به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "theory" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • شاهرخ شهرابی، حسین اعتمادی*، علی رحمانی، جواد رضازاده

    هدف از این پژوهش، ارائه ی چارچوب مفهومی آموزش نظریه ی حسابرسی است. تا پیش از اثر کلاسیک ماتز و شرف (1961) و به اذعان کمیته ی مفاهیم بنیادین حسابرسی (1969)، نظریه پردازی در حسابرسی مورد کم توجهی قرار گرفته و به عقیده ی دنیس (2015)، هم چنان نیازمند رشد و توسعه است. پژوهش حاضر اما در حوزه ی نظریه پردازی پیرامون نظریه ی حسابرسی به معنای فلسفی و روش شناسانه ی آن نبوده، بلکه با هدف کمک به آموزش مفاهیم و نظریه های حسابرسی (آن چه که اکنون وجود دارد) در قالب ارائه ی چارچوبی مفهومی صورت پذیرفته است. برای دستیابی به این چارچوب مفهومی، از روش پژوهش آمیخته استفاده شد که مطابق آن، چهار مضمون اصلی شامل «مفاهیم و نظریه های خرد و کلان»، «کاربست سایر علوم در تبیین مفاهیم و نظریه های حسابرسی»، «ابزارها و روش های آموزش» و «رویکردهای یادگیری» استخراج و از طریق پرسش نامه و مصاحبه های اولیه و ثانویه (در مجموع 61 نفر)، نظر خبرگان مستند شد. این نظرات با استفاده از دو گروه آزمون «تحلیل عاملی» و «معادلات ساختاری» ابتدا از منظر امکان طبقه بندی مفاهیم و نظریه های به دو گروه خرد و کلان و سپس، کاربست مفاهیم سایر علوم، ابزارها و روش ها و رویکردهای یادگیری موثر در آموزش ایشان مورد سنجش قرار گرفت تا بهترین مولفه های تبیین گر به مثابه یافته های این پژوهش استخراج شود. در نهایت، چارچوب مفهومی آموزش مفاهیم و نظریه های حسابرسی در قالب ساختار مفهومی چهاربعدی در کنار درخت تصمیم برای اتخاذ بهترین استراتژی های آموزش مفاهیم و نظریه های حسابرسی برای مدرسان ارائه شد.

    کلید واژگان: آموزش حسابرسی, یادگیری حسابرسی, نظریه و مفاهیم حسابرسی, استراتژی تدریس حسابرسی
    Shahrokh Shahrabi, Hossein Etemadi*, Ali Rahmani, Javad Rezazadeh

    The primary objective of this research is to construct a conceptual framework that facilitates the instruction of auditing theory. Historically, prior to the seminal work of Matuz and Sharaf (1961) and the recognition bestowed upon the committee on basic auditing concepts (1969), the field of auditing witnessed a dearth of attention towards theoretical development. Furthermore, as posited by Dennis (2015), there remains a pressing need for continued growth and advancement in this area. It is important to note, however, that this study does not center on the philosophical and methodological aspects of theory construction. Rather, its principal aim is to offer pedagogical support by presenting a comprehensive conceptual framework that encompasses the existing concepts and theories of auditing. To achieve this conceptual framework, a mixed research method was employed. According to this approach, four main themes, including "micro and macro concepts and theories," "utilization of other sciences in explaining auditing concepts and theories," "teaching tools and methods," and "learning approaches," were identified and substantiated. The perspectives of experts were documented through questionnaires and primary and secondary interviews, involving a total of 61 participants. These opinions were initially analyzed using two statistical techniques, namely "factor analysis" and "structural equation modeling," which facilitated the classification of concepts and theories into micro and macro categories. Additionally, the effectiveness of employing concepts from other sciences, teaching tools and methods, and learning approaches was assessed to extract the most influential explanatory components as the findings of this research. Ultimately, the conceptual framework for teaching auditing concepts and theories was formulated as a four-dimensional conceptual structure, complemented by a decision tree for selecting optimal teaching strategies for educators.

    Keywords: Teaching Auditing, Learning Auditing, Theory, Concept Of Auditing, Teaching Strategy Of Auditing
  • Muhammadhussain Sharifi *, Muhammadali Rezaeeesfahani

    The Holy Quran comprises a comprehensive program that meets all needs in all aspects of human life, including personal, social, moral, political, and economic issues. To find a correct and precise understanding of such a unique program, we are required to know Quranic sciences and teachings, as well as the correct exegesis of the verses, both within the scope of terms and concepts. In this respect, Quranic scholars and great Shia exegetes have turned to explain and propose important and very applicable innovations that made a basis for a more accurate and complete understanding of Quranic verses. As an instance, we can name the “Interdisciplinary Thematic Exegesis of The Quran,” theorized by Dr. Muḥammad ʿAlī Riḍā’ī Iṣfahānī. In an analytical method, this study tried to analyze the theory in diverse sections. Hence, it is found that the adaptive relationship between the Quran and science, accountability of the Quran to human needs throughout history, the validity and permissibility of methods applied in scientific and thematic exegeses of the Quran, and the inaccuracy of imposing scientific theories on the Quran all serve as the foundations for this theory. The aforementioned theory consists of some positive consequences such as updated exegesis of the holy Quran and better comprehension of the verses, responding the new questions, scientific theorizations of the Quran, orientating the fundaments of human sciences and subject building for sciences, and producing new science and methodizing the interactions of the Quran and new sciences.

    Keywords: Theory, Interdisciplinary, Tafsīr, The Quran, Riḍā’Ī Iṣfahānī
  • جواد هداوند*

    صورت بندی های جدید در تنش ها و درگیری ها و هدف قرار گرفتن گروه های غیرنظامی و آسیب پذیر، به یک چالش جهانی تبدیل شده است و این روند منجر به ایجاد بستر و زمینه های افزایش جرایم و ناامنی و در نهایت پیوند دو مقوله ی پناهندگی و امنیت شده است. پرسش اصلی در این زمینه آن است که حضور پناهندگان کدام عرصه های امنیتی کشور میزبان را تهدید می کند؟ و مولفه های ایجاد زمینه ی تهدید در هر بخش کدام است؟ هدف این پژوهش بررسی حضور طیف گسترده پناهندگان در ایران با تاکید بر اتباع افغانستان و رابطه ی آنان با مقوله امنیت است. روش پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر جمع آوری داده ها کیفی از نوع اسنادی و جامعه مورد مطالعه کتاب ها و مطالعات انجام شده مرتبط با موضوع پژوهش است. حجم نمونه براساس اصل اشباع نظری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها سندکاوی با مرور نظام مند ادبیات پژوهش است. در تحلیل داده ها از تحلیل محتوا استفاده شد. فرضیه ی تحقیق مبتنی بر تهدید امنیتی پناهندگان در ایران مطابق با الگوی تکرارشونده بین المللی در زمینه های مشابه است. یافته های پژوهش نشان می دهد تهدیدهای امنیتی پناهندگان در ایران در پنج زمینه ی نظامی، زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و سیاسی قابل مطالعه است و برای محافظت موثر و دست یابی به امنیت جامع، ارتقای شاخص های امنیتی و رفع زمینه های تهدید در کشور میزبان اجتناب ناپذیر است.

    کلید واژگان: پناهندگان, امنیت, مکتب, کپنهاگ, میزبان
    Javad Hadavand *

    New formulations of tensions and conflicts and the targeting of civilian and vulnerable groups have become a global challenge, and this process has led to the creation of increased crime and insecurity and ultimately the link between the two categories of asylum and security. The main question is what areas of security does the presence of refugees threaten the host country? And what are the components of creating a threat environment in each sector? The aim of this study is to examine the presence of a wide range of refugees in Iran with an emphasis on Afghan citizens and their relationship with the category of security. The research method in terms of purpose, application and quality of data collection in terms of the type of documents and society studied books and studies related to the research topic. The sample size was selected based on the principle of theoretical saturation using purposive sampling method. The data collection tool is a systematic literature review. Content analysis was used to analyze the data. The research hypothesis based on the security threat of refugees in Iran is in line with a repeated international pattern in similar fields. The findings of the research show that the security threats of refugees in Iran can be studied in five areas: military, environmental, economic, cultural, social and political.

    Keywords: Refugees, Security, Copenhagen, Theory, Host
  • میثم غلام پور*، نسرین اوضاعی، رضا مرادی، احمدرضا اکبری
    پژوهش حاضر با هدف تحلیل و مقایسه انتقادی دیدگاه‏ های پاینار و آیزنر در حوزه برنامه‏ درسی انجام گرفت. برای تحقق این هدف از روش پژوهش مقایسه‏ ای - تطبیقی استفاده شده است. حوزه پژوهش شامل کلیه منابع اعم از کتاب‏ های این دانشمندان، مقالات، مطالعات و پژوهش ‏های مرتبط با موضوع بوده است. نمونه پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شده تا منابع دارای مطالب مرتبط و دست اول انتخاب شوند. داده ‏های مورد نظر از طریق سیاهه یادداشت برداری گردآوری و اطلاعات به روش کلامی، تصویری و استنتاج منطقی تحلیل شد. براساس یافته‏ های پژوهش، پاینار برنامه‏ درسی را ساختار فرهنگی سیاسی می‏داند و مفاهیمی چون پدیدارشناسی، نومفهوم‏ گرایی و بین المللی کردن برنامه‏ های درسی را مورد توجه قرار داده است و آیزنر توجه به زیباشناسی، تربیت هنری و نگاه کثرت‏گرا در تدوین برنامه‏ های درسی را مورد توجه داشته است با نگاه مقایسه ‏ای در دیدگاه‏ های کلان این دو دانشمند در حوزه برنامه ‏درسی می‏ توان این گونه استنباط کرد که دیدگاه مشترک این دو دانشمند توجه به دنیای واقعی در طراحی برنامه ‏های درسی است اما وجه تمایز آن‏ها توجه پاینار به نظریه ‏پردازی در زمینه برنامه ‏درسی با توجه به دنیای واقعی می ‏باشد ولی آیزنر توجه به دیدگاه هنری و زیباشناسی را در طراحی برنامه ‏های درسی مورد توجه قرار می ‏دهد.
    کلید واژگان: برنامه درسی, نظریه, آیزنر, پاینار, بررسی انتقادی
    Meysam Gholampour *, Nasrin Ozayi, Reza Moradi, Ahmadreza Akbari
    The present study was conducted with the aim of critically analyzing and comparing the views of Paynar and Eisner in the field of curriculum. To achieve this goal, comparative research method has been used. The field of research included all the sources, including the books of these scientists, articles, studies and research related to the subject. The research sample was selected purposefully so that sources with relevant and first-hand materials are selected. The desired data was collected through a note-taking list and the information was analyzed verbally, graphically and logically. Based on the findings of the research, Paynar considers the curriculum as a cultural and political structure and has paid attention to concepts such as phenomenology, neo-conceptualism and internationalization of curricula, and Eisner has paid attention to aesthetics, artistic education and the view of plurality and to the orientation in the development of curricula, with a critical and comparative look at the macro views of these two scientists in the field of curriculum. It can be concluded that the common point of view of these two scientists is to pay attention to the real world in designing curricula, but their distinction is Paynar's attention to theorizing in the field of curriculum with respect to the real world, and Eisner pays attention to the artistic and aesthetic point of view in curriculum design.
    Keywords: Curriculum, Theory, Eisner, Paynar, Critical Review
  • رمضان علی تبار فیروزجایی، قاسم ترخان*

    مساله علم دینی، از مسائل پرچالش در حوزه فلسفه علم و فلسفه دین است. در این زمینه، دیدگاه های مختلفی شکل گرفته است. برخی دیدگاه ها به صورت خام و اولیه و برخی دیگر در ساختار و قالب یک نظریه علمی ارائه شده است. از جمله دیدگاه هایی که دارای ساختار نظریه است «نظریه علم دینی» استاد علی اکبر رشاد است. این نظریه با عنایت به آسیب های علوم رایج و نقد آن ها و همچنین ظرفیت های دین اسلام و تحقق رسالت و غایت دین، شکل گرفته است. مقاله حاضر با روش تحلیلی و فلسفی قصد دارد نظریه استاد رشاد را از نظر مبادی، معیارها و ارکان علم دینی مورد نقد و بررسی قرار دهد. مقاله حاضر ضمن تقریر این نظریه به نقاط قوت و ضعف آن اشاره کرده و به نتایج زیر دست یافته است: الف) برخی نقاط قوت نظریه عبارتند از: جامعیت نسبی، داشتن چارچوب نظری، مبتنی بر مبانی معتبر و دینی و امثال آن. ب) برخی از ابهامات و خلاء های احتمالی عبارتند از: صعوبت قلم، عدم دقت در کاربرد برخی مفاهیم و اصطلاحات، ابهامات در تعریف علم دینی، ابهامات در معیارهای علم دینی و امثال آن.

    کلید واژگان: دین, علم, علم دینی, نظریه, معیارها
    Ramezan Alitabar Firoozjaei, Ghasem Tarkhan *
    Introduction

    The issue of religious science is one of the most challenging issues in the field of philosophy of science and philosophy of religion. In this field, different views have been formed. Some views are immature and primitive, while others are in the structure and format of a scientific theory. Among the viewpoints that have a theory structure is "Theory of Religious Science" by Professor Ali Akbar Rashad. This theory has been formed with regard to the injuries of common sciences and their criticism, as well as the capacities of the Islamic religion , the mission and the goal of the religion.

    Methods

    The present article, with analytical and philosophical method, intends to criticize and Review Professor Rashad's theory in terms of principles, criteria and pillars of religious science.

    Results and Conclusion

    In this article, In addition to explaining the theory, pointed out its strengths and weaknesses and reached the following results A) Some strengths of the theory are: relative comprehensiveness, having a theoretical framework, based on reliable and religious foundations and the like. b) Some of the ambiguities and gaps are: the difficulty of writing, ambiguities in the application of some concepts and terms, ambiguities in the definition of religious science, ambiguities in the criteria of religious science and the like.

    Keywords: Religion, Science, Religious Science, Theory, Criteria
  • محمد فقیری*
    چالش مهم کارورزی در دانشگاه فرهنگیان نبود چارچوب نظری مشخص و نقشه عملی آن است؛ بدین منظور، نظریه، ابعاد و مراحل آن ترسیم می گردد. کارورزی برنامه ای برای پرورش حرفه ای معلمان مبتنی بر نظریه و نظارت است و بر آن است تا میان نظر و عمل پل بزند. هدف از این پژوهش نیز بررسی مبنا، منطق و مهارت های کارورزی 1 تا 4 در دانشگاه فرهنگیان است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و رویکرد آن کیفی و نوع تحقیق نیز اسنادی است. در این بررسی، سرفصل هر کارورزی، معرفی درس و منطق آن، فرصت های یادگیری، محتوای درس و ساختار آن، راهبردهای تدریس و یادگیری، منابع آموزشی و راهبردهای ارزشیابی یادگیری بررسی شده است. سپس شیوه نامه برنامه کارورزی دانشگاه فرهنگیان شامل شایستگی ها، مهارت ها و سطوح مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کارورزی دانشگاه فرهنگیان دارای مبانی نظری و کاربردی قدرتمندی است و مبنای حرکت آن نیز بازاندیشی و تربیت معلم فکور است اما تبیین نظری آن قوی نیست و مهارت های لازم برای انجام این امر مهم چندان فراهم نشده است.
    کلید واژگان: برنامه, کارورزی, بازاندیشی, نظر, عمل
    Mohammad Faghiri *
    The important challenge of internship in Farhangian University is the lack of a clear theoretical framework and its practical plan; For this purpose, the theory, its dimensions and stages are drawn. Internship is a program for the professional development of teachers, based on theory and supervision, and it aims to bridge the gap between opinion and practice. The purpose of this research also is to investigate the basis, logic and skills of internships 1 to 4 in Farhangian University. The research method is descriptive-analytical, its approach is qualitative and the type of research is also the documentary. In this survey, the headlines of each internship, lesson introduction and its logic, learning opportunities, lesson content and its structure, teaching and learning strategies, educational resources and learning evaluation strategies have been reviewed. Afterwards, the internship program manual of Farhangian University, including competencies, skills and different levels, has been analyzed. The findings of the research show that the internship of Farhangian University has strong theoretical and practical foundations and the basis of its movement is the reflection and training of reflective teachers, but the theoretical exploration is not powerful and skills necessary to do this important thing are not available.
    Keywords: Program, Internship, Reflection, Theory, Practice
  • کیومرث اشتریان*
    رشته سیاستگذاری عمومی دارای وضعیت ویژه ای در نظریه پردازی است. همچون دیگر حوزه های چندرشته ای (یا میان رشته ای) آبشخورهای نظری گوناگونی دارد و از رشته های دیگری در علوم اجتماعی تغذیه می کند. رشته های علوم اجتماعی همگی از حیث نظری در هم آمیخته اند چون همگی بر انسان و جامعه تمرکز دارند لذا می توانند ریشه های نظری مشترکی داشته باشند. اما به هر حال پرسش این است که رشته سیاستگذاری عمومی چه ویژگی متمایزی یا چه حوزه تخصصی ویژه ای از حیث نظری دارد؟ اگر نتوانیم این ویژگی متمایز خود را دریابیم دچار اختلال هویت رشته ای می شویم. ما سه سطح نظریه ها در سیاستگذاری عمومی را معرفی می کنیم. سطح نخست شامل دو نظریه اصلی است که به تعبیری نظریه های سازه ای و کاملا متفاوتی را برای رشته سیاستگذاری به ارمغان می آورند. سطح دوم نظریه های سیاستگذاری عمومی معمولا معطوف به پدیده تصمیم گیری در بخش عمومی (دولتی-حکومتی) است. این نظریه ها را می توان نظریه های انحصاری سیاستگذاری عمومی به حساب آورد که تمایز و تشخص رشته سیاستگذاری عمومی را رقم می زنند. سطح سوم، نظریه سیاستی است که مجموعه ای از مفروضات زیربنایی یک سیاست یا یک برنامه را دربرداشته و توضیح می دهد که چرا و چگونه فعالیت های برنامه ریزی شده باید از طریق متغیرهای مشخصی به اهداف و مقاصد از پیش تعریف شده منتهی شود.
    کلید واژگان: نظریه, سیاستگذاری عمومی, نظریه سیاستی, تصمیم
    Kioomars Ashtarian *
    The aim of this article is to show that theorizing in the discipline of public policy has distinctive characteristics. Like other multidisciplinary (or interdisciplinary) fields, it has various theoretical sources and feeds from other fields in social sciences. Social science disciplines are all theoretically intermingled because they all focus on human behavior, so they can have common theoretical roots. But in any case, the question is, what is the distinctive feature of theories of public policy from other disciplines of social science. In other words, what is the special field of expertise in terms of theorizing? If public policy cannot find its distinctive feature, it will suffer from identity disorder. To overcome this difficulty, we introduce three levels of theories in public policy. The first level includes two main theories, namely policy cycle theory and typology theory, which, in a sense, bring structural theories to the field of policy making. The second level of public policy theories is usually focused on the phenomenon of decision-making in the public sector such as Multiple Stream Framework, Punctuated Equilibrium Theory, Narrative Theory, Coalition Theory, Institutionalism Development Theory etc., Even though these theories cannot be considered as exclusive theories of public policy, but they are frequently used in this discipline. The third level is policy theory, or program theory, which includes a set of underlying assumptions of a program, and explains why and how planned activities should lead to predefined goals and objectives through specific variables. Policy theories provide models of intervention in different sector of government. They are indirectly and tacitly extracted from second level of theories. For example, trilaterals model of policy making in labor policy could be referred to Institutionalism Development Theory. In real world policy making in government, what is mostly used is this third level of theory.
    Keywords: Theory, Public Policy, Decision, Program Theory
  • محسن شاکری*، سید علیرضا هوشی السادات، حاتم فرجی دهسرخی
    مقاله حاضر در پی ارائه مدلی جهت تبیین ارتباط صنعت و دانشگاه از دیدگاه مقام معظم رهبری است. به جهت عدم کفایت مدل‏های ارائه شده در ادبیات موجود برای تبیین ارتباط صنعت و دانشگاه و به دست آوردن داده‏هایی متناسب با زمینه مورد مطالعه، از روش کیفی نظریه-ی داده بنیاد استفاده شد. این نظریه در یک سطح وسیع یک فرایند، یک عمل یا یک تعامل را تبیین می کند. این روش استقرایی و اکتشافی است که به پژوهشگران در حوزه های گوناگون امکان می دهد که به جای اتکا به نظریه های موجود، خود به تدوین نظریه از طریق تحلیل مقایسه ای مشاهدات اقدام کنند. داده های مطالعه از طریق متن بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان، نخبگان، پژوهشگران، طلاب و اساتید حوزه و دانشگاه ها که در سایت اختصاصی ایشان موجود است، گردآوری شد. با طبقه‏بندی مفاهیم، مقوله‏های فرعی و محوری و یافتن مقوله محوری با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مقوله های شکل دهنده ارتباط صنعت و دانشگاه و روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی ظهور یافت که شامل شرایط علی (8 مقوله)، مقوله محوری (رفع نیازهای اساسی کشور)، راهبرد (1 مقوله)، شرایط مداخله گر محیطی (1 مقوله) ویژگی های زمینه ای (4 مقوله) و پیامدها (4 مقوله) می شود.
    کلید واژگان: صنعت, دانشگاه, تئوری, مقام معظم رهبری
    Mohsen Shakeri *, Alireza Hooshisadat, Hatam Faraji Dehsorkhi
    The present article aims at presenting a model for explaining relationship between industry and University in the view of the Supreme Leader of the Islamic revolution. Due to the inadequacy of the presented models in the literature for explaining the relationship between industry and University and obtaining data tailored to the field of study, the qualitative method of grounded theory was used. This theory explains a process, an action, or an interaction on a large scale. This is an inductive and explorative method that allows researchers in various fields to make their own theory by comparing observations, rather than relying on existing theories. The date gathered through the text of the statement by the Supreme Leader of the Islamic revolution in a meeting whit university students and professors available on his site. By categorizing the concepts, sub-categories and the finding of the core category, using the open, axial and selective codification of the relationship between industry and University's forming categories and the relations between them, emerged in the form of a paradigmatic model that included the causal conditions (8 categories), the environmental conditions (1 categories). contextual conditions (4 categories), the core category (Meeting the basic needs of the country), the strategy (1 categories) and the consequences (4 categories).
    Keywords: Industry, University, Theory, Supreme Leader
  • کاوه پولادی*

    حاکمیت ملی در قانون اساسی مشروطه در چهره ای ژانوسی (دوگانه) متجلی گشته است. نوشتار پیش رو، در پی یافتن اسباب پدیداری چنین امری بوده و در درون فرم حقوقی به نحوه تاسیس و یکپارچگی آن نظر نموده است. تاسیس در قالب نیروهای اجتماعی  سیاسی بروز یافته (امر مادی) و اندیشه سبب ساز یکپارچگی فرم حقوقی شده است (امر نظری). تتبع از اسلوب پدیدارشناسی تاریخی  زبانی در ساحت حقوق انضمامی متابعت نموده است. این مطالعه تاریخی، از توصیف زبان متعین در فرم آغازیده و به دنبال تناظرهای زبانی در مراتب مادی و نظری ره پیموده است تا بتواند به غایت خویش نائل آید. مرتبت امر مادی، حرکتی است به سوی ایجاد زبان نهادمند و مورد توافق؛ اما، نقش دوگانه مجلس اول مشروطه در مقام قوه موسس و موسس و نیز عدم تعادل میان نیروهای اجتماعی در نهاد سیاسی، سبب تزلزل در آن زبان گردیده و اصطلاح حاکمیت را به جنبه های مختلف آن فروکاسته است. در مرتبت امر نظری، در آن دوره تاریخی با فقدان اندیشه به منزله عنصر یکپارچه ساز فرم حقوقی مواجه بوده ایم (امر محلی) و گسست از امر جهان شمول در صورت بندی چنین فرمی نیز این موضوع را دشوارتر نموده است. در این خلا، دکترین پسا فرم بر جایگاه اندیشه تکیه زده و در پی ترمیم یا برگذشتن از فرم حقوقی در آتیه بوده است. النهایه، می توان بازگفت در فقدان اندیشه، نیروها، فرمی را بدون یکپارچگی عناصر آن آفریده اند.

    کلید واژگان: حاکمیت ملی, قانون اساسی مشروطه, نیروهای اجتماعی سیاسی, نظریه, دکترین حقوقی
    Kavehkaveh Pouladi *

     National sovereignty manifested in an inconsistent way in the Iranian Constitution of 1906-07. This paper aims to find the causes of mentioned inconsistency and considers the process of foundation (constitution-making) and integration within the related legal form. Foundation manifested in the guise of socio-political forces (the material) and ideas would be the grounds of the legal form's integrity (the theoretical). By applying the phenomenological-historical-linguistic method in the field of concrete law, this historical study, first of all, started from the illustration of the determined language in the form and observed linguistic resemblances in the material and the theoretical levels. The material level is a trend toward creating an institutionalized and collaborative language; However, double-hatting of the First Parliament as the constituent and the constituted power, and the existing imbalance between the social forces in the political institution, has caused fluctuation in that language and reduced the concept of sovereignty to its diverse characteristics. Concerning the theoretical, the lack of ideas as the unifying element of the legal form in that historical period is certain (the local) and, as a result, its breaking from the universal in the construction process of the legal form has also made this issue more problematic. In this absence, the post-form doctrine has relied on the place of ideas and sought to fix or renounce the legal form in the future. Finally, as a matter of fact, by the lack of thinking, the material forces created a form without constructing the integration of its elements.

    Keywords: National Sovereignty, The Iranian Constitution Of 1906-07, Socio-Political Forces, Theory, Legal Doctrine
  • پیمان قنبریان قلندر*، مهدی صالحی، زهرا امینی فر

    هدف پژوهش حاضر، واکاوی دوره های یک ساله مهارت آموزی داوطلبان آموزگاری ماده 28: چالش های پیوند نظریه و عمل است. رویکرد پژوهش کیفی و با راهبرد پدیدار شناسی تفسیری به اجرا در آمد. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند بهره جسته شد. میدان تحقیق در پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان مدارس استان کرمانشاه است که از طریق برنامه های ماده 28 جذب سازمان آموزش وپرورش شده اند. از شیوه نمونه گیری هدفمند جهت انتخاب مشارکت کنندگان استفاده به عمل آمد و ملاک ادامه پژوهش مبتنی بر مقوله اشباع نظری بود. یافته ها نشان داد در ارتباط با سوال اول پژوهش،پژوهشگران درنهایت به 5 مقوله درباره چالش های برنامه درسی یک ساله مهارت آموزی معلمان ماده 28 دست یافتند که عبارت اند از: چالش مرتبط به برنامه ها و سیاست های دانشگاه، چالش مرتبط با برنامه های درسی، چالش مرتبط به مهارت آموزان، چالش مرتبط به عوامل محیطی (محیط فرهنگی و اجتماعی) و چالش مرتبط به استادان و تدریس آن ها است. همچنین در ارتباط با سوال دوم پژوهش پژوهشگران به 3 مقوله اصلی عوامل همسو و کمک کننده مهارت آموزان در عمل (کلاس درس)، ازجمله اثربخش بودن محتوای دروس آموزش پژوهی، نقش آفرینی استادان در فرآیند مهارت آموزی ماده 28 و اثربخش بودن محتوای برنامه درسی کارآموزی دست یافتند.

    کلید واژگان: مهارت آموزان ماده 28, تئوری و عمل, چالش ها, تجارب زیسته آموزگاران, معلمان تازه کار
    Peyman Ghanbarian Qalandar *, Mahdi Salehi, Zahra Amini Far

    The purpose of the current research is to analyze the one-year skill training courses of Article 28 teaching volunteers: the challenges of linking theory and practice. The qualitative research approach was implemented with interpretive phenomenology strategy. A semi-structured interview tool was used to collect data. The field of research in the present study includes all the teachers of schools in Kermanshah province who were recruited by the Education Organization through Article 28 programs. Purposive sampling method was used to select the participants and the criteria for the continuation of the research was based on the category of theoretical saturation. The findings showed that in relation to the first question of the research, the researchers finally found 5 categories about the challenges of the one-year teacher training curriculum in Article 28, which are: challenges related to university programs and policies, challenges related to curricula, challenges related to skill learners, The challenge is related to environmental factors (cultural and social environment) and the challenge is related to professors and their teaching...

    Keywords: Skilled Learners, Article 28, Theory, Practice, Challenges, Lived Experiences Of Teachers
  • علی کاظمی*

    نظریه دعوای پرسشی مطرح در حقوق فرانسه در نتیجه رویکرد نوین اقتصادی به قراردادها، در اصلاحات سال 2016 قانون مدنی فرانسه، با هدف ایجاد امنیت و اطمینان حقوقی از سرنوشت قراردادها برای اشخاص ثالث و یا طرف مقابل ذی نفع قراردادی به کار گرفته شد و از جمله نوآوری ها و جذابیت های حقوق قراردادهای نوین فرانسه به شمار می آید. این نظریه به شخص ثالث و یا طرف مقابل ذی نفع قطعی یا احتمالی قراردادها، حق می دهد که ذی نفع را مکلف به پاسخ به پرسش هایی نماید و در صورت عدم پاسخ و روشنگری ذی نفع قطعی یا احتمالی در یک مهلت معقول و متعارف، حق وی علیه پرسش گر ساقط شده تلقی می شود؛ امنیت و اطمینان حقوقی در قرارداد حاکم می شود و از طرح دعاوی زیادی از جمله تنفیذ و رد معاملات معارض با حق ذی نفع جلوگیری می کند. این مقاله به بررسی مفهوم نظریه یادشده و امکان طرح آن در حقوق ایران می پردازد و نتیجه می گیرد که در قوانین جاری ایران از جمله ماده 12 قانون نظام صنفی و ماده 54 قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور، دعوای پرسشی دیده شده و لذا اعمال آن در حقوق قراردادهای ایران با مانع جدی روبهرو نیست و تا اصلاح قانون مدنی ایران، بستر اجرای این نظریه فراهم است.

    کلید واژگان: دعوای پرسشی, اظهارنامه, حق تقدم, نظریه, تنفیذ, اسقاط
    Ali Kazemi *

    The theory of questionable litigation as a result of the new economic approach to contracts, in the 2016 amendments to the French Civil Code, in three legal articles 1123, 1158, 1183 and with the aim of creating security and legal certainty about the fate of contracts for third parties or the counterparty of the contractual beneficiary, to was used and it is considered among the innovations and attractiveness of the new French contract law. This theory gives the third party or the counterparty of the definitive or possible beneficiary of the contracts the right to oblige the beneficiary to answer questions, in In case of non-response and clarification, the definite or possible beneficiary within a reasonable and conventional deadline, his right against the questioner will be considered forfeited, and legal security and certainty will prevail in the contract, and contrary to the traditional rights of contracts, the owner in a nosy contract with his original silence forced him to break the contract and file numerous lawsuits. In this theory, another right has been created for the principal. The application of this theory in Iran's contract law does not face any particular obstacle and until the amendment of Iran's civil law, the platform for the implementation of this theory is available, and due to its high economic efficiency and guarantee of legal security, its implementation will be useful and effective, and it will prevent the filing of lawsuits. It will prevent a lot, including the enforcement and rejection of transactions against the right of the beneficiary in the courts of justice.

    Keywords: Interrogatory Litigation, Statement, Right Of Priority, Theory, Enforcement, Abortion
  • ابراهیم مقیمی*

    دانشمندان زمین شناس در مقیاس جهانی، دوره چهارم زمین شناسی را دوره کواترنر نامیده اند. مرحوم دکتر احمد معتمد (1395-1314) استاد ممتاز دانشگاه تهران از جمله دانشمندانی است که درباره تغییر فرایندهای کواترنر در ایران تحقیق و مطالعه کرده اند. در بسیاری از نوشته های ایشان، همزیستی با کواترنر به دانشجویان و مخاطبان ایشان توصیه شده است. تلاش علمی و نظریه ایشان می تواند یک جنبه خاص با مخاطبان نخبه گرا داشته باشد و عصاره ای از علم معلوم و شهودی ایشان است. فوت ایشان، امکان به نتیجه رسیدن تفکر طبیعت گرایانه همسو با انسان گرایی و فضیلت اندیشی و جامعه مداری ایشان را با تاخیر همراه کرد. نقد تفکر و ایده، نقد معرفت شناختی و نقد اقدامی و کیفیت استفاده از محیط طبیعی توسط جوامع ، ایشان را در پیوند کواترنر با سیاست ها و فعالیت های سیاسیون و مهندسان عمران مستحکم تر می کرد. از این رو وی تلاش می کرد که نظریه ای مبتنی بر یک مکتب، مبتنی بر یک آرمان، مبتنی بر یک ارزش و مبتنی بر یک علم به نام «کواترنر» را تبیین کند. وی نیازهای واقعی بشر و علم کواترنر را حلقه هایی متصل و مرتبط به هم می دید. دیدگاه سیستماتیک وی آغازی بر نوآوری علمی در دانش کواترنر ایران است. وی تلاش نمود تا جامعه را با کواترنر اشنا کند و روابط اجتماعی مسالمت امیز کواترنری را بنیان نهد.

    کلید واژگان: تئوری, کواترنر, روابط اجتماعی مسالمت امیز
    Ebrahim Moghimi *

    Geologists on a global scale have called the fourth geological period the Quaternary period. The late Dr. Ahmad Motamed (1935-2016), a distinguished professor of Tehran University, is one of the scientists who have researched and studied the change of Quaternary processes in Iran. In many of his writings, coexistence with Quaternary has been recommended to his students and audiences. His scientific effort and theory can have a special aspect with elitist audiences and it is an extract of his known and intuitive knowledge. His death delayed the possibility of reaching the conclusion of his naturalistic thinking aligned with humanism and his virtuous thinking and social orientation. Criticism of thinking and ideas, epistemological criticism and practical criticism and the quality of the use of the natural environment by societies made them stronger in the Quaternary link with the policies and activities of politicians and civil engineers. Therefore, he tried to explain a theory based on a school, based on an ideal, based on a value and based on a science called "Quaternary". He saw the real needs of mankind and quaternary science as connected and related links. His systematic view is the beginning of scientific innovation in Iran's Quaternary knowledge. He tried to establish peaceful social relations of Quaternary.

    Keywords: Ahmad Motamed Emoli, Theory, Quaternary, Coexistence, World peace
  • مجاهد غلامی*

    با به وجود آمدن تلقی علمی و نوینی از نقد ادبی که با نظریه پیوند تنگاتنگی دارد، واکاوی سنت ادبی و ایده ها و آرای گذشتگان مان درباره ادبیات و شعر با هدف تالیف الگوهای بومی نقد و نظریه ادبی، امری ضروری می نماید. در جستار پیش رو که به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر بنیاد منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نخست دلایلی در اثبات فرضیه وجود نقد و نظریه ادبی در گذشته ادبی ایران ارایه شده است. سپس با توجه به مختصات نقد نظریه مدار به مثابه دستاوردی مدرن، با شاخص قرار گرفته شدن الگوی ارتباط زبانی یاکوبسن گونه های نظریه ادبی از یکدیگر بازشناسانده شده و درباره گونه «نظریه ادبی موضوع مدار» بحث شده است. این مطالب که مبانی نظری جستار پیش رو را تشکیل داده است، از جمله به این نتایج انجامیده که می توان در کنار نظریه های موضوع مدار وارداتی ای از قبیل ، ماتریالیسم فرهنگی، تاریخ گرایی نوین، نظریه و نقد مارکسیستی، نقد فمینیستی، نقد پسااستعماری، بوم-نقد و...، از متن گفتمان تصوف نظریه موضوع مدار بومی ای را با نام «نظریه ادبی عرفانی» تالیف کرد. در نظریه ادبی عرفانی بنا بر جهان نگری ای معنوی، آنچه اصالت دارد محتوا است و نه صورت و این اندیشه بنیادی با نمودهای گوناگونی در آثار متصوفه(در آرای انسان شناسی، سیاسی، ادبی و... آن ها) بازتاب یافته. نیز شاعران، نه بر مبنای «چگونه گفتن»، بلکه بر مبنای «چه گفتن» رتبه بندی می گردند و بر همین نهج «شعر حکمت» بر «شعر هزل» برتری داده می شود. این قبیل نظرات در کاربست عملی شان برای نقد آثار ادبی و اشعار، بدنه «نقد ادبی عرفانی» را می سازند.

    کلید واژگان: عرفان و تصوف, نقد ادبی, نظریه ادبی, نقد و نظریه ادبی موضوع مدار, نظریه ادبی عرفانی
    Mojahed Gholami *
    Introduction

    The question of whether literary criticism and theory existed in Iran's literary past or not is a question that has arisen in recent decades with the spread of modern literary criticism in Iran. In response to this new question, researchers and literary critics have different orientations. These orientations go back to the motivations and thoughts of these researchers and critics. Some believe in the existence of criticism and literary theory in Iran's past, and some do not accept this. The reasons of the second group are not very convincing. Also, it cannot deal with the evidence and signs of the existence of criticism and literary theory in those days. Iran's literary past has not been without criticism and literary theory; But with the definition of literary criticism and theory that existed in those days, and that definition should not be exactly the same imported definition that is common today of literary criticism and theory. Literary criticism in its modern sense is: creative, theoretical and methodical reading of the text to understand its secondary meanings and implied meanings. It is also a meaning-making approach and a new understanding of the text that is provided by reading the text in a new frame of reference. The theories that make modern literary criticism and differentiate between its types are interdisciplinary theories (see. Culler, 2000: 14). These theories are taken from such sciences as linguistics, psychology, sociology, etc. Unfortunately, sometimes the argument about the presence or absence of modern literary criticism and theory in Iran's past has caused neglect in identifying the tradition of literary criticism in those days and analyzing its characteristics and aspects. This essay believes in the existence of criticism and literary theory in the past of Iran and analyzes the tradition of theorizing and criticism. Because it intends to examine its features and coordinates and introduce a type of theme-oriented literary theory in Iran's past and the literary criticism formed based on it. We have called this type "mystic literary theory and criticism" considering its intellectual foundation and scope.  

    Methodology

    This article is a theoretical and developmental article. So this article is written with a descriptive-analytical method. Library sources are used in this article. First, the resources are valued and classified. Then, conclusions were drawn from the information received from them. 

    Discussion

    So far, various models have been presented for the typology of literary theories. In our opinion, the model proposed by Raman Selden and Peter Widdowson is the most efficient model for the typology of literary theories. This model was designed with the influence of Roman Jacobsen's (1896-1982) language communication model:Theories addressed to the author: romantic-humanist theories.
    Reader-oriented theories: Reader-oriented and
     phenomenological theories.
    Theme-oriented theories: Marxist theories.
    Text oriented theories: formalist theories and new criticism.
    Theories focused on code: structuralist theories.
    Koresh Safavi has exactly imitated this model and quoted it in his books, Familiarity with Linguistics in Persian Literature Studies (2019) and Familiarity with the Theory of Literary Criticism (2012).
         According to the ideas presented and the models proposed to identify the types of literary theories, mystical literary theory is considered a subject-oriented theory. Because it has the greatest tendency to the subject. In mystical literary theory, meaning and content are important. This great content and meanings are closely related to "religion". The origin of the keyword "religious poetry" in mystical literary theory is here. In the mentioned discourse, this trend towards meaning versus the trend towards the form or the trend towards the container instead of the container has found many reflections in various fields of philosophy, politics, sociology, psychology, etc That It should be checked. In the following, for example, some manifestations of this problem have been discussed only in the literary opinions of Sufis. In the mystical literary theory, "what to say" is original and more important than "how to say" and this has made the literary work, whether it is a story or a poem, in the most optimistic state, only a tool to fulfill this desire. In the mystical intellectual atmosphere, poetry and poetry have been ridiculed in at least two aspects and considered worthless:The mystics were dependent on religion, and in religion, a poet has not had a pleasant image. The Qur'an describes poets as those who lead astray; They wander in every valley and do not do what they say (Shuara/226-224). In some verses, the Prophet of Islam has been cleared of the slander of poetry and the Qur'an has been cleared of the slander of poetry, and it has been said that the dignity of the Prophet is higher than these.
    Until the development of mystic poetry, according to social and economic requirements, poetry mainly belonged to praise poets and a means to praise kings and powerful people. The poet has been looking for wealth with these poems. Romantic topics and descriptions in these poems are also about earthly (worthless) loves.

    Conclusion

    D Accepting modern literary theory and criticism is necessary and correct. But not in such a way that the fascination and fascination with it leads to the idea of the ineffectiveness of our literary tradition of literary theory and criticism. In the literary past of Iran, there has been literary criticism with a special definition of literary criticism in those periods. Since literary criticism is basically a theoretical practice, then there has been a literary theory in the literary tradition. These theories, which are found in the poetic treatises of philosophers and literary critics, rhetorical books, historical books, biographies and poetry collections, can be classified Based on the models used in the classification of modern literary theories.
    According to the models presented in this regard, the mystical literary theory is a theory focused on the subject and is formed on the basis of the ideas and opinions of the Sufis. In mystical literary theory, content and meaning are superior to structure and form. This problem is the center of gravity of mystical literary theory and has shown itself in various ways in the discourse of literary criticism of Sufism. In this theory, the superiority of content over form has led to the dislike of poetry as a common literary form in those days. Also, in rating poets, religious poets are superior to praise poets. When talking about the story, it is looked at as a shell whose credibility is based on the content and the brain that is placed in it.

    Keywords: Mysticism, Sufism, Literary Criticism, Literary Theory, Subject-oriented Literary Criticism, Theory, Mystical Literary Theory
  • حسین سعدآبادی*، محسن جوادی، عباس ایزدپناه

    نقش آفرینی نگرش الهی در فرایند نظریه پردازی، یکی از موضوعات مناقشه برانگیز است و البته قبول یا رد این نقش آفرینی، می تواند نتایج مهمی به همراه داشته باشد. از همین رو ضروری است تا این نقش آفرینی از زوایای مختلفی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. سوال اصلی این نوشتار این است که مبانی هستی شناختی نگرش الهی و نقش آنها در نظریه پردازی علمی چیست؟ در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه بررسی منابع کتابخانه ای به برخی از مهمترین مبانی مختلف هستی شناختی نگرش الهی اشاره و بیان شده است که نظریه پردازی در مراحل مختلف خود می تواند متاثر از نگرش الهی نظریه پرداز بوده و به تناسب از این نگرش اثر پذیرد. مبانی هستی شناختی در کنار دیگر مبانی اثرگذار نظیر مبانی ارزش شناختی، مبانی معرفت شناختی و... نگرشی را ایجاد می کنند که فضای کلی حاکم بر نظریه پردازی علمی را اعم از ایجاد دغدغه و مسئله برای نظریه پرداز تا حتی مقام داوری را متاثر می کند.

    کلید واژگان: مبانی هستی شناختی, نگرش الهی, نظریه, نظریه پردازی علمی, علم دینی
    Hossein Saadabadi *, Mohsen Javadi, Abbas Izadpanah

    The role of divine attitude in the theorizing process is one of the controversial issues, and of course accepting or rejecting this role can have important results. This is why this role-playing is investigated and researched from different angles. The main question is what are the ontological foundations of divine attitude and their role in scientific theorizing? In this research, with the analytical descriptive method and based on the review of library sources, some of the most important different ontological foundations of the divine attitude have been pointed out and stated that theorizing in its different stages can be influenced by the theoretician's divine attitude and be affected accordingly by this attitude. Ontological foundations, along with other foundations such as cognitive value foundations, epistemological foundations, etc., changes the spirit that dominates scientific theorizing, from the creation of subjectivity and theorizing to even the position of judgment.

    Keywords: Ontological Foundations, Divine Attitude, Theory, Scientific Theorizing, Religious Science
  • اسماعیل دویران*

    ضرباهنگ برنامه ریزی درسی ریتمی است برای درک و تبیین چگونگی برنامه ریزی دروس در ابعاد مختلف از جمله ابعاد زمانی و مکانی. بررسی تطبیقی این ضرباهنگ برای دروس متنوع نظری و عملی می تواند الگوی موثر در برنامه ریزی درسی جهت مطلوبیت بخشی به آموزش باشد. این پژوهش با روش تبیینی و ماهیت کاربردی منطبق بر رویکرد تطبیقی به بررسی ضرباهنگ زمانی و مکانی و اثر آن در دروس نظری و عملی رشته جغرافیا پرداخته است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده 90 دانشجوی سال آخر جغرافیا می باشد. شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای - میدانی بوده که در شیوه میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه و به کارگیری متغیرهای زمان، مکان، چیدمان مکانی، دسترسی و امکانات، داده ها اخذ گردید. تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزار spss27.1 با استفاده از مدل رادار تغییرات، تحلیل شکاف (تی زوجی) و اندازه اثر انجام گرفته است. نتایج یافته ها نشان می دهد ضرباهنگ زمانی و مکانی دروس عملی و نظری در سطح اطمینان 95 درصد با سطح معناداری کمتر از 05/0 تفاوت معنادار نسبت به همدیگر داشته و اثر زوجی متغیرهای مکانی متوسط رو به مطلوب (قوی) و متغیرهای زمانی مورد در سطح متوسط می باشد. رادار تغییرات نشان از گرایش زمانی به ساعت دوم و سوم صبح و روزهای یکشنبه و دوشنبه و گرایش مکانی به سایت فناوری، کارگاهی، هوشمند با چیدمان فضایی میزگردی و زوجی در پیرامون رادار (مطلوبیت) دارد.

    کلید واژگان: ضرباهنگ, زمان و مکان, برنامه درسی, نظری و عملی, جغرافیا
    Esmaeil Daviran *

     Paying attention to the temporal nature of learning and the spatial nature of the classroom shapes the geographical rhythm of education, which explains the rhythm of learning feedback. The study of this important rhythm in the geographical location will determine the pattern of teaching and learning, and according to that, the timing and location system, the arrangement and facilities of the classes will be modified to improve the level of learning. Due to its spatial nature, geography course units always require appropriate time and place allocation so that the learner can experience location-based learning at the desired time and place.The subject of the effect of space and time in the field of teaching and learning effectiveness is a subject whose time dimensions have been given more attention in the fields of educational management. Time, place of education, the effect of learning are three concepts that have a meaningful and mutual relationship with each other. The amount of time devoted to the material, the time required to present the material, the comprehensive learning capacity of time are the things that Edwards has taken into consideration. Considering that learning time is more important than teaching time, comprehensive mental division for different times of learning during the day determines the point of his mental focus of educational materials. Perhaps the learner has planned his mental time to learn theoretical lessons and other time to learn practical lessons. In fact, the point of mental focus of learning different subjects at different times produces different educational effects. Educational planning according to the comprehensive mental focus point for different lesson units determines the learning effect. It is possible that at the point of time the lesson material is reduced or not focused by the teacher, but it does not have an effective learning effect due to being out of the time point of concentration. The spatial factor moves along with the time factor and in line with it. Teaching time in its proper place increases the learning effect. The present study deals with the purpose of spatial analysis of geography courses with the application of temporal and spatial usefulness of theoretical and practical geography courses in curriculum planning. The lack of attention to the temporal and spatial model of education in lesson and class planning led this research to examine the subject in a consistent manner and introduce it to the scientific community as an innovative research. The main question of the current study is, what is the pattern of rhythmicity of location-based geography courses according to the type of course (theory and practical) and what is its feedback in the students' attitude? What is the difference between the temporal and spatial rhythm of the practical and theory courses of geography and to what extent does it affect each other?This research, with an explanatory method and an applied nature in accordance with the comparative approach, has investigated the temporal and spatial rhythm and its effect in the theoretical and practical courses of geography. The statistical population of the research includes 90 final year geography students. The method of data collection was field-library, in which the data was obtained in the field method by using the questionnaire tool and using the variables of time, place, spatial arrangement, access and facilities. Data analysis was done by spss27.1 software using change radar model, gap analysis (t-pair) and effect size.The results of the findings show that there is a significant difference between the temporal and spatial timing of practical and theoretical courses at the confidence level of 95% with a significance level of less than 0.05, and the paired effect of moderate spatial variables is favorable (strong) and temporal variables in The level is medium. The radar of changes shows a time tendency to two and three o'clock in the morning and on Sundays and Mondays and a spatial tendency to a technological, workshop, smart site with a round table and couple spatial arrangement around the radar (desirability).The weekly time variable radar (class days) is practical lessons on Sundays and Mondays based on interest and theory lessons on Sundays and Tuesdays with a slight difference from other days (except Wednesday).Daily time-varying radar changes (class hours) for practical courses in the time frame of 9/30 to 12/30 (second and third hours) and for theory courses in the time frame of 8 to 15 (first, third, second and fourth hours) It is around the radar. Radar changes, the location of the classes for practical lessons in the technology device workshop and for theory lessons in the smart classroom and technology site has been around the radar. The radar changes of the place where the class is held for practical and theoretical lessons in a virtual and normal row with a large difference compared to other places, tends towards the center of the radar. Radar changes, the layout of the classroom for the practical lessons of the round table method and pairs and for the practical lessons of the horseshoe and round table method is oriented around the radar. Radar changes of access and proximity for practical courses to the workshop and library and for theory courses, the library, site and surroundings have priority. The gap analysis of variables for practical and theory courses shows that the temporal and spatial rhythm of the variables has a significant difference according to the type of courses and they act relatively differently from each other. The effect size of spatial variables is large (strong) at the average level and medium for temporal variables. The effect sizes of the variables for theory and practical courses do not differ much from each other and are relatively similar.This research suggests that other dimensions of rhythmic studies (such as the diversity of disciplines, different educational levels, diversity of topics, diversity of resources, diversity and limitations of facilities, psychological and behavioral elements, etc.) that are not included in this research should be studied by other researchers. . 

    Keywords: rhythm, time, place, Curriculum, theory, practice, Geography
  • محمدامین پورطاهری*، امیرحسین الهامی، سید یحیی صفوی

    ابعاد اصلی پژوهش در مطالعات امنیت شهری را می توان در سه دسته کلی عناصر فلسفی، پراکسیس و اخلاقیات دسته بندی کرد. در ذهن بسیاری از محققان، اصطلاح پراکسیس به ادغام دانش و کنش (نظریه و عمل) اشاره دارد که در واقع ویژگی اصلی این مفهوم است. با این حال مفهوم پراکسیس بسیار گسترده تر از این است. در حالی که اصطلاح پراکسیس تقریبا با مفهوم "عمل" مطابقت دارد، چند ویژگی منحصر به فرد و مهم وجود دارد که پراکسیس را از درکی عام تنها به عنوان "عمل" متمایز می کند. محققان، پراکسیس را به عنوان کنشی اخلاقی، خودآگاه، مسیول و پاسخگو در فرایند تحقیق تعریف می کنند. با چنین برداشتی از مفهوم پراکسیس رابطه بین محقق و تحقیق شونده در مطالعات امنیت شهری وابسته به یکدیگر بوده و هر یک قادرند بر دیگری تاثیر گذارند. در واقع پراکسیس انجام و شیوه تحقیق است. رویکردها، روش ها و نظریه ها در حین پراکسیس به وجود می آیند. در سطح پراکسیس چهار عنصر کلیدی تحقیق شامل ژانر، روش ها، نظریه و روش شناسی قرار می گیرند. ژانرهای تحقیق مقوله های فراگیر برای روش های مختلف رویکرد به پژوهش در مطالعات امنیت شهری هستند. روش ها نیز ابزاری برای جمع آوری داده ها هستند. نظریه نیز در مطالعات امنیت شهری گزارشی از واقعیت اجتماعی است که مبتنی بر داده های تجربی است اما فراتر از داده های تجربی گسترش می یابد. روش شناسی نیز طرحی برای چگونگی پیشبرد تحقیق - ترکیب روش ها و نظریه است. بر این مبنا حوزه مطالعات امنیت شهری بر اساس تامل بر اندیشه پراکسیس، کلیتی است که انتخاب عناصری چون نظریه، روش شناسی، روش و ژانر در تعامل سازنده بین محقق و تحقیق شونده را اجتناب ناپذیر می نماید.

    کلید واژگان: پراکسیس, نظریه, روش شناسی, روش, امنیت شهری
    MuhammadAmin Pourtaheri *, AmirHosein Elhami, Seyed Yahya Safavi
    Introduction

    Many researchers believe that in order to achieve urban security and better understand the areas related to security, its two conceptual and interpretive aspects, including the field of security philosophy, ontology and epistemology should be examined. Obviously, it is not possible to define a phenomenon such as urban security without understanding the concepts, because it must be seen to what extent the phenomenon is consistent with our feelings. In this area, issues such as why, what, value, purpose and the issue of security in the general sense and urban security in the specific sense should be addressed. In this regard, it is necessary to consider the dimensions and elements of research in the field of urban security. Many researchers divide the dimensions and elements of research into three general categories: philosophical elements, praxis and ethics. Undoubtedly, along with the requirements of using philosophical elements as well as ethics in the process of urban security studies, a special role should be considered for praxis and its place in these studies. At the praxis level, four elements of research are mentioned, including theory, methodology, methods and genre. Many believes that the failure to achieve acceptable results in the field of urban security studies depends on the lack of attention to the basic concepts of praxis and its subsets. A review of the literature and research background in this field indicates a deep research gap in the field of concept and methodology, so that no specific source explicitly mentions the field and position of praxis independently. Thus, the purpose of this article is to explain the position of praxis in urban security studies in order to provide a reasoned answer to these key questions: what is the meaning of praxis? What are its elements? And how its implementation and operational practices can be achieved in urban security studies.

    Methodology

    Due to the nature of the research, the literature review method, including searching and evaluating the existing literature on the position of praxis in urban security studies has been used. In this regard, four main processes include reviewing the literature, combining and summarizing the existing literature, critical collection of resources in order to identify the existing knowledge gap by showing the limitations of theories and views; the formulation of areas for further research through organized critical review has also been emphasized. In the research process, various methods of literature review including argumentative, integrative, historical, methodological, systematic and theoretical review studied, but two methods of methodological and theoretical review used.

    Results and discussion

    The elements and dimensions of research, including philosophical elements, ethics and praxis, each have important differences that affect in the research process of urban security studies. Different situations of axiology, ontology, epistemology and methodology produce different methods that ultimately lead to the production of knowledge about social phenomena. It can simply be said that the axiological or ontological position of each person, affects his epistemological position. In each of the dimensions and elements of the research praxis in the field of urban security studies, several spectrums can be identified. For example, the ontology of urban security research takes meaning of objectivism and subjectivism, or a combination of both, or in the field of methodology, the quantitative (positivist), qualitative (interpretivism), or both quantitative and qualitative methods (pragmatism). Researchers in the field of urban security studies need to pay special attention to the functional differences of each under the element of praxis.

    Conclusion

    According to each of the elements and dimensions of research in the field of urban security studies, while paying attention to the philosophical elements, ethics and praxis, it is possible to identify its most important subsets. In this regard, explaining the position of praxis and its constituent elements, including theory, methodology, method and genre or species, have a special place in urban security studies. Theory in urban security studies by providing a theoretical and conceptual framework of research provides a logical procedure and clear definitions of variables to provide a certain scope of research. In methodology, the urban researcher intends to provide a plan for combining theories and methods or an optimal combination of research elements in the field of urban security studies. Methods in the field of urban security studies are also a set of algorithms that the researcher uses during a research. These methods assist the researcher in selecting samples, collecting and analyzing data, and finding solutions. Genres are also classifications of different methods in terms of research approaches and strategies. For example, any approach to research in urban security studies depends specifically on the methods of data collection and analysis that must be carefully selected and implemented. Accordingly, the field of urban security studies, based on the idea of praxis requires the interaction of elements such as theory, methodology, method and genre and its connection with philosophical and ethics elements is inevitable.

    Keywords: Praxis, theory, methodology, method, genre, urban security
  • سید حسین حسینی*

    اقتضای مطالعات فلسفی، نقدورزی مفهومی است که به معنای پژوهش منتقدانه یا مواجهه انتقادی با مفاهیم مبنایی و اصیل در قلمرو علوم انسانی خواهد بود. نگارنده مقاله پس از تبیین ابعادی از نقش آفرینی علوم انسانی در جامعه؛ مانند مفهوم سازی، حل و تحلیل چالش های اجتماعی، بومی سازی، ارتقاء قدرت و تولید دانش نو، به این مسئله می پردازد که نسبت نقد با علوم انسانی چیست و آیا می توان از تقدم نقد نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی بر تولید نظریه سخن گفت؟ نویسنده در ادامه، پس از طرح دو دیدگاه «نقدمحوری» و «نظریه محوری»، به نسبت سنجی مفاهیم چهارگانه علوم انسانی، تولید علم، نظریه، و نقد، می پردازد و بر دیدگاه اول تاکید می کند. مهم ترین یافته پژوهش آن است که نقد در حوزه مطالعات علوم انسانی را می توان از سه منظر متفاوت سنجید و در هر سه منظر، از تقدم نقد بر تولید نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی یاد کرد. این سه منظر عبارتند از نقد به مثابه قسم پژوهش، نقد به مثابه قسیم پژوهش و نقد به مثابه مقسم پژوهش که البته در فرض سوم، تحلیل مسئله، وابسته به تحلیل فلسفه نقد بوده و در زاویه مطالعات فلسفه علم خواهد بود. نویسنده در این مقاله با استفاده از «روش تحلیل مفهومی»، چارچوب بحث خود را تنظیم نموده است.

    کلید واژگان: نقد, علوم انسانی, روش شناسی, نظریه, جامعه, مطالعات فلسفی
    Sayyed Hossein Hosseini *

    The expedience of philosophical studies is conceptual criticism, which means critical research or critical encounter with basic and original concepts in the field of humanities. After expounding the dimensions of the functionality of humanities in society, such as: conceptualization, solving and analyzing social challenges, localization, promotion of power and the production of new knowledge, the author of the article deals with the question as to "What is the relationship between criticism and humanities?" and "Whether it is possible to talk about the precedence of the critique of the scientific theories in the realm of humanities on the production of theory?" The author, after presenting the two perspectives of "critique-centeredness" and "theory-centeredness", goes on to deal with the proportionality of the four concepts of humanities, production of science, theory, and criticism, and emphasizes the first perspective. The most important finding of the research is that criticism in the field of humanities studies can be measured from three different perspectives, and in all three perspectives, the precedence of criticism over the production of scientific theories in the realm of humanities can be mentioned. These three perspectives include criticism as a type (qism) of research, criticism as typical (qasīm) of research, and criticism as a portion (maqsam) of research, which of course in the third assumption, problem analysis, is dependent upon the analysis of the philosophy of criticism and will be in the realm of philosophy of science studies. In this article, the author has organized the framework of his discussion by using the "conceptual analysis method".

    Keywords: Criticism, Humanities, Methodology, Theory, Philosophical Studies
  • سید حسین فخرزارع *

    بحث از فلسفه نظام اجتماعی، فراتر از سطح توصیف دغدغه مند تحلیل های مفهومی و کاوش های نظری است تا با صورت بندی کلی مباحث، شالوده های حقیقی تاملات در باره جامعه و اجتماع را پی ریزی کند و به نوعی فهم اجتماعی برسد. این مباحث عمدتا موضوعات را به بنیادهای اصلی آن پیوند داده و مفاهیم را در شبکه ای منسجم تبیین کرده است و ظرفیت آن را دارد که با نگاهی کلی نگر و عقلانی در صدد پاسخ گویی به چیستی نظام اجتماعی اسلام، اهداف، مبانی، روش و جایگاه آن برآید. این مبحث، از یک سو، یک مقوله مهم فلسفی درباره اجتماع به مثابه نظام معرفتی را مورد لحاظ قرار می دهد و از دیگرسو، سامانه ای قلمداد می شود که معمولا توسط حاکمیت، از طریق نهادها اجرا و اعمال می شود. درواقع باید و نبایدها از یک نظام معرفتی اخذ شده و چارچوب ها در نظام اجرایی دنبال می شود. در این مقاله که از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده، سعی بر این است یافته های بحث حدالامکان با توجه به ادبیات درون دینی در زمینه های گستره، اهداف، مبانی، منابع و روش شناسی کشف نظام رفتارهای اجتماعی صورت بندی شود.

    کلید واژگان: نظام اجتماعی, فلسفه نظام اجتماعی, امت, نظریه, نظام
    Seyyed Hossein Fakhrzare*

    The discussion of the philosophy of the social system is beyond the level of the concerned description of conceptual analyses and theoretical explorations to establish the real foundations of reflections on society and community and reach a kind of social understanding. These discussions have mainly linked the issues to its main foundations and explained the concepts in a coherent network and can respond to what is the social system of Islam, its goals, foundations, method, and position with a comprehensive and rational view. This topic, on the one hand, considers an important philosophical category about society as an epistemic system, and on the other hand, it is considered a system that is usually implemented and applied by the government through institutions. The dos and don'ts are taken from an epistemic system and the frameworks are followed in the executive system. This article, which uses the qualitative content analysis method, tried to formulate the findings of the discussion as much as possible according to the intra-religious literature in the fields of scope, goals, foundations, sources, and methodology of discovering the system of social behaviors.

    Keywords: social system, Philosophy of Social System, Community, Theory, system
  • حسینعلی مهرنیا*
    ایران و عربستان از قدرت های مهم منطقه غرب آسیا محسوب می شوند و هریک درپی افزایش نفوذ خود در این مناطق و نیز در جهان اسلام می باشند که این خود باعث رقابتی روزافزون بین دو کشور شده است؛ رقابت میان دو کشور بر سیر روابط فی مابین تاثیر بسزایی داشته و فراز ونشیب های فراوانی را طی کرده است. درمسیر این روابط گاه این دو کشور بر سر مسایل منطقه ای، فرهنگی و مذهبی تقابل داشته اند و گاه بر سر منافع  مشترک با هم همکاری کرده اند. این پژوهش با طرح این سوال که روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در راستای نظریه توازن قدرت منطقه ای چگونه بوده است، به این پاسخ رسیده است که روابط این دو کشور بر تحولات و سیاست های منطقه ای تاثیر گذار بوده و دو کشور در طول سه دهه گذشته در اعمال سیاست های منطقه ای به رقابت پرداخته اند. در واقع روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را باید یکی از دشوارترین عرصه های دیپلماسی خارجی کشور در سه دهه گذشته ارزیابی کرد و روابط و کنش های کشور عربستان به عنوان یک قدرت منطقه ای در برابر جمهوری اسلامی ایران را می توان در چارچوب مربوط به رقابت های منطقه ای در ذیل نظریه توازن قدرت منطقه ای مورد تحلیل و بررسی قرار دادکه چه متغیرهای تاثیرگذاری باعث ایجاد کنش های مختلف در روابط گردیده است؛ و این متغیرهای تاثیرگذار در تغییر موازنه قوا چگونه موجب حساسیت منطقه ای شده است. این پژوهش با بهره گیری از اسناد و تحلیل های مرتبط، با روش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.
    کلید واژگان: جمهوری اسلامی ایران, عربستان سعودی, نظریه توازن قدرت منطقه ای, روابط خارجی
    Hosseinali Mehrnia *
    Iran and Saudi Arabia are considered important powers in the West Asian region, and each is seeking to increase its influence in these regions as well as in the Islamic world, which has caused an increasing competition between the two countries. The competition between the two countries has had a significant impact on the relationship between them and has gone through many ups and downs. In the course of these relations, sometimes these two countries have clashed over regional, cultural and religious issues, and sometimes they have cooperated on common interests. By raising the question of how the relations between the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia have been in line with the regional balance of power theory, this research has reached the answer that the relations between these two countries have influenced regional developments and policies and the two countries During the last three decades, they have competed in the implementation of regional policies. During the last three decades, they have competed in the implementation of regional policies
    Keywords: Iran, Saudi Arabia, theory, foreign, Relations
  • محمدقیوم عرفانی*

    پژوهش حاضر از مبانی فقهی نظریه مقاومت در روابط بین الملل بحث می کند. نظریه مقاومت که از سوی کشورهای مخالف وضع موجود نظام بین الملل مطرح شده، برآن است که در نظام بین الملل کنونی، مناسبات معطوف به «سلطه» مطرح است و این نوع مناسبات با اصول اسلامی و انسانی همخوانی ندارد. از همین رو تلاش می کنند تا «مقاومت» را در برابر نظام سلطه عملی و ترویج کنند. مخالفان نظریه مقاومت از سوی دیگر، در تلاش اند این نظریه را بی اساس و فاقد مبانی جلوه دهند. از اینجا این مسئله صورت بندی می شود که نظریه مقاومت در روابط بین الملل، واجد مبانی فقهی یا فاقد آن است. از آن رو که حامیان این نظریه، آن را دارای مبانی فقهی و نظری می دانند، اینک با این پرسش اساسی مواجه خواهیم بود که مبانی فقهی نظریه مقاومت در روابط بین الملل کدام اند؟ در پاسخ پرسش مزبور، پژوهش پیش رو این فرضیه را به آزمون می گذارد که نظریه مقاومت دارای مبانی فقهی مستحکمی، همچون قاعده نفی سبیل، اصل عدالت، قاعده حرمت کمک به گناه و تجاوز، قاعده لاضرر، اصل عزت و نظریه جهاد است. هدف های پژوهش عبارتند از پشتوانه دار کردن نظریه مقاومت به لحاظ فقهی و نظری، کمک به شفافیت آن در ابعاد مختلف و تبیین هر چه بیشتر آن در چارچوب توصیه ششم بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی. تحقیق حاضر، با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین و تحلیل اصول و قواعد یاد شده، از ادله آنها به این یافته مهم رهنمون می شود که ارتباط مستحکمی بین نظریه مقاومت و هر یک از آن اصول و قواعد در حد بنا و مبنا وجود دارد؛ امری که عمده نوآوری پژوهش حاضر در باره نظریه مقاومت به عنوان مصداقی از نظریه بومی و اسلامی روابط بین الملل بدان معطوف است

    کلید واژگان: فقه, قواعد فقهی, نظریه, نظریه مقاومت, روابط بین الملل, نظام سلطه
    Mohammadqayoum Erfani *

    The current research discusses the jurisprudential foundations of the theory of resistance in international relations. The theory of resistance put forward by the countries opposing the current status of the international system is based on the fact that in the current international system, relations focused on "dominion" are proposed and this type of relations is not consistent with Islamic and humane principles. Therefore, they try to practice and promote "resistance" against the domination system. Opponents of the resistance theory, on the other hand, are trying to make this theory appear baseless and without foundations. From here, the problem is formulated that the theory of resistance in international relations has jurisprudential foundations or lacks them. Since the supporters of this theory consider it to have jurisprudential and theoretical foundations, now we will face the basic question, what are the jurisprudential foundations of the theory of resistance in international relations? In response to the aforementioned question, the present research tests the hypothesis that the theory of resistance has strong jurisprudential foundations, such as the rule of negation of the mustache, the principle of justice, the rule of sanctity of helping sin and aggression, the rule of harm, the principle of honor, and the theory of jihad. The goals of the research are to support the theory of resistance in jurisprudential and theoretical terms, to help its transparency in different dimensions and to explain it as much as possible in the framework of the sixth recommendation of the statement of the second step of the Islamic Revolution. The present research, using the descriptive-analytical method, while explaining and analyzing the aforementioned principles and rules, their evidence leads to the important finding that there is a strong connection between the theory of resistance and each of those principles and rules at the level of foundation and foundation. ; This is the main innovation of the current research on the theory of resistance as an example of the indigenous and Islamic theory of international relations.

    Keywords: Jurisprudence, Jurisprudential Rules, Theory, Theory Of Resistance, International Relations, Domination System
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال