به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « خاک » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه «خاک» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • بهنام طیبی، سیما منصوری*، مسعود پاکدل، فرزانه رحمانیان
    زمینه و هدف

    در این مقاله ماهیت چهار عنصر سازنده گیتی (آب، باد، خاک و آتش) در نگاه ایران باستان و اساطیر ایرانی بررسی گردیده و با توجه به باور دوینی (اهریمن و اهورمزدا) نهفته در چهار عنصر؛ جایگاه طبقاتی خاص این عناصر نیز بررسی شده است. در این جستار، بر پایه خوارداشت مادینگی؛ همچنین تصریح متون اساطیری و پهلوی بر مادینگی دو عنصر فرودین آب و خاک در برابر نرینگی عناصر باد و آتش با بازتاب های این باور در حماسه ملی و در خلال داستان های شاهنامه استخراج شده است و بر آن اساس بخشهای نمور، تاریک، کثیف و جرمانی و دارای ویژگیهای نامطلوب با عناصر فرودین که مادینه پنداشته شده اند مرتبط شده و جلوه های اهریمنی به شمار آمده اند. چهار عنصر با توجه به دوری و نزدیکی از اهورمزدا و اهریمن، جایگاه شریف و وضیع دارند و به عناصر نرینه اهورایی و مادینه و پست اهریمنی تقسیم شده اند.

    روش مطالعه

    در این تحقیق، شیوه توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر فیش برداری به روش کتابخانه ای عمل شده است.

    یافته ها

    چهره دوینی این عناصر به سه شکل در شاهنامه فردوسی تجلی یافته است شامل چهره اهورایی، چهره دو جنبه ای و چهره اهریمنی. این مقاله هر سه شکل و سه چهره متفاوت این عناصر را از خلال اشعار شاهنامه فردوسی استخراج کرده و به نمایش گذاشته است.

    نتیجه گیری

    مقاله حاضر به این نتیجه دست یافته که هر سه چهره اهریمنی، اهورایی و دو جنبه ای چهار عنصر در شاهنامه وجود دارد.

    کلید واژگان: اسطوره, دیویازی, خاک, آب, باد, آتش (حماسه ملی چارگهر)}
    Behnam Tayyebi, Sima Mansouri *, Masoud Pakdel, Farzane Rahmanian
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    In this article, the nature of the four elements that make up Giti (water, wind, earth, and fire) is examined in the view of ancient Iran and Iranian mythology, and according to the belief of the divine (Ahriman and Ahuramzda) hidden in the four elements; The specific class position of these elements has also been investigated. In this essay, on the basis of masculinity; Also, the clarification of the mythological and Pahlavi texts on the femininity of the two lower elements of water and earth against the masculinity of the elements of wind and fire has been extracted with the reflections of this belief in the national epic and in the stories of the Shahnameh, and based on that, the parts of Nemur are dark, dirty and German and have Undesirable features are associated with inferior elements that are considered feminine and are considered demonic manifestations. According to the distance and proximity from Ahuramzda and Ahriman, the four elements have a noble position and are divided into male Ahurai, female and lower Ahrimani elements.

    METHODOLOGY

    In this research, a descriptive-analytical method based on the library method has been used.

    FINDINGS

    The dualisme face of the elements is manifested in three forms in Ferdowsi"s Shahnameh including divinity face ,dualisme face and devilish face .This paper has extracted all three different forms and faces of these elements through the poems of Fersowsi Shahnameh .

    CONCLUSION

    The present paper has concluded that there are all three faces of the four element including divinity ,devilish and dualisme face in shahnameh.

    Keywords: Water, Wind, Soil, Fire, Devil, Shahnameh, Ahuramazda}
  • حسین شهابی، مریم جعفری *، غلامعباس ذاکری

    عناصرچهارگانه طبیعت در باورهای کهن اساس جهان ودرواقع پایه ی جهان را تشکیل می دادند واز عناصری هستند که در فرهنگ بشری با آفرینش هستی گره خورده اند.
    هدف از این پژوهش،مقایسه تطبیقی موضوعات مربوط به عناصر چهار گانه طبیعت در اشعار منتخب افسانه شعبان نژاد (شاعر فارسی زبان)و سنیه صالح (شاعر عرب زبان) پس از معرفی اجمالی این دو ادیب ،به این صورت انجام شده که موضوعات وصف عناصر طبیعت به صورت جداگانه بررسی و شیوه پرداختن به این مفاهیم همراه با شاهد مثال ذکر شده است .
    در این مقاله به تعابیر پر تکرار شاعران مورد نظر پیرامون طبیعت پرداخته شده و از نظر کمی شاعرعرب بیشتر از شاعر فارسی زبان به خلق اثر پرداخته در حالی که شاعر فارسی زبان از واژگان آرام بخش و با نشاط در مقابل استفاده ی شاعر عرب زبان از کلمات خشن و ترس و وهم ،آثاری کیفی تر آفریده است .
    بدون تردید طبیعت و مظاهر آن از مبانی اصلی اشعار سنیه صالح و افسان شعبان نژاد است و در مقاله حاضر با بهره گیری از منابع منتخب دو شاعر کودک ونوجوان به بررسی تطبیقی عناصر چهارگانه طبیعت (آب،باد،خاک وآتش) و برخی واژه ها و تعابیر مرتبط با عناصر طبیعت پرداخته شده است.

    کلید واژگان: طبیعت, آب, باد, خاک, آتش}
    Hossein Shahabi, Maryam Jafari *, Ismail Eslami

    In ancient beliefs, the four elements of nature formed the basis of the world, and in fact, they are the elements that are tied to the creation of existence in human culture.
    The aim of this research is to compare the topics related to the four elements of nature in the selected poems of Afshanah Shabannejad (Persian poet) and Suniye Saleh (Arabic poet) after brief introduction of these two authors. Nature is separately investigated and the method of dealing with these concepts is mentioned with examples
    In this article, the frequent interpretations of the poets in question about nature are discussed, and from a quantitative point of view, Arab poets create works more than Persian poets, while Persian poets use soothing and cheerful words in contrast to Arab poets' use of words. Harsh, fear and illusion, he has created more qualitative works
    Undoubtedly, nature and its manifestations are one of the main foundations of the poems of Suniye Saleh and Afsan Shaban Nejad, and in this article, using the selected sources of two child and adolescent poets, a comparative study of the four elements of nature (water, wind, earth, and fire) and some words and Interpretations related to the elements of nature have been discussed.

    Keywords: poetry, elements, nature, water, wind, soil, fire}
  • حامد خاتمی پور، کیمیا امینی

    یکی از مفاهیم بنیادی و انتزاعی در ادبیات مفهوم کیستی و چیستی خداوند و چگونگی بازتاب معنایی این مفهوم در جهان پیرامون است. طبیعت و سروده های شاعران شاید بارزترین ساحت تجلی نمودهای این مفهوم باشند. عناصر اربعه خاک، باد، آتش و آب جزو آفریده های عینی و طبیعی هستند که منشا خلق آنها به اندیشه سازندهای مقتدر برمی گردد. خدا، تولد و مرگ، رستاخیز و... در بازتاب های مختلف عناصر طبیعی جلوه گر هستند. این جستار به بررسی عنصر خاک در شعر کودک و بازتاب معناگرایانه آن درچند شعر از مصطفی رحماندوست، به عنوان شاهد، با مخاطب 11-8 ساله پرداخته شده است. اینگونه پژوهش ها می تواند در رشد معنویت، هنر و خلاقیت کودکان و در تربیت آنها برای شکل گیری و نگرش درست تری از مفهوم خدا و دریافت بازتاب معناگرایانه در طبیعت مورد توجه قرار گیرد و روشی غیرمستقیم برای جذابتر و کاربردی کردن مفهوم خداجویی در کودکان باشد.

    کلید واژگان: خاک, شعر کودک, مفاهیم معناگرایانه, خدا, ماهیت عنصری}
    Hamed Khatamipur, Kimia Amini

    One of the fundamental and abstract concepts in literature is the concept of who and what God is and how it is semantically reflected in the world surrounding it. The poems of poets are the most obvious manifestations of this perception. The four elements are among the objective and natural creatures whose origin of creation goes back to a constructive thought. God, birth and death, resurrection, etc. are manifested in various reflections of natural elements. This article presents a summary of a detailed research on the soil in children’s poetry and its semantic reflection in some poems by Mostafa Rahmandust, as a witness, addressing the age groups of eight to eleven. Such research can be considered in the development of spirituality, art and creativity of children, as well as educating them to form a more accurate view of the concept of God and receive a semantic reflection in nature. Indeed, it is pondered as an indirect way to make the concept of God-seeking more attractive and practical in children.

    Keywords: Soil, children’s poetry, semantic concepts, God, elemental nature}
  • لیلا مطیع شیرازی، محمدهادی خالق زاده*، محمدرضا معصومی

    خاک نماد سردی و تجدید حیات است؛ مردگان به زیرخاک می روند تا تجدید حیات کرده و به صورتی نو ظاهر شوند، به تعبیری زمین، مادر هستی و خاک بستری برای باروری و حیات بشر است. سنایی غزنوی به شهادت شمار زیادی از ابیات دیوان و نیز مثنوی حدیقه اش با فرهنگ باستانی ایران به خوبی آشنایی داشته وعناصر و مضامین اساطیری در شعر او نمودهای مختلفی دارد. این جستار با روش توصیفی تحلیلی محتوا، بر آن است تا رد پای اساطیری مام خاک را در شواهدی از آثار سنایی غزنوی بررسی کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سنایی به خوبی توانسته است با بهره گیری از سرچشمه غنی اساطیر ایرانی و فرهنگ اسلامی، اسطوره حیات و آفرینش از خاک را در آثارش نشان دهد؛ همچنین وی به ارتباط، تضاد و وحدت عناصر چهارگانه از جمله خاک با عناصر دیگر و مزاج آن ها آگاهی کامل داشته است.

    کلید واژگان: اسطوره, سنایی, خاک, عناصر چهارگانه, آفرینش}
    Leila Motie, MohamadHadi Khalegh Zadeh *, MohamadRea Masumi

    Earth is the symbol of coldness and renewal, the dead go underground to renew and reappear in a new form; in other words, the earth is the mother of the universe and the soil is a ground for fertility and human life. According to many verses of his poetry Divan as well as his Masnavi Hadiqat al Haqiqa, Sanai Ghaznavi is well acquainted with the ancient culture of Iran; the mythological themes are reflected in his poetry. By using descriptive-analytical method, the present article intends to examine the mythological themes related to earth in the works of Sanai Ghaznavi. The results show that Sanai, relying on rich sources of Iranian mythology and Islamic culture, has well illustrated the myths of life and creation from the earth in his works; also, he was also fully aware of the relationship of the four elements, including soil, with other elements and with the four temperaments.

    Keywords: Myth, Sanai Ghaznavi, soil, Four Temperaments, creation}
  • حسین آریان *

    در مقاله حاضر کوشیده ایم میان حکمت خیام و اسطوره اندیشی او رابطه ای برقرار کنیم. زیرا دریافته ایم که انتخاب شعر برای بیان اندیشه های او، با توجه به رابطه شعر و اسطوره، انتخابی آگاهانه بوده است. چرا که نشانه های بسیاری نظیر زمان اساطیری، دور و دایره می خواری، از خاک بر آمدن گل و سبزه و خاک شدن آن ها، کوزه و کوزه گری، مشاهده اعضای آدمیان رفته در ذرات غبار معلق در هوا و نظایر این ها بر اسطوره اندیشی او دلالت دارد و بیان بینش اساطیری جز از رهگذر ادبیات و به ویژه شعر ممکن نیست، از این گذشته با توجه به نشانه هایی که همه با «خاک» ارتباط دارند، این نکته هم برجسته می شود که طبع خیام خاکی است و مطابق نظر اسطوره شناسان که برای هر هنرورز، نویسنده و شاعر عنصری از میان عناصر اربعه برمی گزینند، ما عنصر خیام را «خاک» دانسته و کوشیده ایم با تکیه بر نشانه هایی که از رباعیات او استخراج کرده ایم، این مدعا را قابل قبول سازیم. بنابراین روش تحقیق در این مقاله کیفی و توصیفی بوده و اطلاعات مربوط به آن با شیوه کتاب خانه ای فراهم آمده است. هدف نویسندگان بیش تر اثبات اسطوره اندیشی خیام با تکیه بر خاک بوده، نتایج به دست آمده گرایش خیام را به این عنصر زایا نشان می دهد.

    کلید واژگان: خیام, اسطوره, خاک, قالب, آفرینش و تباهی}
    Hossein Arian*

    The present paper endeavors to find a relationship between Khayam's philosophy and his mythology. Because it is found out that the selection of poetry for his ideas according to the relationship between poetry and mythology has been out of consciousness simply because there are various signs that prove his mythology such as mythological time, rounds and cycle of drinking wine, flowers and grass growing out of earth and then being turned into soil again, pottery and pot, witnessing the body parts of human beings out of suspended dust in the air, and the like. Explanation of mythological insight is not possible except through literature and poetry. Else, due to the signs related to earth, it is highlighted that Khayam's inclination is towards earth because according to mythologists every artist, writer, and poet tries to choose one of the four elements of life. We believe that Khayam's element is that of earth so that we strive to prove it via the signs extracted out of his quartet. Thus, the research methodology has been quantitative and descriptive and the relevant information has been provided through library studies. The purpose of writers has been more on proving Khayam's mythology with an emphasis on earth. The outcome has been Khayam's inclination on such a generative element as earth.

    Keywords: Khayamy, myth, earth, Format, creation, destruction}
  • سارا سروش، نگار مزاری*، طاهره خامنه باقری
    دراین مقاله مجموعه داستان سه قطره خون صادق هدایت را مورد مطالعه قرار می گیرد. هدایت که نویسنده ای در حاشیه جامعه به نظر می رسد، جزء نویسندگان مدرن ایرانی شناخته شده است. در این تحقیق به مطالعه تصاویر عنصر خاک در سه قطره خون هدایت می پردازیم که به فراوانی در رویاپردازی های شخصیت های این اثر دیده می شوند. دراین مقاله، نشان خواهیم داد که چگونه نگاه و تخیل نویسنده منجر به رویا پردازی هایی تابع این عنصر شده و به خلق تصاویری انجامیده که بیانگر روحیات درونی شخصیت های داستان می باشند و با مطالعه تخیل نویسنده از طریق تصاویر بوجود آمده و رویا پردازی موجود بر روی عنصر خاک، تمایلات ناخودآگاه و رویا پردازی های را که مدام در خودآگاه نویسنده آشکار می شود، مورد مطالعه قرار خواهیم داد. برای دستیابی به این هدف، از روش نقد باشلار بهره خواهیم برد ، بر این اساس، تصاویر ادبی بر روی عنصر خاک راهگشای شناخت تخیل هدایت خواهند بود. هدف مطالعه، تصاویری است که برخاسته از نوعی تشویش و نگرانی نزد این نویسنده می باشد با مطالعه این تصاویر نشان خواهیم داد که چگونه تخیل نویسنده دست به رویاپردازی هایی می زند تا با حس نگرانی و ترس از مرگ مقابله کند.
    کلید واژگان: هدایت, باشلار, رویاپردازی, خاک, سختی, خمیر, نرمی}
    Sara Soroush, Negar Mazari *, Tahereh Khamneh Bagheri
    Hedayat, dont l’œuvre Trois gouttes de Sang est analysé dans cet article est l’un des principaux écrivains modernes iraniens mais en marge de la société. L’étude de nombreux exemples d’images terrestres qui s’offrent à nous en abondance dans les rêveries des personnages de Hedayat, nous montre, comment le regard de l’auteur peut donner corps à des rêveries touchant l’intimité de la matière terrestre. Le présent article propose donc l’étude de l’imagination de l’écrivain à travers les images matérialisées de l’imagination "terrestre" par l’étude des pulsions inconscientes, les forces oniriques qui s’épanchent sans cesse dans la vie consciente de l’auteur. Pour atteindre cet objectif, nous recourrons à la méthode d’analyse des images proposées par Bachelard et à travers les images littéraires de la Terre, nous cherchons à découvrir une action éminente de l’imagination de Hedayat. Nous étudierons les images montrant l’angoisse et la peur chez cet écrivain. Nous montrerons ainsi comment Hedayat essaie de maîtriser sa peur grâce à son imagination.
    Keywords: Hedayat, Bachelard, Rêverie, Terre, Dureté, Pâte, Mollesse}
  • سارا سروش، نگار مزاری، طاهره خامنه باقری
    دراین مقاله سعی خواهیم کرد رمان ضداخلاق آندره ژید، نویسنده نامدار قرن بیست فرانسه را مورد مطالعه قرار دهیم. در این تحقیق به مطالعه تصاویر عنصر خاک در ضداخلاق ژید می پردازیم که به فراوانی در رویاپردازی های شخصیت اصلی این اثر دیده می شوند. خاک عنصر برگزیده تخیل ژید در این اثر میباشد. هدف از این تحقیق بررسی نگاه و تخیل نویسنده در رویاپردازی های که تابع این عنصراند، می باشد. این تصاویر بیانگر روحیات درونی شخصیت اصلی داستان است. برای این پژوهش از تصاویری در اثر کمک خواهیم گرفت که تابع این عنصر هستند و به نظر می رسد که شاهدی بر دوگانگی بینش ژید می باشند. در این مقاله به بررسی تخیل ژید، تحت تاثیررویاپردازی های او بر روی این عنصر، می پردازیم. برای دستیابی به این هدف، از روش نقد باشلار بهره خواهیم برد ، بر این اساس تصاویر ادبی بر روی عنصر خاک راهگشای شناخت تخیل ژید خواهند بود.
    کلید واژگان: ژید, باشلار, رویاپردازی, خاک, سختی, خمیر, نرمی}
    Sara Soroosh, Negar Mazari, Tahereh Khamneh Bagheri
    This paper tends to investigate Immorality written by Andre Gide, famous French writer of the 20th century. This research studies imagines of soil element in the Immorality which is seen frequently in reverie of characters in this book. We show how author’s point of view and imagination result in speculations subject to this element, creating images to show internal spiritualities of characters in this fiction. This paper tends to study imagination of the writer through his reveries and created images on soil element. There are some images used in this work subject to the above element and it is evidence on dualistic vision of Gide. This paper studies unconscious tendencies and the reveries appeared frequently in writer’s consciousness. Toward this goal, we use Gaston Bachelard's literary criticism approach. Based on this, literary images on soil element let us recognize speculation of Gide.
    Keywords: Gide, Bachelard, reverie, soil, hardness, paste, softness}
  • رحیم کوشش، امیررضا کفاشی

    اسطوره طبیعت، نماد دوران پیش از دانش و صنعت، و نشان مشخص روزگاران باستان است. طبیعت همواره در پیدایش تحولات مذهبی مردمان باستان و به ویژه آریایی های ساکن ایران و هند، نقشی بی بدیل داشته است. اعتقاد به قوای طبیعت به مرور زمان در میان آریایی ها، به صورت اعتقاد به خدایان مختلف در آمد و کم کم برای عناصری چون خورشید، ماه، ستارگان و باد، علائمی را اختراع کردند و آنها را قوای خدایی نامیدند. اهمیت چهار عنصر آب و آتش و باد و خاک بارزترین مظاهر طبیعت از آن نظر بوده که بنابر کهن ترین عقاید و باورهای پیشین، این عناصر نماینده پاکی و سرچشمه زندگی در هستی بوده اند. تعمق در شاهنامه موید تاثیرپذیری فردوسی و غور و تفحص وی در متون کهن ایران باستان و ملل دیگری چون هند، چین و یونان که وجوه اشتراک اساطیری بسیاری با ما دارند است. عناصر طبیعت در شاهنامه، بنیانی اساطیری و هویتی منحصر به فرد دارند و صاحب روح هستند که در جای جای داستان، یاریگر قهرمان حماسه اند.

    کلید واژگان: آب, باد, آتش, خاک, شاهنامه}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال