sajad gharloghi
-
مقدمه
چندین دهه است که مقوله گرایش به کارآفرینی به عنوان یک مطالعه جدی و منسجم موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است. گرایش به کارآفرینی وضعیتی است که در آن یک فرد تمایلات خود را در رابطه با رفتار کارآفرینانه در یک سازمان مستقل نشان می دهد. فرهنگ سازمانی در معرفی سیستم های اطلاعاتی در یک سازمان بسیار مهم است. مفهوم فرهنگ با نگرش، ارزش، اهداف و شیوه های سازمانی، حرفه ای و ملی مرتبط است. در دهه 1960، «سیستم های اطلاعات مدیریت» برای اولین بار در قالب یک مفهوم مطرح شد. یکی از وظایف سیستم های اطلاعات مدیریت جمع آوری، پردازش و تجزیه و تحلیل داده های سازمان است. امروزه شرکت های بزرگ فناوری نظیر «فیس بوک، توییتر و اسنپ» توانستند با استفاده از سیستم های اطلاعات مدیریت به موفقیت هایی دست پیدا کنند. در مورد سیستم های اطلاعات مدیریت، فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی پژوهش های فراوانی انجام شده است، ولی پژوهشی که هر سه متغیر را مورد بررسی قرار دهد یافت نشده است؛ بنابراین، در پژوهش حاضر پاسخگویی به این پرسش اساسی مد نظر بود که آیا فرهنگ سازمانی می تواند نقش تعدیل گر در رابطه میان سیستم های اطلاعات مدیریت و گرایش به کارآفرینی ایفا کند؟
روش شناسی:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی تشکیل می دادند که تعداد آن ها بر طبق آمار 1127 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 288 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش تعیین شد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بوده که روایی صوری و محتوایی آن ها توسط متخصصان تایید و برای تعیین پایایی پرسشنامه های سیستم های اطلاعات مدیریت، فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی، ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 82/0 و 85/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شد.
یافته هایافته ها نشان داد که سیستم های اطلاعاتی مدیریت بر گرایش به کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری داشت. نتایج موید آن بود که سیستم های اطلاعاتی مدیریت بر فرهنگ سازمانی تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، نتایج بیانگر آن بود که فرهنگ سازمانی بر گرایش به کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این،، یافته ها نشان داد که فرهنگ سازمانی در رابطه بین سیستم های اطلاعاتی مدیریت و گرایش به کارآفرینی نقش تعدیل گر را ایفا می کند.
نتیجه گیری/ دستاوردها:
با توجه به نتایج تجزیه وتحلیل داده ها مبنی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و گرایش به کارآفرینی، به مدیران و مسئولان ذی ربط پیشنهاد می شود که به فرهنگ سازمانی و مولفه های آن در سازمان اهمیت دهند و در زمینه تقویت تسهیم دانش، ارتباطات باز، نظام پاداش دهی، هدایت و رهبری، معنا داری کار و ریسک پذیری تلاش کرده و به نیروی انسانی به عنوان باارزش ترین منبع در سازمان توجه کنند و از این طریق میزان گرایش به کارآفرینی را در سازمان ارتقاء دهند. همچنین، مدیران بایستی از سیستم های اطلاعاتی به منظور گسترش فرهنگ و ترویج کارآفرینی در بین کارکنان استفاده نمایند و نیز از حداکثر امکانات و منابع مادی برای نیل به اهداف مشخص بهره گیرند.
کلید واژگان: سیستم های اطلاعاتی مدیریت, فرهنگ سازمانی, گرایش به کارآفرینی, دانشگاه شهید بهشتیIntroductionResearchers have considered the category of entrepreneurial tendency a serious and coherent study for several decades. The entrepreneurial tendency is a situation in which a person shows his tendencies in relation to entrepreneurial behavior in an independent organization. Organizational culture is very important in introducing information systems in an organization. The concept of culture is related to attitude, values, goals, and organizational, professional, and national methods. In the 1960s, "Management Information Systems (MIS)" were first proposed as a concept. A function of MISs is to collect, process, and analyze organizational data. Today, large technology companies, such as Facebook, Twitter, and Snap, have achieved success by using MISs. Much research has been conducted on MISs, organizational culture, and entrepreneurial tendency, but so far, no research has examined all three variables. Therefore, the current research is an effort to answer the basic question as to whether organizational culture can play a mediating role in the relationship between MISs and entrepreneurial tendency.
MethodologyThe research is an applied study in goal and a descriptive correlational study in methodology, which used Structural Equation Modeling (SEM). The statistical population consisted of all staff of Shahid Beheshti University (N = 1127). The Cochran formula was used to determine the sample size as 288 individuals, who were selected by the stratified sampling method. The main tool for data collection was a standard questionnaire, whose face and content validity were confirmed by experts. Cronbach's alpha coefficient was used to determine the reliability of the questionnaires on MISs, organizational culture, and tendency to entrepreneurship, which were obtained as 0.88, 0.82, and 0.85, respectively, showing that all three questionnaires were reliable. Data were analyzed at both descriptive and inferential levels using SPSS and LISREL software.
FindingsBased on the results, MISs have a positive and significant effect on organizational culture and entrepreneurial tendency, and organizational culture has a positive and significant impact on entrepreneurial tendency. In addition, the mediating role of organizational culture was confirmed in the relationship between MISs and entrepreneurial tendency.
Conclusion/ Implications:
According to the results of the data analysis based on the relationship between organizational culture and entrepreneurial tendency, it is suggested that the relevant managers and officials consider organizational culture and its components in the organization. It is necessary to strive for knowledge sharing, open communication, benefit systems, guidance and leadership, work meaningfulness, and risk-taking, pay attention to human resources as the most valuable resource in the organization, and promote the level of entrepreneurship in the organization. Also, it is suggested that managers use information systems to spread culture, promote entrepreneurship among employees, and use the maximum facilities and material resources to achieve specific goals.
Keywords: Management Information Systems, Organizational Culture, Entrepreneurial Tendency, Shahid Beheshti University -
پژوهش حاضر باهدف مطالعه تطبیقی تجارب ملی و بین المللی برنامه ارتقا و بهبود سلامت بازنشستگان و ارایه برنامه ارتقا سلامت بازنشستگان نیرو های مسلح انجام شد. روش پژوهش کیفی بوده و با استفاده از روش تحلیل ممتوای اسنادی اجرا شد. جامعه موردمطالعه پژوهش 857 سند بود که 47 عدد از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش به عنوان نمونه انتخاب شدند،. داده های به دست آمده از تحلیل با استفاده از روش کدگذاری دو مرحله-ای (کدهای باز و محوری) تجزیه وتحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از روش سه سوسازی تایید شد و برای بررسی روایی پژوهش نیز یافته ها در اختیار 3 تن از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت که آن ها پس از بازنگری فرایند مطالعه، نتایج کیفی را مورد تایید قراردادند. بر اساس نتایج کدگذاری ها 223 کد باز به دست آمد که در 14 مقوله کلی (کدهای محوری) شامل آموزش، پژوهش، ارایه اطلاعات، پیشگیری اولیه، پیشگیری ثانویه، تغذیه و سبک زندگی؛ اصلاح رفتار و سبک زندگی، توانبخشی، توانمندسازی، حمایت سازمانی و اجتماعی، اقدامات درمانی، غربالگری، مشاورهف اقدامات فرهنگی و فرهنگ سازی دسته بندی شدند.کلید واژگان: بازنشستگان, برنامه ارتقا سلامت, تجارب ملی و بین الملی, نیروهای مسلحThe present study was conducted with the aim of a comparative study of national and international experiences of the Retirement Health Promotion and Improvement Program and the presentation of the Retirement Health Promotion Program of the Armed Forces. The research method was qualitative and was performed using the method of continuous documentary analysis. The study population was 857 documents, 47 of which were selected as a sample using purposive sampling method according to the acceptance criteria. The data obtained from the analysis were analyzed using two-step coding method (open and axial codes). The reliability of the codings was confirmed using the simulation method and to check the validity of the research, the findings were provided to 3 qualitative research experts who, after reviewing the study process, confirmed the qualitative results. Based on the coding results, 223 open codes were obtained in 14 general categories (core codes) including education, research, information provision, primary prevention, secondary prevention, nutrition and lifestyle; Behavior and lifestyle modification, rehabilitation, empowerment, organizational and social support, treatment measures, screening, counseling for cultural activities and culture building were categorized.Keywords: Retirees, Health Promotion Program, National, International Experiences, Armed forces
-
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی صلاحیت های حرفه ای مربیگری اجرایی انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفت مرحله ای سندولوسکی و بارسو (2009) اجرا و برای تایید مدل از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش در بخش تحلیل اسناد، 857 سند بود که 22 عدد از آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه مورد مطالعه در بخش مصاحبه نیز خبرگان دانشگاهی در حوزه مربیگری بودند که تعداد 6 نفر از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های به دست آمده از تحلیل اسناد و مصاحبه ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) تجزیه و تحلیل شد. پایایی کدگذاری ها از طریق ضریب توافق کاپا در نرم افزار SPSS و با مقدار 0.77 تایید شد. درخصوص بررسی روایی پژوهش ضمن توجه به استراتژی های ممیزی پژوهش و کثرت گرایی داده ها، یافته ها در اختیار 3 تن از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت و پس از بازنگری فرآیند مطالعه، نتایج کیفی را تایید نمودند. بر اساس نتایج فراترکیب 150 کد باز به دست آمد که در 6 مقوله کلی مهارت ها، صلاحیت های بین فرهنگی و اخلاقی، اعتبار، توانایی های فکری، دانش و معلومات و نگرش و انگیزه و 22 زیرمقوله (کدهای محوری) دسته بندی شدند. همچنین طبق نتایج حاصل از مصاحبه، نتایج فراترکیب تایید و 34 کد باز به آن افزوده شد و درنهایت مدل صلاحیت های حرفه ای مربیگری اجرایی طراحی گردید.
کلید واژگان: آموزش و بهسازی, اثربخشی مربیگری, ویژگی های مربی اجرایی, شایستگی های مربیگری, مربیگری اجراییThe aim of this study was to design and explanation a model of executive coaching competencies. The research method was qualitative and was performed using the meta-synthesis method with a seven-step approach by Sandolowski and Barso (2009) and a semi-structured interview was used to confirm the model. The study population was 857 documents in the document analysis section, 22 of which were selected as a sample using purposive sampling method according to the acceptance criteria. The study population in the interview section were academic experts in the field of coaching who Six people were selected as the sample using targeted snowball sampling method. Data obtained from document analysis and interviews were analyzed using a three-step coding method (open, axial, selective). The reliability of the codings was confirmed using the kappa agreement coefficient in SPSS software with a value of 0.77. Regarding the study of research validity, while paying attention to the audit strategies of research and pluralism of data, the findings were provided to 3 qualitative research experts and after reviewing the study process, they confirmed the qualitative results. Based on the combined results, 150 open codes were obtained in 6 general categories (including skills, intercultural and ethical competencies, credibility, intellectual abilities, knowledge and information, attitude and motivation) and 22 subcategories (core codes) Were categorized. Based on the results of the interview, the results were confirmed and 34 open codes were added to it, and finally, the model of professional coaching professional competencies was designed.
Keywords: training, development, coaching effectiveness, executive coaching characteristics, coaching competencies, executive coaching -
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر میانجی تعهد حرفه ای در رابطه بین صلاحیت حرفه ای و عملکرد شغلی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارشناسان آموزش دانشگاه تهران (340 نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 180 نفر به منزله نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش طبقه ای متناسب صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس پرسش نامه های محقق ساخته صلاحیت حرفه ای، تعهد حرفه ای مایر، آلن و اسمیت (1993) و عملکرد شغلی هرسی و گلداسمیت (1981) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 95/0، 91/0 و 92/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. نتایج پژوهش نشان داد: صلاحیت حرفه ای در تعهد حرفه ای و عملکرد شغلی و تعهد حرفه ای نیز در عملکرد شغلی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین، نقش میانجی تعهد حرفه ای در رابطه صلاحیت حرفه ای و عملکرد شغلی تایید شد.کلید واژگان: تعهد حرفه ای, شایستگی, عملکرد شغلی, صلاحیت, صلاحیت حرفه ایThe present study was done with survey aim mediating effect of professional commitment on the relationship between professional competency and job performance. Research method was descriptive- correlation with an emphasis on structural equations. Statistical population of the research consists of all education expert of Tehran University (N=340). Cochran formula was used to determine the sample size And 180 individuals were selected as the sample that their selection was done by proportional stratified method. Data collection based on the three questionnaire of Researcher made professional competency, Meyer, Allen and Smith s Professional commitment (1993) and Hersey and Goldsmith s job performance (1981) was performed which their Cronbach's alpha coefficient was Obtain respectively 0.92, 0.91 & 0.95 and face and content validity of the questionnaire was confirmed by experts. The method results showed that professional competency on professional commitment and job performance has a positive and significant impact and professional commitment has a positive and significant impact on job performance. As well as the role of mediator of professional commitment was confirmed in the relationship between professional competency and job performance.Keywords: competence, competency, professional competency, professional commitment, job performance
-
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و بهره وری کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی و جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه تهران تشکیل می-دادند که تعداد آن ها بر اساس آمار 2025 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 323 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن با استفاده از روش نمونه طبقه بندی شده صورت گرفت. با توجه به اهداف پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1973) و پرسشنامه بهره وری هرسی و گلدسمیت (1998) استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 87/0 و 84/0 محاسبه شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها با استفاده ازنظر متخصصان و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تایید شد. نتایج نشان داد بین کیفیت زندگی کاری و مولفه های آن با بهره وری کارکنان رابطه مثبت و معنی دار آماری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مولفه های کیفیت زندگی کاری، مولفه های محیط کار ایمن و بهداشتی، وابستگی اجتماعی زندگی کاری و یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان کار قابلیت پیش بینی بهره وری کارکنان را دارند.کلید واژگان: کیفیت زندگی کاری, بهره وری کارکنان, دانشگاه تهرانThe aim of the present research is to study the relationship between quality of work life and productivity of staff. Research methods were made by descriptive- correlation and statistical population consists of all staff of Tehran University (N=2025). The sample size of 323 subjects were selected randomly according to Cochran formula were selected using a stratified selection.In order to collect the data, Waltons quality of work life and heresy & goldsmith productivity scale were used which their reliability were calculated through Cronbach's alpha coefficient & were roundabout 0.87 & 0.84 respectively. Moreover face and content validity of the questionnaire was confirmed by experts. And construct validity confirmed by Confirmatory Factor Analysis. The results showed that there are significant positive correlation between the quality of work life and all its components withe employee productivity. The results of stepwise regression showed that Among components of quality of life components Safe and healthy working environment, Social dependence of work life and Integration and social cohesion in the organization of work The ability to predict the productivity of employees.Keywords: Quality of Work life, productivity of personnel, Tehran University
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.