به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سلطنت" در نشریات گروه "تاریخ"

تکرار جستجوی کلیدواژه «سلطنت» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سید محمد وهاب نازاریان*
    تصور غالب درباره گفتمان صفویان به سیطره تشیع و فقه شیعی در جایگاه نیروی سیاسی برتر مربوط می شود؛ اما صفویان ریشه و منشی صوفیانه داشتند که پس از سلطنت با فقاهت شیعی پیوند خورده است.بنابراین، شاهان صفوی از سه شان مرشدی صوفی، شاه ایرانی و فرمانرای شیعه برخوردار بوده اند. در این چارچوب، مسئله پژوهش حاضر بر نحوه تعامل این سه و ماهیت این سه نیرو و شان سیاسی حاکمان صفوی متمرکز است و برای بررسی آن، این پرسش مطرح شده است که دگرگونی های تاریخی در جایگاه سیاسی و اجتماعی صفویه چه تاثیری بر روی نیروهای سیاسی عمده و حاکمیت سیاسی آموزه های آنان داشته است؟ عمده ترین یافته پژوهش برای پاسخ بدین پرسش نشان داده است که ماهیت سیاسی صفویه و آموزه های آن از آغاز حیات فرقه تا پایان حکومتش چندرگه بود که از وجهی کاملا صوفی گرایانه به سلطنت تغییر کرد که به معنای حذف کامل آموزه ها و برخی شئون صوفیانه نبود و توانایی سیاسی نیروی علما و آموزه های فقاهت شیعی را با سلطنت همراه کرد که احیای سلطنت ایرانی و تداوم آن را در پی داشت و نه سلطه سیاسی یک نیروی سیاسی جدید با حاکمیت فقاهت. بنابراین، به نظر می رسد که تصور غالب مبنی بر تسلط سیاسی فقاهت موضوعیت ندارد.
    کلید واژگان: عصر صفویه, تحلیل گفتمان, گفتمان صفوی, سلطنت, تصوف, فقاهت
    Seyyed Mohammad Vahab Nazaryan *
    The prevailing assumption about the discourse of the Safavids is the predominance of the Shiite religion and jurisprudence. However, the Safavid monarchy had Sufi roots and character, which were connected with Shiite jurisprudence after the establishment of their dynasty. Therefore, the Safavid Kings had three qualities: Sufi mentor, Iranian king, and Shia promoter, who invited Shia scholars to Iran and cooperated with them. The present research focuses on the interaction of those three elements and the nature of the Safavid discourse. The question is, what effects did the historical changes in the political and social position of the Safavids have on their political discourse? The main findings show that the discourse of the Safavids, from the very first days of its existence to the end of its era, was a multifaceted discourse that changed from a purely Sufi face to a royal discourse that kept the sub-discourse of Sufism in its heart and included the sub-discourse of jurisprudence in its established intellectual and political apparatus. Therefore, it seems that the prevailing notion of the dominance of jurisprudence discourse does not have full historical evidence.
    Keywords: Safavid Era, Discourse Analysis, Safavid Discourse, Monarchy, Sufism, Jurisprudence
  • جایگاه سلطان و سلطنت در اندرزنامه های باستان ودوره ایران اسلامی
    سودابه دستی ترک، سهیلا ترابی فارسانی*، ناصر جدیدی

    اندرزنامه ها آثاری هستند که در زمینه سیاست و تاملات سیاسی در ایران باستان ودوره اسلامی با هدف توصیه رفتار سیاسی بر صاحبان قدرت به رشته تحریر درآمده است. رساله هایی که متعلق به دوره ساسانیان و به زبان پهلوی شامل پند و اندرز، دستورات دینی و اخلاقی و حکم است که محتوای آنها از اوستا ریشه می گیرد. ارایه چارچوبی به سلطان و حفظ و اصلاح قدرت آن است. هدف اندرزنامه ها ارایه چگونگی رفتار مناسب در «کسب قدرت» و «حفظ قدرت» است. اندرزنامه های سیاسی به چگونگی کارکرد نظام سیاسی و تاثیر عوامل موجود در تولید و توزیع قدرت سیاسی می پردازند. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد که پس ازتوصیف مطالب به تجزیه وتحلیل داده ها اقدام خواهدشد. اهداف این پژوهش تبیین جایگاه سلطان وسلطنت در اندرزنامه های باستان ودوره اسلامی است.نتایج ویافته های این مطالعه نشان می دهد که محور مباحث اندرزنامه نویسان سیاسی قدرت سلطان و حفظ آن است. مخاطب بسیاری از اندرزنامه ها اول شخص کشور یعنی سطان است. مهمترین وجوه عنصر تداوم در این هامباحثی چون تمرکز بر قدرت پادشاه، قانون، رابطه شاه و رعیت (مردم) و پیوند دین و سیاست می باشد.

    کلید واژگان: اندرزنامه, سلطان, سلطنت, ایران باستان, ایران اسلامی
    The position of the sultan and the monarchy in the ancient writings of the period of Islamic Iran
    Sodabeh Dasti Tark, Soheila Torabi Farsani *, Naser Jadidi

    Letters of advice are works that have been written in the field of politics and political reflections in ancient Iran and the Islamic period with the aim of advising political behavior on those in power. Treatises that belong to the Sassanid period and in the Pahlavi language include advice, religious and moral instructions and rulings whose content is rooted in the Avesta. Provide a framework to the Sultan and maintain and reform his power. The purpose of the letters is to provide appropriate guidance on "gaining power" and "maintaining power." Political advisories deal with how the political system works and the influence of existing factors on the production and distribution of political power. The method of this research is descriptive-analytical, which will analyze the data after describing the content. The aims of this study are to explain the position of the sultan and the monarchy in the ancient writings of the Islamic period. The addressee of many advice letters is the first person of the country, namely Satan. The most important aspects of the element of continuity in these debates are the focus on the power of the king, the law, the relationship between the king and the subjects (people) and the connection between religion and politics.

    Keywords: advice letter, Sultan, Monarchy, ancient iran, Islamic Iran
  • نیره دلیر*

    مفهوم ظل الله مفهومی است که در تاریخ ایران دوره اسلامی با مفهوم سلطنت پیوند یافته و به نوعی بیانگر مبانی قدرت حاکمان شده است. برخی از مورخان و محققان معاصر با رویکرد کلی نگر و تک ساحتی تفکر ظل اللهی را در بستر تاریخ ایران، مفهومی متداوم تلقی کرده اند و به تفاوت ها و گسست های مفهومی این تفکر توجه نشان نداده اند. به همین دلیل گاه این مفهوم در قالب معرفتی اندیشه ایرانشهری و هم عرض با فره ایزدی صورت بندی و ناظر بر تداوم تاریخی ایران تفسیر شده است. اما پرسش پژوهش حاضر این است که با توجه به گسست های روی داده در عصر میانه ایران گفتمان ظل اللهی چگونه توانست مشروعیت حاکمان ایلخانی را تولید کرده و فرآیند قدسی سازی دوره مذکور از خلال منابع تاریخنگارانه چه تفاوت هایی با دوره های پیشین داشته است؟ این پژوهش بنا به ماهیت آن با شیوه تبیین تاریخی سامان یافته و تلاش دارد داده های منابع تاریخنگاری را نقد و تحلیل کند. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن کلان روندهای تاریخی، به بازشناسی این مفهوم با توجه به تحولات تاریخی این دوره پرداخته و با بررسی اجزاء و سازه های اندیشه ای آن تغییر این مفهوم از صورت «غیر قدسی مسیولیت مند» سلطان اوایل دوره میانه به ساحت «قدسی - غیرمسیولانه» دوره میانه متاخر را تبیین کرده است. بنابراین مفهوم سلطنت در این دوره با تحول مهمی در زمینه «قدسی» سازی مقام سلطان و غیرمسیول شدن آن در قبال مردم روبرو شده و گفتمان جدیدی را در نظام سیاسی تاریخ ایران به وجود آورده که می توان از آن به گفتمان ظل اللهی تعبیر کرد.

    کلید واژگان: سلطنت, ظل الله, دوره میانه ایران, قدسیت- مسئولیت
    Nayere Dalir

    The concept of "Zell Allah" (shadow of God) has been associated with the concept of "kingdom" in the history of Iran during the Islamic period, and in a way expressed the foundations of the legitimacy and power of the rulers. Most contemporary historians and researchers with a holistic and one-dimensional approach have considered Zell Allahi's thought as a continuous concept in the context of Iranian history and have not paid attention to the conceptual differences and fractures of this thought. For this reason, this concept has sometimes been interpreted in the epistemological form of Iranshahri thought and in parallel with the formulation of Farah Izadi (the divin of glory) the overseer of Iran's the historical continuity. The question of the present research is how the discourse of Zell Allahi was able to establish the legitimacy of the patriarchal rulers in light of the ruptures in the Iranian Middle Ages and what are the differences between the sanctification process of the mentioned period and the previous periods through historiographic sources. According to its nature, this research is organized with the method of historical explanation and the approach of historical sociology and the concept of history and tries to criticize and analyze the data of historiographic sources. And by looking at the "change" in the historical macro-trends, recognize this concept from the perspective of the "historical sociology of the sultan's holiness" and by examining its ideological components and structures, change this concept from the form of the "unholy-responsible" sultan of the early Middle Ages to the empire of the sultan “holy- unresponsible" to explain the late middle period. The focus of this major transformation can be traced to the "Ilkhanid" era. Therefore, the concept of monarchy underwent an important change and development in the field of "sanctifying" the position of the sultan during this period and created a new discourse in the political system of Iranian history, which can be interpreted as the beginning and development of the "Zell Allahi discourse".

    Keywords: Iran's middle period, Ilkhanid, Zell Allahi discourse, the duality of sanctity-responsibility
  • علی فلاح سیف الدین

    پاتریک پهلوی معروف به علی اسلامی فرزند علیرضا پهلوی نوه رضاخان از تاج الملوک است. علیرضا، پدرش، پس از مرگ رضاخان در آفریقای جنوبی برای تکمیل تحصیلات به اروپا رفت. علیرضا در سال 1325 با بیوه ای لهستانی الاصل در فرانسه ازدواج کرد. علی پهلوی در سال 1326 در فرانسه به دنیا آمد. به خاطر مخالفت دربار پهلوی با این ازدواج علیرضا تا سال ها از آوردن خانواده خود به داخل کشور امتناع کرد تا اینکه بعدها آنان را ایران آورد. به دلیل اختلاف خانواده مادری علی با دربار جهت تصدی سرپرستی او، نهایتا پس از کش و قوس فراوان خاندان پهلوی تصمیم گرفت علی را به ایران منتقل کند و سرپرستی او با دربار باشد. علی در دربار تحت آموزش های خارج از توان قرار گرفت، موضوعی که باعث ناراحتی و آزردگی خاطر علی از دربار و مسببان این وضعیت بود. فقدان سرپرست دلسوز و تجربه فرهنگ و تربیت های مختلف، دربار فاسد و روابط نامتعارف و ناسالم، افسردگی در کاست طبقاتی دربار پهلوی، عقده داشتن پدر و مادری که مورد اقبال دربار نبود، از علی فردی مریض، ناسالم، بی هویت و حیران و سرگردان ساخت که از مسیحیت به اسلام و از اسلام به باورهای خودساخته و دمدمی مزاج رو آورد.

    کلید واژگان: علیرضا پهلوی, علی پاتریک - علی اسلامی-, دربار پهلوی, سلطنت
  • معصومه رهنما هراتبر، محمدکریم یوسف جمالی*، فیض الله بوشاسب گوشه، احمد کامرانی فر

    در این تحقیق چگونگی تاثیرگذاری اسطوره خورشید بر جانوران مرتبط با این اسطوره در دوره ایران باستان مورد بررسی قرار می گیرد. سوال اساسی که در این خصوص مطرح و مورد بررسی قرار گرفته این است که تاثیر گذاری اسطوره خورشید بر جانوران مرتبط با این اسطوره چگونه بوده و چه عواملی در این امر دخیل بوده است ؟ این تحقیق تاریخی و روش گرد آوری مطالب کتابخانه ای بوده و شیوه ی تدوین و نگارش مقاله توصیفی - تحلیلی بوده است . نتایج تحقیق حاکی ست که اسطوره خورشید، نمادی از سلطنت بوده و جانوران مرتبط با این اسطوره نیز نشان دهنده همین امر بوده که قدرت و سلطنت و پیروزی روشنی بر تاریکی و نور و زندگی، بن مایه خورشیدی بودن جانوران را حکایت می کند که در کنار مذاهب مختلف ایران باستان در تعیین اثرگذاری اسطوره خورشید در قبال جانوران خورشیدی و سلطنتی نقش مهمی را ایفا می کند.

    کلید واژگان: اسطوره, خورشید, تمدن, جانوران, سلطنت
    Masoomeh Rahnama Haratbar, MohammadKarim Yosef Jamali *, Feyzollah Boushasb Gousheh, Ahmad Kamranifar

    In this research,how the myth of the sun affects the animals related to this myth in the period of ancient iran is investigated.The main question that has been raised and studied in this regard is how the myth of the sun has affected the animals related to this myth and what factors have been involved in this matter?This article is a historical research and the method of collecting data is library and the method of compiling and writing is a descriptive-analytical.The results show that the myth of the sun is a symbol of the sun is a symbol of kingship and the animals associated whit this myth also show that power and kingship and a clear victory over darkneaa and light and life is the basis of the sun,which along with different religions of ancient iran.It plays an important role in determining the effect of the myth of the sun on solar and royal animals.

    Keywords: Myth, sun, Civilization, animals, Kingdom
  • علی اکبر جعفری ندوشن، آفرین توکلی*

    یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب مشروطه ایران قانون اساسی آن بود. در حالی که قانون اساسی مهم ترین سند ضمانت اصول مشروطیت ایران به شمار می آمد در طی هفت دهه از عمر خود بارها مورد تغییر و تجدیدنظر واقع شد که در این میان اگر بازنگری حقوقی پاره ای اصول آن در دهه های نخستین به دلیل جابجایی سلطنت ناگزیر می نمود به نظر می رسد تغییرات صورت گرفته در سال های 1328 ه.ش، 1336 ه.ش و 1346 ه.ش که به ترتیب به اعطای حق انحلال مجلسین و وتو مصوبات مالی مجلس به شاه و مقام نیابت سلطنت به شهبانو گردید دارای دلایل حقوقی معتبری نیست. با ارزیابی دلایل حقوقی اقامه شده بر این تطورات که در مستندات تاریخی موجود است نمی توان به وجاهت حقوقی متقنی دست یافت که بتواند بازنگری های صورت گرفته در قانون اساسی را توجیه کند بلکه بیشتر به نظر می رسد در پس این توجیهات حقوقی، انگیزه های سیاسی نهاد اقتدار گرای سلطنت حاکم بوده که با بی اعتنایی به مبانی قانون اساسی موجب این تغییرات گردیده است. این پژوهش که کاری بین رشته ای میان دو رشته تاریخ و حقوق است با بررسی شرایط تاریخی و استدلال های حقوقی مطرح شده متناسب با این شرایط، بازنگری ها و تغییرات اصول قانون اساسی را مورد نقد قرار می دهد.

    کلید واژگان: قانون اساسی, مشروطه, پهلوی, بازنگری, سلطنت, حقوقی
    Aliakbar Jafari Nadoushan, Afarin Tavakoli *

    One of the most important achievements of Iran’s “Enghelab-e Mashruteh” was the Constitution. While it was considered as the most important guaranteeing document of the principles of the constitutional movement, it was changed and revised many times over the course of seven decades. Some revisions of the principles seemed inevitable due to the reign of the monarchy in the first decades. However, the 1949 amendment which granted the Shah with the right to dissolve the Houses, the 1957 amendment which gave the Shah the veto power over the financial decisions of the parliament, or the 1967 amendment regarding how to choose the heir to the throne led to changes in the constitution which cannot be justified through the legal grounds available in historical documents. It seems, however, that behind these legal aspects, political motives of the authoritarian monarchy has been the cause that led to these changes and disregarding the foundations of the Constitution. This research is an interdisciplinary work which studies the historical circumstances and the legal arguments put forward in accordance with these conditions, and criticizes the amendments to the Constitution.

    Keywords: Constitution, Constitutionalism, Pahlavi, Revision, monarchy, Legal
  • سمیه انصاری*، عطاءالله حسنی

    مجموعه عوامل ساختاری مانند ساخت اجتماعی اقتصادی حکومت، مبانی مشروعیت و تداوم کارایی آن، اوضاع فکری و فرهنگی جامعه، سپاه و دیگر عناصر در ایجاد ثبات و تداوم یک حکومت نقش دارند. در زمان حکومت صفویان ضعف عوامل ساختاری و تعارض‌ها که به مرور در طول حکومت رشد کرده و تکوین یافته بودند، در اواخر سلطنت (1077- 1135ق/ 1667-1722م) خود را آشکار ساختند. با کاهش قدرت پادشاه و واگذاری امور به درباریان و نظامیان، توازن ساخت سیاسی بر هم خورد و کشمکش و رقابت گروه های نظامی برای کسب مقام ها، منفعت‌طلبی و برتری‌جویی موجب ضعف کارکرد نهاد سپاه شد. چنانکه این نهاد در مواجهه و مقابله با بحران‌های سیاسی ناشی از حوادث داخلی و خارجی نتوانست موفقیت چشمگیری داشته باشد. بنابراین، می‌توان تعارض سپاهیان و درگاهیان را یکی از عوامل بی‌ثباتی سیاسی در اواخر دوره صفویه محسوب کرد. این پژوهش درصدد است با مطالعه کتابخانه‌ای و با تکیه بر داده های تاریخی، تاثیر تعارضات نهاد سپاه بر بی‌ثباتی سیاسی اواخر دوران صفویه را تحلیل و تبیین کند.

    کلید واژگان: تعارض, بی ثباتی سیاسی, صفویان, نهاد سپاه, درگاه, سلطنت
    somayeh Ansari*, Ataollah Hassani

    The military plays the main role in creating, stability and continuity of a government. The structure of Safavid's army had been formed by various groups such as Qizilbāsh amīrs, governors of province and Third Forces (Caucasian elements), etc. In the late Safavid's era (1677-1722), the conflict between different military groups in the pursuit of authorities, interests, superiority and military conquests broke out and in confrontation with political crisis, sprang from local and foreign events, caused to the weakness of performance and function of the military organization in a way that one can name it as a political factor of instability in the late safavids. This study seeks to analyze and explain the impact of the conflicts of the military forces on the political instability in the late Safavid era through a historical method and based on Historical sources.

    Keywords: Conflict, Political Instability, Safavids, Military, court, Monarchy
  • فریدون الهیاری*، زهرا اعلامی زواره، ابوالحسن فیاض انوش
    حمله مغول به ایران در سال 616ق و مرگ سلطان محمد خوارزمشاه در 617ق به یکپارچگی سیاسی ایران در چارچوب قلمرو خوارزمشاهیان پایان داد و دوره ای از بی ثباتی و رقابت های سیاسی را در پی آورد. بنابراین بخش های مختلف ایران تحت نفوذ حکومت های محلی قرار گرفت. حکومت اتابکان لر کوچک (580-1006ق) از جمله این حکومت های محلی است که در دوران ضعف سلجوقیان تشکیل شده بود. حد فاصل بین تهاجم مغول تا تشکیل سلسله ایلخانی، دوره ای سخت و بحرانی برای این حکومت محلی به شمار می رفت. بحران مشروعیت و سردرگمی آنان در پیوند با بازماندگان سلطنت خوارزمشاهی، خلافت عباسی و دربار مرکزی مغول، مهم ترین ابعاد تکاپوهای سیاسی ایشان بود. هدف مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای، ارزیابی تکاپوهای مشروعیت یابی اتابکان لر کوچک و تبیین مناسبات آنان با نهادهای مشروعیت بخش به منظور گذار از این دوران و حفظ موجودیت است. این پژوهش، پس از بیان مقدمه ای از بحث و مروری بر این حکومت محلی نشان می دهد که اتابکان لر کوچک از زمان شجاع الدین، موسس این حکومت، در روند مشروعیت یابی خود، به جایگاه مشروعیت بخش نهاد سلطنت و خلافت توجه داشتند، اما سقوط خوارزمشاهیان، ضعف خلافت و جدی شدن تهدید مغولان به تدریج در زمان جانشینان وی به تحول در مناسبات با خلافت در دوران حسام الدین تا نفوذ فزاینده مغول در زمان بدرالدین منجر گردید و ادامه مشروعیت و حفظ موجودیت اتابکان لر را به تایید مغولان وابسته نمود.
    کلید واژگان: اتابکان لر کوچک, مشروعیت, سلطنت, خلافت, مغولان
    Fereydoun Allahyari *, Zahra Elami Zavareh, Abolhassan Fayaz Anoush
    The Mongol invasion of Iran in 616 AH. And the death of Sultan Mohammad Kharazmshah in 617 AH. ended the political unity of Iran within the framework of the Kharazm area and led to a period of instability and political competition. Therefore, various parts of Iran were influenced by local governments. The rule of Atabakan Lor the Small (580-1006 AH) is among these local governments formed during the Seljuk weakness. The interval between the Mongol invasion and the formation of the Ilkhanid dynasty was a difficult and critical period for the local governments of Iran. The crisis of their legitimacy and their head confrontation with the remnants of the Kharazmshahi monarchy, the Abbasid Caliphate, the Mongol central court were the most important dimensions of their political advancement. The purpose of this article, through a descriptive and analytical method and based on library resources, is evaluating legitimate efforts of Atabakan Lor and explaining their relationship with the legitimizing institutions in order to pass through this period and and to preserve their existence. The study, after giving an introduction to the discussion of this local government, shows that Atabakan, since the time of Shojaaddin,, the founder of this government, in their legitimation process, had been focusing on the legitimacy of the monarchy and the caliphate, but the fall of Kharazmshahian, the weakness of the caliphate and the seriousness of the Mongol threat led to a change in relations with the caliphate during the Hesam al-Din era until the increasing Mogol influence during Badr al-Din's time and continued the legitimacy of  Atabakan Lor to the confirmation of the Mongols.
    Keywords: Atabakan Lor the Small, legitimacy, monarchy, caliphate, Mongols
  • جعفر آقازاده *

    هم زمان با قدرت یابی آقامحمدخان و ادعاهای روسها بر قفقاز -که در درون مرزهای ملی و اعتقادی ایرانیان جای داشت - حملات ترکمنها به خراسان بزرگ، غارت منطقه و به اسیری بردن زنان و مردان و شیوع حکومت ملوک الطوایفی در گوشه و کنار ایران، ضرورت احیای مرزهای تاریخی ایران اهمیت به سزایی برای مردم کشور ایران پیدا کرد. آقامحمدخان با آگاهی از این واقعیت، مهم ترین هدف خود از مبارزات طولانی را احیای مرزهای تاریخی ایران عنوان کرد. این مقاله به شیوه توصیفی-تحلیلی، به بررسی اقدامات آقامحمدخان قاجار برای احیای مرزهای تاریخی ایران، اهداف و نتایج حاصل از آن پرداخته است. یافته ها نشان می دهد آقامحمدخان قاجار درک و دریافت درستی از مرزهای ایران در دوره باستان و صفویه و اهمیت آن برای تشکیل حکومت جدید داشت. او اصلی ترین برنامه حکومتی خود را احیای مرزهای تاریخی ایران اعلام کرد و تلاش کرد لشکرکشی ها و اقدامات خود در طول سلطنت را از این طریق مشروع سازد.

    کلید واژگان: آقامحمدخان, حکومت قاجار, مرزهای تاریخی ایران, سلطنت, مشروعیت
    Jafar Aghazadeh*

    While Agha Mohammad Khan became increasingly powerful, and the Russians land claims over the Caucasus –that embedded in the national and ideal Iranian boundaries-at the same time the Turkmen attacks on the Greater Khorasan, plunder of the region, and the capture of women and men and the prevalence of feudal system in around of Iran, the need to revive the Iranian historical borders has become significant importancefor the people of this country. Agha Mohammad Khan, aware of this fact, stated that the main goal of the long struggle was to revive the historical borders of Iran.With descriptive-analytic method, this research studies the Qajar's efforts to revive Iran's historical borders and its goals and outcomes.The findings show that Agha Mohammad Khan acknowledged and understood the borders of Iran in the ancient and Safavid times and its significance for the formation of a new government. He announced his main government program to revive Iran's historic borders and tried to legitimize his military campaigns and actions during the monarchy in this way.

    Keywords: Agha Mohammad Khan Qajar, Qajar Dynasty, historical borders of Iran, Shahanshah, Legitimacy
  • مجتبی گراوند*، ایرج سوری
    هدف مقاله حاضر، تبیین چگونگی و منشا اجماع گفتمانی اعتدالیون مذهبی و روشنفکران در پیدایش انقلابمشروطیت می باشد. حاکمیت مطلقه سیاسی و سنت گرایی فرهنگی از علل اصلی غفلت از توجه به اصلاح امور وترقی و پیشرفت از سوی نیروهای طرفدار اصلاحات ارزیابی شد. لذا این هدف مشترک، باعث اجماع گفتمانینیروهای مذهبی میانه رو و روشنفکران برای تغییر ماهیت مطلقه حکومت و تعدیل ساختار سیاسی و مشارکت نمایندگان مردمی گردید. از یافته های پژوهش، اصلاح ساختار مطلقه سیاسی و سنت گرایی حکام از دلایل واپسگرایی آنان ارزیابی شده است. مشروطه الگویی سیاسی و وارداتی بود که نوع انتظارات ایرانیان از آن متناسب با کشش جامعه نبود. همچنین شرایط فرهنگی و قومی و تاریخی ایران این دوره آمادگی ذهنی و عینی پذیرش الگوهای نوین رانداشت و تطبیق عقلانی نیز صورت نگرفت. توزیع قدرت و نقش مردم در سرنوشت خود،کسب استقلال سیاسی واقتصادی، مبارزه با استعمار و نفوذ آنان، دستیابی به مولفه هایی مانند توسعه، رفاه، بهره مندی از دستاوردهای نوین همگی سبب اجماع گفتمانی طرفدارن مشروطه برای تغییرات ساختاری و عینیت یابی آن بود. این پژوهش در صدداست با روش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و تحلیل گفتمان به چگونگی شکل گیری و عللبنیادی این ائتلاف ملی و بسترهایی که موجب حرکت انقلابی گردید، بپردازد.
    کلید واژگان: انقلاب مشروطیت, اجماع گفتمانی, قاجار, سلطنت
    Mojtaba Graavand *
    The purpose of this article is to explain how and origin of religious discourse andintellectual consensus on development is the Constitutional Revolution. Absolute rule ofpolitical and cultural traditionalism of the main reasons for the neglect of attention tothe reform and development of pro-reform forces were evaluated. So this objective, theforces of moderate religious discourse and intellectual consensus to change the absolutenature of the state and political structure adjustment and participation of representativesof the people. The findings, the political reform and traditionalism absolutist rulers ofthe reasons for their backwardness is evaluated. Political and constitutional modelimported stretch it to fit the expectations of Iranians, not society. As well as cultural,ethnic and historical circumstances of the period were not mentally prepared andimplemented rationally and objectively accepting new patterns also took place.Distribution of power and the role of people in their destiny, political and economicindependence, decolonization and their influence, access to components such asdevelopment, welfare, benefit from the achievements of the new consensus forstructural changes and objectification was constitutional discourse fans. It further trieswith descriptive - analytical and based on library studies and discourse analysis to theformation of national consensus and the fundamental causes and contexts that wererevolutionary movement pay.
  • حسین شیرمحمدی*، شهاب شهیدانی
    با شروع تنازع جدی علما بر سر مشروطه و مشروعه، قربانی شدن رهبران برجسته ی دینی نظیر شیخ فضل الله نوری و سید عبدالله بهبهانی، سرخوردگی علما و اقداماتی نظیر جمع آوری رساله های مهم سیاسی که برخی علما چون میرزای نایینی در له مشروطه نگاشته بودند، اجرایی نشدن خواسته های مذهبی- سیاسی روحانیون از جمله اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه، تسلط تکنوکرات های سکولار را بر ارکان قدرت برآمده از مشروطه باعث گشت. دراین شرایط روحانیت در موضعی انفعالی قرار گرفتند. آیت الله بروجردی مدت کوتاهی پس از آیت الله حائری، به عنوان یکی از روحانیون برجسته مورد توجه شیعیان قرار گرفت. نگاهی به حیات سیاسی آیت الله بروجردی طی نشدن روندی ثابت،مشخص و مدون در اندیشه ی سیاسی ایشان را نشان می دهد. وی در آغاز از الگوی رایجی پیروی می کرد که برخی علما دوره ی صفویه و قاجار مد نظر داشتند و لذا در نسبت به امور عرفی و حیطه سلطنت دخالت کمتری می کرد و بیشتر در مسائلی که در حوزه ی شرع قرار می گرفت،مداخله نمود اما بعد از رویکردهای غرب-گرایانه ی رژیم پهلوی و خالی شدن سلطنت از کارویژه هایی که نظام فکری روحانیون شیعه از شاه اسلام پناه انتظار داشتند، ولایت عامه ی فقها را مطرح کرد. البته اندیشه سیاسی بروجردی،برخلاف آنچه مشهور است، جدای از اقدامات عملی و واکنش های وی نسبت به مسائل مختلف سیاسی نبود و بارقه هایی از این امر را در ارتباط با حیات عملی وی می توان ارزیابی نمود. این مقاله برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه ی منابع مکتوب و مصاحبه، رابطه ی دین و دولت در عصر غیبت را از منظر
    کلید واژگان: آیت الله بروجردی, سلطنت, مشروطه, اندیشه ی سیاسی, روحانیت
    Hosein Shirmohammadi *
    With the onset of serious struggle over constitutional and legitimate scholars, victims of religious leaders such as Sheikh Fadlallah Seyyed Abdollah Behbahani light, Frustration scholars and political measures such as collecting important papers that were written some constitutional scholars such as Mirza Le Nain, Clergymen political demands of religious Executive of the Second Amendment to the constitution including constitutional, secular technocrats dominate the pillars of power was derived from constitutional causes. The conditions were clergy in the passive position. Ayatollah Boroujerdi shortly after Ayatollah Haeri, regarded as one of the leading Clergymen were Shiites. Take the political life of Ayatollah Boroujerdi in a constant process not identified and codified them in the political thought of the show. He initially followed the general pattern that some scholars consider Safavid and Qajarperiod, and therefore less interference than the customary and scope of the monarchy And more religious issues in the field was, Intervened but after the West realistic approaches the reign of the Pahlavi regime and empty the function of that system of thought Clergymen Shiite Islam refuge from the king had expected, the Public Guardianship of the Jurists raised. The political thought Boroujerdi, contrary to what is known, apart from the actions and reactions to various political figures-not his ,And Glimmers of this he can be evaluated in relation to practical life. This article intends to analytical method and on the basis of written sources and interviews, the relationship between religion and state in the era of Ayatollah Boroujerdi's absence from the perspective of political thought are analyzed.
    Keywords: Ayatollah Boroujerdi, king, monarchy, clergy, political thought
  • سارا موسوی بهنام علمی نصیر آباد
    اوایل عهد قاجار بویژه عصر فتحعلی شاه در تاریخ تشیع دارای اهمیت بسزایی است. از یک سو با وحدت مجدد ایران و ایجاد یک حکومت مرکزی، آرامشی نسبی به مملکت بازگشته و راه تعامل میان علما و حکومت باز شده بود و از سوی دیگر حکومت مستقر برای تداوم خود و نیز حفظ مرزها و مقابله با دیگر قدرت های داخلی و خارجی نیازمند پشتیبانی های مختلفی بود که حمایت علمای شیعه می توانست یکی از بهترین گزینه ها باشد.
    مقاله پیش رو به بررسی آراء چهار تن از علمای شیعه- میرزای قمی، شیخ جعفر کاشف الغطاء، ملا احمد نراقی و سید جعفر کشفی- در باب نهاد سلطنت می پردازد. در بررسی متون فقهی، رساله ها و حتی کتب ادبی این دوره که به قلم علمای شیعه به نگارش در آمده اند در ظاهر نوعی ناهماهنگی و عدم انسجام نسبت به مشروعیت نهاد سلطنت دیده می شود که پرسش اصلی این رساله را تحت عنوان «چگونگی رویکرد علمای شیعه به مشروعیت نهاد سلطنت در عصر فتحعلی شاه قاجار» به دنبال داشت. در پاسخ به این پرسش اصلی است که با کاربست چارچوب نظریه نهاد سلطنت اسلامی و با ارائه یک مدل سه وجهی دولت آرمانی شیعه، حوزه اختیارات فقیه و واقعیت امر سیاسی موجود، به این نتیجه رهنمون می شویم که علمایی چون میرزای قمی، احمدنراقی، کشفی و کاشف الغطاء با وحدت بر سر موضوع اختیارات فقیه و وجه دولت آرمانی شیعه و با توجه به واقعیات سیاسی موجود درصدد تعامل با نهاد سلطنت آن هم تحت شرایط خاصی بودند.
    کلید واژگان: علمای شیعه, سلطنت, مشروعیت, قاجاریه, فتحعلیشاه قاجار
    Sara Moosavi, Behnam Elmi Nasirabad
    Early Qajar period, especially Fath-Ali Shah’s era, is highly important in the history of Shi’ism. On one hand, a relative peace had returned to the country and the ground was paved for the interaction between the scholars and the government due to the re-integration of Iran and creation of a central government; and on the other hand, the established rule needed various supports for safeguarding the borders and confrontation with the foreign and domestic powers, of which religion and the protection by the Shi’a scholars could be among the best choices.
    The present article studies the opinions of four Shi’a master jurists (mujtaḥids) – Mīrza-yi Qummī, Shaykh Ja‘far Kāshif al-Ghiṭā’, Mullā Ahmad Narāqī and Sayyid Ja‘far Kashfī – on the legitimacy of monarchy institution. When studying the legal texts, treatises, and even the literary books of this period that have been written by the Shi’a scholars, there appeared to be a kind of contradiction and inconsistency in the opinions of the Shi’a scholars in their approach toward the monarchy institution of Fath-Ali Shah Qajar’s era, which resulted in the main question of this article as to the quality of the approach of the four Shi’a scholars toward the monarch institution in Fath-Ali Shah Qajar’s era. It is in response to this main question that by applying the framework of the theory of Islamic monarchy institution and with the provision of a trilateral pattern of ideal Shi’a government, jurist’s scope of authority, and the reality of the existing policy, we come the conclusion that such scholars as Mīrza-yi Qummī, Ahmad Narāqī, Kashfī, and Kāshif al-Qiṭā’ undertook to legitimize the monarchy institution, albeit in special circumstances, with unanimity on the jurist’s authority, the ideal Shi’a government, and with a look at the existing political realities governing the country as well as preservation of the independence of the religious field.
    Keywords: Shia scholars, monarch, legitimacy, the Qajar dynasty, Fath-Ali Shah Qajar
  • مصطفی پیرمرادیان، فرشته بوسعیدی
    یکی از مهمترین تحولاتی که در قرون اخیر عمان منشا تحولات بعدی بوده، تبدیل نهاد امامت به سلطنت و حکومت موروثی است. تاریخ عمان بعد از اسلام تنها با حاکمیت اندیشه اباضیه قابل تفسیر و تحلیل است و اندیشه سیاسی، مبتنی بر حاکمیت امامی است که از طرف جامعه (اهل حل و عقد) انتخاب شده باشد. حاکمیت اباضیه علی رغم شدت و ضعفها و فراز و نشیب های متعدد به این سنت اصرار داشته و بدان پایبند بوده است و تا قبل از امامت یعربی ها موروثی بودن امامت در میان اباضیه رایج نبود. رسمیت قطعی امامت موروثی در دوره آل بوسعید موجب شده تا بعضی تبدیل نهاد امامت به سلطنت یا حکومت موروثی را از زمان آل بوسعید بدانند و حال آنکه به نظر می رسد زمینه های داخلی و خارجی این تحول و تبدیل خیلی قبل از آن بصورت تدریجی در جامعه عمان شکل گرفته بود و در دوره آل بوسعید به کمال رسید. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و از طریق مطالعه کتابخانه ای درصدد بررسی و تحلیل سیر تحول و تبدیل نهاد امامت به سلطنت در تاریخ اباضیه عمان است.
    کلید واژگان: اباضیه, امامت, سلطنت, عمان, یعربیها, آل بوسعید
    Mostafa Pirmoradian, Fereshteh Boosaidi
    One of the most important developments that brought about other developments in recent centuries in Oman is the transformation of Imamate into monarchy and hereditary rule. The history of Oman after Islam is to be interpreted and analyzed only by the rulership of the doctrine of Abaḍiyya, which is based on the sovereignty of an Imam who is to be elected by the society (ahl-i ḥall wa aqd = representatives of theÇ Muslim community who act on itsÇ behalf in appointing and deposing aÇ caliph or another ruler). Despite various strengths and weaknesses and ups and downs, the rulership of Abāḍiyya has insisted on and abided by this tradition; and Imamate as being hereditary had not been common among the Abāḍiyya before the Imamate of Ya‘rabīs. The decisive formality of hereditary Imamate in Āl-i Būsa‘īd period prompted some to know the transformation of the Imamate institution to monarchy or hereditary rule to be since the time of Āl-i Būsa‘īd; whereas, it seems that the domestic and foreign backgrounds of this development had been gradually formed very long time before that in Oman community and achieved accomplishment in Āl-i Būsa‘īd period. Using the descriptive-analytical method and through library study, this research is intended to study and analyze the course of development and transformation of the Imamate institution to monarchy in Oman’s Abāḍiyya history.
    Keywords: Abāḍiyya, Imamate, monarchy, Oman, Yarabīs, Āl-i Būsaīd
  • نیره دلیر*
    پژوهش حاضر درصدد بررسی تطبیقی مبانی نظری فره ایزدی و ظل اللهی از خلال متون تاریخی و روایی اندیشمندان مسلمان است و به این پرسش ها پاسخ دهد که تشابه و تمایز این دو چیست؟ و هر کدام رهاورد کدام دوره ی تاریخ ایران می باشند؟ برخلاف تصور رایج که این دو اندیشه را از یک جنس بر می شمارند، این مقاله در پی اثبات این فرض است که فره ایزدی و ظل اللهی، تفاوت ها و تمایزات مهمی با یکدیگر دارند و این همانی آنها، امکان پذیر نیست. نتایج این پژوهش که با روش مقایسه ایی و تبیین تاریخی صورت گرفته مشخص می کند این دو مفهوم، متعلق به دو گفتمان متمایز فرهنگی در ادوار متفاوت تاریخ ایران هستند، که تنها در شرایط خاص دوره ی خود، امکان ظهور و بروز داشته اند. از این رو، فره ایزدی، متعلق به فرهنگ سیاسی نظام پادشاهی ایران باستان، و ظل اللهی، مبنای نظری نظام سلطنت در دوره اسلامی می باشد.
    کلید واژگان: پادشاهی, سلطنت, فرهنگ سیاسی, فره ایزدی, ظل اللهی
    This research is trying to accomplish a comparative study on the theoretical basis of divine charisma and zell-allah (shadow of God) based on historical texts and narratives of Muslim scholars and to answer the questions about their similarities and differences. Another problem of this research is about the historical periods which each of these two concepts have been emerged during it. In contrary with the commonly thought which suppose these two concepts as a same kind، this paper is trying to prove the hypothesis that divine charisma and zell-allah (shadow of God) have important distinctions and differences، and the so-called similarity is not possible. The results of this research which have been achieved by application of historical explanation and comparative method show that these two concepts belong to two distinct cultural discourses of different periods of history of Iran. The concepts which the emergence of them were depended to conditions were only possible in their own especial periods. Thus divine charisma belonged to political culture of Ancient Iranian Kingdom and zell-allah (shadow)
    Keywords: kingdom, Monarchy, Political Culture, Farr, e Izadi, zell, allah (shadow of God)
  • احمد زارع ابرقویی، سیدرسول موسوی حاجی، جمشید روستا
    نوارهای سلطنتی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر نمادین برای تعیین جایگاه پادشاهان و درباریان، در هنر دوره های سلطنتی ایران کاربردی ویژه داشته است. این مقاله در پی آن است که با بررسی نوارهای سلطنتی، از زمان مادها تا پایان دوره ساسانی، سیر تکامل این نوارها را توضیح دهد. برای نیل به این هدف، نقش های نواردار از زمان مادها تا پایان دوره ساسانی مورد مطالعه قرارگرفت و سیری منطقی و تکاملی در آن مشاهده شد، چنان که این نوارها در آغاز جزئی از کلاه مادها بود و نمادی برای درباریان؛ در دوره اشکانی، هویتی مستقل یافت و نمادی برای پادشاهی شد؛ از طریق حاکمان پارس، نوارهای سلطنتی به دوره ساسانی راه یافت و به اوج شکوه و جلال رسید، چراکه هنر شاهانه ساسانی نیازمند چنین نمادی برای سلطنت بود و این مدعا در بررسی جایگاه عناصر، اشیاء و اشخاصی که در هنر ساسانی نواردار ترسیم شده اند، قابل مشاهده است.
    کلید واژگان: نوارهای سلطنتی, نماد, سلطنت, ساسانی
    Ahmad Zare Abarqui, Sayyed Rasoul Mousavi Haji, Jamshid Rousta
    Royal ribbons، as one of the important symbolic elements to determine the status and position of the kings and courtiers، had a special place in the art during Iranian royal eras. This article is trying to explain the process of this revolution by researching these royal ribbons from the Medes era to the end of the Sassanid era. To achieve this goal، the patterns with ribbons from Medes to the Sassanid were studied، in which a logical and evolutionary process was observed. Initially، these ribbons were part of Medes'' hats and a symbol for courtiers. In Parthians era، they found an independent identity and became a symbol for kingdom. Royal ribbons found their places in the Sassanid era through Persian rulers and found a high magnificence and glory، because the art of Sassanid kingdom needed such a symbol for majesty. This claim is visible in researching the position of elements، objects and people، represented in the art of Sassanids with ribbon، is observable
    Keywords: Royal Ribbons, symbol, kingdom, Sassanid
  • عباس احمدوند*
    سلطان از جمله مفاهیمی است که از قرن چهارم هجری در ادبیات سیاسی جهان اسلام رواج بسیار یافته و بیشتر شخص حاکم و گاه سلطنت را متبادر می سازد.با این همه، اصطلاح سلطان تا قرن چهارم، تحولات مفهومی و مصداقی بسیاری پیدا کرده و پس از سقوط خلافت و ضعف دولت های مستقل و نیمه مستقل اسلامی در شرق،دلالت های علمی و عرفانی نیز یافته است.در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، فرایند تحولات مفهومی و مصداقی سلطان در مفاهیمی چون دلالت های قرآنی، حدیثی، سیاسی، علمی و حتی عرفانی بررسی می گردد. بررسی نمونه های گوناگون تاریخی در پژوهش حاضر نشان می دهد، بنیادی ترین دلالت سلطان، سیاسی است که در دیگر دلالت های این اصطلاح به نوعی تکرار شده است.
    کلید واژگان: سلطان, سلطنت, تحولات مفهومی و مصداقی, خلافت, قدرت سیاسی, سلسله های اسلامی
    Abbas Ahmadvand *
    Sultan is a Concept which was in Circulation in Political Literature of Islamic World from 4th A.H onwards; The Term almost referred to Governor and Occasionally Government (Sultanate). However, until 4th Century, It endured a lot of Conceptual/ Applicable Evolutions. After Abbasid Caliphate Fall and Weakness of Dependent and Independent Dynasties, Sultan endured Scholarly and Mystical Implications too. In this Study, through Analytical - Descriptive Method, we will review the process of conceptual - applicable changes of Sultan with a special reference to its Hadith and Quranic implications and Political, Scholarly and even Mystical ones. Historical facts show that political implication is the most fundamental implications which repeated in other implications of the term Sultan.
    Keywords: Sultan, Sultanate, Conceptual- Applicable Changes, Caliphate, Political Power, Islamic Dynasties
  • مجتبی دوستی، یونس فرهمند
    الشهب اللامعه فی السیاسه النافعهکتابی است در آیین ملک داری، آداب، سنن و سیره پادشاهی که عبدالله بن یوسف بن رضوان مالقی(د784ه) دبیر و کاتب دربار مرینیان، بهدرخواست سلطان ابوسالم ابراهیم بن حسن مرینی(حک:760–762ه) با هدف تبیین روش و آداب حکومت داری برای سلطان مرینی نگاشته و در آن به بیان چگونگی اعمال سلطه سیاسی بر پایه عدالت اجتماعی پرداخته است. در نوشتار حاضر که در چهار بخش: مقدمه، معرفی کتاب، اندیشه سیاسی ابن رضوان و میزان اصالت آن تدوین شده، آراء ابن رضوان در باب سلطنت و سلطان، منابع فکری و اصالت نظرات سیاسی وی بررسی شده است و معلوم می گردد که ابن رضوان دارای اندیشه سیاسی نظام مند و تاسیسی نیست و این اثر بر اساس آراء طرطوشی، ماوردی و دیگر اندیشه ورزان پیشین تدوین شده است.
    کلید واژگان: ابن رضوان مالقی, الشهب اللامعه فی السیاسه النافعه, اندیشه سیاسی اسلامی, سلطان, سلطنت, عدالت
    The book Al-Shuhub al-Lāmi`a fī al-Siyāsat al-Nafia is about the manner of governance, and the ways of ruling, written by Abdollah Ibn Yousef Ibn Ridwan Malaki that was the secretary and the scriber in the Marinid court. The book was required by the Sultan Abu salim Ibrahim Ibn Hassan Al-Marini. The thought of Ibn Ridwan is a political domination that is based on social justice by Sultan. The book has been written in four chapters: Introduction, introducing the book Al-Shuhub al-Lāmi`a fī al-Siyāsat al-Nafia,The Political Thought of Ibn Ri∙wānand its Originality. This is a survey of his thoughts about the Sultan and domination, its sources and originality. This paper shows that Ibn Ridwan's ideas were not originally structured and his book is based on the works of ýTurtushi and Mawardi as well as other thinkers.
    Keywords: Ibn Riwan Malaii_Al Shuhub alLami a fial_Siyasat al Nafia_Islamic Political Thought_Sultan_Governance_Justice
  • عباس سرافرازی

    ملکشاه سلجوقی جمعی از بزرگان را مامور ساخت تا در زمینه کشورداری کتابی بنویسند تا وی رفتارهای اداری و سیاسی و حکومتی خود را برآن استوار سازد. از میان کسانی که سیاست نامه نوشتند اثر و تالیف خواجه نظام الملک برجسته تر بود انتخاب گردید تا حدی که سلطان سلجوقی اظهار داشت: من این کتاب را امام خویش کرده و بر این خواهم رفت، این کتاب ساختار و روح و اساس حکومت سلجوقی را بیان می کند و آن را بر پنج نهاد قرار داده و وظایف هر کدام را مشخص ساخته است. وی به سلطنت و وظایف سلطان و مقام پادشاهی اشاره دارد.سپس به نهاد وزارت و وظایف وزیر می پردازد. از دستگاه قضا و قضاوت صحبت می کند و سپس نظام اداری و دیوان سالاری را مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت به سپاه و امور سپاهیگری پرداخته وایده ها و اندیشه های خواجه را در آن زمینه ها تبیین می نماید.
    ایده ها و اندیشه های خواجه در مورد هر کدام از پنج نهاد حکومتی مهم است، از آن جمله؛ وی به خلافت به عنوان دستگاه فرمانروایی که شاه از آن مشروعیت می گیرد اشاره نمی کند، در مقابل او نهاد وزارت را به عنوان یک نهاد با ثبات و جا افتاده ی حکومت اسلامی مطرح ساخته و به وزارت در برابر سلطنت استقلال می دهد، ترتیبات اداری و دیوان سالاری را دقیقا برنامه ریزی نموده، دادگستری و نهاد قضاوت را مورد توجه قرار داده و در نهایت چون شالوده و اساس هر حکومت ارتش است، به ساختار های اصلی حکومت سلجوقیان که نظامی گری است پرداخته و ظاهرا در ایجاد یک سپاه دایمی و ثابت تلاش می کند. او همچنین بر سپاه چند ملیتی تاکید نموده، و دستوراتی در خصوص درباریان، زنان حرمسرا و خواجه سرایان نیز صادر نموده، که درخور توجه است.

    کلید واژگان: ساختار حکومت سلجوقی, سیاست نامه, سلطنت, وزارت, دیوانسالاری

    Mlkshah Seljuk commissioned a group of scholars making up to write a book on statecraft He aims to strengthen the state's administrative and political behavior of the people who write policies and compilation of Nizam al-Mulk was highlighted and choose the Was partially Seljuk Sultan said: I have this book on their Imam would .go by the book's structure and spirit of the Seljuk rule, and it puts the five institutions. And duties of each of the marks. Duties of his reign as king and kingdom points. Then Secretary of the Department and pay duties . The judiciary and the judicial system and bureaucracy speaks and then examine the And finally, the idea of ​​casting an army of guards and eunuchs and ideas to consider , Khwaja ideas and thoughts about each of the five important government institution, He pointed to a device of the caliphate ruled by the Shah, it is not legitimate, He established the Department as an institution and established a stable regime posed to the independence of the kingdom, Bureaucratic and administrative arrangements to be carefully planned, and the judgment of the Court of Justice considered. And finally, because it is the foundation of any government, military and the main structure of the Seljuk rule was militaristic , In an attempt to create a permanent army., He stressed the Multinational Corps. Courtiers and eunuchs in a harem of women, as well as directives issued when the chorus is pretty remarkable.

    Keywords: structure of Seljuk rule, Policy, kingdom, ministry, bureaucracy
  • عباس قدیمی قیداری، شهناز جنگجو قولنجی

    خلافت اسلامی بعداز تصرف مصر به دست سلطان سلیم اول در قرن شانزدهم از مصر به عثمانی منتقل گردید. سلاطین عثمانی تا انقراض این دولت در سال 1922م. علاوه بر سلطنت مقام خلافت را نیز دارا بودند. از قرن هیجدهم در پی شکست های مکرر دولت عثمانی از دول اروپایی تا حدی از اقتدار سیاسی دولت عثمانی کاسته شدواز اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم اقتدار و جایگاه دینی دولت عثمانی نیز متزلزل گردید. با اشغال عثمانی در پایان جنگ اول جهانی و در طی جنگ استقلال، ملی گرایان ترک در مقابل دولت عثمانی قرار گرفتند. ناتوانی دولت در مقابل اشغالگران و همکاری سلطان که خلیفه جهان اسلام نیز به شمار می رفت با متفقین ضربه شدیدی به موقعیت سیاسی و مذهبی سلطان وارد ساخت. مصطفی کمال آتاتورک با استفاده از همین فرصت ابتدا در سال 1922 طی قانونی سلطنت را ملغی اعلام نمود و سپس در سال 1924 بر اساس قانونی که از تصویب مجلس ترکیه گذشت نهاد خلاف را منحل کرد و آخرین خلیفه برکنار و کشور را ترک گفت. علاوه بر عوامل سیاسی که جایگاه سلطان عثمانی را متزلزل ساخت عوامل دیگری نیز در تزلزل جایگاه مذهبی خلیفه موثر بود.آتاتورک نظامی لائیک را بنیان نهاد و این نظام در تقابل با نظام مبتنی برمذهب دولت عثمانی قرار گرفت.بنابراین تصادم این دو منجر به انحلال خلافت گردید.

    کلید واژگان: کمال آتاتورک, دولت عثمانی, سلطنت, خلافت, انحلال خلافت

    after the Ottoman Sultan Selim I`s the conquest of Egypt ,Islamic Caliphate was transferred from Egypt to Ottoman Empire in the sixteenth century. Sincethen, Ottoman Sultans were both sultans and caliphs till their overthrow in 1922.Ottoman government lost some of its political power in theeighteenth century after its continuous losses to the European governments; and Ottoman religious power and situation declined in the late nineteenth and early twentieth centuries. Nationalists opposed the Ottoman government after the occupation of Ottoman at the end of world war I and during independence war. Inability of the government to stand against the occupiers alongside with the contribution of the sultan ,who was considered as the Islamic caliph , to the allies had a grave damage on the political and religious status of the Sultan . Having used this opportunity in 1922,Mustafa Kemal Ataturk overruled the monarchy by legislating a law and then he overruled the caliphate after passing a law in the Turkish parliament, having the last caliph leave the country .In addition to political factors which brought about the decline of the Ottoman caliph there were other factors which were effective in Sultans religious status decline. Ataturk established a laicsystem and this new system stood against the religious-based Ottoman government. Therefore ,collision of both systems brought about the dissolution of caliphate.

    Keywords: Kemal Ataturk, the Ottoman government, monarchy, caliphate, dissolution of caliphate
  • حسین آبادیان، محمد بی طرفان
    پیدایی حکومت صفوی به پشتوانه تشیع اثناعشری، زمینه هایی برای گسترش و رسمی شدن این مذهب در ایران فراهم آورد. دیدگاه علمای شیعه درباره حکومت در دوره غیبت در این دوره بسیار مهم بود؛ یعنی بحث مشروعیت سیاسی و دینی شاهان صفوی از مسائل کانونی اندیشه های علمای شیعه به شمار می رفت؛ چنان که به اعتراض ها و گاهی جنبش هایی در برابر حکومت صفوی دست زدند. هدف اصلی این مقاله، بررسی علل و عوامل فکری و نظری این اعتراض ها و جنبش هاست. به رغم پرداختن بسیاری از پژوهش ها به موضوع تعامل علما با حکومت صفوی، بدین موضوع کم تر اشارتی رفته است. روش تحقیق این مقاله تحلیل محتوای منابع و مآخذ عصر صفوی و سفرنامه های اروپاییان در این دوره تاریخی است.
    کلید واژگان: سلطنت, روحانیت, فر ه ایزدی, فقه شیعه, حکومت, مشروعیت
    Hossein Abadian, Mohammad Bitarafan
    Establishment of Safavid dynasty, with the backing of Imamate Shiism, paved the way for the expansion and recognition of this religious sect in Iran. Meanwhile, theattitudesheld byShiitereligious scholars (Ulama)towards the issue of kingshipduring the age of the occult Imam were of great importance. In other words, the issue of politicaland religious legitimacy of the Safavid kings wasamong the focal issues taken into consideration by theShiitereligious scholars in this time. In some occasions, such debatesled to protests and movements against the Safavid government. The main goal of this article is studying the underlying ideological and intellectual causes of these protests and movements. Despite the existence of a bulk of research on interactions between the religious scholarsandthe Safavids, the present issue has remained unstudied. The research method adopted by this study is content analysis of Safavid sources and itineraries written by the Europeans in that historical period.
    Keywords: Kingship, Clergies, Devine Splendor, Shi\'ite Jurisprudence, Government, Legitimacy
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال