردگی لاویبوند، در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله واقعیت‌درمانی را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه‌ای دریافت نمودند. در پایان نیز داده‌های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و در سطح معنی‌داری 05/0 تحلیل شدند.

     یافته‌ها

    نتایج نشان داد که میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس‌آزمون کاهش معناداری پیدا کرده و این کاهش در مرحله پیگیری پایدار مانده است (001/0>p).

     نتیجه‌گیری

    بر اساس نتایج پژوهش، واقعیت‌درمانی گروهی می‌تواند به‌عنوان یک روش مداخله‌ای موثر در کاهش مشکلات روانشناختی افراد دیابت نوع دو موردتوجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: واقعیت درمانی گروهی, افسردگی, اضطراب, استرس, دیابت نوع دو
    Mehdi ShomaliAhamadabadi, naser mohammadi ahmadabadi *, atefe barkhordariahmadabadi
    Objective

     diabetes2 is one of the most common chronic and progressive metabolic diseases in the world. The purpose of this study was to evaluate The Effectiveness of Group Reality Therapy on Depression, Anxiety and Stress in Type 2 diabetes patients.

    Method

     This study was a quasi-experimental study using a pretest-posttest-control design with a control group. The statistical population consisted of all type 2 diabetics in Yazd in 1398. Using convenience sampling method, 22 individuals were selected and randomly divided into two groups (experimental and control). Participants responded to the standard Levibond Anxiety, Stress and Depression Inventory in pre-test, post-test and follow-up. The experimental group received group reality therapy for two months, two sessions per week for 8 months, 90 minutes. Finally, the data were analyzed by repeated measure at the significant level of 0.05. 

    Findings

     The results showed that the mean scores of depression, anxiety and stress in the experimental group were significantly decreased in the post-test compared to the control group and this decrease remained stable at the follow-up (p <0.001). 

    Conclusion

     Based on the results of this study, group reality therapy can be considered as an effective intervention method in reducing the psychological problems of type 2 diabetes mellitus

    Keywords: Group Reality Therapy, Depression, Anxiety, stress, type 2 diabetes
  • محمدحسن دشتی خویدکی*، محمود کمالی زارچ، ناصر محمدی احمد ابادی، حیدر حسینی
    مقدمه

    عوامل مهم و متعددی نظیر وضعیت جسمی و روانی بر کیفیت زندگی تاثیرگذار است. از سویی استرس شغلی نیز یکی از عوامل اساسی در کاهش بهره وری در سازمان ها است. با توجه به تاثیرات مثبت فعالیت بدنی بر کیفیت زندگی، این مطالعه با هدف بررسی مقایسه کیفیت زندگی در بین کارگران فعال و غیرفعال (مطالعه موردی) انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع مقطعی- مقایسه ای بود.190 نفر از کارگران پست های تولیدی کارخانه های کاشی و سیمان که شرایط حضور در مطالعه را داشتند براساس روش نمونه گیری در دسترس و به صورت کاملا داوطلبانه در مطالعه انتخاب شدند. از این تعداد، براساس پرسش نامه بک (Beck)، تعداد 88 نفر در گروه غیرفعال و 64 نفر در گروه فعال قرار گرفتند و از پرسش نامه کیفیت زندگی (36- SF) ویر و شربورن استفاده شد. از آزمونT مستقل برای مقایسه بین گروه ها و از نرم افزارSPSS version 16  برای تجزیه و تحلیل استفاده شد.

    نتایج

    نتایج نشان داد، مولفه های جسمانی، روانی و کیفیت زندگی در گروه فعال کارگران کارخانه سیمان (0/012 = (0/000=p) (0/005p و کارگران کاشی (0/012=p) (0/005=p) (0/014=p) (p) در مقایسه با گروه غیرفعال معنی دار و بیشتر است ولی بین کارگران فعال و غیرفعال دو کارخانه کاشی و سیمان تفاوت معنی داری وجود ندارد.

    نتیجه گیری: 

    نتایج این مطالعه بیانگر نقش مثبت ورزش و فعالیت بدنی بر کیفیت زندگی افراد شاغل در کارخانه سیمان و کاشی بود. به طور ساده تر به نظر می رسد فعالیت بدنی و  ورزش با کیفیت زندگی کارگران ارتباط داشته و ربطی به مکان کار ندارد.

    کلید واژگان: کارگران, فعالیت بدنی, مولفه جسمانی, مولفه روانی, کیفیت زندگی
    MohammadHassan. Dashty Khavidaki*, Mahmood Kamali Zarch, Naser Mohammadi Ahmadabadi, Haider Hosseini
    Introduction

    Numerous important factors such as physical and mental condition affect the quality of life Job stress is one of the key factors in decreasing productivity in organizations. Given the positive effects of physical activity on quality of life, this study aimed to compare the quality of life between active and inactive workers (case study).

    Methods

    This study was a cross-sectional comparative study.190 tile and cement-manufacturing workers who were eligible for the study were selected completely voluntarily, based on a convenience sampling. Of these, according to Beck questionnaire, 88 were selected in inactive and 64 in active groups; Weir and Sherborn questionnaire was used for assessing the quality of life (SF-36). For analysis the data, independent T-test and SPSS 23 software were used for analysis (P≤0.05).

    Results

    The results showed that physical, psychological and quality of life components in the active group of cement factory workers were (p = 0.012) (p = 0.001) (p = 0.005) and tile workers (p = 0.012) (P = 0.005) (p = 0.014) was a significant and more compare to the inactive group, but there was no significant difference between active and inactive workers of the two tile and cement factories.

    Conclusion

    The results of this study showed the positive role of exercise and physical activity on the quality of life of people working in cement and tile factories. It seems easier physical activity and sports are related to the quality of life of workers and have nothing to do with the workplace.

    Keywords: Workers, Physical activity, Physical component, Psychological component, Quality of life
  • Esmaeil Fadakarzadeh *, Naser Mohammadi Ahmadabadi

    The purpose of this study was to investigate the effect of the effectiveness of social skills training on aggression and the tendency to risky behaviors among high school girl students in Shiraz. The research method was experimental and pretest-posttest with control group kind. The statistical population of this study includes all high school girl students in Shiraz, who were studying in 2018, including 5782 students. A sample of 30 students was selected as sample size using a cluster sampling method. Three questionnaires used for data collection were Ahwaz aggression questioner (2001) and Iranian Adolescence Risk-taking Scale (IARS) Zademohammadi (2012). Data were analyzed with MANCOVA via SPSS software. The results of this study showed that there were significant differences between the two groups in the posttest of aggression and the tendency to risky behaviors and its subscales. (p < 0/05). Also, with respect to subscales, the findings showed there was a significant difference between the experimental group and the control group in the post-test with regards to aggression dimensions (anger and nervousness, hostility and malice) and dimensions of tendency to risky behaviors (tendency to drugs, tendency to abnormal behaviors and tendency to violence). Therefore, one can conclude that social skills training results in reduced aggression and its dimensions (anger and nervousness, hostility and malice) and tendency to risky behaviors and its dimensions (tendency to drugs, tendency to abnormal behaviors and tendency to violence) in female first-grade high school students in Shiraz.

    Keywords: Social skills training, aggression, Tendency to Risky Behaviors
  • مهدی شمالی احمدآبادی، ناصر محمدی احمدآبادی*، محسن سعیدمنش، عاطفه برخورداری احمدآبادی، فاطمه آقایی میبدی
    هدف

    پژوهش حاضر، با هدف آموزش مهارت های ارتباطی به شیوه نمایش بر کمرویی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کمرو انجام شد.

    روش

    این مطالعه با رویکرد کمی و به روش نیمه آزمایشی و با بکارگیری طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانش آموزان پایه های پنجم و ششم ابتدایی با مشکل کمرویی در سال 1398-99 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های 12 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های کمرویی و اضطراب اجتماعی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله آموزش مهارت های ارتباطی به شیوه نمایش را در 9 جلسه 1 ساعته و هر هفته دو جلسه دریافت کردند، در صورتی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت ننموند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد آموزش مهارت های ارتباطی به شیوه نمایش بر کمرویی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کمرو تاثیرمعنی داری داشته (001/0>p) است.

    نتیجه گیری

     بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که بر آموزش مهارتهای ارتباطی به شیوه نمایش برای دانش آموزان کمرو تاکید شود.

    کلید واژگان: مهارت های ارتباطی, نمایش, کمرویی, اضطراب اجتماعی, دانش آموزان
    Mehdi Shomali Ahmadabadi, Naser Mohammadi Ahmadabadi *, Mohsen Saeedmanesh, Atefe Barkhordariahmadabadi, Fateme Aghaeemeybodi
    Introduction

    The purpose of Demonstrating Communication Skills in Shy Students and Social Anxiety.

    Method

    This study was a quasi-experimental study using a pretest-posttest design with a control group. The statistical population of the study consisted of fifth and sixth grade students with shyness in 1999-98. 24 students were selected by convenience sampling method and were randomly assigned to experimental and control groups. Participants responded to shyness and social anxiety questionnaires in pre-test and post-test stages. The intervention group received the demonstration-based communication skills training in 9 sessions of 1 hour and 2 sessions per week, while the control group did not receive any intervention during the study period. Data were analyzed using analysis of covariance.

    Results

    The results showed that demonstrating communication skills training had a significant effect on shyness and social anxiety in shy students (p

    Keywords: communication skills, show, Shyness, Social anxiety, Students
  • فاطمه گلی*، ناصر محمدی احمد آبادی
    زمینه و هدف

    تربیت جنسی یک مقوله بسیار مهم تربیتی است و در این میان میزان آگاهی، نوع نگرش، و عملکرد مادران بیشترین نقش را در تربیت رفتارهای جنسی سالم فرزندان دارد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله آموزشی بر پاسخ گویی مادران به سوالات جنسی دختران پایه ششم، انجام شد.

    روش

    طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. نمونه مورد مطالعه شامل 30 مادر دارای  دانش آموز دختر مشغول به تحصیل در پایه ششم دبستان منطقه 2 آموزش و پرورش شهرستان کرج در سال 1396-1395 بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، جایدهی شدند (هر گروه 15 نفر). برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه دانش، نگرش، و عملکرد تربیت جنسی مستوفی و همکاران (1395) استفاده شد. مادران گروه آزمایش، به مدت 9 هفته و هر هفته 11 ساعت تحت آموزش تربیت جنسی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد پس از کنترل آماری اثر پیش آزمون، تفاوت معناداری در نمرات پس آزمون مولفه های آگاهی یا دانش، نگرش و عملکرد در دو گروه آزمون و گواه مشاهده می شود (0/05P<).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، می توان گفت: آموزش تربیت جنسی باعث توانمند سازی مادران در پاسخگویی به سوالات جنسی دختران نوجوان و افزایش دانش، نگرش، و عملکرد آنان می شود. بنابراین، با توجه به اطلاعات ناکافی والدین به ویژه مادران در مورد پاسخگویی به سوالات جنسی نوجوانان، ارائه راهکارها و آموزش هایی جهت افزایش سطح آگاهی مادران و تغییر نگرش آنها، ضروری است.

    کلید واژگان: آگاهی, نگرش, عملکرد, تربیت جنسی, نوجوان
    Fatemeh Goli*, Naser Mohammadi Ahmad Abadi
    Background and Purpose

    Sexual education is a very important educational issue. Mothers' knowledge, attitude, and practice play the most important roles in shaping healthy sexual behaviors in their children. In this regard, the present study was conducted to investigate the effect of the educational intervention on mothers' responding to the sexual questions asked by their sixth grade daughters.     

    Method

    This research was a quasi-experimental study with pretest-posttest control group design. The sample consisted of 30 mothers with daughters studying at grade 6 of primary school at Dist. 2 of Karaj in 2016-2017. The participants were assigned randomly to either the experimental or control group (15 individuals per group). Questionnaire of Knowledge, Attitude and Practice of Sexual Education (Mostofi et al., 2016) was used to collect the data. The mothers in the experimental group underwent 9 weeks of sexual education (11 hours per week). Univariate and multivariate analysis of covariance were used to analyze the data.  

    Results

    results showed that after statistically controlling the effect of pretest, a significant difference was found between the experimental and control group in terms of knowledge, attitude, and practice (P <0.05).  

    Conclusion

    Based on the results of this study, it can be concluded that mothers' sexual education can empower them in responding to the sexual questions of their adolescent daughters and can improve their knowledge, attitude, and practice it this regard. Therefore, considering the insufficient information of parents, especially mothers, in answering the sexual questions of their adolescents, it seems necessary to provide some strategies and trainings for enhancing the mothers' knowledge and changing their attitude.

    Keywords: Knowledge, attitude, practice, sexual education, adolescent
  • ناصر محمدی احمد آبادی، سمیه شاکر اردکانی، اکبر ذوالفقاری*
    هدف

    سواد سلامت ظرفیت کسب، پردازش و درک اطلاعات اساسی و خدمات ضروری برای تصمیم گیری های مناسب در زمینه سلامت است. این مفهوم عنصری مهم در توانایی یک فرد برای شرکت در فعالیت های ارتقای سلامت محسوب می شود. در حقیقت بهبود دسترسی افراد به اطلاعات بهداشتی و بهبود ظرفیت آنها برای استفاده از این ها به شیوه ای موثر و یک ابزار مهم برای توانمندسازی جامعه محسوب می شود. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین سواد سلامت و متغیرهای دموگرافیکی در شهروندان شهر یزد انجام شد.

    روش

    مطالعه حاضر توصیفی (مقطعی) و جامعه مورد مطالعه 385 نفر از افراد ساکن در شهر یزد می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بوده که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. پس از تکمیل پرسشنامه ها، داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و کای اسکویر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    براساس نتایج، بین سواد سلامت با سن، جنسیت و تاهل ارتباط معناداری وجود دارد. بالاترین ضریب همبستگی در رابطه بین سواد سلامت با سن بدست آمد.

    نتیجه گیری

     با توجه به متغیرهای دموگرافیکی تاثیرگذار، به نظر می رسد که به منظور بهبود وضعیت سواد سلامت شهروندان لازم است مداخلاتی مبتنی بر ویژگی های دموگرافیک طراحی و اجرا گردد.

    کلید واژگان: سلامت, سواد, جنسیت, سن, متغیرهای جمعیت شناختی
    Akbar Zolfaghari *, Naser Mohammadi Ahmad Abadi
    Objective

    Health literacy is the capacity to get, process and realize basic information and services necessary to make proper decisions in the field of health. This study was conducted aimed at determining the relationship between health literacy and demographic variables of Yazd city citizens.

    Method

    This study was a descriptive (cross-sectional) one the population included 385 people living in Yazd city. Data were collected using a researcher-made questionnaire whose validity and reliability were confirmed. After completing the questionnaires, the data analysis was performed using SPSS statistical software, Pearson correlation coefficient and Chi-square test.

    Results

    the results indicate that there is a significant relationship between health literacy and age, gender and marital status. The highest correlation coefficient was observed in the relationship between health literacy and age.

    Conclusion

    Due to the effective demographic variables, it seems that demographic characteristics-based interventions should be designed and implemented in order to improve the health literacy of citizens.

    Keywords: Health, Literacy, Gender, Age, Demographic Variables
  • حمیده شکاری، ناصر محمدی احمد آبادی، مرضیه دهقانی، محمد افخمی عقدا *
    مقدمه
    فقدان تعلق خاطر کاری در بین پرستاران اثرات سوئی روی بهداشت و سلامت جامعه دارد. بنابراین شناسایی عوامل تاثیرگذار بر این متغیر و تلاش در جهت بهبود آن ضرورت می یابد. یکی از عوامل موثر بر تعلق خاطر کاری می تواند سلامت سازمانی بیمارستان باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سلامت سازمانی بر تعلق خاطر کاری پرستاران است.
    روش بررسی
    تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع پیمایشی و از نظر زمانی مقطعی است که در شش ماهه اول سال 1394 انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه پرستاران بیمارستان تامین اجتماعی شهر یزد می باشد. روش نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی ساده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 152 تعیین شد. برای سنجش متغیر ها و بررسی رابطه آنها از دو پرسش نامه سلامت سازمانی نامه لایدن و کینگل (2000) و پرسش نامه تعلق خاطر کاری شافلی و همکاران (2002) استفاده شد. برای سنجش روایی پرسش نامه ها از روش روایی محتوا و تحلیل عاملی تاییدی و برای سنجش پایایی، از روش آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده گردید. اطلاعات بدست آمده از پرسش نامه ها از طریق نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    یافته ها
    نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که سلامت سازمانی و همه ابعاد یازده گانه آن بر تعلق خاط کاری پرستاران تاثیر مثبت و معنا دار دارد. از میان یازده بعد سلامت سازمانی، سه بعد ارتباطات، انسجام هدف و مشارکت سلامت سازمانی بیشترین اثر مستقیم را بر تعلق خاطر کاری پرستاران دارد.
    نتیجه گیری
    با ارتقاء شاخص های سلامت سازمانی در بیمارستان، می توان تعلق خاطر کاری پرستاران را افزایش داد. با توجه به بالا بودن تاثیر سه بعد ارتباطات، انسجام هدف و مشارکت بر تعلق خاطر کاری پرستاران، پیشنهاد می شود مدیران مجموعه با سرمایه گذاری روی این سه بعد، تعلق خاطر کاری پرستاران را در بیمارستان افزایش دهند.
    کلید واژگان: رفتار رویگردانی, بیماران بستری, کیفیت خدمات بیمارستان
    Hamideh Shekari, Naser Mohammadiahmadabadi, Marziyeh Dehghani, Mohammad Afkhami Aghda*
    Introduction
    If the patients are not satisfied with the hospital, this results in switching behavior of patients. In this situation, among different hospitals, the patients choose the hospital with higher level of service quality. So, the main aim of this paper is investigating the effect of hospital's service quality on switching behavior of inpatients in Shahid Sadoughi Hospital of Yazd.
    Methods
    This study was a descriptive, cross-sectional and applied which was done in 2016. The statistical population of this research was the inpatients of Shahid Sadoughi Hospital of Yazd. A sample comprising of 196 members was selected using simple random sampling method. The statistical instruments consisted of two questionnaires for measuring hospital's service quality and switching behavior of patients. Reliability of the scales was confirmed by Cronbach’s Alfa and validity of the scales was confirmed by content validity. Data were analyzed using SPSS 19 software. For analyzing data, Pearson correlation and Regression tests were employed.
    Results
    In this research, the mean of hospital's service quality variable was 3.508±1.025 and the mean of switching behavior variable was 2.186± 0.997. The result of Pearson correlation test showed that there is a negative and significant relationship (r = - 0.746 and p-value = 0.000) between hospital's service quality and switching behavior. Among the six dimensions of service quality, the courtesy dimension had the highest correlation coefficient. Also, the result of Regression test showed that hospital's service quality has negative and significant influence on switching behavior.
    Conclusion
    Since hospital's service quality had negative and significant influence on switching behavior, we can say that the higher the service quality of hospital, the lower the switching behavior of patients. According to high level of Pearson correlation the courtesy dimension with service quality, it is understood that the level of politeness and respect of employees, is very important for the patients.
    Keywords: Switching Behavior, Inpatients, Service Quality of Hospital
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال