به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

s. saber

  • فرزانه زادشیر، سوسن صابر*، خدیجه ابوالمعالی
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر ساخت، و رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه توازن خودهای ممکن در دانش‌آموزان بود.

    روش

    روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران به تعداد 243534 نفر در سال تحصیلی 98-1397 بود که از میان آن‌ها 421 نفر از دانش‌آموزان (207 دختر و 214 پسر) با روش نمونه‌گیری تصادفی چندمرحله‌ای انتخاب شدند. در مطالعه حاضر به منظور تعیین روایی عاملی پرسشنامه توازن خودهای ممکن از روش آماری تحلیل عاملی تایید استفاده شد.

    یافته‌ها: 

    نتایج روش آماری تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که ساختار سه عاملی پرسشنامه توازن خودهای ممکن شامل (87/1=df/2c، 914/0=CFI، 907/0=GFI، 854/0=AGFI، 076/0=RMSEA) بود. نتایج همبستگی بین ابعاد پرسشنامه، شواهدی را از ساختار چندبعدی ابزار فراهم آورد. ضرایب همسانی درونی مولفه‌های اهداف، وظایف و نگرانی‌های خود و کل گویه‌ها به ترتیب برابر با 97/0، 82/0، 88/0 و 87/0 به دست آمد.

    نتیجه‌گیری:

     از آنجا که شاخص‌های برازندگی مدل تحلیل عاملی از برازش مطلوب برخوردار بودند و میزان ضرایب آلفای کرونباخ حاکی از همسانی درونی گویه های این ابزار بود، پرسشنامه ساخته شده دارای روایی و پایایی مطلوبی است و می توان از آن برای سنجش توازن خودهای ممکن و بررسی وجود ناهمخوانی خودها در دانش‌آموزان متوسطه استفاده کرد.

    کلید واژگان: اهداف, خودهای ممکن, وظایف, نگرانی ها
    F. Zadshir, S. Saber*, Kh. Abolmaali Alhoseini
    Aim

    The purpose of the present study was to construct, validate and make of balanced possible selves questionnaire in students.

    Method

    The research method was descriptive correlational type and the statistical population of the study consisted of 243534 students in the first grade of high school in Tehran city in 2018-2019 academic years which through them (207 females and 214 males) were selected by multistage random sampling. In the present study, in order to determine the factor validity of the possible selves’ questionnaire, the statistical method of confirmatory factor analysis was used.

    Results

    The results of confirmatory factor analysis statistical method showed that the three-factor structure of the possible selves’ questionnaire includes (χ2 /df=1.87, CFI=0.914, GFI=0.907, AGFI=0.854, RMSEA=0.076). The results of the correlation between the dimensions of the questionnaire provided evidence of the multidimensional structure of the tool. The internal consistency coefficients of the components of goals, tasks and concerns and the total items were 0.97, 0.82, 0.88 and 0.87, respectively.

    Conclusion

    Since the fit indices of the factor analysis model had a good fit and the Cronbach's alpha coefficients indicated the internal consistency of the items of this tool, the questionnaire has good validity and reliability and it can be used to assess balanced possible selves’ and to check for inconsistency among high school students.

    Keywords: concerns, goals, possible selves, tasks
  • طیبه محمدی، سوسن صابر*
    مقدمه

    هدف پژوهش حاضر پیش بینی همدلی براساس دلبستگی به والدین و همسالان و خودپنداره بود.

    روش کار

    روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان متوسطه اول پایه های هفتم تا نهم مدارس نواحی یک و دو شهرستان همدان به تعداد 21690 بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری تصادفی دو مرحله ای 570  نفر از میان مدارس شاهد 1، شاهد 2، مدرسه فروغ و مدرسه فاطمه الزهرا به این صورت که دو مدرسه از هر ناحیه و از هر مدرسه 4 کلاس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان ساخته آرمسدن و گرینبرگ (IPPA)، پرسشنامه خودپنداره (SCQ) ساخته ساراسوت 1984 و آزمون همدلی بریانت (1982) بود. پس از حذف 50 پرسشنامه مخدوش، داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد خودپنداره جسمانی (01/0P<، 176/0=β) در سطح 01/0 و خودپنداره اجتماعی (05/0P<، 130/0=β) و خودپنداره اخلاقی (05/0P<، 122/0=β) در سطح معناداری 05/0 و به صورت مثبت همدلی را پیش بینی می کنند. دلبستگی به مادر (01/0P<، 175/0=β) و دلبستگی به همسالان (05/0P<، 117/0=β) به صورت مثبت و در سطح معناداری 01/0 همدلی را پیش بینی می کند.

    نتیجه گیری

    پیشنهاد می شود در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی در مدارس و افزایش رفتارهای همدلانه بر ارتقای خودپنداره نوجوانان و ترمیم دلبستگی آن ها با والدین و همسالان تمرکز شود.

    کلید واژگان: خودپنداره, دلبستگی, والدین, همدلی, همسالان
    T.Mohammadi, S. Saber *
    Background

    The purpose of this study was to determine the mediating role of self-concept in the relation between attachment to parents and peers with prosocial behaviors.

    Methods

    The research method was descriptive-correlational and the statistical population of the study included all the first grade students of the seven to ninth grades of the schools in one and two regions of Hamedan to 21690, among them two-step random sampling 570 people among the schools in Shahed 1, Shahed 2, Forough School and Fatemeh Al-Zahra School, two schools from each district and from each school 4 classes were selected. The study tool was the inventory of parent and peer attachment by Armsden & Greenberg (IPPA), self-concept questionnaire (SCQ) by Sarswat 1984 and empathy index by Bryant (1982). After exclusion of 50 distortion questionnaires, data were analyzed using hierarchical regression analysis.

    Results

    The results of this study showed that physical self-concept (P<0.01, β=0.176) at a significant level of 0.01 and social self-concept (P<0.05, β=0.130) and moral self-concept (P<0.05, β=0.122) at a significant level of 0.05 and positively predict empathy. The attachment to the mother (P<0.01, β=0.175) and attachment to peers (P<0.05, β=0.117) positively and at a significant level of 0.01 predict empathy.

    Conclusion

    It is suggested to reducing the antisocial behaviors in schools and increasing empathy behaviors on improving the self-concept of adolescents and restoring their attachment to parents and peers be focused.

    Keywords: attachment, empathy, parents, peers, self-concept
  • الهام جولانی، سوسن صابر*
    مقدمه

    با ظهور پدیده اعتیاد به اینترنت به دنبال پیشرفت‌ فناوری در سال های اخیر، ابعاد روانی اجتماعی زندگی افراد تحت تاثیر منفی آن قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر مبنای بهزیستی روان شناختی و ابعاد تمایز یافتگی خود بود.

    روش پژوهش

    این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل 208 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران بود که به روش نمونه برداری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه تمایز یافتگی خود اسکوورن و فریدلندر بود.

    یافته ها

    ضریب رگرسیون بین بهزیستی روان شناختی و اعتیاد به اینترنت منفی و در سطح 01/0 معنادار بود (01/0 P<، 289/0-=β). ضرایب رگرسیون مولفه جایگاه من (05/0 P<، 179/0-=β) منفی و گریز عاطفی (05/0 P<، 176/0=β) مثبت و در سطح معناداری 05/0 معنادار بود.

    نتیجه گیری

    در سال های اخیر محیط های نامساعد رشدی که تمایزنایافتگی و بهزیستی روان شناختی پایین را منجر می شوند، گرایش به برقراری ارتباط با دنیای مجازی رو به افزایش داده بنابراین توجه به محیط رشدی کودک و بهزیستی روان شناختی و عوامل موثر در افزایش آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

    کلید واژگان: اعتیاد به اینترنت, بهزیستی روانشناختی, تمایز یافتگی خود
    E.Jolani, S.Saber *
    Introduction

    Internet use is recognized as an essential part of modern life. Owing to web-based technologies and increases of Internet access. In recent years, the term “addiction” has been expanded beyond substance dependence to include non-substance-related behaviors that cause problems and impairment. Proposed “process” or “behavioral” addictions have included such varied themes as shopping; exercise; gaming; and forms of Internet-enabled behavior such as online video gaming, socializing through social media, and various forms of sexual behavior. Considerable research to support these new addictions appears to follow a “me too” approach as investigators test for similarities with substance addictions and impulse control disorders that already appear in diagnostic manuals. Addiction to a substance and addiction to a behavior may look similar in their effects on behavioral patterns, emotions, and physiology. On the other side of this popularity, a new psychological disorder has emerged: “Internet addiction”, also inconsistently referred to as “excessive Internet use” “problematic Internet use” “Internet dependency” or “pathological Internet use”. Maladaptive use of the Internet results in Internet addiction. Within the field of behavioral addictions, the subject of Internet addiction (IA) is of considerable interest. With the advent of the phenomenon of Internet addiction following the advancement of technology in recent years, the psychosocial dimensions of the lives of individuals have been negatively affected. The purpose of this study was to the prediction of internet addiction based on psychological well-being and differentiation of self.

    Method

    The research method was descriptive-correlational and the statistical population consisted of all students of the faculty of humanities of Islamic Azad University, Tehran University of Science Sciences during the 2016-2017 year, among them, 208 were selected by multi-stage sampling method. The study tool was Young Internet Addiction Test (1998); Ryff psychological well-being scale-short form (1998) and Skowron & Schmitt Differentiation of Self Inventory (2003).

    Results

    The regression coefficient between psychological well-being and Internet addiction were negative and significant at 0.01 level (P < 0.01, β = -0.289). The regression coefficients of the component of i-position was negative (P < 0.05, β = -0.179) and emotional cut off (P < 0.05, β = - 0.176) were positive and significant at 0.05.

    Conclusion

    In recent years, unfavorable growth environments that lead to lower differentiation and lower psychological well-being tend to increase the linkage with the virtual world, so attention to the child's developmental environment and psychological well-being and the factors affecting its increase is of particular importance.

    Keywords: differentiation of self, Internet addiction, psychological well-being
  • عاطفه محمدی، سوسن صابر*
    مقدمه

    هدف این پژوهش پیش‏بینی هراس اجتماعی بر اساس خودکارامدی و تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان بود.

    روش پژوهش: 

    روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل پسران مقطع اول دبیرستان شهر پردیس در نیمسال تحصیلی 95-1394 به تعداد 400 نفر بود. نمونه مورد مطالعه این پژوهش که با استفاده از جدول مورگان تعیین شد 196 دانش آموز بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و همکاران (2000)، مقیاس خودکارامدی شرر و همکاران (1982) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی، کرایج و اسپینهاون (2001) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چند متغیری استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد ضریب رگرسیون بین خودکارآمدی با هراس اجتماعی (01/0 P<، 236/0-=β) منفی و معنادار بود. از بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، ضریب رگرسیون مربوط به فاجعه‏پنداری (01/0 P<، 247/0=β) مثبت و ارزیابی مجدد مثبت (01/0 P<، 335/0-=β) با هراس اجتماعی منفی و معنادار بود.

    نتیجه گیری

    باورهای خودکارآمدی تاثیر قابل توجهی در خود تنظیمی افراد و کیفیت عملکرد انسان دارد. از آنجایی که ارزیابی مجدد مثبت تاثیر مستقیمی بر ارزیابی ها می گذارد، نوجوانان می توانند با بهره گیری از آن، واکنش هیجانی خود را به رویدادهای استرس زا جهت بهبود عملکرد تغییر دهند. در حالی که، احتمالا نوجوانانی که رویدادهای ناراحت کننده را فاجعه بار تلقی می کنند، منفعلانه آن را می پذیرند.

    کلید واژگان: تنظیم شناختی هیجان, خودکارآمدی, هراس اجتماعی
    A.Mohammadi, S. Saber*
    Introduction

    The purpose of this study was to predict social phobia based on self-efficacy and cognitive emotion regulation in adolescents.

    Methods

    The research method was descriptive-correlational and the statistical population included 400 boys in the first level of high school in the city of Pardis during the 2015-2016 semesters. The sample of this study, which was determined using Morgan's table, was 196 students who were randomly selected. Social anxiety inventory by Connor et al. (2000), general self-efficacy scale by Sherer et al. (1982) and cognitive emotion regulation questionnaire by Garnefski, Kraaij & Spinhoven (2001) were used to collected data. Multivariate regression was used to analyze the data.

    Results

    The results showed that regression coefficient between self-efficacy with social phobia (P <0.01) was negative and significant. Among the cognitive emotion regulation strategies, the regression coefficient for Catastrophization (P <0.01, P = 0.27) and positive reappraisal (P <0.01, β = 0.35) with social phobia were negative and significant.

    Conclusion

    Self-efficacy beliefs have a significant effect on self-regulation and quality of human performance. As positive reappraisal has a direct impact on appraisals, adolescents can utilize their emotional response to stressful events to improve performance. While adolescents who regard inconvenient events as catastrophic, they may passively take it.

    Keywords: cognitive-emotional regulation, self-efficacy, social phobia
سامانه نویسندگان
  • دکتر سیدمحمدمهدی صابر
    دکتر سیدمحمدمهدی صابر

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال