به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "competition" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • سامان خلیلیان، عطاالله عبدی*، اردشیر صالح پور، گلبرگ ابوترابیان

    قد تتعامل الجیوبولیتیک بطبیعتها المتعدده التخصصات والمتعدده النطاق مع مجالات مختلفه من الظواهر السیاسیه والمکانیه؛ وإن لهذه الظواهر واقعا خارجیا وموضوعیا وایضا واقع مجرد وذهنی. مع زیاده الدراسات المتعلقه بالجیوبولیتیک النقدیه، توسع نطاق الدراسات الجیوبولیتیکیه وامتد نطاق دراسه هذا المجال إلی مجالات مثل البیئه والثقافه والفن. فی غضون ذلک، فإن الفن کعلم وظاهره شعبیه وعالمیه، له تاثیرات سیاسیه ومکانیه معینه. وبالنظر إلی وجود مواضیع مشترکه فی مجالی الجیوبولیتیک والفنون، فقد اجاب البحث الحالی علی السوال التالی: ما هی الامثله والعلاقات الموجوده بین الجیوبولیتیک والفن وما إذا کان من الممکن الحدیث عن مصطلح یسمی الجیوبولیتیک للفن. وللإجابه علی هذا السوال، قامت هذه الدراسه بتحلیل المفاهیم والامثله المشترکه بین الجیوبولیتیک والفن باسلوب وصفی تحلیلی. فتظهر النتائج ان المفاهیم الجیوبولیتیکیه مثل المنافسه، والتعاون، والسلطه، والسیاسه والفضاء تنعکس وتمثل فی الفن علی مستویات مختلفه. ولذلک فإن الفن بمعناه العام والواسع تحت عنوان الفنون الجمیله وایضا الفن کمساحه لنقل المعنی (العنصر الایقونی)، هو نوع من الفضاء الموضوعی والتجریدی الذی یتم فیه تمثیل المفاهیم والاسس الجیوبولیتیکیه.

    کلید واژگان: الجیوبولیتیک, الفن, المنافسه, السلطه, السلام
    Saman Khalilian, Ataollah Abdi*, Ardeshir Salehpor, Golbarg Abutorabian

    By its multidisciplinary nature, geopolitics deals with various areas of political and spatial phenomena; these phenomena have both external and objective reality as well as abstract and subjective reality. With the increase of literature related to critical geopolitics, the fields of geopolitical studies expanded its range of studies in new fields and environments such as environment, culture and art. Meanwhile, art as a popular science and category has special political and spatial effects. Given the common themes in the two fields of geopolitics and art, the present study aimed to investigate the examples and relations between geopolitics and art, and the geopolitics of art. To answer this question with a descriptive-analytical method, the geopolitical concepts and examples of art were studied. Findings showed that geopolitical concepts such as competition, cooperation, power, politics and space reflected and represented in art on different scales. Thus, art in its general and broad sense under the title of fine arts, and art as a space for the transmission of meaning (iconographic element) is a kind of objective and abstract space in which geopolitical concepts and foundations were represented.

    Keywords: Geopolitics, Art, Competition, Power, Peace
  • خلیل حیدری*
    بهره وری و رقابت در صنایع کارخانه ای نقش حیاتی در رشد و توسعه اقتصادی دارند.  در هر صنعت، بنگاه های مختلف با هم رقابت می کنند و دارای سطوح بهره وری متفاوت هستند (پراکندگی بهره وری). به لحاظ نظری، بین پراکندگی بهره وری و  رقابت در صنعت یک رابطه منفی وجود دارد. برای بررسی این رابطه در صنایع کارخانه ای کشور، ابتدا، بهره وری کل عوامل تولید در سطح بنگاه های با کدهای 4 رقمی آیسیک از روش مولیسی و راویگاتی در 2017 برآورد گردید. سپس پراکندگی بهره وری در سطح صنعت با کدهای 2 رقمی آیسیک با شاخص نابرابری جینی محاسبه شد. رفتار رقابتی صنایع در سطح کدهای 2 رقمی آیسیک نیز بر اساس شاخص جان بون در 2008 به عنوان روشی جدید برای محاسبه اندازه رقابت و انحصار برای متوسط دوره زمانی 1395 تا 1399 بدست آمد. سپس رابطه این دو متغیر تحلیل شد. در نهایت، مهمترین یافته های مقاله نشان داد که رابطه منفی و معناداری بین رقابت و پراکندگی بهره وری کل عوامل تولید در صنایع کارخانه ای ایران برقرار نیست و به لحاظ آماری استقلال دارند.
    کلید واژگان: بهره وری, رقابت, پراکندگی بهره وری, شاخص رقابت بون
    Khalil Heidary *
    Productivity and competition in manufacturing industries have a vital role in economic growth and development. In each industry, various firms compete with each other and have different productivity level (productivity dispersion). Theoretically, there is a negative relationship between productivity dispersion and competition in an industry. To examine this relationship in the country's manufacturing industries, first, the total factor productivity at the firm level with 4-digit ISIC codes was estimated using the Mollisi and Ravigati method in 2017. Then, productivity dispersion at the industry level with 2-digit ISIC codes was calculated using the Gini inequality index. The competitive behavior of industries at the 2-digit level of the ISIC code was also obtained based on the John Boone index in 2008 as a new method for calculating the size of competition and monopoly for the average period of 2016 to 2020. Then, the relationship between these two variables was analyzed. Finally, the most important findings of the article showed that there is no significant negative relationship between competition and the dispersion of factor productivity in Iran’s manufacturing industries, and they are statistically independent.
    Keywords: Productivity, Competition, Productivity Dispersion, Boone's Competition Index
  • مریم جعفری ندوشن *

    خداوند نخستین دوره رشد انسان را با بازی توام نموده تا در ضمن بازی بتواند کار بزرگترها را تقلید کند، یکی از راه های تعامل کودکان بازی است. بخصوص بازی های رقابتی و مسابقه ای برای آنان جذابیت زیادی دارند و اگر به درستی انجام شوند، می توانند بر رشد جسمانی و بهبود مهارت های پایه و روابط اجتماعی آنان موثر باشد، در حالی که مقایسه استعدادهای کودکان با یکدیگر ممکن است نتیجه عکس را داشته باشد. مقاله در صدد است به بررسی تاثیر مسابقه و مقایسه بر تربیت کودکان پرداخته و محاسن و معایب آن بر روند رشد و تربیت کودکان را بیان نماید. مسابقه و رقابت در شرایط درست به کودکان کمک می کند تا توانایی های خود را بهتر بشناسند، توانایی هایی که در طول زندگی مطمئنا به دردشان می خورد. رقابت کودکان با یکدیگر تاثیر عمیقی بر رشد شخصیت آنها می گذارد. با این حال، خداوند هر انسانی را منحصر به فرد و برای هدفی خاص آفریده است. در واقع هر انسانی توانایی ها و استعدادهای مختص به خود را دارد و مقایسه افراد با یگدیگر غیر اصولی می باشد. مقایسه فرزندان با دیگران نیز رفتاری اشتباه در قبال کودکان و تربیت آنان است که نه تنها موجب رشد و شکوفایی کودک نشده، بلکه با اثرات نامطلوبی که به جا می گذارد مانع خودشکوفایی کودکان می شود. یکی از رایج ترین و اشتباه ترین باورها و رفتارهایی که در جامعه به عنوان یک روش تربیتی مورد استفاده قرار می گیرد، مقایسه کردن فرزندان با دیگران است.

    کلید واژگان: تاثیر, تربیت, کودکان, مسابقه, مقایسه, والدین
    Maryam Jafari Nadushan*

    God has combined the first period of human development with play. While playing, children can imitate the adults. Playing is one of the ways children learn how to interact. Competitive games in particular are very attractive to children and, if done correctly, can be effective in their physical development and can improve their basic skills and social relationships. However, comparing children's talents with one another may have the opposite result. This article seeks to examine the effect of competition and comparison on children's education and explain its advantages and disadvantages. If done correctly, competition helps children better understand their abilities, and this will certainly come in handy throughout their lives. Children's competition with each other has a profound effect on the development of their personality. However, God has created each human being unique and for a specific purpose. In fact, every human being has his/her own abilities and talents, and comparing people with each other is wrong. Comparing children with one another negatively affects their upbringing. It does not contribute to their growth and development, but rather hinders their self-realization. One of the most common wrong beliefs and behaviors in society is comparing children with one another.

    Keywords: Influence, Upbringing, Children, Competition, Comparison, Parents
  • کامران ربیعی، مصطفی قادری حاجت*

    از بین 286 حوضه آبریز مشترک بین المللی، حوضه آبریز دجله و فرات را می توان در فهرست پرتنش ترین حوضه آبریز فرامرزی دنیا در کنار حوضه رود نیل قرار داد. مسئله بهره برداری و استفاده مشترک از منابع آب در حوضه آبریز دجله و فرات، که بزرگ ترین حوضه آبریز فرامرزی در آسیای غربی است، بسیار مهم است و این منطقه پرتنش از منظر سیاسی، با کمبود همراه با افزایش تقاضا و رقابت های شدید برای دسترسی و بهره برداری بیشتر از آب مواجه است. از منظر ملی و در مقیاس کشوری مطالعات زیادی در این خصوص انجام شده است، ولی آنچه ضرورت دارد تحلیل و سطح بندی بازیگران و کنشگران فروملی هیدروپلیتیکی حوضه یعنی اجتماعات محلی است. این اجتماعات در حوضه دجله و فرات را می توان در قالب یک دسته بندی کلی یعنی گروه های مذهبی و زبانی تقسیم کرد. ازاین رو لازم است این گروه ها از منظر نفع و زیان پروژه های آبی بررسی شوند. این مقاله با یک رویکرد سیستمی در پی واکاوی تاثیرات پروژه های آبی متاثر از شرایط جغرافیای طبیعی و انسانی حوضه با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و بهره گیری از تکنیک SAW است. نتایج نشان می دهد اگرچه کردهای علوی به عنوان جوامع محلی در بالادست متاثر از طرح های توسعه گاپ با مسائلی چون کوچ اجباری، تغییر بافت جمعیتی، از دست رفتن یا حداقل مخاطرات اثرگذار بر امنیت انسانی، از دست رفتن نمادهای هویتی و... مواجه شده اند، اما از منظر کمیت و کیفیت آب در کنار کردهای سنی این حوضه مخاطرات کمتری را متحمل شده اند. این در حالی است که متناسب با کمیت و کیفیت آب شیعیان عرب زبان مخاطرات بیشتری را متاثر از طرح های توسعه آبی حوضه دجله و فرات متوجه خود می بینند.

    کلید واژگان: هویت, رقابت, دجله و فرات, هیدروپلیتیک, هیدروهژمون
    Kamran Rabiei, Mostafa Ghaderihajat *
    Introduction

    The scarcity of renewable freshwater resources and reserves is one of the major threats and sustainable challenges facing the world in the 21st century. Ensuring the availability of sufficient fresh water to maintain the health and well-being of people and the ecosystems in which they live, and to meet the world's food demand, which is expected to double by 2050, is one of the world's most important challenges. Among the 286 internationally shared watersheds, the Tigris and Euphrates basin can be included in the list of the tensest transboundary watersheds in the world, along with the Nile basin. The issue of exploitation and sharing water resources in the Tigris and Euphrates basin as the largest transboundary basin in West Asia, is very important, and this region is politically tense, with shortages coupled with increasing demand and intense competition for access and more exploitation of water. Many studies have been done in this area using national and national perspectives, but what is needed is the analysis and stratification of transnational hydro-political actors and activists, i.e., local communities. These communities in the Tigris and Euphrates basin can be divided into a more general category of religious and linguistic groups. It is therefore necessary to examine these groups from the view point of the advantages and disadvantages of water projects.The theoretical orientation of the current research is derived from the ecological reality of the region. From this point of view, the natural geography of the basin, in interaction with human communities, has led to the formation of ethnic, religious groups and a particular social structure, which are usually in competition, conflict and rarely interact with each other. The scarce source of water has fueled or influenced these confrontations and conflicts. From an analytical point of view, the current research is based on the social reading of "conflicting identities" organized around the "scarce water source". The "unit of analysis" of the present study is the entire basin and the sub-basins identified. The "units of observation" are ethnic and religious groups. In this study, Turkey is seen as the hydro-hegemon and the designer and implementer of the Gap Project in the upstream depending on the severity of the impact and the type of impact of Turkey's water development plans. Therefore, the main focus of this research is an attempt to understand the perception of the Stakeholders of the water projects in the Tigris and Euphrates basin from an ethnic and religious point of view.

    Methodology

    The present study examines the social impact of the implementation of the GAP project on downstream countries. Using the descriptive and analytic method and the available sources, this article tries to identify the losers and the benefits of the ethno-religious winners of the Tigris and Euphrates basin water projects. After collecting the necessary data, the Stakeholders are ranked using the Simple Weighting Method (SAW).

    Finding

    The developments of the Gap project since its launch until today can be considered in six stages:Gap is a water and land resource development projectGAP is a multi-sector and integrated project (1984-1989) Gap in purgatory (1989-1993)GAP is a sustainable human development project (1994-2001)Gap is a market-based project (2002-2011)New Gap.The social conflicts caused by water development projects in the sample societies can be categorized into two upstream basins, namely Turkey, and two downstream basins, namely Syria and Iraq. In the case of the upper reaches of the basin, i.e. Turkey, the analysis of macro-conflicts shows the deep-rooted conflict and resistance of the ethnic group, centered on the Kurds, against the national group. The fact is that both groups have a different analysis of the social impact of the project. In the case of the local group, there is more concern about integrating the ethnic group, removing the obstacles to the social and economic development of the region and confronting the destructive movements of the militants, although this is usually not openly expressed. As far as the ethnic group is concerned, it should be acknowledged that this project has its own positive and negative consequences, disrupting the traditional social fabric, changing the way of life, the demographic composition of employment and education. Not many studies have been carried out on how the project has developed in Turkey over the last four decades, especially from a social point of view.With regard to the bottom of the basin, i.e. Iraq and Syria, the weakness of the government and its fragility in Iraq and Syria, the reduction of social capital between the groups, the water problems in these two countries, the remoteness of sustainable solutions to resolve water conflicts within the country, the conflict over the issue of water between communities are among important factors. In the local and upstream and downstream provinces, the historical experience of conflict and collective memory, and the transformation of the water issue into an element of ethnic consciousness centered on the Kurds due to their superior hydro-political position will continue.

    Conclusions

    According to the calculations, the Stakeholders at the lower levels are more affected by several national levels. The area mentioned is the Turkish government, and perhaps the benefit of Alevi descendants is partly due to the strengthening of Turkey’s upstream location. But in the case of Iraq, the situation of the Sunni Kurds is better than that of the Sunni and Shiite Arabs, and finally it can be said that the Shiite Arabs are affected by the interaction of different conditions compared to the ethno-religious groups with a more dangerous situation than the water development plans mentioned above: Risks caused by drought in the lower reaches of the basin, the weak increase in migration from rural areas affected by climate change and the decline in the quality and quantity of water to the outskirts of cities, the population density in informal settlements in Basra province, and the deprivation of special water and sanitation networks and vulnerability.

    Keywords: Identity, Competition, Tigris, Euphrates, Hydro-Politics, Hydro-Hegemony
  • دانیال رضاپور*

    منطقه قفقاز نسبت به چند سال گذشته کمتر مورد توجه دانشمندان و تصمیم گیرندگان حوزه اوراسیا قرار گرفته است، زیرا مطالعات امنیتی این منطقه در حال حاضر تحت تاثیر درگیری مسلحانه در اوکراین و آشفتگی های منطقه غرب آسیا می باشد. با این حال، منطقه قفقاز مخصوصا قفقاز جنوبی به دلایل داخلی و خارجی، از شکنندگی ژئوپلیتیکی حادی رنج می برد و از آنجایی که تشدید رقابت میان روسیه و ایالات متحده پس از جنگ سرد به بالاترین حد خود رسیده است، فرآیند درگیری و همکاری آن ها در این بخش حساس اوراسیا مستحق توجه است. بنابراین نگارنده ضمن بررسی روابط دوجانبه مسکو و واشنگتن در قفقاز، سعی دارد وضعیت فعلی این منطقه و منطق همکاری و رقابت این دو کشور در چند سال گذشته را تببین و تشریح کنند. از این رو هدف اصلی این پژوهش پاسخگویی به این سوال است که ایالات متحده و روسیه چه سیاست هایی را در قبال بحران های این منطقه اتخاذ کرده اند و دلایل و منطق این دو کشور از این سیاست ها چه بوده است؟  فرضیه ای که در پاسخ به این سوال اصلی مطرح می شود این است که پندارهای مختلف از شیوه کسب منافع راهبردی، امنیتی و نظامی باعث سیاستگذاری رقابتی روسیه و آمریکا در بحران های منطقه قفقاز شده است؛ همچنین این پژوهش بر منطق همکاری جویانه ایالات متحده و روسیه در رابطه با فرآیندهای حل و فصل مناقشات قومی و سیاسی در آبخازیا، اوستیای جنوبی و قره باغ کوهستانی که در راستای حفظ ساختار ادراکی نظام بین الملل است، متمرکز می باشد. برای بررسی این فرضیه ها ضمن تکیه بر نظریه خطای اسنادی و رویکرد توصیفی- تحلیلی، روش مطالعه اسنادی مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های کتابخانه ای، سایت ها، مقاله ها و منابع اینترنتی می باشد.

    کلید واژگان: قفقاز, آمریکا, روسیه, خطای اسنادی, رقابت, همکاری
    Danyal Rezapoor *

    The Caucasus region has received less attention from scientists and decision-makers in the Eurasian region than in the past few years because the security studies of this region are currently affected by the armed conflict in Ukraine and the turmoil in the Middle East. However, the Caucasus region, especially the South Caucasus, suffers from acute geopolitical fragility due to internal and external reasons, and since the intensification of the rivalry between the tsars (Russia) and the Yankees (the United States) after the Cold War reached its highest level. has arrived, the process of their conflict and cooperation in this sensitive part of Eurasia deserves attention. Therefore, while examining the bilateral relations between Moscow and Washington in the Caucasus, the authors try to explain and explain the current situation of this region and the logic of cooperation and competition between the past few years. Therefore, the main goal of this research is to answer the question that what policies did the tsars and the Yankees adopt regarding the crises in this region and what were the reasons and logic of these two countries' policies? The hypothesis that is raised in response to this main question is that different ideas of how to gain strategic, security and m Also, this research focuses on the logic of cooperation between the United States and Russia in relation to the processes of resolving ethnic and political conflicts in Abkhazia, South Ossetia, and Nagorno-Karabakh, which is aimed at maintaining the perceptual structure of the international system.

    Keywords: Caucasus, America, Russia, Document Error, Competition, Cooperation
  • علیرضا زارع شهرآبادی*، حسن بشیر

     عملکرد سازمانهای رسانه ای از کیفیت محتوایی که ایجاد می کنند تاثیر می پذیرد و عمل ایجاد محتوا که فعالیت اساسی در فرآیند تولید رسانه ای است ، شدیدا نیازمند خلاقیت است . به دلیل ماهیت استاندارد ناپذیری کالاهای رسانه ای در درازمدت و تقاضای بالای مصرف کنندگان برای کالاهای جدید، خلاقیت در سازمانهای رسانه ای منبع حیاتی استراتژیک محسوب می گردد.این پژوهش مدعی است یکی از کارآمدترین راهبردها در میدان این رقابت رسانه ای، استفاده از خلاقیت و نوآوری در حوزه های مختلف سازمانی ، مدیریتی ، تولیدی و محتوایی است . خلاقیت و نوآوری منبعی استراتژیک برای سازمان های رسانه ای در شرایط بحرانی است .به عبارتی دیگر امروزه خلاقیت و نوآوری و مدیریت آن، یک نیاز راهبردی برای سازمان های رسانه ای است . این سازمان ها نیازمند نوعی سازوکار ویژه هستند تا بتوانند خلاقیت را خلاقانه مدیریت کنند.این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش شبکه مضامین به روش تحلیل مضمون در 3 مضمون فراگیر،16 مضمون سازمان دهنده و 127 مضمون پایه از میان 12 مصاحبه با خبرگان و مطلعین کلیدی استخراج شده است و براساس نظریه های صنایع خلاق رسانه ای، نوآوری در سازمان ها، مدیریت دانش،تولید محتوا،ارتباطات، توانمندی رسانه و اقتصاد خلاق و همچنین و مفاهیم خلاقیت و صنایع خلاق تجزیه تحلیل گردیده است.

    کلید واژگان: صنایع خلاق رسانه ای, رقابت, سازمان رسانه ای, خلاقیت, تحلیل مضمون
    Alireza Zareshahrabadi *, Hassan Bashir

     The performance of media organizations is affected by the quality of the content they create, and the act of creating content, which is a basic activity in the media production process, requires creativity. Due to the non-standard nature of media products in the long term and the high demand of consumers for new products, creativity in media organizations is considered a vital strategic resource.This research claims that one of the most efficient strategies in the field of this media competition is the use of creativity and innovation in various organizational, management, production and content areas. Creativity and innovation is a strategic resource for media organizations in critical situations.In other words, nowadays creativity and innovation and its management is a strategic need for media organizations. These organizations need a special mechanism to be able to creatively manage creativity.This research has been conducted with a qualitative approach and using the theme network method by theme analysis in 3 overarching themes, 16 organizing themes and 127 basic themes from 12 interviews with experts and key informants, and based on the theories of creative media industries, innovation in Organizations, knowledge management, content production, communications, media capability and creative economy,

    Keywords: Creative Media Industries, Competition, Media Organization, Creativity, Theme Analysis
  • صدیقه سادات هاشمی*

    این پژوهش با هدف مقایسه خودکارآمدی و پیامدهای آن در ورزشکاران دارای تجربه موفق، ناموفق و فاقد تجربه در یک رویداد ورزشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را زنان پلیس شاغلی تشکیل داده‎اند که مشارکت منظمی در فعالیت‎های ورزشی داشتند و سه گروه 25 نفری از آن ها باهم مقایسه شدند: گروه 1؛ رویداد ورزشی مسابقات مهارتی پلیس را تجربه کردند و در آن موفقیت به دست آوردند؛ گروه 2؛ این رویداد را تجربه کردند، اما موفقیتی به دست نیاوردند؛ گروه 3؛ این رویداد را تجربه نکرده‎اند و تنها اطلاعات نسبتا کاملی از مسابقات در اختیار داشته‎اند. از نظر سایر ویژگی‎ها بین این سه گروه بیشترین میزان شباهت (سن، تحصیلات و درجه) وجود داشت. داده‎ ها با استفاده از پرسشنامه روا و پایا (آلفای کرونباخ 83/0) گردآوری و با نرم‎افزار SPSS و آزمون کروسکال-والیس تحلیل شدند. پژوهش نشان داد بین سه گروه ورزشکاران فاقد تجربه، دارای تجربه موفق و دارای تجربه ناموفق، از نظر خودکارآمدی و دو پیامد «انتظار از خود» و «مدیریت هدف» به طور معناداری تفاوت وجود دارد و در همه این متغیرها، میانگین افراد دارای تجربه موفق، بیش از افراد دارای تجربه ناموفق و این گروه نیز بیش از افراد فاقد تجربه است. بنابراین، تجربه کردن یک رویداد ورزشی، حتی اگر به موفقیت نیانجامد، بیشتر از اجتناب از تجربه، می تواند خودکارآمدی و پیامدهای آن را تقویت کند.

    کلید واژگان: خودکارآمدی ورزشکاران, تجربه موفق, پلیس زن, مسابقه, ورزش
    Sediqe Sadat Hashemi *

    The aim of this study was to compare self-efficacy and its consequences in athletes with successful, unsuccessful and inexperienced experience in a sporting event. The statistical population of the study consisted of women police officers who regularly participated in sports activities and three groups of 25 people were compared with each other: G1. Experienced and succeeded in sporting a police skill competition sport event; G2, experienced this event, but did not succeed; The G3 did not experience the event and only had relatively complete information about the tournament. In terms of other characteristics, there was the highest similarity (age, education and degree) between these three groups. Data were collected using a valid and reliable questionnaire (Cronbach's alpha 0.83) and analyzed by SPSS software and Kruskal-Wallis test. The study showed that there is a significant difference between the three groups of inexperienced, successful and unsuccessful athletes in terms of self-efficacy and the two consequences of "self-expectation" and "goal management" and in all these variables, the average of experienced people Successful more than people with unsuccessful experience and this group is more than people without experience. Therefore, experiencing a sporting event, even if it is not successful, can enhance self-efficacy and its consequences more than avoiding the experience.

    Keywords: Athletes' Self-Efficacy, Successful Experience, Female Police, Competition, Sports
  • Ali Sabbaghian, Rajdeep Singh *
    Despite EU’s engagement with the Mediterranean region and its active support for intra-regional integration initiatives, the data shows an impressive underperformance of Southern and Eastern Mediterranean Countries (SEMCs) in regional trade. Ideally, an energy rich North Africa and energy deficient neighbors in the South would unlock considerable opportunities for regional trade. Therefore, the following question looms large: How has EU’s trade policy contributed to the low market integration among the SEMCs? To answer this question, under the Market Power Europe and qualitative methodology, it is hypothesized that EU’s externalization of policies through different embedded tools such as rules of origin and outward processing schemes (OPS) has contributed to the divergence, instead of convergence, of trade among SEMCs. Research findings point to a distortion of competition between EU enterprises and African and third party enterprises in the benefit of European interests. Further, the results reveal that despite the higher complementarity between some of the SEMCs, still the predominant direction of trade is north-south, thanks to EU’s trade policy in the Mediterranean region.
    Keywords: Competition, Euro-Mediterranean Relations, Neo-Colonialism, Rules Of Origin, Trade Policy
  • محمدجواد محقق نیا، بنفشه فرهنگ زاده*، مسلم پیمانی، وجه الله قربانی زاده

    علی رغم جایگاه ویژه بانک ها در سیستم مالی و با وجود فضای ناسالم رقابت در سیستم بانکی کشور طی سال های اخیر، تحقیقات بسیار کمی پیرامون رقابت موثر انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی رقابت در صنعت بانکداری ایران با استفاده از روش دیمتل است. جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه متون و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان مالی- بانکداری بوده است. نمونه گیری نیز به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شده است. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و جهت تایید و غربالگری مضامین از تکنیک فازی دو مرحله ای و برای ارزیابی روابط علی و معلولی میان ابعاد مدل از روش دیمتل استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل اقتصادی، سیاسی، محیطی و اجتماعی به عنوان علت ها بر عوامل ساختاری، قانونی، مدیریتی و مالی اثرگذار هستند. همچنین، عوامل محیطی اثرگذارترین و عوامل ساختاری اثرپذیرترین شاخص ها بودند. عوامل قانونی و محیطی نیز به واسطه تعامل بیشتری که با سایر متغیرها داشتند از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. همچنین طبق نتایج، عوامل قانونی مشکل اصلی ضعف در رقابت موثر است و عوامل محیطی می تواند حل کننده مشکل عوامل قانونی باشد.

    کلید واژگان: رقابت, رقابت موثر, تحلیل مضمون, دلفی فازی, دیمتل
    Mohammadjavad Mohagheghniya, Banafsheh Farhangzadeh*, Moslem Peymani, Vajhollah Ghorbanizadeh

    Contrary to both the banks’ outstanding positions in financing and availability of unhealthy competition environment in the country banking industry in the recent years, little or no research was conducted around effective competition. The core objective of the current research is to design the competition model in banking industry with the means of DEMATEL technique. The data collection was organized through document-based analysis and semi-structured interviews with financial-banking elites. Sampling was in judgmental and snowball version. In order to analyze the data, coding was carried out by the thematic analysis and in order to approve of and screen the data, Fuzzy two stages-approach was employed and in order to assess the cause-and-effect relation among model dimensions, DEMATEL approach was applied. The result depicts economic, political, environmental and social factors as of causes, influence structural, legal, managemental, financial features. Furthermore, environmental factors were the most influential parameters and structural factors were on easy verge of impact. Additionally, legal and environmental components were of higher significance due to the broad interaction with the alternative variables. Additionally, in accordance with the result attained, legal factors were considered as the principal Achille Hills in having effective competition and environmental factors could be considered as the solutions for the legal factors.

    Keywords: Competition, Effective Competition, Them Analysis, DELPHI FUZZY, DEMATEL
  • اسحاق قاسمی، یعقوب اندایش*، امیرحسین منتظرحجت

    بررسی رفتار تولیدکنندگان اصلی گاز با توجه به اهمیت روزافزون این سوخت فسیلی ازجمله  مهم ترین مسائل کشورهای واردکننده و صادرکننده انرژی است. ظهور مجمع کشورهای صادرکننده گاز به عنوان اصلی ترین بازیگر در بازار جهانی گاز به تحلیل تغییرات رفتار اعضای این  مجمع  ازجمله روسیه به دلیل ظرفیت اضافی در تولید اهمیت می بخشد. در این مقاله رفتار روسیه در مجمع کشورهای صادرکننده گاز با استفاده از مدل تغییر جهت مارکوف و داده های ماهانه 2008 تا 2022 بررسی شده است.  نتایج نشان داد که الگوی رفتار روسیه در مجمع در طول زمان بین دو رژیم رقابتی و تبانی در نوسان نیست. به طوری که رفتار روسیه در رژیم اول به صورت غیررقابتی و بر مبنای الگوی "تسهیم جزئی بازار" رفتار روسیه در رژیم دوم به صورت غیررقابتی و بر مبنای الگوی "تسهیم بازار و قیمت گذاری" بوده است. به عبارتی با تغییر رژیم، رفتار روسیه در مجمع کشورهای صادرکننده گاز در حالت تبانی بین دو الگوی متفاوت تغییر کرده است. همچنین نتایج نشان داد متوسط طول دوره ماندن روسیه در رژیم اول 19/18 ماه و متوسط طول دوره ماندن روسیه در رژیم دوم 15/27 ماه است.

    کلید واژگان: مجمع کشورهای صادرکننده گاز, تبانی, رقابت, مارکوف سوئیچینگ
    Eshagh Qasemi, Yaghoub Andayesh*, Amirhossein Montazer Hojat

    Investigating the behavior of the main gas producers due to the increasing importance of this fossil fuel is one of the most significant issues of energy importing and exporting countries. The emergence of the Gas Exporting Countries Forum as the main player in the global gas market gives importance to the analysis of changes in the members’ behavior of this forum including Russia due to the extra capacity in production. In this article, the behavior of Russia in the Gas Exporting Countries  Forum is analyzed by using Markov Switching model and monthly data from 2008 to 2022.  The results showed that the pattern of Russia's behavior in the forum does not fluctuate between competitive and collusion regimes over time. so that Russia's behavior in the first regime has been non-competitive and based on the pattern of "partial market sharing" and the Second regime it's behavior  has been non-competitive  based on the pattern of " Market Sharing and Price Making ".   And Russia's behavior in both regimes has been non-competitive. On tne other hand the results showed that Russia's average stay length in the first regime is 18/19 months and in the second one is 27/15 months.

    Keywords: GECF, Collusion, Competition, Markov Switching
  • علی امرایی، صفیه مهری نژاد*، امیر بیات ترک
    هدف

    با توجه به وابستگی های بخش های مهم اقتصادی، تقاضای جهانی فولاد، هر روز رو به افزایش می گذارد؛ از این رو لازم است که به روش های مختلف و مطابق با توسعه در سطح بازارهای جهانی، در جهت توسعه و رقابتی شدن این صنعت بیشتر تلاش شود. یکی از رویکردهای توسعه صنعت فولاد، به مانند سایر صنایع که امروزه همگی مبتنی بر فناوری هستند و تحت بستر تغییرات ایجادشده در فناوری های جدید قرار دارند، استفاده از رویکرد انتقال فناوری است. این صنعت یکی از صنایع بسیار بزرگ و مهم جهان است و در بسیاری از بخش های اقتصادی نقش بسیار مهمی ایفا می کند و می تواند با بهبود رقابت پذیری، خود را به شکل چشمگیری در بازارهای جهانی، به عنوان یکی از بازیگران اصلی و قدرتمند معرفی کند. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی الگوی رقابت پذیری در صنعت فولاد با رویکرد انتقال فناوری است.

    روش

    این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. در این پژوهش، بر اساس شیوه گردآوری داده ها، از روش تکمیل پرسش نامه و مدل سازی معادلات ساختاری، از نوع تحلیل ماتریس واریانس کوواریانس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان شرکت های فعال در صنعت فولاد کشور انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه و پرسش نامه ای بود که به صورت تصادفی ساده، بین اعضای جامعه آماری مدیران و کارکنان شرکت ها توزیع شد و در نهایت 384 پرسش نامه مناسب برای تحلیل داده ها گردآوری شد. داده ها از طریق رویکرد معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس تحلیل شدند. اعتباریابی مدل پژوهش با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که در بین عوامل اثرگذار، عوامل داخلی روی رقابت پذیری بیشترین میزان اثرگذاری را دارد. در بین عوامل زمینه ای نیز عوامل سیاسی و قانونی، بیشترین تاثیر را می گذارند. همچنین راهبرد سرمایه گذاری و همکاری مشترک، اثرگذارترین راهبرد برای بهبود رقابت پذیری شناخته شد که می تواند پیامدهایی مهم از بعد اقتصادی، اجتماعی و سازمانی را برای شرکت های فعال در حوزه فولاد به همراه داشته باشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود که این شرکت ها با تنوع در ارائه فراورده ها و محصولات هم خانواده و ارائه محصولات مکملی که قابلیت استفاده جایگزین دارند با تولید گسترده محصولات در این صنعت، حوزه انتخاب و قدرت خرید مشتری داخلی و خارجی را افزایش دهند. این در حالی است که صنعت پتروشیمی، از این لحاظ در شرایط مناسبی قرار ندارد و حجم و خطوط محصولات و فراورده ها در این صنعت با وجود پتانسیل زیاد، محدود است. حمایت نهادهای رسمی، دولتی و قانون گذار از فعالان و سرمایه گذاران حوزه فولاد، از طریق ارائه تسهیلات و یارانه های مناسب به سرمایه گذاران فعال و بالقوه در این صنعت، می تواند توسعه فعالیت های تولیدی در این حوزه را تشویق و ترغیب کند. همچنین می بایست قوانین دست وپا گیر و دلسردکننده در حوزه سرمایه گذاری و صادرات کاهش یابد. از طرفی، یکی از محرک های مهم برای بهبود رقابت پذیری شرکت های فعال در صنعت فولاد، وجود جو و نگرش حمایتی مدیران ارشد شرکت ها و صنعت به جذب، انتقال و توسعه فناوری های موجود در صنعت فولاد است؛ از این رو داشتن مدیران متخصص و توانمندی که به کارآفرینی در حوزه فناوری های جدید گرایش دارند، عامل مهمی برای توسعه صنعت فولاد کشور به شمار می رود.

    کلید واژگان: انتقال فناوری, رقابت, رقابت پذیری, صنعت فولاد, پرسش نامه, مدل سازی معادلات ساختاری
    Ali Amraei, Safieh Mehrinejad *, Amir Bayattork
    Objective

    Given the dependencies of key economic sectors, the global steel demand is expected to increase. Therefore, pursuing multiple strategies and aligning with global market developments is essential to enhance and achieve competitiveness in this industry. One of the development approaches in the steel industry, like other technology-based industries adapting to advancements in new technologies, is using a technology transfer approach. This industry is one of the largest and most important industries in the world and plays a very important role in many economic sectors. It can be significantly recognized in global markets as one of the main and powerful players by improving its competitiveness. The main objective of this research is to evaluate the competitiveness model in the steel industry with a technology transfer approach.

    Methods

    This research is applied considering its objective and follows a descriptive survey methodology for data collection. The statistical population of this research includes managers and employees of companies active in the country's steel industry. The data collection tool in this research was a questionnaire distributed randomly among the population. Ultimately, 384 questionnaires suitable for data analysis were collected. The gathered data were analyzed through the structural equation approach and with the help of Smart-PLS software. The model validation in this research was formed comprehensively with an interpretive-structural modeling approach.

    Results

    The results showed that among the influencing factors, internal factors have the highest impact on competitiveness, while among the contextual factors, political and legal factors have the most significant effect. Additionally, the strategy of investment and cooperation was identified as the most effective for improving competitiveness, potentially yielding important economic, social, and organizational benefits for companies in the steel sector. Consequently, it is suggested that these companies enhance the selection and purchasing power of domestic and foreign customers by diversifying their product offerings, including related and complementary products, to cater to a wide range of needs within the industry.

    Conclusion

    The petrochemical industry is not in a favorable condition in this regard, and the volume and lines of products and derivatives in the industry are limited despite the available potential. Support from official, governmental, and legislative institutions for stakeholders and investors in the steel sector is crucial. By providing appropriate facilities and subsidies, these institutions can encourage and motivate active and potential investors to expand their production activities. Additionally, it is essential to reduce cumbersome and discouraging laws related to investment and exports. One of the most important drivers for increasing competitiveness among companies in the steel industry is the presence of a supportive atmosphere and attitude from senior company managers. The industry needs to step towards attracting, transferring, and developing existing technologies. Therefore, the presence of expert and capable managers with an entrepreneurial orientation in new technologies can be a crucial factor in developing the steel industry.

    Keywords: Technology Transfer, Competition, Competitiveness, Steel Industry, Questionnaire, Structural Equation Modeling
  • فرزانه میرزاحسینی، امیررضا کنجکاو منفرد*، سید محمد طباطبایی نسب
    هدف

    سواد تبلیغاتی برای مقاومت در برابر تاثیر پیام های تبلیغاتی عامل مهمی به شمار می رود؛ بنابراین این پژوهش با هدف مطالعه تاثیر ابعاد سواد تبلیغاتی بر استراتژی های مقاومتی کاربران در رسانه های اجتماعی اجرا شده است.

    روش

    این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی است. در این مطالعه، اطلاعات از طریق پرسش نامه ای مشتمل بر 41 سوال جمع آوری شده است. این پرسش نامه در اختیار 220 کاربر شبکه اجتماعی اینستاگرام که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، قرار گرفت. پایایی پرسش نامه با محاسبه پایایی مرکب و آلفای کرونباخ و روایی هم گرای آن نیز به کمک شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) بررسی و تایید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج این پژوهش تاثیر ابعاد انتقادی (مشکوک شدن به تبلیغات و بیزاری از تبلیغات) و برخی از ابعاد مفهومی (شناخت منبع تبلیغات و درک قصد فروش ادراک قصد متقاعدکننده) را بر استراتژی های مقاومت تایید می کند.

    نتیجه گیری

    توسعه مهارت های سواد تبلیغاتی، می تواند به افراد در ارزیابی انتقادی پیام های تبلیغاتی و تصمیم گیری آگاهانه کمک کند.

    کلید واژگان: سواد رسانه ای, سواد تبلیغاتی, استراتژی های مقاومت, اجتناب, رقابت, توانمندسازی
    Farzaneh Mirzahosseini, Amirreza Konjkav Monfared *, Seyyed Mohammad Tabatabaei Nesab
    Objective

    Advertising literacy refers to the knowledge and skills that individuals possess in order to understand and critically evaluate advertising messages. Advertising literacy is an important concept in social media as it helps individuals comprehend and critically assess advertising messages. Advertising literacy is a significant factor in resisting the effects of advertising messages. This research aims to study the impact of advertising literacy dimensions on resistance strategies in social media.

    Research Methodology

    This research is applied in terms of purpose and descriptive in nature. A survey method and a questionnaire based on the Likert scale were used for data collection. Cronbach's alpha coefficient and its combined reliability were calculated for checking the reliability of the questionnaire. Also, construct and content validity were used to check the validity of the questionnaire and structural equation modeling was used to analyze the data. In order to examine research data and test hypotheses, descriptive and inferential statistics and SPSS and PLS statistical software have been used. The statistical population of this research includes the Instagram users in Yazd city, which were used by available sampling method. Since structural equation modeling and path analysis were used in the current research for data analysis, the sample size should be at least 5 to 10 times the research variables (Homan, 2014).In this research, structural equation modeling has been used for data analysis. In this regard, Smart PLS software is used. In the measurement model, reliability was measured by calculating composite reliability and Cronbach's alpha. To check the convergent validity, the Average Variance Extracted Index (AVE) should also be checked (Kenjakav Monfared and Hosseini, 2020; Saida Ardakani et al., 2012). The coefficients of these indicators are shown in the table below. In the model, all the constructs of the model have high composite reliability and are greater than 0.6. Also, Cronbach's alpha value is higher than 0.7, which indicates acceptable reliability. The average variance extracted (AVE) is also higher than the index of 0.5. Therefore, it is concluded that the items can adequately describe the variance of the variables of the research model.

    Findings

    The results of this study confirm the influence of critical dimensions (doubt and skepticism towards advertising and aversion to advertising) and certain conceptual dimensions (recognition of advertising sources and perception of persuasive intent) on avoidance strategies.

    Discussion & Conclusion

    One of the challenges faced by marketers is to be able to provide targeted advertisements related to each segment of their target market and receive positive feedback from those advertisements. Since the volume of advertisements has increased compared to the past, consumers may skip them without paying attention to them. Audiences may resist advertising. This will cause a waste of advertising costs. A marketer should test market segmentation variables individually or in combination to find the best way to study the market structure. After specifying the effect that each dimension of advertising literacy has on resistance strategies, we may come to the conclusion that one of the factors influencing market segmentation is advertising literacy and the advertising literacy of consumers is be known as a criterion for market segmentation. In this case, it is possible to provide marketers with solutions regarding market segmentation.Advertising literacy refers to the knowledge and skills that people have to understand and critically evaluate advertising messages. The concept of advertising literacy has been investigated in various studies. Examining and understanding the dimensions of advertising literacy is important for people to resist the effects of advertising messages and make informed decisions. In other words, creating content, sharing information and providing feedback on information by consumers has been affected by digital literacy. Developing advertising literacy skills can help people critically evaluate advertising messages and make informed decisions. Here, according to the hypothesis test and analysis, the research results are discussed and suggestions are made.Education and awareness about advertising concepts and techniques to social media users can improve advertising literacy. For example, companies and organizations can provide specific tools and technologies to improve advertising literacy in social media. These tools can include browser add-ons, fake ad detection programs, and content evaluation tools that help users independently and intelligently review ads. Or that the activities are in the field of educational content production, holding webinars and workshops and creating educational platforms. The goal of competition strategy is to undermine the impact of advertising on consumers by creating cognitive dissonance or skepticism about advertising claims. Safety signs can be used as countermeasures to compete in advertising. Safety cues (providing additional information or assurances to consumers to reduce concerns or doubts about the advertised product or service) include certifications, guarantees, testimonials, or scientific evidence that support the ad's claims and increase its credibility. Social media platforms may label sponsored content to help users identify and understand advertising messages. This can help users critically evaluate advertising messages and make informed decisions.

    Keywords: Media Literacy, Advertising Literacy, Resistance Strategies, Avoidance, Competition, Empowerment
  • مصطفی هراتی*، سمیرا هراتی قوی
    در دنیای امروز هوش مصنوعی به دلیل توانایی در حل بسیاری از مشکلات دنیای واقعی، به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است. این فناوری در حوزه های مختلفی مانند پزشکی، بانکداری و تولید نفوذ کرده است. با وجود گسترش زیاد هوش مصنوعی در این زمینه ها، جایگاه آن در حوزه حقوق هنوز چندان پررنگ نیست. هوش مصنوعی به طور فزاینده ای باعث پیشرفت در فناوری و تجارت می شود و به طور گسترده در صنایع مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. تاثیرات هوش مصنوعی را می توان تقریبا در هر جنبه ای از خلاقیت یافت. توسعه هوش مصنوعی با حجم زیاد داده و افزایش قدرت محاسباتی در دسترس تسهیل می شود. قانون گذاران باید همت لازم را در شناسایی آن به کار گیرند؛ به خصوص که هوش مصنوعی جنبه های مختلفی از عالم حقوق مانند حقوق رقابت و کسب وکار را تحت شعاع خود قرار داده است. در حقوق رقابت ما درصددیم که تعادل و توازن عادلانه ای در کسب سود و منفعت اقتصادی میان حرفه های مختلف وجود داشته باشد، اما این فناوری جدید در عمل اصول حقوق رقابت را دچار چالش کرده است. ما نباید این موضوع را به عنوان مشکل و معضل حقوقی تعبیر کنیم، بلکه باید در مقام آن باشیم که حداکثر بهره برداری را از طریق ایجاد همزیستی مسالمت آمیز حقوقی میان این دو نهاد به دست آوریم. در این پژوهش در مقام آن هستیم که با بررسی تطبیقی، خلاهای موجود را مورد بررسی قرار دهیم.
    کلید واژگان: هوش مصنوعی, فناوری, رقابت, کسب وکار, الگوریتم ها
    Mostafa Harati *, Samira Harati Ghavi
    In today's world, artificial intelligence is increasingly gaining attention due to its ability to solve many real-world problems. This technology has penetrated various fields such as medicine, banking, and manufacturing. Despite the significant expansion of artificial intelligence in these fields, it does not have a prominent position in law yet. Artificial intelligence (AI) is increasingly driving advances in technology and business. It is widely used in various industries and the effects of artificial intelligence can be found in almost every aspect of creativity. The development of artificial intelligence is facilitated by large volumes of data and increasing available computing power. Legislators should make the necessary effort to identify it, especially since artificial intelligence has brought various aspects of the legal world under its influence, such as competition and business rights. In competition law, we try to make a fair balance in obtaining profit and economic benefit between different words, but this new technology has challenged the principles of competition law in practice. it should not be interpreted as a legal problem. We should obtain maximum utilization by creating a peaceful legal coexistence between these two institutions. This paper seeks to investigate the existing gaps by comparative study.
    Keywords: Artificial Intelligence, Technology, Competition, Business, Algorithms
  • رباب حسین زاده*، اسماعیل صفرعلی زاده
    مقدمه

      شاخص رقابت پذیری یکی از مهم ترین شاخص های اقتصادی در طبقه بندی مناطق ازلحاظ سطح توسعه یافتگی است و میزان رقابت و قدرت اقتصادی یک منطقه بر اساس این شاخص مورد ارزیابی قرار می گیرد.

    هدف

      در این راستا این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل و هدف گذاری کاربردی، 20 شهرستان استان را ازلحاظ شاخص های رقابت پذیری اقتصادی در استان آذربایجان شرقی مورد بررسی قرار می دهد.

    روش شناسی:

      شاخص های موردمطالعه در قالب 25 شاخص در قالب 2 معیار اصلی است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های آنتروپی شانون تعمیم یافته، تحلیل رابطه خاکستری (GRA) و روش خودهمبستگی فضایی موران جهانی (Moran's I) و از نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شده است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

     قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر، شهرستان های استان آذربایجان شرقی است.

    یافته ها و بحث:

      ازنظر رقابت پذیری اقتصادی شهرستان تبریز با توجه به مرکزیت استان و برخورداری از امکانات و زیرساخت های کلان با میزان امتیاز رابطه خاکستری (432/0) در جایگاه اول و شهرستان های مراغه و مرند با میزان رابطه خاکستری (512/0) و (516/0) در جایگاه های دوم و سوم قرار گرفتند در سوی مقابل شهرستان خدا آفرین با میزان امتیاز رابطه خاکستری (661/0) در جایگاه آخر قرارگرفته است. با نگاه آماری ازنظر برخورداری از شاخص های موردمطالعه در سطح استان، 5 درصد شهرستان ها در سطح بالا (1)، 45 درصد (9) در سطح متوسط و 50 درصد (10) در سطح پایین قرار گرفتند.

    نتیجه گیری

    نابرابری در سطح شهرستان ها وجود دارد و همچنین شاخص موران در اکثر مولفه های رقابت پذیری اقتصادی کمتر از یک است که نشان از الگوی غالب توزیع شاخص ها به صورت تصادفی (Random) و بدون برنامه ریزی است.

    کلید واژگان: رقابت, رقابت پذیری, رقابت پذیری اقتصادی, استان آذربایجان شرقی
    Robab Hoseinzadeh *, Esmaeil Safaralizadeh

    Competitiveness index is one of the most important economic indicators in the classification of the regions in terms of the level of development and the level of competitiveness and economic power of a region evaluated based on this index. In this regard, this study, through descriptive analysis, and applied targeting, examines 20 provinces in terms of economic competitiveness indicators in East Azarbaijan province. The template has two main criteria. Generalized Shannon entropy models, Gray Relationship Analysis (GRA) and Moran's I spatial autocorrelation method and Arc GIS software were used for data analysis. The results of this study show that in terms of economic competitiveness of Tabriz city with regard to centrality of province and some facilities and large infrastructure with gray relationship score (0.432) in first place and Maragheh and Marand cities with Gray relationship scores (0.512) and (0.516) were ranked second and third respectively, while Khodaafarin city was ranked last (0.661). In terms of some of the indicators studied at the provincial level, 5% of the cities were at high level (1), 45% (9) at moderate level and 50% (10) at low level. In addition, in most of the components of economic competitiveness, the Moran index is less than one, indicating the predominant pattern of distribution of indicators is random and unplanned.

    Keywords: Competition, Strength, Economic Competitiveness, East Azarbaijan Province
  • علیرضا شکیبا، مرتضی نورمحمدی*
    مقدمه و اهداف

    پویایی های ژئوپلیتیکی خاورمیانه همواره تحت تاثیر رقابت بین قدرت های جهانی به ویژه ایالات متحده و چین بوده است. هدف مقاله تحلیل این موضوع است که چگونه رقابت امریکا و چین از سال 2010 تا 2022 بر امنیت ملی ایران تاثیر گذاشته است. اهمیت استراتژیک منطقه آن را به کانون تمرکز قدرت ها تبدیل کرده و ایران به عنوان یک بازیگر کلیدی در خاورمیانه، فضای امنیتی و سیاسی خود را به طور قابل توجهی تحت تاثیر این رقابت می بیند. فرضیه تحقیق این است که رقابت بین امریکا و چین بر امنیت ملی ایران در سه حوزه اصلی نظامی/امنیتی، سیاسی و اقتصادی همزمان به صورت منفی و مثبت تاثیر می گذارد.

    روش ها

    این پژوهش با استفاده از روشی تبیینی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای و اسنادی انجام و تاثیرات چند وجهی رقابت امریکا و چین بر امنیت ملی ایران را تشریح می کند. این مطالعه شامل بررسی منابع تاریخی و معاصر برای ایجاد درک جامعی از استراتژی های ژئوپلیتیکی مورد استفاده امریکا و چین در خاورمیانه و پیامدهای آنها بر ایران است. ساختار تجزیه و تحلیل برای پرداختن به رقابت در حوزه های مشخص شده، در قالب ارائه بررسی دقیق هر یک از حوزه ها برای تشخیص اثرات دوگانه بر چارچوب امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.

    یافته ها

    یافته های تحقیق تاثیر متقابل پیچیده ای را نشان می دهد که ناشی از رقابت ایالات متحده و چین است. در حوزه نظامی/امنیتی، رقابت عموما برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران مضر بوده است. افزایش حضور نظامی ایالات متحده و اتحادها در منطقه تهدیدی مستقیم برای ایران است، در حالی که تعاملات نظامی چین از ایران حمایت استراتژیک محدود اما قابل توجهی مانند مانورهای نظامی مشترک و فروش تسلیحات می کند. با این حال، روابط نظامی گسترده تر چین با دیگر بازیگران منطقه ای مانند عربستان سعودی و اسرائیل، معضلات امنیتی مهمی را برای ایران ایجاد کرده است. از نظر اقتصادی، تلاش های امریکا برای منزوی کردن ایران از طریق تحریم ها تا حدودی با تداوم تعاملات اقتصادی چین با ایران، از جمله توافقنامه همکاری 25 ساله، مقابله شده است. با این وجود، روابط اقتصادی گسترده چین با رقبای منطقه ای ایران، مزایا را کمرنگ می کند و آسیب پذیری های اقتصادی ناشی تحریم های امریکا را تداوم می بخشد. از نظر سیاسی، وضعیت تا حدودی برای ایران مساعدتر است. امتناع چین از همسویی با سیاست های ایالات متحده با هدف منزوی کردن ایران، مانند مخالفت با تحریم های اضافی در سازمان ملل پس از برجام، حمایت دیپلماتیک مهمی را برای ایران فراهم کرد. علاوه بر این، حمایت چین از بشار اسد در سوریه با منافع استراتژیک ایران در منطقه همسو و نفوذ ایران در سوریه را تقویت کرد. با این حال، نزدیکی فزاینده امریکا، اعراب و اسرائیل، که با توافق آبراهام تسهیل شد و تاکید ایالات متحده بر مسائل حقوق بشر علیه ایران، موضع ژئوپلیتیک ایران را پیچیده می کند.

    نتیجه گیری

    رقابت ایالات متحده و چین در خاورمیانه به طور قابل توجهی بر امنیت ملی ایران تاثیر می گذارد. از نظر نظامی و اقتصادی، این رقابت بیشتر به دلیل اقدامات ایالات متحده با هدف مهار رویکرد متوازن ایران و چین به مشارکت های منطقه ای، بیشتر تهدیدات را وسعت بخشیده تا اینکه ایجاد فرصت هایی تازه و مهم برای ایران داشته باشد. با این حال، از نظر سیاسی، رقابت به ایران اهرم هایی داده، زیرا مخالفت چین با ابتکارات تحت رهبری ایالات متحده از ایران حمایت های هرچند محدودی می کند. درک این پویایی ها برای ایران ضروری است تا سیاست خارجی و استراتژی های امنیتی خود را در بحبوحه رقابت قدرت های بزرگ به طور موثر هدایت کند. این تحقیق بر نیاز به رویکردی همه جانبه در تحلیل تاثیرات رقابت های ژئوپلیتیک جهانی بر بازیگران منطقه ای مانند ایران تاکید می کند و ماهیت دوگانه این تاثیرات را در حوزه های مختلف برجسته می نماید.

    کلید واژگان: ایران, امریکا, چین, خاورمیانه, رقابت
    Alireza Shakiba, Morteza Nourmohammadi *
    Introduction

    The geopolitical dynamics of the Middle East have always been influenced by the competition among global powers, particularly the United States and China. This study aims to analyze how the US-China rivalry from 2010 to 2022 has impacted Iran's national security. The region's strategic significance and its vast energy resources make it a focal point for these powers, each seeking to expand their influence. Iran, as a key player in the Middle East, finds its security and political landscape significantly affected by this rivalry. The research hypothesizes that the competition between the US and China affects Iran's national security in three main domains: military/security, political, and economic, with both positive and negative impacts.

    Methods

    This research adopts an explanatory method, relying on extensive library and documentary data to dissect the multi-faceted impacts of US-China competition on Iran's national security. The study involves a thorough review of historical and contemporary sources to establish a comprehensive understanding of the geopolitical strategies employed by the US and China in the Middle East and their repercussions on Iran. The analysis is structured to address the competition in the specified domains, offering a detailed examination of each domain to discern the dual effects on Iran's security framework.

    Results and Discussion

    The findings reveal a complex interplay of influences stemming from the US-China rivalry. In the military/security domain, the competition has generally been detrimental to Iran's national security. Increased US military presence and alliances in the region pose direct threats to Iran, while China's military engagements offer limited but notable strategic support to Iran, such as joint military maneuvers and arms sales. However, China's broader military relations with other regional actors like Saudi Arabia and Israel introduce significant security dilemmas for Iran. Economically, the US's efforts to isolate Iran through sanctions have been countered to some extent by China's continued economic engagements with Iran, including the 25-year cooperation agreement. Nevertheless, China's extensive economic ties with Iran's regional rivals diminish these benefits and perpetuate the economic vulnerabilities due to continued and even reinforced US sanctions. Politically, the situation is somewhat more favorable for Iran. China's refusal to align with US policies aimed at isolating Iran, such as opposing additional sanctions in the United Nations, provides Iran with crucial diplomatic support. Additionally, China's support for the Assad regime in Syria aligns with Iran's strategic interests in the region, reinforcing Iran's influence in the Levant. However, the growing US-Arab-Israeli rapprochement, facilitated by the Abraham Accords, and the US's emphasis on human rights issues against Iran complicate Iran's geopolitical stance.

    Conclusions

    The US-China competition in the Middle East significantly impacts Iran's national security. Militarily and economically, the rivalry presents more threats than opportunities, primarily due to US actions aimed at containing Iran and China's balanced approach to regional partnerships. Politically, however, the competition offers Iran some leverage, as China's opposition to US-led initiatives provides Iran with critical support. Understanding these dynamics is essential for Iran to navigate its foreign policy and security strategies effectively amidst the ongoing great power rivalry. This research underscores the need for a nuanced approach in analyzing the impacts of global geopolitical competitions on regional actors like Iran, highlighting the dual nature of these influences across different domains.

    Keywords: Iran, The USA, China, The Middle East, Competition
  • حجت الله رحیمی*

    براساس تفسیر مکتب جامعه شناسی شهری شیکاگو، طبقات بالای اقتصادی همواره در رقابت برای بهترین نقش های اجتماعی و موقعیت های فضایی پیروز می شوند و دارای قدرت دستکاری و اصلاح فضای شهری در راستای منافع خود هستند. نوشتار حاضر می کوشد از طریق ارائه یک تفسیر جایگزین، یعنی تفسیر مبتنی بر مکتب واسازی، تفسیر مکتب فوق را درباره مناسبات میان ثروت، قدرت و حرکات فضایی جمعیت واسازی کند. برای دستیابی به این هدف، نظریه شهر مناطق متحدالمرکز که توسط برگس ارائه شده است، به عنوان چارچوب تحلیل پژوهش حاضر انتخاب می شود. تفسیر حاضر استدلال می کند که طبقات ثروتمند همواره طبقات اصلح و قدرتمند رقابت های شهری نبوده و دارای نقش تعیین کنندگی نهایی برای شکل دهی به حرکات جمعیتی درون شهر نیستند، بلکه طبقات کم درآمد اجتماعی نیز قادرند مکان استقرار طبقات بالای اقتصادی را در راستای منافع طبقاتی خود، تعیین و کنترل کنند. تفسیر مقاله حاضر نشان می دهد که طبقات بالای اقتصادی نمی توانند ساختار فضایی- اجتماعی شهر را صرفا برحسب اراده آزاد و منافع طبقاتی خود دستکاری و کنترل کنند، زیرا آن ها در رقابت با طبقات کم درآمد برای تصرف بهترین موقعیت های فضایی برای سکونت که در فاصله کمتری از مرکز شهر قرار دارتد، شکست می خورند. در تحلیل الگوی حرکات سکونتی جمعیت، باید ساختار قدرت شهری را به صورت شبکه ای از مناسبات قدرت در نظر گرفت که در میان تمام طبقات اجتماعی توزیع شده است و در تملک یک طبقه خاص اجتماعی نیست. شهر یک کلیت ساختاری است و طبقات اجتماعی، نه براساس اراده آزاد و مطلق طبقاتی خود، بلکه در راستای وحدت کلی حاکم بر آن کلیت عمل می کنند.

    کلید واژگان: رقابت, قدرت, موقعیت های فضایی بهینه, حرکات سکونتی جمعیت, پیوستگی ساختاری شهر
    Hojatollah Rahimi *

    AbstractAccording to the Chicago School of Sociology, the high social class is always the winner of the competition for the best social roles and geographical situations, and has the power to manipulate the urban space by its class interests. This article presents an alternative interpretation to deconstruct the traditional view of the Chicago School of Sociology about the relations between money, power and residential moves within the city. To do this, the concentric zone model introduced by Burgess is selected as the analytical framework. The present article argues that the upper economic class is not always the fit class for urban competition, nor does it hold the ultimate determinative position in shaping the residential moves within the city. Instead, the lower-income class has the power to determine the location and movement of the upper economic class within the city concerning its class interests. The upper economic class are defeated in competition with the lower-income class to capture the best zone for residential use located next to the C.B.D. The power relations between different social classes should be considered as a network according to which the power is distributed among all social classes, rather than possessed by a specific social class. 

    Introduction

    According to the Chicago School of Sociology, the high social class is always the winner of the competition for the best social roles and geographical situation and has the power to manipulate the urban space by its class interests. Criticisms against the Chicago School of Sociology challenge the reactive position of this school towards social inequality in urban spaces. Although they have not legitimated the inter-class competition and the production of unequal urban spaces, these critics, like the Chicago School of Sociology, have implicitly accepted that the upper economic classes are the winners of inter-class competition due to their control over financial and political resources. Despite the insights drawn from these critics, this article argues that the interpretations and explanations presented by both the Chicago School of Sociology and these critics are insufficient. The present article argues that the upper economic class is not always a merit class. This class does not always win inter-individual and inter-class competition, but the lower economic class also has the power to control the patterns of residential moves within the city. The lower economic class can adjust the socio-spatial structure of the city in line with its class interests through collective action. This article presents an alternative interpretation to deconstruct the traditional interpretations presented by the Chicago School of Sociology about the relations between money, power and the patterns of residential moves within the city. 

    Methods and Data:

    To do this, the concentric zone model introduced by Burgess, a well-known member of the Chicago School of Sociology, is selected as the analytical framework. The socio-spatial structure of the city, according to Burgess's concentric zone model, is expanded in a few concentric circles or zones, each of which has its own specific function and land use pattern. The model divides the city into five concentric zones, including the central business district (C.B.D), transitional zone, labor residential zone, middle-class residential zone, and urban commuting zone. In other words, the city, according to this model, is divided into two large spaces: working and living spaces. C.B.D and the transitional zone constitute working spaces, and the three other zones are devoted to living spaces. The socio-spatial change and expansion of these zones are explained with regard to four ecological stages, i.e., invasion, resistance, entry and dominance. The alternative interpretation presented in this article can apply to other models of the socio-spatial structure of the city, such as Hoyt's sector model and Harris and Ullman's multiple nuclei model. These models have attempted to modify some assumptions underpinned the concentric zone model. For example, the spatial or physical expansion of the city in these models is asymmetry and discontinuous. The urban transportation network has a significant role in determining the direction of urban physical expansion and urban land price in the sector model. The multiple nuclei model adds heavy industries to the concentric zone model and removes the assumption of a mono-centric city. However, these models, like the concentric zone model, are based on social Darwinism and ecological assumptions about human society. 

    Findings

    The present article argues that the upper economic class is not always the fit class for urban inter-class competition, nor does it hold the ultimate determinative position in shaping the socio-spatial structure of the city. Instead, the lower-income class can also determine the location and movement of the upper economic class within the urban space concerning its class interests. The lower-income class, as the concentric zone model shows, occupies the best location for residential land use, i.e., houses in zone 3. Although the quality of houses is low, the land allocated for residential uses has potentially the highest price in this zone because of its proximity to C.B.D. Residential land uses in this zone are divided into small-area houses by the low-income class to correspond to their ability to pay house rent. Low-income class wins the inter-class competition for residing in zone 3 because their population is greater than the high-income class and their tendency to live in small-area houses. This article explains that the upper economic class cannot freely manipulate the urban space according to its class interests, as they are defeated in competition with the lower-income class to capture the best zone, i.e., zone 3 for residential use located next to the C.B.D. 

    Conclusion and Discussion

    As this article has argued, the socio-spatial structure of the city should be considered as an interconnected whole. The city is a structured continuum, and its constituent parts, i.e., the social classes, act not based on free will, but in terms of the necessity governing this complex, structured continuum. In addition, the power relations between different social classes should be analyzed as a network according to which the power is distributed among all social classes, rather than possessed by a specific social class.

    Keywords: competition, power, Optimal spatial location, Residential moves, City as a structured continuum
  • حسن عبدالملکی، نازنین ملکیان*، لیلا نیرومند

    درعصر مجازی روزنامه های چاپی جذابیت زیادی برای مخاطبان ایجاد نمی کنند.روزنامه های چاپی بیش ازچهارصدسال است که درجهان افکارعمومی را شکل می دهندوهنوزجزوشکل های محبوب و معتبر رسانه ای درعرصه اطلاع رسانی هستند.حفظ این موقعیت،اصلی ترین چالش تولیدکنندگان روزنامه هااست. دردورانی که رسانه های مجازی به سرعت درحال گسترش هستند روزنامه نگاران ناگزیربه تغییررویه هستندتااخبارواطلاعات را متناسب باشرایط روز عرضه کنند.فعالان صنعت رسانه های چاپی هنددرده سال اخیر موفق شده اند علاوه برافزایش شصت درصدی درآمد تبلیغات خود حدود چهل درصد به شمار خوانندگان خود بیافزایند.شناسایی مولفه ها وعوامل تاثیر گذار در افزایش بهره وری ، بهینه سازی و موفقیت روزنامه هایی که همچنان مخاطبان خود را حفظ کرده اندو یا افزایش داده اند می تواند دراین زمینه موثر باشد. هدف از این پژوهش بررسی نحوه عملکرد این روزنامه ها در قالب راهبردهای اجرایی و عملیاتی است. برای ترسیم این راهبردها بااستفاده ازروش تحقیق کیفی داده بنیاد ومصاحبه عمیق با سردبیران وخبرنگاران مجرب،تجارب زیسته آنهااستخراج شد. جامعه آماری این پژوهش،مدیران وسردبیران روزنامه هایی هستند که درهندمنتشرمی شوند. نمونه گیری به صورت هدفمنداز صورت گرفت.در پایان این تحقیق چهار راهبرد تولیدی ، توزیعی ،مجازی و حمایتی به عنوان راهبردهای عملیاتی روزنامه های چاپی در هند شناسایی شد. مالکان این رسانه ها توانسته اند با بکارگیری راهبردهای چهارگانه در عصراوج گیری رسانه ها و شبکه های اجتماعی، سهم خود را در بازار مصرف رسانه ای حفظ کنند.

    کلید واژگان: بقای روزنامه, رقابت, مخاطب, تعامل, مجازی, هند
    Hassan Abdolmaleki, Nazanin Malekikian *, Leila Niroomand

    In the virtual age, printed newspapers do not attract much attention to the audience. Printed newspapers have been shaping public opinion for more than four hundred years and are still among the popular and reliable forms of media in the field of information. Maintaining this position is the main challenge of newspaper producers. In the times when virtual media are expanding rapidly, journalists are forced to change their approach to provide news and information according to the current conditions.In recent years Indian print media industry activists have succeeded in increasing their readership by 40% in addition to increasing their advertising income by 60%. Effective components and factors in increasing productivity, optimization and success of newspapers that have kept or increased their audience can be effective in this field. The purpose of this research is to investigate the functioning of these newspapers in the form of executive and operational strategies. In order to draw these strategies, using the foundation's qualitative data research method and in-depth interviews with experienced editors and reporters, their lived experiences were extracted.The statistical population of this research is the managers and editors of newspapers that are published in India. Sampling was done in a targeted manner. At the end of this research, four production, distribution, virtual and support strategies were identified as operational strategies of print newspapers in India.The owners of these media have been able to maintain their share in the media consumption market by using four strategies in the age of media and social networks.

    Keywords: newspaper survival, Competition, virtual, India
  • علی جوان جعفری*، امیر کارگر، محمدجواد فدایی

    از مهم ترین اهداف در بازنگری ساختار بازار بین مجتمعی در صنعت پتروشیمی ایران، ایجاد محیطی رقابتی در این بازار است. محیط رقابتی می تواند باعث رشد و پویایی بازار گردد. پژوهش پیش رو، باانگیزه ارزیابی میزان رقابت بین شرکت های پتروشیمی کشور شامل پتروشیمی مارون، جم، امیرکبیر، تبریز، آریاساسول، بندرامام و کاویان در بازار بین مجتمعی تولیدکننده اتیلن کشور مبتنی بر داده های سال 1399 است. به منظور بهره گیری از مدل کورنو که برای سنجش انحصار در بازار کاربرد دارد، ابتدا با شاخص سهم بازار، شرکت های حاشیه ای و شرکت های راهبردی مشخص می شود. با هدف حداکثرسازی سود و حداقل سازی هزینه هر یک از شرکت ها، دستیابی به تعادل کورنو دنبال می شود. این تلاش تا رسیدن به نقطه تعادل مدل کورنو ادامه می یابد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که سه  شرکت بزرگ در تولید اتیلن شامل شرکت های پتروشیمی جم، آریاساسول و مارون در کشور دارای سهم بازار بالاتری بوده و در بازار تعیین کننده هستند. در ادامه شاخص لرنر نیز برای این شرکت های پتروشیمی محاسبه شده و نشان می دهد که شرکت پتروشیمی آریاساسول با سهم بازار قابل توجه و شاخص لرنر بالا از قدرت تاثیرگذاری بالایی برخوردار است. بعنوان نتیجه می توان گفت که تمامی شرکت های پتروشیمی کشور شاخص لرنر بالای5/0 داشته اند که نشان از قدرت بالای بازار آن هاست. پیشنهاد مطالعه آن است که دولت می تواند با سرمایه گذاری و تشویق برای ورود تولیدکنندگان بیشتر در این بازار و همچنین اعمال سیاست کنترل خوراک، از درجه انحصار در این بازار بکاهد.

    کلید واژگان: بازار بین مجتمعی, قدرت بازار, مدل کورنو, رقابت, شاخص لرنر
    Ali Javan Jafari*, Amir Kargar, MohammadJavad Fadaei

    One of the most important goals in revising the intercommunity market structure in Iran's petrochemical industry is to create a competitive environment. This research is based on the data of 2019 by evaluating the level of competition between the country's petrochemical companies, including Maroon, Jam, Amirkabir, Tabriz, Ariasassol, Bandaramam and Kavian in the country's inter-complex ethylene market. Using the Corneau model, which is used to measure monopoly in the market, the present research first identifies marginal companies and strategic companies with the market share index, and in order to achieve the Corneau equilibrium, it seeks to maximize profit and minimize the cost of each company. pay; This effort will continue until reaching the equilibrium point of the Cournot model. The findings of the current research indicate that the three major companies in the production of ethylene petrochemical Jam, Ariassol and Maron in the country have a higher market share and are decisive in the market. In the following, the Lerner index was also calculated for these petrochemical companies and it shows that Ariassol Petrochemical Company with its market share and high Lerner index has a high influence and as a result, it can be said that all petrochemical companies in the country have a Lerner index above 0.5. It is a sign of their high market power. As a suggestion, the government can reduce the degree of monopoly in this market by investing and encouraging more producers to enter this market, as well as applying feed control policy.

    Keywords: intercommunity market, market power, Cournot model, competition, Lerner index
  • سید مهدی اعتمادی فرد، امیرحسین صالحی*

    دانش آموزان سمپاد در رقابتی درونی با خود دوباره به دو سنخ قوی و ضعیف تقسیم می شوند. همه دانش آموزان سمپاد نخبه اند. دانش آموز ضعیف سمپاد نخبه ای معمولی می شود. نخبه معمولی، دانش آموزی است که در رقابت کنکور سمپاد پیروز شده است، ولی در رقابت درون سمپاد شکست خورده است. در این مقاله نشان می دهیم چگونه سنخ «نخبه معمولی» در نهایت میان ذهنیت دانش آموز سمپاد را تشکیل می دهد.در این پژوهش که به صورت اتنوگرافیک صورت پذیرفته است. یکی از پژوهشگران به عنوان معلم و مشاور مدرسه سمپاد با این دانش آموزان همراه بود و از خلال آنان زیست درون مدارس سمپاد را رصد می کرد. یکی دیگر از روش های ما، تحلیل ثانویه و تحلیل اسنادی است که از دیگر منابع و مصاحبه هایی که درمورد سمپاد در فضای مجازی در دسترس است، به دست آمده است.یافته ها نشان می دهد که «نخبه معمولی» وارد سمپاد شده است، ولی نمی تواند انتظارات مدرسه را برآورده کند؛ خانواده فشارش بر این نخبه معمولی مضاعف است. این نخبگان معمولی عامل اصلی تداوم رقابت هستند؛ زیرا آن ها وجه سلبی رقابت را نشان می دهند. گروه پیروزانی اکنون بازنده، اخلاق رقابت را در همه زیست خود تسری می دهند و بدین طریق فرهنگ سوبژکتیو موفقیت، از روی فرهنگ ابژکتیو رقابت به عنوان ارزش اصلی زیست برساخته می شود. از سوی دیگر، با شکست در رقابت و به رسمیت شناخته نشدن، اهداف اصلی سمپاد را به چالش می کشند.سنخ نخبه معمولی آشکارکننده وجهی از «شخصیت اقتدارگرا» است. او از یک سو خود را برنده رقابت می پندارد و از سوی دیگر ذهنیتش برساخته شده به واسطه همین رقابت است. به این ترتیب به صورتی متناقض خود را در برابر «همگان» ضعیف می پندارد.

    کلید واژگان: رقابت, سمپاد, مطالعه اتنوگرافیک, نخبه, هویت
    Seyed Mahdi Etemaidifard, Amirhossein Salehi *

    Academically distinct from other institutions, the National Organization for Development of Exceptional Talents (NODET) divides its students into 'Ordinary Elites' and 'Competing Elites,' thereby establishing an internal dich​otomy. This division establishes the foundation for a scholarly, self-motivated competition within the rigorous academic environment of NODET. However, a paradox emerges: despite the fact that every student is classified as gifted, their performance may vary, thereby obscuring the distinction between outstanding and average accomplishments. Compounded by familial expectations, this duality places moderately exceptional students under considerable stress. Unwittingly, the 'Ordinary Elites' shape NODET's ethos by perpetuating a culture of competition.The present investigation utilizes a rigorously planned ethnographic methodology, in which one investigator undertakes the responsibilities of both an instructor, mentor, and former student of NODET. This comprehensive experience offers an exceptional comprehension of the internal operations of the institution, revealing aspects that are hidden from outsiders. This approach sheds light on the challenges encountered by students who perform below expectations in the academic domain of NODET, thereby providing a holistic view of the educational ecosystem.The NODET educational framework fosters an intricate interaction that divides students into distinct tiers of achievement, inciting an internally motivated rivalry that challenges traditional standards. This diversity provokes complex discussions that delve into the fundamental nature of educational elitism. The varied impacts of NODET's competitive culture are graphically illustrated through the subjective experiences of students who traverse the spectrum of academic performance. By conducting this inquiry, the complex structure of NODET's scholarly environment is exposed, providing an intellectually stimulating examination of fostering outstanding abilities in the highly competitive realm of modern education.NODET’s unique environment results in the formation of a distinct subset known as the 'Ordinary Elites.' Although this collective is found in academic institutions across the globe, it manifests itself uniquely within NODET. This research illuminates the intricate nature of NODET's competitive culture, uncovering the significant ramifications it has on the identities of its students. The results emphasize the importance of developing a more nuanced comprehension of educational elitism and call for a reassessment of traditional approaches to nurturing exceptional abilities in the highly competitive educational environment of the twenty-first century.

    Keywords: NODET, Competition, elite, Identity, Ethnographic study
  • محمدرضا جوفار، کیومرث یزدان پناه درو*
    از نگاه سنتی ژیوپلیتیک به معنای کسب قدرت است و با مفاهیمی همچون رقابت، منازعه و جنگ همراه است. در این رویکرد صلح یک پدیده ناهنجار تلقی می شود. اما در ژیوپلیتیک نوین مفاهیمی بررسی می گردند که در آن ها، صلح پدیده ای انگاشته می شود که تعارض منافع برای ایجاد قدرت و امنیت کشورها ایجاد نمی کند. علاوه بر آن می تواند همگرایی را میان بازیگران بین المللی فراهم کند. ژیوپلیتیک صلح مفهوم نوینی است که سال های اخیر در چارچوب ژیوپلیتیک نوین بررسی شده است؛ اما از آن یک تعریف جامع ومانع نشده و این پژوهش قصد دارد با بررسی هستی شناسی و معرفت شناسی ژیوپلیتیک صلح، به تعریف مناسبی از این واژه دست پیدا کند. سوال اصلی پژوهش این است که «ژیوپلیتیک صلح چیست». روش پژوهش حاضر کیفی و ازنظر رویکرد توصیفی-تحلیلی و گردآوری منابع اسنادی-کتابخانه ای است و از کتب، مقالات علمی و منابع اینترنتی استفاده شده است. به طورکلی پژوهش حاضر ناظر بر رویکرد ژیوپلیتیک انسان گرا انجام شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، ژیوپلیتیک صلح را، نوعی از صلح تمام عیار و مثبت می داند که اختلافات و مناقشات ژیوپلیتیکی و جغرافیای سیاسی در آن وجود ندارد و ابعاد ژیوپلیتیک صلح را از مراتب فرو ملی تا جهانی می انگارد. تا زمانی که مقیاس های کوچک تر به صلح دست نیابند، در مقیاس بعدی، امکان ایجاد صلح میسر نخواهد بود. مولفه های ژیوپلیتیک صلح شامل تامین نیازهای اساسی، عدم احساس تهدید فردی، فقدان تهدید خارجی برای یک ملت، حفظ تمامیت ارضی، پاسخگویی حاکمان، وابستگی دولت به مردم، وجود دموکراسی، ارتقای منابع حیاتی، بقای سیستم اجتماعی، قرارداد اجتماعی، وجود عدالت، گردش قدرت، وجود رسانه های آزاد، حفظ کرامت انسانی، عدم فساد، عدم نژادپرستی و حقوق شهروندی است.
    کلید واژگان: ژئوپلیتیک, صلح, جنگ, امنیت, رقابت
    Mohammadreza Joufar, Qiuomars Yazdanpanah Dero *
    Peace has always been one of the most important concerns of mankind and was considered a high value throughout history. Any ruler who established peace in a certain territory was known as a powerful ruler. With the formation of the concept of geopolitics in international literature, war was recognized as a tool for gaining the power, and the rulers believed that they could establish peace after the war. From the classical point of view, the concept of geopolitics is associated with competition, conflict, and war, and peace is considered an abnormal phenomenon. But from the point of view of modern geopolitics, peace is considered a phenomenon that does not create a conflict of interests to create the power and security of countries. Geopolitics of peace is a new concept that does not have a comprehensive definition, and this research aims to find a proper definition of this term by examining the ontology and epistemology of the geopolitics of peace.The main research question is that: “What is the geopolitics of peace”. It has been assuming that the geopolitics of peace is a type of positive peace that has geopolitical characteristics that are implemented at different levels of a country and include transnational and international dimensions. This research has been carried out in terms of the integrated nature of the descriptive-analytical method using library data and observing the humanistic geopolitical approach. The research method is of a qualitative type with a descriptive-analytical approach in terms of the fundamental goal. Also, the data analysis strategy is inductive. The method of data collection is library-documentary and reading books, scientific articles and also internet resources.In accordance with the findings of the research, it can be claimed that the Geopolitics of peace means international policies adopted by governments, agencies, actors, organizations and international institutions that are used at local, national, regional and global levels. In accordance with the geopolitical conceptualization of peace study that was carried out in this research, peace refers to the following meanings and phenomena; Existence and preservation of territorial integrity and absence of threats. War and attack from other countries, absence of any kind of structural, organized, governmental, individual and social violence. Preservation of people's lives and the existence of justice and equality among all types of people without discrimination. Survival and continuation of the social system at sub-national, national and transnational levels. Maintaining and improving the vital resources of the country, these resources can include natural or human resources. Absence of foreign threats to the goals, national and vital interests of the country. Absence of any feeling of personal and social threat from any side towards the citizens. Maintaining citizenship rights and dignity of people regardless of occupational, economic, racial differences and the like. Providing the basic needs of the nation. Absence of any kind of racism, the humiliation of ethnicities, and races, and conflict over such issues at the sub-national and national level. Absence of organized corruption at sub-national and national level. Maintaining the human dignity of citizens at the local, international and national levels. Respecting the basic rights of citizens, social, political, economic, and religious freedom of every citizen as long as it does not harm the freedom of others and is within the framework of human ethics and customs and without insulting another person or society. The existence of democracy and the right of free elections of citizens for the fate of their political future. Feeling the need and dependence of the government and the government on the people in all political, economic, social, cultural and similar matters. The existence of free media.
    Keywords: geopolitics, Peace, war, Security, competition
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال