به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "همه گیری" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • پیامدهای موضع گیری ایران در جنگ های سه گانه هند و پاکستان بر روابط خارجی ایران و پاکستان در دوران حکومت پهلوی دوم
    بهنام شیخی*، شجاع الدین شیخی
  • عقیل انبارداران*، هادی مراد پیری، حسن فشنگ زاده
    نتیجه عملیات والفجر 8 تغییر موازنه جنگ به نفع ایران بود. علت اصلی موفقیت در این عملیات، غافل گیری ارتش عراق در منطقه فاو بود. سوالات این تحقیق عبارتند از: چه عواملی در غافل گیری ارتش عراق موثر بوده اند؟ و یا این که ارتش عراق در چه ابعادی غافل گیر شد؟ و میزان این غافل گیری در چه حدی بوده است؟ و آخر این که غافل گیری ارتش عراق در پیروزی عملیات والفجر 8 به چه میزانی موثر بوده است؟ روش این تحقیق، توصیفی - تحلیلی بوده و از طریق بررسی کتب و اسناد و مدارک و فیش برداری از آنها، مصاحبه و پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. نتایج حاصله تحقیق:حفاظت اطلاعات، عملیات فریب به ویژه در منطقه هورالهویزه، انجام عملیات های پشتیبانی به خصوص در منطقه ام الرصاص، تاکتیک های عبور از رودخانه، خط شکنی و سرعت عمل در اجرای مراحل عملیات و شرایط جوی در شب عملیات از عوامل موثر در غافل گیری عراق در عملیات والفجر 8 بودند و در این رابطه زمان عملیات نیز تا حدودی به این امر کمک نمود. ارتش عراق در عملیات والفجر 8 در ابعاد استراتژیکی و عملیاتی به طور کامل و در بعد تاکتیکی نیز تا حدود زیادی غافل گیر شد. میزان غافل گیری ارتش عراق در این عملیات نیز بسیار بالا بوده است، به طوری که مهم ترین و اصلی ترین عامل در پیروزی عملیات محسوب می شود. میزان تاثیر غافل گیری ارتش عراق، به حدی بود که اگر عراق با تمام توانایی هایش در این عملیات غافل گیر نمی شد، پیروزی ایران در این عملیات امکانپذیر نبود.
    کلید واژگان: دفاع مقدس, عملیات والفجر 8, غافل گیری, فاو
    Aghil Anbardaran *, Hadi Morad Piri, Hasan Feshang Zadeh
    The outcome of Operation Valfajr 8 shifted the balance of the war in favor of Iran. The main reason for success in this operation was the surprise of the Iraqi army in the Faw region. The research questions are: What factors contributed to the surprise of the Iraqi army? In what dimensions was the Iraqi army surprised? To what extent was the Iraqi army surprised? And finally, how significant was the surprise of the Iraqi army in the victory of Operation Valfajr 8?This research is descriptive-analytical in nature and was conducted through the examination of books, documents, and records, along with interviews and questionnaires to gather the necessary information. The findings indicate that factors such as information security, deceptive operations particularly in the Hoveyzeh marshes, support operations especially in the Amal-al-Rasas region, river-crossing tactics, breaching operations, rapid execution of operation phases, and weather conditions on the night of the operation were significant in surprising Iraq in Operation Valfajr 8. The timing of the operation also contributed to this surprise to some extent.The Iraqi army was completely surprised strategically and operationally, and to a large extent tactically, in Operation Valfajr 8. The level of surprise was so high that it was considered the most important factor in the operation's success. The impact of the surprise on the Iraqi army was such that, had Iraq not been surprised with all its capabilities, Iran's victory in this operation would not have been possible.
    Keywords: Sacred Defense, Operation Valfajr 8, Surprise, Faw
  • همت الله شمولی*، بهادر نوکنده

    بررسی مولفه های تاثیرگذار در سیاست خارجی هرکشوری می تواند به تبیین سیاست خارجی و پیشبرد اهداف هرکشوری در حوزه بین الملل بسیار کارگشا باشد.یکی از مهمترین مولفه های تاثیرگذار در سیاست خارجی هرکشوری فرد اجراکننده سیاست های تعیین شده آن کشور در حوزه سیاست خارجی می باشد.برای واکای این اثر باید شخصیت شناسی سیاسی و نوع تفکر مجری سیاست گذار در عرصه سیاست خارجی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه بررسی شخصیت شهید سلیمانی و تاثیر آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا به دنبال تبیین تاثیرگذاری شخصیت افراد موثر در سیاست خارجی بر اجرای صحیح روابط خارجی کشورها می باشد.این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب نظری «تمدل پیوستگی روزنا» و «نظریه روانشناسی سیاسی» با شیوه ی گردآوری داده ها مبتنی بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش شخصیت کاریزماتیک،متدین،ولایتمدار،باهوش و با درایت شهید سلیمانی با توجه به اختیارات قانونی در سیاست خارجی منطقه باعث ایجاد صلح در منطقه و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در سیاست خارجی شده است.

    کلید واژگان: سیاست خارجی, شهید سلیمانی, جمهوری اسلامی ایران, روانشناسی سیاسی, تصمیم گیری
    Hemmatolah Shamouli *, Bahador Nokandeh

    Examining the influential components of any country's foreign policy can be instrumental in explaining and advancing its international objectives. One of the most crucial components influencing a country's foreign policy is the individual executing the predetermined policies in the realm of foreign affairs. To delve into this matter, it is essential to analyze the political personality and mindset of the policy executor in the field of foreign policy.This study aims to examine the character of Martyr Haj Qasem Soleimani and its influence on the foreign policy of the Islamic Republic of Iran in the West Asia region, seeking to elucidate the impact of influential individuals on the proper execution of foreign relations. This research employs a descriptive-analytical method within the theoretical framework of "Rosena's Continuity Model" and "Political Psychology Theory," utilizing data collection techniques based on library resources.The findings reveal that Soleimani's charismatic, devout, loyal, intelligent, and prudent personality, combined with his legal authority in regional foreign policy, has contributed to establishing peace in the region and advancing the objectives of the Islamic Revolution in foreign policy.

    Keywords: Martyr Soleimani, Islamic Republic Of Iran, Foreign Policy, West Asia
  • منصور بیرامی، مینا خیری آباد *

    هدف مطالعه حاضر، مقایسه کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر با تاکید بر بازداری پاسخ، سازماندهی و تصمیم گیری-برنامه ریزی با همتایان سالم بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی علی-مقایسه ای بود و جامعه آماری آن شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر و کودکان بهنجار شهر تبریز در بازه سنی 12-8 سال بود. با همکاری یکی از مراکز مشاوره پس از انجام غربالگری به وسیله مصاحبه تشخیصی بالینی مبتنی بر DSM-5، 30 نفر از کودکان مبتلا به اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر به روش سرند کردن انتخاب شدند. 30 کودک بهنجار نیز به روش نمونه گیری تصادفی از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همتا شدند. داده ها با آزمون عصب روانشناختی و شخصیتی کولیج با پاسخدهی والدین کودکان بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد و نتایج نشان داد که دوگروه از نظر هر سه مولفه کارکرد اجرایی با یکدیگر تفاوت دارند و این تفاوت به نفع گروه بهنجار است. به عبارتی، کودکان بهنجار در مقایسه با کودکان دارای اختلال مذکور، از مشکلات مربوط به حوزه های بازداری پاسخ، سازماندهی و تصمیم گیری - برنامه ریزی کمتر رنج می برند. یافته های پژوهش حاضر تلویحات قابل توجهی در خصوص نقش این اختلال در تخریب کارکرد اجرایی و ضرورت تدوین روش های درمانی متمرکز بر نقایص کارکرد اجرایی در این گروه در بر دارد.

    کلید واژگان: کارکردهای اجرایی, اختلال بدتنظیمی خلق اخلالگر, بازداری پاسخ, سازماندهی, تصمیم گیری, برنامه ریزی
    Mansour Bayrami, Mina Kheiriabad *

    The aim of the present study was to compare the executive functions of children with disruptive mood dysregulation disorder (DMDD) with an emphasis on response inhibition, organization, and decision-making/planning with healthy peers. The current study was a descriptive and causal-comparative study, and our statistical population included all children with DMDD and normal children in Tabriz between the ages of 8-12 years. With the cooperation of one of the psychological clinics, after screening by clinical diagnostic interview based on DSM-5, 30 children with disruptive mood dysregulation disorder were selected by available sampling. A number of 30 normal children were matched with the patient group by random sampling in terms of age and gender. The data was obtained with the Coolidge neuropsychological and personality scale, a parent-as-respondent assessment tool. Multivariate analysis of variance test was used to analyze the data and the results showed that the two groups differ significantly from each other in terms of all three components of executive function. In other words, compared to children with DMDD, normal children suffer less from problems related to executive functions in the areas of response inhibition, organization, and decision-making/planning. The findings of the present study have significant research and clinical implications regarding the role of DMDD in the destruction of executive function, as well as the need to formulate and apply therapeutic methods focused on executive function defects in this group.

    Keywords: Executive Functions, Disruptive Mood Dysregulation Disorder, Response Inhibition, Organization, Decision-Making, Planning
  • میلاد اکبری، فرزاد نعمتی *، زهرا رضوی

    این مقاله به بررسی و تحلیل تطبیقی مفاهیم بصیرت، عدالت و تقوا در فقه اسلامی می پردازد. بصیرت به عنوان توانایی شناخت عمیق و تشخیص صحیح، نقش مهمی در تصمیم گیری های شرعی دارد و به فرد کمک می کند تا در مواجهه با چالش ها و مسائل پیچیده، تصمیمات آگاهانه ای اتخاذ کند. عدالت به عنوان یک اصل بنیادین، به رعایت انصاف و برابری در قضاوت ها و رفتارها توجه دارد و از هرگونه ظلم و ناعدالتی جلوگیری می کند. تقوا به عنوان ویژگی اخلاقی، فرد را به پرهیز از گناهان و رعایت اصول دینی و اخلاقی هدایت می کند. این مقاله با بررسی شباهت ها و تفاوت های این سه مفهوم، تاثیرات هر یک بر تصمیمات فقهی و زندگی فردی و اجتماعی را تحلیل می کند. نتایج نشان می دهند که بصیرت، عدالت و تقوا به عنوان اصولی مکمل، در تقویت نظام فقهی و اخلاقی اسلام نقش بسزایی دارند و رعایت هم زمان آن ها می تواند به تشکیل یک جامعه منصفانه و اخلاقی کمک کند. در نهایت، مقاله به ارائه پیشنهاداتی برای پژوهش های آینده و کاربردهای عملی این مفاهیم در حوزه های مختلف فقهی و اجتماعی می پردازد، با تاکید بر لزوم توجه به این مفاهیم در نظام های آموزشی و حقوقی به منظور ارتقای ارزش های اخلاقی و دینی در جامعه.

    کلید واژگان: بصیرت, عدالت, تقوا, فقه اسلامی, تصمیم گیری, اخلاق, حقوق اسلامی
    Milad Akbari, Farzad Nemati *, Zahra Razavi

    This article examines and conducts a comparative analysis of the concepts of insight (Basirat), justice, and piety (Taqwa) within Islamic jurisprudence (Fiqh). Insight, defined as the ability to deeply understand and accurately discern, plays a crucial role in making Sharia decisions and assists individuals in making informed choices when facing complex challenges and issues. Justice, as a fundamental principle, emphasizes the importance of fairness and equality in judgments and behaviors, preventing any form of oppression and injustice. Piety, as an ethical attribute, guides individuals to avoid sins and adhere to religious and moral principles. The article explores the similarities and differences among these three concepts and analyzes their impacts on legal decisions and individual and social life. The findings indicate that insight, justice, and piety, as complementary principles, significantly contribute to strengthening the moral and legal framework of Islam. Adhering to these concepts simultaneously can help establish a fair and ethical society. Finally, the article provides suggestions for future research and practical applications of these concepts in various legal and social domains, emphasizing the necessity of incorporating them into educational and legal systems to enhance moral and religious values within society.

     

    Keywords: Insight, Justice, Piety, Islamic Jurisprudence, Decision-Making, Ethics, Islamic Law
  • سجاد میرزایی *

    این مقاله به بررسی نقش بصیرت در فرآیند اجتهاد و استنباط احکام شرعی پرداخته و تاثیر آن بر دقت و صحت فتاوا را ارزیابی می کند. بصیرت به عنوان یک ویژگی ذهنی و معنوی، به فقیه کمک می کند تا نصوص دینی را فراتر از ظاهر آن ها درک کرده و با توجه به شرایط زمان و مکان، احکامی منطبق با مقاصد شریعت استنباط کند. در این پژوهش، ابتدا مفاهیم بصیرت از منظر فقهی مورد بررسی قرار گرفته و دیدگاه های فقهای گذشته و معاصر در مورد اهمیت بصیرت در اجتهاد تحلیل شده است. سپس تاثیر بصیرت بر دقت فتاوا از طریق بررسی مثال هایی از مسائل نوین مانند بانکداری اسلامی و معاملات مالی جدید مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بصیرت به طور مستقیم بر کیفیت فتواهای صادره تاثیرگذار است و از افراط و تفریط در فتوا دهی جلوگیری می کند. همچنین، بصیرت به مجتهد کمک می کند تا میان ظواهر و مقاصد شریعت تمایز قائل شود و احکامی جامع و عملی برای مسائل جدید ارائه دهد. در نهایت، پیشنهاداتی برای تقویت بصیرت در حوزه های علمیه و آموزش مجتهدان ارائه شده است. این پیشنهادات شامل ارتقای آموزش بصیرت به طلاب، انجام تحقیقات مقایسه ای میان فتاوا و ترویج بیشتر بصیرت در حل مسائل نوپدید است. این پژوهش به این نتیجه می رسد که تقویت بصیرت در میان فقها می تواند به بهبود فرآیند اجتهاد و توسعه فقه اسلامی در مواجهه با چالش های معاصر کمک کند.

    کلید واژگان: بصیرت, عدالت, تقوا, فقه اسلامی, تصمیم گیری, اخلاق, حقوق اسلامی
    Sajjad Mirzaei *

    This article conducts a comparative analysis of the concept of insight (Basirat) in Islamic Sufism and Buddhist philosophy, aiming to elucidate the epistemic similarities and differences between these two prominent spiritual traditions. In Islamic Sufism, insight is defined as a means to attain divine knowledge and unity with God, achieved through spiritual practices and mystical experiences. Conversely, in Buddhist philosophy, insight refers to the understanding of the impermanence and interdependence of all phenomena, leading to liberation from the cycle of birth and death (samsara). The study reveals that both traditions regard insight as a pivotal tool for self-purification, inner peace, and enlightenment. Furthermore, insight in both frameworks significantly influences individual and social life. In Islamic Sufism, insight fosters empathy and social responsibility, encouraging individuals to transcend selfish desires and engage in acts of service and justice. Similarly, in Buddhist philosophy, insight cultivates compassion and altruism, promoting harmonious relationships and reducing the suffering of others. The findings highlight that despite the distinct philosophical underpinnings and cultural contexts, both Sufism and Buddhism recognize insight as essential for spiritual growth and societal well-being. This research underscores the universal significance of insight as a multidimensional concept that bridges personal enlightenment and social harmony, offering a foundation for intercultural and interreligious dialogue. The study emphasizes the potential of comparative spiritual studies to enhance mutual understanding and cooperation among diverse religious and cultural traditions.

    Keywords: Insight, Islamic Sufism, Buddhist Philosophy, Self-Purification, Enlightenment, Inner Peace, Liberation, Epistemology
  • تحلیل فقهی از نقش بصیرت در شناخت احکام و فتاوای شرعی
    میلاد اکبری، نگین موسوی *

    این مقاله به بررسی نقش بصیرت در فرآیند اجتهاد و استنباط احکام شرعی پرداخته و تاثیر آن بر دقت و صحت فتاوا را ارزیابی می کند. بصیرت به عنوان یک ویژگی ذهنی و معنوی، به فقیه کمک می کند تا نصوص دینی را فراتر از ظاهر آن ها درک کرده و با توجه به شرایط زمان و مکان، احکامی منطبق با مقاصد شریعت استنباط کند. در این پژوهش، ابتدا مفاهیم بصیرت از منظر فقهی مورد بررسی قرار گرفته و دیدگاه های فقهای گذشته و معاصر در مورد اهمیت بصیرت در اجتهاد تحلیل شده است. سپس تاثیر بصیرت بر دقت فتاوا از طریق بررسی مثال هایی از مسائل نوین مانند بانکداری اسلامی و معاملات مالی جدید مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بصیرت به طور مستقیم بر کیفیت فتواهای صادره تاثیرگذار است و از افراط و تفریط در فتوا دهی جلوگیری می کند. همچنین، بصیرت به مجتهد کمک می کند تا میان ظواهر و مقاصد شریعت تمایز قائل شود و احکامی جامع و عملی برای مسائل جدید ارائه دهد. در نهایت، پیشنهاداتی برای تقویت بصیرت در حوزه های علمیه و آموزش مجتهدان ارائه شده است. این پیشنهادات شامل ارتقای آموزش بصیرت به طلاب، انجام تحقیقات مقایسه ای میان فتاوا و ترویج بیشتر بصیرت در حل مسائل نوپدید است. این پژوهش به این نتیجه می رسد که تقویت بصیرت در میان فقها می تواند به بهبود فرآیند اجتهاد و توسعه فقه اسلامی در مواجهه با چالش های معاصر کمک کند.

    کلید واژگان: بصیرت, عدالت, تقوا, فقه اسلامی, تصمیم گیری, اخلاق, حقوق اسلامی
    A Jurisprudential Analysis of the Role of Insight (Basira) in Understanding Islamic Rulings and Fatwas
    Milad Akbari, Negin Mousavi *

    This article examines the role of insight (Basira) in the process of ijtihad and the derivation of Sharia rulings, evaluating its impact on the accuracy and validity of fatwas. Insight, as a mental and spiritual attribute, assists scholars in understanding religious texts beyond their apparent meanings and enables them to derive rulings aligned with the objectives of Sharia, considering the circumstances of time and place. The study first explores the concept of insight from a jurisprudential perspective, analyzing the views of past and contemporary jurists regarding its significance in ijtihad. It then assesses the impact of insight on the accuracy of fatwas by examining examples from contemporary issues, such as Islamic banking and new financial transactions. The findings indicate that insight directly influences the quality of issued fatwas and helps prevent extremism and laxity in religious rulings. Additionally, insight aids jurists in distinguishing between the superficial appearances of texts and the deeper purposes of Sharia, allowing for the issuance of comprehensive and practical rulings for modern challenges. Finally, recommendations are presented for enhancing insight within religious seminaries and educating future jurists. These suggestions include promoting the teaching of insight to students, conducting comparative research on fatwas, and further encouraging the application of insight in addressing new issues. This research concludes that strengthening insight among scholars can improve the ijtihad process and contribute to the development of Islamic jurisprudence in response to contemporary challenges.

    Keywords: Insight, Ijtihad, Fatwas, Objectives Of Sharia, Islamic Jurisprudence, Derivation Of Rulings, Islamic Banking, Development Of Jurisprudence
  • علی امیدی*، علی شریعت نژاد
    هدف

    ترس و دودلی مدیران درتصمیم گیری ها به پدیده ای به نام تصمیم هراسی ختم می شود که خود، گاهی عواقب خطرناک و غیرقابل جبرانی برای فرد، کارکنان و سازمان خواهد داشت. سازمان ها با شناسایی این پدیده می توانند از عواقب آن بکاهند، هدف این پژوهش ارائه الگوی چگونگی پیدایش پدیده تصمیم هراسی مدیران دستگاه های دولتی و همچنین شناسایی انواع راهکار مقابله با این پدیده در سازمان های دولتی می باشد.

    روش تحقیق: 

    پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی-اکتشافی و از نوع تحقیقات کیفی است که با استفاده از روش داده بنیاد استفاده شده است. از آنجا که پژوهش حاضر کیفی است روش جمع آوری اطلاعات در آن، مصاحبه های عمیق با مشارکت کنندگان است. برهمین اساس بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل کفایت نظری، 20 نفر از مدیران دولتی و اساتید مدیریتی به عنوان اعضای نمونه، انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور بررسی و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی استفاده شده است.

    یافته

    بر اساس تحلیل متنی مصاحبه ها، فهم وشناخت پدیده تصمیم هراسی، متغیرهای علی، متغیرهای مداخله گر، متغیرهای اثرگذار وپیامدهای مقابله با این پدیده استخراج شده اند. نتایج نشان داد که تغییر فرهنگ سازمانی ، ایجاد ساختارهای منعطف سازمانی، آموزش و توسعه فردی مدیران و حمایت از مدیران و افراد تصمیم ساز می تواند از بروز پدیده تصمیم هراسی جلوگیری کند.

    کلید واژگان: تصمیم گیری, هراس اجتماعی, تصمیم هراسی, داده بنیاد
    Ali Omidi *, Ali Shariatnejad
    Purpose

    The fear and hesitancy of managers in making decisions ends up in a phenomenon called decision phobia, which sometimes has dangerous and irreparable consequences for the individual, employees and organization. By identifying this phenomenon, organizations can reduce its consequences. The purpose of this research is to present a model of how the phenomenon of decision-phobia of government agency managers appears and also to identify various solutions to deal with this phenomenon in government organizations.

    Research method

    The current research is descriptive-exploratory in terms of its practical purpose and in terms of the method of data collection, and it is of a qualitative research type that has been used using the foundation data method. Since the current research is qualitative, the data collection method is in-depth interviews with the participants. Based on this, 20 public administrators and management professors were selected as sample members using the purposeful sampling method and based on the principle of theoretical adequacy. In this research, in order to review and analyze the data obtained from the interview, the method of qualitative content analysis with inductive approach has been used.

    Findings

    Based on the textual analysis of the interviews, the understanding and recognition of the phenomenon of decision phobia, causal variables, intervening variables, influencing variables and the consequences of dealing with this phenomenon have been extracted. The results showed that changing organizational culture, creating flexible organizational structures, training and individual development of managers and supporting managers and decision-makers can prevent the phenomenon of decision phobia.

    Keywords: Decision Making, Social Phobia, Decision Phobia, Foundation Data
  • کاربرد هوش مصنوعی در تصمیم گیری سیاست خارجی؛ ظرفیت ها و چالش ها
    سعید میراحمدی، علی امیدی*

    پیشرفت ها در زمینه هوش مصنوعی عده ای را به این باور رسانده است که در آینده ای نه چندان دور نه تنها تصمیمات سیاسی بلکه تصدی مناصب سیاسی هم به هوش مصنوعی واگذار شود. به همین دلیل این پژوهش درصدد است با اتکا به روش ترکیبی یا آمیخته، به این پرسش پاسخ دهد: هوش مصنوعی در تصمیم گیری سیاست خارجی چه کاربردی دارد و ظرفیت ها و چالش های کاربرد آن چیست؟ فرضیه پژوهش این است که در وضعیت فعلی، هوش مصنوعی قادر به تصمیم گیری مستقل در سیاست خارجی نیست و در عوض در سیاست خارجی در قالب سیستم های پشتیبان و مکمل یا مشاور تصمیم گیری کاربرد دارد. به بیان دیگر یافته ها نشان می دهند که علی رغم اینکه سیستم های هوش مصنوعی در ارائه پشتیبانی تصمیم گیری به سیاست گذاران امیدوارکننده بوده اند، اما هنوز قادر به جایگزینی قضاوت و شهود انسانی در تصمیم گیری سیاست خارجی نیستند. در نتیجه بهتر است که هوش مصنوعی را به عنوان یک ابزار مکمل به جای یک تصمیم گیرنده مستقل در نظر بگیریم. همچنین اگرچه در بسیاری از موارد، تصمیم گیرندگان انسانی به کمک هوش مصنوعی می توانند تصمیمات بهتر و قابل اعتمادتری بگیرند اما چالش های آن نیز مواردی چون عدم دسترسی به داده های با کیفیت و سوگیری های الگوریتمی، آسیب پذیری در برابر اطلاعات جعلی دشمن، ملاحظات اخلاقی و غیره است.

    کلید واژگان: هوش مصنوعی, تصمیم گیری, سیاست خارجی, سیاستمدار مجازی, هوش مصنوعی مشاور
    Applications of Artificial Intelligence in Foreign Policy Decision-Making: Capacities and Challenges
    Saeed Mirahmadi, Ali Omidi *

    Introduction:             

    AI refers to systems that exhibit intelligent behavior by analyzing their environment and taking actions, with some degree of autonomy, to achieve specific goals. In recent years, AI has also made its way into politics. In an increasingly interconnected world, the emergence and rapid development of AI has become a pressing issue in foreign policy decision-making. The exponential growth of data and the emergence of advanced AI technologies have opened new opportunities to enhance human decision-making capabilities. The integration of AI technologies into foreign policy decision-making processes has the potential to transform the way countries shape their strategies and navigate complex geopolitical challenges. The present study aimed to examine the role of AI in foreign policy decision-making, as well as the capacities and challenges lie therein.

    Literature Review:

    Several studies have dealt with to the use of AI in foreign policy decision-making. For instance, Berkoff (1997) explored the potential of AI to enhance individual and organizational decision-making capabilities, offering suggestions to the AI engineering community on what policymakers need to improve these processes. Putri et al. (2020) used AI to simulate ASEAN negotiations. They clarified how AI decision-making systems can help international relations experts and learners understand the decision-making process and government foreign policy strategies during diplomatic negotiations. Scott et al. (2018) tried to provide a basis for planning a foreign policy strategy that effectively responds to the emerging power of AI in international affairs. In the Iranian context, there is a notable lack of research regarding AI and its impact or application in foreign policy or international relations.

    Materials and Methods

    The study employed a mixed methods research design to analyze over 100 sources. Lawshe’s content validity ratio (CVR) method was used to validate the research hypothesis. Moreover, a panel of 12 experts, including academics and AI specialists, evaluated the hypothesis. With a CVR value exceeding 0.56, the hypothesis was confirmed, which showed the reliability of the research findings.

    Results and Discussion

    The applications of AI in foreign policy decision-making can be classified under two main types: 1) AI independent decision-making as in the virtual politician or AI politician and 2) AI as a support and supplement to decision-making in foreign policy. Currently, the concept of the AI politician is still at the theoretical level and has not been implemented in practice. Despite the efforts to promote the AI politician, these systems face many challenges and limitations. AI cannot understand complex foreign policy dynamics, cultural nuances, historical context, and diplomatic subtleties. Additionally, AI cannot evaluate and measure moral considerations or take responsibility for decisions. It is also unable to explain unexpected events, sudden policy changes, or emerging trends in world affairs. As a result, until these challenges are resolved, it is unlikely that humans will allow AI systems to make independent decisions.AI tools and methods (e.g., neural networks, expert systems, fuzzy logic, evolutionary computing, natural language processing algorithms, and computational argumentation technology) can be used to support and supplement decision-making in foreign policy. Artificial neural networks can be used to predict conflicts and armed confrontations. A concrete example can be found in Olaide and Ojo (2021) which developed a model to predict conflicts in Nigeria. Expert systems can aid in diplomatic negotiations by creating scenarios. An example is the simulation of foreign policy decision-making in ASEAN negotiations. Fuzzy logic can also be helpful as seen in Sanjian’s attempt to use the fuzzy set theory for modeling the decision-making process in the U.S. arms transfers (Sanjian, 1988). Genetic algorithms are the most widely used evolutionary computing methods in decision-making, which can shorten decision-making time and provide better decision-making plans for foreign policy decision-makers. In addition, natural language processing algorithms can reduce language barriers between countries, allowing diplomats and policymakers to communicate more easily with foreign governments and embassies. Moreover, special systems like the Project Debater can debate complex issues with humans, helping people make persuasive arguments and informed decisions.Using AI in foreign policy decision-making presents both capacities and challenges. AI offers several capacities to support decision-making in foreign policy. By helping decision-makers analyze abundant and diverse foreign policy data, AI enhances the ability to better assess decision risks and reduce errors in decision-making. This leads to more accurate predictions of international events and speeds up the decision-making process. Moreover, AI can reduce the influence of human biases, emotions, and interests, ultimately improving the quality of foreign policy decisions and enhancing the overall diplomacy process. Regarding the challenges, it is important to note that if the data inputted to AI is biased or incomplete, it can replicate and perpetuate human prejudices such as racism and sexism. The improper or unethical use of AI also poses a significant challenge. Additionally, AI systems lack the capacity for innovation and creativity and do not understand the value of human life or the consequences of military operations. Another challenge is verifying the performance of AI systems. The black box problem also presents a challenge, as the decisions made by AI cannot be easily explained by humans. Overall, considering both the capacities and challenges, researchers recommend that AI should support human strategic decision-making, with final decisions always being made by people in positions of authority.

    Conclusion

    The present study examined various applications of AI in foreign policy decision-making. The discussion concluded that the concept of the AI politician is not yet practical since AI lacks the capability to fully comprehend and navigate the complexities of foreign policy, thus making the emergence of such a phenomenon unlikely. In other words, AI cannot replace humans in making independent decisions within the realm of foreign policy. However, AI is effectively used today as a support and supplementary tool, serving roles in analysis and prediction to aid decision-making in foreign policy.

    Keywords: Artificial Intelligence, Decision-Making, Foreign Policy, Virtual Politician, AI Advisor
  • مجید فصیحی هرندی*، کوروش صفوی

    زبان عربی بیش از هر زبان دیگری بر زبان فارسی اثر گذاشته است. در فرایند وامگیری زبان فارسی، برخی از تکواژهای دستوری زبان عربی نیز به فارسی وارد شده است. از جمله این تکواژها، تکواژ «ال» است. بسیاری از صاحب نظران، خصوصا دستوردانان سنتی، بر عدم استفاده از تکواژهای وامگیری شده تاکید کرده اند. اما، دلایل مختلفی وجود دارد که نشان می دهد تکواژ معرفه ساز «ال» عربی که در زبان فارسی جایگیر شده و کاربرد یافته است، تفاوت های شایان توجهی، از لحاظ معنایی و کاربردی، با تکواژ «ال» در زبان عربی دارد. در این پژوهش تکواژ «ال» در دو زبان عربی و فارسی را از منظرهای مختلفی چون واج شناختی، ساخت صرفی، نحوی، معنایی، کاربردشناختی مورد بررسی قرار گرفته و شباهت ها و تفاوت های این دو کاویده شده است. بررسی ها نشان می دهد نقش و مفهوم تکواژ «ال» در دو زبان فارسی و عربی تفاوت بارزی دارد. نقش اصلی تکواژ «ال» در عربی معرفه سازی است درحالی که در فارسی «ال» چنین نقشی ندارد.

    کلید واژگان: ال, تکواژ قرضی, تکواژ معرفه ساز, وام گیری
    Majid Fasihi Harandi *, Koorosh Safavi
    Introduction

    Persian, one of the world's most ancient languages and a member of the Indo-European language family, has undergone significant changes and transformations due to various political and social factors. Despite having no linguistic relationship with Persian, Arabic language has exerted the most influence on it, contributing numerous words, phrases, and idioms. Persian language is fundamentally distinct from Arabic language in terms of word origin and structure; they share no familial or kinship ties. The most notable manifestation of Arabic influence on Persian is found in vocabulary, though minor traces can be observed in other areas, such as syntax, where there is gender agreement in adjectives. Another clear example of these influences is the adoption and use of the Arabic morpheme "al". Persian contains borrowed compounds from Arabic, some of which include the morpheme "al". In Arabic, the indicative morpheme "al" functions to introduce nouns and their adjectival dependents. This research compares the morphological, grammatical, semantic, and pragmatic functions of the morpheme "al" as used in Arabic and as adopted into Persian.

    Methodology

    Studies on the use of the Arabic "al" morpheme in the Persian language, compiled in textbooks and articles by specialists, have aimed to analyze and investigate the data using both analogical and inductive methods from descriptive and methodological perspectives. This research involves a thorough review of the literature to discuss the linguistic behavior of "al" in Arabic and its function in Persian, followed by an assessment of its productivity in Persian. The data were extracted from the Sokhan, Moin, Amid, and Farhange-Farsi-ye-Emrouz dictionaries. These sources contain approximately 3,886 entries of Arabic compounds with "al." The research has quantitatively analyzed these data, and the results are reported at the conclusion of the study.

    Discussion

    The prefix "al-" in Arabic linguistics serves as the definite article, but it is not solely used for definiteness; it also has other types and applications. Generally, three main types and functions of "al-" are recognized: definition, redundant, and relative.a) Definition "al-": This is used before nouns to make them definite. This morpheme has two main roles, referred to as generic "al-" and specific "al-".b) Redundant "al-": Sometimes, "al-" appears in words without adding definiteness and does not make the word definite. This type of "al-" is termed redundant and is divided into two categories: transitive and intransitive. For instance, in words that are inherently definite, the addition of "al-" does not serve as a marker of definiteness but is considered redundant, as seen in the Quranic words: "al-Lat", "al-Uzza", "al-An", and "al-Yasa". Similarly, the "al-" in relative pronouns is also redundant, such as "alladhi", "alladhani," "alladhina," "allati", and "allati".c) Relative "al-": This "al-" functions as a relative pronoun and is used with active and passive participles, provided it does not imply generic or specific definiteness, as in "wal- ‘adiyat dhabhan", "fal-muriyate qadhan", "fal-mughirate subhan", and "inna al-mussaddiqina wal-mussaddiqat wa-aqradu allaha qardan hasanan".In the process of linguistic exchange and borrowing from Arabic, the Arabic "al-" has found its way into Persian and is used in the language. The Sokhan, Moin, Amid, and Farhang-e Farsi-ye Emrooz dictionaries contain over 3,886 entries of Arabic compounds with   "al-". Not only are there many Arabic-derived compounds in Persian that include this prefix, but there are also numerous new compounds formed with Persian words using "al-". However, most Persian grammar books and works regard these compounds as entirely Arabic and dismiss their use as incorrect and against Persian grammatical rules.This raises the question of whether Persian speakers perceive "al" as an inflectional bound morpheme with an independent role or meaning, or merely as a phonetic component of a word. While the "al" morpheme in Arabic has specific roles and even types, this is not the case in Persian. The primary function of "al-" in Arabic is to indicate definiteness, which it does not achieve in Persian. Adding "al-" to a Persian word does not convey this meaning to speakers and it is never seen that a noun or adjective in Persian is first presented without "al-" and then with it.Morphologically, the mechanisms of definiteness and indefiniteness in Persian are entirely different from those in Arabic. In Persian, definiteness has no marker and no special sign for definite nouns. Therefore, "al-" cannot be considered a marker of definiteness in Persian, nor can it be regarded as a morphological morpheme, distinguishing it from "al-" in Arabic. Since Persian speakers do not recognize "al-" alone as a morpheme, three hypothetical reasons for its presence in Persian can be suggested:By analogy with Arabic compounds borrowed into Persian, specialists in various fields have adopted these compounds, further creating and expanding new compounds with "al-" using Persian lexemes.The widespread use of such compounds has led to the phenomenon where "al-" appears in compounds where one or both components are Persian, creating new combinations with "al-" as an intermediary morpheme.In compounds such as "mamnu'ol," where "al-" follows "mamnu," it carries no specific meaning and serves as a redundant linking element between words.

    Conclusion

    The grammatical morpheme "al-" is one of the borrowings that Persian language adopted from Arabic. Initially accompanying loanwords when it entered Persian, this morpheme was used over time in conjunction with both borrowed and native Persian words to create hybrid terms. Although limited, this morpheme has achieved some productivity in forming compounds with Persian words.Phonetically, there is no significant difference between "al-" in Persian and Arabic. Phonologically, however, "al-" in Arabic exhibits different phonetic manifestations depending on the phonetic context of the initial phoneme of the word it precedes. It is noteworthy that in Arabic, the vowel of the final word attached to "al-" reflects the syntactic states of the noun in the sentence structure, a feature known as "i‘rāb." In contrast, Persian lacks such markers. Therefore, in Persian compounds featuring "al-," the sound of the final part of the first segment is pronounced consistently as "-ol ʔ-."Structurally, "/ʔæl/" in Persian can be considered a "semi-fertile and semi-active mediation" in terms of its morphological role and structure. Syntactically, one of the roles attributed to "al-" in Arabic is to indicate definiteness, a role it does not fulfill in Persian. In Arabic, the morpheme "al-" has specific roles and meanings, including different types of definiteness. However, in Persian, "al-" does not function to convey definiteness. Adding "al-" to a word in Persian does not make it definite in the mind of a Persian speaker.In Persian, the role of "al-" is primarily to form compound constructions. For example, in compound words like ''ʔaxærolzæman'' and ''hæqolsokut'', where two nouns are joined to create a compound, the morpheme "/ʔæl/" functions similarly to a prepositional genitive construction. Thus, in Persian, "/ʔæl/" serves to connect two linguistic elements to form compound words.

    Keywords: Al, Loan-Morpheme, Definite Morpheme, Borrowing
  • سید کمال واعظی، علی وطن دوست*

    مسائل عمومی از مفاهیم کلیدی در فرایندهای توسعه است. مدیران بخش دولتی در سطوح ملی، منطقه ای و محلی دائما با این مفاهیم سروکار دارند و باید بتوانند به مسائل کلیدی و اثرگذار بر زندگی مردم بپردازند. منظور از مسائل کلیدی و اثرگذار، تصمیماتی از جنس بهبود وضعیت یا به عبارتی توسعه محلی است. توسعه روستایی، مشارکت های مدنی، نحوه نگرش به مشکلات و مدیریت آسیب های اجتماعی در روستاها از جمله این مسائل عمومی هستند. هدف این پژوهش، کمک به مدیران بخش دولتی و غیردولتی در سطوح محلی استان اصفهان برای انتخاب مسائل عمومی و تصمیم گیری درباره آن ها به منظور توسعه محلی است.این پژوهش در پارادایم تفسیری و در دسته پژوهش های کیفی جای می گیرد. به منظور جمع آوری اطلاعات، از روش مطالعه اسناد و مصاحبه با خبرگان عرصه توسعه محلی استفاده شد و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، روش تحلیل مضمون به کار گرفته شد.180 مضمون پایه، 10 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر، حاصل تحلیل اطلاعات بودند که درنهایت چارچوب و الگوی پیشنهادی پژوهش را در قالب یک ماتریس سه بعدی تشکیل دادند. این ماتریس که دارای سه بعد ماهیت، ساختار و آثار است، به مدیران و کنشگران محلی به منظور شناسایی مسائل عمومی و تحلیل آن ها کمک می کند.لازم است ضمن تبیین سطوح حکمرانی محلی، ریشه یابی مسائل روستایی برای رسیدن به گلوگاه های تصمیم گیری در حوزه توسعه روستا صورت پذیرد. این فرایند می تواند با محوریت کارگروه های توسعه روستایی و مبتنی بر یک نظام ماتریسی تصمیم گیری غیرمتمرکز انجام گیرد. براین اساس مدیران محلی قادر می شوند با جامعیت بیشتری مسائل جامعه محلی را شناسایی کنند، ماهیت مسائل را درک کنند، بدانند که مسئله مدنظر در کدام بخش از ساختار جامعه وجود دارد و در کجا باید تغییرات لازم را اعمال کنند و درنهایت طرح ها و اقدامات ایشان برای حل مسئله، در کدام بخش از نظامات جامعه محلی اثرگذار خواهد بود.

    کلید واژگان: اولویت بندی, تصمیم گیری, توسعه محلی, خط مشی عمومی, مسئله عمومی
    Seyed kamal Vaezi, Ali Vatandoost *

    The comprehension of public issues is critical for the implementation of development processes. Constantly confronted with these concepts, national, regional, and local managers must be able to address critical issues impacting the affairs of the people, such as civil engagement, social impacts, and regional development. This research's primary objective is to assist local public sector administrators in prioritizing public issues and making decisions regarding local development. Based on the aforementioned literature, the present study seeks to address the following inquiry: “What is the most effective framework for discerning and ranking public issues in order to enhance decision-making in the realm of development concepts?”The data collection phase was concluded by conducting interviews with authorities in the field of local development and employing a qualitative research design. The data that was gathered was subjected to theme analysis.The findings indicate: After classifying 180 fundamental themes into ten organizing themes and three universal themes, a three-dimensional matrix was produced. The purpose of this matrix is to investigate and rank the general issues as executive tools. Social culture, education and training, health, the economy and means of subsistence, moral systems and tendencies, thought and vision systems, behavioral systems, individuals, and ultimately the software dimension of resources comprise the themes.As a result of investigating the levels of local governance and gaining a deeper comprehension of rural development constraints, decision makers can reach more accurate conclusions. By utilizing a decentralized decision matrix system, decision makers at the local level are capable of comprehending and endeavoring to identify public issues, priorities, and ultimately constrained resources. A decentralized decision making process has been proposed in order to obtain a more effective method for identifying problems, comprehending their nature, analyzing the structure of society, investigating critical changes, and developing plans and actions.

    Keywords: Decision making, local development, Prioritization, Public Policy, public problem
  • عباس شیری*
    پیامدهای منفی زندان، افزایش جمعیت روز افزون زندان ها و افزایش هزینه های عمومی با توجه به نرخ بالای تورم، استفاده از نظارت الکترونیکی را در دستور کار سیاستگذاران جنایی قرار داده است. نظارت های الکترونیکی موجب تحقق بهتر اصل فردی کردن مجازات، متناسب با شخصیت بزهکار می شود. از دیدگاه سیاستگذاری پیش گیرانه نیز استفاده از ابزارهای نظارت الکترونیکی توجیه می شود و موجب کاهش جرم به ویژه در مورد بزهکاران حرفه ای می شود. زندان و سایر کیفرهای تنبیهی یا قرار تامین منجر به بازداشت، موجب دریافت برچسب بدبودن و در نتیجه شکل گیری انحراف ثانویه در افراد می شود. نظارت الکترونیکی به عنوان شکل نوینی از اجرای کیفر یا جایگزین قرارهای تامین، مانع از شکل گیری انحراف ثانویه در افراد می شود.
    کلید واژگان: پیش گیری, زندان, سیاستگذاری جنایی, قرار تامین, مجازات, نظارت الکترونیکی, هزینه های عمومی
    Abbas Shiri *
    The negative consequences of prisons, the ever-increasing population of prisons, and the increase in public expenses due to the high rate of inflation, have put the use of electronic surveillance on the agenda of criminal policymakers. Electronic monitoring leads to a better realization of the principle of individualizing the punishment according to the personality of the criminal. From the point of view of preventive policy, the use of electronic monitoring tools is justified and reduces crime, especially in the case of professional criminals. Imprisonment and other punitive punishments or orders lead to arrest, cause people to receive a bad label, and as a result, develop secondary deviance in people. Electronic surveillance as a new form of punishment or substitute for supply appointments prevents the formation of secondary deviation in people.
    Keywords: Criminal Policy, Electronic Surveillance, Imprisonment, Prison, Public Expenses, Punishment, Prevention
  • فرشته محبی*، سید نصرالله سجادی، افسر جعفری حجین
    مقدمه

    با توجه به اهمیت بازی های آسیایی، هدف از این پژوهش پیش بینی تعداد مدال های ایران در بازی های آسیایی 2022 هانگژو با استفاده از سری زمانی است.

    روش پژوهش: 

    روش پژوهش تحقیق توصیفی - تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل مدال های کسب شده توسط ایرانیان از اولین دوره (1951 دهلی نو) تا آخر هجدهمین دوره بازی های آسیایی (2018 جاکارتا) است که به دلیل محدودیت جامعه آماری، جامعه و نمونه در این تحقیق برابر است. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفت. با استفاده از منابع کتابخانه ای شامل کتاب، پایان نامه، مقالات داخلی و خارجی و همچنین سایت های اینترنتی، به مرور منابع در زمینه پیش بینی نتایج ورزشی پرداخته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی برای ترسیم جداول و نمودارها و برای پیش بینی بازی آسیایی آینده از روش آماری سری زمانی استفاده شد.

    یافته ها

    توجه به تحلیل های سری زمانی نتایج تحقیق نشان داد که ایران در بازی های آسیایی 2022 هانگژو 58 مدال خواهد گرفت.

    نتیجه گیری

    مدیران و تصمیم گیران ورزشی باید روی رشته های برتر مانند کشتی، وزنه برداری، رشته های غیرفعال و رشته های ورزشی زنان سرمایه گذاری کنند تا ایران در بازی های آسیایی آینده به مدال های بیشتری دست یابد.

    کلید واژگان: بازی های آسیایی, پیش بینی, تصمیم گیری, سری زمانی, مدال
    Fereshteh Mohebbi *, Seyed Nasrollah Sajadi, Afsar Jafari
    Introduction

    Considering the importance of the Asian Games, the purpose of this research was to predict the number of medals Iran will win in the 2022 Asian Games in Hangzhou using time series.

    Methods

    The research method is descriptive analytical and the type of research is applied. The statistical population of the study included the medals that acquired by Iranian from the first course (New Delhi-1951) to eighteenth course (Jakarta -2018) of Asian games. The collection of information was carried out in the form of library that includes books, magazine, journal, Iranian and foreign journal, net and site, with this sources we predicted the result of the sport. In order to test and analyze the data in this research, a descriptive statistic was used to draw tables and charts to predict the medals of Asian games in Hangzhou by 2022 by using the time series statistic.

    Results

    The result of this study with time series statistics showed that Iran in Hangzhou 2022 Asian games will receive fifty-eight medals and will be in the seventh place in Hangzhou 2022 Asian games.

    Conclusion

    Sports managers and decision-makers should invest in top disciplines such as: wrestling, weightlifting, non-active disciplines and women's sports disciplines, so that Iran can win more medals in the upcoming Asian Games.

    Keywords: Asian Games, Decision, Medal, Predict, Time Series
  • عبدالحسین حیدری*، شهرام اسفندیاری، ابراهیم سامانی
    در این پژوهش، نمود آوایی تکواژ «تا» فارسی به عنوان حرف ربط و حرف اضافه در گفتار گویشوران آذربایجانی مطالعه می شود. داده ها از تعاملات زبانی گویشوران مناطق مختلف استان های آذربایجان شرقی و اردبیل جمع آوری شده است. نخست کاربرد تکواژ «تا» به صورت حرف ربط و حرف اضافه با معانی گوناگون از گفتار گویشوران استخراج و فراوانی کاربرد آنها مشخص شد. سپس داده ها بر اساس دیدگاه های مطرح در حوزه پدیده برخورد زبان ها تحلیل شد. بنابراین پژوهش حاضر پیکره بنیاد است و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که فراوانی کاربرد تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط (در معانی بیان علت، زمانی که، همین که و شرط) نسبت به فراوانی کاربرد همین تکواژ به صورت حرف اضافه، خیلی بیشتر است. همچنین تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط در گفتار همه گویشوران، حتی گویشوران تک زبانه آذربایجانی به وفور یافت می شود. بنابراین دو معیار بسامد کاربرد و راه یابی عنصر زبانی به گفتار و زبان تک زبانه ها، شواهدی دال بر قرضی بودن تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط در زبان آذربایجانی است. فراوانی کاربرد تکواژ «تا» در نقش حرف اضافه و حرف ربط در معانی خاص (تردید، از وقتی که) در گفتار گویشوران آذربایجانی پایین تر است؛ همچنین این نوع تکواژها فقط در گفتار دوزبانه های آذربایجانی-فارسی ظاهر می شوند. بنابراین تکواژ «تا» به عنوان حرف اضافه و حرف ربط در معانی خاص، هنوز به صورت عناصر رمزگردانی شده در گفتار دوزبانه ها نمود آوایی دارند و احتمال دارد با گذر زمان، به تدریج به گفتار تک زبانه ها نیز راه یابند و به عناصر قرضی در زبان آذربایجانی تبدیل شوند. اکثر دیدگاه های مطرح در پدیده برخورد زبان ها فقط به مطالعه نتایج قرض گیری بسنده کرده اند؛ در صورتی که پیوستار رمزگردانی- قرض گیری روند راه یابی و تثبیت عناصر غیربومی در زبان پذیرا را ترسیم کرده است. راه یابی تکواژ «تا» فارسی به گفتار و زبان گویشوران آذربایجانی نیز مهر تائیدی بر روند انتقال تدریجی عنصر نقشی از زبانی به زبان دیگر است که در این پژوهش، طبق پیوستار رمزگردانی-قرض گیری تحلیل می شود.
    کلید واژگان: برخورد زبانی, قرض گیری, زبان فارسی, زبان آذربایجانی, تکواژ «تا»
    Abdolhossein Heydari *, Shahram Esfandiyari, Ibrahim Samani
    This study aimed at studying morpheme "ta" as conjunction and preposition in speech of Azerbaijani speakers. The study was descriptive-analytical and corpus was collected from languages spoken in different regions of East Azarbajan and Ardabil provinces. First, using morpheme "ta" as conjunctions and prepositions were collected. Then, data was analyzed following dominant paradigm related to language contact . The analysis of data indicated that morpheme "ta" as conjunction was much more frequently used than the same morpheme as preposition. Furthermore, morpheme "ta" as conjunction was abundant in speech of all speakers, even monolingual Azerbaijani speakers. Therefore, two criteria of frequency of use and finding the way of linguistic element in speech and language of monolinguals are indicators of borrowing of morpheme "ta" as a conjunction in Azerbaijani T language. However, the use of the morpheme "ta" as a preposition and conjunction in certain meanings was less frequent in the speech of Azerbaijani speakers. These types of morphemes seem to appear only in the speech of Azerbaijani-Persian bilinguals. Consequently, the morpheme "ta" as preposition and conjunction in certain meanings and as codeswitching element is still phonetically rendered in the speech of bilinguals,. The studies on language contact have mostly focused on the results of borrowing, while codeswitching -borrowing continuum has highlighted the path for entering and establishing nonnative elements in host language. Entering Persian morpheme "ta" in speech of Azerbaijani speakers is also an indication of gradual process of transferring functional elements has been analyzed under the framework of codeswitching- borrowing.
    Keywords: Language Contact, Borrowing, Persian Language, Azerbaijani Language, Morpheme Ta
  • نرگس آرین فر، محمدجواد حق شناس*

    تفکر و عمل نخبگان سیاسی خصوصا در احزاب ایرانی را نباید صاحب نقش انحصاری و دارای اراده مطلق در تصمیمات و نه آنکه بی اختیار و مطلق تابع شرایط محیطی دانست، بلکه باید آنان را به عنوان عاملی در کنار دیگر متغیرهای تاثیرگذار سیستمی، محیطی، عملیاتی و روان شناختی بر فرایند تصمیم گیری و تدوین امر سیاسی در جهت کارآمدی حزب به شیوه مستقیم و غیرمستقیم همواره موثر دانست؛ به همین منظور پژوهش با طرح این پرسش که نقش تفکرحزبی شخصیت محور حاکم بر نخبگان تا چه میزان در کارآمدی احزاب سیاسی (حزب اعتماد ملی 1384تا1392) موثر بوده است؟ به نظر می رسد که نقش تفکر حزبی شخصیت محور نخبگان حزبی در دوره اول(1384_1388) با توجه به حضور موثر و فعال دبیرکل نشان از کارآمدی و اثرگذاری مستقیم و حضور حداکثری حزب دارد، اما در دوره دوم (1388_1392) به دلیل مسئله حصر دبیرکل با اثرگذاری غیرمستقیم مواجه بوده است؛ لذا موضوع از این جهت ضرورت و اهمیت می یابد که نخبگان با احاطه بر تخصص خود و با هر گرایش فکری شرایط محیطی بر آنان نیز بی تاثیر نیست و تصمیمات"من فردی نخبه" با منطق تصمیم گیری، عقلانیت و انتخاب در جهت تحقق اهداف (فرد_ محیط) ارتباط چندسویه دارد؛ به همین منظور پژوهش با درنظرگرفتن شیوه داده بنیاد به کدگذاری مولفه های کسب شده از داده های میدانی و به توسعه دانش در حیطه موضوع پرداخته و باتوجه به حساسیت و سیال بودن موضوع، با گردآوری مجموعه اطلاعات ضروری، به توصیف، تجزیه، تحلیل و استنباط روابط داده های مزبور پرداخته و در پایان پیشنهاداتی را ارائه می دهد.

    کلید واژگان: نخبگان, تصمیم گیری, محیط, حزب اعتماد ملی, کارآمدی
    Narges Arian Far, Mohammadjavad Haqshenas *
    Introduction

    According to the definition provided by most theorists in the fields of sociology and political science, "a party is a political group whose goal is to achieve and gain power peacefully." The formation of political parties and movements in Iran has its roots in the Constitutional Revolution and has typically emerged within the frameworks of liberal, leftist, and religious movements. However, when examining the process of the formation and development of parties in Iran, it becomes evident that political parties have always had a specific definition and, consequently, their own frameworks and limitations based on the type of constitution of the country. This issue has led to a divergence between the understanding of political parties and the definition agreed upon by theorists, making it difficult to establish a theoretical relationship with that definition. In this context, the increasing influence of party personalities in Iran, particularly the personality-centric approach of an individual within a party, has complicated the functions of these parties and raised questions about the extent to which they can impact and be influenced. Thus, the research initially poses the central question: To what extent has the personality-centric party thinking among elite members influenced the effectiveness of parties, specifically the National Trust Party, from 2005 to 2013?

    Theoretical Framework:

    The role of elites in political and party arenas is typically divided into two broad categories. In the first category, elites are considered the primary or perhaps the sole factor in party decision-making processes. In the second category, the political and party elites' roles are seen as minimal, being influenced by environmental factors and conditions. However, alongside these two theories, a third perspective emerges, viewing political and party elites not as possessing exclusive roles with absolute agency in decision-making nor as being entirely subject to environmental conditions. Instead, this perspective introduces them as factors alongside other influential elements in decision-making, policy-making, and governance processes.

    Research Methodology

    Given the focus of this study on "the role of personality-centric party thinking among elite party members on the effectiveness of the National Trust Party from 2005 to 2013," a foundational conceptualization theory has been applied. It is important to clarify that foundational conceptualization is inductively discovered through the precise collection and analysis of qualitative practical data. Therefore, since this form and framework of research does not begin with a theory, the first phase commences with the research background, allowing the collection of data to stabilize related theories. This section outlines the methods of conducting interviews and the process of analyzing the information through open, axial, and selective coding stages, accompanied by coding tables. Furthermore, the process of theorizing (foundational conceptualization) using the codes and the research narrative is explained, culminating in the presentation of the desired research model. Consequently, data collection methods were conducted through two approaches: first, documentary-archival and library methods; and second, field-based interviews with elite party members and political specialists in government administration and academia in the fields of sociology and political science. The research subject is observable due to its ongoing nature, and valuable works related to the research topic have been utilized. In other words, this research is a combination of qualitative methods and content analysis.

    Research Findings

    The findings were analyzed in two dimensions: structural organization and individual functioning of a party based on the data collected, leading to the extraction of categories and coding of data. Overall, the research concluded that Iranian parties, including the National Trust Party, often suffer from a common operational issue: the lack of attention to structural dynamics toward positive centrism to mitigate the minimal effects of environmental, individual, systemic, psychological, and operational factors. In other words, despite the elite's effective verbal analysis in the discourse, they fail to consider any of the aforementioned aspects in practical and operational domains. In fact, the action model of the elites is more often based on traditional, emotional, and spontaneous (network-oriented) frameworks than being rational and based on acquired data necessary for building structures and identifying elites to strengthen the cadres for consolidation and continuity. Thus, Iranian parties, particularly the National Trust Party, face fundamental challenges regarding party phenomena and active elite actors. Therefore, it can be said that the rational action model, due to various social and political factors, has not been able to overcome the party environment and elite members. The traditional actions of party activists manifest in familialism, grandiosity, kin-centeredness, and emotional actions in specific ideological interpretations of religion or social doctrines. This self-centeredness hinders the consolidation and effective functioning of parties and other elites within the party. The reasons behind the failure to overcome structuralism, mechanisms for identifying elites, realism, strategic approaches, party mechanisms, programmatic commitments, and committed interpretations of religion and social doctrines—as indicators of the rational action model (requirements for party activity and consolidation)—stem from a departure from creating structural actions and mechanisms for identifying elites. This results in environmental, systemic, psychological, and operational factors having the most significant influence on the party and party elites, thereby destabilizing the party's consolidation. In the case of the National Trust Party, when Mehdi Karroubi lost the election and proceeded to establish the National Trust Party, becoming its secretary-general, he himself became a symbol of grandiosity and self-centeredness. However, Karroubi's post-election stance after the 2009 presidential elections and his support for the oppressed forces by the ruling system reflects a rational action model focused on his values and, naturally, the values of the active members of the National Trust Party. It can be inferred that the action model of the active members of the National Trust Party experiences confusion between tradition, emotion, and to some extent, rationality aimed at values. This confusion does not align well with the necessities for party activity and consolidation that demand a rational action model. Perhaps, if the party members' activities in recent years had not faced extensive limitations, a continuous action process among the activists of this party could have emerged, resulting in a better-formed rational action model among its members.

    Conclusion

    New approaches indicate that the role of political and party elites is crucial for separating public affairs from past methods and traditions, emphasizing the need for continuous review and analysis according to changing temporal and environmental conditions. This ensures that the groundwork for decision-making based on appropriate and timely thoughts is established. Therefore, the role of party elites in modern society combines new norms, methods, goals, and attention to temporal and spatial conditions, transcending the traditional top-down communication patterns. In other words, the hierarchical roles of the past no longer meet contemporary decision-making needs, and the interaction and roles of party elites—especially their influence—have undergone transformation and change. Consequently, the intellectual and professional roles of political elites cannot be defined merely in relation to a top-down structure; they depend on linear definitions and connections with other entities. As a result, the activities of political and party elites are positioned within a broader and more complex framework, where the legitimacy of these elites arises from processes informed by the study of political science.

    Keywords: Elites, Decision-Making, Environment, National Trust Party, Efficiency
  • غزاله رفیعی، آیدا ملکی*، یاسر شهبازی، اصغر مولائی
    اهداف

    در طول قرن اخیر شیوع همه گیری هایی مانند سارس، ابولا و مخصوصا کرونا، بحران های عدیده ای را در عرصه جهانی دامن زده اند. در مقابله با چنین بحران های شهری پرداختن به مقوله تاب آوری شهرها و مداخلات غیردارویی در برابر همه گیری ها می تواند راه گشا باشد. بدین منظور این پژوهش با هدف بررسی نقش شاخص های متاثر از ساختار کالبدی شهرها بر تاب آوری اپیدمیولوژیک شهری انجام گرفت.

    روش شناسی: 

    پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی بوده و بر اساس داده های بیماری کرونا از ابتدای فروردین ماه تا انتهای خرداد ماه 1399 در تبریز انجام شد. شاخص های مرتبط از مرور نظام مند ادبیات استخراج شد. سپس شاخص های مورد نظر بر اساس آمارهای در دسترس در 41 واحد شهری تبریز مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری به منظور تعیین همبستگی بین متغیرها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    عوامل دسترسی به غذا و نقاط شکست قرنطینه، دسترسی به خدمات درمانی، تراکم جمعیت و مسکونی، اجتماعی و آلودگی محیطی به ترتیب با ضریب های 537/0، 488/0، 273/0 ،232/0- و 146/0 تاثیر معناداری بر تاب آوری اپیدمیولوژیک شهری داشتند.

    نتیجه گیری

    مولفه های تراکم جمعیت و مسکونی، دسترسی به غذا و نقاط شکست قرنطینه، دسترسی به خدمات درمانی، آلودگی محیطی و اجتماعی بیشترین تاثیر را در تبیین تغییرات اپیدمیک دارند.

    کلید واژگان: مخاطرات بیولوژیکی, بیماری عفونی, شهرسازی, همه گیری, شهر سالم
    Gh. Rafiee, A. Maleki*, Y. Shahbazi, A. Molaei
    Aims

    Throughout the preceding century, the proliferation of pandemics, including Sars, Ebola, and notably Corona, has precipitated numerous crises within the global context. In addressing such urban challenges, the exploration of urban resilience and the implementation of non-pharmaceutical interventions against epidemics may present a viable pathway. Accordingly, this study was undertaken to examine the influence of urban physical structure indicators on urban epidemiological resilience.

    Methodology

    The current study was of a practical nature and was carried out in Tabriz from early April to late June 2019, utilizing data pertinent to the Corona virus. Relevant indicators were derived from an exhaustive systematic literature review. Subsequently, the identified indicators were assessed using available statistics from 41 urban districts of Tabriz, and the resultant data were analyzed through the structural equation modeling approach to ascertain the interrelationships among the variables.

    Findings

    The determinants pertaining to food accessibility and the inadequacies in quarantine protocols, in conjunction with access to healthcare services, demographic and residential density, as well as social and environmental pollution, exhibited coefficients of 0.537, 0.488, 0.273, 0.232, and 0.146 respectively, thereby demonstrating a substantial influence on urban epidemiological resilience.

    Conclusion

    A considerable proportion of the variations observed in the epidemic is elucidated through the analysis of the parameters related to demographic and residential density, food accessibility and quarantine inadequacies, healthcare service availability, and both environmental and social pollution.

    Keywords: Biological Hazards, Infectious Disease, Urban Development, Epidemic, Healthy City
  • سید مهدی مسبوق*، سولماز غفاری
    ترجمه با وجود این که فرآیندی یک سویه است اما نوعی جدال دائمی با زبانی دیگر و مقاومت دو نیروی زبانی برابر یکدیگر است که هرکدام ساختار و ویژگی های زبانشناختی خاص خود را دارد. در طی این فرآیند، مترجم همواره می کوشد متنی را دوباره سامان دهی کند تا تمامیتی اندام وار یابد. ترجمه در ادوار مختلف به شیوه ها و رویکردهای مختلفی به منصه ظهور نشسته است. ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی میان ادبیات و فرهنگ عربی و فارسی سبب پدیدارشدن متون ترجمه ای پرشماری از عربی به فارسی و بالعکس گشته است که زمینه مناسبی را برای پژوهش فراهم می کند. حوزه ترجمه میان این دو زبان از دیرباز تاکنون از رونق به سزایی برخوردار بوده است. ترجمه متون ادبی همچون مرزبان نامه، یکی از پویاترین جریان های ادبی در دوران کهن بوده است. آثار پرشماری در گونه های مختلف از عربی به فارسی و بالعکس ترجمه شده اند و از این رهگذر کتاب های مختلفی پدید آمده اند که از جهت ادبی سبک ساز و تاثیر گذار بوده اند. از سوی دیگر ارتباط تنگاتنگ میان زبان و ادبیات فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان شده که ترجمه کتاب «مرزبان نامه» سعدالدین وراوینی توسط ابن عربشاه در سده نهم از جمله آن ها است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و با هدف ارزیابی ترجمه ابن عربشاه در میزان بهره گیری از وام واژه های فارسی سامان یافته است. برآیند پژوهش نشان داد ابن عربشاه در ترجمه خود به کاربست وام واژه های فارسی اهتمام خاصی ورزیده و این وام واژه ها باعث غرابت ترجمه او نشده است، اما با توجه به ساختار متفاوت دو زبان فارسی و عربی، وام گیری هایی که در سطح اصطلاحات و امثال داشته نه تنها از خوانایی متن او کاسته بلکه خواننده عرب زبان را در فهم معنا نیز دچار مشکل نموده است.
    کلید واژگان: ادبیات عربی, ادبیات فارسی, ابن عربشاه, سعد الدین وراوینی, ترجمه, وام گیری
    Seyyed Mehdi Masboogh *, Solmaz Ghafari
    Translation is a kind of constant struggle with another language and the resistance of two equal linguistic forces, which is done by the translator, and during this process, he always tries to reorganize the text to achieve a coherent whole. Translation has emerged in different periods in different ways and approaches. The close and unbreakable connection between Arabic and Persian literature and culture has led to the emergence of numerous translated texts from Arabic to Persian and vice versa, which provides a suitable field for research. The field of translation between these two languages has been very prosperous since long ago. The translation of literary texts such as Marzbannameh has been one of the most dynamic literary trends in ancient times. A large number of works have been translated from Arabic to Persian and vice versa in different genres, and various books have emerged from this passage,
    Keywords: Ibn Arabshah, Saad Al-Din, Ravini, Translation, Borrowing
  • یحیی میرشکاران*
    زمینه و هدف
    حکومت ها برای تامین امنیت و دست یابی به بقای پایدار و تسهیل در حاکمیت ناچار به سازمان دهی و توزیع فضایی قدرت در پهنه سیاسی کشور هستند. هرچه این اقدام بر اساس ملاحظات سرزمینی- جغرافیایی باشد، ایجاد امنیت پایدار تسریع می یابد و سبب پیش گیری از بحران، گسترش قلمرو موثر ملی، کاهش آنتروپی مثبت و در نهایت افزایش بقای ملی می شود.
    روش
    پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری 15 نفر درون سازمانی(فرماندهان، کارشناسان و صاحب نظران حوزه انتظامی) و 15 نفر برون سازمانی (مدیران و کارشناسان و صاحب نظران حوزه سازمان دهی سیاسی فضا) هستند. واحد تحلیل سطوح تقسیمات سیاسی-اداری است و حجم نمونه به صورت تمام شمار در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری مبتنی بر روش گلوله برفی است و به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از روش های فازی-کلامی و آزمون های آماری استفاده شده است.
    یافته ها
    تحلیل یافته ها در دو سطح انجام می گیرد. سطح اول نقش سازمان دهی سیاسی فضا در پیش گیری از بحران های امنیتی و انتظامی و سطح دوم رتبه بندی شاخص های سازمان دهی سیاسی فضا در پیش گیری از بحران های امنیت انتظامی است. یافته ها نشان داد، میانگین شاخص های نمایندگان مجلس، اندیشه های راهبردی، واگرایی و هم گرایی، تعداد جمعیت و روابط فاصله ای از حد متوسط پایین تر بوده و دیگر شاخص ها از سطح متوسط بالاتر بوده است.
    نتایج
    شاخص های مربوط به تمهیدات حکومتی دارای بیش ترین اهمیت در پیش گیری از بحران های امنیتی- انتظامی بوده و سپس شاخص های مربوط به مولفه جغرافیای قدرت و حمایت و پس از آن شاخص های اداری- قانونی در پیش گیری از بحران های امنیتی- انتظامی دارای اهمیت است. این میزان اهمیت نشان گر این است که سازمان دهی سیاسی فضا مبتنی بر روش های علمی صورت نپذیرفته و تغییرات فضایی هم زمان با بحران ها و ناآرامی ها بر سیاست گذاری ها و تصمیمات راهبردی در مدیریت سیاسی فضا تاثیر گذاشته است.
    کلید واژگان: سازمان دهی سیاسی فضا, پیش گیری, بحران های امنیتی- انتظامی
    Yahya Mirshekaran *
    Governments are forced to organize and spatially distribute power in the country's political sphere in order to ensure security and achieve sustainable survival of the geographical space under and facilitate governance. As long as this action (organization of space) is based on territorial-geographical considerations, the creation of sustainable security will be accelerated.The current research is in the category of applied studies in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of type. The statistical population consists of 15 people within the organization (commanders, experts and experts in the field of law enforcement) and 15 people outside the organization (managers and experts and experts in the field of political organization of space in Fars province). The unit of analysis is the level of political divisions of Fars province, and the sample size is taken as whole numbers. The sampling method is based on the snowball method, and in order to analyze the findings, fuzzy-verbal methods and statistical tests were used.The indicators related to government measures are most important in preventing security-police crises, and then the indicators related to the geographical component of power and support, and then the administrative-legal indicators are important in preventing security-police crises. is This level of importance indicates that the political organization of space is not based on scientific methods, and spatial changes simultaneously with crises and unrest have influenced the policies and strategic decisions in the political management of space and are based on the government's plans. It has been centralized.
    Keywords: Political Organization Of Space, Prevention, Security-Police Crises, Fars Province
  • محمد فتوحی اردکانی*، راضیه خجسته آورگانی

    تصمیم گیری هسته و جوهره ی فعالیت های کارآفرینان محسوب می شود چراکه رشد و پیشرفت کسب وکارها به نوع تصمیمات کارآفرینان بستگی دارد. این پژوهش ابتدا به شناسایی عوامل موثر بر تصمیم گیری کارآفرینان می پردازد و سپس نقش هر یک از این عوامل را بر تصمیمات کارآفرینان می سنجد و در نهایت روابط دوسویه بین متغیرها مورد بررسی قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کارآفرینان مشغول به فعالیت در کسب وکارهای کوچک و متوسط شهر زاهدان می باشد و نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین کارآفرینان این شهر انتخاب شده است. برای یافتن عوامل موثر بر تصمیم گیری کارآفرینان، از منابع کتابخانه ای و پژوهش های انجام شده در زمینه مذکور استفاده شد که در نهایت این عوامل در چهار دسته؛ ویژگی های فردی، سازمانی، محیطی و ویژگی های خاص یک تصمیم دسته بندی گردید. برای جمع آوری داده ها در بخش میدانی از پرسشنامه جهت سنجش تاثیرات این عوامل استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و Amos18 انجام گردید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که؛ عوامل فردی و سازمانی با تاثیرگذاری بر روی ویژگی های خاص یک تصمیم نقش بسزایی در تصمیم گیری کارآفرینان ایفا می کنند. همچنین میان ویژگی های فردی و سازمانی رابطه دوسویه وجود دارد و جهت اخذ تصمیم یکدیگر را تحت تاثیر مستقیم خود قرار می دهند. بر اساس نتایج، برگزاری کلاس های آموزشی برای کارآفرینان به منظور افزایش مهارت و کاهش خطای خود در انتخاب گزینه های درست، قابلیت تفسیر و تجزیه وتحلیل اطلاعات، توانایی تصمیم گیری لحظه ای، قابلیت تحلیل محیط و جست وجوی بهینه و پردازش اطلاعات پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: تصمیم گیری, توانمندسازی کارآفرینان, توسعه کارآفرینی, کسب و کارهای کوچک و متوسط
    Mohammad Fotouhi Ardakani *, Razieh Khojasteh Avorgani

    Decision-making is considered the core and essence of entrepreneurial activities, as the growth and progress of businesses depend on the decisions made by entrepreneurs. This research initially identifies the factors influencing entrepreneurial decision-making, then evaluates the impact of each factor on their choices, and finally examines the bidirectional relationships among the variables. The study population consists of entrepreneurs active in small and medium enterprises (SMEs) in Zahedan City, with a sample randomly selected from these entrepreneurs. Library resources and existing research in this area were utilized to identify the influential factors on entrepreneurial decision-making, ultimately categorizing these factors into four groups: individual characteristics, organizational characteristics, environmental characteristics, and specific decision characteristics. Data collection in the field was conducted using a questionnaire to assess the impact of these factors. Data analysis was performed using SPSS26 and Amos18 software. The findings indicate that individual and organizational factors significantly influence the specific characteristics of a decision, playing a crucial role in entrepreneurial decision-making. Additionally, there is a bidirectional relationship between individual and organizational characteristics, directly influencing each other's decision-making processes. Based on the results, it is recommended that training sessions be organized for entrepreneurs to enhance their skills and reduce errors in selecting the right options, improve interpretation and analytical abilities, enhance instantaneous decision-making capacity, and optimize environmental analysis and information processing.

    Keywords: Decision-Making, Entrepreneurial Empowerment, Entrepreneurship Development, Small, Medium Enterprises
  • مهسا سلسبیل، فهیمه محمدی، مهدی عبدالحمید*
    تصمیمات خوب و کارآمد، هسته اصلی قانون گذاری و طراحی خط مشی عمومی بوده و تاثیرگذاری بالایی بر رفتار انسان ها و اجتماعات انسانی دارند که از مهم ترین حوزه های موردتوجه خط مشی گذاران است. بدین منظور امروزه از علوم رفتاری در ساحت خط مشی گذاری استفاده می شود که نمود آن در شکل گیری نهادهای بینش رفتاری در کشورهای مختلف ملاحظه می شود. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش مطالعات تطبیقی و تحلیل محتوا، نهادهای بینش رفتاری منتخب در سطح کشورها و نهادهای بین المللی در ابعاد مختلف مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد و چارچوبی از ویژگی های اساسی آن ها ارائه گردد. مولفه های کلیدی شناسایی شده برای نهادهای بینش رفتاری در این پژوهش عبارت اند از: اهداف و ماموریت های نهادهای بینش رفتاری، تخصص های موجود در نهاد بینش رفتاری و شیوه های تامین نیروهای متخصص، فعالیت ها و خدمات نهادهای بینش رفتاری، نحوه تامین بودجه در نهادهای بینش رفتاری و ساختار نهاد رفتاری. ده نهاد بینش رفتاری منتخب در این پژوهش، در ابعاد مذکور مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
    کلید واژگان: نهاد بینش رفتاری, مطالعه تطبیقی, خط مشی رفتاری, خط مشی گذاری, تصمیم گیری
    Mahsa Mahsa, Fahime Mohammadi, Mahdi Abdolhamid *
    Good and efficient decisions are the core of legislation and public policy design and have a high impact on the behavior of humans and communities, which is one of the most important areas of policy makers' attention. For achieving this purpose, nowadays behavioral sciences are being used in the field of policy making, which has caused the formation of behavioral insight units in different countries. In this research, the selected behavioral insight institutions in the government level and international institutions are analyzed according to different aspects using the comparative study method and content analysis, and the result is a framework of the basic characteristics of the behavioral insight units. The key aspects identified for behavioral insight units in this research are: the goals and missions, the expertise working in the behavioral insight units and the way of employing these experts, the activities, the way of funding and the structure of the behavioral insight units. Ten selected behavioral insight organizations have been studied and analyzed according to the mentioned aspects in this research.
    Keywords: Behavioral Insight Unit, Comparative Study, Behavioral Public Policy (BPP), Policy Making, Decision Making
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال