به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « اهل‎ سنت » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • مرضیه فردوسی دولت شانلو، محمدرضا کیخا*، احسان سامانی

    مشهور فقهای امامیه و به تبع آن قانون مدنی ایران، رضایت زوجین را در عقد ازدواج شرط نفوذ عقد دانسته و ازدواج اکراهی را غیرنافذ می دانند؛ بدین ترتیب که هرگاه مکره بعد از زوال اکراه، عقد را اجازه کند این عقد نافذ بوده و در صورت عدم الحاق رضایت بعدی، عقد مذکور فاسد خواهد بود. اما پیروان برخی مذاهب اسلامی از جمله احناف، ازدواج اکراهی را صحیح و سایر مذاهب اسلامی، آن را از ابتدا باطل می دانند. با وجود تفاوت حکم ازدواج اکراهی میان مذاهب اسلامی، اگر چنین ازدواجی میان دو نفر از دو مذهب با دیدگاه متناقض صورت گیرد منجر به تعارض در حکم مساله خواهد شد؛ زیرا مذهب یکی از زوجین، ازدواج اکراهی را صحیح و دیگری آن را باطل می داند. این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی تدوین شده، بیانگر آن است که  که وجود چنین مساله ای از آنجا که سبب اختلال در جامعه شده، از دایره حقوق خصوصی خارج و جنبه عمومی به خود می گیرد؛ بنابراین با توجه به قاعده نفی اختلال نظام، ملاک نظم عمومی و مصلحت جامعه و ترجیح دیدگاه موافق با احتیاط برای حل تعارض موجود، باید به قانون کشور که غیر نافذ بودن عقد است رجوع کرده و با جمع عرفی میان اصل 12 قانون اساسی و ماده 1070 قانون مدنی تعارض مذکور را حل نمود.

    کلید واژگان: ازدواج اکراهی, نکاح, مکره, شیعه, اهل سنت}
    Marzieh Ferdowsi Dolat Shanloo, Mohammad Reza Kaykha *, Ehsan Samani

    The famous jurists of Imamiyah and, consequently, the Iranian civil law, consider the consent of couples in marriage to be a condition of the influence of marriage and consider marriage to be non-observant؛ So that if Makrana allows the contract after the decline of the reluctance, the contract will be effective and if the subsequent consent is not added, the contract will be corrupt. But followers of some Islamic religions, including the guilds, consider marriage to be correct and other Islamic religions, consider it invalid from the beginning. Despite the difference in the sentence of marriage between Islamic religions, if such a marriage between two of the two religions is carried out with a contradictory view, it will lead to conflict in the sentence؛ For the religion of one of the couples considers marriage to be correct and the other considers it to be false. This research, developed in a descriptive-analytical way, suggests that the existence of such a problem, since it has caused disruption in society، It withdraws from the circle of private rights and takes a public aspect; therefore, according to the rule of negation of the disorder of the system، criterion of public order and the interest of society and preference of the viewpoint in favor of caution for resolving the existing conflict، It should refer to the law of the country that is non-invasive to the contract and resolve the conflict with the common law between Article 12 of the Constitution and Article 1070 of the Civil Code.

    Keywords: Akraahi Marriage, Marriage, Mokrah, Shia, Sunni}
  • محمدرضا باغبان زاده امشه*

    کتاب منهاج السنه از جمله آثار ابن تیمیه است که وی در آن تلاش دارد تا با استناد به موارد شاذ و نادر و گاه اسناد ضعیف و دروغ، جایگاه اهل بیت پیامبر| از جمله اعتقاد به امام عصر# را تضعیف و حتی انکار نماید. نویسنده با بهره گیری از روش تحقیق کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی توصیفی تلاش دارد تا با استناد به روایات اهل سنت، به تحلیل و نقد مبانی ابن تیمیه در انکار امام عصر# پرداخته و نشان دهد که ابن تیمیه با استفاده از ترفند دروغ سازی و با تکیه بر روایات بسیار شاذ و نادر، سعی داشته تا باور شیعیان به مهدی موعود را به چالش کشیده و با اتهام شیعه در استناد به روایات غیرمنقول از اهل سنت، جایگاه امام عصر را ضعیف جلوه دهد، این در حالی است که منابع روایی اهل سنت خلاف گفته ها و اندیشه های ابن تیمیه را نشان می دهد و روایات مشهوری را که محدثان نقل نموده اند، نشان از جایگاه والا و اعتقاد عمیق شیعیان به موعودی دارد که پیامبر| به آن بشارت داده است.

    کلید واژگان: امام عصر#, ابن تیمیه, منهاج السنه, اهل سنت, شیعه}
    Mohammad Reza Baghbanzadeh Amsheh*

    The book Minhaj al-Sunnah is one of Ibn Taymiyya's works, in which he tries to establish the position of the Ahl al-Bayt of the Prophet by citing rare and exceptional cases and sometimes weak and false documents. Among other things, to weaken and even deny the belief in Imam Asr (a). By using the library research method and analytical-descriptive approach, the author tries to analyze and criticize the foundations of Ibn Taymiyya in denying the Imam of Asr (a) by referring to Sunni traditions and show that Ibn Taymiyya has used the trick of lying and relying very rare narrations, he has tried to challenge the belief of the Shiites in the Promised Mahdi and by accusing the Shiites as quoting false narrations from the Sunnis, to weaken the position of the Imam (a), while the sources of the Sunni narrations are contrary to his sayings and thoughts and the famous narrations narrated by the hadith scholars show clearly the high position and deep belief of the Shiites in the promise that the Prophet (s) He has given good news of him.

    Keywords: Imam Asr (A), Ibn Taymiyya, Minhaj Al-Sunnah, Sunni, Shia}
  • مهدی نکوئی سامانی*

    برخی از عالمان اهل سنت، به ویژه وهابیت که مدعی هستند که در قرآن وسنت هیچ دلیلی در مورد وجوب تمسک به اهل بیت (ع) وجود ندارد. (اصول مسائل العقیده عند السلف وعند المبتدعه، سعود بن عبد العزیز الخلف، ج1،ص40) این نوشتار تلاش می کند تا اولا؛ با استناد به قرآن و روایات مورد قبول فریقین ، وجوب تمسک به اهل بیت (ع) را اثبات نماید. وثانیا؛ ادعای کسانی که در فهم معارف دین خود را بی نیاز از اهل بیت (ع) می دانند را با استناد به آموزه های قرآن وسنت، نقد وابطال نماید.

    کلید واژگان: قرآن, سنت, اهل بیت(ع), وجوب تمسک, شیعه, اهل سنت}

    Some Sunni scholars, especially Wahhabis, claim that there is no reason in the Qur'an and Sunnah for the obligation to adhere to the Ahl al-Bayt (AS). (Principles of the issues of belief in the predecessor and in the beginning, Saud bin Abd al-Aziz al-Khalaf, vol. 1, p. 40) This article tries to first; By proving the Qur'an and the narrations accepted by the sects, to prove the necessity of relying on the Ahl al-Bayt (AS). And secondly; Criticize and invalidate the claim of those who consider themselves needless of the Ahl al-Bayt (AS) in understanding the teachings of their religion, citing the teachings of the Qur'an and Sunnah.

    Keywords: Quran, Sunnah, Ahl al-Bayt (AS), obligation to adhere to, Shia, Sunni}
  • محمدرضا بلانیان*، محسن عظیمی پور

    از جمله مسایل اختلافی فریقین در حوزه کلام و اعتقادات، موضوع ایمان یا کفر والدین پیامبر گرامی اسلامJ است؛ در حالی که شیعیان قاطعانه به ایمان و توحید تمامی آبا و امهات نبی مکرم اعتقاد دارند، غالب اهل تسنن بر این باورند که برخی از آنان آلوده به کفر و شرک بوده اند و قلیلی از اهل سنت را اعتقاد به ایمان آبای پیامبر است. این جستار با روش تحلیلی، توصیفی و انتقادی با رجوع به منابع تفسیری و حدیثی برخی از بزرگان علمای عامه، مسیله ایمان یا کفر پدر حضرت ابراهیمj را که از جمله مواضع قرآنی محل بحث و مشاجره بین طرفین دعوی در خصوص آموزه فوق است، در سه دسته: الف) آزر پدر ابراهیم و فردی مشرک است، ب) آزر اسم بتی از بت ها بوده و یا به معنای سب و شتم است و ج) پدر ابراهیم فردی موحد و آزر فردی غیر از پدر ابراهیم است، واکاوی شده است. مهم ترین یافته نوشتار حاضر این است که برخی از علمای بزرگ اهل سنت همچون شعراوی، فخر رازی و آلوسی در پاره ای موارد تا مرز اعتراف به حقانیت دیدگاه شیعه پیش رفته اند؛ هرچند اعتراف نهایی را از مجموعه سخنان آنان نمی توان استنباط کرد.

    کلید واژگان: ایمان آباء پیامبر اسلام, آزر, پدر ابراهیم, اهل سنت, شیعه}
    MohammadReza Balanian*, Mohsen Azimipour

    One of the disagreement between the Sunni and Shiʿa sects in the field of Kalām and beliefs is the issue of belief or disbelief of the parents of the Prophet of Islam (SAWA). While the Shiites firmly believe in the faith and belief of all the fathers and mothers of the Holy Prophet in monotheism, the majority of the Sunnis believe that some of them were infected with disbelief and polytheism, and a few of the Sunnis believe that the fathers of the Prophet were faithful. With an analytical, descriptive and critical method and by referring to the exegetical and hadith sources of some great scholars of the Sunnis, in this essay we explore the issue of belief or disbelief of the father of prophet Abraham (SA), which is one of the disputed Qur'anic positions between the two sects regarding this doctrine, is in three categories: A) Āzar is Abraham's father and a polytheist, and B) Āzar is the name of an idol or it means curse, and C) Abraham's father is a monotheist person and Āzar is a person other than Abraham's father. The most important finding of the present article is that some of the great Sunni scholars such as Shaʿrāwī, Fakhr al-Rāzī and Ālūsī have in some cases gone as far as admitting the validity of the Shiʿa point of view, although the final confession cannot be deduced from their collection of words.

    Keywords: : faith of the fathers of the Prophet of Islam, Āzar, father of Abraham, Sunnis, Shiʿa}
  • حامد شریعتی نیاسر، سید محمد صادقیان*، جلیل پروین، محمود ویسی
    حدیث به عنوان میراث برجای مانده از پیامبر (ص) و پیشوایان دین، همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان، به ویژه در دوره معاصر، بوده است؛ در این میان مفسران نیز توجه به حدیث در تفسیر را با رویکرد های مختلف مد نظر داشته اند. محمد علی صابونی از اندیشمندان و مفسران معاصری است که در اثر تفسیری خویش،«صفوه التفاسیر»، اهتمام جدی به حدیث داشته است. در این پژوهش که به منظور یافتن رویکرد حدیثی وی در این تفسیر و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده، با گردآوری داده هابه شیوه کتابخانه ای و بررسی احادیث مورد استفاده او در این تفسیر مشخص گردید که رویکرد او استفاده حداکثری از حدیث در تفسیر است؛ و در این راستا رویکرد حدیثی وی به سه گونه محتوایی، سندی و منبع شناسانه تقسیم گردید. وی به این منظور به نقل روایاتی در بیان سبب نزول آیات و نیز توضیح و تبیین لغوی، عام و خاص، ناسخ و منسوخ و... پرداخته، و در کنار آن به صحت صدوری و متنی آنها نیز، به منظور اجتناب از نقل روایات ضعیف، توجه جدی معطوف داشته است.
    کلید واژگان: صابونی, تحلیل انتقادی, رویکرد حدیثی, مفسران معاصر, اهل سنت}
    Hamed Shariati Niyasar, Seyed Muhammd Sadeghyan *, Jalil Parvin, Mahmud Visey
    Hadith, as the legacy left by the Prophet Mohammad (P) and the religious predecessors, has always been a subject of interest for Muslim and non-Muslim scholars, especially in contemporary times. Among these scholars, Mohammad Ali Sabuni is a contemporary scholar and commentator who has shown serious interest in Hadith in his exegesis work, “Safwah al-Tafasir.” In this research, conducted in a descriptive-analytical manner, Sabuni’s hadith approach in this commentary is examined. By collecting data through library research and examining the hadiths used in this commentary, it was revealed that his approach involves maximum utilization of hadith in interpretation. In this regard, his hadith approach is divided into three categories: content-based, documentary, and source-based. He quotes narrations to explain the reasons for the revelation of verses and provides lexical, general, specific, abrogating, and abrogated explanations. Additionally, he pays serious attention to the authenticity and textual accuracy of these narrations to avoid quoting weak narrations.
    Keywords: Sabuni, Critical Analysis, Hadith Approach, Contemporary Scholars, Safwah al-Tafasir, Sunni}
  • ابوطالب محمودزاده*، حسین رجبی، سید جعفر صادقی فدکی

    یکی از مسایل فقهی مورد ابتلا میان فریقین، غیبت مخالف است. در این مقاله کوشیده شده است با روش توصیفی - تحلیلی دیدگاه اهل سنت در برابر غیبت شیعه بررسی شود. تجویزکنندگان غیبت شیعیان معتقدند آنان به دلیل انکار خلافت خلفای سه گانه، قایل شدن به کفر و سب صحابه، کافر هستند و همان گونه که در استثناهای غیبت، غیبت کافر جایز است، غیبت شیعه نیز جایز خواهد بود. در مقابل مخالفان جواز غیبت شیعه معتقدند با تکیه به دلایلی از جمله مسلمان بودن شیعیان، عدم تکفیر ساب صحابه، سرایت نکردن حکم کلی به تک تک افراد، علم نداشتن به حال همه افراد، جواز اقتدا به شیعه، جایز نبودن لعن مسلمان و رعایت مسایل اخلاقی، نمی توان به جواز غیبت شیعه حکم داد

    کلید واژگان: غیبت, شیعه, مخالف, اهل سنت, صحابه}
    Abytaleb Mahmodzadeh *, Hossein Rajabi, Seysd Jafar Sadeghi Fadaki

    A jurisprudential issue addressed by both Shiite and Sunni scholars is whether it is permissible or not to backbite against one’s denominational opponent behind their back. This article adopts the descriptive-analytic method to study the Sunni perspective on the permissibility or impermissibility of backbiting against Shia individuals. Those who permit such backbiting believe that Shias are considered disbelievers due to their denial of the caliphate of the first three caliphs and their cursing and excommunication of the Prophet’s companions. Therefore, since it is permissible to backbite against disbelievers, it is permissible to backbite against Shia individuals. In contrast, those who reject the permissibility of such backbiting rely on the following assumptions: Shias are considered Muslims, those who curse the Prophet’s companions do not necessarily qualify as disbelievers, a general ruling does not necessarily apply to each and every individual, we lack knowledge of the inner states of each individual, it is permissible to perform prayers behind a Shiite imam of congregational prayers, it is impermissible to curse a fellow Muslim, and it is necessary to adhere to moral principles.

    Keywords: backbiting, Shia, denominational opponent, Sunni Muslims, Prophet’s companions}
  • سید جعفر مسئله گو*، مهدی فرمانیان، مصطفی جعفرطیاری دهاقانی
    علمای اهل سنت در مسیله قیام عاشورا، اعم از اصل قیام، خاستگاه، علل و اسباب و اهداف مترتب بر آن، دیدگاه یکسانی ندارند. اختلاف دیدگاه علمای اهل سنت در سه رویکرد مخالف قیام، موافق قیام و رویکرد خنثی قابل طبقه بندی است. بررسی ها نشان می دهد رویکرد مخالف قیام عاشورا صرفا متعلق به اقلیتی در میان اهل سنت است که واقعه را با محوریت پذیرش مشروعیت خلافت یزید می آورند و این گونه تحلیل می کنند که وی دارای خلافت و بیعت بوده و امام در شرایطی قیام کرده که هیچ یک از بیعت و خلافت را نداشته است. به همین دلیل، اقدام ایشان مخالفت صحابه و همراه نشدن ایشان را در پی دارد. آنان حرکت امام را شق عصای مسلمانان و گامی در جهت ایجاد تفرقه و فتنه تعبیر می کنند و معتقدند که روایات حرمت خروج بر عدم جواز قیام دلالت می کند. در پژوهش پیش رو با تبیین و نقد رویکرد مخالف قیام و دلایل حاکم بر آن به روش توصیفی - تحلیلی روشن شده است که طرفداران این رویکرد اولا به بی راهه رفته اند و ثانیا در اقلیت هستند.
    کلید واژگان: قیام عاشورا, مخالفان قیام عاشورا, دلایل مخالفت با قیام, شبهات عاشورا, اهل سنت}
    Sayyad Jafar Masalegoo *, Mehdi Farmanian, Mostafa Jafar Tayyari Dehaghani
    The issue of the Ashura uprising, including its inception, underlying causes, and objectives, evokes diverse viewpoints among Sunni scholars. These perspectives can generally be categorized into three distinct approaches: opposition, agreement, and non-partialism towards the event. Research indicates that the opposition to the Ashura uprising is primarily espoused by a minority within the Sunni community. This minority perceives the uprising through the lens of Yazīd's caliphate legitimacy, contending that since he was the recognized caliph, the Imam's initiation of the uprising lacked legitimacy. They argue that the Imam's actions led to divisions and discord among Muslims, contrary to the teachings of Prophet Muhammad's companions. Furthermore, they interpret hadiths forbidding uprisings as evidence of the illegitimacy of the Imam's actions. This study critically examines and scrutinizes the oppositional stance towards the Ashura uprising. Employing a descriptive-analytical methodology, we demonstrate that this viewpoint is divergent and held by a minority within the Sunni tradition.
    Keywords: Ashura Uprising, opponents of the Ashura uprising, reasons for opposition to the Ashura uprising, misgivings about Ashura, Sunni Muslims}
  • محمد شریفی، سید رشید صمیمی *

    ضرورت وجود حکومت با توجه به نقش آن در دفاع از حقوق مردم و استحکام جامعه در مواجه با چالش های داخلی و خارجی آن است که جامعه را مدیریت کند و از بحران های که سبب دودستگی افراد جامعه می شود جلوگیری نماید. امروزه ساختار حکومت با تشکیلات مختلف یک شیوه مسلط برای اداره جامعه در سطح جهان مطرح است و منظور از حکومت موردنظر در این نوشتار، سرپرستی جامعه با رعایت قوانین مبتنی بر مبانی دینی در عرصه اداره مردم و فراهم آوردن شرایط مناسب زندگی و ایجاد امنیت سیاسی و عدالت اجتماعی است در این مقاله به دیدگاه فریقین با تمرکز بر دلایل نقلی (قرآنی و روایی) آن ها در مورد ضرورت وجود حکومت در جامعه پرداخته شده. سوال اصلی مقاله این است که وجود حکومت در جامعه از منظر فریقین چه ضرورتی دارد؟ که با استناد به منابع فریقین و روش تحلیلی - توصیفی و تطبیقی این موضوع موردبررسی قرارگرفته است.یافته و دستاورد اصلی مقاله این است که تفاوت دیدگاه فریقین در نحوه تحقق اهدافی است که برای حاکمیت و حکومت قابل تصور است، معیارهایی که امامیه ارائه داده اند و صفاتی که برای حاکم ذکر کرده اند، دارای ضمانت اجرایی بیشتر در تحقق اهداف حکومت دینی می باشند. اما همه فرق اسلامی برای فراهم آمدن شرایط مطلوب در جامعه و جلوگیری از بی نظمی و آشفتگی در جامعه اسلامی وجود حکومت را ضروری می دانند و در این مطلب مشترک است.

    کلید واژگان: وجوب, حکومت, فرقه, شیعه, اهل سنت, آیات و روایات}
  • حمید محمدی*، یحیی میر حسینی

    حدیث، گنجینه ارزشمندی است که در طول تاریخ فراز و نشیب های داشته است که آشنایی با قراین و شواهد تاریخی مرتبط با حدیث در نزد شیعه و اهل سنت تاثیر به سزایی در ارزیابی احادیث و چگونگی نقد و بررسی آنان دارد. پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است که: چه اشتراک و افتراقی در بین شیعه و اهل سنت در زمینه نشر و حفظ حدیث وجود دارد؟ و نقاط قوت و ضعف هر یک از شیعه و اهل سنت در این زمینه چیست؟ و کدام یک از منابع فریقین قابلیت اعتماد بیشتری دارند؟ این نوشتار با روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی و پژوهشی شکل گرفته است. در این پژوهش دریافتیم معرفی جاعلان حدیث و تاکید بر ذکر اسناد در بین فریقین مشترک بوده و مواردی همچون حضور دویست و پنجاه ساله اهل بیت، کتابت حدیث با فاصله کم از زمان صدور، نقل دقیق روایت و نهضت پلایش حدیث از مختصات روایت شیعه است و مواردی چون منع تدوین حدیث، نگاه متفاوت به تعریف حدیث و کثرت راویان مدلس از ویژگی های حدیث اهل سنت است. مقایسه این موارد نشانگر آن است که احادیث شیعه نسبت به اهل سنت به دلیل آنکه از طرق متقن به پسینیان رسیده از استحکام بیشتری برخودار بوده و کمتر دست آویز جاعلان قرار گرفته است

    کلید واژگان: شیعه, اهل سنت, حدیث, تاریخ حدیث}
  • محمدیونس عارفی *

    یکی از واژه های قرآنی، «عروه الوثقی» است. این واژه دو بار و درآیات 22 سوره لقمان و 256 سوره بقره، به کاررفته است. در این تحقیق مصادیق این واژه از منظر شیعه و اهل سنت به صورت تطبیقی بررسی شد. از بررسی اجمالی منابع تفسیری و حدیثی شیعه و اهل سنت، به دست، می آید که علاوه بر آنچه در قرآن به عنوان مصادیق این واژه بیان گردیده است، در تفاسیر و منابع حدیثی شیعه و اهل سنت، اموری به عنوان مصادیقی، این واژه قرآنی بیان شده است. ازنظر شیعه، قرآن، توحید و شهادت به آن، اسلام، امام علی بن ابی طالب ، ولایت علی بن ابی طالب ، محبت به آن حضرت، امامان معصوم از اولاد امام حسین  اهل بیت پیامبر و دوستی اهل بیت و اسباب رضایت الهی، به عنوان مصادیق عروه الوثقی بیان شده است. ازنظر اهل سنت، قرآن، توحید و شهادت به آن، اسلام، علی بن ابی طالب، ابوبکر و عمر، اعتقادات حق، ایمان به قدر، دوستی و دشمنی برای خدا، اسباب رضایت خداوند، از مصادیق واژه «عروه الوثقی» شمرده شده است. از این بررسی استفاده می شود که شیعه و اهل سنت در برخی مصادیق «عروه الوثقی» نظیر قرآن، توحید و کلمه اخلاص، اسلام، امامت امام علی  دیدگاه مشترک دارند. ولی در بقیه مصادیق، تفاوت دیدگاه دارند.

    کلید واژگان: عروه الوثقی, برسی تطبیقی, شیعه, اهل سنت, فریقین}
  • ابراهیم کلانتری*، سید محسن آل نبی

     از مشخصه های بارز فقه سیاسی معاصر رهگیری مفاهیم جدید در میراث فقهی و ارزیابی مجدد آنها بر حسب مقتضیات کنونی است. بیعت از مفاهیم پایه و مهم ترین عنصر در منظومه فقه سیاسی معاصر اهل سنت است که به نظر آنان به دلیل هماهنگی با اندیشه های نوین و نیز داشتن شواهدی در متون اسلامی و همچنین پذیرش عمومی و نخبگانی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. آنان با تبیین مردم سالار از مفهوم بیعت، آن را به قرارداد بین حاکم و مردم ارجاع و دو تقریر وکالت و نیابت از امت را ارایه نموداند. پژوهش حاضر با بهره بردن از روش تحلیل محتوا با رویکرد تحقیقات توسعه ای ضمن چشم پوشی از پیشینه تاریخی تحقق بیعت، در صدد پاسخ به این پرسش است که ظرفیت و پتانسیل مفهومی بیعت در تحمل گرایش مردم سالار چگونه قابل ارزیابی و تبیین است؟ یافته تحقیق این است که در مقام واکاوی میزان تاب آوری این مفهوم نسبت به گرایش مردم سالار، برخی از چالش ها و تنگناها از قبیل ایقاعی دانستن بیعت، ناسازگاری این تحلیل با کاربرد قرآنی و نیز ابهام در اهل حل و عقد، تعداد و شرایط آن وجود دارد که به نگرش نخبه گرایی (الیتیسم) و سلطه نخبگانی نزدیک می شود.

    کلید واژگان: بیعت, فقه, فقه سیاسی, اهل سنت, اهل حل و عقد}
    Ebrahim Kalantari *, Smaeil Alinabi

    One of the distinctive features of contemporary political jurisprudence is the detection of new concepts in the jurisprudence heritage and their re-evaluation according to current requirements. Allegiance is one of the basic concepts and the most important element in the contemporary Sunni political jurisprudence system, which according to them, has a special place due to its harmony with modern ideas, as well as evidence in Islamic texts, as well as public and elite acceptance. . By explaining the concept of allegiance to the democratic ruler, they referred it to the contract between the ruler and the people and presented two interpretations of representation and representation of the Ummah. The current research, using the method of content analysis with the approach of developmental research, while ignoring the historical background of the fulfillment of allegiance, aims to answer the question of how the conceptual capacity and potential of allegiance in enduring the democratic tendency can be evaluated and explained. ? The finding of the research is that in terms of analyzing the degree of resilience of this concept in relation to the democratic trend, some challenges and bottlenecks such as the validity of the pledge of allegiance, the incompatibility of this analysis with the Quranic application and also the ambiguity among the people of marriage and marriage, the number And there are conditions that come close to the attitude of elitism and elite domination.

    Keywords: : allegiance, jurisprudence, political jurisprudence, Ahl al-Sunnah, Ahl al-Hal, Aqd}
  • عبدالواحد بامری، منصور نیک پناه*
    موضوع آخرالزمان و ظهور منجی یکی از فراگیرترین اندیشه ها در جهان است که هر روز مباحث جدید تری در باب آن مطرح می شود. در بین مسلمانان نیز معرفت و نگرش عمیق به نشانه های مصلح جهانی حضرت ولی عصر می تواند نقش موثری در تحکیم آموزه مهدویت و انتظار در سبک زندگی مومنانه و خنثی سازی ادعای نادرست مدعیان دروغین داشته باشد. مکتب بریلوی از فرق مذهب حنفی با گرایش صوفیانه است که در آثار مطالعاتی آنان به نشانه های ظهور امام عصر توجه شده است. از منظر پیروان مکتب بریلوی، آن امام دارای خلافت ظاهری و باطنی می باشد که با جهانی شدن حکومت آن حضرت، بسترهای مطلوب جهت اصلاح و تحول گرایی جوامع دینی پدید می آید و قانون الهی حاکم خواهد شد و حیات انسان ها در مسیر تعالی و تکامل ساماندهی می شود. در جستار حاضر به برخی از نشانه های قطب عالم امکان از منظر بریلویه مانند فراگیر شدن فساد و تباهی، خروج دجال و سفیانی و فراوانی مفاسد اخلاقی به عنوان مهم ترین علایم ظهور آن عدالت گستر جهان هستی اشاره گردیده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و با روش کتابخانه ای و مراجعه به اسناد معتبر به انجام رسیده است.
    کلید واژگان: نشانه های ظهور, بریلوی, حضرت مهدی, اهل سنت}
    Abdulwahid Bameri, Mansour Nik Panah *
    The topic of the apocalypse and the appearance of a savior is one of the most comprehensive ideas in the world, and new topics are raised every day. Among Muslims, knowledge and a deep attitude towards the signs of the universal reformer of Hazrat Wali Asr (PBUH) can play an effective role in consolidating the doctrine of Mahdism and waiting for a faithful lifestyle and neutralizing the false claims of false claimants. The Barilavi school is a sect of the Hanafi school with a Sufi orientation, and in their studies, attention has been paid to the signs of the emergence of Imam Asr (a.s.). From the point of view of the followers of the Barilavi school, that imam has an external and internal caliphate, and with the universalization of his rule, favorable conditions for the reformation and transformation of religious societies will emerge, and the divine law will prevail, and human life will be organized in the path of excellence and evolution. In the present essay, some of the signs of the world of possibility from Brillouye's point of view, such as the spread of corruption and destruction, the emergence of Dajjal and Sufiani, and the abundance of moral corruption, have been pointed out as the most important signs of the emergence of that universal justice. This research is descriptive and analytical and has been done with the library method and referring to authentic documents.
    Keywords: Signs of emergence, Barilavi, Hazrat Mahdi (pbuh), Sunnis}
  • علی شیر افتخاری *

    حدیث شریف منزلت یکی از برجسته‎ترین میراث‎های گران‎‎بهای روایی بر جای مانده از رسول خداj است. در این نوشتار این حدیث از منظر سندی و دلالی از دیدگاه فریقین به صورت تطبیقی بررسی گردید. پس از بررسی روشن شد عالمان شیعه و اهل سنت این حدیث را در همه دوره‎های مختلف تاریخی به صورت گسترده در منابع  خود ثبت کرده‎اند. عالمان شیعه این حدیث را در منابع خود، دست‎کم از «نه» نفر از امامان اهل بیتm، و «بیست و چهار» نفر از صحابه، و عالمان اهل سنت این حدیث را در منابع خود دست‎کم از «بیست و شش» نفر از صحابه از رسول خداj نقل کرده‎اند. رسول خداj این حدیث را در زمان‎ها، مکان‎ها و مناسبت‎های مختلف بیان فرموده است. حدیث منزلت ازنظر سندی، نزد فریقین صحیح، متواتر و مورد اتفاق است و ازنظر دلالی شیعه امامیه معتقدند بر اساس این حدیث همه منازل هارونm نسبت به موسیm برای علیm نسبت به رسول خداj به صورت عموم و اطلاق ثابت است و آن حضرت خلیفه رسول خداj در زمان حیات و پس از حیات آن حضرت است. بیشتر عالمان اهل سنت منازل هارونm را فی الجمله برای علیm پذیرفته‎اند و عموم و اطلاق آن را نپذیرفته‎اند و گفته‎اند علیm تنها در زمان حیات رسول خداj و در مدینه خلیفه آن حضرت است. منتقدان اهل سنت برخی ایرادهایی بر سند و دلالت این حدیث گرفته‎اند و بطلان این ایرادها بر اساس گفته‎ها، باورها و منابع اهل سنت روشن گردید. روش تحقیق در این نوشتار «توصیفی- تحلیلی» است.

    کلید واژگان: حدیث منزلت, بررسی تطبیقی, فریقین, سند و دلالت, شیعه امامیه, اهل سنت}
  • سعید خدادادی*، محمدعلی رضایی چراتی، مجتبی قراباغی، سعید محمد پور

    یکی از مهم ترین بحث های کلامی مسئله قضا و قدر علمی و ناسازگاری آن با بداء است. برخی از علمای عامه بر این باور هستند که هرگز تغییری در قضا و قدر الهی ایجاد نمی شود، زیرا این امر را با علم خداوند مغایر می دانند. در مقابل این گروه، امامیه معتقد به تغییر قضا و قدر الهی هستند، زیرا ازنظر آنان قضا و قدر بر دو قسم است: قضا و قدر حتمی؛ قضا و قدر مشروط؛ بنابراین آنچه امامیه به آن معتقد است، تغییر قضا و قدر مشروط از جانب خداوند است که با آموزه بداء یا تغییر سرنوشت نیز سازگار است. ازآنجایی که در بین متکلمین مسلمان، درباره آموزه بداء و ارتباط آن با قضا و قدر الهی، اختلاف نظر وجود دارد، ازاین رو در نوشتار حاضر به بررسی دیدگاه فریقین در این مسئله پرداخته شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و بر اساس آن نشان داده شده است که رویکرد علمای اهل سنت به این مسئله یکسان نیست. بعضی از آنان با تاکید بر معنای لغوی بداء، آن را در مقابل قضا و قدر می دانند و گروهی دیگر از علمای اهل سنت مانند امامیه قضا و قدر را به دو قسم حتمی و غیر حتمی تقسیم می کنند. بر مبنای این دیدگاه بداء در قسم غیر حتمی رخ دهد و مویداتی برای آن در آیات و روایات وجود دارد

    کلید واژگان: قضا, قدر, بداء, اهل سنت, شیعه}
    Said Khodadadi *, Mohammadali Rezaii, Mogtaba Gharabaghi, Said Mohamadpor

    One of the most important theological debates is the issue of scientific Qaza and Qadar (Divine Decree and Predestination) and its incompatibility with Bada’ (alteration in the divine will). Some popular scholars believe that there will never be a change in God's Qaza and Qadar because they consider this to be contrary to God's knowledge. In contrast to this group, the Imamiyyah believe in the change of God's Qaza and Qadar, because according to them, Qaza and Qadar are of two types: Absolute Qaza and Qadar; Conditional Qaza and Qadar; therefore, what the Imamiyyah believes in is the conditional Qaza and Qadar by God, which is also compatible with the doctrine of Bada’ or change of predestination. Since there is a difference of opinion among Muslim theologians about the doctrine of Bada and its connection with God's Qaza and Qadar, therefore, in this article, the views of the parties (Fariqain) on this issue have been examined. The method of this research is descriptive-analytical, and based on it, it has been shown that the approach of Sunni scholars to this issue is not the same. Some of them, emphasizing the literal meaning of Bada’, consider it opposite to Qaza and Qadar, and another group of Sunni scholars, such as the Imamiyyah, divide Qaza and Qadar into two absolute and conditional types. Based on this point of view, it should occur in the conditional part and there is evidence for it in the verses and hadiths.

    Keywords: Qaza, Qadar, Bada’, Sunni, Shia, relationship of Qaza, Qadar with Bada’}
  • فاطمه ضیایی

    یکی از مهمترین مسائل مسلمانان وحدت بین مذاهب است. بنابراین، دانستن مشترکات مذاهب اسلامی، الزامی و رهگشاست. برای اهل تشیع نیز اثبات وجود حضرت مهدی (عج) ضروری است. دانستن نظرات بزرگان و علمای اهل سنت درباره ائمه به ویژه حضرت مهدی (عج) به تعامل بهتر بین شیعیان و اهل سنت و جماعت می انجامد. پژوهش حاضر از نوع کتابخانه ای و بهروش توصیفی-تحلیلی است که مکتوبات موجود در آثار نویسندگان بزرگ و اندیشمندان دینی-مذهبی اهل سنت در قرن هشتم را جمع آوری می کند؛ زیرا از قرن ششم به بعد به دلیل حمایت حکومت ها از اهل سنت باتوجه به جغرافیای محل سکونت ایشان، آثار بیشتری ثبت شده است. نگارنده در پژوهش حاضر، مطالب اهل سنت درباره حضرت مهدی (عج) شامل گزارش های کوتاه و مختصر و نگاه های مثبت این عالمان به ائمه شیعه به ویژه حضرت مهدی (عج) را بررسی می کند.

    کلید واژگان: حضرت مهدی, آثار مکتوب, اهل سنت, قرن هشتم}
  • مهدی عبادی*، محسن مرزانی، علی عربی آیسک
    حدیث مشهور «لعن الله الیهود و النصاری اتخذوا قبور انبیایهم مساجد» که پیامبر اسلامدر آخرین روزهای حیاتشان آن را ایراد فرمودند، در بسیاری از مصادر حدیثی شیعه و سنی آمده است و دو تفسیر از آن وجود دارد؛ سلفیان با تکیه بر مبانی خویش، تفسیری گسترده از این حدیث نموده اند و بر اساس آن بسیاری از مسلمانان را به خاطر ساخت زیارتگاه وبناهای یادبود بر قبور بزرگان دین، متهم به شرک نموده اند؛ اما جمهور محققین مسلمان با اکتفا به قدر متیقن از ظاهر روایت و پرهیز از قیاس و تعمیم حکم، تنها کسانی را مشمول آن دانسته اند که آگاهانه دچار غلو شده و اولیای خدا را در کنار او پرستش می کنند. گفتنی است ارایه تفسیر صحیح و مستند از این گونه نصوص دینی بهترین راهکار برای مقابله با پدیده تکفیر است.
    کلید واژگان: لعن الله الیهود و النصاری, بنای بر قبور, شرک, سلفیان, اهل سنت}
    Mahdi Ebadi *, Mohsen Marzani, Ali Arabi Ayask
    The famous hadith "May God curse the Jews and the Christians take the graves of their prophets to the mosques" which the Prophet of Islam uttered in the last days of his life has been mentioned in many Shiite and Sunni hadith sources and there are two interpretations of it; Relying on their own principles, the Salafis have given a wide interpretation of this hadith, based on which they have accused many Muslims of polytheism for building shrines and memorials on the graves of religious leaders; But the Republic of Muslim scholars, having been satisfied with the certainty of the appearance of the narration and the avoidance of analogy and generalization of the ruling, have considered only those who are deliberately exaggerated and worship the saints of God beside Him. It is worth mentioning that providing a correct and documented interpretation of such religious texts is the best way to deal with the phenomenon of Takfir.
    Keywords: May God curse the Jews, the Christians, build on the graves, polytheists, Salafis, Sunnis}
  • محمدابراهیم مجاهد *

    محاربه یا قطع الطریق یکی از مهمترین جرایم علیه نظم و امنیت و آسایش عمومی جامعه اسلامی است .فقها و مفسران مبنای جرم انگاری محاربه را آیه ی 33/مایده می دانند. این آموزه ی قرآنی در لسان فقها با تعابیر مختلفی چون محاربه، حرابه، قطع الطریق، اخافه الطریق، اخافه السابله و مانند آن استعمال شده که همگی در مجموع معنای واحدی داشته و ناظر به همان معنای محاربه نزد مشهور می باشندبا این توصیف در کلیت جرم انگاری محاربه میان علمای مذاهب اسلامی اتفاق نظر وجود دارد، ولیکن در کیفیت مجازت های چهارگانه با هم اختلافاتی دارند. در این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی ضمن بیان دو دیدگاه عمده در نحوه اعمال مجازاتهای محارب، صورتهای ممکن و حالات محتمل الوقوع از سوی محاربان و نیز نوع مجازاتهای مقرره در آیه شریفه محاربه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. معلوم شد اهل سنت در نحوه اعمال مجازاتهای مقرره اربعه همانند امامیه دارای دو قول اند. و بنظر می رسد قول ترتیب و تنویع در اعمال مجازاتهای مربوطه برتری داشته باشد. البته توبه قبل از دستگیری و نیز فوت و جنون بالاتفاق نزد همه مذاهب از مسقطات مجازات می باشند. در رابطه با مفهوم «نفی» با وجود اختلاف در تعابیر، در عمل و در مقام تطبیق بر مصداق عینی، اختلافی ندارند و معنای متعارف و غالب را همان تبعید می دانند.

    کلید واژگان: محاربه, اهل سنت, مجازات}
  • سید مصطفی عبدالله زاده*

    اعتقاد به ظهور منجی، کم وبیش در ادیان الهی ریشه دارد.[1] باور به اصل مهدویت و حکومت فراگیر و عادلانه امام مهدی (عج)، از مسایلی است که همه مذاهب اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند و مختص به پیروان مکتب اهل بیت (ع)، نیست؛ بلکه دیدگاه اهل سنت نیز با شیعه در این مسیله یکی است، یعنی هنگامی که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد، حضرت ظهور می کند و جهان را پر از عدل و داد می کند. اهل سنت منجی را هم نام و هم کنیه پیغمبر (ص)، و ملقب به مهدی (عج)، معرفی کرده اند.[2] چون اعتقاد به امام مهدی (عج)، و ظهور آن حضرت در دیدگاه اهل سنت اصالت دارد و یکی از مهم ترین مسایل اسلامی به شمار می رود، محدثان و علمای اهل سنت تنها به وجود روایات مهدویت در کتاب های مختلف بسنده نکرده اند؛ بلکه کتاب های متعددی درباره حضرت مهدی (عج)، تالیف کرده اند. فراوانی اخبار مهدویت در کتب حدیثی اهل سنت باعث شده بود حتی وهابی ها و غیر مقلدین هم کتاب های متعددی درباره امام مهدی (عج)، تالیف کنند؛ اما امروزه در مجامع اهل سنت کمتر به موضوع مهدویت، پرداخته می شود؛ از این رو برخی از اهل سنت در شبکه ها و فضای مجازی این گونه ترویج می کنند که باور به اصل مهدویت از معتقدات شیعه شمرده می شود. این نوشتار در پی آن است که آیا اهل سنت درباره مهدویت کتاب های مستقلی نوشته اند؟ به بیان دیگر، آیا مذاهب اربعه اهل سنت به صورت جداگانه کتابی درباره مهدویت نوشته اند؟ آیا وهابیت و غیر مقلدین نیز درباره مهدویت کتابی نوشته اند؟ در پاسخ به این پرسش ها، مقالات یا کتاب هایی با عنوان کتاب شناسی مهدویت نوشته شده است؛ اما امتیاز این مقاله در آن است که تواتر اخبار مهدویت از نگاه علمای اهل سنت بررسی و کتاب های نوشته شده درباره مهدویت بر اساس مذهب نویسندگان آن ها، تفکیک شده است؛ همچنین به کتاب های وهابیت و غیر مقلدین دراین باره نیز معرفی شده است.   [1]. محمدبن ابی بکر ابن قیم جوزی، المنار المنیف، ص 154: «فالملل الثلاث (یهود، مسیحیت و اسلام) تنتظر إماما قایما یقوم فی آخر الزمان». [2]. ابوداود سجستانی، سنن ابی داود، ج 4، ص 106 و 107 و حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 4، ص 600.

    کلید واژگان: کتاب شناسی, مهدویت, اهل سنت}
  • ابوالفضل قاسمی*

    قرآن معجزه الهی است که برای هدایت بشریت نازل شده است. عالمان جهان اسلام برای توضیح و تبیین این آیات تلاش های فراوانی کرده اند. کتب تفسیری ابزار کشف دیدگاه این عالمان درباره مسایل دینی است. قصد داریم در این نوشتار با بررسی کلی تفاسیر اهل سنت دیدگاه آنان را درباره «مهدویت» بیان کنیم. اندیشه اهل سنت درباره مهدویت در کتب مختلف تبیین شده است؛ ولی برداشت غالب از آن ها، این است که همه اهل سنت روایات مهدویت را پذیرفته اند؛ اما این نکته در تفاسیر بررسی نشده است که آیا همه مفسرین اهل سنت، روایات تفسیری مهدویت را قبول دارند؟ مفسران اهل سنت در ضمن بیان فهم خود از آیات قرآن، عقاید خویش را نیز تبیین کرده اند؛ ازاین رو واکاوی تفاسیر آنان با رویکرد مهدوی، نقشی مهم در فهمیدن عقاید آنان درباره این آموزه دارد. اکثر مفسران اهل سنت اصل مهدویت را پذیرفته اند و این موضوع را در ضمن آیاتی با نقل روایات یا در تحلیل و بررسی های خود بیان کرده اند. متن تفاسیر قرون اولیه نقل محور است و تحلیل در آن ها دیده نمی شود؛ ولی در تفاسیر قرن های اخیر می توان تحلیل درباره مهدویت را نیز دید؛ اما تعدادی از تفاسیر هستند که تحت تاثیر انکار احادیث مهدوی، احادیث ذیل آیات را ضعیف شمرده اند؛ اما مهم این است که می توان اصل مهدویت را به صورت متواتر در این منابع دید.

    کلید واژگان: مهدویت, تفاسیر, اهل سنت}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال