به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تفکر انتقادی" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • نسرین حیدری زاده*
    هدف

    هدف از این پژوهش بررسی رابطه تدریس تحول آفرین و تفکر انتقادی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی دانش آموزان بود.

    روش شناسی:

     پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اسلام آبادغرب در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 1650 بود. حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای وبا استفاده از جدول کرجسی و مورگان 304 نفر برآورد گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تدریس تحول آفرین بوجامپ و همکاران (2010)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2005) و پرسشنامه تفکر انتقادی فاسیون و همکارانش (1989 تا 1990) بود. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب برای تدریس تحول آفرین 928/ 0اشتیاق تحصیلی 923/0تفکر انتقادی 938/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از آزمون های آمار استنباطی (تحلیل مسیر و مدل سازی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد بین تدریس تحول آفرین و تفکر انتقادی با اشتیاق تحصیلی رابطه معنادار وجود دارد ومتغیر اشتیاق تحصیلی اثر میانجی بر رابطه بین تدریس تحول آفرین وعملکرد تحصیلی را دارد.همچنین شاخص های برازندگی مدل حاکی از آن بود که مدل اراه شده از برازش مناسبی برخوردار است.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش می توان با استفاده از تدریس تحول آفرین و همچنین تقویت اشتیاق تحصیلی دانش آموزان تفکر انتقادی را تقویت نمود.

    کلید واژگان: تدریس تحول آفرین, تفکر انتقادی, اشتیاق تحصیلی
    Nasrin Heidarizadeh *
    Purpose

    The purpose of this research is to investigate the relationship between transformational teaching and critical thinking with the mediating role of students' academic engagement.

    Methodology

    This research is applied in terms of its objective and descriptive-correlational in terms of its methodology, utilizing structural equation modeling (SEM). The statistical population included all high school students in the second phase of Islamabad-e-Gharb County during the 2022-2023 academic year, totaling 1,650 students. The sample size, based on stratified random sampling and using the Krejcie and Morgan table, was estimated at 304 participants. The research instruments included the Transformational Teaching Questionnaire by Boujamp et al. (2010), the Academic Engagement Questionnaire by Schaufeli et al. (2005), and the Critical Thinking Questionnaire by Facione et al. (1989–1990). The reliability of the questionnaires was determined through Cronbach's alpha, with values of 0.928 for transformational teaching, 0.923 for academic engagement, and 0.938 for critical thinking. To analyze the data and test the research hypotheses, inferential statistical tests (path analysis and SEM) were conducted using SPSS and SMART PLS software.

    Findings

    The results showed a significant relationship between transformational teaching and critical thinking with academic engagement, and academic engagement has a mediating effect on the relationship between transformational teaching and academic performance. Furthermore, the model fit indices indicated that the proposed model has an appropriate fit.

    Conclusion

    Based on the findings, it can be concluded that transformational teaching and enhancing students' academic engagement can strengthen their critical thinking.

    Keywords: Transformational Teaching, Critical Thinking, Academic Engagement
  • شورانگیز حصاری، جهانبخش رحمانی *، مریم براتعلی

    هدف پژوهش حاضر، استنتاج دلالت های تربیتی مستخرج از مفهوم تفکر انتقادی ژاک دریدا است که جهت دستیابی به این مهم از روش تحلیلی-استنتاجی بهره گرفته شده است. تفکر انتقادی از منظر دریدا یک مفهوم پیچیده و چندمعنایی است. به این معنا که تفکر انتقادی مورد نظر او به تحلیل و نقد زبان، متون، مفاهیم، ایدئولوژی ها و ساختارهای قدرت مرتبط است. دریدا معتقد است که هیچ معنای ثابت و مطلقی وجود ندارد و همه معانی در یک بازی نشانه ها و اختلافات شکل می گیرند. تفکر انتقادی در دیدگاه دریدا به معنای شک کردن به هرگونه حقیقت مسلم، ارزش، استدلال یا اصل است. در عوض آن، ایشان به بررسی و انتقاد از روش ها، معیارها، فرضیات و پیامدهای آن ها می پردازد. دریدا در زمینه تعلیم و تربیت تاکید بر انتقادی بودن آن دارد؛ به طوری که با محوری دانستن تفکر انتقادی معتقد است کلیه امور در تعلیم و تربیت باید قابل تغییر باشد بطوریکه در مدارس ضمن آموزش تفکر انتقادی، به تربیت فراگیرانی منتقد تاکید شود. بدین صورت فرآیند آموختن و یادگیری به شکل انتقادی و پژوهشی برقرار خواهد شد. در این راستا پژوهش حاضر با کشف مفهوم تفکر انتقادی از منظر دریدا به استنتاج دلالت های تربیتی برخاسته از این مفهوم وی و با بهره گیری از الگوی فرانکنا پرداخته است.

    کلید واژگان: تفکر انتقادی, دریدا, پست مدرن, تعلیم و تربیت
    Shorangiz Hesari, Jahanbakhsh Rahmani*, Maryam Barataly

    The present study aims to infer the educational implications derived from Jacques Derrida's concept of critical thinking. To achieve this, an analytical-inferential method has been employed. Critical thinking from Derrida's perspective is a complex and multifaceted concept. In his view, critical thinking is related to the analysis and critique of language, texts, concepts, ideologies, and power structures. Derrida believes that no fixed or absolute meaning exists, and all meanings are formed in a play of signs and differences. Critical thinking, according to Derrida, means questioning any established truth, value, reasoning, or principle. Instead, he examines and critiques the methods, criteria, assumptions, and consequences. Derrida emphasizes that education should be critical in nature; he believes that critical thinking should be central, asserting that all aspects of education should be subject to change. In schools, alongside teaching critical thinking, emphasis should be placed on cultivating critical learners. In this way, the process of teaching and learning will be established in a critical and investigative manner. In this regard, the present study, through the exploration of Derrida's concept of critical thinking, aims to infer the educational implications stemming from his views using Frankena’s model.

    Keywords: Critical Thinking, Derrida, Postmodernism, Education
  • عالیه برجعلی، محمدصادق حسینی*، رامین تفضلی
    مقدمه و هدف

    تفکر انتقادی یکی از مهارت های کلیدی در فرآیند یاددهی یادگیری است که عزت نفس و سواد اطلاعاتی با تاثیر بر آن به بهبود کیفیت آموزش کمک می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عزت نفس و تفکر انتقادی با توجه به نقش میانجی سواد اطلاعاتی در بین معلمان ابتدایی شهرستان جاسک انجام شد.

    روش شناسی پژوهش:

     تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و با در نظر گرفتن موضوع تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی جاسک به تعداد 317 نفر بود. با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1989)، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) و پرسشنامه سواد اطلاعاتی کارکنان سیامک و داورپناه (1388) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تایید شد و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای متغییرهای عزت نفس 764/0، تفکر انتقادی 882/0 و سواد اطلاعاتی 831/0 محاسبه شد. نتایج با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین عزت نفس و تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p ، 64/0=r). همچنین، رابطه مثبت و معناداری بین عزت نفس و سواد اطلاعاتی (01/0>p ، 57/0=r) و بین سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی (01/0>p ، 69/0=r) مشاهده شد. علاوه بر این، نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که سواد اطلاعاتی نقش میانجی موثری در رابطه بین عزت نفس و تفکر انتقادی ایفا می کند.

    بحث و نتیجه گیری

    می توان گفت که هر جامعه ای جهت دستیابی به رشد و شکوفایی به اشخاصی نیازمند است که دارای تفکر انتقادی بالایی باشند. این اشخاص برای اینکه بتوانند با پدیده های مختلف برخورد منتقدانه کنند باید از اطلاعات و دانش لازم برخوردار باشند، درنتیجه ارتباط بین تفکر انتقادی و سواد اطلاعاتی در این خصوص نمایان می شود. تفکر انتقادی به عنوان یک ابزار یادگیری، معلمان را با هنر استدلال و منطق آشنا ساخته و آمادگی آن ها را برای موقعیت های پویای داخل و خارج از کلاس ها افزایش داده، شایستگی های لازم برای بهتر زیستن و همچنین بهتر درک کردن و تدریس کردن را در اختیار آنان قرار می دهد.

    کلید واژگان: عزت نفس, تفکر انتقادی, سواد اطلاعاتی, معلمان مقطع ابتدایی, معادلات ساختاری
    Aliye Borjali, Mohammadsadegh Hoseini *, Ramin Tafazzoli
    Introduction

    Critical thinking is one of the key skills in the teaching-learning process, which is influenced by self-esteem and information literacy, contributing to the improvement of educational quality. This study aims to examine the relationship between self-esteem and critical thinking, considering the mediating role of information literacy among primary school teachers in Jask.

    Methodology

    This research is applied in nature and, given the topic, is a descriptive-correlational study. The statistical population consisted of all primary school teachers in Jask (N = 317). Based on Morgan's table and stratified random sampling, 175 teachers were selected as the sample. Data were collected using three questionnaires: Rosenberg's Self-Esteem Scale (1989), Ricketts’ Critical Thinking Questionnaire (2003), and Siamak & Davarpanah's Information Literacy Questionnaire (2009). The validity of the questionnaires was confirmed by experts, and their reliability was calculated using Cronbach's alpha coefficient: 0.764 for self-esteem, 0.882 for critical thinking, and 0.831 for information literacy. The results were analyzed using Pearson's correlation and structural equation modeling.

    Findings

    The results showed a positive and significant relationship between self-esteem and critical thinking (r = 0.64, p < 0.01). A positive and significant relationship was also found between self-esteem and information literacy (r = 0.57, p < 0.01), and between information literacy and critical thinking (r = 0.69, p < 0.01). Moreover, structural equation modeling revealed that information literacy plays a significant mediating role in the relationship between self-esteem and critical thinking.

    Conclusion

    It is often argued that every society needs individuals with high critical thinking skills to achieve growth and prosperity. To critically engage with various phenomena, these individuals must be equipped with the necessary information and knowledge beforehand, highlighting the relationship between critical thinking and information literacy. Critical thinking is best taught as a learning tool that equips teachers with essential reasoning and logical skills, preparing them for complex situations both inside and outside the classroom and providing them with the skills necessary for a better personal and professional life.

    Keywords: Self-Esteem, Critical Thinking, Information Literacy, Elementary School Teachers, Structural Equation Model
  • آلا پورمحمدی، امین نیک پور *، عباس بابایی نژاد، حجت طالبی
    زمینه و هدف

    تفکر انتقادی  فرایندی است که فرد را قادر می سازد بر اساس دلایل معتبر، جنبه های مختلف یک مسئله را  قضاوت نماید. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی پیشایندها و پسایندهای تفکر انتقادی کارکنان در سازمان های دولتی ایران می باشد.

    روش تحقیق:

     در این پژوهش از رویکرد آمیخته استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی، اساتید مدیریت و مدیران ارشد سازمان های دولتی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، 18 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی، شامل مدیران و کارشناسان سازمان های دولتی ایران بودند که حجم نمونه بر اساس جدول کوهن 176 نفر  به صورت خوشه ای دومرحله ای برآورد شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای NVIVO و SMART PLS استفاده گردید.

    یافته‎ ها: 

    یافته ها 9 مضمون را شناسایی کردند. جو و فرهنگ سازمانی، آموزش و توسعه منابع انسانی، شایستگی کارکنان، و انگیزه کارکنان پیشایندهای تفکر انتقادی و تصمیم گیری بهتر و توانایی حل مسئله،  حفظ و نگهداشت منابع انسانی، بهره وری و تعالی سازمانی، خلاقیت و نوآوری، و آینده نگری پسایندهای تفکر انتقادی معرفی شدند.

    نتیجه گیری

    جهت ارتقای تفکر انتقادی در کارکنان سازمان های دولتی، تمرکز بر پیشایندهای شناسایی شده از سوی مدیران، و نهادینه کردن آنها در محیط کار حائز اهمیت می باشد.

    کلید واژگان: تفکر, تفکر انتقادی, سازمان های دولتی ایران
    Ala Pourmohammadi, Amin Nikpour *, Abbas Babaei Nejad, Hojjat Talebi
    Background and purpose

    Critical thinking is a cognitive process that allows an individual to evaluate various facets of a problem using well-founded reasoning. The objective of the present study is to design a model for the antecedents and consequences of employees' critical thinking in public organizations in Iran

    Research method

    In this study, a mixed-methods approach was employed. The qualitative component's statistical population comprised management professors and senior managers from government organizations, with a purposive sampling method yielding a sample size of 18 participants. The statistical population for the quantitative segment included managers and experts from Iranian government organizations, with the sample size determined to be 176 individuals through two-stage cluster sampling based on Cohen's statistical table. Data analysis was conducted utilizing NVIVO and SMART PLS software.

    Findings

    The analysis identified nine themes: organizational atmosphere and culture, human resource training and development, employee competence, and employee motivation are acknowledged as antecedents to critical thinking, enhanced decision-making, and problem-solving capabilities. Additionally, the sustained management of human resources, productivity, organizational effectiveness, creativity, innovation, and foresight regarding the implications of cognitive processes are critically examined.

    Conclusion

    To foster critical thinking among employees in government organizations, it is essential to concentrate on the antecedents identified by management and to institutionalize these factors within the organizational environment.

    Keywords: Thinking, Critical Thinking, Public Organizations Of Iran
  • سیده نجمه حسینی، محمدحسن حسن زاده نیری*
    زمینه و هدف

    «عوالم خیال» یکی از ارزنده ترین آثار در بیان افکار ابن عربی است. نویسنده در این کتاب با زبانی ساده، اندیشه های پیچیده ابن عربی را شرح داده و مخاطب را با جهان بینی ابن عربی آشنا ساخته است. وحدت وجود، انسان کامل و مباحثی پیرامون معاد شناسی از جمله مضامین موجود در کتاب است.

    روش

    این مقاله بر آن است تا با بررسی شیوه بحث و چگونگی استدلالهای نویسنده، روش پژوهشی او را در کتاب « عوالم خیال » شناسایی کند.

    یافته ها

    از میان مولفه های تفکر انتقادی، « عمق»، «وسعت نظر» و «وضوح» از جمله مهمترین ویژگیهای روش پژوهشی چیتیک است.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این بررسی نشان داد چیتیک در پژوهش خود، همه جوانب یک موضوع را در نظر گرفته و نسبت به مباحث، تسلط کافی دارد. او برای ورود به هر بحث، ابتدا واژه های مهم را تعریف کرده و سپس از آنها برای استدلال بهره میبرد.

    کلید واژگان: ویلیام چیتیک, عوالم خیال, تفکر انتقادی, روش پژوهش, استدلال
    Seyedah Najmeh Hosseini, Mohammadhassan Hassanzadeh *
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    "Imaginary Worlds" is one of the most valuable works in the expression of Ibn Arabi"s thoughts. In this book, the author has explained Ibn Arabi"s complex thoughts in a simple language and introduced the audience to Ibn Arabi"s worldview. Unity of existence, perfect human being and discussions about eschatology are among the themes in the book.

    METHODOLOGY

    This article aims to identify the author"s research method in the book "Imaginary Worlds" by examining the style of discussion and arguments of the author.

    FINDINGS

    Among the components of critical thinking, "depth", "breadth of opinion" and "clarity" are among the most important features of Chitik"s research method.

    CONCLUSION

    The results of this study showed that Chitik has considered all aspects of a topic in his research and has sufficient mastery over the topics. To enter into any discussion, he first defines the important words and then uses them for reasoning.

    Keywords: William Chittick, Fantasy Worlds Critical Thinking, Research Method, Reasoning
  • زهره جعفری فر، بهار بندعلی *، مرتضی رضایی زاده، مجتبی وحیدی اصل

    رشد سازمان ها و ماندن شان در محیط رقابتی -به خصوص در عصر اقتصاد دانشی-، به توانایی آن ها در پرورش کارکنان متفکر نقاد، بستگی دارد. افرادی که بتوانند بین دانش و تجارت ارتباط برقرار کنند، موقعیت های مسئله آمیز و چالش زا را درک کرده و برای مواجهه عملی با آن ها، آماده باشند. ایجاد این آمادگی در کارکنان، نیازمند اتخاذ روش های نوآورانه است. فناوری های پیشرفته یادگیری از جمله بازی های جدی، مسیرهای نوینی را برای پرورش شایستگی های تفکر انتقادی گشوده اند. برخی بازی های جدی تولید و منتشر شده اند که به طور خاص تفکر انتقادی را پرورش می دهند. با مطالعه و بهینه کاوی این بازی ها به عنوان یک ابزار سیستماتیک می توان موفقیت آن ها در دستیابی به این هدف را ارزیابی کرد. برهمین اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بهینه کاوی بازی های جدی تفکر انتقادی بر اساس مدل تفکر انتقادی پیتر فاسیونه شامل 6 مولفه تفسیر، تحلیل، ارزیابی، استنباط، توضیح و خودتنظیمی، انجام شد. بر اساس نتایج، مولفه های تفسیر، تحلیل، ارزیابی و استنباط در همه بازی های بررسی شده، فعالانه محقق می شوند. اما مولفه های «توضیح» و «خودتنظیمی» در بسیاری از بازی ها، کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. این بدان معنا است که هیچ کدام از بازی های جدی بررسی شده توسط این تحقیق، توانایی ارتقای تفکر انتقادی کاربران خود را به صورت کامل و موثر ندارند چون توجه آن ها به اجزا و فرایند تفکر انتقادی، ناقص بوده است. این کاستی را می توان ناشی از کم توجهی به مدل ها و نظریه های تفکر انتقادی و عدم دخالت متخصصان این حوزه در فرایند طراحی و توسعه بازی دانست. یافته های تحقیق حاضر با استفاده از الگوی تامل بنیادین اویلین و کورتگن، به بحث و بررسی گذاشته شده اند.

    کلید واژگان: تفکر انتقادی, بازی جدی, بهینه کاوی, آموزش و بهسازی منابع انسانی
    Zohre Jaafarifar, Bahar Bandali *, Morteza Rezaeizadeh, Mojtaba Vahidi Asl

    The growth and sustainability of organizations in competitive environments depend on their ability to cultivate employees with critical thinking; that is, individuals who can bridge the gap between knowledge and commerce, comprehend challenging situations, and are prepared to confront them practically. Fostering this readiness in employees necessitates the adoption of innovative methods. Advanced learning technologies, such as serious games, have opened up new avenues for developing critical thinking competencies. Some serious games have been designed specifically to cultivate critical thinking. By studying and benchmarking these games as a systematic tool, their success in achieving this aim can be evaluated.This research was conducted with the objective of studying and benchmarking serious games in the context of critical thinking based on Facione's Critical Thinking (CT) model, which comprises six components: Interpretation, analysis, evaluation, inference, explanation, and self-regulation. According to the findings, the components including interpretation, analysis, evaluation, and inference are actively addressed in all the games examined. Meanwhile, the explanation and self-regulation components have received less attention in many of the games. This observation suggests that none of the serious games investigated in this study fully and effectively enhance CT, as their attention to the elements and processes of critical thinking has been incomplete. This shortcoming may be attributed to the neglect of critical thinking models and theories, as well as the lack of involvement of subject-matter experts in the game design and development process. The research findings have been discussed and analyzed using Evelin and Korthagen’s Core Reflection Model.

    Keywords: Critical Thinking, Serious Games, Benchmarking, Training, Development Of Human Resources
  • رضا جعفری هرندی*، سوسن بهرامی

    هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه درسی سواد رسانه ای ویژه والدین بر استفاده آسیب زا از اینترنت مادران و تفکر انتقادی کودکانشان بود. روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان دوره ابتدایی در شهر اصفهان در سال 1402 به همراه مادرانشان تشکیل دادند. از این تعداد 30 مادر_دانش آموز به صورت در دسترس انتخاب و به تصادف در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و از مادران خواسته شد تا پرسشنامه تفکر انتقادی (CTQ) را در مورد کودک خود و پرسشنامه استفاده آسیب زا از اینترنت (IAUQ) را در رابطه با خود تکمیل نمایند. در ادامه، مادران گروه آزمایش بر اساس برنامه درسی سواد رسانه ای مورد آموزش در یک نیم سال قرار گرفتند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. تحلیل آماری داده ها، با نسخه 26 نرم افزار SPSS و روش تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد اثر برنامه درسی سواد رسانه ای ویژه والدین دارای کودک دوره ابتدایی بر استفاه آسیب زا از اینترنت در مادران و تفکر انتقادی کودکان معنادار است (05/0>p). بنابراین برنامه درسی سواد رسانه ای ویژه والدین می تواند به عنوان یک فوق برنامه به منظور کاهش استفاده آسیب زا از اینترنت مادران و افزایش تفکر انتقادی دانش آموزان دوره ابتدایی در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: آموزش سواد رسانه ای ویژه والدین, استفاده مشکل زا از اینترنت, تفکر انتقادی, دوره ابتدایی
    Reza Jafari Harandi *, Susan Bahrami

    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of teaching media literacy curriculum for parents on  mothers’ harmful use of the Internet and their children’s critical thinking skills. The present quasi-experimental research was conducted with a pre-test-post-test design and a control group.  The statistical population consisted of primary school students in Isfahan, Iran, in 2023, along with their mothers. Of these, 30 mother-student pairs were selected by convenience sampling and randomly allocated into an experimental and a control group. The mothers were asked to complete the Critical Thinking Questionnaire (CTQ) about their child and the Internet Abusive Use Questionnaire (IAUQ) about themselves. Then, the mothers from the experimental group were trained based on a special media literacy curriculum for parents with elementary school children, while the control group did not receive any training for a semester. The data were analyzed in SPSS software version 26 using ANCOVA.  The results showed that offering a special media literacy curriculum to parents over one school semester can significantly reduce the harmful use of the Internet by mothers and increase critical thinking skills in their children (p<0.05). Therefore, it is recommended that parents be trained on media literacy.

    Keywords: Teaching Media Literacy Curriculum For Parents, Problematic Use Of The Internet, Critical Thinking, Elementary School
  • ناهیده یوسف پور، نوشین درخشان، رقیه پورصابری*
    هدف

    پیشرفت تحصیلی به ویژه در درس ریاضی اهمیت زیادی دارد و شناخت عوامل موثر بر آن به برنامه ریزی در زمینه پیشرفت تحصیلی ریاضی کمک زیادی می کند. در نتیجه، هدف این پژوهش بررسی مدل علی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله در دانش آموزان دوره ابتدایی بود. 

    روش

    پژوهش حاضر توصیفی از نوع کمی بود که جامعه آن، همه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر 250 نفر در نظر گرفته شد که این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این مطالعه شامل پرسشنامه های پیشرفت تحصیلی ریاضی (Shalev et al, 1993)، تفکر خلاق (Welch and Mc Dowall, 2010)، تفکر انتقادی (Facione et al, 1994) و حل مسئله (Heppner and Petersen, 1982) بودند و داده های آنها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تحلیل شدند 

    یافته ها

    یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مدل علی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله در دانش آموزان دوره ابتدایی برازش مناسبی داشت. در مدل مذکور، متغیرهای تفکر خلاق و تفکر انتقادی بر حل مسئله و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی و متغیر حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی ریاضی آنان اثر مستقیم و معنادار داشت. علاوه بر آن، متغیرهای تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0<p). 

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این مطالعه، برای بهبود پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی می توان میزان تفکر خلاق، تفکر انتقادی و حل مسئله آنان را ارتقاء داد.

    کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی ریاضی, تفکر خلاق, تفکر انتقادی, حل مسئله, دانش آموزان, دوره ابتدایی
    Nahideh Yousefpour, Noushin Derakhshan, Roghayeh Poursaberi *
    Purpose

    Academic achievement especially in mathematics is very important and knowing the effective factors on it helps a lot in planning in the field of mathematical academic achievement. As a result, the aim of this research was to investigate the causal model of mathematical academic achievement based on the creative thinking and critical thinking with the mediation of problem solving in primary school students. 

    Methodology

    The present study was a description from type of quantitative, which its population was all primary school students of Tabriz city in the 2023-24 academic years. The sample size of the present research was considered to be 250 people, which this number were selected by multi-step cluster random sampling method. The tools of this study were included the questionnaires of mathematical academic achievement (Shalev et al, 1993), creative thinking (Welch and Mc Dowall, 2010), critical thinking (Facione et al, 1994) and problem solving (Heppner and Petersen, 1982) and their data were analyzed with the methods of Pearson correlation coefficients and structural equation modeling in SPSS-26 and AMOS-24 software. 

    Findings

    The findings of the present research showed that the causal model of mathematical academic achievement based on the creative thinking and critical thinking with the mediation of problem solving in primary school students had a good fit. In the mentioned model, the variables of creative thinking and critical thinking had a direct and significant effect on problem solving and mathematical academic achievement of primary school students, and the variable of problem solving had a direct and significant effect on their mathematical academic achievement. In addition, the variables of creative thinking and critical thinking with the mediation of problem solving had an indirect and significant effect on mathematical academic achievement of primary school students (P<0.05). 

    Conclusion

    According to the results of this study, in order to improve the mathematical academic achievement of primary school students can promote their creative thinking, critical thinking and problem solving.

    Keywords: Mathematical Academic Achievement, Creative Thinking, Critical Thinking, Problem Solving, Students, Primary School
  • فرهاد شفیع پور مطلق *، مظفر صفریان

    این تحقیق با هدف شناسایی میزان توجه به پرورش مهارت‏های تفکر انتقادی لیپمن در کتاب دینی (پیام‏های آسمان) پایه هشتم دوره اول متوسطه، انجام گرفته است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و جامعه و نمونه تحقیق را، کل فصل‏های کتاب هفتم تشکیل می‏دهد. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست محقق ساخته بر اساس مهارت‏های لیپمن بوده که به تایید متخصصان علوم تربیتی رسیده و برای تجزیه و تحلیل از شاخص‏های آمار توصیفی مانند: جدول، درصد فراوانی، میانگین و نمودار استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشانگر آن است که در کتاب پایه هشتم به میزان 68/42 درصد به مولفه‏های تفکر انتقادی تاکید شده، که مهارت سوال کردن بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است و مهارت‏های قضاوت صحیح در مورد مسائل و تفسیر نمودن، به ترتیب کمترین فراوانی را داشته‏اند و در مجموع می‏توان نتیجه گرفت که جایگاه تفکر انتقادی در کتاب مذکور نسبتا خوب است. براساس نتایج حاصله، پیشنهاد می‏شود که در برنامه‏ریزی و تدوین محتوای کتاب درس دینی توجه بیشتری به پرورش تفکر انتقادی متناسب با سن و پایه تحصیلی دانش آموزان، بویژه مهارت‏های جمعی و استدلال معطوف نمایند.

    کلید واژگان: تفکر انتقادی, کتاب درسی, دوره متوسطه, تحلیل محتوا, مهارت‏های لیپمن
    Farhad Shafiepoor Motlagh *, Mozafar Safariyan

    this dissertation has been conducted to aim identifying the arte of attention to empowering Lipman critical thinking skills in religious book of “heavenly message” in the eighth grade of high school. Research methodology, content analysis and research sample and population include all chapters of seventh and eighth grades. Data collection mean is researcher-made check list information based on Lipman skills which has been proved by training affairs experts and to analyze data, descriptive statistic indices such as table, frequency percentage, mean and chart have been used. Research results indicate that criteria of critical thinking have been addressed by 42.68% in the eight grade book. Questioning skill has been assigned the highest frequency and skills of right judgment abut problems and interoperations have had the least frequency, respectively. In sum, it can be concluded that critical thinking place is fairly good in 2 aforementioned books. According to obtained results, it is recommended to regard developing critical thinking fitted with age and grade of students especially collectivity and reasoning in planning and editing content of religious lesson’s book.

    Keywords: Critical Thinking, Lesson Book, High School Period, Content Analysis, Lipman Skills
  • پریچهر جبلی آده، محمد نوریان *، سودابه عضدالملکی

    هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی بر اساس رویکرد تفکر انتقادی است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی (استقرایی-قیاسی) است. جامعه مورد پژوهش شامل راهنمای معلم درس فارسی پایه های اول تا ششم ابتدایی، نسخه غیرنهایی راهنمای برنامه درسی حوزه زبان و ادبیات فارسی سال 1399 به همراه راهنمای برنامه درسی حوزه تربیت و یادگیری زبان و ادبیات فارسی سال 1394، می باشد. برای تحلیل داده ها از دو شیوه کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. در وهله اول محتوای برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی از منابع مذکور، استخراج و طبقه بندی شده است و سپس ارتباط طبقات استخراج شده برنامه درسی با مولفه های تفکر انتقادی (بر مبنای لیست 16مولفه ای تفکر انتقادی جبلی آده 2023)، مشخص گردیده است. بر اساس نتایج به دست آمده، محتوای برنامه درسی فارسی شامل 8 طبقه کلی می گردد که عبارتند از: پرورش دانش ادبی-زبانی، خودآگاهی، ترویج نقش برهم کنشی، تاکید بر زنجیره دریافت مفهوم، اعتلای فرهنگی و هویتی دینی- ملی، تقویت قوه ابتکار، تفکرمداری و نظام یافتگی. از میان این طبقات، طبقه های پرورش دانش ادبی-زبانی و اعتلای فرهنگی و هویتی دینی-ملی دارای ارتباط با هیچ یک از مولفه های تفکر انتقادی نبوده اند. بنابراین پیشنهاد می شود محتوای برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی بازبینی گردد و کلیه ابعاد تفکر انتقادی به گونه ای متوازن در آن مورد توجه قرار گیرد.
     

    کلید واژگان: محتوای برنامه درسی, زبان فارسی, تفکر انتقادی, دوره ابتدایی
    Parichehr Jebeliadeh, Mohammad Nourian *, Soodabeh Azodolmolky

    The present research aims to analyze the content of the Persian elementary school curriculum from a critical thinking perspective. The research method is qualitative content analysis (inductive-deductive). The research population includes the teacher’s guide for Persian languages in grades 1 to 6 of elementary school, the non-final version of the curriculum guide for the field of Persian language and literature in the year 2019, and the curriculum guide for the field of education and learning of Persian language and the literature in the year 2014. Two open and axial coding methods were used to analyze the data. First, the content of a Persian elementary school curriculum was extracted from the mentioned sources and classified. Then, the relationship between the extracted curriculum categories and the components of critical thinking (based on the 16 component list of Critical thinking by Jebeliadeh, 2023) was determined. Based on the qualitative content analysis, the content of the Persian curriculum was divided into 8 categories, which are: fostering literary-linguistic knowledge, self-awareness, promoting the role of interaction, emphasizing the chain of understanding the concept, enhancing cultural and religious-national identity, strengthening the power of initiative, Thinking and systematization. Among these classes, the classes of cultivating literary-linguistic knowledge and enhancing cultural and religious-national identity have not been related to any of the components of critical thinking. Therefore, it is suggested to revise the content of the Persian curriculum of the elementary school and to pay attention to all aspects of critical thinking in a balanced way.
     

    Keywords: Curriculum Content, Persian Language, Critical Thinking, Elementary School
  • مجتبی رضایی راد *، مارال عباس زاده

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ارزش های فرهنگی بر گرایش های تفکر انتقادی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد با روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده های علوم پزشکی، انسانی و فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 8933 نفر بود که طبق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 368 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (بر حسب دانشکده محل تحصیل) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های ارزش های فرهنگی منصوری سپهر و همکاران (پایایی: 88/0) و تفکر انتقادی پاک مهر و همکاران (پایایی: 89/0) بود. در سطح اطمینان 95 درصد (05/0 = α)، ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، رابطه مثبت معناداری بین ارزش های فرهنگی و گرایش های تفکر انتقادی در دانشجویان هر یک از دانشکده های پزشکی، علوم انسانی و فنی و مهندسی وجود دارد. تحلیل واریانس یک راهه نشان داد، ارزش های فرهنگی و گرایش های تفکر انتقادی در بین دانشجویان دانشکده های پزشکی، علوم انسانی و فنی و مهندسی تفاوت آماری معناداری ندارند. هم چنین، تحلیل رگرسیونی نشان داد ارزش های فرهنگی بر گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان تاثیر دارد. به طوری که، ارزش های فرهنگی، 4/55 درصد از گرایش های تفکر انتقادی را تبیین (پیش بینی) می کنند.
     

    کلید واژگان: ارزش های فرهنگی, تفکر انتقادی, دانشجویان, دانشگاه آزاد اسلامی
    Mojtab Arezaeirad *, Maral Abbaszadeh

    The present study was conducted with the purpose of investigating the effect of cultural values on critical thinking tendencies among students of Azad University using the correlation method. The statistical population included all the students of medical, humanities, technical and engineering faculties of Islamic Azad University, Sari branch in the academic year of 1401-1402 in the number of 8933 people, according to the table of Karjesi and Morgan, the number of 368 people was selected by stratified random sampling method. (according to the school) were selected as a sample. The tools of data collection were cultural values questionnaires by Mansouri Sepehr et al. (reliability: 0.88) and critical thinking by Pak Mehr et al. (reliability: 0.89). At the 95% confidence level (α = 0.05), the Pearson correlation coefficient showed that there is a significant positive relationship between cultural values and critical thinking tendencies in the students of each of the faculties of medicine, humanities, and technical and engineering. has it. One-way analysis of variance showed that cultural values and critical thinking tendencies among students of medical, humanities and technical and engineering faculties do not have statistically significant differences. Also, regression analysis showed that cultural values have an effect on students' critical thinking tendencies. So that cultural values explain (predict) 55.4% of critical thinking tendencies.
     

    Keywords: Cultural Values, Critical Thinking, Students, Islamic Azad University
  • سیده نجمه حسینی، نعمت الله ایرانزاده *، فرشته نباتی
    زمینه و هدف

    کتاب آیین جوانمردی به قلم هانری کربن، مجموعه ای است از تحلیل و بررسی هفت فتوت نامه که شامل آداب و رسوم مربوط به جوانمردی و تعالیم اخلاقی و حکمت عملی است. نویسنده در این کتاب دارای نگرشی خاص است و با استدلالهای پی در پی، نظریه خود را اثبات میکند.

    روش پژوهش: 

    این مقاله بر آن است تا با بررسی شیوه بحث و چگونگی استدلالهای نویسنده، روش پژوهشی او را شناسایی کند. در جهت این شناسایی، ابتدا گزاره اصلی که نویسنده در صدد اثبات آن بر آمده است، شناسایی شد. سپس استدلالهای مربوط به آن استخراج گردید و بر اساس مولفه های تفکر انتقادی مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

     از میان مولفه های تفکر انتقادی، مهمترین ویژگی استدلالهای کربن و تعاریف او، وضوح، ارتباط و داشتن وسعت نظر است.

    نتیجه گیری

     نتیجه ای که از این پژوهش به دست آمد این است که کربن قبل از ورود به بحث، ابتدا مفاهیم و واژه های کاربردی را تعریف میکند. سپس با بیان مقدمات، استدلال خود را میسازد و در نهایت بحث خود را با چند جمله کوتاه و واضح جمع بندی میکند.

    کلید واژگان: هانری کربن, آیین جوانمردی, تفکر انتقادی, روش پژوهش, استدلال
    Seyedah Najmeh Hosseini, Nematoleh Iranzadeh *, Fereshte Nabati
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

     The book of chivalry by Henry Carbone is a collection of analysis and review of seven fatut letters, which include customs related to chivalry, moral teachings and practical wisdom. The author has a special attitude in this book and proves his theory with successive arguments.

    METHODOLOGY

     This article aims to identify the author"s research method by examining the style of discussion and how the author"s arguments are. In the direction of this identification, first the main statement that the author tried to prove was identified. Then the related arguments were extracted and evaluated based on the components of critical thinking.

    Findings

    Among the components of critical thinking, the most important features of Carbone"s arguments and his definitions are clarity, communication and breadth of opinion.

    CONCLUSION

     The result obtained from this research is that before entering the discussion, Karbon first defines the concepts and terms used. Then, by stating the premises, he builds his argument and finally summarizes his argument with a few short and clear sentences.

    Keywords: Henry Carbone, Tayeene Javanmardi, Critical Thinking, Research Method, Reasoning
  • بتول محمدی، احمد غضنفری*، طیبه شریفی
    پیشینه و اهداف

    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و تفکر انتقادی بر بهزیستی مدرسه دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی (چهارم، پنجم و ششم) شهر باغبهادران انجام شد.

    روش

    روش انجام این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، پیگیری همراه با گروه گواه با پیگیری دو ماهه بود و  60 دانش آموز از پایه های چهارم، پنجم و ششم شهر باغبهادران بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. از مقیاس بهزیستی مدرسه کاپلان و ماهلر (1999)، برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی خانجانی و همکاران (1393) و آموزش تفکر انتقادی فیشر (2005) هر یک به تعداد 8 جلسه 90 دقیقه ای استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل واریانس مکرر با طرح آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که نمرات مولفه های بهزیستی مدرسه (علاقه مندی به مدرسه و خودکارآمدی ادراک شده تحصیلی) در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آموزش تفکر انتقادی و گروه آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی افزایش پیدا کرده و رفتار مخرب کاهش پیدا کرده است.

    نتیجه گیری

    از آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و تفکر انتقادی در مدارس توسط معلمان و مشاوران برای بهبود یا افزایش بهزیستی مدرسه دانش آموزان می توان استفاده کرد.

    کلید واژگان: آموزش گروهی, بهزیستی مدرسه, تفکر انتقادی, دانش آموزان, راهبردهای یادگیری, خودتنظیمی
    Batool Mohammadi, Ahmad Ghazanfare *, Tayebeh Sharifi
    Background and objectives

    The present study was conducted with the aim of determining the effectiveness of group training of self-regulation learning strategies and critical thinking on school well-being of second-grade (fourth, fifth, and sixth) female students in Bagh Bahadran.

    Method

    The method of conducting this research was semi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group and a two-month follow-up period, and 60 students 4th, 5th and 6th grades in Bagh Bahadran city was selected based on the available sampling method and according to the entry criteria, randomly selected in Three groups (20 people in each group) were assigned. Kaplan and Mahler's school well-being scale (1999) was used to measure the dependent variable. Khanjani et al.'s self-regulation learning strategies training (2005) and Fisher's critical thinking training (2005) were used for 8 sessions of 90 minutes. Data were analyzed through repeated analysis of variance with mixed design and Ben Feroni's post hoc test.

    Findings

    The results showed that the scores of the components of school well-being (interest in school and perceived academic self-efficacy) in the post-test and follow-up stage in the critical thinking training group and the self-regulated learning strategies training group increased and destructive behavior decreased.

    Conclusion

    training self-regulation learning strategies and critical thinking in schools by teachers and counselors can be used to improve or increase student's school well-being

    Keywords: Group Education, School Well-Being, Critical Thinking, Students, Self-Regulated Learning, Strategies
  • فرانک نجاری، صادق یوسفی*، هومن نامور
    زمینه و هدف

    تفکر انتقادی به عنوان یک هنر تجزیه و تحلیل و ارزیابی تفکر، همراه با بررسی، منجر به اصلاح و بهبود تفکر فرد می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر حمایت اجتماعی ادراک شده و تغییرات زندگی بر تفکر انتقادی با نقش میانجی بنیان های اخلاقی انجام شد. 

    روش و مواد

    در قالب یک طرح همبستگی از نوع پیش بینی، 404 نفر (دختر و پسر) از جوانان در شرف ازدواج به روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کلاین (فرمول 1 به 20) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد حمایت اجتماعی - مقیاس خانواده (PSS-FA)، وقایع و تغییرات زندگی خانوادگی جوانان (YA-FILES)، تفکر انتقادی (CTDI)، بنیان های اخلاقی (MFQ-30) بود. به منظور تحلیل داده از نرم افزارهای SPSS19 و Smart-PLS استفاده شد. 

    یافته ها

    نتایج نشان داد که 19.4 درصد از تغییرات تفکر انتقادی توسط متغیرهای حمایت اجتماعی و تغییرات زندگی توضیح داده می شود (P < 0.001). همچنین نتایج مرتبط با نقش میانجی گری بنیان های اخلاقی نشان داد که حمایت اجتماعی و تغییرات زندگی از طریق بنیان های اخلاقی به ترتیب 0.005 (0.661) و 0.008- (0.676) اثر غیرمستقیم ندارد (P > 0.05). 

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی ادراک شده و تغییرات زندگی خانوادگی بر بنیان های اخلاقی و تفکر انتقادی تاثیرگذار است. بنابراین توجه به این مکانیسم ها می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای نوجوانان در شرف ازدواج مفید باشد.

    کلید واژگان: حمایت اجتماعی ادراک شده, تغییرات زندگی خانوادگی, تفکر انتقادی, بنیان های اخلاقی
    Faranak Najari, Sadegh Yousefei *, Homan Namvar
    Background and Objective

    Critical thinking, as an art of analyzing and evaluating thought, leads to the improvement and enhancement of individual thinking through assessment. The present study aimed to investigate the impact of perceived social support and life changes on critical thinking with the mediating role of moral foundations. 

    Methods and Materials:

     In a predictive correlational design, 404 young individuals (both male and female) about to get married were selected through convenience sampling and using Klein's sample size formula (formula 1 to 20). The research instruments included standard questionnaires of Perceived Social Support - Family Scale (PSS-FA), Young Adults Family Inventory of Life Events and Changes (YA-FILES), Critical Thinking Disposition Inventory (CTDI), and Moral Foundations Questionnaire (MFQ-30). Data analysis was conducted using SPSS19 and Smart-PLS software. 

    Findings

    Results indicated that 19.4% of the variations in critical thinking were explained by the variables of social support and life changes (P < 0.001). Additionally, results related to the mediating role of moral foundations showed that social support and life changes, through moral foundations, have no indirect effect on critical thinking, with values of 0.005 (0.661) and -0.008 (0.676) respectively (P > 0.05). 

    Conclusion

    Based on the research findings, it can be concluded that perceived social support and family life changes affect moral foundations and critical thinking. Therefore, paying attention to these mechanisms can be useful in developing effective preventive and therapeutic interventions for adolescents about to get married.

    Keywords: Perceived Social Support, Family Life Changes, Critical Thinking, Moral Foundations
  • مصطفی زبان دان *، محمدحسن میرزامحمدی، اکبر پناهی درچه

    این پژوهش، با هدف واکاوی رئالیسم جادویی در رویکرد متامدرنیسم و دلالت های آن در ایجاد کاوش فکری و همدلی انجام شده است. مولفه های اصلی متامدرنیسم شامل نوسان، رئالیسم جادویی، تفکر گویی یا انگار، نئورمانتیسم و عملگرایی است. با وجودی که کاربرد رئالیسم جادویی از نظر قدمت، به قبل از متامدرنیسم می رسد ولی اکنون این راهبرد هنری به نئورمانتیسم و متامدرنیسم مربوط می شود. این رویکرد ادبی به عنوان آمیختگی تخیل و واقعیت یکی از مولفه های موثر متامدرنیسم محسوب می شود. با توجه به اهمیت این مولفه در رویکرد متامدرنیسم، این پژوهش، به واکاوی رئالیسم جادویی در رویکرد متامدرنیسم به منظور ارائه دلالت های آن در ایجاد کاوش فکری و همدلی پرداخته است. این تحقیق از نوع کیفی و مطالعه آن کتابخانه ای با استفاده از روش تحلیل محتوای متن است. جامعه پژوهش، اسناد و مقاله های مرتبط و در دسترس است. همچنین ابزار ثبت و نگهداری اطلاعات در این پژوهش، فیش برداری است. نتیجه این پژوهش نشان می دهدکه رئالیسم جادویی می تواند به طور قابل توجهی به رشد فکری فراگیران، توسعه تفکر انتقادی و تقویت کاوشگری ذهن، همدلی، افزایش حساسیت های بین فرهنگی و درک عمیق تر از مسائل پیچیده فکری کمک کند.

    کلید واژگان: رئالیسم جادویی, متامدرنیسم, تفکر انتقادی, همدلی, کاوش فکری
    Mustafa Zabandan*, Mohammadhassan Mirzamohammadi, Akbar Panahi Dorcheh

    This research was conducted with the aim of analysis of magical realism in the Meta-modernism approach and looking for its educational implications in intellectual inquiry and empathy. The main components of Meta-modernism include oscillation, magical realism, neo-romanticism, "As If" thinking and pragmatism. Although the use of magical realism predates Meta-modernism, this literary genre is now associated with neo-romanticism and Meta-modernism. Literary approach, as a mixture of imagination and reality, is considered as one of the effective components of Meta-modernism. Considering the importance of this component, this research has analyzed magical realism in this approach in order to provide its implications for education. The method of this research is of qualitative type and its library studies are conducted using content analysis in relation to the relevant and accessible documents and articles. The result of this research shows that magical realism can significantly help learners in intellectual growth, critical thinking, intellectual inquiry, empathy, intercultural sensitivity, and a deeper understanding of complex issues

    Keywords: Magical Realism, Meta-Modernism, Critical Thinking, Empathy, Intellectual Inquiry
  • ایرج بویری، مرضیه طالب زاده شوشتری*، زهرا دشت بزرگی
    زمینه

    اهمیت یادگیری خودراهبر در شرایط حاکم بر نظام آموزشی ایران اهمیت زیادی پیدا کرده است. جنبه های روانشناختی مختلفی میان دانش آموزانی که از طریق خودراهبر به یادگیری می پردازند، فعال و درگیر می شود. در ادبیات موجود در این زمینه یادگیری خودراهبر مورد توجه بوده ولی متغیرهای تاثیرگذاری مانند خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر اتنقادی، سرزندگی تحصیلی و انگیزه پیشرفت مورد غفلت واقع شده اند.

    هدف

    هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدل علی یادگیری خود راهبر بر اساس خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر انتقادی و سرزندگی تحصیلی با میانجی گری انگیزه پیشرفت بود.

    روش

    روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان ایذه بود. حجم نمونه در این پژوهش بر اساس فرمول کوکران برابر با 400 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای (نسبتی) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه های آمادگی یادگیری خودراهبر (فیشر و همکاران، 2001)، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی (ریکتس، 2003)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2006)، پرسشنامه خلاقیت هیجانی (آوریل، 1999) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت (هرمنس، 1970) می‏باشد. به منظور توصیف و تحلیل داده های خام از نرم افزار (SPSS-22) و به منظور تعیین برازش مدل مورد مطالعه، از نرم افزار تحلیل ساختارهای گشتاوری (AMOS-22) استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج بیانگر این است که بین خلاقیت هیجانی با یادگیری خود راهبر و انگیزه پیشرفت رابطه وجود دارد. همچنین بین تفکر انتقادی با یادگیری خود راهبر و انگیزه پیشرفت رابطه وجود دارد. بین سرزندگی تحصیلی یادگیری خود راهبر و انگیزه پیشرفت رابطه وجود دارد (0/05 >P). بین انگیزه پیشرفت با یادگیری خود راهبر رابطه وجود دارد. نتایج نشان داد که گرایش به تفکر انتقادی از طریق انگیزه پیشرفت با یادگیری خود راهبر رابطه داردو سرزندگی تحصیلی از طریق انگیزه پیشرفت با یادگیری خود راهبر رابطه دارد (0/05 >P).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، متغیرهای خلاقیت هیجانی، گرایش به تفکر انتقادی، سرزندگی تحصیلی و انگیزه پیشرفت اثرات مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر یادگیری خودراهبر دارند. این مدل نشان داد می تواند مدل مناسبی برای ارتقای یادگیری خودراهبر در میان دانش آموزان باشد و انجام مطالعات بیشتر با نمونه های بزرگ تر می تواند دیدگاه های بهتری ارائه نماید

    کلید واژگان: یادگیری خود راهبر, خلاقیت هیجانی, تفکر انتقادی, سرزندگی تحصیلی, انگیزه پیشرفت
    Iraj Boveiri, Marzieh Talebzadeh Shoushtari*, Zahra Dashtbozorgi
    Background

    The significance of self-directed learning has become increasingly prominent within the current educational system in Iran. Various psychological aspects engage students who actively participate in learning through self-directed methods. While the existing literature has focused on self-directed learning, influential variables such as emotional creativity, critical thinking disposition, academic buoyancy, and achievement motivation have been largely overlooked.

    Aims

    The aim of this study is to design and test the causal model of selfdirected learning based on emotional creativity, critical thinking disposition and academic buoyancy with the mediation of Achievement motivation.

    Methods

    In terms of purpose the present study is applied and the descriptive method is correlational. The statistical population includes all the male students of the second secondary school in Izeh city. The sample size in this study is 400 students based on Cochran's formula, who were selected using a proportional multi-stage random sampling method.The data collection tools in this study include Fisher King and Tagos self-administered learning readiness scale questionnaire (2001(Critical Thinking disposition Questionnaire of Ricketts (2003), Martin and marshs Academic buoyancy Questionnaire (2006), Avrils emotional creativity questionnaire (1999) and the Herman’s AchievementMotivation Questionnaire, (1970).

    Results

    The results indicated a relationship between emotional creativity, self-directed learning and Achievement motivation.there is also relationship between critical thinking with self-directed learning and Achievement motivation. Academic buoyancy, self-directed learning and Achievement motivation.there is a relationship between Achievement motivation and self-directed learning. The results showed that the critical thinking disposition is related to self-directed learning through the Achievement motivation of and academic buoyancy through Achievement motivation to the self-directed learning.

    Conclusion

    Based on the results of this study, the variables of emotional creativity, critical thinking disposition, academic buoyancy, and achievement motivation have significant direct and indirect effects on self-directed learning. This model demonstrates its potential as a suitable framework for enhancing self-directed learning among students. Further studies with larger sample sizes can provide a more comprehensive perspective on these relationships and contribute to a deeper understanding of the factors influencing self-directed learning.

    Keywords: Self-Directed Learning, Emotional Creativity, Critical Thinking, Academic Buoyancy, Achievement Motivation
  • پروانه صادقی *، هوشنگ تقی زاده، علی قربانی

    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مهارت های نرم بر تفکر انتقادی و رفتار نوآورانه مدیران انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی – توسعه ای و از منظر روش شناسی، توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران سازمان های دولتی می باشند. حجم نمونه با استفاده از روش حد اشباع نظری به تعداد 17 نفر در نظر گرفته شده است. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه محقق ساخته می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش دیمتل انجام شده است. نتایج یافته ها نشان داد که تاثیر گذارترین عامل، خلاقیت و حل مساله بر تفکر انتقادی می باشد و از نظر شدت تاثیر گذاری مولفه های مهارت نرم، به ترتیب خلاقیت و حل مساله، یادگیری مادام العمر، کارتیمی و گروهی، اخلاق حرفه ای و ارتباطات قرار دارند که بیشترین تاثیر گذاری را داشته اند. همچنین از میان مولفه های تاثیر گذار مهارت نرم، یادگیری مادام العمر مهمترین عامل می باشد که تاثیر زیادی بر رفتار نوآورانه داشته است. به عنوان نتیجه کلی تحقیق یادگیری مادام العمر همچون موتور محرکه ای است که در صورت کارکرد مناسب می تواند باعث حرکت پرشتاب رفتار نوآورانه، اخلاق حرفه ای، ارتباطات و کار تیمی و گروهی و در نتیجه تفکر انتقادی گردد و موجب ارتقاء سازمان در دنیای رقابتی امروزی گردد.

    کلید واژگان: رفتار نوآورانه, تفکر انتقادی, مهارت نرم, روش دیمتل
    Parvaneh Sadeghi *, Houshang Taghizadeh, Ali Ghorbani

    This research was conducted with the aim of investigating the impact of soft skills on critical thinking and innovative behavior of managers. This research is applied-developmental in terms of purpose and descriptive-survey from the point of view of methodology. The statistical population of the research includes managers of government organizations. The sample size is considered to be 17 people using the theoretical saturation limit method. The research tool includes a researcher-made questionnaire. Data analysis has been done using Dimtel method. The results of the findings showed that the most influential factor is creativity and problem solving on critical thinking, and in terms of the intensity of the influence of soft skill components, creativity and problem solving, lifelong learning, teamwork and teamwork, professional ethics and communication, respectively. are supposed to have had the most impact. Also, among the influential components of soft skills, lifelong learning is the most important factor that has had a great impact on innovative behavior. As a general result of the research, lifelong learning is like a driving engine that, if it works properly, can cause rapid movement of innovative behavior, professional ethics, communication and team and group work, and as a result, critical thinking, and can improve the organization in today's competitive world.

    Keywords: Innovative Behavior, Critical Thinking, Soft Skill, Dymtl Method
  • زهرا اکبری پردنجانی، کیوان صالحی*

    شناسایی، پرورش و توسعه شایستگی‏ های تفکر نقادانه (Critical thinking)، از مهم‏ترین عوامل موفقیت مهندسان در مسئله ‏یابی، مسئله‏ محوری، مسئله ‏آفرینی، تشخیص راه ‏حل‏های نوآورانه و حل‏ مسائل پیچیده است. در مطالعه حاضر تلاش شد تا جایگاه تفکر نقادانه در آموزش مهندسی از طریق شناسایی دستاوردهای آن، مورد واکاوی قرار گیرد. از‏ این ‏رو در یک بررسی نظام ‏مند، بر اساس دستورالعمل پریزما، مقالات نمایه‏ شده در پایگاه ‏های داده ‏های اسکوپوس (Scopus)، گوگل‏اسکولار (Google Scholar) و ساینس‏دایرکت (ScienceDirect) در بازه زمانی‏2010 تا 2023، با استفاده از ترکیب ‏کلیدواژه‏ های ""Critical Thinking” OR “Engineering Education” OR “Critical Thinking in Engineering Education” AND “Outcomes OR results” AND “Engineering Education” OR “Engineering” AND Benefits, AND Limitations OR Critical Thinking شناسایی و بازیابی شد. نهایتا 21 مقاله پس از بررسی ملاک‏های ورود و خروج، برای تحلیل‏ نهایی انتخاب شد. مقاله‏ ها باید شرایط چهارگانه مرتبط بودن با موضوع پژوهش، انتشار در بین سال‏های 2010 تا 2023، چاپ نسخه نهایی و برخورداری از عبارات «تفکر نقادانه» و «آموزش مهندسی» را داشته باشند. یافته‏ ها به شناسایی نه دستاورد، استفاده از تفکر نقادانه در آموزش مهندسی منجر گردید. نتایج نشان می‏دهد که برای آموزش موثر تفکر نقادانه و ورود آن در برنامه ‏های درسی مهندسی، به رویکرد منسجم‏ تری نیاز است تا در سراسر برنامه درسی، به ‏‏گونه‏ ای مفید و اثربخش، بستر رسمی برای ارتقای دانش، بینش، ارزش‏ها و مهارت‏های مورد نیاز دانشجویان در نظر گرفته شود. بنابراین، نیاز است شیوه ‏های آموزش تفکر نقادانه را به استادان مهندسی ارائه داد و زمینه ملموس، عملی و قابل‏ درک برای پرورش این شایستگی در دانشجویان آموزش مهندسی‏ را فراهم نمود. پرواضح است که با توجه به دستاوردهای حیاتی تفکر نقادانه، بررسی و آماده‏سازی الزامات و شرایط مورد ‏نیاز برای بازنگری و به ‏روزرسانی سیاست گذاری‏ های آموزشی و دستورالعمل‏های خرد و کلان توانمندسازی استادان مهندسی در پرورش تفکر نقادانه در دانشجویان مهندسی نه ‏تنها ضرورت دارد که انکارناپذیر است؛ به نظر می‏رسد تاکنون نه تنها این الزامات مورد توجه قرار نگرفته، بلکه حتی در عمل، مورد کم‏ توجهی قرار گرفته و به همین دلیل هم این شایستگی اصیل، پرورش نیافته ‏است.

    کلید واژگان: : تفکر نقادانه, تفکر انتقادی, آموزش مهندسی, مرور نظام‏مند, سنجش دستاوردها
    Zahra Akbaripordanjani, Keyvan Salehi *

    Identifying, cultivating, and developing critical thinking competencies is one of the most important success factors of engineers in problem-finding, problem-oriented, problematizing and recognizing innovative solutions and solving complex problems. For this purpose, in the present study, an attempt was made to analyze the place of critical thinking in engineering education by identifying its outcomes. For this purpose, in a systematic review based on the guidelines of PRISMA, the articles indexed in Scopus, Google Scholar and Science-Direct databases in the period from 2010 to 2023, using the combination of keywords “Critical Thinking” OR “Engineering Education” OR “Critical Thinking in Engineering Education” AND “Outcomes OR results” AND “Engineering Education” OR “Engineering” and Benefits, AND “Limitations OR Critical Thinking” were identified and retrieved. Finally, 21 articles were selected for the final analysis after checking the entry and exit criteria. The articles must meet the four conditions including 1. Be related to the research topic; 2. Be published between 2010 and 2023; 3. The articles have reached the final publication; 4. The articles must have the words critical thinking, engineering education. The findings identify nine outcomes, use of critical thinking in engineering education. The results show that for effective teaching of critical thinking and its inclusion in engineering curricula, a more coherent approach is needed to provide a useful and effective formal platform for promoting knowledge, insight, values and skills throughout the curriculum. The needs of students should be considered; therefore, it is necessary to present the methods of teaching critical thinking to engineering professors and provide a concrete, practical and understandable context for cultivating this competence in engineering students. It is clear that considering the vital achievements of critical thinking, the examination and preparation of the requirements and conditions needed to review and update educational policies and micro and macro guidelines to empower engineering professors in cultivating critical thinking in engineering students is not only necessary but undeniable; It seems that not only these requirements have not been paid attention to, but even in practice, they have been neglected, and for this reason, this authentic competence has not been cultivated.

    Keywords: Critical Thinking, Engineering Education, Outcome Assessment, Systematic Review
  • آموزش انتقادی به عنوان مولفه یک جامعه دموکراتیک قابل تامل می باشد و نظام آموزشی به عنوان بخشی از جامعه باید با چنین بستری برای پرورش معلمان و دانش آموزان با تفکر انتقادی و همچنین ارائه مطالب بر اساس اصول تربیتی انتقادی آشنا شود. پژوهش حاضر با هدف استخراج مضامین اساسی در آموزش انتقادی و بررسی فراوانی آنها در کتب زبان انگلیسی ایران انجام شد. به دنبال روش متوالی اکتشافی، بررسی متون مرتبط با آموزش انتقادی، مجموعه ای از تمهای زیر بنایی با استفاده از تحلیل محتوا استخراج شد و سپس از شش متخصص در زبانشناسی کاربردی خواسته شد تا تمهای مرتبط تر در آموزش انتقادی را با توجه به کانتکست آموزش زبان انگلیسی در دبیرستانهای ایران انتخاب کنند. بر این اساس، متریال استفاده شده در تحقیق حاضر کتابهای آموزش زبان انگلیسی متوسطه ی دوم تحت عنوان ویژن و کتابهای کار ویژن بودند. به علاوه، تکرار تمهای مرتبط به آموزش انتقادی در کتابهای ویژن و کتابهای کار به لحاظ سطح کتابها نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که "عمل انتقادی" و " تفکر انتقادی" به ترتیب پر تکرارترین تمها در کتابهای ویژن و کتاب کار بوده است و تکرار تمهای آموزش انتقادی در این کتابها تفاوت معناداری را به جز در چند تم نشان نداد. یافته های این تحقیق ممکن است برای تولید کنندگان کتب درسی، معلمان و دانش آموزان کاربردی باشد.
    کلید واژگان: آموزش انتقادی, تفکر انتقادی, مطالب آموزش زبان انگلیسی, مضامین, کتاب ویژن
    Hassan Soleimani *, Malihe Aerabi, Hossein Sadeghi
    Critical pedagogy as a constituent of a democratic society is crucial to be raised and an educational system as a part of the society needs to get familiar with such a context for nurturing teachers and students with critical thinking as well as providing materials based on critical pedagogy principles. The present study intended to elicit the underlying themes in critical pedagogy and to examine their frequency in Iranian EFL textbooks. Following an exploratory sequential mixed method design, reviewing the literature critically, a host of underlying themes were extracted using content analysis and then six experts in Applied Linguistics were asked to select the more relevant themes in critical pedagogy according to the context of teaching the English language in Iranian high schools. Accordingly, the materials utilized in the present study were senior high school EFL textbooks entitled Vision Series and Vision Series Workbooks to examine the elicited themes. Furthermore, the frequency of critical pedagogy themes in Vision Series and Vision Series workbooks in terms of the level of the textbooks were examined. The results indicated "critical praxis" and "critical thinking" were the most frequently-used themes in Vision Series and Vision Series workbooks respectively and the frequency of critical pedagogy themes in these textbooks revealed no significant differences except in some themes. The findings of this study might have implications for stakeholders, materials developers, teachers, and students.
    Keywords: Critical Pedagogy, Critical Thinking, EFL Materials, Themes, Vision Series
  • مژگان محمدی نائینی *، مظفر صفریان

    این تحقیق با هدف شناسایی میزان توجه به پرورش مهارت‏های تفکر انتقادی لیپمن در کتاب دینی (پیام‏های آسمان) پایه هفتم دوره اول متوسطه، انجام گرفته است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و جامعه و نمونه تحقیق را، کل فصل‏های کتاب هفتم تشکیل می‏دهد. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست محقق ساخته بر اساس مهارت‏های لیپمن بوده که به تایید متخصصان علوم تربیتی رسیده و برای تجزیه و تحلیل از شاخص ‏های آمار توصیفی مانند: جدول، درصد فراوانی، میانگین و نمودار استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشانگر آن است که در کتاب پایه هفتم به میزان02/44 درصد به مولفه‏های تفکر انتقادی تاکید شده، که مهارت سوال کردن بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است و مهارت‏های قضاوت صحیح در مورد مسائل و تفسیر نمودن، به ترتیب کمترین فراوانی را داشته ‏اند و در مجموع می‏توان نتیجه گرفت که جایگاه تفکر انتقادی در کتاب مذکور نسبتا خوب است. براساس نتایج حاصله، پیشنهاد می‏شود که در برنامه‏ریزی و تدوین محتوای کتاب درس دینی توجه بیشتری به پرورش تفکر انتقادی متناسب با سن و پایه تحصیلی دانش آموزان، بویژه مهارت‏های جمعی و استدلال معطوف نمایند.

    کلید واژگان: تفکر انتقادی, کتاب درسی, دوره متوسطه, تحلیل محتوا, مهارت‏های لیپمن
    Mozhgan Mohamadiy Naeeni *, Mozafar Safariyan

    this dissertation has been conducted to aim identifying the arte of attention to empowering Lipman critical thinking skills in religious book of “heavenly message” in the seventh grade of high school. Research methodology, content analysis and research sample and population include all chapters of seventh and eighth grades. Data collection mean is researcher-made check list information based on Lipman skills which has been proved by training affairs experts and to analyze data, descriptive statistic indices such as table, frequency percentage, mean and chart have been used. Research results indicate that criteria of critical thinking have been addressed by 42.02% in the seventh grade book. Questioning skill has been assigned the highest frequency and skills of right judgment abut problems and interoperations have had the least frequency, respectively. In sum, it can be concluded that critical thinking place is fairly good in 2 aforementioned books. According to obtained results, it is recommended to regard developing critical thinking fitted with age and grade of students especially collectivity and reasoning in planning and editing content of religious lesson’s book.

    Keywords: Critical Thinking, Lesson Book, High School Period, Content Analysis, Lipman Skills
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال