به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

nasim khajepour

  • سید اسماعیل هاشمی*، نسیم خواجه پور، کیومرث بشلیده

    هدف تحقیق حاضر طراحی الگویی از برخی پیشایندها و پیامدهای زایندگی در کار برای کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بود. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ نحوه جمع آوری داده ها از نوع پیمایشی و از نظر تجزیه و تحلیل داده ها از نوع همبستگی بود. از بین کلیه کارکنان این شرکت 211 نفر به عنوان نمونه آماری در تحقیق حاضر شرکت کردند. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و با نرم افزارهای SPSS ویرایش 21 و AMOS ویرایش 21 انجام گرفت. شاخص های برازندگی نشان داد که  الگوی فرضی پژوهش از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته های دیگر نشان دادند که در سطح اطمینان 95% متغیرهای جو اعتماد/ احترام، با ضریب 0/168، تصمیم گیری اختیاری با ضریب 0/397و بازخورد عملکرد با ضریب 0/193 با  خودتعیینی رابطه مثبت دارند. همچنین، تصمیم گیری اختیاری و بازخورد عملکرد به ترتیب با ضرایب 0/333 و 0/215 با زایندگی در کار رابطه مثبت داشتند. نتایج بعدی نشان دادند که زایندگی در کار با ضریب تاثیر 0/302 با عملکرد شغلی و با ضریب تاثیر 0/239 با رفتارهای شهروندی سازمانی رابطه مثبت دارند. تحلیل های مربوط به روابط میانجی نشان دادند که متغیرهای جو اعتماد/ احترام، تصمیم گیری اختیاری و بازخورد عملکرد از طریق خودتعیینی و زایندگی در کار بر عملکرد شغلی و رفتارهای شهروندی سازمانی تاثیر می گذارند.

    کلید واژگان: جو اعتماد و احترام, تصمیم گیری اختیاری, بازخورد عملکرد, زایندگی در کار, عملکرد شغلی
    Seyed Esmaeil Hashemi*, Nasim Khajepour, Kiumars Beshlideh

    The aim of this study was designing a model of some antecedents and consequences of thriving at work for the employees of National Iranian Drilling Company(NIDC). In terms of objective, the research method was applied, in terms of data collection has been consumed a survey and in terms of data analysis was a descriptive study. Among employees of NIDC, 211 employees participated in the study. Data were analyzed through structural equation modeling (SEM) and using SPSS-21 and AMOS-21 software. Fit indices showed that the proposed model was fitted to the data. The other findings with confidence interval of %95 indicated that variables including: trust/respect climate with coefficient of .168, discretionary decision making with coefficient of .397, and performance feedback with coefficient of .193 were positively correlated with self-determination. In addition, discretionary decisions making with coefficient of .333, and performance feedback with coefficient of .215 had a positive correlation with thriving at work. More analyses revealed that thriving at work was correlated with both job performance, with coefficient of .302 and organizational citizenship behaviors, with coefficient of .239. Mediation analyses indicated that trust/respect climate, discretionary decision making, and performance feedback had an indirect effect on job performance and organizational citizenship behaviors through self-determination and thriving at work.

    Keywords: Climate of trust, respect, Discretionary decision-making, Performance feedback, Thriving at work, Job performance
  • نسیم خواجه پور *، کیومرث بشلیده، مصطفی بهارلو
    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علی طردشدگی در محیط کار با عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و قصد ترک شغل با میانجی گری خشنودی شغلی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شرکت آب و نیروی شهر گتوند و شرکت های همکار تشکیل می دهند که با توجه به حجم گستره ی جامعه ی آماری از روش سرشماری استفاده گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های طردشدگی در محیط کار فریس، براون، بری و لیان، خشنودی شغلی جاج و بونو، عملکرد شغلی پاترسون، رفتار شهروندی سازمانی اسمیت، ارگان و نیر، و قصد ترک شغل کامان، فیچمن، جنکینز و کلش، بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 21 انجام گرفت. نتایج حاکی از اثر طردشدگی در محیط کار بر خشنودی شغلی، عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و قصد ترک شغل، اثر خشنودی شغلی بر رفتار شهروندی سازمانی و قصد ترک شغل و اثر غیرمستقیم طردشدگی در محیط کار بر رفتار شهروندی سازمانی و قصد ترک شغل از طریق خشنودی شغلی بود. بنابراین سازمان ها می توانند با تقویت ارتباطات اجتماعی در محیط کار از کاهش خشنودی شغلی، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین افزایش قصد ترک شغل جلوگیری به عمل آورند.
    کلید واژگان: طردشدگی در محیط کار, خشنودی شغلی, عملکرد شغلی, رفتار شهروندی سازمانی, قصد ترک شغل
    Nasim Khajepour *
    The purpose of this study was to investigate the causal relationship of workplace ostracism with job performance, organizational citizenship behavior and turnover intention, with mediating role of job satisfaction. The statistical population included all of the personnel of Water and Energy Company in Gotvand City and the partner firms, that among them 182 persons were selected by simple random sampling. The instruments used in the present study consist of Workplace Ostracism Questionnaire (Ferris, Brown, Berry & Lian, 2008) Job Satisfaction Questionnaire (Judge & Bono, 2000), Job Performance Questionnaire (Paterson, 1970), Organizational Citizenship Behavior Questionnaire (Smith, Organ & Near, 1983) and Turnover Intention Questionnaire (Camman, Fichman, Jenkins & Klesh, 1979). Fitness of the proposed model was examined through structural equation modeling (SEM), using SPSS-21 and AMOS-21 software packages. The results supported the effect of workplace ostracism on job satisfaction, job performance, organizational citizenship behavior, turnover intention, and the effect of job satisfaction on organizational citizenship behavior and turnover intention. The indirect effect of workplace ostracism on organizational citizenship behavior and turnover intention, through job satisfaction, were also significant. So organizations could reduce job satisfaction, job performance and organizational citizenship behavior by strengthening social relationships in the workplace and also prevent an increase in turnover intention.
    Keywords: workplace ostracism, Job Satisfaction, job performance, organizational citizenship behavior, Turnover intention
  • مرتضی امیدیان، حمیده همتی*، کاظم برزگر بفرویی
    چکیده
    مقدمه
    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین طردشدگی در محیط کار با نتایج شغلی (استرس شغلی، قصد ترک شغل و عملکرد شغلی) با توجه به نقش تعدیل گر سرمایه روانشناختی بود.
    روش
    جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شرکت آب و نیروی شهر گتوند تشکیل می دهند که از بین آن ها تعداد 182 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های طردشدگی در محیط کار فریس (2008)، سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)، استرس شغلی پارکر و دکوتیز (1983)، قصد ترک شغل کامان، فیچمن، جنکینز و کلش (1979) و عملکرد شغلی پاترسون (1970) استفاده گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که طردشدگی در محیط کار رابطه مثبت معنی داری با استرس شغلی و قصد ترک شغل و رابطه منفی معنی داری با عملکرد شغلی دارد. همچنین یافته های تحلیل رگرسیون تعدیلی حاکی از نقش تعدیل گر سرمایه روانشناختی در این روابط بود. از سوی دیگر در تحلیل نقش تعدیل گر نتایج نشان داد که طردشدگی در محیط کار در کارکنانی که روی متغیر سرمایه ی روانشناختی در سطح پایینی هستند، در مقایسه با کارکنانی که سرمایه ی روانشناختی بالاتری دارند، رابطه ی قوی تری با استرس شغلی دارد. همچنین، طردشدگی در محیط کار در کارکنانی که روی متغیر سرمایه ی روانشناختی در سطح پایینی هستند، در مقایسه با کارکنانی که سرمایه ی روانشناختی بالاتری دارند، رابطه ی قوی تری با قصد ترک شغل دارد؛ و همچنین طردشدگی در محیط کار در کارکنانی که روی متغیر سرمایه ی روانشناختی در سطح بالایی هستند، در مقایسه با کارکنانی که سرمایه ی روانشناختی پایین تری دارند، رابطه ی قوی تری با عملکرد شغلی دارد.
    نتیجه گیری
    انسان موجودی اجتماعی است و یکی از ویژگی های انسان سالم و موفق، مهارت و توانایی برقراری ارتباط موثر و سازنده با دیگران است. از سوی دیگر، طردشدگی در محیط کار فرصت تعامل اجتماعی را کاهش می دهد؛ و اینکه برای تحقق رسیدن انسان به نیازهای روانی بسیار مهم می باشد. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که سازمان ها می توانند با استفاده از برنامه های مرتبط با سرمایه روانشناختی اثرات منفی طردشدگی در محیط کار بر پیامدهای شغلی را کاهش دهند. علاوه بر این وقتی افراد در محل کار طرد می شوند، سرمایه ی روانشناختی آن ها منجر به کاهش نتایج منفی از دست دادن منابع روانی مرتبط با طردشدگی می شود و به آن ها اجازه می دهد که به بهترین شکل با عوامل استرس زا و چالش های مرتبط با طردشدگی در محل کار مقابله نمایند.
    کلید واژگان: طردشدگی در محیط کار, سرمایه روانشناختی, استرس شغلی, قصد ترک شغل, عملکرد شغلی
    Nasim Khajepour, Mostafa Baharlo *, Kioumars Beshlideh
    Abstract
    Introduction
    The purpose of this study was to investigate the relationship between of workplace ostracism with job outcomes (involved: job stress, turnover intention and job performance) with attention to moderating role of psychological capital.
    Method
    The statistical population were includes all the personnel of water and energy company city of Gotvand that among them 182 were selected by simple random sampling. The instruments which used in this research were workplace ostracism Ferris (2008), psychological capital Luthans (2007), job stress Parker & De Cotiis (1983), turnover intention Camman, Fichman, Jenkins & Klesh (1979) and job performance Paterson (1970) Questionnaires. Data were analyzed by Pearson correlation and moderated hierarchical regression. Finding: Results showed that workplace ostracism positively correlated with job stress and turnover intention, and negatively correlated with job performance. Furthermore, moderated regression analysis showed that psychological capital moderated these relationships significantly. On the other hand the moderator role in the analysis of the results showed that workplace ostracism in staff that has lower-level on psychological capital, compared with employees who have higher psychological capital, has a stronger relationship with job stress. Also workplace ostracism in staff that has lower-level on psychological capital, compared with employees who have higher psychological capital, has a stronger relationship with turnover intention. And also workplace ostracism in staff that has higher-level on psychological capital, compared with employees who have lower psychological capital, has a weaker relationship with job performance.
    Results
    human is a social creature and a healthy and successful human characteristics, is skills and ability to communicate effectively and constructively with others. On the other hand, workplace ostracism reduces opportunities of social interaction; and that is very important for the realization of the human to psychological needs. According to the results of this study, we can say that organizations can reduce by using programs related to psychological capital negative effects of workplace ostracism to job outcomes. Moreover, when people at work are rejected, their psychological capital lead to minimize negative consequences associated with isolation the loss of psychological resources, and allows them to deal that best fits with stressors and challenges related to workplace ostracism.
    Keywords: workplace ostracism, psychological capital, job stress, turnover intention
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال