به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مصداق شناسی" در نشریات گروه "علوم انسانی"

جستجوی مصداق شناسی در مقالات مجلات علمی
  • هادی جلالی اصل*

    یکی از مسایل چالش برانگیز پس از انقلاب اسلامی، جایگاه دانش بشری و تخصص در اداره نظام اسلامی است؛ برخی مدیریت فقهی را در عرض مدیریت علمی دانسته و در مقابل برخی در نظر گرفتن مصالح جامعه و توجه به تجربه بشری را به منزله عرفی شدن دین در نظر گرفته و تجربه جمهوری اسلامی را نمونه عینی عرفی شدن حکومت تلقی می کنند. هدف این مقاله تبیین جایگاه تخصص در اداره نظام اسلامی بر اساس مبانی فقها مخصوصا امام خمینی (ره) بوده و مدعای این مقاله این است که با توجه به مبانی علما مخصوصا امام خمینی (ره) در رابطه با سنخ های مختلف مصادیق موضوعات احکام شرعی، مدیریت فقهی در عرض مدیریت علمی نبوده و مراجعه به عقل و تجربه بشری در اداره جامعه اسلامی، به معنای عرفی شدن دین نیز نیست بلکه ضرورت مرحله امتثال احکام شرعی است. برای اثبات این مدعا ابتدا با توصیف آراء اصولی علما در باب مرجع تشخیص مصداق، جایگاه دانش بشری را در این حوزه نشان داده؛ سپس با بررسی حوزه های تشخیص مصداق در اداره جامعه اسلامی به تحلیل لوازم این مبانی در اداره نظام اسلامی پرداخته ایم.

    کلید واژگان: دانش بشری, مصداق شناسی, روش شناسی, اصول فقه, فقه سیاسی, امام خمینی
    Hadi Jalali Asl*

    One of the challenging issues after the Islamic revolution is the place of human knowledge and expertise in the administration of the Islamic system. Some consider jurisprudential management to be in contrast with scientific management, while others consider the consideration of society's interests and attention to human experience as the secularization of government. The purpose of this article is to explain the position of expertise in the administration of the Islamic system based on the methodology of jurisprudence with an emphasis on the opinions of Imam Khomeini (RA), and the claim of this article is that according to Imam Khomeini (RA), jurisprudential management is not in contrast with scientific management, and referring to reason and human experience in the administration of Islamic society does not mean the secularization of religion, but the necessity of Implementation of Sharia law.To prove this claim, first by describing the opinions of the Scholars of principles of jurisprudence regarding the authority of human knowledge in this field; Then, by examining the areas of administration of the Islamic society, we have analyzed the essentials of these basics in the administration of the Islamic system.

    Keywords: Human Knowledge, methodology, Principles of Jurisprudence, political jurisprudence, Imam Khomeini
  • سجاد شهباز قهفرخی*
    بنای عقلا، رفتار یا ذهنیتی عام است که در شرایط و اوضاع و احوال یکسان توسط عقلای عالم صرف نظر از آیین و مسلک فکری ایشان، مورد عمل قرار گرفته است. مفهومی که در دو سده اخیر در بین دانشمندان علم اصول فقه جایگاه ویژه ایی یافته و در مورد حجیت و اقسام آن گفتگوها فراوان است. در بین فقهای طراز اول اختلاف نظرهایی در مورد شناسایی مصداق بنای عقلا مشاهده می شود. شناخت مصادیق این مفهوم را باید سهل ممتنع دانست. این مقاله در پی این است که روش هایی که ممکن است به عنوان روش شناسایی مصداق بنای عقلا مطرح شوند را معرفی و ارزیابی نماید. روش های مختلفی همچون رجوع به قوانین کشورهای دیگر، رجوع به قوانین نمونه و یکنواخت، اصول کلی حقوق و نظر نمایندگان مجلس در این مقاله مورد ارزیابی قرار گرفته اند. رد یا تایید کامل هر یک از این روش ها اشتباه بوده و می توان از برآیند تمامی این روش ها به عنوان راهکاری برای شناسایی مصادیق بنای عقلا استفاده نمود.
    کلید واژگان: بنای عقلا, مصداق شناسی, حکم شرعی, اصول کلی حقوقی, قوانین یکنواخت
    Sajad Shahbaz Ghahfarokhi *
    The Practice of Reasonable Persons is a universal behavior or mentality that, under identical circumstances and conditions, is adopted by erudite minds, regardless of their doctrinal and intellectual inclinations. This concept, which has gained a special status among scholars of the science of jurisprudence in the past two centuries, has sparked numerous discussions regarding its legitimacy and classifications. Among the foremost jurisprudents, discrepancies can be observed regarding the identification of instances of the Practice of Reasonable Persons. Understanding these instances must be considered as an inimitable simple task. This article aims to introduce and evaluate potential methodologies for identifying instances of the Practice of Reasonable Persons. Various approaches, such as referencing foreign legal systems, uniform and model laws, general principles of law, and the opinions of parliamentary representatives, have been scrutinized in this paper. Absolute rejection or endorsement of any one of these methods is a mistake. Instead, one can utilize the culmination of all these methods as a means to identify instances of Wisdom Praxis.
    Keywords: Wisdom Praxis, Instances Analysis, Canonical Ruling, General Principles of Law, Uniform Laws
  • محمدحسین مشکاتی، سید علیرضا حسینی*، علیرضا سلیمی، عبدالله امیدی فرد

    مساله ولایت و سرپرستی نسبت به امور دیگری، یکی از مسایل مبتلا به و مقتضای ضرورت و مصلحت برخی از افراد جامعه است. آنچه که در بین بیشتر فقها و حقوقدانان امری مسلم فرض شده است انحصار ولایت در «ولی شرعی» است. از این رو ولایت «ولی عرفی» کمتر مورد بحث و بررسی و کنکاش قرار گرفته است. بر این اساس سوال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه «مصادیق ولایت ولی عرفی از نظر فقهی کدام است؟». فرضیه پژوهش آن است که با بررسی متون دینی و تحلیل ادله فقهی می توان مصادیقی از مشروعیت اعمال ولایت از سوی ولی عرفی را یافت. یافته های پژوهش حاکی از آن است پذیرش مشروعیت ولایت ولی عرفی در مصادیق مورد بحث، آثار فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی خواهد داشت. علاوه بر آن می تواند بخشی از مسیولیت های حکومت و دستگاه قضایی را کاهش دهد و مدیریت امور آسان تر و توسط خود مردم سامان پذیرد.

    کلید واژگان: ولی شرعی, ولی عرفی, مصداق شناسی, فقه
    Mihammadhosein Meshkati, Seysdalireza Hoseini *, Alireza Salimi, Abdullah Omidifard

    One of the most frequent institutions that is considered in various jurisprudential subjects is the institution of "Wilayat (guardianship) ". Among the examples of guardianship, "customary guardianship" has been less discussed and studied, and in addition to the need to explain the nature, it is necessary to examine the arguments for the legitimacy of its guardianship. Accordingly, the major question of the study is "What are the principles of legitimacy of customary guardian?". The research hypothesis is that blood relatives (other than father and paternal grandfather) are the customary guardians and narrative and rational arguments can be used for the legitimacy of their guardianship. The method of this study is descriptive-analytical and the religious arguments are analyzed in it. The finding of the current study suggests that by analyzing and scrutinizing the primary and secondary arguments of the guardian, the customary guardian can be accepted as a constrained guardian. Accepting the legitimacy of guardianship of a customary guardian will have many effects on individual and social life. In addition, it can reduce some of the responsibilities of the government and the judiciary system, and manage affairs more easily and by the people themselves.

    Keywords: Shari', a guardian, customary guardian, case studies, Jurisprudence
  • سید رسول سجادی نسب، محمدرضا ابویی مهریزی، احمد صادقیان

    اسماءالله از موضوعات بحث برانگیز علوم دینی است که همواره مورد توجه مفسران مسلمان قرار گرفته و دیدگاه های مختلفی در مورد مصادیق کامل آن مطرح شده ولی تاکنون تحقیق مفصل و مبسوطی در جهت ارایه، تحلیل و ارزیابی این دیدگاه ها صورت نگرفته است. در این مقاله سعی شده تا با بررسی تفاسیر شیعه و اهل سنت، و تحلیل مطالب، دیدگاه اصلی مفسران مسلمان در خصوص مصداق اتم اسمای الهی روشن گردد. براساس یافته های این پژوهش که با روش تحلیلی و توصیفی و با مطالعه موردی تفاسیر صورت گرفته است، روشن شد که از نظر مفسران شیعه، پیامبر و اهل-بیت مصداق اتم اسمای الهی هستند و بر این امر، دلایل متعددی در تفاسیر شیعه مخصوصا از سوی معصومین  اقامه شده است. اما از نظر اهل سنت، اجماع مفسران تنها بر شخص پیامبر اکرم قطعی است و گویا معتقد هستند که پس از پیامبر خاتم، به لحاظ جایگاه معنوی دیگر پیامبران الهی قرار دارند و قایل به اولویت هیچ کس بر پیامبران نیستند؛ اما در برخی از تفاسیر مهم آنها ابوبکر هم ردیف و هم شان و مرتبه پیامبر معرفی شده است. علاوه برآن روایات و مطالبی در تفاسیرشان یافت می شود که دال بر همتایی امیرمومنان علی و در موارد معدودی هم، دال بر همتایی اهلییت با پیامبر اکرم است. لذا در خصوص اعتقاد مفسران اهل سنت به مصداق اتم اسمای الهی، نمی توان اظهار نظر دقیقی نمود. کلیدواژگان: اسماءالله، مصداق شناسی، تفاسیر شیعه، تفاسیر اهل سنت، پیامبر  اهلبیت

    کلید واژگان: اسماءالله, مصداق شناسی, تفاسیر شیعه, تفاسیر اهل سنت, پیامبر(), اهلبیت
    Seyed Rasol Sajadi Nasab, MohammadReza Abui Mehrizi, Ahmad Sadeghian

    Asmaullah is one of the most controversial topics in religious sciences that has always been considered by Muslim commentators and various views have been expressed about its complete examples, but so far no detailed research has been done to present, analyze and evaluate these views. In this article, an attempt has been made to clarify the main view of Muslim commentators on the meaning of the atom of divine names by examining the interpretations of Shiites and Sunnis, and analyzing the contents. Based on the findings of this study, which has been done by analytical and descriptive method and with a case study of interpretations, it became clear that according to Shiite commentators, the Prophet and the Ahl al-Bayt (1) are examples of the atom of divine names and there are several reasons for this. Shiite interpretations have been made especially by the infallibles (). But according to the Sunnis, the consensus of the commentators is definite only on the person of the Holy Prophet (pbuh) and they seem to believe that after the Prophet Khatam (pbuh), there are other divine prophets in terms of spiritual status and they do not consider anyone to have priority over the prophets; But in some of their important interpretations, Abu Bakr has been introduced as the same rank and rank of the Prophet. In addition, narrations and materials can be found in their

    Keywords: Asma Allah, Exemplary Studies, Shiite Interpretations, Sunni Interpretations, Prophet, Ahl al-Bayt
  • سید رسول سجادی نسب، محمدرضا ابویی مهریزی*، احمد صادقیان

    در این مقاله سعی شده تا با بررسی تفاسیر شیعه و اهل سنت، و تحلیل مطالب، دیدگاه اصلی مفسران مسلمان در خصوص مصداق اتم اسمای الهی روشن گردد. براساس یافته های این پژوهش که با روش تحلیلی و توصیفی و با مطالعه موردی تفاسیر صورت گرفته است، روشن شد که از نظر مفسران شیعه، پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) مصداق اتم اسمای الهی هستند و بر این امر، دلایل متعددی در تفاسیر شیعه مخصوصا از سوی معصومین(علیهم السلام) اقامه شده است. اما از نظر اهل سنت، اجماع مفسران تنها بر شخص پیامبر اکرم (علیه السلام) قطعی است و گویا معتقد هستند که پس از پیامبر خاتم(علیه السلام)، به لحاظ جایگاه معنوی دیگر پیامبران الهی قرار دارند و قایل به اولویت هیچ کس بر پیامبران نیستند؛ اما در برخی از تفاسیر مهم آنها ابوبکر هم ردیف و هم شان و مرتبه پیامبر(علیه السلام) معرفی شده است. علاوه برآن، روایات و مطالبی در تفاسیرشان یافت می شود که دال بر همتایی امیرمومنان علی(علیه السلام) و در موارد معدودی هم، دال بر همتایی اهل بیت با پیامبر اکرم(علیه السلام) است.

    کلید واژگان: اسماءالله, مصداق شناسی, تفاسیر شیعه, تفاسیر اهل سنت, پیامبر (علیه السلام), اهل بیت(علیهم السلام)
    Seyed Rasoul Sajadi Nasab, Mohammad Reza Aboei *, Ahmad Sadeghian

    In this article, an attempt has been made to clarify the main view of Muslim commentators on the meaning of the atom of divine names by examining the interpretations of Shiites and Sunnis, and analyzing the contents. Based on the findings of this study, which has been done by analytical and descriptive methods and with a case study of interpretations, it became clear that according to Shiite commentators, the Prophet and the Ahl al-Bayt () are examples of the fullness of divine names and there are several reasons for this. Shiite interpretations have been made especially by the infallibles (). But according to the Sunnis, the consensus of the commentators is definite only on the person of the Holy Prophet (pbuh) and they seem to believe that after the Prophet Khatam (pbuh), there are other divine prophets in terms of spiritual status and they do not consider anyone to have priority over the prophets; But in some of their important interpretations, Abu Bakr has been introduced as the same rank and rank of the Prophet. In addition, narrations and materials can be found in their commentaries that indicate the rivalry of Amir al-Mu'minin Ali () and in a few cases, indicate the rivalry of competence with the Holy Prophet (1). Therefore, it is not possible to comment on the belief of Sunni commentators in the example of the atom of divine names.

    Keywords: Asmaullah, case studies, Shiite interpretations, Sunni interpretations
  • میثم کهن ترابی*

    بررسی اعتبار احادیثی که در مقام بیان مصادیق آیات قرآن هستند وگاه دستخوش تغییرات و یا تحریفاتی می‏شوند، از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است. در بیان مصداق آیه 101 سوره انبیاء که در آن از کسانی سخن گفته شده که بدیشان وعده نیکویی داده شده و از آتش دور نگاه داشته خواهند شد، در منابع فریقین روایاتی نقل شده است. منابع اهل سنت روایتی را نقل کرده اند که علی(ع) از خلیفه سوم و یا افرادی دیگر که تعدادشان در برخی منابع مساوی با عشره مبشره است، نام برده است. منابع شیعه به نقل احادیثی از پیامبر اکرم(ص) پرداخته اند که بر اساس آن ایشان علی(ع) و شیعیانش را مصداق این آیه معرفی فرموده‏اند. روایات اهل سنت از منظر سندی دچار ضعف شدیدی هستند و از منظر متنی نیز با روایات معتبر و تاریخ قطعی معارضت دارند. سند روایات منقول در منابع شیعه از اعتبار قابل قبولی برخوردارند و محتوای آن با روایات معتبر دیگری که در منابع فریقین آمده تایید می شود. پژوهش حاضر به هدف کمک به تبیین صحیح مصادیق آیه، پس از احصاء روایات فوق از منابع کتابخانه‏ای و با ابزار نقد سندی و تحلیل انتقادی متن روایات منقول در منابع فریقین، به انجام رسیده است.

    کلید واژگان: آیه 101 سوره انبیاء, مصداق شناسی, علی(ع), خلیفه سوم, نعمان بن بشیر, منابع فریقین
    Meysam Kohantorabi *

    It is of special importance to study the validity of hadiths that are in the position of expressing examples of Quranic verses that are sometimes accompanied by changes or distortions. To introduce the instances of verse 101 of Surah Al-Anbiya, which speaks of those who have been promised goodness and will be kept away from the fire, Hadiths have been quoted in Shiite and Sunni sources. Sunni sources have narrated a narration that Ali (AS) mentioned the third caliph or other people whose number in some sources reaches ten (Asharah Mobash’sharah). Shiite sources have quoted hadiths from the Holy Prophet (PBUH) according to which he has introduced Ali (AS) and his Shiites as instances of this verse. Sunni narrations are severely weak from the point of view of documentation and from the textual point of view they are in conflict with authentic narrations and definite history. The present study has been carried out with the aim of helping to correctly explain the instances of the verse, after enumerating the above narrations from library sources and with the tools of document critique and critical analysis of the text of narrations narrated in the sources of Shiite and Sunni sources.

    Keywords: Verse 101 of Surah Anbiya, Recognize instances, Ali (AS), The Third Caliph, Nu'man Ibn Bashir, Shiite, Sunni Sources
  • عبدالله میراحمدی، اکرم سادات حسینی

    «آیه 82 سوره نمل»، یکی از شاخص ترین آیاتی است که به وقایع آخر الزمان و نشانه های پیش از وقوع قیامت اشاره می کند. این آیه، به جهت اجمال در زمینه مصداق «دابه الارض»، زمان و مکان خروج او، همواره معرکه آرای مفسران بوده است. وجود ابهام یاد شده، بیش تر مفسران را بر آن داشته تا در تبیین آیه به روایات مراجعه کنند. با وجود برخی خصوصیات مشترک میان روایات فریقین، در تعیین مصداق دابه الارض اختلافاتی وجود دارد. بیش تر احادیث اهل سنت، بر ماهیت حیوانی این موجود با ویژگی های خارق العاده و غیر قابل باور اشاره دارند. در مقابل، پیش تر منابع روایی شیعه بر ماهیت انسانی دابه الارض تصریح دارند و بیش تر حضرت علی7 را از مصادیق آن ذکر کرده اند. حال آن که با مراجعه به منابع رجالی فریقین، به ضعف سندی این روایات پی می بریم. از سوی دیگر، محتوای احادیث نیز با محکمات قرآن، سنت و عقل مخالف بوده و در مواردی، با سایر احادیث در تعارض هستند. با توجه به این اهمیت، پژوهه پیش رو، با روش تحلیل محتوا، مجموعه روایات فریقین را در مصداق شناسی دابه الارض بررسی سندی و تحلیل دلالی می کند تا از این طریق بتوان به دیدگاه صحیح دست یافت.

    کلید واژگان: دابه الارض, روایات فریقین, مصداق شناسی, بررسی سندی, تحلیل دلالی
    Abdollah MirAhmadi*, Akram Sadat Hosseini

    The “verse 82” of Surah al-Naml is one of the most prominent verses which points to the events of the Last Day and the signs before the occurrence of the Resurrection. This verse, due to the general understanding in the area of determination of the example for «دابه الارض» (whatever moves on the earth), the time and place of its appearance, has always been a field of conflict for the interpreters’ opinions. The existence of the mentioned ambiguity has led the commentators to refer to the traditions to explain the verse. In spite of some common features among the traditions of the two sects, there are disagreements over the determination of instance for «دابه الارض» (whatever moves on the earth). Most of the Sunni hadiths point to the animal nature of this creature with extraordinary and unbelievable characteristics. On the opposite, Shia narrative resources specify the human nature for «دابه الارض» (whatever moves on the earth) and most of them refer to Imam Ali (AS) as the instance for this verse. While, when we refer to the transmitters of hadiths of both sects, we find the weakness of the traditions’ authenticity. On the other hand, the content of these hadiths is in opposition with the Qur’an’s precise verses, life style and intellect, and in some cases conflicts with other traditions as well. Considering the importance of this issue, the current paper, with the method of analyzing the content, investigates and analyzes the authenticity of the collection of the two sects’ traditions on the determination of instance for «دابه الارض» (whatever moves on the earth) to obtain the correct view.

    Keywords: «دابه الارض» (whatever moves on the earth), the two sects’ traditions, knowing the instance, investigation of the authenticity, inferential analysis
  • محسن برهانی *، عطیه پارساییان
    پس از شناخت احکام قانونی و موضوعات احکام، مرحله انطباق و برابرسازی مفاهیم قانون با مصادیق و شناخت تعینات خارجی آن، از مباحث بنیادینی است که اختلاط ناصوابی با مرحله نخست پیدا کرده است. نظر به این که اتخاذ تصمیم نسبت به واقعیات و عینیات خارجی، مقصود احکام قضایی است، بنابراین صحت حکم صادره افزون بر تبیین مفهوم، در گرو تعیین مصداق و تطبیق صحیح مفهوم بر واقعیت خارجی است که نهایتا در مرحله صدور حکم به حکمی صواب منجر خواهد شد. در این مقاله ضمن تحلیل دو رویکرد مختلف عقل محوری و عرف محوری در خصوص مرحله تطبیق، به اثبات خواهد رسید که در مرحله تطبیق مفاهیم بر مصادیق نیز عرف مرجع نهایی است و ضروری است قضات از استبداد در مرحله تطبیق پرهیز نمایند و عرف را یگانه مرجع در این مرحله قلمداد نمایند. خلا موجود در نظام حقوقی ایران باید با تعبیه نهادی برای فهم این قضاوت عرف، مرتفع شود.
    کلید واژگان: عرف, عقل, مصداق شناسی, موضوعات احکام, هیات منصفه
    Mohsen Borhani*, ateyyeh parsaeian
    After understanding the legal precepts and their subjects, the stage of adaption of law concepts with its evidences and external criterion is among the basic topics that have been improperly intermingled with the first stage. Judgments come from the decision on aspects of law subjects, thus, this understanding helps the judge to adjudicate correctly. In this paper, two aspects of the adaption based on intellect and custom are reviewed to prove that the custom leads to correct adjudication. In the court of Iran a decision should be made on the forming of a group such as jury to help the judge for realizing the custom.
    Keywords: custom, intellect, evidence studies, subjects of the precepts, jury
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال