seyedeh zahra emadi
-
اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی طرح واره درمانی بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری بود. این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی با طرح نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش مادران دارای کودک با اختلال یادگیری شهر تهران در شش ماهه اول سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این مادران بود که به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه نهایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). از مقیاس تنظیم شناختی هیجان توسط گرانفسکی و کرایچ (2002) و تنظیم رفتاری هیجان توسط گرانفسکی و کرایج (2019) استفاده شد. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که استرس ادراک شده و تنظیم رفتار هیجان در گروه آزمایش به طور معناداری (01/0>P) از گروه گواه متفاوت بود. لذا می توان گفت طرح واره درمانی می تواند جهت تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری مورداستفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: طرح واره درمانی, تنظیم شناختی هیجان, تنظیم رفتاری هیجانThis research aims to evaluate the effectiveness of Schema Therapy on cognitive emotion regulation and Emotional Behavior Regulation in mothers with children with learning disabilities. Based on purpose the research was applied with a semi-experimental design with pre-test, and post-test. The statistical population of the study was mothers of children with learning disabilities in Tehran in the first six months of 1400. The sample consisted of 30 mothers who were selected as the final sample by purposive sampling method and were randomly divided into two groups of experiments and control (each Group 15 mothers). Cognitive Emotion Regulation Questionnaire by Garnefski and Kraaij (2002) and Emotional Behavior Regulation by Garnefski and Kraaij (2019) were used. The experimental group received eight sessions of mindfulness-based cognitive therapy and the control group received no therapy. The results of covariance analysis showed that the Perceived Stress and Emotional Behavior Regulation was significantly different in the experimental group (P0.01). So Schema Therapy can be used effectively on cognitive emotion regulation and Emotional Behavior Regulation in mothers with children with learning disabilities.
Keywords: Schema therapy, cognitive emotion regulation, Emotional Behavior Regulation -
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر شفقت به خود و سرزندگی در مادران دارای کودک با اختلالات یادگیری بود. این پژوهش براساس هدف از نوع کابردی با طرح نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، مادران دارای کودک با اختلال یادگیری شهر تهران در شش ماهه اول سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از این مادران بود، که به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه نهایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15نفر). از مقیاس شفقت خود (نف،2003) و سرزندگی ریان و فردریک (1997) استفاده شد. گروه آزمایش ده جلسه آموزش ذهن آگاهی را دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که شفقت به خود و سرزندگی در گروه آزمایش به طور معناداری از گروه گواه متفاوت بود. لذا می توان گفت آموزش ذهن آگاهی می تواند جهت افزایش شفقت به خود و سرزندگی مادران با کودک دارای اختلال یادگیری مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: شفقت به خود, سرزندگی, ذهن آگاهیJournal of Psychology, Volume:27 Issue: 4, 2024, PP 343 -353This research aims to investigate the effectiveness of mindfulness training on the Self-Compassion and Vitality in mothers with children with learning disabilities. Based on purpose the research was applied with a semi-experimental design with pre-test, and post-test. The statistical population of the study was mothers of children with learning disabilities in Tehran in the first six months of 1400. The sample consisted of 30 mothers who were selected as the final sample by purposive sampling method and were randomly divided into two groups of experiments and control (each Group with 15 mothers). Self-compassion scale (Neff, 2003) and vitality Ryan and Frederick (1997) was used. The experimental group received ten sessions of mindfulness traning and the control group got no training. The results of covariance analysis showed that the Self-Compassion and Vitality were significantly different in the experimental group. So mindfulness training can be used as an effective way to improve Self-Compassion and Vitality in mothers with children with learning disabilities.
Keywords: Mindfulness, self-compassion, vitality -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل سیستم خودهای انگیزشی زبان دوم در یادگیری زبان انگلیسی و نقش واسطه ای خودنظم بخشی و اضطراب زبان دوم در مدارس است. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و برحسب گردآوری اطلاعات همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر یزد بود که از جامعه، 300 نفر نمونه به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. سپس دانش آموزان به پرسشنامه سیستم خودهای انگیزشی زبان دوم (SLMSQ)، پرسشنامه خودنظم بخشی بوفارد (BSRQ) و اضطراب زبان خارجی (FLCAS) پاسخ دادند. داده های به دست آمده به روش همبستگی و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و Lisrel 8.7 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های حاصل از تحلیل مسیر با برازش مناسب، رابطه مستقیم خود آرمانی را در یادگیری زبان انگلیسی و رابطه غیرمستقیم تجربه یادگیری زبان دوم به واسطه خودنظم بخشی را معنادار نشان داد. همچنین رابطه مستقیم اضطراب یادگیری زبان انگلیسی منفی و معنادار و رابطه غیرمستقیم خود آرمانی به واسطه اضطراب در یادگیری زبان انگلیسی مثبت و معنادار شد. در این پژوهش، رابطه مستقیم خود اجباری (بایسته) و تجربه زبان دوم در یادگیری زبان انگلیسی و رابطه غیرمستقیم خود اجباری به واسطه اضطراب زبان دوم در یادگیری زبان انگلیسی معنادار نبود؛ بنابراین توصیه می شود والدین نوجوانان را مجبور به یادگیری زبان انگلیسی نکنند و سعی کنند انگیزه یادگیری زبان انگلیسی را در آن ها درونی کنند.کلید واژگان: سیستم خودهای انگیزشی یادگیری زبان دوم, تجربه یادگیری زبان دوم, اضطراب زبان دوم, خودنظم بخشی, یادگیری زبان انگلیسیThe purpose of this study was to investigate the motivational self-system in English language learning and the mediating role of self-regulation and second language anxiety in schools. The research method was applied according to the purpose and data collection was done by correlation. The current research population was second year female high school students in Yazd. A sample size of 300 was selected by multistage cluster sampling method and students answered Second Language Motivational Self-System Questionnaire (SLMSQ), Bufard Self-Regulation Questionnaire (BSRQ). Foreign Language Anxiety Survey (FLCAS). The obtained data were analyzed by correlation and path analysis using SPSS24 and Lisrel 8.7 software. The results of path analysis with appropriate adjustment showed a direct relationship between ideal l2 self in learning English and an indirect relationship between experience in learning a second language through self-regulation. Moreover, the direct relationship between anxiety in English was negative and significant, and the indirect relationship between ideal l2 self due to anxiety in English learning became positive and significant. In this study, the direct relationship between l2 self and second language experience in English learning and the indirect relationship between l2 self and second language anxiety in English learning were not significant. Therefore, it is recommended that parents do not force adolescents to learn English and try to internalize their motivation to learn English.Keywords: second language motivational self system, Second Language Learning Experience, Second Language Anxiety, Self-Regulation, English Language Learning
-
هدف
میگرن اختلالی روان تنی است که همه ابعاد فردی و اجتماعی زندگی فرد را تحت تاثیر خود قرار می دهد. درمان های گوناگونی برای کاهش سردردهای میگرنی مطرح شده که اثربخشی آن ها متفاوت است. امروزه، مداخلات درمانی مبتنی بر فرهنگ و دین برای بسیاری از اختلالات روانشناختی مورد استفاده قرار می گیرند که به دلیل بومی بودن، مورد استقبال بسیاری از درمانجویان قرار گرفته و اثرات درمانی قابل قبولی دارند. قرآن کریم، کتاب مقدس مسلمانان، حاوی آموزه های ارزشمندی راجع به سبک زندگی و راه های آرامش و سعادت است و مسیرهای برون رفت از اضطراب در آن به تفصیل بیان شده است. استفاده از قرآن کریم در کشف مسیرهای استرس زدا و آرامش افزا می تواند محورهای مهمی برای تدوین پروتکل های آموزشی و درمانی به پژوهشگر ارایه دهد. هدف این پژوهش در گام نخست بررسی درد در قرآن و عوامل ایجاد کننده آن و در گام بعدی، ارایه راهکارهایی برای کاهش درد، با توجه به عوامل تشدیدگر درد بوده است.
روش ها:
در این مطالعه از روش کیفی و تحلیل متن بهره برده شده است که در فرهنگ قرآن، به آن تدبر گفته شده و روش های ادبی و بیانی خاص خود را دارد که بر کلام عربی استوار است. در این پژوهش از روش تدبر کلمه ای به صورت خاص استفاده شده است که طی آن برای مفاهیم مورد سوال، واژگان متناظر عربی از قرآن انتخاب می شود.
یافته ها:
در این تحقیق، انواع درد از منظر قرآن شناسایی شد و با استخراج اصولی برگرفته از قرآن، مدلی تبیینی برای رهایی از درد پیشنهاد شد. سه مولفه مهم ذکر، صبر و حسن عوامل مرتبط با کاهش درد هستند که طراحی مداخله بر اساس آن ها در ارتباط با کاهش درد اهمیت فراوانی دارد.
نتیجه گیریطبق آیات نورانی قرآن، عواملی چون غفلت، خوف، استرس و رفتارهای ناسازگار، می توانند عواملی برای افزایش دردهای عذاب آور باشند. به این ترتیب، در طراحی پروتکل ها بهره گیری از مولفه های مقابل این عوامل، می تواند سبب کاهش دردهای میگرنی و سایر دردها گردد.
کلید واژگان: درد, میگرن, قرآنAimsMigraine is a psychosomatic disorder affecting all individual and social aspects of a person's life. Various treatments have been proposed to reduce migraine headaches that have different efficacy. These days, culturally-religious treatment interventions are used for many psychological disorders, due to their native nature, are welcomed by a number of clients and have acceptable therapeutic effects. The Holy Qur'an, the Muslim Book, contains valuable teachings about the lifestyle and paths of peace and happiness, and the ways out of anxiety and encouragement are expounded. Using the Holy Quran in discovering stressful paths and increasing relaxation can provide important points for the development of educational and therapeutic protocols to the researcher. The purpose of this study is to investigate the pain in the Qur'an and its causes in the first place and, in the next place, to provide solutions for pain relief, based on pain intensifying factors.
methodsin the Quranic term, called contemplation, and has their own literary and expressive methods resting on the Arabic language. Furthermore, contemplation word method has been used in which the similar Arabic words from the Quran are chosen for the concepts under the question.
FindingIn this research, various types of pain were identified from the perspective of the Qur'an and, by extracting the principles derived from the Quran, an explanatory model for relieving pain was suggested. The three most important components called, rememberance, patience and beauty, the factors coupled with pain relief designing intervention, are of paramount importance in reducing pain.
ConclusionAccording to Quranic verses, factors such as neglect, fear, stress and incompatible types of behavior can be factors in increasing the suffering pain. Thus using the opposite components of these factors in the design of the protocols can reduce migraine and other types of pain
Keywords: pain, migraine, Quran -
زمینه
میگرن از اختلالات نورولوژیک مزمن است که بر کیفیت زندگی افراد و توانایی مشارکت در امور شغلی، خانوادگی و اجتماعی تاثیر می گذارد. علیرغم پژوهش های گسترده در زمینه شناخت میگرن، آیا می توان الگوی تبیینی جامعی برای شناسایی این بیماری پیشنهاد داد؟
هدفاین پژوهش با نگاهی کیفی در پی کشف عوامل موثر بر تجربه درد از لحاظ جسمی، روانی، شناختی، اجتماعی، معنوی و نهایتا ارائه الگویی چندبعدی برای تبیین این بیماری بود.
روشاین مطالعه با رویکرد کیفی و با بهره گیری از شیوه تحلیل محتوا (گرانهایم و لاندمن، 2004) انجام شده است. مشارکتکنندگان شامل 19 بیمار زن مبتلا به میگرن بودند که به روش نمونهگیری هدفمند به مطالعه وارد شدند. اطلاعات به وسیله مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شد. تمام مصاحبه ها بازنگری و طبقات و مقوله ها بر طبق شباهت های معنایی استخراج شدند.
یافته هافرآیند تجربه درد میگرن غالبا با وضعیت شلیک آغاز میشود و واکنشهای متفاوتی در پی دارد که بسته به کنار آمدن افراد به بهبودی یا شدت درد ختم میشود. در این فرآیند به ویژه موضوع عوامل روانشناختی نقش جدی ایفا میکند. با این توصیف، بیماران مبتلا به میگرن، نه تنها با علایم فیزیکی درد درگیرند، بلکه ورای آن، درباره اظهار درد یا کتمان درد در کنار آمدن با دیگران تعارضات جدی دارند.
نتیجه گیریدر بافت بیماری میگرن ارزیابیهای منفی افراد که ساخته ذهن آنان است موجب نگرانی میشود؛ از سوی دیگر ممکن است دیگران ارزیابیهای منفی را القا کرده و بیمار را در معرض تبعاتی قرار دهند. با توجه به آنکه سردرد میگرنی، هم یک متغیر فیزیکی و هم متغیری روانشناختی است، درمان باید همزمان شامل نشانهزدایی و دارودرمانگری باشد و هم به حل مسائلی که با تاثیر بر روان فرد باعث تشدید میگرن می شود، بپردازد.
کلید واژگان: مطالعه کیفی, تجربه درد, سردرد میگرنیBackgroundMigraine is a chronic neurological disorder that affects people's quality of life and ability to participate in work, family, and social affairs. Despite the extensive research in the field of perception of migraine, no comprehensive explanatory pattern has yet been suggested to identify this disease.
AimsThe present study, through a qualitative perspective, aimed to explore the effective factors on pain experience in terms of physical, psychological, cognitive, social, and spiritual aspects and ultimately, provide a multi-dimensional pattern to explain this disease.
MethodThis study was conducted using a qualitative approach and applying content analysis method (Graneheim & Lundman, 2004). Participants consistet of 19 female patients selected by purposive sampling. The data were collected using semi-structural interviews. All interviews were reviewed and categories were extracted based on semantic similarities.
ResultsThe process of pain experience of migraine is often initiated by a trigger and creates various reactions which lead to the improvement or severity of pain based on the individuals’ coping. In this process, psychological factors particularly play a critical role. Therefore, patients with migraine are not only engaged in physical symptoms, but also they have serious conflicts in expressing or hiding pain while encountering others.
ConclusionsIn the context of migraine, individuals’ negative evaluations which are consequences of their mental negative self-appraisals raise concerns. On the other hand, it is possible that others induce these negative evaluations and expose the patient to negative consequences. Given that migraine headache is both a physical and a psychological variable, the treatment should simultaneously include both medication and improving symptoms, and solving problems that affect the individual’s psyche and intensify his/her migraine.
Keywords: Qualitative research, Perception of pain, Migraine headache
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.