به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "upstream documents" در نشریات گروه "علوم انسانی"

  • مهدی رحمانی*، قاسم آزادی احمدآبادی
    هدف

    هدف از پژوهش حاضر شناسایی راهبردهای بین المللی شدن آموزش عالی در اسناد بالادستی ایران است.

    روش پژوهش:

     پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های ترکیبی (کمی و کیفی) بود. در پژوهش حاضر جهت شناسایی مهم ترین مولفه ها و راهبردها از شیوه تحلیل مضمون و تحلیل متن استفاده شد. با مرور اسناد بالادستی منتخب، مضامین مرتبط تحلیل و درنهایت راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در رابطه با این موضوع شناسایی و ضمن مشخص کردن نوع راهبردها (به تفکیک انسانی، زیرساختی، مالی، سیاستی و علمی)، شاخص هایی به منظور سنجش آنها پیشنهاد شد. همچنین برای دسته بندی و رتبه بندی شاخص ها از شیوه مصاحبه با متخصصان استفاده شد. در این پژوهش تعداد 8 متخصص به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند.

    یافته ها

    درمجموع 33 راهبرد از این اسناد بالادستی استخراج از میان راهبردهای انتخاب شده از نگاه متخصصان ایرانی افزایش تعداد کنگره های بین المللی و همچنین افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان خارجی مهم ترین راهبردهای بین المللی شدن آموزش عالی بودند. همچنین از میان راهبردهای شناسایی شده 10 راهبرد زیرساختی، 4 راهبرد توسعه انسانی، 4 راهبرد سیاستی، 3راهبرد علمی، 1 راهبرد مالی بودند همچنین تعدادی از راهبردها ترکیبی بودند که از آنجمله 2 راهبرد سیاستی-زیرساختی، 2 راهبرد سیاستی-مالی، 2 راهبرد سیاستی-توسعه انسانی، ، 3 راهبر علمی-توسعه انسانی، 1 راهبرد توسعه انسانی-زیرساختی و 1 راهبرد علمی-زیرساختی بودند. همچنین در مورد شاخص های پیشنهادی برای سنجش تحقق راهبردها نیز 29 شاخص کلان و 4 شاخص خرد بودند. همچنین 18 شاخص فرایندی، 5 شاخص دروندادی و  2 شاخص برون دادی بودند.

    نتیجه گیری

    بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهره گیری از دیپلماسی علمی در شاخه هایی همچون همکاری های علمی بین المللی، انجام پروژه های مشترک علمی تحقیقاتی، برنامه های مبادله استاد و دانشجو، برگزاری نشست ها و سمینارهای علمی، تلاش برای ایجاد شبکه دانشمندان و نخبگان و ایجاد موسسات تحقیقاتی و آموزشی بین المللی، ازجمله ابزارهایی است که جمهوری اسلامی ایران جهت تعاملات موثرتر در سازمان های بین المللی علمی جهت تامین اهداف و منافع ملی خود  باید دنبال کند.

    کلید واژگان: بین المللی سازی آموزش عالی, اسناد بالادستی, سیاست های علم و فناوری, ارزیابی سیاست ها, شاخص های آموزش عالی بین المللی
    Mehdi Rahmani *, Ghasem Azadi Ahmadabadi
    Objective

    The purpose of this research is to identify the internationalization strategies of higher education in Iran's upstream documents.

    Methods

    The current research was applied in terms of its purpose, and in terms of method, it was a mixed type of research (quantitative and qualitative). In the current research, thematic analysis and text analysis were used to identify the most important components and strategies. By reviewing the selected upstream documents, the relevant topics were analyzed and finally, the strategies of the Islamic Republic of Iran were identified in relation to this issue, while specifying the type of strategies (separated by human, infrastructural, financial, political and scientific), indicators were proposed to measure them.

    Results

    A total of 33 strategies from these upstream documents were extracted from among the selected strategies from the point of view of Iranian experts, increasing the number of international congresses and also increasing the capacity to accept foreign students were the most important strategies for the internationalization of higher education. Also, among the identified strategies, there were 10 infrastructure strategies, 4 human development strategies, 4 political strategies, 3 scientific strategies, 1 financial strategy, and a number of strategies were combined, including 2 political-infrastructural strategies, 2 political-financial strategies, and 2 political strategies. - Human development, there were 3 scientific-human development guides, 1 human-infrastructural development strategy and 1 scientific-infrastructural strategy.

    Conclusion

    Therefore, it can be concluded that taking advantage of scientific diplomacy in fields such as international scientific cooperation, carrying out joint scientific research projects, professor and student exchange programs, holding scientific meetings and seminars, trying to create a network of scientists and elites, and creating research and educational institutions.

    Keywords: Internationalization Of Higher Education, Upstream Documents, Science, Technology Policies, Policy Evaluation, International Higher Education Indicators
  • ام فروه ابراهیمی، حسین عبداللهی*، عباس عباس پور، محمود حقانی
    هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی اسناد فرادستی نظام آموزشی ایران با اسناد بین المللی به منظور شناسایی مولفه های رتبه بندی معلمان و تبیین سازوکاراثربخشی آن در شکل گیری نظام رتبه بندی معلمان در ایران است. روش تحقیق حاضر تطبیقی کیفی، روش جمع آوری داده ها اسنادی ، روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوی مضمونی و برای ارائه نتایج از رویکرد بردی استفاده گردید. یافته های پژوهش آشکار ساخت که شباهت اسناد درسه مولفه«اهداف»، «سیاست ها» و «راهبردها» و تفاوت آنها درچهار مولفه «اصول و ارزش ها»، «ساختارمسیرشغلی»، «حیطه عمل» و «پیش بینی چالش های احتمالی» است. به منظور اثربخشی سازوکار رتبه بندی معلمان در ایران پیشنهاد می گردد اهداف، سیاست ها و راهبردها به صورت واضح، دقیق و با توجه به نیازهای واقعی جامعه و ارزش های فرهنگی رایج آن - از طریق اجماع نظر و ایجاد فهم و ارزش مشترک - تبیین گردد. . هم چنین، با توجه به ماهیت حرفه ای مدیریت مدارس ، تعریف " ساختارمسیرشغلی" متمایز ازحرفه معلمی به این موضوع مشروعیت می بخشد. علاوه بر این به منظور تحقق نتایج مورد انتظار و مرتبط با اهداف، تعمیم دامنه شمول و بازنگری در تعریف مدرسه و معلم در اسنادبالادستی نظام آموزشی ایران ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: سیستم ارتقای شغلی, اسناد بین المللی, رتبه بندی معلمان, اسناد بالادستی
    Omefarveh Ebrahimi, Hossein Abdollahi *, Abbas Abbaspoor, Mahmoud Haqhani
    The aim of current research is to compare the Iran's educational upstream documents and international documents in order to identify the components of teachers ranking and explanation of its effective mechanism in the formulating stage of teacher ranking system in Iran. In this comparative study, documentary method with Bereday approach has been used for collection and analysis of data respectively. Research findings revealed that the similarities of documents have been in three components of "goals", "policies" and "strategies". In addition, their differences have been in four components of "principles and values", "career path structure", "scope of action" as well as "prediction of possible challenges"; which "prediction of possible challenges" have not been seen in the upstream documents of Iran's educational system. In order to enhance effectiveness of Iran's teacher ranking mechanism, it is suggested that the goals, policies and strategies of this system should be clearly and precisely determined with regard to the real needs of the society and its common cultural values - through consensus and creating common understanding and values. Also, considering the professional nature of the duties of school administrators, defining a different career path structure from teachers gives legitimacy to this issue. In addition, in order to predict the expected consequences and results related to the goals, it seems necessary to generalize the scope of inclusion and review the definition of school and teacher in the upstream documents of the Iranian educational system.
    Keywords: Career Promotion System International Documents, Teachers' Ranking, Upstream Documents
  • آنیتا هادی زاده، حسن یگانه*، اعظم سادات مرتضوی کهنگی
    رویکرد تنظیم گری چابک با هدف تقویت یکپارچگی برای مدیریت ریسک ها و تضمین تحولات دیجیتالی فراگیر در زیست بوم اقتصاد دیجیتال مورد توجه کشورها بوده است. به این منظور، شناسایی حوزه ها و الزامات تنظیم گری چابک در مسیر توسعه اقتصاد دیجیتال، موضوعی ضروری است. در این پژوهش کیفی، هدف این است که حوزه ها و الزامات تنظیم گری چابک با تمرکز بر اسناد بالادستی مرتبط با توسعه اقتصاد دیجیتال تدوین گردد. در گام نخست پژوهش، فهرست اولیه ای از اسناد بالادستی شامل 40 سند، با استفاده از روش اسنادی تهیه شده و اسناد اثربخش شامل 16 سند با رویکرد گزینش نظری، انتخاب و محتوای این اسناد با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شده و نهایتا 14 حوزه و 26 الزام تنظیم گری چابک مطابق با اصول تنظیم گری چابک، با استفاده از روش AHP اولویت بندی شد. نتایج نشان می دهد که در لایه هسته؛ زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی، در لایه دیجیتال؛ خدمات دیجیتال دولت و در لایه دیجیتالی شده؛ داده و محتوا از اولویت بیشتری برخوردارند.
    کلید واژگان: الزامات تنظیم گری, اقتصاد دیجیتال, تنظیم گری چابک, اسناد بالادستی, اولویت بندی
    Anita Hadizadeh, Hassan Yeganeh *, Azam Sadat Mortazavi
    Countries have focused on agile regulatory approaches to strengthen integration, manage risks, and ensure comprehensive digital transformations within the digital economy ecosystem. It is essential to identify the areas and requirements of agile regulation in developing the digital economy. This qualitative research aims to formulate the areas and requirements for agile regulation by focusing on upstream documents related to the development of the digital economy. In the first step of the research, an initial list of 40 upstream documents was prepared using the documentary method, and 16 effective documents were selected by using the theoretical selection approach. The content of these documents was analyzed using the thematic analysis method, resulting in the identification of 14 areas and 26 requirements for agile regulation, which were then prioritized using the AHP method. The results show that in the core layer, communication and information infrastructure, in the digital layer, public digital services and in the digitized layer, data and content have more priority.
    Keywords: Regulatory Requirements, Digital Economy, Agile Regulation, Upstream Documents, Prioritization
  • میثم فرخی*، فاطمه زهرا قلندری
    مقاله حاضر با هدف سیاست گذاری مولفه های هویت ملی جوانان در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران نگاشته شده است. جهت گیری پژوهش کاربردی و با هدف اکتشافی بوده که با استفاده از روش اسنادی، اطلاعات موردنیاز تحقیق جمع آوری شده و به روش تحلیل تماتیک (مضمون) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که پنج محور «تاریخ و هویت ایرانی اسلامی»، «عشق به جغرافیای ایران و لزوم دفاع از آن در برابر بیگانگان»، «حس تعلق به نظام سیاسی و ارزش های مشروع جمهوری اسلامی ایران»، «فرهنگ و میراث فرهنگی»، «پاسداشت زبان و ادبیات فارسی» عناصر اصلی هویت ملی را در اسناد بالادستی شکل می دهند. در محور اول، آشنایی جوانان با حکومت های ایرانی، مفاخر ادبی، مناسبت های سال شمسی و تقویت هویت اسلامی ایرانی، روح معنویت، تعبد و توحید، رشد فضایل اخلاقی، افتخار به ایرانی بودن، توجه به دیانت در اسناد بالادستی مورد تاکید است. در محور دوم، حضور فعال جوانان در دفاع از سرزمین، ایجاد انگیزه و علاقه وطن دوستی در جهت حفظ استقلال وطن و مرزهای سیاسی، عشق به سرزمین و حفظ و تعالی محیط زیست، میراث فرهنگی و سرمایه های طبیعی ایران حائز اهمیت بوده است. در محور سوم، سیاست هایی به منظور تامین و حفظ منافع ملی کشور مدنظر قرار گرفته است. محور چهارم شامل سیاست هایی می شود که بر شناخت آیین ها و سنت های عام، جشن ها و اعیاد، ارزش های سنتی، لباس و طرز پوشش، معماری بناها و مکان ها، رسوم، عرف و هنرهای ملی و بومی اشاره دارد. محور آخر نیز مشتمل بر سیاست هایی است که بر مراقبت از «زبان به عنوان مسیری استراتژیک در نفوذ فرهنگی»، حفظ و حراست از آن ضمن ایجاد وحدت، همبستگی اجتماعی و فرهنگی تاکید دارند. درمجموع، می توان اشاره نمود وجود سه عبارت جوان مومن، جوان ایرانی و جوان انقلابی، تعابیر مهم اسناد بالادستی بودند. در هیچ یک از اسناد، مولفه های هویت ملی نسبت به یکدیگر برتری و فزونی نداشته اند. توجه توامان و تقریبا یکسان به ابعاد و مولفه های هویت ملی در اسناد بالادستی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
    کلید واژگان: سیاست گذاری فرهنگی, هویت, هویت ملی, اسناد بالادستی, جوانان
    Meysam Farokhi *, Fatemeh Zahra Ghalandari
    The present article is written with the aim of policy making for the components of national identity of the youth in the upstream documents of the Islamic Republic of Iran. The research is applied in orientation and exploratory in purpose, with the necessary information gathered through the documentary method and analyzed using thematic analysis. The results show that five main axes - "Iranian-Islamic history and identity," "love for Iran's geography and the need to defend it against foreigners," "sense of belonging to the political system and the legitimate values of the Islamic Republic of Iran," "culture and cultural heritage," and "preserving the Persian language and literature" - shape the main elements of national identity in these upstream documents. In the first axis, emphasis is placed on the youth's familiarity with Iranian governments, literary figures, the solar calendar events, strengthening the Islamic-Iranian identity, the spirit of spirituality, devotion and monotheism, the development of moral virtues, pride in being Iranian, and attention to religion in these documents. On the second axis, the active participation of the youth in defending the land, creating motivation and a love for patriotism to preserve the country's independence and political borders, love for the homeland, and protecting and promoting the environment, cultural heritage, and natural resources of Iran is of great importance. On the third axis, policies aimed at ensuring and safeguarding the national interests of the country are considered. The fourth axis includes policies referring to the recognition of common rituals and traditions, festivals and celebrations, traditional values, clothing and dress styles, architecture of buildings and places, customs, norms, and national and local arts. The last axis encompasses policies that focus on the care for "language as a strategic path for cultural influence" and emphasize its preservation and protection, while fostering unity, social and cultural solidarity. In summary, it can be noted that the terms "faithful youth," "Iranian youth," and "revolutionary youth" are important concepts in the upstream documents. None of the national identity components are superior to or dominant over the others in these documents. Equal and simultaneous attention to the dimensions and components of national identity in the upstream documents is of great significance.
    Keywords: Cultural Policy, Identity, National Identity, Upstream Documents, Youth
  • مهدی علیپور حافظی*
    هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی انتظارات اسناد بالادستی نظام آموزش عالی کشور از دانشگاه ها و موسسه های پژوهشی است. در راستای وصول به هدف اصلی در این پژوهش، تلاش شد تا با تحلیل اسناد بالادستی نظام آموزش عالی کشور و استخراج انتظارات از نظام آموزش عالی نسبت به ارائه پیشنهادهایی برای نهادهای حاکمیتی و نیز دانشگاه ها و موسسه های آموزش عالی اقدام شود. مطالعه حاضر از نوع کیفی و با روش مطالعه سندی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. دو مرحله فیلترگذاری توسط دو متخصص به صورت هم زمان و مقایسه نتایج با یکدیگر در گام بعدی تمام شد و در نهایت تعداد 391 محور از این اسناد استخراج شد و در هشت دسته خوشه بندی شدند. جامعه مطالعاتی پژوهش حاضر را اسناد بالادستی (12 سند) نظام آموزش عالی کشور تشکیل دادند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که محورهای اصلی مفاهیم ذکر شده در اسناد بالادستی قابل خوشه بندی در هشت محور اصلی زیرساخت، پژوهش، فرهنگی-اجتماعی، آموزش، سیاست، مشارکت علمی، ارتباط با صنعت و تجاری سازی هستند. در این میان محور آموزش که به عنوان کارکرد اصلی اکثر دانشگاه ها و موسسه های آموزش عالی است، از منظر توجه اسناد بالادستی در رتبه چهارم قرار دارد. همچنین حوزه های مرتبط با فعالیت های دانشگاه ها در نسل های سوم و چهارم، شاهد کمترین میزان توجه در این اسناد هستند. از طرفی نیز اسناد بالادستی که محور اصلی توجه شان باید دانشگاه ها و موسسه های آموزش عالی باشد، کمتر از 20 درصد گزاره های استخراج شده از اسناد بالادستی را شامل می شوند. نتایج حاصل شده از مطالعه اسناد بالادستی در پژوهش حاضر نشان داد که اسناد بر محورهای، زیرساخت، پژوهش، فرهنگی و اجتماعی، آموزش، سیاست، مشارکت علمی، ارتباط با صنعت و تجاری سازی و تاکید دارند و در این بین، معیارهای زیرساخت، فرهنگی و اجتماعی، پژوهش و آموزش، به ترتیب بیشترین تمرکز را در اسناد بالادستی نظام آموزش عالی به خود اختصاص داده اند.
    کلید واژگان: دانشگاه ها و موسسه های پژوهشی, اسناد بالادستی, نظام آموزش عالی, ایران
    Mehdi Alipour Hafezi *
    The main goal of this research is to identify the expectations of the higher education system of Iran from universities and research institutes. In line with the main goal research, an attempt has been made to analyze the upstream documents of Iran's higher education system and extract the expectations from the higher education system in order to provide suggestions for the governing institutions as well as universities and institutions of higher education. The present study was conducted qualitatively and with the method of document study using thematic analysis method. Two filtering stages were performed by two experts simultaneously and the results were compared in the next step, and finally 391 axes were extracted from these documents and clustered into eight categories. The study group of the current research was formed in the study section of upstream documents of the Iran's higher education system. The findings of research showed that the main axes of the concepts mentioned in the upstream documents can be clustered in the eight main axes of infrastructure, research, education, policy, scientific participation, communication with industry and commercialization. Meanwhile, the axis of education, which is the main function of most universities and institutions of higher education, ranks fourth in terms of the attention of upstream documents. Also, the fields related to the activities of the universities in the third and fourth generations, placed in the least amount of attention. On the other hand, the upstream documents, whose main focus should be universities and higher education institutions, include less than 20% of statements extracted from upstream documents. The results obtained from the study of upstream documents in the current research showed that the documents emphasize the axes of infrastructure, research, cultural and social, education, policy, scientific participation, connection with industry and commercialization, and in the meantime, infrastructure criteria, Cultural and social, research and education, respectively, have the most focus in the upstream documents of the higher education system. Upstream documents have diverse expectations from Higher Education systems. In some cases they are in far distance from Higher education systems’ role in international scale.
    Keywords: Upstream Documents, Iran, Universities, Research Institutes, Higher Education System
  • فرهاد علیپور، یونس رومیانی*، مریم یاراحمدی
    پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جذب اعضای هیات علمی در دانشگاه فرهنگیان با تاکید بر اسناد بالادستی و با استفاده از روش پژوهش آمیخته اکتشافی صورت گرفت. در بخش کیفی، قلمرو  پژوهش شامل اسناد سند چشم انداز 1404، نقشه جامع علمی کشور، برنامه ششم توسعه کشور، سیاست های کلی مقام معظم رهبری، بیانیه گام دوم انقلاب، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند آمایش آموزش عالی و تمامی اسناد، مصوبات و آیین نامه هایی بالادستی مرتبط با بحث جذب در دانشگاه فرهنگیان است. در بخش کمی نیز، جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 168 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج بیانگر آن است که بر اساس متون و اسناد تحلیل شده، الگوی جذب اعضای هیات علمی شامل شایستگی های اخلاقی، پایبندی به اصول و ارزش های اسلامی - ایرانی، ویژگی های شخصی، خلاق و کارآفرین بودن، شایستگی های تخصصی و حرفه ای، تولید ثروت و تعامل با صنعت، روحیه خدمت رسانی و تعاون، توانمندی پژوهشی، مسئولیت پذیری، کار تیمی و روحیه جهادی می باشد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد تمامی متغیرهای مشاهده پذیر و مکنون دارای بار عاملی قابل قبولی بر روی متغیر مکنون متناظر خود می باشند و لذا در سطح معنی داری 01/. معنی دار بوده و مورد تایید قرار گرفتند. به منظور سنجش کل مدل از شاخص نیکویی برازش (GOF) استفاده گردید که عملکرد کلی مدل جذب اعضای هیات علمی در دانشگاه فرهنگیان با مقدار GOF برابر با 541/. در حد قوی ارزیابی گردید.
    کلید واژگان: جذب اعضای هیات علمی, دانشگاه فرهنیگان, اسناد بالادستی دانشگاه فرهنگیان, مطالعه آمیخته
    Farhad Alipoor, Yones Romiani *, Maryam Yarahmadi
    The present study was conducted with the aim of developing the recruiting pattern for faculty members in University of Farhangian with emphasis on upstream documents and using the mixed method. In the qualitative part, the scope of the research includes the documents of Vision document 1404, the comprehensive scientific map of the country, the sixth development plan, the general policies of the Supreme Leader, the statement of the second step of the revolution, the document of fundamental transformation of education and training, higher education logistics document and all the documents and approvals that related to the discussion of recruitment in University of Farhangian. In the quantitative part, the statistical population included all the faculty members of University of Farhangian which 168 people were selected as a sample using stratified random sampling. The results showed that the attracting pattern for faculty members includes moral competencies, adherence to Islamic-Iranian principles and values, personal characteristics, creative and entrepreneurial, specialized and professional competencies, generating wealth and interacting with industry, spirit of service and cooperation, research ability, responsibility, team work and jihad spirit. Also, the findings showed that all observable and latent variables have an acceptable factor load on their corresponding latent variable In order to evaluate the whole model, goodness of fit (GOF) index was used  that the results showed that the performance of the model is suitable.
    Keywords: recruitment, of faculty members, university of Farhanigan, upstream documents, mixed study
  • معصومه محمدی

    یکی از اهداف آرمانی چشم انداز توسعه علمی کشور احراز جایگاه علم و فناوری و تحقق اهداف چشم انداز در ابعاد علمی، پژوهشی و فناوری است که مستلزم سیاستگزاری صحیح و عزم جهاد علمی است. تبیین چالش ها و چشم انداز توسعه علمی کشور نقش مهمی در آینده جامعه ایران داشته و بررسی این امر خطیر جز با واکاوی چالش های موجود و آینده پژوهی موثر در جهت توسعه رسالت توسعه علمی کشور امکان پذیر نمی باشد. هدف از پژوهش حاضر، آینده پژوهی علمی ایران و تبیین چالش های پیش رو و چشم انداز توسعه علمی کشور تا سال 1414 است. سئوال اصلی پژوهش حاضر این است که؛ چگونه می توان با استناد به اسناد بالادستی کشور به تبیین و بررسی چالش ها و چشم اندازهای توسعه علمی کشور تا سال 1414 پرداخت؟ در پاسخ به این سئوال این فرضیه مطرح می شود که با سیاستگزاری های صحیح و مناسب و آینده پژوهی در جهت توسعه علمی کشور می توان چالش ها و چشم انداز های توسعه علمی کشور را مورد تبیین و بررسی قرار داده و آن را در راستای تحقق اهداف توسعه رسالت علمی کشور رهنمود ساخت. برای دستیابی به این هدف با توجه به روش کیفی و با استفاده از منابعی چون اسناد بالا دستی و صاحب نظران حوزه علمی کشور تلاش شده اولویت بندی چشم انداز ها و رسالت ها و دستیابی به توسعه علمی کشور در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: آینده پژوهی, توسعه علمی, اسناد بالادستی, چالش, چشم انداز
    Masoumeh Mohammadi

    One of the ideal goals of the country's scientific development vision is to achieve the status of science and technology and realize the goals of the vision in scientific, research and technological dimensions, which requires correct policy making and the determination of scientific jihad. Explaining the challenges and prospects of scientific development of the country has an important role in the future of Iranian society, and investigating this serious matter is not possible except by analyzing the existing challenges and effective future research in the direction of the development of the country's scientific development mission. The purpose of the current research is to study the scientific future of Iran and explain the challenges ahead and the prospects of the country's scientific development until 1414. The main question of the current research is that; How can one explain and examine the challenges and perspectives of the country's scientific development by referring to the country's upstream documents until 1414? In response to this question, this hypothesis is proposed that with correct and appropriate policies and future research in the direction of the scientific development of the country, the challenges and prospects of the scientific development of the country can be explained and investigated and it can be done in line with the realization of the goals. The development of the scientific mission of the country was guided. To achieve this goal, according to the qualitative method and using sources such as high-quality documents and experts in the country's scientific field, it has been tried to prioritize the visions and missions and achieve the scientific development of the country.

    Keywords: Future studies, scientific development, upstream documents, challenges, prospects
  • محمد عسکری کرمانی*، عباس حیدری بهنوئیه، محمود بابایی
    زمینه و هدف

    تلاش علمی این پژوهش ناظر بر مطالعه امنیت اجتماعی به عنوان یک پدیده مهم در متن اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران است تا از این طریق فهم بهتری از امنیت اجتماعی، اهمیت و ضرورت آن به دست آید. هدف اصلی پژوهش آن است تا جایگاه مفهوم امنیت اجتماعی در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران مورد تبیین قرار گیرد.

    روش

    روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع تحلیل مضمون است. داده های پژوهش داده های متنی شامل اسناد و سیاست های بالادستی نظام هستند که به صورت کدگذاری باز و محوری پدیده امنیت اجتماعی را شناسایی و دسته بندی کرده است. روش نمونه گیری هدفمند و از اسناد تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است.

    یافته ها

    در مجموع هجده مضمون پایه از متن اسناد بالادستی استخراج شد که از این میان تعدادی از آن ها چند مرتبه در اسناد مورد اشاره قرار گرفتند و نیز صد و ده مرتبه ابعاد و مولفه های امنیت اجتماعی در اسناد بالادستی ذکر شده است.

    نتیجه گیری

    از حیث ذکر مولفه های امنیت اجتماعی می توان اشاره داشت که مبارزه با مواد مخدر، دریافتن امنیت اجتماعی، مقابله با اعتیاد، مصاف با مفاسد اجتماعی، جلوگیری از وقوع جرم، ترقی امنیت اجتماعی، جبران ناسازگاری اجتماعی، مقابله با خشونت، کاهش طلاق، کاهش حاشیه نشینی، کاهش کودکان کار، مبارزه با مفاسد اخلاقی، توجه به امنیت اجتماعی، جلوگیری از کاهش جمعیت، مبارزه با دخانیات، مقابله با تکدی گری، مبارزه با قاچاق کالا و نهادینه شدن امنیت اجتماعی ابعاد و مولفه های امنیت اجتماعی در اسناد بالادستی هستند.

    کلید واژگان: امنیت, امنیت اجتماعی, مطالعات امنیتی, اسناد بالادستی, جمهوری اسلامی ایران
    Mohammad Askari Kermani *, Abbas Haidarybehnuiyeh, Mahmoud Babaie
    Background and purpose

    The scientific effort of this article is to study social security as an important phenomenon in the text of the upstream documents of the Islamic Republic of Iran in order to obtain a better understanding of social security, its importance and necessity. The main goal of the research is to clarify the position of the concept of social security in the upstream documents of the Islamic Republic of Iran, in addition to trying to solve the existing research gap.

    Research method

    The method used in the current research is thematic analysis. The research data, textual data, includes documents and policies of the upper system, which has identified and categorized the phenomenon of social security in the form of open and central coding. The purposeful sampling method has been continued from the documents until reaching theoretical saturation.

    Findings

    In total, eighteen basic themes were extracted from the text of the upstream documents, among which some of them were mentioned several times in the documents, and the dimensions and components of social security were mentioned 110 times in the upstream documents.

    Conclusion

    In terms of mentioning the components of social security, it can be mentioned that the fight against drugs, realizing social security, dealing with addiction, dealing with social corruption, preventing crime, promoting social security, compensating for social incompatibility, dealing with violence, Reducing divorce, reducing marginalization, reducing working children, fighting moral corruption, paying attention to social security, preventing population decline, fighting tobacco, fighting begging, fighting goods smuggling and institutionalizing social security dimensions and components of social security They are in the upstream documents.

    Keywords: Security, social security, Security Studies, upstream documents, Islamic Republic of Iran
  • شهاب طلایی شکری، سعید شفیعا*
    اسناد بالادستی به مثابه راهنما و جهت دهنده اقدامات آتی سیاست گذارانه مورد استفاده و توجه هستند. سند راهبردی توسعه گردشگری ایران، که در شهریور 1399 همسو با قانون برنامه ششم توسعه کشور تدوین شد، از مهم ترین اقدامات انجام شده برای توسعه صنعت گردشگری کشور محسوب می شود. این مطالعه، که با روش کیفی و از نوع کاربردی است، با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی و دستیابی به اشباع نظری، درصدد پاسخ به این سوال است که این سند چه میزان با اسناد بالادستی تطابق دارد و، از نظر محتوایی، چه کیفیتی دارد. مطالعه نشان داد که به بیش از چهل درصد اهداف تعریف شده در اسناد بالادستی در این سند نیز توجه شده است.اما این سند نتوانسته نقش انسجام دهنده و همگرا کننده ای ایفا کند. بنابراین، نامشخص بودن محورها و اولویت های توسعه گردشگری، چیدمان ناصحیح ذی نفعان و بی هدفی در قبال گردشگری داخلی و خروجی به قوت خود باقی است. اهداف و آرمان های تعریف شده سند نشان می دهد که با این که گزاره های همواره صحیح و مطلوب صنعت گردشگری در این سند وجود دارند، به بسترها و نیازهای گردشگری ایران توجه نشده است. هرچند سند حاضر، با تاکید بر بخش خصوصی، توجه به ارزش ها و فرهنگ جامعه و توجه به جوانان و زنان، گام های مثبتی به سوی عدالت محوری برداشته است، کلیت قابل اتکا و منسجمی برای واقعیت گردشگری ایران مهیا نکرده است. «گردشگری مطلوب جمهوری اسلامی ایران» مفهومی است که تابه حال موردتوجه نبوده است و برای همگرایی برنامه های آتی گردشگری با اسناد بالادستی و رفع مشکلات سند حاضر به منزله سندی بالادستی نیاز به مفهوم سازی دارد.
    کلید واژگان: سند راهبردی توسعه گردشگری, اسناد بالادستی, گردشگری جمهوری اسلامی ایران, تحلیل محتوا
    Shahab Talaie, Saeed Shafia *
    Upstream documents are used as a guide and guide for future policy actions. The Strategic Document for Iran's Tourism Development, which was drafted in September 2016 in line with the law of the Sixth Development Plan, is one of the most important measures for the development of the country's tourism industry. This qualitatively applied study uses snowball sampling and theoretical saturation to answer the question of how much this document is compatible with the upstream documents and what is its quality in terms of content. The study showed that more than forty percent of the goals defined in the upstream documents in this document have also been considered. However, the document has not been able to play a cohesive and convergent role. Therefore, the uncertainty of the axes and priorities of tourism development, the incorrect arrangement of stakeholders and aimlessness towards domestic tourism and outflows remain strong. The goals and ideals defined in the document show that there are always correct and desirable statements of the tourism industry in this document and the contexts and needs of Iran's tourism are not considered. Although the present document has taken positive steps towards justice-oriented by emphasizing the private sector, paying attention to the values ​​and culture of the society and paying attention to the youth and women, but it has not provided a reliable and coherent whole for the tourism reality of Iran. "Desirable tourism of the Islamic Republic of Iran" is a concept that has not been considered so far ...
    Keywords: Strategic document for tourism development, upstream documents, tourism of the Islamic Republic of Iran, content analysis
  • مجید مهدیه نجف آبادی*، آتوسا کلانتر هرمزی، کیومرث فرحبخش، حسین سلیمی بجستانی
    با توجه به اهمیت مشاوره مدرسه در پرورش نسل آینده کشور و لزوم ایجاد چهارچوب و واضح سازی نقش ها و وظایف در برنامه های مشاوره مدرسه، هدف این پژوهش، تدوین مدل حرفه ای مشاوره مدرسه ایران بود که با روش کیفی تحلیل مضمون انجام شد. ابتدا اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه درسی ملی) و متون تخصصی مشاوره مدرسه تحلیل و مضامین آن به دست آمد و سپس مضامین مصاحبه با متخصصان مشاوره مدرسه (صاحب نظران و مشاوران مدرسه) استخراج شد که حاصل 180 مضمون فرعی، 59 مضمون اصلی و 21 مضمون هسته ای بود که به عنوان محورهای اصلی مدل، در چهار رکن، مبانی، مدیریت، خدمات و پاسخگویی ساختار یافتند. رکن مبانی دارای دو جنبه کلیدی (باور و چشم انداز) است که باور اشاره به باورهای بنیادین تربیت و چشم انداز، تصویری از آینده مطلوب است. رکن مدیریت شامل سه جنبه کلیدی (طرح ریزی، اجرا و تعاملات) است که طرح ریزی، چگونگی و طراحی اجرای برنامه را مشخص نموده و اجرا به بایدها و روش های اجرایی برنامه ها پرداخته و تعاملات به جایگاه برنامه ها و ارتقای نظام مند تربیت اشاره دارد. رکن خدمات دارای دو جنبه کلیدی (فراگیری و راهبرد) است که فراگیری پوشش خدمات مشاوره مدرسه را مشخص نموده و راهبرد، شیوه های ارائه خدمات مشاوره مدرسه را تعیین کرده است و رکن پاسخگویی شامل دو جنبه کلیدی (ارزیابی و ارتقاء) است. در ارزیابی، اصول و چگونگی ارزیابی مشاوره مدرسه مطرح و در ارتقاء، شایستگی های عاملان مشاوره مدرسه و شرایط وصول به این شایستگی ها مشخص شده است. مدل حرفه ای مشاوره مدرسه سعی دارد با استفاده از نظریات علمی و مبتنی بر فرهنگ، چهارچوبی جامع و نظام مند برای فعالیت های مشاوره مدرسه ایجاد نموده تا بستری برای پرورش نسل آینده در زمینه های تحصیلی، شغلی، شخصی-اجتماعی و دینی- اخلاقی فراهم نماید.
    کلید واژگان: مدل حرفه ای, مشاوره مدرسه, اسناد بالادستی
    Majid Mahdieh Najaf Abady *, Atousa Kalantar Hormozi, Qiumars Farahbakhsh, Hossein Salimi Bajestani
    School counseling plays a vital role in training the future generation of the country. Thus, there is a need to create a framework and clarify the roles and functions of school counseling programs. To this end, the present study aimed to develop a professional school counseling model in Iran using the qualitative content analysis method. First, upstream documents (Fundamental Reform Document of Education (FRDE) and national curricula) and specialized school counseling texts were analyzed and the underlying themes were extracted. Afterward, the data from the interviews with school counseling experts (school counselors and experts) were analyzed. The analysis of the data revealed 180 subthemes, 59 main themes, and 21 core themes that were used to develop a school counseling model with four components: foundations, management, services, and accountability. The foundations of the model have two key aspects (belief and prospect). The belief component refers to fundamental beliefs of education and prospect reflects an image of the ideal future. Moreover, management involves three key aspects (planning, administration, and interactions). Planning specifies how the program is designed and executed. Administration addresses the needs and procedures used for implementing programs. Interactions refer to the position of programs and the systematic promotion of education. In addition, services encompass two key aspects (inclusiveness and strategy). Inclusiveness refers to the coverage of school counseling services and the strategy specifies the procedures for delivering school counseling services. Finally, accountability involves two key aspects (evaluation and promotion). Evaluation involves measuring school counseling services, factors promoting school counselors’ competencies, and the requirements for acquiring such competencies. The professional school counseling model tries to create a comprehensive and systematic framework for school counseling activities by using scientific and culture-based theories to contribute to developing academic, occupational, personal-social, and religious-ethical competencies of future generations.
    Keywords: Professional Model, School Counseling, Upstream Documents
  • علی کرمی*، جمال آبرومند
    هدف
    این پژوهش با هدف ، اولویت دهی به مشوق های مطروحه در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در قالب اسناد بالادستی با رویکرد آینده نگاری به رشته تحریر درآمده است.
    روش
    این پژوهش با بهره گیری از سه روش به نتیجه رسیده است.در گام نخست با استفاده از روش فراتحلیل دست به شناخت وضع موجود زده، در گام دوم با مطالعه اسنادی، اسناد موجود در خصوص موضوع را بررسی کرده و در نهایت در گام سوم با استفاده از تکنیک دلفی مشوق های کلیدی و مهم را شناسایی کرده است.
    یافته ها
    در این پژوهش بعد از بررسی اسناد بالادستی و شناسایی تاکیدات آنها در خصوص بحث جوانی جمعیت، مشوق های مطروحه در قانون احصاء شده و با استفاده از نظرات کارشناسان مشوق های کلیدی طی پنج مرحله دلفی انتخاب شدند. در ادامه کار بعد از شناسایی بحران های چهارگانه، مشوق هایی فارغ از مشوق های مطروحه در قانون به سیاستگذار پیشنهاد شد.
    نتیجه گیری
    در این پژوهش سعی شد تا این گزاره نهادینه شود که زمان پایان دادن به شیوه عمل مقطعی و آزمون و خطا در این حوزه به سر آمده و باید با توجه به محدودیت های موجود، عوامل موثر به منظور طراحی چارچوبی جامع برای سیاستگذاری استخراج گردد تا به وسیله آن بتوان از این گذرگاه مهم جان سالم بدر برد.
    کلید واژگان: آینده نگاری راهبردی, برنامه هفتم توسعه, اسناد بالادستی, جوانی جمعیت
    ALI KARAMI *, Jamal Aberoumand
    Purpose
    This research has been written with the aim of prioritizing the incentives proposed in the family and youth protection law in the form of upstream documents with a strategic foresight approach.
    Method
    This research has reached its conclusion in three steps. In the first step, the meta-analysis method was used to understand the current situation, in the second step, by document study, the existing documents regarding the subject were examined, and finally, in the third step, by using It has identified key and important incentives from the Delphi technique.
    Findings
    In this research, after reviewing the upstream documents and identifying their emphasis on the issue of population youth, the incentives proposed in the law were counted and using the opinions of experts, key incentives were selected through five Delphi steps. In the continuation of the work, after identifying the four crises, incentives were proposed to the policy maker apart from the incentives proposed in the law.
    Conclusion
    In this research, an attempt was made to institutionalize the proposition that the time has come to end the method of cross-sectional action and trial and error in this field, and considering the existing limitations, effective factors should be extracted in order to design a comprehensive framework for policy making. By means of it, you can survive this important crossing.
    Keywords: strategic foresight, 7th development plan, upstream documents, population youth
  • خدیجه مرادی*
    هدف پژوهش حاضر ارایه الگوی شایستگی مدیران قضایی و اداری شاغل در قوه قضاییه کشور براساس اسناد بالادستی، منویات مقام معظم رهبری، سخنان مسیولان قضایی، مصاحبه با مدیران نمونه قضایی و اداری و نظرسنجی از مدیران شاغل در قوه قضاییه است. برای دستیابی به این هدف از رویکرد ترکیبی و روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی و آمار توصیفی استفاده شده است. 16 سند بالادستی، 23 سند منویات رهبری و سخنان مسیولان قضایی، 10 مدیر نمونه قضایی و اداری و نظرسنجی از کلیه مدیران قضایی و اداری (سطوح پایه و میانی) جامعه پژوهش بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که سلامت و نفوذناپذیری، عدالت، کرامت انسانی، کارآمدی و جهادی بودن شایستگی های محوری قوه قضاییه هستند.. شایستگی های شخصیتی، رفتاری، مدیریتی و خبرگی شایستگی های معرفی شده برای مدیران قضایی و اداری بوده اند. که در میان شاخص های هر یک از شایستگی های ذکر شده براساس دیدگاه مدیران مهارت های ارتباطی یکی از مهمترین مهارت های مورد نیاز مدیران قوه قضاییه است. علاوه بر این، شناخت سازمان، شناخت افکار عمومی و جامعه، اعتمادسازی، مقبولیت بین افراد، شناخت قومیت و فرهنگ، شناخت سیاست های قضایی و سرمایه اجتماعی از فراشایستگی های خاص مدیران قضایی بوده است که در انتصاب مدیران قضایی باید بدان ها توجه نمود.
    کلید واژگان: شایستگی, مدیران قضایی, اسناد بالادستی, قوه قضاییه
    Khadije Morady *
    The purpose of this research is to present the model of competence of judicial and administrative managers working in the country's judiciary based on top-level documents, the Supreme Leader's menus, the words of judicial officials, interviews with exemplary judicial and administrative managers, and a survey of managers working in the judiciary. To achieve this purpose, a combined approach and inductive qualitative content analysis method and descriptive statistics have been used. 16 upstream documents, 23 documents of leadership menus and the words of judicial officials, 10 sample judicial and administrative managers and a survey of all judicial and administrative managers (basic and middle levels) of the research community. The results of the research showed that health and impenetrability, justice, human dignity, efficiency and jihadism are the core competencies of the judiciary. Personality, behavioral, management and expertise competencies have been introduced for judicial and administrative managers. Among the indicators of each of the mentioned competencies based on the managers' point of view, communication skills are one of the most important skills needed by the managers of the judiciary. In addition, knowledge of the organization, knowledge of public opinion and society, trust building, acceptance between people, knowledge of ethnicity and culture, knowledge of judicial policies and social capital are among the special competencies of judicial administrators, which should be taken into account in the appointment of judicial administrators.
    Keywords: competence, judicial managers, Upstream Documents, Judiciary
  • لیلا عیاری، نعمت الله موسی پور*

    دوره کودکی دارای اهمیت بنیادین برای آموزش‎های اساسی و همگانی است. یکی از این آموزش های اساسی، انتقال مفاهیم مرتبط با ارزش های اخلاقی از جمله نیکوکاری می باشد. در واقع، نیکوکاری از نیازهای اساسی برای حیات اجتماعی محسوب می شود که به میزان تن‎سپردن به قانون، دارای اهمیت است. به دلیل جایگاه مهم نیکوکاری در کسب کمال فردی و اجتماعی، ایجاد حس علاقه به نیکوکارشدن در کودکان و نوجوانان جزو رسالت های مهم آموزش و پرورش قلمداد می‎شود. لذا؛ در این مقاله تلاش شده است که سیاست‎گذاری و برنامه‎ریزی درسی آموزش ابتدایی ایران از نظر اهمیت و جایگاه نیکوکاری مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور؛ محتوای اسناد بالادستی و کتاب‎های درسی دوره ابتدایی از لحاظ میزان پرداختن به نیکوکاری و مصادیق آن با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای استقرایی بررسی شد. جامعه پژوهش شامل اسناد بالادستی حوزه آموزش یعنی «چشم انداز بیست ساله ی جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 شمسی»، «سیاست‎های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش»، «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، «برنامه درسی ملی» و «تمام کتب درسی دوره ابتدایی» بود؛ که انتخاب از آنها به شیوه هدفمند صورت گرفت. نتایج تحلیل اسناد بالادستی نشان دهنده این بود که واژه نیکوکاری یکبار در قالب «گسترش فرهنگ نیکوکاری» در سند تحول بنیادین مطرح شده است و در سایر اسناد مفاهیم و مصادیق همتای آن مورد توجه قرار گرفته است. در نتیجه این تحلیل پنج دستاورد شناسایی شد که تبیین‎کننده آموزش نیکوکاری در مدارس ابتدایی ایران هستند: "پرورش دانش آموز نیکوکار (به معنای کمک مادی به فقرای خودی)، محدودسازی ایثار و فداکاری به خودی ها، باورداشتن کمک به دیگران خودی، تشویق امور خیر و وقف در قالب‎های حاکمیتی و کمک مادی به دیگران". همچنین، پیگیری سیاست‎ها و آموزه‎های مربوط به نیکوکاری و مفاهیم همتای آن در آموزش کودکان، در برنامه درسی آشکار مدرسه یعنی «کتاب‎های درسی» دوره ابتدایی تبلور یافته است که بیش از همه کتاب‏های درسی «قرآن» و «هدیه‎های آسمان» برای طرح آموزه‎های این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته اند. در این بررسی آشکار شد که مجموعه آموزه‎ها و اندیشه‏های مورد نظر در ارتباط با نیکوکاری در مدارس ابتدایی ایران تحت سیزده مبحث اساسی سازماندهی و دنبال می‎شوند؛ که عبارتند از: "منطق، مفهوم، منش، جایگاه، انواع، مصادیق، تاثیرات، الگو و راهنمایان، آموزش، سفارش(توصیه)، ضرورت، بزرگداشت، نیروهای واسط و گستره نیکوکاری".

    کلید واژگان: آموزش نیکوکاری, سیاست های آموزش نیکوکاری, واقعیت های آموزش نیکوکاری دوره ابتدایی, اسناد بالادستی
    Leyla Ayyari, Nematollah Mousapour *
    Introduction

    Childhood is of fundamental importance for basic and universal education. One of these basic educations is the transfer of concepts related to moral values, including philanthropy. Philanthropy is one of the basic needs for social life, which is as important as obeying the law. Due to the important position of philanthropy in achieving personal and social perfection, creating a sense of interest in doing philanthropy in children and teenagers is considered one of the important missions of education. In this article, an attempt is made to examine the policy-making and curriculum planning of elementary education in Iran from this point of view.

    Research method

    To reveal the importance and place of philanthropy in Iran's primary education policies and curricula, the content of upper-level documents and primary course textbooks in terms of the extent of dealing with philanthropy and its examples using a qualitative approach and inductive content analysis method was investigated. The research community includes the upstream documents of the field of education, i.e. "Twenty-year vision of the Islamic Republic of Iran in 1404 solar horizon", "General policies of transformation in the education system", "Fundamental transformation document of education", "National Curriculum" and "all the textbooks of the elementary school"; the sample was purposefully selected from among them.

    Findings

    The analysis of the policy documents of Iran's primary education field shows that philanthropy is followed from their point of view with this approach "philanthropy activities are a religious phenomenon that is mostly done for the community of believers and even sometimes only for friends". The facts reveal that the topic of philanthropy, with all its related concepts (even with a slight similarity), in the upstream documents, including "Twenty-year vision of the Islamic Republic of Iran in the horizon of 1404 solar", six items, "general policies of creating transformation in the education system", three items and "fundamental transformation document of education", thirty items have been proposed; Basically, their emphasis is on "sacrifice" with the meaning of defending the ideas of sovereignty. In the document more related to the field of curriculum, i.e. "National Curriculum", twenty-eight concepts related to philanthropy are used. These policies have been crystallized in the school curriculum, i.e. "textbooks" of the elementary school, and most of all, "Quran" and "Gifts of Heaven" textbooks have been used to outline the teachings.

    Discussion and conclusion

    Looking deeply into the content of the upstream documents, it becomes clear that the term philanthropy, which means serving others without expectations, is mentioned only once in the form of "spreading the culture of philanthropy" in the fundamental transformation document. In other documents, the concepts and examples of its counterparts have been taken into consideration, and in many cases, those concepts had a meaning outside of the concept of philanthropy. As a result of the analysis of the policies and curricula of the elementary school in Iran, it was revealed that the education and curriculum based on the limited meaning of philanthropy are followed in such a way that five achievements can be imagined for it: cultivating virtuous students, limiting self-sacrifice to relatives, believing in helping others, encouraging good deeds and endowment in the forms of governance and material assistance to others. Also, the pursuit of policies and teachings related to charity and its equivalent concepts in children's education, which are followed through open curricula, mainly is presented in the context of the "Quran" and "Gifts of Heaven" textbooks with limited meaning. In this study, it was revealed that the desired set of teachings and thoughts related to philanthropy in Iran's primary schools are organized and followed under thirteen basic topics which include: logic, concept, nature, position, types, examples, effects, models, training and order (recommendation), necessity, commemoration, mediating forces and scope of philanthropy.

    Keywords: Education of philanthropy, policies of education of Philanthropy, facts of education of Philanthropy in elementary school, upstream documents
  • رضا وفائی*، حسن ملکی، علیرضا صادقی، مهدی سبحانی نژاد

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های سرمایه اجتماعی از معتبر داخلی و خارجی و ارزیابی جایگاه آن در اسناد بالادستی و کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی صورت گرفته است. نمونه های مورد مطالعه شامل سه دسته منابع خارجی و داخلی مرتبط با سرمایه اجتماعی، اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، سند برنامه درسی ملی و اهداف مصوب دوره ابتدایی تحصیلی) و متن کتب درسی مطالعات اجتماعی پایه های سوم تا ششم ابتدایی بود. روش پژوهش مورد استفاده فراترکیب بوده که در خلال آن برای ارزیابی اسناد بالادستی و کتب مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. یافته های ناشی از فراترکیب بیانگر آن بود که سرمایه اجتماعی را می توان در قالب 10 کلان مولفه ارزیابی و گزینش منابع اطلاعاتی، ارتباط اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، مسیولیت پذیری اجتماعی، عدالت اجتماعی، پذیرش تنوع فرهنگی، زبانی و مذهبی، حمایت اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و 49 زیر مولفه دسته بندی کرد. تحلیل محتوای اسناد بالادستی نیز نشان داد چارچوب مفهومی مذکور در سند تحول و برنامه درسی ملی تا حد مطلوبی مورد توجه قرار گرفته لکن اهداف مصوب دوره ابتدایی نتوانسته در راستای آن ها حرکت کند و دچار غفلت هایی شده که در کتب درسی مطالعات اجتماعی تجلی یافته است. اصلی ترین غفلت ها در مولفه های ارزیابی و گزینش منابع اطلاعاتی (استفاده از رسانه ها، اطلاع از محیط پیرامون، سعی در کشف واقعی بودن اطلاعات) و انسجام اجتماعی (همبستگی با دیگران بر سر منافع کشور و تعهد به اجتماع) بوده است.

    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, سنتزپژوهی, اسناد بالادستی, کتب درسی مطالعات اجتماعی
    Reza Vafaei *, Hassan Malaki, Alireza Sadeghi, Mahdi Sobhaninejad

    The aim of this study was to identify the components of social capital from domestic and foreign validity and evaluate its position in upstream documents and social studies books of elementary school. The studied samples included three categories of external and internal resources related to social capital, upstream documents (document of fundamental transformation of education, document of national curriculum and approved goals of elementary school) and textbooks of social studies textbooks for third to sixth grades. The research method used was meta-combined, during which quantitative content analysis was used to evaluate upstream documents and social studies books in elementary school. Findings from meta-composition indicated that social capital can be evaluated in the form of 10 major components: evaluation and selection of information resources, social communication, social trust, social participation, social cohesion, social responsibility, social justice, acceptance of cultural, linguistic and religious diversity. Social support, social norms and 49 sub-components. Analysis of the content of upstream documents also showed that the conceptual framework mentioned in the Transformation Document and the National Curriculum has been considered to the desired extent, but the approved goals of the elementary school have not been able to move towards them and have been neglected in social studies textbooks. The main negligence has been in the components of evaluating and selecting information sources (using the media, knowing the environment, trying to discover the truth of information) and social cohesion (solidarity with others over the interests of the country and commitment to society).

    Keywords: social capital, Synthesis, upstream documents, social studies textbooks
  • جمال عبدالله پور*، غلامرضا حیدری

    سیاست گذاری صحیح در حوزه انرژی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار، مستلزم منظور کردن طیف متنوعی از ملاحظه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. دغدغه اصلی این است که سیاست انرژی تحت سلطه رویکرد فنی / فیزیکی قرار داشته و این به معنی نادیده گرفتن و سوءتعبیر زمینه انسانی و اجتماعی عرضه و تقاضا در سیاست گذاری انرژی است. در پژوهش حاضر کوشیده ایم سیاست های مندرج در اسناد بالادستی حوزه انرژی و نحوه اعمال رویکرد اجتماعی در سیاست گذاری این حوزه را واکاوی نماییم. بدین منظور با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و استقرایی، مفاد مرتبط با حوزه انرژی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها بیانگر تاکید جدی سیاست گذاری انرژی بر دو حوزه طرح های توسعه ای و مدیریت مصرف بوده که اگرچه عناصری از رویکرد اجتماعی را دربردارد، اما در موارد زیادی نیز از اتخاذ این رویکرد غفلت شده است. در اسناد اخیر، ذهنیت غالب، حاکی از تمایل نسبی در رویکرد تکنیکی به سمت رویکرد تکنیکی اجتماعی می باشد. الگوی پیشنهادی پژوهش برای اعمال رویکرد اجتماعی مبتنی بر تجربه برنامه ها و در چهارچوب اسناد بالادستی و تحول های پارادایمی بوده که قابل کاربست در برنامه هفتم توسعه و نیز دیگر رویه های اجرایی مرتبط می باشد.

    کلید واژگان: اسناد بالادستی, سیاست گذاری انرژی, رویکرد اجتماعی, طرح های توسعه ای, مدیریت مصرف
    Jamal Abdollahpour *, Gholamreza Heidari

    In order to have the right energy policy to achieve the goals of sustainable development, we need to consider a diverse range of political, economic, social and environmental considerations. The main concern is that energy policy has been dominated by a technical / physical approach. This means ignoring and misinterpreting the human and social context of supply and demand in energy policy. In this study, we analyze the country's policy plans, how the social approach has been applied in energy policy. Hence, we identified the dimensions and components of the social approach and performed the analysis using the method of deductive and inductive qualitative content analysis. Findings showed that energy policy has a strong emphasis on the two areas of development projects management and consumption management. Although policy plans, has elements of a social approach, but in many cases, this approach has been neglected. The social approach has become more prominent in recent policies, and there is a relative tendency in the technical approach to the technical-social approach. This change can be seen not only in the content of the program but also in other upstream energy documents that have been approved during the program. The proposed research model is to apply a social approach based on the experience of programs and in the context of upstream documents and paradigm shifts that can be used in the seventh program as well as other related executive procedures.

    Keywords: upstream documents, Energy Policy, Social approach, Consumption management, development projects
  • بتول شاهی، علی ستاری*، مریم بناهان، افسانه نراقی زاده

    در این پژوهش به منظور شناسایی فلسفه کودکی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران گفتمان های غالب در دو حوزه خطی و غیر خطی مورد بررسی قرار گرفت. از این رو جهت تحلیل نوع نگاه به کودک و برای تامین هدف مطالعه ابتدا با استفاده از روش تحلیل اسناد معتبر و روش بردی، کلیه نگرش ها از گذشته تا کنون در قالب پارادایم های سنتی و مدرنیستی در طیف های متنوع تاریخی، دینی، فلسفی و جامعه شناختی توصیف شد. در ادامه گزاره های توصیف کننده با یکدیگر مقایسه شده و در خصوص هم جواری یا عدم همجواری شباهت ها و تفاوت ها مورد بررسی قرار گرفت و در پایان؛ بخش مقایسه هم زمان رویکردها، مهمترین عامل در ابهام مفهوم پردازی فلسفه کودکی نبود تعریفی مشخص از آن و عدم توجه به هستی شناسی، ارزش شناسی و معرفت شناسی کودکی در اسناد بالادستی شناخته شد که منجر به وجود تناقضاتی در مورد نسبت رویکرد فطرت گرایی توحیدی اسناد بالادستی با رویکردهای سنتی و پست مدرنیستی گردیده است که راهکار برون رفت از آن را می توان از یک سو به فاصله گرفتن از رویکردهای خطی و از سوی دیگر به لزوم اشاره بر وجود تفاوت های آن با رویکردهای غیرخطی معطوف کرد. رابطه میانه ای که هم بر وجود تعامل میان کودک با دنیای پیرامون او و هم بر وجود ناهمترازی میان جایگاه او با بزرگسالان اشاره دارد که می توان با استفاده از رویکردهای بیناپارادایمی و رویکرد غیرخطی پیوسته کودکان را شرکایی در فرایند پژوهش و دانش تلقی نمود.

    کلید واژگان: رویکردها, فلسفه کودکی, اسناد بالادستی, فطرت گرایی توحیدی
    Batoul Shahi, Ali Sattari *, Maryam Banahan Ghomi, Afsaneh Naraghizadeh
    Aim

    To identify the philosophy of childhood in upstream educational documents in Iran, the predominant linear and non-linear discourses were examined. All the views from the past to the present were described within traditional and modernist paradigms. Descriptive statements were then compared. The simultaneous comparison of the approaches revealed the most important factor in the conceptualization of the philosophy of childhood to be the absence of a clear definition in upstream documents. This issue has led to contradictions about the compatibility of the monotheistic innatist approach in these documents to traditional and postmodernist approaches. This problem can be resolved by moving away from linear approaches and highlighting the differences between these and non-linear approaches.

    Keywords: Approaches, Philosophy of childhood, Upstream documents, Monotheistic innatism
  • علیرضا باوندپور، حسین غلامی دون، داود دعاگویان

    رژیم های رفاهی بیانگر مجموعه سیاست ها و برنامه های رفاهی یک کشور در حوزه نظر و عمل می باشند که ساختار رفاهی یک کشور را شکل می دهند و به جهت اهداف بسیار مهم رفاه از جمله سعادت و بهروزی شهروندان، توسعه جامعه و همچنین آثار بسیار وسیعی که فقدان مولفه های رفاه در جوامع دارند (مانند آسیب ها، انحرافات و جرایم)، مورد توجه سیاست گذاران اجتماعی و جنایی قرار گرفته است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی ضمن شناخت رژیم ها و مدل های رفاهی به عنوان مبانی نظری، ساختار رفاهی کشور بر مبنای اسناد بالادستی به عنوان نظریه و دیدگاه حقوقی و همچنین وضعیت رفاهی کشور در عرصه بین المللی به عنوان عمل و کارکرد رفاهی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، از یک سو قوانین بنیادین در ایران، علیرغم شدت و ضعف در برنامه های رفاهی، حاکی از دیدگاهی نسبتا فراگیر و تمایل به اجرای نظام دولت رفاه از نوع سوسیال دموکرات است و از سوی دیگر، وضعیت شاخص های رفاهی در گزارش لگاتوم، بیانگر وضعیت بسیار نامطلوب رفاه در کشور و جایگاه نامناسب ایران در عرصه بین المللی و حتی منطقه ای می باشد. همچنین مقایسه وضعیت شاخص های رفاهی در گزارش لگاتوم نشان می دهد که ایران از نظر نظام رفاهی، در کنار کشورهای تامین غیررسمی از نوع کمتر کارآمد قرار دارد. از این رو میان آنچه که در نظریه به عنوان سیاست های رفاهی ناشی از قوانین مبنایی معرفی شده با عمل که حاصل وضعیت فعلی رفاه در کشور است، فاصله بسیار زیادی وجود دارد.

    کلید واژگان: اسناد بالادستی, دولت رفاه, رژیم های رفاهی, گزارش لگاتوم, نظام سوسیال دموکرات
    alireza bavandpour, hosein gholami, davood doagooyan

    Welfare regimes represent the set of welfare policies and programs of a country in the field of opinion and practice,which form the welfare structure of a country and for the very important goals of welfare,including the happiness and well-being of citizens, the development of society,and also the very wide effects that the lack of welfare components in societies have(such as injuries, deviance and crimes),has been the focus of social and criminal policy makers.In this article, by using the descriptive-analytical method, welfare structure based on upstream documents as a legal theory and perspective, as well as the country's welfare status in the international arena aswelfare practice and function are examined.And it is analyzed.The results of this research show that, on the one hand,the fundamental laws in Iran, despite the intensity and weakness of the welfare programs,indicate a relatively comprehensive view and the desire to implement the welfare state system of the social democratic type, and on the other hand, the state of welfare indicators in Legatum's report shows the very unfavorable state of welfare in the country and Iran's inappropriate position in the international and even regional arena.Also, the comparison of welfare indicators in the Legatum report shows that in terms of the welfare system, Iran is next to the less efficient informal supply countries.Therefore, there is a huge gap between what is introduced in theory as the welfare policies resulting from the basic laws and the practice that is the result of the current state of welfare in the country.

    Keywords: upstream documents, welfare state, welfare regimes, Legatum report, social democratic system
  • حمیدرضا تاجی، محسن دیبایی صابر*

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های آموزش سواد رسانه ای و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالادستی آموزش وپرورش انجام شد. سروش پژوهش توصیفی شامل تحلیل اسنادی و نیز تحلیل محتوا و رویکرد آن کاربردی است. جامعه پژوهش در بخش تحلیل اسنادی، کلیه متون مرتبط با آموزش سواد رسانه ای و در بخش تحلیل محتوا، چهار سند بالادستی نظام آموزش وپرورش ایران است. با توجه به ماهیت موضوع، از نمونه گیری صرف نظر و کل جامعه بررسی شد. ابزارهای اندازه گیری فرم فیش برداری و فهرست تحلیل محتوای محقق ساخته است. داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوا با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان داد: 1. چارچوب مفهومی آموزش سواد رسانه ای را می توان در سه مولفه شناخت، تفکر انتقادی و تولید و تعامل پیام دسته بندی کرد. هریک از این مولفه ها نیز به چند خرده مولفه تقسیم می شود؛ 2. میزان توجه به مولفه های آموزش سواد رسانه در اسناد بالادستی آموزش وپرورش متفاوت است؛ به طوری که بیشترین تاکید بر مولفه شناخت و کمترین تاکید بر مولفه تفکر انتقادی است؛ 3. در بین اسناد بررسی شده ، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به سند چشم انداز بیست ساله (534/0) و کمترین مربوط به سند تحول بنیادین آموزش وپرورش (0/87) بوده است.

    کلید واژگان: آموزش وپرورش, اسناد بالادستی, سواد رسانه ای, تحلیل محتوا
    Hamidrezā Tāji, Mohsen DibāI Sāber *

    The aim of this study was to identify the components of media literacy education and analyze its place in the upstream documents of education. The descriptive research method included: documentary analysis as well as content analysis and its approach was also applied. The research population in the documentary analysis section of all texts related to media literacy education and in the content analysis section of the four upstream documents of the Iranian education system Due to the nature of the subject, sampling has been omitted and the whole community has been studied. i Qualitative data and content analysis data were analyzed using descriptive indicators in the Shannon entropy analysis process. The results showed:1- The conceptual framework of media literacy education can be classified into three components: cognition, critical thinking, and message production and interaction.2- The level of attention to the components of media literacy training in upstream documents of education is different.3- Among the studied documents, the highest significance coefficient was related to the 20-year vision document and the lowest significance coefficient was related to the document of fundamental transformation of education

    Keywords: Education, upstream documents, Media Literacy, content analysis
  • مهشید باستانی پورمقدم، حسینعلی نوذری، رضا شیرزادی*
    هدف این پژوهش بررسی تطبیقی رویکرد توسعه محور در اسناد فرادستی آموزش و پرورش ایران و ژاپن با تاکید بر مولفه های توسعه اجتماعی است. روش این پژوهش تحلیل محتوا با رویکرد تطبیقی و بررسی اسنادی است. به بیان دیگر، در این تحقیق به بررسی شاخص ها و مولفه های توسعه اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر توسعه پایدار در مفاد اسناد سیاستگذاری آموزش و پرورش ایران و ژاپن پرداخته شده است. جامعه مورد مطالعه اسناد فرادستی آموزش و پرورش دو کشور از سیاست های ملی تحولی و اصلاحات آموزش و پرورش کشورهای مزبور به صورت نمونه هدفمند برای مطالعه و تحقیق انتخاب شده است. نحوه و ابزار جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز پژوهش، فیش، چک لیست و فرم های محقق ساخته بوده است. در طول تحقیق ابتدا سیاست های کلان توسعه محور، سپس، سیاست های محوری توسعه اجتماعی در هریک از اسناد، بررسی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ در اسناد فرادستی این دو کشور، سیاست های تربیتی و آموزشی با محوریت توسعه اجتماعی مورد توجه خاص بوده و به مولفه های کلیدی و استاندارد سازمان های بین المللی علمی آموزشی فرهنگی در بعد توسعه اجتماعی نیز توجه شده، و در هر دو سند این میزان از اعتبار بالایی برخوردار بوده؛ لکن اسناد ژاپن شفافیت بیشتری در استفاده از مفاهیم و مولفه ها و عناصر واژگان مرتبط با توسعه اجتماعی و مصادیق آن داشته و راهکارهای عملیاتی ملموس تری برای دستیابی به توسعه اجتماعی را مد نظر قرار داده است.
    کلید واژگان: اسناد فرادستی, آموزش و پرورش, توسعه اجتماعی, توسعه پایدار, توسعه
    Mahshid Bastanipourmoghadam, Hossein Ali Nozari, Reza Shirzadi *
    The purpose of this study is to compare the development-oriented approach in Iranian and Japanese upstream education documents with emphasis on social development components. The method of this research is content analysis with a comparative approach and documentary study. In other words, this study examines social development indicators and components as one of the most important elements of sustainable development in the provisions of educational policy making documents of Iran and Japan. The community of the study is taken purposefully from the national transformation policies and educational reforms of the two countries. The method and tool for collecting the required data were receipts, checklists and researcher-made forms. In this research, first the macro-development policies and then the central social development policies in each of the documents were examined. The research findings show that in the upstream documents of Iran and Japan, educational policies focusing on social development have been given special attention and the key components and standards of international scientific, educational and cultural organizations in the field of social development have been considered, and in both cases this amount has been highly credible; However, Japanese documents are more transparent in the use of concepts, components and elements of vocabulary related to social development and its examples, and consider more concrete operational strategies to achieve social development.
    Keywords: Development, Education, social development, Sustainable Development, Upstream Documents
  • فاطمه نامجو*، جواد محرابی، پرویز ساکتی
    هدف

    در حالی که راه های زیادی برای دستیابی به رشد و افزایش بهره وری وجود دارد؛ اما استفاده از فرصت های کارآفرینی با بهره گیری از فناوری های جدید و ایجاد بازارهای جدید به شکل قابل توجهی منجر به افزایش ثروت و بهبود اقتصاد ملی کشورها می گردد.
     

    روش

    این پژوهش با هدف طراحی الگوی بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه درصنعت پسماند ایران بر آن است تا بینشی جهت دستیابی به بهره وری بواسطه شناسایی فرصت های کارآفرینانه ایجاد نماید. روش تحقیق در این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات، کیفی از نوع «تحلیل محتوا» است. روش گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است.

     یافته ها

    مصاحبه با مشارکت کنندگان تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافته است که این مهم با انجام 12 مصاحبه حاصل گردید. مشارکت کنندگان با روش گلوله برفی و هدفمند انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها به واسطه سه مرحله کد گذاری با نرم افزار MAXQDA2020 بوده است. بر اساس نتایج تحقیق «قوانین و اسناد بالادستی،فرهنگ سازی و آموزش، فناوری، نهادها» در بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه در صنعت پسماند موثرند.

     نتیجه گیری

    در این الگو قوانین و اسناد بالادستی مشتمل بر «اصلاح و بهبود قوانین و قوانین حمایتی»؛فرهنگ سازی و آموزش مشتمل بر «فرهنگ کارآفرینانه در حوزه پسماند،آموزش کارآفرینانه» نهادها مشتمل بر «نهادهای رسمی و نهادهای غیر رسمی»؛ فناوری مشتمل بر «جذب و کاربرد» مشخص گردید بر اساس نتایج تحقیق؛ پیشنهادات کاربردی ارایه گردید بر این اساس ترسیم چشم انداز، نهادسازی، فرهنگ سازی و استفاده از فناوری نوین پیشنهادگردید.

    کلید واژگان: فرصت کارآفرینانه, صنعت پسماند, فرهنگ سازی, فناوری, قوانین و اسناد بالادستی
    Fatemeh Namjoo *, Javad Mehrabi, Parviz Saketi
    Objective
    Purpose

    In the modern world, growing percentage of the urban population and increasing development of the urban areas resulted in increasing consumption of the material containing irresolvable waste and the other extras associated with the modern life; so it evoked the urban managers to pay attention to the matter of the waste more seriously. In spite of many ways to achieve progress and to increase productivity, taking advantage of the entrepreneurial opportunities by applying the new technologies accompanied with creating the new markets can increase wealth and improve the national economy of the countries. In this field, having insight and identifying the entrepreneurial opportunities made this process valuable.  Utilizing the entrepreneurial opportunities in the field of waste is considered as an effective factor in productivity, thus it gains the economic advantage for the countries.

    Method

      This research with the aim of planning the utilization model of the entrepreneurial opportunities in the waste industry tends to create an insight to achieve productivity by identifying the aforementioned opportunities. In terms of method, this research is qualitative and exploratory and in terms of goal, it is applicable. Information gathering method was the semi- structured interviews and the participants were selected purposefully by the snowball method .The interviews continued till the saturation point of the theoretical views. The twelfth review was witness to the considered goal. In the quality part, analyzing data was done through the content analysis (Khanifer & Moslemi, 2018) by the three steps of coding by MAXQDA 2020 software. For reliability of the qualitative research, the methods of triangular of data sources, colleague’ review, and participants’ checking were used (Khastar, 2009). For validity, two methods of the open test reliability and reliability of agreement between two coders were used (Khastar, 2009).

    Findings

      Interviews with the participants were continued till the saturation point was achieved in the twelfth one. The participants were selected on purpose by the snowball method. Data analysis was done through the three steps of coding by MAXQDA2020 software.  Based on the research findings, “the rules and upstream documents, culture building and education, technology, and institutes” are effective in utilizing of the entrepreneurial opportunities in the waste industry.

    Conclusion

    Up to now, in Iran, the matter of the entrepreneurial opportunities in the waste industry was not accounted as it deserved, except by a few researchers. Therefore, the present research tends to present the model of utilizing the entrepreneurial opportunities in the aforementioned industry. So, analyzing data was carried out in the three steps of coding by MAXQDA2020 software. Based on the research findings, the factors of rules and upstream documents, culture building and education, technology, and institutes were identified. In this model, the rules and upstream documents including “amending and improving the laws and the supportive laws”; culture building and education including “entrepreneurial culture in the field of waste, entrepreneurial education; the institutes including “the formal and informal ones”; technology including “attraction and usage” were identified. Parallel with the research results, Kornayich et.al (2012) explained that entrepreneurship as a factor of identification, evaluation, and opportunity utilization process in the hospital waste disposal can be effective and creates value. Mirtorabi et.al (2013) also pointed to the effect of the information sources and the communication channels in accepting the waste management and changing as well as improving the knowledge, attitudes, and skills of the rustics to fulfill the management requirements that evaluate the effective role of culture building and awareness increase, parallel with the research results. Ramavandi et. al (2014) demonstrated that in Bushehr city, waste recycling  gained low rate since the industrial sector faces with challenges including  lack of awareness  about the advantages of  recycling of recycled raw materials, weakness in separation from waste resource and unknown recycle advantages for the people and authorities. In a research entitled “the process of creation and discovery of the entrepreneurial opportunities”, Rezaee Mirghaed (2015) declared that in spite of the various studies conducted in the field of theorizing related to entrepreneurship, there is not any acceptable universal conceptual model for the experts in this field yet, unfortunately. Entrepreneurship in the meaning of value creation contains Kirzner ‘entrepreneurial discovery and Schumpeter’ innovation. Any change in the economic process leads to the value creation; therefore, the research approach tries to close the basis of the entrepreneurship theory to the economics. In other words, entrepreneurship is changing in the economic process since the process of general entrepreneurship is transferring from an economic equilibrium to another resulting in the new value. Yan & Yab (2015) emphasized separation from waste resource and separation waste disposal by the recycling processes in the waste management systems. Stephen (2020) also mentioned that a policy roadmap was suggested to achieve the goal of improving the entrepreneurial opportunity in the urban areas in order to achieve the economic competition. Morseletto (2020) expressed that the circular economics is a general expression in the field of industrial economy which is based on 10 common strategies (recovery, recycling, reproduction, recycling, renovation, repair, reuse, decrease, rethink, and refusal). Also, Leton et.al (2020) evaluated the role of government and laws and upstream documents that affirms the present research results.

    Keywords: Entrepreneurial Opportunity, Waste Industry, culture, Technology, Laws, Upstream Documents
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال