shiva madahian
-
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی حکمرانی سبز با رویکرد توسعه پایدار مبتنی بر تکنیک دلفی فازی بود که از لحاظ هدف کاربردی، و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، تحقیق آمیخته به شمار می رود. بخش کیفی شامل 12 نفر از خبرگان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کیفی به منظور بررسی مهم ترین مولفه ها و شاخص ها از فن دلفی فازی استفاده گردید. نمونه بخش کمی نیز کارشناسان و مدیران بیمارستان های شهر کرمان بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای بخش کیفی بود. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش تحلیل محتوای استقرایی به کمک نرم افزار مکس کیودا و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار آموس انجام شد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که ابعاد زیست محیطی، حاکمیتی و اجتماعی، مهم ترین بسترهای لازم برای حکمرانی سبز در نظام سلامت می باشد. بعد زیست محیطی شامل مولفه های انرژی های تجدیدپذیر، کاهش منابع، محصولات سازگار با محیط زیست، تلفات طبیعی، انتشار گازهای گلخانه ای و آلودگی و زباله می باشد. بعد اجتماعی شامل مولفه های بهداشت و ایمنی، مشارکت های اجتماعی و سیاسی، حقوق بشر، مدیریت منابع انسانی، رضایت بیماران و روابط جامعه است. همچنین، بعد حاکمیتی شامل مولفه های حقوق سهامداران، حاکمیت شرکتی، مدیریت ریسک و فرصت و اخلاق در تجارت می باشد.
کلید واژگان: حکمرانی سبز, نظام سلامت, توسعه پایدار, روش دلفی فازی.The main goal of this research was to present a model of green governance with a sustainable development approach based on the fuzzy Delphi technique, which is considered mixed research in terms of its practical purpose and based on the method of data collection. The qualitative part included 12 experts who were selected by purposeful sampling. In the qualitative part, fuzzy Delphi technique was used to examine the most important components and indicators. The sample of the quantitative part was the experts and managers of hospitals in Kerman, who were selected as a sample of 384 people using Cochran's formula and by simple random method. The tool for collecting data in the qualitative part was a semi-structured interview, and in the quantitative part, a researcher-made questionnaire based on the qualitative part. Data analysis was done in the qualitative part by inductive content analysis using MaxQDA software and in the quantitative part using AMOS software. The final results of the research showed that the environmental, governance and social dimensions are the most important bases for green governance in the health system. The environmental dimension includes the components of renewable energy, reducing resources, environmentally friendly products, natural losses, greenhouse gas emissions, and pollution and waste. The social dimension includes health and safety components, social and political partnerships, human rights, human resource management, patient satisfaction and community relations. Also, the governance dimension includes the components of shareholder rights, corporate governance, risk and opportunity management, and ethics in business.
Keywords: Green Governance, Health System, Sustainable Development, Fuzzy Delphi Method -
این تحقیق با هدف ارایه مدل اثربخش ارزیابی خط مشی های سلامت نظام اداری با توجه به اسناد بالادستی در وزارت امور اقتصادی و دارایی انجام شده است. این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی بوده بدین ترتیب که در ابتدا با انجام مطالعات کتابخانه ای 108 عنوان خط مشی به عنوان کدهای اولیه (پاره گفتارها) احصا گردید که با استفاده از روش تحلیل مضمون در 23 مضمون پایه (مولفه) و سپس در 6 مضمون سازمان دهنده (بعد) شامل ابعاد اداری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، و مالی دسته بندی گردید. مدل اولیه توسط خبرگان مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان ستاد و ادارات کل استانی وزارت امور اقتصادی و دارایی به تعداد 4062 نفر بوده و با توجه به روش نمونه گیری کوهن تعداد 205 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقاتی انتخاب شده اند. مدل اولیه در این نمونه مورد آزمون قرار گرفت. روایی پرسش نامه برابر با (1/86 درصد) محاسبه گردیده، پایایی درونی پرسش نامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده و با توجه به اینکه مقادیر آلفای کرونباخ بالاتر از (7/0) قرار گرفته، پایایی درونی تمامی بعد ها مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS انجام شده است. برای بررسی سوال های پژوهش از روش های آماری تحلیل عاملی تاییدی، معادلات ساختاری و آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. درنتیجه با توجه به کسب نمره شاخص های آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بیشتر از 6/0، بار عاملی بالاتر از 5/0 سوالات، نمره شاخص ریشه میانگین مربعات باقی مانده استاندارد شده معادل 039/0، اعتبار مدل مورد تایید قرار گرفت.کلید واژگان: خط مشی, سلامت نظام اداری, قوانین بالادستی, ارزیابی خط مشیThis research has been done with the aim of providing an effective model for evaluating the health policies of the administrative system according to the upstream documents in the Ministry of Economic Affairs and Finance. This research is a combination of qualitative and quantitative methods, so that at first, by conducting library studies, 108 policy titles were counted as primary codes (parts of speech), which were divided into 23 basic themes (components) and then into 6 organizing themes (dimension) included administrative, social, economic, political, judicial, and financial dimensions. The initial model was verified by experts. The statistical population of this research includes 4062 employees of the headquarters and provincial general offices of the Ministry of Economic Affairs and Finance, and according to Cohen's sampling method, 205 samples were selected using the stratified sampling method. The initial model was tested in this sample. The validity of the questionnaire was calculated as (86.1 percent), the internal reliability of the questionnaire was also calculated using Cronbach's alpha, and considering that the values of Cronbach's alpha were higher than (0.7), the internal reliability of all dimensions was confirmed. Data analysis was done using SPSS and Smart-PLS software. Statistical methods of confirmatory factor analysis, structural equations and single-sample t-test have been used to investigate the research questions. As a result, according to Cronbach's alpha indices score and composite reliability higher than 0.6, factor loading higher than 0.5 of the questions, root-mean-square index score of the standardized residual equal to 0.039, the validity of the model was confirmed.Keywords: Policy, Administrative System Health, Upstream Rules, Policy Evaluation
-
نشریه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، سال چهاردهم شماره 1 (پیاپی 59، فروردین و اردیبهشت 1402)، صص 191 -211مقدمه و هدف
هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی تطبیقی تاثیر توسعه مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی از دیدگاه مدیران و کارکنان با نقش میانجیگری فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و حفظ کارکنان در دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود.
روش شناسی:
روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها، روش آمیخته اکتشافی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش در بخش کیفی شامل مدیران و کارکنان خبره دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود که از بین آن ها تعداد 10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. همچنین، در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تخصیص متناسب تعداد 357 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز در بخش کیفی برای طراحی الگوی پژوهش با مصاحبه باز نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که شامل 5 سازه (متغیر)، 21 بعد و 72 سوال در قالب طیف لیکرت 5 تایی بود، جمع آوری شد. برای تعیین روایی و پایایی ابزار پرسشنامه مذکور به ترتیب از روش های روایی همگرا، ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد .
یافته هانتایج آزمون معادلات ساختاری از دیدگاه مدیران نشان داد که دو متغیر فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی بر رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان اثر میانجی و معنادار دارد اما حفظ کارکنان بر رابطه مذکور اثر میانجی ندارد. همچنین، مشخص شد که از دیدگاه کارکنان، هر سه متغیر فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و حفظ کارکنان روی رابطه مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی از دیدگاه کارکنان اثر واسطه ای و معنادار دارد.
نتیجه گیریتطبیق دو مدل از دو دیدگاه حاکی از آن است که هم مدیران و هم کارکنان معتقدند که فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان را میانجیگری می کنند، اما حفظ کارکنان صرفا از دیدگاه کارکنان می تواند رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان را میانجیگری نماید.
کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, عملکرد سازمانی, فرهنگ سازمانی, تعهد سازمانی, حفظ کارکنانIntroduction & ObjectiveThe aim of this study was to design and validate a comparative model of the impact of human resource management development on organizational performance from the perspective of managers and employees with the mediating role of organizational culture, organizational commitment and staff retention in Islamic Azad universities of Fars province.
MethodologyIn terms of purpose, the research method was applied and in terms of data collection, it was an exploratory mixed method. Participants in this study in the qualitative section included managers and staff of Islamic Azad universities in Fars province, from which 10 people were selected using purposive sampling. Also, in the quantitative part, the statistical population of the study included all managers and staff of Islamic Azad universities in Fars province who were selected as the sample size using Morgan table and stratified random sampling method with proportional allocation of 357 people. . The information required in the qualitative section to design the research model was collected through a semi-structured open interview and in the quantitative section using a researcher-made questionnaire that included 5 constructs (variables), 21 dimensions and 72 questions in a 5-point Likert scale. . Convergent validity, Cronbach's alpha and combined reliability methods were used to determine the validity and reliability of the questionnaire.
ResultsThe results of structural equation testing from the perspective of managers showed that the two variables of organizational culture and organizational commitment have a mediating and significant effect on the relationship between human resource management and organizational performance, but employee retention has no mediating effect on this relationship. Also, it was found that from the perspective of employees, all three variables of organizational culture, organizational commitment and employee retention have a mediating and significant effect on the relationship between human resource management and organizational performance from the perspective of employees.
ConclusionApplying the two models from two perspectives suggests that both managers and employees believe that organizational culture and organizational commitment mediate the relationship between human resource management and organizational performance, from the perspective of employees. Mediate between human resource management and organizational performance.
Keywords: Human Resource Management, organizational performance, Organizational Culture, Organizational Commitment, staff retention -
زمینه و هدف
مدیریت دانش سازمان ها را قادر خواهد ساخت تا با بهره گیری از هوش و مهارت کارکنان توانمندی های خود را ارتقا دهند. مدیریت دانش بر ارتقا عملکرد سازمانی و توسعه ی آن تاثیر دارد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی رابطه معیارهای مدیریت دانش با میزان توسعه یافتگی دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام شد.
روش پژوهشاین مطالعه توصیفی-تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1399 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هییت علمی دانشگاه های علوم پزشکی کشور بودند که حجم نمونه 377 نفر برآورد گردید. از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های استاندارد مدیریت دانش لاوسن و توسعه یافتگی آندش و همکاران بودند که روایی و پایایی آن ها بررسی و تایید شد داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSS 22 و با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی آزمون t تک متغیره و آنووا مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد میانگین نمره مدیریت دانش در دانشگاه های علوم پزشکی کشور، بیشتر از سطح متوسط بود که بالاترین و پایین ترین میانگین به ترتیب مربوط به ابعاد دانش آفرینی و ذخیره دانش بود. همچنین میانگین توسعه یافتگی متوسط به بالا بود که بالاترین و پایین ترین میانگین به ترتیب مربوط به ابعاد امکانات آموزشی دانشجویان و امکانات آموزشی و پژوهشی دانشگاه بود. همچنین بین مدیریت دانش و ابعاد آن به جز بعد دانش آفرینی با میزان توسعه یافتگی رابطه معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیرینتیجه کلی این مطالعه نشان داد سطح توسعه یافتگی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور در سطح متوسط به بالا بوده است. با توجه به اینکه مدیریت دانش بر توسعه یافتگی دانشگاه ها تاثیر مثبت و معنی داری دارد، توجه بیشتر به مدیریت دانش می تواند به رشد توسعه یافتگی دانشگاه ها کمک نماید.
کلید واژگان: مدیریت دانش, توسعه, دانشگاه علوم پزشکیBackgroundKnowledge management helps organizations to improve their capabilities using the intelligence and skills of employees. Knowledge management impacts the improvement of organizational performance and its development. Therefore, this study aimed to examine the relationship between knowledge management criteria and the level of development in medical universities.
MethodsThis was a descriptive, analytical, and cross-sectional study conducted in 2020. The statistical population was all the faculty members of medical universities with a sample size of 377 people. A multi-stage cluster sampling method was used. Data collection tools included Lawson’s knowledge management questionnaire and the development questionnaire of Andesh et al. whose validity and reliability were assessed and confirmed. The collected data were analyzed using SPSS 22 software through descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics of univariate t-test and ANOVA.
ResultsResults showed that the mean score of knowledge management in medical universities was more than average. The highest and lowest mean were related to the dimensions of knowledge creation and knowledge storage, respectively. Furthermore, the mean of development was moderate to high. The highest and lowest mean were related to the dimensions of students' educational facilities and university's education and research facilities, respectively. In addition, there was a significant relationship between knowledge management and its dimensions, except for the knowledge creation dimension, and the level of development.
ConclusionThe overall result of this study indicated that the development level in the country’s medical universities has been at a moderate to high level. Since knowledge management has a positive and significant effect on the development of universities, more attention to knowledge management can be useful in the universities’ development.
Keywords: Knowledge management, Development, Medical Sciences University -
رهبری کوانتومی متاثر از پارادایم کوانتومی دارای ویژگیهایی منحصر به فرد میباشد که میتواند در شرایط مبهم و نامطمین و به سرعت در حال تغییر امروزی جوابگوی نیازهای رهبران و سازمانها به ویژه سازمانهای دولتی در جهت کسب اهداف و تعالی سازمانی باشد. هدف تحقیق حاضر بررسی نظریه رهبری کوانتومی در سازمانهای دولتی است. در این مقاله سعی شده است با مطالعه مقالات موجود، به بررسی نظریه رهبری کوانتومی به عنوان رویکردی نوین در رهبری سازمانهای دولتی پرداخته شود، بدین منظور با استفاده از روش کتابخانهای برای جمع بندی نظام مند نتایج تحقیقات پیشین، کلیه منابع در دسترس با استفاده از کلمات کلیدی مناسب در این مقاله مروری آورده شده است. مباحث جمع آوری شده در قالب 4 مقوله ماهیت نظریه کوانتومی، چرایی رهبری کوانتومی (عوامل پیدایی رهبری کوانتومی)، ماهیت و ویژگیهای رهبری کوانتومی و نحوه اثرگذاری در سازمان مورد بررسی قرار گرفت. امروزه رهبران و سازمانها به این نتیجه رسیدهاند که اگر بخواهند در دنیای متغیر و در حال تحول امروزی بقا داشته باشند و پیشرفت نمایند باید دیدگاه مکانیکی که محیط را ساده و ایستا میداند را کنار گذاشته و دیدگاه کوانتوم را جایگزین آن نمایند،لذا رهبران سازمانی باید مهارتهای جدیدی را در خود پرورش دهند که از آنها تحت عنوان مهارتهای کوانتومی یاد میشود، این مهارتها سازمانها را در جهت افزایش توانایی مدیران در اداره افراد درسازمانها، حل تعارضات، افزایش بهرهوری، خلاقیت و نوآوری، چابکی، تعالی سازمانی، یادگیری سازمانی و... که همگی از علایم رهبری کوانتومی است یاری داده و زمینه موفقیت، توسعه سازمانی و در نهایت بقای آنها را در جهان پیچیده و به سرعت در حال تغییر امروزی را فراهم میآورد.
کلید واژگان: پارادایم کوانتومی, رهبری کوانتومی, مهارت کوانتومی, سازمانQuantum leadership influenced by the quantum paradigm has unique characteristics that can meet the needs of leaders and organizations, especially government agencies in order to achieve organizational goals and excellence in today's ambiguous and uncertain and rapidly changing conditions. The purpose of this study is to investigate the theory of quantum leadership in government organizations. In this article, we have tried to study the theory of quantum leadership as a new approach in the leadership of government organizations by studying the existing articles. For this purpose, using the library method to systematically summarize the results of previous research, all available resources using Appropriate keywords are given in this review article. The collected topics were examined in the form of 4 categories: the nature of quantum theory, why quantum leadership (factors in the emergence of quantum leadership), the nature and characteristics of quantum leadership and how to influence the organization. Today, leaders and organizations have come to the conclusion that if they want to survive and thrive in today's changing and evolving world, they must abandon the mechanical view that makes the environment simple and static and replace it with the quantum view, so organizational leaders must Develop new skills, known as quantum skills, that enable organizations to increase the ability of managers to manage people in organizations, resolve conflicts, increase productivity, creativity and innovation, organizational agility, and organizational excellence. .. which are all signs of quantum leadership and provide the basis for their success, organizational development, and ultimately their survival in today's complex and rapidly changing world.
Keywords: Quantum paradigm, quantum leadership, quantum skills, organization -
Background
The purpose of the present study was to design a model of good governance to promote administrative health with an emphasis on the mediating role of social responsibility.
MethodsThe research method was descriptive and cross-sectional. The statistical population included a total number of 16504 employees working in Sirjan City. Based on the Morgan table, 377 employees were selected as the subjects of the study by using a convenience random sampling. Data collection was done through a researcher-developed questionnaire which was prepared based on the research literature. The ‘Responsibility’ variable was measured with 16 questions and the ‘Good governance’ variable was measured with 14 questions. Cronbach's alpha coefficient of variables was obtained higher than 0.7. To analyze the data, Confirmatory factor analysis and Structural equation modeling were used through Emus software.
ResultsAccording to the findings of factor analysis and fit indices, the indicators of the responsibility model are: intergenerational, environmental, and social commitments and the indicators of the good governance model are: sustainable governance and resource management. The direct effect between responsibility and good governance was obtained at 0.99. This study also showed a significant and direct relationship between the political, social, economic, and cultural dimensions of good governance and the interaction between industry and academia.
ConclusionGood governance as a fundamental variable and in interaction with other factors leads to the establishment of sustainable development in mines.
Keywords: Civilization, Health, Social Responsibility -
Agricultural Marketing and Commercialization Journal, Volume:5 Issue: 1, Winter and Spring 2021, PP 32 -42
The present study aims to investigate and compare the status of knowledge management and intellectual capital in Islamic Azad and Payame Noor universities in Kerman province. The present study is based on descriptive assumptions and is a survey study in terms of method. The statistical population of the study includes all professors and faculty members of Payame Noor University and the Islamic Azad University of Kerman Branch. Sampling was by the stratified method. To analyze data, Statistical formulas of t and the mean difference of t and Levene's test were performed using SPSS software. To collect the required data, two researcher-made questionnaires were used. To determine the validity, the content validity method was used, so that the validity of the questionnaire of factors related to intellectual capital was 88% and the knowledge management questionnaire was 88% and to measure reliability using Cronbach's alpha, the reliability value for intellectual capital questionnaires was 96% and knowledge management was 95%. Findings from the t-test showed that there is no difference between knowledge management and intellectual capital in Islamic Azad and Payame Noor universities in Kerman province.
Keywords: Intellectual Capital, Knowledge Management, Payame NoorKerman -
زمینه و هدف
هدف از پژوهش حاضر ارایه و آزمون تجربی الگوی تطبیقی درک مدیران و کارکنان از چگونگی تاثیر فعالیت های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجیگری فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و حفظ کارکنان در دانشگاه های آزاد استان فارس بود.
روش شناسی:
روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها، روش آمیخته اکتشافی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش در بخش کیفی شامل مدیران و کارکنان خبره دانشگاه های آزاد استان فارس بود که از بین آنها تعداد 10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. همچنین، در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان (شامل اعضای هییت علمی) دانشگاه های آزاد استان فارس بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تخصیص متناسب تعداد 357 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.
یافته هانتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که از دیدگاه مدیران دو متغیر فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی بر رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان اثر میانجی و معنادار دارد اما حفظ کارکنان بر رابطه مذکور اثر میانجی ندارد.
نتیجه گیریهمچنین، مشخص که از دیدگاه کارکنان، هر سه متغیر فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و حفظ کارکنان روی رابطه مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی از دیدگاه کارکنان اثر واسطه ای و معنادار دارد.
کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, عملکرد سازمانی, فرهنگ سازمانی, تعهد سازمانی, حفظ کارکنانBackground & PurposeThe purpose of this study was to present and test the comparative model of managers 'and employees' understanding of how human resource management activities affect organizational performance with the mediating role of organizational culture, organizational commitment and employee retention in open universities in Fars province
MethodologyThe research method was applied in terms of purpose and heuristic mixed method in terms of data collection. Participants in this study in the qualitative section included managers and qualified staff of free universities in Fars province, from which 10 people were selected using purposive sampling. Also, in the quantitative part, the statistical population of the study included all managers and staff (including faculty members) of free universities in Fars province. Using Morgan table and stratified random sampling method with proportional allocation of 357 people as Sample sizes were selected
FindingsThe results of structural equation test showed that from the perspective of managers, the two variables of organizational culture and organizational commitment have a mediating and significant effect on the relationship between human resource management and organizational performance, but employee retention has no mediating effect on this relationship
ConclusionAlso, it was found that from the perspective of employees, all three variables of organizational culture, organizational commitment and employee retention have a mediating and significant effect on the relationship between human resource management and organizational performance from the perspective of employees
Keywords: human resource management, Organizational Performance, Organizational Culture, Organizational Commitment, employee retention -
مقدمهبا توجه به موانع و چالش هایی که کشورهای در حال توسعه به جهت وجود ضعف سازماندهی بین تحقیقات و آموزش های دانشگاهی با بخش های صنعتی دارند، مطالعه حاضر با هدف تبیین موانع موجود در تعامل بین صنعت و دانشگاه های علوم پزشکی انجام گردید.روشاین پژوهش از نوع کیفی بود و به روش تحلیل محتوای مرسوم و نمونه گیری هدفمند انجام شد. 20 مدرس از دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمان در مطالعه مشارکت نمودند. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق و بدون ساختار جمع آوری گردید. متن هر مصاحبه بارها خوانده و واحدهای معنایی مشخص شد و سپس کدگذاری صورت گرفت. کدها خلاصه و بر اساس مشابهت ها دسته بندی گردید و طبقات ایجاد شد. داده ها به طور مستمر و هم زمان با مرحله جمع آوری، به صورت مقایسه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاسه درون مایه اصلی بر اساس تجارب و ابعاد درک شده توسط مشارکت کنندگان استخراج گردید که شامل «موانع فردی، موانع سازمانی و موانع محیطی» بود. موانع فردی از چهار زیرطبقه «موانع نگرشی، موانع مهارتی، موانع روان شناختی و موانع جمعیت شناختی»؛ موانع سازمانی از چهار زیرطبقه «موانع فرهنگی، موانع مدیریتی، موانع مالی و موانع ساختاری» و موانع محیطی از سه زیرطبقه «موانع قانونی، موانع ویژگی های خاص صنعت و موانع نظارتی» تشکیل شد.نتیجه گیریبر اساس تجارب مدرسان، «موانع نگرشی» به عنوان پرتکرارترین موانع فردی، «موانع مالی» به عنوان پرتکرارترین موانع سازمانی و «موانع قانونی» نیز به عنوان پرتکرارترین موانع محیطی شناسایی شد. مشارکت کنندگان تاکید نمودند که برنامه ریزی صحیح نشات گرفته از حکمرانی خوب دولت، منجر به ایجاد تعامل مثبت بین این دو نهاد صنعت و دانشگاه می گردد.کلید واژگان: دانشگاه ها, صنعت, پزشکیIntroductionAccording to challenges and barriers facing developing countries because of weakness in organizing researches, academic education, and industrial sectors in these countries, the aim of the present study was to explain barriers existing in interaction between industry and universities of medical sciences in Iran.MethodThis qualitative study was carried out based on content analysis method. 20 teachers from School of Health, Kerman University of Medical Sciences, Iran, selected via purposive sampling method, contributed in this study. Data was gathered through deep unstructured interviews. Every single interview was reviewed for several times to recognize semantic units and after that, encoding was done. Categorizing and summarizing codes also were done based on similarities. Data analysis was carried out contrastively and continuously at the same time with data gathering.ResultsBased on contributors understanding of studied dimensions and their experiences, three main themes were recognized in terms of challenges and barriers in interaction between industry and university, "individual barriers", "organizational barriers", and "environmental barriers". Individual barriers were categorized by 4 subcategories, "attitude barriers", "skill barriers", "psychological barriers", and "demographic barriers". Organizational barriers were divided into 4 subcategories as "cultural", "managerial", "financial", and "structural" barriers. Finally, environmental barriers were categorized into 3 subcategories as "legal barriers", "special industrial features", and "supervisory barriers".ConclusionBased on the teachers experiences, "attitude barriers" are the most frequent cases of individual barriers, "financial barriers" are the most frequent cases of organizational barriers, and "legal barriers" are the most frequent cases of environmental barriers. Contributors confirmed that precise and proper planning originated from government good governance will result in forming a positive interaction between the two sectors.Keywords: Universities, Industry, Medicine
-
Background and goal: The interaction between university and industry, due to its highly constructive and positive effects on technical, economic and social changes, was traditionally at the center of policy makers and planners attention. The aim of the present study was to explain barriers and challenges existing in the interaction between medical sciences universities and industry.MethodThis present descriptive-correlational study used measuring method fto investigate the interaction among Medical Sciences University (School of Public Health). 1468 individuals participated in this study. Using Morgan scale, 321 people were selected as the sample. Two questionnaires were prepared by the researcher. The proper governance questionnaire contains political, economic, social, legal and cultural dimensions composed of 69 questions. The barriers between university and industry questionnaire covering 3 dimensions of individual interaction barriers, organizational interaction barriers and environmental interaction barriers is composed of 40 questions. Data analysis was done using SPSS, version 21.ResultsBased on factor analysis of the data, the main dimension of proper governance respectively was cultural factors and among various factors of barriers between university and industry, environmental interaction dimension was considered as the most important one. Moreover, the results showed that there was a direct and meaningful relationship between dimensions of proper governance and interaction between university and industry variable.ConclusionBased on the results of the present study, considering culture and cultural differences can help improve the interaction between university and industry.Keywords: Medical Sciences University, interaction, industry, governance
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.