جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "philosophical concepts" در نشریات گروه "علوم انسانی"
-
همسان انگاری معقولات ثانی فلسفی با معقولات ثانی منطقی که از لوازم اصالت ماهیت است موجب یکسان پنداری منشا حصول آنها می شود. لازمه این پندار آن است که معقولات ثانی فلسفی همانند معقولات ثانی منطقی در منشا حصولشان متکی بر ماهیات باشند. این نحوه تلقی موجب می شود روش حصول معقولات ثانی فلسفی نیز ماهیت محور گردد. در این مقاله با روش تحلیلی_توصیفی به این مسئله پرداخته و اثبات شد که این دو انگاره بنا بر اصالت وجود صحیح نیست و با اشکالات اساسی روبه روست. وجودی شدن معقولات ثانی فلسفی در اثر نگرش اصالت وجودی موجب وجودی شدن منشا و نحوه حصول آنها می گردد. ازآنجاکه مصادیق معقولات ثانی فلسفی بنا بر اصالت وجود از خارجیت برخوردارند و از طرفی ماهیات هیچ گونه حظی از خارجیت نداشته و هویت و شیئیت مفهومی دارند، نمی توان منشا حصول معقولات ثانی فلسفی را ماهیات دانست . با تغییر نگرش نسبت به منشا حصول معقولات ثانی فلسفی روش حصول این مفاهیم نیز متفاوت می گردد . روشی که علامه طباطبایی مبتنی بر علم حضوری برای حصول معقولات ثانی فلسفی مطرح می کنند، روشی متناسب با اصالت وجود است.کلید واژگان: اصالت وجود, معقولات ثانی فلسفی, مفاهیم فلسفی, منشا معقولات ثانی, حصول معقولات ثانی, منشا مفاهیم فلسفی, حصول مفاهیم فلسفیEquating philosophical secondary intelligibles with logical secondary intelligibles, which is one of the essentials of the primacy of quiddity, leads to the assumption that their origins are identical. This assumption implies that the philosophical secondary intelligibles, like logical secondary intelligibles, rely on quiddities in their origin of attainment. This perception makes the method of attaining philosophical secondary intelligibles quiddity-based. Using an analytical-descriptive method, this article demonstrates that these two assumptions are wrong under the primacy of existence and have fundamental flaws. The existential nature of the philosophical secondary intelligibles causes its origin and the method of attainment to be existential. The instances of philosophical secondary intelligibles, according to the primacy of existence, possess externality, whereas quiddities have no share of externality, having conceptual identity and thingness. Hence, the origin of philosophical secondary intelligibles cannot be quiddities. With the change in perspective on the origin of philosophical secondary intelligibles, the method of attaining these concepts becomes different as well. The method proposed by ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī for attaining philosophical secondary intelligibles, based on knowledge by presence, aligns with the primacy of existence.Keywords: Primacy Of Existence, Philosophical Secondary Intelligibles, Philosophical Concepts, Origin Of Secondary Intelligibles, Attainment Of Secondary Intelligibles, Origin Of Philosophical Concepts, Attainment Of Philosophical Concepts
-
نشریه پژوهش های فلسفی، پیاپی 44 (پاییز 1402)، صص 179 -200بررسی آثار و نوشته های فلاسفه در خصوص منشاء پیدایش مفاهیم فلسفی و مقدم برآن منشاء مفاهیم و تصورات، گویای شکل گیری و اهمیت تدریجی و متاثر این مسیله از یکسری اندیشه ها در هر دو جهان غرب و اسلام دارد. در جهان غرب ایده تصورات فطری مطرح شده از سوی عقل گرایان و رد همین ایده از سوی تجربه گرایان، در نهایت هیوم فیلسوف اسکاتلندی گریزان از فلسفه غامض را به سمت ردیابی از منشاء مفاهیم و تصورات می کشاند. دیوید هیوم ضمن رد تصورات فطری، با انقسام محتوایات ذهنی به تصورات و انطباعات و با ارایه طرح ارجاع تصورات بر انطباعات، زیر آب تمام مفاهیم فلسفی را چون مسبوق به هیچ انطباعی نمی بیند زده و در توجیه وجود این تصورات در ذهن به مبانی روان شناختی و خیالی متوسل می گردد. بعدها و در گذر ایام به دلیل ورود اندیشه های مغرب زمین به ایران بخصوص در دوران معاصر، مسیله منشاء مفاهیم و تصورات (به طور عام) و منشاء مفاهیم فلسفی (به طور خاص) توسط علامه طباطبایی ارزش و اهمیت دو چندان می یابد. علامه همانند هیوم ضمن رد تصورات فطری و پیش ساخته ذهن و کشاندن علم به ساحت حضور و تاکید بر حاکویت وکاشفیت ذاتی علم و با ارجاع تمام مفاهیم و تصورات به علم حضوری، اعتبار و حیثیت معرفتی مفاهیم فلسفی را که در قاموس فلسفی هیوم متزلزل شده بود را بازگردانده و به فلسفه و مفاهیم محوری آن جانی دوباره می بخشد.کلید واژگان: هیوم, علامه طباطبایی, معرفت شناسی, مفاهیم فلسفی, منشاء, انطباع, علم حضوریThe review of the works and the writings of philosophers regarding the origin of philosophical concepts and the origin of the concepts and imaginations before it are indicative of the gradual and influenced formation and importance of this issue from a series of ideas in both the west and Islam. In the western world, the idea of innate ideas raised by rationalists and the rejection of the same idea by empiricists finally leads the Scottish philosopher Hume, who is evasive from the mysterious philosophy,to tract the origin of concepts and adaptations and by presenting a plan to refer concepts and adaptations has beaten all philosophies and introduced them as illusory and invalid concepts,and appeals to justifying the existence of these concepts in the mind to psychological and imaginary bases. later and in the passing of time due to the entry of western ideas into Iran,especially in the contemporary era,the issue of the origin of concepts and ideas (in general) and the origin of philosophical(in particular) by Allamh Tabatabayi has doubled its value and importance. Allameh, like Hume while rejecting the idea of innate and preconceived notions of the mind and bringing science to the field of presence and emphasizing the inherent existence and discovery of science and by reference all concepts and ideas to present science the validity and epistemological value of the philosophical concepts which are in Hume's philosophical dictionary restores what was disappeared and gives new life to philosophy and its concepts.Keywords: Hume, Allameh Tabatabayi, Epistemology, philosophical concepts, Origin, impression, present science
-
نشریه خردنامه صدرا، پیاپی 111 (بهار 1402)، صص 89 -104
دیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفی یی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازایی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهه انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک کیفیات محسوس اشیاء را دارند و حتی قادر به درک تمام عوارض هم نیستند. با پذیرش این دو مطلب، راه انتزاع مفاهیم فلسفی از واقعیات محسوس خارجی بطورکلی بسته بنظر میرسد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، بر اساس برخی از مبانی حکمت متعالیه ازجمله تقرر و ثبوت مفاهیم فلسفی در خارج، نحوه وجود نفس و کیفیت ادراک آن درصدد اثبات این مطلب است که مفاهیم فلسفی، مستقیم و بدون واسطه از خارج و از دل ادراکات حسی بدست می آیند. اگرچه این نظریه در آثار صدرالمتالهین وجود ندارد اما مبانی فلسفی وی، زمینه و بستر چنین تبیینی را بخوبی فراهم میکند.
کلید واژگان: معقول ثانی فلسفی, مفاهیم فلسفی, ادراک حسی, ذهن, حکمت متعالیه, ملاصدراThe common view is that philosophical concepts, such as existence, unity, causality, and necessity, have no objective existence and, even if they have, Man is not capable of perceiving them. This is because Man’s encounter with the world of sensibles is through the senses, which can only perceive sensible qualities of objects and are not even capable of perceiving all accidents. Based on these two points, the abstraction of philosophical concepts from external sensible realities seems to be totally impossible. Following a descriptive-analytic method and based on some of the principles of the Transcendent Philosophy, including the subsistence and affirmation of philosophical concepts in the outside and the quality of the existence of the soul and the quality of perceiving it, this study is intended to demonstrate that philosophical concepts are attained directly and without any intermediary from the heart of sensory perceptions. Although this theory does not exist in Mullā Ṣadrā’s works, his philosophical principles fittingly provide the context for such an explanation.
Keywords: Philosophical secondary intelligible, philosophical concepts, Sensory perception, mind, The Transcendent Philosophy, Mullā Ṣadrā -
مطالعات ادبیات تطبیقی با دو رویکرد آمریکایی و فرانسوی در یک دهه اخیر رشد روزافزونی یافته است. شعر، داستان، رمان، و... ملل مختلف هم از جهت مقایسه همانندی ها (آمریکایی) و هم از حیث تاثیر و تاثر (فرانسوی) بررسی شده اند؛ اما مطالعات تطبیقی در حوزه ادبیات کودک و نوجوانان کمبودها و نارسایی هایی دارد. با درک چنین کاستی، پژوهش حاضر زمینه مطالعات تطبیقی در ادبیات کودک و نوجوان را فراهم می کند. در این پژوهش با رویکرد ادبیات تطبیقی فرانسوی و با روش توصیفی و تحلیلی به مقایسه شازده کوچولوی اگزوپری و وقتی مینا از خواب بیدار شد کاشیگر پرداخته ایم. کاشیگر یکی از مترجمینی است که شازده کوچولو را از زبان فرانسوی به زبان فارسی ترجمه کرده است. علاوه بر این، در بررسی عناصر داستانی و مفاهیم و محتوای این دو داستان، از یکسو وجود همانندی هایی در عناصری چون: شخصیت و شخصیت پردازی، پیرنگ، گفت وگو، مکان و... و از سوی دیگر وجود مشابهت هایی در بنیادهای فلسفی این دو اثر، بن مایه های فلسفی ای مانند: مرگ، تنهایی، بازگشت به خویشتن، حیرانی، آزادی و اسارت، اثبات وجود فلسفی... تایید این مدعا را تقویت می بخشد که کاشیگر در خلق و آفرینش داستان مینا وقتی که از خواب بیدار شد تحت تاثیر شازده کوچولوی اگزوپری بوده است. مقاله حاضر این تاثیر و تاثر را به طور مبسوط نشان می دهد.کلید واژگان: عناصر داستان, مفاهیم فلسفی, شازده کوچولو, اگزوپری, وقتی مینا از خواب بیدار شد, کاشیگرComparative literature studies with two American and French approaches have grown more and more in the last decade. Poems, stories, novels, etc. of different nations have been examined both in terms of comparing similarities (American) and in terms of influence (French); but comparative studies in the field of literature for children and adolescents have deficiencies and inadequacies. By understanding this shortcoming, the present research provides the basis for comparative studies in children's and adolescent literature. In this research, with the approach of French comparative literature and descriptive and analytical method, we have compared the same elements in “The Little Prince “and Kashigar's “When Mina Woke Up”. Kashigar is one of the translators who translated” The Little Prince” from French to Persian. In addition, in examining the story elements and the concepts and content of these two stories, on the one hand, there are similarities in elements such as: character and characterization, setting, dialogue, place, etc., and on the other hand, there are similarities in the philosophical foundations of these stories. Two works, with philosophical themes such as: death, loneliness, returning to oneself, surprise, freedom and captivity, proof of philosophical existence... It strengthens the assertion that Kashigar in the creation of Mina's story “when she wakes up”. She was influenced by “ Little Prince”. This article shows this effect in detail.Keywords: Story Elements, philosophical concepts, the little prince, Exupery, when Mina woke up, Kashigar
-
اصالت وجود و اعتباریت ماهیت را می توان رکن اصلی حکمت متعالیه دانست. این اصطلاح تفاسیر مختلفی دارد که هر یک را شاید بتوان ناظر به تبیین گوشه ای از ابعاد این معنا دانست. از این رو در این نوشته سعی شده است در ضمن نقد یکی از این تفاسیر (تفسیر استاد غلامرضا فیاضی)، تبیینی که به نظر می رسد به واقع نزدیک تر است ارایه شود. بدین جهت در این نوشتار با تبیین مبانی استاد فیاضی و جمع بندی نظریات ایشان درباره این اصل، هشت مبنا تبیین، و نقدهایی درباره آنها بیان شده است و در ضمن این نقدها بخشی از مبانی معنایی که به نظر صحیح تر است نیز تبیین شده است. همچنین دلیل ایشان برای نظر خود مبنی بر اعتباریت ماهیت با تبیین ویژه ای که دارند نیز بررسی و نقد شده و در ادامه مهم ترین لازمه این تبیین که به نظر می رسد صحیح نیست، تبیین و نقد شده است. از این رو در این نوشتار سعی شده است در ضمن ارایه نقدهایی به تبیین مذکور، مطالبی عرضه شود که محققان در حکمت متعالیه بدان وسیله بتوانند ثمره بیشتری از این مکتب فلسفی به دست آورند و به عمق هستی شناسی حکمت متعالیه نزدیک شوند.کلید واژگان: غلامرضا فیاضی, حکمت متعالیه, اصالت وجود, اعتباریت ماهیت, مفاهیم فلسفی, حیثیت تقییدیهPrincipality of existence and conventionality of quiddity can be considered as the main pillars of transcendental philosophy. This term has various interpretations each of which can be regarded as related to one dimension of that meaning. Thus, in the present article, we have attempted to review one of these interpretations (that of Master Gholam-Reza Fayyazi), and offer an explanation that seems to be closer to reality. Accordingly, in this article, we have stated Master Fayyazi’s foundations and offered a summary of his opinions regarding this principle to explain eight foundations and critiques about them, while explaining some part of semantic foundations that seems to be more correct. Besides, we have also investigated and reviewed the reason he has offered for his opinion on conventionality of quiddity with his special statement. We have continued with explaining and reviewing the most essential consequence of that statement, which seems not to be right. Therefore, in this article, we have attempted, while offering critiques of that statement, to present points for researchers in the transcendental philosophy to enable them to gain more of that philosophical school and come closer to the ontological depth of transcendental philosophy.Keywords: Golam-Reza Fayyazi, Transcendental philosophy, principality of existence, conventionality of quiddity, philosophical concepts, conditional mood
-
تحلیل و بررسی مفاهیم فلسفی از گذشته دور در میان فیلسوفان مطرح بوده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا تفسیر شیخ اشراق از مفاهیم فلسفی درست است؟ از رهگذر این جستار با روش تحلیلی توصیفی معلوم می گردد که از دیدگاه سهروردی نه تنها معقولات ثانی منطقی و فلسفی فاقد وجود خارجی مغایر هستند، بلکه به نفی مطلق تحقق خارجی آنها پرداخته و آنها را امور ذهنی صرف دانسته است و در سایه آن نظریه اصالت ماهیت و اعتباریت وجود را مطرح نموده است. منشا اشتباه شیخ اشراق در این نکته نهفته که تحقق خارجی مفاهیم را مساوی با تحقق انضمامی آنها پنداشته و از تحقق اندماجی غفلت نموده است. چنانچه مطابق دیدگاه مشهور فلاسفه نیز می توان گفت سهروردی از تحقق انتزاعی غفلت نموده و از تحقق انضمامی بر نفی مطلق تحقق خارجی استدلال نموده است. در حالی که این استدلال مبتنی بر تساوی انگاری مذکور است و با انکار این تساوی انگاری، قاعده فوق در مفاهیم فلسفی جاری نگشته و در عین متانت قاعده مذکور، مفاهیم فلسفی نیز دارای تحقق خارجی خواهند بود چه تحقق خارجی انتزاعی بنابر دیدگاه مشهور فلاسفه، و چه تحقق اندماجی که مورد پذیرش صدر المتالهین است.
کلید واژگان: معقولات اولی, معقولات ثانی, مفاهیم فلسفی, شیخ اشراقAnalysis and study of philosophical concepts has long been discussed among philosophers. The main question of this research is whether Sheikh Ishraq’s interpretation of philosophical concepts is correct? Through this research, it becomes clear through descriptive analytical method. And he has considered them as mere mental matters and in the shadow of it, he has proposed the theory of the originality of the nature and validity of existence. The source of Sheikh Ishraq’s mistake lies in the fact that external realization equates concepts with concrete realization and neglects the realization of integration. Is. While this argument is based on the said egalitarianism, and by denying this egalitarianism, the above rule has not been current in philosophical concepts, and at the same time the philosophical concepts will have external realization, whether abstract external realization according to the famous view of philosophers or Realization of the image that is accepted by Sadr al-Mutachr('39')allehin.
Keywords: The first intellects, The Second Intellects, Philosophical Concepts, Sheikh Ishraq -
نحوه تحقق معانی فلسفی در فلسفه اشراق متاثر از نحوه تحقق معانی فلسفی در فلسفه مشاء است. در فلسفه مشاء نگاه حاکم و رایج در نحوه تحقق این معانی عبارت است از زیادت خارجی این معانی بر هویت معروض؛ ازاینرو شیخ اشراق بر این باور است که چون زیادت معانی فلسفی بر هویت معروض منجر به پیدایش تسلسل و اشکالهای دیگر عقلی میشود، لذا حکم به نفی تحقق خارجی این معانی داد و صریحا این معانی را به معانی منطقی ملحق کرد. پس از شیخ اشراق قریب به اتفاق فیلسوفان تا قبل از صدرالمتالهین متاثر از دیدگاه او بودهاند، لکن اغلب ایشان بر خلاف شیخ اشراق بر این باورند که هرچند محال است معانی فلسفی در خارج یافت شوند، ولی این معانی برخلاف معانی منطقی، منشاشان و یا اینکه علاوه بر منشا، اتصافشان نیز خارجی است.
کلید واژگان: مفاهیم فلسفی, مفاهیم ماهوی, عرض, معروض, هویت, ماهیتHow the philosophical concepts are realized in illumination philosophy is affected by the way they are realized in peripatetic philosophy. In peripatetic philosophy, the dominant view on the way those concepts are realized is the external superabundance of these concepts to the identity of the object of accident. Thus, Suhravardi maintains that superabundance of the philosophical concepts to the identity of the object of accident leads to origination of vicious circle and other rational drawbacks; thus, he negates the external realization of those concepts, and explicitly incorporates them into the logical concepts. After Suhravardi, nearly all of the philosophers before Mulla Sadra were influenced by his view, but most of them, unlike Suhravardi, maintained that although it is impossible for the philosophical concepts to be found in the external world, those concepts, unlike the logical ones, have their origin or the origin of their attributes in the external world.
Keywords: philosophical concepts, essential concepts, object of accident, identity, nature -
مسئله نحوه تحقق معانی فلسفی در حکمت متعالیه از فروع مسئله اصالت وجود و اعتباریت معناست. صدرالمتالهین با طرح مسئله اصالت وجود و اعتباریت معنا ثابت کرد که هویتهای خارجی از سنخ حقیقت وجودند و محال است که معنا در خارج یافت شود. ازاینرو وی بر این باور است که موجودیت معانی از جمله معانی فلسفی در خارج، عبارت است از صدق آنها بر هویات خارجی. با توجه به اینکه صدرالمتالهین هویتهای خارجی را از سنخ معنا نمیداند، بر این باور است که تباین مفاهیم و معانی لزوما منجر به تعدد در مصداق نمیشود و ممکن است که مفاهیم و معانی متعدد بر هویت واحدی صدق کنند. لازم است یادآوری کنیم هرچند صدرالمتالهین صدق مفاهیم و معانی متعدد را بر هویتی واحد ممکن میداند، لکن وی با طرح نظریه انفکاکپذیری عرض از معروض توانست منحاز بودن و زیادت خارجی اعراض متحد با معروض را نیز ثابت کند.
کلید واژگان: مفاهیم فلسفی, مفاهیم ماهوی, معنا, حقیقت وجود, اصالت وجود و اعتباریت معنا, عرضHow the philosophical meanings are realized in transcendental philosophy is subsidiary to the principality of existence and conventionality of meaning. By posing the ideas of principality of existence and conventionality of meaning, Mulla Sadra proved that external identities are of the type of truth of existence and that the meaning is impossible to be found in external world. Therefore, he maintains that the existence of meanings, including the philosophical meanings, in the external world is their verifying external quiddities. Considering the fact that Mulla Sadra does not know the external quiddities to be of the meaning type, he thus believes that the contrast of concepts and meanings would not necessarily lead to multiplicity of instances and it is possible that multiple concepts and meanings refer to one single quiddity. It is necessary to mention that although Mulla Sadra regards it possible for multiple concepts and meanings to refer to one single quiddity, by putting forward the idea that accident is separable from what it belongs to, he could prove that the accidents are externally supper added to what they belong to.
Keywords: philosophical concepts, essential concepts, meaning, truth of existence, principality of existence, conventionality of meaning, accident -
مفاهیم فلسفی که از اقسام مفاهیم عام و کلی میباشند؛ جزء مهمترین مباحث فلسفی بهشمار میروند، بهگونهایکه بسیاری از حکما آن را کلید شناخت و رمز کشف واقع و تطابق صورتهای علمی با اشیاء عینی میدانند. اصطلاح مفاهیم فلسفی از اصطلاحات رایج در فلسفه اسلامی است و در غرب بیتوجهی به این سنخ مفاهیم، موجب پارهای کجرویها و... در فلسفه غرب و بخصوص مباحث معرفتشناسی شده است. ولی در اسلام بهویژه نزد صدرالمتالهین توجه شایستهای به این موضوع شد و ایشان تلاش کرد اختلاف آراء حکما را به تصالح کشاند؛ اما در دوران معاصر انتقاداتی به دیدگاه صدرالمتالهین وارد شده که، علیرغم اهمیت فراوان مفاهیم فلسفی، شایسته است بیش از پیش مورد توجه محققان قرار گیرد و زوایای مختلفی که تاکنون مورد غفلت یا توجه کمتر واقع شده است با شفافیت بیشتری عرضه گردد. در این مقاله تلاش میشود با بهرهگیری از روش تحلیلی تاریخی برخی از مهمترین بایستههای تحقیق در مفاهیم فلسفی با هدف تبیین واقعنمایی آنها جهت تحکیم فلسفه و معرفتشناسی اسلامی ارایه شود.
کلید واژگان: مفاهیم کلی, معقولات ثانیه, مفاهیم فلسفی, بایسته های تحقیقPhilosophical concepts, which are a variety of general concepts, are considered as one of the most important philosophical issues in a way that, many scholars consider it the key to knowing and discovering reality and the adaptation of scientific forms to objective objects. The term philosophical concepts is a common term in Islamic philosophy especially Sadra’s philosophical school, but neglecting this type of concepts in the West, especially in epistemological issues, has caused many intellectual deviations. In contemporary times, some of the Sadr al-Muta’allehin’s views have been criticized, so despite the great importance of philosophical concepts, it is worthwhile for scholars to pay more attention to them. Using a descriptive-analytical method and strengthening the Islamic foundations of philosophy and epistemology this paper seeks to study the most important requirements of research in philosophical concepts by explaining their realism.
Keywords: general concepts, secondary intelligibles, philosophical concepts, research requirements -
در این پژوهش، آرای مطهری و پاسکویینی به عنوان نمایندگان دو تفکر فلسفی- الهیاتی، در باب مساله الحاد بررسی شده است. ایشان در زمینه علل گرایش به الحاد، عوامل غیر فلسفی، شامل علل اخلاقی و شناختی را با اهمیت شمردهاند. این مقاله با هدف یافتن اشتراکات، افتراقات و نوآوریهای هر یک از این دو اندیشمند، آثار آنها را مورد بررسی قرار داده است. یافته ها حاکی از این است که مطهری و پاسکویینی معتقدند گرایش به الحاد علاوه بر اینکه جریانی خلاف طبیعت و فطرت بشر است باید به عنوان مسالهای اخلاقی و اجتماعی نیز مورد مطالعه و کنکاش قرار گیرد؛ گرایشات روزافزون به الحاد در حوزه اخلاق و اجتماع نشان میدهد عوامل غیر فلسفی دیگری وجود دارند که تلاش میکنند افکار عمومی را به سمتی هدایت کنند که اعتقاد به خدا را مانعی بر سر راه آزادی های فردی و اجتماعی و نیز پیشرفت جوامع تلقی کنند. زیرا دوگانه ایمان و الحاد عرصه اعتقاد و عمل را به هم پیوند داده و در عرصه عمل، بشر را با چالشهای اخلاقی و اجتماعی مواجه ساخته است. گرایش به الحاد علاوه بر اینکه در چگونگی شکل گیری تصور و شناخت خدا نقش اساسی دارد، مجموعه باورهای اخلاقی جوامع را نیز تحت تاثیر قرار داده و آنها را از معنویت به لذتگرایی و سودمحوری سوق میدهد.پس در نظر مطهری و پاسکویینی، گرایش به الحاد علاوه بر اینکه موضوعی اعتقادی و استدلالی است میتواند ابعاد و شیون روانشناختی، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و رسانه ای نیز داشته باشد.
کلید واژگان: الحاد, اخلاق, مطهری, پاسکویینی, مفاهیم کلیسایی, مفاهیم فلسفی, شناختRevelatory ethics, Volume:10 Issue: 1, 2020, PP 143 -169The study of atheism as a matter of knowledge in the 21st century has attracted the attention of many thinkers. Motahari and Pasquini are among those who have studied the causes and non-philosophical reasons of atheism and believe that atheism is against the human nature although it has a profound connection with how the image of God is, and that any lack of cognition or impeding the formation of proper knowledge can lead one to atheism. Motahari believes that the inadequacy of religious and ecclesiastical concepts impedes the formation of a correct understanding of God and ultimately a reversion to theism in the Western world, where the inaccurate political and social functioning of the church as a religious authority is also a sufficient of atheism and secularism in Western societies. Pasquini also believes that one's emotional and psychological failures in childhood and adolescence lead to a failure in the process of knowing and understanding God. Therefore, he uses the psychological theory of Professor Vitz "dysfunctional father" to illustrate the non-philosophical causes of atheism in individuals, and in particular in the leaders of the new atheism and intellectuals and thinkers and philosophers.
Keywords: atheism, ecclesiastical concepts, philosophical concepts, cognition, ethics -
تحلیل و بررسی معقولات ثانی از گذشته دور در میان فیلسوفان مطرح بوده است. معرفت شناسی مفاهیم فلسفی به بررسی نحوه انتزاع این مفاهیم می پردازد و در نوشتار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، معرفت شناسی مفاهیم فلسفی در اندیشه علامه طباطبائی و آیت الله مصباح واکاوی شده است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که علامه طباطبائی نخستین فیلسوفی است که نحوه انتزاع مفاهیم فلسفی از جمله مفهوم وجود و عدم را مطرح ساخته است. به باور وی، مفاهیم فلسفی با بهره گیری از علم حضوری انتزاع می شوند. آیت الله مصباح برخلاف علامه طباطبائی، علم حضوری و تجربه درونی را برای انتزاع هریک از نخستین مفاهیم فلسفی کافی نمی داند، بلکه معتقد است که علاوه بر آن باید با هم مقایسه شوند و رابطه خاصی میان آنها در نظر گرفته شود. به باور آیت الله مصباح، روش علامه طباطبائی در انتزاع مفاهیم فلسفی از عمومیت برخوردار نیست.
کلید واژگان: معرفت شناسی, مفاهیم فلسفی, معقولات ثانی, علامه طباطبائی, آیت الله مصباحAnalysis and investigation of secondary intelligibles has been focus of attention among philosophers since long ago. Epistemology of philosophical concepts deals with an investigation of these concepts, and in the present article, we have explored the epistemology of philosophical concepts in the minds of Allama Tabataba’i and Ayatollah Mesbah. In this study, it is clarified that Allama Tabataba’i was the first philosopher who put forward the mode of abstraction of the philosophical concepts including the concept of existence and non-existence. He believes that philosophical concepts are abstracted by using intuitive knowledge. Ayatollah Mesbah, unlike Allama, does not consider intuitive knowledge and internal experience as sufficient for abstraction of each of the primary philosophical concepts; rather, he maintains in addition to that, they must be compared with one another, and one must regard a certain relation among them. In his view, Allama’s method in abstracting philosophical concepts cannot be generalized
Keywords: epistemology, philosophical concepts, secondary intelligibles, Allama Tabataba’i, Ayatollah Mesbah -
چکیده یکی از مسائل مطرح در این روزگار، معرفت شناسی گزاره های ارزشی است. از دیدگاه برخی، مفاهیم ارزشی، از مفاهیم فلسفی اند. و در نتیجه گزاره های برآمده از این مفاهیم معرفت زا و استدلال پذیرند و از نگاه برخی مفاهیم تصوری این گزاره ها، از اعتبارات ذهن هستند و از آنجایی که قوام ماده قیاس به اعتبار ذهن است، پس گزاره های برآمده از این مفاهیم نامعرفت زا و استدلال ناپذیرند و بحث دیگری که به دنبال این دیدگاه، مطرح می گردد، نسبی بودن این گزاره ها است. این تحقیق بر آن است تا با نگاهی مسئله محور، با توصیف و مقایسه آثار علامه طباطبایی و استاد مطهری و تجزیه و تحلیل عقلانی آنها، حقیقت این امر، روشن گردد. از دقت در بیاناتشان، این مطلب حاصل می گردد که آنها، بر دیدگاه دوم هستند اما نمی توان نسبیت گزاره های ارزشی را به آنها نسبت داد. اشکالهای زیادی، بر دیدگاه علامه و شهید مطهری، وارد گشت اما اکثر آنها صحیح نیستند. به نظر می رسد دیدگاه اعتباری بودن مفاهیم تصوری، در جملات انشائی، درست باشد ولی در گزاره های خبری، نادرست است.کلید واژگان: گزاره ارزشی, برهان پذیری, نسبیت, اعتبار, مفاهیم فلسفیAbstracts One of the issues raised At the moment, is epistemology of value propositions. From viewpoint of some, value concepts are of philosophical concepts, And at result, propositions emerged from these concepts, are increasing- knowledg and provable. And from viewpoint of some, Concepts of this propositions, are from credibility of mind and since that the matter of analogy is from credits of mind, as a result propositions emerged from these concepts, he does not give, knowledg and are indemonstrable. Another argument that will proposed after this view, is the relative of value propositions. This treatise will that with a view of problem-oriented, with description and comparison between of writing of these two noble and rational analysis them, reality, would become clear. From accuracy in their writings, it shows that Allama and the martyr Motahhari, beliefs the second theory. But relativity of value propositions can not be attributed to them. It seems that view of credit is correct, in non-declarative sentences, but in the declarative sentences is not correct. Many defects, entered on ideas of Allama and martyr Motahari but most of them are not correct.Keywords: value proposition, Provability, relativism, credit, philosophical concepts
-
زمینه
برنامه آموزش فلسفه برای کودکان و نوجوانان تنها برنامه ای است که با آموزش فلسفه به روش مباحثه، ملزومات رشد اخلاقی کودکان و نوجوانان را تامین می کند و این امر با درگیر کردن در کاوش گری اخلاقی که مستلزم تفکر نقادانه و خلاقانه است، میسر می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مفاهیم فلسفه بر رشد ارزشهای نوجوانان دختر می باشد.
روشروش پژوهش، پس رویدادی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه (دوره دوم) شهر قرچک است که در سال تحصیلی 94 مشغول به تحصیل بودند. نمونه مورد مطالعه 30 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند که 15 نفر به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. به منظور جمعآوری اطلاعات در پیشآزمون و پسآزمون از پرسشنامه ارزشها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری و اختلاف نمرات پیشآزمون و پس آزمون استفاده شد.
یافته هانتایج تحقیق نشان داد که بین آموزش مفاهیم فلسفی و مقیاس های خیرخواهی، سنتگرایی، همنوایی، امنیت، لذتگرایی، موفقیت، خوداتکایی و جهانگرایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما بین آموزش فلسفه و مقیاس های قدرت و برانگیختگی رابطه معنادار نبوده است.
نتیجه گیرینتایج تحقیق نشان داد که آموزش مفاهیم فلسفی باعث رشد ارزش های خیرخواهی، سنتگرایی، همنوایی، امنیت، لذتگرایی، موفقیت، خوداتکایی و جهانگرایی نوجوانان شده است.
کلید واژگان: ارزش ها, رشد ارزش ها, فلسفه برای کودکان, مفاهیم فلسفی, نوجوانBackgroundTraining philosophy to children and adolescents is the only program that, by teaching philosophy through the discussion, provides the moral developmental requirements for children and adolescents, and this can be done by engaging in ethical exploration that requires critical and creative thinking. This research tries to study the effectiveness of training philosophical concepts on the development of ethical values.
MethodThis is a post hoc research. The statistical population included all female students of the Junior High School (second period) in Qarchak City in 2015. The size sample was 30, and sampling was done by multistage randomized cluster sampling method. 15 subjects were assigned to experimental group and 15 subjects to the control group. Data were gathered by questionnaire. Data were analyzed by uni and multi variate covariance.
ResultsThe results of the research showed that there is a positive and significant relationship between the teaching of philosophical concepts and benevolence, traditionalism, consistency, security, pleasure, success, self-reliance and universalism scales, but relationship between teaching philosophy and the scale of power and excitement was not significant.
ConclusionThe results showed that training of the philosophical concepts lead to the development of benevolence, traditionalism, conformity, security, hedonism, success, self-reliance and universalism in adolescence.
Keywords: Values, Development of value, Philosophy for children, Philosophical concepts, Adolescents -
تفسیر «معقولات ثانی» پیوند ناگسستنی با مسئله «اصالت وجود» دارد که این دادوستد متقابل، در نظام فلسفی شیخ اشراق و حکمت متعالیه بیشتر مشهود است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که سهروردی نه تنها معقولات ثانی منطقی و فلسفی را فاقد وجود خارجی مغایر می داند، بلکه به نفی مطلق تحقق خارجی آنها پرداخته، آنها را امور ذهنی صرف قلمداد می نماید و در پرتو همین مبنا، نظریه اصالت ماهیت و اعتباریت وجود را مطرح می سازد. این در حالی است که به باور صدرالمتالهین ازآنجاکه ظرف تحقق ربط، ظرف تحقق طرفین ربط است، هر دو طرف در ظرف واحد که همان ظرف اتصاف موضوع به حکم است تحقق دارند؛ بنابراین چون اتصاف در مفاهیم فلسفی در ظرف خارج سامان می پذیرد، مفاهیم فلسفی نیز باید تحقق خارجی داشته باشند. صدرالمتالهین در پرتو این مبنا، ضمن نقد برهان شیخ اشراق بر اعتباریت وجود، در سایه براهین نظریه اصالت وجود به تفسیر نحوه تحقق مفاهیم وجودی پرداخته است.کلید واژگان: معقولات اولی, معقولات ثانی, مفاهیم فلسفی, اصالت وجود, اصالت ماهیتInterpretation of “secondary intelligibles” is inextricably associated with ‘principality of existence’; this mutual relation is more visible in the philosophical system of Sheikh Ishraq and transcendental philosophy. In this inquiry, it is clarified that Suhrawardi regards logical and philosophical secondary intelligibles as lacking inconsistent external existence, and absolutely negates their external realization, considers them as mental affairs, and – on this very foundation – puts forward the idea of principality of quiddity and conventionality of existence. This is while Mulla Sadra believes that since container of realization of relation is the very container of realization of the two sides of relation, both sides are realized in one container which is the very container of characterizing the subject by the judgment. Therefore, since characterizing in philosophical concepts is organized in the external container, philosophical concepts must have external realization as well. In the light of this fact, Mulla Sadra has reviewed and criticized Sheikh Ishraq’s argument on conventionality of existence and has interpreted the mode of realization of existential concepts in the light of arguments for the theory of principality of existence.Keywords: : primary intelligibles, secondary intelligibles, philosophical concepts, principality of existence, principality of quiddity
-
یکی از مسائل مطرح در فلسفه اخلاق، شناخت واقع نمایی گزاره های ارزشی است. از دیدگاه برخی، مفاهیم ارزشی، از مفاهیم فلسفی اند. در نتیجه، گزاره های برآمده از این مفاهیم، معرفت زا و استدلال پذیرند. از نگاه برخی دیگر، مفاهیم تصوری این گزاره ها، از اعتبارات ذهن به شمار می آیند. این تحقیق بر آن است تا با نگاهی مسئله محور، با توصیف و مقایسه آثار استاد شهید مطهری و تجزیه و تحلیل عقلانی آنها، حقیقت این موضوع را از دیدگاه شهید مطهری روشن کند. با دقت در بیانات استاد، این مطلب به دست می آید که استاد مطهری، بر دیدگاه دوم است. اما نمی توان نسبیت گزاره های ارزشی را به وی نسبت داد. به نظر می رسد، سخن استاد در جملات انشائی، درست باشد ولی در گزاره های خبری، نادرست است.کلید واژگان: برهان پذیری, گزاره ارزشی, نسبیت, اعتبار, مفاهیم فلسفیne of the issues raised in the philosophy of ethics is the recognition of the verisimilitude of value propositions. Some believe that value concepts are philosophical concepts. Consequently, the propositions derived from these concepts are knowledge-creating and provable. From the perspective of others, the notional concepts of these propositions are considered to be mentally-posited. Using a problem-oriented approach and describing and comparing the works of Martyr Motahari and their intellectual analysis, this research seeks to discover the truth about this issue from the viewpoint of Martyr Motahari. A careful attention to the professor's statements shows that professor Motahhari has the second perspective. But the relativity of value propositions cannot be attributed to him. It seems that the words of the professor are correct in imperative statements, but in the declarative propositions of statement, they are false.Keywords: demonstrability, value proposition, relativity, being mentally-posited, philosophical concepts
-
مفاهیم اخلاقی، از این جهت که مثل مفاهیم فلسفی مشهور جزو معانی اند، نه صور و مابازای خارجی دارند، نه ذهنی، شباهت زیادی به معقولات ثانیه فلسفی دارند؛ اما ازآنجاکه اولا تحقق خارجی محکی مفاهیم اخلاقی، دائرمدار فعل ارادی انسان است، و ثانیا مصداق یابی آنها دائرمدار قصد فاعل است، از مفاهیم فلسفی مشهور فاصله پیدا می کنند. این تفاوت باعث شده حکمای مسلمان، مفاهیم و گزاره های فلسفی مربوط به فضای هستی شناختی را ذیل حکمت نظری، و مفاهیم و گزاره های مربوط به فضای ارزش شناختی را ذیل حکمت عملی بحث کنند. در این مقاله، ضمن تحقیق درباره حقیقت مفاهیم فلسفی، سنخ مفاهیم اخلاقی و فرق آنها با مفاهیم فلسفی مشهور را بررسی کرده ایم. وجود تمایز اساسی بین این دو دسته مفاهیم، باعث شده است، از مفاهیم فلسفی مشهور با عنوان «معقولات ثانیه هستی شناختی»، و از مفاهیم اخلاقی و هر مفهوم مربوط به وادی عمل ارادی همراه با قصد انسان، با عنوان «معقولات ثانیه ارزش شناختی» تعبیر شود.کلید واژگان: مفاهیم اخلاقی, مفاهیم فلسفی, حکمت نظری, حکمت عملی, ملاصدراMoral concepts, like well-known philosophical concepts, belong to the category of ideas, not forms, and have an external and non- subjective manifestation; therefore, they have great resemblance to secondary intelligibles. However, firstly, as the external realization of moral concepts is the basis for the voluntary act of man, and secondly, finding their examples is the basis for the doers intention, moral concepts are different from famous philosophical concepts. This difference has led Muslim scholars to discuss the philosophical concepts and propositions related to ontological area under the rubric of theoretical philosophy, and to discuss the concepts and propositions related to axiology under the rubric of practical philosophy. In this paper, while investigating the reality of philosophical concepts, we examine the nature of moral concepts and their differences with famous philosophical concepts. The existence of a fundamental distinction between these two categories of concepts has led to interpreting famous philosophical concepts as "secondary ontological intelligibles", and considering moral concepts or any concept related to the voluntary and purposeful actions of man as "secondary axiological intelligibles."Keywords: ethical concepts, philosophical concepts, theoretical philosophy, practical philosophy, Mulla Sadra
-
در دوران معاصر اغلب شاهد قرائت هایی صدرایی و یا نوصدرایی از دیدگاه مشائیان در مسئله نحوه تحقق مفاهیم فلسفی هستیم؛ قرائتی که بر اساس مبانی فلسفی مشاء و آثار برجای مانده از آنها و نیز قرائت برجسته ترین شارحان و منتقدان فلسفه مشاء، از جمله صدرالمتالهین، مردود است و قابل دفاع نیست. امروزه اغلب این دیدگاه به مشائیان نسبت داده می شود که این جماعت مفاهیم فلسفی را به نحو عرض تحلیلی و متحد با معروض، در خارج موجود می دانند؛ لکن مراجعه به آثار برجای مانده از فیلسوفان مشاء، ما را به یک سلسله مبانی در فلسفه مشاء می رساند که طبق آن مبانی، اساسا فلسفه مشاء ظرفیت طرح نظریه عرض تحلیلی و اتحاد عرض با معروض را ندارد و نیز بر اساس همین مبانی، نحوه وجود اعراض صرفا به صورت انضمامی ممکن خواهد بود. البته لازم است یادآور شویم که در آثار ابن سینا گاه وی در مواردی قائل به اتحاد چند مفهوم متباین در مصداق واحد است. ما این دیدگاه را به عنوان دیدگاه نادر و غیررایج در فلسفه مشاء ارزیابی می کنیم که البته همین دیدگاه، بعدها در حکمت متعالیه به عنوان دیدگاه رایج در نحوه تحقق مفاهیم فلسفی شناخته شد.کلید واژگان: مفهوم, مصداق, مفاهیم فلسفی, عرض, معروض, عرض تحلیلی, عرض انضمامی (خارجی)In the modern era, we frequently see readings of Peripatetic philosophy on the basis of Mulla Sadran view and New-Mulla Sadran views for the idea of the way of realization of philosophical concepts, readings that are rejected and not defendable according to the bases of Peripatetic philosophy and the extant works as well as the readings of the most prominent expositors and critiques of Peripatetic philosophy, including Mulla Sadra. Today, those views are often attributed to Peripatetic philosophers; they consider philosophical concepts existing in the external world in the form of analytical accident and united to the carrier of the accident. However, referring to the extant works of Peripatetic philosophers leads us to a series of bases in Peripatetic philosophy according to which Peripatetic philosophy lacks, in principle, the capacity to propose the theory of analytical accident and unity of accident and its carrier; besides, according o the same bases, the mode of existence of the accidents is merely possible in concrete form. It is, however, necessary to note that, as we find in Avicennas works, he sometimes believes in the unity of several contradictory concepts in a single one. We evaluate this view as the rare and uncommon view in Peripatetic philosophy; however, the same view was known as the common view on the way philosophical concepts are realized.Keywords: concept, philosophical concepts, accident, carrier of accident, analytical accident, concrete (external) accident
-
دو نظام فلسفی سینوی و صدرایی، تبیین های متفاوتی از حقیقت زمان و رابطه آن با حرکت ارائه کرده اند. زمان در اندیشه فلسفی ابن سینا از مقولات عرضی و کم متصل غیرقارالذات است. این دیدگاه با چند چالش مهم روبروست: یکی، ماهوی انگاری مفهوم وحقیقت زمان؛ دیگری، جدا انگاشتن حقیقت زمان از حقیقت موجودات مادی که لازمه اش انکار اسناد حقیقی زمان به موجودات مادی است؛ چالش سوم، ناسازگاری میان «انکار وجود خارجی حرکت قطعیه» و «تفسیر زمان به مقدار حرکت قطعیه» در نظام فلسفی سینوی است.
صدرالمتالهین برای رفع این چالش ها، دیدگاه تازه ای مطرح کرده است. در اندیشه او، مفهوم حرکت جزء معقولات ثانی فلسفی است و حقیقت آن از سنخ ماهیت نیست. حرکت و زمان با یک وجود موجودند و زمان، مقدار حرکت جوهری اشیای مادی است.کلید واژگان: زمان, حرکت قطعیه, حرکت توسطیه, مقدار حرکت, مفاهیم فلسفی, مفاهیم ماهویThe two philosophical systems of Ibn Sina and Sadra have provided different explanations of the reality of time and its relation with movement. In Ibn Sina's philosophical view, time is an accidental category, a nonon-static continuous quantity [e1] . This viewpoint faces several important challenges:first, regarding the concept and reality of time as quidditive; second, separating the reality of time from the reality of material beings, which requires the denial of the real assignment of time to material beings; third, the incompatibility between the "denial of the external existence of cuttingmovement" and " interpreting time as the amount of cutting-movement "in Ibn Sina’s philosophical system. To overcome these challenges, Mulla Sadra
has put forward a new perspective. In his view, the concept of motion is a philosophical secondary intelligible, and its reality is not a cognation of quiddities. Motion and time exist with one being, and time is the amount of the substantial ovement of material objects.Keywords: time, cutting-movement, mediating movement, amount of movement, philosophical concepts, quidditive concepts -
یکی از مسائل مطرح در فلسفه اخلاق این است که آیا گزاره های اخلاقی واقع نما هستند و می توان آنها را اثبات پذیر دانست، یا اینکه قوام این گزاره ها، به اعتبار ذهن بوده و برهان ناپذیر به شمار می آیند. با توجه به اهمیت دیدگاه بدیع علامه طباطبائی، در این نوشتار سعی شده تا دیدگاه ایشان در زمینه واقع نما بودن یا نبودن گزاره های اخلاقی و نیز نسبیت یا اطلاق اخلاقی استخراج شود و دیدگاه ایشان مورد بررسی قرار گیرد. توصیف و تحلیل اندیشه های ایشان، حاکی از این است که گرچه ایشان به نظریه اعتباری بودن گزاره های اخلاقی معتقد است، اما اولا، سخن وی تنها در مورد انشائیات (الزام اخلاقی) درست است و نه در گزاره های اخباری. ثانیا، اثبات ناپذیری اعتباریات در قلمرو اخلاق، دلیلی بر نسبیت اخلاقی محسوب نمی شود.کلید واژگان: واقع نمایی, گزاره اخلاقی, اثبات پذیری, عقل عملی, اعتبار, اعتباری محض, مفاهیم فلسفیOne of the important issues raised in the philosophy of ethics is whether ethical propositions are realistic and provable, or the consistency of these propositions is considered to be mentally-posited and unprovable. Considering the importance of Allameh Tabatabai 's novel perspective, this paper attempts to extract and examine his views on whether the moral propositions are realistic or not, and also on relativity or absoluteness of ethics .The analysis of his thoughts suggests that, although he believes that moral propositions are mentally-posited or relative, first, his ideas are only true with regard to the mentally-posited or relative things (moral obligations), not the provable or real propositions. Second, the unprovability of mentally-posited propositions in the domain of morality is not a reason for moral relativity.Keywords: realism, ethical proposition, provability, practical intellect, relativism, pure relative, philosophical concepts
-
نوشتار حاضر این مسئله را می کاود که واکنش فلسفه اسلامی در برابر مشکلات فراروی معرفت شناسی دینی چیست؟ آیا در برابر آنها منفعل است؛ دست به توجیه و عقب نشینی می زند یا آنکه به حل دشواری ها می پردازد و راه حل هایی معقول و خردپسند ارائه می کند؟ نگارندگان پس از تلاش های مستمر در طول چندین دهه بدین نتیجه دست یافته اند که فلسفه اسلامی با قلمرو گسترده اش، توان حل بسیاری از دشواری های فلسفه دین و معرفت شناسی دینی را داراست. مجموعه راه حل هایی که ارائه می دهد، دست کم می تواند از نگاه اندیشمندانی که با این مشرب همسو نیستند راه حل هایی بدیل در کنار دیگر پاسخ ها به شمار آید. پژوهش موجود پس از بیان فهرستی از مشکلات و پاسخ های آنها بر اساس سنت عقلی و فلسفی اسلامی، از باب نمونه، به واکاوی و بررسی دو دلیل از مهم ترین ادله ناتوانی عقل و استدلال عقلی بر وجود خدا، یعنی بی معنایی واژگان و مفاهیم واجب و ممکن و انکار وجود محمولی، می پردازد و پاسخ هایی بر اساس این سنت ارائه می دهد.
کلید واژگان: وجود محمولی, مفاهیم فلسفی, معانی ربطی, مفاهیم منطقی, واجب, ممکنThe present article investigates the question of what the reaction of the Islamic philosophy to the problems facing the religious epistemology is. Is it passive to them? Does it justify them and withdraw or it solves the problems and presents rational and wise solutions? The authors, after their constant efforts in a few decades, have found that the Islamic philosophy, with its broaden domain, has the ability to solve the problems of philosophy of religion and religious epistemology. The collection of solutions it presents can, at least, be considered as alternate solutions – along with other solutions – by those thinkers who do not favor this disposition. After stating a list of problems and their answers based on the Islamic intellectual and philosophical tradition, the present study investigates, for example, two reasons among the most important reasons for disability of intellect and intellectual reasoning in [proving] God’s existence (i.e. the meaninglessness of the words and concepts of necessary and possible [being] and denial of predicative existence) and presents answers based on that tradition.Keywords: predicative existence, philosophical concepts, relational meanings, logical concepts, necessary, possible
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.