به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

nematollah musapoor

  • احسان زارعی، حسین زینلی پور*، نعمت الله موسی پور، عبدالوهاب سماوی
    هدف مقاله حاضر شناسایی روش های حمایت حرفه ای رسمی از نومعلمان در سطح جهانی می باشد. از روش تحلیل مضمون، سبک آتراید-استرلینگ، به منظور تحلیل مضامین برآمده از مقالات انگلیسی مرتبط با حمایت حرفه ای رسمی استفاده شده است. ابتدا با استفاده از الگوی مرور نظام دار متون، مقلات سال های 2010-2020 از سه پایگاه اطلاعاتی انتخاب، پالایش و سپس با استفاده از نرم افزار MAXQDA در قالب3مضمون فراگیر،14مضمون سازماندهنده و 58مضمون پایه، تحلیل شدند.  نتایج نشان می دهد که حمایت حرفه ای رسمی، شامل سه مولفه «حمایت سازمانی(اداری)»، «مربیگری» و «حمایت مدرسه ای» می باشد که مکمل یکدیگر هستند.  برنامه های رسمی حمایت از دوره آغازین خدمت، سبب ماندگاری وکارآمدی بیشتر معلمان بوده است. بر این اساس، پیشنهاد می شود آموزش و پرورش ایران از این تجربه جهانی برای تدوین و اجرای یک «برنامه درسی بومی حمایت حرفه ای از دوره آغازین خدمت معلمی» استفاده و به اجرای آن اقدام کند.
    کلید واژگان: نومعلم, حمایت حرفه ای, تحلیل مضمون, مربیگری
    Ehsan Zarei, Hosain Zainalipour *, Nematollah Musapoor, Abdolwahab Samavi
    The teachers’ qualification has become more important today compared to the past; however, there are still doubts to be considered whether new teachers graduating from teacher training universities are well-prepared to face the challenges in their initial years of teaching. The main purpose of this paper is to identify the methods of formal induction for new teachers worldwide. In this study, the technique of thematic analysis (Attride-Stirling) was used to analyze the themes of English papers on the Induction (initial period of service) published from 2010 to 2020, and selected from three data-bases by using a systematic text review model. After using the MAXQDA software, the data were analyzed into three themes including in the form of three comprehensive themes, fourteen organizing themes, and fifty-eight basic themes. The results showed that the formal induction for new teachers includes three components of "organizational (administrative) support", "mentoring," and "school-based support" during the initial period of service that complement each other. The formal induction have made teachers more resilient and efficient. Accordingly, it is suggested that Iranian Education Ministry takes actions and apply this global experiences to developing and implementing a local curriculum of Induction for the initial period of teacher service.
    Keywords: New teacher, Induction, Thematic Analysis, Mentoring
  • «کرونای» دانشجویی: فرصت ستانی‎های آموزش مجازی
    نعمت الله موسی پور
    Student "Corona": Virtual Education Opportunities
    nematollah musapoor
  • اسماعیل اولی*، نعمت الله ارشدی، نعمت الله موسی پور، غلامرضا یادگارزاده

    هدف پژوهش حاضر، تبیین شایستگی معلمان شیمی و شناسایی عوامل تسهیل کننده و بازدارنده آموزش مبتنی بر شایستگی در تربیت معلمان شیمی می باشد. پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کمی و بر حسب گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل 186 نفر از معلمان شیمی استان زنجان بوده که با جدول مورگان و کرجسی حجم نمونه 144 نفر با روش تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن با نظرات متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 91/0 بدست آمد. از آزمون t تک نمونه ای به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. پژوهش نشان داد در شش حوزه دانش و مهارت و سه حوزه نگرش و صفات رفتاری، شایستگی معلمان شیمی قابل قبول بوده ولی با حالت مطلوب فاصله وجود دارد. بیشترین سهم عامل تسهیل کنندگی/ بازدارندگی مربوط به دانش و مهارت اساتید در دوره های تربیت معلم 8/49 درصد در حوزه دانش و مهارت شایستگی و دلایل ساختاری با 3/40 درصد در حوزه نگرش و صفات رفتاری بوده است. کمترین سهم مربوط به دلایل فلسفی با 13/8 درصد در حوزه دانش و مهارت و توانایی و علاقه مندی دانشجومعلمان با 10 درصد در حوزه نگرش و صفات رفتاری را به خود اختصاص داده اند.

    کلید واژگان: آموزش مبتنی بر شایستگی, امکان سنجی, تربیت معلم, شایستگی معلمان, معلمان شیمی
    Smail Owla *, Nematollah Arahadi, Nematollah Musapoor, Gholamreza Yadegarzadeh

    The purpose of the research is to explanation the competency of chemistry teachers and to identify facilitating / inhibiting factors for competency-based education in chemistry teacher training. Research in terms of purpose, applied, the method, quantitative and in terms of data collection is a descriptive survey type. From 186 chemistry teachers in Zanjan province, 144 were selected by random sampling and Morgan table. The validity questionnaire with expert opinions and its reliability was obtained cronbach's alpha coefficient of 0.918. For explain the existing conditions of competence one-sample t-test were performed. The results showed in six domains of knowledge and skill and three domains of attitude and behavioral trait of competency were acceptable but it is far from ideal.To determine the contribution of facilitating / inhibiting factors to competency-based education descriptive statistics were used. The largest share in the area of knowledge and skills related to teachers' knowledge and skills with 49.8% and in the area of attitude and behavioral traits structural reasons were obtained with 40.3%. Lowest share in the area of knowledge and skill related to philosophical reasons 13/8% and in the area of attitude and behavioral trait related to student-teachers ability and interest was obtained with 10.0%.To determine the contribution of facilitating / inhibiting factors to competency-based education descriptive statistics were used. The largest share in the area of knowledge and skills related to teachers' knowledge and skills with 49.8% and in the area of attitude and behavioral traits structural reasons were obtained with 40.3%. Lowest share in the area of knowledge and skill related to philosophical reasons 13/8% and in the area of attitude and behavioral trait related to student-teachers ability and interest was obtained with 10.0%.

    Keywords: Competency-based education, Feasibility, Teacher Training, Teacher competence Chemistry teachers
  • رقیه متحیرپسند، کوروش فتحی واجارگاه*، نعمت الله موسی پور، حیدر تورانی

    جوامع یادگیری حرفه ای موثرترین راهبرد ارتقای سطح آموزش و یادگیری در مدارس محسوب می شود. در این جوامع، فرهنگ مشارکت و همکاری ارتقا یافته، معلمان، هنرآموزان و مربیان نقش بیشتری در یادگیری حرفه ای خود و دانش آموزان ایفا می کنند. آن ها از طریق همکاری، شیوه های آموزشی را به صورت سازنده مورد نقد و بررسی قرار داده و از یکدیگر می آموزند؛ درنتیجه این همکاری هم دانش حرفه ای و مهارت های خود را افزایش می دهند، و هم دانش آموزان از آموزش بهتر برخوردار می شوند. همچنین ضمن آن می آموزند که چگونه شبکه ای از دانش و مهارت ایجاد و آن را مدیریت کنند. مقاله حاضر می کوشد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، مبانی نظری و بسترهای شکل گیری جوامع یادگیری حرفه ای را مشخص کند و با معرفی و تبیین چهارچوب پنج الگوی متفاوت جوامع یادگیری شامل: الگوهای باما (PDSA)، آبشاری، تشخیصی، منطقی و فضای سوم، ضمن تشریح چگونگی تشکیل جوامع یادگیری مدرسه ای، طی سه مرحله توصیف، تحلیل و تفسیر، ملاک های ارزیابی بر اساس مولفه های اساسی جوامع یادگیری حرفه ای استخراج شده و الگوها بر اساس آن ها مورد قضاوت قرار گرفتند. نتایج مقایسه آن ها در چهار سطح تعیین شده نشان داد، هیچ یک از الگوهای مورد بررسی مطلوب نبوده اند زیرا، همه شاخص های تعیین شده را در سطح بالا نداشتند، لذا برای معرفی الگوی پیشنهادی از میان الگوهای مورد مطالعه، ترجیجا شایسته است تلفیقی از اجزاء، مولفه ها و ویژگی های کلیدی الگوهای مورد مطالعه باشد. الگویی تلفیقی، جامع (عناصر، مولفه ها و ویژگی های کلیدی الگوها) و بومی شده همراه با قابلیت اجرا و پیاده سازی عناصر و اجزاء آن در مدرسه به گونه ای که از سوی اعضا قابل درک و پذیرش باشد.

    کلید واژگان: جوامع یادگیری حرفه ای, یادگیری حرفه ای, الگوهای جوامع یادگیری حرفه ای, یادگیری جمعی, توسعه حرفه ای معلمان
    Roqayye Motehayerpasand, Kurosh Fathi Vājārgāh *, NeMatollāh Musāpoor, Heidar Toorāni

    Professional Learning Community (PLC) is the most effective strategy to improve the level of education and learning at schools. In these communities, the culture of the partnership and collaboration is enhanced and the teachers, students and educators play a greater role in their professional learning and their students' learning.This collaboration assists them to make constructive criticisms on the teaching methods and learn from their colleagues which result in their knowledge and skills' improvement and students’ enjoying better education. Also, in the meantime they also learn how to establish and administer a network of knowledge and skills. Utilizing descriptive-analytical approaches, this study aims to identify the theoretical backgrounds and contexts for developing the PLC's. In addition, by introducing and explaining the framework of the five different PLCs, including the PDSA, Cascading, Diagnostic, logical model and the third space, while explaining how to form the school learning communities, during the three stages of description, analysis and interpretation, evaluation criteria were extracted based on the basic components of PLCs and the models were judged based on them. The results of their comparison at the four determined levels showed that none of the models under study were desired, because they did not have all the determined indicators at high level. So, preferably it is better to suggest a model from among the models under study based on a combination of the components and key features. Such a model could be an integrated, comprehensive (elements, components and key features of the models) and nativised one which has the ability to perform and implement its elements and components at school in a way that is understandable and acceptable to its members.

    Keywords: Professional learning communities ( PLCs), Professional learning, Professional learning communities models, collective learning, teachers' Professional Development
  • منصوره ایران نژاد*، مجید علی عسگری، نعمت الله موسی پور، زهرا نیکنام

    در این مقاله، «چالش‎ های آغازخدمت نومعلمان» در محیط مدرسه، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق نظریه مبنایی صورت گرفته و ابزار جمع ‏آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه‏ ساختاریافته بوده است. اطلاع‎ رسان کلیدی، 22 نومعلم دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان با یک و دو سال سابقه خدمت بودند. از منظر نومعلمان، چالش‎های آغاز خدمت نو معلمان دوره اول ابتدایی در سه طبقه «چالش‎های فردی»، « چالش‎ های حرفه ‏ای» و « چالش‎های سازمانی» طبقه ‏بندی می‎شوند. چالش ‏های فردی نومعلمان شامل تنش و اضطراب در اوایل خدمت، عدم حمایت و احساس انزوا، چگونگی سازگاری با همکاران؛ چالش‏های حرفه‎ای شامل مدیریت کلاس درس، تسلط بر محتوا و تدریس موثر، ارزیابی دانش آموزان، رفع نیازهای دانش آموزان، جلب اعتماد و سازگاری با والدین؛ و چالش‏های سازمانی شامل آشنایی با مدرسه، آشنایی با رویه های مدرسه، منابع و جمعیت دانش آموزان است.

    کلید واژگان: نیازهای آغازخدمت, نومعلمان, چالش ها, آموزش ابتدایی
    Mansoure Irannezhad*, Majid Aliasgari, Nematollah Musapoor, Zahra Niknam

    The present study seeks to explore the induction challenges of beginning teachers in the school environment. As a qualitative study, this phenomenological research used semi-structured interviews for data collection. The key data for the study were collected from 22 beginning teachers graduated from Teacher Training University with one and two years of service. From the perspective of this group, the induction challenges of beginning teachers in the first primary schools were classified in three categories including: Individual challenges, professional challenges, and organizational challenges. The sources that could cause individual challenges are early-service tensions and anxieties, lack of support and isolation, and adaption with colleagues. Professional challenges could be caused by classroom management, content management and effective teaching, students’ assessment, addressing the students’ needs, trust and communicating with parents. And organizational challenges could arise from familiarity with the school, familiarity with the school practices, resources and population of students.

    Keywords: induction needs, beginning teachers, Challenges, Primary Schools
  • مریم صفرنواده، نعمت الله موسی پور*، محبوبه اظهری، عبدالسعید محمدشفیعی
    برنامه درسی کارورزی رشته های دانشگاه فرهنگیان، از سال 1393 به اجرا درآمده است. این برنامه بیش از دوازده درصد زمان آموزش را به خود اختصاص داده و درصدد است تا فرصت لازم برای تجربه به کارگیری دانش نظری در موقعیت عملی را فراهم کند. پرسش این است که «دانشجو معلمان» تحت پوشش این برنامه دوساله، چه تجربه‎ای کسب کرده‎اند؟ در این مقاله تلاش می‎شود تا تجربه زیسته دانشجو معلمان اولین نوبت اجرای این برنامه با به کارگیری روش پدیدارشناسی و از طریق مصاحبه با یازده نفر از آنان، بازخوانی و بر اساس آن، تصویری از آثار برنامه های کارورزی ترسیم گردد. تجربه این گروه نشان می‎دهد که برنامه‎ جدید کارورزی دارای «اثربخشی» بوده و توانسته ‎است رضایت دانشجو معلمان را کسب کند، شایستگی آنان را افزایش دهد و به شکل‎گیری هویت معلمی آنان، کمک نماید. باوجوداین، اجرای برنامه کارورزی با مسائلی از جمله ضعف آموزش کارگزاران مواجه است ولی می‎تواند اعتلا یابد.
    کلید واژگان: دانشجو معلم, برنامه جدید کارورزی, تربیت معلم, دانشگاه فرهنگیان
    Maryam Safarnavadeh, Nematollah Musapoor *, Mahboubeh Azhari, Abdolsayad Mohammad Shafiy
    The internship curriculum of the Farhangian University has been implemented since 2014. The program employs more than 12% of the training time and seeks to provide the opportunity to experience the application of theoretical knowledge in practical situations. The question is: “what experience has the student covered under this two-year program?” In this article, we seek to review the experience of the students, the first turn of the program, through an interview with 11 students, and a picture of the effects of the internship program. The experience of this group shows that the new program of internship has been "effective" and has been able to satisfy the students’ expecttaions, increase their competence and help shape and improve their teacher's identity. However, the implementation of the internship program is faced with a number of problems, including the lack of training of the brokers which could be purposefully improved.
    Keywords: new internship program, Student, teacher education, Farhangian University
  • محمود مهرمحمدی، نعمت الله موسی پور، امیر حسین کیذوری *
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی گزینه های سیاستی توسعه برنامه های میان رشته ای در ایران به انجام رسیده است. در این پژوهش از روش های چندگانه بهره برده شده است. در عین حال بخش عمده پژوهش از نوع کیفی و در آن از روش«گروه کانونی» استفاده شده است. به این منظور 9 نفر از اعضاء هیات علمی که در زمینه پژوهش دارای تجربه و فعالیت پژوهشی بودند از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. برای تعیین اعتبار و روائی داده ها نیز از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بر مبنای 2 عامل «میزان آمیختگی» یعنی چند رشته ای یا میان رشته ای بودن و «زیست بوم» تحقق میان رشتگییعنی ایران و جهان می توان 9 سیاست را برای توسعه برنامه های میان رشته ای اتخاذ نمود. همچنین10 راهبرد و 18 راهکار اجرایی برای توسعه برنامه های میان رشته ای در نظام آموزش عالی ایران توصیه شده است.
    کلید واژگان: سیاستگذاری, برنامه میان رشته ای, ایران, راهبرد
    Mahmood Mehrmohammadi, Nematollah Musapoor, Amir Hossein Kayzouri *
    The present study aimed at identifying the policy options and strategies for developing interdisciplinary programs in Iran. Multiple methods were used, although the study was mainly qualitative and revolved around the focus group method. To this end, nine faculty members from universities and higher education institutions, who were experienced in teaching and conducting research projects, were selected through purposeful sampling. Data analysis was performed by qualitative content analysis method. To determine the validity of the data, two methods were used: member checking and review by non-participant experts. The research findings showed that nine policies could be developed for the enhancement of interdisciplinary programs based on the two factors, including the mixing rate that meant being multidisciplinary or interdisciplinary as well as the ecosystem of intercultural realization, i.e. Iran and the world. Also, 10 strategies and 18 executive strategies were recommended for the development of interdisciplinary programs in Iranian higher education system.
    Keywords: Policy making, Interdisciplinary program, Strategy, Iran
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال