جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "جمهوری اسلامی ایران" در نشریات گروه "تاریخ"
تکرار جستجوی کلیدواژه «جمهوری اسلامی ایران» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
جمهوری اسلامی در ذیل سیاست خارجی و دیپلماسی چندوجهی خود، علیرغم وجه-اشتراکاتی که با بسیاری از کشورها ازجمله کشورهای پیرامونی و همچنین کشورهای دارای شریعت اسلام داشته، تاکنون آنچنان که باید و شاید نتوانسته است از منظر دیپلماسی عمومی-فرهنگی در این کشورها و در مرحله بعدی، کشورهای مستعد برای پذیرش مولفه های علمی و فرهنگی با منشاء سرزمینی ایران، موفق عمل نماید. لذا به نظر می رسد «دیپلماسی عمومی» و تقویت بنیه تعاملات «علمی» و «فرهنگی» در قالب مباحث علمی و اندیشکده ای تا اندازه زیادی می تواند در برطرف نمودن این ضعف موثر واقع شود. هم چنین است که در دنیای پر تلاطم امروزی و در مواجهه با تحولات گسترده در سطوح ملی و بین المللی، و در عرصه های مختلف به ویژه میدان متلاطم و پر مخاطره سیاست، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد، مدیران و سیاست گذاران با چالشی اساسی و انکارناپذیر در فرایند تصمیم گیری بهینه، کارا و موثر روبرو هستند و این در شرایطی است که عموم نخبگان و متخصصان، به ویژه در اندیشکده ها، ازطریق تصمیم سازی در عرصه عمومی، بر تصمیم سازی رسمی و حکومتی تاثیر می گذارند و بر همین اساس در خصوص موضوع مقاله، به تبیین و بازتعریف دیپلماسی علمی-فرهنگی و ارائه راهبردهای عملیاتی در دو سطح ملی و فراملی خواهیم پرداخت. اما در ابتدای امر، به نظر می رسد باید داشته ها و ابزارهای دراختیار و بستر موجود برای اجرا و تحقق راهبردها و اقدامات پیشنهادی در طرح توسعه عملکری اندیشکده ها در حوزه دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی در داخل و خارج از مرزهای ایران فرهنگی بازخوانی و مرور شود.
کلید واژگان: اندیشکده, دیپلماسی عمومی, سیاست گذاری عمومی, جمهوری اسلامی ایرانUnder its foreign policy and multi-faceted diplomacy, the Islamic Republic, despite the cooperation it has with many countries, including the peripheral countries and also the countries with Islamic Sharia law, so far - as it should and perhaps could not - from the point of view of public-cultural diplomacy in These countries and in the next stage, the countries that are capable of accepting the scientific and cultural components with the territorial origin of Iran, should be successful. Therefore, it seems that "public diplomacy" and strengthening the foundation of "scientific" and "cultural" interactions in the form of scientific discussions and think tanks can be effective in removing this weakness. It is also true that in today's turbulent world and in the face of extensive changes at the national and international levels, and in various fields, especially the turbulent and risky field of politics, culture, society and economy, managers and policy makers with They are facing a fundamental and undeniable challenge in the optimal, efficient and effective decision-making process, and this is in a situation where the general public of elites and experts, especially in think tanks, through decision-making in the public arena, over official decision-making and affect the government, and based on this, regarding the subject of the article, we will explain and redefine scientific-cultural diplomacy and present operational strategies at both national and transnational levels. But at the beginning of the matter, it seems that there should be assets and tools available and the existing platform to implement and realize the strategies and measures proposed in the practical development plan of think tanks in the field of public diplomacy and cultural diplomacy inside and outside the borders of Iran. Culturally read and reviewed.
Keywords: think tank, public diplomacy, public policy making, Islamic Republic of Iran -
تکفیر و جریان های تکفیری معاصر، بخش جدایی ناپذیری از تفسیر انحرافی از آموزه های اسلامی است که تحت تاثیر تداوم بحران های داخلی در کشورهای اسلامی، نظام های سیاسی ناکارآمد، دولت های ناتوان و ورشکسته و خلاء قدرت در منطقه خاورمیانه و همچنین مداخله قدرت های فرامنطقه ای، نضج یافته و در اشکال مختلف و متنوع به حیات خود ادامه داده است. بااین وجود، مسلما القاعده و داعش را باید به عنوان دو جریان اصلی دانست که با رویکرد تکفیری-جهادی با اقدامات خشونت بار، غیرانسانی و غیردینی، به مهمترین و خطرناک ترین گروه های تکفیری-تروریستی تبدیل شده اند. در این میان، داعش، اگر چه مولود القاعده به حساب می آید اما سلطه آن بر بخش هایی از عراق و سوریه و اعلام تاسیس خلافت اسلامی و تهدیدانگاری مرکزی ایران از سوی داعش، آن را مستلزم بررسی علمی درباره زمینه ها و دلایل شکل گیری و تحول آن می نماید. از این رو، این مقاله تلاش داشته تا با بررسی زمینه های شکل گیری جریان های تکفیری و بویژه داعش، به ارزیابی بازتاب آن بر امنیت ملی ایران بپردازد.
کلید واژگان: تکفیر, گروه های تکفیری, داعش, جمهوری اسلامی ایران, روسیهTakfir and contemporary takfiri movements are an inseparable part of the deviant interpretation of Islamic teachings, which is influenced by the continuation of internal crises in Islamic countries, inefficient political systems, weak and bankrupt governments, and power vacuum in the region. The Middle East, as well as the intervention of extra-regional powers, has matured and continued to exist in various forms. Nevertheless, Al-Qaeda and Daesh must be considered as two main currents that have become the most important and dangerous Takfiri-terrorist groups with violent, inhumane and irreligious actions with Takfiri-Jihad approach. In the meantime, ISIS, although it is considered the birth of al-Qaeda, but its dominance over parts of Iraq and Syria and the announcement of the establishment of the Islamic Caliphate and the central threat of Iran by ISIS, require a scientific study of the grounds and It shows the reasons for its formation and evolution. Therefore, this article has tried to evaluate the impact of Takfiri movements and especially ISIS on Iran's national security.
Keywords: Takfir, Takfiri groups, ISIS, Islamic Republic of Iran, Russia -
با توجه به جایگاه برجسته یزد در تمدن ایرانی، اسلامی پژوهش حاضر می کوشد تا مشخص کند نقش وجایگاه اقلیت دینی مسیحی دریزد درعصر پهلوی وجمهوری اسلامی ایران ، تاچه اندازه بوده است؟ دراین پژوهش، روش کار توصیفی- تحلیلی مطالب ، کتابخانه ای وبررسی اسناد دردوره پهلوی (1979م -1926م/1357-1304) وجمهوری اسلامی ایران (2022 - 1979/م 1400-1357) درزمینه نحوه تعاملات مردم یزد، درزمینه های مختلف تجاری- اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، دینی- مذهبی با مسیحیان می باشد. ازبزرگ ترین روابط مسالمت آمیزوتعاملات ادیان، در یزد هرسال اتفاق می افتد و آن در یک اتاقک کوچک که ظاهرا مکان مقدس باستانی- تاریخی هست، می باشد. پیروان هرچهار دین فعال دریزد(اسلام، زرتشت ویهودومسیحی) آن بقعه را اجر نهاده و بسته به نوع نیات درونی خود، در آن نذر و نیاز وشمع روشن می کنندو دعا خوانده و حاجت می طلبند. درحالی که مسیحیان درتبلیغ مسیحیت که درسایه استعمار، مخصوصا انگلیس صورت می گرفت موفقیتی حاصل نکردندومردم یزد تمایل چندانی پیدانکردند.تعداد اندکی ازجمله پژوهش اقلیت های مذهبی دوره قاجار (1926م- 1752م /1304- 1175ق) و یا کتابچه مخبری و... مورد جامعی یافت نشدکلید واژگان: مسیحیان, مسلمانان, تعامل, یزد, دوره پهلوی, جمهوری اسلامی ایرانConsidering the prominent position of Yazd in Iranian civilization, the present study tries to determine the role and position of the Christian religious minority in Yazd during the Pahlavi era and the Islamic Republic of Iran. In this research, the method is descriptive-analytical, library materials and with document review during the Pahlavi period (1926-1926/1304-1979) and the Islamic Republic of Iran (1979-1979/1357-1400 AD) in the field of interactions of the people of Yazd, in various commercial fields, economic, cultural-social, religious with Christians. One of the biggest peaceful relations and interactions of religions happens in Yazd every year and it is in a small room which is apparently an ancient-historical holy place. Followers of all four active religions in Yazd (Islam, Zoroastrianism, Judaism, and Christianity) pay respect to that shrine and, depending on their inner intentions, they make vows, prayers, and light candles in it, pray and ask for needs. While the Christians did not succeed in propagating Christianity under the shadow of colonialism, especially England, and the people of Yazd did not show much desire. A few, including research on religious minorities in the Qajar period (1752-1926 AD/1175-1304 AD) or informative booklets, etc., were not found.Keywords: Christians, Muslims, interaction, Yazd, Pahlavi period, Islamic Republic Iran
-
ایران در طول تاریخ کهن و پر فراز و نشیب خود همواره با تهدیدات و چالش های مختلفی روبه رو بوده است. این مسیله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در پی تقابل نظام جدید با قدرت های جهانی، هم در ابعاد داخلی و هم در ابعاد خارجی تشدید شد. مسیله اصلی مقاله حاضر بررسی تهدیدات خارجی سخت و نرم علیه امنیت داخلی جمهوری اسلامی ایران در دو دهه اخیر است. از این رو نگارندگان این مقاله تلاش دارند تا با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، منابع داخلی و خارجی موجود در این حوزه را مورد واکاوی قرار دهند و انواع تهدیدات خارجی بر امنیت داخلی ایران در دو دهه اخیر را به تصویر بکشند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مواردی همچون تبلیغات خصمانه، حمایت از گروه های مخالف حکومت، ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور، استفاده ابزاری از تکنولوژی شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی، حضور نظامی آمریکا در منطقه و حمایت های آن از رژیم صهیونیستی، بهره گیری از اختلافات دینی، قومی و نژادی و فعالیت های گروهک های مخالف با نظام جمهوری اسلامی در مرزهای کشورهای همجوار، از مهمترین تهدیدات خارجی علیه امنیت ایران به شمار می رود.کلید واژگان: جمهوری اسلامی ایران, امنیت انتظامی و عمومی, تهدیدات خارجی, حضور نظامی آمریکا, گروهک های مخالفIran has always faced various threats and damages throughout its ancient and ups and downs history. After the victory of the Islamic revolution, the new system has faced more and more hard and soft threats. While threats are formed in both internal and external dimensions, in this article, the most important research goal is to identify external threats (hard and soft) against the security of the Islamic Republic of Iran in the last two decades. Therefore, the main question is: What are the external threats (hard and soft) against the security of the Islamic Republic of Iran in the last two decades? The main hypothesis shows; It seems at the level of external threats; Hostile propaganda, Iran-phobia and Western international sanctions in the soft and hard spheres; The US military presence in the region and the Zionist regime are considered to be one of the most important threats to Iran's security. The research method in this study is descriptive and analytical.Keywords: National Security, hard threats, Soft Threats, foreign threats
-
ریشه ی چالش های جمهوری اسلامی ایران با آمریکا و تمدن غربی در اندیشه متفکرین و استراتژیست های غربی عمیق تر است. تا جایی که گفته ها و مواضع آن ها گاه فراتر از مسایل سیاسی تعبیر می شود و نوعی مقابله با گفتمان و تمدن اسلامی است. با توجه به اهمیت این مسیله، در مقاله ی حاضر تلاش می شود با معرفی فرانسیس فوکویاما، متفکر آمریکایی، به بررسی نظریات و سخنان وی علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود. برای پیشبرد این پژوهش از روش تحلیل مضمون و برای گردآوری داده ها از ابزار فیش برداری از منابع مختلف استفاده شده است. سوال اصلی تحقیق این است که فرانسیس فوکویاما چه مواضعی علیه جمهوری اسلامی ایران دارد و هدف از طرح این مواضع چیست؟ یافته های تحقیق موید آن است که ریشه های فکری موضع گیری فوکویاما در قالب تقابل نرم با جمهوری اسلامی ایران و ناشی از اسلام هراسی است.
کلید واژگان: ایران, جمهوری اسلامی ایران, انقلاب اسلامی, فوکویاما, تحلیل مضمونThe roots of the Islamic Republic of Iran's challenges with the United States and Western civilization are deeper in the minds of Western thinkers and strategists, to the extent that their statements and positions are sometimes interpreted beyond political issues and are a kind of confrontation with Islamic discourse and civilization.Given the importance of this issue, this article tries to introduce Francis Fukuyama, an American thinker, to examine his views and statements against the Islamic Republic of Iran. To advance this research, the method of content analysis has been used and to collect data, filing tools from various sources have been used. The main question of this article is what are the positions of Francis Fukuyama against the Islamic Republic of Iran and what is the purpose of this position?The findings of this study confirm that the intellectual roots of Fukuyama's stance are in the form of a soft confrontation with the Islamic Republic of Iran and stem from Islamophobia.
Keywords: Iran, Islamic Republic of Iran, Islamic Revolution, Fukuyama, Theme analysis -
یکی از تجربه های تاریخی جمهوری اسلامی ایران در طراحی های امنیت خارجی، موضوع «عمق استراتژیک/راهبردی» است. عمق استراتژیک از مفاهیم اساسی برای تحلیل رخدادهای جهان نوین است که می تواند میزان نفوذ یک کشور را مشخص کرده و پشتوانه خوبی برای اعمال سیاست های منطقه ای و فرامنطقه ای کشورها باشد. امام خامنه ای(مدظله العالی) در راستای دفاع از انقلاب اسلامی و اهداف و آرمان های بلند آن، مانند دستیابی به تمدن نوین اسلامی، عمق راهبردی را مطرح کردند. با توجه به اهمیت گسترش عمق راهبردی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، و با هدف تبیین راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در ارتقای عمق استراتژیک، به این پرسش اصلی پاسخ خواهد داد که از دیدگاه امام خامنه ای(مدظله العالی)، با چه راهبردهایی می توان عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را ارتقاء داد؟ نتیجه تحقیق نشان می دهد که ارتقای توانایی های دفاعی و هجومی، نشر فرهنگ اسلامی و ایرانی، ایجاد جایگاه اقتصادی قابل اتکاء در دیگر کشورها، ایجاد قدرت نظامی برون مرزی، پشتیبانی از جبهه مقاومت و افزایش توانایی های آن ها و همچنین ایجاد و گسترش همکاری های دفاعی- امنیتی با کشورهای اسلامی و هم پیمان از راهبردهای اساسی جهت ارتقای عمق استراتژیک است.
کلید واژگان: عمق راهبردی, آیت الله خامنه ای, جمهوری اسلامی ایران, قدرت نظامی, همکاری دفاعی, جبهه مقاومت, نیروی قدسOne of the historical experiences of the Islamic Republic of Iran in foreign security planning is the "strategic depth". this is one of the basic concepts for analyzing the events of the new world, which can determine the extent of a country's influence and be a good support for the implementation of regional and supra-regional policies of countries. Imam Khamenei (as) in defending the Islamic Revolution and its lofty goals and aspirations, such as achieving a new Islamic civilization, proposed a strategic depth. Given the importance of strategic depth expansion from the view point of the Supreme Leader of the Islamic Revolution, the present study with a descriptive-analytical approach, and with the aim of explaining the strategies of the Islamic Republic of Iran in promotion of strategic depth, will answer the main question from Imam Khamenei's point of view, “with what strategies could the strategic depth of the Islamic Republic of Iran be enhanced?” The results show that the promotion of defense and offensive capabilities, the spread of Islamic and Iranian culture, the creation of a reliable economic position in other countries, the establishment of foreign military power, support for the resistance and increase their capabilities, as well as the establishment and expansion of defense-security cooperation with allied and Islamic countries, are some of the basic strategies to enhance strategic depth.
Keywords: Strategic Depth, Ayatollah Khamenei, Islamic Republic of Iran, Military Power, Defense Cooperation, Resistance Front, Quds Force -
مقاله حاضر تلاشی برای استخراج الگوی مدیریت تنوعات قومی و اجتماعی در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارای ظرفیت های خوبی برای مدیریت تنوعات، شکاف های قومی و اجتماعی است و قانون گذار با ادبیاتی انسانی، اسلامی، عادلانه و مترقی که برگرفته از آموزه های توحیدی قرآن کریم و سیره درخشان پیامبر اکرم (ص) می باشد، زمینه های مناسبی را برای برطرف کردن شکاف های قومی در ایران فراهم کرده است. این مقاله از نوع تحقیقات کاربردی، اکتشافی و کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای اسنادی با تاکید بر محتوای قانون اساسی و تکنیک های اسنادی - کتابخانه ای انجام شده است. با تاکید بر پنج رویکرد حقوقی، دینی و مذهبی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، الگوی مدیریتی با نگاه به ظرفیت های موجود در قانون اساسی جمهوری ایران در حوزه راهبردی مدیریت شکاف ها، تنوعات قومی و اجتماعی که رویکردی مبتنی بر وحدت گرایانه اسلامی تلقی می شود، ارایه شده است.
کلید واژگان: تنوع قومی, تنوع اجتماعی, مدیریت تنوعات اجتماعی, جمهوری اسلامی ایران, شکاف قومی, حقوق اساسیThe present article is an attempt to extract the model of management of ethnic and social diversity in the constitutional law of the Islamic Republic of Iran. The Constitution of the Islamic Republic of Iran has good capacities for managing diversity, ethnic and social divisions, and the legislator, with humane, Islamic, just and progressive literature derived from the monotheistic teachings of the Holy Quran and the brilliant life of the Holy Prophet (PBUH), provides suitable grounds for overcoming ethnic divisions in Iran. This article is based on an applied, exploratory and qualitative research that has been accomplished using the method of document content analysis with emphasis on the content of the constitution and documentary-library techniques. Emphasizing five legal, religious, political, cultural and economic approaches, the management model is presented by looking at the existing capacities in the Constitution of the Republic of Iran in the strategic field of managing gaps, ethnic and social diversity, which is considered an approach based on Islamic unification.
Keywords: Ethnic Diversity, Social Diversity, Social Diversity Management, Islamic Republic of Iran, Ethnic Gap, Constitutional Rights -
این مقاله به بررسی رابطه مسئله حجاب و نگرش دختران دانشجو نسبت به ارزشهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران اختصاص دارد. و به این پرسش میپردازد که نگرش دختران دانشجو درباره ی حجاب تا چه اندازه با نگرش آنها نسبت به ارزش های سیاسی نظام جمهوری اسلامی همبستگی مثبت یا منفی دارد. و این فرضیه را به آزمون میگذارد که برخلاف انتظار، نگرش دختران دانشجو نسبت به مسئله حجاب ارتباط چندانی با نگرش آنها نسبت به ارزشهای سیاسی بنیادین جمهوری اسلامی ندارد. مدل این پژوهش بر اساس چارچوب نظری پیر بوردیو است و این نتیجه از پژوهش حاصل شده است که هرچند نگرش دختران دانشجو نسبت به حجاب نوعی مخالفت باارزشهای سیاسی جمهوری اسلامی نیست اما این دختران با بسیاری از ارزشها و سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی مخالف هستند.
کلید واژگان: حجاب, ارزش ها, دختران دانشجو, جمهوری اسلامی ایرانThis article is dedicated to examining the relationship between the issue of hijab and the attitude of female students towards the political values of the Islamic Republic of Iran. And it addresses the question of to what extent the attitude of female students about hijab is positively or negatively correlated with their attitude towards the political values of the Islamic Republic. And it tests the hypothesis that, contrary to expectations, the attitude of female students towards the issue of hijab has little to do with their attitude towards the fundamental political values of the Islamic Republic. The model of this research is based on Pierre Bourdieu's theoretical framework and it is concluded from the research that although the attitude of female students towards hijab is not a kind of opposition to the political values of the Islamic Republic, but these girls are opposed to many values and policies of the Islamic Republic.
Keywords: Hijab, Values, Student Girls, Islamic Republic of Iran -
جمهوری اسلامی ایران و ترکیه به عنوان دو قدرت منطقه ای، از دیرباز به عنوان دو رقیب اصلی در خاورمیانه شناخته شده اند. در طی سال های اخیر روابط ایران و ترکیه همواره آمیخته ای از تعامل و رقابت بوده است. در این میان، یکی از مسایلی که در سال های اخیر به نحوی نمایانگر بعد رقابتی میان جمهوری اسلامی ایران و ترکیه بود، عراق و تحولات سیاسی در این کشور است. در جریان تحولات سیاسی عراق، جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در بسیاری از موارد رفتار متناقضی را در قبال تحولات سیاسی این کشور در پیش گرفتند. از همین رو، هدف این نوشتار حاضر، تبیین راهبردهای جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در قبال کشور عراق و تحولات سیاسی این کشور در دوران پسا صدام می باشد. در این راستا، نویسنده با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با رویکردی مقایسه ای، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش اساسی بوده است که جمهوری اسلامی ایران و ترکیه چه رویکردی را در قبال تحولات سیاسی عراق اتخاذ کرده اند؟ فرصیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود این است که ترکیه سعی کرده است تا با حمایت از گروه های عرب سنی و کرد، موازنه را به نفع خویش تغییر دهد. جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش کرده است تا با حمایت از گروه های شیعی و کرد، موازنه را به نفع خویش حفظ کند.
کلید واژگان: عراق, سیاست خارجی, جمهوری اسلامی ایران, ترکیه, موازنه قواThe Islamic Republic of Iran and Turkey, as two regional powers, have long been recognized as the two main rivals in the Middle East. In recent years, Iran-Turkey relations have always been a mixture of interaction and competition. Meanwhile, one of the issues that in recent years has somehow reflected the competitive dimension between the Islamic Republic of Iran and Turkey is Iraq and the political developments in this country. During the political developments in Iraq, the Islamic Republic of Iran and Turkey in many cases took a contradictory approach to the political developments in this country. Therefore, the purpose of this article is to explain the strategies of the Islamic Republic of Iran and Turkey towards Iraq and its political developments in the post-Saddam era. In this regard, the author, using a descriptive-analytical method and a comparative approach, has sought to answer the fundamental question of what approach the Islamic Republic of Iran and Turkey have taken to the political developments in Iraq? The opportunity to answer this question is that Turkey has tried to shift the balance in its favor by supporting Sunni and Kurdish Arab groups. The Islamic Republic of Iran has also tried to maintain the balance in its favor by supporting Shiite and Kurdish groups.
Keywords: Iraq, foreign policy, Islamic Republic of Iran, Turkey, balance of power -
از با ارزشترین اسناد هر کشوری میتوان به اسناد رسمی و دکترین های سیاست خارجی آن کشور اشاره نمود و مفاهیمی چون دکترین نظامی و سیاست خارجی آن کشور را از آن برداشت کرد. کشور روسیه هم در این مهم مثتثنی نبوده و با اهمیت یافتن قدرت هوشمند در دستور کار خود و با در نظر گرفتن بالاترین هدف خود پس از فروپاشی شوروی و بازگشت به هژمون جهانی، به بازنگری در نگارش اسناد و دکترینهای سیاست خارجی خودپرداخته و با به کارگیری نگاهی متفاوت به نظام بین الملل با استفاده از گفتمانهای حاکم بر سیاست خارجی خود بر مبنای واقع گرایی تهاجمی و در نظر گرفتن عواملی چون اقتصادی، نظامی، نقش نخبگان، ناسیونالیسم، ژیوپلتیک، رقابت در عرصه بینالمللی توام با ترس و یا همکاری توام با پاداش، سیاستی متفاوت را در دستور کار خود نسبت به کشورهای شرق و غرب اعمال داشته است. جمهوری اسلامی ایران در دهه اخیر و مناسبات پیش آمده در منطقه، نقش و حضوری متفاوت را درنظام بین الملل و اسناد سیاست خارجی روسیه به خود اختصاص داده است. نگارنده در تلاش است تا در این مقاله به تبیین و تحلیل سیاست خارجی روسیه نسبت به ایران در اسناد و دکترین های روسیه بپردازد. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته و به دنبال تجزیه و تحلیل حوادث اخیر در نظام بینالملل و تاثیرات آن ها در اسناد روسیه در بازه زمانی 2020-2010 است و این که جمهوری اسلامی ایران چه نقش و جایگاهی در این اسناد داشته است.
کلید واژگان: جمهوری اسلامی ایران, اسناد بالادستی, روسیه, سیاست خارجیOne of the most valuable documents of any country is the official documents and doctrines of that country's foreign policy, and concepts such as the military doctrine and foreign policy of that country can be deduced from it. Russia is no exception and with the importance of intelligent power in its agenda and considering its highest goal after the collapse of the Soviet Union and return to global hegemony, it has revised the writing of its foreign policy documents and doctrines and applied A different view of the international system using discourses governing its foreign policy based on aggressive realism and taking into account factors such as economic, military, the role of elites, nationalism, geopolitics, international competition with fear or cooperation with Rewards have a different policy on their agenda towards the East and the West. The Islamic Republic of Iran in the last decade and the relations in the region, has a different role and presence in the international system and Russian foreign policy documents. In this article, the author tries to explain and analyze Russia's foreign policy towards Iran in Russian documents and doctrines. The findings of this study are descriptive-analytical and follow the analysis of recent events in the international system and their effects on Russian documents in the period 2020-2010 and the role and place of the Islamic Republic of Iran in these documents.
Keywords: Islamic Republic of Iran, Upstream Documents, Russia, Foreign Policy -
دین در تاریخ ایران نهاد مهمی است چراکه ازیک سو رابطه انسان ایرانی را با خدا، انسانهای دیگر، خود و طبیعت مشخص میکرد و از سوی دیگر برای حوزه های مختلف زندگی، حقوق و احکامی مشخص بیان می نمود. هم پدیده دیرین در تاریخ بشر بود و در شکل جدیدش در ایران همواره بزرگترین نهاد تاثیرگذار در تاریخ زندگی اجتماعی مردم ایران است و در ابعاد مختلف نقش محوری ایفا میکند. اما در تاریخ معاصر و با شروع نهضت مشروطه دو نهاد دین و دولت ، به نوعی همنشینی سنتی خود را از دست داده و به تعارض با یکدیگر پرداختند و همین تعارض باعث جزیره ای شدن جامعه و ایجاد بحرانهایی گشت که به فروپاشی نظام مشروطه و پهلوی منجر شد. آنگاه با وقوع انقلاب اسلامی مردم ایران برای هماهنگ سازی تاریخ و جامعه خود با ارزشهای دینی و همچنین بهره گرفتن از تجارب عقلانی بشر، دست به تاسیس نظامی زدند که در آن سیاست و دیانت به جای تعارض، همنشینی در وجه جدید را معرفی وتجربه میکند. به عبارت دیگرتوجه به دو رکن جمهوریت ازیک سو و اسلامیت ازسویی دیگر در بنیاد نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران به نوعی بیان کننده تمایل به حفظ هویت دینی وتوجه به تجارب عقلانی دنیای مدرن درمیان روشنفکران سیاسی ونخبگان انقلاب اسلامی است . به همین دلیل در درون جمهوری اسلامی تلاش بر این قرار گرفت که دولتی تاسیس شود که درضمن اینکه آن دولت به اقتضاهای دین و قوانین و مقررات برآمده از آن پایبند باشد به نحوه اداره جامعه مبتنی بر پیشرفتهای شکل گرفته درعرصه قدرت در دنیای مدرن نیز توجه کافی داشته باشد در این زمان رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی راهنمای روشنفکر انقلابی درهمه حوزه های اجتماعی از جمله زندگی سیاسی قرار گرفت غافل از اینکه رسیدن به این آرمان بزرگ قبل از هر چیز نیازمند وجود تاملات تیوریک و نظری است که بتواند حوزه های تعارض ظاهری بین ارزشهای دینی و دولت به مثابه امر عرفی بشری را مورد توجه قرار داده و حل و فصل نماید.ازاین رو دراین تحقیق کوشیده شده ابتدا نظریات صاحبنظران سیاسی با ملیت های گوناگون ،همچون باربیه،بدیع و... دراین مورد موردبحث وبررسی قرارگیرد ودرادامه رابطه دین وقدرت درنظام سیاسی ایران مورد کنکاش واقع شود ودرصورت نیاز راهکارهای لازم به برنامه ریزان دینی وسیاسی ارایه گردد.
کلید واژگان: دین, قدرت سیاسی, قانون اساسی, جمهوری اسلامی ایران -
پژوهش نامه تاریخ، پیاپی 48 (پاییز 1396)، صص 19 -52جهانی شدن امری اجتناب ناپذیر است که همه جنبه های زندگی بشر اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را دربر گرفته است و از این رو برخی کشورها را با مشکلات جدی مواجه کرده است. جهانی شدن نقش مرزهای جغرافیایی را در تصمیم گیری های کلان و فعالیت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی انسان ها کاهش داده و منافع تک تک افراد و کشورها، بیش از همیشه با منافع تمامی مردم و کشورهای جهان مشترک گردیده است. لذا این تاثیرات به ایفای نقش بازیگری ایران و نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران و سیستم کلان مدیریتی کشور بستگی دارد. در این راستا همواره متولیان سیاستگذاری های کلان کشور در تکاپو بوده اند تا میان هم گرایی با فرهنگ جهانی از یک سو، حفظ فرهنگ اصیل و غنی ایرانی- اسلامی از سویی، به نقطه تعادل برسند. با این اعتقاد که هویت ها و فرهنگ های غنی و قدرتمند نظیر فرهنگ ایرانی که از استمرار و دوام گروه های مختلف قومی شکل گرفته و به طور مسالمت آمیز در طول تاریخ در داد و ستد با فرهنگ های گوناگون بوده است، به راحتی در مواجه با جهانی شدن چه به مثابه پروژه و پروسه نه تنها مستحیل نشده بلکه شکوفاتر می شوند. بنابراین با فرض تعامل و پیوستگی فرهنگ ایرانی با فرهنگ جهانی، شناخت ظرفیت ها و قابلیت های فرهنگی و تمدنی ایران اسلامی در عصر کنونی و در تعامل با آن نقش بسزایی خواهد داشت، درغیر این صورت به حذف فرصت ها و تهدیدی جدی برای هویت و امنیت ملی بدل خواهد شد.کلید واژگان: جهانی شدن فرهنگ, هویت ملی, ظرفیت های فرهنگ ایرانی, جمهوری اسلامی ایرانGlobalization is inevitable that in the course of their development all aspects of human life, whether economic, political, cultural and social surround And hence the number of countries with serious problems. World geographical boundaries role in decisions made and actions political, economic and cultural rights and interests of individuals and countries have reduced human beings, More in line with the common interests of all peoples and nations of the world is. The process of globalization had led to any change in Iranian society and has been effective. Therefore, the role of Iranian influence and political elite of the Islamic Republic of Iran and the country's macro-management system depends. In this regard has always been prowling the custodians of the country's macroeconomic policy convergence between global culture on the one hand, And preserving the rich Iranian-Islamic culture on the one hand, to the point of equilibrium and balance. With the belief that the rich and powerful identity and culture, including the culture that shaped the continuity and durability of different ethnic groups and to peacefully throughout history in different cultures has been dealing with, Easily in the face of globalization as project and process not only not assimilated but become more prosperous and flourishing. So should assume the interaction and integration of culture with world culture consider and further knowledge of the capacities and capabilities of the Islamic Iranian culture and civilization in the present day and will have a significant role in dealing with it, Otherwise, to remove opportunities and will become a serious threat to national identity and security.Keywords: globalization, culture, National identity, capacity, culture, The Islamic Republic of Iran
-
جنگ ایران و عراق روابط آیندۀ جمهوری اسلامی ایران را با بسیاری از کشورها تحت تأثیر قرار داد. بیشتر کشورهای منطقه بلافاصله جانب عراق را گرفتند؛ اما به نظر می رسد که مواضع میانۀ امارات در برابر دو کشور، با روابط گستردۀ این کشور با جمهوری اسلامی مرتبط بود. این پژوهش برآن است نقش روابط اقتصادی را در میزان تعهد سیاسی امارات در برابر ایران در دورۀ جنگ بررسی کند. به نظر می رسد نتایج حاصل برای ایجاد روابط بهتر با کشورهای منطقه در جهان امروز مفید باشد. بنابراین باید پرسید: روابط اقتصادی دو کشور در میزان تعهد سیاسی امارات در برابر ایران چه تاثیری گذاشت. فرض ما برآن است که روابط اقتصادی افزایش تعهد سیاسی امارات در برابر ایران را موجب شد. در این نوشتار، روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و برپایۀ مطالعات کتابخانه ای و نشریات ادواری است. اشتراک نظر دو کشور در مسائلی مانند مخالفت با حضور بیگانگان در منطقه و دیدارهای فراوان مقامات آنها و مخالفت امارات با قطع رابطۀ اعراب با ایران، ازجمله نشانه های افزایش تعهد سیاسی امارات متحده در برابر جمهوری اسلامی ایران در سطوح بین المللی است.کلید واژگان: جمهوری اسلامی ایران, اماراتمتحدهعربی, جنگ تحمیلی, روابط اقتصادی, روابط سیاسیThe Iran-Iraq war affected the future relations of the Islamic Republic of Iran with many countries. Most of the countries in the region immediately supported Iraq, but the UAE's two-sided positions between the two involved countries seem to have been linked to the country's vast ties with the Iran. The research seeks to examine the role of economic relations in terms of the political commitment of the UAE to Iran over the war period. The results seem to be useful for building better relationships with the countries of the region in today's world. So, the economic relations between the two countries affected the extent of the political commitment of the UAE against Iran. Our assumption is that economic relations have increased the political commitment of the UAE against Iran. In this paper, the research method is descriptive and is based on library studies and periodical publications. The two countrie's views on issues such as the opposition to the presence of foreigners in the region, the frequent visits of their officials, and the opposition to the UAE by cutting off the relationship between the Arabs and Iran are among the signs of a growing political commitment of the United Arab Emirates to the Islamic Republic of Iran at the international level.Keywords: Islamic Republic of Iran, the United Arab Emirates, Imposed War, Economic Relations, Political Relations
-
روابط ایران و عربستان چه مسائلی بوده اند؟ پیروزی انقلاب اسلامی چه تاثیری بر روابط ایران و عربستان گذاشت؟ تفاوت های مذهبی و ایدئولوژیکی چه تاثیری بر روابط ایران و عربستان گذاشته اند؟ سایر عوامل تاثیرگذار در روابط ایران و عربستان چه مسائلی بوده و این عوامل در روابط ایران و عربستان چه نقشی داشته اند؟
این پژوهش بر این فرضیه استوار است که در دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و عربستان با چالش و تنش همراه بود؛ به طوری که روابط دو کشور به تیرگی گرایید. در بررسی علل تیرگی روابط دو کشور در این دوره به عواملی مانند ماهیت ایدئولوژیکی دو کشور، پیروزی انقلاب اسلامی و ترس از صدور آن به عرستان، رقابت در بلوک قدرت و نقش قدرت های فرامنطقه ای، جنگ تحمیلی، حج ابراهیمی، مسئله فلسطین، ژئوپلیتیک نفت و گاز خلیج فارس، تشکیل شورای خلیج فارس و برخی دیگر از عوامل می توان اشاره کرد.
این نوشتار به روش توصیفی و تحلیلی، با تکیه بر منابع اصلی و پژوهشی و با روش کتابخانه ای است و در پاره ای از نمونه ها، از اسناد موجود در مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه استفاده شده است.کلید واژگان: انقلاب اسلامی ایران, عربستان سعودی, جمهوری اسلامی ایران, امام خمینی (ره)Iran and Saudi Arabia are the main actorsin the Middle Eastbecause of the breadth of the lands, huge repertoires of oil, geopolitical situations. They have a considerable influence in the development of the Middle East. Saudi cities of Mecca and Medina, their claim on the leadership,along with their strategic ties with the Muslim world and America made this country an influential one. Iran also claims to be the leadership in the Muslim world with an independent policy and a supporter of Islamic countries and movements. Due to the desire of both countries to expand their influence among Islamic countries, there is a stiff competition between them. This article seeks to answer the following questions: What were the causes of the decrease in Saudi-Iranian relation in the first decade after the Islamic Revolution in Iran?
What were the factors contributing to this challenge and tension in relations between Iran and Saudi Arabia?
What was the impact of Islamic Revolution in Saudi-Iranian relations?
What were the impact of religious and ideological differences on relations between Iran and Saudi Arabia?
What were other contributing factors in relations between Iran and Saudi Arabia?
The study is based on the assumption that relations between Iran and Saudi Arabia in the first decade after the Islamic Revolution has been accompanied by challenges and stress so that relations between the two countries have been strained. Reasons for the worsening of relations between the two countries in this period are: the ideological nature of the two countries, the Islamic Revolution and the fear of its export to Saudi, competition in the power block and the role of regional powers, imposed war, Hajj Ibrahim, Palestinian issue, oil and gas geopolitics of the Persian Gulf, the Persian Gulf Council and so on.
This descriptive and analytical study is based on primary sources and the research methods is library research. In some cases, the documents Documentation Center and the Ministry of Foreign Affairs were used.Keywords: Islamic Revolution of Iran, Saudi Arabia, Islamic Republic of Iran, Imam Khomeini -
در پی شدت گرفتن احتمال سقوط حکومت پهلوی و به ظهور رسیدن نظامی جدید در آستانه انقلاب، تدوین قانون اساسی جدید برای کشور، مورد توجه رهبر انقلاب و گروه های انقلابی قرار گرفت. از آنجایی که قانون اساسی جدید، منشا نظام بخشی و تبیین روابط ارکان قدرت در ساختار تازه تلقی می گردید، جریان های گوناگون دخیل در انقلاب برای داشتن نقش و سهم بیشتر در اداره کشور، با قوای زیادی به این مسئله ورود نمودند. بر همین اساس بود که این موضوع، مولد رویارویی های مختلفی پس از انقلاب در میان گفتمان های موثر آن زمان گردید؛ اختلاف نظر بر سر چگونگی تصویب قانون اساسی توسط مردم و بودن یا نبودن مجلس موسسان، منازعات گفتمانی حول محور ولایت فقیه و بحث بر سر چگونگی حضور آن در قانون اساسی و بالاخره درخواست انحلال مجلس بررسی قانون اساسی از سوی گفتمان مغلوب، از جمله این روریارویی های جدی بودند. در نهایت، قانون اساسی به همه پرسی گذاشته شد و با تایید اکثریت قاطع مردم به تصویب رسید و تا حدود یک دهه پس از انقلاب که به فرمان امام خمینی افرادی به بازنگری در آن منصوب شدند و اصلاحاتی را بر روی آن به انجام رساندند بی تغییر ماند.
کلید واژگان: قانون اساسی, جمهوری اسلامی ایران, امام خمینی, مجلس خبرگان, ولایت فقیه, بازرگانUpon the strengthening probability of the fall of Pahlavi regime and the emergence of a new system of government on the threshold of the Islamic Revolution, the preparation of the Constitution drew the attention of the Leader of Islamic Revolution and revolutionary groups. Since the new Constitution was regarded as the basis for rearrangement and clarification of the relations between the branches of government in the new structure of power in Iran, various political movements with a share in Islamic Revolution got involved in the issue with full strength to have maximum role and share in administrative affairs of the country. It was on this basis that new confrontations emerged among various discourses rising to power after the revolution. The disputes over the way of approval of the Constitution by the people and the presence or absence of the Constituent Assembly, discourse disputes on “Wilayat Faqih” or Islamic jurisprudence and provisions for its inclusion in the Constitution, requests for dissolution of the parliament and reviewing the Constitution by the dominated discourse were among the serious confrontations. Finally, a referendum was held to garner people’s opinion and it was approved by the absolute majority of the people who caste “Yes” votes in the ballot boxes. It remained unchanged for a decade, when upon a decree of Imam Khomeini, some jurists were assigned to review the Constitution and make amendments.Keywords: Constitutional Law, Islamic Republic of Iran, Imam Khomeini, Experts Assembly, Islamic Jurisprudence, Bazargan -
نشریه تاریخ، پیاپی 37 (تابستان 1394)، صص 92 -132آخرین سند استراتژی امنیت ملی آمریکا که در فوریه 2015 منتشر شد حاوی نکات مهمی است که سیاست های راهبردی این کشور را در چند سال آینده روشن می سازد. موضوعات مطرح شده در این سند تاثیرات مستقیم و غیر مستقیمی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد. از جمله این نکات تاثیرگذار عبارتند از: تاکید بر نقش رهبری آمریکا در مسائل جهانی، برنامه هسته ای ایران، تحریم ها، مسئله تروریسم و مبارزه با آن، امنیت در فضای سایبر و نظم بین الملل. این مقاله با بکارگیری روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و در چارچوب رهیافت سازه انگاری می کوشد به این سوال پاسخ دهد که: استراتژی امنیت ملی آمریکا (2015) چه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران می گذارد؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه این مقاله این است که: استراتژی مطرح شده در سند امنیت ملی آمریکا (2015) منجر به کاهش ضریب امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران می گردد. نتایج بررسی این استراتژی در این مقاله حاکی از آن است که اگر چه این سند در مواردی چون مسئله هسته ای ایران بر استفاده از دیپلماسی تاکید شده و حمله نظامی را آخرین گزینه می داند یعنی فشار و مذاکره توامان، ولی تاثیرات این سند بر امنیت ملی ایران یعنی مواردی از قبیل ادامه روند امنیتی سازی برنامه هسته ای ایران، محدودسازی راهبردی ایران، کاهش ضریب امنیت سیاسی، نظامی و امنیت فرهنگی ایران، چالش ایران با آمریکا در خصوص هژمونی ایالات متحده و نظم بین المللی و با توجه به رویکردهای اساسا متفاوت جمهوری اسلامی ایران به مسائل مطروحه در این سند که ناشی از دیدگاه های فرهنگی و ارزشی کاملا متفاوت با دیدگاه های آمریکا است، سیاست های اعلام شده در این سند برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تهدید است تا فرصت.کلید واژگان: استراتژی امنیت ملی آمریکا, امنیت ملی, مساله ی هسته ای, سازه انگاری, هویت, جمهوری اسلامی ایران
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.