به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سنت" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • طناز تیموری، سید احمد پارسا*، یادگار کریمی

    تحلیل انتقادی گفتمان، به مثابه یک نظریه و به صورت یک روش، در به دست دادن فهمی عمیق و چندجانبه، ابزار سودمندی برای درک جهان بینی های نویسندگان رمان و چگونگی استفاده آن ها از زبان است و از میان روش های متعدد آن در این پژوهش از رویکرد نورمن فرکلاف (2000) برای تحلیل رمان اهل غرق نوشته منیرو روانی پور استفاده شده است. یافته ها حاکی از این است که بسامد بالای واژگان، دسته واژه ها، پاره گفتارها، دشواژه ها، رنگ واژه ها، ضمایر و مجهول سازی، تقابل های دوگانه، وجه های جمله در سطح توصیف، مبتنی بر تهی شدن سنت های بومی از معنا و فروپاشی قراردادهای اجتماعی مبتنی بر آداب و رسوم بومی است که با استفاده از ارتباطی که از نظر بینامتنی و بافت تاریخی با گفتمان «بازگشت به خویشتن» دارای بیشترین نسبت مفهومی و مصداقی می باشد، تفسیر شده است. در سطح تبیین، بنای نویسنده بر نشان دادن وجوه ویرانگر مدرنیته در جوامع بومی و معنا زدایی از ساحت آنان است و با بازنمایی فقدان قدرت مقابله با این سلطه، تلاش معناداری را برای نادرست نشان دادن مدرنیته در پیش گرفته است. همچنین نویسنده با تبیین سلطه در ابعاد متنوع گفتمان، نگاهی نقادانه روا داشته است. در نتیجه در سطح تبیین می توان هژمونیک شدن مدرنیته به قیمت از بین رفتن سنت ها را شاهد بود.

    کلید واژگان: تحلیل انتقادی گفتمان, نورمن فرکلاف, منیرو روانی پور, اهل غرق, سنت, مدرنیته
    Tanaz Teymoury, Seyed Ahmad Parsa *, Yadgar Karimi

    As a theoretical and methodological tool, Critical Discourse Analysis (CDA) provides insight into the authors' worldviews and how they utilize language to convey a deep, multifaceted understanding of their world. This research employs the CDA approach as advocated by Fairclough (2000) to analyze the novel Ahle Ghargh by MoniroRavanipour, out of various CDA methods. At the level of description, the high frequency of words, collocations, sentence fragments, swear words, color words, pronouns and passivization, binary oppositions, and sentential moods, have been interpretated in terms of the depletion of native traditions of their meaning and the collapse of social conventions based on native customs, which have the highest conceptual and empirical affinity with the discourse of "returning to oneself", in the intertextuality and historical context. At the level of explanation, the author has invested considerable effort to portray modernity as inappropriate by showing the ravages of modernity that have drained the native societies of meaning as well as the lack of power to oppose this dominance. Moreover, the author has taken a valid critical position by explaining hegemony in various aspects of the discourse. As a result, at the level of explanation, one can witness the hegemony of modernity at the expense of tradition.

    Keywords: Scritical Analysis Of Discourse, Norman Fairclough, Muniro Ravanipour, Ahle Ghargh, Tradition, Modernity
  • سید آیت حسینی*، حسنا سلیمی
    مقاله ی حاضر به بررسی دیدگاه انتقادآمیز ناتسومه سوسه کی نویسنده و متفکر ژاپنی به فرایند مدرن شدن جامعه ژاپن در زمان حیات او یعنی در نیمه ی دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می پردازد. برای بررسی نگاه این نویسنده ، دو اثر وی انتخاب شدند که یکی (رساله ی تجدد ژاپن امروز) به آثار غیرداستانی او و دیگری (رمان کوکورو) به آثار داستانی او تعلق دارند. دلیل این انتخاب آن بود که ناتسومه در اثر غیرداستانی اش نگاه خود را به مدرنیزاسیون به صورت کلی و در قالب مباحث نظری طبقه بندی و بیان می کند، اما از آوردن مثال های ملموس برای نظرات خود پرهیز می کند. از سوی دیگر در رمان کوکورو پیامد های این مدرنیزاسیون را در زندگی مردم ژاپن به شکل عینی، ملموس و عملی در قالب وقایع داستان به تصویر می کشد. از همین رو این دو اثر در انعکاس افکار ناتسومه راجع به تقابل مدرنیته و سنت مانند مکمل عمل می کنند. بررسی این دو اثر نشان داد که ناتسومه اولا به مدرنیته در معنای عام بدبین است و معتقد است مدرنیته نتوانسته ذره ای از آلام بشر را تسکین دهد و زندگی بشر حتی دشوارتر از پیش شده است. ثانیا مدرنیته ی کشور ژاپن را امری وارداتی، عاریتی، غیربومی و غیرطبیعی می داند که این مدرنیته ی وارداتی و پرشتاب موجب تغییر قراردادهای اجتماعی نظیر روابط انسان ها با یکدیگر، آداب و رسوم ازدواج و نظام آموزش و پرورش شده و با دگرگون کردن ناگهانی شیوه ی زندگی سنتی، پیامدهایی نظیر مادی گرایی، ازخودبیگانگی، بدبینی، انزوا، بی اعتمادی، خودخواهی، ناامیدی و احساس گناه برای مردم جامعه به بار آورده است.
    کلید واژگان: ژاپن, ناتسومه سوسه کی, مدرنیزاسیون, تجدد, سنت, کوکورو
    Seyed Ayat Hosseini *, Hosna Salimi
    This article delves into the critical perspective of the Japanese writer and intellectual, Natsume Sōseki, on the modernization of Japanese society in the late 19th and early 20th centuries. Focused on two key works, "The Civilization of Modern-day Japan" and the novel "Kokoro," this analysis aims to provide a comprehensive understanding of Sōseki's views. "The Civilization of Modern-day Japan" offers theoretical discussions on modernization without concrete examples, while "Kokoro" portrays the consequences of modernization on Japanese lives through objective and story-driven events. Together, these works present Sōseki's nuanced reflections on the interplay between modernity and tradition. Sōseki's overall pessimism towards modernity emerges as he contends that it has not alleviated but intensified human suffering. Additionally, he characterizes Japan's modernity as an imported, borrowed, non-indigenous, and unnatural phenomenon. This rapid infusion of foreign modernity has reshaped societal structures, leading to materialism, alienation, pessimism, isolation, mistrust, selfishness, despair, and guilt within Japanese society. Sōseki's dual examination of modernity in both theoretical and practical terms provides a comprehensive critique of the societal transformations during his era, encapsulating a profound skepticism towards the impacts of modernization on the human experience. In essence, Sōseki's works serve as insightful reflections on the challenges posed by modernity, highlighting its unsettling consequences on the fabric of Japanese society during a transformative period in history.
    Keywords: Japan, Natsume Soseki, Modernization, Civilization, Tradition, Kokoro
  • لیلا خواجه زاده*

    بدعت به معنای نوآوری دردین، مسئله ای است که از جنبه های مختلف مورد بررسی قرارگرفته و دارای اهمیت خاصی است.این مسئله توسط مفسران، متکلمان و صاحب نظران مورد بحث واقع شده است.از موارد مطرحه،آن است که بدعت به معنای مذکور به عنوان یک عامل مخرب ایمان، مهمترین مساله دینی و اصلیترین آسیب میباشد و در بحث حج بدعتهای نامشروعی همچون بدعت درطواف نساء، منع عمر از متعه حج، اضافه کردن عباراتی در تلبیه توسط خلیفه دوم و... مطرح شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی نقش بدعت در حج، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع اصلی، به بررسی مفهوم شناسی بدعت و ضوابط و معیار بدعتانگاری از نظر اسلام و بررسی دیدگاه آیتالله جوادی آملی در این زمینه و علل بدعتگذاری و پیامدهای آن و نیز اصول و شیوه های مواجهه با بدعت و بیان مصادیقی از بدعتهای حج پرداخته است. حاصل پژوهش حاضر بیانگرآن است که در مواجهه با بدعت و بدعت گذران و لزوم مبارزه با عقاید خرافی از طریق اصلاح ساختار دین از راه های عقلایی و شیوه های تاثیر گذار اعتقادی و کلامی، و نیز ترمیم عادت های مالوف و رسم های غلط که با اصل دین و معارف الهی در تعارض هستند، همواره بخشی از سیره انبیاء بوده و در روایات و دیگر منابع دینی و مذهبی به شیوه های متعددی به آن اشاره شده است.

    کلید واژگان: بدعت, سنت, حج, پیامد, آیت الله جوادی آملی
    Leila Khagezadeh *
  • محسن احمد آخوندی*
    نقش سنت در تبیین کتاب الهی، تنها در تفسیر و تشریح مفاد ظاهری آیات ظهور نمی یابد؛ بلکه گاه روایات، نقش تعمیم و توسعه بخشی به مفاد آیات الهی را ایفا می کنند. رویکرد اخباریان بدون توجه به لزوم هماهنگی مفاد روایات با کتاب، بر پذیرش این روایات است و در جانب مقابل، توسعه مفهومی مخالفت با کتاب، تلقی و موجب وانهادن این روایات شده است؛ اما با تحلیل مفاد روایات و نسبت آن با ظواهر آیات در می یابیم، این تعمیم و توسعه، غالبا در قالب ها و گونه های ویژه و در چارچوب ضوابط و اسلوب های بیانی خاصی صورت گرفته است که امکان پذیرش آن از سوی عرف و عقلا فراهم است. با کشف وجوه و گونه های ارتباط و پیوند مدالیل ظاهری آیات و مفاهیم توسعه یافته آن در سنت، می توان به هماهنگی مفاد روایات با آیات پی برد و از سنت، شیوه بهره گیری از قرآن را آموخت. این نوشتار که با روش توصیفی تحلیلی  تنظیم یافته است  در مقام کشف گونه های استوار توسعه بخشی روایات به مفاد آیات، آن را در سه ساحت «مفردات»، «اسناد» و «مدالیل التزامی» پیگیری می کند. توسعه بخشی در گستره معنایی مفردات قرآنی، تنها در پرتو توجه به ظرفیت الفاظ نسبت به فراگیری مصادیق نامانوس امکان پذیر است چنانکه توسعه در ساحت اسناد نیز، با بهره گیری سنت از شیوه مجاز در اسناد میسر است. تجرید آیات الهی از خصوصیات و شرایط فضای نزول و استخراج قواعد کلی و پیام های فراگیر به عنوان مدالیل التزامی آیات، از دیگر شیوه هایی است که فرآیند توسعه در قالب آن به انجام رسیده است. این مقاله اراده مفاهیم مختلف و ناهمگون از یک فراز قرآنی را در عرض یکدیگر، با چالش ها و تاملاتی مواجه می بیند. چه این معانی مختلف، به لحاظ ساختارهای ادبی متعددی باشد که برای یک فراز قابل تصویر است و چه به لحاظ معانی متعددی باشد که اهل لغت برای یک واژه حکایت می کنند.
    کلید واژگان: کتاب, سنت, توسعه, تعمیم, تجرید
    Mohsen Ahmad Akhoundi *
    The role of tradition in explaining the divine book does not appear only in the interpretation and explanation of the apparent meanings of the verses, but sometimes it is in the direction of generalizing and expanding the meanings of the divine verses. This generalization and development can be followed in different forms and in the framework of the rules and methods of conventional expression with custom and reason, and through this we can understand the connection between the apparent meanings of the verses and the concepts developed in the tradition and a clear understanding of the tradition's method in the application of the Qur'an. Expansion in the semantic range of Qur'anic words and contents is possible only when considering the capacity of words to include unfamiliar examples, although development through attribution is sometimes accompanied by claims of the Shari'a using the permissible method of attribution.The abstraction of verses from the characteristics and conditions of the space of revelation, as well as the extraction of general rules and comprehensive messages from verses, are other methods in which the development process has been carried out. The intention and will of different concepts at the same time, faces challenges and reflections. Acceptance of different meanings is sometimes possible in terms of multiple literary structures, which are reflected in one sentence. However, the non-employment of this method of expression by custom prevents the acceptance of such a method in order to develop the contents of the divine book from another point of view.
    Keywords: Quran, Sunnah, Development, Generalization, Abstraction
  • سارا عبدلی*
    هویت از نیازهای روانی انسان و پیش نیاز هر گونه زندگی اجتماعی است. بدون چهارچوبی برای تعیین هویت، افراد همانند یکدیگر خواهند بود و هیچ کدام از آنها نمی توانند به صورتی معنادار با دیگران ارتباط یابند. اعتماد به محیط یکی از لوازم ضروری زندگی اجتماعی است و روابط بر اساس آن بنا می شوند و در صورت عدم وجود اعتماد تعارضات هویتی و تفاوت کنش گری زنان و مردان به خصوص در مرحله گذر از سنت به مدرنیته شکل می گیرند. از این رو اعتماد اجتماعی نقش مهمی در تعاملات انسانی از سطح خرد (خانواده) تا سطح کلان (جامعه) دارد. هدف مقاله حاضر تحلیل و تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر تعارض هویتی با نظریه آنتونی گیدنز (Anthony Giddens) است که به بررسی شخصیت های رمان پایان روز اثر «محمد حسین محمدی» نویسنده افغان با روش توصیفی_ تحلیلی می پردازد. گیدنز معتقد است برای فهم تعارضات هویتی ابتدا باید درک روشنی از مفهوم سنت و تاثیرات آن بر ساختارهای هویتی داشت و بعد از آن به تحلیل هویت در دنیای مدرن پرداخت. از آن جایی که سنت نقش یک قالب از پیش تعیین شده را برای ساختن هویت افراد بازی می کند، هر انسانی برای رسیدن به هویت جدید در دنیای مدرن متحمل پدیده انقطاع می شود. تعارض و انقطاع برای نسل جدید زنان افغان علی رغم محدویت های موجود با جهان سنتی اگر  چه سبب پریشانی هویت آنان گشته است اما به نسبت مردان گرایش به سمت دنیای مدرن با توجه به رانه های بازدارنده القا شده توسط زنان سنتی بسیار فعالانه تر دیده شد.
    کلید واژگان: گیدنز, تعارض, هویت, سنت, مدرنیته
    Sara Abdoli *
    Identity is a psychological necessity for humans and a prerequisite for any social life. Without a framework to define identity, individuals would become indistinguishable from one another, and none could meaningfully connect with others. Trust in one's environment is a vital component of social life, forming the basis of relationships. In its absence, identity conflicts and differences in the behavior of men and women, particularly during the transition from tradition to modernity, emerge. Social trust thus plays a significant role in human interactions, ranging from the micro level (family) to the macro level (society). This article aims to analyze and sociologically explain the factors influencing identity conflict using Anthony Giddens' theory. It examines the characters in the novel End of the Day by Afghan author Mohammad Hossein Mohammadi through a descriptive-analytical method. Giddens argues that to understand identity conflicts, one must first grasp the concept of tradition and its influence on identity structures, followed by an analysis of identity in the modern world. Tradition serves as a pre-established framework for shaping individuals' identities, and each person experiences a phenomenon of rupture in their quest for a new identity in the modern world. For the new generation of Afghan women, despite the limitations of the traditional world, this conflict and rupture have caused identity distress. However, compared to men, these women actively pursue modernity, even as they contend with the conservative restraints imposed by traditional women.
    Keywords: Giddens, Conflict, Identity, Tradition, Modernity
  • مریم اسمعیلی، مریم پرهیزکاری*، شمس الحاجیه اردلانی

    از مهم ترین مسائلی که جامعه کنونی با آن روبه رو است، رابطه سنت و مدرنیته است. رابطه سنت و مدرنیته یکی از مسائل مهم جامعه کنونی است که در ادبیات داستانی نیز بازتاب یافته است. در جریان مدرنیته شدن، جوامع بسیاری از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و حتی نقش ها، دچار دگرگونی و تحول شده اند. یکی از مسائل مدرنیته، بر اساس دیدگاه گیدنز، تغییر و دگرگونی است و بر پایه و اساس نقد گذشته و حال استوار است تا آنجا که خود را نقد می کند. جامعه ایل بختیاری به عنوان بخشی از ساختار جامعه ایرانی، دارای ساختاری کاملا سنتی است که در سال های اخیر مسیر دگرکونی و رشد را پیموده است، به نحوی که این تغییرات در ساختارهای مختلف خانوادگی، ایلی و طایفه ای، روابط بین نقش های اجتماعی، آداب و رسوم و به طور کلی در تمام عناصر فرهنگی، خود را نشان داده است. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی و نقد جامعه شناختی آثار محمد بهمن بیگی بر اساس دیدگاه آنتونی گیدنز بپردازد. آنتونی گیدنز، معتقد است که سنت ها در هر جامعه ای حتی جامعه مدرن نیز به حیات خود ادامه می دهند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سنت ها در آثار بهمن بیگی، حضور چشمگیر دارند و از بین نرفته اند و حتی نگاهبانانی دارند که مراقب و محافظ آن ها هستند. این آداب و رسوم بر اساس نظر گیدنز به صورت دسته جمعی و گروهی برگزار می شوند به نحوی که با هویت افراد ایل، پیوند ناگسستنی دارند و به انحای گوناگون تکرار می شوند.

