به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "meta-synthesis" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • زهرا عضدی، محمود معین الدین*، نسیم شاه مرادی
    باتوجه به اینکه شغل بخش مهمی از زندگی افراد را تشکیل می دهد، لذا شناسایی عوامل موثر بر رفاه در مشاغل مختلف، برای ارتقا رفاه در محیط کار بسیار اهمیت دارد. ازاین رو هدف از اجرای این تحقیق ابتدا شناسایی ابعاد و مولفه های رفاه به صورت عام و سپس تعیین سطح اهمیت عوامل مزبور از نظر حسابداران است. در پژوهش حاضر با به کارگیری روش فراترکیب، یافته های محققین پیشین تحلیل شده و ابعاد موثر بر رفاه استخراج گردیده است. سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری انجام و عوامل موثر بر رفاه به صورت عام در 5 مقوله محوری و 50 کدباز دسته بندی شدند. در گام بعد باتوجه به هدف اصلی مقاله، اهمیت هر یک از ابعاد و مولفه های به دست آمده به کمک 12 نفر از خبرگان حوزه حسابداری و با استفاده از روش غربالگری فازی، تعیین شده است. نتایج حاصل از این نظرسنجی نشان داد که از پنجاه مولفه مستخرج در مرحله فراترکیب، 26 مولفه دارای اهمیت زیاد و بسیار زیاد از نظر حسابداران است. همچنین اولویت ابعاد رفاه بر اساس نظر خبرگان، به ترتیب اهمیت شامل پنج بعد اصلی روانی، مالی - اقتصادی، فیزیکی، شغلی و اجتماعی - فرهنگی می باشد. لذا به منظور تقویت رفاه حسابداران، به کارفرمایان و نهادهای ناظر حرفه توصیه می شود با ایجاد محیطی مناسب و با مدنظر قراردادن اهمیت ابعاد موردنظر، به بهبود رفاه حسابداران کمک کنند.
    کلید واژگان: بهزیستی, رفاه حسابداران, رفاه کارکنان, فراترکیب, غربالگری فازی
    Zahra Azodi, Mahmoud Moein Addin *, Nasim Shah Moradi
    Considering that work is an important part of people's lives, therefore, identifying factors affecting well-being in different jobs is very important to promote well-being in the workplace. Therefore, the purpose of conducting this research is to first identify the dimensions and components of well-being in general and then to determine the level of importance of these factors from the point of view of accountants. In the current research, by using the meta-combination method, the findings of previous researchers have been analyzed and the effective dimensions on well-being have been extracted. Then coding was done using MAXQDA and the factors affecting well-being were categorized in 5 core categories and 50 coders. In the next step, according to the main goal of the article, the importance of each of the obtained dimensions and components has been determined with the help of 12 experts in the field of accounting and using the fuzzy screening method. The results of this survey showed that out of the fifty components extracted in the metacombination stage, 26 components are very important from the point of view of accountants. Also, the priority of the dimensions of well-being, according to the opinion of experts, in order of importance, includes the five main psychological, financial-economic, physical, occupational and socio-cultural dimensions. Therefore, in order to strengthen the well-being of accountants, it is recommended to employers and professional supervisory bodies to help improve the well-being of accountants by creating a suitable environment and taking into account the importance of the desired dimensions.
    Keywords: Well-Being, Accountants' Well-Being, Employees' Well-Being, Meta-Synthesis, Fuzzy Screening
  • نسرین کاظمی*، پانته آ روغنگیرها، ندا زرندیان

    با توسعه صنعت گردشگری پایداری تبدیل به یکی از مهم ترین موضوعات این صنعت شده است. این درهم آمیختگی موجب شده تا رویکرد جدیدی از برنامه ریزی با عناوینی همچون مکتب مشارکتی، دموکراتیک، جامعه محور و... مطرح شود. همزمان با این تاکید، مطالعات گسترده ای در این زمینه انجام شده است اما خلا مطالعه ای مروری مشهود است. در راستای این هدف، از رویکرد گستره پژوهی، روش جستجو و چک لیست پریزما در مرور سیستماتیک و نیز تحلیل کیفی محتوای مقالات بهره گرفته شد. 58 مقاله یافت شد که در شش زمینه مطالعاتی شامل جغرافیا، گردشگری، علوم محیطی، جامعه شناسی، مدیریت و علوم ورزشی دسته بندی شدند. بحث مشارکت در گردشگری با علوم محیطی آغاز، در ادامه با علوم جغرافیایی گسترش و طی سال های اخیر با رشد پژوهش های گردشگری ورزشی وارد مطالعات علوم ورزشی شده است. نکته مهم تسلط دیدگاه های جغرافیایی بر پیشینه تحقیق است. این دیدگاه ها، آمیخته با مباحث توسعه پایدار و محوریت برنامه ریزی مشارکتی برای تحقق اهداف پایداری است. نتایج حاکی از تاکید مطالعات بر سه گروه ذی نفعان یعنی جوامع محلی، گردشگران و دولت، مشارکت نوآورانه و هم آفرینی است؛ بدین ترتیب مشارکت در الگوی تجاری گردشگری ادغام شده تا سبب ارتقای مسئولیت پذیری شود. از سوی، با اهمیت یافتن جریان های اطلاعاتی به دلیل توسعه فناوری ها و شبکه های اجتماعی، استفاده از آن ها برای رفع یکی از مهمترین موانع مشارکت یعنی سطح پایین آگاهی اجتناب ناپذیر است. یکی از بزرگترین چالش های برنامه ریزی مشارکتی در ایران، تسلط الگوی بالابه پایین و نظام متمرکز برنامه ریزی است.

    کلید واژگان: مشارکت, گردشگری اجتماع محور, توسعه پایدار, ذی نفعان, الگوی متمرکز
    Nasrin Kazemi *, Pantea Roghangirha, Neda Zarandian

    Defined as the ability to comprehend and interpret non-material aspects of the human soul, spiritual perception plays a crucial role in both the well-being of tourists and the effectiveness of tourism marketing. Therefore, tourism can provide proper grounds for experiencing such a perception. Accordingly, this study sought to identify the factors involved in tourists' spiritual perception. To this end, the study applied a meta-synthesis approach, systematically reviewing previous studies. Moreover, to ensure the comprehensiveness of the factors and their compatibility with the Iranian cultural context, expert opinions were collected through the Delphi method using snowball sampling. The data collection at this phase continued until theoretical saturation was achieved. According to the findings of the study, six main categories were found to have been involved in tourists' spiritual perception, including "Quality of Interactions", "Environment", "Historical and Cultural Heritage of the Destination", "Tourist's Presuppositions", "Low-ritual Travel", and "Development of the Tourist's Spiritual Intelligence", encompassing 46 sub-categories. Accordingly, spiritual marketers can set their strategies by focusing on and enhancing the abovementioned factors. Given the lack of established theories on spiritual marketing in tourism and its practical application, this study provides a comprehensive framework for identifying, classifying, and interpreting the factors affecting spiritual perception in tourism, thereby offering valuable insights for both marketers and future research.

    Keywords: Spiritual Marketing, Spirituality, Tourism, Spiritual Perception, Meta-Synthesis
  • مهناز دوستی ایرانی *

    ادراک معنوی به عنوان راهی برای درک و تفسیر کلیه امور غیرمادی مرتبط با روح انسان تعریف شده است و گردشگری بستری مناسب جهت کسب این تجربه است. به طوری که ادراک معنوی نقش مهمی در سلامت گردشگر و بازاریابی گردشگری دارد، لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر ادراک معنوی گردشگران انجام گرفته است. بدین منظور، ابتدا عوامل موثر بر ادراک معنوی گردشگر، به روش فراترکیب، با مطالعه سازمان یافته پژوهش های پیشین، به دست آمد و سپس به منظور اطمینان محقق از جامع بودن عوامل و تناسب یافته ها با فرهنگ ایران، از نظر خبرگان به روش دلفی بهره گرفته شد. نمونه گیری از خبرگان به روش گلوله برفی بود و تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. مطابق با یافته های پژوهش، عوامل موثر بر ادراک معنوی گردشگر در شش دسته کلی «کیفیت تعاملات»، «محیط»، «میراث تاریخی و فرهنگی مقصد»، «پیش فرض های گردشگر»، «سفر کمتر تشریفاتی» و «پرورش هوش معنوی گردشگر» و 46 مولفه طبقه بندی شدند. بنابراین بازاریابان معنوی می توانند با تمرکز بر عوامل فوق و تقویت شان، اقدامات بازاریابی خود را برنامه ریزی نمایند. همچنین با توجه به فقر نظری در خصوص بازاریابی معنوی در گردشگری و چگونگی پیاده سازی آن، نتایج پژوهش حاضر با شناسایی جامع عوامل موثر بر ادراک معنوی گردشگر، دسته بندی و تفسیر یکپارچه و جدید از آن ها، راه را برای بازاریابان معنوی و تحقیقات بیشتر هموار نمود.

    کلید واژگان: بازاریابی معنوی, معنویت, گردشگری, ادراک معنوی, فراترکیب
    Mahnaz Doosti-Irani *

    Defined as the ability to comprehend and interpret non-material aspects of the human soul, spiritual perception plays a crucial role in both the well-being of tourists and the effectiveness of tourism marketing. Therefore, tourism can provide proper grounds for experiencing such a perception. Accordingly, this study sought to identify the factors involved in tourists' spiritual perception. To this end, the study applied a meta-synthesis approach, systematically reviewing previous studies. Moreover, to ensure the comprehensiveness of the factors and their compatibility with the Iranian cultural context, expert opinions were collected through the Delphi method using snowball sampling. The data collection at this phase continued until theoretical saturation was achieved. According to the findings of the study, six main categories were found to have been involved in tourists' spiritual perception, including "Quality of Interactions", "Environment", "Historical and Cultural Heritage of the Destination", "Tourist's Presuppositions", "Low-ritual Travel", and "Development of the Tourist's Spiritual Intelligence", encompassing 46 sub-categories. Accordingly, spiritual marketers can set their strategies by focusing on and enhancing the abovementioned factors. Given the lack of established theories on spiritual marketing in tourism and its practical application, this study provides a comprehensive framework for identifying, classifying, and interpreting the factors affecting spiritual perception in tourism, thereby offering valuable insights for both marketers and future research.

    Keywords: Spiritual Marketing, Spirituality, Tourism, Spiritual Perception, Meta-Synthesis
  • زهرا محمدهاشمی*، صفورا اللهی، فهیمه محمدزمانی

    نهادهای میانجی، یکی از بازیگران مهم نظام ملی نوآوری به شمار می آیند که با انجام ماموریت ها و وظایف متعدد، فرآیند نوآوری در زمینه های مختلف را تسهیل می کنند. پژوهش حاضر با هدف نشان دادن ترکیب کیفی یافته های مطالعات قبلی و ارائه طبقه بندی جامع از کارکردهای سازمان های واسطه ای انجام گرفته است. در این مطالعه با بررسی عمیق بیش از 50 مقاله در مورد مبانی نظری موضوع از طریق روش کیفی فراترکیب، چهارچوبی منتخب از کارکردها شامل 5 کارکرد و 31 فعالیت شناسایی و ارائه شده است. اعتبارسنجی این چارچوب از طریق خبرگان حوزه سیاست علم و فناوری و جامعیت آن با انجام 6 مطالعه موردی بر انواع مختلف نهادهای واسطه ای در نظام ملی نوآوری تایید شده است. سپس با استفاده از روش آنتروپی شانون به تعیین ضریب اثر کارکردها و فعالیت های شناسایی شده پرداخته شد. کارکردها در پنج دسته کلی شامل میانجیگری و پیوند دهنده، ارائه دهنده دانش و اطلاعات، شبکه سازی و پل ارتباطی، ارائه دهنده خدمات فناوری و نوآورانه، شناسایی و تامین منابع و بازار طبقه بندی شدند. بر اساس چهارچوب ارائه شده در این پژوهش،کارکردهای میانجیگری و پیوند دهنده و ارائه دهنده خدمات فناوری و نوآورانه با وزن 0.23، و فعالیت های واسطه گری فناوری، تفسیر انتظارات و تقاضا با وزن 0.064 و تسهیل ایجاد، مدیریت و ترکیب شبکه ها با وزن 0.059 به ترتیب بیشترین تاثیر و اولویت را در عملکرد نهادهای واسطه ای دارا هستند و لذا توجه بیشتر به تقویت فعالیت ها و کارکردهای دارای اولویت برای نهادهای واسطه ای، پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: پارک علم و فناوری, نهاد واسطه ای, کارکرد, فراترکیب, نظام نوآوری
    Zahra Mohammadhashemi *, Safora Allahy, Fahimeh Mohammadzamani

    Intermediary organizations are amongst key players in the national innovation system which facilitate the process of innovation in various fields by carrying out various functions and coordinate interactions between different actors of this system. Existing theoretical background stated different functions and roles for innovation intermediaries, resulting in relatively extensive literature in this area. This study aims to show the qualitative synthesis of the findings of previous studies and to propose a comprehensive classification for the functions of intermediary organizations. This paper, with an in-depth review of more than 50 papers and adapting a qualitative approach, identifies and presents a framework for intermediary’s functions which includes 5 main functions and 31 activities. The framework encompasses five general categories: Mediating and Linking, Knowledge and Information Provider, Bridging and Networking, Technological and Innovative Service Provider, Identification and Provide Resource and market. The framework is validated by S&T policy making experts and conducting six case studies on different types of intermediary organization in the national innovation system. Finally, the Shannon entropy method was used to determine the coefficients of effect the identified functions, which “technological and innovative service provider” and “Mediating and Linking” functions, “technological intermediation and demand articulation” and “facilitating the creation, management, and integration of networks” activities have the most impact, respectively.

    Keywords: Science, Technology Park, Intermediary Organization, Function, Meta-Synthesis, Innovation System
  • منیره محبعلی پور، حمزه خواستار*، مریم طهرانی، اکبر حسن پور
    هدف
    سازمان ها و افراد با اجبار و فشارهای فزاینده روبه رو هستند و اقدام شجاعانه پاسخی مهم و مورد نیاز به این فشارها در موقعیت های مختلف است. هدف این پژوهش شناسایی پیشایندها و پسایندهای شجاعت در محل کار از طریق بررسی مطالعات پیشین است.
    روش
    پژوهش از طریق تحلیل فراترکیب پژوهش های انجام گرفته در این حوزه انجام شد. انتخاب نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک مدار به عمل آمد. در نهایت از روش آنتروپی شانون برای تبدیل داده های کیفی به کمی و وزن دهی و رتبه بندی شاخص ها استفاده شد.
    یافته ها
    پیشایندهای شجاعت در محل کار در چهار مقوله اصلی شناسایی شدند که به ترتیب اولویت عبارت اند از: عوامل فردی، سازمانی، موقعیتی، محیطی. پسایندهای شجاعت در محل کار نیز در دو مقوله اصلی، شامل پسایندهای مثبت و منفی، دسته بندی شدند.
    نتیجه
    نتایج تحقیق به کسب وکارها و مدیران سازمان ها امکان می دهد تا با درک اهمیت شجاعت در محل کار و شناخت پیشایندهای شجاعت عواملی را که موجب تسهیل بروز شجاعت می شود توسعه دهند و از پسایندهای مثبت آن بهره مند شوند.
    کلید واژگان: پسایندها, پیشایندها, شجاعت, فراترکیب, محل کار
    Monire Mohebalipour, Hamza Khastar *, Maryam Tehrani, Akbar Hassanpoor
    Purpose
    As organizations and individuals face increasing pressures and coercion, courageous actions become essential for effectively addressing these challenges. This research aims to investigate the antecedents and outcomes of courage within workplace settings through a comprehensive review of existing literature.
    Method
    This study utilized a meta-synthesis approach for its research design. Sample selection was carried out using purposeful sampling techniques. Additionally, qualitative data were converted into quantitative data through Shannon's entropy method for indicator weighting and ranking.
    Findings
    The antecedents of workplace courage were identified and categorized into four primary groups: individual, organizational, situational, and environmental factors, ranked in order of significance. Moreover, the manifestations of workplace courage were divided into positive and negative outcomes.
    Conclusion
    The findings of this study offer valuable insights for businesses and organizational leaders regarding the vital role of courage in the workplace. By understanding the antecedents of courage, organizations can create environments that encourage courageous actions and maximize their beneficial effects.
    Keywords: Antecedents, Consequences, Courage, Meta-Synthesis, Workplace
  • ندا ترابپور، سید محمدباقر جعفری*، جعفر رحمانی

    وجود علائمی همچون، عدم شایستگی و توانمندی دانش آموزان بعد از 12 سال تحصیل در ورود به بازار کار، توانایی کسب درآمد، تشکیل زندگی مستقل و حتی ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل نشان از نیاز اساسی به تغییر در مدارس کشور می باشد. یکی از رویکردهای توانمندسازی دانش آموزان، رویکرد کارآفرینی در بستر وجود مدرسه کارآفرین است. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی مدرسه کارآفرین با رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از منظر گردآوری داده ها توصیفی و از منظر رویکرد کیفی است. این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد و مدارک پژوهشی و کتابخانه ای گذشته از سال 2010 تا 2024 است، که با ارزیابی کیفی صورت گرفته شامل 41 پژوهش می شود. شیوه تحلیل داده ها، تحلیل محتوا است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیش بین های موثر بر مدرسه کارآفرین در 3 مقوله: عوامل مرتبط با دانش آموز (ویژگی های شخصیتی، آشنایی با کارآفرینی)؛ عوامل مرتبط با معلم و مدیر (نگرش و رفتار کارآفرینانه، مدیریت کارآفرینانه، دانش کارآفرینانه، تجربه کارآفرینانه)؛ عوامل مرتبط با مدرسه (ساختار تسهیل کننده کارآفرینی، استراتژی آموزشی کارآفرینانه، برنامه درسی کارآفرینانه) قرار می گیرند. بافتار یا عوامل زمینه ای در 4 مقوله: سیاست های تسهیل کننده (برنامه حمایتی، نظام پاداش و تشویق)، تامین منابع (منابع مالی، فیزیکی و اطلاعاتی)، شرایط بازار (محیط نوآورانه، شبکه سازی و جهانی شدن)، فرهنگ کارآفرینانه (اعتقادات کارآفرینانه، حکمرانی کارآفرینانه) و پیامدهای مدرسه کارآفرین در 3 مقوله: پیامد برای دانش آموز (ارتقا ریسک پذیری، توانایی توسعه استعدادها و مهارت ها، بهبود مشارکت، استقلال طلبی و مسئولیت پذیری، کارآفرینی انتفاعی)، پیامد برای مدرسه (هدفمند شدن آموزش، تشکیل مدرسه کارآفرین)، پیامد برای جامعه (پویایی شبکه کارآفرینی، توسعه اقتصاد آینده نگر، توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی) قرار می گیرند.

    کلید واژگان: مدرسه کارآفرین, آموزش کارآفرینانه, فراترکیب
    Neda Torabpoor, Seyed Mohammadbagher Jafari *, Jafar Rahmani

    The presence of signs such as the lack of competence and ability of students to enter the labor market after 12 years of education, the ability to earn money, form an independent life, and even enter the university and continue their education shows the fundamental need for change in the country's schools. One of the approaches of empowering students is the entrepreneurial approach in the context of the entrepreneur school. In this regard, the current research seeks to present the entrepreneurial school model with a meta synthesis approach. The research is descriptive in terms of practical purpose, in terms of data collection and qualitative approach. This research was done using the meta synthesis method. The data collection tool is past research and library documents from 2010 to 2024, which includes 41 researches with a qualitative evaluation. The method of data analysis is content analysis. The findings of the research show that the predictors affecting the entrepreneurial school in 3 categories: student-related factors (personality traits, familiarity with entrepreneurship); factors related to teachers and managers (entrepreneurial attitude and behavior, entrepreneurial management, entrepreneurial knowledge, entrepreneurial experience); Factors related to the school (structure facilitating entrepreneurship, entrepreneurial strategy, entrepreneurial curriculum) are placed. Context or background factors in 4 categories: facilitating policies (support program, reward and encouragement system), providing resources (financial, physical and informational resources), market conditions (innovative environment, networking and globalization), entrepreneurial culture (entrepreneurial beliefs, entrepreneurial governance) and the consequences of the entrepreneurial school in 3 categories: the consequence for the student (increasing risk-taking, the ability to develop talents and skills, improving participation, independence and responsibility, profit entrepreneurship), the consequence for the school (targeting education, forming an entrepreneurial school), the consequence for society (entrepreneurship network dynamics, future-oriented economic development, social and economic empowerment).

    Keywords: Entrepreneurial School, Entrepreneurial Education, Meta Synthesis
  • سید ناصر علوی، سید محمدرضا داودی*، عباس خمسه
    مقدمه

    نوآوری فرایند، زیرمجموعه ای از نوآوری است که به بهبود یا پیکربندی مجدد روش های تولید، گردش کار یا تکنیک ها مربوط می شود. هدف نوآوری فرایند، بهینه سازی روش تولید یا تحویل کالاها یا خدمات موجود است. اهمیت نوآوری فرایند، در پتانسیل آن برای ساده کردن عملیات، کاهش هزینه ها، به حداقل رساندن مصرف منابع و بهبود بهره وری و کیفیت کلی است. درحوزه کشاورزی، نوآوری به عنوان یک تسهیلگر برای تحول، تقویت کارایی، پایداری و انعطاف پذیری در سامانه های تولید عمل می کند. نوآوری فرایندی در تولید و فراوری نیشکر برای پرداختن به چالش های چندوجهی پیشروی صنعت، از جمله نوسانات تقاضای بازار، تخریب محیط زیست و نیز نابرابری های اقتصادی- اجتماعی، حیاتی است. با پذیرش نوآوری، ذی نفعان می توانند بهره وری را افزایش دهند، استفاده از منابع را بهینه کنند، اثرات محیط زیستی را کاهش دهند و درنتیجه، پایداری و انعطاف پذیری طولانی مدت بخش نیشکر را تضمین کنند. دراین راستا، پژوهش حاضر باهدف تبیین مولفه های بومی تولید و فراوری نیشکر با تاکید بر نوآوری های فرایندی طراحی و انجام شد.

    روش شناسی: 

    در این مطالعه از رویکرد کیفی فراترکیب سندلوسکی و بارسو استفاده شده است. فرایند پژوهش با بررسی نظام مند 405 مقاله اولیه آغاز و درنهایت، 33 مقاله مرتبط باهدف پژوهش انتخاب گردیده است، معیارهای ورود مقالات منتشر شده در حوزه تولید و فراوری نیشکر در فاصله زمانی سال های 2010 تا 2023 بوده است. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی و افزایش مقبولیت از روش دلفی فازی توسط خبرگان این حوزه بهره گرفته شده و نتایج به دست آمده ازسوی خبرگان نیز تایید و بازبینی شده است.

    یافته ها

    یافته ها نهایی پژوهش در دلفی فازی، دست یابی به 57 شاخص کلیدی بومی در قالب چهار فرایند کاشت، داشت، برداشت و فراوری، را نشان داد. همچنین براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تلفیق سامانه های دانش بومی با نوآوری ها برای افزایش پایداری، انعطاف پذیری و فراگیری در صنعت نیشکر اهمیت دارد و نیاز به تلاش های مشترک بین ذی نفعان برای تقویت نوآوری، ترویج تبادل دانش و توسعه راهبردهای جامع برای پیشبرد پایداری و شکوفایی بخش نیشکر است.  

    نتیجه گیری/ دستاوردها: 

    برمبنای یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که اهمیت نوآوری در فرایند تولید نیشکر را نمی توان نادیده گرفت؛ زیرا به عنوان یک تسهیلگر برای افزایش بهره وری، پایداری و انعطاف پذیری در صنعت عمل می کند. براین اساس پیشنهاد می شود، بستری بین رشته ای برای همکاری و تبادل دانش باهدف تلفیق سامانه های دانش بومی با نوآوری های نوین در فرایند تولید نیشکر ایجاد شود تا امکان گفتگو بین پژوهشگران، سیاست گذاران، بازیگران صنعت و جوامع محلی برای ایجاد و اجرای راه حل های نوآورانه متناسب با نیازها و زمینه های خاص تولیدکنندگان نیشکر تسهیل شود.

    کلید واژگان: نوآوری, نوآوری فرایند, صنعت نیشکر, تولید و فراوری نیشکر, فراترکیب, دلفی فازی
    Seyed Naser Alavi, Sayyed Mohammadreza Davoodi *, Abbas Khamseh
    Introduction

    Process innovation is a subset of innovation related to improving or reconfiguring production methods, workflows, or techniques. Process innovation aims to optimize the production or delivery method of existing goods or services. The importance of process innovation lies in its potential to simplify operations, reduce costs, minimize resource consumption, and improve productivity and quality. In agriculture, innovation catalyzes transformation, efficiency improvement, sustainability, and flexibility in production systems. Process innovation in sugarcane production and processing is vital to address the multifaceted challenges facing the industry, including market demand fluctuations, environmental degradation, and socio-economic inequalities. By embracing innovation, stakeholders can increase productivity, optimize resource use, reduce environmental impacts, and as a result, ensure the long-term sustainability and resilience of the sugarcane sector. In this regard, the present research was designed and carried out to explain the indigenous components of sugarcane production and processing with an emphasis on process innovations.

    Methodology

    The research adopted Sandelowski and Barso's meta-composite qualitative approach. The process started with a systematic review of 405 primary articles and finally, 33 articles related to the research purpose were selected. The inclusion criterion was the publication in the field of sugarcane production and processing between 2010 and 2023. To validate the proposed model and increase acceptability, the fuzzy Delphi method with a panel of experts was used. The results were verified and reviewed by the experts.

    Findings

    The fuzzy Delphi resulted in deriving 57 key local indexes within four processes, i.e. planting, growing, harvesting, and processing. According to the results, it can be concluded that the integration of indigenous knowledge systems with modern innovations is important to enhance sustainability, flexibility, and learning in the sugarcane industry. In addition, joint efforts among the beneficiaries are needed to reinforce innovation, promote knowledge exchange, and develop comprehensive strategies to advance the sustainability and prosperity of the sugarcane sector.

    Conclusion/ Implications: 

    It can be inferred that innovation in the process of sugarcane production is too important to be ignored because it acts as a catalyst to enhance productivity, sustainability, and flexibility in the industry. Hence, it is suggested to create an interdisciplinary platform for cooperation and knowledge exchange to integrate indigenous knowledge systems with modern innovations in the process of sugarcane production. This way, communication among researchers, policymakers, industry players, and local communities is facilitated to create and implement innovative solutions proportional to specific fields and needs of sugarcane producers.

    Keywords: Innovation, Process Innovation, Sugarcane Industry, Sugarcane Production, Processing, Meta-Synthesis, Fuzzy Delphi
  • ناصر عسگری*، داریوش مهری، سید فرامرز قرآنی، هادی نهادی
    زمینه و هدف
    سرمایه اجتماعی به عنوان گونه ای ارزشمند از سرمایه های ناملموس فواید فردی و سازمانی فراوانی دارد و تقویت آن نیز نیازمند پیش نیازهای گوناگونی است. ازاین رو، در سال های اخیر مطالعات فراوانی درباره این موضوع انجام شده است. به  منظور کسب شناختی جامع تر در این خصوص در پژوهش حاضر به مرور و طبقه بندی الزامات و نتایج حاصل از توسعه سرمایه اجتماعی پرداخته شده است.
    روش
    این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. منابع اطلاعاتی آن مقاله های منتشرشده درباره اهداف این پژوهش در پایگاه های علمی معتبر کشور در بازه زمانی منتخب است. این مقاله ها بر اساس معیارهای ورود به فرایند فراترکیب انتخاب شدند و داده های حاصل از آن ها با روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شد.
    یافته ها
    الزامات شناسایی شده برای توسعه سرمایه اجتماعی در قالب باورها و نگرش های سازنده، تعاملات میان فردی موثر، رهبری تسهیلگر، فرهنگ و اخلاق، و مدیریت سرمایه انسانی طبقه بندی شدند. نتایج عمده آن نیز عبارت اند از: بهره وری و عملکرد، تعالی سرمایه انسانی، رهاوردهای نگرشی و رفتاری، توسعه اخلاق حرفه ای و سازمانی، توسعه سرمایه های ناملموس، قابلیت های سازمانی، تسهیل مدیریت دانش و نوآوری، کارآفرینی.
    نتایج
    تجمیع و یکپارچه سازی یافته های پژوهش های متعدد درباره سرمایه اجتماعی در پژوهش حاضر می تواند شناخت به نسبت جامعی درباره الزامات و نتایج آن حاصل کند و به  عنوان راهنمایی برای مدیریت این سرمایه ارزشمند مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, سرمایه ساختاری, سرمایه ارتباطی, سرمایه شناختی, فراترکیب
    Naser Asgari *, Daroush Mehri, Faramarz Ghorani, Hadi Nahadi
    Social capital, as a valuable type of intangible capital, has many individual and organizational benefits, while  its development requires various prerequisites. Therefore, in recent years, many studies have been conducted on this topic. In order to gain a more comprehensive knowledge in this regard, the present research has reviewed and classified the requirements and results of developing social capital. This applied research was conducted using a qualitative approach and meta-synthesis method. The data sources include related articles published in Iranian scientific databases in the selected period of time. These articles were selected based on the criteria of entering the meta-synthesis process, and the obtained data were analyzed by thematic analysis method. The identified requirements of developing social capital were classified as constructive beliefs and attitudes, effective interpersonal interactions, facilitative leadership, culture and ethics, and human capital management. In addition, its main results are: productivity and performance, excellence of human capital, attitudinal and behavioral outcomes, development of professional and organizational ethics, development of intangible capital, organizational capabilities, facilitation of knowledge management, innovation and entrepreneurship. Aggregating and integrating the findings of numerous research studies about social capital in the present research can achieve a relatively comprehensive understanding of its requirements and outcomes, and it can serve as a guide for the management of this valuable capital.
    Keywords: Social Capital, Structural Capital, Communication Capital, Cognitive Capital, Meta-Synthesis
  • سجاد نقدی*، زهرا کریمی تکانلو
    در طی سال های اخیر، چالش های زیست محیطی مرتبط با تغییرات اقلیمی و آلودگی هوا به طور فزاینده ای نگرانی های ملی و بین المللی را برانگیخته است. بدین منظور کشورهای مختلف برای حفاظت از محیط زیست، سازوکارهایی از قبیل مالیات های زیست محیطی را مصوب کرده اند، لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی و طبقه بندی پیامدهای مالیات زیست محیطی از ابعاد مختلف است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ تحلیل داده از نوع فراترکیب است. در همین راستا با مراجعه به مقالات انتشار یافته در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و بین المللی در طی بازه زمانی 1381 تا بهمن 1402 (2002 تا ژانویه 2024) از میان 1209 مقاله جست و جو شده اولیه، در نهایت 58 مقاله با استفاده از روش پریزما شناسایی گردید، همچنین جهت رتبه بندی کدها از آنتروپی شانون بهره برداری شده است. علاوه بر این، خروجی روش فراترکیب نیز با استفاده از نظرات 8 نفر از خبرگان حرفه ای و دانشگاهی اعتبارسنجی شده است. در پژوهش حاضر مطالعه پیامدهای مالیات زیست محیطی با بهره برداری از روش فراترکیب هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی 16 مفهوم و 89 کد برای مقوله اصلی پیامدهای مالیات زیست محیطی است. نتایج همچنین نشانگر آن است که در ارتباط با پیامدهای مالیات زیست محیطی به ترتیب کاهش انتشار آلاینده های اقلیمی، ارتقای توسعه پایدار شرکت‎ها، ارتقای توسعه سبز و کاهش رشد اقتصادی در کوتاه مدت از بیشترین میزان وزن برخوردار هستند. یافته های پژوهش حاضر می تواند برای قانون گذاران و پژوهشگران علاقه مند در حوزه مالیات زیست محیطی، جهت کسب شناختی جامع از پیامدهای مالیات زیست محیطی و سنجش میزان اهمیت آنها راهگشا باشد.
    کلید واژگان: مالیات زیست محیطی, مالیات سبز, فراترکیب, آنتروپی شانون
    Sajad Naghdi *, Zahra Karimi Takanlou
    In recent years, environmental challenges related to climate change and air pollution have increasingly raised national and international concerns. For this purpose, different countries have adopted mechanisms such as environmental taxes to protect the environment, so this research aims to identify and classify the consequences of environmental taxes from different dimensions. The current study is applied in terms of purpose and meta-synthesis regarding data analysis. In this regard, by referring to the 1209 articles published in reliable domestic and international databases from 2002 to January 2024, 58 articles were identified with the Prisma method; Shannon's entropy has also been used to rank the concepts. In addition, the output of the meta-synthesis method has also been validated using the opinions of 8 experts. The present study of the consequences of environmental tax is presented using Sandelowski and Barroso's seven-step meta-synthesis method. The research findings indicate that 16 concepts and 89 codes for environmental tax consequences were identified. The results also show that in relation to the consequences of environmental tax, emission of climate pollutants, promoting the sustainable development of companies, promoting green development, and reducing economic growth in the short term have the most weight. The findings of the present research can be helpful for legislators and researchers interested in the field of environmental taxation, as they can gain a comprehensive understanding of the consequences of environmental taxation and measure the importance of each of these consequences
    Keywords: Environmental Tax, Green Tax, Meta-Synthesis, Shannon's Entropy
  • محمدامین فرخ، ابوالقاسم عربیون*، جهانگیر ید اللهی، محمدرضا میگون پوری
    هدف

    این مقاله تحقیقات علمی موجود در مورد شتاب دهنده ها را با هدف ارائه چارچوبی برای شتاب دهنده های کسب و کار بررسی می نماید. همچنین درک مدل کلان شتاب دهنده های کسب وکار و فهم رابطه بین زمینه ها، فرآیند ها، مکانیسم ها، چالش ها و آثار، نکته مهمی برای تمام نهادهای مرتبط با حمایت از کسب و کارهای نوپا است. با توجه به اهمیت نقش شتاب دهنده ها در موفقیت کسب وکارها و ایجاد نوآوری و نظر به اینکه مطالعات داخلی در این زمینه بسیار محدود و اندک بوده و مطالعات خارجی نیز بیشتر به بررسی تاثیرات شتاب دهنده ها بر کسب وکار ها اشاره داشته اند این مطالعه به دنبال یافتن یک چارچوب جامع از ابعاد مختلف شتاب دهنده ها بوده است.

    روش

    روش پژوهش از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش تحقیق کیفی-اسنادی است. از تکنیک فراترکیب-پنل خبرگی جهت استخراج مقوله ها و ارائه چارچوب استفاده شد. این روش مبتنی بر مرور سیستماتیک مطالعات کتابخانه ای جهت دستیابی به شناخت دقیق پیرامون پدیده مورد مطالعه است. از آنجا که مطالعات فراوانی در حوزه شتاب دهنده ها و مراکز رشد صورت پذیرفته و بیشتر پژوهش های انجام شده در حوزه روش پژوهش کیفی صورت گرفته است، در مرور ادبیات نظام مند مقالات شتاب دهنده ها بر اساس تمرکز استراتژیک و طرح های سازمانی، انواع شتاب دهنده ها و سایر انجام شده است؛ اما تاکنون پژوهشی کامل از مناظر مختلف انجام نشده است، لذا روش فراترکیب روش مناسبی برای طراحی چارچوب، به کار گرفته شده است زیرا فراترکیب این امکان را برای پژوهشگر فراهم می کند که به شیوه ساختارمندی از یافته های استخراج شده از مطالعات کیفی مرتبط با موضوع تحقیق استفاده نماید. جامعه پژوهش، 54 مقاله معتبر علمی بین سال های 2011 تا 2023 بود. پس از استخراج کدهای اولیه، کدهای محوری و کدهای انتخابی، پنل خبرگی متشکل از سه تن از خبرگان تشکیل گردیده تا به بررسی کدهای اولیه و مقولات پرداخته سپس چارچوبی مفهومی از مقولات پیشنهاد نمایند.

    یافته ها

    محققین با اجرای یک جستجوی آزمایشی، به منظور ایجاد یک استراتژی جستجو شناسایی عبارات جستجو شروع نمودند. استراتژی جستجوی محققین شامل جستجوی عبارات متعددی در عنوان، چکیده و کلمات کلیدی منابع بود. محققین جستجو را محدود نمودند به انتشارات به زبان انگلیسی و منبع متعلق به یکی از دسته های وب آو ساینس. در این جستجو 580 منبع یافت شد. چکیده های این منابع با توجه به معیارهای حذف بررسی گردید. هر منبع توسط دو نفر از نویسندگان ارزیابی شد. نتیجه غربالگری اولیه 37 منبع واجد شرایط بود. در غربالگری دوم 13 مقاله مجددا اضافه گردید و پس از استخراج داده دوم، دو منبع به دلیل عدم محتوای مناسب حذف گردید و در نهایت در آخرین به روز رسانی منابع، 6 منبع اضافه گردید که در نهایت 54 منبع جهت استخراج داده ها مورد بررسی قرار گرفت. با شناسایی 166 کد اولیه از مقالات، 14 کد محوری حاصل شد که این مضامین در ده تم شامل استراتژی پشتیبانی، زیرساخت ها، انواع شتاب دهنده، زمینه شتاب دهنده، مداخلات، ارزش پیشنهادی شتاب دهنده های کسب و کار، چالش های شتاب دهنده ها، نتایج شتاب دهنده ها، مکانیزم، طراحی برنامه شتاب دهنده ها، ارائه گردید و سپس جهت تایید، بومی سازی کدها و همچنین ارائه چارچوب پنل خبرگی متشکل از سه تن از خبرگان حوزه کارآفرینی در 3 جلسه دو ساعته تشکیل گردید. در این جلسات برخی از مقولات مانند ارزش پیشنهادی شتاب دهنده های کسب و کار حذف گردید و برخی از کدها اصلاح و برخی نیز ادغام گردید. در نهایت، خروجی جلسات خبرگان در قالب ارائه چارچوبی از شتاب دهنده های کسب و کار بوده است.

    نتیجه

    این پژوهش یک چارچوب جامع برای شتاب دهنده های کسب و کار ارائه داده است تا پژوهشگران و مدیران فعال در زمینه کسب و کارهای نوپا بتوانند خلاصه ای از مطالعات انجام شده در این حوزه را دنبال کرده و با کاستی ها و زمینه های بهبود آن آشنا شوند. محققین بر اساس شکاف های تحقیقاتی مسیرهای مفید برای تحقیقات آینده در جهت بررسی الگوهای توسعه این حوزه جدید و در حال ظهور ارائه کرده اند، اول، تحقیقات آتی باید به شیوه ای که شتاب دهنده های مختلف به انتخاب نوپاها می پردازند، تمرکز کنند؛ زیرا یکی از ویژگی های اصلی شتاب دهنده ها حمایت گروهی از کسب و کارها می باشد و درک نحوه هم گروه سازی و انتخاب کسب و کارها حوزه ای است که دارای ابهام می باشد. دوم، مسیر مهم تحقیقاتی دیگری که نیاز به تحقیقات بیشتری دارد عبارت است از چگونگی پیوند عناصر طراحی شتاب دهنده های کسب و کار، استراتژی های پشتیبانی و نتایج و خروجی های شتاب دهنده ها، یعنی توجه به چگونگی شکل دهی طراحی شتاب دهنده به نتایج و خروجی آنها. سومین مسیر به نحوه تعامل اکوسیستم و شتاب دهنده ها اشاره دارد که چگونه اکوسیستم در استراتژی های پشتیبانی، فرآیند طراحی و نتایج شتاب دهنده ها تفاوت ایجاد می کند. مسیر چهارم توجه ویژه به مدل سازی برای انواع شتاب دهنده های کسب و کار می باشد به این معنی که هر نوع از شتاب دهنده ها چه نسبتی با استراتژی های پشتیبان، فرآیند طراحی و نتایج دارد. مسیر تحقیقاتی پنجم عبارت است بررسی نحوه تاثیرگذاری زیرساخت ها و چالش ها بر فرآیند طراحی و مکانیزم شتاب دهی. ششمین مسیر تحقیقاتی به دوران پس از شتاب دهی کسب و کارها برمی گردد، ادبیات علمی در خصوص وضعیت کسب و کارها در دوران پساشتاب دهی مبهم بوده و نیازمند مطالعات دقیق تر و مدل سازی می باشد.

    کلید واژگان: کسب وکار, شتابدهنده کسب وکار, مرکر رشد, مرور سیستماتیک, فراترکیب
    Mohammadamin Farrokh, Abolghasem Arabiun *, Jahangir Yadollahi Farsi, Mohammadreza Meigounpoory

    Over the past decade, accelerators have emerged as a distinct and popular new form of intermediary organization, playing a key role in supporting entrepreneurial and innovation activities. To date, despite significant growth in accelerator research, there is still little understanding of how different forms of accelerators work and the effects they create in different fields. This article reviews the existing scientific research on accelerators with the approach of examining the conceptual model of accelerators supporting business with a meta-synthesızes approach, and using the meta-synthesızes technique, 54 qualitative research articles on accelerators published in the previous decade Analyzed. Meta-synthesızes analysis identified ten themes, including support strategy, infrastructure, accelerator types, accelerator context, interventions, the value proposition of business accelerators, challenges of accelerators, results of accelerators, mechanism, and Accelerators program design. This article identified gaps in current research and provided suggestions for future research.The Business Accelerator Framework is a program that provides business coaching and mentoring to early-stage startups. Startup accelerators help new companies succeed by providing funding, training, and mentoring. A business accelerator is a more effective way to help entrepreneurs create and launch new businesses. Companies that enroll in accelerator programs are quickly accelerated into successful corporate life through a fast-paced, comprehensive, and powerful training process, giving them in months the training that would have been gained over years of trial and error. Accelerators are growing widely, increasing the demand for startups for accelerator programs and attracting the attention of companies and governments. Goswami, Mitchell, and Bhagawatula observed that the number of business accelerators that provide entrepreneurial capital rather than financial investment has increased dramatically over the past 17 years. Entrepreneurial capital is a critical element, especially for start-up businesses. Emphasis on entrepreneurial capital rather than financial capital has been highlighted as a key difference between business accelerators and business ıncubators. Additionally, accelerators often do not provide financial resources such as office space or operating costs. Entrepreneurial capital, which includes market research, concept development, and investor relationship management, is prioritized by business accelerators. Accelerators are a different organizational form with a unique set of features based on the products they offer to their startup customers. are known to provide, which contrasts with some research that sees them as a specific type of business growth center. In addition, accelerators differ from incubators in that their support programs are for It last much shorter. Their goal is not to provide physical assets and office space for companies for a long time, also they have less emphasis than investment companies on the next source of financing, they seek to promote business growth by providing intensive and time-limited assistance. are.There is a lot of research on accelerators, however, this phenomenon is relatively new. The research includes two types of analysis of business accelerators, one on innovation intermediates and the other on incubator intermediates. Early studies of accelerators and incubators have focused on measuring their impact, but the findings of these studies have varied greatly. On the one hand, several studies have reported positive results of acceleration on businesses, while on the other hand, some studies have reported less or even negative effects of accelerators and growth centers on businesses. Although there is much research on accelerators, there seems to be a need for systematic research to understand what accelerators are, how they work, and what role they play in supporting the development of their startups and shaping the innovative entrepreneurial landscape in general.

    Keywords: Business, Business Accelerator, Incubator, Systematic Review, Meta Synthesis
  • نیلوفر نوبری*، آتوسا ابراهیمی شاه آبادی
    هدف

    امروزه پلتفرم های دیجیتال ساختار تمام صنایع را متحول نموده و نقش خدمات دیجیتال را در زندگی روزمره مردم افزایش داده اند. باتوجه به نرخ بالای شکست پلتفرم های دیجیتال در نظر گرفتن عوامل زیادی برای موفقیت یک پلتفرم دیجیتال در محیط امروزی لازم است. یکی از این عوامل درک و شناخت چرخه عمر پلتفرم دیجیتال می باشد. بنابراین هدف این مطالعه ضمن مرور بر پلتفرم های دیجیتال با محوریت چرخه عمر، شناخت ابعاد استراتژیکی است که شانس موفقیت برای پلتفرم های-دیجیتال را در محیط امروزی بهبود می بخشد تا بتوان براساس آن ها چارچوبی برای بررسی سیستماتیک پیکربندی های استراتژیک مختلف ر در مراحل چرخه عمر آن-ها ایجاد کرد.

    روش

    این پژوهش از مرورمتون سیستماتیک و فراترکیبادبیات پلتفرم های دیجیتال برای دستیابی به اهداف تحقیق، با تمرکز خاص بر چرخه عمر پلتفرم های-دیجیتال، انجام داد. بدین منظور 4 گام شامل تنظیم کردن هدف برای پژوهش، بررسی نظام مند مبانی نظری (مرور ادبیات)، جستجو و انتخاب مقالات مرتبط با پژوهش، و استخراج اطلاعات از مقالات طی شد. در نهایت، به منظور سازماندهی و ترکیب یافته های پژوهش از روش ایجاد چارچوب مورفولوژی استفاده شد که شامل 4 مرحله، شناسایی ابعاد ، فهرست عوامل، ایجاد چارچوب، و دستیابی به شرایط پایانی بود.

    یافته ها

    این پژوهش چرخه های عمر موجود در ادبیات پلتفرم را بررسی نموده و سازه های کلیدی را از ادبیات استخراج نمود. سپس با استفاده از کدگذاری باز و محوری با روش فراترکیب یک چرخه عمر 4 مرحله ای (شامل تولد-برنامه ریزی، راه اندازی، رشد، و بلوغ-تکامل) را بر مبنای 4 عامل؛ سهم بازار، رشد بازار و شکل گیری و تکامل اکوسیستم پلتفرمی در طول زمان ایجاد نمود که منجر به ایجاد انسجام و درک بیشتر از مراحل چرخه های عمر در ادبیات پلتفرم دیجیتال گردید. سپس ابعاد استراتژیک پلتفرم های دیجیتال را در 6 بعد کلی (شامل؛ چالش کلیدی، اهداف کلیدی، استراتژی مقابله با چالش، نقش اساسی، تکامل ارزش پیشنهادی، و تکامل اکوسیستم پلتفرمی) از ادبیات به مرر زمان و به صورت حرکت رفت وبرگشتی چندین باره و انجام اصلاحات مشخص شدند. در آخر، با اختصاص عوامل استخراج شده از ادبیات که حالات یا تغییرات مختلف را در هر بعد توصیف می کنند به سلول های ایجاد شده از تقاطع چرخه عمر پلتفرم های دیجیتال و ابعاد استراتژیک آن ها، یک چارچوب مورفولوژی ایجاد نمود. این چارچوب به ترکیبات بالقوه عوامل در ابعاد مختلف کمک می کند.

    نتیجه

    این مطالعه بر اهمیت همسویی استراتژیک بین ابعاد استراتژیک و چرخه های عمر پلتفرم های دیجیتال تاکید می کند. با شناسایی و پیوند سیستماتیک این ابعاد، این مطالعه یک چارچوب مورفولوژیکی برای ایجاد یک دید جامع و راهنمایی صاحبان، مدیران و رهبران استراتژیک در صنعت پلتفرم های دیجیتال ارائه کرده است. همچنین، این مطالعه در هر مرحله از چرخه عمر، متناسب با اهداف هر مرحله، استراتژی های موفق رایج برای عبور از چالش های کلیدی در هر مرحله از چرخه عمر کسب وکارهای پلتفرمی دیجیتال ارائه می کند که می تواند به عنوان راهنمای عبور از چالش های کلیدی هر مرحله چرخه عمر (مانند چالش مرغ و تخم مرغ در مرحله راه اندازی) در محیط دیجیتال پویا عمل کرده و در جهت یابی دستیابی به موفقیت پایدار کمک نماید. بنابراین، این چارچوب یک رویکرد ساختار یافته برای همسویی استراتژیک در پلتفرم های دیجیتال ایجاد کرده است که برای غلبه بر نرخ شکست بالای مشاهده شده در آن ها بسیار مهم است. در نهایت، با استفاده از این چارچوب، استراتژیست ها و مدیران پلتفرم ها می توانند تصمیمات آگاهانه ای اتخاذ کنند که دیدگاهی جامع از سناریوهای بالقوه را در نظر می گیرد، در نتیجه انعطاف پذیری استراتژیک را بهبود دهند. این رویکرد ساختاریافته برای حفظ مزیت رقابتی در فضای پلتفرم دیجیتال، جایی که چابکی استراتژیک و مدیریت اکوسیستم کلید موفقیت بلندمدت است، بسیار مهم است.

    کلید واژگان: چرخه عمر, پلتفرم دیجیتال, فراترکیب, چارچوب مورفولوژی
    Niloofar Nobari *, Atoosa Ebrahimi Shah Abadi
    Purpose

    Today, digital platforms have transformed the structure of all industries and increased the role of digital services in people's daily lives. Considering the high failure rate of digital platforms, it is necessary to consider many factors for the success of a digital platform in today's environment. One of these factors is understanding the lifecycle of the digital platform. Therefore, the purpose of this study, while reviewing digital platforms based on their lifecycle, is to identify the strategic dimensions that improve the chances of success for digital platforms in today's environment. Based on these dimensions, a framework can be established to systematically review different strategic configurations at various stages of their lifecycle.

    Method

    This research conducted a systematic and meta-qualitative literature review of digital platforms to achieve the research goals, with a special focus on the lifecycle of digital platforms. For this purpose, four steps were carried out: setting the goal for the research, systematically reviewing theoretical foundations (literature review), searching for and selecting articles related to the research, and extracting information from the articles. Finally, a morphological framework was created to organize and combine the research findings, which included four steps: identifying dimensions, listing factors, creating a framework, and achieving final conditions.

    Results

    This research examined the lifecycles in the digital platforms literature and extracted key constructs from the literature. Then, using open and axial coding with a meta-combination method, a four-stage lifecycle (including birth-planning, start-up, growth, and maturity-evolution) based on four factors (market share, time, market growth, and ecosystem) was created, leading to the formation of necessary coherence in the stages of lifecycles in digital platform literature. The strategic dimensions of digital platforms were determined in six general dimensions (including key challenges, key objectives, strategies to deal with challenges, fundamental roles, evolution of the proposed value, and evolution of the platform ecosystem) from the literature over time, as a round-trip movement several times, and the completion of the reforms. Finally, this framework allows strategists and platform managers to make informed decisions that take a holistic view of potential scenarios, thereby improving strategic flexibility. This structured approach is critical to maintaining competitive advantage in the digital platform space, where strategic agility and ecosystem management are key to long-term success.

    Conclusion

    This study emphasizes the importance of strategic alignment between strategic dimensions and the lifecycles of digital platforms. By systematically identifying and linking these dimensions, this study has provided a morphological framework to create a comprehensive view and guide owners, managers, and strategic leaders in the digital platforms industry. Additionally, in each stage of the lifecycle, according to the objectives of each stage, this study provides successful suggested strategies to overcome key challenges in each stage of the lifecycle of digital platform businesses, which can be used as a guide for researchers, managers, and platform business owners, helping them navigate the challenges of the dynamic digital environment and achieve sustainable success. Therefore, this framework has created a structured approach to strategic alignment in digital platforms, which is crucial to overcoming their high failure rate. Finally, using this framework, strategists and platform managers can make informed decisions that take a holistic view of potential scenarios, thereby improving strategic flexibility. This structured approach is critical to maintaining competitive advantage in the digital platform space, where strategic agility and ecosystem management are key to long-term success.

    Keywords: Life Cycle, Digital Platform, Meta-Synthesis, Morphology Framework
  • Atieh Khodaei, Mahdi Hosseinpour*, Mohamadjavad Jamshidi, Yosof Mohamadifar

    In recent years, circular business models have become an inevitable requirement to foster improvements in social, environmental and economic performance. The present study was conducted by combining previous research with the aim of providing a comprehensive picture of the components of the role of digital technologies in circular entrepreneurship with a focus on business models. The research methodology is qualitative with a meta- synthesis approach. Accordingly, after searching the databases including Elsevier, MDPI, Taylor & Francis, ScienceDirect, Emerald, Wiley, Springer, Noormags and SID in the time range of 2010 to 2024, 132 related studies were evaluated and finally, after multiple screenings, 36 articles were selected. Using seven-step model of Sandelowski and Barroso, the findings of 36 previous studies related to the objectives of the study were reviewed, aggregated, combined, and interpreted, and with the help of coding method, 26 codes, 11 concepts and 3 components were identified and validated through Kappa Cohen coefficient. The identified components were introduced under three components, including improving the element of the value proposition of the circular business model, improving the element of value creation of the circular business model, and improving the element of value capture of the circular business model. Finally, the model of the role of digital technologies in circular entrepreneurship with a focus on business models was presented and drawn.

    Keywords: Digital Technologies, Circular Entrepreneurship, Business Models, Meta- Synthesis
  • نازنین قاسمی، مرضیه دهقانی*

    تامل و تدریس دو مفهوم جداناپذیرند و ترکیب این دو منجر به شکل گیری مفهوم تدریس تاملی شده است. معلمان در تدریس تاملی درباره تمام فرایند یاددهی-یادگیری که در کلاس درس به وقوع می پیوندد، می اندیشند. هدف از پژوهش حاضر واکاوی وجوه تدریس تاملی معلمان در مدرسه است. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن فراترکیب است. در این فراترکیب از روش هفت مرحله ای (Sandelows & Barroso, 2006) استفاده شد که مراحل آن شامل تنظیم سوالات پژوهش، بررسی نظام مند، جست وجو و گزینش مبانی، استخراج و تجزیه وتحلیل یافته ها، تحلیل و ترکیب، کنترل کیفیت و ارائه فراترکیب است. نتایج این پژوهش نشان داد که تدریس تاملی به طور عمده سه وجه اساسی دارد. یکی از وجوه تدریس تاملی ابعاد تدریس تاملی است که شامل تامل پیش از عمل، تامل حین عمل و تامل پس از عمل است. دومین وجه تدریس تاملی به استراتژی های تدریس تاملی اشاره دارد که شامل همکاری معلمان با یکدیگر در تدریس، یادداشت نویسی، مشاهده تدریس خود، بازخورد دانش آموزان، اقدام پژوهی و به کارگیری کارپوشه است. سومین و آخرین وجه تدریس تاملی مربوط به استلزمات تدریس تاملی است که عوامل حرفه ای، شخصیتی و فرهنگی-اجتماعی را در برمی گیرد.

    کلید واژگان: تدریس تاملی, تامل معلمان, تفکر تاملی, فراترکیب
    Nazanin Ghasemi, Marzieh Dehghani *
    Introduction

    Reflection and teaching are two inseparable concepts and the combination of these two has led to the formation of the concept of reflective teaching. In reflective teaching, teachers think about the entire teaching-learning process that takes place in the classroom. The purpose of this study is to explore different aspects of teachers' reflective teaching at school.

    Method

    This study was conducted using Qualitative approach and Meta-Synthesis method. In the Meta-Synthesis, the seven-step method of Sandeliski and Barroso (2006) was used, which includes some processes like; setting research questions, systematic review, finding out and selecting basics, extracting and analyzing findings, analysis and synthesis, quality control and presenting meta-synthesis.

    Results

    The research findings showed reflective teaching mainly has three aspects. One of them is the various dimensions of reflective teaching, including reflection before the act of teaching, during the teaching, and after the teaching. The second aspect refers to reflective teaching strategies like; observing own self-performance of teaching, students' feedback, action research, journalling, using portfolio, and collaboration with colleagues in teaching. The third and last aspect is related to the requirements of reflective teaching, which is included professional, personal, and socio-cultural factors.

    Discussion

    The meta-Synthesis showed that teachers' reflective teaching in school is a complex and multi-dimensional practice. Teachers' reflection in reflective teaching is not limited to reflection before teaching, they reflect on the teaching and learning process during and after teaching. By using different strategies, teachers look at teaching and learning from different perspectives, including themselves, students, and colleagues. Of course, reflective teaching of teachers in school needs requirements such as personality factors, professional factors, and socio-cultural factors. For reflective teaching, teachers must have unique personality traits such as patience, criticism, and flexibility. Professional factors related to teachers' reflective teaching also include things such as how to face teaching and learning issues, providing learning opportunities, and how to communicate with students. Socio-cultural factors are another requirement of reflective teaching, which is related to the existence of a suitable social and cultural atmosphere for the interaction of teachers with students, the interaction of teachers with each other, and school staff.

    Keywords: Reflective Teaching, Teachers' Reflection, Reflective Thinking, Meta-Synthesis
  • جعفر هزارجریبی، زهرا درویشی*
    یکی از عواملی که بر رفاه اجتماعی در جوامع تاثیر دارد، سرمایه اجتماعی است. هدف این پژوهش، فراترکیب پژوهش های حوزه سرمایه اجتماعی و رفاه اجتماعی به منظور استفاده بهتر از دانشی است که پژوهش های این حوزه فراهم آورده اند.در مقاله حاضر با استفاده از تکنیک فراترکیب، مقالات حوزه سرمایه اجتماعی و رفاه اجتماعی در دوره زمانی 1390 الی 1401 بررسی شدند. در مطالعه پیش رو، 16 مقاله علمی-پژوهشی حوزه رفاه اجتماعی و سرمایه اجتماعی بررسی شد.یافته ها نشان داد مطالعات در بحث رفاه، بیشتر بر بعد اقتصادی و شاخص های عینی رفاه تاکید کرده اند و تاکید اندکی بر بعد ذهنی رفاه داشته اند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که هرچه فرد از لحاظ هویتی و فرهنگی، درهم تنیدگی بیشتری با فرهنگ سنتی و قومی خود داشته باشد، از رفاه ذهنی بیشتری برخوردار می شود. در مقابل، کاهش سرمایه اجتماعی به کاهش بهره وری اقتصادی و اجتماعی، و افزایش تنش ها و ناهنجاری های اجتماعی منجر می شود. همچنین فرسایش سرمایه اجتماعی تاثیراتی منفی بر سرمایه اقتصادی دارد. این اثرات عبارت اند از: 1. کاهش همکاری و اعتماد؛ 2. افزایش هزینه های تراکنشی؛ 3. کاهش نوآوری. بنابراین فرسایش سرمایه اجتماعی به کاهش عملکرد و افزایش مشکلات اجتماعی در جامعه منجر می شود.نتایج نشان می دهد از آنجا که سرمایه اجتماعی در گروه های قومی در ایران، پدیده ای چندوجهی و پیچیده است که با توجه به تنوع فرهنگی، تاریخی و اجتماعی کشور به شکل های مختلفی ظاهر می شود، سیاست ها و برنامه های دولتی باید بین تمام گروه ها هماهنگی ایجاد کند تا حس همبستگی بین گروهی در کنار همبستگی درون گروهی افزایش پیدا کند و به تبع آن رفاه جامعه ارتقا یابد.
    کلید واژگان: ایران, رفاه اجتماعی, رفاه ذهنی, رفاه عینی, سرمایه اجتماعی, فراترکیب
    Jafar Hezarjaribi, Zahra Darvishi *
    One of the factors that affect social welfare in societies is social capital. The objective of this research is to integrate the research on social capital and social welfare in order to more effectively utilize the knowledge that has been accumulated in these fields.Utilizing Meta-synthesis methodology, this article evaluates articles concerning social capital and welfare from 2012 to 2023.This article reviewed 16 scientific and research articles in the fields of social welfare and social capital.The results indicated that the economic dimension and objective indicators of well-being have been the primary focus of studies on well-being, with little attention paid to the mental dimension. Also, the findings indicate that the more a person is intertwined with his traditional and ethnic culture in terms of identity and culture, the more mental well-being he will enjoy. On the other hand, the reduction of social capital may lead to the reduction of economic and social productivity, increase of tensions and social anomalies. Additionally, economic capital is adversely affected by the degradation of social capital. These effects include: 1. Reduction of cooperation and trust: 2. Increase of transaction costs: 3. Reduction of innovation.Consequently, the social capital of ethnic groups in Iran is a multifaceted and intricate phenomenon that manifests in a variety of ways as a result of the cultural, historical, and social diversity of the country. Consequently, government policies and programs must establish harmony among all groups in order to foster a sense of intergroup solidarity. Along with intra-group solidarity, the welfare of the society is also improved.
    Keywords: Iran, Meta- Synthesis, Objective Welfare, Social Capital, Social Welfare, Subjective Welfare
  • شاهو رستگاری*، محسن نیازی، علی فرهادیان

    گذار از سنت به مدرنیته، تغییرات عظیم اجتماعی - اقتصادی  و هویتی را در جامعه ایران به وجود آورده است. یکی از مهم ترین این تحولات نحوه نگرش و ارزش گذاری  نسل جوان به مقوله ازدواج می باشد. افزایش زندگی های مجردی در شهرهای بزرگ بازتاب علاقه نسل جوان به تجرد است. در سال های اخیر؛ پدیده تجرد قطعی و تنهایی گزینی در ایران شدت یافته و به یکی از مسائل مهم اجتماعی- جمعیت شناختی کشور تبدیل شده است، تاخیر در ازدواج جوانان به یک مساله اجتماعی تبدیل شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش فراترکیب به بررسی علل و عوامل موثر بر گرایش جوانان به زندگی مجردی پرداخته ایم. در این تحقیق پس از جستجو در سایت های مختلف و استخراج 123 مقاله بر اساس کلیدواژه های تحقیق با موضوع تجرد جوانان؛ بر اساس استاندارد های موجود در روش متاسنتز در نهایت به 31 مقاله تمرکز گردید. سپس با تجزیه و تحلیل عوامل موثر و احصاء مقولات کلیدی حاکم  بر در این مقالات؛ به 5 مفهوم بنیادی شامل افزایش فردگرایی، تحولات ارزشی، تحولات اجتماعی، جامعه ریسکی و معضلات اقتصادی رسیدیم. با بالا رفتن سطح تحصیلات، انتظار افراد برای ورود به بازار کار بیشتر می شود و این موضوع یعنی پیدا کردن شغل مناسب می تواند باعث تاخیر در ازدواج گردد. سواد و تحصیلات باعث تحولات فردی و دگرگونی در ایده ها و نگرش ها و ارزش های شخصی می گردد و با گسترش افق دید افراد به ماورای مرزهای سنتی جامعه، آنها را به ارزیابی مجدد از ارزش های خانواده و ازدواج وادار می سازد.

    کلید واژگان: زندگی مجردی, مدرنیته, جامعه ریسکی, متاسنتز, فردگرایی
    Shaho Rastegari*, Mohsen Niazi, Ali Farhadian

    In recent years; Official statistics and numerous experimental evidences confirm the change in the attitude of young people regarding the issue of marriage and lack of interest in starting a family. There have been various researches on the issue of marriage avoidance among the country's researchers, each of them looking at the issue from their own perspective. The main question of this research is the design of the model and model of the factors affecting the marriage avoidance of young people. In this research, using meta-composite method, we investigated the causes and factors affecting the tendency of young people to live a single life. In this research, after searching in various sites and extracting 123 articles based on the keywords of research on the subject of youth celibacy; Based on the existing standards in the meta-synthesis method, 31 articles were finally focused. Then by analyzing the effective factors and counting the key categories that govern in these articles; We reached 5 fundamental concepts including increasing individualism, value changes, social changes, risk society and economic problems. As the level of education increases, the expectation of people to enter the labor market increases, and this issue, i.e. finding a suitable job, can delay marriage. Literacy and education cause personal changes and transformations in ideas, attitudes and personal values, and by expanding people's horizons beyond the traditional boundaries of society, it forces them to reevaluate the values ​​of family and marriage.

    Keywords: Single Life, Modernity, Risk Society, Meta-Synthesis, Individualism
  • کبری خباره *
    هدف

    در جامعه امروزی فناوری های هوش مصنوعی به سرعت در حال پیشرفت هستند و تحولات عمیقی را در تمام جنبه های زندگی انسان بخصوص حوزه آموزش ایجاد کرده اند پژوهش حاضر با هدف شناسایی زمینه های به کارگیری هوش مصنوعی در آموزش انجام شده است.

    روش

    پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقاله ها به تعداد1500بوده که از این میان براساس بررسی عنوان، چکیده و محتوای سند،  37 سند انتخاب و تحلیل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش کدگذاری استفاده شد بدین ترتیب که ابتدا کدگذاری باز (117 کد)، کدهای محوری (19 کد) و سپس با مشخص کردن کدهای انتخابی (4 کد) زمینه های به کارگیری هوش مصنوعی در آموزش شناسایی گردید.

    یافته ها

    یافته های پژوهش، زمینه های به کارگیری هوش مصنوعی در آموزش را در 4 دسته، تدریس، یادگیری، ارزیابی و مدیریت نشان داد، تدریس شامل: افزایش توانایی مربیان برای تدریس، ارائه محتوای آموزشی  سفارشی، حمایت از توسعه حرفه ای مربیان، تدریس شخصی سازی شده، معلم هوشمند، آموزش هوشمند؛ یادگیری شامل: یادگیری شخصی سازی شده/ تطبیقی، ربابت های گفتگویی، یادگیری هوشمند، بسترهای هوشمند برای خودیادگیری، محیط یادگیری اکتشافی، مشاوره فردی به فراگیران؛ ارزیابی شامل: نمره دهی خودکار به تکالیف و امتحانات، کنترل فرایند یادگیری، پیش بینی عملکرد فراگیران، ارزیابی تدریس، بازخوردهای شخصی سازی شده؛ و مدیریت شامل: پردیس هوشمند، به اشتراک گذاری و ذخیره حجم زیادی از داده ها، مدیریت زمان، همکاری های بین المللی بین نظام های آموزشی در بستر هوش مصنوعی و خودکارسازی وظابف اداری می باشد.

    نتیجه گیری

      پذیرش و استفاده از هوش مصنوعی در آموزش، فرصت های چشمگیری را برای ارتقای نظام های آموزشی فراهم می کند.

    کلید واژگان: هوش مصنوعی, فناوری آموزشی, آموزش و یادگیری, فراترکیب
    Kobra Khabareh *
    Purpose

    In today's society, artificial intelligence technologies are developing rapidly and have created profound changes in all aspects of human life, especially in the field of education.

    Methods

    The current research was conducted with a qualitative approach and a Meta-synthesis method. The research population included all 1,500 articles, of which 37 documents were selected and analyzed based on the review of the title, abstract and content of the document. In order to analyze the data, the coding method was used in such a way that open coding (117 codes), central codes (19 codes) and then by specifying selected codes (4 codes) the fields of applying artificial intelligence in education were determined.

    Findings

    The findings of the research showed the fields of applying artificial intelligence in education in 4 categories, teaching, learning, evaluation and management, teaching includes: increasing the ability of educators to teach, providing customized educational content, supporting the professional development of educators, personalized teaching, teacher Smart, smart education; Learning includes: personalized/adaptive learning, dialog bots, smart learning, smart platforms for self-learning, exploratory learning environment, individual counseling to learners; Evaluation includes: automatic grading of assignments and exams, learning process control, learner performance prediction, teaching evaluation, adaptive/personalized feedback; And management includes: smart campus, sharing and storing a large amount of data, time management, international cooperation between educational systems in the context of artificial intelligence and automation of administrative tasks such as admission and registration, attendance and absence, etc.

    Conclusion :

    The adoption and use of artificial intelligence in education offers significant opportunities to improve educational systems.

    Keywords: Artificial Intelligence, Educational Technology, Teaching, Learning, Meta-Synthesis
  • سمانه خرمی*، علی خورسندی طاسکوه، عباس عباس پور، سعید غیاثی ندوشن، صمد برزویان
    هدف

    هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل موثر در بین المللی شدن در خانه برای دانشگاه های تخصصی است. بین المللی شدن از هرگونه تلاش پایدار و نظام مند با هدف پاسخگو کردن آموزش عالی در مقابل نیازها و چالش های مرتبط با جهانی شدن جوامع، اقتصاد و بازار کار اقدام نموده و به سیاست ها و اقدامات به عهده گرفته شده به وسیله نظام ها و موسسات آموزش عالی برای بهبود کیفیت، مشارکت گسترده و ارتقای همکاری بین المللی، افزایش رقابت و تولید درآمد از طریق ثبت نام دانشجویان بین المللی اشاره دارد.

    روش شناسی: 

    مطالعه حاضر با هدف، بررسی عوامل موثر در بین المللی شدن در خانه برای دانشگاه های تخصصی انجام گردید. پژوهش حاضر از نوع مطالعه فراترکیب بوده که در سال 1403 انجام شده است. جامعه آماری موردمطالعه شامل کلیه تحقیقات و مطالعات فارسی و انگلیسی (مقاله) چاپ شده در خصوص بین الملل شدن در خانه برای دانشگاه های تخصصی در حوزه آموزش عالی در محدوده زمانی 2015 تا 2024 بود. در این راستا از طریق کلیدواژه ها و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط اقدام به جستجو و استخراج مقالات گردید. در نهایت با توجه به معیارهای ورود و خروج 12 مقاله وارد مطالعه شدند.

    یافته ها

    یافته های مطالعه در 6 مضامین فراگیر (برنامه و محتوای درسی، روش و فرآیند آموزشی، توسعه و پژوهش، فناوری اطلاعات، ساختار و زیرساخت و بعد فرهنگی)، 11 مضامین سازمان دهنده (برنامه ریزی درسی، محتوای دوره/درس، روش آموزش، مدرس، یادگیرنده/دانشجو، تحقیقات بین المللی، مهارت و تجهیزات، افزایش دسترسی، ساختار، فراهم سازی زیرساخت ها و اخلاق و فرهنگ) شناسایی و طبقه بندی شدند. فرآیند و رویکرد بین المللی شدن در خانه به طور چشمگیری در بسیاری از کشورهای جهان در حال انجام است.

    نتیجه گیری و پیشنهاد ها: 

    حال با عنایت به چالش ها و موانع موجود در بین المللی شدن در خانه، ضروری به نظر می رسد بسته های ایجاد تحول و نوآوری در بین المللی شدن در خانه برای دانشگاه های تخصصی بالاخص آموزش عالی مورد بازبینی قرار گیرد.

    کلید واژگان: آموزش عالی, بین المللی شدن در خانه, جهانی شدن در خانه, دانشگاه تخصصی, فراترکیب
    Samaneh Khorrami*, Ali Khorsandi, Abbas Abbaspour, Saeed Ghiasi Nodooshan, Samad Borzooian
    Purpose

    The main goal of this research is to investigate the effective factors in internationalization at home for specialized universities. Internationalization is any sustainable and systematic effort with the aim of making higher education responsive to the needs and challenges related to the globalization of societies, economy and labor market, and the policies and measures undertaken by higher education systems and institutions. It refers to quality improvement, broad participation and promotion of international cooperation, increased competition and revenue generation through international student enrollment.

    Methodology

    The current research is a meta-synthesis study that was conducted in 2024. The statistical population included all Persian and English articles published in the time frame of 2015 to 2024 regarding internationalization at home for specialized universities in the field of higher education. In this regard, the articles were searched and extracted through keywords and related databases. Finally, according to the inclusion and exclusion criteria 12 articles were investigated.

    Results

    Study findings were identified and classified in 6 overarching themes (curriculum and content, educational method and process, research and development, information technology, structure and infrastructure, and cultural dimension), 11 organizing themes (curriculum planning, course/lesson content, teaching method, instructor, learner/student, international research, skills and equipment, increasing access, structure, infrastructure provision and ethics and culture).

    Conclusion

    The process and approach of internationalization at home is taking place dramatically in many countries of the world. Now, considering the challenges and obstacles in internationalization at home, it seems necessary to review the packages for creating transformation and innovation in internationalization at home for specialized universities.

    Keywords: Higher Education, Internationalization At Home, Globalization At Home, Specialized University, Meta-Synthesis
  • اسماعیل قادری، مهدی کروبی، سید مجتبی محمودزاده، احمد منصوری*

    هدف پژوهش حاضر طراحی مدل کارآفرینی اجتماعی در صنعت گردشگری به منزله رویکردی نوآورانه برای فراهم کردن زمینه کارآفرینی معلولان است. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی و کاربردی است. در بخش کیفی، با استفاده از روش فراسنتز با کمک علم سنجی و نرم افزارهای VOSviwer و MAXQDA، پژوهش های پیشین در سطح بین المللی و ازطریق پایگاه های داده طی سال های 1980 تا 2023 تحلیل شدند. در این بخش، مدل مفهومی با سه مقوله فردی، بین فردی و محیطی طی فرایند کدگذاری تبیین شد. در بخش کمی، با استفاده از روش نگاشت شناختی فازی ارتباط بین متغیرهای مدل مفهومی و میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آن ها بر یکدیگر تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد، از میان متغیرهای شناسایی شده، عوامل محیطی و بین فردی با بیشترین تاثیرگذاری و عوامل فردی با بیشترین تاثیرپذیری در تعامل با دیگر متغیرها در فراهم کردن زمینه کارآفرینی اجتماعی معلولان در صنعت گردشگری بسیار اثرگذار هستند. همچنین، نتایج در حوزه نظری زوایای نوین و پیشنهادهای کاربردی را برای پژوهشگران و نهادهای سیاست گذار و تصمیم گیر ارائه می کند.

    کلید واژگان: کارآفرینی اجتماعی, کارآفرینی معلولان, صنعت گردشگری
    Esmaeil Ghaderi, Mehdi Karoubi, Sayed Mojtaba Mahmoudzadeh, Ahmad Mansouri *

    The current research aims to design a social entrepreneurship model in the tourism industry as an innovative approach to provide the field of entrepreneurship for the disabled. The mixed research method is exploratory and operational. In the qualitative part of the meta-synthesis method, with the help of Scientometrics, VOSviwer, and MAXQDA software, previous research at the international level and through databases was assessed and analyzed from 1980 to 2023. In this section, the conceptual model with three categories, individual, interpersonal, and environmental, was explained during the coding process. In the quantitative part, using the fuzzy cognitive mapping method, the relationship between the conceptual model variables and their impact extension on each other was analyzed. Finally, by performing forward and backward scenarios on the most effective and impressible factors with the centrality of social entrepreneurship in the tourism industry, the related model was presented. The research findings showed that among the identified variables, environmental and interpersonal factors with the greatest influence, and individual factors with the most significant impressibility in interaction with other variables, provide a fundamental role in supplying the social entrepreneurship field of the disabled in the tourism industry. Also, the results of this research in the theoretical field obtain new angles and practical suggestions for researchers and policy-making and decision-making institutions.

    Keywords: Social Entrepreneurship, Disabled Entrepreneurship, Tourism Industry, Meta-Synthesis, Fuzzy Cognitive Maps
  • پیمان غفاری آشتیانی*، مریم غیاث آبادی فراهانی

    پژوهش حاضر به شناسایی عوامل موثر بر مدیریت و ساماندهی کسب و کارهای مبتنی بر تجارت الکترونیک از طریق رویکرد فراترکیب پرداخته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت، کیفی با رویکرد اکتشافی است. جامعه پژوهش، مقالات در زمینه مدیریت و ساماندهی تجارت و کسب و کار الکترونیک به صورت مشترک یا مجزا است. روش جمع آوری اطلاعات روش اسنادی- کتابخانه ای با بهره وری از روش فراترکیب و روش نمونه گیری نیز بر اساس معیارهای ورود و خروج در روش پریزما انتخاب گردیده است. در راستای پاسخ به سوالات پژوهش، 96 مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت که منجر به استخراج 15 مقوله و 95 کدمعنادار شده است. در پایان نتایج حاکی از آن است که مدیریت کسب و کارهای مبتنی بر تجارت الکترونیک دربردارنده مولفه های فروش آنلاین، بازاریابی دیجیتال، تامین کنندگان، رهبری، محصول یا خدمات، منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، مشتری، بازار و ساختار سازمانی است. همچنین ساماندهی کسب و کارهای مبتنی بر تجارت الکترونیک شامل بعد فنی، سازمانی، محیطی، اقتصادی و بعد مالی می باشد.

    کلید واژگان: تجارت الکترونیک, مدیریت, کسب و کار الکترونیک, فراترکیب
    Peyman Ghafari Ashtiani *, Maryam Ghiasaadi Farahani

    The current research has identified the factors affecting the management and organization of businesses based on e-commerce through a meta-combination approach. The research is applied in terms of purpose and qualitative in nature with an exploratory approach. The community of this research is the articles in the field of managing and organizing e-commerce jointly or separately. The method of collecting information is the document-library method with the efficiency of the meta-combination method for extracting factors. The sampling method is also selected based on the entry and exit criteria of the prism method. In order to answer the research questions, 96 articles were examined and analyzed, which led to the extraction of 15 categories and 95 meaningful codes. The results showed that business management based on e-commerce includes the components of online sales, digital marketing, suppliers, leadership, product or service, human resources, organizational culture, customer, market, organizational structure, and organizing business based on E-commerce includes the components of technical dimension, organizational dimension, environmental dimension, economic dimension and financial dimension.

    Keywords: E-Commerce, Management, Electronic Business, Meta-Synthesis
  • سعید اشرفی*، محمدرضا نیستانی، نگین برات دستجردی، رضا نوروززاده

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های برنامه درسی آموزش عالی علمی - کاربردی با روش فراترکیب به منظور طراحی الگویی آینده نگر در برنامه درسی آموزش عالی علمی کاربردی انجام شده است. در پژوهش حاضر 24 پژوهش مرتبط با موضوع، در پایگاه های مختلف علمی از سال 2013 تا 2023 استخراج شده که با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو مورد بررسی قرار گرفته است. با تحلیل محتوای آن ها مفاهیم و مقوله های مربوط استخراج گردید و میزان اهمیت و اولویت مفاهیم با روش آنتروپی شانون تعیین شده است. بر اساس یافته های پژوهش 49 مفهوم در قالب 12 مقوله شناسایی شدند. مقوله های (توسعه مهارت، مدیریت کلاس، محتوا، روش ها و الگوهای تدریس، ارائه بازخورد مدرسین ، فضای آموزشی، سنجش و ارزشیابی، رویکردهای تدریس، شغلی، سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی) به ترتیب ضریب اهمیت در بین مقوله های برنامه درسی آموزش عالی علمی - کاربردی هستند. نتیجه اولیه یافته های این پژوهش نشان می دهد که برای طراحی الگویی در برنامه درسی آموزش عالی علمی کاربردی، به پیشران های توسعه مهارت، مدیریت کلاس، محتوا، روش ها و الگوهای تدریس، ارائه بازخورد مدرسین، فضای آموزشی، سنجش و ارزشیابی، رویکردهای تدریس، شغلی، سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی و اثرگذاری و اثرپذیری آنها بر روی یکدیگر باید توجه کرد.

    کلید واژگان: برنامه درسی, آموزش عالی, فراترکیب, علمی-کاربردی, پیشران
    Saeed Ashrafi *, Mohamadreza Neyestani, Negin Barat Dastjerdi, Reza Norouzzadeh

    The present research aims to identify the driving forces of the applied science higher education curriculum using a meta-synthesis method to design a future-oriented model for the applied higher education curriculum. In this study, 24 relevant research papers on the subject were extracted from various scientific databases from 2012 to 2023, which were analyzed using the 7-step model of Sandelowski and Barroso. By content analysis, related concepts and categories were extracted, and the importance and priority of these concepts were determined using Shannon's entropy method. Based on the research findings, 49 concepts were identified within 12 categories. The categories (skill development, classroom management, and content, teaching methods and patterns, instructor feedback, educational environment, assessment and evaluation, and teaching, occupational, political, cultural, environmental approaches) are ranked by their importance among the categories of the applied science higher education curriculum. The initial results of this research indicate that for designing a model in the applied higher education curriculum, attention must be paid to the driving forces of skill development, classroom management, content, teaching methods and patterns, instructor feedback, educational environment, assessment and evaluation, teaching approaches, occupational, political, cultural, environmental, and their influence and interdependence on each other.

    Keywords: Curriculum, Higher Education, Meta – Synthesis, Applied Science, Driving
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال