به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

s .sanjani

  • سارا سنجانی*، توحید نجفی میرک، فریبا نقی پور، سید شهریار جاسمی، علی قربانی
    به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کود نیتروژن و پتاسیم بر عملکرد و ویژگی‏های کیفیت دانه ارقام گندم دوروم، این پژوهش در دو سال زراعی 99-1398 و 1400-1399 به صورت کرت‏های خرد شده در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر واقع در کرج اجرا شد. کرت های اصلی شامل: دو رقم گندم دوروم (هانا و ثنا) و کرت های فرعی شامل: سطوح کود نیتروژن و پتاسیم (مجموعا 10 تیمار) بودند. سطوح مختلف کود شامل کاربرد: صفر (شاهد)، 200 ، 300 و 400 کیلوگرم در هکتار کود اوره و هر کدام از سطوح کود اوره به علاوه 100 و 200 کیلوگرم در هکتار کود سولفات پتاسیم بود. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر سال و سطوح مختلف کود بر عملکرد دانه در سطح یک درصد معنی‏دار بود. با افزایش میزان مصرف کود نیتروژن و پتاسیم عملکرد دانه نیز افزایش یافت. اثر کاربرد همزمان این دو کود موجب افزایش معنی دار عملکرد دانه شد. به طوری که با مصرف 300 کیلوگرم در هکتار اوره به همراه 200 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم عملکرد بالاتری نسبت به مصرف 400 کیلوگرم در هکتار کود اوره حاصل شد. ویژگی‏های کیفیت دانه مورد ارزیابی شامل: وزن هکتولیتر، درصد پروتیین، حجم رسوب زلنی، سختی دانه، گلوتن مرطوب، شاخص گلوتن، ارتفاع رسوب SDS، درصد استخراج سمولینا و درصد لکه آردی بودند. تجزیه واریانس مرکب داده های مربوط به ویژگی‏های کیفیت دانه نشان داد که اثر سطوح مختلف کود بر کلیه ویژگی‏های کیفیت دانه، اثر سال بر گلوتن مرطوب، سختی دانه، درصد استحصال سمولینا و درصد لکه آردی و اثر متقابل رقم × کود بر شاخص گلوتن و درصد لکه آردی در سطح احتمال یک درصد و پنج درصد معنی‏دار بود. گلوتن مرطوب، سختی دانه و درصد استحصال سمولینا در سال زراعی 99-1398 بیشتر از سال زراعی 1400-1399 و درصد لکه آردی در سال زراعی 1400-1399 بیشتر بود. نتایج نشان داد که با افزایش میزان مصرف کودهای نیتروژن و پتاسیم کلیه ویژگی‏های کیفیت دانه افزایش یافت، بجز درصد لکه آردی که در تیمار کودی 400 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن به اضافه 200 کیلوگرم در هکتار کود سولفات پتاسیم نسبت به تیمار شاهد 76 درصد کاهش یافت. با توجه به نتایج این پژوهش اگرچه در هر از سطح کود نیتروژن تفاوت معنی‏داری بین سطوح مختلف کود پتاس مشاهده نشد، با این وجود به نظر می‏رسد مصرف 400 کیلوگرم در هکتار کود اوره به همراه 200 کیلوگرم کود سولفات پتاسیم به منظور بهینه‏سازی کمیت و کیفیت دانه گندم دوروم در شرایط آب و هوایی کرج مناسب باشد.
    کلید واژگان: گندم دوروم, تغذیه گیاه, درصد پروتئین دانه, شاخص گلوتن, لکه آردی دانه
    S. Sanjani *, T. Najafi Mirak, F. Naghipour, S. Sh. Jasemi, A. Ghorbani
    To study the effect of different levels of nitrogen and potassium fertilizers on grain yield and quality properties of durum wheat cultivars, a field experiment was carried out in the research filed of the Seed and Plant Improvement Institute in Karaj, Iran, in 2019-20 and 2020-21 cropping seasons. Split plot arrangements in randomized complete block design with three replications was employed to assess the effect of nitrogen and potassium fertilizers levels on grain yield and quality properties of two durum wheat cultivars. Two durum wheat cultivars (Hana and Sana) were assigned to main plots, and different levels of urea and potassium sulfate fertilizers (control, 200, 300, 400 kg ha-1 urea (N) and each level of nitrogen fertilizer with 100 and 200 kg.ha-1 potassium sulfate (K)) were randomized in sub-plots. The results showed that the effect of year and different fertilizer levels on grain yield was significant (P ≤ 0.01). The grain yield increased by increasing nitrogen and potassium fertilizer levels. It was notable that the simultaneous application of these two fertilizers showed greater effect on grain yield. Therefore, grain yield at 300 kg ha-1 of urea fertilizer plus 200 kg ha-1 of potassium sulfate fertilizer was higher than sole 400 kg ha-1 urea fertilizer. Quality properties included; hectoliter weight, grain protein content, zeleny sedimentation volume, grain hardness index, grain wet gluten content, gluten index, SDS sedimentation height, semolina extraction rate and grain yellow berry percentage. The combined analysis of variance showed that there was significant differences among different fertilizer levels for all grain quality properties, and between years for wet gluten content, grain hardness, semolina extraction rate and grain yellow berry percentage. Wet gluten content, grain hardness and semolina extraction rate in 2019-20 were higher than in 2020-21 cropping season. Whereas, grain yellow berry percentage was higher in 2020-21 cropping season. In General, increasing the rate of fertilizers application increased all quality properties except grain yellow berry percentage that decreased by 76% at 400 kg ha-1 urea plus 200 kg ha-1 potassium sulfate as compared with control. It is concluded that application of 400 kg ha-1 urea plus 200 kg ha-1 potassium sulfate could be sufficient for optimizing grain yield and quality properties of durum wheat in Karaj region.
    Keywords: Durum wheat, Plant nutrition, grain protein content, gluten index, grain yellow berry
  • فریبا نقی پور*، محسن اسماعیل زاده مقدم، سارا سنجانی، گودرز نجفیان، توحید نجفی میرک، سید شهریار جاسمی
    کیفیت دانه گندم‏ نه تنها میزان بازدهی و تولید آرد را تحت تاثیر قرار می‏دهد بلکه سبب تولید فرآورده هایی با خصوصیات تکنولوژیکی و حسی مطلوب‏تر و ماندگاری بالاتر می‏شود و موجب کاهش ضایعات و افزایش بهره‏وری، بهبود کارایی زنجیره فرایند تولید از مزرعه تا سفره می گردد. پژوهش حاضر به منظور ارزیابی وضعیت کیفیت دانه گندم‏های آبی تولیدی زارعین در اقلیم گرم و خشک جنوب کشور در سال‏های زراعی 1400-1397 اجرا شد. بدین منظور تعداد 642 نمونه دانه گندم از ده استان واقع در این اقلیم جمع‏آوری و خصوصیات فیزیکی دانه و ویژگی‏های کیفیت فیزیکی و شیمیایی آرد حاصل برای هر رقم در هر استان مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استان فارس با 4/2±1/43 گرم و استان کهگیلویه و بویراحمد با 5/3±1/36 گرم به‏ترتیب بیشترین و کمترین وزن هزار دانه را به خود اختصاص دادند. رقم چمران 2 در استان فارس با 1/2±5/45 گرم بیشترین و در استان کهگیلویه و بویراحمد با 8/3±5/35 گرم کمترین وزن هزار دانه را داشت. علاوه بر این نمونه‏های گندم تولیدی در استان‏ های این اقلیم از نظر وزن هکتولیتر در گروه بسیار سنگین (میانگین 8/0±2/80 کیلوگرم بر هکتولیتر) قرار گرفتند. از سوی دیگر بیشترین میزان پروتیین دانه در نمونه‏های گندم دو استان خوزستان و بوشهر (4/12 درصد) مشاهده شد و میانگین میزان پروتیین نمونه‏های گندم در استان های این اقلیم در سه سال زراعی 3/0±1/12 درصد بود. استان فارس از بیشترین میزان گلوتن مرطوب با 4/1±0/27 درصد نیز برخوردار بود. با ارزیابی سختی دانه نیز مشخص گردیدکه رقم مهرگان در استان بوشهر با 4/4±8/52 از بیشترین و در استان لرستان با 4/1±0/49 از کمترین شاخص سختی دانه برخوردار بود. بیشترین و کمترین شاخص سختی دانه، شاخص گلوتن و حجم رسوب زلنی و ارتفاع رسوب SDS نیز به‏ترتیب در نمونه‏های گندم استان خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد مشاهده شد. درنهایت با توجه به کیفیت متنوع ارقام گندم نان آبی در کشور، که بسیار متاثر از تنوع آب و هوایی و مدیریت مزرعه می‏باشد، پیشنهاد می شود با توزیع یکنواخت و متعادل دانه گندم نان آبی با کیفیت بالای تولیدی در استان های اقلیم گرم و خشک جنوب، از کیفیت مطلوب محصول این استان ها برای بهبود فراورده‏‎های حاصل از گندم نان در سایر استان‏های کشور نیز بهره جست.
    کلید واژگان: گندم آبی, وزن هزار دانه, درصد پروتئین دانه, شاخص سختی دانه, نقشه کیفیت گندم
    F. Naghipour *, M. Esmaeilzadeh Moghaddam, S. Sanjani, G. Najafian, T. Najafimirak, Sh. Jasemi
    The quality of bread wheat grain not only affects the efficiency and production of flour, but it also contributes to the production of a product with more favorable technological and sensory characteristics and longer shelf life which by reducing waste and increasing productivity ensures the improvement of production chain efficiency from farm to table. Therefore, the current research was carried out to evaluate grain quality of irrigated bread wheat produced by farmers in the southern warm and dry agro-climatic zone provinces in 2018-2021. For this purpose, 642 irrigated bread wheat grain samples were collected from 10 provinces in the southern warm and dry agro-climatic zone of Iran, and the physical properties of the grain and the physico-chemical characteristics of flour for each cultivar in each province were evaluated. The results showed that Fars province with 43.1±2.4 g and Kohgiluyeh & Boyer-Ahmad province with 36.1±3.5 g had the highest and lowest 1000 grain weight, respectively. Cv. Chamran 2 had the highest (45.5±2.1 g) 1000 grain weight in Fars and the lowest (35.5±3.8 g) in Kohgiluyeh & Boyer-Ahmad. Also, the wheat grain samples produced in this agro-climatic zone were identified as “very heavy grain” considering average hectoliter weight (80.2±0.8 kg/hL). On the other hand, the highest protein content was observed in Khuzestan (12.4%) and Bushehr (12.1±0.3%) provinces, respectively. Fars province had the highest (27.0±1.4%) wet gluten content. By evaluating the grain hardness, it was revealed that cv. Mehregan had the highest (52.8±4.4) grain hardness index in Bushehr province and the lowest (49.0±1.4) in Lorestan. The highest and lowest grain hardness index, gluten index, zeleny sedimentation volume and SDS sedimentation height were observed in grain samples from Khuzestan and Kohgiluyeh & Boyer-Ahmad provinces, respectively. Finally, considering the observed variation in quality properties of grain samples of irrigated bread wheat cultivars in Iran which is affected by the differences in agro-climatic and field management practices, it is suggested that wheat grains produced, with high quality, in the southern warm and dry agro-climatic zone be used to improve the quality of end-use products of grains with lower quality produced in some other provinces in Iran.
    Keywords: Irrigated bread wheat, 1000-grain weight, grain protein content, grain hardness index, wheat quality map
  • مجید بهنه، شهرام رضوان*، سارا سنجانی، جعفر مسعود سینکی

    به منظور بررسی خصوصیات زراعی و فنولوژیکی ارقام جدید گندم نان در تاریخ‏های کاشت مطلوب و تاخیری این آزمایش در دو سال زراعی (1396-98) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر در کرج اجرا شد. این تحقیق در دو آزمایش جداگانه با تاریخ کشت مطلوب منطقه (15 آبان) و کشت تاخیری (15 آذر) انجام شد. ارقام آزمایش شامل سه گروه: ارقام زمستانه و بینابین دیررس (پیشگام و حیدری)، ارقام بهاره متوسط‏رس (رخشان، سیوند، پارسی، بهاران و سیروان) و ارقام بهاره زودرس (مهرگان، چمران 2 و چمران) بودند. از ابتدای فصل رشد در هر تیمار مراحل فنولوژی تعیین شد و در انتهای فصل رشد عملکرد و اجزای عملکرد بررسی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که تاخیر در کاشت از 15 آبان تا 15 آذر سبب کاهش معنی‏دار عملکرد دانه (از 7485 به 6066 کیلوگرم در هکتار)، تعداد سنبله در مترمربع (از 698 به 605 سنبله در مترمربع)، تعداد دانه در سنبله (از 5/28 به 8/25 دانه) و وزن هزار دانه (از 1/41 به 4/38 گرم) شد. بیشترین و کمترین عملکرد دانه به ترتیب مربوط به رقم پیشگام (7436 کیلوگرم در هکتار) در تاریخ کاشت مطلوب و رقم چمران (5842 کیلوگرم در هکتار) در کشت تاخیری بود. تاخیر در کاشت موجب کاهش طول دوره کاشت تا ظهور برجستگی دوگانه (از 736 به 641 درجه-روز رشد)، کاشت تا ظهور سنبلچه انتهایی (از 982 تا 886 درجه-روز رشد)، کاشت تا گرده‏افشانی (از 1608 به 1457 درجه-روز رشد) و کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک (از 2456 به 2265 درجه-روز رشد) شد. بر اساس نتایج به نظر می‏رسد اثر تاریخ کاشت بر کاهش طول دوره رشد ارقام گندم از طریق کاهش تمامی مراحل اصلی نمو به خصوص دوره رشد رویشی (کاشت تا ظهور برجستگی دوگانه) ایجاد شده است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که طول دوره مراحل مختلف نمو در ارقام سازگار با مناطق اقلیمی مختلف با یکدیگر متفاوت بود. به طوری که در تاریخ کاشت مطلوب و تاخیری ارقام سازگار با اقلیم سرد بالاترین و ارقام سازگار با اقلیم گرم کمترین نیاز حرارتی را برای مراحل مختلف نموی داشتند. نتایج نشان داد که بیشترین اختلاف ارقام در مراحل فنولوژیک در نیاز حرارتی مورد نیاز برای انتقال از مرحله رویشی به زایشی بود. با توجه به نتایج به نظر می رسد در شرایطی که کشت به تاخیر بیفتد ارقام سازگار با اقلیم گرم (بهاره و زودرس) از جمله مهرگان و چمران 2 جایگزین مناسبی برای کشت در مناطق معتدل باشند.

    کلید واژگان: اجزای عملکرد, تاریخ کاشت, درجه روز رشد, عملکرد دانه, مراحل فنولوژیک
    M .Behneh, Sh .Rezvan *, S .Sanjani, J .Masoud Sinaki
    Introduction

    Wheat (Triticum aestivum L.) is one of the most important crops in the world as well as in Iran. It has experienced many improvements in terms of yield and quality traits during recent decades. Wheat, like energy, is known as a strategic commodity and is one of the important indicators of agriculture. This plant has the highest area under cultivation and production among other cereals in the world. Planting date is an important factor in crop production because meteorological parameters vary with changes in planting date. Delay in planting is one of the problems that is common in almost all wheat growing areas of Iran and is one of the main causes of reduced yields of wheat cultivars. Yield reduction rate varies depending on the delay in planting and cultivars, and the results of some experiments indicate that this amount sometimes reaches more than 35% of potential grain yield. Phenology and growth rate due to their effect on duration and the occurrence of different stages of development and the environmental conditions prevailing in each of these stages, are the key point of adaptation to various environmental conditions such as delayed planting date. This experiment was designed to identify the changes in yield and yield components and phenological stages of new bread wheat cultivars with different growth habits and to investigate the possibility of introducing cultivars compatible with delayed planting date in the region.

    Materials and Methods

    This research was conducted in two separate experiments based on a complete randomized block design with optimum planting date (6th November) and delayed planting date (6th December) on 10 new bread wheat cultivars with three replications on the research farm of the Seed and Plant Improvement Research Institute in Karaj in two years (2016-2018). The bread wheat cultivars include Pishgam, Heidari, Rakhshan, Sivand, Baharan, Sirvan, Parsi, Mehregan, Chamran 2 and Chamran. Yield and yield components such as number spike per m2, number of grain per spike, 1000-grain weight were measured at the end of the growing season to evaluate responses of the cultivars to the various planting dates. In addition, the phenological stage was recorded during the growing season.

    Results and Discussion

    Results indicated that delayed planting date from 15th Nov. to 15th Dec. caused a significant reduction on grain yield (from 7485 to 6066 kg.ha-1), number of spikes per m2 (from 698 to 605), number of grain per spike (from 28.5 to 25.8 seed), and 1000 grain weight (from 41.1 to 38.4 g). The interaction effects of planting date and cultivars were significant on grain yield and yield components. The highest and lowest grain yield belonged to Pishgam (7436 kg. ha-1) on optimum planting date and Chamran (5842 kg.ha-1) on delayed planting date, respectively. Delayed planting date reduced duration of planting to double ridge (from 736 to 641 GDD), planting to terminal spikelet (from 982 to 886 GDD), planting to anthesis (from 1608 to 1457 GDD) and planting to maturity (from 2456 to 2265 GDD).

    Conclusion

    Duration of different developmental stage is very important for the formation of yield components that determine the final grain yield. Although these stages are a genetic trait, but they are affected by plant growth conditions and environmental stresses, climatic factors, especially temperature and day length. Our research showed that delay in planting reduced grain yield by 18% compared to the optimum planting date because of the reduced number of spikes per m2 and vegetative and grain-filling periods.Based on the results, in cases of delayed planting date (unfavorable weather conditions, insufficient planting equipment, etc.) in Karaj region or similar climatic regions, early maturity cultivars such as Mehregan and Chamran 2 and moderate maturity cultivar like Sivand are recommended in order to minimize yield loss.

    Keywords: grain yield, growth-degree day, Phenological stage, Planting date, Yield components
  • علیرضا کوچکی، مهدی نصیری محلاتی، سرور خرم دل، سپیده انورخواه، مژگان ثابت تیموری، سارا سنجانی

    به منظور مطالعه شاخص های رشد شاهدانه (Cannabis sativa L.) و کنجد (Sesamum indicum L.) در دو نوع کشت مخلوط جایگزینی و افزایشی، آزمایشی در سال زراعی 88-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل دو نوع کشت مخلوط جایگزینی (75%کنجد و 25%شاهدانه، 25%کنجد و 75%شاهدانه و 50%کنجد و 50%شاهدانه) و افزایشی (50%کنجد و 100%شاهدانه و 100%کنجد و 50%شاهدانه) و کشت خالص کنجد و شاهدانه بود. نتایج نشان داد که بیشترین میزان شاخص سطح برگ و تجمع ماده خشک شاهدانه در سری جایگزینی 50%کنجد و 50% (به ترتیب با 99/2 و 7/1921 گرم بر متر مربع) و کمترین میزان شاخص سطح برگ و تجمع ماده خشک در سری افزایشی 50%کنجد و 100%شاهدانه (به ترتیب با 06/1 و 9/929 گرم بر متر مربع) مشاهده شد. بیشترین شاخص سطح برگ و تجمع ماده خشک کنجد در کشت خالص (بترتیب با 34/1 و 27/551 گرم بر متر مربع) و کمترین میزان در سری افزایشی 50%کنجد و 100%شاهدانه (بترتیب با 23/0 و 73/51 گرم بر متر مربع) بدست آمد. بیشترین سرعت رشد گیاه در شاهدانه و کنجد بترتیب در سری جایگزینی 50%کنجد و 50%شاهدانه (58/76 گرم بر متر مربع در روز) و کشت خالص (78/22 گرم بر متر مربع در روز) مشاهده شد. بطورکلی نتایج نشان داد که کشت مخلوط شاهدانه با کنجد بدلیل سایه اندازی و ممانعت از جذب نور برای کنجد باعث کاهش رشد در مخلوط شد، بطوریکه بالاترین میزان شاخص های رشد در کشت خالص مشاهده گردید.

    A. Koocheki, M. Nassiri Mahallati, S. Khorramdel, S. Anvarkhah, M. Sabet Teimouri, S. Sanjani

    In order to evaluate the effect of intercropping with replacement and additive series for hemp (Cannabis sativa L.) and sesame (Sesamum indicum L.), a field experiment was conducted during growing season 2006-07 at the Agricultural Research Station of Ferdowsi University of Mashhad, Iran. A randomized complete block design with three replications was used. Treatments included different combinations of intercropping with replacement (75%sesame+ 25% hemp, 25%sesame+ 75% hemp, 50%sesame+ 50% hemp) and additive (50%sesame+ 100% hemp and 100%sesame+ 50% hemp) series and their monoculture. Results indicated that the highest and the lowest leaf area index (LAI) and dry matter (DM) accumulation of hemp were observed in 50% sesame+ 50% hemp (2.99 and 1921.7 g.m-2) and 50% sesame +100% hemp (1.06 and 929 g.m-2), respectively. The highest and the lowest LAI and DM accumulation of sesame were observed in monoculture (1.34 and 551.27 g.m-2) and 50%sesame+ 100% hemp (0.23 and 51.73 g.m-2), respectively. The maximum crop growth rate (CGR) of hemp and sesame were observed in 50% sesame+ 50% hemp (76.58 gm-2day-1) and monoculture (22.78 gm-2day-1), respectively. It seems that the intercropped sesame with hemp reduced the growth indices of sesame due to increasing shading on it and decreasing the absorption of radiation.

بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال