به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

salamat

  • زهرا سلیمانی*، نگین سلامت، علیرضا صفاهیه، احمد سواذی، محمد تقی رونق
    زمینه و هدف
    آلودگی دریا یکی از مهم ترین نگرانی های کشورهای حوزه خلیج فارس می باشد که مقادیر زیادی از آلاینده ها را دریافت می کند. در این تحقیق، تغییرات هیستوپاتولوژی کلیه ماهی شانک زردباله جمع آوری شده از خورموسی، برای ارزیابی اثرات آلودگی بر روی آبزیان مورد استفاده قرار گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه 50قطعه ماهی شانک زردباله از پنج ایستگاه نمونه برداری در خور موسی شامل :1)پتروشیمی 2)جعفری 3)اسکله نفتی مجیدیه 4)غزاله 5) زنگی جمع آوری شدند. کلیه های ایستگاه های نمونه برداری ماهی شانک زردباله جدا و به مدت 12 ساعت در محلول بوئن تثبیت و بر اساس روش های مرسوم بافت شناسی مورد مطالعه بافتی قرار گرفتند.
    یافته ها
    تغییرات هیستوپاتولوژیکی موجود در نمونه های کلیه شامل اتساع مویرگ های گلومرولی،کاهش فضای ادراری، افزایش تجمعات ملانوماکروفاژی، انسداد لومن لوله های ادراری، دژنرسانس لوله ها و نکروز بود. شاخص تغییرات هیستوژپاتولوژی(HAI) بر اساس فراوانی ضایعات بافتی مشاهده شده در کلیه ماهی ها تعیین شد. بیشترین میزان HAI بافت کلیه ماهی شانک در ایستگاه پتروشیمی مشاهده شد(05/0>p). کم ترین مقدار HAI مربوط به خور زنگی بود.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد تغییرات هیستوپاتولوژی کلیه در ماهی شانک زرد باله تحت تاثیر آلودگی خورموسی ایجاد شده و میزان این تغییرات ارتباط نزدیکی با مقدار آلودگی محیطی دارد.
    کلید واژگان: خور موسی, شانک زردباله, کلیه, تغییرات هیستوپاتولوژیک
    Z. Soleimani, N. Salamat, A. Safahieh, A. Savari, M. T. Ronagh
    Inroduction & Objective: Pollution is one of the main concerns of countries surrounding the Persian Gulf which receives a great deal of contaminations.
    Material and Method
    This regard, Histological alterations of kidney in Achanthopagrus latus collected from Musa creek, were used to evaluate the effects of pollution on the aquatic organisms. In the present study, 50A. latus were collected fromFive sampling sites in Mussa creek including: 1. Petrochemical, 2. Gaafari, 3. Magidieh, 4. Ghazaleh ,5. Zangi.
    Results
    The kidney off is heswere fixed in Bouin‘s solution for 12 h. The samples were then studied based on the routine histological methods. Histopathological changes in the kidney of A.latus including Glomerular dilatation, reduction of urinary space, melanomacrophages aggregates, occlusion of tubular lumen, tubular degeneration and necrosis.Histopathological alteration index was determined on the basis of frequency of pathological changes in kidney of fishes. The most amount of HAI for kidney of A.latus were observed at the Petrochemical station. The least amount of HAI was related to Zangi station.
    Conclusion
    The results of present study showed that the histopathological alternations of kidney in Achantopagrus latus caused by the Musacreek contamination and there is close relation between amounts of this alterations and theenvironmental pollution.
    Keywords: Musa cree, Achantopagrus latus, Kidney, Histopathological Alterations
  • زهرا سلیمانی*، نگین سلامات، علیرضا صفاهیه صفاهیه، احمد سواری، محمدتقی رونق
    آلودگی دریا یکی از مهم ترین نگرانی های کشورهای حوزه خلیج فارس می باشد که مقادیر زیادی از آلاینده ها را دریافت می کند. در این تحقیق، تغییرات هیستوپاتولوژی کلیه ماهی شانک زردباله جمع آوری شده از خورموسی، برای ارزیابی اثرات آلودگی بر روی آبزیان مورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه 50 قطعه ماهی شانک زردباله از پنج ایستگاه نمونه برداری در خور موسی شامل: 1- پتروشیمی 2- جعفری 3- اسکله نفتی مجیدیه 4- غزاله 5- زنگی، جمع آوری شدند. نمونه های کلیه ماهی شانک زردباله جدا و به مدت 12 ساعت در محلول بوئن تثبیت شدند. سپس نمونه ها بر اساس روش های مرسوم بافت شناسی مورد مطالعه بافتی قرار گرفتند. تغییرات هیستوپاتولوژیکی موجود در نمونه های کلیه شامل اتساع مویرگ های گلومرولی، کاهش فضای ادراری، افزایش تجمعات ملانوماکروفاژی، انسداد لومن لوله های ادراری، دژنرسانس لوله ها و نکروز بود. شاخص تغییرات هیستوژپاتولوژی (HAI) بر اساس فراوانی ضایعات بافتی مشاهده شده در کلیه ماهی ها تعیین شد. بیشترین میزان HAI بافت کلیه ماهی شانک در ایستگاه پتروشیمی مشاهده شد (05/0 > p). کمترین مقدار HAI مربوط به خور زنگی بود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد تغییرات هیستوپاتولوژی کلیه در ماهی شانک زدرباله تحت تاثیر آلودگی خورموسی ایجاد شده و میزان این تغییرات ارتباط نزدیکی با مقدار آلودگی محیطی دارد.
    کلید واژگان: خور موسی, شانک زدرباله, کلیه, تغییرات هیستوپاتولوژیک
    Z. Soleimani*, N. Salamat, A. Safahieh, A. Savari, M.T. Ronagh
    Marine pollution is one of the main concerns of countries surrounding the Persian Gulf which receives a great deal of contaminations. In this regard, Histological alterations of kidney in Achanthopagrus latus collected from Musa creek were used to evaluate the effects of pollution on the aquatic organisms. In the present study, 50 A. latus were collected from Five sampling sites in Mussa creek including: 1. Petrochemical, 2. Gaafari, 3. Magidieh, 4. Ghazaleh, 5. Zangi. The kidney of fishes were fixed in Bouin‘s solution for 12 h. The samples were then studied based on the routine histological methods. Histopathological changes in the kidney of A. latus including Glomerular dilatation, reduction of urinary space, melanomacrophages aggregates, occlusion of tubular lumen, tubular degeneration and necrosis. Histopathological alteration index was determined on the basis of frequency of pathological changes in kidney of fishes. The most amount of HAI for kidney of A. latus was observed at the Petrochemical station. The least amount of HAI was related to Zangi station. The results of present study showed that the histopathological alternations of kidney in Achantopagrus latus caused by the Musa creek contamination and there is close relation between amounts of this alterations and the environmental pollution.
    Keywords: Musa creek, Achantopagrus latus, Kidney, Histopathological Alterations
  • I. Arif *, S. Salamat, M. Ahmed, F. Qureshi, S. Shah
    In this paper comparative flow field analysis of two intake configuration i.e. Boundary Layer Diverter Intake and Diverterless Supersonic Intake is carried out based on dimensionless parameters under various flow conditions. Numerical analysis of aircraft intake is a complex phenomenon which involves both external and internal flow analysis. In this research, both external and internal flow characteristics of intake duct are analyzed in detail. A comprehensive mesh scheme is devised and implemented to accurately capture the flow behavior in external surrounding of intake duct and flow passing through the intake duct. The analysis is carried out at different flow conditions to analyze the flow behavior in subsonic and supersonic regimes. Engine design mass flow rate is used for accurate intake analysis and results are validated with available literature. Boundary layer diversion and pressure recovery are examined for each intake configuration and comparative analysis based on pressure recovery is carried out subsequently. The analysis reveals that at subsonic and transonic regimes, Boundary Layer Diverter intake is much more effective than Diverter less Supersonic Intake, however, in supersonic regime Diverter less Supersonic Intake is found be to more effective. The research can further help in modifying/ improving the design of an existing intake configuration for enhanced intake efficiency.
    Keywords: Aerodynamics, Boundary layer Diverter intake, Diverterless supersonic intake, Pressure recovery
  • ندا کوشا *، نگین سلامات، محمد تقی رونق، عبدالعلی موحدی نیا
    هورمون های محور هیپوفیز-تیروئید نقش مهمی در حفظ شرایط طبیعی بدن مهره داران دارند. از این رو اختلال در عملکرد این محور می تواند بر سایر بخش های بدن تاثیر گذارد. در تحقیق حاضر، 50 قطعه ماهی بیاح نر و ماده (میانگین وزنی2/8 ± 51/45 گرم و میانگین طولی 88/0± 25/16 سانتی-متر) از 5 ایستگاه در خور موسی شامل: 1)پتروشیمی 2)غنام 3)زنگی 4)دورق 5) پاتیل و همچنین 10 قطعه ماهی بیاح نیز از خور سجافی واقع در خور موسی به عنوان ایستگاه شاهد جمع آوری شد. پس از خون گیری و جداکردن پلاسمای خون ماهیان، سطح هورمون های تری یدوتیرونین (T3) و تترایدوتیرونین (T4) به روش الایزا در پلاسمای خون این ماهیان مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، نمونه هایی از بافت تیروئید ماهیان اخذ شده، در فرمالین 15 درصد تثبیت گردید و بر اساس روش مرسوم بافت شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. در پلاسمای ماهیان جمع آوری شده از ایستگاه پاتیل به ترتیب کمترین و بیشترین مقدار هورمون های T3 و T4 مشاهده شد. همچنین تغییرات آسیب شناسی بافتی (هیستوپاتولوژیک) مانند خون ریزی در ماهیان صید شده از خور پتروشیمی مشاهده گردید. نتایج این تحقیق نشان دهنده اثرات منفی آلاینده های محیطی بر تعادل هورمون های تیروئیدی بود.
    کلید واژگان: محور هیپوفیز, تیروئید, بیاح, تترایدوتیرونین, تری یدوتیرونین
    Koosha *, Salamat, Ronagh, Muvahedinia
    The hormones of pituitary-thyroid axis play an important role in the maintaining of the normal physiological status of the body in vertebrates. Therefore, disturbance in the function of this axis can affect other parts of the body. In the present study, 50 male and female Liza abu (45.51 ± 8.2g body weight and 16.25 ± 0.88cm body length) were collected from 5 stations in the Musa creek including: 1) Petrochemical 2) Ghanam 3) Zangi 4) Doragh and 5) Patil stations. 10 L. abu were also caught at Sajafi station (located in the Musa creek) as a control site. Bleeding was carried out and the blood plasma was separated. Then, the plasma levels of thyroid hormones (triiodothyronine (T3) and tetraidothyronin (T4)) were measured using ELISA method. Tissue samples were also taken from thyroid and were fixed in the 15% formalin and prepared according routine histological process. The less and highest amounts of T3 and T4 hormones respectively were measured in the fish plasma from Patil station. The most histopathological changes (such as hemorrhage) were observed in the fish from Petrochemical station. The results of this study indicated the adverse effects of environmental pollution on the balance of thyroid hormones.
    Keywords: Pituitary-thyroid axis, Liza abu, Triiodothyronine, Tetraidothyronin
  • R. Alijani Ardeshir, H. Zolgharnein *, A.A. Movahedinia, N. Salamat, E. Zabihi, J. Regenstein
    Fipronil is a relatively new insecticide in agriculture with health and environmental effects. This is the first report studying effect of fipronil on fish administered via intraperitoneal route. Intraperitoneal LD50 of fipronil in 16.3 g Caspian kutum, Rutilus frisii kutum, fingerlings was determined using a total of 133 fish in 19 tanks (7 fish/tank) including one control and 6 treatment groups (300, 450, 550, 650, 750, 850 mg/kg). Fish were injected intraperitoneally and monitored at 96 h. The LD50 of fipronil was 632 mg/kg in Caspian kutum. Sub-lethal test doses of 10, 20, and 30% of the LD50 at 96 h were used to assess the effect of fipronil on the fish’s liver. The blood plasma of 90 fish were used (18 at each test dose and in controls) on days 7 and 14 for biochemistry. The hepatosomatic index (HSI) of the livers were obtained and histopathology done on the same days. Pyknosis, sinusoid dilation and vacuolization were common histological changes, and these changes became more severe in a time and dose dependent manner. This dependence was also observed for HSI and the liver biochemical test (alanine and aspartate transaminase). Liver histological alterations showed that fipronil can be a potential factor in liver carcinoma.
    Keywords: Caspian sea, Fipronil, Hepatosomatic index, Intraperitoneal route, Rutilus frisii kutum
  • حمید محمدصدیقی، داود سلامت
    در این مقاله به بررسی ارتعاشات آزاد نانولوله کربنی تک جداره و نیز پاسخ دینامیکی آن به ذره متحرک پرداخته شده است. از مدل پوسته استوانه ای غیرمحلی با در نظرگرفتن فرضیه تغییر شکل مرتبه اول برشی برای مدل سازی نانولوله کربنی روی تکیه گاه ساده استفاده شده است. پس از حل معادلات، نتایج با نتایج حاصل از شبیه سازی نانولوله در نرم افزار اجزای محدود مقایسه شده و تطابق بسیار بالایی میان نتایج وجود دارد. در مرحله بعد پاسخ دینامیکی نانولوله به ذره متحرک بررسی می شود. برای ذره متحرک از مولکول C60 استفاده شده که با سرعت ثابت از میان نانولوله عبور می کند. فرض شده است نانولوله در بستر الاستیک قرار دارد. اثر مقیاس کوچک نیز به نیروی واندروالس میان ذره و نانولوله و همچنین سختی محیط اعمال شده است. از تابع دینامیکی گرین برای بررسی دینامیکی عبور ذره از میان نانولوله استفاده می شود. نتایج حاصل از این بخش بوسیله پژوهش های پیشین صحت سنجی شده که نشان دهنده صحت روابط بدست آمده است. نتایج نشان داد اثر غیرمحلی باعث کاهش فرکانس طبیعی و جابجایی دینامیکی نانولوله می گردد.
    کلید واژگان: نانولوله کربنی, اثر مقیاس کوچک, نانو ذره متحرک, پوسته استوانه ای, دینامیک و ارتعاشات
    D. Salamat, H. Mohammad Sedighi
    In this paper, free and forced vibration of single-walled carbon nanotube under moving nanoparticle are studied. To this end, Eringen’s nonlocal theory is applied to cylindrical shell equations with first order shear deformation effects. The SWCNT is assumed to be simply-supported at its ends. For validation of the theoretical results, the nanotube is simulated in the Ansys software for modal analysis. Comparison between the results of two methods shows good agreements. This means that the theoretical formulations are correct. In addition, the dynamic response of the SWCNT under moving nanoparticle is also studied. The C60 molecule is used as the nanoparticle to travel along the center of nanotube with constant velocity and the Van der Waals force between CNT and C60 molecule is considered. The CNT assumed to be lied on an elastic medium. The nonlocal effects applied to the foundation’s stiffness equations. The dynamic response of the SWCNT under the effect of C60 molecule are obtained using dynamic Green’s function and modal expansion. The obtained results show that nonlocal scale effect decreases the natural frequency and dynamic displacement of the CNT.
    Keywords: SWCNT, Nonlocal scale effects, Moving nanoparticle, Cylindrical shell, Dynamic, vibration
  • ندا کوشا *، نگین سلامات، محمد تقی رونق، عبدالعلی موحدی نیا
    هورمون های محور هیپوفیز-تیروئید نقش مهمی در حفظ شرایط طبیعی بدن مهره داران دارند. از این رو اختلال در عملکرد این محور می تواند بر سایر بخش های بدن تاثیر گذارد. در تحقیق حاضر، 50 قطعه ماهی بیاح نر و ماده (میانگین وزنی2/8 ± 51/45 گرم و میانگین طولی 88/0±25/16 سانتی-متر) از پنج ایستگاه در خور موسی شامل: 1) پتروشیمی 2) غنام 3) زنگی 4) دورق 5) پاتیل و همچنین 10 قطعه ماهی بیاح نیز از خور سجافی واقع در خور موسی به عنوان ایستگاه شاهد جمع آوری شد. پس از خون گیری و جداکردن پلاسمای خون ماهیان، سطح هورمون های تری یدوتیرونین (T3) و تترایدوتیرونین (T4) به روش الایزا در پلاسمای خون این ماهیان مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، نمونه هایی از بافت تیروئید ماهیان اخذ شده، در فرمالین 15 درصد تثبیت گردید و بر اساس روش مرسوم بافت شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. در پلاسمای ماهیان جمع آوری شده از ایستگاه پاتیل به ترتیب کمترین و بیشترین مقدار هورمون های T3 و T4 مشاهده شد. همچنین تغییرات آسیب شناسی بافتی (هیستوپاتولوژیک) مانند خون ریزی در ماهیان صید شده از خور پتروشیمی مشاهده گردید. نتایج این تحقیق نشان دهنده اثرات منفی آلاینده های محیطی بر تعادل هورمون های تیروئیدی بود.
    کلید واژگان: محور هیپوفیز-تیروئید, بیاح, تترایدوتیرونین, تری یدوتیرونین
    N. Koosha *, N. Salamat, M. T. Ronagh, A. A. Movahedinia
    The hormones of pituitary-thyroid axis play an important role in the maintaining of the normal physiological status of the body in vertebrates. Therefore, disturbance in the function of this axis can affect other parts of the body. In the present study, 50 male and female Liza abu (with 45.51 ± 8.2 g body weight and 16.25 ± 0.88 cm body length) were collected from five stations in Musa creek including: 1) Petrochemical 2) Ghanam 3) Zangi 4) Doragh and 5) Patil stations. 10 L. abu were also caught at the Sajafi station (located in Musa creek) as a control site. Bleeding was carried out and the blood plasma was separated. Then, the plasma levels of thyroid hormones (triiodothyronine (T3) and tetraiodothyronine (T4)) were measured using ELISA method. Tissue samples were also taken from thyroid and were fixed in 15% formalin and prepared according to the routine histological process. The lowest and highest amounts of T3 and T4 hormones respectively, were measured in the fish plasma from Patil station. The most histopathological changes (such as hemorrhage) were observed in the fish from Petrochemical station. The results of this study indicated the adverse effects of environmental pollution on the balance of thyroid hormones.
    Keywords: Pituitary-thyroid axis, Liza abu, Triiodothyronine, Tetraidothyronin
  • عبدالرسول سبحانی، زهره حیدرنژاد *، ماندانا منصورقناعی، فاطمه سلامت
    مقدمه
    کمبود ویتامین D شایع ترین کمبود تغذیه ای در دنیاست. بر پایه گواهان موجود، ویتامین D در نگهداری هموستاز طبیعی گلوکز میانجی گری می کند و در بررسی های صورت گرفته، کمبود ویتامین D با تراوش برهم زده شده انسولین در پیوند بوده است، اما مطالعاتی که ارتباط میزان 25هیدروکسی ویتامینD در گردش و خطر دیابت بارداری را بررسی کرده اند، اندک و حتی برخی ناسازگار بوده اند.
    هدف
    تعیین ارتباط کمبود ویتامین D و دیابت بارداری
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت مورد- شاهدی بر 154 زن باردار 50-15 ساله مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا رشت انجام شد. بیماران پس از گرفتن فرم داده ها دربردارنده سن، قد، وزن، پیشینه کامل طبی و بارداری از نظر دیابت بارداری بررسی شدند. سپس، سنجش میزان ویتامینD با کیت Diasorinبه روش CLIA صورت گرفت و داده ها با SPSS16 واکاوی شد.
    نتایج
    میانگین سنی گروه سالم 96/4 ± 75/26 و گروه دچار دیابت بارداری 73/5± 07/27 سالگی بود. (7/0 = P) ، افراد دو گروه، سطوح BMI یکسانی داشته و میانگین سرمی ویتامین D در گروه سالم 06/11 ±81/17 و در گروه مبتلا 76/6±41/17 نانومول بر لیتر بوده است (003/0= P). با الگوی رگرسیون لوجستیک، نشان داده شد که با افزایش میزان سرمی ویتامین D، بخت ابتلای به دیابت بارداری 5% کاهش می یابد. (99/0-91/0 CI= ) 95/0 OR=
    نتیجه گیری
    ارتباط وارونه ای بین دیابت بارداری و میزان ویتامینD وجود دارد. ( 002/0 = P)
    کلید واژگان: دیابت شیرین, گلوکز, ویتامین دی
    Dr Ar Sobhani, Dr Z. Heidarnezhad *, Dr M. Mansour Ghanaei, F. Salamat
    Introduction
    Vitamin D deficiency is the most common nutritional deficiency as well as a basic factor for normal bone growth. Increasing evidence indicates that the vitamin D contributes to normal glucose homeostasis and its deficiency is associated with impaired insulin secretion, as demonstrated in some reported studies. However, very limited studies and some even with conflicting results, have addressed the association between the level of 25-hydroxyvitamin D in circulation and the risk of gestational diabetes.
    Objevtives: Investigating the association between vit D deficiency and gestational diabetese.
    Materials And Methods
    This case-control study was conducted on 157 women aged 15-50 years, referred to Rasht alzahra Hospital. Demographic data and medical history were collected. In doing so, for evaluation of gestational diabetes, glucose challenge test was done. Also, vitamin D level measurement was performed using Diasorin kit and CLIA method and the obtained results were analyzed by SPSS version 16.
    Results
    The mean age of the normal group was 26.75± 4.96 and the mean age for those with gestational diabetese was 27.07± 5.73 .( p = 0.7) .BMI index was the same for both groups and the average vitamin D serum levels for normal and patient groups were 11.06±17.81 and 17.41±6.76 nmol/l , respectively. Using regression logistic model, we demonstrated that increasing vitamin D serum level can reduce the chance of gestational diabetese by 5%. OR=0.95 (CI=0.91-0.99)
    Conclusion
    In conclusion, gestational diabetese and vitamin D level seem to be negatively correlated. (P=0.002)
    Keywords: Diabetes Mellitus, Glucose, Vitamin D
  • M. R. Nowruzfashkhami*, M. Sudagar, M. Bahmani, N. Salamat, M. Mazandrani, M. A. Yazdani Sadati
    The aim of the present study was to develop an in vitro system for functional investigation of ovarian follicular cells in Sterlet, Acipenser ruthenus. Oocytes for the primary culture were obtained from the ovaries of a 6 years old Sterlet 729 g in weight and 47 cm in total length. The oocytes were in advanced vitellogenesis stage (PI >10). A part of the ovary (containing about 300 follicles) was removed, ovarian follicles isolated by manually removing those from the interstitial tissue and washed with sterile phosphate buffered saline (PBS) containing antibiotics and Amphotericin B. Follicular cells were separated by treating oocytes with 0.25% trypsin-EDTA in Ca2 and Mg2 free PBS and cultured in medium L-15 supplemented with 20% FBS, streptomycin sulphate (Gibco, 100 mg.ml-1), penicillin G potassium (Gibco, 100 IU.ml-1) and Amphotericin B (Gibco, 2.5 mg.ml-1) at 22 °C. The concentrations of Testosterone (T), Estradiol-17β (E2), Progesterone (P4) and 17α-hydroxyprogestron (17αOHP) in the medium were measured at days 3, 5 & 7 by the Enzyme-Linked Immunosorbent Assay. According to the results, the ovarian follicular cells of Sterlet proliferated in L-15 medium were steroidogenically active as expressed by the secretion of T, E2, P4 & 17αOHP. Testosterone was the dominant hormone secreted by cultivated follicular cells, which was correlated closely with the end of vitellogenesis in the isolated oocytes. Decrease in production of these hormones was greater at days 3 & 4 in comparison with those at days 5 & 6. By successfully culturing ovarian follicular cells of Sterlet in L-15 culture medium, an in vitro system was developed which enables functional studies to be carried out similar to the in vivo situation in the ovarian follicles.
    Keywords: Sterlet, Acipenser ruthenus, Primary culture, Follicular cells, In vitro
  • غلامحسین کرمی، مسعود بیژنی*، عماد سلامت
    مقدمه
    کشاورزی جزو فعالیت های پرخطر بوده و مصدومیت های شغلی در آن زیاد است. آموزش ایمنی در کاهش حوادث شغلی کاربران کشاورزی موثر می باشد. در همین راستا کارشناسان و مروجان کشاورزی نقش مهمی در برنامه های آموزش ایمنی دارند. لذا هدف این تحقیق بررسی نگرش کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی نسبت به ایمنی بود.
    روش کار
    این تحقیق از نوع توصیفی و هم بستگی بود که به روش پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری تحقیق کارشناسان شاغل در سازمان جهاد کشاورزی استان های خوزستان و ایلام بودند که 230 نفر از آنان بر اساس جدول تعیین حجم نمونه تاکمن و به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای بود که روایی آن بر اساس نظرات گروهی از متخصصان و پایایی آن نیز از طریق یک مطالعه راهنما و آزمون کرونباخ آلفا محاسبه و تایید شد (75/0=α). برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS22 استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین نگرش ایمنی پاسخ گویان 04/4 از 5 و با انحراف معیار 77/0 بود و در مجموع نگرش 23/71 درصد از افراد در سطوح «خوب» و «متوسط» قرار داشت. از بین مولفه های نگرش ایمنی کارشناسان، «هزینه در ارتقاء ایمنی به عنوان یک سرمایه گذاری ارزش مند» و «ضرورت تدوین قوانین ایمنی کشاورزی از سوی مجریان» جزء اولویت های اول و دوم بود. میانگین نگرش ایمنی پاسخ گویان برحسب متغیرهای جنسیت و سابقه کار عملی کشاورزی تفاوت معنی داری داشت. اما بر اساس وضعیت تاهل، طبقه شغلی و شاهد بودن حوادث کشاورزی تفاوت معنی داری نداشت. رابطه سن و سطح تحصیلات با نگرش به ایمنی مثبت و معنی دار بود، اما رابطه تعداد دوره های آموزشی گذرانده و نگرش به ایمنی معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    با توجه به اهمیت موضوع آموزش ایمنی، شناسایی عوامل مرتبط با نگرش ایمنی کارشناسان کشاورزی به متخصصان ایمنی برای تدوین و اجرای راهبردهای کاهش حوادث شغلی کاربران بخش کشاورزی کمک می کند.
    کلید واژگان: نگرش ایمنی, کارشناسان, سازمان جهاد کشاورزی, آموزش ایمنی
    G.H. Karami, M. Bijani *, E. Salamat
    Introduction
    Agriculture is amongst the hazardous activities with a high rate of occupational injuries. Safety training is proved to have positive effects on reduction of agricultural users’ occupational accidents. In this sense, agricultural experts and extension agents play an important role in safety training programs. Thus, the purpose of this study was to investigate attitude of Agricultural Jihad Organization professionals toward safety.
    Materials And Methods
    This descriptive study was implemented by survey research design. The study population was 230 individual selected by Tackman's Table, using proportionate stratification sampling method from Agricultural Jihad Organization professionals in Khuzestan and Ilam provinces. A questionnaire validated by a panel of experts and its reliability within a pilot with Coronbach Alpha's coefficient (α=0.75), was used for data collection. Data were finally analyzed by SPSS software version 22.
    Results
    The mean (SD) of safety attitude score was 4.04(0.77) out of 5, and overall attitude of 71.23 percent of the respondents toward agricultural safety were at "good" and "moderate" level. Of the components of expert's safety attitude "spending on safety is a worthwhile investment" and "the necessity of formulation of agricultural safety legislation by executers" had the first and second priority, respectively. There were significant differences in safety attitude considering gender and job tenure. However, no significant difference was observed regarding marital status, occupational group, and witnessing agricultural accidents. Furthermore, the association between safety attitude and "age" and "education" was positive and significant; but no significant correlation was found between number of educational courses and safety attitude.
    Conclusion
    Considering the importance of safety training, identifying the factors pertinent to agricultural expert's safety attitude would help safety experts to develop and implement strategies in order to reduce occupational accidents in this sector.
    Keywords: Safety Attitude, Experts, Agricultural Jihad Organization, Safety training
  • فروزان میلانی، بهرنگ معتمد، فاطمه سلامت، سیده مرضیه قدسی*
    مقدمه
    آنمی یکی از آشکار ترین دشواری های دوران بارداری است که عوارض مادری و جنینی آن در بیشتر بررسی ها بیان شده در حالی که در برخی مطالعات یافته ها پیوستگی نداشته و تا جایی که گاهی ناسازگار بوده اند
    هدف
    سنجش عوارض مادری و جنینی پس از زایمان در گروه زنان آنمی و غیرآنمی که برای زایمان به بیمارستان الزهرای رشت آمده بوده اند.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت تحلیلی از نوع مورد- شاهدی بر 422 زن باردار که در بیمارستان الزهرای رشت در سه ماهه سوم حاملگی خود زایمان کرده بودند انجام شد. بیماران در گروه آنمی با 11>Hb ((N=211 قرار گرفتند و از نظر عوارض مادری و جداشدن زودرس جفت، پره ترم لیبرو... و عوارض جنینی IUFD(Intrauterine fetal death)، IUGR(Intrauterine growth restriction) با هم مقایسه شدند. پس از گرد آوری داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 19 و آزمون مستقل و 2χ آنالیز شد.
    نتایج
    میانگین سنی در گروه آنمی)68/6±80/28( سال و در گروه غیر آنمی )71/5 ±33/28 (سال بود. مقایسه فراوانی BMI در زنان آنمی وغیر آنمی زایمان کرده که اختلاف آماری معنی دار بین 2 گروه از نظر رده های گوناگون BMI وجود داشت(029/0 =P). ولی بین میانگین BMI دو گروه اختلاف معنی دار آماری دیده نشد(13/0=P). مقایسه فراوانی از نظر تعداد پاریتی (55/0=P) وقوع پراکلامپسی (79/0=P) و جداشدن زودرس جفت(72/0=P) و LBW (18/0=P) تولد نوزاد پره ترم(25/0=P) نمره آپگار نوزادان (44/0=P)، IUFD (12/0=P)، IUGR(57/0=P) دفع مکونیوم نوزادان (23/0=P) بود که بین دو گروه افراد مورد مطالعه آنمی و غیرآنمی تفاوت آماری معنی داری دیده نشد. میانگین و انحراف معیار فری تین (04/29±68/44) و میانه آن40 بود. میانگین و انحراف معیار TSH (53/1±16/2) و میانه2 بود.
    نتیجه گیری
    ارتباط معنی دار بین آنمی مادران و بروز عوارض بارداری و جنینی دیده نشد. چه بسا این یافته می تواند به سبب زدایش افراد دارای آنمی ارثی و زیر درمان باشد، بنابراین، مطالعات گسترده تر پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: سه ماهه سوم آبستنی, عوارض آبستنی, کم خونی, همه گیری شناسی
    Dr F. Milani, Dr B. Motamed, F. Salamat, Dr Sm Ghodsi Khorsand*
    Introduction
    Anemia is one of the most common problems during pregnancy, whose maternal and fetal complications have been reported in many studies, most of which do not show any correlations and some at times were in contrast.
    Objective
    The present study aims to compare post-delivery maternal and fetal complications among anemic and non –anemic women who have been admitted to Al-Zahra hospital for delivery.
    Materials And Methods
    This study was conducted through a case-control analysis among 422 pregnant women who delivered their babies in the third trimester of their pregnancy. 211 cases of anemic women with HB
    Results
    The mean age was 28.80±6.68 yrs for anemic women and 28. 33.71yrs for the non-anemic. There was a significant difference between various levels of BMI among anemic and non-anemic women who had delivered a baby (p=0.029) but no significant statistical difference between the means of the two groups was observed (p=0.13). There was no statistically significant difference between the two groups in terms of parity (P=0.55), pre-eclampsia(P=0.79), placenta abruption(P=0.72), preterm labor(P=0.25), neonatal Apgar score (P=0.44)¡ IUFD (P=0.12), IUGR(P=0.57),neonatal meconium excretion(P=0.23). The mean, the standard deviation, and the median of ferreting among anemic women were 44.68 ± 29.04 and 40, respectively and the mean and the standard deviation of TSH were 1.53±2. 16and its median was 2.
    Conclusion
    In this study, a significant association between maternal anemia and pregnancy and fetal complications was observed. The results could be due to the removal and treatment of people with hereditary anemia. Therefore, further studies considering different types of anemia are suggested.
    Keywords: Anemia, Epidemiology, Pregnancy Complications, Pregnancy Trimester, Third
  • عافیه سلامت، تقی قورچی*، فرزاد قنبری، امید عشایری زاده
    این آزمایش به منظور بررسی اثر گیاه کاکوتی بر قابلیت هضم ماده خشک، جمعیت میکروبی شکمبه و فراسنجه های خونی گوسفند در دو آزمایش جداگانه انجام شد. در آزمایش اول ترکیبات شیمیایی، تولید گاز و تجزیه پذیری ماده خشک کاکوتی با استفاده از سه راس قوچ فیستوله گذاری شده تعیین شد. آزمایش دوم با استفاده از 9 راس بره نر یک ساله نژاد دالاق در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار شامل سطوح صفر، 25 و 50 گرم در روز برای هر راس دام انجام شد. قابلیت هضم ماده خشک با دو روش خاکستر نامحلول در اسید و جمع آوری کل مدفوع محاسبه شد، همچنین با روش کشت میکروبی جمعیت باکتری های بی هوازی، باکتری های اسید لاکتیکی و کلی فرم ها ارزیابی شدند. نتایج حاصل از آزمایش اول نشان داد که تولید گاز 7/23 میلی لیتر در 200گرم ماده خشک و نرخ تجزیه پذیری 074/0 میلی لیتر در ساعت به ازای 200 گرم ماده خشک بود. فراسنجه های تجزیه پذیری شامل a، b، c، a+b و تجزیه پذیری موثر ماده خشک در سرعت های عبور 2، 5 و 8 درصد به ترتیب برابر با 2/32، 73/29، 03/0، 0/62، 83/49، 4/43، 5/40 درصد بود. در آزمایش دوم کاکوتی تاثیر معنی داری بر قابلیت هضم ماده خشک جیره با روش خاکستر نامحلول در اسید نداشت ، اما در روش جمع آوری کل مدفوع تیمار حاوی سطوح مختلف کاکوتی باعث افزایش قابلیت هضم ماده خشک نسبت به شاهد شد (05/0>P). سطوح مختلف کاکوتی اثر معنی داری بر pH، کلی فرم ها و جمعیت پروتوزوآها نداشتند، اما کمترین جمعیت باکتری های بی هوازی و اسید لاکتیکی در تیمار شاهد مشاهده شد. سطوح مختلف کاکوتی قبل و بعد از خوراک دهی اثر معنی داری بر گلوکز، تری گلیسرید و کلسترول سرم خون نداشتند. به نظر می رسد افزودن کاکوتی به جیره می تواند موجب بهبود قابلیت هضم ماده خشک جیره و جمعیت میکروبی شکمبه شود.
    کلید واژگان: کاکوتی, جمعیت میکروبی, قابلیت هضم, تجزیه پذیری
    A. Salamat, T. Ghorchi*, F. Ghanbari, O. Ashayerizadeh
    This experiment was conducted in order to investigate the effect of Ziziphora tenuioron dry matter digestibility, rumen microbial populations and blood parameters of sheep in two separate experiments. In the first experiment, chemical composition, gas production and dry matter degradation of Ziziphora tenuior was determined using three fistulated rams. In the second experiment, nine male lambs in a completely randomized design with three levels of zero, 25 and 50 grams per day for each animal were used. Dry matter digestibility by total collection method and acid insoluble ash (AIA) was calculated, and also microbial populations of anaerobic bacteria, and lactic acid bacteria and coliforms by culture method were evaluated. The results showed that gas production rate was 23.7 ml in 200 g of dry matter and degradation rate was 0.074 ml per hour per 200 g dry matter. Degradability parameters including a, b, c, a b and effective degradability of DM in passage rate of 2, 5 and 8 percent were 32.2, 29.7, 0.03, 62.0, 49.83, 43.4 and 40.5, respectively. In the second experiment Ziziphora tenuior has no effect on dry matter digestibility of the diet with AIA, but different levels Ziziphora tenuiorincreased dry matter digestibility than control group by total collection method (P
    Keywords: Ziziphora tenuior, Rumen microbial population, Digestibility, Degradability
  • محمدرضا نوروزفشخامی *، محمد سوداگر، محمود بهمنی، نگین سلامات، محمد مازندرانی، محمدعلی یزدانی ساداتی
    کشت بافت،کاربردهای آن و استفاده از این روش برای تکثیر سلول های فولیکولی تخمک توضیح داده شد. مواد و روش کار مورد نیاز برای جداسازی و کشت سلول های فولیکولی تاسماهی استرلیاد در محیط کشت L-15 حاوی سرم گوساله جنینی (FBS) و آنتی بیوتیک ها، بررسی تکثیر آن ها و ترشح هورمون های استروییدی بیان گردید. طبق نتایج کسب شده سلول های فولیکولی کشت داده شده، تکثیر شدند و هورمون های تستوسترون (T) ، 17- بتا استرادیول (E2) و پروژسترون (P4) در محیط کشت ترشح نمودند. با توجه به نتایج کسب شده در مورد کشت سلول های فولیکولی تاسماهی استرلیاد،کپورمعمولی Cyprinus carpio، باس دریایی اروپاییDicentrarchus labra و کشت اولیه تخمک های تعدادی از ماهیان نظیر ماهی قرمزCarassius auratus ، مداکاOryzias latipes ، ماهی گوپی Poecilia reticulate ، کپور قنات Pimephales promelas، تاسماهی استرلیاد، تاسماهی ایرانیAcipenser persicus و ماهی دو رگه بستر (Bester) ، توسعه این چنین سیستم های آزمایشگاهی برای سلول های فولیکولی و تخمک سایر ماهیان برای انجام مطالعات کاربردی مفید خواهد بود و ابزار خوبی را برای مطالعه تخمک ها و سلول های فولیکولی فراهم می نماید.
    کلید واژگان: کشت اولیه, سلول های فولیکولی, تخمک, تاسماهی استرلیاد
    M. R. Nowruzfashkhami *, M. Sudagar, M. Bahmani, N. Salamat, M. Mazandrani, M. A. Yazdani Sadati
    Primary tissue culture, its applications and using this method for propagating of oocyte follicular cells were explained. Material and methods for isolating and culturing of follicular cells from Sterlet sturgeon, Acipenser ruthenus in L-15 culture medium that complemented with FBS and antibiotics, evaluation of their propagation and steroids hormones secretion expressed. According to obtained results, cultivated follicular cells could be propagated and secret Testosterone (T), Estradiol-17&beta (E2) and Progesterone (P4) hormones in culture medium. In attention to obtained consequences from culturing of follicular cells in Sterlet sturgeon, Common carp, Cyprinus carpio, European sea bass, Dicentrarchus labra and primary culture of oocytes in some fish such as Gold fish, Carassius auratus Medaka, Oryzias latipes Guppy, Poecilia reticulate Fathead Minnow, Pimephales promelas, Persian sturgeon, Acipenser persicus, and a hybrid sturgeon, Bester, developing similar in vitro systems for ovarian follicular cells and oocytes in other fishes that will be useful to functional studies and serves a valuable tool in study on oocytes and follicular cells.
    Keywords: rimary culture, Follicular cells, Oocyte, Acipenser ruthenus
  • رحمان علیمی، احمد سواری، عبدالعلی موحدی نیا، محمد ذاکری، نگین سلامات
    غده رکتال به عنوان یکی از اندام های مهم تنظیم کننده مایعات درونی بدن کوسه ماهیان، دارای ویژگی های مختص گونه ای می باشد که به اندازه کوسه وابسته است. برای انجام این تحقیق تعداد 36 قطعه گربه کوسه لکه دار (Chiloscyllium punctatum) در دو فصل پاییز و بهار از خور درویش در شمال غربی خلیج فارس با استفاده از تور گوشگیر صید شدند. پس از توزین، بیومتری و شماره گذاری کوسه-های صید شده، غده های رکتال کوسه ها از قسمت انتهای لوله گوارش خارج و وزن آن ها نیز اندازه گیری شد. همچنین، بلافاصله جهت تثبیت در محلول ثبوتی بوئن قرار داده شدند. سپس از نمونه ها به روش معمول پارافینه، برش های میکروسکوپی به ضخامت 5 میکرومتر تهیه شده و مورد رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین قرار گرفتند. نتایج ریخت شناسی کوسه نشان داد که اندازه غده در بین دو جنس نر و ماده اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0p)، که به نظر می رسد به دلیل بالاتر بودن نسبت سطح انتشار یون ها به درون بدن در کوسه های کوچکتر می باشد. علاوه بر این، با توجه به مقایسه نتایج بدست آمده از هر دو فصل، می توان نتیجه گرفت که وزن غده رکتال در گربه کوسه لکه دار مستقل از جنس و فصل تولیدمثل می باشد. مشاهدات میکروسکوپی نیز چهار بخش غده رکتال شامل: ناحیه کپسولی و تحت کپسولی، لایه بیرونی توبول های شعاعی، لایه درونی توبول های منشعب و کانال مرکزی را نشان دادند.
    کلید واژگان: ریخت شناسی, بافت شناسی, غده رکتال, گربه کوسه لکه دار, خلیج فارس
    R. Alimi, A. Savari, A. Movahedinia, M. Zakeri, N. Salamat
    Rectal gland is an important organ for osmoregulation in the sharks، and has species-specific features which are dependent on fish size. In this investigation، 36 individual of Brown banded Bamboo sharks (Chiloscyllium punctatum) were caught from Dervish''s Creek located at the northern of Persian Gulf in both autumn and spring seasons. After weighting، biometry، sex determination and the numbering of sharks، the rectal gland were removed and weight were measured and then immediately fixed in Bouin’s solution. Histological sections of 5 micrometers were prepared and stained with Hematoxylin and eosin and then studied by using light microscope. The morphological results showed that about the size of the rectal gland، there was no significant difference between males and females (p>0. 05) but the smaller sharks have larger rectal glands in proportion to their body size comperated to larger sharks (p<0. 05). Also، it seems that the weight of rectal gland is not dependent upon sex and reproductive season. In addition، considering to the results of both seasons، we can conclude that the rectal gland weight of this species was independent of sex and breeding season. Microscopic results indicated that rectal gland had four structural regions: The capsule، outer parenchyma، inner parenchyma and central canal.
    Keywords: Morphology, Histology, Rectal gland, Brown banded Bamboo shark, Persian Gulf
  • مژگان مصباح، معصومه فغانی*، معصومه ادیب، فاطمه سلامت
    مقدمه
    یکی از مشکلات مهم و اساسی در نظام آموزشی ما استفاده از روش های آموزش سنتی در تدریس زبان انگلیسی در مدارس و دانشگاه هاست. کیفیت آموزشی نامطلوب و عدم علاقه دانشجویان به یادگیری زبان به علت عدم آگاهی معلمان از روش های صحیح تدریس خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی است. استفاده از شیوه های آموزشی فرایند محور نظیر روش تکلیف محور، راهی برای حل معضلات و رفع نقایص روش تدریس سنتی زبان انگلیسی می باشد.
    هدف
    این پژوهش به منظور بررسی تاثیر بکارگیری روش تدریس تکلیف محور در تقویت مهارت خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی دانشجویان رشته مامایی صورت گرفته است.
    روش کار
    این مطالعه از نوع کارآزمایی میدانی است که بر روی 49 نفراز دانشجویان مامایی گروه سنی 20- 18 سال در دانشکده پیراپزشکی لنگرود، در سال 1391صورت گرفت. دانشجویان به صورت غیر تصادفی به دوگروه آزمون و کنترل تقسیم شدند.گروه آزمون به روش تکلیف محور و گروه کنترل به روش سنتی دستور وترجمه به مدت یک ترم تحصیلی تحت آموزش قرار گرفتند. از هر دو گروه پیش و پس آزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای تی مستقل و تی زوجی و کای دو صورت گرفت.
    نتایج
    نمره دانشجویان در گروه آزمون قبل (I6.16±1.54) و بعد (16.38 ± 1.75) از آموزش تفاوت معنی داری را نشان داد(0/0001> p)در گروه کنترل نیز بین نمرات قبل (6.02 ± 1.97) و بعد (12.98 ± 1.91) از آموزش به روش سنتی تفاوت معنی داری مشاهده گردید (0/0001> p)ولی این تفاوت در گروه آزمون بیشتر بود. سابقه شرکت در کلاسهای زبان خارج از دانشگاه پیشرفت بیشتری را در نمرات امتحانی هر دو گروه ایجاد کرد(p0/0001).
    نتیجه گیری
    با توجه به تاثیر مثبت آموزش تکلیف محور در مهارت خواندن و درک مطلب دانشجویان مامایی نسبت به روش سنتی در این مطالعه پیشنهاد می گردد که استادان در روش تدریس زبان انگلیسی بهره گیری از روش های تدریس فرایند محور نظیر روش تکلیف محور را مورد توجه قرار دهند.
    کلید واژگان: تدریس, مامایی, دانشجویان
    M. Mesbah, M. Faghani *, M. Adib, F. Salamat
    Introduction
    One of the most important problems in our educational system is the usage of traditional strategies in teaching English Language at schools and universities. The undesired educational quality and uninterested students to learn is due to teachers’ lack of knowledge regarding proper reading and comprehension teaching methods. The process-based teaching strategies such as task-based method are an acceptable approach for solving problems and inefficiency of the traditional methods of teaching English language.
    Objective
    The present study evaluated the effect of task-based teaching on improving English reading and comprehension skills in midwifery students.
    Methods
    In this single blind field trial study, 49 midwifery students (mean age 19±1) were classified into two groups: case group (24) and control group (25). Intervention group was educated through the task-based method and the controls through traditional (grammar translation) method for a semester. Both groups underwent pre and post exams. Data was statistically analyzed by SPSS software version 18. Paired t-test, t-test and chi square test were used for data analysis.
    Results
    There was a significant relationship between students’ score in case group before (I6.16±1.54) and after (16.38 ± 1.75) intervention (p=0.0001). Similar significant difference was shown between scores of control group before (6.02 ± 1.97) and after (12.98 ± 1.91) teaching by traditional method (p = 0.0001). However, the improvement in the scores was significantly higher in the case group. Previous participation in English language courses improved exam scores in both groups (p=0.0001).
    Conclusion
    In attention to positive effect of task based teaching method comparing traditional method on midwifery students’ reading and comprehension skills, it is suggested that teachers should use process based methods such as homework based method in teaching English language.
    Keywords: Teaching, Midwifery, Students
  • نعیم عرفانی مجد، سارا ارتفاعات، احمد سواری، نگین سلامات
    این تحقیق روی تعداد 5 قطعه از 15 قطعه ماهی کفشک راست گرد بالغ، سالم، ماده و با میانگین وزنی 41/170± 4/790 گرم در فصل تولید مثلی (شهریور) انجام گردید. ماهی ها با استفاده از تور گوش گیر از منطقه ی خور موسی صید گردید. پس از بررسی های ماکروسکوپی جهت مطالعات میکروسکوپی، از نواحی پشتی، پشتی جانبی (روی خط جانبی)، شکمی، سری ودمی پوست حداقل 5 قطعه از ماهیان به ظاهر سالم، نمونه هایی به ضخامت حداکثر 5/0 سانتی متر برداشت گردید و در محلول ثبوتی بوئن قرار داده شدند. سپس به روش استاندارد و معمول تهیه ی مقاطع بافتی، برش هایی به ضخامت 6-5 میکرومتر تهیه شدند و مورد رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و آلسین بلو با pH=2.5 و PAS قرار گرفتند. با انجام رنگ آمیزی هیستوشیمیایی آلسین بلو با pH=2.5 سلول های ترشح کننده ی موکوس اسیدی به رنگ آبی و در رنگ آمیزی PAS سلول های ترشح کننده ی موکوس خنثی به رنگ ارغوانی مشخص شدند. بنابراین اپیدرم پوست این ماهی دارای دو نوع سلول ترشح کننده ی موکوسی اسیدی و خنثی می باشد. پراکندگی و تعداد سلول های ترشح کننده ی موکوسی اسیدی در نواحی مختلف اپیدرم پوست این ماهی دارای اختلاف معنی دار می باشند (05/0P<)؛ به طوری که این اختلاف در ناحیه ی شکمی با ناحیه ی پشتی و سری معنی دار بوده ولی تعداد سلول های موکوسی خنثی در نواحی مختلف اپیدرم پوست این ماهی، اختلاف معنی داری باهم نداشتند (05/0P>).
    کلید واژگان: هیستوشیمی, میکرومتری, سلول های ترشح کننده موکوس, اپیدرم, ماهی کفشک راست گرد
    N. Erfani Majd, S. Ertefaat, A. Savary, N. Salamat
    This study was done on the skin of 5 of 15 normal and mature female soleid fish with average weight of 790.4±170.41gr in reproductive season (September) from khoor Musa area. The fish were cached with gill net from mouse creek. In order to conduct a microscopical study, 0.5 cm thick samples were taken from different parts of the skin, including dorsal, lateral (on lateral line), ventral, head and tail. The samples were fixed in Bouin’s solution and 5-6 µm thick sections were made using routine paraffin embedding method and were stained by H&E, Alcian blue (AB) pH 2.5 and PAS. The histochemical results showed that there are 2 types of mucous secreting cells (acidic and neutral) in epidermis of Soleid fish. The acidic mucous secreting cells were stained blue in AB staining and neutral mucous secreting cells were stained purple in PAS staining and they were recogonized from other cells easly. Histometrical results showed that the number and distribution of acidic mucous cells varied in different regions of skin, so that these cells were more in ventral region than dorsal and head (P<0.05) but there were no significant differences between the number of neutral cells in different regions of skin (P>0.05).
    Keywords: Histochemical, Micrometry, Mucous secreting cells, Epidermis, Euryglossa orientalis
  • ماندنا منصور قناعی، فریبا میربلوک*، سیده معصومه میر روشندل، فاطمه سلامت
    مقدمه
    پارگی پیش از موعد پرده های جنین (PROM) در 10- 8 درصد حاملگی های ترم رخ می دهد و با طولانی شدن فاصله بین پارگی پرده های جنین و شروع دردهای زایمانی، خطر عفونتهای مادری و نوزادی افزایش می یابد. هدف از این مطالعه مقایسه دو روش میزوپروستول خوراکی و اکسی توسین برای القای زایمان در زنان با PROM و نمره بیشاپ نامناسب است.
    مواد و روش ها
    240 زن حامله نخست زا با سن حاملگی بالای 36 هفته با پارگی پیش از موعد پرده های جنینی و نمره پیشاب نامناسب برای ورود به این مطالعه انتخاب شدند و به طور تصادفی به 2 گروه (گروه یک: 75 میکروگرم میزوپروستول هر 4 ساعت تا حداکثر 2 دوز و یک سرم رینگر و گروه دوم: mlu/min 2 اکسی توسین وریدی و افزایش mlu/min 2 در هر 10 دقیقه همراه با قرص پلاسبوی خوراکی) تقسیم شدند.
    یافته های پژوهش: فاصله القا تا زایمان واژینال در گروه میزوپروستول خوراکی بطور معنی داری کوتاه تر از گروه اکسی توسین وریدی بود (02/11 ساعت در برابر 25/12 ساعت) (P= 0.003). همچنین میزان سزارین در گروه میزوپروستول خوراکی کمتر بود و عوارضی مانند تاکی سیستول و هیپراستیمولیشن در دو گروه مشابه بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    میزوپروستول خوراکی به عنوان روشی موثر، ایمن و اقتصادی برای القاء زایمان در زنان با حاملگی ترم و پارگی زودرس پرده های جنینی مناسب تر از اکسی توسین وریدی باشد.
    کلید واژگان: میزوپروستول خوراکی, القاء زایمان, پارگی پیش از موعد پرده های جنینی
    M. Mansour Ghanaee, F. Mirblok *, M. Mir Roshandel, F. Salamat
    Introduction
    Premature rupture of membranes (PROM) occurs in 8-10% of pregnancies at term and the long interval between premature rupture of membranes (PROM) and labor increase significant maternal and neonatal infections. The aim of this study is to compare two methods of oral misoprostol and intravenous oxytocin for labor induction in the women with PROM and unfavorable Bishop scores.
    Materials and Methods
    240 women with PROM, the gestational age higher than 36 weeks and unfavorable Bishop scores were randomly divided two groups: (group 1: 75µg of misoprostol every 4 hours with maximum of two doses plus ringer serum and group 2: 2 mIU/min of intravenous oxytocin and increased 2 mIU/min every 10 minutes plus placebo tablet).
    Findings
    Misoprostol group was shorter in the time interval between vaginal deliveries compared with oxytocin group. The average of this interval for the misoprostol group was 11.02 hours comparing with 12.25 hours (P = 0.003) for the intravenous oxytocin group. In addition, the percentage of women with underwent cesarean delivery was also lower in the misoprostol group, having similar tachysystole and hyperstimulation side effects for both groups. Discussion & Inclusion: In women at term with PROM, oral misoprostol, comparing oxytocin, is a safe, economic and suitable alternative for inducing delivery.
    Keywords: Oral misoprostol, Labor induction, Premature Rupture of Membranes
  • حسین اخوان سلامت، حسین علی قاسمی *

    اثر چهار منبع چربی جیره برعملکرد رشد، جمعیت باکتریایی و مقدار pH محتویات روده کوچک و سکوم جوجه های گوشتی در آزمایشی مورد مطالعه قرار گرفت. در این آزمایش تعداد 240 جوجه گوشتی نر بطور تصادفی به 4 جیره آزمایشی با 6 تکرار برای هر تیمار اختصاص یافتند. جیره های آزمایشی شامل جیره بدون منبع چربی (جیره کنترل)، جیره حاوی 6 درصد پیه گوساله (BT)، جیره حاوی 6 درصد روغن آفتابگردان (SO) و جیره حاوی 6 درصد روغن ماهی (FO) بود که از روز 1 تا 42 روزگی به مصرف جوجه ها رسید. نتایج آزمایش نشان داد که تیمار FO سبب افزایش معنی داری (022/0=P) در وزن بدن جوجه ها نسبت به تیمارهای کنترل و BT از 1 تا 21 روزگی گردید. در همین سن، بهبود ضریب تبدیل غذایی نیز درجوجه های تغذیه شده از تیمارهای SO و FO نسبت به جوجه های دریافت کننده تیمار BT مشاهده شد (038/0=P). افزایش وزن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی جوجه ها در کل دوره (1 تا 42 روزگی) تحت تاثیر منابع مختلف چربی جیره قرار نگرفت. پرنده های تغذیه شده با FO و SO غلظت بالاتری از لاکتوباسیل ها را در روده باریک و سکوم و همچنین جمعیت کمتری از کلی فرم ها را در سکوم نسبت به پرندگان تغذیه شده با BT نشان دادند (05/0P<). همچنین در سن 42 روزگی یک کاهش در pH سکوم جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره FO نسبت به جوجه های تغذیه شده با BT مشاهده شد (039/0=P). بر اساس نتایج این آزمایش می توان نتیجه گیری کرد که چربی های حاوی اسیدهای چرب غیر اشباع نسبت به چربی های حاوی اسیدهای چرب اشباع در جیره غذایی جوجه های گوشتی سبب بهبود عملکرد، اکولوژی میکروبی و pH محتویات روده می گردد.

    کلید واژگان: جمعیت میکروبی, جوجه های گوشتی, چربی جیره, عملکرد رشد
    H. Akhavan, Salamat, H. A Ghasemi

    The effects of four dietary fat sources were studied on growth performance, bacterial community and pH values in digesta of small intestine and cecum of broiler chickens. A total of 240 one d-old male broiler chicks were randomly assigned to four experimental diets with 6 replicates per each. The four experimental diets were diet without fat (control diet), diet containing 6% beef tallow (BT), diet containing 6% sunflower oil (SO) and diet containing 6% fish oil (FO) and fed to chicks from 0-42 days of age. Our results showed that FO diets significantly increased weight gain of chicks compared to control or BT diets from 1 to 21 d of age (P=0.022). At the same age, the best feed conversion ratio was observed in chicks fed SO and FO diets as compared with chicks fed BT treatment (P=0.038). Body weight gain, feed intake and feed conversion ratio of birds were not significantly affected by dietary fat sources at the entire experimental period (1-42 d). The birds fed SO and FO diets, had higher counts of Lactobacillus spp. in small intestine and cecum digesta and lower counts of coliforms in cecal digesta as compared to birds fed BT diet (P<0.05). A significant decrease was also observed in pH of cecal digesta of birds fed FO diet (P=0.039) compared to those fed BT diet at 42 d of age. In conclusion, the dietary fats rich in polyunsaturated fatty acids can improve growth performance, intestinal microflora and pH value in broiler chicks as compared with the dietary fats rich in saturated fatty acids.

    Keywords: Broiler chicks, dietary fat source, growth performance, microbial population
  • N. Salamat, M. Havasi, N. Earfani Majd, A. Savari
    Seasonal changes of the thyroid gland structure and hormones secretion was examined in yellowfin seabream (Acanthopagrus latus) in the northwest of Persian Gulf (Musa creek). Thyroid gland composed of follicles scattered around the ventral aorta, near the gills. Follicular cells varied according to secretion of the gland during warm and cold seasons. Thyroid hormones (Triidothyronine [T3] and Thyroxine [T4]) were detected in the fish serum in levels ranged from 4.09-1.30 ng/mL for T3 and from 1.10-0.21 ng/mL for (T4) in the warm and cold seasons, respectively. The results showed that the height of thyroid epithelium and plasma concentration of thyroid hormones (thyroid activity) in A. latus increased significantly during spring and summer. The peak of these factors occurred in midsummer (August). Then, the thyroid activity decreased significantly during autumn and early winter from October to December according to decrease of temperature. T3 and T4 increased significantly from January to April.
    Keywords: Yellowfin seabream, Acanthopagrus latus, Thyroid gland, Triidothyronine, Thyroxine, Histology, Plasma
  • معصومه اسکندری، مریم ربیعی، فاطمه سلامت، محمد احسان فرهادی
    مقدمه
    دندان ها به علت تنوع در شکل و سایز، منابع اطلاعاتی ارزشمندی برای مطالعات دیرین شناسی و انسان شناسی هستند. شناخت ویژگی های مورفولوژیک دندانی جهت ارتقاء سطح دانش فیزیولوژیک و ژنتیک مفید است. هدف از انجام این مطالعه تعیین تنوع کاسپ کارابلی در مولر اول بالا در کست های گچی بین مراجعین 15-8 ساله به دانشکده دندانپزشکی گیلان بود.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی بوده است، در این تحقیق کست های ارتودنسی 231 نفر (103 پسر و 128 دختر) جهت تعیین تنوع کاسپ کارابلی بر اساس شاخص دالبرگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار آماری SPSS نسخه 5/11 و جهت گزارش نتایج از آمار توصیفی و آزمون Chi Square استفاده شد.
    نتایج
    فراوانی کاسپ کارابلی در مراجعین به دانشکده دندانپزشکی 7/85% به دست آمد که بیشترین فراوانی بر اساس شاخص دالبرگ به درجه 1: شیار یا ریج عمودی کوچک اختصاص داشت (7/27%). فراوانی این خصوصیت در بین دختران و پسران توزیع یکسانی داشت و اختلاف معنی داری در دو جنس دیده نشد (658/0P=).
    نتیجه گیری
    حضور این ویژگی در جامعه ایرانی قابل توجه بوده و این تنوع در جمعیت مورد مطالعه بیشتر تمایل به درجه 1 داشت، با 7/27% در کل، که 3/22% به مردان و 32% به زنان اختصاص داشت. این امر مانند سایر مطالعات، احتمال این که ژن یا ژن های عامل بروز این صفت روی کروموزوم های جنسی واقع باشند را کم رنگ کرده است.
    کلید واژگان: کاسپ کارابلی, شاخص دالبرگ, دندان مولر اول دایمی ماگزیلا
    M. Eskandari, M. Rabiei, F. Salamat, Me Farhadi
    Introduction
    Teeth are valuable sources of information for anthropological and paleontological studies due to the variation in their shape and size. Dental morphological characteristics are useful to provide information for phylogenic and genetic studies as well as understanding variation within and among species. The goal of this study was to determine variation of the Carabelli cusps within the 8-15 years old who referred to Dental School of Guilan University of medical sciences.
    Methods
    In this research the stone models of 231 children (103boy and 128girl) aged 8-15 were evaluated to determine the frequency of Carabelli cusps. This research was based on Dahlberg scale that involves 8 scores. In order to analyze data, SPSS.v.11.5, and to report results, frequency tables and Chi Square test were used.
    Results
    Prevalence of Carabelli cusps was totally 85.7%. Most of them, according to grade 1 of Dahlberg scale, were assigned to the small vertical ridges. Distribution of this feature among boys and girls was equal and no significant differences were found between the sexes (p=0.658).
    Conclusions
    This feature has significant presence in Iranian society. This variation in the population of our study was more likely to grade 1, with 27.7% in general of which 22.3% was devoted to men and 32% to women. Therefore, the probability that Gene or genes which cause traits, are located on sex chromosomes is faded, and we can conclude it may be inherited by autosomal chromosomes.
    Keywords: Carabelli Cusps, Dahlberg Scale, First Maxillary Molar
  • N. Salamat, N. Erfani Majd, H. Hashemitabar, M. Mesbah, A. Ahangarpour
    Vitellogenic stage carp ovaries were collected aseptically and the cells of ovarian follicles were dispersed by trypsin treatment and cultivated as monolayer. Control cultures were grown in medium M199 alone. Media for experimental cultures were supplemented either with 100 µl ml-1 of CPH and CPS-carp GnRH (cultivated pituitary cell secretion affected by 10-6, 10-8, 10-10 M carp GnRH). The direct effect of these factors on 17-α-Hydroxy progesterone (17α -OHP) and 17β-Estradiol (E2) secretion of isolated follicular cells in cell culture was assayed by appropriate Radioimmunoassay (RIA). According to the results the E2 was a main hormone secreted by cultivated carp granulosa and theca cells. Adding 100 µl ml-1of 10-6 M CPS-carp GnRH had no significant effect on cultivated granulosa and theca cells endocrine activity (P> 0.05). On the other hand, carp granulosa and theca cells treated with the lower contents of CPS-carp GnRH (10-8, 10 -10 M) showed a 4.02 and 3.74-fold increase in E2 concentration and 4.27 and 3.64-fold increase in 17α -OHP level, which was significantly higher than CPH (P< 0.05). Also, there was a significant increase of steroid secretion in group stimulated with 100 µl ml-1 of CPS and CPH, but there were no significant differences between them (P> 0.05).
    Keywords: Cyprinus carpio, Cell culture, carp GnRH, Gonadotropin hormones, Steroid hormones
  • زهرا سلیمانی، نگین سلامات، علیرضا صفاهیه، احمد سواری، محمدتقی رونق
    آلودگی دریا یکی از نگرانی های اصلی کشورهای حاشیه خلیج فارس است که روزانه مقادیر زیادی از آلاینده هایی نظیر مواد نفتی وفلزات سنگین را دریافت می دارد. در این مطالعه تغییرات هیستوپاتولوژی آبشش جهت ارزیابی تاثیر آلودگی آب خور موسی بر سلامتی ماهی بیاح Liza Abu مورد استفاده قرار گرفت. در این راستا از پنج ایستگاه در خور موسی شامل : 1) پتروشیمی، 2)جعفری، 3) اسکله نفتی مجیدیه، 4) غزاله و 5) زنگی نمونه برداری از ماهی بیاحانجام شد. آبشش های 50 عدد ماهی بیاح به آرامی برداشته و پس از ثبوت در محلول بوئن و طی مراحل معمول تهیه مقاطع بافتی، قالبگیری و برش داده شدند. مقاطع بافتی 5 میکرومتری پس از رنگ آمیزی با هماتوکسیلین/ ائوزین، با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی گردید. تغییرات پاتولوژیکی مشاهده شده عبارت بودند از: هیپرتروفی و هیپرپلازی سلول های اپیتلیالی، ادم تیغه ای، چسبندگی تیغه ها، افزایش تراکم سلول های موکوسی و کلراید و آنوریسم تیغه ای. بررسی شاخص تغییرات هیستوژاتولوژی در آبشش ماهی بیاح در هر ایستگاه نشان داد میزان این شاخص در بافت آبشش در ایستگاه پتروشیمی به طور معنی داری از سایر ایستگاه ها بیشتر است (pمی باشد. کمترین مقدار این شاخص نیز در خور زنگی مشاهده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بررسی تغییرات آسیب شناسی، ابزار مناسبی جهت ارزیابی اثر آلاینده های محیطی خورموسی بر آبزیان این خور می باشند.
    کلید واژگان: آبشش, خور موسی, هیستوپاتولوژی, ماهی بیاح
    Z. Soleymani, N. Salamat
    Marine pollution is one of the main concerns of countries surrounding the Persian Gulf which receives a great deal of contaminations such as petroleum chemicals and heavy metals daily. In this regard, histological changes in gill were used as a biomarker to evaluate the health of the marine fish species Liza abu, collected from different sampling sites in Mussa creeks. In the present study, 50 L. abuwere collected from different sampling sites in Mussa creeks including: 1. Petrochemical, 2. Gaafari, 3. Magidieh, 4. Ghazaleh and 5. Zangi. The gills of fish were fixed in Bouin‘s solution for 12 h. Five-micrometer thick sections were obtained and were stained in hematoxylin/eosin for examination in light microscopy. Pathological changes in the gill of Liza abu species including hypertrophy and hyperplasia of the lamellar cells, oedema, lamellar fusion, increase of mucus and chloride cells. Histopathological alteration index was determined on the basis of frequency of pathological changes in gill species Liza abu. The most amount of HAI for gill were observed at the Petrochemical station (p
    Keywords: Gill, Musa creek, Histopathology, Liza abu
  • بهروز ناصری، فرشید کرمی، فتح الله نادری، عماد سلامت
    در سالهای اخیر لورانتوس یکی از مزاحم های عمده و اصلی اکوسیستم های شکننده جنگل های بلوط غرب کشور بوده است. لورانتوس همزیستی خود را عمدتا با درختان گونه بلوط انجام داده و در حالت عادی به خودی خود مضر نیست، اما در صورت توسعه و افزایش فعالیت در جنگل می تواند زیان ها و خسارتهای زیادی را به درختان میزبان وارد نماید. جنگل های استان ایلام در اقلیم ها و شرایط رویشگاهی مختلفی واقع شده و براساس موقعیت اقلیمی و جغرافیایی جنگل ها، طبیعتا قابلیت اکولوژیکی آنها با هم متفاوت است. تحقیق حاضر سعی دارد نسبت حضور لورانتوس را در رویشگاه های جنگلی استان ایلام (میان تنگ) آمار نگاری نموده و وضعیت فعلی توده ها را از این دیدگاه مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور، با توجه به شرایط توپوگرافی منطقه و تغییر در پوشش گیاهی با افزایش ارتفاع از روش آمار برداری نواری به صورت منظم تصادفی استفاده گردید. به منظور انجام مطالعات کمی و کیفی، تعداد 20 نوار نمونه در منطقه محاسبه گردید. فاصله نوارهای نمونه با توجه به تعداد آنها 100 متر در نظر گرفته شد. به منظور پیاده سازی نوارها، شبکه آمار برداری تنظیم گردید، به طوری که اولین نوار نمونه پس از طی 50 متر به طور تصادفی مشخص شد و نوار بعدی نیز پس از طی 100 متر از نقطه قبل تعیین شد. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین تعداد انگل های موجود بر روی نمونه ها در جهت های شمالی با جنوبی و شرقی دارای تفاوت معنی داری در سطح 5 درصد بوده است، اما میانگین این متغیر بین جهت های شرقی و جنوبی اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد. همچنین معلوم شد که گونه بلوط بیشترین و گونه زالزالک کمترین آلودگی را داشته و بیش از 56 درصد نمونه ها از لحاظ سلامتی آلوده و به طور متوسط بر روی هر یک از پایه های آلوده 75/2 مورد انگل وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه واریانس یکطرفه ارتباط معنی داری را بین مقایسه میانگین تعداد انگل های موجود بر روی نمونه ها و شیب های مختلف نشان نمی دهد.
    کلید واژگان: لورانتوس, بلوط, نیمه انگل, میان تنگ, ایلام
    B. Naseri, F.Karami, F. Naderi, E. Salamat
    Recently، showy mistletoe (Loranthus europaeus) has been a major menace in the fragile ecosystems of oak forests in western part of the country. Loranthus has done symbiosis mainly with oak trees and it is not troublesome by itself، but a massive population of Loranthus species in the same tree can cause sever damage and death on the host trees. Ilam province forests occur in different climates and stands conditions and provide various ecological potentialities based on their locations and geographical situations. The present work tries to determine the ratio of Loranthus presence in Ilam province forest stands (Meyan tang) and to evaluate the present status of the tree stands. In this regard، taking into account topographic conditions and vegetation changes along with elevation increase، the randomized stochastic bandy method was used. To perform quantitative and qualitative study، twenty type bands were calculated. The distance of type bands with regard to their number was selected as 100 m. To carry down bands، a statistical network was designed in a way that the first band was randomly selected following 50 m pass and the next band was determined 100m apart. Results indicated that average number of parasitic plant in the sample in the directions of north compare to south and east differed significantly (five percent level). But average of this parameter between aspects of east and west did not show any significant difference. Oak and Crataegus were the most and least infected species respectively. Over 56% of the samples were infected and relative number of parasite occurrence was 2. 75 per infected tree. Results of one-way analysis of variance didn’t show any significant correlation between average number of parasites on the samples and different slopes.
  • سعید هاشمی طباطبایی، امیرسعید سلامت، اشکان محمدی
    مطالعات ویژگی های لرز های ساختگاه، در مناطق مستعد زلزله انجام می شود. در این مطالعات، پارامتر های طراحی لرزه ای ساختگاه بر اساس ویژگی های زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک تعیین می گردد. در این راستا بخشی از آیین نامه های ساختمانی به رده بندی ساختگاه اختصاص دارد. به منظور رده بندی زمین، آیین نامه ها روش های متنوعی همانند میانگین سرعت موج برشی تا ژرفای 30 متر را ارائه می نمایند. این مقاله، بخشی از مطالعات ریزپهنه بندی ژئوتکنیک لرزه ای شهر شیراز برای تعیین نوع زمین در قالب مطالعات لرزه ای شکست مرزی را ارائه می دهد. روش مورد نظر، زمان سیر امواج الاستیک چندگانه را در طول سطح مشترک لایه هایی که سرعت های متفاوت دارند اندازه گیری می کند. در این مطالعات از لرزه نگار 24 ژئوفونی با فواصل 75/3 متری استفاده شد. سرعت موج برشی برای سه لایه مختلف لرزه ای برآورد شد. سنگ بستر لرزه ای به لایه ای اطلاق می شود که در آن سرعت موج برشی به بیش از 750 متر بر ثانیه می رسد. ژرفای سنگ بستر لرزه ای در شهر شیراز از حدود 1 تا 29 متر اندازه گیری شد. میانگین سرعت موج برشی تا ژرفای 30 متر بین 375 تا 1253 متر بر ثانیه متغیر است. با توجه به نتایج به دست آمده، نوع زمین در شهر شیراز بر اساس استاندارد 2800 و آیین نامه اروپا رده بندی و با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان می دهد که گستره شهر شیراز با توجه به آیین نامه2800 در گروه I و بر اساس آیین نامه اروپا، به طور عمده در گروه B و E و در برخی مناطق در گروه A رده بندی می شود. مقایسه نتایج نشان داد که رده بندی خاک در استاندارد 2800 نیاز به اصلاح دارد.
    کلید واژگان: ریزپهنه بندی ژئوتکنیک لرز ه ای, سرعت موج برشی, نوع زمین, آیین نامه ساختمانی, طیف طراحی
    S. Hashemi Tabatabaei, A. S. Salamat, A. Mohamadi
    Seismic site characterization studies are carried out in earthquake- prone areas. In these studies seismic design parameters are chosen based on engineering geological and geotechnical characteristics of the site. Site classification is addressed in various building codes. Codes define various methods for soil classification such as measurement of average shear wave velocity up to 30 meters depth. This paper present a part of the seismic geotechnical microzonation study of Shiraz city based on seismic data for soil classification. This method, measures the travel times of multiple elastic waves along the interface of layers having different velocities. In this study a seismograph with an array of 24 geophones and 3.75m intervals was used. The shear wave velocity distribution estimated for 3 different seismic layers. S ismic bedrock was defined as layer for which shear wave velocity is more than 750 m/s. Depth of seismic bedrock was estimated to vary about 1 to 29m.The average shear wave velocity up to depth of 30 m ranges about 375 to 1253m/s. Based on the results soil profile in Shiraz were classified and compared with the Standard No. 2800 and Eurocode-08. The result indicated that Shiraz city can be placed in “site class I” and “site class B, E and A” respectively.The study revealed that Standard No. 2800 site classification should be modified.
    Keywords: Seismic geotechnical microzonation, Shear wave velocity, Soil type, Building codes, Design spectrum
  • سعید هاشمی طباطبایی، اشکان محمدی، امیرسعید سلامت
    زمین لرزه ویرانگر شهر بم در 5 دی ماه 1382 به وقوع پیوست. بررسی های ریزپهنه بندی لرزه ای شهر بم با هدف برآورد ویژگی های زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک لرزه ای به منظور کاهش خطرات ناشی از زلزله پس از این رخداد، آغاز شد. ریزپهنه بندی لرزه ای شهر بم در قالب بررسی های ژئوالکتریک، ژئوسیسمیک، ژئوتکنیک، مطالعات لرزه زمین ساخت، تحلیل خطر و ژئوتکنیک لرزه ای در شهر انجام گرفت. بر اساس بررسی های ژئوسیسمیک و استاندارد 2800 آبرفت شهر بم از نوع I و II بوده و در بیشتر مناطق ژرفای سنگ بستر لرزه ای کمتر از 30 متر است. وجود 10 نوع خاک و نحوه گسترش سطحی و ژرفایی آنها بر مبنای کاوش های ژئوتکنیکی و حفاری ماشینی به صورت خشک و مغزه گیری پیوسته، مشخص شد. نقشه های پربندی شتاب بیشینه افقی و قائم و ارائه طیف های خطر یکنواخت در سطوح مختلف لرزه ای در سنگ بستر، تهیه شد. با تحلیل پاسخ ساختگاه، متغیرهای مختلف حرکت در سطح زمین شامل بیشینه شتاب، دوره تناوب متناظر با بیشترین تشدید، ضریب بزرگنمایی و...منطقه مورد مطالعه برای دوره بازگشت های مختلف پهنه بندی شد. بر اساس نتایج، محدوده شهر بم به چهار ناحیه کلی افراز و برای هر کدام از آنها به صورت جداگانه طیف های طراحی پیشنهاد شد. برخی از طیف های حاصل با طیف های طراحی آیین نامه اروپا و استاندارد 2800 مقایسه شد.
    S. Hashemi Tabatabaei, A. Mohamadi, A. S. Salamat
    Earthquake struck Bam city on 12/26/2004. Seismic microzonation of Bam city started with the aim to determine engineering geological and geotechnical characteristic in order to reduce the future earthquake disasters. The seismic microzonation included geoelectric, geoseismic, geotechnic, seismotechtonic, hazard analysis and geotechnical earthquake engineering. Based on seismic results and Standard No. 2800, Bam city can be classified as "Site class I" and " II". Depth of the seismic bedrock throughout the city approximately is less than 30 m except some portion of central part. The subsurface geotechnical investigation was carried by continuous coring, ten types of soil were identified and their surface and subsurface distributions were mapped. Site response analysis was performed to determine various parameters such as peak acceleration, period corresponding to maximum resonance and coefficient of amplification for various return periods throughout the study area. Results indicated that Bam city can be divided in to four zones with different designed spectra. Some of the design spectra of Bam city were compared with Eurocode and Standard No. 2800.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال