جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بازاریابی" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
هدف
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل آمیخته بازاریابی آیین بر اساس مدل سازی ساختاری تفسیری بوده است.
روش شناسی:
این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی و از نظر رویکرد، کیفی است. در این پژوهش، با مصاحبه 15 خبرگان مورد بررسی قرار گرفت. از روش گلوله برفی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون، اطلاعات استخراج شده از متون و مصاحبه ها دسته بندی و تحلیل شدند.با توجه به اهداف مورد نظر، از مصاحبه نیمه ساختار یافته و بررسی متون براساس استراتژی تحلیل مضمون برای جمع آوری داده ها استفاده شده است.
یافته هادر نهایت به 1 مضمون فراگیر، 4 مضمون سازمان یافته و 11 مضمون پایه و 63 کد اولیه طبقه بندی شدند بدست آمد. مضامین سازمان دهنده شامل: تبلیغات و استراتژی های ترویجی مذهبی، کانال های توزیع و مکان های فروش مذهبی، محصولات مذهبی، قیمت گذاری مذهبی بوده است که در نهایت براساس روش مدل سازی ساختاری تفسیری الگوی نهایی بدست آمد.
نتیجه گیریمی توان نتیجه گرفت که با ادغام ارزش های فرهنگی و مذهبی در استراتژی های بازاریابی، رویکردی جامع برای جذب مخاطبان در جوامع دینی ارائه می دهد. این مدل می تواند ضمن تقویت ارتباط عمیق تر با مشتریان، به ارتقای مسئولیت پذیری اجتماعی و تحقق اهداف اقتصادی سازمان ها کمک کند. بهره گیری از این رویکرد، تعادلی میان منافع اقتصادی و اصول اخلاقی برقرار می سازد
کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی آیین, مذهب, آمیخته بازاریابی آیین, ساختار تفسیریObjectiveThis study aims to design a ritual marketing mix model based on interpretive structural modeling.
MethodologyThe research is exploratory in terms of its objective and qualitative in approach. In this study, 15 experts were interviewed for analysis. The snowball sampling method was used to collect data, which was then categorized and analyzed using thematic analysis. Semi-structured interviews and document analysis based on thematic analysis were employed to gather data in line with the research objectives.
FindingsUltimately, one overarching theme, four organized themes, 11 basic themes, and 63 initial codes were identified. The organized themes included: religious advertising and promotional strategies, distribution channels and religious sales locations, religious products, and religious pricing. Based on interpretive structural modeling, the final model was developed.
ConclusionThe results suggest that integrating cultural and religious values into marketing strategies provides a comprehensive approach for engaging audiences in religious communities. This model can not only strengthen deeper connections with customers but also enhance social responsibility and help achieve the economic objectives of organizations. By adopting this approach, a balance is achieved between economic benefits and ethical principles.
Keywords: Marketing, Ritual Marketing, Religion, Ritual Marketing Mix, Interpretive Structure -
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر تاثیر مولفه های تبلیغات بر تمایلات رفتاری مشتریان مجموعه های ورزشی با توجه به نقش میانجی عدم تایید انتظار انجام پذیرفت. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل مشتریان و مدیران و مجموعه های ورزشی و همچنین کارشناسان حوزه مدیریت ورزشی بوده است که بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه 384 نفر از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعیین شده است. جهت سنجش تبلیغات اینترنتی و تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی از پرسشنامه پرسشنامه چانگ و وانگ (2019)، جهت سنجش مولفه عدم تایید انتظار از قاضی و همکاران (2017) و سنجش مولفه تمایلات رفتاری از پرسشنامه هیون، کیم و لی (2011). استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با نرم افزارارهای spss و Smart pls انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که تبلیغات الکترونیکی و تبلیغات دهان به دهان بر تمایلات رفتاری مشتریان به ترتیب تاثیری به میزان (712/0) و (203/) دارد و عدم تایید انتظار به عنوان میانجی بر رابطه بین تبلیغات الکترونیکی و تمایلات رفتاری مشتریان مجموعه های ورزشی شهر تهران تاثیر دارد. بنابر این برای جلو گیری از تاثیر متغیر میانجی عدم تاید انتظار و کسب رضایت مطلوب مشتری، پیشنهاد می شود که در ارائه تبلیغات از این رسانه به نکاتی چون افزایش کیفیت خدمات در لحظه ارائه درخواست و نیاز، اعطای جوایز، تسهیلات و تخفیفات قیمت و استفاده از تکنیک ها جدید و غیر تکراری برای تبلیغ خدمات، مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: تبلیغات دهان به دهان, تمایلات رفتاری, بازاریابی, باشگاه ورزشیThis research is applied from the perspective of purpose and descriptive-survey research from the perspective of data collection method. The statistical population included customers of sports complexes in Tehran. The samples were determined based on Cochran's formula of 384 people using cluster random sampling method. For data collection, the Internet Advertising Assessment Questionnaire, Chang and Wang (2019), respectively. Chang and Wang Electronic Word of Mouth Advertising Questionnaire (2019). Questionnaire of disapproval of the expectation of the judge and colleagues (2017). Behavioral Tendency Questionnaire from Hyun, Kim and Lee Questionnaire (2011). used. SPSS and Smart pls software were used to analyze the data. Based on the results of electronic advertising and word of mouth, it has an effect on the behavioral tendencies of customers (0.712) and (203), respectively, which is significant according to the rate of T (9.550) and (2.483). And disapproval of expectation as a mediator affects the relationship between electronic advertising and behavioral tendencies of customers, so disapproval of expectation as a mediator affects the relationship between word of mouth and customer behavioral tendencies. Therefore, with the increase of advertising, customers' behavioral inclinations will also increase and the tendency to prefer and use products and services will also increase. Therefore, it is suggested that in presenting advertisements, points such as increasing the quality of services at the time of submitting the request and need, awarding prizes, facilities and price discounts, and using new and non-repetitive techniques to advertise services should be considered.
Keywords: Word Of Mouth, Behavioral Tendencies, Marketing, Sports Club -
هدف از این پژوهش طراحی مدل توسعه بازاریابی فدراسیون کشتی جمهوری اسلامی ایران است. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیات علمی متخصص (بازاریابی، مدیریت ورزش، خبرگان کشتی جمهوری اسلامی ایران)، مدیران عالی رتبه فدراسیون کشتی جمهوری اسلامی ایران، مربیان تیم ملی و استانی کشتی دارای تحصیلات عالیه در رشته مدیریت ورزشی، کارشناسان و خبرنگاران متخصص حوزه کشتی، مدیران ارشد کمیته ی ملی المپیک و وزارت ورزش است. نمونه گیری بصورت هدفمند به روش گلوله برفی انجام شد. در این تحقیق جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس توالی متغییر و با بازنگری های متعدد همان انجام شدند. سپس کد های اولیه، محوری و انتخابی (گزینشی) اختصاص یافتند. یافته ها نشان داد ضرایب رگرسیونی گزارش شده، عوامل شرایط علی، عوامل زمینه ای و عوامل مداخله گر به ترتیب بیشترین تاثیر را بر توسعه بازرایابی داشتند. بعلاوه، تاثیر عوامل مداخله گر منفی است. بدین مفهوم که با افزایش آن میزان توسعه بازاریابی کاهش می یابد. نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد در بخش شرایط علی (مقوله مدیریتی و فنی)، عوامل مداخله گر، (الزامات قانونی و حقوقی), عوامل زمینه ای، (نیروی انسانی کارآمد) و بخش توسعه بازاریابی، (مقوله شرایط علی) بیشترین تاثیر را بر توسعه بازاریابی دارند و باقی مقوله ها در اولویت های بعدی قرار میگیرند.کلید واژگان: توسعه, بازاریابی, فدراسیون کشتی, مدیریت ورزشیThe purpose of this study is to design a marketing development model for the Iranian Wrestling Federation. The statistical population of this study includes specialized faculty members (marketing, sports management, wrestling experts of the Islamic Republic of Iran), senior managers of the Wrestling Federation of the Islamic Republic of Iran, national and provincial coaches Higher education in sports management, wrestling experts and journalists, senior managers of the National Olympic Committee and the Ministry of Sports. Purposeful sampling was performed by snowball method. Then the primary, axial and selective codes were assigned. Findings showed that the reported regression coefficients, causal factors, contextual factors and intervening factors had the greatest impact on marketing development, respectively. In addition, the impact of interfering factors is negative. This means that as it increases, the amount of marketing development decreases. In this study, data collection and analysis were performed based on variable sequences and with multiple revisions of the same. The research in general showed that in causal conditions (managerial and technical category), intervening results, legal and legal requirements), underlying factors, (efficient manpower) and marketing development (causal conditions) are very effective. And the rest of the categories are in the next priorities.Keywords: Development, Marketing, Wrestling Federation, Sports Management
-
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی بازاریابی خدمات باشگاه های ورزشی بانوان طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، ازنظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و بر اساس رویکرد پژوهش، آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل اساتیدی که در زمینه بازاریابی ورزشی، پژوهش هایی (کتاب، ترجمه، طرح پژوهشی، مقاله های همایشی و پژوهشی و حداقل دو مورد) انجام داده بودند و همچنین مدیران باشگاه های ورزشی بانوان می باشد. از روش نمونه گیری هدفمند به منظور انتخاب مصاحبه-شوندگان استفاده گردید. این نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت تعداد 30 نفر به عنوان نمونه مشخص گردیدند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی پژوهش شامل همان گروه بخش کیفی به منظور شرکت در فرایند دلفی بودند (30 نفر). ابزار پژوهش حاضر شامل مصاحبه های نیمه ساختارمند و پرسشنامه دلی (59 گویه و 5 بعد) به صورت 9 ارزشی لیکرتی بود. جهت بررسی داده های بخش کیفی از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید و در بخش کمی از روش دلفی فازی استفاده گردید.. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که چهار عامل عملیات، فرهنگی اجتماعی، زیرساخت ها و اقتصادی از مهم ترین عوامل موثر بر بازاریابی خدمات باشگاه های ورزشی بانوان می باشد. با توجه به تاثیر الگوی بازاریابی خدمات در توسعه و بهبود وضعیت باشگاه های ورزشی بانوان، توصیه می شود که از نتایج پژوهش حاضر به منظور تدوین الگوی بازاریابی خدمات باشگاه های ورزشی بانوان استفاده شود.کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی خدمات, باشگاه ورزشی, بانوانThe current research was designed and implemented with the aim of designing a marketing model for the services of women's sports clubs. The current research was mixed in terms of practical purpose, in terms of descriptive-survey data collection method and based on the research approach. The statistical population of the present research in the qualitative part includes professors who had conducted research (books, translations, research projects, conference and research articles and at least two cases) in the field of sports marketing, as well as managers of women's sports teams. Be Purposive sampling method was used to select the interviewees. This sampling continued until theoretical saturation was reached and finally 30 people were selected as a sample. Also, the statistical population in the quantitative part of the research included the same group in the qualitative part in order to participate in the Delphi process (30 people). The tools of the current research included semi-structured interviews and a Deli questionnaire (59 items and 5 dimensions) in a 9-point Likert scale. Open, axial and selective coding was used to examine the data in the qualitative part, and the fuzzy Delphi method was used in the quantitative part. The results of the present research showed that the 4 factors of operation, cultural, social, infrastructure and economic are among the most important factors affecting the marketing of women's sports club services. Considering the effect of the service marketing model on the development and improvement of Batawan sports clubs,Keywords: Marketing, Service Marketing, Sports Club, Women
-
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی بازاریابی کارآفرینانه مبتنی بر کار تیمی با تاکید بر شرکت های نوپا می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی می باشد. جامعه آماری شامل 15 نفر از خبرگان که متشکل از اساتید هیات علمی رشته مدیریت بازاریابی و مدیران در صنعت بازاریابی و فروش می باشد که به روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA و برای تاثیرگذاری و تاثیرپذیری بین متغیرها از نرم افزار MICMAC استفاده شده است. نتایج نشان داد که از روش تحلیل مضمون، 5 مضمون فراگیر و 13 مضمون سازمان یافته و 87 کد پایه شناسایی و استخراج شد و سپس با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری، شاخص های شناسایی شده سطح بندی شدند که نتایج نشان داد، سطح چهارم شامل استراتژی بازاریابی (C04) تاثیرگذاترین می باشد که به عنوان سنگ زیربنایی مدل عمل می کند و به صورت مستقیم بر روی معیارهای سطح سوم (محتوا و ابزار بازاریابی (C03)، ارزیابی عملکرد بازاریابی (C02) تاثیر می گذارند. سطح اول شامل توسعه کار تیمی (C04) به عنوان تاثیرپذیرترین سطح می باشد. ابعاد سطح دوم (شبکه سازی و روابط عمومی بازاریابی (C01) به عنوان رابط عمل می کنند.
کلید واژگان: بازاریابی, کارآفرینی, بازاریابی کارآفرینانه, کار تیمی, استراتژی بازاریابیThe purpose of the current research is to present an entrepreneurial marketing model based on teamwork with an emphasis on start-up companies. The research method is applicable according to its purpose, and qualitative in terms of its implementation. The statistical population consists of 15 experts who are academic professors in the field of marketing management, and managers in the marketing and sales industry, who were selected by targeted non-probability sampling. Thematic analysis method and MAXQDA software were used for data analysis, and MICMAC software was used for effective and effected between variables. The results showed that 5 comprehensive themes and 13 organized themes and 87 basic codes were identified and extracted from the theme analysis method, and then using interpretative structural modeling, the identified indicators were leveled; and the results showed that the fourth level includes marketing strategy (C04) is the most effective one that acts as the cornerstone of the model and directly affects the third level criteria (content and marketing tools (C03), and marketing performance evaluation (C02)). The first level includes the development of teamwork (C04) as the most effective level. The dimensions of the second level (networking and marketing public relations (C01)) act as interfaces.
Keywords: Marketing, Entrepreneurship, Entrepreneurial Earketing, Teamwork, Marketing Strategy -
هدف این پژوهش ارائه الگوی توسعه ای جهت اثر بخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان، اساتید دانشگاه و مدیران و متخصصان رشته بازاریابی می باشد و از روش نمونه گیری حداکثر تنوع استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده از روش داده بنیاد و کدگذاری استفاده گردید. در کدگذاری باز محقق به 146 مفهوم دست یافت که با طبقه بندی آن ها 31 مقوله به دست آمد. تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی می تواند تاثیرات قابل توجهی بر رفتار و نگرش مصرف کنندگان داشته باشد. این تاثیرات شامل تغییرات در رفتار مصرف کنندگان، تشدید رقابت، شکل گیری ارزش ها و باورها، تاثیر بر تصمیم گیری، تغییر در رفتار اجتماعی، تاثیر در اعتماد به برند، تغییر در نگرش برند و تاثیر در شبکه های اجتماعی می باشد. با این حال، این تاثیرات به موارد مختلفی از قبیل تغییرات فناوری، تغییرات اجتماعی و فرهنگی، تغییرات اقتصادی، تغییرات قانونی و سیاسی، تغییرات در رقابت و تغییرات در محتوا و فرمت تبلیغات وابسته هستند. در نتیجه، برای افزایش اثربخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی، توصیه می شود که توجه ویژه ای به این عوامل داده شود.
کلید واژگان: تبلیغات, شبکه های اجتماعی, بازاریابی, تبلیغات اقناعی, رسانه های اجتماعیThe purpose of this research is to provide a development model for the effectiveness of persuasive advertising in social networks. The research method is applicable in terms of its purpose and qualitative in terms of implementation. The statistical population of the research includes 15 experts, university professors, and managers and specialists in the field of marketing; selected through the maximum diversity sampling method. A semi-structured interview was used to collect information. Data-based and coding method was used for data analysis. In open coding, the researcher found 146 concepts, which were classified into 31 categories. Persuasive advertising in social networks can have significant effects on the behavior and attitude of consumers. These effects include changes in consumer behavior, intensification of competition, formation of values and beliefs, influence on decision making, change in social behavior, influence on brand trust, change in brand attitude, and influence on social networks. However, these effects depend on various factors such as technological changes, social and cultural changes, economic changes, legal and political changes, changes in competition, and changes in the content and format of advertisements. As a result, to increase the effectiveness of persuasive advertising in social networks, it is recommended to pay special attention to these factors.
Keywords: Advertising, Social Networks, Marketing, Persuasive Advertising, Social Media -
مقدمه
امروزه شرکت های دانش بنیان نقش مهمی در ایجاد نوآوری، اشتغال و افزایش مزیت رقابتی کشورها دارند. بازاریابی در شرکت های دانش بنیان یکی از مهم ترین چالش های این شرکت ها است که در توسعه کسب وکار آن ها نقش مهمی دارد؛ به نحوی که استفاده از دانش بازاریابی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل کلیدی برای فعالیت در عرصه بازار محسوب می شود. کسب وکارها باید از انواع فعالیت های بازاریابی برای دستیابی به مشتریان متعدد استفاده کنند. توسعه سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات طیف وسیعی از ابزارهای بازاریابی و تبلیغاتی را در دنیای دیجیتال در اختیار شرکت های دانش بنیان قرار داده است تا در بازار، رقابتی تر عمل کرده و رویکرد نوآورانه برای استفاده از فرصت های بازار را ایجاد و استراتژی های بازاریابی موثری را به کارگیرند. یکی از استراتژی های بازاریابی که می تواند برای این شرکت ها مورداستفاده قرار گیرد، تکنیک خبرربایی است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر طراحی الگویی برای خبرربایی در بازاریابی کسب وکارهای دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری استان خوزستان بود.
روش شناسی:
این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش گراندد تئوری انجام شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل استادان، صاحب نظران و نخبگان حوزه بازاریابی استان خوزستان بودند که هشت تن از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند و عمیق بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد.
یافته هابراساس نتایج پژوهش سرعت و وسعت اطلاع رسانی، رقابت در استفاده از فرصت ها و صرفه اقتصادی به عنوان شرایط علی؛ گرایش مردم به رسانه های دیجیتال، به روز بودن، پیشرفت فناوری، موقعیت استراتژیک کشور، انعطاف پذیری تبلیغاتی و گرایش نوآورانه به عنوان عوامل زمینه ای؛ وضعیت زیرساخت ها، سیاست های حمایتی دولت به عنوان عوامل مداخله گر؛ معرفی محصول و بازاریابی، تبلیغات کم هزینه، تبلیغات دیجیتالی و تبلیغات رقابتی و فرصت طلبانه به عنوان مقوله محوری؛ سرعت عمل، به روز بودن، نوگرایی علمی و محتوای خلاقانه به عنوان راهبردها؛ و تبلیغات پیش دستانه، تقویت وجهه علمی فرهنگی کشور، ارتباط موثر با اجزای بازار و اقتصادی به عنوان پیامدها، شناسایی شدند.
نتیجه گیری/ دستاوردها:
باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود کسب وکار های دانش بنیان ضمن حضور در جشنواره های مختلف، با تنوع بخشیدن به محتوای تبلیغات خود، از چاشنی صداقت، طنز و انعطاف پذیری استفاده و با بهره گیری از مشاورین رسانه ای، ضمن انتخاب بهترین و مناسب ترین خبرهایی که موردتوجه جوامع داخلی و خارجی هستند، در سریع ترین زمان اقدام به تدوین محتوای تبلیغاتی برای تولیدات خود کنند. همچنین، با استفاده از ایده های نو و ایجاد خلاقیت، با به کارگیری تمام امکانات در دسترس، تبلیغات خود را در قالب محتوای مناسب و منعطف در رسانه های اجتماعی و اخبار، محصولات خود را به مخاطبان معرفی کنند.
کلید واژگان: خبرربایی, بازاریابی, کسب وکار دانش بنیان, استان خوزستانIntroductionToday, knowledge-based companies play an important role in creating innovation, enhancing employment, and increasing the competitive advantage of countries. Marketing in contemporary knowledge-based companies is an essential challenge for them as it plays a critical role in their business development, so the use of marketing knowledge is considered a key factor for their activity in the market. Businesses should use a variety of marketing activities to reach multiple customers. The rapid development of information and communication technology has provided knowledge-based companies with a wide range of marketing and advertising tools in the digital world to be more competitive in the market, create an innovative approach to exploiting market opportunities, and adopt effective marketing strategies. A marketing strategy that can be used by these companies is the newsjacking technique. The current research aimed to design a model for newsjacking in the marketing of knowledge-based businesses located in the Science and Technology Park of Khuzestan province.
MethodologyThe research was conducted with a qualitative approach, using the grounded theory method. The participants in the qualitative phase included marketing professors, experts, and elites in Khuzestan province, eight of whom were selected using purposive and theoretical sampling. The data collection instrument was an in-depth personal interview. A three-step coding method was used in data analysis.
FindingsBased on the results, the speed and breadth of notification, competition in grasping opportunities, and economic benefits were detected as causal factors. People's tendency towards digital media, up-to-dateness, technological progress, strategic position of the country, promotional flexibility, and innovative tendency were detected as contextual factors. Infrastructure status and government support policies were detected as intervening factors. Product introduction and marketing, low-cost advertising, digital advertising, and competitive and opportunistic advertising were detected as the axial categories. Speed of action, up-to-dateness, scientific innovation, and creative content were detected as strategies. Finally, in-advance advertising, strengthening the scientific and cultural prestige of the country, and effective communication with market and economic components were identified as consequences.
Conclusion/ Implications:
Based on the results, it is suggested that knowledge-based businesses, while participating in various festivals, diversify the content of their advertisements, use honesty, humor, and flexibility, and recruit media consultants to choose the most suitable news that is of interest to the domestic and foreign communities, thereby compiling advertising content for their products as soon as possible. Also, they need to introduce their products to the audience by using new and creative ideas and employing all the available facilities to put their advertisements in a suitable and flexible form in social media and news.
Keywords: Newsjacking, Marketing, Knowledge-Based Business, Khuzestan Province -
پژوهش با هدف طراحی مدل بازاریابی عصبی در خدمات الکترونیکی سبز بانک صادرات ایران انجام شده است. روش پژوهش کیفی از نوع نظریه پردازی داده بنیاد است. مشارکت کنندگان مدیران تصمیم گیرنده و به نوعی سیاستگذار در حوزه ی بازاریابی در خدمات الکترونیک سبز می باشند. روش نمونه گیری، هدفمند و گلوله برفی به تعداد 12 نفر است. تجزیه و تحلیل دادهها، از طریق کدگذاری با استفاده از نرم افزار مکس کیودا می باشد. یافته ها، شامل 6 مقوله، 13 مولفه و 144 کد اولیه در قالب شرایط علی، مقوله محوری، استراتژی ها، پیامدها، زمینه ها و مداخله گرها بدست آمده است. یافته ها نشان داده است که شرایطی همانند انتظارات خودآگاه سازمانی و مشتری باعث می شود که بازاریابی عصبی در خدمات الکترونیکی بانک صادرات شکل گیرد. از طرفی دیگر این عوامل بر استراتژی ها یا راهبردها تاثیر می گذارد . عوامل مذکور باعث می شود که راهبردهایی چون استراتژی خدمات بانکی نوین، بازاریابی دیجیتال، متاورس، هوش مصنوعی و رسانه های اجتماعی شکل گیرد. این استراتژی ها پیامدهای بهبود عملکرد مشتری و عملکرد بانک را به دنبال دارد. زمینه این استراتژی ها یعنی عوامل اقتصادی و فرهنگی نیز بایستی فراهم گردد. در این میان نباید از مداخله گرهایی چون تسهیل کننده ها و محدودکننده ها چشم پوشی کرد. در نهایت، با توجه به رشد روزافزون فناوری های نوین، استفاده از استراتژی های بازاریابی عصبی می تواند به بانک صادرات کمک کند تا با موفقیت در دنیای دیجیتالی رقابت کند و خدمات الکترونیکی خود را بهترین شکل ممکن به مشتریان ارائه دهد.
کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی عصبی, بانکداری الکترونیک, خدمات الکترونیکی سبزThe research was conducted with the aim of designing a neuromarketing model in the electronic services of Saderat Bank of Iran.Research method is Qualitative type of foundational data theorizing. Participants are decision-making managers and policymakers in the field of marketing in electronic services. The sampling method is purposeful and snowball with the number of 12 people. Data analysis is done through coding using Max quda software.Research findings includes 6 categories, 13 components and 144 primary codes or indicators in the form of causal conditions, central categories, strategies, consequences, contexts and interveners. Findings have shown that conditions such as organizational and customer self-conscious expectations cause neuromarketing to be formed in Saderat Bank's electronic services. On the other hand, these factors affect strategies. The mentioned factors make strategies such as new banking service strategy, digital marketing, metaverse, artificial intelligence and social media to be formed. These strategies have consequences for improving customer performance and improving bank performance. The background of these strategies, i.e. economic factors and cultural factors, should also be provided. In the meantime, interventionists such as facilitators and limiters should not be ignored.Due to the increasing growth of new technologies, the use of neural marketing strategies can help Saderat Bank to compete successfully in the digital world and provide its electronic services to customers in the best possible way.
Keywords: Marketing, Neuromarketing, Electronic Banking, Green Electronic Services -
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و تبیین عوامل موثر بر بازاریابی آنلاین بود. روش پژوهش حاضر تلفیقی (کیفی و کمی) و بر مبنای هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 15 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل مصرف کنندگان حاشیه دریای خزر در حوزه کسب وکار آنلاین بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 400 نفر جهت جمع آوری داده ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس یافته های کیفی بود. برای تحلیل داده های کیفی از روش کدگذاری و در بخش کمی از روش تحلیل عاملی اکتشافی با کمک نرم افزار Spss24 استفاده شد. یافته ها نشان داد 5 عامل اصلی: 1- خدمات الکترونیکی (خدمات اینترنتی، اشانتیون و خدمات رایگان، دسترسی پشتیبان و جذابیت سایت و سهولت دسترسی)؛ 2-تبلیغات الکترونیکی (تبلیغات اینترنتی و محتوای پیام)؛ 3- امنیت الکترونیکی (اعتماد مشتری، تضمین ادعاشده، امنیت و اطمینان خاطر اذعان شده)؛ 4-حمایت الکترونیکی (حمایت ادراک شده، کنترل ارتباط، اثربخشی عالی، برند ترقی یافته و استراتژی های بازاریابی فروشنده آنلاین) و 5- عامل مشتری مداری الکترونیکی (تجربه مشتری، روشن بودن اطلاعات، وابسته بودن مصرف کننده، سودمندی فراوان، غیرقابل کنترل بودن و رضایت و وفاداری مشتری) شناسایی شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نیز نشان داد عامل خدمات الکترونیکی با 568/81 بیشترین سهم و اثر در بازاریابی آنلاین دارد و سپس عوامل تبلیغات الکترونیکی با 441/79، امنیت الکترونیکی با 730/73، حمایت الکترونیکی با 156/72 و عامل مشتری مداری با 162/67 به ترتیب در جایگاه بعدی قرار گرفتند.
کلید واژگان: تجارت الکترونیکی, بازاریابی, بازاریابی آنلاین, فروشگاه های اینترنتی, کسب وکارThe present study sought to evaluate and elaborate factors affecting online marketing. An applied mixed research method (qualitative and quantitative) was conducted. The statistical population of the qualitative research consisted of 51 university experts were selected and interviewed using targeted sampling. The statistical population of the quantitative study consisted of 400 consumers of the Caspian Sea seashore area in online business, who were randomly selected by clusters sampling method. The qualitative research instrument used was semi-structured interviews, and the instrument used for quantitative data collection was a researcher-made questionnaire based on qualitative results. Coding method was used for qualitative data analysis, and exploratory factor analysis method and SPSS 24 were used for quantitative data analysis. The results demonstrated five primary factors: (1) electronic services (Internet services, complimentary gifts and free services, backup access, website attractiveness, and ease of access), (2) electronic advertisement (online advertising and message content), (3) electronic security (customer trust, guarantee claim, recognized security and trust), (4) electronic support (perceived support, communication control, excellent efficacy, brand promotion, online seller's marketing strategies), (5) electronic customer orientation (customer experience, information transparency, consumer attachment, abundant profitability, uncontrollability, and customer satisfaction and loyalty). The exploratory factor analysis revealed that electronic services had the maximum share and effect in online marketing (81.568%); electronic advertisement ranked the next (79.441%), and then electronic security (73.730%), electronic support (72.156%), and customer orientation (67.162%).
Keywords: Electronic Commerce, Marketing, Online Marketing, Internet Marketplaces, Business -
فناوری واقعیت افزوده (AR) یک موضوع در حال ظهور برای مدیران در رشته_های مختلف است در حالی که ادبیات فناوری واقعیت افزوده در حال رشد است، هیچ تجزیه و تحلیل جامع از فناوری واقعیت افزوده در تحول بازاریابی وجود ندارد هدف این تحقیق پر کردن شکاف دانش با ارائه یک مرور کلی کتاب شناسی چند وجهی از ادبیات فناوری واقعیت افزوده در بازاریابی و آشکار کردن روند ، زمینه های تمرکز و پایه_های فکری آن است. این مطالعه بر اساس 496 مقاله منتشر شده در Web of Science در سال_های 1996 و 2023 است. بر اساس یافته_ها ، این مفهوم عمدتا حول هفت حوزه اصلی می باشد: تعامل بین انسان و ماشین در آینده دیجیتال مارکتینگ و متاورس ، تبلیغات و پاسخ مشتری در خرید آنلاین ، چالش های بازاریابی در صنعت 4و فناروی های نوین ، تاثیر فناوری مجازی بر وفاداری مشتری در خرده فروشی، پذیرش فناوری برنیات رفتاری افراد درگردشگری ، بازاریابی فناوری واقعیت افزوده در فرآیند تصمیم گیری خریداران و برند و در نهایت غنای رسانه های اجتماعی در تجارت الکترونیک در زمان کرونا. در حالی که اولویت ها و موضوعات تحقیقاتی در طول زمان تکامل یافته_اند ، مفاهیم کلیدی مانند تجربه خرید، رفتار خریدار، تصمیم_گیری خرید، پذیرش فناوری تکرار شده است. سه مکتب تاثیرگذار واقعیت افزوده در بازاریابی با نظریه یکپارچه، نظریه رفتار برنامه ریزی شده و نظریه ارزیابی شناختی مرتبط هستند که پایه های فکری این رشته را شکل داده_اند اما معتقدیم که تنوع بیشتری از زمینه_ها برای بررسی و توصیف فناوری واقعیت افزوده در تحول بازاریابی مورد نیاز است.
کلید واژگان: بازاریابی, فناوری واقعیت افزوده, بیبلیومتریکAugmented Reality (AR) is an emerging topic for managers across different disciplines While augmented reality technology literature is growing, there is no comprehensive analysis of augmented reality technology in marketing transformation The research aims to bridge the knowledge gap by providing a multifaceted bibliographic overview of augmented reality technology literature in marketing and reveal its trends, areas of focus and intellectual foundations. The study is based on 496 articles published on Web of Science between 1996 and 2023. According to the findings, the concept mainly revolves around seven main areas: human-machine interaction in future of digital marketing and Metaverse, advertising and customer response in online purchases, marketing challenges in industry 4 and new technologies, the effect of virtual technology on customer loyalty in retail, adoption of behavioral technology of Tourism customers, augmented reality technology marketing in the decision-making process of buyers and brands, and finally the richness of social media in e-commerce in Covid 19. While priorities and research topics have evolved over time, key concepts such as buying experience, shopper behavior, buying decision making, technology adoption have been repeated. The three influential schools of augmented reality technology in marketing are associated with integrated theory, planned behavior theory (TPB) and cognitive evaluation theory that have shaped the intellectual foundations of the discipline but we believe that a greater diversity of fields is needed to examine and describe augmented reality technology in marketing transformation.
Keywords: Augmented Reality Technology, Marketing, Bibliometric Analysis -
گرایش به مصرف نمایشی، دارای ماهیت پیچیده ای است زیرا افراد در تلاش برای تمایز و برتری و حفظ یا کسب منزلت، فارغ از درجه نیازشان، در نمایش مصرف، غوطه ور می شوند. هدف این پژوهش تمرکز بر تحلیل اثر مصرف نمایشی بر انگیزه خرید مجدد مصرف کنندگان به واسطه ابعاد فرهنگی هافستد، انگیزه های سودمندی و انگیزه های لذت جویانه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با روش آمیخته اجرا شده است و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی پیماشی است. در بخش کیفی، با اتکا به راهبرد نظریه داده بنیاد گلیرز و از روش کدگذاری با استفاده از نرم افزار R Studio 2023 و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاهی و صنعت انجام شد. جامعه آماری پژوهش، مشتریان طلای سپاهان شهر تهران می باشند. تحلیل های آماری نیز با استفاده از نرم افزار SPSS23 و Amos23 انجام شد و در آزمون تحلیل مسیر فرضیه ها نیز از روش رگرسیونی استفاده شده است. یافته ها پژوهش حاکی از آن است که مصرف نمایشی بر انگیزه خرید مجدد مصرف کنندگان به واسطه ابعاد فرهنگی هافستد، انگیزه های سودمندی و انگیزه های لذت جویانه اثرگذار می باشد. نتایج این پژوهش به مدیران بازاریابی در طراحی استراتژی های بازاریابی متمرکزتر و در نتیجه تخصیص کارآمدتر منابع بازاریابی کمک می کند. از این رو، بازاریابان می توانند یک استراتژی ارتباطی موثر ایجاد کنند تا مصرف کنندگان هدف را از کالاهای خود آگاه شوند، زیرا خرید کالاهای لوکس احتمالا با انگیزه های اجتماعی، فرهنگی و شخصی انجام می شود.
کلید واژگان: بازاریابی, مصرف نمایشی, مصرف کنندگان, فرهنگ, هافستد, برندThe tendency to display consumption has a complex nature because people immerse themselves in the display of consumption in an effort to distinguish and excel and maintain or gain dignity, regardless of their level of need. The purpose of this research is to focus on the analysis of the effect of dramatic consumption on consumers' repurchase motivation through Hofstede's cultural dimensions, utilitarian motives and hedonistic motives. This research is applied in terms of purpose, which was implemented with a mixed method, and in terms of data collection method, it is descriptive survey. In the qualitative part, relying on the data theory strategy of Glaers Foundation and using the coding method using R Studio 2023 software and semi-structured interviews with academic and industry experts, it was done. The statistical population of the research is Sepahan gold customers in Tehran. Statistical analyzes were also performed using SPSS23 and Amos23 software, and the regression method was also used in the hypothesis path analysis test. The findings of the research indicate that consumption shows affect consumers' motivation to repurchase due to Hofstede's cultural dimensions, utility motives and hedonistic motives. The results of this research help marketing managers in designing more focused marketing strategies and as a result more efficient allocation of marketing resources. Therefore, marketers can create an effective communication strategy to make target consumers aware of their products, because the purchase of luxury goods is likely to be done with social, cultural and personal motivations.
Keywords: Marketing, Demonstrative Consumption, Consumers, Culture, Hofstede, Brand -
بازاریابی سبز به عنوان یک رویکرد نوین در بازاریابی به منظور حفاظت از محیط زیست و ترویج مفهوم پایداری، در بسیاری از صنایع مورد استفاده قرار می گیرد و در صنعت سینما نیز می تواند از این رویکرد بهره برد."هدف این تحقیق ارائه الگوی بازاریابی سبز موقعیت های سینمایی در ایران است. برای دستیابی به این هدف، از رویکرد کاربردی و روش های آمیخته اکتشافی-توصیفی استفاده شده است. داده ها از طریق پرسشنامه با سوالات پنج گزینه ای و طیف لیکرت 5 گزینه ای جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و معادلات ساختاری PLS صورت گرفته است. همچنین، برای جمع آوری داده های کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و متخصصان حوزه مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 15 خبرگان (کارشناسان و متخصصان در حوزه مدیریت بازاریابی و صنعت سینما) برای بخش کیفی و 384 متخصص، تولیدکننده و برنامه ریزان صنعت سینما و سرمایه گذاران بخش خصوصی برای بخش کمی است. روش نمونه گیری در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و قضاوتی تا رسیدن به اشباع نظری انجام شده است. نتایج پژوهش در بخش کیفی شامل 202 کد کشف شده در 34 مقوله است. در بین مقوله های شرایط علی بیشتر تاثیر گذاری مربوط به ویژگی های سینما (897/0) و کمترین تاثیرگذاری مربوط به پر طرفدار بودن سینما (529/0) می باشد. در بین مقوله های راهبردها بیشتر تاثیر گذاری مربوط به کیفیت فیلم (890/0) و کمترین تاثیرگذاری مربوط به برند محوری (528/0) می باشد.
کلید واژگان: مدیریت های موقعیت سینمایی, بازاریابی, بازاریابی سینمایی, صنعت سینماThe purpose of this study is to present a green marketing model for cinematic situations in Iran. To achieve this goal, an applied approach and mixed exploratorydescriptive methods have been used. Data were collected through a five-point questionnaire and a five-point Likert scale. Data were analyzed using SPSS software and PLS structural equation modeling. Also, to collect qualitative data, semistructured interviews with experts and specialists in the field have been used. The statistical population of the study includes 15 experts (experts and specialists in the field of marketing management and the cinema industry) for the qualitative sector and 384 specialists, producers and planners of the cinema industry and private sector investors for the quantitative sector. The sampling method in the qualitative section has been done using snowball sampling method and judgment until theoretical saturation is reached. The results of the research in the qualitative section include 202 discovered codes in 34 categories. Among the categories of causal conditions, the most influence is related to the characteristics of cinema (0.897) and the least impact is related to the popularity of cinema (0.529). Among the categories of strategies, the most impact is related to the quality of the film (0.890) and the least impact is related to the brand-oriented (0.528). Among the categories of contextual features, the most influence is related to the character characteristics of the actors (0.874) and the least impact is related to the characteristics of the film (0.527). Among the categories of intervening factors, the highest impact was related to inflation (0.920) and the least impact was related to miseducation (0.581). Among the categories of outcomes, the most impact is related to audience attraction (0.889) and the least impact is related to brand personality building (0.663).
Keywords: Cinematiographic Situations, Marketing, Cinema Marketing, Cinema Industry -
پژوهش حاضر به واکاوی تاثیر هوشمندی کسب وکار بر واکنش رفتاری مشتریان از طریق بازاریابی، نوآوری و عملکرد مالی پرداخته است. پژوهش بر مبنای هدف، جزء پژوهش های توسعه ای- کاربردی است و از نظر شیوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی است و با توجه به بررسی رابطه میان متغیرها، پژوهشی همبستگی- علی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان و مدیران کسب وکارهای نوپای فعال مستقر در پارک علم و فناوری شهر کرمانشاه به تعداد 231 نفر بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 140 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که پایایی و روایی آن بررسی و تایید گردید. تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS16 و Smart PLS3 انجام شد. بر اساس نتایج پژوهش، مقدار معناداری t در تمامی هفت فرضیه از مقدار بحرانی 1/96 بزرگ تر بود و همچنین سطح معناداری کمتر از 0/05 است لذا تمامی فرضیه های پژوهش پذیرفته شدند. بیشترین تاثیر مربوط به نوآوری بر عملکرد مالی کسب وکار نوپا بود که نشان دهنده تاثیر ایده های نو و خلاقانه در محصولات و خدمات بر فروش کسب وکار نوپا است؛ همچنین هوشمندی کسب وکار تاثیر زیادی بر عملکرد مالی کسب وکارهای نوپا و واکنش رفتاری مشتریان دارد؛ به طور کلی متغیرهای پژوهش، توانایی پاسخگویی به 33/5 درصد از تغییرات واکنش رفتاری مشتری را داشتند. در انتها به مدیران این کسب وکارهای نوپا توصیه می شود که با به کارگیری هوشمندی کسب وکار به شناخت بازار و نیاز مشتریان پرداخته و محصولات نوآورانه متناسب با آن تولید نمایند چراکه از این طریق زمینه افزایش فروش و ارتقاء عملکرد مالی آن ها فراهم می گردد.
کلید واژگان: هوشمندی کسب و کار, واکنش رفتاری مشتریان, بازاریابی, عملکرد مالی, کسب و کارهای نوپا, پارک علم و فناوری شهر کرمانشاهThis study explores the impact of business intelligence on customer behavioral responses through marketing, innovation, and financial performance. The research is developmental-applicative in nature and descriptive-survey regarding the data collection method. Given the examination of relationships among variables, it is correlational-causal. The population of this research consists of employees and managers of active start-ups based in the Kermanshah Science and Technology Park, totaling 231 individuals. Based on the Krejcie and Morgan table, the sample size was estimated at 140. Data collection was conducted using a questionnaire, the reliability and validity of which were examined and confirmed. Data analysis was performed in descriptive and inferential phases using SPSS16 and Smart PLS3 software. According to the research findings, the t-values for all seven hypotheses were above the critical value of 1.96, and the significance level was less than 0.05. Thus, all research hypotheses were accepted. The most significant impact was that of innovation on the financial performance of the companies, indicating the effect of new and creative ideas in products and services on company sales. Additionally, business intelligence significantly impacts companies' financial performance and customer behavioral responses. Overall, the research variables were able to explain 33.5% of the variations in customer behavioral response. In conclusion, it is recommended that managers of these companies employ business intelligence to understand market demands and customer needs and produce innovative products accordingly, as this will enhance sales opportunities and improve financial performance.
Keywords: Start-Ups, Science, Technology Park, Entrepreneurial Development, Business Intelligence, Customer Behavior -
هدف
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل ساختاری بازاریابی گردشگری ماجراجویانه با تمرکز بر عوامل پیشایندی و پیامدی در راستای جذب کوهنوردان به کوه های استان گیلان است.
روش شناسی:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، پژوهشی توصیفی شمرده می شود. همچنین از دیدگاه گردآوری اطلاعات، یک پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کوهنوردانی هستند که برای صعود، کوه های استان گیلان را انتخاب کرده اند و برای تعیین حجم نمونه از روش آنلاین تعیین نمونه برای مدل سازی معادلات ساختاری کواریانس محور استفاده شده است. با توجه به نتایج مشخص گردید که تعداد 206 نفر به عنوان نمونه در این پژوهش انتخاب شدند. برای دستیابی به حداقل حجم نمونه حدود 10 درصد بیشتر پرسشنامه توزیع گردید که از بین آن ها 213 پرسشنامه برگشت داده شد و مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هابرای بررسی فرضیه های پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی استفاده گردید. با توجه به نتایج بدست آمده تاثیر معنادار تمامی پیشایندها بر گردشگری ماجراجویانه و همچنین تاثیر معنادار گردشگری ماجراجویانه بر تمامی پیامدها به تایید رسیده است.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده از بین پیشایندها، متغیر امنیت و ایمنی گردشگر با ضریب بتای 0.889 بیشترین تاثیر را بر گردشگری ماجراجویانه داشته است. همچنین توسعه گردشگری ماجراجویانه نیز بیشترین تاثیر را بر پایداری اقتصادی داشته است و ضریب آن برابر با 0.903 بدست آمده است. از این رو با توجه به نتایج مشخص می شود که برای توسعه گردشگری ماجراجویانه باید به مولفه امنیت و ایمنی گردشگران توجه ویژه ای نمود.
کلید واژگان: گردشگری ماجراجویانه, بازاریابی, گردشگری سخت, گردشگری نرم, کوهنوردی, استان گیلانObjectiveThe primary objective of this study is to design a structural model for adventure tourism marketing, focusing on antecedents and consequences aimed at attracting mountaineers to the mountains of Gilan Province.
MethodologyThis study is applied in terms of its goal and descriptive in terms of its nature and method. Additionally, from the perspective of data collection, it is a survey study. The statistical population consists of mountaineers who have chosen the mountains of Gilan Province for their climbs. The sample size was determined using an online method for covariance-based structural equation modeling. According to the results, 206 individuals were selected as the sample for this study. To ensure the minimum sample size, approximately 10% more questionnaires were distributed, resulting in 213 returned questionnaires, which were used as the basis for analysis.
FindingsTo test the research hypotheses, structural equation modeling using the partial least squares approach was employed. According to the results, the significant impact of all antecedents on adventure tourism and the significant impact of adventure tourism on all consequences were confirmed.
ConclusionBased on the results, among the antecedents, the variable of tourist safety and security had the greatest impact on adventure tourism, with a beta coefficient of 0.889. Furthermore, the development of adventure tourism had the greatest impact on economic sustainability, with a coefficient of 0.903. Therefore, the results suggest that for the development of adventure tourism, special attention should be given to the safety and security of tourists.
Keywords: Adventure Tourism, Marketing, Hard Tourism, Soft Tourism, Mountaineering, Gilan Province -
امروزه رقابت شدید کسب و کار و درآمدزائی، مقررات دولتی، رویه جهانی شدن، افزایش تقاضای مشتریان و خدمات جایگزین، فشار زیادی بر شرکت ها، شهرداری ها و... وارد کرده است که با به کارگیری اثرات استراتژی بازایابی و پایدار نمودن منابع مالی پایدار در شهرداری ها می توان به کارآمدی در مدیریت مالی و درآمد و بهبود عملکرد سازمانی دست یافت. روش تحقیق تحلیلی و توصیفی و از نوع همبستگی است و از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی بوده که سعی در بررسی و تحلیل اثر پیچیدگی استراتژیک بر کارآمدی مدیریت مالی و درآمد در بازاریابی و عملکرد سازمانی مورد مطالعه: شهرداری شهرستان خوی دارد. جامعه آماری پژوهش از بین کلیه کارکنان، مدیران، و متخصصان مرتبط با این حوزه در شهرداری شهرستان خوی 180 نفر انتخاب شد. جهت دستیابی دقیق تر به موضوع پژوهش و همچنین جهت تعیین نمونه از فرمول کوکران، حجم نمونه آماری به 120 نفر انتخاب گردید و در ادامه از پرسشنامه نیل و رز 2018 در رابطه با موضوع پژوهش استفاده شد. برای اندازه گیری روایی و پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ بهره گرفته شده که پایایی پژوهش را تایید می کند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست امده از نرم افزارهای آماری SPSS و 3PLS در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. بر اساس بافته های پژوهش تمامی فرضیات اثبات می گردد که آن هم نشان دهنده تاثیرپذیری اثر پیچیدگی استراتژیک بر کارآمدی مدیریت مالی و درآمد در بازاریابی و عملکرد سازمانی در شهرداری شهرستان خوی می باشد.
کلید واژگان: مدیریت مالی, درآمد, بازاریابی, پیچیدگی استراتژیک, عملکرد سازمانی, شهرداری, شهرستان خوی -
مدل بازاریابی رویدادی در شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه گیاهان دارویی و فرآورده های طبیعی، یک چالش کلیدی است که نیازمند رویکردها و استراتژی های خاصی برای بازاریابی محصولات آنان می باشد. این مدل باید توانایی تطبیق با ویژگی های منحصر به فرد این صنعت را داشته باشد، از جمله نوآوری های علمی، نوع خاص مصرف کننده، روند تایید علمی محصولات و موازین اخلاقی. همچنین، باید توانایی پیش بینی و مدیریت بهینه رویدادها و فعالیت های بازاریابی در زمان ها و مکان های مناسب را داشته باشد تا به کسب و کارهای این صنعت کمک کند تا در محیط رقابتی پویا و پیچیده خود بهتر عمل کنند. هدف نهایی پژوهش حاضر ارائه مدل بازاریابی رویدادی در شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه گیاهان دارویی و فراورده های طبیعی بود. در طرح نظام مند اشتراوس و کوربین از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده می گردد که نتایج این تحقیق نیز در قالب آن ها تشریح می گردد. در کدگذاری باز محقق به 5 مقوله اصلی ، 20 مقوله فرعی و 100کد دست یافت. نتیجه علمی این تحقیق نشان می دهد که استفاده از مدل بازاریابی رویدادی در شرکت های دانش بنیان حوزه گیاهان دارویی و فرآورده های طبیعی، منجر به بهبود قابل توجه در ارتباط با مشتریان، افزایش فروش، و ایجاد تاثیر مثبت بر تصمیم گیری مصرف کنندگان می شود. این مدل می تواند با ارائه رویکردهای بهینه شده برای بازاریابی، به شرکت ها کمک کند تا به رقابتی ترین شکل ممکن در بازار حضور یابند و سهم بازار خود را افزایش دهند.کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی رویدادی, شرکت های دانش بنیان, گیاهان داروییThe event marketing model in active knowledge-based companies operating in the field of medicinal plants and natural products poses a significant challenge that requires specific approaches and strategies for their product marketing. This model needs to adapt to the unique characteristics of this industry, including scientific innovations, specific consumer types, product scientific validation processes, and ethical standards. Additionally, it should have the capability to predict and optimally manage events and marketing activities at suitable times and locations to assist businesses in this industry in better performance within their dynamic and complex competitive environment. The ultimate goal of this research was to propose an event marketing model for active knowledge-based companies in the field of medicinal plants and natural products. Using Strauss and Corbin's systematic approach to open, axial, and selective coding, the results of this study are elaborated. In open coding, the researcher identified 5 main themes, 20 sub-themes, and 100 codes. The scientific result of this research indicates that implementing the event marketing model in knowledge-based companies specializing in medicinal plants and natural products leads to significant improvements in customer relations, increased sales, and positive impacts on consumer decision-making. This model, by providing optimized marketing approaches, can help companies enhance their presence in the market and increase their market share.Keywords: Marketing, Event Marketing, Knowledge-Based Companies, Medicinal Plants
-
بازاریابی در حال گذار از تحولی بی سابقه است که توسط هوش مصنوعی (AI) هدایت می شود. هوش مصنوعی به طور فزاینده ای برای بازاریابان به دلیل توانایی آن در خودکارسازی وظایف، تجزیه وتحلیل داده ها به طور موثرتر و ایجاد تجربیات شخصی برای مشتریان ضروری می شود. این امر منجر به مزایایی مانند افزایش کارایی، خلاقیت، وفاداری مشتری و مزیت رقابتی می شود. کسب وکارهایی که ابزارهای هوش مصنوعی را اتخاذ می کنند، در دنیای در حال تغییر امروزی پیشرو خواهند بود. ابزارهای هوش مصنوعی ازجمله چت بات ها به ابزاری قدرتمند در بازاریابی تبدیل شده اند و به کسب وکارها در زمینه های مختلفی کمک می کنند. بااین حال، استفاده از چت بات ها در بازاریابی بدون درنظرگرفتن ملاحظات اخلاقی و خطرات بالقوه آن، غیرمسئولانه است. هدف اصلی از انجام این پژوهش، انتخاب بهترین چت بات در بازاریابی و بررسی کاربردها، ریسک ها و راهکارهای استفاده اخلاقی از چت-بات منتخب در بازاریابی می باشد.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و در دسته پژوهش های توصیفی - تحلیلی می باشد. مراحل انجام این پژوهش شامل 3 فاز اصلی است که در فاز اول با استفاده از روش های کتابخانه ای، به بررسی پیشینه پژوهش و استخراج شاخص های انتخاب بهترین چت بات در بازاریابی پرداخته شد و مدل سلسله مراتبی پژوهش به دست آمد. در فاز دوم بر اساس مدل سلسله مراتبی پژوهش، جدول مقایسات زوجی تشکیل و در قالب پرسش نامه مقایسات زوجی در اختیار خبرگان قرار گرفت. سپس برای انتخاب بهترین چت-بات در بازاریابی، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید. در فاز سوم کاربردها، موارد استفاده و ریسک های استفاده از چت بات منتخب در بازاریابی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که ChatGPT به عنوان بهترین چت بات در بازاریابی انتخاب شده است. ریسک های مرتبط با این چت-بات و چالش های به کارگیری آن در بازاریابی برای بازاریابان، مصرف کنندگان و سایر ذی نفعان مواردی از جمله نقض حریم خصوصی، ازبین رفتن برخی از مشاغل، عدم صحت داده ها و تولید موارد نادرست می باشد. در صورت استفاده مسئولانه، چت جی پی تی می تواند کاربردها و موارد استفاده مختلفی مانند متحول سازی خدمات مشتری، مکالمات شخصی سازی شده، جمع آوری سرنخ ها و پشتیبانی از تولید محتوا در بازاریابی داشته باشند.کلید واژگان: بازاریابی, هوش مصنوعی, چت بات, چت جی پی تی, تولید محتواMarketing is undergoing an unprecedented transformation driven by artificial intelligence (AI). Artificial intelligence is becoming increasingly essential for marketers due to its ability to automate tasks, analyze data more effectively, and create personalized experiences for customers. This leads to benefits such as increased efficiency, creativity, customer loyalty and competitive advantage. Businesses that adopt AI tools will be at the forefront of today's ever-changing world. Artificial intelligence tools, including chatbots, have become a powerful tool in marketing and help businesses in various fields. However, using chatbots in marketing without considering ethical considerations and potential risks is irresponsible. The main purpose of this research is to choose the best chatbot in marketing and to examine the uses, risks and ethical use of the chosen chatbot in marketing.The current research is applied in terms of purpose and in the category of descriptive-analytical research. The stages of conducting this research include 3 main phases, in the first phase, using library methods, the background of the research was investigated and the indicators of choosing the best chatbot in marketing were extracted, and the hierarchical model of the research was obtained. In the second phase, based on the hierarchical model of the research, a table of paired comparisons was created and provided to the experts in the form of a questionnaire of paired comparisons. Then, to choose the best chatbot in marketing, the hierarchical analysis process method was used. In the third phase, applications, uses and risks of using selected chatbots in marketing were examined.The findings of the research showed that ChatGPT was selected as the best chatbot in marketing. The risks associated with this chatbot and the challenges of using it in marketing for marketers, consumers and other stakeholders include privacy violations, loss of some jobs, inaccuracy of data and production of incorrect items. is If used responsibly, ChatGPT can have a variety of uses, such as transforming customer service, personalized conversations, collecting leads, and supporting content creation in marketing.Keywords: Marketing, Artificial Intelligence, Chatbot, GPT Chat, Content Production
-
توان رقابتی یکی از کلیدی ترین شاخص های موفقیت شرکت های تولیدی می باشد. هدف تحقیق حاضر طراحی مدل شاخص های راهبردی موثر بر بهبود توان رقابتی شرکت های تولیدی بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی از نوع پیمایشی زمینه یاب و به لحاظ نوع جستجوی داده ها از نوع آمیخته بود. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاه، صاحبان شرکت های تولید کننده محصولات ورزشی، افراد خبره در زمینه صادرات و واردات محصولات ورزشی، متخصصان حیطه بازاریابی و مدیران شرکت های محصولات ورزشی بودند که 20 مصاحبه در بخش کیفی و 120 پرسشنامه در بخش کمی توزیع و جمع آوری شد. در تحقیق حاضر برای دستیابی به یک مدل مفهومی جامع ابتدا از روش گلیزر نظریه داده بنیاد استفاده شد، سپس برای تائید مدل مفهومی برخواسته از نظریه داده بنیاد، پرسشنامه ای طبق نتایج تحقیق ساخته شد و پس از تائید روایی محتوایی و پایایی در اختیار نمونه دوم تحقیق قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد شاخص های درون سازمانی شامل مدیریت و ساختار، بهبود کالا، بهبود خدمات، تامین و طراحی و بازاریابی و شاخص های برون سازمانی شامل عوامل قانونی و حمایتی، مشتری و مصرف کننده، کنترل بازار و مسائل تجاری و بین المللی بود. همچنین یافته های مدلسازی معادلات ساختاری نشان از برازش مناسب مدل تحقیق بود. با توجه به نتایج پژوهش شرکت های تولیدی می توانند با بهبود شاخص های راهبردی در بازار موفق عمل نمایند و توان رقابتی خود را ارتقا دهند.
کلید واژگان: بازاریابی, توان رقابتی, بهبود خدمات, کنترل بازار, مدیریتCompetitiveness is one of the key success indicators of manufacturing companies. The purpose of this study was to design a model of strategic indicators effective in improving the competitiveness of companies producing. The present research was of a contextual survey type in terms of its practical purpose and of a mixed type in terms of the type of data search. The statistical population included professors, owners of companies producing sports products, experts in the field of export and import of sports products, experts in the field of marketing and managers of sports products companies, who distributed 20 interviews in the qualitative section and 120 questionnaires in the quantitative section collected. In the present study, to achieve a comprehensive conceptual model, first the from Glaser's method of Grounded theory, then to confirm the conceptual model based on the foundation data theory, a questionnaire was developed according to the research results. The research findings showed that internal indicators included management and structure, product improvement, service improvement, supply and design and marketing, and external indicators including legal and supportive factors, customer and consumer, market control and trade and international issues. Also, structural equation modeling findings show a good fit of Dada research model; According to the research results, companies producing can be successful in the market by improving their strategic indicators and improve their competitiveness.
Keywords: Marketing, Competitive Power, Service Improvement, Market Control, Management -
این پژوهش با هدف طراحی مدل پیشایندهای سازنده کهن الگوهای نام ونشان به صورت مقطعی در طی سال های 1399 و1400 در شهرهای همدان، قزوین، سنندج و کرمانشاه انجام شد که از لحاظ هدف، بنیادی و کاربردی، از لحاظ روش، توصیفی پیمایشی، از لحاظ نوع دادهل ها، تحقیقی آمیخته است. پس از 12 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته برای هر نام ونشان با صاحبان و مدیران نام ونشان های معتبر و اساتید بازاریابی به روش پدیدارشناسی و کدگذاری با استفاده از نرم افزارMaxqda12 مجموعه ای از ویژگی ها با کارکرد پیشایندهای کهن الگوی همان نام ونشان استخراج و براساس کدها پرسشنامه ها طراحی و به صورت جداگانه در بین 201 نفر از مشتریانی که مصرف کننده نام ونشان بوده و حداقل ده سال نسبت به نام ونشان وفاداری نگرشی یا رفتاری داشتند، توزیع و داده ها جمع آوری شد. با استفاده از روش کدگذاری از 137 مصاحبه، 2316 کد شامل 457 کد فرعی، 79 کد نیمه فرعی و 12 کد اصلی استخراج شد، سپس 12 پرسشنامه طراحی و جمعا 2412 پرسشنامه برای 12 نام ونشان منتخب تکمیل شد. پیشایندهای سازنده هر یک از 12 کهن الگوی یونگ در بازاریابی از درون داده ها استخراج گردید. برای هر نام ونشان پیشایندها از مصاحبه ها و پرسشنامه ها به دست آمد. با توجه به پیشایندهای حاصل از پژوهش می توان اظهار داشت کهن الگوها در شکل گیری نام ونشان شما تاثیر بسزایی دارند.
کلید واژگان: کهن الگو, پیشایند, نام ونشان, بازاریابیIntroductionThis research was conducted with the aim of designing model of antecedents’ archetypes brand formetive cross-sectionally during the years 1399 to 1400 in the city of Hamadan, Qazvin, Sanandaj and Kermanshah.
MethodologyThis research is a field research in terms of its fundamental and practical purpose, in terms of descriptive survey method, in terms of the type of research data, and in terms of place and time of implementation. After 10 to 12 in-depth semi-structured interviews for each brand with the owners and managers of reputable brands and marketing professors using the phenomenology and coding method using Maxqda12 software, a series of features were extracted as archetypal antecedents of the same brand and based on the codes, questionnaires were designed and Individual forms were distributed among 201 customers who were consumers of the brand and had at least ten years of attitudinal or behavioral loyalty to the brand and collected data. Due to the non-normality of the research data in the Kolmogorov-Smirnov test, confirmatory factor analysis and structural equation tests were used using SPSS and Smart PLS software. After confirming the reliability, convergent and divergent validity, the quality or validity of the model is checked and at the end the test of the overall model of the research is conducted, which shows the appropriate fit of the model and the model presented by the researcher is approved. To extract the Antecedents Archetypes Brand Formetive, considering brands that have a subconscious collective, were selected for Apple Brand Creator archetype, Xbox Brand Magician archetype, Pepsi Brand Jester archetype, Jeep Brand Explorer archetype, Diesel Brand Outlaw archetype, Rolex Brand Ruler archetype, Sony Brand Sage archetype, Chanel Brand Lover archetype, Coca Cola Brand Innocent archetype, Gap Brand Everyman archetype, Nike Brand Hero archetype, Niva Brand Caregiver archetype. Based on the model obtained from the research, a series of characteristics were extracted as the antecedents of the archetype of each brand.
Discussion and ResultsUsing the coding method, 2316 codes including 457 sub-codes, 79 semi-sub-codes and 12 main codes were extracted from 137 interviews, then 12 questionnaires were designed and a total of 2412 questionnaires were distributed for 12 selected brands in the distribution research and the findings were analyzed. and finally, the Formetive antecedents of each of Jung's 12 Archetypes in marketing were extracted from the data. For each brand separately, a series of factors were obtained from the interviews and questionnaires as the antecedents of the same brand, which indicated and confirmed the specific archetype of the same brand and fulfilled the purpose of the research. For example, The findings of the research show that the antecedents archetypes Formetive: Different thinking, Creative and passionate, Transforming ideas into reality, Innovative and impactful, With quality and a long history, Smiling and funny, Easy life, Challenging other brands, Fear of boredom, Reminder of happy moments, Clever, Funny, Playful and Irresponsible, Lovely, Gaining new experiences, Looking for a better world, Overshadowing the borders, Enjoy your discovery, Away from limitation, A better and more real life, Youthful, Adventurer, Complex personality, Luxury, A different and new appearance, Make the world a better place, Destroying traditions, A successful commander in challenging conditions, Desire to help the world, Dominance and Control, Constructive, Discover new parts, Decoder of clues and solver of the riddle of existence, Emphasis on research, Development and innovative developments, Encourage the customer to think, Seeking knowledge and expanding information, Good sense for life, Finding opportunities and strengths, Independent, Lifelong learner, Differentiation from Competitors' Products, Idealistic and Traditional , Nostalgic, Loyal to customers, Willingness to help, , High quality, sense of belonging, Desire to communicate with others, Defending his territory and honor or from the oppressed, Development of borders, Escape from limiting environments, Diverse and affordable, Desire to communicate, Empathize and help others, Believing in seeing and feeling through the eyes of others, Reassurance, Self-care in the form of self-acceptance, Compassionate, Patient and Friendly.
ConclusionAccording to the antecedents obtained from the research, it can be said that archetypes have a great impact on the formation of your brand. Also, the findings show that archetypes have an impact on the formation of brand personality and help us understand the meaning and concept of the brand and are very important tools for marketing and differentiate brands from each other. An archetype is what gives originality to a brand. Archetypes play an undeniable role in our success in the marketplace. The archetype of the brand differentiates from competitors, creates a sensory connection with the audience, creates a lasting relationship with the customer, focuses on good features and conveys the brand's message and purpose.
Keywords: Archetype, Antecedent, Brand, Marketing -
در جهان کسب وکار امروزی فناوری های دیجیتال با سرعتی فزاینده و انقلابی به پیشرفت خود ادامه می دهند و از آن با عنوان انقلاب صنعتی چهارم یاد می شود؛ به طوری که هیچ یک از جنبه های مختلف کسب وکارها از امواج خروشان آن در امان نمانده و منجر به تغییر، اصلاح و تعدیل کسب وکارها شده است. بازاریابی یکی از علوم حیاتی و مهم در مدیریت و کسب وکار می باشد که به شدت تحت تاثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته است.نمونه ی بارز آن بازاریابی دیجیتال می باشد. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت بانکداری کشوراست.مشارکت کنندگان پژوهش14تن ازکارشناسان و اساتید دانشگاهی حوزه بازاریابی ،خبرگان و متخصصین بانک ها ومطلعین با روش نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) و بر اساس قاعده اشباع نظری بود است. به منظور یافتن عبارات و جمله های معنی دار از متن مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان از تکنیک کیفی تحلیل مضمون استفاده شد؛ در مرحله ی اول از طریق ترکیب مفاهیم به دست آمده 85 مضمون کلیدی شناسایی شد، سپس در مرحله ی دوم از طریق شناسایی شباهت در ساختار زیربنایی مضامین کلیدی، 21 مضمون یکپارچه کننده استخراج گردید و نهایتا با ادغام ساختارهای مشابه مضامین یکپارچه کننده، این مضامین در 6 مضمون کلان: مشتری مداری دیجیتال، بازار محوری دیجیتال، استراتژی بازاریابی دیجیتال، هم آفرینی ارزش دیجیتال، برند سازی دیجیتال و مدیریت بانکی دیجیتال قرار گرفتند.
کلید واژگان: بازاریابی, بازاریابی دیجیتال, صنعت بانکداری, فناوری اطلاعاتJournal of Technology in Entrepreneurship and Strategic Management, Volume:3 Issue: 2, 2024, PP 46 -59In today's business world, digital technologies continue to advance at an increasing and revolutionary speed, and it is referred to as the fourth industrial revolution; So that none of the different aspects of businesses have been spared from its raging waves and it has led to the change, modification and adjustment of businesses. Marketing is one of the vital and important sciences in management and business, which has been heavily influenced by information technology. A clear example of that is digital marketing. The aim of the current research is to design a digital marketing model in the country's banking industry. The participants of the research were 14 experts and university professors in the field of marketing, experts and specialists of banks and insiders with the purposeful (judgmental) sampling method and based on the rule of theoretical saturation. In order to find meaningful phrases and sentences from the text of semi-structured interviews with experts, the qualitative technique of thematic analysis was used; In the first stage, 85 key themes were identified by combining the obtained concepts, then in the second stage, 21 unifying themes were extracted through the identification of similarities in the underlying structure of the key themes, and finally, by merging the structures similar to the unifying themes, these themes were divided into 6 macro themes. : Digital customer orientation, digital market orientation, digital marketing strategy, digital value co-creation, digital branding and digital banking management.
Keywords: Marketing, Digital Marketing, Banking Industry, Information Technology
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.