seyedeh monavar yazdi
-
هدف
این پژوهش با هدف تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران طراحی و اجرا شد.
روش تحقیق:
روش این پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود که در قسمت کیفی از روش روایت پژوهی و در قسمت کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش دختران نوجوان بودند. از این جامعه در قسمت کیفی پس از مصاحبه با نمونه به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در قسمت کمی به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش در قسمت کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در کمی مقیاس خودشفقتی نف استفاده شد. پس از تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی، آزمودنی های گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس به روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شده است.
یافته هادر بررسی کیفی پدیدار شناسی مولفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خودمراقبتی روانی، خودمراقبتی روانی بین فردی، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیل گرها و تهدیدگرهای خودمراقبتی و راهبردهای خودمراقبتی روانی احصاء شد. در بخش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر خودشفقتی تفاوت معناداری وجود دارد .
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مساله به بهبود خودشفقتی نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.
کلید واژگان: خودمراقبتی روان شناختی, خودشفقتی, نوجوانان آسیب پذیرIntroductionresearch was implemented with the aim of developing a psychological self-care educational model and its effectiveness on the self-compassion of vulnerable teenagers.
Methodmixed research was of an exploratory type, which was used in the qualitative part of the narrative research method and in the quantitative part of the semi-experimental design of pre-test, post-test and follow-up with the control group. population of this research consists of teenage. in the qualitative part, after interviewing samples , theoretical saturation was done in a targeted way, and in the quantitative part, were selected by non-random sampling method. The research tool in the qualitative part of the interview was semi-structured and was used in the quantitative scale of self-compassion.After developing the psychological self-care educational model, the subjects of the experimental group were exposed to the intervention.The data were analyzed using the mixed covariance analysis method.
ResultsIn the qualitative investigation of the phenomenology of the components of self-care after coding the categories, five main themes of intrapersonal psychological self-care capacities, interpersonal psychological self-care, self-care evaluation, facilitators and threats of self-care and psychological self-care strategies were counted. In the quantitative part, the results of the data analysis indicated that there is a significant difference in the scores of the self-compassion variable in the intervention group between the pre-test and post-test stages and the pre-test and follow-up .
Discussionthe educational of psychological self-care focusing on self-efficacy, source of control, emotion regulation and problem solving leads to the improvement of self-compassion of vulnerable teenagers.
Keywords: Psychological Self-Care, Self-Compassion, Vulnerable Teenagers -
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنا درمانی بر خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده مقطع متوسطه انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان افسرده دبیرستان های دخترانه دوره متوسطه شهر خمین در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 30 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 2 گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شرر و همکاران، 1982) و مقیاس درگیری تحصیلی (AES، زرنگ، 1391) و همچنین پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه) معنا درمانی هوتزل (2002) برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودکارآمدی (001/0>p) و پیش آزمون پیگیری (001/0>p) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون درگیری تحصیلی (001/0>p) و پیش آزمون پیگیری (001/0>p) معنادار بود که نشان دهنده اثربخشی مداخله پژوهش در این متغیرها است؛ بنابراین با استفاده از معنا درمانی می توان به افزایش خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده کمک شایانی کرد.
کلید واژگان: درگیری تحصیلی, معنا درمانی, خودکارآمدی, افسردگیThis study aimed to determine the effectiveness of meaning therapy on self-efficacy and academic engagement in depressed high school students. The research method employed was semi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group, including a three-month follow-up period. The statistical population comprised all depressed students in girls' high schools in Khomein City during the academic year 2021-2022. A sample of 30 individuals was randomly selected, with 15 in each group (experimental and control group) using the purposeful sampling method. For the intervention, the general self-efficacy scale (GSE, Scherer et al., 1982), the academic engagement scale (AES, Zerang, 2012), and a 12-session protocol (one 90-minute session per week) of Hotzel (2002) meaning therapy were utilized. Data analysis was conducted using analysis of variance with repeated measurements. The results indicated a significant difference between the pre-test and post-test stages of self-efficacy (p<0.001) and the follow-up pre-test (p<0.001). Similarly, a significant difference was observed between the pre-test and post-test stages of academic engagement (p<0.001) and the follow-up pre-test (p<0.001), highlighting the effectiveness of the intervention. Therefore, the use of meaning therapy can contribute to an increase in self-efficacy and academic engagement in depressed students.
Keywords: academic engagement, meaning therapy, self-efficacy, depression -
عوامل مداخله گر می توانند منجر به کاهش یا افزایش آسیب پذیری زنان پس از طلاق شوند. این پژوهش با هدف واکاوی عوامل مداخله گر در آسیب پذیری زنان پس از طلاق، در قالب طرح کیفی، مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی، رهیافت تحلیل محتوای قراردادی، از طریق نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع، با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 35 زن انجام شد. مثلث سازی داده ها به سه روش مختلف مشاهده، مصاحبه و مطالعه ادبیات طلاق انجام شد. طبق یافته ها 2 تم اصلی، 5 مقوله و 25 زیر مقوله شناسایی شد. نتایج نشان داد که به طور کلی عوامل مداخله گر فردی و فرا فردی در آسیب پذیری زنان پس از طلاق اثر گذارند. اگرچه امکان مداخله در همه عوامل شناخته شده وجود ندارد، یکی از عوامل شناخته شده امکان پذیر جهت مداخله روانشناختی، افزون بر خود فرد، خانواده زنان است که می توان با آگاهی بخشی در مورد شرایط استرس زا طلاق و ایجاد فرهنگ سازی مراجعه والدین به مشاور جهت یادگیری نحوه برخورد مناسب با دخترشان پس از طلاق، شدت آسیب پذیری زنان را کاهش داد.
کلید واژگان: طلاق, زنان, خانواده, جامعه, تحلیل محتوا کیفیIntervening factors can lead to a decrease or increase in the vulnerability of women after divorce. This study aims to know the intervening factors in the vulnerability of women after divorce. Using a qualitative method, based on a content analysis approach, conventional content analysis, and heterogeneous purposive sampling, were conducted through semi-structured interviews with 35 divorced women. Triangulation was done by three different methods observation, interview, and study of divorce literature. According to the findings, 2 main themes, 5 categories and 25 subcategories were identified. The results showed that, in general, individual and extra-individual intervening factors have an effect on the vulnerability of women after divorce. While it may not be possible to address all contributing factors, one significant aspect that can be addressed through psychological intervention is the role of the woman's family. By raising awareness about the stressful impact of divorce and promoting a culture where parents seek counseling to better support their daughter post-divorce, the severity of women's vulnerability can be reduced.
Keywords: Divorce, Women, Family, Society, Qualitative Content Analysis -
امید از مهمترین عناصر روان درمانی به شمار می رود و وجود آن در اثر بخشی درمان ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روا ن سنجی مقیاس امید درمانگران در نمونه ایرانی انجام گرفت. این مطالعه از نظر هدف کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شد. 310 نفر از جامعه مشاوران و روانشناسان ایرانی از طریق فراخوان اینترنتی در این پژوهش شرکت داشتند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از : مقیاس های امید به مراجع (بارتولومیو و همکاران، 2019)، شکوفایی (دینر، 2010) و حالت امید (اشنایدر، 1996). بررسی روایی سازه به روش تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. پایایی سازه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، برازش مطلوب شاخصها و ساختار سه عاملی پرسشنامه را تایید کرد. همبستگی نمرات مقیاس امید درمانگر به مراجع با مقیاس حالت امید و مقیاس شکوفایی، روایی همگرای مقیاس را تایید کرد. در بررسی پایایی، ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس و ابعاد آن در حد مطلوب بود. بر اساس نتایج، نسخه فارسی مقیاس امید به مراجع درمانگران از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و می تواند در نمونه مشاوران و روانشناسان ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: امید, روان سنجی, روان شناسان, مشاوران, مقیاسHope is one of the most important elements of psychotherapy and is essential for the effectiveness of treatment. The aim of this study was to evaluate the psychometric properties of the Therapist Hope for Clients Scale in an Iranian sample. In this study, 310 counselors and psychologists participated through an online call. The instruments were the therapists' Hope for Clients Scale (THCS), State Hope Scale and Flourishing Scale. The construct validity was evaluated using confirmatory factor analysis. Confirmatory factor analysis showed optimal goodness of fit indices and supported the three domains of the THCS measure in the present sample. The correlation between the THCS and its three dimensions, the flourishing Scale and the Hope Scale provides convergent validity for the three THCS scales. The Cronbach's alpha values was appropriate for the scale and its dimensions. The results of the analysis showed that the THCS has appropriate validity and reliability for assessing therapists' hope and can be used among the Iranian counselors and psychologists.Keywords: Hope, Psychometrics, psychologists, counselors, Scale
-
مجله پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده، سال یازدهم شماره 1 (پیاپی 20، بهار و تابستان 1402)، صص 1 -33زمینه و هدف
رفتار قلدری یکی از مشکلات روز افزون در بین نوجوانان می باشد، که اخیرا مورد توجه پژوهشگران حوزه های روان شناسی و حتی جرم شناسی به صورت قلدری سایبری قرارگرفته است. هدف از این پژوهش بررسی تدوین مدل قلدری-قربانی سایبری: تاثیر شایستگی اجتماعی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری خشم نوجوانان بود.
روشروش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. حجم نمونه 500 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس (شیوه آنلاین) انتخاب و به پرسشنامه تجربه قلدری-قربانی سایبری آنتیادو و همکاران (2016)، پرسشنامه چندبعدی شایستگی اجتماعی گومز-اورتیز و همکاران (2017)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) و سیاهه خشم نلسون و فینچ (2000) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و AMOS تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد بین شایستگی اجتماعی و حمایت اجتماعی ادراک شده با قلدری-قربانی سایبری رابطه منفی و معناداری مشاهده شد. علاوه بر این بین خشم با قلدری-قربانی سایبری رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. همچنین یافته های مربوط به تحلیل مسیر نشان داد که خشم میانجی گر در رابطه شایستگی اجتماعی و حمایت اجتماعی ادراک شده است.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های این مطالعه، پیشنهاد می شود به منظور جلوگیری از قلدری-قربانی سایبری در نوجوانان به آنان شایستگی اجتماعی، حمایت اجتماعی و مدیریت خشم آموزش داده شود تا مشکلات ناشی از قلدری-قربانی سایبری در آنان کاهش یاید.
کلید واژگان: قلدری, قربانی, شایستگی اجتماعی, حمایت اجتماعی ادراک شده, خشمBullying is one of the most common problems among teenagers, which is recently considered by researchers in the fields of psychology and even criminology as cyber bullying. The purpose of this study was to cyber bullying-victimization model: The effect of social competence and perceived social support with mediating role of anger in adolescents.
MethodThe descriptive- correlation method was used. The statistical population of this study was all high school students in Tehran in the academic year 1399-1400. In this study, according to convenience sampling method (online method), 500 students by formula Kline were selected as samples and they were asked to cyber-bullying/victimization experiences questionnaire of Antoniadou and et al (2016), adolescent multidimensional social competence - questionnaire of Gómez-Ortiz and et al (2017), multidimensional perceived social support scale of Zimet and et al (1988) and children’s inventory of anger of Nelson and Finch (2000). Data were analyzed using SPSS and Amos 24 software.
FindingsThe results showed that there was a negative relationship between social competence and perceived social support wiht cyber bullying-victimization. In addition, there was a positive and significant relationship between anger with cyber bullying-victimization. Findings from path analysis also showed that anger mediates in relationship in social competence and perceived social support wiht cyber bullying-victimization
ConclusionBased on the findings of this study, it is suggested that in order to prevent cyber-bullying in adolescents, they should be trained in social competence, social support and anger management to reduce the problems caused by cyber-bullying in them
Keywords: Bullying, victimization, social competence, perceived social support, anger -
مدل یابی رابطه انعطاف پذیری شناختی و خود متمایز سازی با ازدواج موفق: نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجانهدف
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی رابطه ی انعطاف پذیری شناختی و خود متمایزسازی و ازدواج موفق با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان انجام شد.
روش پژوهش:
این پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 635 نفر از جامعه ی آماری پژوهش یعنی زنان و مردان متاهل شهر تهران در بازه ی زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399) انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه های شاخص رضایت زناشویی هودسن (1992)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی،کرایج و اسپینهاون (2001)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و پرسشنامه خود متمایزسازی اسکورون و اشمیت (2003) استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که متغیرهای پیش بین انعطاف پذیری شناختی با ضریب همبستگی 45/0 و خودمتمایزسازی با ضریب همبستگی 26/0 با متغیر ملاک ازدواج موفق در سطح اطمینان 99 در صد رابطه دارند. همچنین تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و خود متمایزسازی با ازدواج موفق در سطح اطمینان 95 در صد نقش واسطه ای جزیی ایفا می کند. .
نتیجه گیری:
بنابرین در مشاوره های پیش از ازدواج و غنی سازی روابط زوجین نقش آموزش مهارت تنظیم شناختی هیجان و همچنین انعطاف پذیری شناختی و خودمتمایزسازی بسیار مهم بوده و ضرورت توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران را می طلبد.
کلید واژگان: ازدواج موفق, انعطاف پذیری شناختی, تنظیم شناختی هیجان, خودمتمایزسازیAimThis study aimed to model the relationship between Cognitive Flexibility and Self-Differentiation with Successful Marriage by considering the mediating role of cognitive emotion regulation.
MethodsThis study was a descriptive correlational study of structural equations. The statistical population of the study was married men and women in Tehran. Using the available sampling method, 635 people from the statistical population of the study in the period of summer (1398) to summer (1399) were selected. To collect the data for this study, Hudson Successful Marriage Index Questionnaire(1992), Garnefski, Critch, and Spinhaven Cognitive Emotion Regulation Questionnaire(2001), Skowron and Friedlander Self-Differentiation Questionnaire(2003) were used.
ResultsThe results showed that the predictor variables of cognitive flexibility with a correlation coefficient of 0.45 and self-differentiation with a correlation coefficient of 0.26 are related to the criterion of successful marriage at a 99% confidence level (P<0. 01). Cognitive emotion regulation also plays a minor mediating role in the relationship between cognitive flexibility and self-differentiation with a 95% confidence level.
ConclusionTherefore, in premarital counseling and enriching couples' relationships, the role of training cognitive emotion regulation skills as well as cognitive flexibility and self-differentiation is very important and requires more attention from counselors and stakeholders.
Keywords: Successful marriage, Cognitive flexibility, Cognitive emotion regulation, Self-differentiation -
هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی گری خشم در رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده با قلدری-قربانی سایبری در دختران نوجوان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. حجم نمونه 272 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین (2015) و به شیوه نمونهگیری غیرتصادفی در دسترس (شیوه برخط) انتخاب و به پرسشنامه تجربه قلدری-قربانی سایبری (CBVEQ) آنتیادو و همکاران (2015)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) زیمت و همکاران (1988) و سیاهه خشم (CHIA) نلسون و فینچ (2000) پاسخ دادند. سپس الگوی پیشنهادی از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 و روش بوت استرپ در برنامه ماکرو پریچر و هایز (2004) تحلیل شد. نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی ادراک شده (668/22-=t؛ 001/0=sig) و خشم (379/3=t؛ 001/0=sig) بر قلدری سایبری اثر مستقیم دارند. همچنین حمایت اجتماعی ادراک شده (264/20-=t؛ 001/0=sig) و خشم (083/4-=t؛ 001/0=sig) بر قلدری سایبری اثر مستقیم دارند. افزون اثرات غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده از طریق نقش میانجی خشم بر قلدری-قربانی سایبری معنادار بود و مدل از برازش مطلوب برخوردار بود (061/0=RMSEA و 05/0>P-value). می توان نتیجه گیری کرد که توجه به حمایت اجتماعی ادراک شده و خشم در دانش آموزان دختر برای شناسایی عوامل موثر بر قلدری-قربانی سایبری آنان ضروری است.
کلید واژگان: قلدری سایبری, قربانی سایبری, حمایت اجتماعی ادراک شده, خشمThe purpose of this study was to mediating role of anger in relationship perceived social support with cyber bullying-victimization girl adolescents. The descriptive- correlation method was used. The statistical population of this study was all high school girl students in Tehran in the academic year 2020-2021. In this study, according to convenience sampling method (online method), 272 girl students by formula Kline (2015) were selected as samples and they were asked to cyber-bullying/victimization experiences questionnaire (CBVEQ) of Antoniadou and et al (2016), multidimensional perceived social support scale (MSPSS) of Zimet and et al (1988) and children’s inventory of anger (CHIA) of Nelson and Finch (2000). Then the proposed model was analyzed through structural equation modeling using SPSS and AMOS version 24 and bootstrap method in Macro Preacher and Hayes (2004) program. The results showed that perceived social support (t = -22.668; sig = 0.001) and anger (t = 3.379; sig = 0.001) have a direct effect on cyber bullying. Also, perceived social support (t = 20.264; sig = 0.001) and anger (t = 4.083; sig = 0.001) also have a direct effect on cyberbullying. In addition, the indirect effects of perceived social support through the mediating role of anger on cyber bullying-victimization were significant and the model had a good fit (RMSEA = 0.061 and P-value <0.05). It can be concluded that attention to perceived social support and anger in girl students is necessary to identify the factors affecting their cyber bullying-victimization.
Keywords: Cyber Bullying, Cyber Victimization, perceived social support, Anger -
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رابطه ازدواج موفق و خود متمایزسازی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در دو گروه زنان و مردان متاهل شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات علی مقایسه ای و همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 600 تن داوطلب زن و مرد به صورت مساوی در بازه زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399) انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه های شاخص رضایت زناشویی هودسن (1992)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2002)، خودمتمایزسازی اسکورون و اشمیت (2003) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون T مستقل و تحلیل مسیر با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس نسخه 24 انجام شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر گروه مردان برای تمام متغیرها بیشتر از زنان است و همچنین تنظیم شناختی هیجان در رابطه خودمتمایزسازی با ازدواج موفق در مردان نقش میانجی جزیی را داشته، ولی در گروه زنان نقش میانجی ندارد. از آن جا که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، یکی از مهم ترین عوامل فردی در ازدواج موفق و ثبات خانواده به شمار می رود، بنابراین نقش خودمتمایزسازی و تنظیم شناختی هیجان بسیار مهم بوده و نیاز به توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران این حوزه دارد.
کلید واژگان: ازدواج موفق, تنظیم شناختی هیجان, خود متمایزسازیThis study aimed to compare the relationship between successful marriage and self-differentiation by considering the mediating role of cognitive emotion regulation in two groups of married men and women in Tehran. This research was a comparative causal and correlational study of structural equations that using the available sampling method, 600 male and female volunteers in equal numbers were selected in the period of summer (2019) to summer (2020). To collect the data of this study, Hudson Successful Marriage Index Questionnaire (1992) , Garnefski, Kraaij and Spinhoven Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (2002) , Skowron and Schmitt Self-Differentiation Questionnaire (2003) were used. Data analysis was performed using independent t-test and path analysis using structural equation modeling and AMOS software version 24. The results showed that the path coefficient of the male group for all variables is higher than women and also, cognitive emotion regulation has a minor mediating role in the relationship between self-differentiation and successful marriage in men but does not play a mediating role in women. cognitive emotion regulation strategies are one of the most important individual factors in a successful marriage and family stability, therefore the role of educating mentioned above is very important and needs more attention from consultants and those involved in this field.
Keywords: successful marriage, cognitive emotion regulation, Self-Differentiation -
مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی در معلمان: نقش واسطه ای سرمایه روان شناختیهدف
هدف پژوهش حاضر مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی و نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در معلمان بود.
روشروش پژوهش توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن شاغل در دوره ابتدایی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 405 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های کامیابی در کار (پوراث و همکاران، 2011)، پرسشنامه انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس (2012) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز ،2007) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Lisrel انجام شد.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی با کامیابی شغلی (01/0 P< ، 411/0=β) مثبت و مسیر غیر مستقیم بین سرمایه روانشناختی در رابطه بین انطباق پذیری مسیرشغلی با کامیابی شغلی شغلی (01/0 P< ، 427/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود.
نتیجه گیریبراساس یافته های پژوهش انطباق پذیری مسیرشغلی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و سرمایه روانشناختی نقش واسطه ای مهمی در افزایش کامیابی دارد. بنابراین توجه به عوامل جریان ساز انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی اهمیت زیادی دارد.
کلید واژگان: انطباق پذیری مسیرشغلی, سرمایه روان شناختی, کامیابی شغلی, معلمانAimThe present study was modeling of the relationship between thriving at work and career path adaptability and mediating role of psychological capital in teachers.
MethodsThe research method was descriptive-correlational. The statistical population included all female teachers working in the primary school of Tehran Education Organization. 405 individuals were selected using random cluster sampling method. Thriving at work questionnaire (Porath, 2011), Career adaptability questionnaire (Savickas, 2012) and psychological capital questionnaire (Luthans, 2007) were used to collect data. Person correlation coefficient test by structural equation modeling using SPSS 23 and LISREL software was used to analyze the data.
ResultThe results showed that the direct path coefficient between career path adaptability and psychological capital with thriving at work (=β 0/411, P<0/01) positive and Indirect path between psychological capital in the relationship between career path adaptability and thriving at work (=β 0/427, P<0/01) positive and at the level of 0/01 it was significant.
ConclusionAccording to the research findings, career path adaptability can predict thriving at work and psychological capital plays an important mediating role in thriving. Therefore, it is very important to pay attention to the current factors of career path adaptation and psychological capital.
Keywords: Career Path Adaptability, thriving at work, psychological capital, Teachers -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی انعطاف پذیری شناختی و ازدواج موفق با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری تحقیق زنان و مردان متاهل شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 635 نفر داوطلب در بازه ی زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399) انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه (IMS) شاخص ازدواج موفق هودسن (1992)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) دنیس و وندروال (2010) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی،کرایج و اسپینهاون (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیر مستقل انعطاف پذیری شناختی و متغیر وابسته ازدواج موفق با هم رابطه داشته و تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش میانجی جزیی دارد (001/0>P). همچنین ازدواج موفق با تنظیم شناختی هیجان نیز رابطه دارد (001/0>p). از آنجا که مهارت های تنظیم شناختی هیجان، یکی از مهمترین عوامل فردی در ازدواج موفق و ثبات خانواده به شمار می آید، بنابراین نقش آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی بسیار مهم بوده و ضرورت توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران را می طلبد.
کلید واژگان: ازدواج موفق, انعطاف پذیری شناختی, تنظیم شناختی هیجانThe aim of this study was to investigate the relationship between cognitive flexibility and successful marriage by considering the mediating role of cognitive emotion regulation. This study was a descriptive correlational study of structural equations. The statistical population of the study was married men and women in Tehran and 635 volunteers were selected using the available sampling method in the period of summer (2019) to summer (2020). To collect the data of this study, Hudson Successful Marriage Index (IMS) Questionnaire (1992), Garnefski, Critch and Spinhaven (CERQ) Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (2001), Dennis and Vander Wal (CFI) Cognitive Flexibility Questionnaire(2010) was used. Data were analyzed using a structural equation. The results showed that the independent variable of cognitive flexibility and the dependent variable of successful marriage were related and cognitive emotion regulation has a minor mediating role in this regard (P> 0.001). A successful marriage is also associated with cognitive emotion regulation (P> 0.001). Since cognitive emotion regulation skills are one of the most important individual factors in a successful marriage and family stability. Therefore, the role of teaching cognitive emotion regulation strategies and cognitive flexibility is very important and requires more attention from counselors and stakeholders
Keywords: Cognitive flexibility, Cognitive emotion regulation, Successful marriage -
ازدواج مرحله ای بحرانی در زندگی است که هویت یافتگی را تسهیل می کند. مولفه های گوناگونی نظیر خود متمایز سازی و یا تنظیم شناختی هیجان در ازدواج تاثیر گذارند .پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ازدواج موفق و خود متمایز سازی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش زنان و مردان متاهل شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و در دسترس تعداد 635 نفر در بازه ی زمانی تابستان (1398) تا تابستان (1399) انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه هایی شامل شاخص رضایت زناشویی هودسن(1992) ، پرسشنامه خودمتمایزسازی اسکورون و اشمیت (2003)و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی ، کرایج و اسپینهاون (2001) استفاده شد. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو بخش توصیفی و استنباطی و با استفاده از آزمون های آماری و رویکرد معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیر مستقل خود متمایز سازی با تنظیم شناختی هیجان و ازدواج موفق رابطه دارد(001/0P>) و تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خود متمایز سازی با ازدواج موفق نقش واسطه ای ایفا می کند. از آنجا که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، یکی از موثرترین عوامل فردی در ازدواج موفق و ثبات خانواده به شمار می آید، بنابراین نقش آموزش این راهبردها و همچنین خود متمایز سازی بسیار مهم بوده و ضرورت توجه بیشتر مشاوران و دست اندرکاران را می طلبد.
کلید واژگان: ازدواج موفق, تنظیم شناختی هیجان, خود متمایز سازیMarriage is a critical stage in life that facilitates identification. Various components such as self-differentiation or cognitive emotion regulation affect marriage. This study aimed to investigate the relationship between successful marriage and self-differentiation by considering the mediating role of cognitive emotion regulation. This study was a descriptive correlational study of structural equations. The statistical population of the study was married men and women in Tehran that 635 people were selected using cluster and available sampling methods the cluster sampling method in the period of summer (2019) to summer (2020). To collect the data of this study, Hudson Successful Marriage Index Questionnaire(1992), Garnefski, Critch and Spinhaven Cognitive Emotion Regulation Questionnaire(2001), Skowron and Friedlander Self-Differentiation Questionnaire(2003) were used. The data obtained from the questionnaires were analyzed in two descriptive and inferential sections using statistical tests and the structural equation approach by SPSS and AMOS software. The results showed that the independent variables of self-differentiation is related to the cognitive regulation of emotion and successful marriage (P> 0.001) , and emotion regulation plays a mediating role in the relationship between self-differentiation with a successful marriage. Since cognitive emotion regulation skills are one of the most effective individual factors in a successful marriage and family stability, Therefore, the role of training these strategies as well as self-differentiation is very important and requires more attention from counselors and stakeholders.
Keywords: Successful marriage, Cognitive emotion regulation, Self-differentiation -
هدف ازاین پژوهش، تدوین مدل کامیابی شغلی در ارتباط با هوش هیجانی با نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی بود. روش این پژوهش توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه موردمطالعه شامل معلمان زن در دوره ابتدایی سازمان آموزش وپرورش شهر تهران در سال 1399 بود. حجم نمونه 405 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه شامل: پرسشنامه کامیابی درکار (پوراث وهمکاران،2011)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز،2007) و پرسشنامه هوش هیجانی (شرینگ، 1995) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هوش هیجانی و سرمایه روان شناختی با کامیابی شغلی رابطه مثبت دارند وهمچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان دهنده نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی دررابطه بین هوش هیجانی با کامیابی شغلی بود. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و در نظرگرفتن هوش هیجانی می تواند نقش مهمی در فرآیند افزایش کامیابی شغلی داشته باشد و مدل فرضی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوب داشت.کلید واژگان: سرمایه روان شناختی, کامیابی شغلی, معلمان, هوش هیجانیThe aim of this research was to develop job thriving model in relation to emotional intelligence with the mediating role of psychological capital in female elementary school teachers. The method of this research was descriptive and was applied .The Population under study contained all female elementary school teachers of Tehran’s ministry of education in the year 1399.the sample size was selected 405 persons with use of the cluster sampling technique. Three major questionnaires : Thriving at work questionnaire(Porath et al,2011) , psychological capital questionnaire(Lutz,2007) and Emotional intelligence questionnaire (Shering,1995), were used to collect data. Descriptive statistics , correlation, regression and path analysis were used to analyze the data .The result showed that emotional intelligence and psychological capital have a positive relation with job thriving. Also, the results of path analysis showed the mediating role of psychological capital in the relationship between emotional intelligence with job thriving. Based on the research findings, it can be concluded that emotional intelligence can predict job thriving. Considering emotional intelligence can play an important role in the process of increasing job thriving and The hypothetical model of experimental data research had a good fit.Keywords: “Emotional Intelligence”, “Job Thriving”, “Psychological Capital”, ” Teachers”
-
هدف پژوهش تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس رفتارهای دلبستگی در افراد متاهل است. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه افراد متاهل ایران بود. با توجه به مسئله پژوهش، محقق جامعه هدف خود را افراد متاهل در مراکز دانشگاهی شهر تهران تعیین نمود که از میان آن ها به شیوه ی نمونه گیری در دسترس 271 نفر (اعم از کارکنان و دانشجویان) از دو مرکز مطالعات راهبردی دانشگاه امام حسین و خوابگاه دانشگاه الزهراء (156 زن و 115 مرد) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس رفتار های دلبستگی سندبرگ، نووک، جانسون و یوشیدا (2012) و پرسشنامه ی زوجی اینریچ فورز و السون (1989) است. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که رفتارهای دلبستگی خود و رفتارهای دلبستگی همسر، دو عامل جدا از هم هستند و شاخص های برازش تحلیل عاملی تاییدی نیز به جز، شاخص ریشه ی میانگین مربعات خطای برآورد در الگوی خود در محدوده ی قابل قبول بودند. ضریب آلفای کرونباخ برای زیرمقیاس خود و زیرمقیاس همسر، به ترتیب 71/0 و 82/0 بود. با توجه به ویژگی های روان سنجی مقیاس رفتارهای دلبستگی و تمرکز آن به رفتارهای عینی در روابط افراد متاهل، استفاده از این مقیاس در کارهای پژوهشی و طرح ریزی مداخلات دقیق تر و کارآمدتر به منظور تقویت پیوندهای دلبستگی در افراد متاهل به مشاوران و روا شناسان خانواده، پیشنهاد می شود.کلید واژگان: پاسخگوبودن, دردسترس بودن, رفتارهای دلبستگی, مشغولیت هیجانیThe current study aimed to determine the psychometric properties of the attachment behaviors scale in Iranian married people. The research method was correlational, and the statistical population is all married people in Iran. According to the research problem, the researchers have determined their target population as married people among the university centers of Tehran, which among whom (from staff and students) 271 individuals (156 women and 115 men) were selected through convenience sampling from Imam Hussein University Center of Strategic Studies and Alzahra University dormitory. The research instruments were the Attachment Behaviors Scale by Sandberg, Novak, Davis, & Busby (2012) and the Four ENRICH Couple Scales by Fowers and Olson (1989). Data were analyzed using confirmatory factor analysis. Results showed that Attachment Behaviors-Self and Attachment Behaviors-Partner were two distinct factors. The confirmatory factor fitness indicators except for RMSEA of Self subscale were in the accepted range. Cronbach's alpha coefficients for Attachment Behaviors-Self and Attachment Behaviors-Partner were respectively.71 and .82. Considering the psychometric properties of the attachment behavior scale and its focus on objective behaviors in married relationships, using this scale in research work and planning more accurate and efficient interventions to strengthen secure attachment bonds in married people is recommended to family counselors and psychologists.Keywords: Accessibility, attachment behaviors, Emotional engagement, responsiveness
-
هدف ازانجام این پژوهش بررسی نقش میانجیگری مکانیزم های دفاعی دررابطه بین دلبستگی با ترس از موفقیت دانشجویان دختر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی تحلیل مسیر بود. جامعه ی آماری مورد مطالعه درپژوهش حاضر، دانش جویان دختردانشگاه خاتم بودند که 310 نفر با روش نمونه گیری دردسترس، مورد مطالعه قرارگرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ترس از موفقیت زوکرمن و الیسون، مکانیزم های دفاعی اندرز وسبک دلبستگی هازان و شیوراستفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر انجام شد . یافته های این پژوهش نشان داد، دلبستگی هم به صورت مستقیم هم به واسطه گری مکانیزم دفاعی روان آزرده برترس از موفقیت تاثیر دارد. با توجه به یافته ها این پژوهش بر اهمیت نقش مکانیزم های دفاعی دررابطه بین ترس از موفقیت تاکید می شود. پیشنهاد می شود درجلسات درمانی و مشاوره ای مکانیزم های دفاعی افراد مورد بررسی قرار گیرد، تا بتوان مطابق با آن اقدامات ضروری انجام شود تا فرد به موفقیت هرچه بیشتر درکار و روابط اجتماعی نایل آید.
کلید واژگان: ترس از موفقیت, سبک دلبستگی, مکانیزم های دفاعیThe aim of present research was mediating roles of defense mechanisms in relationships of attachment styles with fear of success among female students. The research method was descriptive and correlational by path analysis. The research population consisted of all female students at the khatam University during academic year of 2017-2018. A convenience sampling of 310 students were chosen. In order to collect data, Zuckerman and Allison Fear of Success Scale, Andrews Defense Style Scale and Hazan and Shavers Adult Attachment Style were used. Data were analyzed using Pearson correction coefficient and path analysis. Results showed that neurosis defense mechanisms had mediator roles in relationships between attachment and fear of success. Also attachments affected fear of success directly. Based on these findings the importance of the role of defense mechanisms, in relationships between fear of success, with attachment were emphasized. It is suggested that in therapeutic and counseling sessions, the defense mechanism of individuals should be assessed so that the necessary steps to be taken in order individual could achieve the most success in their works and social relations.
Keywords: attachment styles, defense mechanisms, Fear of Success -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی عملی بودن آزمون استعداد بارت (2015) برای هدایت تحصیلی شغلی دانش آموزان پایه نهم استان کردستان و آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت.
روشروش تحقیق کاربردی از نوع همبستگی بود. در اجرای این پژوهش گروهی با حجم 381 نفر از دانش آموزان پایه دهم و پازدهم شهرستان سقز و بوکان به روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای انتخاب و پرسشنامه استعداد بارت بر روی آن ها اجرا شد. ابزار پژوهش مجموعه 434 سوالی استعداد بارت بود که آزمودنی می بایست در 135 دقیقه به سوالات آزمون پاسخ میداد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو روش همبستگی و روش عملی و تجربی استفاده شد و نتایج با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هایافته ها نشان داد که در روش اول آزمون استعداد بارت در برخی حیطه ها و رشته هابا نتایج کارنامه هدایت تحصیلی همبستگی مثبت و معنا داری دارد و در روش دوم برای هر رشته تحصیلی شغلی یک فرمول مشخص شد که از طریق جمع امتیازات هر فرمول در هر رشته میتوان اولویت رشته هر فرد را در هدایت تحصیلی شغلی مشخص کرد.
نتیجه گیریبه طورکلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آزمون استعداد بارتوانایی کابرد در هدایت تحصیلی را دارد.
کلید واژگان: استعداد, هدایت تحصیلی, انتخاب رشته, دانش آموزان متوسطه اولPurposeThe purpose of this study was to investigate
PurposeThe purpose of this study was to investigate the practicality of Bart's aptitude test (2015) to academic-career for 9th grade students in Kurdistan and West Azerbaijan provinces.
MethodResearch method was application and correlation type . A sample of 381 students from the 10th and 12th grade in Saqez and Bochan were selected by by random sampling and Bart's aptitude questionnaire was implemented. The research tool was a set of 434 Bart aptitudes questions that were set in 5 scales and 16 subtest tests, and the respondent would have to answer the test questions in 135 minutes. For data analysis, two methods of correlation and practical methods were used and the results were analyzed by SPSS software
FindingsThe findings showed that in the first method of Bart's aptitude test in some areas and fields, have a positive and significant correlation whit the results of academic performance guideline. In the second method, for each occupation, a formula was found to be obtained by adding the rates of each The formula in each discipline can be used to determine the priority of each discipline in conducting a career education.
ConclusionIn general, the findings of this study showed that the Barwana talent test has a good effect on academic guidance and can be used to guide the employment of people in research, guidance and counseling. .
MethodResearch method was application and correlation type . A sample of 381 students from the 10th and 12th grade in Saqez and Bochan were selected by by random sampling and Bart's aptitude questionnaire was implemented. The research tool was a set of 434 Bart aptitudes questions that were set in 5 scales and 16 subtest tests, and the respondent would have to answer the test questions in 135 minutes. For data analysis, two methods of correlation and practical methods were used and the results were analyzed by SPSS software
FindingsThe findings showed that in the first method of Bart's aptitude test in some areas and fields, have a positive and significant correlation whit the results of academic performance guideline. In the second method, for each occupation, a formula was found to be obtained by adding the rates of each The formula in each discipline can be used to determine the priority of each discipline in conducting a career education.
ConclusionIn general, the findings of this study showed that the Barwana talent test has a good effect on academic guidance and can be used to guide the employment of people in research, guidance and counseling.
Keywords: aptitude, career -academic guidance, field selection, Bart aptitude test -
مقدمه
شخصیت مرزی با تاثیرپذیری از عوامل متعدد، یک شبکه پیچیده محسوب می شود و با روش های آماری معمول در روانشناسی، ممکن است نتوان به یافته های دقیقی در مورد آن دست یافت. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه صفت های شخصیت مرزی با استفاده از پویایی های شبکه برای پژوهش در مورد عوامل تاثیرگذار بر آن بود.
روش کارجامعه آماری شامل دوقلوهای همسان و ناهمسان (Mage=23.46; N=500، %40/74 زن؛ ملیت ایرانی) بود. ابزارهای پژوهش به صورت خودگزارشی بود. به منظور تحلیل داده ها، شیوه حد آستانه برای حذف لینک هایی که روابط ضعیف تری داشتند استفاده شد. سپس، شبکه اسپارس و شیوه سهم مشارکت معکوس به کار رفت تا گره های تاثیرگذار استخراج شوند.
یافته هابرای کل نمونه و دوقلوهای همسان، گره های دلبستگی ایمن به مادر و پدر تاثیرگذاری بالاتری بر ثبات شبکه (جلوگیری از علامت ها) داشتند و در دوقلوهای ناهمسان، گره دلبستگی ایمن به پدر بیشترین تاثیر را در ثبات شبکه داشت. در تمام گروه ها، تاثیرگذارترین گره ها در بی ثباتی شبکه (حرکت به سمت ایجاد علامت ها) مشکل های بین فردی، غفلت هیجانی و دلبستگی ناایمن به پدر بودند.
نتیجه گیریبا توجه به غالب شدن عوامل محیطی در شرایط حد آستانه، اثر محیط بر وراثت برای شخصیت مرزی تایید شد.
کلید واژگان: آستانه, شبکه, شخصیت مرزی, دوقلوها, صفتIntroductionBorderline personality influenced by numerous factors is considered as a complex network. Purpose of the study was to conduct a research on borderline personality traits (BPT) using network dynamics for research on factors influencing BPT.
Materials and MethodsThe statistical population included monozygotic and dizygotic twins (N=500 participants; Mage=23.46; 74.40% female; Iranian). The research instruments were self-report for participants. We used a threshold for correlations to remove links which represented weak relations. After creating a sparse network, inverse participation ratio (IPR) method was used to extract affective nodes.
ResultsIn total sample and monozygotic twins, nodes of secure attachment to mother and father had a profound effect on network stability (Prevention of sings) and node of secure attachment to father had the greatest impact on the given stability among dizygotic twins. Nodes of interpersonal problems, emotional neglect, and insecure attachment to father were among the most important ones affecting all groups in network no stability (Moving towards sings).
ConclusionGiven the dominance of environmental factors within threshold conditions, the influence of environment on heritability for BPT was confirmed.
Keywords: Borderline personality, Network, Threshold, Trait, Twins -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مولفه های تاب آوری بر میزان تاب آوری مادران و بهبود مهارت های ارتباطی فرزندان اتیسم آنان انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اتیسم بود که در سال 1397 به یکی از مراکز مشاوره واقع در شهر تهران مراجعه کرده بودند که 30 نفر از آنها با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزش مولفه های تاب آوری را طی 3 ماه در 12 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه کنترل در طول انجام پژوهش آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و مقیاس نمره گذاری اتیسم گیلیام (گارز) بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل کواریانس چند متغیره از نوع اندازه گیری های مکرر بود. نتایج نشان داد که آموزش مولفه های تاب آوری بر میزان تاب آوری مادران و مهارت های ارتباطی فرزندان اتیسم آن ها تاثیر معناداری داشته است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مولفه های تاب آوری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش تاب آوری مادران و بهبود مهارت های ارتباطی فرزندان اتیسم آن ها مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: تاب آوری, مهارت های ارتباطی, اختلال طیف اتیسمThe study aimed to investigate the effect of the resiliency components training on mothers' resiliency and improving the communication skills of their children with autism disorder. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest and follow-up design with control group. The statistical population of the study consisted of all mothers with children with autism disorder who referred to one of the counseling and psychological center in Tehran in year 2018, 30 of whom were selected by purposive non-probability sampling method and were divided into experimental and control groups by random assignment. The experimental group received the intervention of resiliency components training during 3 months with 12 sessions (90 minutes each). The control group received no training during the study. Research tools included Conner and Davidson Resilience Scale and Gilliam Autism Rating Scale (GARS). Data were analyzed using repeated measures multivariate analysis of covariance. Results showed that resiliency components training had a significant effect on mothers' resiliency and the communication skills of their children with autism disorder. Based on the findings of the present study, it can be concluded that resiliency components training can be used as an effective method to increase resiliency in mothers and improve the communication skills of their children with autism disorder.Keywords: resilience, communication skills, Autism spectrum disorder
-
زمینه و هدف
اوتیسم اختلالی است که با مشکلاتی در تعامل اجتماعی، برقراری ارتباط، و الگوهای رفتار تکراری و محدود همراه است. بر اساس نتایج مطالعات مختلف، بعضی از مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم نسبت به مادران دارای کودک بهنجار، سطوح بالاتری از نشانه های افسردگی و تنیدگی را نشان می دهند و حتی رضایت کمتری از رابطه زناشویی دارند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر تاثیر آموزش تعاملات درون خانوادگی مادران بر رضامندی زوجیت و مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود.
روشپژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون- پیگیری و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ساکن تهران در سال 1396 بود. نمونه پژوهش شامل 24 مادر دارای کودک مبتلا به اوتیسم از جامعه آماری مذکور بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه (هر گروه شامل 12 نفر) جای دهی شدند. برنامه مداخله ای به مدت 12 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه گواه این آموزش را دریافت نکرده است. در پایان هر دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس درجه بندی اوتیسم گیلیام (1994) و پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز (1391) بود که در سه مرحله توسط افراد نمونه تکمیل شدند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتههانتایج تحلیل داده ها نشان داد که برنامه مداخله ای باعث افزایش میانگین خرده مقیاس های رضامندی زوجیت، تعاملات درون خانواده، و مهارت های ارتباطی کودکان اوتیسم درگروه آزمایش شده است (0/05>P)؛ درحالیکه افراد گروه گواه در تمام خرده مقیاس های پس آزمون، تغییر قابل توجهی نداشتند.
نتیجهگیریبر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه درون خانوادگی به کار گرفته شده در این مطالعه با افزایش سطح خودآگاهی والد و بهبود تعامل مناسب با کودک و همسر توانسته است سطح مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اوتیسم را ارتقا داده و همچنین به بهبود رضامندی زوجیت منجر شود.
کلید واژگان: اختلال طیف اوتیسم, تعامل درون خانواده, رضامندی زوجیت, مهارت ارتباطیBackground and PurposeAutism is a disorder associated with problems in social interaction, communication, and repetitive and limited behavior patterns. According to the results of some studies, some mothers of children with autism have higher levels of depression and stress symptoms than mothers of typically developing children, so the purpose of the present study was the effect of family interactions training on marital satisfaction and communication skills of children with autism spectrum disorder.
MethodThe study was a quasi-experimental with pre-test, post-test, and control group design. The statistical population of the study included all mothers of children with autism spectrum disorder in Tehran in 2016. The study sample consisted of 24 mothers with autistic children from the mentioned population who were selected by convenience sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (each group consisting of 12 persons). The intervention program was taught to the experimental group for 12 sessions and the control group did not receive this training. At the end both groups were evaluated in post-test and follow-up. The research tool was Gilliam Autism Rating Scale (1994) and Marital Satisfaction Questionnaire (Afroz, 2012) which were completed in three stages. The obtained data were also analyzed using covariance analysis
ResultsThe results of the data analysis showed that the intervention program increased the mean subscales of marital satisfaction, family interactions, and communication skills of autistic children in the experimental group (P <0.05), while the post-test scores of the control group in all subscales did not change significantly.
ConclusionBased on the findings of the present study, it can be concluded that the family interactions training used in this study was able to improve the communication skills of children with autism by increasing the level of parental awareness and improving the appropriate interaction with the child and spouse.
Keywords: Autism disorder, communication skills, couple satisfaction, family interactions -
هدف
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالاست.
روش9 کودک 7 تا 10 ساله مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا با روش هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر با روش آزمایشی از طریق طرح تک آزمودنی با مدل ABAB انجام شد. جمعا هر شرکت کننده 12 جلسه آموزش راهبرد نظارت و برنامه ریزی را در هر هفته سه جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرده است. از ابزارهای تکلیف حافظه آینده نگرکرنز، پروتکل آموزش حافظه آینده نگر، ویراست چهارم آزمون هوشی وکسلر، پرسش نامه استاندارد سنجش دامنه اتیسم و مقیاس درجه بندی درخودماندگی گیلیام برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل بصری و اندازه اثر کوهن استفاده شده است.
یافته هامطابق با یافته ها، شرکت کنندگان در گروهی که راهبردهای هر دو تکلیف را دریافت کرده بودند عملکرد بهتری داشتند و هر 9 شرکت کننده در تکلیف رویدادمحور اندازه اثر بالایی را نشان داده اند، ولی در تکلیف زمان محور فقط دو شرکت کننده گروه مختلط و دو شرکت کننده گروه زمان محور، اندازه اثر متوسطی را به دست آورده اند.
نتیجه گیریآموزش این راهبردها می تواند نقش موثری در بهبود حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا داشته باشد و نظارت و برنامه ریزی آنها را برای تکالیف روزمره بهبود بخشد.
کلید واژگان: راهبرد نظارت, راهبرد برنامه ریزی, توان بخشی, حافظه آینده نگر, اوتیسم با عملکرد بالاPurposeThe purpose of this study was to investigate the effectiveness of training strategies for planning and monitoring on prospective memory rehabilitation in children with high-functional autism.
MethodThis experimental research method was ABAB’s single-subject design. Nine children aged between 7 to 10 years with high-functional autism were selected using purposeful sampling method. In total, each participant received 12 sessions of training on monitoring and planning strategy each week include 3 session that during 90 minutes. Prospective memory Kerns tasks, prospective memory protocol, The Wechsler Intelligence Scale for children – Fourth Edition (WISC IV), The Autism Spectrum Screening Questionnaire (ASSQ) and The Gilliam autism rating scale were used for data collection. To analyze the data used from visual analysis and Cohen’s d effect size.
ResultsAccording to the findings, the performance of the participants who received the strategies of both tasks was better, and each of the nine participants showed a high effect size in the event-based tasks, but in the time-based task only two participants in the mixed group and two participants in the time-based group obtained the average effect size.
ConclusionIt can be concluded that training strategies can play an important role in improving the prospective memory of children with high function autism and improve their monitoring and planning for everyday tasks.
Keywords: : Monitoring Strategy, Planning Strategy, Rehabilitation, Prospective Memory, High-Functional Autism -
هدف از انجام این پژوهش مقایسه سرسختی روانشناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی و بهنجار بود. نمونه ی پژوهش شامل 301 نفر(250 دختر و 51 پسر)دانشجو بود که به صورت خوشه ایتصادفی و با تخصیص مناسب انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس های سیاهه اضطراب اجتماعی، تنظیم شناختی هیجان و سرسختی روانشناختی را تکمیل کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیره و یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان عادی و دارای اضطراب اجتماعی متفاوت است. میزان تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت در دانشجویان عادی نسبت به دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی بیشتر بود. در حالی که دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی در رابطه با میزان فاجعه سازی و ملامت دیگران امتیاز بالاتری را کسب کردند. همین طور بین سرسختی روانشناختی در دانشجویان عادی و دارای اضطراب اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشت. به طوریکه میانگین امتیازات محاسبه شده برای مولفه های سرسختی روانشناختی شامل تعهد، کنترل و مبارزه جویی در دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی نسبت به دانشجویان عادی بالاتر بود. ضمنا با توجه به اهمیت استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در کاهش و مدیریت استرس به خصوص در شرایط و محیط های اجتماعی یشنهاد می شود تا استفاده از این راهبردها آموزش داده شود.
کلید واژگان: اضطراب اجتماعی, تنظیم شناختی هیجان, سرسختی روانشناختیThe aim of this study was to compare the psychological hardiness and cognitive emotion regulation in students with social anxiety disorder and normal students. The sample consisted of 301 student of the University of Tehran (250 females and 51 males) were randomly selected by classification and the appropriate allocation. Participants completed social anxiety questioner, cognitive emotion regulation questioner and psychological hardiness questioner. Then the collected data by using descriptive statistics, regression, MANOVA and ANOVA was analyzed. The results showed that the cognitive emotion regulation strategies between students with social anxiety and normal students are different. Using of the positive refocusing, refocus on planning, positive reappraisal on normal students are more than students with social anxiety. While students with social anxiety in relation to the catastrophizing and blaming others, have earned higher rating. Similarly, the psychological hardiness in normal students and students with social anxiety disorder, were significantly different. The same result has also been obtained for the components of psychological hardiness. In other words, the level of commitment, control and challenge in normal students and students with social anxiety were significantly different. And given the descriptive indices obtained for these two groups can be expressed. Calculated mean scores for commitment control and challenge in students with social anxiety is higher than normal students. Also, considering the importance of using cognitive emotion regulation strategies in decreasing and managing stress, especially in social conditions and environments, it is suggested to be trained to use these strategies.
Keywords: Cognitive Emotion Regulation, psychological hardiness, social anxiety -
عملکرد مناسب خانواده، عامل بسیار تاثیرگذاری در شکوفایی و پیشرفت اعضای خانواده است که درنهایت رشد جامعه را در پی خواهد داشت.مداخلات آموزشی خانواده در تمامی زمینه ها به ویژه در حوزه عملکرد، باعث ارتقای سلامت روانی، اجتماعی و اخلاقی اعضای آن می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مدل بومی خانواده شادی محور بر عملکرد خانواده بود که با استفاده از طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه انجام شد. از بین فرهنگیان متاهل داوطلب استان قم تعداد 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش به مدت نه هفته متوالی ، در نه جلسه نود دقیقه ای ، تحت آموزش مدل بومی خانواده شادی محور قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی آکسفورد ، پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده و پرسشنامه سلامت روان استفاده شد . نتایج تحلیل مانوا از طریق روش امیخته با اندازه گیری های مکررنشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و گروه انتظار (گروه کنترل) تفاوت معناداری وجود دارد همچنین نمرات در مرحله پیگیری از ثبات نسبی برخوردار بودند که نشانگر اثر بخش بودن برنامه مداخله مذکور می باشد. بر این اساس اینچنین نتیجه گیری می شود که از بسته آموزشی مبتنی بر مدل بومی خانواده شادی محور می توان برای افزایش عملکرد مثبت خانواده استفاده کرد.کلید واژگان: تاهل, خانواده شادی محور, عملکرد خانوادهThe proper functioning of the family is very an influential factor in the flourishing and progress of family members which ultimately results in the growth of society. family educational interventions in all fields, especially in the field of performance, promote the mental, social and moral health of its members. The purpose of this study was to determine the effectiveness of teaching the native model of happiness-based family on the function of the family that using the semi-experimental pretest _ post test design with control group (waiting list group) and 3month follow-up. Among married volunteer teachers of Qom province, 30 teachers were selected and randomly assigned to the experimental and control group (waiting list group). The experimental group was then trained for ninth sessions of ninety minutes in nine-week consecutive under training of the native model OF happiness-oriented family. In order to gather the research data, the Oxford Happiness Inventory(HOI), Family Assessment Device (FAD) and Symptom Checklist-90 (SCL90) were used. The results of Mixed method MANOVA analysis with repeated measurements showed a significant difference between the mean scores of the pre-test and post-test of the experimental group and the waiting group (control group). .Also scores in the follow-up phase had a relative stability that indicated the effectiveness of the mentioned intervention program. Based on this, it is concluded that the Training program based on the native model of happiness-based family can be used to progress the family's positive performance.Keywords: marriage , happiness-oriented family, family function
-
زمینه و هدفکودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی دارای نارسایی معنادار در برنامه ریزی، مهار کردن تکلیف در حال انجام، و تکمیل تکالیف مربوط به زمان آینده، هستند. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر آموزش راهبرد حافظه آینده نگر زمان محور و رویداد محور در بهبود عملکرد حافظه آینده نگرکودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بود.روشپژوهش حاضر با روش آزمایشی از طریق طرح ت ک آزمودنی با مدل ABAB انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل 3 نفر از کودکان پسر 7 تا 10 ساله مبتلا به نارسایی توجه/فزون کنشی در مقطع ابتدایی شهر قم بود که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هر 3 کودک، 12 جلسه انفرادی آموزش راهبرد حافظه آینده نگر دریافت کردند. ابزار مورد استفاده، شامل تکلیف حافظه آینده نگر (کرنز،2000)، مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری کودکان -فرم معلم (کانرز، 1998)، ویراست چهارم آزمون هوشی وکسلر (وکسلر، 2003) بود. برای آموزش راهبردها، برنامه مداخله ای حافظه آینده نگر والدم، دفالت و مک دنیل ( 2014) متناسب سازی و مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل بصری و اندازه اثر کوهن استفاده شد.یافته هایافته ها نشان داد در تکلیف زمان محور، تعداد چک کردن سوخت و در تکلیف رویدادمحور، تشخیص درست نشانه ها در جلسات درمان، و پیگیری افزایش پیدا کرد. اندازه اثر آموزش راهبرد در بهبود عملکرد حافظه آینده نگر زمان محور و رویدادمحور بین 15/1 تا 7/2 به دست آمد که اندازه اثر بالایی است.نتیجه گیریآموزش راهبردهای حافظه آینده نگر موجب بهبود رفتارهای نظارت کردن و تشخیص به موقع نشانه های تکالیف آینده نگر می شود، در نتیجه عملکرد حافظه آینده نگر و انجام تکالیف روزانه در این کودکان بهبود می یابد.کلید واژگان: حافظه آینده نگر رویدادمحور, حافظه آینده نگر زمان محور, راهبرد, نارسایی توجه- فزون کنشیBackground and PurposeChildren with attention deficits hyperactivity disorder (ADHD) have a serious deficiency to planning, control of ongoing task and finish their future tasks. So, the purpose of this study was to investigate the effectiveness of training time-based and event-based prospective memory strategies on prospective memory performance among ADHD.MethodThis experimental research method was ABAB’s single-subject design. The sample of the study consisted of 3 children aged 7-10 years old with ADHD in the primary school of Qom who were studying in the academic year of 2017-2018. They were selected through purposeful sampling. Each 3 children received 12 individually prospective memory training sessions. The instruments that used in the present study included prospective memory tasks (Kerns,2000), the Conners comprehensive behavior rating scale–teacher (Conners CBRS–T, 1998) and the Wechsler intelligence scale for children – fourth edition (WISC IV, 2003). For prospective memory training, the intervention program of Waldum, Dufault, Mcdaniel (2014) was adapted and used. To analyze the data visual analysis and cohen's d effect size were used.ResultsThe results showed that in the time-based tasks, the number of fuel checks and in the event-based tasks, correct recognition number of cues in the treatment and follow-up sessions increased. In event-based tasks, the number of success was high in treatment and follow-up sessions. Th effect size of training prospective memory strategies were between 1.15- 2.7 which was a high effect size.ConclusionTraining of prospective memory strategies lead to improve monitoring behaviors and correct detection of prospective tasks cues. As a result, prospevtive memory and future tasks performance improve in this children.Keywords: Attention deficit hyperactivity disorder, event-based prospective memory, strategy, time-based prospective memory
-
پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارزیابی اعتبار و روایی برنامه موبایلی آموزش کنترل بازداری رفتارهای خود آسیب رسان عمدی نوجوانان اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دختران بستری در بیمارستان های روان پزشکی شهر تهران را شامل می شد که در سال گذشته رفتار خودآسیب رسان عمدی داشتند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای شامل 15 نفر نوجوان دختر 14 - 18 سال، بستری در بیمارستان روان پزشکی روزبه، دارای رفتارهای خود آسیب رسان عمدی، انتخاب و از طریق مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته، آزمون هوش ریون، پرسشنامه خودآسیب رسانی عمدی و آزمون برو- نرو ارزیابی شدند. پایایی بازآزمایی، همسانی درونی و روایی همزمان مداخله آموزش بازداری با آزمون برو - نرو بررسی شد. در تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها نشان داد که ضرایب همبستگی در ارزیابی پایایی، همسانی درونی و پایایی بازآزمایی معنا دار (001/0P˂) بودند. هم چنین ضرایب همبستگی روایی همزمان برای زمان واکنش ها و نسبت خطای ابزارها معنا دار (001/0˂P) بودند. تحلیل های آماری حاکی از پایایی و روایی قابل قبول این ابزار بود. با توجه به پایایی و روایی حاصل، به نظر می رسد می توان از برنامه آموزش بازداری به منظور افزایش بازداری پاسخ، به ویژه در افراد دارای رفتارهای خود آسیب رسان عمدی استفاده کرد.کلید واژگان: آموزش بازداری پاسخ, اعتباریابی, رفتار خود آسیب رسان عمدیAim. The purpose of this study was to design and evaluate the validity and reliability of a smartphone application for inhibitory control of deliberate self-harm behaviors among dolescents. Methods. The study was a descriptive research of correlational type. The population consisted of all girls) admitted to Roozbeh Psychiatric Hospital who had deliberate self-harm behaviors during the past year. Using purposeful sampling method, a sample of 15 adolescent girls (aged 14-18) admitted to Roozbeh Psychiatric Hospital, who had deliberate self-harm behaviors were selected and evaluated using semi-structured clinical interview, Raven IQ Test, Deliberate Self-Harm Survey, and Go-NoGo Test. Test-retest reliability, internal consistency and concurrent validity of inhibitory control training and Go-NoGo Test were evaluated using Pearson correlation analysis. Results. The results indicated that the correlation coefficients of internal consistency reliability, and test-retest reliability were significant (P<0.001) .Correlation coefficient of concurrent validity for reaction time and error ratios were significant (P<0.001). Statistical analysis indicated the reliability and validity of this application. Conclusion. It seems that this application can be used as an intervention to increase response inhibition, especially in those who deliberately harm themselves.Keywords: Inhibitory control training, validation, deliberate self-harm
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش سپاسگزاری بر اضطراب وجودی دانشجویان صورت گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی، به روش پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل که دارای مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهرستان سقز در سال تحصیلی 94-95 بود.تعداد 160دانشجوی دختر به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند. سپس 20 نفر که از پرسشنامه اضطراب وجودی نمره معیار را کسب کرده بودند، جهت شرکت در طرح پژوهش به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، مقیاس اضطراب وجودی گود ومقیاس سپاسگزاری ادلر فاگلی بود. شرکت کنندگان طی 10 جلسه 100 دقیقه ای، و به صورت هفته ای دو بار تحت برنامه آموزش سپاسگزاری براساس مدل ادلر و فاکلی قرار گرفتند. درتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری استفاده شد. نتایج کاهش معنا دار میانگین نمرات پس آزمون اضطراب وجودی گروه آزمایشی در مقایسه با نمرات گروه کنترل را نشان داد. به طور کلی آموزش سپاسگزاری در سطح معناداری سبب کاهش اضطراب وجودی شده بود. نتایج پیشنهاد می نماید که می توان از برنامه آموزش سپاسگزاری جهت کاهش اضطراب وجودی دانشجویان بهره برد.کلید واژگان: اضطراب وجودی, برنامه آموزشی, دانشجو, سپاسگزاریThe present study aimed to evaluate the effectiveness of appreciation training program on existential anxiety among University students. The study was semi-experimental, included pre-test and post-test with the control group, having one month fallow up stage. The population of study consisted of all university students of Saqqez city in 2015-2016 academic year. 160 female students were selected by cluster sampling. Then, 20 students who achieved the standard score in existential anxiety questionnaire were randomly assigned to control and experimental groups. Data were collected using Good's existential anxiety scale and Adler's appreciation questionnaire. Participants were trained under the program based on Adler and Fagly s model, twice a week in 10 sessions of100 minutes each. The obtained data were analyzed using Multivariate Analyze of Variance and Univariate Analysis of Variance. The results showed that in post-test mean scores of existential anxiety in the experimental group significantly decreased compared with the control group. Generally, appreciation training significantly reduced existential anxiety. The findings suggest that the designed appreciation training program can be used to reduce students the existential anxiety.Keywords: Appreciation, existential anxiety, training program, students
-
هدفاین مطالعه با هدف بررسی تفاوت در حافظه کاری، انعطاف پذیری و حل مسئله در چهار زیرگروه راهبردهای مقابله با استرس هیجان مدار (رویاروگری، اجتنابی، وابستگی و خویشتن داری) انجام شد.روشآزمایش بر روی 100 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های علوم انسانی از دانشگاه های تهران که به چهار گروه 25 نفره تقسیم شدند، صورت گرفت. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شد و شرکت کنندگان از لحاظ میزان استرس و اضطراب در سطح متوسط قرار داشتند. ابزارهای پژوهش عبارت از پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس DASS-21، پرسشنامه مقابله با استرس WOCQ و آزمون های نرم افزاری استروپ، N-Back و برج های لندن جهت بررسی انعطاف پذیری، حافظه کاری و توانایی حل مسئله بودند.یافته هانتایج نشان دادند که سطح حافظه کاری و انعطاف پذیری در یادگیری مطالب جدید در زیرگروه مقابله رویاروگر به میزان قابل توجهی پایین بود. همچنین زیرگروه وابستگی، عملکرد نسبتا مشابهی در آسیب های شناختی نسبت به زیرگروه رویاروگر داشت. ضعف حل مساله در هر چهار گروه مشابه بود.نتیجه گیرییافته های این پژوهش نشان دادند که افرادی که از راهبردهای مقابله با استرس هیجان مدار استفاده می کنند، در کارکردهای شناختی حافظه کاری، انعطاف پذیری و حل مسئله ضعیف هستند. در این بین، زیرگروه رویاروگر و وابستگی بیشتر از سایرین از آسیب های شناختی رنج می برند.کلید واژگان: انعطاف پذیری, حافظه کاری, حل مسئله, راهبردهای مقابله با استرس هیجان مدارThis study were aimed to investigate the differences between working memory, flexibility and problem solving in four subgroup of emotion-focused coping with stress strategies (encounter, avoidance, dependence & continence). The sample size was 100 participants majoring in Humanitarian Science in BA selected from different universities in Tehran that were divided into four groups of 25. The sampling design was simple semi randomized style and participants were in the intermediate level of stress and anxiety. The research tools were depression, anxiety and stress inventory DASS-21, coping with stress inventory WOCQ and strop, N-Back and tower of London software tests to measure the flexibility, working memory and problem-solving. Results showed that the level of working memory and flexibility in learning the new matters were significantly low in encounter subgroup. Moreover the result postulated that the dependent subgroup was similar with encounter subgroup in cognitive impairments. The problem solving weakness is similar in the four subgroups. Findings of this study represent the people who apply the emotion-focused coping strategies are weak in working memory, flexibility and problem solving. Moreover, the encounter and dependence subgroups suffer from cognitive impairments more than the others.Keywords: Emotion-focused coping with stress styles, Flexibility, Problem solving, Working memory
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.