    کلید واژگان: نقد جامعه شناختی, سنت, مدرنیته, محمد بهمن بیگی, ایل بختیاری.
    Maryam Ismaili, Maryam Parhizkari*, Shamsolhagyeh Ardalani

    One of the most important issues facing today's society is the relationship between tradition and modernity. The relationship between tradition and modernity is one of the important issues of today's society, which is also reflected in fiction.. In the course of modernization, many societies have undergone transformation and transformation of social, cultural structures and even roles. One of the issues of modernity, according to Giddens' view, is change and transformation, and it is based on the critique of the past and the present as much as it critiques itself. Il Bakhtiari society, as a part of the structure of Iranian society, has a completely traditional structure that has undergone growth and transformation in recent years, so that these changes in different family, clan and clan structures, relationships between social roles, customs and traditions And in general, it has shown itself in all cultural elements. In this research, the author is trying to analyze and critique the sociological works of Mohammad Bahman Bigie based on the perspective of Anthony Giddens in a descriptive-analytical way. Anthony Giddens believes that traditions continue to exist in any society, even modern society. The results of the research indicate that the traditions have a significant presence in Bahman Begi's works and have not disappeared and even have guardians who watch over and protect them. According to Giddens, these customs and traditions are held collectively and in a group, in such a way that they have an inseparable connection with the identity of the people of the tribe and are repeated in various ways.

    Keywords: Sociological Critique, Tradition, Modernity, Mohammad Bahman Bigie, Il Bakhtiari
  • مهناز ابهری*، منیژه فلاحی، علی اسکندری

    بررسی و تحلیل چگونگی تقابل سنت و تجدد در تاریخ ایران بر اساس رمان« طوبا و معنای شب»اثر شهرنوش پارسی پور است. رمان شامل رخدادهای چند دوره پرحادثه از تاریخ معاصر ایران است که با محور قرار دادن زندگی طوبا، می باشد. حوادث رمان در متن تحولات سیاسی از آستانه جنبش مشروطه خواهی تا دهه های پایانی حکومت پهلوی دوم و مبارزات می گذرد. پارسی پور درخلال آن زندگی نسلها را با محوریت زندگی طوبا به تصویر کشیده است. از این چشم انداز، رمان «طوبا و معنای شب» داستان زندگی وکشاکشهای انسان است که علاوه بر زیستن در متن کشاکشهای سیاسی و اجتماعی، درگیر آشوبها و درگیریهای روانی برخاسته از موج تجدد خویش است.نتایج نشان می دهد که تقابل سنت و تجدد از آستانه مشروطیت تا وقوع انقلاب در عرصه های مختلف جامعه ایران جریان داشته و علاوه بر حوزه سیاست و حکمرانی، مناسبات خانوادگی و اجتماعی را نیز دگرگون کرده است. درهرزمان از این دوره، از یک سو پیشروی جلوه ها و نمودهای تجدد در عرصه فردی و اجتماعی، سیاسی است و از سوی دیگر مقاومت معیار ها و موازین سنت را در برابر تجدد می توان مشاهده کرد. یافته ها موید آن است که رویکرد اقشار مختلف جامعه به تجدد، متناسب با میزان تحصیلات، خاستگاه طبقاتی و اجتماعی آنان از یکدیگر تمایز می یابد. از این حیث، می توان آن ها را در سه طیف پذیرندگان مبانی و اندیشه های تجدد ، مخالفان ابعاد اجتماعی و سیاسی تجدد و سرگشتگان در برابر تجدد صورتبندی کرد.

    کلید واژگان: طوبا و معنای شب, شهرنوش پارسی پور, سنت, تجدد, تقابل
    Mahnaz Abhari *, Manijeh Falahi, Ali Eskandari

    The novel includes the events of many eventful periods of Iran's contemporary history, which are reported with the focus of Tuba's life. The events of the novel take place in the context of political developments from the threshold of the constitutional movement to the last decades of Pahlavi II's rule and the height ofviolent struggles. During it, Parsipour depicts the life of several generations, centered on the life of Tuba. From this perspective, the novel Tuba and the meaning of the night is the story of the life and inner conflicts of the Iranian man, who, in addition to living in the context of political and social conflicts, is involved in the turmoil and psychological conflicts arising from the wave of modernity within himself.

    Study method

    This article has been prepared in an analytical-descriptive method, using library resources and using scientifically valid sources.

    Findings

    The findings of the research confirm that the confrontation between tradition and modernity has been going on from the threshold of constitutionalism to the occurrence of the revolution in various fields of Iranian society. In addition to politics and governance, this confrontation has transformed family and social relations.

    Conclusion

    The results of this research show that at any point in time from the constitutional era to this point, on the one hand, we can witness the progress of modernity in the individual, social, and political spheres, and on the other hand, the resistance of traditional standards and standards against the relentless wave of modernity.

    Keywords: Tuba, The Meaning Of The Night, Shahrnoush Parsipour, Tradition, Modernity, Confrontation
  • علی نجات بخش اصفهانی*، سیدعلی قریشیان
    دو مقوله سنت و مدرنیته از جمله مباحثی هستند که در نظام فکری اندیشمندان در مسئله تمدن و اداره حکومت ها، در دوران معاصر چالش های زیادی ایجاد کرده است. امام خمینی مشکل و بحران رویارویی با مدرنیته را شناخته و با آگاهی از این مساله کوشیده است راه حل رفع این معضل در جامعه ایران را ارائه نماید. سوال اصلی تحقیق این است که دیدگاه امام خمینی در مواجهه سنت و مدرنیته چیست و در ورود به این مسئله چه فرایندی را طی کرده است؟ روش تحقیق از نوع آمیخته، و از نظر جهت گیری، توسعه ای می باشد. البته محققین با طراحی مدل محقق ساخته پژوهش را دنبال کرده اند. داده ها در مراحل (خلق مفاهیم و مقوله ها)، با کدگذاری محوری انجام شده است. محققین در مصاحبه های انجام شده، با صورت بندی الگوی اکتشافی ضمن تحلیل و تلفیق داده ها با ارائه مقوله هایی از قبیل عوامل علی، شرایط مداخله گر (محیطی)، عوامل راهبردی و... اقدام به نتیجه گیری کرده اند. نتیجه تحقیق نشان می دهد امام در درجه اول با احیاء و قرائت جدیدی از سنت، به خصوص سنت های مذهبی، و در مرحله دوم با پذیرش الزامات عملی و مقتضیات زمان و مکان، سنت و تجدد و مدرنیته را با ارزش های الهی تطبیق و به نفع اسلام ناب به تعامل رساند.
    کلید واژگان: مدیریت, سنت, مدرنیسم, تمدن سازی, اندیشه های فقهی
    Ali Nejatbakhsh E Esfahani *, Seyed Ali Ghoreyshiyan
    The concepts of tradition and modernity are among the issues that have created significant challenges in the intellectual frameworks of thinkers concerning civilization and governance in contemporary times. Accordingly, the aim of this research was to examine Imam Khomeini's management approach in relation to tradition and modernity and their role in civilization building. This research is development-oriented and employs a mixed methodology. In the qualitative section, the research utilized a grounded theory approach. By employing this approach, which involved focusing on words, analysis, description, clarification, and interpretation of supporting theories and empirical texts, data was collected. Additionally, the qualitative sample comprised academic experts, and through chain sampling, the interviews reached theoretical saturation. Based on the Strauss and Corbin (1997) model, the main categories and research factors were identified. To evaluate the adequacy of the research, interpretive research evaluation indicators were used. Through review and validation by participating members in the validation process, the findings of the study were deemed to have the necessary credibility and trustworthiness. The results of the quantitative data also confirmed the significance of all categories in the explanatory model. Overall, the findings indicate that Imam Khomeini's management approach is effective in the civilization-building of the Islamic world.
    Keywords: Management, Tradition, Modernity, Civilization Building, Juridical Thoughts
  • پیمان صالحی، هدیه جهانی*، احسان مصطفی پور

     نقد کلیشه های جنسیتی در جوامع سنتی، علاوه بر برجسته سازی نابرابری های زنان و مردان در جامعه، به توضیح محدودیت های ایجاد شده بر اثر حاکمیت سنت ها و باورهای غلط در باب چگونگی رفتار زنان در خانواده و جامعه نیز منجر می شود. آنچه بیش از همه به کلیشه های جنسیتی دامن می زند، فرهنگ است به این صورت که در حیطه فرهنگ، یک شکاف جنسیتی در جامعه ایجاد شده است و حقوق اصلی و امتیازات ویژه در اختیار مردان قرار گرفته است. کولیت الخوری در رمان «ایام معه» با نقد صریح کلیشه های جنسیتی جامعه سوریه، مشکلات زنان را محور اصلی مبارزات خود با باورهای سنتی برخواسته از جنسیت پرداخته است. این مقاله سعی دارد با بررسی داستان مذکور بر مبنای نقد فرهنگی و با تحلیل مهمترین مفاهیم حوزه جنسیت و با بهره-گیری از روش توصیفی - تحلیلی به بازنمایی تعارض و تقابل باورهای نادرست و سنتی در باب زنان با مفاهیم نو و مبانی مدرنیته پرداخته و به این پرسش پاسخ دهد که الخوری، چگونه باورهای سنتی فرهنگ عربی را فعالانه مورد نقد قرار داده و قدرت زنان را در بازیابی هویت انسانی خود به اثبات رسانده است؟ انتقاد از باورهای سنتی غلط، رنج های زنان جوامع شرقی، ضرورت خودآگاهی زنان در محیط نابرابر جنسیتی، تعارض مبانی فکری زنان سنتی و مدرن، از مهمترین مباحثی است که الخوری، در رمان خود مطرح می کند.

    کلید واژگان: نقد فرهنگی, کولیت الخوری, سنت
    Peyman Salehi, Hedieh Jahani*, Ehsan Mostafapoor
    Introduction

    Examining gender stereotypes in traditional societies, in addition to highlighting the inequalities between women and men in a society, leads to the explanation of the limitations created by the rule of traditions and misconceptions about how women behave in the family and the society. Culture fuels gender stereotypes more than anything else. In this regard, culture creates a gender gap and gives men the main rights and special privileges. In the novel Ayam Meah, Kolit al-Khouri openly criticizes the gender stereotypes of the Syrian society, makes women's problems the main focus of her struggles, and fights against traditional beliefs arising from gender. This article seeks to investigate the mentioned story based on gender stereotypes. By analyzing the most important concepts in the field of gender and using the descriptive-analytical method, the study represents the conflict and confrontation of false and traditional beliefs about women with new concepts and the foundations of modernity. The question to answer is how has Al Khouri actively criticizes the traditional beliefs of Arab culture and proves the power of women in recovering their human identity? Criticisms on the wrong traditional beliefs, the sufferings of women in eastern societies, the necessity of women's self-awareness in a gender unequal environment, snd the conflict between traditional and modern women's intellectual foundations are the most important topics that Al-Khouri has raised in her novel. At the end of the novel, it can be concluded that eastern societies suffer from restrictive gender stereotypes. In such a situation, it is necessary for women to gain self-awareness and stay away from gender perspectives.

    Methodology

    The method of this research is descriptive and analytical. First, we extracted the data from the target book and then edited them and wrote the content in a descriptive and analytical way. Cultural criticism is a nascent criticism that is the result of the progress of various critical sciences and is influenced by the foundations of other new critical schools such as modern historicism, anthropology, sociology of gender discourse, and women's criticism or the feminist movement. It needs to take advantage of the achievements of sociology, history, and systematic methods along with the methods of literary criticism. Although cultural criticism alone is not a regular method to examine literary texts, by using other schools of criticism, it analyzes the relationship between literary texts and the cultural structures of a society. It also examines the literary text in the field of intellectual and cultural infrastructures hidden in the underlying context. The revision of literature from a feminist point of view is necessary due to the change of gender roles and the question of gender stereotypes and stereotypical thoughts about men and women in the last century. One of the main concepts built from cultural beliefs in traditional societies is gender stereotypes. Gender stereotypes represent common beliefs about how people act in the family and society. It also determines duties in their various personal and social relationships, thus creating many restrictions for people, especially women, and preventing them from achieving many goals. They are deprived of their natural rights. Literature clearly depicts the role of gender distinctions in women's lives. Literature, as an integral part of the cultural context of the society with a wide range of audiences, is one of the most important fields of cultural studies, which can be traced and criticized by analyzing its literary and cultural works and productions as well as the cultural beliefs and traditions that govern the society. According to cultural critics, culture is a process and construct rather than a fixed definition. It is an entity formed by the interaction of gender, race, ethnicity, social class, and economic and similar factors. Gruthers (1995) defines culture as "an organized set of normative values that governs common behavior among members of a certain group or society, and social structure as an organized set of social relations that members of a society or group have in various ways”. It describes how they get involved. Cultural structure can also be defined as a set of normative values that govern behavior and are common among people of a certain community or group. The present research seeks to investigate the story Days of Friendship by using the descriptive-analytical method and the most important foundations of cultural criticism in the area of patriarchal discourse and gender inequality. This story of AlKhouri is a field for girls to fight against the traditional patriarchal beliefs of the Syrian society, which creates a conflict between the old generation and the young generation of the society. The publication time of this novel (1959) is related to the years after the Second World War and the era of colonialism, war and internal conflicts in Arab countries, more importantly, the conflict between modernity and tradition, which is related to the vast feminist movements in the world.

    Results and discussion

    The main area of the contrast between tradition and modernity in the novel Ayam Meah (Days of Togetherness) by Kolit al-Khouri is the social beliefs and habits and sexism of the Arab society in relation to the behavior and activities of the women in the society. Al-Khouri’s frank criticism of the intellectual and cultural atmosphere of the Arab society and the traditional foundations existing in its different layers regarding women and the unequal patterns of the patriarchal system in eastern societies, especially Syria, is very clear. He tries to point out that, in order to judge women and define their field of action, one should not rely on inherited beliefs in the society, and gender is not the focal point of women's identity at all; but rather, women's behavior, actions, attitude and way of thinking are their identity makers in different eras (Khamsa, 1383). Women's education, their employment and social and cultural activities and the redefinition of emotional relationships between boys and girls before marriage are the most important areas criticized by Kolit al-Khouri in the mentioned novel.

    Conclusion

    By openly criticizing the sexist and incorrect beliefs of Arab societies about women, restricting their freedom of action in individual and social life, and challenging the outdated and inherited gender stereotypes of the culture of these societies, Al-Khouri's story shakes the logic of women's inferiority within the family and the society. Al- Khouri shows how women fight and acquire different skills in their personal and social life to be able to adhere to their dignity and values along with freedom and independence. This is while many mental and psychological injuries may threaten them. Al-Khouri has strongly opposed the centralization of gender and its construction principles in the judgment of women, and she has depicted women as an independent and successful identity. Al-Khouri represents the thoughts and opinions of different characters by using the dialogue technique and representing the discourse of different characters in the story. Reem's conversation (libertarian and radical woman) with her grandmother (traditional and passive woman), Reem's conversation with Nadia (moderate and intellectual woman), Reem's conversation with Ziad (semi-traditional man) and his occasional conflicts with his uncle (traditional man) show the attractiveness and dynamics of the story. It has become a manifestation of conflicting opinions and thoughts within the story. The story depicts girls' strong desire and effort to accompany the basics of modernity in several different fields. By naming different characters in the story and showing how traditional or modern tendencies are, Kolit al-Khouri shows the different layers of society fight to prove or negate certain values and behavioral patterns. In the meantime, showing the faces of women and girls who are completely stagnant and passive in the shadow of the society's patriarchal culture is much more painful for the audience. Al-Khouri calls women to fight against the limiting beliefs ruling the society and to restore the independent identity of women. The remarkable point is the contrast of two views; one is a submissive woman with a patriarchal discourse and the other is a woman with an independent thinking and cultural thought. The difference between these two tendencies is well displayed in this story and shows the extent of women's limitations and identity crisis.

    Keywords: Cultural Critique, Gender Stereotypes, Arabic Novel, Kolit Al-Khouri, Ayam Meah
  • نجمه حسن پور سودرجانی*، محمدمهدی ولی زاده

    فعل و تقریر معصوم در عرض قول معصوم از منابع مهم فقهی ذیل سنت به شمار می‎روند؛ اما محدودیت هایی که در آن دو وجود دارد موجب شده تا کاربرد آن‎ها در استنباط احکام شرعی کمتر شود و روند مواجهه با آن ها دشوارتر از قول معصوم باشد؛ ازاین رو تلاش برای منقح نمودن دشواری‎های استنباط و نیز ضابطه مند سازی نحوه مواجهه فقیه با آن دو ضروری است. این تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و با روش کتابخانه ای کوشیده پس از مفهوم شناسی، به محدوده و شرایط دلالت فعل و تقریر و موانع آن ها در استنباط حکم شرعی بپردازد. در این راستا در بخش فعل معصوم به سه حالت در محدوده دلالت، هفت شرط در دلالت و چهار مانع در استنباط دست یافته و در بخش تقریر معصوم، شش حالت در محدوده دلالت، سه شرط در دلالت و دو مانع در استنباط را شناسایی و تحلیل کرده است. دستاوردهای این تحقیق حاکی از آن است که علی رغم محدودیت ها و چالش های موجود در دلالت فعل و تقریر، توسعه کمی و کیفی استنباط از این دو منبع فقهی امکان پذیر بوده و نقش کلیدی در تحول استنباط دارد.

    کلید واژگان: تقریر معصوم, استنباط, حکم شرعی, سنت, موانع استنباط
  • سید رضا موسوی*

    حدیث پس از قرآن کریم عمده ترین منبع معرفت دینی است که دسترسی به آن تنها از طریق اخبار آحاد و متواتر امکان پذیر است. خبر متواتر و خبر واحد هم راه با قرائن قطعی در تمامی حوزه های دین معتبر است و در این امر اختلافی نیست؛ اما اعتبار خبر واحد معتبر بی قرائن در تفسیر اختلافی است. شیخ مفید و شیخ طوسی و طباطبایی، تمسک به خبر واحد در حوزه عقاید و تفسیر و تاریخ را معتبر نمی دانند. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا از منظر سبزواری، خبر واحد بی قرینه در تفسیر حجت است یا نه. سبزاوری، مراجعه به اخبار معتبر و ثقه را از ضروریات مذهب دانسته، و مهم ترین دلیل حجیت خبر واحد را سیره عقلاء می داند و بر این باور است که خبر موثق، همه جا اعتبار دارد. فرقی میان احکام فرعی و تفسیر و تاریخ و اعتقادات نیست. به زعم نگارنده این مدعا بسامان نیست و خبر واحد در تفسیر معتبر نیست؛ اما مراجعه به آن ها به عنوان یک روش علمی جاری و به عنوان فحص از قرائن و رسیدن به علم عرفی ضروری است. روش تحقیق در این مطالعه روش توصیفی تحلیلی است و نگارنده درصدد است تا حجیت و جایگاه خبر واحد در تفسیر مواهب الرحمن را بازکاود.

    کلید واژگان: حجیت خبر واحد, تفسیر قرآن, سنت, مواهب الرحمن, سیدعبدالاعلی موسوی سبزواری
    Sayyed Reza Musavi *

    Hadith, after the Qurʾān, is the most significant source of religious knowledge, accessible only through single and recurrent narrations. Recurrent narrations and single narrations accompanied by definitive evidence are considered valid in all areas of religion without dispute. However, the validity of single narrations without definitive evidence in interpretation is contentious. Sheikh Mufid, Sheikh Tusi, and Tabataba'i do not consider single narrations in the domains of beliefs, interpretation, and history to be valid. The main question of this research is whether, from Sabzevari's perspective, single narrations without definitive evidence are authoritative in interpretation. Sabzevari considers referring to reliable and trustworthy narrations as essential to the faith and believes that the most important reason for the validity of single narrations is the practice of rational people. He holds that reliable narrations are valid everywhere, with no distinction between secondary rulings, interpretation, history, and beliefs. According to the author, this claim is not well-founded, and single narrations are not valid in interpretation. However, referring to them as a current scientific method and as a means of investigating evidence and achieving common knowledge is necessary. The research method is descriptive-analytical and aims to examine and investigate the validity and status of single narrations in the interpretation of Mawāhib al-Raḥmān.

    Keywords: Authority Of Single Hadith, Tafsir Al-Qur˓Ān, Sunnah, Mawāhib Al-Rahmān, ˓Abd Al-Aʿlā Al-Mūsavī Al-Sabzivārī
  • روح الله اسلامی*، واحد الله رحیمی

    تحولاتی که در غرب با عنوان نوگرایی در عرصه های مختلف رخ داد، پیامدهایی در دیگر نقاط جهان داشته است. افغانستان نیز به اندازه خود از دامنه این امواج در دوره های مختلف اثر پذیرفت. ریشه داربودن سنت ها در افغانستان و برون زابودن تحولات جدید، رویاروی ارزش های نوگرایانه با سنت های دیرپا و ریشه دار در بستر ناهموار فرهنگی جامعه افغانستان را در پی داشت. این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش است که دیالکتیک سنت و نوگرایی در اندیشه سیاسی افغانستان در جریان سلطنت امان الله در سال های 1919 تا 1929 چه نتایجی داشته و چه جریان هایی پیرامون آن شکل گرفته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که اندیشه سیاسی نوگرایی در افغانستان بدون ارتباط با سنت، خود را مطرح و اجرایی کرده است و کشمکش فکری در میان طرفداران سنت و نوگرایی انجام نشده است. اصل در میان جریان های تاثیر گذار بر طرد و حذف بوده است نه گفت وگو و کشمکش فکری سازنده و موثر. روش پژوهش در این نوشتار، روش کیفی تاریخی است. اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای و مطالعه اندیشه متفکران این دوره گردآوری شده است و با استفاده از روش هرمنوتیک اسکینر یافته ها بررسی شده است. یافته های این نوشتار نشان می دهد که در این دوره کشمکش فکری موثر در میان دو جریان روشنفکری و سنت گرا صورت نگرفت. نوگرایان اندیشه سیاسی خود را بدون گفت وگو و کشمکش سازنده با سنت گرایان مطرح کردند. نگاه غالب میان این جریان ها، نگاهی آشتی ناپذیر و دشمنی بود. در نتیجه الگوی بومی شکل نگرفت و جامعه افغانستان به صورت دوپاره باقی ماند، بخش سنتی و بخش نوگرا.

    کلید واژگان: نوگرایی, دیالکتیک, دشمنی, سنت, افغانستان
    Rohollah Eslami *, Wahidullah Rahimi
    Introduction

    The years 1919 to 1929 in Afghanistan witnessed a clash between deep-rooted traditions and the alluring, yet disturbing forces of modernity. The developments that took place in the West under the name of modernity in different areas of the life left significant consequences on other parts of the world and Afghanistan was also affected by the scope of these waves in different periods. The deep roots of traditions in Afghanistan and the senselessness of new developments have led to the confrontation of modern values ​​with long-standing and deep-rooted traditions in the uneven cultural context of Afghan society. The penetration of modernity into Afghanistan, which took place through political and cultural elites, commercial and cultural exchange with the West, brought complex and numerous consequences. In a country with a rich cultural background and deep-rooted traditions, this confrontation has been accompanied by challenges and contradictions that have manifested in various political, social, economic and cultural fields.The central values ​​of modernity, such as rationality, individualism, secularism are against the traditional values ​​of the Afghan society, traditions based on religion, ethnicity, collectivism and obedience to hierarchical structures. This conflict has led to tensions and resistances against the developments of modernity, especially among the religious and traditional strata of the society.

    Research question: 

    What are the results of the dialectic of tradition and modernity in Afghanistan's political thought and what currents have emerged around it?Research hypothesis: The introduction and implementation of modern political thought in Afghanistan has not been able to be effectively integrated with existing traditional values and practices. This lack of integration has created a sharp gap between the modernist and traditionalist segments of Afghan society and has prevented the development of a coherent and sustainable political model.

    Methodology and theoretical framework: 

    Qualitative method and a descriptive-analytical approach are used in this article. The data analysis has been conducted using Quentin Skinner's hermeneutic method.

    Results and discussion

    The period of Amanullah Khan's rule (1929-1919) in Afghanistan witnessed a deep confrontation between tradition and modernity. Amanullah Khan, who was influenced by the modernist ideas of the West, started extensive reforms in various fields. The approval of the constitution, separation of powers, and attention to education, press freedom and women's rights are among the important achievements of this period. Reforms in Afghanistan faced serious challenges due to several factors, including neglect of national and religious values, obvious imitation of Western models, focus on superficial improvements and acceleration in the implementation of changes.Ignoring the deeply rooted national and religious values ​​of the society created a deep gap between the people and the reform programs. Many of the proposed changes were seen as a threat to tradition and angered the masses and conservative factions. Attempting to modernize only with inspiration from western models, without considering the unique cultural and social context of Afghanistan, created a sense of alienation and resistance among the people. This uncritical imitation turned the reforms into external impositions and not internal developments that the people would consider as their own.Focusing too much on the appearances of progress, such as modern infrastructure and Western institutions, was not enough without bringing about deeper changes at the intellectual and cultural level. This superficial approach cannot communicate with people’s real needs and values ​​and involve them meaningfully.The high speed of implementation of reforms, regardless of traditional values ​​and beliefs, aroused the conservative forces. The lack of gradual transition and consensus building led to significant backsliding and social unrest. The lack of constructive and scientific dialogue between modernists and traditionalists fueled the escalation of tensions and conflicts. Finally, this confrontation led to the coup of Habibullah Kalkani and the overthrow of Amanullah Khan. With the closure of the constitutional case, Afghanistan once again fell into the abyss of traditionalism and isolation. This retreat demonstrated the difficulty of reconciling rapid modernization with deeply rooted traditions and left Afghanistan at a crossroads.

    Conclusion

    The research findings show that there was no effective intellectual debate between traditionalists and intellectuals during this period. The modernists presented their political thoughts without constructive dialogue and debate with traditionalists. The dominant view between these currents was hostile, and as a result, the internal model was not formed and the Afghan society remained in two parts, the traditionalists and the modernist. In Afghanistan, unlike countries in the region such as Iran and Türkiye, constitutionalism and modernism were not in the form of a comprehensive social thought, but rather as a topic of discussion in small intellectual groups that did not go beyond the circle of the court and courtiers and did not penetrate among the elites of the society. The conflict between tradition and modernity played a major role in the failure of modernism in this period. Since the modernists sought to create rapid socio-cultural and political changes and failed to transform the idea of constitutionalism into a social discourse, the deep-rooted traditions of the Afghan society resisted such sudden changes. The lack of deep intellectual debate between the proponents of tradition and modernists of the Hegelian dialectic type and even the dialogue and debate based on the Habermasian dialectic caused the failure of the constitutionalism process in this period. The type of confrontation between tradition and modernity in this era was superficial, hostile and antagonistic and its violent result not only led to the failure of constitutionalism and Amani's reforms, rather it led to the failure of his government and as a result, the case of modernists and constitutionalists was closed in the country for a long time.

    Keywords: Modernity, Dialectic, Antagonism, Tradition, Afghanistan
  • وحید سینائی*، احمد ارشاد خطیبی

    نوگرایی چپ گرایانه در دوره زمامداری حزب دموکراتیک خلق (1978 تا 1992) در افغانستان تجربه شد. این نوع نوگرایی، موفقیت هایی در نوسازی افغانستان داشت اما نتوانست به هدف های اصلی اش دست یابد. اصلاحات ارضی، سوادآموزی، مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان، سه برنامه اصلی نوگرایی چپ گرایانه در افغانستان بود که هر سه با ناکامی روبه رو شد. عامل های مختلفی در ناکامی نوگرایی چپ گرایانه نقش داشته اند. سنت افغانی از عامل های مهم در ناکامی نوگرایی چپ گرایانه بوده است. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که در شکست نوگرایی چپ گرایانه در افغانستان، سنت افغانی چگونه نقش داشت؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که تضاد ریشه ای شاخص های سنت افغانی با اندیشه ها و نوگرایی چپ گرایانه سبب شکست آن شد. روش این نوشتار، کیفی تاریخی و داده ها و اطلاعات مورد نیاز، به شیوه اسنادی و کتابخانه ای گرد آوری شده است. رویارویی سنت و نوشدگی(مدرنیته)، چارچوب نظری نوشتار را تشکیل می دهد. یافته های این نوشتار نشان می دهد که سنت زدایی ایدئولوژیک نوگرایی چپ گرایانه، تحریک سنت را در پی داشت و نزاع میان سنت و نوشدگی را در افغانستان تشدید کرد. با آغاز نوگرایی چپ، هویت سنت افغانی با خطر روبه رو شد. سنت برای دفاع از هویت خود، ناگزیر به رویارویی شد و از همه ظرفیت های خود استفاده کرد. سنت افغانی در شکست نوگرایی چپ گرایانه در افغانستان، تاثیر های مختلف داشت. سنت افغانی از یک سو موجب اتحاد نیروهای ضد نوگرایی چپ شد. از سوی دیگر پیروان سنت را بسیج کرد و مبارزه آنان را مشروعیت بخشید. سرانجام سنت افغانی توانست راه نوگرایی چپ را مسدود کند و به پیروزی دست یابد.

    کلید واژگان: سنت, نوگرایی چپ گرایانه, دولت چپ گرا, حزب دموکراتیک خلق, افغانستان
    Vahid Sinaee *, Ahmad Arshad Khatibi
    Introduction

    Leftist modernism was experienced during the government of the People's Democratic Party (1978-1992) in Afghanistan. The leftist modernism had special characteristics during the ruling period of the People's Democratic Party.This model of modernism was influenced by Soviet models and relied on authoritarian policies and was violently implemented in Afghanistan. The government of the People's Democratic Party, especially the People's Party government, wanted to implement reforms quickly and not gradually. Another characteristic of left modernism in Afghanistan was its ideological nature. For the People's Democratic Party, especially the People's party government, modernization was not a goal, but a means to dominate and consolidate the party government in economic, social and cultural fields; Land reforms, literacy and women's participation in political and social life were the most important reform programs of the People's Democratic Party government. Meanwhile, land reform can be considered the most important reform program of the leftist government. This type of modernism had some success in modernizing Afghanistan, but it could not achieve its main goals. Various factors have contributed to the failure of leftist modernism. Afghan tradition has been one of the important factors in the failure of leftist modernism.

    Research question:

     How did the Afghan tradition play a role in the failure of leftist modernism?Research hypothesis: The essential contradiction of the indicators of the Afghan tradition with the leftist ideas and modernism caused its failure. Being Islamic, being ethnic, being historical, people's extreme sensitivity towards the private sphere, centrism, anti-government, and xenophobia can be counted among the important indicators of the Afghan tradition. The ideological de-traditionalization of left-wing modernism led to the promotion of tradition and intensified the conflict between tradition and modernity in Afghan society. With the onset of left modernism, the identity of the Afghan tradition was threatened. To defend its identity, tradition had to confront and was able to play different roles in the failure of this model of modernity.

    Methodology and theoretical framework:

     In this article, the qualitative research method and the required data and information have been collected in documentary and library form.  The theoretical framework of this research is based on some basic modernization assumptions, such as the fact that development is an internal matter as well as a complex, gradual and evolutionary process, at the same time some of the ideas of late modernization including the possibility of interaction between tradition and modernity, the non-integral nature of development, and the necessity of paying attention to tradition in the development process.

    Results and discussion

    The Afghan traditions were able to play complex and multiple roles in the failure of the main programs of left modernism, such as land reforms, fight against illiteracy and women's participation and political and social freedom. In the first step, the Afghan tradition, as a "unified" force, united its guards and followers against leftism and leftist modernism. Despite the differences that existed among the leftist opposition forces, they all agreed that the leftist economic, cultural and social reforms, which had a socialist and secular nature, are against Islamic and traditional values and resistance to them is a religious and patriotic matter. The Afghan tradition was the motive to fight against leftist modernism.Islam, as the main indicator and component of the Afghan tradition, aroused the feelings and motivations of the followers of this tradition, especially the villagers. They joined Islamic political parties (Jihadi Organizations) to fight against the leftist government and its reform programs. "Giving legitimacy" to the opposing forces of leftist modernism was another role of the Afghan tradition. The Sunni guardians were able to easily shape the mentality of the people among the people, especially in the villages, which were the main base of the Sunnah, in such a way that the people consider them to be right and the other party to be false.The Afghan tradition played its role in a complex way in the defeat of the reform programs of the People's Democratic Party government. On the one hand, it gave legitimacy, motivation and unity to the followers and guardians of tradition, but on the other hand, it took away the legitimacy of the Afghan People's Democratic Party. In other words, the function of the Afghani tradition was completely positive for its adherents but completely negative for the executors of leftist modernism. During the implementation of leftist reforms, there were behaviors and actions of the leaders that evoked the Afghan tradition. The agents and implementers of land reforms in the villages did actions that were considered disrespectful to religion by the people. They did not respect local clerics and landowners, while these people had a lot of social influence in the villages, which is the main base and origin of the tradition. In addition, they used leftist literature that was not understandable for the villagers. Bringing women to literacy courses in villages was also in conflict with rural culture.

    Conclusion

    The findings of this research show that Afghan tradition played a very important role in the failure of leftist modernism. Unity, motivation and legitimization were the three roles played by the Afghan tradition in the fight against leftist reforms. The nature and characteristics of Afghani tradition were in complete contrast with the nature and characteristics of left modernism. For its survival, the Afghan tradition used all its power and strength in the fight against leftism and finally won. The reform experience of the People's Democratic Party can be important for the pro-modernist forces in Afghanistan. The Afghan tradition has always been victorious against different approaches of modernism. Therefore, the revival of tradition will have a negative effect on the process of Afghanistan’s modernization.

    Keywords: Tradition, Leftist Modernism, Leftist Government, People’S Democratic Party, Afghanistan
  • محمود ویسی، شکیبا امیرخانی، علیمحمد پورابراهیم*
    محمد شحرور از جمله قرآن بسندگان معاصری است که در صدد تضعیف جایگاه حدیث در استنباط فقهی است. وی برای اثبات این موضوع؛ ابتدا قرآن بسندگی را به عنوان یک جایگزین کامل مطرح می‏کند. وی برای اثبات ادعای خویش، عدالت صحابه را زیر سوال برده و حدیث منسوب به اهل سنت در خصوص عدالت صحابه را مردود می‏شمارد. وی در ادامه عصمت انبیا و مفهوم سنت را به چالش می‏کشد تا از این رهگذر احادیث منقول از پیامبر را بی اعتبار کرده و جایگاه سنت در استنباط مسائل فقهی به عنوان یکی از ارکان استنباط فقیه را بی‏اعتبار جلوه دهد. به این منظور وی مانایی و کارآمدی آموزه‏های سنت نبوی را مخدوش دانسته و بر تاریخ‏مندی آن تاکید می ورزد. در این نوشتار تلاش شده تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه می توان فقدان ارزش حدیث در نظام استنباط فقهی نزد شحرور را نقد کرد؟ به این منظور سعی شده تا به مناقشات پاسخ داده شود تا جایگاه حدیث به عنوان یکی از ارکان استنباط فقه معتبر شناخته شود.
    کلید واژگان: محمد شحرور, سنت, عصمت, اجتهاد
    Mahmoud Veysi, Shakiba Amirkhani, Alimohammad Pourebrahim *
    Muhammad Shahrour is one of the contemporary Quranists who aim to weaken the place of Hadith in jurisprudence.  To prove this claim, he presents Quranism as a complete alternative and then questions the doctrine of  the Justice of the Companions and rejects the Sunni hadiths regarding the justice of the Companions. He then challenges the infallibility of the prophets and the concept of the Sunnah in order to discredit the hadiths transmitted from the Prophet and to discredit the position of the Sunnah as a foundation of jurisprudence. For this purpose, he rejects the validity and effectiveness of the teachings found in the prophetic tradition and emphasizes their historicity. By adopting the descriptive-analytical method, this article attempts to provide a critique of the disregard for Hadith in the jurisprudential inference system of Shahrour. For this purpose, an attempt has been made to respond to the controversies so that the position of hadith is recognized as one of the pillars of valid jurisprudence.
    Keywords: Mohammad Shahrour, Sunnah, Infallibility, Ijtihad
  • آصف احسانی، حسن رضا خاوری*
    در چند سال گذشته، بحث پر جنب و جوشی حول این موضوع وجود داشته است که آیا و چگونه پدیدارشناسی می تواند به تحقیقات شناخت اجتماعی مدد رساند. به ویژه، برخی تشکیک نموده اند که آیا توصیفات پدیدارشناختی اول شخص از تجربه انترسوبژکیتو و کنش متقابل می تواند نظریه های مشخصی را درباره شناخت اجتماعی تایید یا رد کند (به عنوان مثال، Spaulding 2015). در برابر این گونه ارزیابی، هدف از همکاری حاضر ارائه بررسی اجمالی از بحث غنی و دقیق همدلی است که در سنت پدیدارشناختی یافت می شود، با تمرکز ویژه بر جنبه های این بحث که ما معتقدیم حاوی بینش های مهم و ظریف راجع به رابطه همزمان است.
    کلید واژگان: همدلی, پدیدار شناسی, سنت
    Asif Ehsani, Hassan Reza Khawari *
    In the past few years, there has been a lively debate on whether and how phenomenology cancontribute to social cognition research. Notably, some have doubted whether first-personal,phenomenological descriptions of intersubjective experience and interaction can support ordisconfirm certain theories about social cognition (e.g., Spaulding 2015). In contrast to such anassessment, the aim of the present contribution will be to present an overview of the rich anddetailed discussion of empathy found in the phenomenological tradition, focussing particularlyon those aspects of this discussion that we believe to contain important and subtle insights ofcontemporary relevance.Our approach in the following will be as follows. First, we will examine the account ofempathy offered by the two phenomenologists whose writings on the topic we take to bethe richest and clearest, Husserl and Stein, explicating their arguments for the claims that(i) empathy is a sui generis mode of intentional experience, (ii) the basic form of empathycan nevertheless be characterised as perception-like, and (iii) that a higher-order form ofempathy is a more imagination-like way of understanding other persons from their ownpersonal perspective.
    Keywords: Empathy, Phenomenology, Tradition
  • مریم مالمیر*، حمیدرضا سعیدی نژاد، سیامک بهرامی، ایرج رنجبر، علی مرادی

    در این مقاله با رویکردی تاریخی به تاثیر نهاد مذهب بر تغییر اذهان جامعه ترکیه وپذیرش توسعه خواهیم پرداخت. مساله اصلی این است که ویژگی های نهاد مذهب در مقابل اصلاحات و نوسازی چگونه بوده است که بعنوان نهادی تاثیر گذار بر بطن جامعه ترکیه، پذیرش نوسازی و عبور از سنت را تا حدودی از طرف جامعه تسهیل کرده است ، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که ، نهاد مذهب چگونه جامعه ترکیه را برای پذیرش نوسازی و مدرنیته آماده کرده است ؟ در پاسخ فرضیه اولیه این است که ویژگی ها مذهب حنفیه (مذهب غالب ترکیه) با تاکید بر اصل استحسان و مسالحه و مدارا با نوسازی باعث پذیرش راحت آن از طرف جامعه ترکیه بوده است . نهاد مذهب به عنوان متغیر مستقل و توسعه متغییر وابسته در این تحقیق بر اساس تغییرات اجتماعی گی روشه مورد واکاوی قرار گرفته اند. و این تحقیق براساس روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از منابع و اسناد کتابخانه ای تنظیم شده است . و در چهار بخش ، چهارچوب نظری ، نوسازی و اصلاحات از امپراتوری عثمانی تا جمهوری آتاتورک ، ویژگی های نهاد مذهب (طریقت ها ومذاهب) در ترکیه در مواجهه با نوسازی ، نتیجه گیری سازماندهی شده است .

    کلید واژگان: توسعه, سنت, تغییرات اجتماعی, مذهب حنفیه, اسلام اجتماعی.
    Maryam Malmir*, Hamidreza Saeedynezhad, Siamak Bahrami, Iraj Ranjbar, Ali Moradi

    In this article, with a historical approach, we will discuss the influence of the institution of religion on changing the minds of Turkish society and accepting development. The main issue is what are the characteristics of the institution of religion in contrast to reforms and modernization, which as an institution that has an impact on the heart of Turkish society, has facilitated the acceptance of modernization and the passing of tradition to some extent by the society, the main question of the present research is that How has the institution of religion prepared the Turkish society to accept modernization and modernity? The answer to the initial hypothesis is that the characteristics of the Hanafi religion (dominant religion in Turkey) with emphasis on the principle of approval and peace and tolerance with modernization have caused its easy acceptance by the Turkish society.The institution of religion as an independent variable and development as a dependent variable have been analyzed in this research based on social changes. And this research is based on the descriptive-analytical method and the use of library sources and documents. And in four parts, the theoretical framework, modernization and reforms from the Ottoman Empire to the Republic of Atatürk, the characteristics of the institution of religion (methods and religions) in Turkey in the face of modernization, the conclusion is organized.

    Keywords: Development, Tradition, Social Changes, Hanafi Religion, Social Islam
  • ایرج سوری*، علیرضا ملایی توانی

    در آستانه دوران جدید، مفهوم رعایای ایران دچار گسست و تحول مضمونی شد. در دوران پیش از مشروطیت، به ویژه در دوره ناصرالدین شاه با ادراک زمان نوین و ترویج آگاهی مدرن، نوعی گسل نسلی ایجاد شد و مبلغان الگوهای نوین، بر مضامینی مانند تاسیس عدالت خانه، دارالشورای ملی برای فراهم شدن شرایط امکان دفاع از حقوق عامه تاکید نمودند. این تحولات که تحت تاثیر مدرنیته اروپایی ایجاد شده بود، زمینه‎های گذار به مفهومی نوین از ملت را در ایران فراهم کرد. لذا پرسش این است که با وجود نظام سنت شرعی در امر قانون‎گذاری، تحول معنایی مفهوم ملت قانون گذار چگونه تثبیت شد؟ نگارندگان با روش تاریخ مفهومی می‎کوشند شیوه زایایی و انضمام یافتن مفهوم جدید ملت را در ایران نشان دهند. زایش مفهوم ملت «قانون گذار»، در گفتار وکلای مجلس موسس/ مجلس اول، تجربه جدیدی بود که مطابق متمم قانون اساسی، ملت ایران و قانون گذاران آن، منشا مشروعیت نظام جدید بودند و مضامینی از قبیل حاکمیت اراده ملت، لزوم پاسخ گویی مجریان دولتی، سلطنت محدود و تعهد در قبال ملت، در عمل نهادینه شد.

    کلید واژگان: ملت قانون گذار, مجلس موسس, آگاهی جدید, تجدد, سنت
    Iraj Soori *, Alireza Mollaiy

    At the threshold of the new era, the concept of Iran's subjects underwent a significant break and thematic transformation. In the pre-constitutional era, especially during the reign of Naser al-Din Shah, the understanding of the modern age and the promotion of modern awareness created a generational fault. The proponents of the new models emphasized themes such as the establishment of the House of Justice and the National Council to create conditions that would allow for the defense of public rights. These developments, influenced by European modernity, paved the way for a transition to a new concept of nationhood in Iran. Therefore, the question is: how was the semantic transformation of the concept of the law-making nation established despite the existence of the Shari'i tradition in matters of legislation? The writers aim to demonstrate the reproduction and incorporation of the new concept of the nation in Iran through the method of conceptual history. The emergence of the concept of the 'legislator' nation, as articulated by the lawyers of the Constituent Assembly/First Assembly, represented a new experience in which, according to the constitutional amendment, the nation of Iran and its legislators became the source of legitimacy for the new system. Themes such as the sovereignty of the will of the nation, the need for accountability of government officials, the limitation of the monarchy, and commitment to the nation were institutionalized in practice.

    Keywords: Legislative Nation, Constituent Assembly, New Awareness, Modernity, Tradition
  • ویدا شعاریان ستاری، محمدرضا پاکدل فرد*، سیروس جمالی، مهسا فرامرزی اصل

    شناخت هویت معماری دوره پهلوی اول و چگونگی تاثیرپذیری آن از تحولات رخ داده با توجه به گذر از سنت به تجدد و با دخیل شدن کلیه عوامل خارجی در آن، مورد توجه معماران و پژوهشگران متعدد بوده است. هدف از این پژوهش بررسی مفاهیم عینی سنت و مدرنیته در بناهای عمومی دوره پهلوی اول در تبریز می باشد. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با روش پیمایشی می باشد. برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه با روش طیف لیکرت استفاده شده، جامعه آماری 102 نفر متخصص معماری که حجم نمونه برابر 50 نفر شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تاپسیس با نرم افزار SPSS استفاده شد. به ترتیب کارخانه ی چرم بر مبنای نظر پاسخ گویان از سایر بناها بر مبنای هر یک از مولفه های پلان ، تزیینات داخلی ، فرم ، هندسه نما ، مصالح با درجه نزدیکی 0.8112 نسبت به سایر بناها مدرن تر است و عمارت شهرداری تبریز با درجه نزدیکی 0.0891، نسبت به سایر بناها سنتی تر می باشد. هم چنین کتابخانه ی ملی با درجه نزدیکی 0.6245، در مرتبه ی دوم و دانشسرای مقدماتی با درجه نزدیکی 0.5038 در مرتبه ی سوم قرار دارند. در نهایت ساختمان های عمومی دوره پهلوی اول در تبریز تلفیقی از گرایش به سنت و مدرنیته را به تصویر می کشد.

    کلید واژگان: سنت, مدرنیته, بناهای عمومی, پهلوی اول, تبریز
  • حاجیه صباغ کلجاهی، اکبر اشرفی*، محمد توحید فام

    ایران معاصر در شرایط خاص و پیچیده ای به سر می برد که در آن هم ذخایر سنت و هم مفاهیم مدرن بواسطه تحولات اجتماعی مختلف به چالشی فراگیر کشیده شده اند که بعضا بازخوانی و بازاندیشی در این مجموعه آگاهی ها را اجتناب ناپذیر می سازد. از همین رو پرسش اصلی این مقاله این گونه طرح شده که فرهنگ سنتی با تجدد در دیدگاه شریعتی چه نسبتی با یکدیگر دارند. فرضیه مقاله بر آن بوده که قطبی سازی مطلق سنت و مدرنیته یک برساخته جعلی و وارداتی است، و می توان به حالتهای بدیلی همچون مدرنیته بازاندیشانه نیز توجه داشت که با نقد مدرنیته خواهان بازسازی روابط این دو است. یافته های پژوهش نشان داده که شریعتی با آگاهی نسبی از ظرفیت ذخایر سنت از یک سو، و نیروی خلاقه ای که مفاهیم مدرن فراهم می کرد، و در عین حال، با علم و اشراف به ضعفها و معایب مدرنیته، به دنبال نوعی از بازسازی رابطه سنت و تجدد بود، که می تواند هم متناظر با مدرنیته بازاندیشانه باشد و هم این که الگوی نظری خوبی برای کاربست مجدد آن در شرایط بحرانی فعلی فراهم کند. رویکرد مقاله توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای بوده است.

    کلید واژگان: اسلام, سنت, فرهنگ, شریعتی, مدرنیته بازاندیشانه
    Hajieh Sabbagh Koljahi, Akbar Ashrafi *, Mohammad Tohidfam
    Introduction

    This research was conducted to investigate the relationship between tradition and modernity in Ali Shariati's thought. Ali Shariati was one of the thinkers who was aware of both the system of tradition and the potential of modernity. He lived in a time when the Iranian society was involved in many issues and problems. Therefore, Shariati tried to pathologize it on the one hand by understanding tradition, and on the other hand, by understanding modernity, extract its conceptual and theoretical capacities. It seems that Shariati was not looking for polarization between tradition and modernity, but he was trying to understand their capacities before anything else. Ali Shariati, as a member of the Islamic thought stream, sought to reconstruct religion in a modern state. Her call to recognize the identity, return to oneself and revolutionary self-improvement, was an approach resulting from the conscious recognition that she had towards the internal problems of the Iranian society and especially its young generation. At the height of the tyranny of the Shah's regime and the dominance of Marxism theory, Shariati believed that the school of Islam is the only liberating element for Muslims and that Islam and the Qur'an should be cleansed of historical superstitions and distortions by reinterpreting them and relying on the religious conscience of the people in order to face the dictatorship. His narration of the modern and traditional pillars of civil society and his cultural critique of these pillars are placed in the realm of religious intellectuals. Shariati's view does not require the negation of tradition and religion and the replacement of modern ideas or vice versa; Rather, he was a critic of both, through the use of symbolic sources of tradition and liberating elements of modernity.

    Methodology

    The methodology of this research was based on an interpretive approach. This interpretive approach has tried to go beyond the dualization of tradition and modernity in terms of the theoretical framework and re-examine this relationship according to the considerations of sociologists of Reflexive modernization.

    Discussion

    Shariati gave answers to the questions of his time. These answers were the solutions for the revival of Islam in the modern world, criticizing the West and making critical use of it, as well as creating a fundamental transformation in the history of Islamic nations to overcome backwardness and colonialism.  According to Shariati, one of the factors of alienation in our era is cultural colonialism. An opinion that is reminiscent of the culture industry of the Frankfurt School. Colonialism appears in political, economic and cultural forms. Shariati was well aware that the contemporary history was not without movements and revolutions, and merely inciting the movement is not enough, so there should be a pathology of the past movements as well. Therefore, with his summary of the contemporary history of Iran and the history of the world, he came to the conclusion that one of the reasons for the failure of movements and revolutions in Iran, from the constitutional revolution onwards, is the lack of a liberating ideology that fits the history, culture and religion of this society. So, he tried to recreate such an ideology. This liberating ideology, like the critical theory of the Frankfurt School, should have criticized the totality of the existing social structure.
    The final

    result

    Shariati, like most intellectuals after the constitutional revolution, stood in the gap between tradition and modernity. He knew very well that according to the used historical interpretations, the reserves of tradition, although they have good capacities, but like any everyday phenomenon, they have lost their revolutionary power, so they need to be defamiliarized so that they can be mobilized for the contemporary situation. On the other hand, Shariati was not a passive modern thinker who unquestioningly accepted the totality of imported and borrowed modernity. Rather, he had a critical and re-thinking reflection on modernity and accepted a re-thought form of it. While looking deeply into his historical features, Shariati is aware of both the weight of tradition and the effects of modernity. Therefore, he never wants tradition to prevail over modernity, or modernity to throw tradition aside. He tries to open a third way by criticizing both modernity and tradition. His method, with a rethinking approach, was refining and extracting cultural resources.

    Keywords: Islam, Tradition, Culture, Shariat, Reflexive Modernity
  • علی کریمی*
    جوامع مسلمان در روند نوسازی عصر مدرن با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند که گاه چهره سیاسی یا اقتصادی و گاه چهره اجتماعی به خود می گیرند. حجم عظیم این مشکلات، روند توسعه را نه تنها به تاخیر انداخته، بلکه آن را متوقف و چرخه هایی از فساد و بحران مشروعیت را به بار می آورد. جریانی از متفکران مسلمان معتقدند که عمده این مشکلات، ریشه های فرهنگی تمدنی دارند؛ به این معنا که گذشت زمان، ماهیت این مشکلات را تغییر نخواهد داد؛ما همچنان با دشواری های فکری درگیر هستیم که مسلمان چند قرن پیش اینگونه بود. درنتیجه، در مورد راه حل ها نیز، اولویت و اصالت با نظریاتی است که از امکانات درونی فرهنگ برای حل نابسامانی ها بهره می جویند. این مقاله با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که متفکران مسلمان چگونه از «سنت» برای پیشبرد توسعه استفاده می کنند؟ پاسخ به این پرسش، به خصوص به کارگیری مفهوم «سنت» به عنوان مفهومی روش شناختی، اهمیت فراوان دارد. از نظر این جریان فکری، سنت همچنان مهم ترین ایده های راه گشایانه را در اختیار ما می گذارد؛ ایده هایی که به مختصات و جزئیات جوامع مسلمان آشنا هستند و از ساده انگاری نظریات غرب گرایانه یا شرق گرایانه به دورند.
    کلید واژگان: متفکران مسلمان, تمدن, سنت, تجدد, اسلام, سیاست
    Ali Karimy *
    In the Modernization process, Muslim societies face many problems that sometimes appear in political form, sometimes in economic form, sometimes in social form. The huge volume of these problems has not only delayed the development process, but even stopped it and caused cycles of corruption and crisis of legitimacy. A group of Muslim thinkers believe that most of these problems have cultural-civilizational roots, i.e., the passage of time will not change the nature of these problems. We are still dealing with the intellectual problems that the Muslims faced a few centuries ago. As a result, Muslim thinkers prioritize the theories that use the internal possibilities of culture to solve these problems. This article, using library sources and employing descriptive-analytical method, is an attempt to find answer to the following question: How Muslim thinkers use "tradition" for development. According to these thinkers, the tradition still provides us with the most important facilitating ideas; the ideas that are compatible with the characteristics of the Muslim communities and are away from the simplifying West-oriented or East-oriented theories.
    Keywords: Muslim Thinkers, Civilization, Tradition, Modernity, Islam
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال