به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "رساله قشیریه" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «رساله قشیریه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • زهرا انصاری*، احمد غنی پور ملکشاه، نرگس جابری نسب

    رساله قشیریه، رساله ای تعلیمی و آموزشی از استاد ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری و از عمده-ترین مراجع عرفان و تصوف در قرن پنجم هجری است. گفته پردازی مقتدر دارد، اما این اقتدار با استبداد مولفانه فرق دارد و از هر نوع تصلب اندیشه، گریزان است و در پی انقلابی برای تصحیح و بازیابی عقاید است.رساله قشیریه با هدف هدایتگری (مریدان قرن 5 و البته عموم مردم) به شناخت مجدد مسیر شریعت و طریقت و تبرئه اهل تصوف از اتهامات، در پنجاه و پنج باب به تعلیم پرداخته است. در این پژوهش برآنیم تا مولفه های رخداد فهم در رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر را بر این متن عرضه داریم. گادامر، فهم را واقعه می داند که وابسته به مولفه های پیش داوری، زبان، گفتگو و تاریخمندی است. خوانش گر با منطق مکالمه و امر تاویل به پرسشگری از متن می پردازد تا؛ به امتزاج افق ها (بین مفسر و متن) نائل آید. در نظر او، پیش داوری به مثابه افق درونی و تاریخمندی انسان به مثابه افق بیرونی است؛ طبق این مولفه ها، متن رساله دارای افق درونی و بیرونی است که این مسیر با قالبهای پیشنهادی گادامر به خوبی به امتزاج می رسد. بین متن رساله قشیریه با اصول گادامر، و متن رساله با مفسر، مکالمه قوی برقرار می شود و افق های معنایی، فاصله های زمانی و مکانی آنها را درهم می شکنند.خوانش گر رساله، با فهم انسان شناسی، هستی شناسی، ایمان به فراافق (خدا) و فراخوانش ها (انبیا و اولیا) به تفسیر افق ها می پردازد. شگردهای متن با نسبیت باوری، تکثر معنا و ارتباط دوسویه متن و مفسر نشانگر تغییر و ایجاد فهم نو و سیال است.

    کلید واژگان: گادامر, رساله قشیریه, فهم, منطق مکالمه, امتزاج افقها
    Zahra Ansari *, Ahmad Ghanipour Malekshah, Narges Jaberinasab

    The novel entitled Mr. Pip by Lloyd Jones, a writer from New Zealand, was written under the influence of Charles Dickens' Great Expectations from which the author borrows the name of one of the characters in his story, Mr. Pip. The events of this story take place on an island in Australia. Lloyd Jones deals with issues related to the island's civil wars in the early 90s with the aim of offering realistic education which is in line with equipping students with the skills needed to adapt to the environment. In Mr. Pip, Lloyd Jones tries to represent people and social situations as they are in real life. To do so, the author of the novel adopts a problem-oriented approach that realistically expresses the surrounding realities. The present study aims to answer a fundamental question related to this novel: what are the most important components of Educational Realism in Mr. Pip? Findings suggest that in Mr. Pip, Lloyd Jones emphasizes the role of the teacher in training students by shedding light on the effects of the teacher's teachings and innovation in persuading and motivating the students in the class.

    Keywords: Gadamer, Al-Risala Al-Qushayriyya, Sufism, Understanding, Dialectic
  • ملیحه کریمی پناه*
    از آنجا که متون عرفانی مبتنی بر آیات و احادیث و اقوال مشایخ است، بیش از دیگر متون می توان روابط ترامتنیت را در آنها جستجو کرد. هدف این جستار، بررسی و تحلیل روابط و مناسبات ترامتنی رساله قشیریه و تذکره سیرالاولیاء است. روش پژوهش تطبیقی-تحلیلی و مبتنی بر نظریه ترامتنیت ژرار ژنت است. پرسش های تحقیق این است که کدام یک از انواع رابطه ترامتنی در سیرالاولیاء وجود دارد و این اثر چگونه با رساله قشیریه رابطه گفتگومندی ایجاد کرده است. حاصل پژوهش نشان داد که هدف میرخرد کرمانی از برقراری رابطه ترامتنی آگاهانه، خلق یک اثر هم تراز با رساله قشیریه بوده است. از انواع ترامتنیت، رابطه بینامتنیت صریح، پنهان و ضمنی در سطح مضامین و نقل روایات، رابطه پیرامتنیت در ساختار کتاب و آستانه ها (عناوین اصلی و فرعی و فصول و ابواب و مقدمه ها)، رابطه سرمتنیت در سبک و زبان کتاب و پیوند بیش متنیت از نوع برگرفتگی بوده و در کاربرد اصطلاحات عرفانی، آیات و احادیث، حکایات و اقوال مشایخ است.
    کلید واژگان: سیرالاولیاء, رساله قشیریه, ترامتنیت, ادبیات تطبیقی, ژرار ژنت
    Maliheh Karimipanah *
    Since mystical texts are based on Qoranic verses, hadiths, and sayings of saints, they are more suitable for the exploration of transtextual relations than other texts. This comparative study aimed to analyze transtextual relations in Resaleh Qoshayriyeh and Seyr al-Auliya based on Gérard Genette's theory of transtextuality. The goal was to discover which types of transtextual relations exist in Seyr al-Auliya, and how this work has established a dialogic relationship with Resaleh Qoshayriyeh. Based on the results, Mir Khord Kermani established a conscious transtextual relationship to create a work on the same level as Resaleh Qoshayriyeh. Among the different types of transtextual relations, explicit, latent, and implicit intertextual relations were observed at the level of themes and narratives; a paratextual relation existed in the book’s structure and parts (main title and subtitle, chapters, sections, and epilogues); an architextual relation in the book’s style and language; and a hypertextual relation of the adaptation type in the use of mystical terms, verses, hadiths, anecdotes, and sayings of the saints.
    Keywords: Resaleh Qoshayriyeh, Seyr al-Auliya, Transtextuality, Comparative literature, Gérard Genette
  • فاطمه کولیوند، غلامرضا سالمیان*، فاطمه کلاهچیان
    سورریالیسم دارای اصولی است که مهم ترین آن ها عبارتند از تخیل، نگارش خودکار، تصادف عینی، امر شگفت و جادو، خواب و رویا و... . هرچند این مکتب در اروپا مطرح شد و رسمیت یافت، اما پیش از آن نمودهایش در عرصه های مختلف هنری و از جمله ادبیات جهان دیده می شود. یکی از این عرصه ها، متون صوفیه زبان فارسی است که از مدت ها پیش، جلوه گاه نشانه های سورریالیسم بوده است؛ رساله قشیریه نیز یکی از این متون است. در اهمیت ویژگی سورریالیستی این کتاب باید گفت که هرچند رساله قشیریه جزو اولین متون تعلیمی عرفان است و نویسنده آن بسیار محتاط است که اثرش از امور شبهه ناک مانند خیال، شطح و نگارش خودکار- آن گونه که مدنظر سورریالیسم است- خالی باشد؛ اما با وجود این، ویژگی های سورریالیستی چون خواب و رویا، امر شگفت، دیوانگی و جنون، ناتوانی عقل، وحدت و نقطه علیا، نکوهش و رد دنیا، آزادی و... در آن برجسته است؛ در این میان مفاهیمی چون خواب و گشایش حقیقت، امر شگفت و کرامت، دیوانگی و رد دنیا از بسامد بیشتری برخوردار هستند. همچنین باید گفت تقریبا تمام مولفه های سورریالیستی این کتاب- مخصوصا نگارش خودکارو آزادی- تفاوت هایی اساسی با مفاهیم مشابه در اندیشه سورریالیست ها دارند؛ این وجوه تمایز و دقت و وسواس قشیری در طرح شرایط و مراحل سلوک، از تعالی اندیشه قشیری در مقابل مکتب سورریالیسم حکایت می کند.
    کلید واژگان: سوررئالیسم, رساله قشیریه, عرفان, خواب, کرامت
    Fateme Kolivand, Gholamreza Salemian *, Fateme Kolahchian
    The most important surreal principles are imagination, automatic writing, objective accident, wonder and magic, and dreams and visions. Although this school was introduced and recognized in Europe, it had already been featured in various artistic arenas of world literature. One of these arenas is Sufi texts of Persian language which have long served as hallmarks of surrealism. Al-Risala al-Qushayriyya is also one of these texts. Although al-Qushayriyya treatise is one of the first written teachings of mysticism whose author is so cautious to rid his work of all that is suspicious such as fantasy, rhythm and automatic writing - supposed to exist in surrealism - its surrealistic features (including dream, wonder, madness and dementia, inability to reason, unity, condemnation and denial of the world, freedom, etc.) are prominent. Meanwhile, concepts such as sleep and disclosure of truth, wonder and dignity, insanity and rejection of the world are more frequent. It should also be said that almost all of the surrealistic components of this book have fundamental differences with similar concepts in the surrealistic realm. In case of automatic writing and release, the difference is remarkable. Such distinctions convey excellence and superiority of Al-Qushayri’s thought against surrealism. In addition, Al-Qushayri’s accuracy and obsession in raising these issues resulted in considering terms, conditions and steps for any concept which cannot be seen in Surrealism.
    Keywords: Surrealism, Al-Risala al-Qushayriyya, mysticism, Sleep, Dignity
  • ثریا کریمی یونجالی، رامین محرمی*
    لازمه درک آثار ادبی آگاهی از پیش متن ها و آثار پیش از آن است. بر این اساس، کشف و دریافت سرچشمه های متون ادبی یکی از روش های فهم بهتر آن ها به شمار می آید. در این پژوهش با هدف بررسی میزان تاثیرپذیری فردوس المرشدیه از متون دینی و عرفانی، با روش توصیفی- تطبیقی به بررسی بینامتنی آن براساس نظریه ژرار ژنت پرداخته شده است. با مطالعه بیش متنیتی احوال و کرامات شیخ ابواسحاق کازرونی (352-426 ه.ق) در فردوس المرشدیه، اسطوره سازی از قهرمان برمبنای دیرینه الگوها و نظیره سازی از شیوه زندگی و معجزات و داستان های پیامبران به وسیله مریدان او برای نشان دادن علو مقام و عظمت پیرشان مشهود است. بررسی بینامتنی فردوس المرشدیه با دیگر متون عرفانی در سطح مضامین و اصطلاحات عرفانی، آیات و احادیث، حکایت ها و نقل قول های عارفان، گواه وجود بینامتنیت صریح در مضامین آن با رساله قشیریه است. بنابراین رساله قشیریه از منابع مطالعاتی شیخ ابواسحاق کازرونی و مریدان او بوده است و شیخ ابواسحاق برخی از مضامین عرفانی، حکایت ‎ها و اقوال و دیدگاه عارفان دیگر را از قشیری وام گرفته که این رابطه بینامتنی صریح در سطح عبارات و واژگان در بیشتر موارد به صورت نقل قول بدون ارجاع در متن است.
    کلید واژگان: فردوس المرشدیه, شیخ ابواسحاق کازرونی, بینامتنیت, رساله قشیریه
    Soraiya Karim Yunjali, Ramin Moharrami *
    To understand literary works, it is essential to be aware of the pre-texts and works preceding them. Accordingly, discovering the origins of literary texts is one of the ways of understanding them more accurately. The present study investigates the degree to which Al-Risala al-Qushayriyya (The Treatise of al- Qushayriyya) has been influenced by religious and mystical texts, and through adopting a descriptive-comparative research method, examines its intertextuality based on Gerard Genet's theory. Studying the pre-texts related to the conducts and supernatural wonders of Sheikh Abou Ishaq Kazerouni (352-426 AH) in Ferdows al-Murshediyeh reveals that mythologizing the hero based on archetypes and drawing analogies between lifestyle, miracles and stories of the prophets and those of the spiritual guide by his disciples, to show his high status and grandeur, are evident. The study of intertextuality between Ferdows al-Murshediyeh and other mystical texts concerning mystical themes and terminology, verses and hadiths, anecdotes and quotes of the mystics confirms that there is an explicit intertextuality between its themes and those of Al-Risala al-Qushayriyya. Hence, Al-Risala al-Qushayriyya had been one of the references used by Sheikh Abou Ishaq Kazerouni and his disciples, and Sheikh Abou Ishaq had borrowed some mystical themes, anecdotes, and quotes of other mystics from Qushayri. This explicit intertextual relationship at the level of phrases and words is chiefly represented as quotations without in-text citations.
    Keywords: Ferdows al-Murshediyeh, Sheikh Abou Ishaq Kazerouni, Intertextuality, al-Risala al-Qushayriyya
  • زهرا قلعه دره، سعید خیرخواه برزکی*، عبدالرضا مدرس زاده

    آثاری که در حوزه آداب و رسوم صوفیه نگارش یافته اند، نمایانگر فرهنگ آن دوره و نیز تفکر نویسنده آنست. «اورادالاحباب و فصوص الآداب» نوشته ابوالمفاخر یحیی باخرزی به زبان فارسی و از مهمترین کتب تصوف قرن هشتم، در زمینه سیر و سلوک باطنی صوفیان است. باخرزی آگاهی اهل سلوک از حقیقت و ماهیت تصوف را از دلایل تالیف این اثر میداند و در پی آنست که دستورالعمل جامع و کاملی از آداب صوفیه ارائه دهد. منابعی از جمله رساله قشیریه، کشف المحجوب، آداب المریدین، عوارف المعارف و قوت القلوب، سرچشمه الهام نویسنده برای نگاشتن این کتاب، بوده اند. فصوص الآداب، بخش دوم این اثر، دارای چهل فص و شامل مباحث مفصلی درباره آداب و رسوم صوفیه از جمله عقاید و اخلاق، لباس و سماع، صحبت و شرایط شیخ و مرید، آداب خدام، آداب سفر، آداب خلوت و اربعین و ریاضت و مجاهده میباشد. در این پژوهش سه ادب «صحبت، خلوت و سماع» از میان آدابی که در اورادالاحباب مفصل آمده اند، همچنین آثاری که در قرون پیشین، بهمین سبک نگارش یافتند، مطالعه و مقایسه شدند تا وجوه شباهت و تفاوت این آثار به روش توصیفی تحلیلی بررسی گردند. <-p>

    کلید واژگان: یحیی باخرزی, آداب تصوف, آداب صحبت, آداب خلوت, آداب سماع, رساله قشیریه, عوارف المعارف
    Zahra Ghale darre, Saeed Kheyrkhah barzeki*, Abdolreza Modares zade

    Works written in the area of Sophia's customs reflect the culture of that period as well as the author's thoughts. " Uorad al-Habab and Fusos al-Adab" by Abu al-Mafakher Yahya Bakharazi in Farsi and one of the most important books of the eighth century mysticism, in the context of the pathology of the Sufis. Bakharazi knows the consciousness of the conduct of the truth and the nature of Sufism for the reasons for the work of this work and seeks to provide a comprehensive and complete set of rules of Sufism. The sources of the writings of Gheshriyeh, Kashf al-Mahjub, Adab Al-Moridin, Avaref Al-Maaref, and Ghovat Al-Qolub have been the source of the author's inspiration for writing this book. Fusos al-Adab, part two of this work, has forty occasions and includes detailed discussions about the customs of Sufism, including beliefs and ethics, clothing and audacity, speaking and conditions of the Sheikh and the Prophet, the customs of the khadam, the traveling customs, the rituals and arbients, and austerity, and Is a mujahedah. In this research, the three literatures of "Speaking, Silence and Samaa" are among the adjectives that have come out in Uorad al- Habab, also, works written in the same centuries in the previous centuries were studied and compared to study the similarities and differences of these works by descriptive-analytic method.

    Keywords: Yahya Bakharazi, Sufi customs, Talking customs, quiet customs, Sama's customs, Ghashiyeh Treatise, Avaref Al-Maaref
  • فتحیه السادات کارآموز، رضا اشرف زاده*، مجید تقوی

    کرامت در فرهنگ عرفان اسلامی از اصطلاحات و مفاهیم پرکاربرد است. این موضوع تنها در سطح نظری متوقف نمانده و در سیره عملی عارفان مسلمان نیز، نمودار شده است. اهل معرفت برای تامین اهداف مختلف شخصی و اجتماعی از کرامت بهره برده اند. ما در این مقاله بر آنیم تا بر اساس نظرات دو شخصیت نامی در حوزه عرفان اسلامی یعنی علی بن عثمان هجویری و ابوالقاسم قشیری به زمینه های کاربست کرامات در سیره عملی اهل تصوف بپردازیم. بدین منظور، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و گردآوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. همچنین، جامعه آماری پژوهش، کتاب های کشف المحجوب ورساله قشیریه می باشد.کرامت در نظرگاه هجویری و قشیری، دو بعد فردی و اجتماعی دارد. به این معنا که عارفان گاهی برای تحقق خواسته های شخصی و گاهی برای نفع عمومی از کرامت استفاده کرده اند. در مجموع، زمینه های مشترک کاربست در دو اثر مذکور عبارتند از: ذهن خوانی و فراست؛ تصرف در نیروها و عناصر طبیعت؛ شنیدن ندای هاتف؛ صحبت با پیامبران در حیات و ممات؛ ارتباط با حیوانات؛ شفای بیماران. وجوه تمایز کاربست کرامت در این دو اثر، تنوع و گستردگی بیشتر رساله قشیریه و تعدد مصداق ها و شاهدمثال های آن نسبت به کشف المحجوب و برجسته تر بودن وجه نظری اثر هجویری است. دیگر آنکه، هجویری به کراماتی چون: گفت وگو با خداوند و نقش بستن عبارت بر بدن شیخ متوفی اشاره کرده و در اثر قشیری از کراماتی چون: اطلاع از غیب، تصرف در اشیاء، گفت وگوی شیخ با درخت، و مرگ و حیات ارادی سخن به میان آمده است.

    کلید واژگان: کشف المحجوب, رساله قشیریه, کرامت, عرفان اسلامی, مشایخ
    Fathiyatosadat Sadat.Karamooz, REZA ASHRAFZADEH *, Majid Taghavi

    Dignity in the culture of Islamic mysticism is one of the most widely used terms and concepts. This issue has not only stopped at the theoretical level, but has also been reflected in the practical history of Muslim mystics. They have used it to achieve various personal and social goals. In this article, we intend to deal with the fields of application of miracles in the practical life of Sufism based on the opinions of two well-known personalities in the field of Islamic mysticism, namely Ali ibn Osman Hojwiri (author of Kashf al-Mahjoob) and Abolghasem Qosheiri (author of Resaleye Qosheiriyeh). For this purpose, descriptive and analytical methods have been used and data collection has been done based on library resources. Also, the statistical population of the research is the books of Kashf al-Mahjoob and the Resaleye Qosheiriyeh. Dignity in Hojwiri's and Qosheiri's views has two individual and social dimensions. In other words, mystics have sometimes used dignity to fulfill personal desires and sometimes for the public good. In general, the common areas of application in these two works are: mind reading and frosting; capturing the forces and elements of nature; hearing Hatef's voice; talking to the prophets in life and death; communication with animals; healing patients. The distinguishing features of the application of dignity in these two works are the greater variety and breadth of the Resaleye Qosheiriyeh and the multiplicity of its examples and parables than the discovery of the obligatory and the more prominent theoretical aspect of the satirical work. Also, Hojwiri refers to miracles such as: talking to God and tying the phrase on the body of the deceased Sheikh, and as a result of a layer of miracles such as: knowledge of the unseen, possession of objects, Sheikh's conversation with the tree, and death and voluntary life. Come

    Keywords: : Kashfol-Mahjoob Hojwiri, The Treatise of Qashiriyeh, dignity, Islamic Mysticism, Sheikhs
  • حکیمه صحابی، حسین داداشی*
    ترجمه رساله قشیریه، یکی از متون مهم عرفانی است. قشیری برای القای مضامین عرفانی در این کتاب از حکایت پردازی بهره گرفته است. حکایات او بیشتر در باب کرامات و معجزات دینی است که بسیاری از آن ها جنبه غیرواقعی و تخیلی دارند. او در حکایت های خود از مولفه های داستان نویسی استفاده کرده است. دراین بین، پردازش عنصر شخصیت از بنیادی ترین ساخت مایه های عناصر داستان قلمداد می گردد که در این مقاله قابل بررسی است در همین راستا و برای فرایافت و تایید این مدعا، مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی بر آن بوده است تا از زوایه نقد ادبی به بررسی و تحلیل شیوه های شخصیت پردازی در حکایت های فراواقعی رساله قشیریه بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است قشیری شخصیت حکایات خود را با استفاده از دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم معرفی می کند و در این راه از سه طریق توصیف، کنش و گفتگو کمک می گیرد. عنصر گفتگو در نود درصد حکایات او حضور دارد؛ چنان چه در برخی از حکایات، شخصیت ها فقط با نقل گفتگوها پرداخته و توصیف می شود.
    کلید واژگان: ادبیات عرفانی, داستان های فراواقعی, شخصیت پردازی, رساله قشیریه
  • ثریا کریمی، خدابخش اسدالهی*
    صفوه الصفا از معتبرترین کتاب های عرفان و تصوف و یکی از اساسی ترین منابع در شرح حال شیخ صفی (650‐735 ق)، جد اعلای پادشاهان صفوی است. رساله قشیریه نیز از کتاب های مهم تصوف است که در حلقه های درسی قرن هشتم به آن توجه می شد. تاثر شیخ صفی در صفوه الصفا از رساله قشیریه بیش از منابع دیگر بوده است؛ درواقع برخی از تفسیرهای شیخ صفی بر اصطلاحات عرفانی نتیجه تفسیر و بسط موجزگویی های عارفانی مانند قشیری است؛ به طوری که عبارت های رساله قشیریه با اندکی اختلاف در صفوه الصفا نقل شده است. این همگونی و همسانی بین دو اثر عرفانی نشان دهنده سرچشمه ای واحد برای اندیشه های عرفانی این دو عارف و نزدیکی آرا و عقاید آنهاست. هدف این پژوهش، بررسی میزان تاثیرپذیری صفوه الصفا از رساله قشیریه به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است. حال، جمع و تفرقه، غیبت و حضور، تلوین و تمکین، محاضره و مکاشفه و مشاهده، بواده و هجوم، صحو و سکر، شاهد، هیبت و انس، لوایح و لوامع و طوالع اصطلاحاتی است که درباره آنها شیخ صفی با قشیری هم عقیده بوده و تعریف یکسانی با قشیری ارائه داده است. شیخ صفی به سبب همین هم نفسی با قشیری ها بود که توانست محدوده های وسیعی از ممالک اسلامی و غیراسلامی را تحت نفوذ معنوی خود درآورد.
    کلید واژگان: صفوه الصفا, رساله قشیریه, اصطلاحات عرفانی, شیخ صفی الدین اردبیلی, ابوالقاسم قشیری
    Sorayya Karimi Yonjali, Khodabakhsh Asadollahi *
    Safvat al-Safa is one of the most authentic books of mysticism and Sufism. One of the most basic sources in the history of Sheikh Safi al-Din Ardebili is the great ancestor of the Safavid sultans, and Ghashiriyeh's essay is also one of the most important books of Sufism, which was considered in the eighth grade curricula. Is. The influence of Sheikh Safi al-Din Ardebili in Safavata al-Safa from Ghashiriyya's treatise was more than other sources; some of Sheikh Safi al-Din's interpretations of mystical terms have been interpreted and expanded in mysterious mysteries such as Ghashiri, to the extent that the words of the Ghashiriyya treatise with little difference It is quoted in Safavata al-Safha. This homogeneity between the two mystical works represents the source of the mystical thoughts of these two mystics and the proximity of their opinions and beliefs. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of Safavid-e-Asfah from the researcher of Ghashiriyeh by analytical-descriptive method and using library resources. Now, the gathering and dividing, the absence and attendance, the kin and the admiration, the confusion and the revelation, the observance, and the invasion, the Sowhou and the Saker, the witness, the awesomeness, the bills, the leaks, and the tribe, are the terms that they are the Sheikh Safi also believed in Qashiri and provided the same definition of Qashiri, thanks to the same sympathy with the Qasiriyahs who managed to reach a wide range of Islamic and non-Islamic countries under his spiritual influence.
    Keywords: Safavid al-Safa, Ghassiriyya Resale, Mystical Terms, Sheikh Safi al-Dinardbili, Abolqasem Ghashiri
  • فاطمه ادراکی، هادی دهقانی یزدلی *
    نشانه شناسی به گونه ای نظام مند به بررسی، تحلیل، تفسیر و فهم نشانه های متن می پردازد. یکی از مشخصه های بنیادین روایت های عرفانی، رمزپردازی است. در این نوشتار برای رمزگشایی و تفسیر روایت ها، دریافت متن و فهم کارکردهای روایی آن، به نشانه شناسی عناصر روایی در سه اثر اصیل و تاثیرگذار کشف المحجوب، رساله قشیریه و تذکره الاولیاء پرداخته ایم. یکی از رویکردهای کارآمد نشانه شناسی و متناسب با افق روایت های عرفانی، روش چارلز سندرس پیرس است. با توجه به اهمیتی که نظریه پیرس برای تعبیر و تفسیر قائل است و بر کارکرد ارجاعی نشانه ها تاکید می کند، عناصر روایی روایت های عرفانی را در سه اثر یادشده بر اساس رویکرد پیرس بررسی کرده ایم. این عناصر شامل شخصیت ها، تقابل و تضاد، تکانه و پیوند، زاویه دید و تمهید زمانی است. مهم ترین مشخصه نشانه های روایی، باهم بودگی آن نشانه ها با تناقض و تضاد است که از مشخصه های تجربه امر قدسی است. همچنین، این باهم بودگی شیوه ای است برای مقابله با اندیشه های ظاهری و رسمی، تا نشان دهد که این تجربه دینی و سلوک عارفانه است که مایه تحول و ارتقای روحی می شود. بر این اساس، آشکارگی ضدروایت، عناصر و شخصیت های منفی نیز در بافت ساختار روایت ها تبیین می گردد.
    کلید واژگان: نشانه شناسی, نشانه, روایت عرفانی, عناصر روایی, کشف المحجوب, رساله قشیریه, تذکره الاولیاء
    Fatemeh Edraki, Hadi Dehghani.Y *
    Semantics examines, analyzes, interprets and understands the signs of the text systematically. Coding is one of the basic features of mystical narratives. It has been tried, in present study, to decode and interpret narratives, to realize the text and to understand its narrative functions, referring the semiotics of narrative elements in three authentic and influential works of Persian literature:  Kashf-ul-Mahjoob, Resalat al- Qusheyriyyeh and Tazkirat al-Awliyā. One of the most effective approaches to semiotics, which is consistent with the horizons of mystical narratives, is the approach used by Charles Sanders Peirce. Through his approach, considering its focus on interpretation and its emphasis on referential functionality of the signs, the narrative elements have been examined in mystical stories of three mentioned works. These elements include characters, contrast and opposition, impulse and association, point of view, and timing arrangement. The most important feature of narrative signs is their coherence with contrast and opposition, something that can be attributed to an experience of the Holy Affairs. This coherence is also a way through which the confrontation to formal and apparent thoughts happens to show that this type of religious experience and mystical conduct is what makes mental development and spiritual transformation possible. Accordingly, anti-narrative disclosure and negative elements and characters have been explained in the structure of narratives.
    Keywords: Semiotics, Sign, Mystical narrative, Narrative elements, Kashf-ul-Mahjoob, Qusheyriyyeh, Tazkirat al-Awliyā
  • فاطمه منتظری، حسین رضویان*، محمد رضایی، حسین کیا
    تحلیل گفتمان انتقادی روشی برای تحلیل متن است و جامع ترین الگو را در این زمینه، نورمن فرکلاف (1989) ارائه کرده است که در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، رابطه متن را با بافت موقعیتی آن آشکار می سازد. با گسترش شیوه های جدید در تحلیل متون، بررسی متون کهن از این افق های تازه ضروری می نماید. هرچند متون عرفانی بیشتر با انگیزه های درونی و به دور از مبارزه با سیاست و اجتماع نگاشته می شدند؛ اما از تاثیر اجتماع و دوران خود مصون نبوده اند و گفتمان های مسلط بر آن ها، متاثر از شرایط دوران آن هاست. قرن پنجم یکی از دوره های مهم در تصوف است و رساله قشیریه یکی از متون برجسته ایست که در همین دوران به وسیله ابوالقاسم قشیری در پی ایجاد انحراف در تصوف، برای تبیین اصول و عقاید صوفیه نگاشته شده است. در این پژوهش باب آخر از این اثر را که دربرگیرنده سفارش به مریدان است؛ بر اساس نظریه فرکلاف تحلیل نموده ایم. نتایج بررسی نشان می دهد که ایدئولوژی قشیری در شیوه استفاده از عبارات و کلمات آشکار می شود. گفتمان های مسلط بر این باب شامل تعظیم صوفیه، تسلیم مرید در برابر پیر و زهد هستند که علاوه بر بازنمایی اوضاع اجتماعی و فرهنگی و سیاسی، به بازتولید شرایط جدید و بهبود وضع موجود نیز کمک نموده اند.
    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, فرکلاف, قرن پنجم, رساله قشیریه, مرید
    Fatemeh Montazeri, Hossein Razavian*, mohammad rezayi, Hossein kia
    Critical discourse analysis is a way for text analysis and Norman Fairclough has presented the most comprehensive approach in this field that discovers the relationship between the text and the context in three layers: description, interpretation and explanation. Expanding the new methods of the text analysis, makes necessary to analysis the ancient texts by these methods. Although the mystical texts often have written by the personal (and inner) motivations and apart from the politics and the society, they have not been protected from the society's effects and their dominant discourses are influenced by the social conditions. Fifth century is one of the important periods of the mysticism and “Qushayri Risala” is one of the prominent texts of this period, which has been written by Abū al-Qāsim al-Qushayrī for explaining the principles and ideas of Sufism because, it had been appeared some deviancies in mysticism. In this essay, it is analyzed according to the Fairclough’s theory the last part of this book which contains some orders to the disciples. The results shows that Qushayri's ideology has been discovered along his way of using the words and the phrases. The dominant discourses of this part are obeisance to the Sufism, ascetic and surrendering the disciples to the Sufis. These discourses in addition to the representing the social, political and cultural conditions, make it easy to reproduce the new conditions and to improve the existing conditions.
    Keywords: critical discourse analysis, Fairclough, fifth century, Qushayri Risala, disciple
  • صفا تسلیمی*، بهاره درز
    تفکر خلاق با شاخصهایی نظیر جستجوگری، انتقاد، پذیرش استدلالهای درست، توانایی تطبیق داده ها، انعطافپذیری و نداشتن تعصب، اتخاذ موضع کردن، یکی از مولفه های مدرن در بررسی آثار آموزشی است. آموزه های عرفانی با اندیشه های سنتشکن در شالوده های فکری جامعه، بنمایه های پویایی فکری و تربیتی را با خود دارد. رساله قشیریه و طبقات الصوفیه هر دو از آثار عرفانی نخست به منظور آموزش و تربیت مریدان تالیف شده است. در این پژوهش تلاش شده است که برای نگاه همه جانبه به این آثار هم از مولفه های تربیتی – آموزشی ) مدل واتسون گلیرز( شامل 5 مورد مانند استنباط، شناسایی مفروضات، تعبیر و تفسیر و... و هم از مولفه های ادبی )مدل مایرز( شامل 5 مورد از قبیل؛ کاربرد تمثیل و حکایت، طنز و انتقاد و... استفاده شود. پس از بررسی داده ها در مدلهای تربیتی- ادبی مشخص شد که رساله قشیریه در مولفه های آموزشی در استنتاج خلاقتر بوده و به مولفه های ادبی کمتر پرداخته است. نویسنده طبقات الصوفیه هر پنج مورد از مولفه های ادبی را بکار برده و در مولفه های آموزشی در تعبیر و تفسیر خلاقتر بوده است.
    کلید واژگان: تفکر انتقادی, رساله قشیریه, طبقات الصوفیه, مدل واتسون و گلیرز
  • Rogieh Rostami *
    The meaningful quest of Sufi tries to explain the Quran verses in mystical way and perceive the God, the prophet and the Imams speeches and also the Sufism sheikhs’ speeches in an institutive way. Although the mystical texts include representation of novel meaning and in other words, interpretation of the divine verses, the Sufis do not use the term of “interpretation” (as identification of the text semantic aspects) in this meaning and they use the words such as “mystic meaning”, “inference” and “intuitive perception”. The language of mysticism is enigmatic language and the mystic uses the general perception terms for expressing the mysterious and unknown concepts inevitably. He challenges the language for expressing his demands and he is forced to employ the terms and words out of their conventional meaning for declaration of his purposes and this challenge leads to mysterious expression and then interpretation. The author has tried to examine the mystical perception of the interpretable verses in both old text of Hajviri’s Kashfolmahjob and Al-Qushayrī's Epistle by explaining lexical and semantic meaning of interpretation in Quran and Sufism text and brief reference to the results and mistakes.
    Keywords: Kashfolmahjob, Al-Qushayr?'s Epistle, Quran verse interpretation, sheikh's speeches, intuitive perception
  • حمیدرضا فرضی، آرزو حسین پور
    در آثار منظوم و منثور کلاسیک فارسی به ویژه متون عارفانه و صوفیانه نمونه های بیشماری می توان یافت که کاملا منطبق با ویژگی های سبکی داستان های مینی مال است. در این میان، برخی از حکایت های ابوالقاسم قشیری در رساله ی قشیریه برخی از ویژگی های داستان مینی مال را دارند. پژوهش حاضر برآن است تا به شیوه ی تحلیلی - توصیفی به بررسی ساختار حکایت های رساله ی قشیریه و تطبیق آن با اصول داستان های مینی مال بپردازد تا علاوه بر ارائه ی تصویری روشن از رگه های مینی مال نویسی در آثار ادبیات کهن نشان دهد که؛ اصول به کار رفته در ساختار حکایت های صوفیانه و عارفانه ی این اثر از جنبه های بسیاری با اصول داستان های مینی مالیستی هماهنگ است و از این جهت نمونه بارزی از کوتاه گرائی محسوب می شود.
    کلید واژگان: رساله قشیریه, مینی مالیسم, عناصر داستان, حکایت, ایجاز
  • مصطفی گرجی، حسین یزدانی، فاطمه کوپا، مهدی محمدی
    نوع ارتباط انسان با خدا بر کیفیت رابطه با خود، دیگران و طبیعت تاثیر مستقیم دارد. انسان در رابطه با خدا، تصورات متعددی دارد که دو تصور خدای متشخص و غیر متشخص از همه مهم تر است. قشیری از بزرگان مشایخ صوفیه است که با تاکید بر مقید بودن انسان به کسب معرفت خداوند و پیروی از شریعت پیامبر از سویی و شناخت جایگاه انسان در هستی از سوی دیگر بر روابط چهارگانه ارتباط انسان با خدا، خود، دیگر انسان ها و طبیعت تاکید فراوان دارد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با واکاوی ترجمه رساله قشیریه، به بررسی ارتباط انسان با خدا، خود، دیگران و طبیعت از منظر قشیری می پردازد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که وی با درک خاصی از تصور خدای متشخص(انسان وار)در نحوه ارتباط انسان با خود، دیگران و طبیعت، آموزه ها و اندیشه های والایی دارد که این مقاله به تحلیل و نقد هر کدام از این ارتباطات پرداخته است.
    کلید واژگان: ارتباط های بشری, خدا, انسان, طبیعت, رساله قشیریه
  • احمد رضایی، بهاءالدین اسکندری

    خواب یا رویا از جمله مقولاتی است که از دیرباز ذهن انسان را به خود مشغول داشته است؛بشر همواره کوشش کرده به طرق گوناگون به دنیای راز آلود خواب و حوادثی که در خواب برای وی روی می دهد وارد شود و به ویژگیهای این جهان نامکشوف پی ببرد؛عالمان حوزه های مختلف دانش بشری نیز در طول قرون و اعصار بدین موضوع توجه کرده اند،عرفا و صوفیه،الاهیون،روانشناسان و روانکاوان،زیست شناسان و... هریک به گونه ای و از زاویه ای به بررسی این موضوع پرداخته اند.به نظر می رسد دستمایه همه آنان یکسان بوده وآن عبارت است از خواب و رویایی که کسی دیده یا نقل شده است؛ اینان بررسی و تحلیل خواب ورویا را راهی برای ورود به روان و جهان ذهن و اندیشه و یا جهان ماورا و آن سوی مرزهای حس وتجربه می دانند.در متون صوفیه و متصوفه نیز همانطور که اشارت رفت،خواب از جمله موضوعاتی است که همواره مورد توجه بوده و آنان علاوه بر بحث درباره نفس خواب ، رویا،حلم،واقعه و... به بیان خوابهای خویش ودیگران نیز پرداخته اند و در برخی آثار خویش فصل یا بابی را به این موضوع اختصاص داده اند.به نظر می رسد بررسی و تحلیل خواب در این گونه آثار راهی است به جهان ذهن و اندیشه آنان و شاید بتوان از این راه به گوشه ای از اشتغالات ذهنی و دغدغه های روحی آنان راه یافت.از این روی در پژوهش حاضر ضمن توجه به معانی لغوی و اصطلاحی خواب،خواب از دیدگاه صوفیه،خواب از منظر علمی،نظریات پیرامون خواب و... به بررسی ،طبقه بندی و تحلیل خوابهای رساله قشیریه به عنوان یکی از متون اصلی صوفیه پرداخته ایم و نود خوابی را که در این متن آمده با توجه به کیفیت روایت،خواب بین و محتوای خواب بدین گونه دسته بندی و تحلیل کرده ایم: 1) دیدن خدا را در خواب 2) دیدن پیامبر را در خواب3) دیگر صوفیان را در خواب دیدن3-1)خوابهای که خواب بین یا راوی مشخص و معلومی دارند.3-2) خوابهای که خواب بین یا راوی مشخص و معلومی ندارند 5) دین ابلیس را در خواب.6) سایر خوابها.

    کلید واژگان: خواب, صوفیه, رساله قشیریه, تحلیل
  • مصطفی ملک پایین، سید مهدی رحیمی
    سماع، اصطلاحی است که از زمان رشد عرفان در ایران در آثار صوفیانه درباره آن سخن گفته شدهاست. بسیاری از عارفان متشرع یا علاقه چندانی به سماع نشان نداده اند و یا برای آن شرایط سختی قایل شده اند. در مقابل، بسیاری از عارفان نیز سماع را وسیله ای برای جذب واردات قلبی از جانب محبوب دانسته و شرایط آن را ذکر کرده اند. از آغاز تا قرن پنجم(ه. ق)تفکر و رفتار صوفیانه درذهنیت جامعهایرانی در حال شکل گیری و نمو بود؛ از این رو دیدگاه نویسندگان کتاب های تئوریکصوفیانه در این دوره بر عرفان دوره های بعد تاثیر فراوان گذاشت. در این مقاله نظر نویسندگان مهم این دوره درباره سماع و شرایط آن در تصوف بررسی شد تا روشن شود انجام سماع در آن دوره چگونه و با چه شرایطو اعتقاداتی در تصوف رواج داشت. به این منظور پس از ذکر مقدماتی در زمینه سماع، بررسی و تحلیل بحث سماع تا قرن پنجم(ه. ق)انجام شد. اساس این پژوهش بر نظر نویسندگانی است که چارچوب متصوفه به کتاب های نظری آن ها وابسته بوده است. در پایان روشن شد تا قرن پنجم هنوز پایکوبی در مجالس سماع چندان جایگاهی ندشته وتا آن زمان منظور متصوفه از سماع تنها گوش دادن به آواز و شعر و خرقه کردن جامه و بیخود شدن و فریاد زدن و نوعی حرکت بوده است نه بیش تر از آن.
    کلید واژگان: اللمع, رساله قشیریه, سماع, شرح تعرف, کشف المحجوب, کیمیای سعادت, متون عرفانی
  • جمال احمدی
    استاد امام عبدالکریم بن هوازن قشیری(376 - 465ه. ق) یکی از بزرگ ترین عالمان، عارفان و متکلمان بزرگ قرن پنجم هجری قمری است که آثار فراوانی به او نسبت داده شده است. مهم ترین اثر عرفانی او، کتاب الرساله القشیریه است. این کتاب چه در زمان مولف و چه پس از او از مهم ترین متون صوفیه بوده که همواره مورد توجه عارفان و صوفیان قرار می گرفته است. از سوی دیگر، یکی از عارفان و عالمان بزرگ کرد در قرن دهم هجری به نام سیدمحمدحسن،مشهور به مصنف (909 – 1014 ه. ق) که دارای تالیفات فراوانی است، اثری به نام سراج الطریق دارد. این اثر که در محتوای عرفان اسلامی به نگارش درآمده، به نظرمی رسد به تاثیر از رساله قشیریه نوشته شده است.
    نگارنده در این مقاله که به روش تحلیلی - توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده، قصد دارد با مقایسه دو اثر، میزان تاثیرپذیری سراج الطریق از رساله قشیریه را موردبررسی قراردهد. نتیجه ای که از این پژوهش گرفته می شود این است که سراج الطریق نه تصنیف و نه تالیف است؛ بلکه می توان آن را در عداد تحریری دیگر از رساله قشیریهو یا دگربیانیبه شمارآورد.
    کلید واژگان: ابوالقاسم قشیری, دگربیانی, رساله قشیریه, سراج الطریق, سیدحسن مصنف
  • سیده مریم روضاتیان
    رساله قشیریه یکی از منابع مهم تصوف اسلامی است که به وسیله ابوالقاسم قشیری، از علما و محدثان بزرگ سده پنجم هجری به زبان عربی نوشته شده است. از این کتاب ترجمه ای در دست است که ظاهرا«توسط یکی از شاگردان قشیری به نام ابوعلی عثمانی صورت گرفته و با تصحیح و استدراکات استاد بدیع الزمان فروزانفر به چاپ رسیده است. با وجود آنکه در قدیم بیشتر ترجمه ها به صورت آزاد صورت می گرفته- مانند مصباح الهدایه که ترجمه ای آزاد از عوارف المعارف است- و مترجمان کمتر به ترجمه تحت الفظی نظر داشته اند، به نظر می رسد مترجم رساله قشیریه توجهش بیشتر به ترجمه لفظ به لفظ بوده است. مقابله دقیق این ترجمه با متن عربی و تامل در متن مصحح نشان می دهد که در ترجمه فارسی کاستی هایی وجود دارد که در برخی قسمتها سبب اختلال در بیان موضوع و انتقال مفهوم اصلی رساله قشیریه شده است. مصحح کتاب به برخی از این کاستی ها اشاره کرده و بخش دیگری از آنها مغفول مانده است. همچنین در تصحیح متن، به سبب موضوع اشکالاتی راه پیدا کرده و موجب شده است که در پاره ای از عبارتهای کتاب ابهام به وجود آید. در این مقاله چهار باب توبه، ورع، زهد و خلوت از این منظر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و کاستی های ترجمه و تصحیح در این چهار باب تبیین شده است.
    کلید واژگان: رساله قشیریه, تصحیح, ترجمه
    Maryam Rozatian
    'Resaleh Ghoshairieyyeh' is one of the most important resources in the Islamic mysticism which was written by 'Abolghasem Ghoshairie' during the fifth century of Hijra. This book was translated into Farsi by one of his students – 'Abou Ali Osmani' and edited by 'B. Forouzanfar'. It has been rare to translate manuscripts word-by-word as the tendency has been towards the free translation. Although 'Osmani' apparently has tried to be faithful to the text, his translation contains some errors. Some of the errors are corrected by 'Forouzanfar' but there are still many more cases of mistranslation. In this paper, we have studied four chapters: 'Tobeh', 'Vará', 'Zohd', and 'Khalvat', and have suggested more corrections and comments to the translation.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال