به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ممکن الوجود » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • حسین کریمی*
    از دیرباز مسیله ماهیت واجب تعالی در میان کلمات فلاسفه و متکلمان به چشم می خورد. عمده متکلمان مثبت ماهیت و فلاسفه منکر آن بوده اند. هر دو گروه ادله متعددی برای اثبات مدعای خویش اقامه کرده اند که بعضی از ادله بر مبانی خاصی مبتنی است. بررسی این ادله نشان می دهد تفسیر و تبیین حقیقت وجود واجبی و ماهیت نقش مهمی در رسیدن به نتیجه در این مسیله می تواند داشته باشد. همچنین، توجه به لوازم ماهیت نیز می تواند در نتیجه بحث موثر باشد. درصورتی که ماهیت را تماما به وجود وابسته بدانیم یا محدودیت را لازمه ماهیت بیان کنیم، استحاله ماهیت برای واجب تعالی ثابت است؛ اما اگر در هر دو مسیله خدشه شود، نمی توان ماهیت را از واجب نفی کرد. در این نوشتار ادعای اول ثابت و ادعای دوم ناتمام دانسته شده است. البته ادله اثبات ضرورت ماهیت برای واجب تعالی نیز ناتمام بوده و لذا، با توجه به اینکه ماهیت در اصل حقیقتش به وجود وابسته است و به هیچ وجه نمی تواند مقدم بر وجود باشد، ماهیت برای واجب تعالی ممتنع است.
    کلید واژگان: ماهیت, واجب الوجود, ممکن الوجود, حد وجود}
    Hosein Karimi *
    For a long time, the question of God's quiddity has been discussed in the words of philosophers and theologians. Most of the theologians have been positive about God's having a quiddity and most of the philosophers have opposed it. Both groups have presented several proofs for their claims, some of which are based on specific foundations. Examining these arguments shows that the interpretation and explanation of the truth of the existence and essence of the Necessary can be so decisive in this debate. Noticing the concomitants of quiddity can also help to reach a conclusion in the discussion. If we consider quiddity to be completely dependent on existence or if we consider the limitation as one of its concomitants, then we must negate quiddity from the Necessary, but if both of these are refuted, then we cannot negate quiddity from Him. In this article, the first claim is proven to be true and the second to be incomplete. The evidence supporting the necessity of quiddity for God is not sufficient, and therefore, because quiddity is essentially dependent on existence and cannot precede existence in any way, quiddity is negated from God.
    Keywords: quiddity, the Necessary, contingents, the limit of existence}
  • سید محمد میرباقری، شاکر لوائی

    هر ممکن الوجودی در نظام خلقت الهی، نیازمند دو چیز می باشد: یکی فاعل برای ایجاد شدن و دیگری هدف و غایتی برای حرکت و سیر به سوی آن. اساسا مقتضای نظام علی و معلولی نیز، چیزی جز این، نیست. حرکت به سوی غایت و هدف، فارغ از نوع موجودات، ویژگی ذاتی هر ممکن الوجودی است. بر اساس امتناع تسلسل در دایره علل، این غایت نهایتا به غایتی منتهی می شود که خود، دیگر غایتی ندارد و آن غایت الغایات و همان واجب الوجود می باشد. حیوانات نیز به علت وجود امکانی شان، از این قاعده مستثنی نیستند. بر اساس آیات قرآن و احادیث وارده از معصومین(ع) نیز، این امر به طرق مختلف بیان شده است. این بازگشت به سوی غایت نهایی، که از آن به «حشر» تعبیر می شود، در مورد حیوانات بر اساس سیرت شان به دوگونه تقسیم می شود. یا در عالم با حیواناتی مواجهیم که دارای قوه خیال و حافظه اند، که حشر این ها بصورت مستقل صورت می گیرد و یا حیواناتی که فقط در مرتبه حس بوده و از آن بالاتر نمی روند، که اینها حشری مستقل نداشته و بازگشت اینها صرفا به رب النوع شان می باشد. بدین ترتیب وجه اشتراک همه حیوانات، حشر به سوی غایت نهایی و وجه تمایز آنها در استقلال و یا عدم استقلال حشرشان بر اساس نحوه وجودی شان می باشد. انسان‌هایی که نفس و سیرت شان، در این عالم، حیوانی شده است نیز، دارای حشری مستقل خواهند بود و ظهور صورت متناسب با آن سیرت، در قیامت خواهد بود.

    کلید واژگان: ممکن الوجود, غایت, حشر, حیوانات, خیال, حافظه, حس, رب النوع, سیرت}
    Muhammad Mirbaqeri, Shaker Lavaei

    Every possible existence in the system of divine creation requires two things: one, the agent who creates and the other, the goal to move towards it. Basically, the requirement of a causality system is nothing but this. Moving towards the goal, regardless of the type of beings, is an inherent feature of every possible existence. Based on the refusal of sequence in the circle of causes, this end eventually leads to an end that no longer has an end, and that goal is the duty of the obligatory existence. Animals are no exception to this rule because of their potential. According to the verses of the Qur'an and the hadiths of the Imams, this matter has been expressed in various ways. This return to the final end, which is interpreted as "resurrection", is divided into two species in the case of animals according to their nature. Either we encounter animals in the world that have imagination and memory, that their resurrection takes place independently, or animals that are only in the level of sense and do not rise above it, that they do not have an independent return, and that they return only to their Lord of types.

    Keywords: Possible Existence, Goal, Resurrection, Animals, Imagination, Memory, Feeling, Nature, Lord of Type}
  • حسین عشاقی *، روح الله فروغی
    محقق خفری از زمره فیلسوفانی بود که چندین برهان بر اثبات خداوند اقامه کرد و این براهین را دارای ویژگی های براهین صدیقین دانست. در این براهین با استفاده از اموری همچون حقیقت وجود و مجموعه موجودات، واجب الوجود اثبات شده است. ملاصدرا این براهین را ناتمام می داند، زیرا به عقیده وی میان فرد و طبیعت خلط صورت گرفته یا از راه وجود مجموعه موجودات استدلال شکل گرفته است، در حالی که تنها افراد مجموعه دارای وجود حقیقی هستند. در مقاله حاضر براهین خفری را به تفصیل تقریر و تبیین می کنیم و اشکال های ملاصدرا بر آن، ارزیابی قرار خواهد شد. نتیجه اینکه براهین خفری درست است و اشکالات ملاصدرا بر آن وارد نیست.
    کلید واژگان: حقیقت وجود, مجموعه موجودات, مفهوم وجود, ممکن الوجود, واجب الوجود}
    Hossein Oshaqi *, Rohollah Foroghi
    Khafri researcher among philosophers who filed several arguments against the existence of God. and the proofs is known to have a veracious arguments features. The arguments using things like truth and existing collection, it has been proved existent. Khafri present written arguments to illustrate and explain in detail and evaluated Mulla Sadra has bugs. The result is that at least some Khafri arguments are true and Mulla Sadra Critics is not Right
    Keywords: : truth of existence, the concept of existence, self-existent, whol beings, contingent being}
  • علی حسینی، محمود صیدی، هادی هاشمی
    از دیدگاه فخر رازی مسئله ماهیت‏داشتن خداوند مبتنی بر بحث اشتراک لفظی یا معنوی وجود است. بر این اساس او دیدگاه اشعری در مورد تفاوت ماهوی و وجودی واجب و ممکن را با براهین اشتراک معنوی وجود ابطال می‏کند؛ چراکه این دیدگاه مبتنی بر اشتراک لفظی وجود است. انتقادات فخر رازی به برهان ماهیت‏نداشتن خداوند و استدلال‏های او در اثبات ماهیت‏داشتن واجب الوجود، ناشی از مغالطه میان احکام ماهیت با وجود، ذهن با خارج، سرایت‏دادن حکم مفهوم به مصداق و غفلت از تمایز تشکیکی میان مراتب وجودی است. بدین لحاظ نظریه فخر رازی در این زمینه گرفتار مغالطات متعددی می‏باشد.
    کلید واژگان: فخررازی, واجی الوجود, ماهیت, ممکن الوجود}
    Ali Hoseini, Mahmud Seydi, Hadi Hashemi
    Fakhr Razi believes the discusison of God's quiddity is based on the discussion on whether existence is univocal or equivocal. On this base, he invalidates the Asharite's view on the essential and existential differences of the necessary and possible beings by proving univocality; because this theory is based on the equivocality of being. Fakhr Razi's criticisms of the reason which proves God has no quiddity and also his reasoning on the quiddity of God has the fallacies of rules of quiddity and existence, inside the mind and outside the mind, transferring the rule of concept to its referent, and neglecting the graded difference between the degrees of being. Therefore Fakhr Razi's theory in this field has various fallacies.
    Keywords: Fakhr Razi, Necessary existence, Essence, Possible existence}
  • سیدشهریار کمالی سبزواری *
    از دیدگاه ملامحمد نعیم طالقانی، نظریه وحدت شخصی وجود یا مستلزم عینیت محض واجب تعالی با اشیاء است و یا مستلزم ممکن الوجود بودن واجب تعالی است و بتبع این دو استلزام، اشکالات و مفاسد فراوانی بر این نظریه وارد می شود که آن را نظریه یی غیرمعقول و غیر قابل قبول میسازد. ما در نوشتار حاضر پس از تحلیل دیدگاه ایشان در باب این نظریه، با استفاده از مفاهیمی مانند وجود رابط معلول و کثرت و تمایز احاطی، به تبیین نظریه وحدت شخصی وجود میپردازیم و نشان خواهیم داد که هیچکدام از اشکالات مذکور، بر این نظریه وارد نیست و ایشان در تبیین و تحقیق مرام عرفا در اینباب مصاب نمیباشد.
    کلید واژگان: ملامحمد نعیم طالقانی, نظریه وحدت شخصی وجود, واجب الوجود, ممکن الوجود}
    Seyyed Shahriyar Kamali Sabzewari *
    In the view of Mulla Mohammad Na‘im Taleqani, the theory of the individual unity of existence necessitates either the absolute identity of Almighty Necessary with objects or His possible being. Therefore, several objections can be advanced against this theory, which render it into an implausible and unacceptable one. Here, after analyzing his view regarding this theory through using such concepts as the copulative existence of the effect and encompassing plurality and distinction, the writer clarifies the theory of the individual unity of existence and demonstrates that none of the mentioned objections are justified. He finally concludes that Taleqani has failed to explain and analyze gnostics’ views regarding this theory.
    Keywords: Mulla Mohammad Naim Taleqani, theory of the individual unity of existence, Necessary Being, possible being}
  • اسکندر صالحی، پرویز ضیاء شهابی*، سید عباس ذهبی

    کاری که در نمط چهارم اشارات و تنبیهات[1] انجام می شود، در اصل، تلاش برای اثبات موجودی خاص، یعنی واجب الوجود، و نیز ترسیم نقش محوری او در هستی، یعنی آفرینش همه ی دیگر هستان و نگهداری آنان در هستی، و نیز بیان صفات او از این منظر است. از این دیگر هستان اگر بحث می شود در این چهارچوب است؛ یعنی در حول و حاشیه ی وجود آن موجود واجب و بیان و اثبات وجودبخشی او و فیض اش. ابن سینا، واجب الوجود را هم هست کننده کل هستی و تک تک هستان، یعنی موجودات ممکن، می داند و هم نگهدارنده ی هستی و تک تک هستان در عالم هستی. در نتیجه، موجود ممکن، یعنی همه ی هستی بجز واجب الوجود، در این هستی شناسی از آن حیث دیده می شود که «معلول» واجب الوجود است و وابسته به او. پس هر آنچه غیر از واجب الوجود هست، در نمط چهارم اشارات، از آن حیث در بحث می آید که «معلول» است و هر بحثی هم که در آن می آید به قصد تبیین این امر است.


    [1]. به رعایت اختصار، در این مقاله این کتاب را «اشارات» می خوانیم.

    کلید واژگان: موجود, ممکن الوجود, واجب الوجود, معلول, هستی شناسی, اشارات و تنبیهات, ابن سینا}

    In the fourth subpart (namat) of Kitāb al-Ishārāt wa-l-Tanbīhāt,Ibn Sīnᾱ tries to prove the existence of a particular being, named “Necessary Existent”. There he also explains the central role of this being in the world, His relation to other beings, and His attributes. It is in this very framework that he discusses other beings, that is, only to glorify the “Necessary Existent”. Ibn Sīnᾱ believes that the “Necessary Existent”is the cause of existence and makes things exist. In his ontology, the possible existents, i.e. everything except the necessary being, are considered to be “caused”. In view of this, in the fourth subpart of Kitāb al-Ishārāt wa-l-Tanbīhāt as well, everything other than the “Necessary Existent” has been taken into consideration only as a caused thing or an effect.

    Keywords: : Ibn Sīnᾱ, Kitāb al-Ishārāt wa-l-Tanbīhāt, Possible Existent, Necessary Existent, Ontology, Caused}
  • علی ربانی گلپایگانی
    یکی از استوارترین برهان‎هایی که بر وجود خداوند متعال اقامه شده، برهان امکان یا برهان امکان و وجوب است. برهان وجود و برهان صدیقین سینوی، نام‏های دیگر آن است. از برهان امکان دو گونه تقریر ارائه شده است. گونه نخست، بر قبول واقعیت یا موجود، بدون لحاظ اینکه ممکن الوجود است، مبتنی است، و گونه دوم بر وجود ممکن الوجود مبتنی است. در تقریر اول، از وجود موجود (واقعیت) بر وجود واجب الوجود بالذات استدلال می‎شود، و در تقریر دوم از وجود ممکن الوجود ضرورت وجود واجب الوجود بالذات اثبات می‎شود.
    از هر یک از دو گونه تقریر برهان امکان، تبیین‏های مختلفی ارائه شده است، برخی از تبیین‏های گونه اول، مبتنی بر امتناع دور و تسلسل در علیت است، و برخی دیگر، مبتنی بر آن نیست. گونه دوم تقریر برهان امکان نیز با عبارت‏های متفاوتی تبیین شده است. در این میان شیخ اشراق نیز تقریر ویژه‏ای از برهان امکان عرضه نموده است. لمی یا انی بودن برهان امکان از جمله مسایل مورد بحث درباره آن است، چنان‏که اشکالاتی نیز بر این برهان وارد شده است که از سوی متفکران اسلامی به آن‏ها پاسخ داده شده است. مسایل و مباحث مزبور، در این نوشتار تبیین و بررسی شده است.
    کلید واژگان: برهان امکان, دور, تسلسل, موجود, ممکن الوجود, واقعیت, واجب الوجود}
    Ali Rabbani Golpaygani
    One of the strongest argument suggested for the existence of God is argument from contingency (Borhan al-Emkan Va al-Vojoub) which is called also argument from existence (Borhan al-Vojoud) and Avecinna’s Seddighin argument. This argument has been formulated in two ways: first one relies on acceptance of the reality or existence regardless of considering it as a contingent. And second one depends on existence of contingents. In the first account, existence of necessary existence is proved by consideration of existence of reality (existence), in the second account, existence of necessary existence is established by consideration of existence of contingents. Many interpretations suggested from each of the two accounts of the argument from contingency. Some of the first accounts, depend on impossibility of circle and regress and some do not rely on. The second account of the argument from contingency has been explained in different ways. As well as Suhrawardi has special interpretation of it. One of the subjects concerning this argument is whether it is demonstration from cause to effect or from effect to cause. As well as many objections provided against this argument and Muslim thinkers have replied them. These subjects and discussions have been explained and analyzed in this article.
    Keywords: argument from contingency, circle, regress, existent, contingent, reality, necessary existence}
  • تبیینی نوین از بحث مواد ثلاث در فلسفه بر اساس نظام حکمت متعالیه
    دکرت مهدی گل پرور روزبهانی، سید محمد یوسف ثانی
    مفاهیم مواد ثلاث یعنی وجوب و امکان و امتناع در علم منطق و در میان مباحث قضایا مطرح می گردند. در فلسفه، از این مفاهیم سه گانه برای تقسیم بندی موجودات به دو قسم واجب الوجود و ممکن الوجود و بتبع آن تقسیم بندی معدومات به دو قسم ممکن الوجود و ممتنع الوجود استفاده می شود...
    کلید واژگان: مواد ثلاث, واجب الوجود, ممکن الوجود, ممتنع الوجود, امکان فقری, اصالت وجود}
    A New Account of the Tripartite Division of Being Based on the Transcendent Philosophy
    Mehdi Golparwar Ruzbehani, Seyyed Muhammed Yusef Thani
    The concepts embedded in the tripartite division of being – necessity, possibility, and impossibility – are posed in logic in relation to propositions. In philosophy, these three-fold concepts are used to divide existents into two types, the necessary being and the possible being, and, following it, to divide non-beings into two types: possible beings and impossible beings. This paper demonstrates that, based on the theory of the principiality of existence, the above divisions are refuted, and indicates that each being is a necessary being; each concept is a possible being, and each non-being is an impossible being. Even the distinction between the “by essence” and “by another” considerations of the tripartite division of being in attributing existence to the three groups of existent, concept, and non-existent cannot create a change in the above analysis. In this way, employing the concepts of the tripartite division of being lacks the expected efficiency in classifying existents (and also non-existents). The Transcendent Philosophy has replaced them with the concepts of indigent possibility and ontological richness, which will be discussed in this paper.
  • محمد محمد رضایی
    این مقال بر آن است تا نظریه «اصالت وجود» را که یکی از اصول مهم فلسفه ملاصدرا است بررسی وبه سابقه این نظریه در فلسفه اشراق اشاره کند. مؤلف بر خلاف نظر مشهور، عقیده دارد که شیخ اشراق نه تنها به اصالت ماهیت اعتقادی ندارد، بلکه از مدافعان سرسخت اصالت وجود می باشد. دلیلی که ملاصدرا وپیروان او بر اصالت وجود ذکر کرده اند عینا در بیانات شیخ اشراق وجود دارد. هم چنین مؤلف از راه رابطه علی ومعلولی انوار در نزد شیخ اشراق ثابت می کند که به نظر او علت به معلول خود وجود اعطا می کند نه ماهیت. واین خود، دلیلی است بر اصالت وتشکیک وجود. سپس مؤلف به معنای اعتباری بودن وجود در نزد شیخ اشراق اشاره می کند ونتیجه می گیرد که معنای اعتباری، به معنای معقول ثانی فلسفی است که این عقیده مورد قبول ملاصدرا نیز می باشد.
    کلید واژگان: ملاصدرا, اصالت وجود, شیخ اشراق, وجود, تشکیک وجود, نور, ممکن الوجود, علت, معلول}
  • عباس نیگزاد
    از باورهای مهم همه موحدان، به ویژه مسلمانان، اعتقاد به وجود کامل مطلق و وجود لایتناهی است. اذکار مبارکه «سبحان الله »، «الحمدلله»، «یا سبوح، یا قدوس» و مانند آن ها بر کامل مطلق بودن ذات حق دلالت دارند. فلاسفه الهی به ویژه فلاسفه اسلامی در پی اثبات عقلی و برهانی این باور اساسی برآمده اند، و نتیجه تلاش های آنان ارائه و اقامه چندین برهان عقلی و فلسفی در این باب بوده است. آنچه این مقاله بدان پرداخته است از یک سو، بررسی این ادله است، و از سوی دیگر، ارایه برهان های دیگری که کتب فلسفی به روشنی بدان ها نپرداخته اند.
    کلید واژگان: کامل مطلق, وجود لایتناهی, واجب الوجود, ماهیت, ممکن الوجود, ضرورت, امکان, برهان عقلی}
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال