seyed hojjat zamani sani
-
وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده ازجمله مهمترین عوامل محیطی است که در دوره های مختلف بر جنین، نوزاد و کودک تاثیر می گذارد. براین اساس هدف از تحقیق حاضر بررسی قابلیت پیش بینی وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده از انواع مهارت های ادراکی-حرکتی دختران 8-7 ساله بود. در این مطالعه پس رویدادی، 113 دختر 8-7 ساله در دو گروه با وضعیت اجتماعی- اقتصادی مناسب (55 نفر) و نامناسب (58 نفر) بررسی شدند. از پرسشنامه سنجش وضعیت اجتماعی- اقتصادی، آزمون غربالگری Stay in Step، بخشی از آزمون برونینکس-اوزرتسکی و آزمون جستجوی بینایی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با تحلیل تشخیص در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار 23 SPSS انجام شد. یافته های آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های با وضعیت اجتماعی- اقتصادی مناسب و نامناسب در مهارت های حرکتی درشت (تمام متغیرها)، هماهنگی حرکتی دست و پا و چشم و دست، ظریف (فقط سکه) و مهارت های ادراکی-حرکتی فقط در آیتم های که عمدتا مهارت های دشوارتر (با تعداد عوامل مخل زیاد= 64) را اندازه گیری می کردند، وجود دارد. مهارت های حرکتی درشت و هماهنگی حرکتی در دخترانی که وضعیت اجتماعی- اقتصادی نامناسبی داشتند با 93 درصد، مهارت های حرکتی ظریف و مهارت های ادارکی-حرکتی در دخترانی که وضعیت اجتماعی- اقتصادی مناسبی داشتند به ترتیب با 71 و 76 درصد قابلیت پیش بینی صحیح افراد را داشتند. مهارت های حرکتی درشت و هماهنگی حرکتی چشم و دست و دست و پا قابلیت پیش بینی بهتری برای کودکان با وضعیت اجتماعی-اقتصادی نامناسب داشت.
کلید واژگان: وضعیت اجتماعی-اقتصادی, مهارت حرکتی, مهارت ادراکی-حرکتی, دخترانThe socioeconomic status of the family is one of the most important environmental factors that affects the fetus, newborn, and child at different periods. Accordingly, the aim of the present study was to investigate the ability to predict the socioeconomic status of the family from various perceptual-motor skills of 7-8-year-old girls. In this retrospective study, 113 7-8-year-old girls were examined in two groups with appropriate (55 people) and inappropriate (58 people) socioeconomic status. The socioeconomic status assessment questionnaire, Stay in Step screening test, part of the Broninek-Ozeretsky test, and visual search test were used. Data analysis was also performed with discriminant analysis at a significance level of 0.05 and SPSS 23 software. Statistical findings showed that there was a significant difference between the groups with good and bad socioeconomic status in gross motor skills (all variables), hand-foot and hand-eye coordination, fine motor skills (only coins), and perceptual-motor skills only in items that measured mainly more difficult skills (with a large number of confounders = 64). Gross motor skills and motor coordination in girls with bad socioeconomic status were 93% accurate, while fine motor skills and perceptual-motor skills in girls with good socioeconomic status were 71% and 76% accurate, respectively. Gross motor skills and hand-eye coordination and hand-foot coordination were better accurate for children with bad socioeconomic status.
Keywords: Socio-Economic Status, Motor Skills, Perceptual-Motor Skills, Girls -
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 51 (بهار 1402)، صص 115 -138پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شاخص های سلامت نوزادان و وضعیت اجتماعی-اقتصادی با رشد حرکتی و ادراک بینایی کودکان انجام شد. شرکت کنندگان این پژوهش را کودکان 7 تا 9 ساله شهرستان تبریز تشکیل دادند که 103 نفر بصورت تصادفی خوشه ای از سه مدرسه دولتی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیکی و اطلاعات مربوط به زایمان، پرسشنامه پیشینه اجتماعی-اقتصادی، آزمون تبحر حرکتی برونینکس-اوزرتسکی و آزمون نهگداشت دیداری بنتون استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه خطی نشان داد، بین متغیرهای تحصیلات مادر (001/0= P)، تحصیلات پدر (001/0= P)، مکان زندگی (03/0=P) و نوع تولد (01/0= P) با رشد حرکتی رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد بین ادراک بینایی با درآمد (04/0= P) و وزن تولد (001/0= P) در کودکان، رابطه معناداری وجود داشت. علاوه براین نتایج نشان می دهد که دو متغیر تحصیلات مادر (33 درصد) و تحصیلات پدر (32 درصد) قدرت پیش بینی رشد حرکتی، و متغیر وزن تولد (46 درصد) قدرت پیش بینی ادراک بینایی کودکان را دارند. بنابراین می توان گفت شاخص های سلامت نوزادان (به جز وزن تولد) توانایی پیش بینی رشد حرکتی و ادراکی کودکان را ندارد؛ درحالیکه وضعیت اقتصادی-اجتماعی والدین (تحصیلات مادر و تحصیلات پدر) می توانند رشد حرکتی و ادراکی را پیش بینی کنند. بنابراین می توان گفت، تاکید بر نقش وضعیت اجتماعی اقتصادی در رشد حرکتی و ادراک بینایی کودکان اهمیت بسزایی دارد.کلید واژگان: وزن تولد, عوامل اجتماعی-اقتصادی, آزمون برونینکس-اوزرتسکی, آزمون بنتون, کودکانMotor Behavior, Volume:15 Issue: 51, 2024, PP 115 -138The aim of this study was to investigate the relationship between neonatal health indicators and socio-economic factors with motor development and visual perception in children. Participants were children aged 7 to 9 years in Tabriz, from which 103 people were randomly selected from three public schools. To collect data, a demographic information questionnaire and information related to childbirth, Socio-economic background questionnaire, Bruininks-oseretsky Test of Motor Proficiency and Benton’s visual retention test were used. Analysis of data obtained from Pearson correlation test and multiple linear regression showed, between the variables of mother education (P = 0.001), father education (P = 0.001), place of residence (P = 0.03) and type Birth (P = 0.01) with motor development, in children at the age of 7 to 9 years, a positive and significant relationship was observed. Also, a positive and significant relationship was observed between the variables of income (P = 0.04) and birth weight (P = 0.001) with visual perception. Also, the two variables of mother's education (33%) and father's education (32%) have the power to predict children's motor development and variable of birth weight (46%) can predict children's visual perception. Therefore, it can be said that neonatal health indicators (except birth weight) do not have the ability to predict children's motor and perceptual development; While socioeconomic factors of parents can predict motor and perceptual development. Therefore, it can be said that emphasizing the role of socio-economic status in motor development and visual perception of children is very important.Keywords: birth weight, Socio-Economic Factors, Bruininks-Oseretsky test, Benton test, Children
-
مقدمه
شواهد پژوهشی حاکی از آن است که محیط عاملی مهم در بهبود تحول کودکان است. با این حال تحقیقات اندکی در جامعه کودکان روستایی در زمینه تاثیر فراهم سازی حرکتی بر توانایی های شناختی انجام گرفته است. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط فراهم سازهای محیط رشدی کودکان روستایی در توانمندسازی کارکردهای اجرایی آنان بود.
روش پژوهش:
تحقیق حاضر از نوع پس رویدادی به روش همبستگی بود که به صورت میدانی و با هدف کاربردی بودن انجام گرفت . جامعه آماری تحقیق، کودکان دبستانی 8 تا 10 ساله (با میانگین 9/10 سال) استان آذربایجان شرقی بودند و نمونه تحقیق، 93 نفر از این کودکان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در تحقیق شرکت کردند. به منظور سنجش فراهم سازی رشد حرکتی در محیط خانه از پرسشنامه فراهم سازهای رشد حرکتی درشت و برای سنجش کارکردهای اجرایی از آزمون بریف استفاده شد.
یافته هابر اساس یافته های آزمون رگرسیون خطی چندگانه، بین فراهم سازهای رشد حرکتی و بازداری (0/042=P) و نیز بین فراهم سازهای رشد حرکتی و آغازگری (0/008=P) در کودکان 8 تا 10 ساله، رابطه مثبت و معنا داری مشاهده شد. همچنین بر اساس یافته ها، بین فراهم سازهای رشد حرکتی اعم از تحریک کننده ها، محیط خانه و اسباب بازی های حرکتی و سایر مولفه های کارکردهای اجرایی رابطه معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیریبر اساس نتایج تحقیق حاضر، محیط زندگی کودکان عاملی مهم در پیش بینی مولفه هایی از کارکردهای اجرایی آنان است. بر همین اساس، پیشنهاد می شود که در دوران کودکی، به منظور بهبود کارکردهای اجرایی، کودکان در محیط های غنی تری (از لحاظ وجود فراهم سازهایی همچون اسباب بازی های حرکتی) قرار گیرند.
کلید واژگان: فراهم سازها, کارکردهای اجرایی, کودکان, روستا, محیط خانهIntroductionResearch evidence indicates that the environment is an important factor in improving children's development. However, little research has been done in the rural children population regarding the effect of motor affordances on cognitive abilities. Therefore, this study aimed to investigate the relationship between the developmental environment affordances of rural children and their executive functions enhancement.
MethodsThe present research was an ex-post facto correlational study, which was conducted as field research with applied research purposes. The statistical population of this study was 8 to 10-year-old primary school children (Mean age = 9.10) of East Azerbaijan province from which 93 children were selected through random cluster sampling method as the study samples to participate in the study. To measure the motor development affordances in the home environment, the AGMDQ-1, and to measure the executive functions, BRIEF test were used.
ResultsBased on the results of the multiple linear regression test, a positive significant relationship was observed between motor affordances and inhibition (P=0.042) and between motor affordances and initiation (P=0.008) in 8 to 10-year-old children. Also based on the results, no significant relationship was observed between motor development affordances including stimulants, home environment and active toys, and other components of executive functions (P>0.05).
ConclusionBased on the results of the present research, children's living environment is an important factor in predicting the components of their executive functions. Accordingly, it is suggested that to improve executive functions during childhood, children should be in richer environments (in terms of the presence of affordances such as active toys).
Keywords: Affordances, executive functions, Children, Rustic, home environment -
هدف بررسی تاثیر سبک های شناختی بر میزان یادگیری آشکار و ضمنی است تا بدینوسیله دریابیم که آیا سبک شناختی می-تواند در برتری عملکرد افراد موثر باشد. این تحقیق از نوع نیمه تجربی و طرح آن شامل چهار گروه پیش آزمون و پس آزمون می-باشد. جامعه آماری دانشجویان رشته تربیت بدنی مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز بودند. برای شناسایی سبک های شناختی از آزمون گروهی تصاویر پنهان شده استفاده شد و به منظور مطالعه عملکردهای یادگیری زمان واکنش متوالی اندازه گیری شد که چهار گروه (هر گروه 12 نفر) 1. وابسته به زمینه-یادگیری آشکار، 2. وابسته به زمینه-یادگیری ضمنی، 3. مستقل از زمینه-یادگیری آشکار و 4. مستقل از زمینه-یادگیری ضمنی ایجاد شدند. داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر با سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد در گروه های وابسته به زمینه-یادگیری ضمنی و مستقل از زمینه-یادگیری آشکار تفاوت معناداری بین مراحل پیش آزمون با سایر مراحل و همچنین در گروه وابسته به زمینه-یادگیری آشکار و مستقل از زمینه-یادگیری ضمنی تفاوت معناداری بین مراحل پیش آزمون و یادداری وجود داشت. با مقایسه نتایج حاصل از مراحل پیش آزمون، اکتساب، یادداری و انتقال مشاهده شد که تمام گروه ها در مرحله یادداری عملکرد بهتری داشتند. به طوری که براساس متغیر بررسی شده افراد در پیش آزمون زمان بیشتری برای اجرای حرکت نیاز داشتند یا سرعت حرکت در مرحله یادداری بهبود پیدا کرده بود و همچنین تمرین، اجرا را در تمام گروه ها ارتقاء بخشیده بود.
کلید واژگان: زمان واکنش, سبک های شناختی, مستقل از زمینه, وابسته به زمینه, یادگیری (آشکار و ضمنی)The purpose of this research was to investigate the effect of cognitive styles on the amount of explicit and implicit learning, in order to find out whether cognitive style can be effective in the superiority of people's performance. This research was semi-experimental and its design included four pre-test and post-test groups. The participants of the present study were undergraduate physical education students of Tabriz University with an age range of (18-23) years. As a result of classification into four groups (12 people in each group) 1. Filed dependent-explicit learning 2. Filed dependent-implicit learning 3. Field independent-explicit learning 4. Field independent-implicit learning were. Hidden images group test was used to identify cognitive styles, and sequential reaction time was measured to study learning functions. In this study, ANOVA was used to examine the possible differences in pre-tests and learning stages and to investigate the possible differences within the group in the learning stages, analysis of variance with repeated measures at a significance level of 0.05 was used. The results showed that in the filed dependent-implicit learning and filed independent explicit learning groups there was a significant difference between the pre-test stages with other stages and also in filed dependent-explicit learning and field independent-implicit groups there was a significant difference between the pre-test and retention stages. Comparing the results of the pre-test, acquisition, retention and transfer stages, it was observed that all groups performed better in the retention stage. According to the studied variable, individuals needed more time to perform the movement in the pre-test or the speed of movement had improved in the memorization stage, and also the exercise had improved the performance in all groups.
Keywords: Cognitive styles, field dependence, field independence, learning (explicit, implicit), reaction time -
هدفهدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه قابلیت های بدنی (خودتوصیفی و عینی) و نگرش به تغذیه در زنان فعال و غیرفعال بود.روش هابر همین اساس مطالعه پس رویدادی و کاربردی با 100 زن بزرگسال شهر تبریز که با روش نمونه گیری خوشه ای در دو گروه 50 نفری فعال و غیرفعال همگن شده بعنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسش نامه خودتوصیفی بدنی مارش و همکاران (PSDQ-S) فرم کوتاه، سه آزمون آمادگی جسمانی، شاخص توده بدنی و همچنین پرسشنامه نگرش به تغذیه (EAT-26) برای سنجش متغیرهای تحقیق استفاده شد. برای مقایسه نگرش به تغذیه و خودپنداره بدنی در دو گروه از آزمون تی مستقل، مقایسه خرده مقیاس های آن ها و همچنین خرده مقیاس های آمادگی جسمانی از تحلیل واریانس چندمتغیره و مقایسه نمرات استاندارد شایستگی های جسمانی-حرکتی ذهنی و عینی درون گروهی از آزمون تی همبسته استفاده شد.نتایجنتایج نشان داد که زنان فعال در مقایسه با زنان غیرفعال بطور معناداری اختلال خوردن کمتر (0001/0=P)، میانگین نمره خودپنداره بدنی بیشتر (001/0=P)، آمادگی جسمانی بیشتر (0001/0=P) و همبستگی بیشتری بین شایستگی های جسمانی-حرکتی عینی و ذهنی داشتند.بحث و نتیجه گیریباتوجه به تفاوت های معنی دار در نتایج حاصله، می توان گفت احتمالا فعالیت بدنی در کاهش اختلالات خوردن و داشتن خودادراکی جسمانی مثبت و واقعی تر در زنان بزرگسال موثر است.کلید واژگان: خودپنداره بدنی, نگرش به تغذیه, آمادگی جسمانی, خود ادراکیPurposeThe purpose of this study was to survey and compare physical competencies (self-report and objective) and nutritional attitudes among active and inactive women.MethodsA sample of 100 adult women from Tabriz was selected for this study. They were divided into two homogeneous groups: an active group (n=50) and an inactive group (n=50). Cluster sampling was used to select the participants. The variables of this study were measured using the Eating Attitude Test (EAT-26), the short form of the physical self-descriptive questionnaire developed by Marsh et al. (PSDQ-S), three physical readiness tests, and body mass index. Independent t-tests were used to compare eating attitudes and physical self-perception between the two groups. MANOVA was used to compare the subscales of these variables. Paired-samples t-tests were used to compare the Z scores of objective and subjective physical-motor fitness.ResultsThe results showed that the active group had significantly lower rates of eating disorders (P=0.0001), higher mean scores of physical self-perception (P=0.001), higher levels of physical readiness (P=0.0001), and a stronger correlation between objective and subjective physical-motor fitness.ConclusionBased on the significant differences found in the results, it can be concluded that physical activity can be effective in reducing eating disorders and promoting positive and realistic physical self-perception in adult women.Keywords: physical self-concept, attitude to nutrition, physical readiness, self-perceptual
-
مجله پژوهش های علوم شناختی و رفتاری، سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 23، پاییز و زمستان 1401)، صص 109 -128
تداخل شناختی یعنی افکار مزاحمی که ورزشکاران حین انجام تکلیف تجربه می کنند، در عملکردشان اثر منفی دارند. باتوجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه تداخل شناختی در ورزش انجام شد. جامعه پژوهش حاضر ورزشکاران ایرانی بودند که در یک سال اخیر (1400) تجربه شرکت در مسابقات ورزشی را داشتند که 207 ورزشکار به صورت خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های ذهن آگاهی ورزشی و تداخل شناختی در ورزش را تکمیل کردند. به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی، روایی سازه با کمک تحلیل عاملی اکتشافی و روایی همگرا ازطریق محاسبه همبستگی مقیاس تداخل شناختی با مقیاس ذهن آگاهی ورزشی بررسی شد. همچنین، به منظور سنجش پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. یافته ها نشان داد که سه عامل افکار فرار، افکار بی ربط به موقعیت، نگرانی های عملکرد 08/59درصد واریانس مربوطه را تبیین می کنند و همبستگی معنادار بین مقیاس های ذهن آگاهی ورزشی و تداخل شناختی بیانگر روایی همگرای سازه بود. ضرایب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه (92/0) و خرده مقیاس ها شامل افکار فرار (85/0)، افکار بی ربط به موقعیت (82/0) و نگرانی های عملکرد (80/0) پایایی درونی مقیاس را تایید کردند. نتایج تحلیل عامل تاییدی (96/0=CFI و 93/0=NFI) نیز نشان دهنده برازش مناسب سازه بودند. باتوجه به یافته ها پرسشنامه تداخل شناختی در ورزش از روایی و پایایی قابل قبولی در میان ورزشکاران ایرانی برخوردار بود و مربیان، روان شناسان و پژوهشگران در حوزه ورزش می توانند از این ابزار در پژوهش های خود استفاده کنند.
کلید واژگان: افکار مزاحم, پایایی, تداخل شناختی, روایی, ورزشکارانCognitive interference means disturbing thoughts experienced by athletes while performing tasks, which damaged their performance. Due to the importance of the subject, the present study aimed to investigate the psychometric properties of the Persian version of the Cognitive Interference Questionnaire in Sports. The population consisted of Iranian athletes who had the experience of participating in sports competitions in 2021. A number of 207 athletes were selected in clusters and completed the mindfulness and cognitive interference questionnaires in sports. To examine psychometric properties, construct validity and convergent validity were investigated by exploratory factor analysis through calculating the correlation of the cognitive interference scale with the sports mindfulness scale. To measure reliability, Cronbach's alpha coefficient was used. The findings showed that the thought of escape, situation-irrelevant thoughts, and performance worries explain 59.08% of the relevant variance. The results also manifested that the significant correlation between the scales of sports mindfulness and cognitive interference indicated the convergent validity of the construct. Cronbach's alpha coefficients of the whole questionnaire and sub-scales: thoughts of escape, situation-irrelevant thoughts, and performance worries confirmed the internal reliability of the scale. The confirmatory factor analysis results (CFI=0.96 and NFI=0.93) also indicated the appropriate fit of the structure. According to the findings, the cognitive interference questionnaire in sports had acceptable validity and reliability among Iranian athletes. Sports coaches, psychologists, and researchers can use this tool in their research.
Keywords: Athletes, Cognitive Interference, Disruptive thoughts, reliability, validity -
تبحر حرکتی یک مفهوم گسترده بوده که به توانایی انجام مهارت های مختلف حرکتی به صورت پایدار و ماهرانه اشاره دارد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین تبحر حرکتی و هوش های چندگانه و عملکرد تحصیلی صورت گرفت. جامعه آماری آن را کودکان 7 تا 10 ساله شهر تبریز در سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند که 114 کودک به روش خوشه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش تبحر حرکتی از آزمون برونینکس اوزرتسکی، برای سنجش هوش های چندگانه از پرسشنامه هوش های چندگانه گاردنر و برای سنجش عملکرد تحصیلی از نمرات دروس مورد نظر در پایان سال تحصیلی استفاده گردید. یافته ها نشان داد بین مولفه های هوش های چندگانه با عملکرد تحصیلی و تبحر حرکتی در تعدادی از موارد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین دروس تحصیلی و خرده آزمون هایی از تبحر حرکتی همبستگی مثبت و معنادار مشاهده گردید و بین نمرات تحصیلی (جنبه شناختی) با مهارت های حرکتی که بیشتر جنبه شناختی حرکتی دارند رابطه معنی دار مشاهده گردید تا مهارت هایی که عمدتا جنبه حرکتی دارند. با دخیل کردن هوش های چندگانه در محیط های آموزشی و حرکتی که کودکان در آن به صورت فعال و اکتشافی به فعالیت بپردازند، در عملکرد تحصیلی و مهارت های حرکتی کودکان تاثیر بسزایی خواهد گذاشت.
کلید واژگان: تبحر حرکتی, مهارت های حرکتی, عملکرد تحصیلی, هوش های چندگانه, کودکانMotor proficiency is a broad concept that refers to the ability to perform various motor skills in a consistent and proficient manner. The aim of this study was to investigate the relationship between motor skills and multiple intelligences and academic performance. The statistical population consisted of 7 to 10 year old children in Tabriz in the academic year of 1998-99 that 114 children were selected as a sample by random cluster sampling. To measure motor proficiency test Ozertsy Bruininks to measure multiple intelligences Gardner's Multiple Intelligences questionnaire and to measure academic performance scores were used to at the end of the school year. Findings showed that there is a positive and significant relationship between the components of multiple intelligences with academic performance and motor skills in a number of cases. Also, a positive and significant correlation was observed between academic courses and subtests of motor proficiency And there was a significant relationship between academic scores (cognitive aspect) with motor skills that have more cognitive motor aspect than skills that have mainly motor aspect. By involving multiple intelligences in educational and motor environments in which children are active and exploratory, it will have a significant impact on children's academic performance and motor skills.
Keywords: Motor proficiency, Motor skills, academic performance, Multiple Intelligences, Children -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شاخص های سلامت نوزادان و وضعیت اجتماعی-اقتصادی با رشد حرکتی و ادراک بینایی کودکان انجام شد. شرکت کنندگان این پژوهش را کودکان 7 تا 9 ساله شهرستان تبریز تشکیل دادند که 103 نفر بصورت تصادفی خوشه ای از سه مدرسه دولتی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیکی و اطلاعات مربوط به زایمان، پرسشنامه پیشینه اجتماعی-اقتصادی، آزمون تبحر حرکتی برونینکس-اوزرتسکی و آزمون نهگداشت دیداری بنتون استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه خطی نشان داد، بین متغیرهای تحصیلات مادر (001/0= P)، تحصیلات پدر (001/0= P)، مکان زندگی (03/0=P) و نوع تولد (01/0= P) با رشد حرکتی رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد بین ادراک بینایی با درآمد (04/0= P) و وزن تولد (001/0= P) در کودکان، رابطه معناداری وجود داشت. علاوه براین نتایج نشان می دهد که دو متغیر تحصیلات مادر (33 درصد) و تحصیلات پدر (32 درصد) قدرت پیش بینی رشد حرکتی، و متغیر وزن تولد (46 درصد) قدرت پیش بینی ادراک بینایی کودکان را دارند. بنابراین می توان گفت شاخص های سلامت نوزادان (به جز وزن تولد) توانایی پیش بینی رشد حرکتی و ادراکی کودکان را ندارد؛ درحالیکه وضعیت اقتصادی-اجتماعی والدین (تحصیلات مادر و تحصیلات پدر) می توانند رشد حرکتی و ادراکی را پیش بینی کنند. بنابراین می توان گفت، تاکید بر نقش وضعیت اجتماعی اقتصادی در رشد حرکتی و ادراک بینایی کودکان اهمیت بسزایی دارد.کلید واژگان: وزن تولد, عوامل اجتماعی-اقتصادی, آزمون برونینکس-اوزرتسکی, آزمون بنتون, کودکانThe aim of this study was to investigate the relationship between neonatal health indicators and socio-economic factors with motor development and visual perception in children. Participants were children aged 7 to 9 years in Tabriz, from which 103 people were randomly selected from three public schools. To collect data, a demographic information questionnaire and information related to childbirth, Socio-economic background questionnaire, Bruininks-oseretsky Test of Motor Proficiency and Benton’s visual retention test were used. Analysis of data obtained from Pearson correlation test and multiple linear regression showed, between the variables of mother education (P = 0.001), father education (P = 0.001), place of residence (P = 0.03) and type Birth (P = 0.01) with motor development, in children at the age of 7 to 9 years, a positive and significant relationship was observed. Also, a positive and significant relationship was observed between the variables of income (P = 0.04) and birth weight (P = 0.001) with visual perception. Also, the two variables of mother's education (33%) and father's education (32%) have the power to predict children's motor development and variable of birth weight (46%) can predict children's visual perception. Therefore, it can be said that neonatal health indicators (except birth weight) do not have the ability to predict children's motor and perceptual development; While socioeconomic factors of parents can predict motor and perceptual development. Therefore, it can be said that emphasizing the role of socio-economic status in motor development and visual perception of children is very important.Keywords: birth weight, Socio-Economic Factors, Bruininks-Oseretsky test, Benton test, Children
-
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی روابط بین رگه های تاریک شخصیت و مهارت های روانی ورزشکاران با اثر تعدیل کنندگی هوش هیجانی صورت گرفت.روش هاجامعه آماری پژوهش حاضر ورزشکاران ایرانی دارای صفحه شخصی در شبکه های اجتماعی بودند که از بین آنان 195 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و کاربردی بود. جمع آوری داده ها با پرسشنامه ی رگه های تاریک شخصیت، هوش هیجانی در ورزش و مهارت های روانی اوتاوا (امست-3) انجام شد. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی در سطح معناداری 05/0 انجام شد.نتایجنتایج نشان داد که ویژگی های تاریک شخصیت با مهارت های روانی ورزشکاران رابطه ی منفی و معنادار دارند؛ این درحالی است که هوش هیجانی این رابطه را تعدیل می کند و اثرات منفی ویژگی های تاریک شخصیت بر روی مهارت های روانی ورزشکاران را کاهش می دهد. از سویی دیگر نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خرده مقیاس های خودتنظیمی، جامعه ستیزی، خوش بینی و ارزیابی احساسات خود پیش بینی کننده های معناداری برای آمادگی روانی ورزشکاران هستند.نتیجه گیریپژوهش حاضر از یافته های پیشین مبتنی بر اهمیت توجه مربیان به سطوح هوش هیجانی ورزشکاران حمایت می کند. نتایج پژوهش حاضر با استفاده از نتایج تحقیقات مبتنی بر تاثیر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی بر روند استرس افراد تبیین شدند.کلید واژگان: رگه های تاریک شخصیت, مهارت های روانی, هوش هیجانیPurposeThe purpose of this study was to investigate the relationship between dark personality traits and athletes' mental skills with the moderating effect of emotional intelligence.MethodsThe statistical population of the present study was Iranian athletes with personal pages on social networks, from which 195 people were selected by convenience sampling. The method of the present study was descriptive-correlational and applied research. Data collection was done by questionnaires of dark personality traits (DD), emotional intelligence in sports, and Ottawa mental skills (OMSAT-3). Results were analyzed by Pearson correlation coefficient and linear regression at a significance level of 0.05.ResultsThe results showed that dark personality traits have a significant negative relationship with athletes' mental skills; and emotional intelligence moderates this relationship and reduces the negative effects of dark personality traits on athletes' mental skills. On the other hand, the results of regression analysis showed that the subscales of self-regulation, psycho-pathy, optimism, and appraisal of own emotions were significant predictors of athletes' mental skills.ConclusionThe present study supports the previous findings based on the importance of coaches' attention to athletes' emotional intelligence levels. The findings of the present study were explained using findings based on the effect of personality traits and emotional intelligence on the stress process.Keywords: Machiavellianism, narcissism, Psycho-pathy, Athletes Personality, Mental Preparation
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های یادگیری و سبک های شناختی در بین دانشجویان دختر و پسر با اثر تعدیل کنندگی مقاطع تحصیلی و جنسیت انجام گرفت. بدین منظور 350 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های یادگیری کلب (1985) و سبک های شناختی ویتکین (1971) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره بررسی شد. نتایج نشان داد که بین سبک های شناختی و متغیرهای مربوط به سبک های یادگیری همبستگی معناداری وجود ندارد. همچنین همبستگی معناداری بین سن و سبک های شناختی و متغیرهای سبک های یادگیری به جز در آزمایشگری فعال مشاهده نشد. با این حال همبستگی معناداری بین سبک های یادگیری به دست آمد. نتایج بررسی تفاوت های گروهی نشان داد که دانشجویان کارشناسی نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد و پسران نسبت به دختران تمایل بیشتری به سمت سبک شناختی وابسته به زمینه دارند. در ادامه تفاوت آماری معناداری بین سطوح تحصیلی و جنسیت در سبک های یادگیری مشاهده نشد. دانشجویان کارشناسی نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد و پسران نسبت به دختران تمایل بیشتری به سمت سبک شناختی وابسته به زمینه دارند، به نظر می رسد سبک و جنسیت در ارتباط خود با اولویت ها تعامل دارند.
کلید واژگان: جنسیت, سبک های شناختی, سبک های یادگیری, مقاطع تحصیلیIt is the basis of every human being's progress in learning, which is in fact one of the most difficult concepts to define. In a successful educational system, students' learning style is always considered as one of the factors affecting academic achievement. Knowledge of students' learning style helps teachers to make optimal use of various learning styles and adopt appropriate teaching methods.The present study was conducted to investigate the relationship between learning styles and cognitive styles among male and female students with the moderating effect of academic levels and gender. For this purpose, 350 undergraduate and graduate students were selected by cluster random sampling method and completed questionnaires of Kolbe's learning styles (1985) and Whitkin's cognitive styles (1971). Data were analyzed using Pearson correlation, independent t-test and multivariate analysis of variance. Results showed that there is no significant correlation between cognitive styles and variables related to learning styles. Also, there was no significant correlation between age and cognitive styles and variables of learning styles, except in active experiments. However, there was a significant correlation between learning styles. The results of group differences showed that undergraduate students tend to be more dependent on the cognitive style than those of masters and boys. There was no statistically significant difference between educational levels and gender in learning styles. Undergraduate students are more inclined toward contextual cognitive styles than graduate students and boys than girls, and style and gender seem to interact with preferences.
Keywords: Cognitive styles, educational levels, gender, learning styles, students -
هدف
در ورزش های تیمی، کارایی جمعی عامل مهمی در کسب موفقیت به حساب می آید، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کارایی جمعی و هوش هیجانی در ورزشکاران سالم و دارای معلولیت می باشد.
روش ها:
پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. بدین منظور 41 ورزشکار داری معلولیت مرد از هییت ورزشی جانبازان و معلولین استان آذربایجان شرقی و 43 ورزشکار سالم مرد شهر تبریز به صورت خوشه ای از رشته های تیمی انتخاب شدند. برای سنجش هوش هیجانی از پرسشنامه هوش هیجانی شوت و همکاران با 33 گویه استفاده شد. برای سنجش کارایی جمعی از پرسشنامه کارآمدی جمعی در ورزش با پنج عامل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون چند متغیری در نرم افزار آماری SPSS 22 انجام شد.
نتایجتفاوت معناداری بین هوش هیجانی کل (014/0> p، 37/6=(1،82) F) و کارایی جمعی کل (05/0> p، 71/3=(1،82) F) در ورزشکاران سالم و دارای معلولیت مشاهده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که از بین عوامل هوش هیجانی تنها در عامل تنظیم هیجان و از عوامل کارایی جمعی، اتحاد و تلاش تفاوت معناداری بین دو گروه نشان دادند. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد هوش هیجانی در ورزشکاران دارای معلولیت 13% و در ورزشکاران سالم 57% از تغییرپذیری کارایی جمعی را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری:
هوش هیجانی توانایی پیش بینی تغییرپذیری کارایی جمعی در ورزشکاران سالم را نسبت به ورزشکاران دارای معلولیت بیشتر نشان می دهد. بنابراین برای بهبود کارایی جمعی در ورزشکاران دارای معلولیت نیازمند بکارگیری آموزش های مدیریت هیجان در میادین ورزشی داریم.
کلید واژگان: هوش هیجانی, کارایی جمعی, افراد دارای معلولیت, ورزشکارانPurposeIn team sports, team efficacy is an important factor in success, Therefore, the purpose of this study is to investigate the relationship between team efficacy and emotional intelligence among normal and disabled athletes.
MethodsThis is a comparative research and the particiants includes healthy and disabled athletes of basketball, volleyball, football and futsal teams of Tabriz. 41 disabled athletes and 43 healthy athletes were selected as samples. Measurments has done by Schutte Self-Report Emotional Intelligence Test (SSEIT) (Salovey and Mayer, 1990) and Collective Efficacy Questionnaire for Sports (CEQS) was used to assess perceived team collective efficacy. Data were analyzed by SPSS software using ColmogrophSmirnov, multivariate analyze of variance (MANOVA) significant level of p<0/05.
ResultsAccording to the results there is a significant difference between total emotional intelligence and total collective efficacy among normal and disable athletes (F(2,81)= 3.29, p<0.042). Further analysis showed significant differences only in factor of regulating self-relevant emotions from emotional intelligence between healthy and disabled athletes (F(1,82)= 8.12, p<0.006). However, according score of mean, disable athletes have score of mean more than healthy athletes. As well as, according to the multiple regression results emotional intelligence can predict 13% of disable athletes and 57% of collective efficacy validity.
ConclusionEmotional intelligence has more ability of predict the collective efficacy variability in healthy athletes compared with devotee and disabled athletes. Results suggest that coach for healthy athletes must use mental training for management of emotion.
Keywords: Emotional intelligence, collective efficacy, Disabled Persons, Athletes -
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 40 (تابستان 1399)، صص 103 -120رشد همه ابعاد وجودی کودک از حرکت سرچشمه می گیرد. فراهم سازهای محیطی به عنوان یک عامل تحریک کننده برای استفاده بیشتر از فرصت ها مطرح هستند و باعث گسترش تغییرات رشدی می شوند.پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بازی در دو فضای باز طبیعی و سرپوشیده بر رشد اجتماعی و ادراکی کودکان پیش دبستانی انجام شد. در این مطالعه از روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، با روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. نمونه آماری پژوهش 30 نفر از کودکان پیش دبستانی 5/4 تا 5/6 ساله بودند که 15 نفر از آن ها در مدرسه طبیعت (فضای باز طبیعی) و 15 نفر دیگر در مهدکودک (فضای سرپوشیده) ثبت نام کرده بودند. برای سنجش رشد اجتماعی از مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند(1953) و برای ارزیابی رشد ادراکی از آزمون یکپارچگی بینایی-حرکتی بیری-بوکتنیکا(1961) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس مرکب نشان داد که فعالیت در فضای باز و سرپوشیده بر رشد اجتماعی و ادراکی کودکان تاثیر مثبت و معنا داری داشت، اما بازی در طبیعت اثر بیشتری بر رشد اجتماعی و ادراکی کودکان نسبت به فضای سرپوشیده داشت؛به طوری که 84 درصد از تغییرات در بهره اجتماعی کودکان و 88 درصد از تغییرات در یکپارچگی بینایی-حرکتی آن ها ناشی از فعالیت در فضای باز و طبیعت بود؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت محیط طبیعی نسبت به محیط سرپوشیده بهبود بیشتری در رشد اجتماعی و ادراکی کودکان دارد؛ براین اساس، پیشنهاد می شود در دوران حساس کودکی، کودکان در فضاهای طبیعی فعالیت بیشتری داشته باشند.کلید واژگان: بازی آزادانه, طبیعت, رشد اجتماعی, رشد ادراکی, کودکان پیش دبستانیMotor Behavior, Volume:12 Issue: 40, 2020, PP 103 -120The growth of all aspects of the child's existential origins arises. Environmental affordances are considered as a provocative factor to exploit opportunities and promote developmental change. The purpose of this study was to investigate the effect of play in two space, natural outdoor and indoor space on the social and perceptual development of preschool children. For this purpose, semi-experimental research design with pretest–posttest design and two homogeneous groups was used by convenient method. Statistical sample of research were 30 pre-school children aged 4/5-6/5 that 15 of them at the Natural School (natural outdoor space) and 15 in kindergarten (indoor space) registered. To measure social development, the Vineland Social Maturity Scale and to assess perceptual development, the Beery-Buktenica Developmental Test of Visual-Motor Integration was used. Results of mixed ANOVA showed that activity in outdoor and indoor, had a positive and significant effect on the social and perceptual development of children, but playing in nature had a greater effect on the social and perceptual development of children than indoor space. So that 84% of changes in social age and 88% of changes in their visual-motor Integration were due to outdoor activities. Therefore, the natural environment has a greater improvement in the social and perceptual development of children.Keywords: Freely play, nature, Social development, perceptual development, preschool children
-
مقدمه
مطالعه حاضر به منظور بررسی رابطه بین جستجوی بینایی، برخی ویژگی های فردی و تخلفات رانندگان وسایط نقلیه سواری انجام شد.
روش کاردر این پژوهش که به روش همبستگی انجام شد، 548 آزمودنی در رده سنی 18 تا 90 سال، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی میزان تخلفات رانندگی و ویژگی های فردی از پرسشنامه اطلاعات فردی و برای سنجش جستجوی بینایی از نرم افزار CogLab استفاده شد. همچنین اختلال کم توجهی_بیش فعالی افراد، از طریق پرسشنامه خودگزارشی اختلال کم توجهی_بیش فعالی بزرگسالان مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، همبستگی جزیی و رگرسیون چند متغیره نرم افزار SPSS-20انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد رابطه معناداری بین سن با تعداد تصادف ها و داشتن اختلال کم توجهی_بیش فعالی وجود نداشت. بین سن با تخلفات خودگزارشی، رابطه منفی و معنادار، و بین تعداد کل تصادف ها با تخلفات خودگزارشی و داشتن اختلال کم توجهی_بیش فعالی رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. نتایج مربوط به همبستگی نشان داد که بین میزان تخلفات رانندگی با مولفه های جستجوی بینایی، در اکثر متغیرها، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون خطی نیز نشان داد که سن به صورت منفی و تعداد تصادفات، اختلال کم توجهی_بیش فعالی، عدم وجود ترکیب (عوامل حواس پرتی=4) و عدم خصیصه (عوامل حواس پرتی=64) به طور مثبت توانستند حدود 28 درصد واریانس تخلفات رانندگی را پیش بینی کنند.
نتیجه گیریبا افزایش سن میزان تخلفات گزارش شده کاهش می یابد. رابطه مثبت بین داشتن اختلال کم توجهی_بیش فعالی با تعداد کل تصادف ها و تخلفات خودگزارشی، نشان دهنده توانایی ناکافی در توجه و تمرکز، کنترل کم به شرایط و رفتارهای تکانشی است که می تواند منجر به این رابطه شوند. همچنین با کاهش سن و قابلیت های بالای جستجوی بینایی افراد میزان تخلفات آنها افزایش می یابد.
کلید واژگان: جستجوی بینایی, اختلال بیش فعالی, کم توجهی, تخلفات رانندگیIntroductionThe purpose of this research was to study the relationship between visual search, some individual characteristics, and violations of vehicle drivers.
MethodsIn this correlational study, 548 subjects aged 18 to 90 years, were selected by cluster sampling method. We used a questionnaire to assess the rate of driving violations and individual characteristics and CogLab software to measure visual search. Also, hyperactivity disorder in individuals was investigated through the Adult ADHD Self-Report Scale. Data were analyzed using Pearson correlation, partial correlation and multivariate regression at a significance level of 0.05 and SPSS-20 software.
ResultsThe results showed that there was no significant relationship between age some accidents and ADHD. There was a negative and significant relationship between age and self-reporting violations. Furthermore, a high index of ADHD positively related to self-reporting violations. In the following the results of correlation among the number of driving violations with visual search showed a negative and significant relationship among most of the variables. The results of linear regression showed that age negatively and number of accidents, ADHD, lack of conjunctive absent (number of distractors=4), and feature absent (number of distractors=64) positively can predict about 28% of driving violations variance.
ConclusionAs age increases, the amount of self-reported violations is reduced. The positive relationship between ADHD and the total number of accidents and self-reported violations indicates an inadequate ability to attention and focus, low control to conditions, and impulsive behaviors that could lead to this relationship. Also, with decreasing age, as well as the increasing people's visual search ability, the rate of self-reported violations increases.
Keywords: Visual search, Attention deficit hyperactivity disorder, Driving violations -
تاثیر تمرینات ریتمیک همراه با موسیقی بر رشد مهارت های حرکتی درشت و ادراک بینایی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیرمقدمه و اهداف
افراد کمتوان ذهنی به دلیل اختلال در یکپارچگی اطلاعات حسی و حرکتی، در آزمونهای ادراکی-حرکتی نمرههای کمتری نسبت به افراد عادی دریافت میکنند و وضعیت تعادل آنها بیثباتتر از افراد سالم است. متخصصان نیز برای کودکانی که نقصهای ادراکی-حرکتی دارند، برنامههایی را توصیه میکنند که ساختاری منسجم داشته و با نیازها و مشکلات آنها متناسب باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ریتمیک همراه با موسیقی بر رشد مهارتهای حرکتی درشت و ادراک بینایی کودکان کمتوان ذهنی آموزش پذیر بود.
مواد و روش هادر پژوهش حاضر از روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه تجربی و کنترل استفاده شد. نمونه آماری تحقیق نیز 30 نفر از کودکان کم توان ذهنی آموزشپذیر با رده سنی 7 تا 11 سال (15 نفر گروه تجربی و 15 نفر گروه کنترل) بودند. برای سنجش رشد مهارتهای حرکتی درشت، از آزمون رشد مهارتهای حرکتی درشت اولریخ و به منظور ارزیابی ادراک بینایی، از آزمون ادراک بینایی بنتون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمون تحلیل واریانس مدل ترکیبی 2 در 2 در سطح معناداری 0/05 جهت بررسی تفاوتهای دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد.
یافته هایافتهها نشان داد که گروه تجربی (تمرینات ریتمیک همراه با موسیقی) بر رشد مهارتهای حرکتی درشت (0/024=P) و ادراک بینایی (0/049=P) کودکان کمتوان ذهنی آموزش پذیر تاثیر مثبت و معناداری داشت.
نتیجه گیریبه نظر میرسد که تمرینات ریتمیک همراه با موسیقی به احتمال باعث بهبود مهارتهای حرکتی درشت و ادراک بینایی کودکان کمتوان ذهنی آموزش پذیر میشود؛ لذا استفاده از این نوع تمرینات برای کودکان در مراکز توانبخشی توصیه میشود.
کلید واژگان: تمرینات ریتمیک, موسیقی, مهارت های حرکتی درشت, ادراک بینایی, کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیرEffect of Rhythmic Exercises with Music on the Gross Motor Skills Development and Visual Perception among Educable Mentally Retarded ChildrenBackground and AimsPeople with intellectual disabilities receive lower scores on cognitive-motor tests compared with normal people due to impaired integration of sensory and motor information, and their balance status is more unstable than healthy individuals. Specialists also recommend programs for children with cognitive-motor deficits that are consistent in structure and tailored to their needs and problems. So, the purpose of the present study was to investigate the effect of rhythmic exercises with music on the gross motor skills development and visual perception among educable mentally retarded children.
Materials and MethodsA semi-experimental study with pre-test, post-test, and experimental and control groups was conducted. The research sample included 30 educable mentally retarded students, aged 7-11 years old (15 in experimental group and 15 in control group). To evaluate gross motor skills, Test of gross motor development-2 (TGMD-2) was used and Benton test was used for the assessment of visual perception. In order to analyze the data, the mix ANOVA (2×2) was used at the significance level of 0.05 to examine the differences between the two groups between the pre-test and post-test.
ResultsThe results of mix analysis of variance showed that rhythmic exercises with music (experimental group) had positive and significant effects on gross motor skills development (P = 0.24) and visual perception (P = 0.049) among educable mentally retarded children.
ConclusionAccording to the results, rhythmic exercises with music may improve gross motor skills and visual perception of children with educable mentally retarded, so it is better to use these exercises for this children in rehabilitation centers.
Keywords: Rhythmic exercises, music, gross motor skills, Visual perception, Mentally retarded children -
زمینه و هدف
محیط یک عنصر ضروری برای تحول انسان است و کودکان بیشتر از سایر گروههای سنی تحت تاثیر محیط قرار دارند. با توجه به اهمیت تحول حرکتی و اجتماعی کودکان و نوع روش تدریس بر ابعاد و جنبه های مختلف تحول، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرروش تدریس تکلیفی و اکتشافی در فضای آزاد بر تحول حرکتی و اجتماعی کودکان پیشدبستانی انجام شد.
روشاین پژوهش از نوع شبهآزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 45 نفر از کودکان دختر و پسر در دامنه سنی 6-4 ساله شهر تبریز در سال 1397 بودند که به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایدهی شدند.گروههای آزمایش به مدت 12 جلسه 4 ساعته تحت مداخله قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه این مداخله را دریافت نکرد. متغیرهای وابسته با استفاده از آزمون تحول حرکتی پی بادی (1983) و ماتریس مشاهده مهارتهای اجتماعی (واکر،کالوین و رامسی، 1995) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه آزمایش و گواه، اندازهگیری شدند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد.
یافتههانتایج تحلیل داده ها نشان داد که استفاده از روش تدریس اکتشافی منجر به بهبود مهارت های درشت (22/34=F)، ظریف (47/70=F)، و تحول اجتماعی (76/70=F) دختران و پسران پیشدبستانی شده است (0/05≥P).
نتیجهگیریبر اساس یافتههای این پژوهش میتوان استنباط کرد که سبک آموزش و محیط اطراف کودکان، نقش مهمی در تحول آنها داشته و هر چقدر این محیط غنیتر و با تاکید بر روی آورد آموزشی اکتشافی در محیط طبیعی باشد، این تاثیرگذاری بهمراتب بیشتر بوده و باعث بهبود تحول حرکتی و اجتماعی کودکان میشود.
کلید واژگان: روش تدریس تکلیفی, روش تدریس اکتشافی, تحول حرکتی و اجتماعی, کودکانBackground and PurposeThe environment is an essential element for human development, and children are more affected by the environment other than age groups. Considering the importance of childrenchr('39')s motor and social development and the type of teaching method on different aspects of development,, the present study was conducted to investigate the effect of task and exploratory teaching methods in outdoor space on motor and social development of pre-school children.
MethodThis research was semi-experimental with pre-test and post-test design and control group. The sample study consisted of 45 girls and boys aged 4-6 years old in Tabriz in 2018 that selected by purposeful sampling method and randomly assigned into two experimental and one control groups. Experimental groups received intervention in 12 sessions of 4 hours, while the control group did not receive the intervention. The dependent variables were measured using the Peabody Motor Development Test (1983) and the Social Skills Observation Matrix (Walker, Calvin & Ramsay, 1995). To analyze the data, covariance analysis was used.
ResultsThe results showed that the use of exploratory teaching method led to improvement of the gross (F= 22/34), fine (F= 47/70) and social development (F= 76/70) of pre-school girls and boys (P≤0.05).
ConclusionAccording to research findings, it can be concluded that the educational method and living environment play an important role in their development, and if the environment is richer and focuses on exploratory learning in the natural environment, this impact is greater and will improve childrenchr('39')s motor and social development.
Keywords: Exploratory teaching method, task teaching method, motor development, social development, children -
اهداف
هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین بدنی و تمرین چرخش ذهنی بر تعادل و افتادن در سالمندان است.
روش شناسیمطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و آزمون آنووا دو طرفه که بصورت تی-تست طراحی شده بود، انجام شده است. ابزار شامل: پرسشنامه چرخش ذهنی و آزمون دسترسی عملکردی است. شرکت کنندگان شامل: 36 بیمار (12 فرد در هر سه گروه تمرین بدنی ، چرخش ذهنی و گروه کنترل) به طور تصادفی در میان زنان سالمند یک مرکز سالمند در تبریز انتخاب شدند. برنامه تمرینی در دو گروه تمرینی بدنی و چرخش ذهنی به مدت هشت هفته، در سه جلسه در هفته و گروه کنترل بدون مداخله اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 21 استفاده شد.
یافته هاآزمون یک طرفه آنووا نشان داد که میانگین تعادل در میان زنان سالمند با گروه تمرین بدنی تفاوت معنی داری داشت. همبستگی بین چرخش ذهنی پس آزمون و تمرین بدنی قبل از آزمون در سطح 01/0 معنی دار بود. همچنین، بین گروه چرخش ذهنی پس آزمون و گروه چرخش ذهنی پیش آزمون در سطح 05/0 همبستگی معنی دار بود. و همبستگی بین چرخش ذهنی و تعادل در زنان سالمندان در سطح 01/0 معنی دار است، در پایان، رابطه بین چرخش ذهنی و افتادن در سالمندان در سطح 05/0 معنی دار بود.
نتیجه گیرینتایج این تحقیق حاکی از آن است که تمرینات بدنی و تمرین چرخش ذهنی تاثیر مثبتی بر تعادل زنان سالمند دارد و همچنین نشان داد که زنان سالمند گروه تمرینی بدنی نسبت به گروه های چرخش ذهنی بهبود بیشتری دارند. بنابراین، این تحقیق نشان می دهد ، توانایی های شناختی و حرکتی می توانند در این راه تسهیل کننده و موثر باشند.
کلید واژگان: چرخش ذهنی, تمرین بدنی, تعادل, افتادن, سالمندJournal of New Approaches in Exercise Physiology, Volume:1 Issue: 2, Summer and Autumn 2019, PP 169 -182PurposeThe aim of this study was to compare the effect of eight weeks physical and mental rotation training on the balance and falling of elderly women.
MethodThe present study is a quasi-experimental study with a pre-test, post-test and two-way ANOVA, which is also t-test designed. Tools included: mental rotation questionnaire and functional reach test. The participants included: 36 patients (12 subjects in three groups of physical training, mental rotation and control group) have been randomly selected among the elderly women of an elderly Centre in Tabriz. The training program was administered in two groups of physical training and mental rotation for eight weeks, at three sessions in a week and a group of control with no intervention. For data analysis, the SPSS software, version 21 was used.
ResultsOne-way ANOVA showed, the mean balance among the elderly women was significantly different from the physical training group. The relationship between post-test mental rotation and pre-test physical training was significant at the 0.01 level. Also, the relationship between the post-test mental rotation group and the pre-test mental rotation group was significant at the level of 0.05 and the relationship between mental rotation and balance among elderly women is significant at the 0.01 level, at the end the relationship between mental rotations and falling in the elderly was significant at 0.05 level.
ConclusionsThe results of this research indicates that the physical training and mental rotation training had a positive effect on the balance of the elderly women and it also showed that the elderly women of the physical training group had more improvement on balance than mental rotation groups. So, this research indicates that, cognitive abilities and movements could be facilitating and effective in this way.
Keywords: Mental rotation, Physical training, Balance, Falling, Elderly -
تاثیر تمرین مهارت های روان شناختی بر نیمرخ روانی و عملکرد بازیکنان نوجوان فوتبال در مرحله آماده سازیهدفهدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین مهارت های روان شناختی بر نیمرخ روانی و عملکردی بازیکنان نوجوان فوتبال در پیش از فصل مسابقات بود.روش تحقیقشانزده دانش آموز فوتبالیست به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه هشت نفری کنترل و تجربی به صورت همگن تقسیم شدند. گروه تجربی علاوه بر تمرینات جسمانی، در 12 جلسه 45 دقیقه ای (آموزش و تمرین حضوری) و 12 جلسه 15 دقیقه ای (فضای مجازی) به آرام سازی، هدف گزینی، تصویرسازی و خودگفتاری پرداختند. به منظور جمع آوری داده ها از ابزار اندازه گیری مهارت های ذهنی اوتاوا-3 و آزمون دریبل اسلالوم استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد گروه تجربی در خرده مقیاس های هماهنگی چشم و سر، واکنش به استرس و کنترل ترس نسبت به گروه کنترل پیشرفت داشته است.نتیجه گیریبه نظر می رسد تمرین مهارت های ذهنی در زمان آمادگی برای مسابقات در بازیکنان نوجوان فوتبال می تواند در برخی از موقعیت های تمرینی تکلیف محور و همچنین مقابله با استرس و کاهش ترس اثرگذار باشد.کلید واژگان: مهارت های روان شناختی, مهارت های ذهنی, هدف گزینی, تصویرسازی, فوتبالPurposeThe aim of this study was the investigation of the effect of psychological training on mental profile and performance of teenager soccer players in pre-competition season.Method16 students of soccer players were selected by purposive sampling and were assigned homogeneously in two groups of eight subjects control and experimental. In addition to the physical training, the experimental group accomplish relaxation, goal setting, imagery, and the self-talk, that was conducted over 12 sessions 45 min (in-person teaching and training) and 12 session 15 min (cyberspace). Data were collected by Ottawa mental skills assessment tool-3 and Slalom dribble test in pre and post-tests.ResultsResults showed that experimental group improved in eye and head coordination, stress reaction and fear control than control group.ConclusionIt seems that mental skills training in preparation period to competition could affect in some task oriented training conditions and also in coping with stress and reduce of fear among teenager soccer players.Keywords: Goal Setting, Imagery, Self-taking, Relaxation, Dribbling
-
تحقیق حاضر به منظور ساخت و روایی سنجی پرسشنامه جایگاه ورزش در پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر انجام شد. بدین منظور 200 دانشجو در سنین 18 الی 32 سال با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس ادبیات پژوهش و کتاب راهنمای ورزش برای پیشگیری از اعتیاد دفتر مبارزه با مواد مخدر و پیشگیری از جرم سازمان ملل متحد مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل عامل تاییدی، ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که عوامل اجتماعی، ورزشی، خانوادگی و فردی، به ترتیب در اولویت دانشجویان برای پیشگیری از اعتیاد بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی از قابلیت عاملی شدن گویه های پرسشنامه جایگاه ورزش در پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر در دو عامل اجتماعی-ورزشی و فردی- ورزشی حمایت کرد. نتایج مقادیر شاخص برازش تطبیقی (93/0)، شاخص برازش مقتصد هنجار شده (92/0)، شاخص برازش فزاینده (93/0)، شاخص برازش هنجار نشده (81/0) و ریشه میانگین مربعات خطای برآورده (07/0) نشان داد که در این مقیاس دو عامل و در عامل اول یعنی عوامل اجتماعی- ورزشی 12 گویه و در عامل دوم یعنی عوامل فردی- ورزشی 16 گویه بدست آمد. همسانی درونی و ثبات درونی پرسشنامه نیز مورد تایید قرار گرفت. همچنین نشان داده شد که پرسشنامه ورزش در پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر از دیدگاه دانشجویان از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است. پرسشنامه ساخته شده می تواند در زمینه بررسی نظرات گروه های مشابه درباره جایگاه ورزش در پیشگیری از اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: اعتیاد, ورزش, مواد مخدر, روایی, پایاییThe present study was done to construction and validation of sport status for drug abuse prevention questionnaire. To do this, 200 student aged 18-32 were assessed by research product questionnaire based on research literature and handbook of using sport for drug abuse prevention, United Nations office for drug control and crime prevention, published by United Nations organization. Data were analyzed by exploratory factor analysis, confirmatory factor analysis, Cronbach alpha and Pearson correlation coefficient. Results showed that social, sportive, family and individual factors were preferred as addiction prevention factors from student viewpoint, respectively. Also, exploratory factor analysis supported factorial capacity of questionnaire items of sport status in drug abuse prevention in two factors including Socio-Sportive and Individual-Sportive. The results of indexes including CFI (0.93), NNFI (0.92) IFI (0.93), PNFI (0.81) and RMSEA (0.07) showed that in this questionnaire two factors of social sportive 12 items and individual sportive 16 items suitably confirmed. Internal consistency and internal stability of questionnaire were confirmed. Also, Sport for drug abuse prevention questionnaire had acceptable validity and reliability from student viewpoint. Constructed questionnaire could be used in the field of investigation of same group’s point of view in about sport status in the prevention of addiction.Keywords: Addiction, Sport, Drugs, Validity, Reliability
-
Background
Mental skills are defined as a set of trainable mental abilities and methods that are held to underpin successful learning and performance.
ObjectivesThe aim of the present research was to study and compare the mental skills of adolescent elite and competitive volleyball and soccer players.
MethodsThe sample consisted of 100 players (54 elite soccer, 13 elite volleyball, 18 competitive soccer and 15 competitive volleyball) selected via a purposive sampling method. Data were collected using the Ottawa Mental Skills Assessment Tool-2 (OMSAT-2).
ResultsElite and competitive volleyball players had higher scores for stress reactions than elite soccer players. In addition, elite soccer players had more self-confidence than competitive soccer and volleyball players. Also, competitive volleyball players had higher levels of fear than elite soccer players. There were no other significant differences in mental skills between soccer and volleyball players.
ConclusionIt seems that adolescent volleyball players stand in more immediate need of learning strategies for coping with stress, fear and self-confidence management than soccer players. Results are discussed in terms of an athlete’s levels, the nature and characteristics of the sport and choking during performance.
Keywords: Soccer, Volleyball, Psychology, Self-Confidence, Fear, Coping with Stress -
مقدمهفعالیت بدنی ارتباط تنگاتنگی با مزایای متنوع جسمانی و روانی دارد که بر کیفیت و رضایت از زندگی تاثیر می گذارند. هدف این مطالعه تعیین روابط بین فعالیت بدنی و رضایت از زندگی در زنان به روش تحلیل مسیر بود.روش کاردر این مطالعه توصیفی-همبستگی، 200 نفر از زنان شرکت کننده در کلاس های ایروبیک و پیلاتس شهرستان تبریز و میانه، «پرسشنامه فعالیت بدنی بک» (Baecke Physical Activity Questionnaire)، «پرسشنامه خودکارآمدی ورزشی» (Sport Self-efficacy Questionnaire)، «مقیاس رضایت از زندگی» (Satisfaction with Life Scale) و نسخه «کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت» (World Health Organization Quality of Life Questionnaire- BREF (WHOQOL-BERF را تکمیل کردند. روایی و پایایی پرسشنامه ها در مطالعات قبلی مورد تایید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و آموس 20 انجام شد.یافته هارابطه معناداری بین فعالیت بدنی و خودکارآمدی، بین خودکارآمدی و سلامت روانی، بین خودکارآمدی و سلامت جسمانی، بین سلامت روانی و سلامت جسمانی، بین رضایت از زندگی و سلامت روانی و بین رضایت از زندگی و سلامت جسمانی زنان شرکت کننده در کلاس های ایروبیک و پیلاتس وجود دارد (53/0 ≥ r ≥ 14/0). همچنین مدل تحلیل مسیر به دست آمده از روابط بین فعالیت بدنی، خودکارآمدی، سلامت جسمانی، سلامت روانی و رضایت از زندگی به خوبی تبیین شد (087/0 = RMSEA، 95/0 = NFI، 97/0 = CFI و 98/0 = GFI).نتیجه گیریورزش های ایروبیک و پیلاتس اثرات مثبتی روی خودکارآمدی و در نتیجه بهبود وضعیت سلامت روانی و جسمانی داشتند که در نهایت منجر به افزایش رضایت از زندگی در زنان شد. ترغیب زنان به منظور شرکت بیشتر در فعالیت های مذکور برای رضایت از زندگی آنان پیشنهاد می شود.کلید واژگان: کیفیت زندگی, فعالیت حرکتی, خودکارآمدی, سلامت روانیIntroductionPhysical activity is associated with diverse physical and psychological benefits that influence the quality of life. The aim of this study is to determine the relationship between physical activity and life satisfaction of women using path analysis model.MethodsIn this descriptive -correlational study, 200 women who participate in aerobics and Pilates classes in Tabriz and Miyaneh completed the Baecke Physical Activity Questionnaire, Sport Self-efficacy Questionnaire, Satisfaction with Life Scale and World Health Organization Quality of Life Questionnaire- BREF. Data is analyzed using SPSS. 23 and Amos 20.ResultsResults show a significant relationship between physical activity and self-efficacy, self-efficacy and mental health, self-efficacy and physical health, mental health and physical health, life satisfaction and mental health; life satisfaction and physical health among women participating in aerobics and Pilates classes (0.14 ≤ r ≤ 0.53). Moreover, the path analysis model extracted from the relationships among physical activity, self-efficacy, physical; mental health and life satisfaction model was comprehensively explained (RMSEA = 0.087, NFI = 0.95, CFI = 0.97 and GFI = 0.98).ConclusionsThis study indicate that aerobics and Pilates classes had positive effect on self-efficacy and thereby improving mental and physical health status of women. This ultimately enhanced the life satisfaction among women. As such, to improve the life satisfaction, it is suggested to encourage women to participate more in physical activities specially aerobics and Pilates classes.Keywords: Quality of Life, Motor Activity, Self-Efficacy, Mental Health
-
BackgroundBody image is an important factor in womens lives..ObjectivesThe purpose of the current study was to explore the association among body image, perceived physical fitness and its subscales, physical activity, body mass index and age in women..
Patients andMethodsThis cross-sectional study was carried out on a sample of 82 women from University of Tabriz staff and masters. Participants were selected through convenience sampling. Individual characteristics, physical activity rate, body image and perceived physical fitness questionnaires were completed. Data were analyzed by Kolmogorov-Smirnov, Pearsons correlation coefficient and regression..ResultsThe results of the study indicated a significant linear association of body image with body mass index (r = 0.769, P = 0.0001), body composition (r = 0.587, P = 0.0001), and aerobic endurance (r = - 0.229, P = 0.038). In addition, there was no significant linear relationship between physical activity and other variables, except for flexibility (r = 0.258, P = 0.019) and age (r = 0.418, P = 0.0001). Regression analysis showed that physical self-perception, aerobic endurance, body composition, muscular strength, flexibility, and body mass index could predict 64% of the variance of body image..ConclusionsPhysical self-perception and its factors along with body mass index are important to build up body image. Some interpretations and limitations about physical activity motives and measurements were also cited..Keywords: Body Image, Self, Concept, Motor Activity, Body Mass Index, Women -
هدفکیفیت زندگی شامل بهزیستی عمومی افراد و جوامع را شامل می شود. هدف تحقیق حاضر مقایسه کیفیت زندگی بین دانشجویان دانشگاه افسری امام حسین (ع) و نرم دانشجویان ایران و بررسی اثر فعالیت بدنی با شدت متوسط و شدید بر کیفیت زندگی بود.مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع مقطعی، پس نگر و مقایسه ای بود. نمونه 227 نفری از دانشجویان دانشگاه افسری امام حسین (ع) ایران به طور تصادفی انتخاب شدند و از آنها خواسته شد تا پرسشنامه های کفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه جهانی فعالیت بدنی را تکمیل کنند.
نتایج تحقیق نشان داد که حیطه های جسمانی و محیطی به ترتیب بیشترین و کمترین نمره را در میان حیطه های مختلف دارند. بهرحال، نشان داده شد که دانشجویان دانشگاه امام حسین (ع) در عوامل روان شناختی (t = 7.75, p = 0.0001) و محیطی (t = 6.33, p = 0.0001) بهتر از نرم دانشجویان ایرانی هستند. علاوه براین، دانشجویانی که فعالیت بدنی شدید داشتند نسبت به دانشجویانی که فعالیت بدنی متوسط داشتند، سلامت جسمانی بالاتر (t = 2.94, p = 0.004)، بهزیستی روان شناختی بهتر (t = 2.17, p = 0.031) و در کل کیفیت زندگی بالاتری (t = 2.57, p = 0.011) داشتند.نتیجه گیریدانشجویان دانشگاه امام حسین (ع) ادراک بهتری از تصویر و ظاهر بدنی، احساسات مثبت، عزت نفس، حالات روحی بهتر، باورهای فردی و مذهبی بالاتر، تفکرات، یادگیری، حافظه و تمرکز بیشتر و احساسات منفی کمتری از خود نشان دادند. این یافته ها در مقایسه با یافته های نرم دانشجویان ایران به مقرری مالی دانشجویان دانشگاه امام حسین، بورسیه تحصیلی و برنامه های ویژه درسی آنها نسبت داده شد. علاوه براین، به نظر می رسد که فعالیت بدنی شدید در دانشجویان جوان منجر به افزایش کیفیت زندگی می شود.PurposeThe quality of life is the overall well-being of individuals and societies. This study aimed to compare the quality of life between students in Imam Hossein University and Iranian students norms and the effects of high and moderate physical activity on the quality of life.Materials And MethodsThis study was a cross-sectional, retroactive and comparative research. A sample of 227 scholar students of Imam Hossein University was randomly selected and asked to fill out WHOQOL-BREF and Global Physical Activity Questionnaire.ResultsThe results pointed out that physical and environmental dimensions show the highest and the lowest scores, respectively, among quality of life domains. Moreover, it was shown that psychological (t = 7.75, P = .0001) and environmental (t = 6.33, P = .0001) domains of Imam Hossein University students were better than Iranian students norms. In addition, students with high physical activity had higher scores of Physical health (t = 2.94, P = .004), psychological well-being (t = 2.17, P = .031), and total quality of life (t = 2.57, P = .011) in comparison with those with moderate levels of physical activity.ConclusionImam Hossein University students had a better perceived image of their body and appearance, more positive feelings, more self-esteem, more spiritual orientation, and religious and constructive personal beliefs. They also showed better learning potential, better memory, and better concentration powers while they had lower negative feelings. These findings were attributed to Imam Hossein University students monetary provisions, scholarships and the curriculum. Furthermore, it seems that high physical activity triggers better quality of life in young students, overall.Keywords: quality of life, motor activity, military personnel -
امروزه تمرینات پلایومتریک به عنوان شیوه ای موثر که در پی تقویت عملکردهای سرعتی و انفجاری ورزشکاران است، مورد توجه مربیان قرار گرفته است. لذا هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر شش هفته تمرینات پلایومتریک بر توان انفجاری اندام تحتانی تکواندوکاران و شمشیربازان می باشد. جامعه آماری این پژوهش نیمه تجربی، تکواندوکاران و شمشیربازان دختر شهر تبریز در سال 1392 هستند که از بین آنان 7 تکواندوکار و 7 شمشیرباز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه تجربی قرار گرفتند. نمونه هر دو گروه به مدت شش هفته (سه جلسه در هفته) به انجام تمرینات منتخب پلایومتریک پرداختند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف برای نرمال بودن داده ها و از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه هم بسته برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج آماری نشان داد که تمرینات پلایومتریک به طور معناداری باعث افزایش توان انفجاری اندام تحتانی آزمودنی ها می شود، اما اثر گروه (رشته ورزشی) معنادار نبوده است. بررسی تفاوت بین تکواندوکاران و شمشیربازان در تاثیر تمرینات پلایومتریک بر توان بی هوازی اندام تحتانی معنادار نیست. نتیجه گرفته می شود که تمرینات پلایومتریک به عنوان یک روش تمرینی کم هزینه، انجام پذیر و ثمربخش در کنار سایر روش های تمرینی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: تمرینات پلایومتریک, توان بی هوازی, اندام تحتانی, تکواندوکار, شمشیربازNowadays, coaches were concerned to the plyometric as an effective way to strengthen the functions in fast and explosive athletes The aim of the present study, compared the effects of six weeks of plyometric training on anaerobic power of the lower extremities is the taekwondo and fencing Players. The statistical population this quasi-experimental study are taekwondo and fencing girls in Tabriz in 2013 years, of which 7 taekwondo and 7 fencer were selected by available sampling and were divided into two experimental groups. Both group for six weeks (three days per week) did plyometric exercises. For the analyze data used from the Kolmogorov-Smirnov test for normality of data and the correlated two-way ANOVA test to examine the assumptions. The statistical results showed that plyometric training significantly increase the explosive power of lower extremity. There is no significant difference between taekwondo and fencing in effect of plyometric training on anaerobic power. It is concluded that plyometric exercises as a method of low-cost training, accomplished and fruitful along with other training methods can be used.Keywords: Plyometric training, anaerobic power, Lower limbs, Taekwondo, Fencer
-
BackgroundThe purpose of this study was investigating the validity and reliability of Persian version of perceived benefits/barriers of physical activity in Iranian elderly.Methods388 elderly subjects (up to 60 years) completed demographic characteristics questionnaire, Exercise Benefits/Barriers (EBBS) and Yale physical activity scale.ResultsPersian version of EBBS showed nine components, and 31 items predicted 60.26% of variance. Cronbach''s alpha for internal consistency in total and subscales was respectively 0.75, 0.91 and 0.71. As well positive and significant correlation between total benefits and its subscales and between total barriers and its subscales were found. Research results showed significant and positive correlation between physical activity and the benefits of physical activity (r=0.178, P<0.05) and significant and negative correlation between physical activity and the barriers of physical activity (r=0.249, P<0.05).ConclusionThe results showed acceptable reliability and validity of Persian version of perceived benefits/barriers of physical activity in Iranian elderly.Keywords: Physical activity, Exercise, benefits, barriers, aging
-
هدفهدف پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی آزمونهای برخاستن و حرکت کردن زماندار و دسترسی عملکردی برای ارزیابی خطر زمین خوردن در سالمندان بود.روش بررسیبدین منظور 200 آزمودنی سالمند با دامنه سنی 60 سال به بالا در دو گروه با و بدون سابقه زمین خوردن (هر کدام 100 آزمودنی) انتخاب شدند. همه آزمودنی ها آیتم های موجود در آزمون های مذکور را انجام داده و اطلاعات آن ها توسط محقق جمع آوری شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکراهه، ضریب آلفای کرونباخ و آزمون تی مستقل ارزیابی شدند.یافته هاآزمون برخاستن و حرکت کردن زماندار از اعتبار سازه (تفاوت گروهی، روایی بالینی و رشدی) قابل قبول، همسانی درونی قابل قبول (ضریب همبستگی آیتم های آن بین 76/ 0 و 89/ 0)، آلفای کرونباخ 81/ 0، ثبات زمانی 98/ 0 قابل قبولی برخوردار بود. آزمون دسترسی عملکردی نیز از اعتبار سازه (تفاوت گروهی، روایی بالینی و رشدی)، ثبات زمانی 97/ 0 قابل قبول برخوردار بود. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بین آزمون های برخاستن و حرکت کردن زماندار، دسترسی عملکردی و آزمون برگ همبستگی معنی داری وجود دارد.نتیجه گیرینتایج تحقیق بیانگر روایی و پایایی قابل قبول دو آزمون برخاستن و حرکت کردن زماندار و دسترسی عملکردی در سالمندان بود. لذا از این دو آزمون می توان به منظور شناسایی خطر زمین خوردن در سالمندان استفاده کرد.
کلید واژگان: سالمندی, تعادل, زمین خوردن, روایی, پایاییObjectiveThe purpose of this study was investigating the validity and reliability of Timed Up & Go and Functional Reach tests in evaluating fall risk in elderly.Materials and MethodsThis study was designed to include 200 subjects in each falling or no falling history group (100 subjects in each). Subjects were community-dwelling adults aged 60- 90 years of Tehran. All subjects performed TUG and FR. Data was analyzed by means of Pearson correlation, ANOVA, Cronbach’s alpha and t- test.ResultsTUG test had acceptable construct validity (Group difference, growth and clinical validity); Acceptable internal concurrence (Correlation coefficient of those items among 0.76 – 0.89); Cronbach’s alpha was 0.81; time stability was 0.98. Also, FR test had acceptable construct validity (Group difference, growth and clinical validity) and time stability was 0.97. Results showed that TUG, FR and Berg tests have the significant correlation coefficient.ConclusionResults of this study demonstrated TUG and FR tests have acceptable validity and reliability in elderly. Therefore, these two tests can be used to identify the possible fall risk in elderly.Keywords: Ageing, Balance, Falling, Validity, Reliability
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.