به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "زایایی" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «زایایی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • کلاریس سرکیسیان، فاطمه بهرامی*، مزدک انوشه

    رابطه ساختاری و معنایی میان مصدر مرکب و همتای متناظر فاقد همکرد آن از موضوعات مورد توجه در حوزه صرف و نحو زبان فارسی است که عموما بر فرض حذف همکرد در جفت متناظر استوار است، بدون آنکه در تایید یا رد آن، پژوهشی انجام شده باشد. نوشته حاضر بر آن است با بررسی ساخت نحوی و ویژگی های اسم فعل گونه مصدر مرکب، فرض حذف همکرد در همتای متناظر بسیط را ارزیابی کند و بنابراین، در پی آن است که نحوه اشتقاق و تقابل یا تناظر احتمالی دو ساخت مذکور را مشخص و تبیین نماید. برای نیل به هدف مذکور، از چارچوب صرف توزیعی استفاده شده است؛ چراکه به دلیل فاقد مقوله بودن ریشه ‏ها در بدو اشتقاق، رفتار دو یا چندگانه واحدهای واژگانی زبان به خوبی قابل توضیح است. نتایج حاصل از بررسی، موید آن بود که نه تنها ساخت نحوی یکی با حذف همکرد از دیگری به دست نمی آید، بلکه دو ساخت مذکور از نظر نحوی کاملا متفاوت هستند. مصدر مرکب مراحل اشتقاق را طبق الگوی پیشنهاده پیموده و کلیه ویژگی های اسم‏‏فعل گونه را کسب می کند در حالی که ساخت های فاقد همکرد، در واقع ساخت های اسمی و بالطبع صرفا با ویژگی های اسمی هستند. در این راستا تحلیلی برای تبیین میزان شفافیت و زایایی این دو ساخت و نحوه رفع محدودیت‏های ناشی از آن ارائه شد.

    کلید واژگان: مصدر مرکب, اسم مصدر, حاصل مصدر, زایایی, شفافیت, صرف توزیعی
    Claris Sarkissian, Fatemeh Bahrami *, Mazdak Anoushe

    The structural and semantic relationship between the compound infinitive and the corresponding simple counterpart missing light verb is one of the topics of interest in the field of grammar and syntax of the Persian language.  This issue is generally based on the assumption that the light verb in the corresponding pair is omitted. This article aims to investigate the syntactic structure of the two constructions so as to evaluate the assumption of the omission of the light verb. Furthermore, it seeks to determine and explain the derivation of the two structures and their probable distinctiveness or correspondence. To this end, the Distributed Morphology approach is employed as the theoretical and analytical approach.  As the roots has no category at the beginning phase of the derivation, the dual or multiple behavior of the lexical units can be explained well. The findings suggest that the syntactic structure missing light verb cannot consider a derived form of the compound infinitive by losing the light verb, but the two constructions are completely different in terms of syntactic derivation. The compound infinitive has followed the steps of derivation according to the suggested pattern and acquires all the nominal-verbal characteristics. This is while the constructions lacking light verbs are actually nominal and of course without verbal characteristics. In this regard, we tried to explain the level of transparency and productivity of these two structures and how to take away the usage limitations through the context.

    Keywords: Compound Infinitive, Missing Light Verb Infinitive, Productivity, Transparency, Distributed Morphology
  • سعید اکبری، نازنین امیرارجمندی*، مرجان طاهری اسکویی، مهناز کربلایی صادق

    پژوهش حاضر به بررسی زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی با تکیه بر چارچوب نظری زایایی پلاگ (2003) می پردازد. بدین منظور نگارندگان از پیکره ای برگرفته از پایگاه دادگان زبان فارسی، 1300 اسم مرکب استخراج کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها پیکره بنیاد است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده از پیکره پژوهش، این گونه نتیجه گرفتند که تنها روش کمی سنجش زایایی فرایندهای واژه سازی که پلاگ (2003) معرفی کرده، شمارش بروندادهای یک فرایند واژه سازی است. همچنین، زایاترین الگوی اسم مرکب ساز در میان الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) است. به علاوه، روش های مختلف سنجش میزان زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب، نتایج متفاوتی را از میزان زایایی این الگوها ارائه می دهد. تحلیل داده های استخراج شده از پیکره پژوهش نشان می دهد که در میان الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) بیشترین زایایی را دارد و الگوهای (ضمیر + اسم، ضمیر + ستاک فعلی (حال)، اسم + فعل امر و عدد + عدد) با بسامد نوع 1 واژه، غیرزایاترین الگوی سازنده اسم مرکب بوده و از کم ترین میزان زایایی برخوردارند.

    کلید واژگان: اسم سازی, زایایی, ترکیب, اسم مرکب, واژه تک بسامدی
    Saeed Akbari, Nazanin Amirarjmandi*, Marjan Taheri Oskuei, Mahnaz Karbalai Sadegh

    The present research investigates the productivity of compound noun maker patterns in Persian language based on the theoretical framework of Plag (2003). For this purpose, the authors have extracted 1300 compound nouns from a corpus taken from Persian language database (PLDB). The method of the present research is descriptive-analytic and data collecting is corpus based. After the study of collected data of research, the authors have concluded that the only quantitative method for measuring the productivity of word formation processes introduced by Plag (2003) is to count the outputs of a word formation process. Also, the most productive compound noun maker pattern among compound noun maker patterns is (noun+noun). Moreover, different methods of measuring the productivity rate of compound noun maker patterns offer different results. Analysis of the extracted data from the research corpus shows that among the compound noun maker patterns in Persian, (noun + noun) pattern has the highest productivity and these patterns ( pronoun + noun / pronoun + stem of present verb / noun + imperative verb / number + number) have the lowest productivity.

    Keywords: Nominalization, Productivity, Compound, Compound Noun, Hapax Legomena
  • سعید اکبری، نازنین امیر ارجمندی*، مرجان طاهری اسکویی، مهناز کربلایی صادق

    پژوهش حاضر به بررسی زایایی پسوندهای اشتقاقی اسم ساز در زبان فارسی با تکیه بر چارچوب نظری زایایی پلاگ(2003) می پردازد. بدین منظور نگارندگان از پیکره ای برگرفته از پایگاه دادگان زبان فارسی، 3907اسم مشتق استخراج نمودند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای است.نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده از پیکره پژوهش، اینگونه نتیجه گرفتند که روش کمی سنجش زایایی فرایندهای واژه سازی که پلاگ(2003) معرفی نموده، شمارش بروندادهای یک فرایند واژه سازی است. همچنین، روش های مختلف سنجش میزان زایایی پسوندهای اشتقاقی اسم ساز، نتایج متفاوتی را از میزان زایایی این پسوندها ارایه می دهد. تحلیل داده های استخراج شده از پیکره پژوهش نشان می دهد که در میان پسوندهای اشتقاقی اسم ساز در زبان فارسی پسوند اسم ساز(-ی) بیشترین زایایی را دارد و پسوندهای اسم ساز (-ان، -یینه، -یژه، -ون، -اورنجن، -رنجن، -شن ، -گاله) از کمترین میزان زایایی برخوردارند.

    کلید واژگان: اسم سازی, زایایی, پسوند اشتقاقی, اسم مشتق, واژه تک بسامدی
    Saeed Akabri, Nazanin Amir Arjmandi *, Marjan Taheri Oskuei, Mahnaz Karbalaei Sadegh

    The present research investigates the productivity of nounmaker derivational suffixes in Persian language based on the theoretical framework of Plag (2003). For this purpose, the authors have extracted 3907 derivative nouns from a corpus taken from Persian language database (PLDB). The method of the present research is descriptive-analytic and data collecting is based on library studies. After the study of collected data of research, the authors have concluded that the quantitative method for measuring the productivity of word formation processes introduced by Plag (2003) is to count the outputs of a word formation process. Also, different methods of measuring the productivity rate of noun maker derivational suffixes offer different results. Analysis of the extracted data from the research corpus shows that among the noun maker derivational suffixes in Persian, (/-i/) has the highest productivity and these suffixes (/-ān/, /-ine/, /-iƷe/, /-un/, /-?orænʤǝn/, /-rænʤǝn/, /-ʃǝn/, /-gāle/) have the lowest productivity.

    Keywords: Nominalization, productivity, Derivational suffix, Derivative noun, Hapax legomena
  • سیده ساره صادقی*، نجم الدین براخاصی، ابراهیم بدخشان

    پژوهش حاضر با استفاده از پیکره کردپرس (1) به بررسی زایایی وندها در زبان کردی سورانی پرداخته است. در علم صرف، میزان زایایی یک وند را به میزان تعداد کلمات جدیدی بیان کردند که یک وند ساخته است. بدین ترتیب به بررسی میزان زایایی پسوند به صورت پیکره بنیاد پرداخته ایم. در گام نخست فهرستی از پسوندهای زبان کردی مشخص گردید. سپس با استفاده از برنامه نویسی خزش وب به زبان پایتون از وب سایت شبکه خبری کردپرس داده تهیه گردید. معیار سنجش برای زایایی هر یک از این وندها معیار باین مقدار p است. درنهایت مشخص گردید که وندهای «-چی، -دان، -ین، -زن، -یلانە»  از زایاترین وندهای زبان کردی با مقدار زایای بالاتر از 50 درصد بوده است. از دیگر موارد بحث شده در حوزه صرف تفاوت مفهوم زایایی و میزان اهمیتی است که یک وند دارد. میزان اهمیت یک وند را در تعداد کلماتی می دانند که در فهرست واژگانی برای زبان به کار برده می شود و در علم صرف این دو مفهوم از یکدیگر متمایز شناخته می شوند.

    کلید واژگان: زایایی, رویکرد پیکره بنیان, زبان کردی, وند
    Seyedeh Sareh Sadeghi *, Najmoldin Barakhasi, Ebrahim Badakhshan

    The present research has investigated the production of derivational affixes in the Surani Kurdish language, based on the corpus of “Kurdpress”. In morphology, the productivity of a suffix was expressed as the number of new words created by that suffix. In this way, the present research has investigated the frequency of the derivational affixes of the Kurdish language in the final position of the word, based on a corpus approach. In the first step of this research, a list of Kurdish suffixes was identified. Then, by using web crawling programming in Python language, the required data was prepared from the Kurdpress news network. The measuring criterion used for the productivity of each of these suffixes is based on the criterion of the p value. Finally, it was determined that the words “چی، دان، ین، زن، یلانە” were among the most productive suffixes in the Kurdish language with a productivity rate of more than 50%. Among the other things discussed in this study is the difference between the concept of productivity and the importance that an affix assigns to itself. The importance of an affix is known in the number of words that are used in the vocabulary list of the language.

    Keywords: derivational affixes, Productivity, corpus-approach, Kurdish language, Morphology
  • مهدیه اسحاقی*، غلامحسین کریمی دوستان
    فعل های سبک دست ه ای از فعل های زبان فارسی هستند که در روند تحولات زبانی بخشی از بار معنایی خود را از دست داده اند، از این رو در بیان مفاهیم فعلی با پیش فعل، که عنصری زبانی از مقوله اسم، صفت یا عبارت حرف اضافه است، همنشین شده و ساخت های فعل سبک را ایجاد می کنند. ساخت هایی که مطالعه نحوی و معنایی آنها به یکی از چالش برانگیزترین مسایل مورد بررسی زبان شناسی امروز تبدیل شده است و زبان های مختلف از جنبه های مختلف و در قالب رویکردهای متفاوت به آنها پرداخته اند. ساخت های فعل سبک از زایاترین ساخت های زبانی در فارسی به شمار می روند. اما این زایایی در همه این فعل ها به یک اندازه نیست. تفاوت در میزان زایایی فعل های سبک و علت آن ازجمله پرسش های مهم در مورد این ساخت های زبانی است که تاکنون از توجه محققان دور مانده است. پژوهش حاضر می کوشد تا با رویکردی پیکره بنیاد ابتدا میزان زایایی 21 فعل سبک زبان فارسی را مورد سنجش قرار دهد و سپس در چارچوب انگاره صرف توزیعی (هله و مرنتز: 1993 و مرنتز: 2013) که از نظریه های بر پایه اصول نو ساختگرایی است، به تبیین علت تفاوت در میزان زایایی این فعل ها بپردازد. نتایج بیانگر این است که زایایی فعل های سبک به میزان سبک شدگی معنایی، امکانات درج و بازداری های درج هریک از آنها بستگی دارد. میزان سبک شدگی هر یک از فعل ها از طریق مقایسه صورت های سبک و واژگانی هر یک از فعل ها در داده های مستخرج از پیکره مورد ارزیابی قرار دادیم. سپس بر اساس تحلیل نمود ثانویه (هارلی و نویر:2000)، امکانات معنایی و ساختاری درج یعنی بافت های معنایی و ساختاری مجاز برای درج هر یک از فعل ها را محاسبه کردیم و در پایان بازداری های معنایی و ساختاری درج هر یک از فعل ها یعنی بافت های معنایی و ساختاری که فعل مجوز درج در آنها را نخواهد داشت مورد محاسبه قرار دادیم. بر این اساس هرچه فعل به لحاظ معنایی سبک تر شده باشد، امکانات درج بیشتر و بازداری های کمتری داشته باشد، زایاتر است.
    کلید واژگان: فعل سبک, زایایی, صرف توزیعی, سبک شدگی معنایی, امکانات درج, بازداری های درج
    Mahdie Eshaghi *, Gholamhosain Karimi Doustan
    Rhythmic characteristics of speech based on consonantal and vocalic intervals as well as syllabic intervals vary between speakers of the same language. Nonetheless, the rhythmicity of a speech signal is not solely dependent on the durational variability of phonetic intervals but it is also associated with the variability of the intensity patterns as well. Acoustic parameter of intensity is largely determined by the articulatory behaviors of the speech organs such as lip movement or mouth aperture. Therefore, it is plausible that speaker idiosyncrasy in movement of speech articulators and anatomical differences in individual’s vocal tracts may influence the energy distribution across a speech signal which subsequently leads to the variability in the values of the intensity measures. Using experimental phonetics tools and from an explicitly speaker-specific perspective, the present research attempts to explore potential speaker-specific acoustic parameters of speech rhythm which are extracted from the intensity contours across Persian speakers. This research aims to discover whether intensity-based measures of speech rhythm are able to discriminate between speakers in Persian. Two types of acoustic rhythmic measures based on the mean syllable intensity (stdevM, varcoM, rPVIm, nPVIm) and peak syllable intensity (stdevP, varcoP, rPVIp, nPVIp))  were selected for this study. Speech data from 12 Persian male speakers were recorded non-contemporaneously in laboratory environment on two different occasions separated by one to two weeks. Speech tokens were acoustically measured with PRAAT version 5.2.34 and statistical analyses were carried out with SPSS version 21 and R version 3.3.3. Results of the study indicated that speech rhythm measures based on intensity fluctuations play an important role in between-speaker rhythmic variability. In addition, discriminatory power of intensity-based measures is not affected by the language-dependent characteristics of Persian. The results also showed that the peak syllable intensity measures carry more speaker-specific information compared to the mean syllable intensity measures
    Keywords: Experimental phonetics, intensity-based measures, speaker identification, speech rhythm, between-speaker variability.s
  • علیرضا حاجیان نژاد*، نگین مژگانی

    یکی از معانی واژه «عطسه» در زبان و ادبیات فارسی «فرزند و نتیجه مشابه با نمونه اصلی» است. پژوهش حاضر در صدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که «چه ارتباطی بین عطسه، زایایی و تولیدمثل وجود دارد؟». تصاویری که بر پایه پیوندی مجهول بین عطسه و مفهوم زایایی شکل گرفته‌اند، در زبان‌ ها و فرهنگ ‌های ملل دیگر نیز یافت می‌شوند. ریشه ‌یابی این تصاویر در اسطوره ‌های مربوط به آفرینش و زایایی، همچنین معجزات و کراماتی که به‌نوعی با این مساله در ارتباط‌ اند، توجه ما را به این نکته جلب می‌کند که «عطسه» مانند تصاویر دیگری چون «پاشیدن بزاق» و «دمیدن»، یکی از تصاویر رایج انتقال روح در اساطیر دنیای باستان و متون  یهودی، مسیحی و اسلامی است که به ادبیات فارسی راه یافته است.

    کلید واژگان: عطسه, آفرینش, روح, اسطوره, بزاق, دمیدن, زایایی
    Alireza Hajian nejad*, Negin Mojgani
    Introduction

    Reading the works of some Persian poets and writers such as Khaqani, Nezami, Beihaqi, etc. we face a rare usage of the word "sneezing" (عطسه) in a particular sense which is related to the concepts of reproduction and father son ralationship. In the explanatory notes on these works there is no comprehensive explanation elaborating on the reason for the poet or the writer’s usage of the word "sneezing" in this sense. Most of the scholars refered to some Islamic mtyhs but none of the myths make the relationship between sneezing and reproduction clear enough. The fact that the word is used in the same sense in English and French idioms and expressions (both comparing a child who looks exactly like his father to the father’s spit), raises the question as to whether there is any ancient myth which can be considered as the origin of this particuar usage of "sneezing" in different languages? According to the studies of Horn (2004) and Gadalla (2018), who traced respectively the origin of the English and French idioms, the ralationship between Sneezing and reproduction has its roots in an ancient Egyptian myth. The goal of this study is to show how the ancient myth has transformed to appear as a metaphor in Persian literature.

    Theoritical Framework

    As Horn (2004), Gadalla (2018) and Frayer (2013) showed separatedly in their studies, the relationship between sneezing and fertility can be traced in different languages and cultures. Horn (2004) showed its examples in Italian, German, Portuguese, Greek, etc. He believed that it had originated from an ancient Egyptian myth according to which the God "Shu" begot his heir by sneezing and that is why his son was called "Tefnut" meaning "sneeze". The results of Gadalla's studies on the origin of the French expression corroborates this assumption. Frayer (2013) explained that saliva played a significant role in many ancient myths depicting the scene of the very first creation. As he put it in his article, saliva, just like dust and clay, was an essential component of the creation. In this respect, breath, spit as well as sneeze are three main images of creation and reproduction in myths since all the three contain saliva. In each language and culture, one of these three images dominated the other two. In ancient Greece, sneezing was considered sacred and divine. Aristotle believed that sneezing is related to soul as it comes out from head where soul is located in. Some African, American, Asian, and European superstitions stemmed from the belief that there is a relationship between sneezing and soul too. In Christian culture, the image of spitting was repeated in myths and the stories of the wonderworks of Jesus. In Islamic culture, although breath is the dominant image in creation scenes since according to The Holy Quran, God breathed out his soul to give life to Adam sneezing is considered sacred as well. It is believed that Adam sneezed following God's breath. It is also believed that cat was born when lion sneezed in Noah's ark, so there is a hint of relationship between sneeze, soul and creation/reproduction in Islamic culture, too. This relationship is highlighted particularely in Khagani's odes in 12th century. He repeatedely used "sneeze" as a metaphor for "child", "outcome" or "concequence" in his works.

    Method 

    In this study, it was tried to find what the Persian metaphors using the image of "sneezing" to indicate "reproduction" have in common with the other idioms and expressions using the related images in the same way in other languages. Horn (2004) and Gadalla's (2018) studies had already brought it in light that such images have the same origin. Frayer showed also how the original metaphor showing parent's saliva as the ressource of reproductive power has ramified into three main metaphors (sneeze, breath, spit) in different cultures and literatures. Since the images used in Islamic culture and literature were ignored in the previous studies, examples from both Persian and Arabic texts were analayzed to find out to which branch they belong. They then were compared with those belonging to other branches.

    Results 

    According to an ancient Egyptian myth , saliva is related to fertility. As breath, spit and sneeze, all contain saliva, they were used as the metaphors of "reproduction" in different cultures and some French, English, Italian, German, Portuguese, Greek expressions reflect the relationship between these three images and fertility. Having analyzed the images related to the metaphor cited above in Islamic culrure, we concluded that such relationship between the word "breath"/"sneeze" and reproduction exists in the latter culture, too.

    Conclusion

    In Islamic culture and Persian literature, the absolute dominant image among "breath", "spit" and "sneeze" (the three images related to fertility in different languages) is "breath". Evidently, the dominance of this image in Islamic literature is the natural corollary of the use of this image in the creation scene described by The Holy Quran, The image of "sneeze" also appears in some Islamic myths and Persian verses, specially in Khaqani's odes, to indicate "reproduction".

    Keywords: sneeze, creation, soul, myth, spittle, breathing, fertility
  • پروانه کهن زاد، محمدهادی فلاحی *، بهاره پهلوان زاده

    صاحب‌نظرانی همچون بایر (2004) و باین (1992) زایایی را یک پیوستار می‌دانند. منظور از زایایی وندها، میزان قابلیت استفاده از یک وند در ساخت واژه‌های جدید است. با بررسی میزان زایایی، می‌توان ترکیب‌ها و واژه‌های بالقوه زبان را پیش‌بینی کرد. در پژوهش‌های انجام‌شده تاکنون، تعداد مختصری از وندها بررسی شده‌اند. برای بررسی تعداد وندهای بیشتر و نتیجه‌گیری جامع‌تر، پژوهش حاضر انجام شد. هدف این پژوهش، بررسی میزان زایایی پیشوندها و پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی و ارایه تعدادی از وندواره‌های زبان فارسی بود. برای این منظور166 وند اشتقاقی، شامل 28 پیشوند و 72 پسوند و 66 پسوندواره، گردآوری شدند و محاسبه میزان زایایی پیشوندها و پسوندها، جداگانه انجام شد. وندها در قسمتی از پیکره به‌روزشونده، جست‌وجو شدند. برای جست‌و‌جوی وندها از یک دستور برنامه‌نویسی به زبان پایتون استفاده شد. برای بررسی میزان زایایی، از شاخص ارزیابی باین (P*) (2009) استفاده شد. یافته‌های پژوهش نشان داد که زایاترین پیشوند «بی» و غیرزایاترین پیشوند «پیرا» است. همچنین، زایاترین پسوند «ی (مصدرساز)» غیرزایاترین پسوند «وش» است.

    کلید واژگان: زایایی, وند, اشتقاقی, پیشوند, پسوند, معیار باین
    Parvaneh Kohanzad, Mohammadhadi Fallahi *, Bahareh Pahlavanzadeh

    One of the most important aspects of word-formation is considered as productivity which is a continuum concept in morphology (Bauer, 1996, and Baayen, 2009). Booij (2007) says that the frequent process in word formation is derivation. To the best of the researchers’ knowledge, only a partial number of Persian derivational affixes have been investigated in previous studies so far. In this regard, the following corpus-based study is done to discuss more affixes of Persian language and to reach more comprehensive results. The current study tries to answer the following two questions: 1. What are the most and the least frequent affixes in Persian language? 2. Is there any relation between productivity and word meaning prediction? To fulfill the aims of the research, 166 affixes, consisting of 28 prefixes, 72 postfixes and 66 affixoids were collected by a python code which searches through the Monitor corpus. In this study, Baayen measurement (P*) was used to measure the productivity. Results of the study showed that the theory of Bauer (2004) about productivity and predictability of words is true in most cases but with few exceptions.

    Keywords: Productivity, Affixes, Derivational, Prefix, Postfix, Affixoids, Baayen measurement
  • سارا شکری، آزیتا عباسی *
    پژوهش حاضر به بررسی محدودیت های ناظر بر ترتیب پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی بر مبنای رویکرد محدودیت های پردازشی می پردازد. داده های این پژوهش از پایگاه داده های پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی جمع آوری شده است. برای انجام این پژوهش، 8 پسوند زبان فارسی در سلسله مراتب قرارگیری وندها در رویکرد پردازشی قرار گرفتند، آن گاه ارتباط بین رتبه بندی پسوندها در این سلسله مراتب با زایایی، نسبت های تجزیه پذیری و قدرت مرزی بررسی شد. همچنین، ارتباط بین جایگاه قرارگیری پسوندها در شکل دوبعدی شماتیکی با زایایی، نسبت های تجزیه پذیری و قدرت مرزی بررسی شد. نتیجه این مطالعه نشان می دهد بین رتبه بندی پسوندهای مورد مطالعه در سلسله مراتب قرارگیری وندها در رویکرد محدودیت های پردازشی با زایایی، نسبت های تجزیه پذیری و قدرت مرزی ارتباط معنی داری وجود ندارد.
    کلید واژگان: پسوند اشتقاقی, رویکرد محدودیت های پردازشی, سلسله مراتب, زایایی, نسبت های تجزیه پذیری, قدرت مرزی
    Sara Shokri, Azita Abbasi *
    The present research studies the derivational suffixes ordering constraints in Persian in Complexity-based Ordering Approach. The corpus based on which this research is conducted is the data of the Institute for Humanities and Cultural Studies. To conduct this study, 8 Persian suffixes were selected and ranked in a hierarchy-based ordering in Complexity-based Ordering Approach, then the correlation between their ranks in the hierarchy and their productivity, parsing ratios and boundary strengths were evaluated. Also, the correlation between the suffixes positions in graphical hierarchy, with their productivity, parsing ratios and boundary strengths were evaluated. The results show that there is no meaningful correlation between the suffixes ranks in the hierarchy-based ordering in Complexity-based Ordering Approach and their position in the graphical hierarchy, their productivity, parsing ratios and boundary strengths.
    Keywords: Derivational Suffixes, Complexity-based Ordering Approach, Hierarchy, Productivity, Parsing Ratio, Boundary Strength
  • ارسلان گلفام، اردشیر ملکی مقدم، فائقه ابراهیم پورنیک *
    در این پژوهش قصد داریم محدودیت های ناظر برزایایی فعل های برگرفته از اسم و فعل های برگرفته از صفت در فارسی معیار را بررسی کنیم. همچنین به دنبال بررسی رابطه میان شفافیت و زایایی این الگوی ساخت فعل هستیم. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و جمع آوری داده ها به شیوه پیکره بنیاد است. بدین منظور، فهرستی مشتمل بر 90 فعل تبدیلی را از یک پیکره نوشتاری خودساخته 824000 واژه ای و پیکره گفتاری که از ضبط مکالمات روزمره گویشوران تهیه شده است، جمع آوری نمودیم. بسامد نمونه این افعال در پیکره نوشتاری 1700 و در پیکره گفتاری 775 است.بررسی ها نشان داد که در کاربرد پایه های مختوم به واکه برای ساخت این افعال محدودیت وجود دارد. همچنین اکثر واژه هایی که پایه ساخت این افعال قرار می گیرند، تک هجایی و تعداد محدودی نیز دوهجایی می باشند. در رابطه با محدودیت صرفی نیز از میان مقولات دستوری مختلف تنها مقوله اسم و صفت پایه ساختن افعال مورد نظر قرار می گیرند. محدودیت دیگر اینکه اسامی و صفات وندی، مرکب و مشتق پایه ساخت افعال مورد نظر قرار نمی گیرند. اما عاملی که بیش از همه ساخت افعال مورد بررسی ما را محدود می کند، عامل انسداد است که در این میان وجود افعال مرکب هم معنا مانع ساخت افعال بسیط متناظر می شود. به علاوه، در کنار محدودیت های ساختاری پیش گفته، محدودیت کاربردی نقش مهمی در عدم پذیرش واژه های ساخته شده با این الگو توسط گویشوران زبان ایفا می کند. در رابطه با ارتباط میان شفافیت و زایایی نیز دریافتیم که شفافیت و تیرگی تاثیری بر زایایی افعال مورد بررسی ندارد.
    کلید واژگان: محدودیت, زایایی, فعل های برگرفته از اسم, فعل های برگرفته از صفت, شفافیت
    Arsalan Golfam, Ardeshir Maleki Moqaddam, Faeqe Ebrahim Poornik *
    The present research aims to investigate constraints on the productivity of denominal verbs and deadjectival verbs in Standard Farsi. Also, the relation between transparency and productivity of this verb pattern is considered. The study method is descriptive-analytic and the data collection is corpus-based. For this purpose, a list of 90 respective verbs from a self-made written corpus including 824000 words and also a spoken corpus which is recorded from daily conversations of Persian speakers are provided. The token frequency of these verbs in written and spoken corpus is respectively 1700 and 775. Studies show that these verbs do not select vowel-ending words as their base. Also, most of the bases for such verbs are monosyllabic and few are disyllabic. About the morphological constraints it should be noted that, among different word categories only nouns and adjectives are used as the base for these verbs. But the main factor restricting the productivity of such verbs is blocking in which synonymous compound verbs block the construction of equivalent simple verbs. Despite the structural constraints mentioned, which block the construction of potential verbs with this pattern, pragmatic constraint has a substantial role in refusal of actual verbs by language users. Also, about the relation between transparency and productivity it is found that semantic transparency have no effect on the productivity of these verbs.
    Keywords: constraint, productivity, denominal verbs, deadjectival verbs, transparency
  • Amirsaeid Moloodi *, Gholamhossein Karimi-Doostan
    The present research investigates the metaphorical conceptualization of fear target domain in Persian based on Conceptual Theory of Metaphor. For the mentioned purpose, the Corpus-based method of Metaphorical Pattern Analysis is applied to Hamshahri Corpus 2 and after data analysis, 39 source domains are identified for the fear target domain. One of the results of this research is determining the productivity of all the source domains based on their frequency of occurrences in the corpus. Also, after comparing the results of the present research with those of ones in which collecting data for fear domain has been done by traditional methods, the superiority of the Corpus-based method of the present research is approved. Another significant finding of the present research is the identification of prototypical and nonprototypical models of the fear target domain in Persian.
    Keywords: Conceptual Theory of Metaphor, Fear Target Domain, Corpus-based Method, Productivity
  • روح الله افراه*، سیدمهدی سمایی، بلقیس روشن، بهمن زندی
    سرمدخل گزینی در فرهنگ نویسی دارند یا خیر. برای انجام این تحقیق، دو فرهنگ لغت فارسی یکزبانه عمومی «سخن» حسن انوری (1382) و «معاصر» (امروز) غلامحسین صدری افشار (1381) که به فارسی امروز نزدیک هستند، انتخاب شده است. در این مطالعه که به روش توصیفی و کتابخانه ای انجام شد، ابتدا کلمات مرکب سرمدخل موجود در فرهنگ های لغت یادشده استخراج شد که بالغ بر 495 کلمه در فرهنگ انوری و 605 مورد در فرهنگ صدری افشار بود. سپس با استفاده از دسته بندی های طباطبایی (1386-1389) در بیست و پنج ساختار مختلف قرار گرفت و با بررسی های انجام شده، مشخص گردید که حتی کلماتی که با استفاده از قواعد واژه سازی زایا و قابل پیش بینی (مانند «اسم + بن مضارع» که فرآیندی بنساختی است) ساخته می شود، هم در این فرهنگ ها به عنوان سر مدخل قرار گرفته اند. نتیجه به دست آمده این است که مفهوم کلمه شدگی، که گاه کلمگی نامیده می شود و عبارت است از تغییر واحد زبانی بزرگ تر از کلمه، مانند جمله، پاره گفتار و مانند آنها، در یک زبان به واسطه استفاده زیاد گویشوران آن زبان و تبدیل آنها به کلمه، به عنوان اصلی ترین عامل سرمدخل شدگی به شمار می رود؛ یعنی ترکیباتی که بسامد وقوع بسیار بالایی در استفاده زبانی گویش وران فارسی دارد، حتی اگر دارای ساختاری قاعده مند هم باشد، به عنوان سرمدخل انتخاب می شود. از سویی دیگر، این تحقیق مشخص کرد که نویسندگان فرهنگ های لغت، تقریبا روشی واحد برای انتخاب سرمدخل ها دارند.
    کلید واژگان: ترکیب, قواعد واژه سازی, زایایی, فرهنگ نگاری, سرمدخل
    Ruhollah Afrah, Seyyed Mehdi Samaei, Belgheis Rowshan, Bahman Zandi
    This study aims to reveal whether different contemporary Farsi dictionaries lexicographers choose those compound words made by productive word-formation processes as the headwords, and whether they follow the same procedure for selecting the headwords in lexicography or not. To do this, two monolingual Farsi Dictionaries have been selected based on their closeness to today's Spoken Farsi: “Sokhan” by Hasan Anvari (2003) and “Moaser e Emrooz” by Gholamhosein Sadri Afshar (2002). In this descriptive research, First, the compound words which were headwords in the dictionaries mentioned before were extracted (495 words in Anvari’s , and 605 words in Sadri Asher’s dictionaries). Then, these words have been classified into twenty five categories based on Tabatabaee (20102007). The analysis revealed that even those compounds formed by the productive and predictable word formation processes (e.g. noun present verb stem) have been used as headwords in these dictionaries. It has been concluded that the concept of wordhoodness or wordness which refers to the changing of the constituents larger than words, e.g. sentence, phrase and etc. into a word is the main criterion for selecting compounds as the headwords. On the other hand, this research revealed that the lexicographers follows almost the same method in selecting the headwords.
    Keywords: compound, word, formation rules, productivity, lexicography, headword
  • امیرسعید مولودی، غلامحسین کریمی دوستان، محمود بی جن خان
    هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم سازی استعاری حوزه مقصد خشم در زبان فارسی بر اساس نظریه استعاره مفهومی است. بدین منظور برای نخستین بار در زبان فارسی برای گردآوری و بررسی داده های پژوهش، روش پیکره بنیاد تحلیل الگوی استعاری بر روی پیکره همشهری دو به کار بسته می شود و پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 42 حوزه مبدا برای «خشم» شناسایی می گردد. همچنین زایایی هر یک از حوزه های مبدا بر حسب مشخصه فراوانی وقوع آنها در پیکره تعیین می گردد. علاوه بر این، با انجام مقایسه ای میان نتایج به دست آمده از این پژوهش و پژوهش هایی که با روش سنتی به گردآوری داده های حوزه خشم در زبان فارسی پرداخته اند، برتری روش پیکره ای پژوهش حاضر تایید می گردد. همچنین پس از بررسی تطبیقی مفهوم سازی خشم بین دو زبان انگلیسی و فارسی مشخص می شود که بسیاری از حوزه های مبدا پرتکرار در دو زبان مشترک هستند و برخی نیز فقط در زبان فارسی مشاهده می گردند که دلیل برخی از این تفاوت ها، مشخصه های فرهنگی مربوط به این دو زبان است.
    کلید واژگان: مفهوم سازی استعاری, حوزه مبدا, حوزه مقصد, روش پیکره بنیاد, زایایی
    Amirsaeid Moloodi, Gholamhossein Karimi Doostan, Mahmoud Bijankhan
    The purpose of the present research was the study of metaphorical conceptualization of the "anger" target domain in Persian, based on conceptual theory of metaphor. For the first time in Persian, the corpus-based method of Metaphorical Pattern Analysis (MPA) was applied on Hamshahri 2 corpus to collect and analyze the research data and finally for the "anger" target domain, 42 source domains were obtained. Also, the productivity of all the source domains was determined based on their frequency of occurrences in the corpus. After comparing the results of the present research with the ones done with traditional methods to collect the data of fear domain, the superiority of the corpus-based method of the present research was approved. Besides, after doing a comparative analysis of metaphorical conceptualization of fear between Persian and English, it was revealed that most frequent source domains are common in both languages and some of the sources only appear in Persian. The reason for some of these differences is cultural characteristics of the languages.
    Keywords: Metaphorical Conceptualization, Source Domain, Target Domain, Corpus, based Method
  • عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا، رضا خیرآبادی
    اشتقاق فرایندی است که طی آن افزودن یک وند اشتقاقی منجر به تولید واژه ای جدید می شود. این فرایند برای سالیان متمادی مورد توجه زبان شناسان قرار داشته و بیشتر به عنوان فرایندی صرفی یا صرفی نحوی از آن یاد شده است. هنگام مطالعه فرایند اشتقاق، بررسی میزان زایایی یک وند اشتقاقی (تعداد واژگان جدید تولید شده توسط آن وند) اهمیت فراوانی دارد. فرضیه این مقاله این است که ساخت هجا و عوامل واجی، در میزان زایایی یک وند تاثیر دارند. به بررسی رابطه ساخت هجایی با میزان زایایی وندهای اشتقاقی فعل افزای زبان فارسی پرداخته ایم. در زبان فارسی از مجموع بیست پسوند اشتقاقی فعل افزا، هفت پسوند بسیار زایا وجود دارد که همگی با یک واکه آغاز می شوند؛ از این رو می توان نتیجه گرفت که وجود یک واکه در آغاز ساختمان هجایی یک وند عامل زایایی آن در زبان فارسی به شمار می رود، هر چند عوامل ساختواژی نیز در انتخاب آن دخیل هستند. مطالعه هسته هجاها در این قبیل پسوندها نیز نشان می دهد که دو واکه پیشینe وa پر بسامدترین واکه های قرار گرفته در جایگاه هسته این پسوندهای اشتقاقی هستند؛ به عبارت دیگر، ساخت هجا و واج آرایی یک پسوند نقش موثری در میزان زایایی آن ایفا می کند. نتایج و آمار به دست آمده نشان می دهد که رابطه نزدیکی بین ساخت هجایی یک وند و میزان زایایی آن وجود دارد.
    کلید واژگان: هجا, وندهای اشتقاقی, زایایی, زبان فارسی
    Aliyeh Kord, E. Zafaranlu Kambuziya, Reza Kheirabadi
    Derivation is a process in which adding a derivational affix leads to formation of a new word. This process has been studied by linguists for many years and mainly seen as a morphologic or morphosyntactic process. Productivity of a derivational affix (the number of new words formed by a derivational affix) is a prominent factor while considering the derivation process. Phonological and morphophonemic factors may also play role in the ratio of the productivity of an affix. This paper studies the impact of syllable structure on the productivity of verbal derivational suffixes in Persian language. The results showed that there is a close relation between the syllable structure and the productivity of the verbal suffix derivational suffixes in Persian, all of them have a vowel in their initial syllable position. As a result, we can conclude that initiation with a vowel can be considered as a productivity factor of a derivational suffix in Persian. The study of the nucleus of the syllables also showed that the two front vowels of [a, e] are the most frequent vowels of these suffixes as nucleus. Consequently, it is concluded that phonological factors, especially syllable structure of a derivational suffix, play an indispensable role in its productivity.
    Keywords: Syllable, Derivational suffixes, Productivity, Persian language
  • حسین غلامی*، اردلان نصرتی
    قید، یکی از اجزای کلام است که عموما از ابعاد مختلفی همچون صرف، نحو و معنا مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. در این تحقیق برای نخستین بار، ساخت های اشتقاقی قید با نگرش بر جنبه های ساختاری و معنایی آن در زبان های روسی و فارسی مورد بررسی قرارگرفته است. در هر دو زبان، نظام واژه سازی قیود، متفاوت و با امکانات واژه سازی از یکدیگر متمایز می شود. قیود مشتق ارتباط بسیار نزدیکی با سایر اقسام کلام دارند و روابط صوری و معنایی خود را با اقسام کلام حفظ کرده اند. ابزارهای واژه ساز (وند های اشتقاقی) قیود در زبان روسی به مراتب گسترده تر از زبان فارسی است. هریک از این وندها در زبان های مربوطه، بیانگر معانی گوناگون بوده و از میزان زایایی مختلفی برخوردار هستند.
    کلید واژگان: قید, اشتقاق, وندهای اشتقاقی, معانی واژه سازی, زایایی
    Hossein Gholami*, Ardalan Nosrati
    Adverb is a part of speech which may be studied from different aspects, such as morphology, syntax, and semantics. In this research, different ways of adverb formation are examined in both Persian and Russian languages, with a look over structural and semantic aspects of adverbs. In the two languages in question, the system of adverb formation is different within the capabilities of word-formation in either language. Russian's means of adverb formation (affixes) are definitely more developed than Persians. Each of these affixes in the related languages has different meanings and various productivity mechanisms.
    Keywords: adverb, derivation, derivational affixes, meanings of adverb formation, productivity mechanisms
  • اسماعیل نرماشیری
    زبان بلوچی مانند زبان فارسی یکی از زبان های وندی و ترکیبی است و همین خصیصه زبانی موجب شده تا روند گسترش پذیری در این زبان به راحتی صورت گیرد.
    تحول همیشگی زبان و جامعه بلوچ، که در شرایط اقلیمی ویژه ای قرار دارد، باعث شده تا این زبان از خلاقه ها و جنبه های زایایی، که گسترش پذیری یکی از ویژگی های آن است، برخوردار گردد.
    امروز سخنگویان بلوچ اعم از تحصیل کرده و تحصیل نکرده، از راه های گوناگون برای تفهیم مطالب موردنظرشان از این ترکیب ها استفاده می کنند. اگر به درستی در این زبان نگریسته شود، ابعاد گسترش پذیری حد بسیار وسیعی دارد که این مطلب ضمن بیان نکات زبان شناسی، از نظر جامعه شناختی نیز قابل تامل است.
    کلید واژگان: زبان بلوچی, هویت, تاثیرپذیری, توانش, زایایی
  • اکبر حسابی
    در پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر فراگیری فرایند ترکیب ریشه ها در زبان آموزی کودک پرداخته شده است. در ابتدا مدل های مختلف ساختواژه واژگانی و دیدگاه آن نسبت به فرایند ترکیب معرفی و سپس با توجه به پژوهش های تجربی که افراد مختلف در مورد فراگیری زبان کودک انجام داده اند، چهار عامل اساسی شفافیت، زایایی، سادگی و بسامد به عنوان عوامل تاثیرگذار در این فرایند مورد بحث قرار خواهند گرفت. در این میان نمونه هایی از هر مورد به صورت شاهد ارائه و بعضی از عوامل نیز به طور دقیقتر بررسی شده است. در انتها نقش عروضی کلمات در فراگیری ترکیب که در غالب پژوهش های فوق بدان پرداخته نشده است به عنوان عاملی تعیین کننده در فراگیری این فرایند معرفی شده است که این عامل به بررسی های میدانی جهت اثبات و تعیین میزان تاثیرگذاری نیازمند است. جنبه نامکشوف دیگر مقایسه میزان تاثیرگذاری عوامل مختلف با یکدیگر است که به عنوان زمینه ای برای مطالعه مطرح شده است.
    کلید واژگان: ترکیب, زبان آموزی کودک, شفافیت, زایایی, سادگی, بسامد, عروض, فراگیری زبان
    Akbar Hesabi
    In this paper the effective factors on root compound acquisition in child language has been discussed.Firstly, different models of lexical morphology and their views about compounds were concerned and then regarding the researches on child language acquisition, four basic factors: transparency,productivity, simplicity and frequency were discussed and for each one some examples were introduced.Then one factor which was not concerned before was discussed. This factor was the prosodic form of the compounds and was considered as an influential one on language acquisition.Comparison of the effect of different factors was introduced as a new domain of research.
    Keywords: compound, child language, language acquisition, transparency, simplicity, productivity, frequency, prosody
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال