به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

seyed saeed mirzargar

  • مهدی سلطانی*، کامبیز رخشانی مهر، سید سعید میرزرگر، اشکان زرگر، پولین شهره، سپیده اسدی
    زمینه مطالعه
    بیماری های عفونی و مقاومت میکروبی از جمله معضلات پرورش ماهی می باشند که سالانه خسارات زیادی به این صنعت وارد می کنند. غیر از ضررهای اقتصادی ناشی از این عفونت ها، برخی از این عوامل زیونوز بوده و ممکن است به انسان منتقل شوند.
    هدف
    مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل باکتریایی شایع در مزارع پرورش قزل آلا و تعیین میزان مقاومت آنتی بیوتیکی آن ها به برخی آنتی بیوتیک های رایج مورد استفاده در این صنعت می باشد.روش‎کار: نمونه گیری ها در فصول بهار، تابستان و پاییز سال 1400 از طریق مراجعه و بازرسی مزارع و اخذ ماهیان با علایم بیماری در استان های مازندران، لرستان، چهارمحال و بختیاری و زنجان و کشت باکتریایی از اندام های کلیه قدامی یا طحال انجام و با آزمایش های فنوتایپینگ، بیوشیمیایی و مولکولار شناسایی شد. سپس مقاومت آنتی بیوتیکی به روش های انتشار از دیسک و تعیین حداقل دوز ممانعت کنندگی از رشد باکتری ها و با استفاده از آنتی بیوتیک های اریترومایسین، اکسی تتراسایکلین، فلورفنیکل، انروفلوکساسین و نیتروفورانتویین مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    تعداد 74 جدایه باکتریایی از نوع کوکسی گرم مثبت و یا کوکوباسیل گرم منفی جداسازی گردید، که در آزمایش های فنوتایپینگ، بیوشیمیایی و مولکولار (Polymerase chain reaction) تعداد 12 جدایه (2/16 درصد) لاکتوکوکوس گارویه (Lactococcus garvieae)، 9 جدایه (2/12 درصد) آیروموناس هیدروفیلا (Aeromonas hydrophila)، 17 جدایه (23 درصد) استرپتوکوکوس اینیایی (Streptococcus iniae)، 20 جدایه (27 درصد) استرپتوکوکوس آگالاکتیه (Streptococcus agalactiae) و 16 جدایه (7/21 درصد) یرسینیا راکری (Yersinia ruckeri) تشخیص داده شد و بیشترین موارد جداسازی مربوط به مازندران بود. بیشترین مقاومت آنتی بیوتیکی مربوط به اریترومایسین و اکسی تتراسایکلین با 8/87 درصد بود در حالی که کمترین میزان مقاومت آنتی بیوتیکی مربوط به انروفلوکساسین با 3/24 درصد به دست آمد. میزان مقاومت آنتی بیوتیکی برای فلورفنیکل و نیتروفورانتویین نیز به ترتیب 2/43 و 4/44 درصد به دست آمد. بیشترین مقاومت آنتی بیوتیکی به ترتیب در باکتری های لاکتوکوکوس گارویه، آیروموناس هیدروفیلا، استرپتوکوکوس اینیایی، استرپتوکوکوس آگالاکتیه و یرسینیا راکری مورد ارزیابی قرار گرفت.نتیجه گیری نهایی: مطالعه حاضر نشان داد گسترش بیماری های استرپتوکوکوزیس، لاکتوکوکوزیس، یرسینیوزیس و سپتی سمی آیروموناسی و درمان های مکرر علیه این بیماری ها، منجر به افزایش مقاومت آنتی بیوتیکی به ویژه علیه داروهای رایج، نظیر اریترومایسین و اکسی تتراسایکلین شده است.
    کلید واژگان: استرپتوکوکوزیس, آئرومونازیس, قزل آلا, لاکتوکوکوزیس, یرسینیوزیس
    Mahdi Soltani *, Kambiz Rakhshanimehr, Seyed Saeed Mirzargar, Ashkan Zargar, Poulin Shohreh, Sepideh Asadi
    BACKGROUND
    Infectious diseases and microbial antibiotic resistance are the major problems of fish farming industry annually causing remarkable losses. Apart from the economic losses caused by these infections, some of these agents are zoonotic and may be transmitted to humans.
    OBJECTIVES
    This study was aimed to identify the common causative agents of infections in rainbow trout farms and to determine their antibiotic resistance toward some common antibiotics.
    METHODS
    Sampling was performed during a nine-month period between March and December 2021 by visiting and inspecting rainbow trout farms and the affected fish with disease symptoms were obtained from the farmed fish in Mazandaran, Lorestan, Chaharmahal and Bakhtiari and Zanjan provinces. Bacterial culture was undertaken from anterior kidney or spleen organs and the isolated bacterial strains were identified by phenotyping, biochemical and molecular assays. Antibiotic resistance pattern was evaluated by disk diffusion method (DDM) and minimum inhibition concentration against erythromycin, oxytetracycline, florfenicol, enrofloxacin and nitrofurantoin.
    RESULTS
    Seventy-four bacterial isolates of Gram-positive cocci or Gram-negative coccobacilli were isolated. In phenotyping, biochemical and molecular (PCR) assays Lactococcus garvieae (12 isolates, 16.2 %), Aeromonas hydrophila (9 isolates, 12.2 %), Streptococcus iniae (17 isolates, 23 %), Streptococcus agalactiae (20 isolates, 27 %), and Yersinia ruckeri (16 isolates, 21.7 %) were identified. The majority of these isolates were obtained from the fish farms in Mazandaran province. Erythromycin and oxytetracycline with 87.8 % resistance were antibiotics with the highest resistance, while enrofloxacin with 24.3 % resistance revealed the lowest level of resistance. Antibiotic resistance rates for florfenicol and nitrofurantoin were also 43.2 % and 44.4 %, respectively. The highest antibiotic resistance was detected in the bacterial isolates of Lactococcus garvieae, Aeromonas hydrophila, Streptococcus iniae, Streptococcus agalactiae and Yersinia ruckeri, respectively.
    CONCLUSIONS
    This study shows that the spread of streptococcosis, lactococcosis, yersiniasis and Aeromonas septicemia and their frequent treatments has led to an increase in antibiotic resistance, especially against commonly used drugs such as erythromycin and oxytetracycline.
    Keywords: Aeromonasis, Lactococcosis, streptococcosis, Trout, Yersiniasis
  • زهرا علیجانپور، هومن رحمتی هولاسو*، حسینعلی ابراهیم زاده موسوی، سید سعید میرزرگر، عقیل شریف زاده، علیرضا نصیری
    ایکتیوفتریازیس که با نا م های لکه سفید و یا ایک نیز شناخته می شود، توسط انگل تک یاخته ای مژه دار به نام ایکتیوفتریوس مولتی فیلیییس ایجاد می شود که از شایع ترین و مهمترین بیماری انگلی است و تلفاتی جدی و در سطح وسیعی از ماهیان زینتی و صنعت پرورش ماهیان خوراکی ایجاد می کند. مالاشیت گرین، فرمالین، کلرامین-T و سایر ترکیبات شیمیایی را می توان علیه این بیماری استفاده کرد اما هر کدام از این ترکیبات به نحوی موجب آسیب به انسان و محیط زیست می شوند. لذا یافتن ترکیبات طبیعی جایگزین به منظور درمان این بیماری لازم به نظر می رسد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر ضدانگلی عصاره الکلی گیاه مامیران کبیر در غلظت های (4/6- 1/0گرم در لیتر) و زمان مواجهه 1تا 3 ساعت در شرایط برون تنی (In vitro) روی انگل ایکتیوفتیریوس مولتی فیلییس است. داده های حاصل از لحاظ آماری با یافته های بدست آمده از نمونه کنترل مثبت (15میلی گرم/لیتر فرمالین) و تیمار شاهد مقایسه شدند. نتایج بررسی نشان داد که، نرخ مرگ و میر ترونت های انگلی رابطه مستقیم و معنی داری با افزایش غلظت عصاره و زمان مواجهه دارد (05/0>p)، و مرگ و میر ترونت های انگل ایک با افزایش میزان غلظت عصاره الکلی از 1/0 تا 4/6 گرم بر لیتر به طور معنی داری افزایش یافت. دوز 4/6 گرم بر لیتر با قدرت کشندگی 100 درصد در مدت زمان 3 ساعت بهترین عملکرد را داشته و مناسب ترین دوز است و با فرمالین (گروه کنترل مثبت)، اختلاف معنی داری نداشته است(05/0<p).  هرچند امکان استفاده این دوز برای درمان ماهیان زنده نیاز به بررسی بالینی دارد.
    کلید واژگان: ایکتیوفتریوس مولتی فیلیئیس, عصاره الکلی, مامیران کبیر, ضد انگلی, نرخ کشندگی
    Zahra Alijanpour, Hooman Rahmati-Holasoo *, Hosseinali Ebrahimzadeh Mousavi, Seyed Saeed Mirzargar, Aghil Sharifzadeh, Alireza Nasiri
    Ichthyophthiriasis, which is also known as white spot or Ich, is caused by a parasitic ciliate called Ichthyophthirius multifiliis and it is one of the most important and common parasitic diseases. It may cause high mortality in large scale in ornamental and edible fresh water fish. To control this disease Malachite green, formalin, chloramine-T and other chemical compounds can be used, but each of these compounds may cause serious harm to human population and the environment. Therefore, introducing natural alternative compounds to use against this disease seems necessary. The aim of this study was to evaluate the alcoholic extract of Chelidonium majus L. in concentrations (0/1-6/4 gr/l) and exposure time of 1 to 3 hours on Ichthyophthirius multifiliis in vitro. The obtained data were statistically compared with the results obtained from the positive control sample (15 ppm formalin) and the control treatment. The results implicated that the mortality rate of parasitic teronts has a direct and significant relationship with increasing the concentration of the extract and the time of exposure and the mortality of the parasites increased significantly (p<0.05) with increasing the concentration of alcoholic extract from 0/1 to 6/4 gr/l. dosage 6/4 with 100% lethality had the best performance and is the most appropriate dose. There is no significant difference (p>0.05) between obtained data in comparison with formalin (control positive group), although the possibility of using this dose to treat live fish requires clinical examination.
    Keywords: Ichthyophthirius multifiliis, alcoholic extract, Chelidonium majus L, Antiparasitic effects, Lethality rate
  • سید سعید میرزرگر*، علی طاهری میرقائد، سید مرتضی حسینی، ملیکا قلیچ پور، مهسا شهبازی، مرتضی یوسفی

    تاکنون اسانس های گیاهی متفاوتی در حمل ونقل ماهی ها استفاده شده است که نتایج متناقضی از نظر آرام بخشی و کاهش استرس حمل داشته اند. در مطالعه حاضر از تیمول که یک ترکیب فنولی دارای اثرات آرام بخشی می باشد، در حمل کپورهای معمولی استفاده شده است. به این منظور غلظت های صفر (گروه شاهد)، 2/5، 5 و 10 میلی گرم در لیتر تیمول به کیسه های پلاستیکی حمل ماهی اضافه و ماهی ها به مدت 3 ساعت حمل شدند. سپس بلافاصله از هر پلاستیک دو قطعه ماهی به طور تصادفی صید و نمونه خون آن ها از ورید دمی گرفته شد. تعداد گلبول های قرمز و سفید، میزان هموگلوبین (Hb)، MCV، MCH، MCHC، درصد هماتوکریت (HTC)، نوتروفیل، مونوسیت و ایوزینوفیل اندازه گیری شد. همچنین میزان فعالیت کمپلمان، لیزوزیم و ایمنوگلوبولین کل مشخص گردید. نتایج نشان داد تعداد گلبول های قرمز، MCV، MCH، MCHC، درصد مونوسیت و ایوزینوفیل خون پس از حمل ونقل تفاوت معنی داری در گروه های حاوی و فاقد تیمول نداشتند. کم ترین مقدار هموگلوبین و هماتوکریت خون در تیمار تیمول 5 میلی گرم بود. تعداد گلبول سفید و درصد نوتروفیل ها و لنفوسیت ها، اینوگلوبولین، لیزوزیم و کمپلمان پلاسما در گروه 5 میلی گرم تیمول تفاوتی با گروه شاهد نداشت. اما تعداد گلبول سفید، نوتروفیل، لیزوزیم و کمپلمان در گروه 10 میلی گرم تیمول به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود. همچنین درصد لنفوسیت ها در این گروه کمتر از گروه شاهد بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت افزودن 5 میلی گرم و 10 میلی گرم تیمول در هر لیتر آب حمل ونقل ماهی کپور معمولی به ترتیب باعث کاهش و افزایش استرس حمل ونقل می شود.

    کلید واژگان: کپورمعمولی, حمل و نقل, استرس, تیمول
    Seyed Saeed Mirzargar *, Ali Taheri Mirghaed, Seyyed Morteza Hoseini, Melika Ghelichpour, Mahsa Shahnazi, Morteza Yousefi

    Various herbal essences have been used in transportation of fish with conflicting results based on their sedative and anti-stress potency. Thymol, a phenolic compound with sedative effects, was used during transportation of common carp (Cyprinus carpio) juveniles in this study. Fish were divided to four groups and 0, 2.5, 5 and 10 mg/l Thymol was added to transportation plastic bags of each group, respectively. The plastic bags were transported for 3 hours. Then, 2 fish were chosen randomly from each bag and blood samples were taken from the caudal vein. WBC and RBC, MCV, MCH, MCHC were measured and percentages of HCT, Neutrophil, Monocyte and Eosinophil were determined. Furthermore, activity of complement, lysozyme and total immunoglobulin were assessed. The results showed that there was no significant difference among the groups contained Thymol and the control group regarding RBC, MCV, MCH, MCHC, Monocytes and Eosinophils after transportation. The lowest Hb and HTC were observed in 5 mg/l thymol group. WBCs, Neutrophils, Lymphocytes, immunoglobulins, lysozymes and complement showed no significant difference in 5 mg/l group, compared to the control group. However, WBCs, Neutrophils, Lysozymes and complement were higher in the 10 mg/l thymol group than the control. Besides, Lymphocytes were lower in 10 mg/l thymol group than the control. It is concluded that adding 5 and 10 mg/l Thymol to the water can, respectively, reduce and increase the transportation stress in common carp.

    Keywords: Common carp, Transportation, Stress, thymol
  • هومن رحمتی هولاسو*، مهساسادات جوادی موسوی، حسینعلی ابراهیم زاده موسوی، سید سعید میرزرگر، علی طاهری میرقائد
    زمینه مطالعه

    گیاهان دارویی پیشینه طولانی در درمان بیماری ها دارند و معمولا عاری از عوارض جانبی هستند. حذف و از بین بردن سریع ترونت ها و تومونت ها می تواند مانع از بیماریزایی انگل ایکتیوفتیریوس مولتی فیلیس در ماهیان گردد.

    هدف

    هدف از این مطالعه بررسی اثر کشندگی و مهارکنندگی عصاره اتانولی آویشن شیرازی روی هر دو مرحله زندگی آزاد و انگلی ایک بود.

    روش‎ کار:

    سه شکل محلول از عصاره آویشن شیرازی (80 میلی لیتر در لیتر) آماده شد که شامل محلول تازه تهیه شده، محلول نگهداری شده در دمای اتاق به مدت یک ماه و محلول نگهداری شده در یخچال به مدت یک ماه بودند. سپس برای هریک از اشکال محلول ها، رقت های مختلف تهیه گردید و تومونت ها و ترونت ها در معرض رقت های مختلف عصاره قرار گرفتند.

    نتایج

    غلظت 20 میلی لیتر عصاره آویشن شیرازی بر لیتر در بازه ی زمانی 04/6 تا 37/6 دقیقه و غلظت 10 میلی لیتر عصاره بر لیتر در مدت زمان 2/31 تا 4/32 دقیقه می تواند تمامی ترونت های ایک را نابود کند اما با همین غلظت تنها 11/6-46/3 درصد تومونت ها پس از 4 ساعت در معرض گذاری از بین رفتند.

    نتیجه گیری نهایی:

    تومونت ها نسبت به ترونت ها مقاومت بیشتری در برابر ویژگی انگل کشی عصاره آویشن شیرازی داشتند. استفاده از این عصاره به طور معنی داری سبب کاهش تولید و تکثیر تومونت ها و کاهش شدت و شیوع عفونت زایی ایک شد. عصاره آویشن شیرازی قادر بود مانع از هجوم انگل ایک به ماهیان سالم شده و به طور موثری موجب درمان ماهیان مبتلا گردد.

    کلید واژگان: آویشن شیرازی, بیماری, عفونت زایی, کشندگی, مهارکنندگی
    Hooman Rahmati-Holasoo *, Mahsa Sadat Javadi Moosavi, Hosseinali Ebrahimzadeh Mousavi, Seyed Saeed Mirzargar, Ali Taheri Mirghaed
    BACKGROUND

    Medicinal plants have a long history in the treatment of parasitic diseases and are usually free of side effects. Removing and killing tomonts and theronts of this parasite can prevent the parasite pathogenicity in fish.

    OBJECTIVES

    The present study aimed to investigate the inhibitory effect of ethanolic extract of Zataria multiflora on both free and parasitic life stages.

    METHODS

    Three soluble forms of Zataria multiflora extract (80 ml/L) were prepared, which contained freshly prepared solution, stored solution at room temperature for one month and stored solution at refrigerator for one month. Afterwards, different dilutions were prepared for each of the solutions and the tomonts and Theronts were treated with different dilutions of the extract.

    RESULTS

    Zataria multiflora extract can kill all theronts at concentrations of 20 ml/L during 6.04 to 6.37 min and concentration of 10 ml/L during 31/2 to 32.4 min, respectively. However, at these concentrations, only 3.46-6.11 % of tomonts were killed herein after 4 hours.

    CONCLUSIONS

    Tomonts were found to be more resistant to the parasiticides than theronts. The use of Zataria multiflora extract significantly reduced tomont reproduction and decreased Ich infectivity prevalence and intensity. Zataria multiflora extract prevented Ich infestation in naive fish and effectively treated infected fish.

    Keywords: Zataria multiflora, Disease, Infectivity, killing, Inhibitory
  • محمد مازندرانی، علی طاهری میرقائد*، اشکان زرگر، فاطمه خدادادی آرپناهی، اسماعیل پیرعلی خیرآبادی، سید سعید میرزرگر
    زمینه مطالعه

    یرسینیوزیس یکی از بیماری های باکتریایی شایع در ماهیان است که همه ساله تلفات و خسارات اقتصادی فراوانی به مزارع پرورشی وارد می سازد.

    هدف

    در بررسی حاضر وضعیت تغییرات شاخص های خون شناسی و آسیب های بافتی روده در ماهیان کلمه خزری (Rutilus caspicus) در مواجهه با باکتری یرسینیا راکری (Yersinia ruckeri) مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش ‎کار: 

    تعداد 60 عدد ماهی کلمه خزری مولد با میانگین وزنی 1/2±4/63 (گرم) به سه گروه (هر گروه با دو تکرار) شامل یک گروه تیمار، یک گروه شاهد مثبت و یک گروه شاهد منفی تقسیم شدند. ماهیان گروه تیمار به صورت تزریق داخل صفاقی با 107×8 /3 باکتری یرسینیا راکری مورد مواجهه قرار گرفتند. به ماهیان گروه شاهد مثبت سرم فیزیولوژی به صورت داخل صفاقی تزریق شد. هیچ تزریقی در ماهیان گروه شاهد منفی صورت نگرفت.

    نتایج

    علایم بیماری در روز چهارم پس از مواجهه آغاز شد و 5 روز پس از مواجهه 20 درصد ماهیان گروه تیمار تلف شدند. تلفات در روز 9 پس از مواجهه به 53 درصد رسید. در بررسی های خون شناسی ماهیانی که با یرسینیا راکری مواجه شدند تعداد گلبول های سفید (WBC) به طور معنی داری در مقایسه با گروه شاهد بالاتر محاسبه گردید. همچنین ماهیان گروه تیمار 10 روز پس از مواجهه دچار کم خونی ماکروسیتیک هایپو کرومیک شدند. در بررسی‎های بافت شناسی روده، نکروز و جداشدگی اپیتلوم پوششی روده و نفوذ سلول های آماسی از علایم شایع در ماهیان گروه تیمار بود.

    نتیجه‎ گیری نهایی:

     بر اساس نتایج بررسی حاضر، یرسینیا راکری قادر به ایجاد بیماری حاد در ماهیان کلمه خزری است. لذا پیشگیری و کنترل این بیماری در مناطق آلوده بسیار ضروری است.

    کلید واژگان: کلمه خزری, یرسینیوزیس, کم خونی, بافت شناسی, خون شناسی
    Mohammad Mazandarani, Ali Taheri Mirghaed *, Ashkan Zargar, Fatemeh Khodadadi Arpanahi, Esmail Pirali Kheirabadi, Seyed Saeed Mirzargar
    BACKGROUND

    Yersiniosis is known as one of the most prevalent bacterial diseases in fish, which causes high mortality and economic losses in cultured fish farms every year.

    OBJECTIVES

    The present study was conducted to investigate the changes in hematological indices and gut histopathology in Caspian roach (Rutilus caspicus) exposed to Yersinia ruckeri.

    METHODS

    60 Caspian roach broodstock with an average weight of 63.4 ± 2.1 g were divided into three groups (with two replicates for each group), including one treatment, one positive control, and one negative control groups. The treatment group was intraperitoneally injected with Yersinia ruckeri bacterium at a dosage of 3.8 × 107 cell/fish. The positive group just received normal saline (0.9 % NaCl) via intraperitoneal injection. No injection was performed in the negative control group.

    RESULTS

    Symptoms appeared on the fourth day after exposure and 20 % of the fish in the treatment group died 5 days after the challenge. Cumulative mortality reached 53 % on day 9 after the challenge.  According to hematological analysis, the challenge with Yersinia ruckeri led to a significant increase in white blood cell counts (WBC) compared to the control groups. Moreover, 10 days following exposure, the treatment group experienced hypochromic macrocytic anemia. Gut histopathology was characterized with necrosis and detachment of intestinal epithelial cell and inflammatory cells infiltration in the treatment group.

    CONCLUSIONS

    Based on the obtained results herein, Yersinia rackeri can cause acute disease in Caspian roach; therefore, preventing and controlling this disease is essential for these fish in infected regions.

    Keywords: Caspian Roach, Yersiniosis, anemia, Histology, Hematology
  • سید جلیل علوی نیا، سید سعید میرزرگر*، هومن رحمتی هولاسو، حسین علی ابراهیم زاده موسوی
    زمینه مطالعه
    ایکتیوفتیریوزیس یکی از مهمترین بیماری های انگلی با زیا نهای اقتصادی قابل توجه به صنعت آبزی پروری است که توسط انگل بیماری زای آب شیرین "ایکتیو فتیریوس مولتی فیلیس") Ichthyophthiirius multifiliis (ایجاد می شود. اگرچه مالاشیت گرین، سولفات مس، فرمالین و کلرآمین- T به منظور تیمار ایکتیوفتیریوزیس استفاده شده اند، اخیرا هیچ گونه ترکیب شیمیایی ایمن و موثری جهت کنترل این بیماری انگلی وجود ندارد. بنابراین، بکارگیری از اجزای طبیعی، ایمن و قوی برای جلوگیری از ایکتیوفتیریوزیس بسیار حائز اهمیت میباشد.
    هدف
    منظور از پژوهش حاضر، تعیین تعداد اثربخشی کوتاه مدت اسید تانیک بر میزان ترونت های انگلی ایکتیو فتیریوس مولتی فیلیس میباشد.
    روش کار
    سمیت حاد اسید تانیک در برابر ترونتهای ایکتیو فتیریوس مولتی فیلیس در غلظتها) 0-7 mg/l (و زما نهای مواجهه) 3 h 1- (مختلف تحت شرایط آزمایشگاهی) in vitro (ارزیابی شد. داده های حاصل از لحاظ آماری با یافته های بدست آمده از تیمار شاهد و نمونه کنترل مثبت) 15 mg/l فرمالین(مقایسه شدند.
    نتایج
    یک رابطه معن یدار و مستقیم بین غلظت اسید تانیک و زمان مواجهه به منظور افزایش نرخ کشندگی ترون تهای ایکتیو فتیریوس مولتی فیلیس وجود داشت. میزان کشندگی با افزایش غلظت و زمان مواجهه اسید تانیک به طور معنی داری تشدید شد) 05 / P>0 (. ترکیب فنولی مورد استفاده مشابه با 15 mg/l فرمالین منجر به کاهش معن یداری در شمار این ترونت ها)بیش از 80 درصد(طی 1 h شد.
    نتیجه گیری نهایی
     استفاده از یک ترکیب فنلی استاندارد مانند اسید تانیک در غلظت های بالاتر و زمان مواجهه طولانی تر می تواند به طور بالقو های تعداد ترونت های ایکتیو فتیریوس مولتی فیلیس کاهش داده و ایکتیوفتیریوزیس را کنترل نماید
    کلید واژگان: ترکیبات فنولی, نرخ کشندگی, کارایی ضد انگلی, بیماری دانه های سفید, ایک
    Seyed Jalil Alavinia, Seyed Saeed Mirzargar *, Homan Rahmati, Holasoo, Hosseinali Mousavi
    BACKGROUND
    Ichthyophthiriasis induced by a freshwater teleost pathogen “Ichthyophthirius multifiliis” is one of the most important parasitic diseases with substantial economic losses to the aquaculture industry. Although malachite green, copper sulphate, formalin, and chloramine-T have been used to treat ichthyophthiriasis, there are  no chemicals that can be used safely and effectively to control this parasitic disease. As a result, application of natural, safe and strong components to prevent ichthyophthiriasis is of great importance.
    Objective
    The aim of the present research is to determine the short-term effectiveness of tannic acid (TA) on the parasite theronts of I. multifiliis.
    Methods
    In this study, TA as a main phenolic acid at different concentrations (0.0-7.0 mg/L) was applied to determine its acute toxicity against I. multifiliis theronts in various exposure times (1-3 h). The results were also statistically compared to the findings obtained from the control treatment and the positive control sample (15mg/L  formalin).
    Results
    There was a significant and direct correlation between TA concentration and exposure time in order to enhance the mortality rate of I. multifiliis theronts. An increase in levels of TA and exposure time in the studied ranges can significantly intensify the mortality number (P<0.05). The used natural phenolic constituent similar to 15 mg/L formalin led to a significant reduction in number of these theronts (> 80%) at 60 min.
    Conclusions
    Use of a standard phenolic agent such as TA at higher concentration and longer exposure time can potentially decrease the number of I. multifiliis theronts and control ichthyophthiriasis.
    Keywords: Phenolic compounds, Anti, Mortality rate, Antiparasitic efficacy, Acute toxicity, White spot disease
  • علی طاهری میرقائد*، مهدی سلطانی، شفیق شفیعی، سید سعید میرزرگر، سارا شکر پور
    بیماری یرسینیوزیس با عامل یرسینیا راکری یکی از بیماری های مهم باکتریایی صنعت آبزی پروری بویژه آزاد ماهیان بوده و در بین آزاد ماهیان گونه قزل آلا از حساس ترین گونه ها محسوب می شود.
    این مطالعه به منظور ارزیابی تجربی بیماریزایی یرسینیا راکری در قزل آلای رنگین کمان انجام شد.
    گروه های 10 تایی ماهیان در دو تکرار با وزن 100-120گرمی مورد تزریق میزان ml 1/0 از غلظت Cells/ml 108 از سویه های باکتریایی به روش داخل صفاقی قرار گرفته و به مدت 20 روز نگهداری شدند. پس از ثبت تلفات روزانه و علائم بالینی، حاد ترین سویه انتخاب و به منظور تعیین LD50 تیمارهای روش تزریقی و حمام شامل رقت های متوالی 310تا 1010 از سوسپانسیون باکتریایی مذکور طراحی گردید. همزمان با ثبت تلفات نسبت به تهیه بافت اقدام و ضایعات میکروسکوپیک مطالعه شد.
    نتایج حاصله ازعلائم بالینی و رفتاری شامل بی اشتهایی و بیحالی، شنای چرخشی و نزدیک به سطح، تیرگی پوست، اگزوفتالمی، پرخونی و خونریزی های سرسوزنی در نقاط مختلف بدن، پرولاپس مخرج، بزرگ شدن کبد و طحال بود. در مطالعات آسیب شناسی پرخونی عروق و سینوزوئیدهای کبدی، نکروز و واکوئله شدن هپاتوسیت ها، افزایش مراکز ملانوماکروفاژ کلیه، اتساع فضای بومن در گلومرول ها، دژنراسیون و نکروز انعقادی لوله های ادراری، نکروز شدید و کنده شدن پرزهای روده، هایپرپلازی سلول های اپیتلیوم لاملاهای ثانویه و چماقی شدن آن ها ، نکروز سلولی طحال، هیپرپلازی سلول های جامی و افزایش ضخامت لایه اپیدرم زبان از جمله علایم قابل مشاهده بودند. میزان LD50 در روش تزریق داخل صفاقی پس از 48 ساعت در غلظت 106× 1. 2 سلول به ازای هر ماهی بدست آمد. در روش حمام نیز میزان LD50 پس از 96 ساعت در غلظت Cells/mL 108× 5 محاسبه شد.
    کلید واژگان: یرسینیوزیس, آسیب شناسی تجربی, قزل آلای رنگین کمان
    Ali Taheri Mirghaed *, Mehdi Soltani, Shafigh Shafiei, Seyed Saeed Mirzargar, Sara Shokrpur
    Background
    Yersiniosis or enteric redmouth disease (ERM), caused by Yersinia ruckeri, is a serious bacterial disease in the farmed salmonids that causes economic problems in this industry.
    Objectives
    This study was aimed to assess the experimental pathogenicity of Yersinia ruckeri in Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss).
    Methods
    Two hundred Rainbow trout weighting 100-120 g, challenged with different strain of Yersinia ruckeri were obtained from affected trout farms using intra peritoneal injection route at a concentration of 108 cells/ml (0.1 mL per fish) to evaluate the virulence of these isolates. Each treatment group included 10 fish in two replicates and control fish received 0.1 mL sterile normal saline (0.9% NaCl). Following the intra peritoneal challenge, macroscopic and microscopic findings were determined. The most virulent strain was then used to determine the lethal concentration (LD50) using both intra peritoneal and bath method at dilutions of 103-1010 cells/mL.
    Results
    Macroscopically, anorexia, lethargy, circular swimming near the surface, blackening of skin, exophthalmia, hyperemia and hemorrhage in different parts of body, anal prolapse, enlarged liver and spleen were observed. Microscopically, hyperemia of hepatic sinusoids and vessels, necrosis and vacuolization of hepatocytes, increase in the abundance of macrophage centers in kidney, dilatation of Bowman’s space, degeneration and necrosis of kidney tubules, severe necrosis and detachment of intestinal villi, hyperplasia and clubbing of epithelial cells of secondary lamellae, spleen cell necrosis, goblet cell hyperplasia and thickening of epidermis layer in the tongue mucosa were observed. The LD50 of intra peritoneal injection was calculated 1.2×106cells per fish 48 h post challenge. In bath route, LD50 was obtained 5×108 Cells/ml after 96 h.
    Conclusions
    The results obtained from this study show virulence diversity of native strains.
    Keywords: Oncorhynchus mykiss, Yersinia ruckeri, pathogenicity
  • مهیار یساری، سید سعید میرزرگر، سید مرتضی حسینی، علی طاهری میرقائد *
    میرسن ماده ای است که در ترکیب گیاهان مختلف وجود داشته و اثرات مثبتی بر سلامت دارد. خاصیت بیهوش کنندگی میرسن در ماهی ها تایید شده است ولی اثر آن بر شاخص های خون شناسی بررسی نشده است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر بیهوشی با میرسن بر شاخص های خون شناسی ماهی قزل آلای رنگین کمان در مقایسه با یوجینول است. در این مطالعه 240 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان 300 گرمی مورد استفاده قرار گرفت. ماهی ها به مدت 60، 180، 300 و 600 ثانیه با میرسن و یوجینول بیهوش شدند. برای بیهوشی در این زمان ها، غلظت های 81، 30، 19 و 10 میلی گرم در لیتر یوجینول و 531، 251، 177 و 111 میلی گرم در لیتر استفاده شد. پس از بیهوشی از ماهی ها خون گیری به عمل آمد. شاخص های خون شناسی شامل تعداد گلبول های خون، شمارش افتراقی گلبول های سفید، هموگلوبین، هماتوکریت، MCV، MCH و MCHC محاسبه و بین تیمارها مقایسه شد. نتایج نشان داد که در هر دو تیمار یوجینول و میرسن، افزایش زمان بیهوشی باعث افزایش معنی دار در میزان هموگلوبین و تعداد گلبول های قرمز گردید. کمترین مقدار مربوط به زمان 60 ثانیه بود. در تیمار میرسن با افزایش زمان بیهوشی، تعداد گلبول های سفید کاهش یافت و اختلاف معنی داری بین زمان 60 و 600 ثانیه وجود داشت. ولی اختلاف معنی داری در درصد لنفوسیت ها، نوتروفیل ها، مونوسیت ها و ائوزینوفیل ها و MCV، MCH و MCHC وجود نداشت. در نهایت نتیجه گیری می شود که افزایش زمان بیهوشی با یوجینول و میرسن باعث افزایش تعداد گلبول قرمز و هموگلوبین می شود که می تواند نشانه بروز استرس باشد. همچنین، به نظر می رسد که بیهوشی با میرسن و یوجینول در زمان 600-60 ثانیه آثار منفی خاصی در ماهی نداشته باشد.
    کلید واژگان: ماهی, بیهوشی, خون شناسی, میرسن, یوجینول
    Mahyar Yasari, Seyed Saeed Mirzargar, Seyyed Morteza Hoseini, Ali Taheri Mirghaed *
    Myrcene is a compound found in many plants with beneficial health effects. Anesthetic efficacy of myrcene has been demonstrated in fish; however, there is no information about its effects on hematological effects. The aim of the present study was to investigate the effects of anesthesia with myrcene on hematological parameters of rainbow trout in comparison to eugenol. In this study, 240 rainbow trout (300 g) were used. The fish were anesthetized within 60, 180, 300 and 600 s with either myrcene or eugenol. To reach these time on anesthesia, 81, 30, 19 and 10 mg/L eugenol, or 531, 251, 177 and 111 mg/L myrcene were used. Blood samples were taken from the fish after anesthesia. Hematological parameters including blood cells’ number, leukocyte differential count, hemoglobin, hematocrit, MCV, MCH and MCHC were determined and compared among the treatments. Increase in anesthesia time of either eugenol or myrcene led to significant increase in hemoglobin and RBC, and the lowest value was related to 60 s. Among the myrcene treatments, increase in induction time results in a significant decrease in WBC and there was a significant difference between 60 and 600 s. Nevertheless, there was no significant difference in leukocyte differential count, MCV, MCH and MCHC among the treatments. Overall, it is concluded that increase in the time of anesthesia with eugenol and myrcene leads to increase in RBC and hemoglobin, which might be an indication of stress. In addition, it seems that anesthesia with myrcene and eugenol within 60-600 s has no certain side effects on the fish.
    Keywords: Fish, anesthesia, Hematology, Myrcene, Eugenol
  • Farzad Ghiasi, * Seyed Saeed Mirzargar, Javad Ashrafihellan
    Background
    Histological studies in organs like hepatopancreas and gill of the freshwater fish, Cyprinus carpio, were made to assess tissue damage due to sub-lethal concentration of cadmium after a long exposure period.
    Methods
    This study was conducted in University of Tehran, in 2013. The fish were divided into two groups in 1000 litre fiberglass tanks supplied with dechlorinated water [hardness 302.6 mg CaCo3/l, pH 7, O2 7.8 mg/L and temperature 15 ± 2 ºC] and continuous aeration. Group 1 was without any cadmium considered as control group. Group 2 was exposed to 30 ppb CdCl2 (Merck) containing 7.8 ppb cadmium. The tissue samples from: hepatopancreas, gill were collected 30 days post exposure and processed by histological procedures.
    Results
    The main lesions in cadmium exposed groups were: (a) pancreatitis necrosis in endocrine part of pancreas (b) cholangitis and necrosis in liver parenchyma (c) hypertrophy, fusion and telangiectasia in secondary lamellae
    Conclusion
    Cadmium chloride at low concentration can induce pathological alterations in hepatopancreas and gill of common carp.
    Keywords: Cadmium, Common Carp, Gill, Hepatopancreas, Histological Effects
  • مهدی سلطانی، سید سعید میرزرگر، غلامرضا بادزهره، مهرداد فرهنگی، علیرضا ولی پور
    هدف از این تحقیق بررسی تاثیر سینبیوسیس پربیوتیک فروکتوالیگوساکارید و باکتری های پروبیوتیک پدیوکوکوس اسیدی لاکتیسی و لاکتوکوکوس لاکتیسبر شاخص‏های رشد، فاکتورهای خونی و میکروبیوتای روده بچه ماهی سفید دریای خزر است. براساس کشت باکتری ها در شرایط آزمایشگاهی و تولید اسیدهای چرب کوتاه زنجیر سه تیمار با غلظت یکسان 5/0 درصد فروکتوالیگوساکارید به اضافه لاکتوکوس‏لاکتیس و پدیوکوکوس‏اسیدی‏لاکتیکی به ترتیب با غلظت 1010 و 107 (تیمار اول) ، 1010 و1010 (تیمار دوم) و 107 و 1010 (تیمار سوم) کلنی برگرم غذا انتخاب شد. ماهیان سفید با میانگین وزن (02/0± 75/0)گرم انتخاب و پس از دو هفته سازگاری با تراکم 400 قطعه در تانک‏های فایبرگلاس با حجم آبگیری 1000 لیتر رهاسازی و 60 روز پرورش یافتند. نتایج بررسی نشان داد شاخص وزن نهایی، ضریب تبدیل غذایی و ضریب رشد ویژه در تیمارهای مورد بررسی در مقایسه با تیمار شاهد به صورت معنا‏داری بهتر می‏باشد (05/0>p). در ضمن در تیمار 1 وزن نهایی برابر 67/1 گرم، ضریب تبدیل غذایی به میزان 2 و ضریب رشد ویژه با مقدار 34/1 به صورت معنا داری بهتر از سایر تیمارها بود. از نظر شاخص‏های خونی بین تیمارها اختلاف معنا‏داری مشاهده نشد، اما میزان ایمونوگلوبولین در تیمار 1 با مقدار mg/ml 33/22 به صورت معنا‏داری بیشتر از سایر تیمارها است (05/0>p). تعداد باکتری های اسید لاکتیک نیز در تیمار 1 با 2/5 و تیمار3 با 5 لگاریتم کلنی بر گرم به صورت معنا‏داری بیشتر از سایر تیمارها بود. نتایج این تحقیق نشان داد پروبیوتیک و پربیوتیک بررسی شده در این مطالعه می‏تواند اثر سینبیوسیس مطلوبی روی بچه ماهی سفید دریای خزر داشته باشد.
    کلید واژگان: بچه ماهی سفید دریای خزر, سینبیوسیس, رشد, میکروبیوتای روده
    Mehdi Soltani, Seyed Saeed Mirzargar, Gholamreza Badzohreh, Mehrdad Farhangi, Alireza Valipour
    The purpose of this study was to determine the effect combined application of dietary Fructooligosaccharid (FOS) and Pediococcus acidilacticiplus Lactococcus lactison some growth preformane, haematological parameters and intestinal microbiota of Rutilus frisii kutum. According to the bacterial growth in in vitro condition and production of volatile fatty acid (VFA), t hree treatments consisting of (Treat1): 0.5% FOS plus 1010cfu/g Lactococcus lactisand and 107cfu/g Pediococcus acidilactici, (Treat2): 0.5% FOS plus 1010cfu/g Lactococcus lactisand and 1010cfu/g Pediococcus acidilactici and (Treat3): 0.5% FOS plus107cfu/g Lactococcus lactisand and 1010cfu/g Pediococcus acidilactici were used in 400 Kutum fry weighing 0.75±0.02 g obtained from a reproduction fish center, Guilan Province Iran.. Fish were kept in 1000 L water and fed on experimental diet for 60 days. Results showed that growth indices such as final weight (FW) and specific growth rate (SGR) were significantly increased in all treatment groups compared to control one (p0.05). However, immunoglubolin level in treatment 1 (22.33mg/ml ) was significantly higher than other treatments. The total lactic acid bacteria counts in treatment 1 (5.2) and treatment 3 (5) was significantly higher than other treatments (p
    Keywords: Rutilus frisikutum fry, synbiosis, growth, intestinal microbiot
  • مهدی سلطانی، محمد مازندرانی، سید سعید میرزرگر، حسینعلی ابراهیم زاده موسوی، علی طاهری میرقائد، حسینعلی خوشباور رستمی
    زمینه مطالعه
    استرپتوکوکوزیس با عامل استرپتوکوکوس اینیایی یکی از بیماری های مهم صنعت آبزی پروری در مناطق مختلف دنیا می باشد.
    هدف
    هدف از این مطالعه ارزیابی تجربی بیماریزایی استرپتوکوکوس اینیایی در بچه تاسماهی ایرانی با روش های تزریق داخل صفاقی و داخل عضلانی می باشد.
    روش کار
    از بچه تاسماهی ایرانی به تعداد 400 عدد و با دامنه وزنی g 3 ± 17 استفاده شد. به طوری که برای هریک از روش های تزریق عضلانی وصفاقی تعداد 5 گروه ماهی در دو تکرار در نظر گرفته شد، (هر کدام از گروه ها نیز شامل 12 ماهی.) غلظت باکتری برای تیمارهای هر دو روش تزریقی شامل: 102 × 7/4، 103 × 7/4، 104 × 7/4 ‚105 × 7/4، 106 × 7/4 سلول به ازای هر ماهی بود. گروه های شاهد نیز تنها با سرم فیزیولوژی استریل حاوی 9/0%، به میزانmL 1/0 به ازای هر ماهی مورد تزریق قرار گرفتند.
    نتایج
    بر اساس نتایج در گروه های تیمار، تلفات پس از 24 ساعت آغاز و علایم سستی و بیحالی، شنای مارپیچی، خونریزی های سرسوزنی در نقاط مختلف بدن بخصوص در قاعده باله ها و پلاک های استخوانی ونیز در زیر پوزه ها بخصوص در قاعده سبیلک ها، متورم شدن و خونریزی و برآمدگی ناحیه مخرج، پرخونی والتهاب در قسمت های انتهایی روده و تجمع مایع خونی، آب آوردگی شدید کلیه ها، اسکلیوزیس و لوردوزیس و نیز خونریزی های سر سوزنی در چشم در اکثر نمونه های تلف شده مشاهده شد. گروه های شاهد فاقد هر گونه تلفات تا 14 روز پس از آزمایش بودند. در این مطالعه دوز 50LD در روش تزریق داخل صفاقی در زمان های 48 ساعت، 72 ساعت و 96 ساعت به ترتیب: 106× 7/3، 103 × 8 و103 × 1/1 سلول باکتری به ازای هرماهی محاسبه گردید، در حالی که میزان 50LD در روش تزریق عضلانی به ترتیب 105 × 4/6، 103 × 8/1 و 10 × 85/4 سلول باکتری به ازای هر ماهی محاسبه شد که از نظر آماری دارای اختلاف معنی داری بود (5 0/0p<. ) نتیجه گیری نهایی: نتایج حاصل ازاین مطالعه نشان می دهد که بچه تاسماهی ایرانی دربرابر استرپتوکوکوس اینیایی ازحساسیت بالایی برخوردار است.
    کلید واژگان: تاسماهی ایرانی, استرپتوکوکوس اینیایی, بیماریزایی, 50|LD
    Mahdi Soltani, Mohammad Mazandarani, Seyed Saeed Mirzargar, Hosseinali Ebrahim Zadeh Mousavi, Ali Taheri, Mirghaed, Hosein Khoshbavar Rostami
    Background
    Streptococcosis caused by Streptococcus iniae is one the most important bacterial diseases in aquaculture industry worldwide.
    Objectives
    This study was aimed to assess the experimental pathogenicity of Streptococcus iniae in Persian sturgeon (Acipenser persicus) fingerling.
    Methods
    A number of 400 Persian sturgeon (Acipenser persicus) fingerling weighting 17±3 g were used. Fish were challenged with a virulent strain of Streptococcus iniae via both intraperitoneal and intramuscular injections at dosage of 4.7×106, 4.7×105, 4.7×104, 4.7×103, 4.7×102 cells/fish. Each treatment group included 12 fish in two replicates. Control fish received 0.1 mL per fish sterile normal saline (0.9% NaCl).
    Results
    Clinically mortality started after 24 hours post-challenge and the affected fish showed listless, spiral swimming, spot haemorrhages on different parts of bodies particularly at the base of fins, the lateral line around the bone columns, on the base of barbells, mouth and around anal area. Also signs of abdominal distention, hyperemia of intestine, accumulation of bloody fluid in abdominal cavity, lordosis and scoliosis as well as hemorrhages in eyes were seen. The lethal concentration (LD50) of intraperitoneal injection was calculated 1.1×103, 8×103, 3.7×106 cells/fish after 48, 72 and 96 hours post-challenge, respectively. The LD50 of intramuscular injection was 4.8×102, 1.8×103 and 6.4×105 cells/fish at 48, 72 and 96 hours post-challenge, respectively (p<0.05). No mortality or abnormal signs was seen in control fish up to 14 days post-experiment.
    Conclusions
    The results of this study showed that Parisian sturgeon fingerling is highly susceptible to Streptococcosis.
    Keywords: Acipenser persicus, Streptococcus iniae, pathogenicity, LD50
  • مهدی سلطانی، شفیق شفیعی، سید سعید میرزرگر، حسینعلی ابراهیم زاده موسوی، مریم قدرت نما
    زمینه مطالعه

    بروز و توسعه بیماری یرسینوزیس در مزارع قزل آلای رنگین کمان کشور طی سال های اخیر موجب نگرانی پرورش دهندگان ماهی گردیده است، لذا تولید دانش فنی واکسن یرسینوزیس با استفاده از سویه های بومی جهت خودکفایی داخلی ضروری به نظر می رسد.

    هدف

    این مطالعه به منظور ارزیابی کارایی واکسن حمام ضد این بیماری در ماهی قزل آلای رنگین کمان انجام شد.

    روش کار

    دراین مطالعه ابتدا نسبت به مطالعه خواص فنوتایپینگ، سرولوژیک و مولکولار تعدادی از ایزوله های باکتریایی یرسینیا راکری بدست آمده ازتلفات مزارع قزل آلای کشور اقدام و میزان حدت این ایزوله هااز طریق تزریق داخل صفاقی مطالعه گردید. در ادامه ماهیان با استفاده از آنتی ژن سلول کشته حادترین ایزوله های باکتریایی به روش حمام واکسینه شدند. سپس کارایی واکسن و میزان تیتر آنتی بادی در طی 10 هفته پس از واکسیناسیون ارزیابی گردید.

    نتایج

    نتایج حاصل از مطالعه فنوتایپینگ، سرولوژیک و مولکولی منجر به شناسایی 8 ایزوله یرسینیا راکری گردید وهمگی این ایزوله ها تولید باند bp 409 نموده که بیانگر گونه یرسینیا راکری است. طی دوره بیماریزایی 3 ایزوله موجب تلفات بالای 50% و 5 ایزوله به میزان 16% شدند. میزان درصد بقای نسبی (RPS) طی هفته های2، 4،6،8و10 پس از واکسیناسیون به ترتیب 7/72، 80، 80، 2/82 و 3/83 % برآورد شد. به عبارت دیگر میزان درصد تلفات در گروه های واکسینه طی زمان مذکور در دامنه 20-10% بوده در حالی که در گروه شاهد این میزان در دامنه 3/73-7/56 % بوده است که از تفاوت کاملا معنی داری برخوردار بود (05/0p<.) نتایج تیتر آنتی بادی در گروه واکسینه نیز نشان داد که کمترین و بیشترین تیتر آنتی بادی به ترتیب برابر 50/4 ±32 و 37/9±57/164 بوده که مربوط به هفته های 4 و 10 پس از واکسیناسیون بوده است در حالی که تیتر آنتی بادی گروه شاهدغیر قابل سنجش بود.
    نتیجه گیری نهایی: با توجه به مطالعات به عمل آمده و تفاوت قابل توجه بین میزان درصد بقا درگروه های واکسینه و غیر واکسینه استفاده از این واکسن می تواند موجب پیشگیری از بروز بیماری یرسینیوزیس در مزارع قزل آلای کشور شود.

    کلید واژگان: قزل آلا, واکسیناسیون, یرسینیا راکری
    Mehdi Soltani, Shafigh Shafiei, Seyed Saeed Mirzargar, Hosein Ali Ebrahimzadeh Musavi, Marayam Ghodratnama
    Background

    Outbreak and development of yersiniosis in rainbow trout farms in Iran has caused a serious problem over the last years.

    Objectives

    The purpose of this study was to evaluate the efficacy of immersion vaccination with Yersinia ruckeri in rainbow trout.

    Methods

    Prior to antigen preparation, the phenotypic, molecular and serological features of a number of Yersinia ruckeri isolates obtained from affected trout farms were studied. The virulent of these isolates were then evaluated using intra peritoneal injection route. Trout were vaccinated by immersion route (3 min at 12 °C) using Yersinia ruckeri bacterin of the virulent strains. The efficacy of vaccine antibody titer within 2, 4, 6, 8 and 10 weeks post vaccination were evaluated using relative percent survival.

    Results

    The phenotyping, serological and molecular studies have led to identification of 8 isolates of Yersinia ruckeri and all the isolates produced bands 409 bp, which is indicative of Yersinia ruckeri. In pathogenicity test 3 isolates caused above 50% mortality, while 5 isolates reached 16%. The RPS of vaccinated fish reached 72.7, 80, 80, 82.2 and 83.3 within 2, 4, 6, 8 and 10 weeks post vaccination, respectively. In the other words, the mortality level in vaccinated groups was in range of 10-20% within 10 weeks post vaccination, while those of control group was in range 56.7 - 73.3% (p<0.05). The lowest and the highest antibody titers in immunized groups were 32±4.50 and 164.57±9.37 respectively, obtained after 4 and 10 weeks of immunization, whereas the control group had no measurable titer of antibody.

    Conclusions

    The results of this study clearly show that this vaccine can remarkably protect the trout from yersiniosis outbreaks inside Iran.

    Keywords: rainbow trout, vaccination, Yersinia ruckeri
  • سیده مهسا مقیمی، مهدی سلطانی، سید سعید میرزرگر، مریم قدرتنما
    در این مطالعه، رفتار رشد تعداد مشخصی از جدایه های باکتری های استرپتوکوکوس اینیایی و لاکتوکوکوس گارویه، در غلظت های 20، 40، 80، 160 و 320 میکرولیتر بر میلی لیتر، از اسانس های اکالیپتوس کامالدولنسیس، پونه معطر و آلوئه ورا و غلظت های 05/0، 12/0، 5/0، 1 و 2 میلی گرم بر میلی لیتر از داروی کلرآمینT در دمای 25 درجه سانتی گراد و نیز حداقل غلظت مهارکنندگی آنها مطالعه شد. نتایج نشان داد با افزایش غلظت اسانس های اکالیپتوس کامالدولنسیس و پونه معطر از رشد اکثر جدایه های باکتری ها ممانعت شد؛ به طوری که، در غلظت های 160 و 320 میکرولیتر بر میلی لیتر از آن اسانس ها، طی زمان های 60 و 90 دقیقه پس از انکوباسیون، رشد اکثر جدایه ها متوقف شد، اما اسانس آلوئه ورا تاثیر چشمگیری در توقف رشد جدایه های باکتری ها نداشت. با افزایش غلظت داروی کلرآمینT، ممانعت درخور توجهی در رشد پرگنه ها دیده شد؛ به طوری که، در غلظت های 5/0 و 2 میلی گرم بر میلی لیتر از دارو، طی زمان های 4 و 10 ساعت پس از انکوباسیون، هیچ کدام از جدایه ها رشد نداشتند. بنابراین، نتایج نشان داد که اولا، تاثیر ضد باکتری اسانس های گیاهی مذکور علیه باکتری های مورد نظر بسیار کمتر از کلرآمینT است؛ ثانیا، تاثیرات ضدباکتری اسانس‎های اکالیپتوس کامالدولنسیس و پونه معطر بیشتر از تاثیرات ضدباکتری اسانس آلوئه ورا بوده است. بنابراین، در صنعت آبزی پروری می توان از اسانس های پونه معطر و اکالیپتوس کامالدولنسیس و نیز داروی کلرآمینT، به منزله ضد عفونی کننده آب، برای پیشگیری از بیماری استفاده کرد.
    کلید واژگان: اسانس, کلرآمینT, استرپتوکوکوس اینیایی, لاکتوکوکوس گارویه, قزل آلای رنگین کمان
    Seyedeh Mahsa Moghimi, Mehdi Soltani, Seyed Saeed Mirzargar, Maryam Ghodratnama
    The present study aimes to evaluate the effects of Eucalyptus camaldulensis, Mentha pulegium, Aloe vera (20, 40, 80, 160 and 320 μl/ml) and chloramine T (0.05, 0.12, 0.25, 0.5, 1 and 2mg/ ml) on the bacterial growth of Streptococcus iniae (8 isolates) and Lactococcus garvieae (12 isolates) after 30, 60 and 90 minutes and 1, 2, 4 and 10 hours post incubation at 25°C. The liquid dilution method was used to assess the minimum inhibitory concentration (MIC) using sub-culturing on the blood agar, after 30, 60 and 90 minutes incubation at 25°C. An increase in the concentration of Eucalyptus camaldulensis and Mentha pulegium caused that the bacterial growth decreased so that under the 160 and 320 μl/ml MIC of these essences after 60 and 90 minutes post incubation the growth was completely stopped. No effect was found for Aloe vera. Chloramine T proved to be the most effective substances to these bacterial strains giving a MIC of 0.5 and 2 mg/ml after 4 and 10 hours post incubation. The results also indicated that all strains of S. iniae and L. garvieae isolated from farmed rainbow trout are resistant to A. veraessence. However, E. camaldulensis, M. pulegium essences and chloramine T could be used as potential substances for reduction of bacterial loading in the water column in farmed rainbow trout.
    Keywords: Chloramine T, essences, Lactococcus garvieaeOnchorhynchus mykiss, Streptococcus iniae
  • سید محمد موسوی*، سید سعید میرزرگر، حسینعلی ابراهیم زاده موسوی، رضا امیدبیگی، علیرضا خسروی، علیرضا باهنر

    عفونت قارچی، یکی از مهمترین مشکلات در آبزی پروری است. اخیرا، استفاده از بعضی مواد شیمیایی نظیر مالاشیت گرین به منظور کنترل آلودگی های قارچی در آبزی پروری با محدودیت مواجه شده است. در دهه اخیر، محققین بر استفاده از عصاره های گیاهی و روغن های ضروری در آبزی پروری توجه خاصی نموده اند. در این مطالعه، حداقل غلظت مهاری (MIC)و حداقل غلظت کشندگی قارچی (MFC (یک ترکیب جدید از چهار اسانس گیاهی (globulus Eucalyptus ،Menthapiperita ،officinalis Salvia و Thymus vulgaris)توسط روش رقت سازی سریالی تعیین گردید. سپس، غلظت نیمه کشندگی اسانس ترکیبی در 48 ساعت و 96 ساعت بر روی بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان مورد ارزیابی قرار گرفت. MIC و MFC اسانس ترکیبی به ترتیب 025/0 میکرولیتر در میلی لیتر و 050/0 میکرولیتر در میلی لیتر برای فوزاریوم سولانی و 018/0 میکرولیتر در میلی لیتر و 035/0 میکرلیتر در میلی لیتر برای ساپرولگنیا پارازیتیکا بود که کمتر از مقادیر به دست آمده در ارتباط با مالاشیت گرین (060/0 میکرولیتر در میلی لیتر و 300/0 میکرولیتر در میلی لیتر برای فوزاریوم سولانی و 045/0 میکرولیتر در میلی لیتر و 120/0 میکرولیتر در میلی لیتر برای ساپرولگنیا پارازیتیکا) بود (05.0<p .(نتایج تعیین غلظت نیمه کشندگی 48 و 96 ساعته برابر با 98/34 بود. بر اساس نتایج بدست آمده، اسانس ترکیبی مورد استفاده در این تحقیق، می تواند به عنوان یک ترکیب ضدقارچ در هچری ها و مراکز تکثیر ماهیان سردآبی مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: عفونت قارچی, هچری های آزادماهیان, اسانس گیاهی, MIC, MFC, LC50
    Mohammad Mousavi*, Seyed Saeed Mirzargar, Hosseinali Ebrahimzadeh Mousavi, Reza Omidbaigi, Alireza Khosravi, Alireza Bahonar

    Mold infection is one of the most important problems in aquaculture. Recently، administration of some chemicals such as malachite green in order to control mold infections has been limited in aquaculture. In the current decade، researchers have been more focused on using herbal extracts and essential oils in aquaculture. In this study، Minimum inhibitory concentration (MIC) and Minimum fungicidal concentration (MFC) of a new combination of four essential oils (Eucalyptus globulus، Mentha piperita، Salvia officinalis and Thymus vulgaris) were determined by serial dilution method. LC50 of the combined essential oils for 48 and 96 hours were then determined on Oncorhynchus mykiss fingerlings. MIC and MFC of combined essential oils were 0. 025μl/ml and 0. 050μl/ml for F. solani and 0. 018μl/ml and 0. 035μl/ml for S. parasitica، which was lower compared to malachite green. It was also 0. 060μl/ml and 0. 300μl/ml for F. solani and 0. 045μl/ml and 0. 120μl/ml for S. parasitica respectively (p)

    Keywords: mold infection, salmonid hatcheries, essential oil, MIC, MFC, LC50
  • حسینعلی ابراهیم زاده موسوی*، افشین آخوندزاده بستی، مهدی سلطانی، سید سعید میرزرگر، علی طاهری میرقائد، حسین اسماعیلی، فرید فیروزبخش

    در این مطالعه نمونه های آب، رسوبات و میگوی تهیه شده از هچری ها واستخرهای پرورشی مورد مطالعه قرار گرفتند.نمونه های مورد بررسی عبارت بودند از: 2 نمونه لارو میگو از 2استخر هچری (WLH)، 14 نمونه آب (DC1)، 14 نمونه رسوب (SeC1) و 14 نمونه میگو (SC1) از 14استخر پرورشی که منشا میگوهای پرورشی از هماناستخرهای هچری مورد مطالعه بوده اند (نمونه گیری یک ماه پس از ذخیره سازی میگوها دراستخرهای پرورشی صورت پذیرفت). پس از 3 ماه از ذخیره سازیاستخرها مجددا 14 نمونه آب(WC3)، 14 نمونه رسوب(SeC3) و14 نمونه میگو (SC3) اخذ گردید. 14 نمونه میگو(SM) نیز از بازارهای فروش تهیه گردید که منشا آنها نیزاستخرهای مورد مطالعه بوده اند. 12 نمونه میگوی وحشی خلیج فارس که از بازار فروش تهیه شده بود نیز از نظر باکتری فوق مورد بررسی قرار گرفتند. میزان آلودگی به ویبریو پاراهمولیتیکوس در نمونه های مورد مطالعه بدین شرح بدست آمد:24% در WC1 (3 نمونه از 14 نمونه)، 1/7% درSeC1 (1 نمونه از 14 نمونه)، 7/35% درSC1 (5 نونه از 14 نمونه)، 8/42% در WC3 (6نمونه از 14 نمونه که یک مورد کاناگاوا مثبت بود)، 3/14% در SC3 (2 نمونه از 14 نمونه)، 7/35% درSM (5 نونه از 14 نمونه) و 12% در SPM (3نمونه از 12 نمونه). از نمونه های WLH و SeC3 باکتری جدا نگردید. جداسازی ویبریو پاراهمولیتیکوس به ویژه نمونه های کانا گاوا مثبت، احتمال خطر سلامتی برای مصرف کنندگان را به ویژه در صورت مصرف خام و یا کم پخته را نشان می دهد که باید مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: پرورش میگو, ویبریو پاراهمولیتیکوس, لارو میگو, هچری
    Hossein Ali Ebrahimzadeh Mousavi, Afshin Akhondzadeh Basti, Mahdi Soltani, Seyed Saeed Mirzargar, Ali Taheri Mirghaed, Hossein Esmaeili, Farid Firouzbakhsh

    Samples of water, sediment and shrimp obtained from hatcheries and culture ponds were collected over a period of four months and were analyzed for Vibrio parahaemolyticus. Samples included the following: two samples of shrimp larva from two hatchery ponds (WLH); 14 samples of water, sediment and shrimp from 14 culture ponds supplied with shrimp larvae from the same hatchery ponds that were obtained one month after farm stocking (WC1, SeC1, and SC1, respectively); 14 samples of water, sediment and shrimp from the same 14 culture ponds, obtained 3 months after farm stocking (WC3, SeC3, and SC3, respectively); and 14 shrimp samples, from the same 14 culture ponds, collected from market (SM). Twelve samples of Persian Gulf Shrimp (SPM) were also obtained from the market and analyzed. V. parahaemolyticus was detected in 21.4% (3/14) WC1, 7.1% (1/14) SeC1, 35.7% (5/14) SC1, 42.8% (6 out of 14, of which one was Kanagawa-positive) WC3, 14.3% (2/14) SC3, 35.7% (5/14) SM, and 12% (3/12) SPM. No instance of WLH and SeC3 was detected. The isolation of V. parahaemolyticus, especially if Kanagawa positive, suggests a probable health risk for people wishing to consume raw or under-cooked shrimp.

    Keywords: shrimp larva, hatcheries, Vibrio parahaemolyticus
سامانه نویسندگان
  • دکتر سید سعید میرزرگر
    دکتر سید سعید میرزرگر
    دانشیار
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال