جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ابن هشام" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
ان السیره النبویه لابن هشام کتبت وفق ثقافه الامویین والعباسیین وباقلام مویدیها. لذلک نجد فی هذا الکتاب الروایات والاخبار والاحداث التی تتفق مع افکار وروی المنهجین الاموی والعباسی. فان ابن هشام عاش فی احضان العباسیین وفی بلاط الخلفاء والامراء. فما ورد فی سیره ابن هشام من اخبار وروایات تخص ابی طالب واهل البیت لیس ببعیده عن ذلک المنهج المتعمد اتباعه فی تدوین اخبار السیره النبویه. لذلک قمنا بدراسه تحلیله لمتن سیرته ومطابقتها مع کتب التواریخ والاحادیث لنسدل الستار عن انحیاز ابن هشام الی خلفاء عصره. ومن ثم کشفنا فی خلال البحث عن زیف اخباره حول شیخ البطحاء ابیطالب عم النبی الکریم وذلک من خلال دراسه ونقد الروایات والاخبار المناهضه لنص السیره النبویه لابن هشام.
کلید واژگان: ابو طالب, ابن هشام, السیره النبویه, الرسول الاعظم, التاریخ الاسلامی -
اهمیت نگاه انتقادی به منابع اولیه در تاریخ و سیره نگاری و پرداختن به ضعف ها و قوت های آن با توجه به ارجاعات پژوهشی، ضروری به نظر می رسد. بازتاب نگارش سیره پیامبر (ص) در تتبعات تاریخی، با عنایت به ارتباط آن در خط مشی و بینش اعتقادی مخاطبان، به مراتب مهم تر از نقل تاریخ در بخش های دیگر آن است. این مقاله با تتبع در منابع تاریخی به شیوه تحلیلی و توصیفی به چرایی گزارش نشدن رخداد مباهله در آثار برخی سیره نویسان متقدم و نیز اختلاف های گزارش ابن هشام با سایر مورخان در رخداد مباهله پرداخته است. به نظر می رسد علل اختلاف در سال وقوع مباهله، ادعای سکوت پیامبر (ص) در پاسخ به پرسش های نمایندگان نجران، حذف نام اهل بیت (ع) و نقل ناتمام اصل رخداد در سیره ابن هشام، ناظر به احتمالاتی چون فقدان استماع سیره نویسان از رخداد، تاثیر حکومت وقت در نگارش سیره، جهت گیری های مذهبی و کلامی در نقل روایت باشد.
کلید واژگان: مباهله, پیامبر (ص), اهل بیت (ع), ابن اسحاق, ابن هشام, واقدیThe importance of a critical look at the primary sources in history and biography and addressing its strengths and weaknesses with regard to research references seems necessary. The reflection of the biographies of the Prophet (PBUH) on the historical studies, considering its relation to the policy and beliefs of the audience, is far more important than the narration of history in other parts of it. This article, studying historical sources in an analytical and descriptive manner, has sought to find and explain the reason why of not reporting the event of Mubāhalah in the works of some early biographers as well as the discrepancies between Ibn Hamshām and other historians` reports of Mubāhalah. It seems that the causes of discrepancy in the year that Mubāhalah took place may be counted as: the claim of the Prophet's silence in answering the questions of the representatives of Najrān, the deletion of the name of Ahl al-Bayt (AS); and incomplete report of that very event in Ibn Hishām's biography may be caused by lack of biographers` attention, the influence of rulers of the time on recording the events, and religious and theological orientations in narration.
Keywords: Mubāhalah, Prophet (PBUH), Ahl al-Bayt (AS), Ibn Isḥāq, Ibn Hishām, Wāqidī -
یونس بن بکیر (د. 199ق) و زیاد بن عبدالله بکائی(د.183ق) از شاگردان ابن اسحاق(د. 150ق) بودند و مغازی او را نوشتند. با وجود همسانی بیشتر گزاره های این دو کتاب، مغازی بکائی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و شرح های گوناگون آن بر ماندگاری این کتاب، تاثیری بسزا گذاشت.
این مقاله در صدد تبیین چرایی عدم توجه به مغازی یونس با وجود هم شاگردی بودن او با بکائی و داشتن شاگردی برجسته چون احمد بن جبار عطاردی (د. 270- 272ق) است. برای پاسخ به این پرسش افزون بر مقایسه سند، متن و شیوه نگارش اثر هر دو نویسنده، شخصیت و جایگاه علمی آنان با یکدیگر مقایسه می شود. بر اساس یافته های این پژوهش، راز ماندگاری مغازی بکائی را باید در فضای سیاسی و مذهبی نیمه دوم سده دوم هجری و برتری شاگرد بکائی بر شاگرد یونس جست وجو کرد.کلید واژگان: سیره نگاری, مغازی نبوی, ابن اسحاق, یونس بن بکیر, بکائی, ابن هشامYunes ibn e- Bokair (199 A.H) and Ziyad ibn e- Abdullah e- Bakkaee (183 A.H) were the students of ibn e- Ishaq who wrote hisaccounts of the battles of early Islam. In spite of the similarity in the propositions of these two books, Bakkaee ‘s accounts of the battles of early Islam attracted more attention and their various interpretations were effective on its eternity. This article is to clarify the reasons of lack of attention to Yunes’s accounts of the battles of early Islam in spite of being classmate with Bakkaee and training a brilliant student such as Ahmad ibn e- Jabbar e- Atarodi (270-272 A.H). In order to answer this question, the content of the books and the style of writing of both writers, the character, the scientific position of them as well as the documents are compared with each other. According to the findings of this research, it is concluded that the mystery of eternity of bakkaee’s accounts of the battles of early Islam should be searched in the political and religious atmosphere dominant during the second half of the 2nd century and the superiority of Bakkaee’s student over Yunis’s student.Keywords: biography, accounts of the battles of early Islam of prophet Mohammad (PBUH), Ibn e- Ishaq, Yunes ibn e- Bokair e- Bakkaee, Ibn e- Hesham -
من السنوات الاولی بعد تنزیل المصحف الشریف شمر اللغویون والنحویون عن ساعد الاهتمام لتنسیق قواعد اللغه العربیه اتقاء من اللحن فی القرآن الکریم، فکثرت المولفات فی ها؛ وبما انه لا مفر من الزله فی الإنتاجات البشریه ومن الضروری رفع الزلات وتقویه نقاط قوتها لاعتلاء المستوی العلمی والاتقاء من تکرار الاخطاء وقع النقد موقع اهتمام بالغ فی العلوم البشریه. وحین نبحث عن الکتب الاصیله فی الصرف والنحو نعثر علی بعض شروح نحویه شارحها هو المصنف نفسه؛ منها شرح قطر الندی وبل الصدی لابن هشام الانصاری، الذی اخترناها للدراسه لما فیه من الإیجاز المطلوب فی التعلیم؛ انسیاقا من هذا یستهدف البحث عبر المنهج الوصفی- التحلیلی إلی دراسه میزات النحو التعلیمی وسلبیاته فی الشرح المذکور؛ فبعد ان قمشنا نقاط الضعف والقوه التی اوردناها فی المقال واشرنا إلی ها ذاکرین النماذج، اوضحنا ادلتنا فی ها، وذکرنا الصواب اینما استدعاه البحث. من اهم ما ظهر لنا من خلال هذا البحث المتواضع میزات تهدینا إلی غالبیه الطابع التعلیمی العام للشرح، وإشکالیات فی بیان القواعد، والاستشهادات التی بعضها تدعونا إلی فکره تغیر اصل النسخه فی القرون الاولی من تصنیفه، وحین نراجع شرح شذور الذهب لابن هشام وهو مثیل شرح قطر الندی نبرم الظن علی التقدم الزمنی لهذا الثانی علی الاول لما فی شرح شذور الذهب من إصلاح زلات شرح قطر الندی.کلید واژگان: ابن هشام, شرح قطر الندی وبل الصدی, الصرف والنحو, النحو التعلیمی, النقدIn the early time the grammarians and linguists compiled the Arabic grammar preventing grammatical mistakes in holy Quran, so a lot of books have been written; In the other hand the criticism is very considerable, because of the inevitable slips in human's compilations, and the necessity of correcting them, and strengthening their benefits, to enhance the scientific level, and prevent the repetition of slips.
By looking at the ancient books in Arabic grammar we find some syntactic explanations by creator of their main text, like Sharh Qatr al-Nada written by Ibn e Hesham; and we chose it for study because of its required brevity in education; this article purposes the study of positive and negative points in this book, Based on analytical - descriptive method. So we mentioned them in the article with giving examples, and expressing our reasons, and correcting the slips.
As the most important results This explanation is an educational compilation, with some grammatical slips, and some slips in the instances which persuade us to suspect the distortion in its primary manuscript; and when check Sharh shozour al-zahab by Ibn e Hesham which is the more similar his workes to Sharh Qatr al-Nada, will be sure that the latter was written sooner than the former because that one is devoid of this one's slips.Keywords: Criticism, Sharh qatr al-nada wa ball al-Sada, Ibn Hesham, Arabic syntax, Arabic grammar, educational syntax -
تحلیل گفتمان با کاوش فرایند کلام به بررسی زمینه های تولید سخن اعم از اندیشه های دینی، اجتماعی و سیاسی گوینده سخن و نحوه تولید آن و بازجست تعامل خواننده متن با کلام اطلاق می گردد. داستان مدح فرزدق (19 110 ق.) شاعر بلندپایه اموی از امام سجاد× معروف است که در آن هشام خلیفه اموی را با شعر و کلام خود در جمع، شرمنده کرده و حاکم قدرتمند زمان را از طریق کلام شکست داده است. او در این متن غیر از ستایش امام سجاد× با کاربرد خاصی از کلام، عقاید، اندیشه ها و باورهای مذهبی سیاسی و مسایل روزگار خود را نیز بازنمایانده و با زبان به جنگ با ظالم روزگارخود شتافته و پیروز شده است. هدف این جستار بررسی انگاره های قصیده فرزدق و روشن شدن دلایل قدرت زبان او از طریق تحلیل گفتمان بر اساس نظریه وان دایک است و نشان داده می شود که توانش کلامی فرزدق در مواجهه او بر خصم و انتقال مفاهیم ایدئولوژیکی خود، از طریق نحوه خاص کاربرد واژگان و نحو و آرایه های ادبی خاص حاصل آمده است.کلید واژگان: امام سجاد(ع), ابن هشام, فرزدق, قصیده میمیه, تحلیل گفتمان, وان دایکDiscourse analysis explores the process of the speech production to identify the conditions of production of different religious, social and political speeches, their modes of production, and the interaction of the texts readers with the speech. The story of Farazdaq's poem in praise of Imam Sajjad (AS) is very well-known. He was a famous poet in the Umayyad era (19-110 AH). He made Hisham, the Umayyad caliph, ashamed and defeated this powerful ruler of the time with his poetry and lexicons. Other than praising Imam Sajjad (AS), he has presented the beliefs, thoughts and political-religious issues in this poem and struggled with the cruelty of his time and won using special lexicons. The purpose of this research is to study the ideas presented in the Farazdaq's poem and to clarify the reasons for the power of his language implementing discourse analysis approach based on van Dijk's theory. The results revealed that his verbal ability in confronting the enemies and conveying his ideological concepts was due to his particular use of lexicons, syntax and figures of speech.Keywords: Imam Sajjad (AS), Ibn Hisham, Farazdaq, Farazdaq's Poem, Discourse Analysis, van Dijk
-
کتاب قطر الندی و بل الصدی یک دوره نسبتا کاملی از قواعد زبان عربی به ویژه نحو را در بر دارد که ابن هشام انصاری آن را در قرن هشتم هجری قمری به رشته تحریر در آورد و از آن زمان تاکنون شروح متعددی بر آن نوشته شده است و همواره یکی از منابع مهم درسی حوزه و دانشگاه به شمار می رود که این امر حاکی از اهمیت آن در یادگیری قواعد زبان عربی است. از این رو نگارنده برآن شد تا از جهت محتوایی این اثر مهم را بررسی و افزون بر ذکر مزایا و نقاط قوت، با بهره گیری از آموزه های قواعد زبان عربی در کتب صرف و نحو پاره ای از کاستی های آن را ارزیابی کند.
این کتاب مانند همه تالیفات بشری کاستی هایی دارد و یافته های این پژوهش بیانگر آن است که این کتاب با وجود نقاط قوت فراوان، دارای ابهاماتی است که بسیاری از دانشجویان عزیز را در یادگیری آن با مشکل مواجه ساخته است که شرح و ترجمه آن را به زبان فارسی ضروری می نماید و نگارنده به یاری خداوند متعال این مهم را به عهده گرفته و در شرف اتمام آن می باشد.کلید واژگان: قطرالندی و بل الصدی, ابن هشام, علم نحوBook "Gatronnada wa ballossada" a relatively complete set of rules of Arabic language, especially syntax, and it is Ibn Hisham Ansari wrote in the eighth century AH. And since then numerous commentaries written on it. And has always been one of the main sources is the Science Curriculum
This book, like all human shortcomings and Compilations findings suggest that these books are great strengths has been confusion Many students with learning difficulties is offline. The author decided to use the content of this important book review. Some of the shortcomings and evaluate it.Keywords: Gatronnada wa ballossada, Ibn Hisham, syntax -
جمال الدین بن هشام انصاری (761م) در تاریخ نحو عربی و تحول و پیشرفت و احیای این علم، سهمی بسزا و نقشی عظیم دارد. او که خالق اثر «مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب» است، نحوی مبتکر و صاحب نظری است که در فهم، بررسی، مقایسه، استنباط و بیان مسائل و قضایای نحوی از شیوه ها و اسلوب های بدیع و منحصر به فرد خود استعانت می گیرد. حرف جر «باء» از دیدگاه ابن هشام دارای چهارده معناست که یک معنای آن زائد و سایر معانی غیر زائد است. از جمله این معانی می-توان به الصاق، تعدیه، استعانت، سببیت، مصاحبت، ظرفیت، بدل، مقابله، مجاوزت، استعلاء، تبعیض، قسم، غایت، تفدیه و تاکید اشاره نمود. نگارندگان در این مقاله می کوشند به بررسی و نقد مقوله حرف جر «باء» از دیدگاه ابن هشام انصاری از طریق قرائن مقالیه و حالیه بپردازند.
کلید واژگان: نحو, ابن هشام, حرف جر باءJamaluddin Ibn Hisham Ansari has an important role in the history, development, progress and revival of Arabic syntax. He is the creator of a masterpiece titled “Mughnī al-Labīb ‘An Kutub al-A’ārib. He is an innovative linguist and an expert who uses novel methods and unique styles in understanding, discussing, comparing, deducting, expressing syntactic problems, and linguistic theories. The preposition “bā” has fourteen meanings from the viewpoint of Ibn Hisham, one of which is redundant and other meanings are non-redundant. These meanings include ilsāq, ta’dīyah, isti’ānat, sababīyat, musāhibat, zarfīyat, badal, muqābilah, mujāvizat, isti’lā’, tab’īz, qasam, ghayat, tafdīyah, and ta’kīd. In this paper, we have tried to investigate the preposition “ba” via quoted and observed evidence from the viewpoint of Ibn Hisham.Keywords: Syntax, Ibn Hisham, preposition “bā”, Meanings of the preposition “bā”, Ilsāq, Tadīyah, Sababīyat, Badalīyat, Muqābilah, Takīd, Tab'īz -
مما لاشک ان لهذه القصیده بین القصائد العربیه مکانه رفیعه التراث العر، لانها انشدت حضره النبی(ص) وبها نال کعب بن زهیر العفو بعد ان اهدردمه، إن هذا الشرح ا «بانت سعاد» لابن هشام الانصاری، صاحب کتاب «المغنی» القیم من اجود ما خلفه فی العربیه. لانه قام بشرح هذه القصیده التی تشتمل علی سبعهوخمسین بیتا بالتفصیل و استشهد بالآیات القرآنیه و الاحادیث النبویه و الشواهد الشعریه و امثال العرب،و له نظرات صرفیه و بلاغیه إضافه إلی نظراته النحویه و اللغویه و استعمل آراء النحاه الآخرین.هذا المقال نظره عابرهإلی شخصی هابن هشام العلمیهولاسیماالنحویهومنهجه شرح القصیده.
کلید واژگان: ابن هشام, مذهبه النحوی, کعب بن زهیر و شرح بانت سعادA glimpse at the grammatical qualification of Ibn-e- Hashem in his description of the ode “Banat Soad” of Ka’b ibn –e- Zohair reveals that this one is quite distinguished among the most prominent Arabic literary works as it was read before the Islam’s holy prophet, and that it was for this work that the holy prophet forgave Ka’b ibn –e- Zohair after he had ordered his life to be taken. The description of the above-mentioned ode by Ibn-e- Hashem Ansari, the author of the valuable book “Moghni Al-labeib”, is among the best works left from him. He decorated the 57-stanza ode with detailed and comprehensive descriptions based on Quran verses, prophetic narratives and Arabic literary grounds. The ode, also involves rhetorical ornamentations along with syntactic and lexicalcommentaries, as well as the commentaries and theories of other grammarians. This article investigates, in particular, the methodology and grammatical approach used by Ibn-e- Hashem in description and explanation of the said ode.Keywords: Ibn, e, Hashem, his religious ideas, his grammatical theory, Kab ibn –e, Zohair, description of “Bant Saad” -
یکی از موضوعات مهم نحوی که همواره مورد بحث و اختلاف نحویان قدیم و جدید بوده، بحث جمله و تقسیمات آن است. جمله از نظر ابن هشام به سه قسم؛ فعلیه، اسمیه و ظرفیه تقسیم می شود. جمله ظرفیه از نظر وی، جمله ای است که مسند آن ظرف یا جار و مجرور مقدم و مسبوق به نفی و استفهام باشد مثل: «اعندک زید» یا «افی الدار زید». اما مخزومی این تقسیم بندی را قبول ندارد و مثل سایر نحویان معتقد است جمله دو نوع است: اسمیه و فعلیه. او نوع سوم یعنی ظرفیه را به عنوان یکی از اقسام جمله نمی پذیرد و می گوید: ظرف اگر متکی بر ادات باشد، جمله فعلیه و اگر متکی بر ادات نباشد، جمله اسمیه است. نه این که قسم دیگری را به اقسام جمله بیفزاییم و ظرفیه بنامیم. او همچنین در مورد معیار تشخیص جمله فعلیه و اسمیه با ابن هشام در تعارض است. مخزومی جمله «البدر طلع» را مثل جمله «طلع البدر» فعلیه می داند؛ زیرا مسند آن فعل است و جمله «البدر طالع» را اسمیه می داند؛ زیرا مسند آن اسم است.
کلید واژگان: نحو قدیم, ظرفیه, جمله, ابن هشام, نحو جدید, مخزومیThe study of the sentence and its divisions has been always a cause of difference in syntactical viewpoints among the ancient and modern Arab grammarians. Ibn Hesham sees three divisions for the Arabic sentence: the noun sentence, the verb sentence and the adverb sentence. The adverb sentence in his view is that in which a time or place adverb or a prepositional phrase is the predicate proceeded by a negative or interrogative article such as: Al-Makhzoomi like other Arab grammarians disagrees with Ibn Hesham in this point and sees only two divisions for the Arabic sentence: the verb sentence and the noun sentence. He says in respect to the third part of Ibn Hesham`s divisions ie. the adverb sentence: if the adverb depends upon an article the sentence should be a verb one and if it not, then that is a noun sentence and needs not to add a third part such as the adverb sentence to the divisions. He also contradicts Ibn Hesham with regard to the differentiation criteria between the verb and the noun sentences. He sees the both following Arabic sentences:similar as verb sentences, because the predicate in the both is the verb; while he suggests that the sentence, because it has a noun predicate, as a noun sentence.Keywords: adverb sentence, Makhzoomi, Ibn Hesham, modern syntax, ancient syntax -
نحا ابن هشام الانصاری فی کتابه مغنی اللبیب منحی لا مثیل له فی ما کتب قبله، کدراسته ونقده لآراء النحاه من جمیع المذاهب النحویه، ولم یقف عند المسائل النحویه فحسب، بل تناول کثیرا من المسائل البلاغیه ایضا. فقد تعرض لکثیر من النحویین والبلاغیین والمفسرین یویدهم او یخالفهم فی آرائهم، ولکنه یخالف آراء ابی حیان النحویه والبلاغیه مخالفه شدیده وغیر متعارفه، فیحکم علیه حکما قاسیا، یتهمه بانه لا یعرف علم البیان، فیقول فی شانه: «ومن لا یعرف هذا العلم کابی حیان».
یبدو ان ما جاء فی تفسیر ابی حیان «البحر المحیط» من آرائه البلاغیه الهامه مثل: «الاستعاره»، «المجاز»، «المبالغه»، و «الاغراض البلاغیه للاستفهام» یدل دلاله واضحه، خلافا لحکم ابن هشام علیه، علی انه یعرف هذا العلم حق المعرفه. هذه مقاله هی نقد لقول ابن هشام فی ضوء دراسه آراء ابی حیان البلاغیهکلید واژگان: ابن هشام, ابوحیان, النحو, البلاغه, النقدIbn- Hishām, in his book entitled Moqni Al-Labib, employs a procedure unprecedented in works before this book, e.g., his critique of the ideas by all syntactic schools. It is noteworthy that he does not confine his work to syntactic ideas; he also enquires into many rhetorical issues. He comments on the views of many experts on syntax and rhetoric, endorsing some of them, rejecting others. He is Particularly and unconventionally eritical of the syntactic and rhetorical ideas expressed by Abu Hayyan, accusing him of not Knowing anything of rhetoric. Abu Hayyan's rhetorical views on "metaphor", "tropes", and "hyperbole", as Found in his work entitled Al-Bahr Al-Muhit, rare not only at variance with Ibn- Hishām's judgement of him but also underscore the fact that Abu Hayyan was a master of rhetoric. This article is an appraisal of Ibn- Hishām's criticism of Abu Hayyan.Keywords: Ibn, Hishām, Abu Hayyan, syntax, rhetoric, criticism -
در کتاب مغنی اللبیب ابن هشام که می توان آن را نقد نحو نامید، نظریات بسیاری از نحوی-ها و اهل بلاغت تحلیل و بررسی شده است. ابن هشام طرفدار سیبویه و مکتب نحوی بصره است و غالبا دیدگاه های آنان را بر دیگران ترجیح می دهد.
سه چهره مشهور در نحو و بلاغت عربی یعنی سیبویه، ابن مالک و زمخشری بالاترین بسامد را در کتاب مغنی اللبیب دارند. از سوی دیگر در این کتاب مخالفتی شدید و غیر معمول با نظریات و شخصیت ابوحیان غرناطی _نحوی مشهور اندلسی- که استاد ابن هشام نیز بوده-است، دیده می شود؛ به گونه ای که هرگاه ذکری از او به میان می آورد، به منظور نفی نظریات و تخطئه شخصیت او است. این مخالفت ها بیش از آن که ناشی از تفاوت دیدگاه های نحوی این دو باشد، ریشه در مسائل مذهبی، تفوق و برتری جویی، هم عصر بودن و جایگاه و موقعیت اجتماعی آن دو دارد.
کلید واژگان: مغنی اللبیب, ابن هشام, ابوحیان غرناطی, نحوEbne Hesham's Moghne al-Labib that can be named as a critic of syntax has analyzed a lot of syntactic and native opinions. Hesham always advocates Sibavie and Basra schools and prefers their opinions to others. Sibavie, Ebne Malek and Zamakhshary are three well-known personalities of Arabic syntax who have been devoted frequently in Moghne al-Labib. On the other hand, this book shows unusual intensive opposition toward Abu Hayyan Gharnaty's opinion and personality. Hayyan had been Hesham's instructor but whenever he is mentioned; it is to disavow his ideas and to disconcert his personality.Such aversions do not originate in the viewpoints but these are seen mostly in religious subjects, supremacy, contemporaneous and their social situations.In this article, Ebne Hesham's umpiresa bout syntactic men are surveyed briefly, and his intensive oppositions toward Abu Hayyan will be analyzed.Keywords: Hesham's Moghne llabib, Abu Hayyan Gharnaty, Syntactical opinions
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.