به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "در برآوردن ماهیان از دریا" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «در برآوردن ماهیان از دریا» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی در برآوردن ماهیان از دریا در مقالات مجلات علمی
  • تیمور مالمیر*، زهرا ابطحی
    حافظ درباره صوفیه نظر مساعدی ندارد و هر وقت از عارف، پیر، صوفی و تعابیر جایگزین آنها نظیر اهل خلوت، خلوت گزیده، کوته آستینان، پشمینه پوش، اهل خانقاه و صومعه یاد می کند، با طنز و تعریض همراه است. درک و تبیین مفهوم این طنز و تعریض ها نیازمند دقت در فرم و ساختار غزل حافظ است. بی دقتی در شیوه حافظ موجب شده است که محققان همین طنز و تعریض را با نگاهی مثبت ارزیابی کنند و چنین بپندارند که او درباره صوفی و عارف دیدگاهی متفاوت دارد؛ چون از کاربرد طنزآمیز تعابیر مربوط به عارف غفلت کرده اند. از اوایل سده نهم، به حافظ لقب مبالغه آمیز «لسان الغیب» داده اند و این لقب برای حافظ به منزله نوعی کرامت کاربرد یافته است. به رغم شیوع لقب لسان الغیب، مسیله اقتباس در غزلیات حافظ نیز نکته ای است که محققان به تفصیل نمونه هایی از آن را برشمرده اند. اینکه جمع اقتباس و غیب گویی حافظ در ظاهر، دشوار و ناپذیرفتنی است، بدین سبب است که برخی پژوهشگران در پی ارایه مفهومی پذیرفتنی از لقب لسان الغیب برای حافظ برآمده اند. ذکر الفاظ مربوط به صوفیه یا نقل و اقتباس کرامات صوفیان در دیوان حافظ، موجب شده است که گروهی از محققان، دیدگاه حافظ را درباره شخصیت و کار و کردارهای صوفیان مثبت تلقی کنند و حافظ را نیز عارف و صوفی بپندارند. بدین سبب، در این مقاله برای تبیین جایگاه عارفان و نوع نگاه حافظ به آنان، یک کرامت مهم و شایع در متون عرفانی را انتخاب کرده ایم که در دیوان حافظ به کار رفته‎ است: «در برآوردن ماهیان از دریا» به منظور رفع تهمت از صوفی. نتیجه تحقیق نشان می دهد که اگر حافظ را لسان الغیب خوانده اند، به سبب غیب گویی و پیش گویی شگفت وی نیست، بلکه لسان الغیب بودن وی بیانگر مطالعه عمیق و بسیار اوست؛ به گونه ای که توانسته است با دقت در ریزه کاری های منابع خود، سخن را به گونه ای ترکیب کند که جلوه ای تازه بیابد. حافظ توانسته است بر مبنای سخنان صوفیان به طرد و انکار ناراستی های آنان بپردازد یا متناسب با اندیشه خود، قرایت خاصی از کرامات صوفیان ارایه کند. بیان چنین مطالبی، البته موجب عناد صوفیان و زاهدان با او می شود؛ اما حافظ در مقابل آنان به تعابیر خودشان ارجاع می دهد و با استفاده از کراماتی که صوفیان مدعی آن هستند، از خود رفع تهمت می کند تا گناه صوفیان متظاهر و اهل نفاق را بهتر نشان بدهد.
    کلید واژگان: اقتباس, حافظ شیرازی, در برآوردن ماهیان از دریا, طنز, کرامات صوفیان
    Teymoor Malmir *, Zahra Abtahi
    Hāfez does not have a favorable opinion of Sufis. Whenever he mentions a mystic, an old man, a Sufi, and their alternative meanings, such as Ahl -e- Khalvat, Khalvt Gozideh, Kootah Astinan, Pashmineh Poosh, Ahl-e-Khaneghah, and monastery, it is accompanied by humor and elaboration. Understanding and explaining the meaning of these satires and elaborations requires attention to the form and structure of Hāfez's sonnet. The inaccuracy in Hāfez's method has led scholars to evaluate this satire and elaboration in a positive light and to think that Hāfez has a different view of Sufis and mystics because they have neglected the humorous use of mystical expressions. From the beginning of the ninth century, Hāfez has been called the exaggerated title Lesan –Ol- Ghaib (Unseen language), and this title has been used for Hāfez as a kind of dignity. Despite the prevalence of this title, the issue of adaptation in Hāfez's lyric poems is also a point that scholars have listed in detail. The combination of Hāfez's adaptation and divination is seemingly difficult and unacceptable, which is why some scholars have sought to present an acceptable concept of the title of Hāfez's Lesan – Ol-Ghaib. Mentioning words related to sufism or quoting sufi miracles in Hāfez's Divan has led some scholars to consider Hāfez's view of sufi personality, work, and deeds positive; Hāfez should be considered a mystic and a sufi. For this reason, in this article, in order to explain the position of mystics and Hāfez's view of them, we have chosen an important and common dignity in mystical texts that has been used in Hāfez's divan: to bring fish out of the sea in order to remove the slander of a sufi. The result of the research shows that if Hāfez has been called Lesan – Ol-Ghaib, it is not because of his divination and prophecy, but this title indicates his deep and extensive study in such a way that he has been able to combine speech in a new way. Based on the words of the sufis, Hāfez has been able to reject and deny their inaccuracies or to offer a special reading of the miracles of the sufis in accordance with his thought. Saying such things, of course, causes the sufis and ascetic to be hostile to him but Hāfez in front of them refers to their own interpretations and he uses the miracles that the sufis claim to dispel slander to better show the sin of the hypocritical Sufis.
    Keywords: adaptation, Hafez shirazi, taking fish out of the sea, Humor, Sufi miracles
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال