به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

saeed yousefi

  • سعید یوسفی*، ابوالفضل قدمی، عنایت اله زمان پور
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر درمان گروهی روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و اضطراب مرگ در بین افراد مبتلابه بیماری کرونا بود.

    روش شناسی پژوهش: 

    این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی از نوع پژوهش های نیمه از مایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران بستری در بیمارستان قائم واقع در شهر مشهد در سال 1400 بود. با توجه به جامعه آماری تعداد 30 نفر (هر گروه 15 نفر) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. جهت سنجش متغیرها از ابزار پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) و تاب آوری کو نور و دیوید سون (2003) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر مثبت نگری بر تاب آوری با 799/31=F (1,37) و اضطراب مرگ با 467/46=F (1,37) افراد تاثیر داشته است که این مقادیر (0٫01≤a) معنادار بوده است.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به این نتایج می توان گفت درمان روان شناسی مثبت نگر برافزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ موثر بوده و می توان از این درمان در جهت افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ در افراد مبتلابه بیماری کرونا استفاده کرد.

    کلید واژگان: روان شناسی مثبت نگر, تاب آوری, اضطراب مرگ, کرونا
    Saeed Yousefi *, Abolfazl Ghadami, Enayatollah Zamanpour
    Objective

    The aim of the current research was to determine the effect of positive psychology group therapy on resilience and death anxiety among people suffering from corona disease.

    Research Methodology

    This research was applied in terms of purpose and in terms of methodology, it was a semi-experimental research with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population of the research included all patients admitted to Ghaem Hospital located in Mashhad in 2021. According to the statistical population, 30 people (15 people in each group) were selected and randomly assigned to two groups. To measure the variables, Templer's Death Anxiety Questionnaire (1970) and Ko Noor and Davidson's (2003) resilience were used. The collected data were analyzed using SPSS-23 software and univariate analysis of covariance (ANCOVA).

    Findings

    The results showed that group training based on positivity had an effect on resilience with F(1,37=31.799) and death anxiety with F(1,37=467) of people, these values (α≤0.01) It has been significant.

    Conclusion

    According to these results, it can be said that positive psychology treatment is effective in increasing resilience and reducing death anxiety, and this treatment can be used to increase resilience and reduce death anxiety in people infected with the corona virus.

    Keywords: Positive Psychology, Resilince, Death Anxiety, Corona
  • سعید یوسفی، زهرا اصغری*
    پژوهش حاضر با راهبرد تحلیل محتوای کیفی همه کتاب های درسی مقاطع پیش دبستانی و ابتدایی نوآموزان کم توان ذهنی را به تعداد 46 عدد و 7664 صفحه با استفاده از نرم افزار مکس کیودی ای 2020 مورد تحلیل قرار داده است. مولفه های تحرک بدنی در سه مقوله اصلی آموزش برای فعالیت های بدنی، آموزش با فعالیت های بدنی و رفتارهای کم تحرکی استخراج شد که درمجموع شامل 16 مقوله فرعی یک، 54 مقوله فرعی دو و 10 مقوله فرعی سه است. مطالب تحرک بدنی با استفاده از خوشه های درسی مختلف به صورت صریح و ضمنی ارائه شده است، ولی با وجود این نکات مثبت شکاف هایی نیز در مورد فعال ماندن در خانه زمان همه گیری کرونا، فعالیت بدنی معلولان، فعالیت های ورزشی در خارج از مدرسه، کاهش رفتارهای کم تحرکی، مدت زمان مطلوب فعالیت های ورزشی و غیره در کتاب های درسی نوآموزان کم توان ذهنی شناسایی شد. بر همین اساس باید در کتاب های درسی نوآموزان کم توان ذهنی از متخصصان ورزش معلولان برای ارائه اطلاعات در مورد فعالیت های بدنی و رفتارهای کم تحرکی بهره گرفت. همچنین به موضوع های تحرک بدنی در همه پایه های تحصیلی پرداخت و از برنامه های فعالیت بدنی با درس بیشتر و در خوشه های درسی مختلف استفاده کرد.
    کلید واژگان: نوآموزان, کتاب های درسی, تحرک بدنی, ورزش, کم توان ذهنی
    Saeed Yousefi, Zahra Asghari *
    In the current study, quantitative content was used to analyze all textbooks of preschool and elementary school for students with intellectual disability. 46 textbooks and 7664 pages were analyzed using MAXQDA 2020. Components for physical activity were extracted in three main categories including education for physical activities, education via physical activities, and sedentary behaviors. They include subcategory 1 (16 components), subcategory 2 ( 54 components), and subcategory 3 (10 components). Materials on physical activity has presented clearly and implicitly using course clusters. Despite these positive points, in the above-mentioned textbooks some gaps were identified regarding being active while staying at home during the COVID-19 epidemic, the disabled’s physical activity, physical activities outside of school, reducing sedentary behaviors, the optimal time for physical activities, etc. Accordingly, to provide information on physical activities and sedentary behaviors in textbooks for students with intellectual disability, experts in parasports should help. Subjects on physical activity should be dealt with in all educational grades and programs on physical activity should be used in course clusters.
    Keywords: Elementary School Students, Textbooks, Physical Activity, Exercise, Intellectual Disability
  • حمید محمدی، محمدعلی ابراهیمی فرسنگی، حسین جلالی فر، علیرضا احمدی، علی جواهری
    Mobin Saremi, Saeed Yousefi *, Mahyar Yousefi

    The Mineral Prospectivity Mapping (MPM) is a procedure of integrating various exploration data to identify promising areas for follow up mineral exploration programs. MPM facilitates identification of mineral deposit prospects through reducing search spaces for the purpose of mitigating cost and time shortages. In this regard, geochemical anomaly maps constitute one of the most important evidential layers for MPM. In this research work, to produce an efficient geochemical evidential layer, the Staged Factor Analysis (SFA) method and Geochemical Mineralization Probability Index (GMPI) were performed on a dataset of 657 stream sediment samples. In addition to the mentioned maps, a layer of proximity to faults was used to efficiently identify the intended targets of copper hydrothermal deposits. The layers were then weighted and combined using logistic functions and the geometric average method. Based on the obtained results, the promising areas were found in three parts including western, central, and northern areas, which correspond to the faulted units of andesite, tuff, granite, and granodiorite intrusive masses. Finally, in order to evaluate the generated model, the prediction-area (P-A) plot was used, which shows the relative success of the generated map in specifying the desired exploration targets. The P-A plot showed that this model has a prediction rate of 64%. It seems that the proposed method by considering multi-element geochemical signatures and combination by another exploratory layer target the promising areas, those that are simultaneously present with other exploration evidence.

    Keywords: Stage Factor Analysis, Geochemical Mineralization Probability Index, Geometric Average, Mineral Prospectivity Mapping, Feizabad
  • مبین صارمی، مهیار یوسفی*، سعید یوسفی

    ژئوشیمی رسوب آبراهه ای یکی از روش های پرکاربرد برای اکتشاف کانی سازی در مقیاس وسیع است. پردازش دقیق داده های رسوبات آبراهه ای بسیار حائز اهمیت است زیرا اگر به طور دقیق پردازش نشود می تواند باعث از دست رفتن برخی از مناطق امیدبخش شود. در این پژوهش به منظور تفکیک دقیق تر آنومالی های ژئوشیمیایی مرتبط با تیپ های کانی سازی مس با منشا گرمابی (مس - طلای پورفیری، رگه ای و IOCG) در بخش شمالی برگه یک صد هزار فیض آباد از روش تحلیل فاکتوری مرحله ای استفاده شد. در این روش علاوه بر حذف عناصر بی اثر در پردازش های چند متغیره، عناصر غیر مرتبط با منشا گرمابی و همچنین عناصری که حداقل مشارکت گروهی را با سایر عناصر نشان می دهند نیز کنار گذاشته می شود تا فاکتورهای بدون نوفه و اصطلاحا فاکتور های تمیز به دست آید. نتایج به دست آمده نشان داد که فاکتور های 1 و 2 در مرحله چهارم از تحلیل فاکتوری مرحله ای می توانند فاکتور های مناسبی برای اکتشاف ذخایر مس در این منطقه باشند. جهت اعتبارسنجی مدل های ژئوشیمیایی، با استفاده از نمودار نرخ پیش بینی-مساحت، نتایج به دست آمده از روش تحلیل فاکتوری مرحله ای و روش تحلیل فاکتوری معمولی مقایسه شد. مقایسه فوق نشان داد که فاکتور دوم روش تحلیل فاکتوری مرحله ای در 22 درصد از مساحت منطقه، 78 درصد از کل اندیس های مس گرمابی را آشکار سازی می کند درحالی که فاکتور دوم روش معمولی، در 25 درصد مساحت منطقه، 75 درصد از اندیس های معدنی شناخته شده را در بر می گیرد؛ بنابراین در روش تحلیل فاکتوری مرحله ای، آنومالی هایی با مساحت کمتر، دقیق تر و قابل اعتمادتر آشکارسازی شده است.

    کلید واژگان: تحلیل فاکتوری مرحله ای, کانی سازی مس با منشا گرمابی, رسوبات آبراهه ای, ژئوشیمی, فیض آباد
    Mobin Saremi, Mahyar Yousefi *, Saeed Yousefi

    Stream sediment geochemistry is one of the widely used methods for mineral exploration in the preliminary exploration stages. The accurate processing of the stream sediment geochemical data is of critical undertaking. That is due to the possibility of missing some exploration targets in cases where proper interpretation techniques are not applied. In this research, to more accurately separate the geochemical anomalies of hydrothermal-related copper mineralization, e.g., copper-gold porphyry, vein, and IOCG types in the northern part of 1:100000 Feizabad sheet, the staged factor analysis method was used. In this method, in addition to eliminating possible interfering elements in calculations, the elements unrelated to the hydrothermal copper mineralization type were also excluded to obtain non-interfering factors or so-called clean factors. The obtained results showed that factors 1 and 2 in the fourth stage of staged factor analysis can be significant factors for the exploration of copper deposits in this region. To validate the results, by using the area-prediction diagram, the staged factor analysis results were compared with the conventional factor analysis method. The comparison of the two methods showed that the staged factor analysis method in factor 1 in 22% of the area of the region reveals 78% of hydrothermal copper occurrences, while factor 1 of the conventional method, in 25% of the area, reveals 75% of the known copper occurrences. Therefore, in the staged factor analysis method, the anomalies with a smaller area and more reliability in predicting of mineral occurrences, have been detected.

    Keywords: Staged factor analysis, Hydrothermal mineralization, Stream sediments, Geochemistry, Feyzabad
  • سعید یوسفی*، ابوالفضل قدمی، عنایت الله زمان پور

    هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر درمان گروهی روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و اضطراب مرگ در بین افراد مبتلابه ویروس کرونا بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی از نوع پژوهش های نیمه از مایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلابه ویروس کرونا در استان خراسان رضوی شهر مشهد بود. با توجه به جامعه آماری تعداد 30 نفر (هر گروه 15 نفر) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. جهت سنجش متغیرها از ابزار پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) و تاب آوری کو نور و دیوید سون (2003) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر مثبت نگری بر تاب آوری با 799/31=F(1,37) و اضطراب مرگ با 467/46=F(1,37) افراد تاثیر داشته است که این مقادیر (0٫01≤p) معنادار بوده است. با توجه به این نتایج می توان گفت درمان روان شناسی مثبت نگر برافزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ موثر بوده و می توان از این درمان در جهت افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ در افراد مبتلابه ویروس کرونا استفاده کرد.

    کلید واژگان: روانشناسی مثبت نگر, تاب آوری, اضطراب مرگ, کرونا
    Saeed Yousefi *, Abolfazl Ghadami, Enayatollah Zamanpour

    The aim of this study was to determine the effect of group therapy of positive psychology of fertility on resilience and deat anxiety among people with coronavirus.This research was applied in terms of purpose and in terms of methodology was a semi-cilinical study with pre-test-post-test design with a control group.The statistical population of the study included all people with coronavirus in khorasan razavi province mashhad.According to the statistical population 30 people(15 people in each group) were selected by avalible convenience sampling method and randomly assignet to the two groups.To measure the variables the tools of templer death anxiety questionnaire(1970)and conorodividson resilience questionnaire(2003) were used.The collected data were analyzed using spss-23 software and univariate analysis of covariance(ANCONA) statistical method.The results showed that group training based on positivity had on effect on resilience with F(1,37) =31/799 and death anxiety with F(1,37)=46/467 these values were statistically significant confidence(p<0/01).According to these result it can be said that positive psychological treatment has been effective in increasing resilience and reduceing death anxiety and this treatment can be used to increase resilience and reduse death anxiety in people with coronavirus

    Keywords: positive psychology, Resilince, death anxiety, Corona
  • ایمان یوسفی، شهرام ابراهیمی*، سعید یوسفی
    دو راهکار اخطار، تذکر و وعظ در دادرسی اسلامی و هشدار در انگلستان دارای شباهت های اساسی می باشند. از جمله این شباهت ها می توان به خارج نمودن پرونده از مسیر رسمی فرآیند عدالت کیفری، کاستن هزینه اقتصادی نظام عدالت کیفری، جلوگیری از برچسب مجرمانه خوردن، اخطار به مرتکب جرم در مورد رفتار گذشته و هشدار به مراقبت از رفتارهای آینده، شرم سار نمودن بازپروراننده و... اشاره کرد. با وجود آثار مثبت وعظ در دادرسی اسلامی که مبتنی بر مصلحت اندیشی قضایی در حوزه تعزیرات و قاعده التعزیر بما یراه الامام می باشد و با وجود امتیازات فراوان هشدار در دادرسی انگلستان، مقنن ایرانی غفلت کرده و از این دو استفاده ای نبرده است. هرچند در قوانین پراکنده تصویب شده قبل از قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 و آیین دادرسی کیفری همان سال به موضوع وعظ به عنوان یکی از درجات تعزیر اشاره شده، این نهاد در دو قانون فوق فراموش شده و هیچ گاه در رویه قضایی ایرانی جایگاهی نداشته است. استفاده از این نهاد در دادرسی ایرانی که با تورم پرونده های کیفری مواجه است، خصوصا در جرایم کم اهمیت تر می تواند موجب تحقق آثار ذکر شده در فوق و تمرکز دستگاه قضایی بر پرونده های مهم تر شود. در مقاله حاضر با جمع آوری کتابخانه ای اطلاعات به روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا به توصیف وضعیت وعظ و هشدار پرداخته شده و سپس نتیجه گیری لازم ارائه شده است.
    کلید واژگان: وعظ تعزیری, هشدار در دادرسی انگلیس, اخطار در دادرسی انگلیس, اخطار و تذکر
    Iman Yousefi, Shahram Ebrahimi *, Saeed Yousefi
    The concepts of ta'zir preaching in Islamic criminal procedure and caution in the English law share fundamental similarities. These similarities include diverting cases from the formal process of criminal justice, reducing the economic costs of the criminal justice system, preventing stigmatization of offenders, warning the perpetrator about past behavior, cautioning against future conduct, shaming the rehabilitator, etc. Despite the positive effects of preaching in Islamic judicial proceedings, which are based on judicial expediency in the field of penalties and the principle of ta'zir as guided by the Imam, and despite the abundant advantages of caution in English judicial proceedings, the Iranian legislature has neglected these two approaches. Although the notion of preaching as one of the degrees of ta'zir punishment has been mentioned in scattered laws enacted before the Islamic Penal Code and subsequent Criminal Procedure Code of 2013, this institution has been neglected in the aforementioned two laws and has never had a place in Iranian judicial practice. The utilization of this institution in the Iranian judicial system, which is faced with an inflation of criminal cases, especially in less significant offenses, can bring about the realization of the aforementioned effects and enable the judicial system to focus on more important cases. In this article, through a descriptive and analytical method of collecting library data, we first describe the status of admonition and caution and then provide the necessary conclusions.
    Keywords: Ta'ziri Preaching, Caution in English Judicial Proceedings, Warning in the English Criminal Procedure, Iranian Criminal Procedure, Warning, Preaching
  • Farzaneh Mami Khalifani *, Samaneh Barak, Maysam Abedi, Saeed Yousefi
    This study serves to demonstrate the application of geophysical data interpretation in order to recognize the structural features related to the mineralization. The aforementioned structures generate the evidence layers, which undergo augmentation and enhancement processes. This results in the production of evidence layers that, when integrated with other geo-exploration evidence layers, contribute to the delineation of mineral exploration targets with increased reliability. In this study, the utilization of aeromagnetic and radiometric data is illustrated for the recognition of structural features and host rocks associated with orogenic gold mineral systems. Furthermore, the integration of geophysical data interpretation, specifically the identification of mineralization-related features, with alterations and the geochemical signature of mineralization is demonstrated. This integration facilitates the delimitation of exploration targets with improved dependability.
    Keywords: Orogenic Gold Deposit, airborne geophysics, Geological data, Saqez property, Mineral prospectivity Mapping
  • Mahyar Yousefi *, Saeed Yousefi, A.Ghasem Kamkar Rouhani
    The different methods for delineating favorable areas for mineral exploration utilize exploration criteria regarding targeted mineral deposits. The criteria are elicited according to conceptual model parameters of the targeted mineral deposits. The selection of indicator criteria, the evaluation of their comparative importance, and their integration are critical in mineral prospectivity modelling. In data-driven methods, indicator features are weighted using functions whereby the importance of certain indicator criteria may be ignored. In this paper, a data-driven method is described for recognizing and converting exploration criteria into quantitative coefficients representing favorability for the presence of the targeted mineral deposits. In this approach, all indicator features of the targeted mineral deposits are recognized and incorporated in the modelling procedure. The method is demonstrated for outlining favorable areas for a Mississippi valley-type fluorite deposit in an area, north of Iran. The method is developed by studying and modelling the geological characteristics of known mineral occurrences. The degree of prediction ability of each exploration criterion is quantified as a recognition coefficient, which can be used as a weight attributed to the criterion in mineral exploration targeting to outline favorable areas.
    Keywords: weighting, Exploration features, Exploration targeting, Recognition coefficient
  • رویا سلطانی *، سعید یوسفی، علی اصغر توفیق

    امروزه انتخاب تامین کننده یکی از مهمترین دغدغه های مدیریت می باشد. یکی از نکات مهم در انتخاب تامین کنندگان وجود معیارهای مختلف در این انتخاب می باشد که این انتخاب را دشوار می کند. تحلیل پوششی داده ها یکی از تکنیک هایی است که می تواند بر مبنای معیارهای مختلف به ارزیابی تامین کنندگان بپردازد. در این مقاله بر مبنای یک مدل ابداعی تجمعی تحلیل پوششی داده ها به ارزیابی تامین کنندگان پرداخته می شود. مدل جدید توسعه داده شده در این مقاله دارای پنج ویژگی پایداری در مقابل تغییر واحد اندازه گیری، یکنواختی، پایداری در مقابل انتقال، وابستگی به مجموعه مرجع و عدم حساسیت مدل نسبت به مقادیر ورودی صفر است. عملکرد مدل پیشنهادی در یک مطالعه موردی برگرفته از یک شرکت سازنده در و پنجره های دوجداره بررسی شده و نتایج مدل پنج ویژگی در نظر گرفته شده را نشان می دهند.

    کلید واژگان: ارزیابی تامین کنندگان, تصمیم گیری با معیارهای چندگانه, مدل ابداعی تجمعی تحلیل پوششی داده ها, زنجیره تامین
    Roya Soltani *, Saeed Yousefi, Ali asghar Tofigh

    Supplier selection is the main concern of managers in today’s competitive world. Having different criteria makes this decision difficult. Data envelopment analysis (DEA) is a technique that can evaluate suppliers based on different criteria. In this paper, suppliers are evaluated based on a new cumulative DEA model. The proposed model has five features of robustness in measurement unit, uniformity, robustness against movement, dependency to the universal set and lack of sensitivity to zero input values. The performance of the proposed model is investigated on a case study taken from a doors and windows manufacturing company and the results show the five considered features.

    Keywords: Supplier evaluation, Multi-criteria decision making, Cumulative DEA model, Supply chain
  • Saeed Yousefi, Fatemeh Abdavi *, Yaghoob Badriazarin, Maryam Moghadam Salimi
    The present research examined the effects of the affective and cognitive benefits of exercise in Instagram on users' physical activity through two consecutive studies. The results of the first study showed that the designed content provided sufficient cognitive and affective benefits. Similarly, the second study found that after adjusting the basic PA level, the affective and cognitive groups had more PA than the control group, and the cognitive group had more than the control group. Consecutively, 45.75% of subjects who were inactive were turned into active after one week of being taught of the benefits of exercise, with 71.43% in the affective group and 28.57% in the cognitive group. In terms of gender, 84.12% were women and 15.78% were men. As a result, visual exposure to sports participation might have led to an increase in positive feelings among users, especially women, which may have led to increased PA levels. The results of this study are useful for health professionals who are trying to communicate information about the benefits of exercise to their target audience based on a combination of evidence, gender, and PA level.
    Keywords: Affective benefits, Cognitive benefits, Health, Instagram, Physical activity
  • Mahyar Yousefi *, Samaneh Barak, Amir Salimi, Saeed Yousefi
    In this paper, we discuss the concepts behind dispersion patterns of geochemical anomalies when applied for prospecting mineral deposits in different exploration scales. The patterns vary from regional to local scale geochemical surveys, which is due to the differences in the corresponding underlying processes. Thus the ways for modelling the dispersion patterns and driving significant geochemical signatures should consider the variety when the area under study are delimited from regional to deposit scales exploration. Subsequently, this paper faces with two questions, namely (1) should various geochemical indicators be integrated in different exploration scales aiming at introducing stronger signatures of mineral deposits? and (2) how does the exploration scale affect dispersion patterns of geochemical indicator elements? We demonstrate that the exploration scale plays an important role on the reliability and usefulness of geochemical anomaly models. In this regard, although fusion may achieve reputable outcomes at regional scale exploration, we demonstrate that integration doesn’t gain accurate results for exploration at local scale, which is due to the diversities of the elemental distributions in the two different scales. This achievement is approved by comparing two geochemical signatures, one obtained by integration of two different indicator factors and the other one that used a single factor. The former produces almost the whole studied area as prospective, while the later recognizes ~10% of the area for further exploration, which is closely related to the porphyry Cu mineralization and is verified by drilling results.
    Keywords: Exploration scale, Geochemical anomalies, Zoning pattern, Integration, Stronger indicator
  • ایمان یوسفی، سعید یوسفی

    اعتراض ثالث در برابر دادگاه کیفری از موضوعات اختلافی در رویه قضایی به حساب می آمد. برخی قضات کیفری اعتراض ثالث را به دادنامه در بخش رد مال می پذیرفتند و در قامت یک دادرس مدنی به موضوع رسیدگی می کردند، درحالی که گروه دیگر معتقد به جریان اصل صلاحیت ذاتی بین دادگاه های حقوقی و کیفری بودند و اعتراض ثالث را در انحصار دادگاه حقوقی می دانستند. چالش پذیرش یا عدم پذیرش اعتراض ثالث ناشی از رویکرد مقنن به برخی جرایم خاص بود که در آن ها قاضی دادگاه کیفری بدون وجود یک دادخواست، مکلف به صدور حکم به رد مال است. از یک سو، یک حکم حقوقی با موضوع رد مال یا امثال آن بدون پشتوانه دادخواست و به تصریح برخی مواد قانونی توسط یک مرجع کیفری صادر شده و از سوی دیگر، پذیرش دادخواست اعتراض ثالث منوط به وجود یک دعوای کامل حقوقی است. در برخی کشورها نظیر ایتالیا، طرح دعوای مدنی کامل در مقابل دادگاه کیفری واجب است و تفکیکی بین جرایم برخلاف دادرسی ایران وجود ندارد. با تصویب رای وحدت رویه شماره 818 دیوان عالی کشور، اختلاف در رویه قضایی حل شد و اعتراض ثالث در صلاحیت دادگاه کیفری دانسته شد. به رای وحدت رویه ایرادات مختلف وارد است، ازجمله اینکه اصل صلاحیت ذاتی و تخصصی نادیده گرفته شده است. همچنین بر اساس رای وحدت رویه، دادگاه کیفری باید به دعوای اعتراض ثالثی رسیدگی کند که مبتنی بر یک دعوای رسیدگی شده کامل حقوقی در قبل نبوده و گاهی صرفا به دلیل نوشته شدن یک سطر در رای دادگاه کیفری که رسالت و هدف آن چیز دیگری است، ایجاد می گردد. از جانب دیگر، به نظر می رسد موادی نظیر ماده 111 قانون آیین دادرسی کیفری در صدور رای از جانب دیوان عالی کشور مغفول مانده است.

    کلید واژگان: اعتراض ثالث اصلی, اعتراض ثالث اجرایی, دعوای عمومی, دعوای خصوصی, دادگاه کیفری
    Iman Yousefi, Saeed Yousefi

    The third party’s objection before the criminal court was considered as one of the controversial issues in the jurisprudence (judicial procedure). Some criminal judges accepted the third party’s objection to the written judgment in the property restitution section and dealt with the matter as a civil judge; while others believed in the principle of inherent jurisdiction between legal and criminal courts and considered the third party’s objection to be exclusive to the legal court. The challenge of accepting or not accepting the third objection was caused by the legislator's approach to some specific crimes in which the judge of the criminal court is obliged to issue a judgment to make restitution without a petition.On the one hand, one legal verdict on the issue of making restitution or the like is issued by a criminal authority without presenting a petition and as specified by some legal articles, and on the other hand, the acceptance of a third party’s objection depends on the existence of a full legal dispute. In some countries, such as Italy, it is mandatory to file a full civil lawsuit before the criminal court, and unlike Iran's proceedings, there is no distinction between crimes. With the approval of the unanimous decision of the Supreme Court No. 818, the dispute was resolved in the jurisprudence and the third party’s objection was considered to be within the jurisdiction of the criminal court. There are various objections to the unanimous decision, including the fact that the principle of inherent and specialized jurisdiction has been ignored. Also, based on the unanimous decision of the criminal court, it must deal with a third party’s objection litigation that has not been based on a fully processed legal lawsuit before, and sometimes it is created simply because a line is written in the judgment of the criminal court whose mission and purpose is something else. On the other hand, it seems that articles such as Article 111 of the Criminal Procedure Law have been neglected in issuing judgments by the Supreme Court.

    Keywords: : Main third objection, Executive third objection, Public litigation, Private litigation, Criminal Court
  • سعید یوسفی*، پرویز شریفی درآمدی، مهدی دستجردی کاظمی
    هدف
    نارسا خوانی به عنوان یکی از اختلالات عصبی رشدی می تواند مشکلات قابل توجهی را درزمینه عملکرد و فرایند تحصیلی برای دانش آموزان به وجود آورد. بر اساس مطالعات و پیشینه تحقیق برنامه آموزش راهبردهای خود نظم دهی می تواند به حل برخی از مشکلات این دانش آموزان کمک کند. بدین ترتیب مطالعه حاضر باهدف تعیین تاثیر اموزش برنامه راهبردهای خود نظم دهی بر روان خوانی دانش آموزان دارای اختلال خواندن انجام شد.
    روش ها
    این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه شامل دانش آموزان پسر 10 تا 12 سال با اختلال نارسا خوانی مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری ناحیه 4 شهر مشهد در سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری در دسترس با شیوه داوطلبانه و برحسب شرایط ورود و خروج، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جای دهی شدند. ابزار گرداوری داده های این پژوهش شامل آزمون تشخیص خواندن (کرمی و نیلی تر،1390) بود. گروه مداخله شامل 10 جلسه مداخله 45 دقیقه ایی آموزش برنامه راهبر د های خود نظم دهی قرار گرفت، در حالی گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکرد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط spss-24 انجام شد.
    کلید واژگان: برنامه راهبردهای خود نظم دهی, روان خوانی, اختلال خواندن
    Saeed Yousefi *, Parvez Sharifi Daramdi, Mehdi Dastjerdi Kazemi
    Purpose
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of teaching self-regulation strategies on reading comprehension of students with reading disorders.
    Methods
    This research was a semi-experimental type with a pre-test-post-test design and a control group. The total statistical population included 10 to 12-year-old male students with dyslexia who referred to Mobin Learning Disorder Center in Mashhad in 1400. The research sample consisted of 30 people from the mentioned society who were selected by the available sampling method with a voluntary method and according to the conditions of entry and exit, and were randomly replaced in two groups (15 people in the experimental group and 15 people in the control group). The data collection tool of this research included the reading recognition test (Karami and Nilipour, 2010). Self-regulation strategies were taught in 10 75-minute sessions twice a week to the subjects of the experimental group, and during this time, the control group did not receive any training. For the statistical analysis of the data, univariate analysis of covariance and dependent t test were performed in SPSS software with version 24.
    Keywords: self-regulating strategies program, reading comprehension, Reading Disorder
  • ایمان یوسفی*، سعید یوسفی
    در کشورهای مختلف دو مدل دادرسی کیفری، جاری است؛ مدل دادرسی بامانع و مدل بدون مانع. در مدل بامانع، مقام متصدی مرحله تحقیقات (دادستان یا بازیرس) اختیاری در انجام اقدامات قضایی که با حق حریم خصوصی و یا حق آزادی در تعارض است، نداشته و این اقدامات در اختیار مقام قضایی بی طرف دیگری است که خود در انجام تحقیقات و جمع آوری دلایل مرتبط با جرم دخالتی نداشته است. در این مدل، اگر دادستان یا بازپرس، بازداشت یا ورود به حریم خصوصی کسی را لازم بداند، در قامت یک متقاضی، تقاضای خود را نزد قاضی ناظر طرح می کند. در حالی که در مدل بی مانع، بازپرس یا دادستان، در ارتباط با این موارد، مستقلانه تصمیم گیری می نمایند و البته قابلیت اعتراض بعدی به تصمیمات بازپرس یا دادستان، از مصادیق نظارت قضایی به حساب نمی آید. در دیوان کیفری بین الملی، دادستان، تحت نظارت قضایی نهادی به نام شعبه پیش دادرسی قرار داشته و مجوز لازم برای بازداشت یا ورود به حریم خصوصی به تقاضای دادستان و تایید این مرجع صادر خواهد شد. به همین جهت، دیوان برخوردار از مدل با مانع می باشد. در حالی که در ایران، همواره مدل بی مانع، حاکم بوده و هیچ گاه یک قاضی ناظر بی طرف در مرحله تحقیقات، حضور نداشته است. سپردن همزمان تحقیق و قضاوت راجع به آزادی و حریم خصوصی به بازپرس یا دادستان، به دور از موازین دادرسی منصفانه بوده و بهره بردن از مدل دادرسی دیوان کمکی شایان به رفع ایرادات وارد بر دادرسی ایرانی خواهد کرد.
    کلید واژگان: مدل دارای مانع, مدل بدون مانع, حریم خصوصی, حق آزادی, دیوان کیفری بین المللی
    Iman Yousefi *, Saeed Yousefi
    There are two structural models of criminal procedure in different countries; with and without barrier models. In with barrier model, the pre-trial investigator (prosecutor or investigation judge) has no authority to take legal action that conflicts with the right to privacy or the right to liberty and these actions are in the hands of another independent and neutral judicial authority who has not been engaged in Investigation and gathering evidence related to the crime. In this model, if the prosecutor or investigator deems it necessary to detain or enter someone's privacy, he or she, as an applicant, submits his or her application to the supervising judge. On the contrary , in the model without barrier, the investigation judge or prosecutor makes independent decisions in these cases, and, of course, the possibility of challenge against their decisions is not an example of judicial supervision. In International Criminal Court, the prosecutor is under the judicial supervision of pre-trial chamber, and detention or entering the privacy of individuals will be issued at the request of the prosecutor by this chamber. For this reason, this Court has based on the model with barrier. in Iran's criminal procedure, there has never been an impartial supervisor judge in the pre-trial investigation stage. This approach is far from fair trial standards, and using the International Criminal Court's trial model will be helpful in resolving the defects of Iranian crimainl procedure.
    Keywords: The model with barrier, The model without barrier, Privacy, Liberty International Criminal Court
  • ایمان یوسفی*، سعید یوسفی
    دو روش تفسیر صورت گرایانه یا ارسطویی و واقع بینانه برآمده از نظریات حقوقی متعارض با مبانی و اهداف متفاوت است. در روش تفسیر نخست، مفسر با قایل بودن به شخصیت مستقل برای حقوق، در قامت یک ریاضی دان دست به تفسیر زده و از قواعد سابق به نتیجه می رسد. در واقع در این روش، قواعد سابق، وجهه ای مقدس داشته و تطبیق صغرا بر کبرای منطقی، نتیجه را به ذهن حقوق دان متبادر می نماید؛ بی آنکه نتیجه از ابتدا هویدا باشد. درحالی که در طرز تفسیر دوم، مفسر نتیجه را به شهود حقوقی یا هر رهیافت دیگر می داند و سپس برای نتیجه خود که حتما دربردارنده مصلحت یا منفعتی است، دست به دامان قواعد سابق می شود. پس در روش اول، حرکت از قاعده به نتیجه و در روش دوم، حرکت از نتیجه به قاعده است. کاربست همین دو روش در عرصه حقوق کیفری به طور عام و دادرسی کیفری به طور خاص، دو نتیجه متفاوت در پی خواهد داشت. برای مثال روش اول، با تاکید جدی بر نظر مقنن و صورت ماده 79 قانون آیین دادرسی کیفری، با موضوع قرار ترک تعقیب صدور این قرار را از وظایف انحصاری دادستان دانسته و بی توجه به نتیجه حاصل، امکان صدور قرار در دادگاه کیفری را از بین می برد. درحالی که در روش دوم، مفسر انصاف به خرج داده و چون قرار ترک تعقیب را دارای آثار مثبت می داند، خود را محبوس یک متن قانونی ندانسته و امکان استفاده از ظرفیت این قرار در مرحله محاکمه را فراهم می کند.
    کلید واژگان: تفسیر واقع بینانه, تفسیر ارسطویی, دادرسی کیفری, قرار ترک تعقیب, حقوق کیفری
    Iman Yousefi *, Saeed Yousefi
    two methods of formalist or Aristotelian and the realistic interpretation stem from different law theories. In the former method of interpretation, the interpreter, with the character  of a mathematician, interprets in a mathematical way and draws conclusions from the previous rules.  In fact, in this method, the former rules are the sacred permissible image, and the application of the minor to the logical cobra brings the result to the mind of the judge. In fact The result is not obvious from the beginning.  Whereas in the latter interpretation, the interpreter knows the result from beginning by legal intuition or any other approach, and then, for his result, he or she uses  the old rules.  So in the first method, moving is from the rule to the result and in the second method, moving is from result to the rule.  Applying these two methods in relation with prosecution abandonment in criminal procedure will undoubtedly lead to two different results.  The first method, with a serious concentration on Article 79 of the Code of Criminal Procedure, considers the issuance of this warrant  to be one of the exclusive duties of the prosecutor and regardless of the result. While in the second method, the interpreter is fair and because he consider  the warrant as good, he accept that in criminal procedure.
    Keywords: realistic interpretation, Aristotelian interpretation, Criminal Procedure, Prosecution abandonment warrant, Criminal law
  • Saeed Yousefi *
    This study aimed to evaluate the effectiveness of group reality therapy training based on choice theory on distress tolerance and self-compassion in mother with mentally disabled children.This study was conducted with a quantitative approach and a semi-expreimental method with a pre-test-post-test design with a control group.The statistical population consisted of al the mothers of mentally disabled children in the city ot Tehran academic year 2021-2022. Using available sampling 30 people were selected as a sample and randomly divided into two group (experimental and control). The participants responded to the distress tolerance qusestionnaires of simon and kahler(2005) and self compassionof tef (2003) in the pre-test and post-test phases. The experimental group received reality theapy training in 7 sessions each week while The control group did not recive intervention during The research period. At the end the research were analyzed with covariance analysis at the significance level of (0/05). The result illustated that the mean scores of distress tolerance and self-compassion in creased significantly in the post-test phase compared to the control group)p<0/05). In accordance with the results, reality therapy improved and increased distress tolerance and self-compassion in mothers with mentally disabled children. Hence group training in the way of the reality therapy can be considered a valuable intervention in order to enhance tolerance of distress and compassion for these mother
    Keywords: realitytherapy, Distress torelance, self-compassion, Mentallyretarded children Mothers
  • ایمان یوسفی*، سعید یوسفی
    مدل تحقیقات مقدماتی همراه با نظارت قضایی و بدون آن، به ترتیب در دادرسی دیوان و ایران حاکم است. منظور از نظارت قضایی، وجود یک مرجع قضایی مستقل در مرحله تحقیقات مقدماتی است که در جمع آوری ادله دخالتی نداشته و معمولا در سه مرحله اقدامات ورود به حریم خصوصی، اقدامات ناقض آزادی و تصمیم گیری برای کفایت تحقیقات مقدماتی به تقاضای دادستان، رسیدگی و براساس ادله ارایه شده، اتخاذ تصمیم می نماید. در دادرسی دیوان، شعبه پیش دادرسی وظیفه نظارت بر تقاضای دادستان برای اعلام ختم تحقیقات مقدماتی و ارسال پرونده به مرحله بعد را بر عهده دارد؛ درحالی که در دادرسی ایرانی، تصمیم بازپرس و تایید دادستان کافی بوده و مرحله دیگری قبل از آغاز محاکمه در نظر گرفته نشده است. وجود قاضی ناظر در مورد حریم خصوصی و آزادی، منطبق با موازین دادرسی منصفانه است و دخالت این مرجع در مرحله اعلام ختم تحقیقات موجب اطاله دادرسی خواهد بود. در نتیجه دادرسی ایرانی در این بخش بهتر از دادرسی دیوان کیفری بین المللی بوده و البته خود با این چالش مواجه است که به جای ضابطه وجود چند دلیل معقول برای ختم تحقیقات مقدماتی از ضابطه اثبات امر فراتر از هر شک معقول در پایان این مرحله استفاده می نماید.
    کلید واژگان: نظارت قضایی, شعبه پیش دادرسی, ختم تحقیقات مقدماتی, دادستان, بازپرس
    Iman Yousefi *, Saeed Yousefi
    Two models of pre trial investigation with and without judicial supervision are used in ICC and Iran criminal procedure. Judicial supervision means the existence of an independent judicial authority at the preliminary investigation stage that does not interfere with the gathering of evidence, and usually hears the prosecutor at three stages of privacy entry, breaches of liberty and committal the case to trial after investigation. Pretrial chamber in ICC is responsible for hearing the prosecutor's request to announce the end of the pretrial investigation and send the case to the next stage; While in the Iranian procedure, decision of investigation judge and approval by prosecutor is sufficient and no other stage is considered before the start of the trial. The presence of a supervising judge on privacy and liberty is in line with fair trial standards, and the intervention of this authority in announcing the end of the investigation will prolong the trial. As a result, the Iranian procedure is better than the International Criminal Court procedure in this area, and of course it faces this challenge that instead of reasonable suspicion criterion , it uses the criterion of proving beyond any reasonable doubt at the end of this stage.
    Keywords: judicial supervision, Pre trial chamber, Pre trial investigation end, Prosecutor, Investigation judge
  • سعید یوسفی، سجاد محمود رباطی*

    در این مقاله، برآنیم که منازعه صورت گرفته میان فرگه و هیلبرت را درباره هندسه، در مورد جبر مجرد بررسی کنیم. برای اینکه بدانیم در مورد جبر مجرد تفکر فرگه ای می تواند راه گشا باشد یا هیلبرتی، ابتدا زمانه ای را بررسی کرده ایم که در آن فرگه و هیلبرت مشغول فلسفه ورزی بوده اند؛ تا تصویری از فضای فکری غالب آن زمان و تاثیر آن بر این دو ریاضی دان به دست آوریم. سپس و با درنظرداشتن این مورد، به تعدادی از اختلافات موجود در رویکرد فرگه و هیلبرت اشاره کرده و به این نتیجه رسیده ایم که از مهم ترین نقاط افتراق میان این دو، می توان به نقش فاعل شناسا در حوزه ریاضیات و دیگری، بحث درباره سازگاری اشاره کرد. در ادامه و پس از ارایه تعریف هنجاری جبر، با استفاده از نظریات ویتگنشتاین متاخر که در کتاب در باب یقین و تحقیقات فلسفی بیان شده است، به بررسی نکات طرح شده از جانب هیلبرت و فرگه پرداخته ایم. در انتها و با توجه به تمامی جوانب، به این نتیجه رسیده ایم که آنچه در بررسی فلسفی جبر مفیدتر به نظر می رسد، رویکرد سومی است؛ و آن رویکرد ویتگنشتاین همراه با مقداری اصلاحات است؛ به این دلیل که چند ویژگی مهم را برای ما تضمین می کند. این ویژگی ها عبارت اند از: معناداری، بین الاذهانی بودن و قاعده محور بودن که همگی برای ریاضی دانان ویژگی های مهمی محسوب می شوند.

    کلید واژگان: فرگه, منطق گرایی, هیلبرت, صورت گرایی, ویتگنشتاین
    Saeed Yousefi, Sajjad Mahmood Robati *

    In this paper, we intend to examine the controversy between Frege and Hilbert over geometry about abstract algebra; whether Frege's thinking about abstract algebra works out or Hilbert's? To this end, we first study the times when Frege and Hilbert were engaged in philosophy, to have an idea of the dominant intellectual atmosphere of that time and its influence on these two mathematicians. With this in mind, then we have pointed out some differences between Frege and Hilbert's approaches. We have concluded that their most important differences are the role of the subject in mathematics and the discussion about compatibility. After presenting the normative definition of algebra, we have investigated the points made by Hilbert and Frege, using the later Wittgenstein theories expressed in the books On Certainty and Philosophical Investigation. Finally, by considering all the aspects, we have concluded that what seems to be more useful in the philosophical study of algebra is a third approach, which is Wittgenstein's approach with some modifications, since it guarantees some important features. These features are meaningfulness, intersubjectivity, and rule-orientation, all of which are important features for mathematicians.

    Keywords: Frege, Logicism, Hilbert, formalism, Wittgenstein
  • احمد آریافر، سعید یوسفی*، وحید خسروی، محمد خراشادی
    ورقه 1:100000 کردگان در پهنه ساختاری لوت شمالی و در استان خراسان جنوبی قرار دارد. در این محدوده، کانه زایی عمدتا به صورت رگه ای است که توسط ساختارهای گسلی با روند شمال غربی- جنوب شرقی، کنترل می شود. به منظور بهبود نتایج عملیات اکتشاف از سه راهکار استفاده شد. برای از بین بردن عناصر مزاحم و رسیدن به فاکتورهای تمیز در روند پیاده سازی روش آماری چند متغیره از روش آنالیز فاکتوری مرحله ای SFA استفاده شد. علاوه بر حذف عناصر بی اثر در محاسبات، عناصر غیر مرتبط با تیپ کانی سازی مس رگه ای نیز کنار گذاشته شد. در نهایت با استفاده روش نوین GMPI، آنومالی های بدست آمده، شدت بخشی و مرز دقیق آن ها مشخص شد. در طی عملیات اکتشافی در منطقه کردگان، 836 نمونه رسوبات آبراهه ای و 30 نمونه تکراری برداشت شد. نمونه های رسوبات آبراهه ای با روش ICP توسط سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی شمال شرق کشور مورد تجزیه شیمیایی قرار گرفت. با انجام روش SFA در سه مرحله، عناصر Ag، Ni و Cd از محاسبات آنالیز فاکتوری کنار رفتند. در مرحله بعد عناصر Co، Cr، Fe، Mn، Sc، Ti،V ، Sr، Ba و W که همخوانی با تیپ مس رگه ای ندارد حذف شدند و مجددا آنالیز فاکتوری انجام شد. نتایج به دست آمده عناصر را در سه فاکتور طبقه بندی کرد که با روش GMPI تلفیق و کلاسه بندی شدند. بر اساس نتایج، 8 منطقه امیدبخش اکتشافی به دست آمد که با تحقیقات گذشته منطقه و همچنین گسل ها و واحدهای آندزیت و توف آندزیتی با سن ایوسن به عنوان سنگ مناسب ذخا یر رگه ای، همخوانی دارد. به نظر می رسد روش مورد استفاده قادر است با به کارگیری اثرهای ژیوشیمیایی چندعنصری و تلفیق این اثرها، آنومالی ها را منطبق با سایر شواهد اکتشافی شناسایی و استنتاج نمایند.
    کلید واژگان: آنالیز فاکتوری مرحله ای SFA, شاخص احتمال کانی سازی ژئوشیمیایی GMPI, مناطق امیدبخش اکتشافی, ورقه کردگان, تیپ مس رگه ای
    Ahmad Aryafar, Saeed Yousefi *, Vahid Khosravi, Mohammad Khorashadi
    Kordagan 1:100,000 sheet is located in the northern Lut structural block and in South Khorasan province. In this area, mineralogy is mainly a vein controlled by fault structures with a northwest-southeast trend. In order to improve the results of the exploration, three solutions were used. To eliminate interfering elements and obtain clean factors in the multivariate statistical technique of stepwise factor analysis (SFA) was used. In addition to eliminate ineffective elements in the calculations, the elements that were not related to vein-type copper mineralization were also excluded. Finally, using the GMPI method, the obtained anomalies were intense. During the exploratorion operations in the Kordgan region, 836 stream sediment and 30 duplicate samples were taken. The samples were analyzed by ICP method by the Geological Survey and Mineral Exploration of Iran. Through the SFA in three step, the elements Ag, Ni and Cd were omitted from factor analysis calculations. In the next step, the elements Co, Cr, Fe, Mn, Sc, Ti, V, Zn, Sr, and W, which did not correspond to vein-type copper mineralization, were removed and factor analysis was prformed again. The results classified the elements into three factors, which were integrated and classified by GMPI method. Based on the results, eight favorable exploration areas were detected. These area was entirely compatible with the former investigation and also faults and favorable geological units for veins reserves such as Andesite and Andesitic tuff with Eocene age. It seems that the applied methods, by using multi-elemental geochemical signatures and integrating them appropriately, can identify and deduce anomalies consistent with other exploratory evidence.
    Keywords: Stepwise factor analysis (SFA), Geochemical mineralization probability index (GMPI), Favorable exploration areas, Kordagan area, vein-type copper mineralization
  • فرهاد سعیدی*، سعید یوسفی، محمدحسین صبحیه، حمید زرگرپور

    از رایج ترین رویکردها در حوزه مدیریت پروژه، رویکرد شایستگی محور است. این رویکرد برخلاف رویکردهای فرآیند محور، به صورت ویژه بر نقش افراد متمرکز است. در بسیاری از صنایع پیشرفته دنیا و علیرغم ابداع انواع ماشین آلات و تجهیزات، فرد محور اصلی غلبه بر چالش های محیط متغیر امروزی و شرایط یکتای پروژه است. صنعت برق آبی ایران با داشتن پیچیده ترین مگا پروژه ها از این قاعده مستثنا نبوده و توسعه "شایستگی افراد" پروژه در بهبود مدیریت آن ها یک ضرورت است. در این مسیر، گام اول تبارشناسی و درک کامل این مفهوم است. ازاین رو از روش تحقیق مطالعات مروری و تحلیلی و با بررسی عمیق ریشه ها و تعاریف، به تبیین مفهوم شایستگی پرداخته شده است؛ مولفه های اصلی شایستگی مورد واکاوی قرارگرفته و با بررسی ارتباط شایستگی با مفهوم "رفتار"، چرخه اصلاح رفتار در مسیر توسعه شایستگی معرفی می گردد؛ درنهایت رویکردهای تدوین استانداردهای شایستگی از منظر وظیفه گرایی/نتیجه گرایی موردبررسی قرارگرفته و مروری تحلیلی به مطالعات پیشین شایستگی در حوزه مدیریت پروژه در شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، به عنوان متولی اصلی توسعه پروژه های برق آبی در ایران، شده است تا بر اساس تمامی مفاهیم تحلیل شده، مبانی نظری تدوین مدل شایستگی حوزه پروژه ها در این صنعت فراهم آید.

    کلید واژگان: شایستگی, مدیریت پروژه, نگرش, رفتار, عملکرد, شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران
    Farhad Saeedi*, Saeed Yousefi, Mohammadhossein Sobhiah, Hamid Zargarpour

    A common approach followed in the field of project management is the so-called competence-oriented approach.In many of sophisticated industries, where a vast array of equipment have been developed, coping with the variable challenges of today and unique circumstances encountered in projects is a person-oriented task. Operating the most complicated megaprojects across the country, Iran’s hydropower industry has not been an exception to this rule, for which management the development of “individual’s competence” has long been seen as a necessity. In this respect, the very first step is to undertake a genealogical study to understand the concept thoroughly. Accordingly, the relevant literature was reviewed and analyzed to deeply investigate the definitions and then explain the concept of competence. Subsequently, the main components of competence were explored to study the link between the competence and the concept of “behavior” in an attempt to introduce a behavior modification cycle. Finally, different views to the codification of competence standards were revisited through deontologism/consequentialism followed by an analytical review of previous works on competence in the project management across Iran Water and Power Resources Development Company, to obtain the theoretical foundations for the development of project competence model based on all of the performed analyses.

    Keywords: competency, project management, attitute, behavior, Iran Water, Power Resources Development Company
  • احمد آریافر*، وحید خسروی، محمدامین فرشادمهر، سعید یوسفی

    انتخاب مناسب ترین روش برای شناسایی مقادیر آنومالی از زمینه یکی از چالش های مهم در زمینه اکتشافات ژیوشیمیایی می باشد. در این خصوص روش هایی همچون روش های آماری، هوش مصنوعی، محاسبات نرم و روش های ترکیبی توسعه یافته اند که هریک از این روش ها دارای مزایا و معایبی می باشند. هدف این تحقیق شناسایی پتانسیل های معدنی عناصر طلا، آرسنیک و آنتیموان در برگه 1:100000 بصیران با استفاده از مدل ترکیبی فاکتوری- فرکتالی است. برای این منظور تعداد 585 نمونه ژیوشیمیایی اخذ شده از رسوبات آبراهه ای که برای 20 عنصر آنالیز شده است مورد مطالعه قرار گرفت. برای رسیدن به هدف ابتدا داده ها توسط روش فاکتوری R مد مطالعه و تعداد 5 فاکتور استخراج گردید که با توجه به هدف، فاکتور سوم که ترکیب خطی از عناصر آنتیموان، آرسنیک و طلا بود انتخاب شد. مقادیر امتیازات فاکتوری محاسبه و نقشه امتیازات فاکتوری رسم شد. سپس روش فرکتالی غلظت -مساحت بر روی امتیازات فاکتوری مولفه سوم اعمال و مقادیر حد آستانه تعیین گردیدند و در نهایت براساس این مقادیر نقشه مدل ترکیبی فاکتوری- فرکتالی رسم شد. مقایسه این نقشه با نقشه فرکتالی غلظت - مساحت نشان داد که شدت بخشی آنومالی ها با مدل ترکیبی بهتر انجام شده است. به منظور اعتبارسنجی نتایج حاصله از مدل ترکیبی، تعداد 6 نمونه کانی سنگین از منطقه اخذ و مطالعه شد. نتایج حاصله از مطالعات کانی سنگین بیانگر وجود ذرات طلا در این نمونه ها بود. مقایسه نتایج مطالعات کانی سنگین و مدل های آماری نشان می دهد که انطباق خوبی (بیش از 90 درصد) بین نتایج وجود دارد زیرا که نمونه های کانی سنگین منطبق بر نواحی آنومالی می باشد.

    کلید واژگان: بصیران, خراسان جنوبی, رسوبات آبراهه ای, ژئوشیمی ناحیه ای, مدل ترکیبی فاکتوری- فرکتالی
    Ahmad Aryafar*, vahid Khosravi, Mohammad Amin Farshadmehr, Saeed Yousefi
    Introduction 

    One of the main challenges about geochemical exploration is the selection of an appropriate method for anomaly separation from background. In this field, many approaches including statistical methods, artificial intelligence, soft computing and compositional methods have been developed. Each method has some weak and strong points. Research literature showed the statistical hybrid models were used less in this field.

    Materials and Methods

    Nowadays, the hybrid models have been considered to enhance the intensity of geochemical anomalies. Until now, only some hybrid models were used. The most important of them are neuro-fuzzy and genetic algorithm model, multifractal-neural network model, fractal-U statistic model, fractal-wavelet model and factor analysis-neural network model. The previous studies indicate that the univariate and multivariate statistic methods and artificial neural networks were mainly used as hybrid model. The main goal of this research is the identification of mineral potential of Au, Sb and As in Basiran 1:100000 sheet, which is located in 180 Km of West of Birjand, through using factor-fractal hybrid model. For this purpose, the 585-stream sediment geochemical data, which were taken by Trade, Mine and Industry Organization of South Khorasan, were analyzed for 20 elements including of Sb, As, Au, Ba, Se, Mn, Ti, Cr, Zn, Cu, Fe, Co, Ag, Sn, Mo, Ni, Pb, W, Hg and Bi.

    Results and Discussion

    In first step, the data have been studied by R-mode factor analysis and 5 factors were extracted. With respect to the goal, the third factor with the best linear combination of Sb, Au and As elements, was elected. Afterwards, the factor scores were calculated and depicted on the map of factor’s scores. Consequently, fractal method was applied on the concentration area based on third factor scores, and the thresholds values were determined. Finally, based on threshold values, the map of hybrid factor-fractal model was illustrated. Comparison of both obtained results using hybrid model and concentration-area fractal model indicated that the hybrid model is more effective. As indicated in the following figure, the position of heavy metal samples are located on identified mineralized zone using factor-fractal hybrid model.

    Conclusion

    In this paper, recognition of mineral potential of Au, As and Sb using factor-fractal hybrid model, is a new idea and innovation. For validation of hybrid model results, 6 heavy metal samples were gained and studied. The results of heavy metal studies confirmed the existence of gold particles in samples. The drawn results stated a good agreement (more than 90 percent) between heavy metal locations and identified mineral potential area by using the hybrid model.

    Keywords: Basiran, South Khorasan, Stream sediment, Regional geochemistry, Factor-fractal hybrid model
  • احمد زنگانه*، سعید یوسفی بابادی، طاهر پریزادی

    زمینه ها، سازوکارها و فرایندهای متفاوتی در شکل گیری ابعاد فضایی فقر شهری دخیل هستند که ضروری است در نحوه برخورد با این پدیده، همه جوانب، مشکلات و پتانسیل ها درنظر گرفته شود. در پژوهش تحلیلی-کاربردی حاضر، به شناخت محله های دارای فقر شهری شهرکرد، ریشه یابی مشکلات و برنامه ریزی راهبردی توانمندسازی برای محله های هدف پرداخته شده است. هدف این پژوهش شناسایی و رفع مشکلات گوناگون کالبدی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و فضایی این محله هاست. بدین منظور ابتدا با استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی، گستره های مواجهه با فقر شهری در سطح محله های شهرکرد شناسایی شدند و هرکدام از شاخص های به دست آمده و مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن گذاری شدند. سپس برای رتبه بندی شاخص ها از مدل کمی سطح بندی تاپسیس (TOPSIS) استفاده شد. پس از شناسایی محله هدف با استفاده از تکنیک راهبردی (AIDA) به منظور ارتقای این محله با توجه به مشکلات و محدودیت ها برنامه ریزی صورت گرفت. نتایج نشان می دهد گستره ها و محله هایی که فقر شهری دارند، بیشتر در حواشی شهر هستند. براین اساس محله های کوره، بروم پهنه، درب دره، اشتفتک و مهدیه به عنوان محله های هدف شناسایی شدند. در این پژوهش با توجه به همه جوانب، راهکارهایی در قالب پروژه های عملیاتی برای توانمندسازی این محله ارایه شده است.

    کلید واژگان: برنامه ریزی راهبردی, تکنیک AIDA, شهرکرد, فقر شهری, محله فقیرنشین
    Ahmad Zanganeh *, Saeed Yousefi, Taher Parizadi
    Introduction

    Twenty-first century cities facing major challenges will undoubtedly be one of the most important concentration of poverty in these regions. Although rural poverty is deeper than urban poverty and urban residence and have high capacities and access to better opportunities in life. But urban poverty, especially in developing countries, with higher speed and higher volume is expanding. In the current planning and management in the complex and rapidly lost its traditional meaning. In two or three decades, new knowledge has emerged as futures. That instead of linear and deterministic planning for the future unit seeks to explore the vast possibilities and Nashtakhth technological and wider horizons to all kinds of possible and desirable future for the open man. As a result of planning in the past, or predictions for the future following the way to the planning of future performance or future data. A strategic planning tool used to decide which technique is AIDA. This technique suitable solutions combine a large number of different combinations of production, and at the same time are considered in all areas of decision-making. In this technique generally on problems of goal setting, determining strategies and offer suggestions that will be done in three levels of abstraction and horizontal and vertical communication. This condition provides that certain areas have become urban poverty and to empower them to be scheduled. The aim of this study is, first of all neighborhoods with urban poverty Branch and then the roots of the problems in the neighborhood.

    Methodology

    Analytical method applied methodological framework will guide the paper. The objective of this research in the department of cognitive and applied research. Due to the nature of the problem and the purpose of the survey research data, including library resources documents is. The population in this study is Shahrekords's 34 neighborhoods. the analytical hierarchy Process (AHP) was used, then used to rank the parameters of the model a little bit of topsis (TOPSIS) and software environment Afzaraksl (EXCEL) is used. After identifying the target area using strategic techniques (AIDA) action plan to upgrade the neighborhood due to the problems and limitations. It should be noted for the planning of the five main economic, socio-cultural, physical, and natural management is involved.Research in this area is Shahrekords. This city of 143,882 inhabitants. And includes five districts and 34 neighborhoods in the urban tissue. Branch highest in the province at an altitude of 2060 meters above sea level, 470 meters. In recent years the intensity and distribution of municipal services in these neighborhoods become more important and it is possible in some areas, overall levels of neighborhood services enough to seem, but because of the imbalance in the establishment of order satisfactorily observed . Lack of services, especially sport, green, recreation, shopping malls and trade, ill-streets and intersections, failure related to public health in places, flooded homes when rain and some of the problems and needs of the service-Omrani the neighborhood.

    Discussion and Findings

    By combining four maps related to the economic, social, cultural and physical, five neighborhood grill, go zones, doors valley, Ashtftk and Mahdieh were identified as target areas. One of the major issues in the neighborhoods and urban textures, different infrastructure and facilities in the enjoyment of economic, social and physical services. The aim of leveling neighborhoods, identifying priority areas of intervention and planning available administrative staff puts cities. The following neighborhood planning for the following projects is proposed:Produce projectsChangeActivity:- Seminars, conferences and training workshop- Meetings for planning studiesBehavior:- Regulatory compliance tangible and intangible people on municipal performance- Close monitoring in order to preserve historical monuments- Train traffic rules- Learning how to rebuild spaces- Toll from passing vehicles- According to municipal regulations- Educating citizens to separate waste at source- Lack of building permit applications in some neighborhoods.- Various tests for recruitment- Identify existing monuments in the old texture- Using the public when preparing a variety of urban design and urban problems- Pay special attention to shelters- Attract people with experience in craft workshops- Advertising to attract touristsPlace:- Urban planning management institutions- Preparation and implementation of urban projects- Create new spaces with style and creative architecture- The changing role of non-essential passages to walk them Vsngfrsh- Transfer industrial shops out of town- Create a museum for old homes to use income- Transfer industrial shops out of town- Creating the necessary infrastructure to attract tourists.

    Conclusion

    Since the phenomenon is growing Fqrshhry Vrvbh inevitable, stressed Brdydgah empowering people with the participation of all sides is necessary. Shhrshhrkrd, like other cities of the country suffers from a range of spatial poverty. Branch has expanded rapidly over the past few decades. The uncontrolled and unplanned expansion causes the tissues of the host vehicle on the outskirts or neighboring rural context within urban areas. their new residents and expatriates with different socio-economic characteristics, have been living in these areas. New residents not only did not help to improve their living places, but it also was causing deterioration. High population density and construction, lack of infrastructure, economic inability of people living in slums and all causes of acute and spread of such tissues in the city's points. Land and communities has Fqrshhry mostly on the fringes of the city, neighborhood grill on the outskirts of the western city of Shahr village of reunification of the city that many problems facing it, the most important cause of poverty in the neighborhood furnaces of these neighborhoods not a culturally and urban management in this neighborhood has been very inefficient. The subject of the crime-ridden neighborhood and gentry and officials are less willing to attend in the neighborhood. In this study, considering all the aspects of solutions in terms of operational projects to empower this neighborhood has to offer.- 

    Keywords: urban poverty, Strategic Planning, technical aida, ghetto, Shahrekords
  • هومان گودرزی، سعید یوسفی بابادی*، امید لطیفی

    زیست پذیری به عنوان زیر مجموعه ای از توسعه پایدار می باشد که به تازگی وارد ادبیات شهرسازی شده است و شامل مجموعه متنوعی از موضوعات است و به وسیله یک سری اصول راهنما بیان می شوند. در این راستا دسترسی، برابری و مشارکت که مفاهیم مربوط به زیست پذیری است بر مبنای آنها شکل می گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های زیست پذیری در مناطق 22 شهرداری تهران است. این تحقیق به لحاظ از نوع تحقیقات تحلیلی-کاربردی می باشد و از نوع تحقیقات کیفی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق عبارت است از محلات منطقه 22 تهران که جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال 1390 ایران، 128٬958 نفر (38٬106 خانوار) شامل 65٬476 مرد و 63٬482 زن می باشد روش نمونه گیری تصادفی و برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران و 384 نمونه است. ابزار تجزیه و تحلیل از طریق آزمون تی تک نمونه در محیط نرم افزار spss و مدل تاپسیس هستند. نتایج نشان میدهد که از نظر ساکنین بجز شاخص های زیست محیطی در ابعاد دیگر محلات منطقه بیست و دو شرایطی کمتر از حد متوسط دارند همچنین در بین محلات منطقه بیست و دو محله شهدای خلیج فارس در مطلوب ترین وضعیت و محله هوا نیروز در نامطلوب ترین وضعیت قرار دارد.

    کلید واژگان: زیست پذیری, توسعه پایدار, محلات شهری, منطقه 22 تهران
    Hooman Goudarzi, Saeed Yousefi *, Omid Latifi

    livability is a subset of sustainable development that has recently entered the urbanization literature and includes a diverse range of topics and is expressed in a series of guidelines. In this regard, access, equity and participation are based on the concepts of habitat. The purpose of this study was to investigate the indices of habitability in 22 areas of Tehran municipality. This research is of the type of analytical-applied research and it is a type of qualitative research. The statistical population of this study is the neighborhoods of the 22nd District of Tehran, whose population according to the census of Iran in 2011, 128, 958 people (38, 106 households) including 65, 476 men and 63, 482 women. The random sampling method and To estimate the sample size, the Cochran formula is 384 samples. The analysis tools are tested through a single-sample t test in the Spss software and the Topsis model. The results show that, in terms of inhabitants, except for environmental indicators in other dimensions of the region, twenty two conditions are less than average. Also, among the neighborhoods of the region, twenty two ghetto martyrs in the most favorable situation and neighborhood of the air in the most unfavorable situation contract

    Keywords: livability, Sustainability, Urban Neighborhoods, District 22 of Tehran
  • وحید خسروی*، فرامرز دولتی ارده جانی، سعید یوسفی
    امکان نگاشت توزیع فضایی عناصر آرسنیک و کروم در یک منطقه معدنی با کمک طیف سنجی انعکاسی مرئی و مادون قرمز نزدیک و زمین آمار مورد بررسی قرار گرفت. پنجاه و پنج نمونه خاک از یک دمپ باطله در مجموعه معدن مس سرچشمه جمع آوری و طیف انعکاسی آنها در یک آزمایشگاه اندازه گیری گردید. قبل از توسعه مدل های رگرسیون کمترین مربعات جزئی و الگوریتم ژنتیک - کمترین مربعات جزئی به منظور پیش بینی غلظت آرسنیک و کروم، مشتق اول ساویتزکی گولای به عنوان مهمترین پیش پردازش بر روی داده ها انجام گرفت. مکانیزم های فیزیکو شیمیایی که به تخمین غلظت عناصر مذکور با طیف سنجی کمک می کند نیز بررسی گردید و طبق نتایج حاصل، محتوای آهن و رس نمونه های خاک، اصلی ترین مکانیزم کمک کننده به پیش بینی غلظت آرسنیک و کروم بود. همچنین بین کارایی هر دو مدل پیش بینی و محتوای آهن و رس نمونه ها، ارتباط مثبت مشاهده گردید. روش الگوریتم ژنتیک - کمترین مربعات جزئی نتایج بهتری نسبت به روش کمترین مربعات جزئی در پیش بینی عناصر سمی از خود نشان داد. پس از تعیین نقاط با آلودگی بالا توسط روش میانیابی زمین آماری (کریجینگ)، الگوهای فضایی مشابهی بین نتایج حاصل از پیش بینی به کمک مدل ها و اندازه گیری های شیمیایی مشاهده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار و تغییرات فضایی آرسنیک و کروم در دمپ باطله معدن مس سرچشمه را می توان به کمک طیف سنجی مرئی و مادون قرمز نزدیک و زمین آمار تعیین کرد.
    کلید واژگان: نگاشت فضایی عناصر, طیف سنجی, الگوریتم ژنتیک, رگرسیون حداقل مربعات جزئی, زمین آمار
    Vahid Khosravi *, Faramarz Doulati Ardejani, Saeed Yousefi
    Possibility of mapping the distribution of Arsenic and Chromium in a mining area was investigated using combination of (VNIR) reflectance spectroscopy and geostatistical analysis. Fifty five soil samples were gathered from a waste dump at Sarcheshmeh copper mine and VNIR reflectance spectra were measured in a laboratory. Savitzky- Golay first derivative was used as the main pre-processing method before developing Genetic Algorithm Partial Least Squares Regression (GA-PLSR) and PLSR models for predicting toxic elements concentrations. Physicochemical mechanism that allows the prediction with reflectance spectroscopy was also investigated and it was found that, elements sorption by spectrally active Fe and clay contents of soil was the major mechanism helping the prediction of spectrally featureless As and Cr. Positive relationships were observed between performance of predicting models and iron and clay contents of the samples. Comparing to PLSR, higher performances for predicting both toxic elements concentrations were obtained by applying GA-PLSR model. Furthermore, similar spatial patterns for soil pollution hotspots were observed by geostatistical interpolation (kriging) of chemically measured and models’ predicted values. Results demonstrated that the amount and spatial variability of arsenic and chromium can be determined using VNIR spectroscopy and geostatistics in Sarcheshmeh mine’s waste dump.
    Keywords: Mapping elements, Spectroscopy, Genetic Algorithm, PLSR, Geostatistics
  • پرستو زرکی*، سعید یوسفی، اسماعیل شریفیان
    هدف از این پژوهش، تحلیل محتوای بخش ورزشی روزنامه های سراسری پرشمارگان کشور بود. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بود که به صورت تحلیل محتوا انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، آرشیو سال1391 ده روزنامه سراسری پرشمارگان بود. روش تحقیق حاضر از نوع استراتژی توصیفی- تحلیلی بوده که داده ها به روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شد. برای جمع آوری اطلاعات از برگه کدگذاری که ضریب پایایی و روایی آن تایید شد استفاده گردید. بر مبنای یافته ها، از مجموع 720 روزنامه مورد تحلیل، 8778 خبر رصد شده است کهبیشترین خبر مربوط به فوتبال با 5/60% اخبار و کمترین خبر مربوط به هندبال با 2/0% اخبار می باشد. همچنین، از میان اخبار بررسی شده، بیشترین اشاره مربوط به گروه سنی بزرگسالان با 8/74% و کمترین اشاره مربوط به رده سنی پیشکسوتان با 01/0% است. درمجموع اخبار، 3785 خبر با تصویر منتشر شده بود که از این میان، 78/65% از تصاویر برای فوتبال می باشد و کشتی به عنوان دومین رشته ورزشی، 21/7% از تصاویر را به خود اختصاص داده است؛
    بنابراین، به نظر می رسد که مطبوعات سراسری باید با رعایت تعداد مخاطب و نیازهای آنان در بخش ورزشی ، نگاه همه جانبه تری به رشته های ورزشی و رده های سنی مختلف داشته باشند و به تدریج، از قالب ها و کلیشه های موجود درآمده و از تمام پتانسیل های ورزش استفاده نمایند.
    کلید واژگان: روزنامه های سراسری, رشته های ورزشی, رده های سنی, تصاویر ورزشی
    Parastou Zaraki*, Saeed Yousefi, Ismail Sharifian
    The purpose of this study was the content analysis of the sport part of best seller newspapers in the country. There is a perspective method that performed with content analysis and the data was collected in an attributive and a bookwork methods. The statistic population research, were the 2012 archives of 10 best sellers newspapers in the country. The research method was descriptive-analytic strategy that data was collected through documentary and library. To gather information sheet coding reliability and validity were confirmed. The results show that among 720 newspapers for analyzing, 8778 news have been observed that the most news about football with 60/5% of the news and the news of handball with minimum 2/0% of the news. the news is most of the adult age groups 74/8%, respectively. The least reference to the category of age Middletown was with 0/01%. 3785 news with the image, the majority of the that 65/78 images for football and wrestling as a second sport,7/21% pictures of your dedicated.Therefore, it seems that the literature should respect the sport sector in total audience and their needs, to paying attention to the audiance and their necessity,there must be a general viewpoint to the sports fields and different age categories and gradually from existing templates and stereotypes of potential and from all exercises.
    Keywords: National Newspapers, Sports Fields, Age Category, Sports Pictures
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • سعید یوسفی بابادی
    سعید یوسفی بابادی

  • سعید یوسفی
    سعید یوسفی
    (1392) کارشناسی ارشد علوم ورزشی، دانشگاه شهید باهنر کرمان
  • سعید یوسفی
    سعید یوسفی
    دانش آموخته ارشد حقوق جزا و جرم شناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال