به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "قاجاریه" در نشریات گروه "تاریخ"

تکرار جستجوی کلیدواژه «قاجاریه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • امیرحسین حاتمی*
    قزوین در چند سده اخیر بویژه از دوره صفوی به بعد به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و تاریخی خود، همواره متاثر از تحولات مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. این تحولات همه جنبه های زندگی شهری بویژه جمعیت قزوین را تحت تاثیر قرار داده است. از این رو، در این پژوهش تلاش می گردد با روش تحلیلی تطبیقی و با هدف توضیح مهمترین مولفه های تاثیرگذار بر تغییرات جمعیتی، این تغییرات مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بر مبنای یافته های پژوهش تغییرات جمعیتی قزوین ارتباط مستقیمی به تحولات کلی و عمومی در سطح کشور داشته است. در واقع مجموعه عواملی همانند عامل سیاسی (انتقال پایتخت)، عامل اجتماعی (جابجایی های گروه های مختلف قومی قبیله ای)، عامل نظامی (جنگ های متعدد)، عامل اقتصادی (رونق یا رکود اقتصادی) و عوامل طبیعی (بیماری و زلزله) بیشترین دگرگونی های جمعیتی در قزوین را در پی داشته است.
    کلید واژگان: قزوین, تغییرات جمعیتی, صفویه, قاجاریه
    Amirhossein Hatami *
    Qazvin in recent centuries, especially from the Safavid period onwards has always been influenced by important political, social and economic developments due to its special geographical and historical location. These developments have affected all aspects of urban life, especially the population. Therefore, in this study, we attempted to analyze and study these changes by explaining the most important components affecting demographic changes. Based on the findings, demographic changes in Qazvin have been directly related to general developments in the country. In fact, a set of factors such as political factor (the transfer of the capital to and from Qazvin), social factor (different ethnic-tribal groups’ displacement), military factor (multiple wars), economic factor (economic boom or recession) and natural factors (disease and earthquake) have caused the most demographic changes in Qazvin.
    Keywords: Qazvin, Demography, Demographic Changes, Safavid, Qajar
  • محمد پیری*
    گسترش استعمار در جهان به روش های مختلفی صورت گرفت. اعزام مبلغان مذهبی برای زمینه سازی نفوذ فرهنگی، یکی از شیوه های موثر استعمارگران بوده است. ایران از نخستین سال های شروع استعمار موردتوجه کشورهای غربی قرار گرفت و مبلغان مذهبی که هم زمان با شروع دوران صفوی راهی ایران شدند، در دوره قاجاریه به صورتی بی سابقه به فعالیت پرداختند و زمینه را برای حضور بیشتر کشورهای غربی آماده کردند. این مقاله با رویکرد «توصیفی تحلیلی» و به «روش کتاب خانه ای» به این پرسش پاسخ می دهد که در دوره قاجاریه حضور مبلغان مذهبی چه تاثیراتی بر جامعه ایرانی نهاد؟ فرض می شود که حضور آنان موجب نابسامانی هایی در وضعیت اجتماعی گردید و نتایج این تحقیق نیز نشان می دهد که مبلغان مذهبی با دامن زدن به تضادهای عقیدتی، موجب برهم خوردن تعادل و نظم اجتماعی و بروز اختلافات شدند که زمینه نفوذ بیشتر استعمارگران را فراهم می کرد؛ ولی رویه دیگر حضور ایشان، ایجاد مدرسه و بیمارستان هایی بود که موجب آشناسازی ایرانیان با علوم جدید و تغییراتی در مبانی فرهنگی جامعه ایران گردید.
    کلید واژگان: هیئت های مذهبی, استعمار, قاجاریه, مدارس جدید, تاثیرات فرهنگی
    Mohammad Piri *
    The expansion of colonialism in the world took place in different ways. Sending religious missionaries to establish cultural influence has been one of the effective methods of the colonialists. Iran was noticed by Western countries from the first years of colonialism, and the religious missionaries who went to Iran at the beginning of the Safavid era, were active in an unprecedented manner during the Qajar period, and prepared the ground for the presence of more Western countries. This article answers the question with a "descriptive-analytical" approach and a "library method", what effects did the presence of religious missionaries have on the Iranian society during the Qajar period? It is assumed that their presence caused disturbances in the social situation and the results of this research show that the religious missionaries, by fueling ideological conflicts, caused the disruption of social balance and order and the emergence of disputes, which provided the basis for the colonists' further influence. Another aspect of her presence was the establishment of schools and hospitals that introduced Iranians to new sciences and changes in the cultural foundations of Iranian society.
    Keywords: Religious Groups, Colonialism, Qajar, New Schools, Cultural Influences
  • زهرا قلاوند*، فاطمه قلاوند

    نظام اداری هر کشوری از دیرباز در تداوم و ثبات هر حکومت تاثیر فراوان داشته است. در این میان، چگونگی اداره ایالات یا به عبارتی نظام ایالات، از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. میزان این اهمیت با توجه به نقش ایالات در حفظ امنیت و سهم آنها در تامین نیازهای مالی کشور، افزایش می یافت. تقسیم بندی کشوری و نظام اداری ایالات و ولایات در ایران سابقه ای طولانی دارد و از دوره هخامنشی در کشور شکل گرفته است. حکومت های ایرانی در دوره اسلامی نیز از نظام منسجم اداری برای اداره امور ایالات بهره گرفته اند. این نظام بندی ها در دوره صفوی شکل منسجم تری به خود گرفت. مناصبی چون حاکم، وزیر و مستوفی در نظام اداری ایالات در دوره اسلامی به چشم می خورد. این پژوهش به روش تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی و همچنین با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، به دنبال بررسی جایگاه وزرای ایالت و ولایت و کارکرد آنان در دوره قاجاریه تا پایان دوره ناصری است.  نتایج تحقیق حاکی از آن است که وزاری ایالت پس از حکام از بالاترین جایگاه سیاسی در ایالات و ولایات در این دوره از حکومت قاجاریه برخوردار بودند. درواقع، وزرا در این دوره با توجه به انتصاب  شاهزادگان در راس نظام سیاسی و اداری ایالات و ناکارآمدی آنان، به تمامی امور سیاسی و اداری ایالات و ولایات رسیدگی می کردند. وظایف و کارکردهای وزرا شامل رسیدگی به امور نظامی، حضور در جنگ ها، رسیدگی به امور مالی و مالیات ها، اداره امور مربوط به زمین های خالصه و کشاورزی و ساماندهی امور اداری ایالات و ولایات بوده است.

    کلید واژگان: نقش و کارکرد, وزرای ایالت و ولایت, قاجاریه, نظام ایالت و ولایت, ناصرالدین شاه
    Zahra Ghalavand *, Fatameh Ghalavand

    The administrative system of the state and province of the country influences the continuity of government. In the Islamic period, Iranian governments used a coherent administrative system to manage the affairs of the state and province. One of the officials in the administrative structure of the states and provinces was the ministry official. This research, using a historical method and descriptive-analytical approach and employing library and documentary studies, seeks to examine the position and function of the minister of state and province during the Qajar period until the end of the reign of Nāser Al-Din Shāh. The findings of this research show that ministers of the states and provinces were officials elected directly by the central government. They held the highest rank in the state and province after the governor. The minister of state and province cooperated with the governor in political, administrative, and financial decisions. If the ruler was young, the minister was responsible for managing all the affairs of the state and province.

    Keywords: Bureaucracy, State, Province, Qajar Period, Administrative System, Naser Al-Din Shah
  • نیلوفر موسوی، حسن زندیه*، امیرتیمور رفیعی، حمیدرضا صفاکیش
    در دوره قاجاریه به علت وجود مشکلات و معضلات عدیده، زمینه و موجبات رواج خرافه در جامعه بسیار فراهم بود. خرافه پذیری و گرایش به آن، به ویژه در جامعه زنان، فراگیر و مستمر بود و عملی عموما زنانه تعریف می شد. این مسئله پیامدها و آثاری برای جامعه به دنبال داشت. بر این اساس، پژوهش حاضر درپی بررسی چرایی و چگونگی باور و گرایش زنان به خرافه در این دوره است. برای این منظور، از روش دیرینه شناسی در توصیف و تشریح فضای گفتمانی که زنان را به اعمال و باورهای خلاف عقل وا می داشت، استفاده شد و تبیین هایی صورت گرفت که مبتنی بر پارادایم خرافات است و از این زاویه به این مسئله توجه می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان در مناسبات نظام سنتی جامعه، مسیر تعیین شده ای را می پیمودند که خروج یا عدم موفقیت در آن، مشکلات و مصائب بی شماری را برای آن ها به دنبال داشت. زنان در این چارچوب تنها می توانستند در جایگاه همسر و مادر نقش ایفا کنند. نظام خانواده، هنجارهای اجتماعی و نظام حقوقی برآمده از این فضای گفتمانی، زنان را با چالش های بسیاری مواجه می ساخت. ترس، احساس ناامنی از موقعیت خود، عدم استقلال مالی و عاطفی، عدم هویت فردی، بی سوادی و ناآگاهی، از جمله مواردی بودند که زنان پیوسته با آن درگیر بودند. از این رو، گرایش به خرافات، جبران ناتوانی عملی و اجتماعی زنان بود.
    کلید واژگان: خرافه, زنان, مردسالاری, طلسم, علوم غریبه, قاجاریه
    Nilofar Mosavi, Hassan Zandieyh *, Amirteymor Rafiee, Hamidreza Safakish
    In the Qajar period, since there were many problems and issues, the spread of superstition raised in the society and it spread rapidly, women were susceptibility to superstition and they showed a-lot tendency towards it. It was inclusive among them and continuous. The practice was generally defined as feminine. This issue had consequences and effects for the society. According on this, the present research investigates the reasons and how women believe and tend to superstition in this period. For this purpose, The ancient method has used. Science was used to describe the discourse environment that forced women to act and believe contrary to reason, and explanations were made based on the paradigm of superstition and it pays attention to this issue from this side. The findings indicate that women in the relations of the traditional system, the society followed a determined path, which resulted in countless problems and sufferings for them if they left or did not succeed in it. In this framework, women could only play the role of wife and mother, the family system, social norms and the legal system arising from this discourse environment, women faced many challenges, the feeling of insecure about their position, lack of financial and emotional independence, lack of identity, illiteracy and ignorance were among the things that women were constantly dealing with them. So, the willing towards superstitions was to compensate for women's practical and social incapacity.
    Keywords: Superstition, Women, Patriarchy, Strange Sciences, Qajar
  • مجتبی سلطانی احمدی*، ایرج سوری، مصطفی گوهری فخرآباد
    نوسازی نظامی ایران توسط عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه آغاز گردید. او پیشگام اصلاحات در عصر جدید ایران بود. در دوره ناصرالدین شاه این اقدامات شتاب بیشتری یافت. هدف پژوهش حاضر، تبیین روند نوسازی قوای نظامی ایران در دوره ناصری و نسبت آن با امنیت و موانع دوگانه داخلی - خارجی توسعه پایدار آن است. این نوسازی از صدارت امیرکبیر آغاز گردید و با فراز و نشیب تا پایان دوره ناصری تداوم داشت. پرسش اصلی این است که چرا نوگرایی نظامی ایران برای حفظ امنیت و صیانت از کیان ایران در مسیری پایدار قرار نگرفت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که  امیر کبیر کوشید برای کسب استقلال نظامی، کشور سومی را وارد معادلات کند. دنباله روی از این سیاست با وجود موانع ساختاری در داخل و نفوذ خارجی منشا خدمات ارزنده ای شد. در دوران پسا امیرکبیر، به رغم وجود موانع این برنامه ها تداوم داشت. هیچ یک از دول روس و انگلیس راضی به تشکیل یک نیروی نظامی قوی در ایران نبودند. در داخل نیز نظام طائفه ای و قبیله ای مانعی جدی برای شکل گیری نظم و امنیت در کشور بود. از این رو، علی رغم تشکیل قوای قزاق و نیروی پلیس نتوانست چنان که باید به برقراری نظم و امنیت در کشور بینجامد.
    کلید واژگان: قاجاریه, ناصرالدین شاه, امیرکبیر, توسعه نظامی, موانع داخلی و خارجی
    Mojtaba Soltani Ahmadi *, Iraj Soori, Mostafa Gohari Fakhrabad
    Iran's military modernization was started by Abbas Mirza, the crown prince of Fath Ali Shah. He was the pioneer of reforms in the new era of Iran. During the period of Naser al-Din Shah, these measures gained momentum. The purpose of the current research is to explain the process of modernization of Iran's military forces during the Naseri period and its relationship with security and internal-external dual obstacles to its sustainable development. This renovation started from the chancellery of Amir Kabir and continued with ups and downs until the end of the Naseri period. The main question of this research concerns why Iran's military modernization was not put on a stable path to maintain the security and protection of the whole country. The findings of the research indicate that Amir Kabir tried to enter a third country into the equation in order to gain military independence. Pursuing this policy, despite internal structural obstacles and external influence, became the source of valuable services. In the era after Amir Kabir, despite the obstacles, these programs continued. None of the Russian and British governments were satisfied with the formation of a strong military force in Iran. The clan and tribal system was in addition a serious domestic impediment for the formation of order and security in the country. Therefore, despite the formation of Kazakh and the police forces, this policy could not lead to the establishment of order and security in the country to the extent it should.
    Keywords: Qajar, Naser Al-Din Shah Qajar, Amir Kabir, Military Development, Obstacles
  • زهرا علیزاده بیرجندی، سمیه حمیدی*

    دیرینگی مفهوم خشونت و ریشه ‎های فرهنگی آن و اهمیت این موضوع در مطالعات کنونی، ضرورت اتخاذ رویکردی تاریخی در بررسی این پدیده را آشکار می‎سازد. خشونت در قالب‎های مختلف کلامی، فیزیکی و انواع گوناگون خشونت فردی، گروهی و خانوادگی رخ می‎نماید. با توجه به تنوع گونه‎ های پدیده خشونت و تفاوت ‎سازوکارها و بازیگران آن، جستار پیش ‎رو می‎کوشد که گونه‎ های مختلف خشونت و کنش‎های خشونت ‎آمیز و همچنین دلایل ظهور و مصادیق آن را در دوره قاجاریه برمبنای روش توصیفی تحلیلی و با اتکا به نظریه خشونت اسلاوی ژیژک مورد واکاوی قرار دهد. یافته ‎ها حاکی از تاثیر ساختارهای متصلب فرهنگ عمومی و مناسبات قدرت و فضای گفتمانی عصر قاجار در جهت بهره ‎گیری از خشونت به ‎عنوان ابزار تحکیم قدرت از سوی دستگاه‎ سرکوب‎گر و انضباطی، نمود اجرای قانون، حمله به وضع موجود و انقیاد سوژه را در قالب کنش‎های خشونت‎آمیز فراهم نموده است.

    کلید واژگان: خشونت, قاجاریه, اسلاوی ژیژک
    Zahra Alizadehbirjandi, Somaye Hamidi *

    The delayed emergence of the concept of violence, its cultural roots, and the importance of this issue in contemporary studies underscore the necessity of adopting a historical approach when examining this phenomenon. Violence manifests in various forms, including verbal, physical, and different types of individual, group, and family violence. Given the diversity of violence and the differences in its mechanisms and actors, this research aims to identify the various forms of violence and violent acts, along with the reasons for their emergence, by providing examples from the Qajar era. This study employs a descriptive-analytical method, relying on Slavic Žižek's theory of violence. The findings indicate the influence of rigid public cultural structures, power relations, and the discursive atmosphere of the Qajar era, all of which contributed to the use of violence as a means to consolidate power by repressive and disciplinary forces, enforce laws, attack the status quo, and subjugate individuals. These factors facilitated the manifestation of violence in various forms of violent actions.

    Keywords: Violence, Qajar, Slavic Žižek
  • کاوه رستم پور*، روح الله مجتهدزاده، محمدابراهیم مظهری، مهدیه محمودی

    توسعه آزادراهی سالیان اخیر، بسیاری از مسیرهای تاریخی و شهرهای کوچک تر را از چرخه حمل و نقل مسافری کشور خارج نموده و به اقتصاد آنها آسیب وارد کرده است. لازمه حفاظت و احیای این مسیرها، شناخت دقیق استعدادها و جاذبه های حول آنها است و از آنجا که عمده راه های کشور در قرن گذشته بر بستر شبکه راه ها در دوره قاجار شکل گرفته اند، منابع تاریخی این دوره شناخت بهتری از این مسیرها ارائه می دهند. این منابع به دو دسته اصلی اروپائی و ایرانی تقسیم می شوند. استخراج اطلاعات مناسب جغرافیایی از منابع ایرانی در مقابل گزارش های ماموران اروپائی مجهز به دانش و ابزار روز دنیا قابل مقایسه نیست؛ بنابر این هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش گزارش های ماموران اروپائی در شناخت راه های ایران در دوره قاجار با محوریت مسیر ملایر- بروجرد است که به روش تحلیل تاریخی و با استفاده از منابع دست اول کتابخانه ای و بایگانی ها انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهند که گزارش های دقیق ماموران اروپائی، علاوه بر آنکه در کیفیت معرفی این مسیر بسیار متفاوت هستند، مسیر دیگری را با عبور خط تلگراف به عنوان مسیر اصلی معرفی کرده اند که در منابع ایرانی اشاره ای به آن نشده و از لحاظ فاصله، کوتاه ترین و از لحاظ جاذبه های طبیعی و تاریخی بسیار غنی است. این امر می تواند در مورد بسیاری از نقاط دیگر کشور صدق کند و موضوع پژوهش های آتی قرار گیرد.

    کلید واژگان: ایران, اروپا, قاجاریه, ماموران اروپائی, گزارش ها, راه های ایران, ملایر, بروجرد
    Kaveh Rostampour *, Rouhollah Mojtahedzadeh, Mohammad Ebrahim Mazhari, Mahdiyeh Mahmoodi

    The development of freeways in recent years has removed many historical routes and smaller cities from the country's passenger transportation cycle and harmed their economy. The necessity of protecting and revitalizing these routes is to know the talents and attractions in them. Since most of the country's roads were formed in the last century on the basis of the road network during the Qajar period, the historical sources of this period provide a better understanding of these routes. These sources are divided into two main European and Iranian categories. The extraction of appropriate geographical data from Iranian sources cannot be compared to the reports of European agents equipped with modern knowledge and tools. Therefore, the purpose of this research is to explain the role of the reports of the European agents in the understanding of Iran's routes during the Qajar period, focusing on the Malayer-Borujerd route, which has been carried out by the historical analysis method and using first-hand sources from libraries and archives. The results show that the detailed reports of the European agents, besides being very different in the quality of the introduction of this route, have introduced another route by crossing the telegraph line as the main route, which is not mentioned in Iranian sources and is the shortest in terms of the distance, and rich in terms of natural and historical attractions. This can apply to many other parts of the country and be the subject of future research.

    Keywords: Iran, Europe, Qajar, European Agents, Reports, Iran's Routes, Malayer, Borujerd
  • محمدحسین صادقی*

    پژوهش حاضر در صدد مروری بر روند اعطای امتیازنامه رویتر، زمینه ها، نتایج و دلایل لغو آن برآمد. ازاین رو پس از ارائه درآمدی کوتاه، به زمینه تاریخی اعطای این امتیازنامه پرداخته و پس از آن روند اعطا و مهمترین مواد این امتیازنامه را از نظر گذراند. در قسمت پایانی نیز به جدی ترین انتقادات و اعتراضات و در نهایت لغو امتیازنامه از سوی دولت ایران اشاره شد. بنا بر یافته های این پژوهش، دولتمردان ایران با درک فقدان دانش تخصصی و سرمایه کافی جهت نوسازی ایران سعی داشتند تا با جلب سرمایه گذاری خارجی در برابر اعطای امتیازات اقتصادی بتوانند برنامه های نوسازی در ایران را به انجام برسانند. امتیازنامه رویتر که حاصل چنین تلاشی بود با ایفای نقش فعال میرزاحسین خان سپهسالار به یکی از اتباع انگلستان به نام رویتر اعطا شد ولی به دلیل مخالفت روسیه، بی علاقگی دولت انگلستان به مداخله، عدم توانایی رویتر در تامین سرمایه لازم و مخالفت معترضان ایرانی لغو شد.

    کلید واژگان: قاجاریه, راه آهن, میرزاحسین خان سپهسالار, امتیازنامه رویتر, بارون جولیوس رویتر
    Mohammadhossein Sadeghi *

    This study aims to analyze the process leading to the Reuter concession, along with its historical context, outcomes, and the factors contributing to its cancellation. After a brief introduction, this article examines the historical circumstances surrounding the concession's issuance before scrutinizing the application process and key terms of the concession itself. The concluding section discusses the most significant criticisms and objections, ultimately resulting in the Iranian government's decision to annul the concession. Research findings indicate that Iranian policymakers, acknowledging the nation's deficiency in expertise and capital for modernization, sought foreign investment through economic concessions to propel Iran's modernization efforts. The Reuter concession, a result of such endeavors, was granted to a British national named Reuter, with active involvement from Mirza Hossein Khan Sepehsalar. However, the concession's cancellation ensued due to opposition from Russia, the British government's reluctance to intervene, Reuter's failure to secure adequate capital, and objections from Iranian protests.

    Keywords: Qajar, Railway, Mirza Hossein Khan Sephesalar, Reuter Concession, Baron Julius Reuter
  • حسن مجربی*، مرتضی مرادخانی
    ژاندارمری از زمان های قدیم با عناوین و وظایف مختلف در ایجاد نظم و امنیت کشور، به ویژه امنیت راه ها و مناطق خارج از محدوده شهرها، حفظ و حراست از مرزها، مبارزه با قاچاق کالا و مواد مخدر، حراست از جنگل ها و منابع طبیعی، سربازگیری و سایر وظایف محوله، مشغول انجام وظایف سازمانی خود بوده است. ژاندارمری نوین در زمان حکومت قاجار، با ورود مستشاران نظامی سوئدی مانند یالمارسون و با تدوین نظام نامه آغاز به کار کرد. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از اسناد و منابع کتابخانه ای در پی پاسخ گویی به این سوال است که نیروی ژاندارمری در ایران با وجود مشکلات گوناگون داخلی و خارجی چگونه در ایران تاسیس شد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که برقراری نظم و امنیت میان شهرها و جاده ها، روستاها و مرزهای طویل کشور ایران از آغاز یکی از اهداف دولت مردان در هر دوره تاریخی بوده است. ازاین رو تا سال 1329 ق تمامی دولت ها به مقتضای زمان و برحسب امکانات خود تدابیری برای تثبیت وضعیت کشور به کار بردند و به منظور رفع ناامنی و بی نظمی در راه ها درصدد تشکیل سازمان هایی مجهز و مسلح برآمدند اما هیچ کدام از این تشکیلات تا زمان تشکیل سازمان ژاندارمری نوین در دوره قاجاریه دوام و ثبات نداشتند.
    کلید واژگان: ایران, ژاندارمری, قاجاریه, افسران سوئدی, یالمارسون
    Hasan Mojarabi *, Morteza Moradkhani
    Gendarmerie since ancient times with different titles and tasks in establishing order and security of the country, especially the security of roads and areas outside the city limits, maintaining and guarding borders, combating drug and goods smuggling, protecting forests and natural resources, recruiting soldiers and other duties has been busy with its organizational duties. The new Gendarmerie started working during the Qajar rule, with the arrival of Swedish military advisors such as Yalmarson and the drafting of the constitution. This research is descriptive-analytical, and by using library documents and resources, it seeks to answer the question that how was the gendarmerie force established in Iran despite various internal and external problems? The findings of the research indicate that establishing order and security between cities and roads, villages and long borders of Iran has been one of the goals of statesmen in every historical period since the beginning. Therefore, until 1329 AH, all the governments took measures to stabilize the country's situation according to the time and according to their capabilities, and in order to eliminate the insecurity and disorder on the roads, they tried to form well-equipped and armed organizations, but none of these organizations until the time of the formation of the New Gendarmerie organization in the Qajar period. They were not durable and stable.
    Keywords: Iran, Gendarmerie, Qajar, Swedish Officers, Yalmarson
  • ولایات سرحدی غربی در دوره قاجاریه
    بهرام افراسیابی زین آباد، منیره کاظمی راشد*، منوچهر صمدی وند، معصومه قره داغی

    ایران دوره قاجاریه از صحنه سیاست های اروپایی به دور بود.نواحی غربی ایران در دوره قاجاریه شاهد منازعات پیچیده ای بود وفتحعلیشاه به اداره ایالت آذربایجان حساس بودو ازجهت های مختلفی از جمله نزدیک بودن به روسیه اهمیت می داد و به همین دلیل مرکزاقامت ولیعهد خود نمود.آذربایجان سرحدبین دو دولت روسیه تزاری و عثمانی بودو سابقه خصومت و جنگ های متوالی این دو دولت با ایران ایجاب می کرد شخصی که مورد توجه و علاقه شاه بود آن حوزه را زیرنظر بگیرد و از نزدیک ناظر عملیات و نقشه های سیاسی دو همسایه باشد.نتایج ویافته های تحقیق نشان می دهد ایران به دلیل موقعیت استراتژیکی خود، جولانگاه رقابت دول قدرتمند شده و بخش های مهمی از ایران در نتیجه عهدنامه ها از خاک کشور جدا و امتیازات اقتصادی و تجاری هم به این دول واگذار گردید که منافع تجاری و بازرگانی خود را حفظ می کردند.منازعات ارضی از مهمترین اختلافات فی مابین دولت های همجواراست و محدودیت بهره وری از امکانات موجود و عدم وجود یک سلسله قوانین مسجل و مورد اعتماد بین دول و عدم تقید آنها به قول و قرارهای تاکتیکی و منحصر در شرایط زمانی خاص و هم چنین سهولت آمیختگی قومی و زبانی بین مناطق همجوار و هم مرز باعث شده تا همواره شاهد تخاصمات چندین ساله بین دول باشیم. میزان توانمندی دولتها در اداره امور داخلی به صورت یکپارچه از جمله عواملی بوده که برخی کشورهای آماده برای آغاز تنش ها راترغیب می کرد.

    کلید واژگان: ولایات, سرحد غربی, آذربایجان, قاجاریه
    Western border provinces in the Qajar period
    Bahram Afrasiaby Zin Abad, Monirh Kazemirashed*, Manouchehr Samadivand, Masomeh Garadagi

    Qajar Iran was far from the scene of European politics. The western regions of Iran in the Qajar period witnessed complex conflicts and Fath Ali Shah was sensitive to the administration of the province of Azerbaijan and was important in various ways, including proximity to Russia and therefore became the residence of the Crown Prince. Azerbaijan was the border between the Tsarist and Ottoman governments of Russia. Findings show that due to its strategic position, Iran has become a hotbed of competition for powerful states and important parts of Iran were separated from the country as a result of treaties and economic and trade privileges were transferred to these states that maintained their trade and commercial interests. Land disputes are one of the most important differences between neighboring governments and the limitation of productivity of existing facilities and the lack of a series of registered and trusted laws between states and their non-binding to tactical and exclusive promises in specific time conditions as well as ease of integration. Ethnic and linguistic differences between neighboring and border areas have always led to years of conflict between states. The extent to which governments are able to manage their internal affairs in an integrated manner was one of the factors that encouraged some countries ready to start tensions.

    Keywords: Provinces, Western Border, Azerbaijan, Qajar
  • جمشید نوروزی*، نرگس خزاعی، زهرا فاطمی مقدم

    از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبه قاره ی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقه مند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دوره ی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد هستیم. زوار هندی که از گروه های مختلف اجتماعی مانند سادات و صوفیان بودند و بعضا در ضمن این سفر طولانی و ایام اقامت در مشهد با مشکلاتی مواجه بودند، از راهکار مرسوم عریضه نویسی به متولیان آستان قدس برای بیان وضعیت خود و طرح مشکلات خویش و نیز مرتفع ساختن آن ها بهره می بردند. این عریضه ها که در مرکز اسناد آستان قدس نگهداری می شود، بازتاب دهنده ی وضعیت این زوار هندی و حاوی اطلاعات ارزنده درباره ی مشکلات آنان و نیز چگونگی تعامل متولیان آستان قدس با زوار هندی و نحوه ی حمایت از آن ها است. این پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مندرجات اسناد آستان قدس رضوی انجام گرفته، درصدد پاسخ به این سوالات است که زوار هندی که در دوره ی قاجاریه به مشهد سفر می کردند، با چه مشکلاتی روبرو بودند و برای کاستن از این گرفتاری ها، عمدتا به چه راهکاری متوسل می شدند؟ همچنین، نحوه ی تعامل و اقدامات حمایتی متولیان آستان قدس رضوی با این زوار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که زوار هندی که از مناطق مختلف شبه قاره ی هند راهی مشهد می شدند، با مشکلات مختلفی چون بیماری، سرقت اموال و ناتوانی تامین معاش مواجه بودند. آنان با بهره گیری از فضای زیارتی این شهر و رویه ی دیرینه و مرسوم حمایت آستان قدس از زوار، برای چاره جویی مشکلات خویش به عریضه نویسی به متولیان آستان قدس روی می آوردند. به دلیل قدمت رویه ی عریضه نویسی زوار گرفتار و اختصاص منابع مالی و موقوفات قابل توجه برای حمایت از آنان، متولیان و صاحب منصبان آستان قدس بعد از بررسی عریضه های زوار هندی، اقدامات مختلف حمایتی اعم از کمک نقدی و غیرنقدی برای آن ها در نظر می گرفتند و در بررسی وضعیت و مشکلات آنان و تعیین نوع و میزان حمایت، گاه به واسطه ی تاثیرپذیری از پایگاه اجتماعی زوار و نحوه ی بیان مشکلات در عریضه ها، عنایت بیشتری به برخی زوار خاصه سادات داشتند.

    کلید واژگان: زوار, شبه قاره هند, قاجاریه, حرم امام رضا(ع), اسناد آستان قدس رضوی
    Jamshid Noroozi *, Narges Khazaei, Zahra Fatemi Moghadam

     The cultural and religious relations of some Iranian cities and regions with the Muslims and Shiites of  neighboring countries such as Indian subcontinent are among the important issues related to the local history of Iran. Due to the influence of Iranian cultural in India and the presence of Shiites, Sufis and Sadats who were interested in Imam Reza in this region, during the Qajar period, as in the Safavid era, many Indian pilgrims were traveling to Mashhad. They were from various social groups, including Sadat and Sufis and occasionally encountered problems. To explain their situation and present and resolve their problems, they used the customary method of writing a petition to the Astan Quds Razavi guardians during their long journey and stay in Mashhad. These petitions which are preserved in the Astan Quds document center, reflect the situation of these Indian pilgrims and provide valuable information about their problems, as well as how the Astan Quds guardians interact with them and support them. The current study, using a historical method and a descriptive-analytical approach based on the documents of Astan Quds Razavi, aimed to provide answer to these questions that what problems the Indian pilgrims who traveled to Mashhad during the Qajar era were encountered? What solution did they mainly resort to reduce them? What interactions and supportive acts did the Astan Quds Razavi guardians have with these Indian pilgrims? The findings indicate that the Indian pilgrims who traveled to Mashhad from various regions of Indian subcontinent experienced a variety of problems including illness, property, theft, and the inability to earn a living. These trapped pilgrims using the pilgrimage atmosphere of this city and the long-standing practice of Astan Quds' support, turned to the Astan Quds guardians to find a solution for their problems. Due to the age of writing a petition of stranded pilgrims and the allocation of significant financial resources and endowments for support them, the Astan Quds guardians and officials considered various support measures, including cash and non-monetary aid after studying their petitions and the situation and problems, sometimes by influencing the social base of the pilgrims and the way of expressing the problems in the petitions, gave more attention to some pilgrims, especially Sadat.

    Keywords: Pilgrims, Indian Subcontinent, Qajar, Imam Reza (PBUH) Holy Shrine, Mashhad, Astan Quds ‎Razavi Documents.‎
  • فرشید نوروزی*، حمیدرضا آریانفر

    در اولین پرتره بازمانده از فتحعلی شاه به عنوان فرمانروای قاجار (سلطنت 1797-1834م)، که در سال 1213ق/1797-1798 م درست پس از به سلطنت رسیدن وی نقاشی شده، شاه جوان با کلاهی عمامه مانند که با جقه پردار تزئین شده، نشان داده می شود (شکل 1). اثری از تاج موسوم به کیانی، که ساخته عمو و سلف او، آقا محمد شاه قاجار (سلطنت97-1785)بود در این تصویر دیده نمی شود. برخلاف بیشتر پرتره های سلطنتی دیگر در سال های بعد، در اینجا و در این اثر باشکوه نقاش چیره دست، میرزا بابای شیرازی، شاه بر روی تختی می نشیند که به نظر می رسد سکویی است که با فرش پوشیده شده است و در این زمان تاج و تخت سلطنتی قاجارها وجود ندارد. فقدان تاج و تخت که بارزترین نمادهای اقتدار پادشاهی بودند، فتحعلی شاه جوان را به پادشاهی بی تاج و تخت تبدیل کرد که مترادف ناتوانی مطلق در فرهنگ سیاسی ایران است. دلیل عدم وجود به اصطلاح نشان های حاکمیت (وصله های سلطنت) در نمادهای آگاهانه عصر قاجار (1785-1925م) را نه در سلیقه هنرمند یا انتخاب حامی سلطنتی او، بلکه باید در هرج و مرج حاکم و مبارزه برای برتری سیاسی جستجو کرد. در واقع غیبت (وصله های سلطنت) در این تصاویر گویاتر از بیان هر وقایع نگاری رسمی است که می خواست آن را آشکارا بیان نماید.

    کلید واژگان: تاج کیانی, اقتدار سلطنتی, آقامحمدخان, فتحعلیشاه, قاجاریه
    Farshid Noroozi *, Hamidreza Aryanfar

    IN THE FIRST SURVIVING PORTRAIT OF FATH ALI SHAH (R. 1797-1834) AS THE Qajar sovereign, painted in 1213/1797-98, just after his accession, the young shah appears with a turban-like cap decorated with a plumed jiqqa (aigrette, fig. 1). The so-called Kayanid crown, a creation of his uncle and predecessor, Aqa Muhammad Shah Qajar (1785-97), is missing. In contrast to most other royal portraits of the later years, here in this majestic work by the master painter, Mirza Baba Shirazi, the shah poses on what appears to be a platform throne covered with a carpet, though at the time there was no Qajar royal throne in existence. The absence of the crown and the throne, the most conspicuous symbols of kingly authority, made the young Fath Ali Shah a crown-and- throne-less king (bī tāj va takht), a synonym for utter powerlessness in the Persian political culture.The reason for the absence of the so-called "badges of sovereignty" (vaṣla-hă-i saltanat) in the symbol-conscious Qajar era (1785-1925)—an absence more telling than any official chronicle would care to reveal-must be sought not in the artist's taste or his royal patron's choice, but in the prevailing chaos and the struggle for political supremacy.

    Keywords: Kayanid Crown, Royal Authority, Agha Mohammad Khan, Fath Ali Shah, Qajariyah
  • سید بنیامین کشاورز*

    جان محمدخان از طایفه دولوی ایل قاجار شخصیتی است که نام وی با تک تک ایلخان ها و شاهان قاجار تا عهد ناصری همراه بوده است و در آثار تحقیقی مثل شرح رجال بامداد، همیشه به عنوان یک شخص واحد معرفی شده که محققین بعدی نیز از این امر پیروی کرده اند. اما با استفاده از برآورد سنی و تاریخ ها به این نتیجه می رسیم که باید بیش از یک جان محمدخان وجود داشته باشد. از این رو نگارنده طی مطالعات خود این پرسش ها را مطرح کرد که " چند جان محمدخان دولو قاجار در صدر قاجار برعلیه یا همراه با خاندانی که به مقام سلطنت ایران دست یافتند جنگیدند و در سیاست ها نقش ایفا کردند؟" و "هر کدام از این جان محمدخان ها که بوده یا چه نسبتی با یکدیگر داشتند؟" جهت پاسخ دهی به این مهم از روش مقایسه منابع تاریخی بهره برده شده است. در مقاله حاضر چنین نتیجه گیری شده است که حداقل دو و حداکثر سه نفر از سه نسل متوالی به نام جان محمدخان وجود دارند. فرد نخست صرفا سیاستمدار و دشمن فتحعلی خان قاجار و خاندانش بوده که در عهد محمدکریم خان زند فوت نموده است. فرد دوم پسر اوست، که ساکن دامغان بوده و در حملات نظامی متعدد برای آقا محمد شاه مبارزه می کرده است و در کهنسالی به محمدشاه جهت رسیدن به تاج و تخت یاری رسانده است. فرد سوم محتملا پسر جان محمد دوم است که در عهد ناصری فرد صاحب احترامی بوده و حداقل برای هفت سال در مازندران و بسطام حکومت داشته است.

    کلید واژگان: جان محمد خان دولو, قاجاریه, شخصیت شناسی, شجره شناسی, مازندران
    Seyed Benyamin Keshavarz *

    Jan Mohammad Khan from the Davalu clan of the Qajar tribe is one of the famous characters whose name has been associated with each of the Qajar ilkhans & monarchs until the Nasri era. in researches such as Bamdad's worked, he has always been introduced as a single person, which the Later researchers followed this. But it is impossible for them to be the same, therefore the author raised the question during his studies that how many Jan Mohammad Khan Davalu fought against or beside the later royal family and played political role, and who were each of these Jan Mohammad Khans or what was their relationship with each other. In order to answer this question, the method of historical comparison has been used. In this article, it has been concluded that they are at least two and at most three dynastical people. The first one was a politician and enemy of Fath Ali Khan Qajar and his family, who died during the reign of Mohammad Karim Khan Zand. The second person is his son, who lived in Damghan and fought for Aqa Mohammad Shah in numerous military actions and in his old age helped Mohammad Shah to reach his rightful throne. The third person, who was probably the son of Jan Mohammad khan II, was also a respectable man during the Naseri era, who ruled in Mazandaran & Bastam for at least seven years.

    Keywords: Jan Mohammad Khan Davalu, Qajar Period, Characterological, Genealogy, Mazandaran
  • بدرالسادات علیزاده مقدم، مرتضی نیک روش*، احمد بازماندگان خمیری، ساسان طهماسبی
    با بالا گرفتن دامنه ی ارتباط میان پارسیان هند و زرتشتیان ایران در دوره ی ناصری، پارسیان هند با هدف اصلاح وضعیت و امور مذهبی و اجتماعی همکیشان خود در ایران اقدام به ارسال نمایندگان و تاسیس انجمن هایی در میان زرتشتیان ایران به ویژه زرتشتیان یزد نمودند. تشکیل این انجمن ها در شهر یزد در کنار تلاش های برخی مصلحان زرتشتی به ویژه پارسیان موجب رقم خوردن تحولات قابل توجهی در احوال زرتشتیان این ناحیه شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی در پی پاسخ گویی به این سوال اصلی است که وجود انجمن های زرتشتی در شهر یزد در دوره ی قاجاریه چه نقشی در حیات فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان این ناحیه ایفا کرد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که پارسیان هند از طریق تاسیس انجمن هایی همچون انجمن اکابر و انجمن ناصری، نقش قابل توجهی در بهبود وضعیت و اصلاح حال زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه ایفا کردند. این انجمن ها با مساعدت نمایندگان پارسیان هند در انجام اموری مانند لغو جزیه، تاسیس مدارس نوین و برداشتن اجحافات از اقلیت زرتشتی، نقش مهمی در حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی زرتشتیان یزد داشتند.
    کلید واژگان: انجمن های زرتشتی, پارسیان هند, انجمن اکابر, انجمن ناصری, قاجاریه
    Badrosadat Alizademoghadam, Morteza Nikravesh *, Ahmad Bazmandegan Khamiri, Sasan Tahmasbi
    With the increasing communication between Indian Persians and Iranian Zoroastrians during the Naseri period, Indian Persians sent representatives and established associations among Iranian Zoroastrians, especially Yazd Zoroastrians, with the aim of improving their fellow believers’ status and religious and social affairs  in Iran. The formation of these associations in Yazd, along with the efforts of some Zoroastrian reformers, especially the Persians, caused significant changes in the conditions of the Zoroastrians in this area. This research, with a descriptive and analytical approach and based on library and documentary sources, seeks to answer the main question that what role did Zoroastrian associations in Yazd play in Zoroastrians’ cultural and social life during the Qajar period? The findings indicate that Indian Persians played a significant role in improving the condition of Yazd Zoroastrians during the Qajar era through the establishment of associations such as Akaber association and Naseri association. These associations with the help of the representatives sent by Indian Persians, played a significant role in Yazd Zoroastrians’ social and cultural life in t affaires such as canceling the jizya, establishing new schools, and removing injustices from the Zoroastrian minority.
    Keywords: Zoroastrian Societies, Indian Persians, Akaber Society, Naseri Society, Qajar .‎
  • حسن رستمی*، مسعود بیات
    پایداری مناسبات سنتی و عدم توسعه ساختار اقتصاد در دوره قاجار، از عوامل زوال و بروز بحران های اجتماعی و اقتصادی بود. این نابسامانی بر گروه های مختلف تاثیر گذاشت و به سختی معیشت و امور زندگی انجامید. طلاب به عنوان یکی از گروه های پایین جامعه، تحت نظر و حمایت مدارس دینی، به فراگیری و آموزش علوم می پرداختند و غالبا با وجوهات شرعی گذران زندگی می کردند؛ اما بحران های اقتصادی با کاهش درآمدهای عمومی جامعه و در نتیجه کمی وجوهات، بر زندگی طلاب تاثیر مستقیمی گذاشت و آنان را به کسب درآمدهای نامتعارف کشاند. در زنجان مسجد جامع به عنوان مهم ترین و بزرگ ترین مدرسه دینی، دارای بیشترین طلبه بود و آنان به مانند سایر مناطق، چالش ها و مشکلات معیشتی داشتند. در پژوهش حاضر این سوال مطرح است که با توجه به وضعیت نامطلوب اقتصاد در دوره قاجار، طلاب مسجد جامع چگونه و با چه شیوه هایی (نامتعارف) کسب معاش می کردند و با چه موانع و چالش هایی روبه رو بودند. فرضیه پژوهش این است که با توجه به محل مصرف درآمد موقوفات مسجد که رسیدگی به وضعیت مدرسه و پرداخت حقوق مدرسان و محصلان را شامل می شد، طلاب به متولیان و سایر گروه های مدعی تولیت نزدیک و وابسته شدند و با هدف رفع چالش های معیشتی، به آنان در مقابل گروه های مدعی یاری رساندند. براساس یافته های تحقیق، طلاب در سال های سختی زندگی با تصدی مشاغل حکومتی، نایبی و پیشکاری، تبلیغ، کدخدایی در روستاها، هرج ومرج و دخالت در کار دارالحکومه و وابستگی به محاکم شرع، نیازهای زندگی را تامین کردند. این مقاله با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسناد سازمان های دولتی، خصوصی و شخصی، مقالات و نسخ خطی، به روش توصیفی تبیینی موضوع را بررسی کرده است.
    کلید واژگان: طلاب, مسجد جامع, زنجان, قاجاریه, امام جمعه
    Hasan Rostami *, Masoud Bayat
    The stability of traditional relations and the lack of development of the economic structure in the Qajar period were among the causes of the decline and the occurrence of social and economic crises. This disorder affected various groups and led to difficulties in livelihood and life matters. As one of the lower groups of the society, the theologians learned science under the supervision and support of the religious schools, and often lived on religious funds, but the economic crises directly affected the lives of the theologians by decreasing the general income of the society and as a result of the lack of funds, and led them to earn unconventional incomes. In Zanjan, Jameh Mosque, as the most important and largest religious school, had the largest number of theologians, and they, like other areas, faced challenges and livelihood problems. This study raises the question is raised that due to the unfavorable state of the economy in the Qajar period, how and by what  (unconventional) methods the theologians of the Jameh Mosque earned a living and what obstacles and challenges they faced. The hypothesis of the research is that the scholars and other groups claimed to be close and dependent on the site of the mosque’s endowment income, which included the school status of the school and the payment of teachers and students’ salaries, and aimed at addressing the challenge of the challenge. The livelihood helped them against the claimants. According to the findings, during the difficult years of life, the Theologues met the needs of life by taking over government jobs, propaganda, advertising, codification in the villages, creating chaos, interference with town hall and dependence on the Shari’a courts. This article has investigated the issue in a descriptive and explanatory way by using library resources and documents of governmental, private and private organizations, articles and manuscripts.
    Keywords: Theologues, Jame Mosque, Zanjan, Qajar, Imam Jomeh
  • سید مصطفی حسینی*
    میرزا حسین خان سپهسالار در حالی به منصب صدارت رسید که اوضاع اقتصادی و مالی کشور، بحرانی و دولت در آستانه ورشکستگی قرار داشت. او برای بهبودی اوضاع اقتصادی و سامان دهی امور مالی کشور اصلاحاتی به عمل آورد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به سنجش توفیق یا عدم توفیق برنامه ها و اصلاحات مالی سپهسالار به کمک اسناد مالی و تاثیر آن ها بر جمع و خرج کشور خواهد پرداخت. یافته های پژوهش نشان می دهد میرزا حسین خان با تقویت قدرت مرکزی، وضع قوانین و تشدید کنترل و نظارت بر حکام و کارگزاران دیوانی، امور اداری و مالی را به سامان آورد. همچنین اصلاحات و سیاست مالی انقباضی وی برای تامین منابع مالی لازم جهت توسعه زیر بنایی و اجرای طرح های بزرگ اقتصادی، با موفقیت همراه شد. بنابر اسناد مالی، دولت در پایان سال دوم صدارت میرزا حسین خان - 1289-1290 ق- ضمن وصول مطالبات، پرداخت بدهی و بروات معوق خزانه و ایجاد توازن بین جمع و خرج، درآمد مازاد قابل توجه ای  داشت که مبالغی از آن در خزانه پس انداز شد.
    کلید واژگان: قاجاریه, توسعه, میرزا حسین خان سپهسالار, اصلاحات مالی, درآمد و هزینه دولت
    Seyyed Mostafa Huseini *
    Mīrzā Ḥusain Khān Sipahsālār rose to premiership at a time when the economic and financial conditions of the country were critical and the government was on the brink of bankruptcy. In order to improve the financial situation and to organize financial affairs, he initiated several reforms in the country. The present study aims at investigating the success or failure of his plans of financial reform through the examination of financial documents and their impact on the country’s income and expenditure. In doing so, the study employs the descriptive-analytical method. Findings of the study illustrate that Mīrzā Ḥusain Khān brought order to bureaucratic and financial matters through the strengthening of central power and legislation, and expanding control and supervision over rulers and administrators. In addition, his reformations and his restrictive financial policy succeeded in providing the necessary financial resources for the development of infrastructure and carrying out large-scale economic projects. According to financial records, by the end of the second year of Mīrzā Ḥusain Khān’s premiership in 1289-1290 A.H./1872-1873 A.D., the government had paid its debts, settled delayed treasury allowances, and created a balance among income and expenditure. A considerable amount of this money was deposited in treasury savings.
    Keywords: Qājārīyya, development, Mīrzā Ḥusain Khān Sipahsālār, financial reformation, Governmental income, expenditure
  • جلیل قصابی گزکوه*، هادی وکیلی
    مشهد به عنوان کرسی نشین ایالت خراسان در دوره قاجاریه از اهمیت به سزای اقتصادی و تجاری برخوردار بود، تا جایی که می توان این شهر را به عنوان بارانداز بزرگی در شمال شرق ایران برای واردات و صادرات کالا به شمار آورد. با در نظر گرفتن ظرفیت ممتاز تجاری مشهد، برخی از تجارتخانه ها و کمپانی های تجاری امریکایی که در زمینه واردات محصولات امریکا به ایران و صادرات کالا از ایران فعال بودند، به مشهد وارد شدند. هدف از پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه اسناد نویافته، پاسخ به این پرسش است که کدام تجارتخانه های امریکایی در سال های پایانی حکومت قاجاریه به عرصه تجارت مشهد وارد گردیده و به تجارت کدام کالاها در مشهد پرداخته اند؟ با وجود کمبود منابع در این زمینه و مبنی بر نگاهی جزیی نگر، یافته ها حاکی از آن است که مهم ترین تجارت خانه های امریکایی فعال در مشهد کمپانی قالی شرق، شرکت قالی تاوشانچیان، تجارتخانه ای تین گنس چایلد، کمپانی ا.ام. قره گزیان و کمپانی چرخ دوختنی زینکر بودند که با بررسی موقعیت تجاری مشهد انواع پارچه، لوازم خرازی، چرخ دوختنی و ماشین آلات به مشهد وارد نموده و قالی، خشکبار، تریاک، روده، پشم، پنبه و کتیرا که بخش عمده ای از آن، مواد خام بود، به امریکا صادر می کردند.
    کلید واژگان: قاجاریه, مشهد, امریکا, تجارت خارجی, تجارت خانه ها
    JALIL Ghassabigazkouh *, Hadi Vakili
    Mashhad as the capital of Khorasan province in Qajar period held a high status in terms of economic and commercial issues, so that the city can be considered a big port in the northeast of Iran for goods import and export. Considering the great commercial capacity of Mashhad, some American trading houses and companies that were active in importing American products and exporting goods from Iran, settled in Mashhad. Focusing on new discovered documents, this descriptive-analytical study sought to see what American trading houses entered in Mashhad trade market in the late Qajar dynasty and which goods they traded in Mashhad. Taking into account the lack of resources and taking a detailed approach, the findings showed that most important American trading houses and companies active in Mashhad were Shargh Carpet Company, Tavshanchian Carpet Company, Gharehgazian Company, and Singer Corporation. Examining the commercial status of Mashhad, the companies imported various kinds of fabrics, sewing accessories, sewing machines and other kinds of machines into Mashhad, and exported such goods as carpets, dried fruit, opium, animals’ guts, wool, cotton, and tragacanth to America. Most of the exports were raw materials.
    Keywords: Qajar Period, trading houses, Carpet
  • سیاوش یاری*، شایان کرمی، محمد بنشاخته

    اهمیت واقعه عاشورا در تاریخ اسلام و تاثیر آن بر جوامع اسلامی از دیرباز تا کنون محل بحث و بررسی بوده است. پژوهشگران اسلامی هر یک با توجه به بینش و زاویه نگرش خود برداشت هایی از این رخداد را در آثار خود ثبت کرده اند. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که شرایط سیاسی، نظامی و فرهنگی دوره قاجاری تا عهد مظفری چه ارتباطی با ساخت گفتمان های مربوط به واقعه و مناسک عاشورا و انعکاس آنها در جامعه داشته است؟ این پژوهش با نگاهی تاریخی و با رویکرد تحلیلی-توصیفی درصدد تبیین تاثیر ساحت های گوناگون ابتدای دوره قاجار تا عهد مظفرالدین شاه بر گفتمان های حماسی، عاطفی، خرافه محور و تقدیرگرایانه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هر یک از نویسندگان برجسته این عصر خوانشی متفاوت از واقعه عاشورا داشته و این امر در متن جامعه قاجاری نیز تاثیری بسزا داشته است؛ به گونه ای که گاه اصل واقعه مورد تحریف، سوءبرداشت و بهره برداری نادرست قرار می گرفته است.

    کلید واژگان: تحریفات عاشورا, قاجاریه, تاریخنویسی, عاشورا
    Siavah Yari*, Shayan Karami, Mohammad Benshakhteh

    The significance of ʿĀshūra in the history of Islam and its impact on societies has been a subject of discussion since long ago. According to their vision and insight, Islamic researchers, have recorded impressions of this event in their works. The main question of the current research is what the political, military, and cultural conditions of the Qajar period up to the Mozaffar al-Din Ŝāh era had to do with the construction of discourses related to the events and rituals of ʿĀshūra and their reflection in the society? This research, with a historical perspective and analytical-descriptive approach, aims to scrutinize the impact of various areas from the beginning of the Qajar period to the reign of Muzaffar al-Din Shah on epic, emotional, superstition-oriented, and fatalistic discourses. The findings of the research show that each of the prominent writers of this era had a different reading of the ʿĀshūra event and this had a great impact on the Qajar society. Therefore, sometimes the essence of the event has been distorted, misunderstood, and misused.

    Keywords: distortions of ʿĀshūra, Qajar dynasty, historiography, ʿĀshūra
  • رسول زارعی*، حمید اسدپور
    رویارویی قشون قاجار با تهاجمات گسترده روسیه و تهدید کشور از سوی یک قدرت بیگانه در آغاز سده 13ق./19م.، ضرورت تغییر در سازمان سنتی قشون و شیوه جنگی آن را در ذهن برخی از رجال آن عصر به ویژه عباس میرزا  نایب السلطنه (1203-1249ق./1789-1833م.) که فرماندهی قشون صحنه پیکار را در دست داشت، پدید آورد. راهبرد نظامی  نایب السلطنه بر کارآمدسازی توان نظامی قشون با نوین سازی سازمان، تجهیزات و شیوه جنگ، با الگوگیری از نظام اروپایی و بهره گیری از راهنمایی و آموزش مربیان خارجی، متمرکز شد. در این مقاله، با طرح این پرسش که؛ ضرورت اتخاذ چنین راهبردی چه بوده است؟ کوشش می شود تا به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی وضعیت قشون سنتی اوایل قاجاریه، راهبرد نظامی عباس میرزا در قالب برنامه اصلاحات نظام جدید، تبیین و تحلیل گردد. یافته پژوهش نشان می دهد که اتخاذ برنامه اصلاحی قشون متاثر از واقعیت عینی صحنه میدانی پیکار با ارتشی منظم و مجهز، ضرورت و راهبردی آگاهانه جهت کارآمدسازی و سازماندهی قشونی همانند، برای مقابله و غلبه بر حریف مهاجم و خنثی سازی تحرکات و ناآرامی های داخلی سرکشان و شورشیان بوده است که درمجموع به تثبیت قدرت و حاکمیت  سلسله قاجارها می انجامیده است.
    کلید واژگان: قاجاریه, عباس میرزا, قشون, نظام جدید, اصلاحات نظامی
    Rasul Zareie *, Hamid Asadpour
    The confrontation of the Qajar army with the extensive invasions of Russia and the threat of the country from a foreign power at the beginning of the 19th (13th AH) century, brought the necessity of changing the traditional structure of the army and its fighting tactics to the minds of some distinguished men of that era, especially Abbas Mirza Nāyeb-al-Saltana (1789-1833) who was the commander of the troops on the battlefield. The military strategy of the Crown Prince was mainly focused on making the military power of the army more efficient by modernizing the organization, equipment and tactics of warfare, using the European system, and taking advantage of the guidance and training offered by foreign instructors. In the present descriptive-analytical study, by posing the question of the necessity of adopting such a strategy, an attempt is made to explain and analyze the military strategy of Abbas-Mirza in the form of the reform program of the new system through examining the situation of the traditional forces of the early Qajar period. The findings of the research show that the adoption of the army reform program has been influenced by the objective reality of the fighting with a regular and well-equipped army, a necessity and a conscious strategy for streamlining and organizing of a similar army, to confront and overcome the aggressor opponent and to neutralize the movements and internal conflicts of rebellions and rioters, which has overall led to the consolidation of power and the sovereignty of Qajar dynasty.
    Keywords: Qajar Dynasty, Abbas Mirza army, new system of military reforms
  • Mahmoud Mohammadi

    In his book “The Rising of the People,” Naser Porpirar raises doubts about the reign of Naser al-Din Shah and his journey to Europe. A significant portion of his work focuses on analyzing photographs of Naseruddin Shah in Iran, as well as Mozafaruddin Shah’s photographs, the Constitution, and other less significant materials. This article thoroughly examines the most crucial statements after scrutinizing and disproving Porpirar’s claims regarding Naseruddin Shah’s European trip. By consulting various sources and photo archives, the article also establishes the inaccuracy of Porpirar’s assertions. It becomes evident that Porpirar lacks familiarity with historical and photographic sources in these materials, and his flawed investigative approach yields incorrect outcomes, similar to his previous cases.

    Keywords: Naser Porpirar, Naseruddin Shah, Qajar, Photo, Conspiracy theory
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال