به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

zahra najafi

  • سید عبدالرحیم حسینی*، زهرا نجفی
    پژوهش در زمینه اعتباریات در فقه و تفسیر مطالعه ای بنیادین است و هدف آن تبیین ماهیت و ارکان امر اعتباری از دیدگاه تفسیر و فقه و دادوستد این دو دانش در به کارگیری مفاهیم و یافته های اعتباری در استنباط و اجتهاد مبتنی بر آن هاست. در تجزیه وتحلیل ماهیت اعتبار میان مفسران و فقیهان، در عین تمایزها، مشترکات فراوانی وجود دارد. مفسران ذیل آیات الاحکام از یافته های فقهی برای دریافت مقصود نهایی آیات بهره برده اند. فقیهان نیز در استناد به آیات و استدلال های قرآنی از نظریات مفسران به نام متاثر هستند و در استنادات قرآنی خود انحای مختلف اعتبار و استعاره را به کار می گیرند و برای توسعه در فهم فقهی از ملاحظات و نگرش های اعتبارگرایانه مفسران بهره می جویند. بسیاری از اختلافات در دیدگاه ها و تفاوت نگرش های تفسیری و فقهی نیز به دلیل اختلاف در اعتباریات به ویژه مبانی نظری شکل گیری اعتباریات است؛ تا آنجا که بسیاری از اختلاف برداشت ها در تفسیر آیات الاحکام از منابع و مبانی تفسیری تاثیر پذیرفته و دامنه این اختلافات بی آنکه به نقد و تحلیل درآید در استنباط و اجتهاد فقهی وارد می شود، حال آنکه تاثیرپذیری مفسران از منابع فقهی حداقلی است. در عین حال، در قرون متاخر و عصر کنونی، نظر به پیشرفت نظری تحلیل های فقهی، در بسیاری موارد مفسران نیز از آرای فقیهان تاثیر پذیرفته اند.
    کلید واژگان: اعتبار تفسیری, اعتبار فقهی, انشاء, حکم, وضع
    Seyed Abdolrahim Hoseini *, Zahra Najafi
    The study of "considered concept"(Itibariat) in Jurisprudence and Interpretation is a fundamental study. It aims to explain the nature and elements of "Itibariat" from the point of view of Interpretation and Jurisprudence. The exchange between these two sciences in the employment of "considered concepts and findings" in inference and ijtihad is based on the explanation of the nature and elements of the Itibariat.In the analysis of the nature of Itibariat, despite the differences, there are many commonalities between commentators and jurists. The commentators in "Ayat al-Ahkam" have used jurisprudential findings to understand the ultimate meaning of the verses. The jurists also use different aspects of Itibariat and metaphor in attribution to Quranic verses and reasoning. For the development of jurisprudential understanding, they benefit from the commentators’ Itibariat considerations and attitudes.Many differences in viewpoints and differences in interpretive and jurisprudential attitudes are due to differences in Itibariat, especially the theoretical foundations of the formation of Itibariat; As far as many misapprehensions in the interpretation of Ayat al-Ahkam have been influenced by interpretive sources and foundations. The scope of these differences, without being criticized and analyzed, enters jurisprudential inference and ijtihad. Whereas the influence of jurisprudential sources on commentators is minimal. However, in the late centuries and the current era, due to the theoretical progress of jurisprudence analysis, in many cases, commentators have also been influenced by the opinions of jurists.
    Keywords: Jurisprudential Itibar, Interpretative Itibar, Establishment. Verdict, . Creation
  • زهرا نجفی، رزیتا فخیمی فرهادی *

    پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش سرسختی روانشناختی بر رضایت جنسی و تعارضات زناشویی در زوجین با طلاق عاطفی انجام شد. این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زوجین متقاضی طلاق شهر تبریز در سال 1401 بودند که تعداد 30 نفر از آنها انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت جنسی و تعارضات زناشویی و پروتکل سرسختی روانشناختی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده به کمک روش های آماری توصیفی میانگین و انحراف معیار و روش های آماری استنباطی تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش سرسختی روانشناختی می تواند باعث افزایش رضایت جنسی و کاهش تعارضات زناشویی در زوجین با طلاق عاطفی گردد که در سطح P<./.1 معنادار می باشد.

    کلید واژگان: تعارضات زناشویی, رضایت جنسی, طلاق عاطفی, سرسختی روانشناختی
    Zahra Najafi, Rozita Fagimi Farhadi *

    The present study was conducted with the aim of the effectiveness of psychological toughness training on sexual satisfaction and marital conflicts in couples with emotional divorce. This research was a semi-experimental design. The statistical population of the research was all couples applying for divorce in Tabriz city in 2022, and 30 of them were selected. In order to collect information, sexual satisfaction and marital conflicts questionnaires and psychological toughness protocol were used. The collected data were analyzed with the help of descriptive statistical methods of mean and standard deviation and inferential statistical methods of multivariate covariance analysis using SPSS software. The results showed that psychological toughness training can increase sexual satisfaction and reduce marital conflicts in couples with emotional divorce, which is significant at the P<.1 level. 

    Keywords: Marital Conflicts, Emotional Divorce, Sexual Satisfaction, Keywords, Psychological Toughness
  • پیامدهای انقلاب اسلامی ایران بر نظام سیاسی کویت
    حبیب الله سعیدی نیا*، زهرا نجفی، دانیال آب یاری

    کویت، سرزمینی کوچک در کرانه های خلیج فارس می باشد که به دلیل موقعیت ژئوپولیتیکی خود، همواره یکی از کنشگران مهم منطقه ی غرب آسیا و از جمله کشورهای اثرگذار بر روابط سه دولت اسلامی یعنی ایران، عربستان و عراق بوده است. در جریانات انقلاب پنجاه و هفت، دولت کویت یکی از بازیگران تاثیر پذیر و تاثیر گذار بوده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش است که جوانب و میزان نقش آفرینی این شیخ نشین در فرآیند سقوط حکومت پهلوی و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی چگونه بوده است؟. هدف اصلی این مقاله تبیین اثرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر جامعه سیاسی کویت از زمان آغاز نهضت امام خمینی تا پایان جنگ هشت ساله می باشد. یافته ها و شواهد این پژوهش نشان می دهد که کویت به عنوان نقطه ی تلاقی سه ایدئولوژی تشیع، وهابیت و تسنن؛ رویکرد نسبتا ملایمی در قبال مخالفان حکومت پهلوی داشته است بنا براین ملجا بسیاری از فعالین سیاسی ایرانی بوده و بستر مناسبی را برای اشاعه ی تفکر انقلابیون فراهم نموده است. با شکل گیری نظام جمهوری اسلامی ایران و طرح مساله ی کلیدی صدور انقلاب، مخالفین آل صباح و در راس آن ها شیعیان کویت، تحرکات مبارزاتی خود را گسترش داده و متاثر از آموزه های انقلاب اسلامی، آشکارا به رویارویی با دولت کویت پرداختند که این امر موجب واکنش شدید حکومت آل صباح گردید. سرکوب جنبش های شیعی همانند قیام مسجد شعبان به دست نیروهای امنیتی کویت، سلب تابعیت شماری از مخالفین این شیخ نشین توسط دولت کویت و در پایان همراهی آل صباح با عراق در جنگ علیه ایران را باید در همین راستا تفسیر نمود.

    کلید واژگان: انقلاب اسلامی ایران, خلیج فارس, جنبش های شیعیان, امام خمینی(ره)
    consequences of the Islamic revolution of Iran on the political system of Kuwait
    Habibollah Saeedinia *, Zahra Najafi, Danial Abyari

    Kuwait, a small country in littoral of the Persian Gulf because of its geopolitical position, it has always been one of the important actors in the west of Asia and including the countries affecting the relations of three Islamic governments Iran, Saudi Arabia and Iraq. In the events the fifty- seven revolution, This research study is done by descriptive- analytical to answer this question, what is the role of this sheikhdom in the process of the collapse of Pahlavi regime and the formation of the Islamic republic Iran? The main purpose of this paper is to explain the impact of Islamic revolution on the political community of Kuwait since the start of the Imam Khomeini movement until the end of the Iran- Iraq war. Discoveries and historical evidence of this paper indicates that Kuwait as the Confluence of the three ideologies of Shiite, Wahhabism and Sunnism; a relatively soft approach of the opponents of the Pahlavi regime, as it has been a strong approach to Iranian political activists and provides a proper platform to spread the thought of the revolutionaries. In the form of the Islamic republic of Iran and The statement of the important issue of the issuance of the revolution, the opponents of Al- Sabah and at the head of the Shiite protest of Kuwait, spread their campaign movements and influenced the teaching of Islamic revolution, which led to a strong response from the Al- Sabah and at the head of the Shiite protests, the opponents of Al- Sabah government. The suppression of Shiite movements such as the Shaaban Mosque uprising by the Kuwaiti security forces, the denial of the citizenship of a number of opponents in the Sheikdom by the end of Al- Sabah with Iraq in the war against Iran must be interpreted in this regard.

    Keywords: Kuwait, Islamic Revolution Of Iran, Persian Gulf, Shiite Movements, Imam Khomeini
  • Zahra Najafi, Kianoush Abdi, MohammadSaeed Khanjani, Hamid Dalvand, Mehdi Amiri
    Introduction

    In 2008, Iran acceded to the convention on the rights of persons with disabilities (CRPD), including the right to health and rehabilitation. However, the goals of this convention have not yet been achieved in Iran. This study provides solutions for implementing articles 25 (health) and 26 (rehabilitation) CRPD in Iran.

    Materials and Methods

    This was a qualitative study conducted through content analysis. A total of 21 individuals were selected via the purposive sampling method. The data were collected through semi-structured interviews. The interviews continued until we reached information saturation. Data analysis was performed manually using the MAXQDA software version 10.

    Results

    After the interviews, 860 initial codes were obtained. After removing the unrelated codes and merging the codes by overlap, 725 codes remained. The concepts were classified into four main categories and 15 subcategories: Development of a comprehensive rehabilitation program, culture and education, capacity building, and compliance with legal requirements.

    Conclusion

    According to the results, because of severe problems in the field of health and rehabilitation of disabled people in Iran, taking necessary measures to solve these problems is essential. Hence, a comprehensive plan should be developed. Meanwhile, proper education, culture building, talents, and opportunities should be considered more carefully. Also, by facilitating services for people with disabilities and paying attention to the importance of being demanding, we can build capacity in the country. The findings of this research will provide a bright way for policymakers, administrators, and planners of the country.

    Keywords: Convention of the rights ofpersons with disabilities, Persons with disabilities, Health, Rehabilitation
  • زهرا نجفی، میثم فدایی واحد

    هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین احساسات سرمایه گذار، سرمایه گذاری های تحقیق و توسعه و عملکرد شرکت می باشد. جامعه آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک از میان 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (1368 سال- شرکت) طی دوره زمانی 1392 تا 1400 می باشد. نتایج نشان می دهد، احساسات خوش بینانه سرمایه گذار که انتشار سهام با هزینه پایین را تسهیل می کند، از کم سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه جلوگیری کرده و عملکرد شرکت را بهبود می بخشد و احساسات خوش بینانه سرمایه گذار که انتشار سهام با هزینه پایین را تسهیل می کند، مدیران را به هدر دادن منابع کم هزینه برای سرمایه گذاری در پروژه های تحقیق و توسعه که به عملکرد شرکت آسیب می رسانند، سوق نمی دهد. همچنین احساسات بدبینانه سرمایه گذار که خرید مجدد سهام را تشویق کرده و سرمایه گذاری های تحقیق و توسعه را از بین می برد، باعث کاهش سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه شده و به عملکرد شرکت آسیب می رساند. چنانچه شرکت ها پس از اعلام خرید مجدد سهام و در صورت وجود احساسات بدبینانه سرمایه گذار، سرمایه گذاری تحقیق و توسعه را افزایش دهند (رابطه منفی بین عملکرد شرکت و مخارج تحقیق و توسعه) عملکرد بدتری را تجربه نمی کنند؛ و در نهایت نتایج نشان داد، مدیرانی که احساسات سرمایه گذاران را کنترل می کنند، احتمالا در پروژه های تحقیق و توسعه ای سرمایه گذاری کرده اند که عملکرد شرکت را کاهش نمی دهد. در ارتباط با نتایج حاصل شده می توان بیان داشت که احساسات سرمایه گذار در شرایط گوناگون، شرایط تامین مالی سهام را تغییر می دهد که بر انگیزه های تحقیق و توسعه شرکت ها و در نتیجه عملکرد شرکت تاثیر می گذارد. بر همین مبنا پژوهش حاضر، تاثیر تحقیق و توسعه بر عملکرد شرکت را هنگامی که احساسات سرمایه گذار بر قیمت سهام تاثیر می گذارد، مورد بحث قرار داده و نشان می دهد که تحقیق و توسعه عموما عملکرد شرکت را در دوره های خوش بینی بهبود می بخشد و در دوره های بدبینی با کاهش روبرو می کند.

    کلید واژگان: احساسات سرمایه گذار, سرمایه گذاری های تحقیق و توسعه, عملکرد شرکت
    Zahra Najafi *, Meysam Fadai Vahad

    The aim of this research is to investigate the relationship between investor sentiment, research and development (R&D) investments, and firm performance. The statistical population of this study consists of 152 companies listed on the Tehran Stock Exchange (TSE) during the period from 2013 to 2021. The results show that optimistic investor sentiment, which facilitates low-cost equity issuance, prevents underinvestment in R&D and improves firm performance. Optimistic investor sentiment does not drive managers to waste low-cost resources on R&D projects that harm firm performance. Additionally, pessimistic investor sentiment, which encourages share repurchases and undermines R&D investments, reduces R&D spending and damages firm performance. However, if companies increase their R&D investments after announcing share repurchases and in the presence of pessimistic investor sentiment (negative relationship between firm performance and R&D expenses), they do not experience worse performance. Finally, the results indicate that managers who control investor sentiment likely invest in R&D projects that do not decrease firm performance. Based on the findings, it can be stated that investor sentiment affects equity financing conditions under various circumstances, which in turn affects the motivations of firms for R&D investments and consequently firm performance. Accordingly, this study discusses the impact of R&D on firm performance when investor sentiment affects stock prices and demonstrates that R&D generally improves firm performance during optimistic periods and decreases it during pessimistic periods.

    Keywords: investor sentiments, research, development investment, company performance
  • Gholamabbas Chehardoli, Fatemeh Karimi, Tahmineh Akbarzadeh, _ Roshanak Hariri, Zahra Najafi*
    Background

    Alzheimer’s disease (AD), the main form of dementia, is a multifactorial neurodegenerative disease, and several hypotheses have been proposed for its pathogenesis. Among them, cholinergic hypofunction is the main reason and plays a significant role in cognitive impairment. According to this theory, ChE inhibitors improve the performance of the cholinergic system and increase memory function. Thus, this study investigated a novel series of 2-amino-pyrano[3,2-c]quinoline-3-carbonitrile derivatives bearing benzyloxy phenyl moiety as ChE enzyme inhibitors.

    Methods

    The synthesized compounds 6a-o are divided into three series based on benzyloxy phenyl moiety. The structure of all compounds was identified by the NMR (1H and 13C) and IR spectra. Then, their inhibitory activities against ChE enzymes were evaluated by Ellman’s spectrophotometrical method. The kinetic and molecular docking studies were performed for compound 6l as the most potent butyrylcholinesterase (BChE) inhibitor.

    Results

    The 2-amino-4-(4-((4-fluorobenzyl)oxy)-3-methoxyphenyl)-5-oxo-5,6-dihydro-4H-pyrano[3,2-c] quinoline-3-carbonitrile (6l) demonstrated the best anti-BChE activity with a half maximal inhibitory concentration value of 1.00 ± 0.07. The kinetic and molecular docking studies confirmed that 6l is a mixed inhibitor and binds to both the anionic catalytic site and peripheral anionic site (PAS) of BChE. In silico study approved that the methoxy group on the middle phenyl ring has a significant role in interacting with the PAS of the enzyme.

    Conclusion

    These findings indicated that 2-amino-pyrano[3,2-c]quinoline-3-carbonitrile derivatives bearing benzyloxy phenyl moiety have therapeutic potential as BChE inhibitors in the last stages of AD.

    Keywords: Pyran, Quinoline, Synthesis, Molecular docking, Cholinesterase inhibitors, Alzheimer’s disease
  • زهرا نجفی*، کریم آذربایجانی
    با افزایش تعاملات بین المللی و استفاده از فن آوری های تولیدی مشابه در سطح بین الملل، تجارت درون صنعت میان کشورها به یک موضوع مورد توجه نظریه پردازان اقتصادی تبدیل شده است و توجه به یک محصول تولیدی غیرنفتی که دارای مزیت نسبی باشد، می تواند سهم بالایی در رشد تجاری کشورها داشته باشد. یکی از صنایع کاربردی و موثردر رشد تجاری ایران، صنعت سیمان است. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر تجارت درون صنعت ایران با شرکای تجاری منتخب در صنعت سیمان در سال های 1401-1388 با روش داده های ترکیبی می باشد. متغیرهای اثرگذار شامل شاخص لیندر، انتشار دی اکسیدکربن، ارزش افزوده بخش صنعت، مسافت جغرافیایی و نرخ ارز حقیقی است.با توجه به نتایج، شاخص انتشار دی اکسیدکربن، تاثیر منفی بر تجارت درون صنعت سیمان برای ایران و شرکای تجاری دارد و بین تمام متغیرهای بررسی شده، بزرگ ترین ضریب را دارد. همچنین رابطه بین تجارت درون صنعت با ارزش افزوده بخش صنعت و مسافت جغرافیایی مثبت بدست آمد و متغیرهای لیندر و نرخ ارز نیز دارای اثر غیرمعناداری بر تجارت درون صنعت شده اند.
    کلید واژگان: تجارت درون صنعت, صنعت سیمان, پنل دیتا
    Zahra Najafi *, Karim Azarbaiejani
    With the increase of international interactions and the use of similar production technologies at the international level, intra-industry trade between countries has become a subject of interest for economic theorists, and paying attention to a non-oil product that has a comparative advantage can have a high contribution to the commercial growth of countries. be One of the practical and effective industries in Iran's commercial growth is the cement industry. Therefore, the purpose of this research is to investigate the factors affecting trade within Iran's industry with selected business partners in the cement industry in the years 1388-1401 with the combined data method. The influencing variables include Linder index, carbon dioxide emissions, added value of the industry sector, geographical distance and real exchange rate.According to the results, the carbon dioxide emission index has a negative effect on the trade within the cemen industry for Iran and its trading partners, and it has the largest coefficient among all the investigated variables. Also, the relationship between trade within the industry with the added value of the industry sector and geographic distance was positive, and the variables of Linder and exchange rate also have a non-significant effect on trade within the industry.
    Keywords: intra-industry trade, cement industry, Panel Data
  • Zahra Najafi, Kianoush Abdi*, Shahin Soltani

    Providing optimal rehabilitation services for people with disabilities has always been recognized as a major concern of health systems in all countries. Stewardship is one of the biggest challenges to provide rehabilitation services to people with disabilities in Iran. We advocate the Ministry of Health & Medical Education (MoHME) to take the lead as a steward of rehabilitation services in Iran, while the dedicated sections in the MoHME need to be determined, with a clear list of responsibilities and affiliations.

    Keywords: Rehabilitation, Stewardship, Health System, Disability, Governance
  • زهرا نجفی*، حسین اسفندیاری
    «حیث التفاتی» مفهومی محوری در فلسفه ذهن و گفت وگوهای فلسفی معاصر است. چگونگی امکان حیث التفاتی و نیز نحوه تعین محتوای ذهنی یکی از مسائل مهم حیث التفاتی است که تبیین آن مبتنی بر مبانی مختلف فلسفی تفاوت می کند. به همین دلیل این مقاله حیث التفاتی را از منظر محمدحسین طباطبایی و فودور، درتسکی و میلیکان از فیلسوفان ذهن معاصر تبیین می کند. در این بین فیلسوفانی که به نظریات علی و غایی محتوا در تبیین حیث التفاتی قائل اند، مبتنی بر فیزیکالیسم می کوشند حیث التفاتی و محتوای ذهنی را به زعم خود طبیعی کنند. نویسنده معتقد است با توجه به مبانی فلسفی طباطبایی، می توان پاسخی نو برای مسئله امکان حیث التفاتی و تعین محتوای ذهنی یافت. این تبیین که نوعی تقریر علی است، بدون نفی نگاه مادی انگارانه به علم ممکن نیست. در این مقاله نشان داده ایم که می توان پاسخ پیشنهادی مستخرج از مبانی طباطبایی را با نوعی تلفیق با نظریات محتوا بازسازی کرد و می توان گفت مکانیسم های تبیین شده از طریق نظریات محتوا، فرآیندهای مادی است که نقش اعدادی در تعین محتوا و حیث التفاتی دارند.
    کلید واژگان: حیث التفاتی, محمدحسین طباطبایی, نظریات علی, نظریات غایی, محتوا, علم
    Zahra Najafi *, Hossein Esfandiari
    "Intentionality" is a central concept in the philosophy of mind and contemporary philosophical discourses. How it is possible and also how to determine the mental content are among the important issues in this regard, the explanation of which differs based on different philosophical principles. For this reason, this article explains intentionality from the perspective of Mohammad Hoseyn Tabatabai and the contemporary philosophers namely Fodor, Dartsky, and Millikan. Philosophers, who believe in the causal and ultimate theories of content in explaining intentionality, try to naturalize intentionality and mental content based on physicalism in their opinion. The author believes that according to Tabatabai's philosophical foundations, a new answer can be found to the problem of the possibility of intentionality and determination of mental content. This answer, which is a kind of causal statement, is not possible without denying the materialist view of science. In this article, we have shown that the proposed response derived from Tabatabai's principles can be reconstructed by a kind of integration with content theories, and it can be said that the mechanisms explained by content theories are material processes that play a preparatory role in determining content and intentionality.
    Keywords: Intentionality, Mohammad Hoseyn Tabatabai, Causal Theories, Ultimate Theories, Content, Science
  • Ali Almasi*, Mitra Mohammadi, Rouhollah Shokri, Zahra Najafi, MohammadJavad Shokoohizadeh
    Background

    Studies suggest that sulfur may react with plants or monocellular organisms, such as fungi, to produce toxic agents. It has been theorized that sulfur enters cells and affects their respiration. This study reports on a phototroph development that leads to the diminution and/or production of sulfur and release of hydrogen sulfide from public ponds.

    Methods

    This study was conducted in anoxic stabilization ponds at a dimension of 1×0.25×1 (m), with a hydraulic retention time of 6 days. The ponds’ water was tested during the dark and light cycles. The experiments were carried out by factorial design and measured three variables: volumetric organic loading, sulphate concentrations and temperature.

    Results

    Cyanobacteria and Rhodobacter species were the most abundant phototroph cellular organisms. The mean value of total sulfur and un-ionized hydrogen sulfide concentration were 74 mg/L and 21 mg/L, respectively, at the volumetric organic loading of 100 g BOD5/m3 per day. The efficiencies of biochemical and chemical oxygen removal were 71.9% and 59.1%, respectively. The mean proliferation rate of photosynthetic sulfur bacteria was 3.4×106 cells/ml.

    Conclusion

    photosynthetic sulfur bacteria significantly reduced the sulfur concentration generated in the ponds. The illumination of bright light enhanced the sulfur reduction by the photosynthetic sulfur bacteria in the wastewater of the anoxic stabilization ponds.

    Keywords: Algae, Anoxic ponds, Biochemical oxygen demand, Organic loading sulfur, Photosynthetic sulfur bacteria
  • زهرا نافعی، مهران کریمی، زهرا نجفی*
    مقدمه

    مقاومت میکروبی ناشی از مصرف بیش از حد آنتی بیوتیک ها می تواند سلامت عمومی جامعه را به خطر بیاندازد. عوامل گوناگونی در مصرف بیش از حد آنتی بیوتیک ها توسط مادران برای کودکانشان نقش دارند. هدف این مطالعه بررسی نگرش و رفتار مادران در مورد مصرف آنتی بیوتیک کودکان کمتر از 5 سال در شهر یزد بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی مقطعی، 302 مادر دارای کودک زیر 5 سال در سال های 98-99 وارد مطالعه شدند و پرسش نامه نگرش و عملکرد مادران در مورد مصرف آنتی بیوتیک تکمیل شد. سپس اطلاعات به دست آمده وارد نرم افزار آماری SPSS version 16 گردید و از نظر آماری 0/05P< معنی دار در نظر گرفته شد.

    نتایج

    سطح نگرش مادران در60 نفر (20 %) ضعیف، 180 نفر(59/5 %) متوسط و 62 نفر(20/5 %) خوب بود. سطح عملکرد در 55 نفر(18/2 %) ضعیف،210 نفر(69/5 %) متوسط و 37 نفر (12/3 %) خوب بود. مادران با میزان تحصیلات بالاتر به طور معنی داری از سطح نگرش (0/000P=) و عملکرد (0/007P=) بالاتری برخوردار بودند. با افزایش تعداد فرزندان ، سطح نگرش (0/03P=) و عملکرد (0/02P=) مادران به طور معناداری کمتر بود.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این مطالعه، اکثر مادران در استفاده از آنتی بیوتیک ها از نگرش و عملکرد متوسطی برخوردارند. هم چنین تعداد قابل توجهی مصرف آنتی بیوتیک بدون تجویز پزشک را ذکر نمودند. بنابراین، برای کاهش مصرف نادرست آنتی بیوتیک ها، توجه به برنامه های آموزشی با برنامه ریزی مناسب توسط رسانه های عمومی توصیه می شود. آموزش پزشکان و نظارت بر عملکرد ایشان، نظارت دقیق بر فروش آنتی بیوتیک ها در داروخانه ها برای کاهش مصرف آن ها بدون تجویز پزشک منطقی است.

    کلید واژگان: نگرش, عملکرد, آنتی بیوتیک, کودکان
    Zahra Nafei, Mehran Karimi, Zahra Najafi*
    Introduction

    Microbial resistance due to antibiotics overuse can endanger the general health of society. Various factors play a role in mothers' overuse of antibiotics for their children. This study aimed to investigate mothers' attitude and behavior about the use of antibiotics in children under five years old in Yazd City.

    Methods

    In this cross-sectional descriptive study, 302 mothers with children under five years old were included in 2019-2020; a questionnaire of mothers' attitudes and practices regarding antibiotic use was completed. Then, the obtained data were analyzed by SPSS software version 16 and P-value less than 0.05 was considered statistically significant.

    Results

    The mothers' attitude level was poor, moderate, and good in 60 (20%), 180 (59.5%), and 62 patients (20.5%), respectively. Furthermore, mothers' practice level was poor in 55 (18.2%), moderate in 210 (69.5%) and good in 37 (12.3%). The level of attitude (P = 0.000) and practice (P = 0.007) in mothers with a higher level of education was significantly higher. With increasing the number of children, mothers' attitude (P = 0.03) and practice (P = 0.02) were significantly lower.

    Conclusion

    The study results showed that most mothers have a moderate level of attitude and practice in using antibiotics in their children. A significant number of them also mentioned antibiotic use without a prescription. Therefore, to reduce the improper use of antibiotics, it is recommended to pay attention to educational programs with proper planning by the public media. It makes sense to train physicians, monitor their performance and closely monitor the sale of antibiotics in pharmacies to reduce their use without a doctor's prescription.

    Keywords: Attitude, Practice, Antibiotics, Children
  • جعفر ترک زاده*، زهرا نجفی
    اهداف

    هدف از انجام این پژوهش، اعتباریابی مقیاس انسجام سازمانی در مدارس دولتی ایران بود.

    روش ها

    این مقیاس مشتمل بر دو زیر مقیاس اجتماعی- عاطفی و ساختاری- ابزاری با 18 گویه با طیف نمره گذاری لیکرت تدوین گردیده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی (3958 نفر) و متوسطه دولتی(5350 نفر) شیراز بود که با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (بر حسب دوره تحصیلی) و براساس فرمول کوکران تعداد 369 نفر انتخاب گردیدند. به منظور سنجش روایی پرسشنامه از دو روش تحلیل گویه و تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم و جهت سنجش پایایی آن نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل گویه حاکی از همبستگی معنادار هر یک از گویه ها با زیر مقیاس بعد مربوطه بود.  نتیجه تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم نیز نشان داد که هر یک از گویه ها از روایی بالایی برای تبیین بعد مربوطه و برای تبیین انسجام سازمانی برخوردار می باشند. همچنین براساس مقادیر آلفای کرونباخ، پایایی مقیاس و زیر مقیاس های مربوطه، مطلوب ارزیابی شده است.

    نتیجه گیری

    در مجموع نتایج حاصل، قابلیت کاربرد مقیاس تدوین شده را برای پژوهش های میدانی در زمینه موضوع خود نمایان ساخت.

    کلید واژگان: انسجام سازمانی, مقیاس, اعتباریابی, مدارس دولتی
    Jafar Torkzadeh *, Zahra Najafi
    Objective

    The main aim of this study was to validate organizational solidarity scale in public schools of Iran.

    Method

    The scale consists of social-emotional and Structural -instrumental as two sub scales and 18 items with a Likert spectrum. Statistical population included all primary (3958 individuals) and secondary (5350 individuals) school teachers in Shiraz of whom 369 people were selected by random-stratified sampling method (based on the educational course) and Cochran’s formula. To measure the validity of the questionnaire, two methods of cluster analysis and first order and second order confirmatory factor analysis were used and also Cronbach's alpha method was used to measure its reliability. 

    Results

    Results of the item analysis indicated that each items have a significant correlation with the sub-scale of corresponding dimension.   Result of the first and second order confirmatory factor analysis showed that each Items had a high degree of validity for explaining the corresponding dimension and organizational Solidarity.  Also, based on the Cronbach's alpha values, the reliability of the scale and the corresponding sub-scales is desirable.

    Conclusion

    Overall, the obtained results approved the applicability of the prepared scale for field studies in this subject area.

    Keywords: organizational solidarity, Scale, Validation, Public Schools
  • Zahra Najafi, Kianoush Abdi*, MohammadSaeed Khanjani, Hamid Dalvand, Mehdi Amiri
    Background

    The International Convention on the Rights of Persons with Disabilities (CRPD) is the most important International Document for recognizing the rights of persons with disabilities, including the right to health and rehabilitation.   Islamic Republic   Iran acceded to the Convention in 2008, but still has a long way to go to achieve its desired status and in line with the objectives of the convention. This study aimed to identify the barriers to the implementation of articles 25   and 26   of the CRPD in Iran.

    Methods

    This study was performed using conventional content analysis. Twenty-one individuals were recruited by purposive sampling with maximum variation and were continued until saturation. Data were gathered through in-depth, semi-structured interviews from June 2018 to May 2019.   MAXQDA version 10 was used for analyzing data.

    Results

    The resulting data analysis yielded 860 initial or open codes. The concepts were categorized into 27 subcategories and 7 categories. Main categories were included: "Structure inefficiency", "lack of comprehensive rehabilitation program", "inadequate awareness", "neglected economy of people with disabilities", "weak access to services", "cultural challenges" and "disregard for new technologies".

    Conclusion

    The findings showed that the executive structures in the country have a lot of problems with health and rehabilitation programs for people with disabilities. It seems understanding the barriers to implementation of articles 25   and 26   of the international CRPD empowers officials in the field and improve services by providing a better view of the disabled. Nevertheless, it is recommended for policymakers to consider rehabilitation   as a main element of the health system.

    Keywords: Convention on the Rights, Disabilities, Health, Rehabilitation, Content analysis
  • جعفر ترک زاده*، زهرا نجفی

    این پژوهش به منظور مدلسازی روابط ساختاری جهان بینی رهبری و توان پاسخگویی به محیط با نقش واسطه گری انسجام سازمانی انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی و متوسطه دولتی شیراز بود که با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (بر حسب دوره تحصیلی) و براساس فرمول کوکران تعداد 369 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل فرم خلاصه شده مقیاس جهان بینی رهبری، فرم خلاصه شده مقیاس انسجام سازمانی و مقیاس توان پاسخگویی به محیط بود که پس از محاسبه روایی و پایایی بین نمونه توزیع و جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار AMOS و آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که توان پاسخگویی مدارس به محیط به وسیله انواع جهان بینی رهبری کارآفرینی (18/0 =β) شبکه ای (25/0 =β)، تنظیمی (19/0 =β) به صورت مستقیم پیش بینی شده است. همچنین انواع جهان بینی رهبری کارآفرینی (27/0 =β)، اجتماعی (33/0 =β)، شبکه ای (30/0 =β) و تنظیمی (30/0 =β) از طریق انسجام سازمانی به صورت غیر مستقیم، توان پاسخگویی مدارس به محیط را پیش بینی نموده اند. بنابراین مدیران و رهبران مدارس می توانند جهت بهبود توان پاسخگویی به محیط بر جهان بینی رهبری تمرکز نمایند و برای تسهیل این فرایند از انسجام سازمانی بهره گیرند.

    کلید واژگان: جهان بینی رهبری, انسجام سازمانی, توان پاسخگویی به محیط, مدرسه
    Jafar Torkzadeh *, Zahra Najafi

    This study aimed to model the structural relationships of leadership worldview and Power of Response to Environment with the Mediating Role of Organizational Solidarity. The research method was descriptive - correlational. The study statistical population included all primary and secondary public school teachers of Shiraz which 369 people were selected by random-stratified sampling method and based on Cochran's formula. Research instrument included a short-form of the leadership worldview scale, a short-form of the organizational solidarity scale, and a short-form of the power of response to environment scale which were distributed and collected between research sample after calculating their reliability and validity. To analyze the research data, AMOS software and structural equation model test were used. The research findings showed that the schools power of response to environment is directly predicted by a variety of leadership worldviews entrepreneurial (β=0.18), networking (β=0.25) and regulatory (β=0.19). Also a variety of leadership worldviews entrepreneurial (β=0.27), communitarian (β=0.33), networking (β=0.30) and regulatory (β=0.30) indirectly predicted the power of schools to respond to environment through organizational solidarity. Therefore, school administrators and leaders can focus on leadership worldviews to improve the power of response to environment and utilize the organizational solidarity to facilitate this process. This study aimed to model the structural relationships of leadership worldview and Power of Response to Environment with the Mediating Role of Organizational Solidarity. The research method was descriptive - correlational. The study statistical population included all primary and secondary public school teachers of Shiraz which 369 people were selected by random-stratified sampling method and based on Cochran's formula. Research instrument included a short-form of the leadership worldview scale, a short-form of the organizational solidarity scale, and a short-form of the power of response to environment scale which were distributed and collected between research sample after calculating their reliability and validity. To analyze the research data, AMOS software and structural equation model test were used. The research findings showed that the schools power of response to environment is directly predicted by a variety of leadership worldviews entrepreneurial (β=0.18), networking (β=0.25) and regulatory (β=0.19). Also a variety of leadership worldviews entrepreneurial (β=0.27), communitarian (β=0.33), networking (β=0.30) and regulatory (β=0.30) indirectly predicted the power of schools to respond to environment through organizational solidarity. Therefore, school administrators and leaders can focus on leadership worldviews to improve the power of response to environment and utilize the organizational solidarity to facilitate this process. This study aimed to model the structural relationships of leadership worldview and Power of Response to Environment with the Mediating Role of Organizational Solidarity. The research method was descriptive - correlational. The study statistical population included all primary and secondary public school teachers of Shiraz which 369 people were selected by random-stratified sampling method and based on Cochran's formula. Research instrument included a short-form of the leadership worldview scale, a short-form of the organizational solidarity scale, and a short-form of the power of response to environment scale which were distributed and collected between research sample after calculating their reliability and validity. To analyze the research data, AMOS software and structural equation model test were used. The research findings showed that the schools power of response to environment is directly predicted by a variety of leadership worldviews entrepreneurial (β=0.18), networking (β=0.25) and regulatory (β=0.19). Also a variety of leadership worldviews entrepreneurial (β=0.27), communitarian (β=0.33), networking (β=0.30) and regulatory (β=0.30) indirectly predicted the power of schools to respond to environment through organizational solidarity. Therefore, school administrators and leaders can focus on leadership worldviews to improve the power of response to environment and utilize the organizational solidarity to facilitate this process. This study aimed to model the structural relationships of leadership worldview and Power of Response to Environment with the Mediating Role of Organizational Solidarity. The research method was descriptive - correlational. The study statistical population included all primary and secondary public school teachers of Shiraz which 369 people were selected by random-stratified sampling method and based on Cochran's formula. Research instrument included a short-form of the leadership worldview scale, a short-form of the organizational solidarity scale, and a short-form of the power of response to environment scale which were distributed and collected between research sample after calculating their reliability and validity. To analyze the research data, AMOS software and structural equation model test were used. The research findings showed that the schools power of response to environment is directly predicted by a variety of leadership worldviews entrepreneurial (β=0.18), networking (β=0.25) and regulatory (β=0.19). Also a variety of leadership worldviews entrepreneurial (β=0.27), communitarian (β=0.33), networking (β=0.30) and regulatory (β=0.30) indirectly predicted the power of schools to respond to environment through organizational solidarity. Therefore, school administrators and leaders can focus on leadership worldviews to improve the power of response to environment and utilize the organizational solidarity to facilitate this process. This study aimed to model the structural relationships of leadership worldview and Power of Response to Environment with the Mediating Role of Organizational Solidarity. The research method was descriptive - correlational. The study statistical population included all primary and secondary public school teachers of Shiraz which 369 people were selected by random-stratified sampling method and based on Cochran's formula. Research instrument included a short-form of the leadership worldview scale, a short-form of the organizational solidarity scale, and a short-form of the power of response to environment scale which were distributed and collected between research sample after calculating their reliability and validity. To analyze the research data, AMOS software and structural equation model test were used. The research findings showed that the schools power of response to environment is directly predicted by a variety of leadership worldviews entrepreneurial (β=0.18), networking (β=0.25) and regulatory (β=0.19). Also a variety of leadership worldviews entrepreneurial (β=0.27), communitarian (β=0.33), networking (β=0.30) and regulatory (β=0.30) indirectly predicted the power of schools to respond to environment through organizational solidarity. Therefore, school administrators and leaders can focus on leadership worldviews to improve the power of response to environment and utilize the organizational solidarity to facilitate this process.

    Keywords: Leadership, Leadership Worldview, Organizational Solidarity, Power of Response to Environment, School
  • Zahra Najafi, Mohammad Khalaj Kondori*, MohammadAli Hosseinpour Feizi, Shamsi Abbasaliizadeh
    Background

     Recurrent Pregnancy Loss (RPL) is a multifactorial disease that affects 1-3% of couples. Since Human Leukocyte Antigen-G (HLA-G) gene is involved in fetal maternal immune tolerance, mutations in the HLA-G gene can affect the success rate of pregnancy.

    Objective

     The present study aims to investigate the haplotype effect of rs1736933 and rs2735022 polymorphisms found in the HLA-G gene on the RPL.Methods In this case-control study, participants were 100 women with RPL and 80 women with normal fertility in northwestern Iran. The HLA-G gene promoter was amplified by Polymerase Chain Reaction (PCR) method and sequenced. The genotype and allele frequencies of the two polymorphisms were compared between the two groups by using t-test in SPSS software version 22. Haplotype analysis was performed using PHASE 2.1 and Haploview 4.2 applications

    Findings

     C allele and CC genotype in rs2735022 polymorphism and the G allele and GG genotype in rs1736933 polymorphism showed a significant association with the RPL (P<0.05). Frequency of haplotypes AA, AC, GA, GC were 0.72, 0.23, 0.01, 0.03 in patients and 0.39, 0.01, 0.02, 0.59 in the control group (P<0.05). The linkage disequilibrium score was 94.

    Conclusion

     Analysis of GC haplotype in rs2735022 and rs1736933 polymorphisms of the HLA-G gene can be helpful in genetic studies of women with RPL.

    Keywords: Recurrent pregnancy loss, Polymorphism, Haplotype, Human Leukocyte antigen-G
  • جعفر ترک زاده*، زهرا نجفی

    هدف کلی از انجام این پژوهش، تحلیل ساختار عاملی مقیاس توان پاسخگویی به محیط در مدارس دولتی شیرازبود. ابزار پژوهش مقیاس توان پاسخگویی به محیط ترک زاده و نکومند (2015) و مشتمل بر 19 گویه با طیف لیکرت است و شامل سه زیرمقیاس مفهومی، ساختاری و عملکردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی و متوسطه دولتی شیراز بود که با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (برحسب دوره تحصیلی) و براساس فرمول کوکران تعداد 369 نفر انتخاب گردیدند. به منظور سنجش روایی پرسشنامه از دو روش تحلیل گویه و تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم و جهت سنجش پایایی آن نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل گویه حاکی از همبستگی معنادار هر یک از گویه ها با زیر مقیاس بعد مربوطه بود. نتیجه تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم نیز نشان داد که هر یک از گویه ها از روایی بالایی برای تبیین بعد مربوطه و برای تبیین توان پاسخگویی به محیط برخوردار می باشند. همچنین براساس مقادیر آلفای کرونباخ، پایایی مقیاس و زیرمقیاس های مربوطه، مطلوب ارزیابی شده است. براین اساس از این مقیاس می توان برای سنجش توان پاسخگویی مدارس به محیط بهره گرفت.

    کلید واژگان: تحلیل ساختار عاملی, مقیاس, توان پاسخگویی به محیط, مدارس دولتی
    Jafar Torkzadeh *, Zahra Najafi

    Factor Structure Analysis of Power of Response to Environment Scale in Public Schools of Shiraz The main aim of this study was to Factor Structure Analysis of Power of Response to Environment Scale in Public Schools of Shiraz. Research instrument of Torkzadeh and Nekoumand of Power of Response to Environment scale (2015) and consists of 19 items with a Likert spectrum, and includes three sub-scales; conceptual, structural and functional. population included all primary and secondary school teachers in Shiraz of whom 369 people were selected by random-stratified sampling method (based on the educational course) and Cochran’s formula. To measure the validity of the questionnaire, two methods of cluster analysis and first order and second order confirmatory factor analysis were used and also Cronbach's alpha method was used to measure its reliability. Results of the item analysis indicated that each items has a significant correlation with the sub-scale of corresponding dimension. Result of the first and second order confirmatory factor analysis showed that each Items had a high degree of validity for explaining the corresponding dimension and Response to Environment. Also, based on the Cronbach's alpha values, the reliability of the scale and the corresponding sub-scales is desirable. Accordingly, this scale can be used to measure schools' power of response to environment. Key words: Factor Structure Analysis, scale, Power of Response to Environment, public schools Factor Structure Analysis of Power of Response to Environment Scale in Public Schools of Shiraz The main aim of this study was to Factor Structure Analysis of Power of Response to Environment Scale in Public Schools of Shiraz. Research instrument of Torkzadeh and Nekoumand of Power of Response to Environment scale (2015) and consists of 19 items with a Likert spectrum, and includes three sub-scales; conceptual, structural and functional. population included all primary and secondary school teachers in Shiraz of whom 369 people were selected by random-stratified sampling method (based on the educational course) and Cochran’s formula. To measure the validity of the questionnaire, two methods of cluster analysis and first order and second order confirmatory factor analysis were used and also Cronbach's alpha method was used to measure its reliability. Results of the item analysis indicated that each items has a significant correlation with the sub-scale of corresponding dimension. Result of the first and second order confirmatory factor analysis showed that each Items had a high degree of validity for explaining the corresponding dimension and Response to Environment. Also, based on the Cronbach's alpha values, the reliability of the scale and the corresponding sub-scales is desirable. Accordingly, this scale can be used to measure schools' power of response to environment. Key words: Factor Structure Analysis, scale, Power of Response to Environment, public schools Factor Structure Analysis of Power of Response to Environment Scale in Public Schools of Shiraz The main aim of this study was to Factor Structure Analysis of Power of Response to Environment Scale in Public Schools of Shiraz. Research instrument of Torkzadeh and Nekoumand of Power of Response to Environment scale (2015) and consists of 19 items with a Likert spectrum, and includes three sub-scales; conceptual, structural and functional. population included all primary and secondary school teachers in Shiraz of whom 369 people were selected by random-stratified sampling method (based on the educational course) and Cochran’s formula. To measure the validity of the questionnaire, two methods of cluster analysis and first order and second order confirmatory factor analysis were used and also Cronbach's alpha method was used to measure its reliability. Results of the item analysis indicated that each items has a significant correlation with the sub-scale of corresponding dimension. Result of the first and second order confirmatory factor analysis showed that each Items had a high degree of validity for explaining the corresponding dimension and Response to Environment. Also, based on the Cronbach's alpha values, the reliability of the scale and the corresponding sub-scales is desirable. Accordingly, this scale can be used to measure schools' power of response to environment. Key words: Factor Structure Analysis, scale, Power of Response to Environment, public schools Factor Structure Analysis of Power of Response to Environment Scale in Public Schools of Shiraz The main aim of this study was to Factor Structure Analysis of Power of Response to Environment Scale in Public Schools of Shiraz. Research instrument of Torkzadeh and Nekoumand of Power of Response to Environment scale (2015) and consists of 19 items with a Likert spectrum, and includes three sub-scales; conceptual, structural and functional. population included all primary and secondary school teachers in Shiraz of whom 369 people were selected by random-stratified sampling method (based on the educational course) and Cochran’s formula. To measure the validity of the questionnaire, two methods of cluster analysis and first order and second order confirmatory factor analysis were used and also Cronbach's alpha method was used to measure its reliability. Results of the item analysis indicated that each items has a significant correlation with the sub-scale of corresponding dimension. Result of the first and second order confirmatory factor analysis showed that each Items had a high degree of validity for explaining the corresponding dimension and Response to Environment. Also, based on the Cronbach's alpha values, the reliability of the scale and the corresponding sub-scales is desirable. Accordingly, this scale can be used to measure schools' power of response to environment. Key words: Factor Structure Analysis, scale, Power of Response to Environment, public schools

    Keywords: Factor Structure Analysis, Scale, Power of Response to Environment, Public Schools
  • زهرا نجفی*، احمد گلچین، محمدصادق عسکری، پریسا علمداری
    سابقه و هدف

    با آغاز انقلاب صنعتی، آلودگی آب و خاک توسط فلزهای سنگین شتاب بیشتری یافته و تلاش برای پاکسازی و رفع این آلودگی ها به یکی از مشکلات عمده ی جوامع بشری تبدیل شده است. روش های مختلفی برای اصلاح محیط های آلوده به فلز های سنگین وجود دارد که استفاده از جاذب ها برای جذب فلزهای سنگین از جمله ی آن ها می باشد. استفاده از روش جذب علاوه بر موثر و سریع بودن، از نظر فنی روشی ساده، از نظر محیط زیستی روشی سالم و امن و از نظر هزینه نیز روشی مقرون به صرفه می باشد. در سال های اخیر از میان جاذب های مختلف فلزهای سنگین، استفاده از کامپوزیت های پلیمری، به دلیل کارایی بالاتر نسبت به جاذب های خالص، توجه پژوهش-گران بسیاری را به خود جلب نموده است. کامپوزیت های کیتوسان از جمله ی آن کامپوزیت های پلیمری هستند که با توجه به خصوصیاتشان می توانند توانایی بالایی برای جذب فلز های سنگین در محیط های آلوده داشته باشند. کامپوزیت های کیتوسان اغلب برای حذف فلزهای سنگین از پساب های صنعتی استفاده شده است اما کارایی این جاذب ها در غیر متحرک کردن فلزهای سنگین در محیط خاک مورد مطالعه قرار نگرفته است. با توجه به تنوع زیاد این کامپوزیت ها و سازگاری بالای آن ها با محیط زیست، پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی کارایی جاذب های خالص و کامپوزیت های مختلف کیتوسان در تثبیت فلز سنگین کادمیم در خاک به اجرا در آمد.

    مواد و روش ها

    برای این منظور یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی، به صورت گلدانی، در شرایط گلخانه و با سه تکرار به اجرا در آمد. فاکتورهای مورد بررسی عبارت بودند از سطوح کادمیم خاک شامل صفر، 8، 25 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم و نوع جاذب شامل کیتوسان، بیوچار، زیولیت و نانو مگنتیت خالص و کامپوزیت های کیتوسان- بیوچار، کیتوسان- زیولیت، کیتوسان- مگنتیت و تیمار فاقد جاذب به عنوان شاهد. در ضمن هر یک از جاذب ها در سطح نیم درصد وزنی مصرف شدند. برای تهیه ی نمونه های خاک با سطوح مختلف کادمیم از مقادیر متفاوت کادمیم سولفات استفاده گردید و نمونه های آلوده شده با کادمیم برای رسیدن به تعادل نسبی به مدت دو ماه خوابانیده شدند. پس از سپری شدن مدت زمان دوماه، نمونه ها با جاذب های مختلف تیمار گردیدند و به مدت دو ماه دیگر نیز خوابانیده شدند. در پایان دوره ی خوابانیدن مقدار کادمیم قابل استخراج با DTPA و همچنین شکل-های شیمیایی آن در خاک تعیین گردید.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده نشان دادند که کاربرد جاذب ها در خاک باعث کاهش غلظت کادمیم قابل استخراج با DTPA گردید. همچنین نتایج نشان دادند که کامپوزیت های کیتوسان نسبت به کیتوسان، بیوچار، زیولیت و نانو مگنتیت خالص توانایی بالاتری در غیر متحرک کردن کادمیم در خاک داشتند و بیشترین توانایی برای غیر متحرک کردن کادمیم مربوط به کامپوزیت کیتوسان- مگنتیت بود. میزان کاهش کادمیم قابل استخراج با DTPA در اثر مصرف کیتوسان، بیوچار، نانو مگنتیت و زیولیت خالص نسبت به تیمار شاهد به ترتیب برابر با 11/26، 38/19، 00/18 و 71/7 درصد و برای کامپوزیت های کیتوسان- مگنتیت، کیتوسان- بیوچار و کیتوسان- زیولیت برابر با 02/34، 04/32 و 56/30 درصد بود. نتایج عصاره گیری دنباله ای در سطح آلودگی 75 میلی گرم کادمیم بر کیلوگرم خاک نیز نشان داد که کاربرد جاذب ها به طور معنی داری شکل های محلول + تبادلی و متصل به کربنات های کادمیم را در مقایسه با تیمار شاهد کاهش و شکل های پایدارتر آن شامل متصل به اکسیدهای آهن و منگنز، متصل به مواد آلی و باقیمانده را افزایش داد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت که پوشش دار کردن جاذب های خالص با کیتوسان با ایجاد مکان-های جذبی بیشتر باعث کاهش بیشتر تحرک کادمیم در خاک های آلوده می گردد و کارایی آن ها را در غیر متحرک کردن کادمیم افزایش می دهد. همچنین مشاهده گردید که از میان کامپوزیت های به کار رفته در این آزمایش بیشترین توانایی برای کاهش غلظت کادمیم قابل جذب مربوط به کامپوزیت کیتوسان- مگنتیت بود.

    کلید واژگان: آلودگی خاک, فلز سنگین, عصاره گیری دنباله ای, جاذب
    Zahra Najafi *, Ahmad Golchin, Mohammad Sadegh Askari, Parisa Alamdari
    Background and objectives

    Contamination of soil and water by heavy metals have accelerated since the beginning of the industrial revolution. So cleaning up and removing of the contaminants is one of the major challenges of human societies. There are different methods for remediation of contaminated environments and adsorption and immobilization of heavy metals by the adsorbents is one of them. In addition to being effective and fast, the immobilization technique is simple, inexpensive, and environmentally safe. In recent years, the use of polymeric composites, among the various adsorbents of heavy metals, has attracted the attention of many researchers due to their higher efficiency in comparison of pure adsorbents. Chitosan composites are among those polymeric composites that, due to their properties, can have a high ability to absorb heavy metals in contaminated environments. Chitosan composites have often been used to remove heavy metals from industrial wastewater, however, the efficiency of these composites in immobilization of heavy metals in soils has not been studied. Due to the great variety and environmental safety of these composites, this study aimed to investigate the efficiency of pure and chitosan coated adsorbents in immobilization of soil cadmium.

    Materials and methods

    For this purpose, a pot factorial experiment was conducted in greenhouse conditions using a completely randomized design and three replications. Factors studied were soil cadmium levels (0, 8, 25 and 75 mg/kg soil) and types of adsorbent including pure chitosan, biochar, zeolite and nanomagnetite and composites of chitosan- biochar, chitosan- zeolite and chitosan- magnetite and control (without adsorbents). Each adsorbent was applied to soil at the rate of 0.5% W/W. Uncontaminated soil samples were spiked with different amounts of cadmium sulfate and incubated for two months to achieve relative equilibrium. After two months the samples were treated with different adsorbents and incubated for another two months. Then the amounts of DTPA extractable cadmium and its different chemical forms were determined.

    Results

    The results showed that the application of adsorbents to soil decreased the concentrations of DTPA extractable cadmium. The results also showed that chitosan composites had higher ability for immobilization of cadmium in the soil than the pure chitosan, biochar, zeolite and nanomagnetite and the highest cadmium immobilization ability was observed for the composite of chitosan- magnetite. Reductions in DTPA- extractable cadmium for pure chitosan, biochar, nanomagnetite, and zeolite were 26.11, 19.38, 18.00 and 7.71% and for composites of chitosan- magnetite, chitosan- biochar and chitosan- zeolite were 34.02, 32.04 and 30.56% respectively when compared to the control treatment. Sequential extraction at the contamination level of 75 mg Cd/kg soil also showed that the use of adsorbents significantly reduced the soluble + exchangeable and carbonate forms of cadmium compared to the control treatment and increased its more stable forms including iron and manganese oxide, organic matter and residue fractions.

    Conclusion

    According to the results, it can be concluded that coating the pure adsorbents with chitosan by creating more adsorption sites reduces the cadmium mobility in the soils and increased the efficiency of pure adsorbents in the immobilization of cadmium. It was also observed that among the composites that used in this experiment, the highest ability to reduce the cadmium concentration was related to the chitosan-magnetite composite.

    Keywords: Soil pollution, Heavy metal, sequential extraction, Adsorbent
  • ناصر محمدی احمدآبادی، زهرا نجفی
    زمینه و هدف

    وابستگی به مواد مخدر یکی از چالش‌‌های عمده در سطح بین الملل و کشور ایران می‌باشد و بازگشت مجدد به اعتیاد عامل مهمی‌در نظر گرفته می‌شود. 

    روش

     این پژوهش با هدف بررسی عوامل روانی، خانوادگی و اجتماعی موثر در عود مجدد معتادان به مواد مخدر انجام شده است. پژوهش پس رویدادی بود. جامعه آماری کلیه معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان یزد در سال 98 با فراوانی 520 بودند که عود مجدد به مواد مخدر داشتند و 121 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با پرسشنامه محقق ساخته مورد پژوهش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون فریدمن تحلیل شدند.

    یافته ها

     نتایج حاکی از آن بود که هر سه عامل روانی و خانوادگی و اجتماعی در عود مجدد نقش دارند و از نظر ترتیب و اولویت بندی ابتدا عامل اجتماعی سپس روانی و در نهایت خانوادگی در عود مجدد تاثیرگذارند. از مهمترین مولفه های عامل روانی می توان به افکار وسوسه انگیز و افسردگی اشاره کرد، نقش دوستان و همسالان و گروه ها نیز جزو مهمترین مولفه های عامل اجتماعی محسوب می شود و مشکلات و مشاجرات خانوادگی نیز جزو مهمترین مولفه های عامل خانوادگی می باشد. 

    نتیجه گیری

     عوامل روانی، اجتماعی و خانوادگی با درجه اهمیت متفاوت باعث عود مجدد به اعتیاد می شود که نیازمند طراحی مطالعاتی بر روی علل عود و راهکارهای جلوگیری از آن به عنوان مشکل اصلی اعتیاد به مواد مخدر است.

    کلید واژگان: عوامل روانی, عوامل اجتماعی, عوامل خانوادگی, عود اعتیاد
    Nasser Mohammadi Ahmadabadi, Zahra Najafi
    Background and Aim

    Drug addiction is one of the major challenges in the international and Iranian level and relapse into addiction is considered an important factor. The aim of this study was to investigate the psychological, family and social factors affecting the recurrence of drug addicts.

    Method

    The study was post-event. The statistical population was all addicts referred to addiction treatment centers in Yazd province in 1998 with a frequency of 520 who had relapse to drugs and 121 people were selected by convenience sampling method and surveyed with a researcher-made questionnaire. Data were analyzed using Friedman test.

    Results

    The results showed that all three psychological, familial and social factors play a role in recurrence and in terms of order and prioritization, first social factor, then psychological and finally family factors affect recurrence. One of the most important components of the psychological factor is tempting thoughts and depression, the role of friends, peers and groups is one of the most important components of the social factor and family problems and disputes are among the most important components of the family factor.

    Conclusion

    Psychological, social and family factors with different degrees of importance cause relapse to addiction, which requires the design of studies on the causes of relapse and strategies to prevent it as the main problem of drug addiction.

    Keywords: psychological factors, social factors, family factors, relapse of addiction
  • Zahra Najafi, Abdolreza Mohamadnia *, Rahim Ahmadi, Minoo Mahmoodi, Naghmeh Bahrami, Adnan Khosravi, HamidReza Jamaati, Payam Tabarsi, Mehdi Kazempour Dizaji, Alireza Mosavi Jarrahi
    Background

     Lung cancer is one of the major causes of death worldwide, with more than a million deaths a year. Despite advanced surgical techniques and combined therapies, lung cancer is still a disease with poor prognosis. According to available reports, the number of patients with lung cancer among Iranian men and women is increasing. In a study, 4,361 deaths from lung cancer have been recorded in Iran, which are 9.80% and 6.07% of all cancer deaths among men and women, respectively.

    Objectives

     This study aimed at investigating the proteomes in patients with non-small cell lung cancer (NSCLC) and comparing them with those of the healthy individuals to detect protein markers for the diagnosis of the disease in the early stages.

    Methods

     According to the sample size estimation, the tissue samples of 30 patients with NSCLC were compared with 30 healthy tissues. Proteomics and reverse transcriptase polymerase chain reaction (RT-PCR) methods were used. First, the tissue samples were collected under sterile conditions and then protein was extracted. Next, 2-dimensional electrophoresis and mass spectrometry were performed. Finally, with proteomic analysis in patients and healthy individuals, differences in the proteomic pattern of healthy and cancerous tissue were examined.

    Results

     More than 40 differences were revealed in the proteomics pattern of the healthy and cancerous tissues, and 2 different spots were submitted for liquid chromatography-mass spectrometry (LC-MS/ MS). Then cytochrome b5 reductase 2 (CYB5R2) and fructose-1,6-bisphosphate1 were detected. It has been shown that these proteins down-regulated in cancer tissue compared to healthy tissue. It was also shown molecularly that the expression of fructose-1,6-bisphosphatase 1 messenger ribonucleic acid (mRNA) and cytochrome b5 reductase 2 messenger ribonucleic acid (mRNA) in the cancerous tissue was 0.8 and 0.64 times less than their expression in healthy tissues, respectively.

    Conclusions

     The result of this study, which deals with tumor markers of NSCLC, can be considered as a screening diagnostic test for diagnosis of the disease in the early stages. This research could provide the basis for further research to identify the critical effects of these 2 molecules cytochrome b5 reductase 2 and fructose-1,6-bisphosphate on tissue carcinogenesis. It is recommended to do more thorough research.

    Keywords: Gene Expression, Proteomics, Carcinoma Non-Small-Cell Lung
  • زهرا نجفی*، کریم آذربایجانی

    با توجه به نوسانات موجود در قیمت جهانی نفت و پایان پذیر بودن این منبع زیرزمینی، صنعت دارو یکی از بخش های جذاب سرمایه گذاری در حوزه تجارت درون صنعت محسوب می شود. تجارت درون صنعت به صادرات و واردات هم زمان گروه کالاهای مشابه اطلاق می شود و در نتیجه تمایز محصول در بازارهای رقابت ناقص و وجود صرفه های ناشی از مقیاس بروز می کند. هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تجارت درون صنعت ایران با شرکای تجاری منتخب در حوزه دارو برای سال های  2018-2000 با استفاده از روش داده های ترکیبی می باشد.
    برطبق برآوردهای صورت گرفته، مخارج تحقیق و توسعه به عنوان شاخصی از نوآوری، دارای بیشترین اثرگذاری است و تاثیر مثبت و معناداری بر تجارت درون صنعت داروی ایران و شرکای تجاری منتخب دارد و همچنین متغیرهای عدم توازن تجاری و تفاوت در سطح تولید ناخالص داخلی سرانه کشورهای مورد نظر با شاخص لیندر، نیز دارای اثر منفی و معناداری هستند  و با کاهش این متغیرها، تجارت درون صنعت در حوزه دارو افزایش می یابد. از طرفی تاثیر متغیر مسافت جغرافیایی و FDI براساس اثر جایگزینی، بر شاخص تجارت درون صنعت منفی و غیرمعنادار شده است. تاثیرگذاری عضویت در موافقت نامه ی منع تجارت متقلبانه، به عنوان متغیرکنترل، باعث کاهش سطح تجارت درون صنعت ایران با شرکای تجاری منتخب در حوزه صنعت دارو شده است.

    کلید واژگان: تجارت درون صنعت, صنعت دارو, نوآوری, پنل یک طرفه, موافقت نامه-ی منع تجارت متقلبانه
    Zahra Najafi*, Karim Azarbiejani

    Given the fluctuations in world oil prices and the endless supply of this underground resource, the pharmaceutical industry is one of the attractive sectors of investment in intra-industry trade. Intra-industry trade refers to the simultaneous export and import of a group of similar goods, resulting in product differentiation in imperfectly competitive markets and the existence of economies of scale.The purpose of this study was to investigate the factors affecting intra-industry trade with selected drug trading partners for 2018-2000 using hybrid data method. According to estimates, research and development expenditures as an indicator of innovation have the greatest impact and have a positive and significant impact on trade within the Iranian pharmaceutical industry and selected trading partners, as well as trade imbalances and differences in GDP per capita. According to the Linder index, they also have a negative and significant effect, and by reducing these variables, intra-industry trade in the field of medicine will increase. On the other hand, the effect of geographical distance variable and FDI based on the effect of alternative, on the trade index within the industry has been negative and non-significant. The effectiveness of membership in the anti-fraudulent trade agreement, as a control variable, has reduced the level of trade within Iranchr(chr('39')39chr('39'))s industry with selected trading partners in the field of pharmaceutical industry.

    Keywords: Intra-Industry Trade, Pharmaceutical Industry, Innovation, one-way data panel, the anti-fraudulent trade agreement
  • Zahra Najafi, AliAsghar Abbasi Asfajer *, Manouchehr Pahlavan

    The Social security of any society is one of the basic needs. Security in its objective sense is the measure of the absence of a threat to values; The purpose of this study is to investigate social security and social factors affecting it among women in Babol and its application.The present study is based on a survey method that the statistical population of young women aged 15-39 years in two urban areas of Babol and using the Cochran's formula, the sample size of a sample of 400 people was selected from the sample method. The questionnaire was used for data collection and the validity of the data was formal validity and its reliability was measured by Cronbach's. Analysis of variance, Pearson correlation, multivariate regression and factor analysis were used for the relationship between independent and dependent variables. The results show that there is a significant and direct relationship between the independent variables of social control, social support, social trust and the dependent variable of social security. Multivariate regression analysis shows that independent variables (0.22) explain the percentage of changes in social security.

    Keywords: Social Security, Young women, Social Control, social support, Social trust
  • زهرا نجفی*، مجید صامتی، کریم آذربایجانی

    از دهه 60 تاکنون، نقش تجارت درون صنعت از کل تجارت بین الملل بسیار مورد تاکید قرار گرفته است و با توجه به نقش نوآوری در عرصه تولید کالاها و خدمات و حضور دولت ها در سطح فعالیت های بین الملل، در این پژوهش سعی گردیده است تاثیرات این دو متغیر کلیدی در طول سال های 2016-2000 بر تجارت درون صنعت، با استفاده از کدهای چهار رقمی  HS، در مدل های خطی و لجستیکی مورد بررسی قرار بگیرد. این تحقیق بر 20 صنعت اصلی واردات و صادرات ایران و شرکای تجاری منتخب متمرکز است. مدل با استفاده از روش پنل دوطرفه و با استفاده از نرم افزار Stata 15  برآورد و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهند که در هر دو مدل بین نوآوری و تجارت درون صنعت، رابطه U شکل (غیرخطی) وجود دارد. از طرفی، اندازه دولت نیز تجارت درون صنعت را در این مدل ها افزایش می دهد. همچنین متغیر لیندر تجارت درون صنعت را کاهش می دهد؛ اما متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه آن را افزایش می دهد و سایر متغیرهای کنترل (فاصله جغرافیایی و عضویت در سازمان های اقتصادی) نیز دارای تاثیرات مورد انتظاری بر تجارت درون صنعتی هستند.

    کلید واژگان: تجارت درون صنعت, نوآوری, اندازه دولت, پنل-دیتا, مدل شومپتر
    Zahra Najafi *, Majid Sameti, Karim Azarbaiejani

    The role of intra-industry trade has been emphasized in international commerce since the 1960s. Innovation and government size, which affect goods and services production and government presence in international commerce, have also been highlighted since then. This study examines the influence of these two factors on international trade and estimates their effects in linear and logistic transformation models from the years 2000 to 2016 using HS four-digit codes. This research focuses on 20 main import and export industries of Iran and selected commercial partners. The authors estimate the model using the bidirectional panel data method and analyze the data using Stata 15 software. Results indicate that in both models there is a U-shaped relationship (non-linear) between innovation and intra-industry trade. However, government size increases intra-industry trade in these models. Linder variables decrease intra-industry trade but GDP per capita increases intra-industry trade. Other control variables (geographical distance and membership in economic organizations) show the expected impact on intra-industry trade.

    Keywords: Intra-industry trade, Innovation, Government Size, Panel-Data, Schumpeterian Model
  • زهرا نجفی*، احمد گلچین، پریسا علمداری، محمدصادق عسکری

    پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی کامپوزیت های مختلف کیتوسان درکاهش تحرک کادمیوم در خاک و همچنین بررسی تاثیر آن ها بر گیاه کاهو انجام گرفت. برای این منظور یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی، به صورت گلدانی و در شرایط گلخانه به اجرا در آمد. فاکتورهای مورد بررسی عبارت بودند از سطوح کادمیوم خاک (صفر، 8، 25 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم) و نوع جاذب (کیتوسان، بیوچار، زیولیت و نانو مگنتیت خالص و کامپوزیت های کیتوسان-بیوچار، کیتوسان-زیولیت، کیتوسان-مگنتیت و تیمار بدون جاذب) که هر یک از جاذب ها در سطح نیم درصد وزنی به کار رفتند. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کادمیوم کل خاک، میانگین ارتفاع بوته، وزن خشک بخش هوایی و ریشه و غلظت عناصر فسفر، پتاسیم، آهن و روی بخش هوایی گیاه کاهو کاهش و غلظت کادمیوم آن افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد که افزودن جاذب ها به خاک با جذب بخشی از کادمیوم محلول خاک باعث کاهش اثرات سمی کادمیوم شدند به طوری که با کاربرد 5/0 درصد وزنی از کامپوزیت کیتوسان-مگنتیت به عنوان کاراترین جاذب غلظت کادمیوم بخش هوایی 22/24 میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به شاهد کاهش و به دنبال آن میانگین ارتفاع بوته و وزن خشک بخش هوایی 57/29 و 60/43 درصد و غلظت فسفر، پتاسیم، آهن و روی بخش هوایی به ترتیب 22/72، 78/98، 77/267 و 10/128 درصد نسبت به شاهد افزایش یافت.

    کلید واژگان: آلودگی خاک, سمیت کادمیوم, کامپوزیت های کیتوسان, کاهو
    Zahra Najafi *, Ahmad Golchin, Parisa Alamdari, MohammadSadegh Askari

    This study aimed to investigate the efficiency of different chitosan composites on lettuce plant and mobility reduction of cadmium in the soil. For this purpose, a pot factorial experiment was conducted in greenhouse conditions using a completely randomized design.The proposed factors were soil cadmium levels (0, 8, 25 and 75 mg/kg) and types of adsorbent (chitosan, biochar, zeolite, nanomagnetite and composites of chitosan-biochar, chitosan- zeolite,chitosan- magnetite and control). Each adsorbent was applied to the soil at the rate of 0.5% W/W. The results showed that the shoot height, the shoot and root dry weight and the concentrations of phosphorus, potassium, iron and zinc in the shoot of lettuce decreased but the cadmium concentration of leaf increased as the concentration of soil total cadmium increased. The results also showed increasing the amount of adsorbents to the soil decreased the toxic effects of cadmium by adsorpting the part of soluble cadmium. As, by application of 0.5% W/W of chitosan-magnetite composite, the concentration of cadmium in the shoot of lettuce decreased about 24.22 mg/kg as compared to the control treatment. But the shoot height and the shoot dry weight increased by 29.57 and 43.6% respectively, and the concentration of phosphorus, potassium, iron and zinc increased by 72.22, 98.78, 267.77 and 128.10% respectively, as compared to the control treatment.

    Keywords: soil pollution, Cadmium toxicity, Chitosan composites, Lettuce
  • فهیمه ابراهیمی*، زهرا نجفی

    بخش مشاغل یکی از بخش های تامین کننده مالیات است که به دلیل اهمیت و گستردگی می تواند سهم زیادی در تامین درآمدهای مالیاتی دولت داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی نقش حسابداری ذهنی در رفتار مالیاتی خویش فرمایان است. این پژوهش از نوع پژوهش های پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش را مودیان حقیقی استان فارس در سال 1398 تشکیل می دهند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها با استفاده از نمونه ای شامل 184 مودی حقیقی و با بهره گیری از نرم افزار R بیانگر این است که خویش فرمایان در استفاده از حسابداری ذهنی و محاسبات مربوط به مالیات با یکدیگر متفاوت هستند؛ از این رو، مالیات دهندگان حقیقی را می توان به دو گروه تفکیک کنندگان و یکپارچه کنندگان تقسیم کرد. همچنین نتایج بیانگر این است که بین حسابداری ذهنی مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، مالیات دهندگان با احتمال بیشتری برای مالیات بر ارزش افزوده، نسبت به مالیات بر درآمد، حساب ذهنی جداگانه در نظر می گیرند. افزون بر این، رابطه مثبتی بین دانش مالیاتی و استفاده از حسابداری ذهنی و همچنین بین حسابداری ذهنی و تمکین مالیاتی وجود دارد. با توجه به نتایج بدست آمده، در راستای تامین درآمدهای مالیاتی دولت، توجه به عواملی مانند ارتقای دانش مالیاتی مودیان حقیقی که می تواند بر حسابداری ذهنی و تفکیک ذهنی مالیات قابل پرداخت از درآمد توسط آنها تاثیرگذار باشد، حایز اهمیت ویژه ای است.

    کلید واژگان: حسابداری ذهنی, خویش فرمایان, مالیات بر درآمد, مالیات بر ارزش افزوده, تمکین مالیاتی
    Fahime Ebrahimi*, Zahra Najafi

    The business income tax is major source of tax revenues due to its importance and size. The purpose of this research is to investigate the role of mental accounting in shaping tax behavior of self-employed taxpayers. This is a survey research and the statistical population is comprised of individual taxpayers in Fars province in 2019. Hypothesis testing using R based on a sample of 184 small business owners revealed that self-employed taxpayers vary in how they use mental accounting and do tax calculations. They can be divided into segregators and integrators. Furthermore, the results revealed a significant difference between mental accounting of income tax and value-added tax (VAT). Taxpayers are more likely to segregate their mental accounts for VAT than they do for income tax. In addition, there is a positive relationship between tax knowledge and using mental accounting and a positive relationship between mental accounting and tax compliance. Therefore, it is important for the government to promote small business owners’ knowledge that can influence their mental accounting and, in turn, their tax compliance.

    Keywords: Mental Accounting, Self-employed Taxpayers, Income Tax, VAT, Tax Compliance
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر زهرا نجفی وفا
    دکتر زهرا نجفی وفا

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال