به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سبک های رهبری" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • امیرحسین عبدالله زاده، سیدمحمد مقیمی، حسین ایمانی*
    هدف

    یکی از مهم ترین مباحث مطرح در ادبیات مدیریت و رهبری، مفهوم ایثارگری است و به دلیل پیامدهای متعدد و مثبتی که برای آن برشمرده شده است، سازمان ها نیاز دارند تا سبک های رهبری مبتنی بر فداکاری را توسعه دهند. با وجود مصداق ها و مثال های متعدد در خصوص ایثارگری مدیران، رهبران و کارکنان و اهمیت این پدیده در کسب وکار، سازمان های دولتی و سایر محیط ها، ایثار به عنوان یکی از رفتارهای سازمانی و دلالت های رهبری آن، از نظر پژوهشی مغفول مانده است و پژوهش نظام مند در این زمینه می تواند ابعاد و زوایای بروز رفتارهای ایثارگرانه در سازمان ها را برای ما روشن سازد.

    روش

    پژوهش حاضر بر مبنای پارادایم تفسیری و مبتنی بر روش مدل سازی ساختاری تفسیری است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و برای گردآوری داده ها از مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران بخش دولتی است و روش نمونه گیری، از نوع هدفمند است.

    یافته ها

    مدل مفهومی رفتارهای ایثارگرانه در سازمان، مشتمل بر یازده مولفه است که عبارت اند از: «خودپنداره مثبت»، «تاب آوری»، «ابرازگری اجتماعی» و «انگیزه خدمت»، «همدلی و هم دردی»، «آگاهی و شناخت»، «هدفمندی و آرمان گرایی»، «وحدت و هویت جمعی»، «یادگیری و سرایت اجتماعی»، «ارزش های جوهری» و «شرایط بحرانی». بر اساس یافته ها، دو بعد آگاهی و شناخت و وحدت جمعی، مولفه های مبنایی مدل هستند؛ زیرا بر کلیه مولفه های دیگر تاثیرگذارند و از سوی دیگر نیز با یکدیگر رابطه دوطرفه دارند؛ یعنی علاوه براینکه در مولفه های دیگر مدل عاملی تاثیرگذارند، بر یکدیگر نیز اثرگذارند. همچنین بر اساس مدل مذکور، دو مولفه همدلی و هم دردی و یادگیری و سرایت اجتماعی در رتبه بعدی قرار گرفته اند. این دو مولفه نیز با یکدیگر رابطه متقابل دارند و علاوه براین، از مولفه شرایط بحرانی که در رتبه بعدی قرار دارد، تاثیر می پذیرند. در واقع، شرایط بحرانی، علاوه براینکه بر مولفه های سطح بالاتر خود اثر می گذارد، بر مولفه های سطح پایین تر نیز اثرگذار است و این بیانگر نفوذ چشمگیر این متغیر در مدل است. مولفه انگیزه خدمت، مولفه ای است که در سطح پنجم مدل قرار دارد و همان طور که جهت پیکان ها نشان می دهد، این مولفه به سه مولفه شرایط بحرانی، ارزش های جوهری و هدفمندی و آرمان گرایی وابسته است؛ بدین معنا که انگیزه خدمت به عنوان یکی از پیشایندهای بروز رفتارهای ایثارگرانه، از بروز شرایط بحرانی و نیز وجود ارزش های جوهری و اهداف و آرمان های فرد تاثیر می پذیرد. سه مولفه باقی مانده در مدل، یعنی خودپنداره مثبت، تاب آوری و ابرازگری اجتماعی، نسبت به سایر مولفه ها کمترین نفوذ و بیشترین وابستگی را دارند که بیانگر اثرپذیری بیشتر آن ها از سایر مولفه های مدل است. مولفه ابرازگری اجتماعی، وابسته ترین مولفه در مدل مذکور است؛ به این معنا که تمایل فرد برای ابرازگری اجتماعی، به همه مولفه های دیگر مدل، به استثنای تاب آوری وابسته است؛ زیرا تاب آوری فرد، بر ابرازگری اجتماعی وی تاثیری ندارد.

    نتیجه گیری

    دو مولفه از مولفه های یازده گانه شناسایی شده در پژوهش، در ناحیه پیوندی قرار گرفته اند که عبارت اند از: «همدلی و هم دردی»، «آگاهی و شناخت». این مولفه ها، غیرایستا و پویا محسوب می شوند؛ بدین معنا که هر تغییری در آن ها می تواند کل سیستم را تحت تاثیر قرار دهد و در نهایت، بازخور سیستم نیز می تواند آن ها را دوباره تغییر دهد. مولفه هایی که در ناحیه مستقل ماتریس نفوذ هم بستگی قرار گرفته اند، شامل پنج مولفه «هدفمندی و آرمان گرایی»، «وحدت و هویت جمعی»، «یادگیری و سرایت اجتماعی»، «ارزش های جوهری» و «شرایط بحرانی» است که بیانگر قدرت نفوذ و هدایت زیاد این مولفه ها در مدل است. همچنین با توجه به ماتریس نفوذ - وابستگی به دست آمده در پژوهش حاضر، مولفه های «خودپنداره مثبت»، «تاب آوری»، «ابرازگری اجتماعی» و «انگیزه خدمت» در ناحیه وابستگی قرار گرفته اند که گویای میزان وابستگی زیاد این مولفه ها به سایر مولفه های نمودار است. در واقع می توان گفت که برای تحقق مولفه های مذکور، مولفه های زیادی دخالت دارند و خود این مولفه ها، بر سایر مولفه های مدل کمترین تاثیر را می گذارند. علاوه براین، بر اساس ماتریس خوددریافتی به دست آمده در پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مولفه «ابرازگری اجتماعی» در مدل، کمترین میزان تاثیرگذاری را دارد.

    کلید واژگان: ایثار, رفتارهای ایثارگرانه, سبک های رهبری, رهبری مبتنی بر ایثارگری, مدل سازی ساختاری تفسیری
    Amirhossein Abdallahzadeh, Seyyed Mohammad Moghimi, Hossein Imani *
    Objective

    One of the most significant topics discussed in management and leadership literature is the concept of self-sacrifice. Due to its numerous positive implications, organizations need to develop leadership styles based on self-sacrificial behaviors. Despite various examples and instances of self-sacrifice exhibited by managers and leaders, research on self-sacrifice and its leadership implications has been neglected. Therefore, further research in this area can illuminate the dimensions and aspects of self-sacrificial behaviors in organizations.

    Methods

    This study employs the Interpretive Structural Modeling (ISM) method. It is an applied research project that utilizes interviews as the primary data collection method.

    Results

    The findings of the research indicate that the conceptual model of self-sacrificial behaviors in organizations consists of eleven components: "positive self-concept," "resilience," "social representation," "motivation to serve," "empathy and compassion," "awareness and knowledge," "goal orientation and idealism," "collective identity," "social learning and social contagion," "core values," and "crisis." According to the findings, the two dimensions of "awareness and knowledge" and "collective identity" are the foundational components of the model, as they influence all other components and have a two-way relationship with each other. This means that, in addition to being influencing factors for other components, they also impact each other. Additionally, based on the model, the components of "empathy and compassion" and "social learning and social contagion" are ranked next. These two components also have a mutual relationship with each other and are further influenced by the "crisis" component, which ranks below them. In fact, the critical condition, in addition to affecting the higher-level components, also impacts the lower-level components, indicating the significant influence of this variable in the model. The "motivation to serve" component is placed at the fifth level of the model. As shown by the direction of the arrows, this component is dependent on the three components of critical conditions, core values, and goal orientation and idealism. This means that the motivation to serve, as one of the antecedents of altruistic behavior, is influenced by the occurrence of critical conditions and the presence of core values, goals, and ideals of the individual. The remaining three components in the model—positive self-concept, resilience, and social representation—have the least influence and the most dependence on other components, indicating that they are more influenced by other components in the model. The "social representation" component is the most dependent in the model, meaning that a person's desire for social expressiveness is reliant on all other components except resilience, as resilience does not affect social expressiveness.

    Conclusion

    Based on the results of the study using ISM, two components are identified in the linkage region: "empathy and compassion" and "awareness and knowledge." These components are considered dynamic, meaning that any change in them can impact the entire system. The independent region includes five components: "goal orientation and idealism," "collective identity," "social learning and social contagion," "core values," and "crisis," indicating their strong influence and guiding role in the model. Additionally, the "social representation" component is placed in the dependence region, signifying its high reliance on other components.

    Keywords: Self-Sacrifice, Self-Sacrificial Behaviors, Leadership Styles, Self-Sacrificial Leadership, Interpretive Structural Modeling (ISM)
  • ایمن فاضل درویش الدجیلی، علیرضا زمانی نوکاآبادی*
    هدف این پژوهش رابطه بین سبک های رهبری مدیران ورزش و فعالیت های پیشاهنگی و تعهد سازمانی معلمان تربیت بدنی بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی بود که گردآوری داده های آن به صورت پیمایشی انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شامل مدیران ورزش (33 نفر) و معلمان تربیت بدنی (197 نفر) و جمعا 230 نفر طبق آمار به دست آمده از اداره تعلیم و تربیت استان صلاح الدین عراق در سال 1402 بود که 194 به پرسشنامه های تحقیق جواب دادند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه چندعاملی رهبری باس و الیو، تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسشنامه محقق ساخته فعالیت های پیشاهنگی بود. روایی و پایایی پرسشنامه از طریق تایید اساتید و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. آزمون کلموگروف اسمیرنوف نشان داد که توزیع داده ها نرمال می باشد. رابطه بین سبک رهبری مدیران ورزش و فعالیت های پیشاهنگی معلمان تربیت بدنی (0.68 = r)، رابطه بین سبک رهبری مدیران ورزش و تعهد سازمانی معلمان تربیت بدنی (0.79= r) و رابطه بین تعهد سازمانی و فعالیت های پیشاهنگی معلمان تربیت بدنی نیز (0.83 = r) بود که همگی معنادار بودند. بر اساس مدل پژوهش، سبک رهبری با ضریب 82/0 بر روی فعالیت های پیشاهنگی معلمان تربیت بدنی و با ضریب 73/0 بر روی تعهد سازمانی آنها اثرگذار بود. همچنین تعهد سازمانی با ضریب 69/0 به طور معناداری بر فعالیت های پیشاهنگی معلمان تربیت بدنی اثرگذار بود. لازم است مدیران به بهبود سبک های رهبری خودشان و تعهد سازمانی و فعالیت های پیشاهنگی معلمان تربیت بدنی توجه خاص مبذول دارند.
    کلید واژگان: سبک های رهبری, مدیران ورزش, فعالیت های پیشاهنگی, تعهد سازمانی, معلمان تربیت بدنی
    Imen Fazel Darvish Aldajili, Alireza Zamani Nukaabadi *
    The purpose of this research was the relationship between leadership styles of sports managers and scouting activities and organizational commitment of physical education teachers. The current research was applied in terms of purpose and descriptive in terms of method, and its data collection was carried out as a survey. The statistical population of the present study included sports managers and physical education teachers of Salah al-Din province of Iraq, according to the statistics obtained from the Ministry of Education of this country in 1402, the number of physical education teachers in the province was 230, of which 193 were randomly selected. The tools of data collection in this research were Bass and Elio's multi-factor leadership questionnaire, Alan and Mayer's organizational commitment and researcher-made scouting activities questionnaire. The validity and reliability of the questionnaire was confirmed through the approval of professors and Cronbach's alpha. The Kolmogorov-Smirnov test showed that the data distribution is normal. The relationship between the leadership style of sports managers and scouting activities of physical education teachers is 0.68, the relationship between the leadership style of sports managers and organizational commitment of physical education teachers is 0.79, and the relationship between organizational commitment and scouting activities of physical education teachers is also 0.83. All of them were significant. According to the research model, the leadership style was effective with a coefficient of 1.32 on scouting activities of physical education teachers and with a coefficient of 0.73 on their organizational commitment.
    Keywords: Leadership Styles, Sports Managers, Scouting Activities, Organizational Commitment, Physical Education Teachers
  • محمد عبدالکریم پور، رضا عبدالله زاده*، علی زینالی

    هدف این پژوهش تعیین نقش صفات چهارگانه تاریک شخصیت  و اهمال کاری سازمانی در سبک های رهبری مدیران مدارس بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، بنیادی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس (تمامی مقاطع) منطقه آزاد ماکو (شهرهای شوط، پلدشت و ماکو) در سال 1401 به تعداد 220 نفر بود. همه مدیران به صورت تمام شمار در مطالعه شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس صفات چهارگانه تاریک شخصیت، مقیاس چندعاملی رهبری و پرسشنامه اهمال کاری سازمانی بود. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 83/0، 89/0 و 88/0 محاسبه شد و روایی پرسشنامه ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه در برنامه SPSS نسخه 26 انجام شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که صفات تاریک شخصیت و اهمال کاری سازمانی قادر به پیش بینی سبک رهبری تحول گرا به صورت منفی و سبک های تبادلی و عدم مداخله به صورت مثبت بودند (05/0≤p). با توجه به یافته ها می توان مطرح ساخت که صفات تاریک شخصیت و اهمال کاری سازمانی نقش مهم و قابل توجهی در کاهش سبک رهبری تحول گرا و افزایش سبک های تبادلی و عدم مداخله مدیران دارند که نیازمند توجه بیشتر در برنامه ریزی های کلان مدیریتی است.

    کلید واژگان: اهمال کاری, صفات چهارگانه تاریک شخصیت, سبک های رهبری, مدیر.
    Mohammad Abdul Karimpour, Reza Abdullahzadeh*, Ali Zeinali

    This research was conducted to determine the role of four dark traits of personality and organizational procrastination in the leadership styles of school principals. The current research method was correlational research. The statistical population of the research included all principals and vice-principals of schools (all levels) of Maku Free Zone (Shot, Poldasht, and Maku cities) in 2022, to number 220 people. All managers participated in the study.The reliability of the questionnaires was calculated using Cronbach's alpha coefficient of 0.83, 0.89, and 0.88, respectively, and the validity of the questionnaires was confirmed using the Factor Analysis method. Data collection tools included a four-dark personality traits scale, a multifactorial leadership scale, and an organizational procrastination questionnaire. Data analysis was done using multiple regression analysis in SPSS version 26. The regression analysis results showed that dark personality traits and organizational procrastination could predict transformational leadership style negatively and exchange and non-intervention styles positively (p≤0.05). According to the findings, it can be suggested that dark personality traits and organizational negligence play a significant role in reducing the transformational leadership style and increasing the exchange and non-intervention styles of managers, which requires more attention in management planning.

    Keywords: Procrastination, Dark Personality Traits, Leadership Styles, Manager.‎
  • سمیه حسنوند*، مریم حسنوند، رسول علی پناهیان
    مقدمه و هدف

    علیرغم اینکه از یادگیری مشارکتی به عنوان یک رویکرد فعال استقبال شده، اطلاعات کاملی در مورد نقش آن در پرورش مهارت های رهبری دانش آموزان وجود ندارد.

    روش شناسی پژوهش:

     این مطالعه که با رویکرد چندروشی انجام شد، این شکاف تحقیقاتی مورد واکاوی قرار گرفت. ابتدا از طریق مطالعه فراترکیب، داده های اولیه گرداوری و تحلیل شدند و سپس با استفاده از روش گروه کانونی داده ها تکمیل، اصلاح و رواسازی شدند. میدان پژوهش در بخش فراترکیب 5200 سند علمی بود که تعداد 32 سند با توجه به زبان، سال انتشار، چکیده و متن، نوع سند و روش پژوهش به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با استفاده از برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. در مرحله تحلیل داده ها از نرم افزار Atlas/ti استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد وابستگی درونی مثبت به عنوان یکی از عناصر یادگیری مشارکتی مهارت هایی نظیر محبوبیت، همدلی و همکاری را پرورش می دهند. پاسخگویی، مهارت عزت نفس و احترام به حقوق دیگران را بهبود می بخشد و مهارت بین فردی به عنوان سومین عنصر یادگیری مشارکتی در توسعه مهارت های ارتباطی و اجتماعی موثر است و مهارت حل مسئله و حل تعارض را در دانش آموزان تقویت می کند. این سه عنصر که با عناصر پنجگانه نظریه وابستگی متقابل اجتماعی انطباق پیدا می کنند ابعاد تازه ای از پرورش مهارت های رهبری در دانش آموزان را آشکار می سازند.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه می تواند مورد توجه سیاست گذاران اجتماعی قرار گیرد و رهبران آموزشی را ترغیب کند تا از طریق آشناکردن معلمان با یادگیری مشارکتی زمینه اجرا در کلاس درس را فراهم سازند. همچنین می تواند انگیزه معلمان را برای استفاده از یادگیری مشارکتی افزایش دهد و والدین را ترغیب کند تا در فرآیند اجرا از معلمان حمایت کنند.

    کلید واژگان: سبک های رهبری, اخلاق حرفه ای, رفتار شهروندی سازمانی, اثربخشی سازمانی, کارکنان آموزش و پرورش
    Somayeh Hasanvand *, Maryam Hasanvand, Rasoolali Panahian
    Background and Objective

    The current study has investigated the effect of leadership styles and professional ethics on organizational citizenship behavior with the mediating role of organizational effectiveness in education workers of Lorestan province.

    research methodology

    This research is in the category of descriptive-correlation quantitative research of the structural equation model type. The statistical population included all education workers of Lorestan province (1311 people). A statistical sample of 301 people was selected using the simple random sampling method through lottery and Cochran's formula. In order to collect data, Avalio et al.'s "Leadership of Managers" questionnaire (2007), Podsakoff et al.'s (2000) "Organizational Citizenship Behavior" questionnaire, Ingram and Visnicki's "Positive Thinking" questionnaire (1988) were used. that their validity is with the validity of the structure; And their reliability was confirmed with Cronbach's alpha for leadership style 0.917, professional ethics 0.866, organizational effectiveness 0.846, organizational citizenship behavior 0.787 and combined reliability for all variables above 0.70 respectively. Data were analyzed using SPSS23 and SMART PLS2 software.

    Findings

     The results of structural equations showed that the hypothesis of the influence of leadership styles on citizenship behavior was rejected, and it was confirmed on organizational effectiveness, and the hypothesis of the effect of professional ethics on organizational citizenship behavior and organizational effectiveness, and the hypothesis of the effect of organizational effectiveness on organizational citizenship behavior was confirmed. z-value≤1/96).

    Conclusion

    Effectiveness was able to explain the full mediating role between leadership styles and organizational citizenship behavior and the weak mediating role between professional ethics and organizational citizenship behavior. The R2 determination coefficient was 0.414 for organizational effectiveness and 0.394 for organizational citizenship behavior, which is very strong

    Keywords: Leadership Styles, Professional Ethics, Organizational Citizenship Behavior, Organizational Effectiveness, Education Staff
  • محمد فراهانی*، منیر السادات نوابی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف جمع‎بندی و کمی‎سازی نتایج پژوهش‎های انجام شده در زمینه ارتباط بین سبک‎های رهبری مدیران و فرسودگی شغلی کارکنان انجام شده است.

    روش پژوهش: 

    به منظور ترسیم تصویری روشن از ارتباط بین این دو متغیر، تمام مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش را در پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی جستجو نمودیم. در مجموع، بر مبنای معیارهای ورود و خروج پژوهش تعداد 19 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل نتایج از نرم‎افزار Stata-17 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر ترکیبی مطالعات مربوط به ارتباط بین سبک‎های رهبری مدیران با فرسودگی شغلی کارکنان در مدل اثر تصادفی برابر 0.35- است. همچنین، به طور جداگانه، اندازه اثر هر یک از سبک‎های رهبری مدیران بررسی شد و نتایج بیانگر آن است که رهبری رابطه‏محور 0.42- ، رهبری تحول محور 0.34- ، اخلاق‎محور 0.51- ، رهبری تبادل‎محور 0.22-، رهبری معنویت‎محور 0.20-، و رهبری اصیل 0.35- با فرسودگی شغلی کارکنان رابطه معکوس و معناداری دارند.

    نتیجه گیری

    از آنجا که فرسودگی شغلی بر سلامت روانی-جسمی افراد تاثیرات قابل توجهی بر جای می‎گذارد، گسترش فرسودگی شغلی در بین کارکنان سازمان‎ها می‎تواند خطرناک و نگران‎کننده باشد زیرا بهره‎وری، تعهدکاری، رضایتمندی و کیفیت زندگی آن‎ها را به چالش می‎کشد. بنابراین، لازم است مدیران در تعامل با کارکنان‎شان، سبک رهبری را انتخاب نمایند که فرسودگی شغلی کمتری به دنبال داشته باشد.

    کلید واژگان: سبک‎های رهبری, فرسودگی شغلی, مرور سیستماتیک, فراتحلیل
    Mohammad Farahani*, Monir Alsadat Navabi
    Introduction

    This study aimed to investigate and quantify the results of studies examining the relationship between leadership styles of managers and employee burnout. Burnout is a job-related phenomenon that can lead to mental disorders such as depression and an increased risk of suicide. It negatively impacts various professions and organizations, particularly in the social services and healthcare sectors. Managers' leadership styles play a crucial role in either reducing or increasing employee burnout.

    Methods and Materoal:

    The research was conducted through a systematic review and meta-analysis, following the PRISMA guidelines. Studies related to leadership styles and burnout from 2000 to 2024 were reviewed.To identify relevant studies, national and international databases were searched using related keywords. Nineteen selected studies, examining the relationship between various leadership styles (transformational, transactional, ethical, and spiritual) and burnout, were analyzed. The studies were conducted in different Iranian cities, including Khorramabad, Gilan, Tehran, Sanandaj, and Shiraz, with sample sizes ranging from 87 to 369 participants. The methodologies used included descriptive-correlational analysis and structural equation modeling, with common tools being leadership style questionnaires and the Maslach Burnout Inventory.

    Resultss and Discussion

     The meta-analysis findings revealed a moderate, significant negative relationship between managers' leadership styles and employee burnout (g = -0.35; 95% CI [-0.42, -0.28]). However, Galbraith and funnel plots indicated relatively high heterogeneity and publication bias in some studies. The meta-regression showed that sample size explained 16.17% of the heterogeneity between studies, while publication year and research location were not significant. Additionally, the cumulative plot demonstrated fluctuations in results over time, indicating a lack of stability. These findings suggest the need for more research to achieve stable and accurate conclusions.

    Conclusion

    The discussion and conclusion section highlights the importance of examining the relationship between leadership styles and burnout, given the prevalence of burnout and its negative effects on employee productivity and mental health. Evidence suggests that inappropriate leadership styles can lead to burnout. Managers with suitable leadership styles can prevent reduced performance and employee motivation. However, due to the heterogeneity of studies and methodological limitations, caution should be exercised when generalizing the results. Future research should use standardized scales, advanced statistical methods, and larger random samples to ensure more reliable outcomes.

    Keywords: Leadership Styles, Occupational Burnout, Systematic Review, Meta-Analysis
  • محمد جعفری، یوسف جعفری*، علی اکبر عجم، تورج فلاح
    زمینه

    رهبری نقش حیاتی در پویایی سازمان دارد. میزان موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، مقدار تلاش کارکنان جهت موفقیت سازمان و تاثیرگذار بودن رهبر بر کارکنان وابسته به رفتارها و سبک رهبری می باشد. توسعه نوآوری و یادگیری سازمانی برای دستیافتن به مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد سازمانی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که سبک های رهبری مدیریت، یکی از عوامل موثر در این زمینه هست.

    هدف

    با توجه به اهمیت موضوع عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری این پژوهش بر آن است تا به طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری و نقش واسطه ای فرهنگ نوآورانه و یادگیری سازمانی بپردازد.

    روش

    روش پژوهش با رویکرد استقرایی و از نوع کیفی می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان دانشگاهی بودند که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری گلوله برفی 12 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.

    یافته ها

    براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مولفه های سویه های سبک های رهبری در 8 مقوله، ابعاد و مولفه های فرهنگ نوآورانه سازمانی در 5 مقوله، ابعاد و مولفه های یادگیری سازمانی در 7 مقوله شناسایی شد. براساس یافته های این پژوهش، با استفاده از سبک رهبری مناسب و پیاده سازی فرهنگ نوآورانه و تقویت یادگیری سازمانی می توان عملکرد سازمانی را توسعه و بهبود بخشید.

    نتیجه گیری

    باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد که از طرح های با پتانسیل بالا و بر اساس مدیریت شایسته سالاری و دانش و تخصص در رده های حساس و با اهمیت بالا در راستای توسعه پروژه های تعلیق شده و آینده نگر استفاده گردد تا عملکرد سازمان از طریق توسعه پروژه ها و احساس نیاز جامعه به این پروژه ها در جهت نیل به اهداف سازمان بکار گرفته شود.

    کلید واژگان: عملکرد سازمانی, سبک های رهبری, فرهنگ نوآورانه, یادگیری سازمانی
    Mohamad Jafari, Yusef Jafari*, Ali Akbar Ajam, Touraj Fallah
    Background

    Leadership plays a vital role in the dynamics of the organization. The degree of success of the organization in reaching the predetermined goals, the amount of effort of the employees for the success of the organization and the effectiveness of the leader on the employees depends on the behaviors and leadership style. The development of organizational innovation and learning in order to obtain a sustainable competitive advantage and improve organizational performance requires the existence of suitable conditions and management styles, which are one of the effective factors in this field.

    Aims

    considering the importance of organizational performance based on leadership styles, this research aims to design a model for predicting organizational performance based on leadership styles and the mediating role of innovative culture and organizational learning.

    Methods

    The research method is inductive and qualitative. The statistical population consisted of experts and academic specialists who were selected as the sample size using the principle of saturation and the snowball sampling method. In order to collect data, semi-structured interviews were used. Data analysis was done using the qualitative data analysis method of Maxqda software.

    Results

    Based on the findings of the research, the dimensions and components of leadership styles were identified in 8 categories, the dimensions and components of organizational innovative culture in 5 categories, and the dimensions and components of organizational learning in 7 categories. Based on the findings of this research, organizational performance can be developed and improved by using appropriate leadership style and implementing innovative culture and strengthening organizational learning.

    Conclusion

    According to the results of the research, it is suggested to use projects with high potential and based on meritocracy management and knowledge and expertise in sensitive and highly important categories in line with the development of suspended and forward-looking projects so that the performance of the organization through development Projects and the community's sense of need for these projects should be used to achieve the organization's goals.

    Keywords: organizational performance, leadership styles, innovative culture, organizational learning
  • مهدی یزدان شناس*، حامد دهقانان، سید مجتبی محمود زاده، محمود دباغی پور
    زمینه و هدف

    در دنیای امروز، منابع انسانی مناسب، شایسته و پایدار همراه با رهبری فرهیخته تنها منابعی هستند که می توانند نوآوری و مزیت رقابتی پایدار در سازمان ها ایجاد کنند؛ از این رو لازم است که امر توسعه منابع انسانی، در راس امور اساسی سازمان ها قرار گیرد. در مطالعات داخلی با وجود شناسایی تعدادی از عوامل موثر و مرتبط با اقدام های مدیریت منابع انسانی، به نظر می رسد پژوهشگران در خصوص بررسی اهمیت و نقش نفوذ مدیران ارشد در پیاده سازی این اقدام ها غفلت کرده و برخی عوامل آن را مدنظر قرار نداده اند. در مطالعات خارجی، به نقش مدیران ارشد و عوامل موثر در حیطه اقدام های مدیریت منابع انسانی، به صورت موازی پرداخته شده است. حتی در برخی از مطالعات، عوامل مهم دیگری مثل سازگاری فرهنگی، یکپارچه سازی، چندسطحی و چندعاملی نادیده گرفته شده است. هدف این پژوهش ارائه الگویی جامع از عوامل موثر نفوذ مدیران ارشد در پیاده سازی اقدام ‏های مدیریت منابع انسانی است.

    روش

    در این پژوهش با استفاده از تکنیک ساندولوسکی و بارسو، تحلیل محتوا و رویکرد فراترکیب، 501 مقاله از پایگاه های معتبر علمی، در بازه زمانی 1993 تا 2023 شناسایی و ارزیابی و غربالگری شد و در نهایت 85 مقاله برای مطالعه دقیق تر انتخاب شد.

    یافته ها

    در مجموع 2 مقوله، 8 مفهوم و 42 شاخص در قالب یک الگو شناسایی شدند. الگوی به دست آمده عوامل درون سازمانی عوامل برون سازی را شامل می شود. از جمله عوامل درون سازمانی می توان به عوامل موثر نفوذ مدیران ارشد، عوامل نفوذ سازمانی و مولفه های نفوذ و از جمله عوامل برون سازمانی، می توان به عوامل نهادی و زمینه ای نفوذ به عنوان عناصر کلیدی مهم و تاثیرگذار اشاره کرد.

    نتیجه گیری

    برایند تمامی این عوامل به نتایج و پیامدهای مثبت و منفی نفوذ در سازمان منتج خواهد شد؛ از این رو پیشنهاد می شود که سازمان ها برای کسب حداکثر بهره وری و حفظ مزیت رقابتی پایدار با شناسایی و تمرکز بر این عوامل، مانع از نفوذ منفی مدیران ارشد، در پیاده سازی ناقص اقدام های مدیریت منابع انسانی شوند.

    کلید واژگان: الگوی نفوذ مدیران ارشد, اقدام ‏های مدیریت منابع انسانی, سبک های رهبری, مزیت رقابتی پایدار, روش فراترکیب
    Mehdi Yazdanshenas *, Hamed Dahghanan, Sayyed Mogtaba Mahmoodzadeh, Mahmood Drabbaghipour
    Background & Purpose

    In today's world, appropriate, qualified and sustainable human resources along with competent leadership are the only resources that can create sustainable innovation and competitive advantage in organizations. Thus, it is important to put the development of human resources at the top priority of any organizations. In Iranian studies, despite identifying and explaining some of the effective factors related to human resource management systems and practices, researchers seem to have neglected to examine the role of top management influence in the implementation of these practices. In foreign studies, research on leadership and human resource management (HRM) have largely progressed on parallel trajectories and other key factors such as cultural adaptation, integration, multilevel and multi-factorial items have been neglected. The purpose of this research was to develop a comprehensive pattern of the top management influences in implementation of HRM practices.

    Methodology

    In this research, over 501 articles were evaluated through authenticate scientific database sources from 1993 to 2023. By using the seven-step model of Sandelowski and Barroso, content analysis and meta-synthesis qualitative approach, 85 articles were selected for further detailed study.

    Findings

    A total of two categories, eight concepts, and 42 indicators were identified and put into a comprehensive pattern. The pattern includes the internal organizational factors such as top management influential factors, organizational influence factors, and influence components. Furthermore, the external organizational factors, institutional and contextual factors of influence were identified.

    Conclusion

    The results of all these factors were sum-up as positive and negative outcomes which could be experienced by any organization. By identifying and focusing on these factors, organizations could prevent the negative effect of top management influence in the poor implementation of human resources management practices to obtain maximum productivity and maintain a sustainable competitive advantage.

    Keywords: Top Management Influence, Human Resource Management Practices, Leadership Styles, Sustainable Competitive Advantage, Meta-Synthesis Approach
  • غلامعلی طبرسا، ندا سلیمی*، محمدرضا مهاجرنیا، محمدحسین اثنی عشری، مهران بادین دهش
    هدف پژوهش حاضر، مطالعه روند پژوهش ها پیرامون مفهوم رهبری، با استفاده از روش تحلیل و نقشه برداری علم سنجی است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پایگاه های داده حاصل از جستجو و فهرست بندی بوده و روش تجزیه تحلیل، ابزارها و نقشه های علم سنجی با استفاده از نرم افزارهای R بوده است. تعداد مقالات مورد بررسی، 2178 مقاله منتشر شده در پایگاه وب آو ساینس در بازه زمانی 1992 تا 2022 است. پس از استخراج و خوشه بندی مقالات، نام گذاری هر خوشه بر اساس پارامترهای مهم کلیدواژگان پرتکرار هریک انجام شد و بر این اساس خوشه های 1 الی 6 که بر اساس متوسط سن مقالات مرتب شدند با عناوین "سبکهای رهبری مبتنی بر رشد و یادگیری"، "سبکهای رهبری مبتنی بر نقشهای عمومی رهبر"، "سبکهای رهبری مبتنی بر توزیع قدرت"، " سبکهای رهبری مبتنی بر رفاه پیروان"، " سبکهای رهبری مبتنی بر اخلاق" و " سبکهای رهبری مبتنی بر رفتارهای غیراخلاقی حامی سازمان" نام گذاری شدند.
    کلید واژگان: سبک های رهبری, تحلیل علم سنجی, تحلیل کتاب سنجی, متن کاوی
    Gholamali Tabarsa, Neda Ssalimi *, Mohammadreza Mohajernia, Mohammadhossein Esnaashari, Mehran Badin Dahesh
    The goal of the current research is to study the research process around the concept of leadership and leadership style, using the method of analysis and Scientometrics mapping. This research is descriptive-analytical and has been carried out with a Scientometrics approach. The tool of data collection was the databases resulting from searching and cataloging, and the method of analysis was scientific tools and maps using R software. The number of reviewed articles is 2178 published in the Web of Science database between 1992 and 2022. The extracted articles were classified into six clusters based on the clustering method of bibliographic pairs. The naming of the clusters was done based on the important parameters of the frequent keywords of each, and based on this, clusters one to six, which were sorted based on the average age of the articles, were named "leadership styles based on growth and learning", "leadership styles based on The general roles of the leader", "leadership styles based on power distribution", "leadership styles based on the welfare of followers", "leadership styles based on ethics" and "leadership styles based on unethical pro-organizational behaviors" were named.
    Keywords: Leadership Styles, Sientometric, Bibliography, Text Mining
  • جعفر ترک زاده *، فاطمه صفایی، سمیه مزگی نژاد

    هدف پژوهش حاضر مدل یابی روابط همزمان سبک های مختلف رهبری، آمادگی برای تغییر و سلامت سازمانی: مطالعه موردی دانشگاه شیراز می باشد. در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری کلیه کارمندان رسمی دانشگاه شیراز (شامل 600 نفر) بود که با استفاده از جدول مورگان 234 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های رهبری (ترک زاده و جعفری، 1392)، آمادگی برای تغییر (ترک زاده و عبدشریفی، 1394) و سلامت سازمانی (برگرفته از پرسشنامه سلامت سازمانی ترک زاده و بصیری، 1394) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، توزیع و گردآوری شد. داده های پژوهش با استفاده از روش آماری ضریب رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سبک های رهبری و آمادگی برای تغییر به طور همزمان سلامت سازمانی را پیش بینی می کنند. پیشنهاد می گردد سبک های مختلف رهبری و آمادگی برای تغییر در راستای تامین و تعیین سلامت سازمانی در دانشگاه متناسب با شرایط و مقتضیات متغیر محیطی آن، مد نظر مدیران دانشگاه قرار گیرد.

    کلید واژگان: سبک های رهبری, آمادگی برای تغییر, سلامت سازمانی
    jafar torkzadeh *, Fatemeh Safaee, Somayeh Mezginezhad
    Introduction

    Today's society is an organizational society and in order for organizations to be well responsive and therefore effective, they need to pay attention to environmental changes and demands and be ready for change. Organizational health is a very powerful tool for preparing employees for change. In other words, it must be possible to provide the necessary preparation for employees to make the necessary changes so that the organization can respond well to environmental demands. Health and readiness for change are influenced by the actions of the leader and the type of leadership in the organization. Awareness of organizational health indicators and their improvement makes employees feel safe and more motivated and enthusiastic, and provides the necessary context for change and readiness to accept change, which contributes to the effectiveness of the organization. Provide in yourself and the staff. Therefore, the purpose of this study is modeling of simultaneous relationships between various styles of leaderships, readiness for changes and organizational health: A case study of Shiraz University 

    Method

    In this descriptive correlational study, the statistical population was all official employees of Shiraz University (including 600 people) who were selected as a research sample using Morgan table using 234 simple stratified random sampling methods. The research tools included a questionnaire of various styles of leadership Torkzadeh & Jafari (2013) readiness for change (Torkzadeh and Abdesharifi, 2015) and organizational health (derived from the organizational health questionnaire of Torkzadeh and Basiri, 2015) which after calculating validity and reliability, distributed and collected. The research data were analyzed using multivariate regression coefficient. 

    Results

    The results showed that Leadership Styles and readiness to change simultaneously predict organizational health. 

    Discussion

    It is recommended that university administrators explore various leadership styles and adapt to changes in order to meet organizational health requirements specific to their circumstances.

    Keywords: Styles of Leaderships, Readiness for Change, Organizational Health
  • مهدی نیک جو، مهرداد قنبری، بابک جمشیدی نوید، جواد مسعودی
    هدف

    این پژوهش درصدد یافتن مدلی برای تبیین نقش میانجی سبک های رهبری در رابطه بین ویژگی های شخصیتی هییت مدیره و ضعف کنترل های داخلی است.

    روش پژوهش:

     این پژوهش از نوع کاربردی با داده های کمی است. چهار سبک رهبری هرسی و بلانچارد متغیر میانجی و پنج مولفه اصلی ویژگی های شخصیتی نیو متغیرهای مستقل پژوهش هستند. برای آزمون مدل های پژوهش از معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزیی استفاده شده است. دوره زمانی پژوهش سال های 1398 و 1399 است و با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 398 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس انتخاب شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان می دهد که برخی از مولفه های ویژگی های شخصیتی مدیران دارای اثر معناداری بر سبک های رهبری آن هاست و سبک رهبری دارای نقش میانجی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی روان نژندی، توافق جویی و مسیولیت پذیری مدیران و ضعف کنترل های داخلی است. درخصوص ویژگی های شخصیتی برون گرایی و توافق جویی نقش میانجی مذکور معنادار نیست.

    نتیجه گیری

    مدل طراحی شده در پژوهش حاضر، دارای توان پیش بینی بالا است و بر اساس مدل ارایه شده به سهامداران و سایر ارکان راهبری عالی شرکت ها پیشنهاد می شود در انتخاب مدیران، ویژگی های شخصیتی آن ها به خصوص ویژگی های روان نژندی، توافق جویی و مسیولیت پذیری و تمایلات به سبک های رهبری دستوری، توجیهی و مشارکتی را مدنظر قرار دهند. در این پژوهش برای اولین بار در ایران نقش میانجی سبک های رهبری در رابطه بین ویژگی های شخصیتی هییت مدیره و ضعف کنترل های داخلی بررسی شد و نتایج آن به توسعه ادبیات مالی رفتاری، حاکمیت شرکتی و نظریه های مربوط به آن کمک می کند.

    کلید واژگان: سبک های رهبری, ضعف کنترل های داخلی, مالی رفتاری, هیئت مدیره, ویژگی های شخصیتی
    Mehdi Nikjoo, Mehrdad Ghanbari, Babak Jamshidi Navid, Javad Masoudi
    Purpose

    The aim of this research is to find a model to explain the mediating role of leadership styles in the relationship between board personality traits and the weakness of internal controls.

    Method

    This research is an applied research with quantitative data. The four leadership styles of Hersey and Blanchard are mediating variables and the big five components of Neo personality traits are the independent variables of this research. Structural equations and partial least squares method have been used to test the research models. The research period is fiscal years 2019 and 2020 and using the systematic elimination method, 398 companies were selected from the companies listed on the Tehran Stock Exchange and Iran Fara Bourse.

    Results

    The results indicate that some components of managers' personality traits have significant effect on their leadership styles and leadership style has a mediating role in the relationship between personality traits of Neuroticism, Agreeableness and Conscientiousness of managers and weakness of internal controls, about the Extraversion and Openness personality traits, the mediator role is not significant.

    Conclusion

    The model designed in this research has high predictive power. Based on the proposed model, stockholders and other corporate governance top bodies, in selecting managers, are suggested to consider their personality traits, especially Neuroticism, Agreeableness and Conscientiousness, and leadership style tendencies, including Telling, Selling and Participating. In this research, for the first time in Iran, the mediating role of leadership styles in the relationship between board personality traits and the weakness of internal controls was investigated and the results help to develop behavioral financial literature, corporate governance and related theories. 

    Keywords: Behavioral Finance, Board of Directors, Internal Controls Weakness, Leadership Styles, Personality Traits
  • جعفر صادقی یونسی

    رهبری موثر در دور کاری، نقش مهمی در موفقیت سازمان ها بازی می کند. در این مقاله، به بررسی سبک های رهبری موثر و نحوه اجرای آنها پرداخته می شود. با توجه به نیازهای مختلف سازمان، سبک هایی از جمله رهبری تحول آفرین، رهبری خدمتگزار و رهبری تحولی مطرح شده اند. علاوه بر این، مهارت های مورد نیاز برای اجرای هر سبک رهبری، شامل ارتباطات موثر، تصمیم گیری، تحلیل و برنامه ریزی نیز بررسی شده اند. در انتها، نحوه اجرای سبک های رهبری موثر در دور کاری و اهمیت آن در موفقیت سازمان بررسی می شود.

    کلید واژگان: رهبری موثر, سبک های رهبری, رهبری تحول آفرین, رهبری خدمتگزار, رهبری تحولی, مهارت های رهبری, ارتباطات موثر, تصمیم گیری, تحلیل, برنامه ریزی, موفقیت سازمان
  • وحید حیاتلو، حمیدرضا آراسته*، کامران محمدخانی

    هدف این تحقیق ارایه مدلی برای نهادینه کردن رهبری تسهیمی در دانشگاه آزاد اسلامی بود. جامعه آماری شامل افراد متخصص و صاحب نظر واحدهای مستقر در استان آذربایجان غربی بود که به طور مستقیم با موضوع مورد بررسی سرو کار داشتند و با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند، تا اشباع نظری انتخاب شدند (n=10). داده ها به روش مصاحبه و با شیوه هدایت کلیات و به صورت نیمه ساخت یافته گردآوری شد. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و همچنین مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده شد. پایایی مدل با استفاده از شاخص کاپا مورد بررسی قرار گرفت. مقدار شاخص کاپا برابر با 763/0 محاسبه و در سطح توافق معتبر قرار گرفته است. با استفاده از نرم افزار Maxqda10 به بررسی مصاحبه ها و کدگذاری پرداخته شد. در نهایت، بر اساس معیارهای نهایی شناسایی شده، مدل بر آمده از روش تحلیل محتوای کیفی ارایه شد. نتایج حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی گردآوری شده با استفاده از ابزار مصاحبه، تعداد 84 کد اولیه از میان 401 بود. سپس، 84 کد اولیه در قالب 16 مقوله اصلی شامل ارتباط رهبری سازمان، ارتباطات سازمانی، پیامد عملکردی، تیم های سازمانی، رفتارسازمانی، ساختارسازمانی، سبک های مختلف رهبری، سیستم مدیریت منابع انسانی، محیط سازمانی، مدیریت استراتژیک، مدیریت تغییر سازمانی، مدیریت عملکرد، مزیت رقابتی، منابع سازمانی، مهارت های سازمانی، ویژگی رفتاری رهبر، در قالب یک مدل دسته بندی شدند.

    کلید واژگان: رهبری, سبک های رهبری, رهبری تسهیمی, دانشگاه آزاد اسلامی, ایران
    Vahid Hayatlou, Hamidreza Araste *, Kamran Mohammadkhani

    The purpose of this research was to present a model for institutionalizing shared leadership in Islamic Azad University. The statistical population included specialists and experts from the units located in West Azerbaijan province, who were directly dealing with the subject under investigation. Using the purposeful sampling approach, they were selected until theoretical saturation (n=10). The data was collected by the interview method with the general guidance method and in a semi-structured way. Participants as well as the review of non-participating experts were used in the research. The reliability of the model was evaluated using the Kappa index. The value of kappa index equal to 0.763 was calculated and it was placed at the level of valid agreement. Interviews were analyzed and coded using Maxqda10 software. Finally, based on the identified final criteria, the model derived from the qualitative content analysis method was presented. The results of the open coding of the qualitative data collected using the interview tool were 84 primary codes out of 401. Then, 84 primary codes in the form of 16 main categories including organizational leadership communication, organizational communication, functional outcome, organizational teams, organizational behavior, organizational structure, different leadership styles, human resource management system, organizational environment, strategic management, organizational change management, management Performance, competitive advantage, organizational resources, organizational skills, behavioral characteristics of the leader were categorized in a model.

    Keywords: Leadership, Leadership Styles, Shared Leadership, Islamic Azad University, Iran
  • عباس قائدامینی هارونی*، رضا ابراهیم زاده دستجردی، مهرداد صادقی، مجید ماهرانی برزانی

    هدف این پژوهش شناسایی الگوی ساختاری رابطه بین فرهنگ سازمانی(مدل هافستد) و سبک های رهبری(مدل هرسی و بلانچارد) با مدیریت دانش در بین اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) به تعداد نفر380 تشکیل دادند که از طریق فرمول کوکران تعداد 180 نفر به عنوان نمونه از طریق روش طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند و ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی هافستد (2001) ، پرسش نامه استاندارد سبک های رهبری (مدل هرسی و بلانچارد) (1986) و پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش لاوسون (2003) بود . روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران،صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تایید قرار گرفت و از سوی دیگرپایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای فرهنگ سازمانی 89/0 و سبک های رهبری 88/0 وپرسش نامه مدیریت دانش90/0 برآورد شد و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مشتمل بر ضریب همبستگی پیرسون و الگوسازی معادله ساختاری (SEM)انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که فرهنگ سازمانی و سبک های رهبری با مدیریت دانش دربین اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) رابطه معنی دار دارد(p <0/05)

    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, سبک های رهبری, مدیریت دانش, اعضای هیات علمی, دانشگاه آزاداسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)
    Abbas Ghaedamini Harouni *, Reza Ebrahimzadeh Dastjerdi, Mehrdad Sadeghi, Majed Maharani Barzani
    Introduction

    One of the main challenges facing today's management is the development of organizational culture and leadership styles in which knowledge management is valued. Therefore, it is important to know the factors affecting knowledge management. Undoubtedly, knowledge management will have a great impact on the organization and employees. Knowledge management tries to introduce or strengthen knowledge as a high value in organizational culture, and knowledge management tries to introduce and strengthen knowledge in management styles, and the knowledge of managers and employees creates efficiency, effectiveness and productivity in On the other hand, the cultural dimensions of Hofstede's model have been used in various researches in the field of management and culture, and considering the role that cultural differences at the national and organizational level have on the capacity to absorb knowledge, the importance of Cultural factors affect the processes of knowledge absorption and transfer, and despite the research done, two theoretical deficiencies can be seen in this section, firstly, the role of organizational culture and leadership styles on knowledge management in Iran has not been thoroughly investigated, and secondly, in Most of the conducted researches, the organizational culture factor of Hofstede's model has not been investigated in detail, and thirdly, the subject of this research has not been done in cultural organizations, therefore, the main goal of this research is to investigate the effect of leadership style (Hersey and Blanchard's model) and organizational culture. Hofstede's model) is based on knowledge management. As the statistics show, 50% of the problems of implementing knowledge management are related to culture and human resources (Jalali et al., 2014) and in order to change and share knowledge among their members, organizations must have a capable leader to change the culture. (Heidari et al., 2013). Many researchers have examined knowledge management in organizations from different perspectives. For example, the influence of organizational culture (Park et al., 2010. Kumar, 2011. Voivora, 2013) and leadership style (Birouznoff, 2013, Bryant, 2003. Crawford, 2005) (knowledge management) has been investigated, but little research on organizational culture (Hofstede's model) and leadership style (Hersey and Blanchard model) has been conducted on knowledge management and in addition, most of the researches have been conducted in western countries and none of them have been conducted among the faculty members of universities, which doubles the necessity of conducting this research. Therefore, this research is conducted with the aim of determining the relationship between organizational culture (Hofstede's model) and leadership styles (Hersey and Blanchard's model) with knowledge management among the faculty members of Isfahan Islamic Azad University (Khorasgan).

    Literature Review:

    Torabi and Alden (2017) in a research called the effect of knowledge management on the productivity of the organization: a case study they conducted in Kausar Bank of Iran concluded that the willingness of employees to share knowledge and, accordingly, the sharing of implicit knowledge had a direct effect on productivity. Shujahat et al. (2016) in a research entitled the effect of knowledge management on innovation with the mediating role of knowledge workers' productivity reached the conclusion that knowledge management had a positive effect on innovation with the mediating role of knowledge workers' productivity. Mohammad Zaki et al. (2016) in a research entitled The relationship between the leadership style of managers and the level of organizational learning among the employees of the National Accounts Court and with a descriptive method of correlation, they concluded that there was a significant relationship between the leadership style of managers and the level of organizational learning among the employees of the National Accounts Court and also The results showed that the amount of organizational learning of employees increases the closer they get from the authoritarian-exploitative leadership style to the collaborative style. The study conducted in America concluded that the leadership style and knowledge management had an effect on the acceptance of technology. Qurbani Azar et al. They made a correlation and concluded that there was a significant relationship between organizational culture and knowledge management. And among the components of organizational culture, individual creativity was more related to knowledge management. Crawford (2010) in a research entitled the relationship between knowledge management and transformational leadership, which he conducted with a correlational descriptive method, concluded that in this research, there was a meaningful relationship between transformational leadership, functional leadership, and freedom leadership with knowledge management.

    Methodology

    The current research is practical in terms of its purpose, because it deals with the application of the proposed variables to help knowledge management. On the other hand, the mentioned research is descriptive in terms of the method of collecting information, because it examines the effects of organizational culture and leadership styles on deals with knowledge management and examines the relationships between the mentioned variables in the form of structural equation modeling. The statistical population in the present study includes all the employees working in the faculty members of Islamic Azad University, Isfahan branch (Khorasgan) numbering 380 people. Including the sample size from Cochran's formula, 180 people have been estimated. In this research, a stratified sampling method proportional to the volume has been used.

    Results

    That the research hypothesis is confirmed at 95% confidence level. In the explanation of the hypothesis test, it should be said that according to the critical value of CR, which is more than 1.96 for the hypothesis, and the P value, which is less than the error level of 0.05, the research hypothesis is confirmed at the 95% confidence level. Therefore, organizational culture has a positive and significant effect on leadership styles, and organizational culture has a positive and significant effect on knowledge management, and leadership styles have a positive and significant effect on knowledge management.

    Discussion

    This research, which was conducted with the aim of investigating the relationship between organizational culture (Hofstede's model) and leadership styles (Hersey and Blanchard's model) with knowledge management among the academic staff members of Isfahan Islamic Azad University (Khorasgan), provides evidence of the role of organizational culture (model Hofstede's) and leadership styles (Hersey and Blanchard's model) were obtained by knowledge management among the academic staff members of Islamic Azad University, Isfahan branch (Khorasgan). Hersi and Blanchard) it was confirmed that there is a relationship with knowledge management among the academic staff members of Isfahan branch of Islamic Azad University (Khorasgan).

    Conclusion

    Findings from the present study are aligned with Hoshangi et al.'s research (2014) that organizational culture and leadership styles had an effect on knowledge management, and also with Mashbaki et al.'s research (2015) that leadership styles had an effect on knowledge management. It is direct and also with the research of Crawford (2010) that there was a meaningful relationship between transformational leadership, functional leadership and freedom leadership with knowledge management, and Boersox (2012) that leadership style and knowledge management had an impact on technology acceptance, and Mohammad Zaki et al. (2016) stating that there is an indirect alignment between the leadership style of managers and the level of organizational learning among the employees of the National Audit Office, and to explain this finding, it can be said that by strengthening and strengthening the organizational culture On the one hand, employees accept knowledge management more easily, and on the other hand, knowledge creation, knowledge sharing, knowledge application and knowledge storage are done more effectively in organizations. And on the other hand, they expressed leadership styles as agents of change. Because the organization must have a capable leader to change the culture in order to be able to change and to be able to accept and share knowledge in the organization among the members.

    Keywords: Organizational Culture, Leadership Styles, Knowledge Management, faculty members, Isfahan Islamic Azad University (Khorasgan)
  • غلامرضا جعفری نیا*

    هدف اساس این مطالعه، تهیه ابزار سنجش سبک های رهبری و برآورد روایی و پایایی آن برای استفاده و دسترسی پژوهشگران در حوزه های علوم انسانی است. برای دستیابی به این هدف، نمونه ای 320 نفری از ورزشکاران و مربیان ورزشی دانشگاه های آزاد استان بوشهر به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و فرم سبک های رهبری را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 21 و AMOS نسخه 21 تحلیل شد. نتایج روش تحلیل عاملی مرتبه دوم با استفاده از مدل اندازه گیری نشان دهنده ساختار پنج مولفه ای مقیاس سبک های رهبری در نمونه مطالعه شده است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که پنج عامل اصلی به دست آمده که ارزش بیشتر از یک دارند، درمجموع 14/40 درصد از واریانس نمرات مقیاس را تبیین می کنند. نتایج مدل عاملی تاییدی مرتبه دوم برای سنجش سبک های رهبری نشان می دهد که این مفهوم از پنج بعد (آموزشی، آمرانه، دموکراسی، حمایتی و بازخورد اجتماعی) تشکیل شده است. شاخص های تطبیقی و مقتصد محاسبه شده برای ارزیابی کلیت مدل عاملی نشان می دهند که شاخص برازش تطبیقی (CFI) برابر با 845/0، شاخص برازش شده تطبیقی مقتصد (PCFI) برابر با 717/0، شاخص ریشه دوم میانگین مربعات باقی مانده (RMSEA) برابر با 049/0 و نسبت کای اسکویر به درجه آزادی (CMIN/DF) برابر با 815/1 است که وضعیت بهبودی را برای مدل نشان می دهد که درمجموع داده های گردآوری شده می توانند از مدل حمایت کنند. این نتیجه براساس چارچوب نظری نیز منطقی و صحیح است.

    کلید واژگان: پایایی, روایی, سبک های رهبری, ورزشکاران, مربیان
    Gholamreza Jafarinia *

    The main purpose of this study was preparing a tool for measuring leadership styles and estimate its validity and reliability for the use and access of researchers in humanities. To achieve this goal, a sample of 320 athletes and sports coaches from Azad universities in Bushehr province were randomly selected and completed the leadership styles form. The data were analyzed using SPSS21 and Amos21 software. Based on the obtained results, the second-order factor analysis method using the measurement model shows the five-component structure of the leadership styles scale in the studied sample. The results of factor analysis show that five main factors have value greater than one and explain a total of 40.14% of the variance of the scale scores. The results of the second-order confirmatory factor model for measuring leadership styles show that this concept consists of these aspects: education, authoritarian, democracy, and social feedback. The adaptive and parsimonious indices calculated to evaluate the generality of the factor model show that the comparative fit index CFI is 0.845, the parsimonious comparative fit index PCFI is 0.717, the root mean square residual index or RMSEA is 0.049, the chi-square ratio to the degree of freedom of CMIN/DF is 1.815, which shows the overall improvement of the model. In total, the collected data can support the model. This result is logical and correct based on the theoretical framework.

    Keywords: reliability, validity, Leadership styles, athletes, coaches
  • احسان صالحی، زهرا علیپور درویش*، عادل آذر، ناصر میرسپاسی

    این پژوهش با هدف تعیین سبک های رهبری بر اساس تفکر خلاف واقع در ارتباط با خویش و دیگران است. روش پژوهش شبه آزمایشی و جامعه آماری پژوهش را رهبران شرکت نفت فلات قاره تشکیل دادند که از بین آن ها سی ودو نفر بر پایه ویژگی، مدیران بلافصل مدیرعامل انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل هشت سناریوی اندازه گیری سبک رهبری مبتنی بر تفکر خلاف واقع، پرسشنامه تفکر خلاف واقع فزاینده و کاهنده، پرسشنامه سبک های رهبری و پرسشنامه خویش و دیگران بودند. داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل (برای تعیین تاثیر دست کاری اعمال شده) و تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)تحلیل شدند. نتایج حاصل از آزمون t گروه های مستقل نشان داد که دو سناریوی اندازه گیری تفکر خلاف واقع فزاینده و کاهنده دارای تاثیر معنادار بر هر یک از چهار سبک رهبری مدیران داشته اند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نیز نشان داد که بین تفکر فزاینده و کاهنده در سبک های رهبری و نیز با خویش و دیگران تفاوت معنادار وجود دارد (05/0<p) ولی در سبک های رهبری تفاوت معناداری بین دو تفکر فزاینده و کاهنده به دست نیامد.

    کلید واژگان: تفکر خلاف واقع, سبک های رهبری, سناریو رهبری, شرکت نفت فلات قاره
    Ehsan Salehi, Zahra Alipour Darvish*, Adel Azar, Naser Mirsepasi

    This research aims to determine leadership styles based on counterfactual thinking in relation to oneself and others. The research method was semi structure and the statistical population of the research were formed by the leaders of the Offshore Oil Company, among whom thirty-two people based on characteristics, managers The CEO was immediately elected. The research tools included eight leadership style measurement scenarios based on counterfactual thinking, upward and downward counterfactual thinking questionnaire, leadership styles questionnaire and self and others questionnaire. The data were analyzed using independent groups t-test (to determine the effect of applied manipulation) and multivariate analysis of variance (MANOVA). The results of the independent groups t-test showed that the two scenarios of upward and downward counterfactual thinking had a significant effect on each of the four leadership styles of managers. The results of the multivariate analysis of variance (MANOVA) also showed that there is a significant difference between upward and downward thinking in leadership styles, as well as with oneself and others (p<0.05), but in leadership styles, there is a significant difference between upward and downward thinking. It was not obtained.

    Keywords: Counterfactual thinking, leadership styles, leadership scenario, Iranian Offshore Oil Company
  • عفت جهاندیده، سید جلیل میریوسفی*، سید احمد نژادسجادی

    مقدمه :

    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سبک های رهبری مربیان بر توسعه فرهنگ اجتماعی در لیگ برتر فوتسال بانوان استان کرمان بود.

    روش پژوهش:

     این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است که به روش میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل همه بازیکنان تیم های شرکت کننده در مسابقات لیگ برتر فوتسال بانوان کشور و لیگ فوتسال بانوان استان در سال 99-1398 به تعداد 126 نفر بود. تمام اعضای جامعه به عنوان نمونه آماری در تحقیق شرکت کردند. از مجموع پرسشنامه ها، 103 پرسشنامه قابل استفاده بود که تجزیه وتحلیل شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مقیاس رهبری در ورزش (چلادورای، 1980) و توسعه فرهنگ اجتماعی میریوسفی و همکاران (1394) استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که از بین پنج سبک مربیگری، فقط سبک رهبری حمایت اجتماعی و آمرانه قابلیت پیش بینی توسعه فرهنگ اجتماعی بازیکنان را دارد.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج پژوهش پیشنهاد می شود مربیان با توجه به ویژگی های شخصی ورزشکاران و شرایط تیمی، سبک رهبری مناسب را برگزینند تا از این طریق توسعه فرهنگ اجتماعی بازیکنان را بهتر کنترل کنند. همچنین توصیه می شود علاوه بر توجه به آمادگی های جسمانی و فنی بازیکنان، به عامل اجتماعی و اخلاقی بازیکنان نیز توجه کنند و هیچ ورزشکاری بدون داشتن مربی آگاه و شایسته نمی تواند به موفقیت دست یابد.

    کلید واژگان: استان کرمان, سبک های رهبری, توسعه فرهنگ اجتماعی, فوتسال بانوان
    Effat Jahandida, Sayyedjalil Miryousefi *, Sayyed Ahmad Nejhad Sajadi
    Introduction

    The purpose of this study was to investigate the Role of coaches' leadership styles and development of social culture in Kerman province women's futsal Super League.

    Methods

    Research method was descriptive- correlation and was carried out based on a field study approach. The statistical population consisted of all players who contributed in women`s Futsal Super League and kerman provincial league in the season 2019-2020 (N=126). The whole population members contributed as a statistical sample in the current research. 103 Questionnaires were returned and data were analyzed from total  of 120. To collect data, a questionnaire leadership scale in Cheladori (1980), and miryousefi et al development of social culture questionnaire (2015) were utilized.

    Results

    The results of multiple regression analysis indicated that only the leadership styles of the social support behavior and autocratic were capable of anticipating development of social culture within the five-leadership styles.

    Conclusion

    Based on the underlying results of the current research, it is suggested that the women`s Futsal coaches of the country choose the appropriate leadership styles with respect to the players` personal characteristics as well as team conditions in order to properly control the development of social culture. Further, it is recommended that the coaches pay attention not only to the players` physical preparation, but also to the player’s social and moral factors and no athlete could be successful when he/she has not a cognizant and competent coach.

    Keywords: Kerman province, Leadership Styles, development of social culture, Women’s Futsal
  • سید مهدی احمدی بالادهی

    هدف پژوهش حاضر، ارزیابی نقش سبک‌های رهبری فرماندهان و مدیران بر تصمیم‌گیری مشارکتی کارکنان حاضر به خدمت شهرهای ساحلی است. پژوهش از حیث هدف کاربردی است؛ زیرا می‌توان از نتایج این پژوهش برای ارتقای اثربخشی سازمانی در فرماندهی انتظامی استان مازندران استفاده کرد و به‌طور خاص می‌خواهیم از نتایج این پژوهش در جهت ارتقای اثربخشی سازمانی، در این فرماندهی استفاده کنیم. این پژوهش به‌صورت میدانی به روش پیمایشی با تحلیل هم‌بستگی و تبیین آن در جامعه آماری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان ستاد فرماندهی انتظامی استان مازندران تشکیل می‌دهد که نمونه آماری برابر 223 نفر است. برای گردآوری داده‌های پژوهش از پرسش‌نامه استاندارد سبک رهبری کلارک (2002) و پرسش‌نامه استاندارد تصمیم‌گیری مشارکتی فتح‌الهی (1391) استفاده شده است که پژوهش از نوع کمی می‌باشد. روایی پرسش‌نامه‌ها به‌وسیله اساتید محترم مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به‌ترتیب 78/0 و 86/0 به‌دست آمد. برای تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها از آزمون آماری هم‌بستگی، رگرسیون و آزمون فریدمن با استفاده از نرم‌افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد که سبک رهبری اثر مثبت و معنادار بر تصمیم‌گیری مشارکتی دارد. هم‌چنین ابعاد سبک رهبری اثر مثبت و معنادار بر تصمیم‌گیری مشارکتی دارند. با توجه به آزمون فریدمن نیز به‌ترتیب بیش‌ترین میانگین اختصاص به سبک رهبری واگذار‌کننده و سپس سبک رهبری دموکرات و در نهایت سبک رهبری خودکامه قرار داشته است.

    کلید واژگان: سبک های رهبری, تصمیم گیری مشارکتی, شهرهای ساحلی, فرماندهی انتظامی استان مازندران
    Seyyed Mahdi Ahmadi Baladehi

    The purpose of this research is to evaluate the role of leadership styles of commanders and managers on the collaborative decision-making of employees working in coastal cities. The research is practical in terms of purpose, because the results of this research can be used to improve the organizational effectiveness in the police command of Mazandaran province, and in particular, we want to use the results of this research to improve the organizational effectiveness in this command and in the field to The survey method was carried out with correlation analysis and its explanation in the statistical society. The statistical population of the research consists of all the employees of Mazandaran police headquarters, which is a statistical sample of 223 people. To collect research data, Clark's standard leadership style questionnaire (2002) and Fath Elahi's standard participatory decision making questionnaire (2013) were used, which is a quantitative research. The validity of the questionnaires was confirmed by respected professors and its reliability was obtained using Cronbach's alpha formula of 0.78 and 0.86, respectively. To analyze the data, statistical tests of correlation, regression and Friedman's test were used using SPSS software. The results show that leadership style has a positive and significant effect on collaborative decision making. Also, the dimensions of leadership style have a positive and meaningful effect on collaborative decision-making. According to Friedman's test, the highest average allocation to the delegating leadership style, followed by the democratic leadership style, and finally the autocratic leadership style, respectively

    Keywords: Leadership styles, participatory decision-making, coastal cities, police command of Mazandaran province
  • شهلا اسگندری*، راضیه هدایتی، سید محمدرضا میرحسینی

    رهبری به عنوان یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر سازمان ها مورد تحقیق گسترده ای قرار گرفته است. میزان موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، مقدار تلاش کارکنان جهت موفقیت سازمان و تاثیرگذار بودن رهبر بر کارکنان وابسته به رفتارها و سبک رهبری می باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر سبک های رهبری بر دوسوتوانی سازمانی با نقش میانجی دلبستگی شغلی در کارکنان ادارات امور مالیاتی غرب استان مازندران می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری کارکنان واحدهای مذکور بوده که به کمک جدول مورگان و از روش نمونه گیری تصادفی ساده با تخصیص متناسب 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، شامل پرسشنامه دو سوتوانی توسط جانسن و همکاران (2006)، پرسشنامه سبک رهبری مارشال ساشکین (1998) و پرسشنامه دلبستگی شغلی ادواردز و کلیپاتریک (1984) می باشد. همچنین برای سنجش روایی پرسش نامه ها از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزارPLS استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(شامل: آزمون کولموگروف- اسمیرنف،) به کمک نرم افزارو SPSS و تحلیل معادلات ساختاری توسط نرم افزار PLS انجام شد. یافته های تحقیق حاکی از این است: سبک های رهبری و مولفه های آن (خودکامه (وظیفه گرا)، آزادمنشانه (انسان گرا)، تلفیقی) بر دوسوتوانی سازمانی و دلبستگی شغلی تاثیر دارد. همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد که دلبستگی شغلی بین سبک های رهبری با دوسوتوانی سازمانی دارای نقش میانجی می باشد.

    کلید واژگان: سبک های رهبری, دوسوتوانی سازمانی, دلبستگی شغلی
    Shahla Eskandari *, Razieh Hedayati, Seyyed Mohammad Reza Mirhoseini

    Leadership as one of the important and influential factors on organizations has been widely researched. The degree of success of the organization in reaching the predetermined goals, the amount of effort of the employees for the success of the organization and the effectiveness of the leader on the employees depends on the behaviors and leadership style. The main purpose of this research is to investigate the impact of leadership styles on organizational ambivalence with the mediating role of job attachment in employees of tax affairs departments in the west of Mazandaran province. The research method in this study is a descriptive survey type, and the statistical population is the employees of the mentioned units, who were selected as a sample with the help of Morgan's table and simple random sampling method with proportional allocation. The data collection tools include Du Sutovani questionnaire by Jansen et al. (2006), Marshall Sashkin's leadership style questionnaire (1998) and Edwards and Klipatrick's occupational attachment questionnaire (1984). Also, confirmatory factor analysis with PLS software was used to measure the validity of the questionnaires. The method of data analysis was done using descriptive statistics and inferential statistics (including: Kolmogorov-Smirnov test) with the help of SPSS software and structural equation analysis was done by PLS software. The findings of the research indicate that: leadership styles and its components (autocratic (task-oriented), free-spirited (human-oriented), integrative) have an effect on organizational ambivalence and job attachment. Also, the results of the Sobel test showed that job attachment has a mediating role between leadership styles and organizational ambivalence.

    Keywords: leadership styles, organizational ambivalence, job attachment
  • سمیه زارعی، ناهید نادری بنی*، حسن زارعی متین

    این پژوهش با هدف ارایه مدل رهبری آموزشی مبتنی بر زیبایی شناسی در دانشگاه های دولتی ایران در بازه زمانی 98-1400 با رویکرد کیفی انجام گرفت. در این پژوهش کاربردی- اکتشافی، ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه بوده است. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان دانشگاه های دولتی بوده که با روش گلوله برفی 13 نفر از خبرگان، نمونه آماری را تشکیل دادند. برای تحلیل و ارایه مدل از تکنیک داده بنیاد استفاده شد. در مرحله کدگذاری باز، 952 کد اولیه استخراج شد که در نهایت 123 مفهوم تبیین شد که در قالب 33 مقوله فرعی یا مولفه، 10 مقوله اصلی و مقولات اصلی در قالب 6 طبقه، الگوی پارادایمی رهبری آموزشی مبتنی بر زیبایی شناسی را شکل دادند. در مدل ارایه شده، رهبر آموزشی زیبا با مصادیق رهبری ذهن و احساسات، رفتار آموزشی زیبا، نگاه و بینش معنوی و آراستگی به مرکز ثقل مدل پارادایمی تبدیل شد؛ ظرفیت های فردی و جو حاکم بر دانشگاه به عنوان شرایط علی؛ ظرفیت های نهادی- سازمانی ازجمله عوامل ساختاری و فرایندی، فرهنگ، مدیریت منابع انسانی حرفه گرا و سیمای دانشگاه به عنوان بستر حاکم؛ عوامل برگرفته از محیط کلان و موانع فرهنگی و کلیشه ای و موانع ساختاری به عنوان شرایط مداخله گر؛ راهبردهای فرهنگی- اجتماعی؛ راهبردهای آموزشی-ترویجی، الگوسازی و تکریم رهبران زیبایی شناسی، بازنگری و اصلاح برنامه ها همراه با راهبردهایی جهت چابک سازی و بوروکراسی زیبا به عنوان کنش ها و تعاملات مدل و در نهایت خلق دانشگاه زیبای بالنده، تحقق بالندگی فردی و توسعه اجتماعی پیامدهای این مدل هستند

    کلید واژگان: رهبری آموزشی, سبک های رهبری, رهبری زیبایی شناسی, دانشگاه های دولتی
    Somayeh Zarei, Nahid Naderibeni *, Hassan Zarei Matin

    This study aimed to present a model of educational leadership based on aesthetics in Iranian public universities from 2019 to 2021 with a qualitative approach. In this applied-exploratory research, the data collection tool was an interview. The statistical population included all experts from public universities and 13 people were selected as a sample of statistics by the snowball method. In the open coding step, 952 initial codes were extracted. In the end, 123 concepts were explained in the form of 33 sub-categories or components, and 10 main categories in the form of 6 categories formed the paradigm model of educational leadership based on aesthetics. In the proposed model, the beautiful educational leader became the center of gravity of the paradigm model with samples of the leadership of mind and emotions, beautiful educational behavior, the spiritual look and insight, and adornment. Individual capacities and atmosphere of the university as causal conditions; institutional-organizational capacities including structural and process factors, culture, professional human resource management, and university image as the dominant platform; factors derived from the macro environment and cultural and stereotyped barriers and structural barriers as intervening conditions; socio-cultural strategies, educational-promotional strategies, modeling and honoring aesthetic leaders, reviewing and modifying programs along with strategies for streamlining, and beautiful bureaucracy as model actions and interactions; and ultimately creating a beautiful growing university, achieving personal maturity, and social development are the consequences of this model.

    Keywords: Educational Leadership, Leadership Styles, Aesthetic Leadership, Public universities
  • محمد گل چینی، علیرضا منظری توکل*، سنجر سلاجقه، زهرا شکوه

    توسعه اجتماعی در هر جامعه ای بستگی به عواملی متعدد دارد، به طوری که نمی توان نسخه ای واحد برای همه جامعه ها پیچید. از جمله عوامل بسیار مهم در توسعه اجتماعی سبک های رهبری در عرصه های مختلف اجتماعی است. اما، در باره این که کدام یک از سبک های رهبری در سازمان ها و عرصه های مختلف اجتماعی مناسب تر است، اختلاف نظر بسیار است. در پژوهش حاضر، ما به مقایسه دو سبک رهبری اخلاق گرا و کاریزماتیک در میان کارکنان سازمان های دولتی و خصوصی تهران پرداخته و نشان داده ایم که اگرچه، در نظریه ممکن است سبک رهبری کاریزماتیک برای سازمان های ایران مناسب تر یا جذاب تر جلوه کند، سبک رهبری اخلاق گرا از نظر کارکنان این سازمان ها مناسب تر است و راهی برای توسعه اجتماعی راهگشاه تر قلمداد می شود. نتایج حاکی از آن است که نه تنها ارزیابی کارکنان از عملکرد خود در هر دو بخش دولتی و خصوصی مثبت است، بلکه سبک مدیریتی اخلاق گرا را در افزایش و بهبود عملکرد خود موثرتر از سبک رهبری کاریزماتیک می دانند. ارزیابی کارکنان دولتی در مجموع نسبت به کارکنان بخش خصوصی از این سبک رهبری مثبت تر است.

    کلید واژگان: توسعه اجتماعی, سبک های رهبری, سبک رهبری اخلاق گرا, سبک رهبری کاریزماتیک, عملکرد کارکنان
    Mohammad Golchini, Alireza Manzari Tavakol *, Sanjar Salajeqheh, Zahra Shookoh

    Social development in any society depends on many factors, so that it is not possible to write a single version for all societies. One of the most important factors in social development is leadership styles in various social fields. However, there is much disagreement about which leadership style is more appropriate in different organizations and social arenas. In the present study, we compared the two styles of ethical and charismatic leadership among employees of public and private organizations in Tehran and showed that although, in theory, charismatic leadership style may be more appropriate or attractive for Iranian organizations, ethical leadership style from the perspective of employees. These organizations are more appropriate and are considered a way for more social development. The results show that not only are employees' evaluations of their performance in both the public and private sectors positive, but they also consider ethical management style to be more effective in increasing and improving their performance than charismatic leadership style. Overall, government employees are more positive about this style of leadership than private sector employees.

    Keywords: Social Development, Leadership Styles, Ethical Leadership Style, Charismatic Leadership Style, employee performance
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال