به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "عروض فارسی" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «عروض فارسی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدحسن ارجمندی فر، بیژن ظهیری ناو *، بابک خضرائی
    زمینه و هدف

     عروض-یکی از قدیمی ترین و متداول ترین شیوه نامه های سنجش و طبقه بندی وزن شعر - از قرن دوم(ه.ق) تا به امروز، و میزان و معیار وزن سنجی شعر فارسی و عربی بوده است. شیوه نامه ای که بسیاری خاستگاه آن را زبان عربی و مبدع آن را دانشمندی عرب به نام خلیل ابن احمد فراهیدی میدانند. این پژوهش با بررسی سیر تاریخی شعر فارسی در پی یافتن خاستگاه زبانی و جغرافیایی عروض است.

    روش مطالعه

     پژوهش پیش رو مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای انجام شده و برای شناسایی خاستگاه عروض، مسیر تاریخی و ادبی شعر فارسی از پیش از میلاد مسیح(ع) که شعر هجایی فارسی در گونه وزنی کمی سروده میشده، دنبال شده و مسیر تکامل و تطور شیوه هجایی تا پیدایش شیوه عروضی طی شده است تا مشخص شود عروض چه خاستگاه جغرافیایی و زبانی دارد؟ در خصوص پیشینه پژوهش نیز تاکنون کار متمرکزی در این خصوص صورت نگرفته و پراکنده بدان اشاره شده است.

    یافته ها

     سابقه چند هزارساله شعر فارسی گویای این حقیقت است که ایرانیان از قرنها پیش از اسلام، به شیوه هجایی با وزن کمی، شعر میسرودند، وزنهای مخصوص خود را داشتند و شیوه عروض، صورت تکامل یافته شعر هجایی فارسی است.

    نتیجه گیری

     پس عروض نه یکباره که طی قرنها شکل گرفته و خلیل ابن احمد فقط آن را نظام مند کرده است. آگاهی از این حقیقت که عربها سابقه ای در هنر موسیقی نداشته و بعد از اسلام آن را از ایرانیان وام و فرا گرفته اند و همچنین تاثیرپذیری بالای عروض از موسیقی ایجاب میکند خلیل ابن احمد یا ایرانی باشد یا آن را از ایرانیان فراگرفته باشد. یاقوت الحموی در قرن ششم در کتاب معجم الادبا وقتی به روشنی به ایرانی و فارسی زبان بودن خلیل ابن احمد اشاره میکند، این ابهام را از میان برمیدارد. چون در قرن دوم(ه.ق)، زبان علم و حکومت در منطقه خاورمیانه، زبان عربی بوده است، خلیل ابن احمد این شیوه را به زبان عربی وضع و پیشنهاد کرده است. از این روی خاستگاه عروض را میتوان ایران و زبان فارسی دانست به مثابه فردی ایرانی که لباس عربی بر تن کرده است.

    کلید واژگان: عروض, خلیل ابن احمد, وزن شعر, عروض فارسی, عروض عربی
    M.H. Arjamandifar, B. Zahiri Nav*, B. Khedraei
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Arūz (prosody) is -one of the oldest and most common methods of measuring and classifying the weight of poetry - from the second century (A.H.) until today, has been the measure and standard of measuring the weight of Persian and Arabic poetry. A style book that many consider to be the origin of the Arabic language and its creator is an Arab scientist named Khalil Ibn Ahmad Farahidi. By examining the historical course of Persian poetry, this research seeks to find the linguistic and geographical origin of prosody.

    METHODOLOGY

    The present research is a theoretical study that was conducted in the style of a library research, and to identify the origin of Arūz, the historical and literary path of Persian poetry was followed from before the era of Christ (PBUH), when Persian syllabic poetry was written in a quantitatively weighted form. The path of evolution of syllabic style to the emergence of prosodic style has been followed in order to determine the geographical and linguistic origin of Arūz. Regarding the background of the research, no focused work has been done in this regard and it has been mentioned sporadically.

    FINDINGS

    The history of several thousand years of Persian poetry is indicative of the fact that Iranians used to sing poetry in a syllabic style with little weight, they had their own weights, and the prosody style is an evolved form of Persian syllabic poetry.

    CONCLUSION

    So Arūz is not a one-time event that was formed over centuries and Khalil Ibn Ahmad only systematized it. Being aware of the fact that the Arabs had no history in the art of music and borrowed and learned it from the Iranians after Islam, as well as the high influence of Arūz on music, requires Khalil Ibn Ahmad to be Iranian or to have learned it from the Iranians. In the 6th century, Yaqut al-Hamwi removes this ambiguity when he clearly points out that Khalil ibn Ahmad is an Iranian and a Persian speaker in his book Mujam al-Adba. Because in the second century (A.H.), the language of science and government in the Middle East region was Arabic, Khalil Ibn Ahmad proposed this method in Arabic. Therefore, the origin of Prozod can be considered Iran and the Persian language, as an Iranian person wearing Arabic clothes.

    Keywords: Arūz, Khelil Ibn Ahmad, Weight Ofpoetry, Persian Arūz, Arabic Arūz
  • عباس جاهدجاه*

    ارکان عروضی از بخش های اصلی دانش عروض به شمار می روند؛ ازهمین رو یادگیری ارکان و نظام حاکم بر آنها در عروض سنتی جایگاهی خاص داشته و شناخت ارکان سالم و مزاحف همواره بخشی بزرگ از این دانش بوده است. با آشکارشدن عیوب عروض سنتی، عروضیان کوشیدند نظام های جدیدی برای تبیین وزن شعر ارایه کنند. در این مسیر هرکدام، ارکان مدنظر خود را معرفی کردند؛ اما آنچه در این میان مغفول ماند، تبیین رابطه میان ارکان در عروض جدید و ارایه ساختاری برای آنهاست. این امر به آشفتگی در مقدمات و پایه های این دانش و دشواری یادگیری آن انجامیده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا روابط میان ارکان شناسایی و به صورت ساختاری تبیین شود. حاصل این تحقیق، شناسایی دو نوع رابطه ساختاری میان ارکان در عروض فارسی است. رابطه نخست براساس افزایش یا کاهش هجاهای آخر ارکان شکل می گیرد و رابطه دوم مبتنی بر مفهوم کهن «دایره عروضی» است و با آن می توان ارکان را از دایره هایی به دست آورد که «دایره های رکنی» می نامیم. بر اساس این دو نوع رابطه، دو ساختار جدید معرفی می شود که به ترتیب «ساختار خطی» و «ساختار دایره محور» نامیده شدند. نتیجه مشترک این دو ساختار نشان می دهد که اگر نظریات نادر را کنار بگذاریم، تعداد ارکان صحیح فارسی از یک هجایی تا پنج هجایی، چهل و چهار رکن است که عبارت اند از: یک رکن یک هجایی، دو رکن دو هجایی، هفت رکن سه هجایی، سیزده رکن چهار هجایی و بیست و یک رکن پنج هجایی.

    کلید واژگان: عروض فارسی, ارکان عروضی, ساختار
    Abbas Jahed Jah *

    Prosodic elements are considered the main parts of the Prosody science. So, learning these elements and the system that governs them plays a critical role in traditional prosody. In addition, recognizing the different types of elements (Salim va Mozahaf) shapes a big part of prosody. By realizing the defects of the traditional system, prosodists created new prosodic systems. In this way, each of them introduced their desired prosodic elements. But in the meantime, the explanation of the relationship between the elements in the new prosody and the suggestion of a structure for them was neglected. As a result, it confused the basics of prosody and caused difficulty in learning it. This research aims to identify the relationships between the elements and structurally explain them. The results of the study show two types of structural relationships between Persian prosodic elements. The first is formed based on the increase and decrease of the last syllables of the elements, and the second is based on the old concept of prosodic circles. By using it, all elements can be derived from the circles we call ‘elemental circles’. Based on these two types of relationships, two new prosodic structures are introduced: linear structure and circular structure. The common result shows that, regardless of rare ideas, the number of correct elements of Persian Prosody reaches 44, which are: 1 one-syllable, 2 two-syllable, 7 three-syllable, 13 four-syllable, and 21 five-syllable elements.

    Keywords: Persian prosody, Prosodic elements, STRUCTURE
  • عبدالخالق پرهیزی*

    در کتاب های آموزشی عروض مدارس و دانشگاه های کشور از سال های بعد از انقلاب اسلامی تاکنون، روش خاصی حاکم بوده که با روش سنتی عروض متفاوت است. تقی وحیدیان کامیار و سیروس شمیسا، دو تن از مولفان این کتاب های آموزشی هستند که کتاب هایشان در این سال ها بیشترین نقش را در آموزش عروض در مدارس و دانشگاه ها داشته است. هردوی این مولفان که روش آن ها بسیار به هم نزدیک است، مدعی هستند که روششان علمی و نسبت به روش سنتی بسیار ساده تر و کارآمدتر است؛ اما چون این روش به تنهایی قادر به تبیین همه ی مسایل عروض نیست، ایشان مدعی هستند که این روش را هرجا که لازم بوده است، با روش سنتی تلفیق کرده اند. در این گفتار ما کتاب های آن ها را با روش توصیفی- تحلیلی موردنقد و بررسی قرار داده و نشان داده ایم که هردوی این مولفان در تلفیق کردن روش علمی عروض با روش سنتی ناموفق بوده اند؛ بنابراین از تبیین و توضیح بسیاری از مسایل اساسی علم عروض عاجز مانده اند و با راه حل هایی که ارایه داده اند و روشی که  در پیش گرفته اند، نه تنها مباحث این دانش ادبی را برای دانشجویان و دانش آموزان آسان تر نکرده ؛ بلکه آن را پیچیده تر و دشوارتر کرده اند و عملا عروض آموزان را به بیراهه کشانده و سرگردان کرده اند و مانع دستیابی ایشان به اصول و قواعد درست این دانش ادبی شده اند.

    کلید واژگان: آسیب شناسی, آموزش عروض در دانشگاه ها, آموزش عروض در مدارس, تقی وحیدیان کامیار, سیروس شمیسا, عروض فارسی
    Abdolkhalegh Parhizi *

    In the textbooks of prosody of schools and universities of the country, from the years after the Islamic Revolution until now, there has been a special method that is different from the traditional method of prosody. Taghi Vahidian Kamyar and Sirus Shamisa are two of the authors of these textbooks, whose books have played the most important role in teaching prosody in schools and universities over these years. Both of these authors, whose method is very close to each other, claim that their method is scientific and much simpler and more efficient than the traditional method. But since this method alone is not able to explain all the issues of prosody, they claim that they have combined this method with traditional method where necessary. Now, in this regard, the following questions are raised: Is the method adopted by these authors to teach prosody really a scientific, efficient and simple method and has it been able to solve all the problems of prosody and introduce students to Persian prosody completely? Is this method more efficient, accessible and convenient than the traditional method? Are the criticisms made by these authors on the traditional method correct? Has the method they have adopted really improved the traditional method or has it made it more complicated and difficult? Have these authors, as they have claimed, succeeded in combining the scientific method with the traditional method or not? In this speech, we have reviewed their books with a descriptive-analytical method and have shown that first of all, these two authors have accepted unconditionally the criticisms that some contemporary researchers such as Parviz Natel Khanlari, Masoud Farzad, Alul Saton and Abolhasan Najafi have made on traditional prosody and the suggestions that these researchers have made to improve the traditional method and they have followed them in their books while all these criticisms have not been appropriate and correct, and all these suggestions have not advanced in the direction of improving the traditional method. For example it has been appropriate and correct that they have placed the intersection on the basis of syllables instead of static and moving letters and have redefined foots and components of prosody on the basis of syllables, and have used the data of phonetics and phonology to explain prosodic issues and it has contributed to the simplification and accuracy of prosodic topics, but the efforts that these researchers have made with the intention of avoiding the complex issue of Zahafat from traditional method have not led to any success and have unnecessarily caused the proliferation of prosody components and the complexity of the meter classification method. Also, this acts have practically broken the relationships that the classes of meters have with each other in traditional prosody and have placed the bases of classification on the formal factors and disrupted the coherence of classification system. On the other hand, such acts of taste have caused an excessive increase in the number of prosody meters and confused the border of common and pleasant meters with rare and insignificant meters. In addition, in many cases, this critics have not been able to offer something better instead of the objections they made on the traditional method, and they have finally returned to the same things that they criticized. For example these researchers have said that only meters whose components are repetitive or alternating are balanced and they have tried very hard to scan all meters with repetitive or alternating components, but in the end they were forced to accept the meters that are intersected with three or four different components in their classification system. Secondly, in the places where these two authors have used the proposed new methods despite the traditional method, they have not explained basics and principles of these methods, and as a result, their words have come out without an introduction and vague. And it has caused students to wander. While the contents in the educational books should be cooked and tested and experienced and classic and approved by the professors of art. Any untested and unconsidered proposal does not deserve to be included in official textbooks. Thirdly, the method that these researchers have called scientific, in the other words, the method that is based on the data of phonetics and phonology, it is true that it is accurate and calculated, but it is very limited and undeveloped and incapable, and without the help of the traditional method cannot justify and explain many basic issues of prosody knowledge. While this two authors have claimed that wherever it was necessary, they returned to the traditional method and combined it with scientific method, not only did they not do this, but actually under pretext simplifying, many basic problems of prosody have been left unexplained and finally, they have referred the prosody students to the traditional books of prosody. It is obvious that if these prosody student were able to use the traditional resources of prosody on their own, they would no longer need a class, a lesson, a teacher and to get acquainted with a handful of raw and unconsidered suggestions. Fourthly, these authors have not correctly raised some prosody issues as required by their proposed method; for example, both authors have suggested that prosody students use Persian script for phonetic writing, while this task is actually difficult and causes many mistakes for beginners or, where they have placed the components of mozahaf in the row of the main prosody components, they have not counted these components completely so that the prosody learner is able to scan all the available meters, but they have only included the components that are in a small number of famous and widely used meters. As a result, these educational books cannot introduce the learners of prosody to all problems of prosodic knowledge and provide them with ground to master this literary knowledge and deal creatively with its problems.

    Keywords: Persian prosody, Pathology, Taghi Vahidian Kamyar, Sirus Shamisa, teaching prosody in schools, teaching prosody in universities
  • علی اصغر قهرمانی مقبل*

    یکی از مسایل پرچالش میان وزن شعر عربی و فارسی به ویژه در نزد عروض دانان معاصر فارسی، میزان شباهت و تفاوت دو نظام وزنی و در نتیجه میزان تاثیرپذیری وزن شعر فارسی از عربی بوده است. در این جستار به جای تکیه بر اصطلاحات مشترک میان علم عروض عربی و فارسی، از یک سو به ماهیت وزنی دو نظام وزنی توجه شده و از سوی دیگر میزان کاربرد وزن ها در عربی و فارسی (32 وزن نخست) مشخص شده است تا اهمیت و جایگاه هر وزن در دستگاه عروضی آن نظام معلوم شود و امکان مقایسه وزن ها براساس کاربرد آن ها در دو نظام وزنی مشخص شود. یافته های این مقاله که براساس روش تطبیقی انجام گرفته است، حاکی از آن است که در میان 10 وزن پرکاربرد عربی و فارسی، فقط وزن مبتنی بر تکرار فعولن، قرار دارد. همچنین 9 وزن پرکاربرد عربی، در میان 32 وزن نخست فارسی دیده نمی شوند. نتیجه دیگر اینکه در مقایسه وزن های شعر عربی و فارسی، استناد به نام های سنتی اوزان (مانند مضارع و مجتث) نتایج اشتباه در پی دارد. دستاورد دیگر این نوشته آن است که برای آموزش عروض عربی و فارسی در سطح مقدماتی و متوسط، 32 وزن نخست شعر عربی و فارسی و میزان کاربرد آن ها در اختیار عروض آموزان قرار گرفته است تا آموزش عروض در سطح مقدماتی و متوسط براساس میزان کاربرد این اوزان انجام شود.

    کلید واژگان: عروض عربی, عروض فارسی, عروض تطبیقی, بررسی آماری وزن ها
    AliAsghar Ghahramani Moghbel *

    One of the controversial issues regarding the similarities and differences in the meter of Arabic and Persian poetry is related to the influence of the meter of Persian poetry on Arabic. In this article, attention has been paid to the metrical nature of these two metrical systems. The frequency of common meters in Arabic and Persian has been investigated in order to determine the importance and position of each meter in the prosody of that system. In this way, the possibility of comparing meters based on their frequency in two metrical systems is also known. The findings of this article, which is based on the comparative method, indicate that among the 10 commonly used meters of Arabic and Persian, there is only one common meter, and that meter is based on the repetition of the foot fa'ulon. Also, none of the 9 commonly used Arabic meters are among the first 32 Persian meters. Another result is that in comparing the meters of Arabic and Persian poetry, referring to the traditional names of meters (such as muzara and mujtath) leads to wrong results. Another achievement of this paper is that for the teaching of Arabic and Persian verse at the elementary and intermediate level, the first 32 meters of Arabic and Persian poetry and the extent of their use have been made available to be used in teaching prosody at the elementary and intermediate level based on the frequency of these meters.

    Keywords: Arabic prosody, Persian prosody, comparative prosody, Statistical research of meters
  • علی اصغر قهرمانی مقبل*

    ابوالحسن نجفی پس از سامان دادن رکن های عروضی و ارایه دایره موسوم به دایره نجفی، توانست اغلب وزن های شعر فارسی را در ضمن طبقه بندی وزن ها جای دهد و نیز معیاری برای مطبوع و نامطبوع بودن اوزان ارایه نماید و آنها را در ضمن دو دسته متفق الارکان (بر اساس تکرار یک رکن) و متناوب الارکان (تناوب دو رکن بر اساس دایره) بگنجاند. با این حال اشعاری با اوزان دیگر در دست داشت که شاعران پارسی گو از زمان رودکی به آنها اقبال نشان داده بودند ولی در ضمن دو دسته فوق قرار نمی گرفتند، تا اینکه در اواخر عمر خود قاعده ای را یافت که با آن جایگاه این وزن ها در طبقه بندی مشخص می شد. این قاعده که نجفی آن را «تفرع وزنی» نامید عبارت بود از این که در تمامی وزن های متفق الارکان و متناوب الارکان، که رکن اول آن ها با ترتیب هجایی «ᴗ - ᴗ» آغاز می شود، می تواند به «- - ᴗ» تبدیل شود و این ویژگی وزنی با هویت جدید و مستقل را پدید می آورد. ما این مقاله ضمن تبیین مجدد این قاعده، با معرفی اشعاری که سیمین بهبهانی بر اساس آن ابداع کرده و به کار برده است این قاعده را به جای تفرع وزنی، «قاعده سیمینه» (سیمینگی) نامگذاری کردیم، زیرا از یک سو هیچ شاعری به اندازه سیمین از این ظرفیت در شعر فارسی بهره نگرفته است و از طرف دیگر تقطیع هجایی «سیمینه» (- - ᴗ) یادآور ترتیب هجایی مورد نظر است. همچنین به نظر می رسد تامل در اوزان این نوع از اشعار سیمین در کشف این قاعده از سوی نجفی بی تاثیر نبوده است.

    کلید واژگان: عروض فارسی, جدول طبقه بندی وزن های شعر فارسی, قاعده تفرع وزنی, سیمین بهبهانی, قاعده سیمینه, سیمینگی
    Aliasghar Ghahramani Moghbel *

    After organizing prosodic feet and presenting so-called Najafi’s circle, Abolhasan Najafi managed to classify most of the Persian poetic meters, provide a criterion for their pleasantness or unpleasantness, and divide them into muttafiq al-arkan (i.e., each consisting of a repeated foot) and mutanawib al-arkan (i.e., each consisting of two types of feet alternately repeated) meters. Nevertheless he found some meters adopted by Persian poets since Rudaki which could not be placed in either group of meters, but, towards the end of his life, he found a way of including these meters in his classification. According the rule he called “tafarro‘-e vazni” or “metrical branching”, all meters of both groups which started with a foot of ᴗ - ᴗ, the foot could be changed into - - ᴗ, bringing about a new and distinct meter. Re-explicating this rule in this paper by introducing some of Simin Behbahani’s poems versified in this meter, we rename the rule into “qa’ede-ye Simineh” (“Siminegi”) or “Simin’s rule.” There are three reasons for calling the rule in this way. The first is that no one has taken advantage of this rule as much as Simin, and the second one is that the scansion of the word “Simineh” reveals exactly the same foot appears in the new meter (- - ᴗ). Finally, it is possible that Najafi was partly led to this rule by investigating part of Simin’s poetry written in this meter.

    Keywords: Persian prosody, Table of Persian meters, Rule of metrical branching, Simin Behbahani, Rule of Simineh
  • علی اصغر قهرمانی مقبل*

    تعیین رکن های عروضی و نحوه رکن بندی وزن ها، علاوه بر تاثیر در آموزش عروض، نقش مهمی در تعیین خانواده های وزنی و طبقه بندی آن ها دارد. آشفتگی در تعیین رکن ها منجر به آشفتگی علم عروض و دشواری آموزش آن می شود. همچنین ساماندهی ارکان باعث تسهیل آموزش عروض و سامان دادن طبقه بندی اوزان می گردد. یکی از مباحث مهم عروض فارسی، پذیرش یا نپذیرفتن رکن های پنج هایی و تعیین این ارکان است. در این مقاله، پس از بررسی رکن های پنج هایی در عروض عربی و تاثیر آن در عروض سنتی فارسی، آرای مشهورترین عروضیان معاصر؛ پرویز ناتل خانلری، مسعود فرزاد، الول ساتن، وحیدیان کامیار، سیروس شمیسا و ابوالحسن نجفی را نقد و بررسی کرده ایم. سپس با ذکر دلایلی مبتنی بر شواهد شعری، تاکید کرده ایم که بهره گرفتن از رکن های پنج هجایی کمک شایانی به تسهیل آموزش عروض و طبقه بندی اوزان فارسی می کند و ساماندهی این رکن ها، یکی از خلاهای مهم عروض فارسی را پر می کند. در این نوشته بر ضرورت استفاده از رکن های پنج هجایی تاکید شده و به رابطه میان ارکان پنج هجایی و وزن دوری نیز پرداخته شده است.

    کلید واژگان: عروض عربی, عروض فارسی, ارکان عروضی, رکن های پنج هجایی, وزن دوری
    Aliasghar Ghahramani Moghbel*

    The identification of prosodic feet and their syllable arrangements have an undeniably important role in identifying and categorizing families of poetic meters (buhūr) in Arabic and Persian prosody. Any confusion in the identification of poetic feet can lead to confusion in understanding and teaching prosody, just as proper organization of feet can facilitate the classification of meters and prosodic pedagogy. In this article, we will consider the Arabic pentasyllabic feet and their effect on Persian traditional prosody and evaluate the viewpoints of contemporary prosodists since Parviz Natel Khanlari, Abolhassan Najafi, and Laurence Paul Elwell-Sutton. We will argue that, based on the poetic evidence, the use of pentasyllabic feet significantly helps us teach and categorize Persian meters and remove one of the important shortcomings of Persian prosody. Moreover, the present article will emphasize the necessity of using pentasyllabic feet in the study of prosody and will discuss the relationship between such feet and the circular ones (vazn-e dowrī).

    Keywords: Arabic prosody, Persian prosody, Poetic feet, Pentasyllabic feet, Circular meters
  • آریا طبیب زاده*

    در یکی از حکایات گلستان سعدی، دو بیت وجود دارد که از نظر عروضی مبهم بوده و نظرات متعددی درباره آن مطرح شده است.: نه به اشتر بر سوارم نه چو اشتر زیر بارم نه خداوند رعیت نه غلام شهریارم غم موجود و پریشانی معدوم ندارم نفسی می زنم آسوده و عمری می گذارم (سعدی، 1392: 92) مصاریع این دوبیت از نظر وزنی شبیه نیست. این امر سبب شده است تا دو بیت فوق از حیث وزن، وضعیت بسیار پیچیده ای به خود بگیرند و همواره مورد بحث و اختلاف نظر باشند. به نظر نگارنده، سعدی دو بیت فوق را بر اساس قواعد عروض عرب سروده است، و غفلت از همین نکته باعث بروز اختلاف نظر در بین محققان درمورد وزن دو بیت شده است. در این مقاله ابتدا ضبط-های مختلف و سپس آراء شارحان را درباره این دو بیت معرفی و نقد کرده ایم، و سپس نظر خود را شرح داده ایم دال بر اینکه دو بیت فوق براساس عروض عرب سروده شده است، همچنین صورت پیشنهادی خود را که در آن چینش مصاریع مطابق با عروض عرب است، ارایه می کنیم.

    کلید واژگان: سعدی, عروض عربی, عروض فارسی, گلستان
    Arya Tabibzadeh*

    There is a line of poetry in one of the tales of Sa'di's Gulistan causing much discussion “I am neither mounted on a camel, nor like a mule under a load. I am no lord of a vassal, neither the slave of any king. I have no concern about either the present or the past. I draw my breathe feely, and pass my life in comfort.” (Gladwin, 1865: 183,184). In Persian classical prosody, the lines of each verse must have similar meters, but in this verse, there is no such similarity between the lines. In this paper, different emendations of this verse have been mentioned and various views on the meter of this verse have been discussed. It is argued that the verse is composed according to the rules of Arabic prosody.

    Keywords: Arabic prosody, Persian prosody, Gulistan, Sa'di
  • وحید عیدگاه طرقبه*
    مقاله حاضر کوششی برای به دست دادن توصیفی استوار از گونه ای از وزن های فارسی به نام «وزن دوری» است. وزن پژوهان وزن دوری را بر پایه کاربرد آن، و نه ساختار عروضی تعریف کرده اند. از همین روی، از دست یافتن به توصیفی فراگیر از آن بازمانده اند. از آنجا که رابطه معنی داری میان وزن های دوری و دایره های عروضی وجود دارد، برای تعریف دقیق هر وزن دوری، نخست باید دایره مخصوص بدان را با رویکردی توصیفی بررسی کرد. وزن دوری چیزی جز یک دایره عروضی نیست که برخی از هجاهای آن حذف، یا به جای آن ها درنگ گذاشته شده است. باید توجه داشت که وزنهای دوری در گروه وزنهای متناوب دسته بندی می شوند؛ اما میان وزنهای دوری و دیگر وزنهای متناوب تفاوتی بنیادین وجود دارد و این تفاوت به شیوه ساخته شدن این وزنها برمی گردد. هر وزن دوری یک وزن متناوب است اما هر وزن متناوب یک وزن دوری به شمار نمی آید.
    کلید واژگان: وزن های دوری, درنگ, سکوت, عروض فارسی, دایره های عروضی
    Vahid Idgah Torqabehi *
    The present study is to provide a consistent description for a kind of Persian meter known as dowri (cyclic) meter. Those researchers who study meter have mostly defined the cyclic meter on the basis of its application rather than its metrical structure, so they have not been able to describe it comprehensively. Since there is a significant relation between the cyclic meters and prosodic circles, the special circle of each cyclic meter should be initially analyzed through a descriptive approach in order to get an accurate definition of it. A cyclic meter is nothing but a prosodic circle that some of its syllables are omitted, or are replaced with a pause. It should be noted that the cyclic miters are grouped into double meters category , but they differ from double meters . this fundamental difference is related to the way these meters are made . Every cyclic meter is double meter , but not each double meter is a cyclic one.
    Keywords: cyclic metres, pause, silence, Persian prosody, prosodic circles
  • علی اصغر قهرمانی مقبل*
    از آنجا که وزن شعر فارسی همانند شعر عربی بر اساس کمیت هجا استوار است، علمای عروض فارسی چنین پنداشته اند که در عروض فارسی مانند عروض عربی، ارکان عروضی باید بر اساس قواعد سبب و وتد تعیین و تنظیم شود. این تصور نادرست از آنجا ناشی شده است که علمای عروض فارسی کلمات بسیاری در زبان فارسی یافته اند که منطبق بر اسباب و اوتاد بوده است. در حالی که سبب و وتد در عروض عربی دلالت عروضی دارد و بسیاری از قواعد عربی مانند تعیین ارکان اصلی و فرعی، استخراج بحرها از دایره های عروضی، و رکن بندی وزن ها بر قواعد سبب و وتد استوار است. ولی در عروض فارسی سنتی اسباب و اوتاد جز نابسامانی و آشفتگی در پی نداشته است. دلیل این اشتباه آن است که عروضیان فارسی متوجه دلالت عروضی سبب و وتد نشده و آن را مقوله ای زبانی دانسته اند. عروض جدید پس از پی بردن به مفهوم هجا، با این باور که با وجود هجا دیگر نیازی به سبب و وتد نخواهد بود، آن را کنار گذاشت. اگرچه عروض جدید به درستی اقدام به این کار کرد ولی باید دانست که هجا و تقطیع هجایی نمی تواند جایگزین سبب و وتد باشد. بنابراین یکی از مهم ترین وظیفه ای را که سبب و وتد در عروض عربی به عهده دارد و آن سامان دادن به رکن بندی بحرهاست، در عروض فارسی نه هجا و تقطیع هجایی صرف، که تکرار یک رکن یا تناوب ارکان (بر اساس دایره نجفی) معیار رکن بندی وزن های مطبوع فارسی است که می تواند خلا به وجود آمده از حذف سبب و وتد را در عروض فارسی پر کند.
    کلید واژگان: عروض عربی, عروض فارسی, اسباب عروضی, اوتاد عروضی, سبب و وتد
    Ali Asghar Ghahramani Moghbel *
    Quantity-based meter of Persian poetry resembling meter in Arabic poetry has led some prosodists to assume that prosodic feet in Persian poetry should be determined and organized according to the rules of cord and peg as it happens in Arabic. This wrong analysis could be due to the existence of many Persian words corresponding to cord and peg rules. This misanalysis has its origin in the fact that Persian prosodists have not realized the prosodic significance of pegs and cords and have treated them as linguistic categories. Given the recent findings about syllable, modern prosody have decided to draw on syllables, rather than pegs and cords to analyze prosodic structure. However, scansion and subdivision into syllables cannot replace pegs and cords as the latter has a significant role in organizing feet in Arabic meter.
    Keywords: Arabic Prosody, Persian Prosody, Prosodic peg (sabab), Prosodic cord (watad, wated)
  • احمد امیدوار
    دانشمندان قدیم عرب بر این باورند که علم عروض یک دانش محض عربی است و مبتکر آن خلیل ابن احمد می باشد یا پیش از وی عرب ها به اوزان شعری آشنا بوده اند؛ بدین ترتیب به نوعی تاثیر عوامل بیرونی را نادیده گرفته اند. از جمله این عوامل بیرونی می توان تاثیر هندی ها، یونانی ها و ایرانی ها را نام برد. درحقیقت ایرانیان نیز در پیدایش این دانش سهیم بوده اند. این پژوهش به طور مستقل این موضوع را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که ایرانیان پیش از ابداع عروض عربی اشعار موزون زیادی سروده اند و از قواعد وزن شعری برخوردار بوده اند و خلیل بن احمد یا به طور مستقیم از ایرانیان تاثیر پذیرفته است؛ چراکه در محیط زندگی وی، بصره و خراسان، فارس زبانان زیاد بوده اند؛ همچنین با دانشمندان ایرانی ازجمله ابن مقفع ارتباط داشته است یا این که به طور غیرمستقیم از آن ها تاثیر پذیرفته است که در مقوله آموزش صنعت شعری توسط عرب زبانان از ایرانیان و سرودن اشعاری بسان ایشان قابل بررسی است؛ همچنین شاعران عرب برخی از اوزان خاص شعر پارسی را اخذ کرده اند و خلیل به بررسی این اشعار و اوزان آنها پرداخته و در علم عروض معرفی کرده است.
    کلید واژگان: وزن شعر, عروض عربی, عروض فارسی, خلیل ابن احمد, ابن مقفع
    A. Omidvar
    Old Arab scientists believe that prosody is a pure Arabic knowledge initiated by Khalil Ibn Ahmad, or Arabs were familiar with the poetic rhythms before the era of his life. So, they have ignored somewhat the impact of external factors. These external factors include the role of Indians, Greeks and Iranians. In fact, Iranian people have also contributed to the emergence of this knowledge. In this study the issue has been examined independently and it has been concluded that many poems have been written by Iranians before the invention of Arabic prosody and they were familiar with the rules of poetic rhythms, and Khalil Ibn Ahmad either has been directly influenced by the Iranians due to the fact that there were many Farsi speakers in the places such as Basra and Khorasan where he lived in, and also because of his relationship with Iranian scientists such as Ibn Muqaffa, or he was influenced by them indirectly as it can be examined in the field of learning poem industry from Iranians, and writing poems like theirs. Also, the Arab poets have learned some of the Specific meters of Persian poetry and Khalil has studied these poems and meters, and he has introduced them in prosody science.
    Keywords: Meter, Arabic prosody, Persian prosody, Khalil Ibn Ahmad, Ibn Muqaffa
  • علی اصغر قهرمانی مقبل *
    با این که مشغله اصلی خواجه نصیرالدین طوسی عروض و قافیه نبوده است، ولی با تالیف معیار الاشعار در زمره یکی از بزرگان علم عروض قرار گرفته است که با وجود گذشت چندین قرن از این کتاب، همچنان به عنوان یکی از دو منبع اساسی عروض و قافیه مورد توجه و استناد عروضیان قرار دارد. خواجه نصیر با ذهن ریاضی خود، در این کتاب نکته های بسیار ظریف و دقیق در اوزان شعر فارسی یافته، که عروض جدید پس از قرن ها امروزه به آن ها پی برده است. از این رو به گفته یکی از عروضیان معاصر باید او را نابغه ای در علم عروض و قافیه به شمار آورد.
    این نوشته بر آن است که آراء بدیع خواجه نصیر را در علم عروض و قافیه از کتاب معیار الاشعار استخراج و بررسی نماید.
    کلید واژگان: خواجه نصیر, معیار الاشعار, عروض فارسی, عروض عربی, قافیه, جواز وزنی
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال