به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « شوشتر » در نشریات گروه « تاریخ »

تکرار جستجوی کلیدواژه «شوشتر» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محسن رحمتی*

    با ضعف سلجوقیان در نیمه دوم سده ششم هجری/ دوازدهم میلادی، سلسله های اتابکی متعددی در گوشه و کنار کشور سر برآوردند که یکی از این سلسله ها از سوی بزرگان ایل افشار، در منطقه خوزستان و لرستان شکل گرفت. یکی از روسای ایل افشار به نام اتابک شومله که به دربار سلجوقی راه یافته بود، با استفاده از آشفتگی های سیاسی پس از درگذشت سلطان مسعود سلجوقی در 547ق، به خوزستان رفت و با تحت حمایت گرفتن برخی از شاهزادگان سلجوقی، حکومت اتابکی دیگری بنیان گذاشت که با انتساب به نام او، می توان آن را سلسله بنی شومله نامید. در این پژوهش به روش توصیفی  تحلیلی، چگونگی تاسیس، مشروعیت یابی، تثبیت و در نهایت زوال این سلسله کمتر شناخته شده بررسی شده است. یافته پژوهش نشان می دهد که ضعف قدرت سلجوقیان و مساعد بودن حوزه فعالیت نهاد اتابکی در عرصه سیاسی، بستر مناسب را برای حضور افشارها در منازعات قدرت فراهم آورد. حکمرانان این سلسله کوشیدند تا از طریق برقراری مناسبات دوستانه یا ستیزه جویانه با قدرت های موجود دربار سلجوقی، نظام خلافت عباسی و اتابکان آذربایجان و فارس، و استقرار امنیت اجتماعی در قلمرو، مشروعیت لازم برای تثبیت و تداوم قدرت خویش کسب کنند. با این وجود، کشمکش های بی حاصل با حکومت های هم جوار و سستی جانشینان شومله و پاره ای عوامل اقتصادی و اجتماعی موجب زوال این سلسله شد.

    کلید واژگان: ایل افشار, بنی شومله, حسام الدین شومله, خوزستان, لرستان, شوشتر}
    Mohsen Rahmati *

    Several Atabeg dynasties emerged in different parts of Iran in the second half of the 6/12th century as a result of the weakness of the Seljuqs. One of which was formed by the elders of the Afshar tribe in the region of Khuzestan and Lorestan. One of their chiefs, Shumleh, entered the Seljuqid court and went to Khuzestan in the political turmoil after the death of the Seljuqid Sultan Masud in 547 A.H. With the support of some of the Seljuqid princes, he founded the new Atabeg dynasty in this area, which may be named the Banu Shumleh dynasty after its founder. In this descriptive-analytical research, the establishment, legitimization, stabilization and finally the decline of this lesser known dynasty will be investigated. The findings show that the weakness of the Seljuqid and the favorable political activity of the Atabeg institution were conducive to the presence of Afshars in power struggles. The rulers of this dynasty sought to gain the necessary legitimacy to consolidate and maintain their power by the establishment of social security in the territory and setting up friendly or contentious relations with the existing powers, such as the Seljuqid court, the Abbasid caliphate and the Atabegs of Azerbaijan and Atabegs of Fars. However, the dynasty was overthrown following pointless conflicts with neighboring governments, the weakness of the Shumleh’s successors and various economic, political, and social problems.

    Keywords: Afshar tribe, Banu Shumleh, Husam al-Din Shumleh, Khuzestan, Lorestan, Shushtar}
  • امین احمدی سیاهپوش، میترا شاطری، عباسعلی احمدی*

    شوشتر با داشتن محوطه‌های بسیار از دوران پیش ‌از تاریخ تا دوران اسلامی همواره یک حوزه جغرافیایی با غنای فرهنگی بالا محسوب می‌شده است. در این میان مطالعه بافت تاریخی شهر شوشتر در بازسازی فرایند زندگی اجتماعی ساکنان گذشته، شناسایی شاخص‌های معماری دوران مختلف و بررسی روند توسعه شهر اهمیت ویژه‌ای دارد. پژوهش حاضر در نبود امکان کاوش‌های هدفمند باستان‌شناختی به روشی توصیفی-تطبیقی-تحلیلی با تکیه بر مستندات باستان‌شناختی و مطالعات کتابخانه‌ای درصدد پاسخ به چگونگی شکل‌گیری، توسعه و تحولات شهری شوشتر در دوره ساسانی و دوران گذار از عصر ساسانیان به دوران اسلامی است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش وجود آثار باستان‌شناختی از جمله تاسیساتی جهت بهره‌برداری از آب کارون که عمدتا به دوره ساسانی تعلق دارند، ضرورت ایجاد استقرارهایی را در این منطقه فراهم آورده است؛ از این‌رو احتمالا شوشتر در اوایل دوره ساسانی متشکل از چند استقرار جدا از هم بوده که بعدها در نتیجه گسترش فضاها به صورت شهری مستقل ظهور یافته است. هسته‌ اولیه شهر به علت شرایط مساعد زیستی، بدون نظارت نهاد حکومت شکل گرفته و بعدها با نظارت این نهاد از طریق مهاجرات افراد و گسترش زمینه‌های اقتصادی، توسعه یافته است. با ورود اسلام همانند روند حاکم بر ساختار شهری اکثر شهرهای ساسانی، ربض شهر در مقایسه با شارستان، اهمیت بیش‌تری می‌یابد؛ بر همین اساس مسجد جامع در خارج از هسته‌ اولیه شهر در مکانی که ظرفیت لازم برای توسعه شهری نداشت، ساخته می‌شود و بازاری در امتداد مسیر مسجد تا دروازه شادروان شکل می‌گیرد.

    کلید واژگان: خوزستان, شوشتر, دوره ساسانی, تحولات شهری}
  • حمید اسدپور، مسعود ولی عرب
    شوشتر، یکی از مهم ترین شهرهای خوزستان در عصر صفوی بود که به سبب موقعیت جغرافیایی، نظامی و راهبردی آن به عنوان حاکم نشین خوزستان انتخاب شد. احداث روستاهای جدید در شوشتر و پیرامون آن به دست حاکمان محلی صفوی موجب رونق بیشتر این شهر گردید. ورود اقوام و طایفه های مختلف ترکان قزلباش (شاملوها، روملوها، افشارها، استاجلوها، ترکمان، ذوالقدر)، خاندان جغتایی، چرکس ها، گرجی ها، مشایخ بزرگی از منطقه جبل عامل، سادات جزایری و سادات کلانتر به شوشتر در آن روزگار، تنش های قومی و جمعیتی فراوانی در این شهر به وجود آورد و در پایان این دوره، بلایای طبیعی هم چون سیل، تاثیری منفی بر اوضاع سیاسی و اجتماعی شوشتر گذاشت. این پژوهش سعی دارد تصویری از موقعیت سیاسی و اجتماعی شوشتر ارایه کند و نشان دهد خاندان های پرنفوذ چگونه در این شهر به عنوان مرکز سیاسی خوزستان آن دوره، نقش ایفا می کردند؟ یافته های این پژوهش نشان گر آن است که خاندان های متنفذ سادات، ترک تباران و گرجی تباران با توجه به مقوله هایی مانند خاستگاه قومی، منافع طایفه ای، جایگاه شغلی و ارزش های مذهبی و اجتماعی، نقشی تعیین کننده در تحولات سیاسی و توسعه این شهر داشته اند
    کلید واژگان: شوشتر, صفویه, خاندان های پرنفوذ, خوزستان, توسعه شهری}
    Hamid Assadpour, Masoud Valiarab
    Shooshtar considered as one of the most significant cities of Khuzestan in Safavid era was selected by the governors due to its geographical, military and strategic position. The development of new towns in Shooshtar and around it by the Safavid local rulers led to its more prosperity. However, the entrance of various tribes including Qezelbash Turks (Shamloo, Roomloo, Afshar, Stajloo, Turkman, Zulqadr), Joqtay, Charkes, Gorji, Sheikhs from Jebal e- Amel region, Jazayeri and Kalantar nobles led to too much tribal and population tensions in this city and at the end of this era, the happening of natural disasters such as flood left some negative effects on the political and social status of Shooshtar. This research is to illustrate the political and social status of Shooshtar and to indicate how the influential dynasties took role in this city as the political center of Khuzestan at that time. The findings of research demonstrate that the influential families of nobles, Turkish and Gorji tribes were of determinative role in relation to the political development of this city considering the tribal origin, ethnical benefits, professional position, as well as social- religious values.
    Keywords: Shooshtar, Safavid, influential dynasties, Khuzestan, urban development}
  • علی اکبر کجباف*، پروین بیگ محمدی، مرتضی نورایی
    محیط مذهبی شوشتر سبب شد تا قبل از دوره پهلوی، مردم شوشتر سعی کنند بخش اعظم موقوفات خود را به ساخت، تعمیر و تدارک احتیاجات مساجد، مدارس و امامزاده ها اختصاص دهند؛ بنابراین در این ادوار، کارکرد وقف بیشتر فرهنگی  مذهبی بود. در دوره پهلوی نیز، علی رغم تحول و دگرگونی شتابزده در عرصه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، مردم شوشتر همچنان به صورت کم و بیش، به مقوله وقف توجه نشان دادند. پژوهش حاضر، بر اساس روش توصیفی  تحلیلی و با تکیه بر اسناد وقف نامه های اداره اوقاف شوشتر و منابع کتابخانه ای، درصدد است به بررسی «کارکردهای وقف در شوشتر دوره پهلوی» بپردازد و علاوه بر آن، دریابد میزان، نوع و مصارف موقوفات در این بازه زمانی به چه صورت بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، کارکردهای موقوفات، گرچه بیشتر فرهنگی  مذهبی است، اما همین کارکرد، در راستای سیاست ضدمذهبی حکومت پهلوی متحول شده و به صورت کم رنگی تداوم یافته؛ به طوری که براساس اسناد موجود، تنها 8 مورد سند وقفی در شوشتر تنظیم شده است. علاوه بر این، توجه به مسائل بهداشتی، به عنوان کارکرد اجتماعی وقف، به صورت محدود و توام با کارکرد فرهنگی  مذهبی وجود داشته است.
    کلید واژگان: شوشتر, وقف, پهلوی, مساجد, امامزاده}
    Aliakbar Kajbaf *, Parvin Bayg Mohammadi, Morteza Nooraie
    Before Pahlavi period, religious environment of Shushtar has caused its people to try to devout the greatest part of their endowments to the construction, repair and provision of the requirements of mosques, schools and shrines; therefore, the most fundamental function of endowment has been of cultural – religious nature. In spite of the swift changes and modifications in the various social, cultural and economic aspects, the people of Shushtar had still paid more or less considerable attention to the tradition of endowment. The present study is an attempt to examine the “functions of endowment in Shushtar in Pahlavi period” based on a descriptive – analytical method and in accordance with all the endowment documents recorded in the Endowment Department of Shushtar and the available library resources. Moreover, the study is to find the amount, type and uses of the endowments in this particular time span. The results obtained reveal that although the functions had been of cultural – religious nature, they had continued with less emphasis due to the anti-religious policies of Pahlavi regime, in such a way that only 8 real endowment documents has been recorded in Shushtar. Furthermore, consideration of hygienic issues as one of the social functions of endowment has been present in a limited way and accompanied with the cultural – religious function.
    Keywords: Shushtar, waqf or endowment, Pahlavi, mosques, shrines}
  • مهرداد حاتمی، علی اصغر میرفتاح*، رضا شعبانی

    موضوع این پژوهش بررسی معماری صخره ای بر اساس الگوهای تدفین دوره ساسانی است. در این دوره در راستای عمل به دستورات و فرامین دین زرتشت، ازآنجایی که خاک یک عنصر مقدس به حساب می آمده، برای جلوگیری از آلوده شدن آن با جسد مرده، انجام امور تدفین به صورتی غیر از شیوه خاک سپاری اهمیت یافته است. جهت بررسی این موضوع، علاوه بر انجام بررسی ها و مطالعات میدانی، در متون نظری به پژوهش های قبلی انجام شده در این زمینه استناد و چارچوب نظری این پژوهش بر همین مبنا تنظیم شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه استودان ها و دخمه های اطراف شهرستان شوشتر است که بالغ بر 130 عدد می باشند و با توجه به اینکه همه این آثار موردمطالعه قرار گرفت، از شیوه تمام شماری استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اعتقادات روحانیون زرتشتی در چگونگی انجام دومرحله ای تدفین و انتخاب الگوی «معماری صخره ای» نقش داشته و بیشتر از سایر شیوه های تدفین دوره ساسانی موردتوجه قرار گرفته است. بدین معنی که شاخص های معماری ازجمله دخمه گذاری، شیوه طاق زنی در بخش ورودی استودان ها و کتیبه هایی که به خط پهلوی ساسانی در کنار این آثار قرار گرفته است، با متون مذهبی و معماری تدفینی مطابقت دارد.

    کلید واژگان: ساسانیان, مذهب, تدفین, معماری صخره ای, شوشتر}
    Mehrdad Hatami, Ali Asghar Mirfatah *, Reza Shbani

    The study of burials in ancient world is one of the most important sources to recognize religions, culture and ideological beliefs of ancient peoples. In the Sassanid eras, also it seems that by appearing Zarathustra as an official religion and strengthening fire-worshippers and the clergy, they tried that the burial method and hiding the dead bodies would be performed according to their religious laws. Water and Soil are sacred in Zarathustra religion, and if the body is buried into the soil, it will be contaminated, if it is drowned in to the water, it will be impure, and if it is burned they will be committed the greatest sins by polluting this heavenly brightness. On the basis of these ideas, at first, they placed the bodies of the dead into the tombs built on the mountains, mounds and heights while their flesh would be decayed, then their bones would be transferring into places called Estudan. Since less religious patterns has been remained that are directly related to this matter in the country. These Estudans can elucidate many points about religious beliefs in the period before Islam, and unfortunately the main part of this information are disappearing because of many factors threatening them. Many of these Estudans are placed at Shoushtar area, and some of them have inscription and signs of Sassanians. The present study is an attempt to identify and investigate the most valuable aspects these ancient works with a reference to the written sources.

    Keywords: Sassanid, Religion, Estudan, Burial, Rocky architecture, Shoushtar, Kuzistan}
  • حمید اسدپور، مسعود ولی عرب*
    شهرستان شوشتر در استان خوزستان در جنوب غربی ایران واقع شده است. شوشتر بعداز اسلام همواره مرکز استان خوزستان بوده است. از سال 1303ش، مرکز استان خوزستان به شهر اهواز انتقال یافت. شوشتر در دوران پهلوی ازنظر اقتصادی و عمرانی پیشرفت چندانی نداشت. حکومت پهلوی دوم، شوشتر را تبعیدگاه مخالفان خود کرده بود و این شهر محل اجباری زندگی مخالفان رژیم پهلوی محسوب می شد. مخالفان پهلوی تبعیدی به شوشتر، فعالیت های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی زیادی در این شهر انجام می دادند و مردم این شهر را با جنبش و نهضت روحانیون آشنا می کردند. در شوشتر عالمان و روحانیون محلی وارسته ای نیز حضور داشتند که با حکومت پهلوی ستیز داشتند. این عالمان و روحانیون، وضعیت بحرانی و نابسامان شهری و مردم شوشتر را مشاهده می کردند و نمی توانستند آرام بنشینند. درزمینه فعالیت های انقلابی، پیوندی قوی میان بازاریان و روحانیون وجود داشت. مساجد نزدیک بازار شوشتر کانون مبارزه و مقاومت علیه رژیم پهلوی محسوب می شدند.
    هدف
    این پژوهش درپی پاسخ به این پرسش است که روحانیون کشوری (تبعیدی و دعوتی به شوشتر) و محلی چه تاثیری در آگاهی بخشی به مردم شوشتر در راه مبارزه با حکومت شاهنشاهی داشته اند؟
    روش
    این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به کمک منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک آرشیوی انجام شده است.
    فرضیه پژوهش
    فرض ما بر این استوار است که روحانیون کشوری (تبعیدی و دعوتی به شوشتر) و محلی نهایت تلاش خود را برای آگاهی بخشی به مردم محروم شوشتر در دوران پهلوی انجام داده اند و جوانان انقلابی این شهر متاثر از روحانیون این شهر، علم مبارزه را برافراشته اند و سرانجام به پیروزی رسیده اند.
    کلید واژگان: انقلاب اسلامی, شوشتر, پیوند بازار و مساجد, آیت الله ربانی املشی, آیت الله محمدحسن آل طیب}
    Hamid Assadpour, Masoud Valiarab *
    Shushtar, Khuzestan Province, is located in southwest Iran. It has chiefly been the provincial capital of Khuzestan Province during the post-Islamic period until 1924, when Ahvaz became the capital city of this province. During the Pahlavi reign, Shushtar was underdeveloped economically and in Pahlavi II reign, the city was the abode of the exiled dissidents. The dissidents, however, continued their political, social and cultural activities in Shushtar, making the people familiar with the Islamic movement under the clerics. There were distinguished scholars and clerics living in Shushtar who opposed the Pahlavi regime. They were uneasy with the critical situation in the city and the chaotic situation there. There was also a strong cooperation in revolutionary activities between the clerics and the merchant class and workers of the bazaar. The mosques close to the bazaar were the centers for the fight against the despotic regime of Shah.
    Objective
    This research work intends to find an appropriate answer to this question: How did the clerics (the exiled, the invitees and the local clerics) promote public awareness in Shushtar in their fight against the Pahlavi monarchy in Iran?
    Methodology
    This research work has been developed based on a descriptive-analytical method, library sources and archived documents.
    Hypothesis
    It is hypothesized that clerics (the exiled, the invitees and the local clerics) did their best to promote public awareness among the deprived people of Shushtar during the Pahlavi reign. This made the revolutionary youths in this city turn into flag-bearers of revolution until final victory.
    Keywords: Islamic Revolution, Shushtar, Bazaar-mosque bond, Ayatollah Rabbani Amlashi, Ayatollah Mohammad Hassan Al-e Tayyeb}
  • کشوراد سیاهپور *، نعمت الله زکی پور
    با هجوم افغان ها و سقوط اصفهان، در گوشه و کنار ایران افرادی با انتساب و تشبث به خاندان صفوی، ادعای شاهزادگی نمودند وکوشیدند حکومت مضمحل صفوی را احیا نمایند. صفی میرزاهای دروغین از جمله مدعیان شاهزادگی در ایران پس از سقوط صفویه بودند. مهم ترین و مشهور ترین صفی میرزا، شخصی بود که در صفحات جنوبی ایران - خاصه بختیاری، شوشتر،کهگیلویه و بهبهان - علم شاهی برداشت. وی، که نسبت به مدعیان دیگر دوام بیشتر یافت و با تشکیل حکومت مستعجل، به ضرب سکه پرداخت، کهگیلویه و بهبهان را مرکز حکومت خود قرار داد. این ولایت، همواره از بیگلربیگی های مهم امپراتوری صفوی به شمار می رفت و در برخی مواقع از مناطق بحران زای ایران عصر صفوی بود. شورش اسماعیل دروغین و ملا هدایت الله آرندی که هر دو از مدعیان شاهی در کهگیلویه بودند، سال ها پیش از سقوط صفویان رخ داده بود. اما، اکنون پس از زوال صفویان، قیام صفی میرزا شکل گرفته و یک بار دیگر بیگلربیگی کهگیلویه و مناطق مرتبط آن را به کانونی بحران زا مبدل کرده بود. این مقاله، که با روش توصیفی - تحلیلی و شیوه تحقیق تاریخی واتکاء به اسناد و متون دست اول، تهیه و تدوین گردیده؛ شورش صفی میرزا را به عنوان یکی از مدعیان حکومت پس از سقوط اصفهان به دست افغان ها، واکاوی گردیده است. هم چنین، به این پرسش ها پاسخ داده که ریشه ها و عوامل پیدایی این مدعی حکومت چه بود؟ و چه پیامدهایی در سطوح ملی و محلی داشت؟ یافته ها نشان می دهد، تسلیم شدن شاه رسمی مملکت و نبود حاکمی مقتدر و نیز آشفتگی و هرج و مرج در سراسر ایران، موقعیت مناسبی جهت شورش و به دست آوردن حکومت و ادعای شاهی و سروری بود.
    کلید واژگان: صفویه, صفی میرزا, کهگیلویه, بهبهان, شوشتر, بختیاری}
    Keshvad siahpour *, nematollah zakipour
    With the influx of Afghans and the fall of Isfahan, people from across Iran, pretending to be the descendants of the Safavid dynasty, claimed the prince and tried to revive the rule of dying Safavid dynasty. Many false Safi known Mirzas were among the claimants of prince in Iran after the fall of the Safavids. The main and most well Safi Mirza was the person who reclaimed the throne in the Sothern parts of Iran including Bakhtiari, Shoshtar, Kohgiluyeh, and Behbahan. He, who lingered longer than other claimants, formed a government and issued coins, slecting Kohgiluyeh and Behbahan as the center of his government. This province was always considered as one of the important Biglarbig of the Safavid empire, and at times it triggered crises during the Safavid era. The rebellion of Ismail, the false, and Mullah Hedayat Allah Arandi, both of whom were Shahi›s claimants in Kohgiluyeh, occurred years before the fall of the Safavids. But then, after the decline of the Safavids, Safi Mirza’s uprising once again turned Biglerbigi of Kohgiluyeh and its related areas into a focal crisis point. This analytical method relying on original documents paper, which was developed through ahistorical and descriptive and texts, investigated the rebellion of Safi Mirza as one of the claimants of the government after the fall of Isfahan by the Afghans. It also strived to explore what gave rise to this pretender of the throne and what were the consequences at the local and national level. The findings indicate that the surrender of the official king of the kingdom and the lack of a powerful ruler, as well as turmoil and chaos throughout Iran, opened up a suitable opportunity for rebellion, seizing power, and the claim of the throne.
    Keywords: Safavid, Safi Mirza, Bakhtiari, Shoshtar, Kohgiluyeh, Behbahan}
  • محمد زمان خدایی
    یکی از ضوابط ساخت شهرها در عصر باستان، انتخاب محل مناسب احداث شهر بود. چنین محلی می بایست دارای آب فراوان، خاک حاصل خیز، اقلیمی مناسب و دور از عوامل بیماری زا می بود؛ به طوری که سیل گیر و زلزله خیز هم نباشد. همچنین، می بایست در مسیر راه های تجاری بوده، دفاع از آن هنگام حمله دشمن امکان پذیر می بود.
    اکنون پرسش این است که چنین ضوابطی در انتخاب محل و ساخت شهری به نام جندی شاپور که بنای آن به شاپور یکم ساسانی منسوب است، وجود داشته است؟ به عبارتی دیگر، آیا شاپور که مصمم شد این شهر را بسازد، از مردم منطقه و آگاهان دربار خویش درخصوص اقلیم بسیار گرم خوزستان پرسش ننمود؟ بویژه که گویا شهر را برای سکونت همسر خود، دختر امپراتور روم ساخته بوده است.
    البته، بنای آن شهر بسیار کهنتر از عصر ساسانیان بوده و شواهدی در دست است که در عصر ایلام، شهری مهم بوده است. نام کهن شهر جنتاشاپیرتا یا جنتاشاپیر، نامی هندی است که اشاره به توطن هندیان و نامگذاری شهر توسط آنان دارد. نظر به آنکه هندیان، بویژه بزرگان و فرهیختگان، آگاهی هایی در خصوص پزشکی، داروسازی، نجوم و فلسفه داشته اند، احتمالا بنای شهری علمی توسط آنان پایه گذاری شده که با مهاجرت علمای یونانی و رومی، پذیرای آنان شده است.
    البته، شباهت نام جنتاشاپیر که با جایگزینی واژگان، به جنداشاپور مبدل می شود و نیز شباهت نام اخیر به گنده شاپور یا گندی شاپور، می تواند معرف دو شهر با نامی نسبتا یکسان باشد. شایبه وجود شهر کهن جندی شاپور، در محل روستای شاه ابوالقاسم که مقبره یکی از مریدان شیخ اسماعیل قصری به نام شیخ ابوالقاسم بوده است، از آن جا ناشی می شود، که مرحوم سیدمحمد علی مرتضوی در سال 1316، در محل بقعه این عارف کتیبه ای مشاهده کرد که بر آن ابیاتی منسوب به یعقوب لیث حک شده بود و چون یعقوب در جندی شاپور وفات یافته بود، پس جندی شاپور می بایست در محل روستای شاه ابوالقاسم واقع شده باشد، اما بررسی دقیق منابع، حاکی از این است که گویا تنها یک شهر می توانسته جندی شاپور کهن باشد و آن هم شوشتر است، که در طی تاریخ طولانی اش به نامهای اوان، تیشتر، تشتر، تستر، شاپورگرد، گندشاپور و گندی شاپور خوانده شده است.
    کلید واژگان: جنتاشاپیرتا, جنتاشاپیر, جندی شاپور, شاپورگرد, شوشتر}
    Dr. Mohammad Zaman Khodaei
    One of the basic rules for the construction of a city during the ancient period was selecting an appropriate place. Such a place should have sufficient amount of water, moderate climate, fertile soil, location on or near trade routes and easy to defend. Did such conditions prevail in the area where the city called Jundi Shâpur was founded? Did Shâpur make an inquiry about the site and its climate before he finally ordered the construction of the city? The city believed to have been constructed for his queen, the daughter of Emperor of Rom. Long before Shâpur ordered the building of the city, there had been a city in the same site called Janta Shapir or Janta Shapirta, an Indian name which meant “attractive garden”. This indicates that long before the reign of Shâpur this part of Iran was known to Indians. They perhaps either resided there or frequently visited the site after leaving India, mostly due to internal conflicts. Naturally, the ancient sources relating the history of both of the countries throw light on old routed relations between the two countries.
  • پوریا اسماعیلی، باقرعلی عادل فر
    ساسانیان به روش های نوین آبیاری توجه بسیار مبذول داشتند زیرا کشاورزی عمده درآمد آنان را تشکیل می-داد. سرمایه گذاری عظیم دولت ساسانی در احداث شبکه-های آبیاری در اقصی نقاط کشور سبب شد تا اراضی رونق یابد و از خشکسالی تا حدود بسیاری در امان باشند، همچنین به افزایش عایدات حکومت نیز انجامید. شاهان ساسانی با ساختن بندها و حفر قنوات بویژه در خوزستان و شوشتر مزارع را سیراب نمودند. از سویی دیگر در آن روزگار جهت نظارت بر ساخت هر گونه بند، حفر قنات ها و نگهداری و ثبت دستگاه های آبیاری و حقابه ها دیوان کستبزود (کاست افزود) به معنای کاهش و افزایش به وجود آمد تا از این طریق نظام آبیاری ایرانشهر قانونمند شود. بدین ترتیب از کشمکش ها جلوگیری شد و حقوق هر شخص معلوم گردید. بنابراین شیوه آبیاری این سرزمین به نظام زمین داری یاری رساند و در دوران اسلامی سرلوحه مسلمین واقع گشت.
    کلید واژگان: ساسانیان, شادروان, قنات, کستبزود, شوشتر}
    Poorya Esmaeeli, D.R. Bagher Ali Adel Far
    As Sassanian high income was on farming, they paid a special attention to the modern ways of irrigating. Sassanian invested a large sum of money in creating irrigating nets in different parts of the country to enrich the fields and saved them in rain-less years. Also this increased the government incomes more than before. Some diversion dams and Qanats in Khuzestan and Shushtar were created by kings of Sassani. At that time an organization was established called Kastabzod, means decrease and increase, to supervise constructing any diversion damp creating springs, keep and recorded irrigating machine. This made the irrigating system as a law-abiding system, avoided clashes and by this anybody could find his right. So this method of irrigating helped farming and changed to a model for Muslims.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال