جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "criticism" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «criticism» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نقد و ارزیابی ترجمه یکی از مهم ترین زمینه های مطالعاتی بر پایه بنیان های پژوهش های علمی به شمار می رود که به منظور سنجش و تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده صورت می پذیرد. لازمه این نقد و ارزیابی، کمک گرفتن از پژوهش های زبان شناختی نظریه پردازان مطرح در حوزه مطالعات ترجمه است. یکی از مهم ترین الگوهای ارزیابی در حوزه مطالعات ترجمه، الگوی ترجمه کارمن گارسس است. پژوهش پیش رو با روشی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با بهره گیری از الگوی پیشنهادی کارمن گارسس به عنوان یک سنجه و الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه، رمان «فی قلبی انثی عبریه» از خوله حمدی با ترجمه اسماء خواجه زاده را بررسی و ارزیابی کند. کارمن گارسس چهار سطح را برای سنجش و ارزیابی ترجمه ها پیشنهاد می دهد که عبارتند از: 1- سطح معنایی- لغوی، 2- سطح نحوی- واژه ساختی (صرفی)، 3- سطح گفتمانی-کاربردی و 4- سطح سبکی-مقصود شناختی. به دلیل گستردگی سطوح چهارگانه گارسس، پژوهش حاضر صرفا به بررسی دو سطح معنایی- لغوی و نحوی- واژه ساختی پرداخته و به این نتیجه می رسد که برجسته ترین مولفه های سطوح معنایی- لغوی در این ترجمه، معادل فرهنگی یا کارکردی، بسط نحوی، قبض نحوی، ابهام و خاص در برابر عام یا برعکس است و در سطح نحوی- واژه ساختی، برجسته ترین مولفه ها را ترجمه تحت اللفظی، اقتباس، تغییر نحوی یا دستورگردانی، تغییر دیدگاه، توضیح یا بسط معنی، تقلیل و حذف، تغییر نوع جمله در ترجمه تشکیل می دهد و با نظر به اینکه میزان کفایت و مقبولیت یک ترجمه بر اساس شمارش ویژگی های مثبت و منفی آن سنجیده می شود و هرچه تعداد ویژگی های مثبت متن ترجمه شده بالاتر باشد به همان میزان کفایت و مقبولیت آن نیز بالاتر است، می توان گفت ترجمه خواجه زاده مطابق با الگوی گارسس از کفایت و مقبولیت مطلوبی برخوردار است.
کلید واژگان: نقد, ترجمه, کارمن گارسس, خوله حمدی, فی قلبی انثی عبریهTranslation Researches in the Arabic Language And Literature, Volume:14 Issue: 30, 2024, PP 255 -291Criticism and evaluation of translation is one of the most important fields of study, which measures and recognizes the quality level of translated texts. This evaluation requires linguistic researches of prominent theorists. One of the most important linguistic models introduced and known is the translation model of Mrs. "Carmen Garces". The present research, with a descriptive-analytical method, aims to investigate and evaluate the novel "Fi Qalbi Anthi Ibriya" by Khawla Hamdi translated by Ms. Asmaa Khajazadeh, using the model proposed by Carmen Garces as a measure and model for evaluating the quality of translation. Ms. Carmen Garces proposes four levels for measuring and evaluating translations, which are: 1- semantic-lexical level; 2- syntactic-word-building (morphological) level; 3- Discursive-applicative level; 4- Stylistic-semantic level.The current study examines only two levels of semantic-lexical and syntactic-lexical construction. Then it deduces that: the most prominent components of semantic-lexical levels in this translation are cultural or functional equivalents, syntactic expansion, syntactic contraction, ambiguity, and in the same proportion general or vice versa, and at the syntactic-lexical level, the most prominent components are literal translation, adaptation, changing syntactically or grammatically, changing the point of view, explaining or expanding the meaning, reducing and eliminating which change the type of sentence in translation.The adequacy and acceptability of a translation is based on counting its positive and negative features. Therefore the higher the number of positive features of the translated text, the higher is its adequacy and acceptability. It can be said that Khawajazadeh's translation conforms to the model of Garces and it has good adequacy and acceptability.
Keywords: Criticism, Translation, Carmen Garces, Khawla Hamdi, In My Heart A Hebrew Gir -
تاریخ بیهقی از امهات متون ادبی و تاریخی ماست. برای تصحیح این کتاب زنده یاد فیاض عمر گذاشته و زحمت فراوان کشیده است. در سال 1388 آقایان یاحقی و سیدی تصحیح تازه ای از این کتاب منتشر کردند. مهم ترین حسن این تصحیح، مقدمه مفصل، تعلیقات، توضیحات و فهرست هایی است که می تواند یاریگر خواننده و پژوهشگر باشد؛ اما متاسفانه مصححان آ ن قدر متن را دست کاری های ناموجه کرده اند که باید گفت این حسن در قبال به بیراهه کشاندن متن کتابی با چنان عظمت، چندان نمی ارزد. گمان می رفت پس از گذشتن بیش از یک دهه از چاپ کتاب و انتشار مقالات بسیار درباره آن، در ویراست جدید بخش مهمی از اشکالات برطرف شده باشد، اما ویرایش جدید کتاب در سال 1401 که عنوان «با تجدید نظر و افزوده ها و اصلاحات کامل» را بر روی جلد داشت، این انتظارات را نقش بر آب کرد؛ زیرا در ویراست جدید تنها تعداد اندکی از اشکالات فراوان کتاب اصلاح شده بود. ازآنجاکه پرداختن به تمامی ایرادات این تصحیح در یک مقاله نمی گنجد، در مقاله حاضر به پاره ای از این اشکالات ذیل چند عنوان «فاصله گیری از بافت هنجارمند معنایی»، «بی توجهی به سبک تاریخ بیهقی»، «نادیده انگاشتن بسامد شواهد»، «تغییرات بی توجیه»، «خوانش ناموجه متن» و «بی توجهی به جایگاه ذوق ادبی در تصحیح متون» می پردازیم.
کلید واژگان: نقد, ویرایش جدید, تاریخ بیهقی, تصحیح یاحقی- سیدیTarikh-e Beyhaghi (Beyhaghi’s History) is a seminal work in Persian literature and historiography. Fayyaz dedicated his life to correcting and improving this text. In 2009, a revised edition of the work edited by Yahagghi and Seyyedi was published. The primary advantage of this new edition was the detailed introduction, annotations, and supplementary materials, which greatly facilitated the work of readers and researchers. However, the editors had made numerous unjustified interventions in the text, to the extent that this benefit was largely overshadowed by the distortion of the original work of such great significance. It was anticipated that after more than a decade since the initial publication and appearance of numerous scholarly articles on the topic, many of the problems would have been addressed in the new edition. Regrettably, the 2022 edition, which claimed to incorporate "complete revision, additions, and corrections", failed to live up to these expectations as only a few of the numerous issues were rectified. Due to the impracticality of addressing all the flaws of this editorial effort in a single article, the present work examined select problems under the following headings: "Departure from the normative contextual meaning", "Disregard for Bayhaghi's stylistic features", "Ignoring the frequency of evidence", "Unjustified textual changes", "Unsupported readings of the text", and "Neglect of literary sensibilities in text correction".
Keywords: Criticism, New Edition, Tarikh-E Beyhaghi, Correction, Yahagghi, Seyyedi -
نقاب و پرسونای انتقادی عطار
بین ادبیات و شرایط اجتماعی همواره ارتباطی متقابل و تاثیرگذار وجود دارد. از آغاز شعر فارسی جوهره اعتراض و تعهد اجتماعی در آثار شاعران دیده می شود . اعتراض، مقوله ای از ادبیات است که طی آن روشن فکر به منظور بیان مشکلات جامعه و روشنگری و آگاهی بخشی، نارضایتی خود را از وضع موجود ابراز می دارد ؛ از آن جمله شاعران متعهد، به واسطه ی رسالت و مسوولیتی که بر دوش خود احساس می کنند ، به فراخور شرایط ، نسبت به ناهنجاری های گوناگونی که به ویژه در ساختار اجتماعی و سیاسی می بینند بی تفاوت نمی نشینند و واکنش نشان می دهند.
در این بین گاهی شرایط جامعه زمینه ی پیدایش برخی از شگردهای ادبی را فراهم می سازد. از جمله ی این شگردها، نقاب است که شاعر از میان شخصیت های اسطوره ای و تاریخی فرهنگ خود یکی را برمی گزیند و در پس نقاب او به انتقاد از جامعه ی خویش می پردازد تا هم به رسالت شعری خود عمل کرده باشد و هم از آسیب در امان بماند. در این نوشتار، کوشش می شود تا با روش توصیفی تحلیلی زمینه ها و عوامل اجتماعی موثر در شکل گیری نقاب های شخصیتی در مثنوی های عطار و ارتباط آن با مکتب اعتراض مشخص شود و انواع نقاب های مورد استفاده عطار را بیان می کند .کلید واژگان: شگرد ادبی نقاب, پرسونا, عطار, انتقاد, اعتراض.Attar's mask and critical personaThere is always a reciprocal and influential relationship between literature and social conditions.
From the beginning of Persian poetry the essence of protest and social commitment is seen in the works of poets. Protest is a category of literature in which the enlightened express their dissatisfaction with the status quo in order to express the problems of society and to enlighten and raise awareness. Among them are committed poets, because of the mission and responsibility they feel on their shoulders Accordingly, they do not remain indifferent and react to the various anomalies they see, especially in the social and political structure.
In the meantime, sometimes the conditions of the society provide the ground for the emergence of some literary techniques. One of these tricks is the mask( Persona ) that the poet chooses from among the mythical and historical characters of his culture. He criticizes his society in the back of persona so that he can perform hic poetic duty and he can be safe from damages.
In this paper, it is tried to identify the social context and factors that influence the formation of personality masks in Attar's Masnavi And its connection with the school of protest to be determined And Describes the types of masks used by Attar.Keywords: Literaty Technique Of Persona, Persona, Attar, Criticism, Protest -
شاعران متعهد و مردمی، این را رسالت خود می دانند که مشکلات و مسائل مختلف اجتماعی را در آینه اشعار خویش منعکس نمایند. این سرایندگان اغلب خود رنج و درد ناشی از جنگ، استعمار، استبداد، خفقان، سرکوب و فضای بسته سیاسی را تجربه کرده اند و در جهت بیداری و ترغیب مردم، دست به قلم برده اند. پژوهش پیش رو که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، در پی آن بوده است تا جلوه هایی از انتقاد اجتماعی سیاسی در سروده های مهدی اخوان ثالث (از ایران) و محمد الماغوط (از سوریه) را بررسی کرده و از این منظر وجوه تشابه و تمایز هر یک را نسبت به موضوع یاد شده در معرض نگاه خواننده قرار دهد. آنچه از جستجوی انجام شده به دست آمد به طور اختصار عبارت از آن است که: شاعران این تحقیق، انتقاد از انسداد سیاسی و عدم وجود آزادی، انتقاد از بی تدبیری و بی کفایتی حاکمان، انتقاد از غفلت زدگی و بی دردی مردم، انتقاد از سستی مبارزان، انتقاد از جنگ طلبی و... را در دستور کار خود قرار داده و بازتاب داده اند. اخوان ثالث و ماغوط درصدد آن بوده اند تا با برانگیختن احساسات ملی و کهن، نیز، مردم را از غفلت و روزمرگی رهانده و نسبت به افتخارات گذشته شان آگاهی داده، باشد که هویت از دست رفته را بازیافته و بدان در جهت رسیدن به یک جامعه آرمانی حیاتی دوباره بخشند.
کلید واژگان: انتقاد اجتماعی سیاسی, شعر معاصر, ایران, سوریه, اخوان ثالث, ماغوط.Committed and popular poets consider it their mission to reflect various social problems and issues in the mirror of their poems. These singers have often experienced the suffering and pain caused by war, colonialism, tyranny, suffocation, repression, and a closed political atmosphere, and have written in order to awaken and encourage people. The present research, which was carried out in a descriptive-analytical way, sought to examine the manifestations of socio-political criticism in the poems of Mahdi AkhawanSales (from Iran) and Mohammad Al-Maghout (from Syria) and from this point of view, the similarities and differences expose each of them to the reader's view. What was obtained from the search in brief is that: the poets of this research criticize the political obstruction and the lack of freedom, criticize the imprudence and incompetence of the rulers, criticize the neglect and callousness of the people, criticize the laziness of the fighters, criticize the They have put belligerence etc. on their agenda and reflected on it. The AkhavanSales and Maghout have been trying to free the people from neglect and everyday life by rousing national and ancient feelings, and to make them aware of their past honors, to recover their lost identity and to realize that - in the direction of achieving an ideal society - Give life again.
Keywords: Criticism, Socio-Political, Contemporary Poetry, Iran, Syria, Akhavansales, Maghout -
ابومعین ناصربن خسرو بن حارث قبادیانی بلخی شاعر نام آور قرن پنجم است. او شعر خود را در خدمت دین و مذهب قرار داده است و برای شعر، تنها ماموریتی دینی متصور است. بر اثر عواملی چند، دیوان ناصرخسرو در مقایسه با دیوان دیگر شاعران فارسی زبان، چندان مورد توجه شارحان قرار نگرفته و تا کنون، شرحی کامل از آن منتشر نشده است. از سوی دیگر، در آثار منتشرشده که تنها بخشی از دیوان ناصرخسرو را شرح کرده اند نیز مشکلات فراوان وجود دارد. کتاب «از قبادیان تا یمگان» از جمله کتاب هایی است که در آن، بخش هایی از دیوان ناصرخسرو به همراه سفرنامه او شرح شده است. این کتاب کار مشترک آقای محمدرضا یوسفی و خانم رقیه ابراهیمی شهرآباد است و «مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی» آن را منتشر کرده است.از آنجا که یکی از مهم ترین اهداف شرح متون، این است که شارح با توجه به دانشی که دارد، بکوشد گرهی از آن متن برای خوانندگان بگشاید، به همین دلیل، باید در شرح متون، جوانب مختلف را در نظر گرفت و برای خواننده تبیین کرد. در این مقاله، کتاب «از قبادیان تا یمگان» به دقت بررسی می شود تا نشان داده شود که شارحان تا چه اندازه در این مورد موفق بوده اند و آیا واقعا گرهی از دشواری های شعر ناصرخسرو را گشوده اند؟ در این خصوص، مطالبی در مورد مقدمه کتاب، اشکالات ره یافته به شرح قصاید، اشارات نادرست قصاید ذکر شده است.کلید واژگان: دیوان ناصرخسرو, شرح نظم, نقد تفسیری, از قبادیان تا یمگان, سفرنامه ناصرخسروAbu Mu'in Nasser bin Khosrow bin Harith Qabadiani Balkhi is a well-known poet who lived in the late 4th and early 5th centuries AH. He composed his poems in the service of religion. Nasser Khosrow believes that poetry should only serve religion and religious leaders. For several reasons, his anthology has not received much attention from commentators, and a complete explanation of it has not been published so far. A book that partially explains the poems of Nasser Khosrow is "From Qabadian to Yamgan" written by Mohammad Reza Yousefi and Ruqieh Ebrahimi of Shahrabad and published by Al-Mustafa International Translation and Publishing Center. An important goal of an author to explain a text is to solve a problem in that text for the readers as far as his or her knowledge goes. For this reason, different contents should be considered in the explanation of texts. In this article, we will carefully examine the book "From Qabadian to Yamgan" to show how successfully the authors have commented on it and whether they have really solved any problem of Nasser Khosrow's poetry.Keywords: Naser Khosrow, Anthology, Commentator, Criticism, Yomgan
-
فن کنایه به مثابه شگردی ادبی محل اختلاف علمای بلاغت بوده و همواره به ارزش هنری - ادبی آن توجه کرده اند. پیامدهای اختلاف نظر متفکران اسلامی پیرامون فن بلاغت تا حدی است که فخر رازی (ف: 606 ه) با رویکردی عقل گرایانه، تعاریف پیچیده و چندگانه، آراء ذوق محور عبدالقاهر جرجانی (ف:471 ه) را در مبحث کنایه ضعیف می داند. در پرتو اهمیت مسئله که اختلاف در روش تحقیق متفکران بلاغی است، مقاله حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش استقرائی با تکیه بر مبحث دلالت عقلی، علاوه بر کشف روش فکری رازی به همسنجی و نقد اشکالات وی بر جرجانی بپردازد. از نتایج تحقیق آن است که ریشه اختلاف رازی با شیخ در چند امر کلی همچون شیوه تفکر منطقی، روش های استدلال متفاوت و تناقض گویی دیدگاه های فلسفی و ادبی رازی در بحث دلالت ها است. رازی در متون فلسفی خود، پذیرای دلالت التزامی نیست؛ ولی در کتاب "نهایه الإیجاز فی درایه الإعجاز" پذیرای این نوع دلالت است و دچار نوعی تناقض گویی می شود؛ بنابراین در گنجانیدن کنایه در چارچوب نظری خود موفق نبود. وی در اشکال بر شیخ، متاثر از اندیشه فلسفی خود است و با ذکاوت خاصی این امر را پنهان می دارد.
کلید واژگان: عبدالقاهر جرجانی, فخر رازی, دلالت عقلی, کنایه, نقدAs a literary technique, irony has been a point of disagreement among rhetoric scholars and they have always paid attention to its literary-artistic value. The consequences of the disagreement among Islamic thinkers about the art of rhetoric have been to such extent that Fakhr Razi (606 AH) using a rationalistic approach and complex and multiplex definitions, considers the taste-oriented opinions of Abdul Qahir al-Jurjani (471 AH) weak in the subject of irony. In the light of the importance of the issue, that is the disagreement in the research method of rhetorical thinkers, the present article tries to compare and criticize Razi's critics on Jurjani as well as discovering his thinking method through a qualitative approach and inductive method, relying on intellectual implication. With the investigations carried out, the results indicated that the root of Razi's disagreement with Sheikh can be seen in several general issues, e.g. the way of logical thinking, the difference in the reasoning style, and the contradictions of Razi's philosophical and literary views in the discussion of implications. In his philosophical texts, Razi does not seem to accept the implication of obligation; but in the book Nahaye al-Ijaz fi Derayat al-ejaz acknowledges this specific implication and actually represents a kind of contradiction in his opinions, so he has not been successful in including irony in his theoretical framework. In criticizing Sheikh, he is influenced by his own philosophical thought while hiding the fact cleverly.
Keywords: Abdul Qahir Al-Jurjani, Fakhr Razi, Intellectual Implication, Irony, Criticism -
دیوان ناصرخسرو یکی از دیوان هایی است که بخش هایی از آن تحت عناوین مختلف شرح و منتشر شده است. یکی از این آثار کتابی است تحت عنوان «در لفظ دری» که در آن دکتر کاظم دزفولیان قصایدی را شرح کرده است.این کتاب در 200 صفحه نوشته شده است و انتشارات طلایه آن را منتشر کرده است.در این مقاله به بررسی و نقد این کتاب می پردازیم و نکاتی را پیرامون بخش هایی از آن بیان خواهیم کرد.در این مقاله به برخی از اشکالات و ناراستی های کتاب اشاره شده است.با بررسی های دقیق در این مقاله خواهیم دید که نویسنده به بسیاری از جنبه های شعر ناصرخسرو توجه نکرده است و در مواردی نیز برخی ابیات را درست شرح نکرده است؛ لذا این شرح یکی از شرح های ناقصی است که تقریبا گرهی از دشواری های شعر ناصرخسرو را نگشوده است و ضروری است نویسنده در چاپ های بعدی نسبت به اصلاح موارد ذکر شده و همچنین افزودن جوانب شرح نشده اقدام نماید.
کلید واژگان: ناصرخسرو, نقد, دیوان, شرح, در دریDiwan Naser Khosrow is one of the diwans whose parts have been described and published under different titles. One of these works is a book entitled "Dor LaFez Dari" in which Mr. Kazem Dezfulian has described a poem. This book is written in 200 pages and published by Talayah Publishing House. And we will criticize this book and we will express some points about some parts of it. In this article, some of the problems and mistakes of the book have been pointed out. With detailed investigations in this article, we will see that the author has many aspects of the poem. Nasser Khosrow has not paid attention and in some cases he has not explained some verses correctly; Therefore, this description is one of the incomplete descriptions that has not solved any of the difficulties of Nasser Khosrow's poetry, and it is necessary for the author to correct the mentioned items and add unexplained aspects in the next editions.
Keywords: Nasser Khosro, Criticism, Divan, Describ, Dor-E-Dari -
از نقد و انواع آن به مثابه داوری، ارزیابی، شناسایی، تحلیل، مرور، تفسیر و نظایر آن یاد شده است که همگی به صورت پسینی، ناظر بر نقد به مثابه مواجههای پرسشگرانه از متن تولید شده به قصد کنکاش و بررسی آن، هستند. این درحالی است که هدف این نوشتار، رها کردن نقد از تعریفشدگی معمول پسینی و در نتیجه ایجاد فهمی بنیادین و مبتنی بر نقد متن به گونهای پیشنی است که در فرایند تولید به کنشگری میپردازد. به همین منظور، این نوشتار بر عناصر پیشازبانی و فرازبانی تاکید دارد که رویکردی غیرساختارگرایانه است و به مثابه شرایط ممکن، زمینهساز تولید واقعی رویداد متن میباشند. پیشدادههایی فراتاریخی که حاوی چرایی و چگونگی شکلگیری متن میباشند. شرایط ممکن پیشدادههای عینی و فرازبانی هستند. امکان هایی که در فاصله با تفسیر و تاویل قرار دارند که قلمرو ذهن است. شرایط ممکن در قلب نظریه تاریخ(هیستوریک) قرار دارند و با فرآیندهای بلند مدت در پیوند میباشند. فرآیندهایی که از ابتدای شکلگیری متن در آن نقش دارند. توجه به شرایط ممکن که شرایطی فرامتنی در فرایند تولید متن هستند، متن را به متنی واقعی بدل میسازند. در این حالت است که نقد به مثابه شرط ممکن در ایجاد متن، به صورت پیشنی و فراتر از روایت زبانی و مختصات هرمنوتیکی، از آن در برابر هر گونه بررسی و داوری پیشینی حفاظت و پشتیبانی میکند. در این مقاله سعی شد به نقد با نگاهی متفاوت نگریسته شود و همین امر باعث شد تا نتایجی متفاوت از معمول استخراج شود و زمینه ساز تولید واقعی رویداد متن باشد.
کلید واژگان: نقد, شرایط ممکن, فهم متن, تولید متن, پیش داده هاCriticism and its types have been referred to as judgment, evaluation, identification, analysis, review, interpretation, and the like, all of which regard criticism as an interrogative encounter with produced text aiming to explore and examine it. This is while the purpose of this article is to emancipate criticism from the common posterior definitions and as the result to create a fundamental understanding based on text criticism as a priori act in the production process. For this purpose, this article focuses on pre-linguistic and meta-linguistic elements in terms of a non-structural approach and a context for actual production of text as possible conditions. These are meta-historical data which contain the whyness and howness of text formation. Possible conditions are objective and meta-linguistic preconditions. They are different from explanation and interpretation as the realm of mind. Possible conditions are at the heart of historical theory (Historik) and are in relation with long-term processes, playing role in text from the beginning of its formation. Observing possible conditions, as meta-textual conditions make the text actual. It is while criticism, as a possible condition in the creation of text and as a priori and beyond the linguistic narration and hermeneutic features, protects and supports it against any kind of posterior review and judgment. This article attempted to look at the criticism from a different perspective. This led to the extraction of results different from the common ones and to the context required for the actual production of the text event.
Keywords: Criticism, Possible Conditions, Text Understanding, Text Production, Pre Givens -
هدف و زمینه
ضرب المثلها عصاره فرهنگ و اخلاق و جهان بینی یک ملت هستند که تحلیل و نقد آنها منجر به تبیین اندیشه ها و عقاید جاری در میان مردم یک جامعه میشود. ضرب المثلهای منفینگر در کنار ضرب المثلهایی که حاکی از مثبت نگری هستند، بسامد قابل توجهی در منابع ادبی و در میان مردم دارند و این نوع از ضرب المثلها در امثال و حکم دهخدا نیز منعکس شده است. در این پژوهش به نقد ضرب المثلهای منفی نگر در امثال و حکم دهخدا پرداخته شده و مختصات فکری این نوع ضرب المثلها تحلیل شده است.
روش پژوهش:
این مقاله به شیوه تحلیلی-توصیفی نوشته شده و نوع آن کتابخانه ای است.
یافته هارواج ضرب المثلهای منفی نگر بصورت نامحسوس و ناخواسته منجر به شیوع منفی نگری در جامعه میشود. از منظر زبان، ضرب المثلهای منفی نگر در امثال و حکم دهخدا زبانی تلخ و گزنده دارند و از منظر سبک و سیاق فکری، مملو از منفی بافی و و گاه شامل هنجارشکنیهای اخلاقی هستند و فرد را به اتخاذ رویکردی منفی گرایانه در زندگی سوق میدهند.
نتیجه گیرینتایج پژوهش نشان میدهد که ضرب المثلهای منفی نگر در امثال و حکم دهخدا بسامد بالایی دارد. ضرب المثلهای منفی نگر در امثال و حکم دهخدا عمدتا مشتمل بر مضامینی همچون ناسازگاری، نادانی، اضطراب، تهدید و حذر، گذشته بد، ستیز، ترس، بیهودگی، نابودی، اتفاقات ناگوار، ناامیدی، خشونت، ظلم و ستم، زورگویی، توهین، مرگ اندیشی، آزمندی، سخنچینی، دروغگویی، استهزا، فتنهانگیزی، فریبکاری، دیگرآزاری، خرافهپرستی، سرزنشگری، تحقیر و تهدید، عیبجویی و خودستایی هستند. که از میان موارد فوق، نادانی با 1456 مورد (3/12 درصد) بیشترین و خودستایی با 50 مورد (42/0 درصد) کمترین بسامد را دارند.
کلید واژگان: امثال و حکم, دهخدا, تحلیل و نقد, منفی نگری, ضرب المثلJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:17 Issue: 98, 2024, PP 249 -268BACKGROUND AND OBJECTIVESProverbs are the extract of culture, ethics and worldview of a nation, whose analysis and criticism leads to the explanation of current thoughts and opinions among the people of a society. Negative proverbs, along with proverbs that indicate positivity, have a significant frequency in literary sources and among people, and this type of proverbs is also reflected in Dehkhoda"s proverbs and sayings. In this research, criticism of negative proverbs in Dehkhoda"s proverbs and decrees has been discussed and the intellectual coordinates of these proverbs have been analyzed.
METHODOLOGYThis article is written in an analytical-descriptive way and its type is library.
FINDINGSThe prevalence of negative proverbs imperceptibly and unintentionally leads to the spread of negativity in the society. From the point of view of language, the negative proverbs in Dehkhoda"s proverbs and sayings have a bitter and stinging language, and from the point of view of style and intellectual context, they are full of negativity and sometimes include violations of moral norms and lead a person to adopt a negative approach in life.
CONCLUSIONThe research results show that negative proverbs have a high frequency in Dehkhoda"s proverbs and sayings. The negative proverbs in Dehkhoda"s proverbs and sayings mainly include themes such as incompatibility, ignorance, anxiety, threats and caution, bad past, conflict, fear, futility, destruction, unfortunate events, despair, violence, oppression, bullying, insults, death thoughts, They are teasing, talking, lying, sarcasm, sedition, deception, bullying, superstition, reproach, humiliation and threats, fault-finding and self-praise. Among the above cases, ignorance has the highest frequency with 1456 cases (12.3 percent) and self-praise has the lowest frequency with 50 cases (0.42 percent).
Keywords: Amsal-O-Hekam (Proverbs, Narrations), Analysis, Criticism, Negativity, Proverb -
فصلنامه نقد ادبی، پیاپی 64 (زمستان 1402)، صص 159 -206
نقد روش شناسی و تحلیل آثار ادبی از موضوعات مهم در حوزه آثار علمی و پژوهشی است که میتوان به تاثیر بینامتنی متون ادبی به ویژه در ادبیات داستانی پی برد و شباهت ها و تفاوتها و میزان تاثیرپذیری آنان از یکدیگر را نقد و بررسی کرد. در پژوهش حاضر، نگارندگان کوشیده اند با استفاده از روش تحلیل محتوا و مقایسه تطبیقی، یکی از شگردهای جاسوسی در جنگ را در هفت داستان مشهور ادبی و تاریخی «پادشاه جهود و نصرانیان» در مثنوی و حیات الحیوان دمیری، «بوم و غراب» در کلیله و دمنه، «نبرد فیروزشاه با هیطالیان» در تاریخ طبری، «شغاد و رستم» در شاهنامه فردوسی، «نبرد زبا و جزیمه» در تاریخ بلعمی، «بیبی ستی و ابومسلم» در ابومسلم نامه نقد و بررسی و تفاوتها و شباهت های این متون را ارزیابی کنند و از طریق تحلیل محتوای داده های داستانی، پی رنگ واحد آن ها را به وضوح نشان دهند. نتایج نشان داد که شیوه جاسوسی در داستان پادشاه جهود و نصرانیان در مثنوی و حیات الحیوان از حیث ساخت و محتوا قوی تر از سایر داستانهاست، زیرا شیوه نفوذ در آن بر پایه نوعی جنگ شناختی است که بدون هیچ درگیری نظامی با هدف تسلط بر قدرت شناخت و نشانه گرفتن باورهای دینی دشمن توانسته است در بین ترسایان اختلاف ایجاد کند و آنان را نابود سازد؛ اصلی که در داستانهای دیگر رعایت نشده است.
کلید واژگان: نقد و روش شناسی, ادبیات تطبیقی, داستان های ادبی و تاریخی, مثنویLiterary Criticism, Volume:16 Issue: 64, 2024, PP 159 -206Criticism of methodology and analysis of literary works is one of the important topics in the field of scientific and research works, which can shed light on the intertextual influence of literary texts, especially in fiction. In the present study, the authors, using the method of content analysis and comparative comparison, found one of the ways of espionage in the war in seven famous literary and historical stories "King of Jahud and Nasranian" in Masnavi and Hayat Al-Hayvan Demiari, "Boom and Ghorab" in Kelileh. and Demeneh, "Firouzshah and Hitalian" in Tabari's history, "Shaghad and Rostam" in Ferdowsi's Shahnameh, "Zaba and Qasir Ebn-e Saad" in Balami's history, "Bibi Seti and Abu Muslim" in Abu Muslimnameh. The results showed that the method of espionage in the story of King of Jahud and the Christians in Masnavi and Hayat al-Haiwan is stronger than other stories in terms of structure and content. The method of penetrating is based on a kind of cognitive warfare, which without any military conflict, and only with mastering the power of knowledge and identifying the religious beliefs of the enemy, created differences among the fearful and destroyed them. This principle has not been observed in other stories.
Keywords: Criticism, methodology, comparative literature, literary, historical stories, Masnavi, espionage -
مجادلات کلامی بسیار در میان نحله های اسلامی، به ویژه اشاعره و معتزله، و مواجهه آنها با اصل بلاغت به جایی رسید که برخی از متکلمان وجود مجاز در قرآن را انکار کردند. علاوه بر آثار کلامی، این مقوله شاکله کتاب های بلاغی را نیز به خود اختصاص داد. به خصوص از روزگار سکاکی، گویا گرانیگاه مباحث مربوط به مجاز از آثار کلامی به آثار بلاغی منتقل شد. مباحث اصلی در این آثار بر سر تعریف مجاز و حقیقت، کیفیت شناخت این دو، انواع مجاز و... بوده است. می توان گفت اساس بسیاری از این مجادلات یا مشکل اصلی آنها توجه به یکی از جنبه ها و غلفت از دیگر جنبه های این موضوع بوده است. به نظر می رسد علی رغم کوشش ها و نکته سنجی های محققان مختلف در این آثار، به دلیل آمیختگی قلمروهای مختلف در این موضوع، پژوهش های امروزی حوزه مجاز کمتر به تحقیقات پیشین پرداخته اند. در پژوهش حاضر، ضمن بررسی سیر مطالعات مجاز در کلام و آثار بلاغی مختلف، به شیوه تحلیلی توصیفی، این موضوع از چشم اندازهای مختلف تحلیل و نقد شده است. ماحصل پژوهش نشان می دهد واژه محوری، درهم آمیختن قلمروهای مختلف، مباحث انتزاعی کلامی، تقسیم بندی های غیرضرور، بی توجهی به جنبه کاربردی زبان، هم پوشانی گونه های مجاز و تکرار مطالب، مشکلات اساسی تحقیقاتی از این دست بوده است. درکنار این مسائل، باید از بی توجهی به نکته سنجی های دانشمندانی مانند جرجانی و خطیب قزوینی نیز یاد کرد. به نظر می رسد اگر به جنبه های اطلاع رسانی، کاربردشناسی و زمینه متن توجه کنیم، بسیاری از نابسامانی های تشخیص معنایی مجاز حل خواهد شد. ازسوی دیگر، تقسیم این مقوله به مجاز مرسل و مرکب و اندک قلمروهایی که در ذیل این دو قرار می گیرد، ما را از دیگر دسته بندی ها بی نیاز خواهد کرد.
کلید واژگان: مجاز, بلاغت, کلام, تحلیل, نقدResearch on metonymy and related topics in Islamic studies stems from Muslims’ interaction with the Qur’an and their efforts to comprehend the meaning of certain verses. It sparked numerous theological debates among Islamic sects, such as the Ash’arites and the Mu’tazilites, to the extent that some scholars rejected metonymy in the Qur’an. In addition to theological (Islamic kalam) works, metonymy featured in rhetorical volumes and since the time of Sakkaki it has been transferred from theological to rhetorical works. The main issues in these works relate to the definition of metonymy and truth, the quality of their recognition, metonymy types, and so on. The main debate has been attending to one aspect and neglecting other aspects. Despite the efforts made by Muslim scholars in these works, due to the intermingling of different fields in this subject, current research on metonymy has paid less attention to previous studies. Therefore, the present research has explored this issue from various perspectives while examining the evolution of metonymy studies in the works of Muslim theologians and rhetoricians using a descriptive-analytical method. The results showed that logocentrism, the intermingling of different domains, abstract theological topics, unnecessary divisions, disregard for the functional aspect of language, overlapping types of metonymy, and repetition of the content were the main research barriers. Additionally, one should also mention the neglect of the points made by scholars such as Jurjani and Khatib Qazvini. It seems that if we pay attention to the aspects of information, pragmatics, and the context in the field of metonymy, many problems of its semantic recognition will be solved. On the other hand, dividing this category into metalepsis and compound metonymy as well as their trivial subfields will make us independent from other categories.
Keywords: Metonymy, Rhetoric, Islamic Kalām, Analysis, Criticism -
مما لاشک فیه ان بیان جوده الترجمه، رهن بوضعها علی محک النقد والتحلیل . والنقد بدوره یعرض اوجه القوه و القصور فی الترجمه ولاینشد تعدیل الخلل فیها، من هنا بدت الحاجه ماسه إلی وضع معاییر یعتمد علیها للحکم علی جوده الترجمات ، مما افضی الی طرح المزید من النظریات والمقاربات بهدف تحدید تلک المعاییر، ومن جمله تلک المقاربات نموذج "غارسیس" للنقد جمعت فیه بین مختلف التیارات المطروحه علی ساحه ابحاث الترجمه . ویضم النموذج اربعه مستویات ،هی: المستوی الدلالی اللغوی، والمستوی النحوی الصرفی، والمستوی الخطابی الوظیفی، والمستوی الاسلوبی البراغماتی. وتندرج تحت کل مستوی إجراءات عدیده، وقد تم تطبیق هذا النموذج بمنهج تحلیلی وصفی احصایی علی ترجمه "عادل عبد المنعم" لروایه "مدیر المدرسه" للکاتب الإیرانی "جلال آل احمد" .وقد توصلنا إلی ان المترجم حالفه النجاح علی المستویین اللغوی والنحوی وحظیت ترجمته بالکفایه، لکنه لم ینل النجاح علی المستویین الوظیفی والاسلوبی، فلم تلق ترجمته المقبولیه.کلید واژگان: النقد والتقییم, المقبولیه, الکفایه, مدیر المدرسهThere is no doubt that determining the quality of a translation depends on putting it to, The test of Criticism and Analysis, There is no desire to correct the defect in it, hence there was an urgent need to set reliable standards to judge the quality of Translations, which led to the introduction of more Theories and interviews to determine these Standards, Among these Approaches is the Garcec Model Criticism, Which brings together the various currents presented in the arena of translational research, the model includes four levels: the Semantic linguistic level, The grammatical Morphological level, The functional discursive level, and the Stylistic Pragmatic level, Several procedures fall under each level. This model was applied with an analytical, descriptive, and statistical approach to Adel Abdel Moneim’s translation of the novel The School Principal by the Iranian writer Jalal Al Ahmed. Let us discover that the translator was successful at the linguistic and grammatical levels, and his translation was sufficient, but he did not achieve success at the functional and stylistic levels. His translation was not accepted.Keywords: criticism, evaluation, acceptability, Adequacy, school principal, Jalal Al Ahmed, Adil Abdel Moneim, Garcés
-
کتاب علوم و فنون ادبی یک منبع اختصاصی برای تدریس ادبیات فارسی در دوره متوسطه دوم برای رشته های ادبیات و علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی است. بخش تاریخ ادبیات به عنوان بخش آغازین این کتاب یکی از مهمترین درسهایی است که دانشآموزان بعضا به دلیل حجم بالا و شباهت بین برخی مطالب و حفظی بودن درس زیاد میل به یادگیری آن ندارند و عموما از خواندن آن سر باز میزنند. مولفان کتاب حاضر علیرغم سادهسازی و کاهش حجم آن نسبت به کتاب تاریخ ادبیات نظام قدیم برخی از مسائل مهم را رعایت نکردهاند و همین امر موجب شده تا کتاب از نظر ساختاری، محتوایی، علمی و معنایی مورد نقد قرار بگیرد. بررسی و نگارش مجدد کتاب بر اساس دو رویکرد ژانر یا همان نوع ادبی و جریانشناسی روشی است که میتوانند علاوه بر سهولت یادگیری مطالب تاریخ ادبی برای دانشآموزان و مدرسان مطالب مفیدی را نیز ارائه دهد. روشی که تا کنون بر بخش تاریخ ادبیات فارسی کتب درسی حاکم بودهاست بیشتر به زندگینامه و نام بردن آثار شاعران و نویسندگان میپردازد و بعضا مطالبی را که اهمیت و فایده چندانی ندارند مطرح کردهاست. ما در این پژوهش علاوه بر نقد بخش تاریخ ادبیات هریک از کتاب سهگانه علوم و فنون ادبی به طور مجزا به طراحی پیشنهادی تاریخ ادبیات فارسی بر اساس دو رویکرد ژانر (پیش از اسلام تا قرن دوازدهم) و جریان شناسی (دوران معاصر) میپردازیم که یکی از بهترین روش های تدوین مجدد کتاب برای رفع مشکلات فعلی آن است.کلید واژگان: تاریخ ادبیات, جریان شناسی, نقد, توازن, علوم و فنون ادبیThe book of literary sciences and techniques is a dedicated resource for teaching Persian literature in the second secondary school for the fields of literature and humanities and Islamic sciences and education. As the beginning part of this book, the history of literature section is one of the most important lessons that students sometimes do not want to learn due to the high volume and similarity between some materials and the memorization of the lesson, and generally refuse to read it. The authors of this book, despite simplifying and reducing its volume compared to the book on the history of literature of the old system, have not observed some important issues, and this has caused the book to be criticized in terms of structure, content, science and meaning.Reviewing and rewriting the book based on the two approaches of genre or literary type and flowology is a method that can provide useful information for students and teachers in addition to the ease of learning literary history. The method that has dominated the history of Persian literature in textbooks is mostly about biographies and naming the works of poets and writers, and sometimes it has brought up things that are not very important and useful. In this research, in addition to criticizing the history of literature section of each of the three books of literary sciences and techniques, we separately discuss the proposed design of the history of Persian literature based on two approaches of genre (before Islam to the 12th century)Keywords: History of Literature, Flowology, criticism, Balance, literary sciences, techniques
-
بر اساس نظریه بینامتنی، هر متنی متاثر از متون دیگر است و نویسنده، آگاهانه یا ناآگاهانه از متون پیشین متاثر است. این نظریه، توسط نظریه پردازان غربی مطرح شد و در نقد عربی نیز بازتاب یافت. استفاده از متون پیشین در شعر عربی رواج بسیار دارد، در این میان قرآن به عنوان کتاب الهی سرچشمه ای همیشه جوشان برای شاعران عرب به شمار آمده است که با استفاده از آیات مبارک آن، بر غنای اثر خویش افزوده اند. این بهره وری از قرآن مختص شاعران مسلمان نیست، بلکه شاعران سایر ادیان نیز از قرآن الهام گرفته اند. رشید سلیم الخوری (القروی) شاعر مسیحی لبنانی است که به آمریکای جنوبی مهاجرت کرده است، اما با این وجود الهام از آیات قرآنی یکی از بارزترین ویژگی های شعر وی به شمار می آید. تعابیر و مفاهیم قرآنی به گونه ای هنرمندانه، توام با ظرافت های ادبی در شعر وی به کار رفته است. بدین منظور پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی در پی آن است که به تبیین گونه های مختلف بینامتنی قرآنی و اهداف مد نظر شاعر در بهره وری از آیات قرآنی بپردازد و تکنیک های متنوع را در بافت شعری وی، بررسی نماید.نتایج بیانگر این مطلب است که القروی آشنایی کامل با قرآن کریم داشته و برای اهداف مختلف از آن بهره برده است. نفی متوازی بیشترین وسعت و بعد از آن نفی کلی و در پایان کمترین وسعت را نفی جزیی دارا می باشد
کلید واژگان: قرآن کریم, بینامتنی, رشید سلیم الخوری (القروی), شعر معاصر, نقدAccording to intertextuality, every text is influenced by other texts, and the author, consciously or unconsciously, is affected by previous texts. this theory was introduced by Western theorists and has also gained prominence in Arab literary criticism. The utilization of previous texts in Arabic poetry is quite prevalent. In this context, the Quran stands as an ever-flowing source for Arab poets. By incorporating its blessed verses into their works, they enrich their creations. The utilization of the Quran isn't exclusive to Muslims; poets of other religions have also drawn inspiration from it. alQaravi, is a Lebanese Christian poet who migrated to South America. Nonetheless, one of the most notable characteristics of his poetry is his significant inspiration from Quranic verses. The Quranic interpretations and concepts are ingeniously woven into his poetry, adorned with literary elegance. For this purpose, the present research employs a descriptive-analytical approach to delve into the exposition and analysis of various forms of intertextuality in the Quran, as well as the poet's objectives in utilizing Quranic verses. It aims to examine techniques employed in his poetry's structure. The results indicate that alQaravi had a comprehensive familiarity with the Quran, and he utilized it for various purposes. the parallel negation has the widest scope, followed by general negation, and finally, partial negation has the least scope.
Keywords: Holy Qur’an, intertextuality, Rashid Salim al-Khoori (al-Qaravi), contemporary poetry, criticism -
در سال های اخیر با شناسایی و تصحیح طومارهای نقالی شاهنامه تا حدود زیادی نگاه شاهنامه پژوهان و ادیبان به طومارها تغییر یافته است. یافته ها حاکی از آن است که طومارهای نقالی صرفا زاده ذهن و تخیل نقالان نبوده و در بعضی موارد آبشخورها و منابع طومارها به روزگار قبل از اسلام یا در دوره اسلامی به قبل از سروده شدن شاهنامه فردوسی برمی گردد. ازطرف دیگر زبان و سبک طومارهای نقالی تصحیح شده با آنچه راویان در مجلس نقل به اجرای آن می پرداخته اند، تفاوت دارد و هردو را نمی توان از یک گروه به حساب آورد. ازین رو تصحیح طومارهای نقالی باید به صورت کاملا تخصصی و برابر با موازین درست علمی انجام بگیرد تا نتایج حاصله منجر به شناخت بهتر از طومارها و منابع آنها گردد. شاهنامه نقالان، که در روزگار ما تالیف شده است، یکی از طومارهای جامع نقالی شاهنامه به شمار می رود. جلیل دوستخواه این طومار را در سال 1396 تصحیح و منتشر کرده است. در این مقاله، کتاب شاهنامه نقالان از دو منظر مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت؛ در بخش نخست اشتباهات و تناقض های مولف اثر، مرشد زریری، مطرح خواهد شد و در بخش دوم در یک نگاه دقیق تر، روش مصحح اثر، جلیل دوستخواه، به بوته نقد در خواهد آمد. نتایج این بررسی نشان می دهد که به این کتاب، در هردو بخش تالیف و تصحیح، آسیب هایی راه یافته است.
کلید واژگان: طومار, شاهنامه, زریری, تصحیح, نقدIn recent years, the identification and correction of the Nakkali of Shahnameh scrolls have greatly impacted the view of Shahnameh-scholars toward the scrolls. The findings indicate that the Nakkali scrolls were not just a product of the mind and imagination of the bards; even in some cases, the scrolls date back to the pre-Islamic or, at times, the Islamic era preceding the compilation of the Shahnameh, by Hakim Abulqasem Ferdowsi. On the other hand, the corrected Nakkali scrolls differed in language and style from what the bards recited in a bardic assemblage. Consequently, the correction of the Nakkali scrolls should be done in a specialised manner and in accordance with the correct scientific standards so that the results could lead to a better understanding of the scrolls and their sources. Edited by Jalil Doostkhah and published in 1396 [2017], Shahnameh Nakkalan is among the best researched Nakkali Shahnameh scrolls. This article investigates Shahnameh Nakkalan from two perspectives: the first part will explore the mistakes and contradictions of the author, Murshid Zariri, and the second part conducts a thorough investigation of Jalil Doostkhah’s editing methodology. This critique concludes that both the authorship and curation have been unfaithful to some sections.
Keywords: Scrolls, Shahnameh, Zariri, Correction, Criticism -
یکی از نظریات مطرح شده درباره نظم قرآن کریم، نظریه میشل کویپرس است که با استفاده از ادبیات نظم متقارن و معکوس، رهیافتی نو به نظم و انسجام قرآن دارد. وی در نظریه خود، به فن تالیف کلام توجه می کند و دیدگاهی کل نگر به قرآن دارد. ایشان برای معناشناسی قرآن، متن را به سطوح مختلف تقسیم می کند، آنگاه اشکال گوناگون تقارن در این نظریه را با کمک شاخص های تالیفی مطرح کرده و به بررسی اشکال تقارن می پردازد. نیز توازی ترادفی، توازی تضادی، توازی تالیفی یا تکاملی، نظم محوری یا ترکیب دایره ای، نظم معکوس یا ترکیب آینه ای یا مقابله عکسی از اشکال گوناگون تقارن است که به کمک شاخص های تالیفی تجاور، دوتایی بودن، ترادف، تضاد، تشابه، تکرار یا این همانی، تماثل صوتی یا هم صدایی، شباهت های صرفی، ساختار نحوی یکسان برای تحلیل و بررسی معنای متن مورد استفاده قرار می گیرد. در این مقاله پس از تبیین و توضیح نظریه مذکور، جامعیت و کارایی آن از طریق تطبیق قواعد مورد استناد کویپرس در سوره حدید مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده است که اجرای قواعد مورد نظر در این سوره و تقسیم بندی آیات در سطح فرع، قسم و جزء در تعداد قابل توجهی از آیات تطبیق نمی کند اما در سطح، مفصل و مقطع در همه آیات مطابقت دارد.
کلید واژگان: معنا شناسی نظم متقارن, نقد, نظم و انسجام قرآن, سوره حدید, میشل کویپرسOne of the theories applicable to the Holy Quran is the theory of Michel Cuipers, who has introduced a new approach to the order and coherence of the Quran by using the method of symmetrical and inverse order. He divides the text into different levels, then divides the various forms of symmetry, i.e., sequential parallelism, contradictory parallelism, authorial or evolutionary parallelism, axial order or circular composition, inverse order or mirror composition, and photographic contrast with the help of convergent authorial indicators. It discusses and examines duality, synonymy, contradiction, similarity, repetition or similarity, phonetics or consonantal allegory, morphological similarities, and identical syntactic structure. After explaining the theory, its comprehensiveness and efficiency have been examined in Surah Al-Hadid by applying the rules provided by Cuipers, and it is concluded that the rules mentioned cannot be applied to all verses in this Surah at sub-section, section, and part levels, but they can be applied to all verses at maghta' and mafsal levels.
Keywords: criticism, order, coherence of the Quran, semantics of symmetrical order, Surah Al-Hadid -
آن چه باعث شکل گیری شعر می شود، فرم است؛ صناعات فرمی و چگونگی کاررفت آن ها در سطح زبان، میزان ادبیت آن را نشان می دهد. اما تنها فرم ضامن ماندگاری آثار نیست. پژوهش حاضر برآن است تا به بایسته هایی در نقد شعر بپردازد. این پژوهش بر آن است که در نقد آثار باید به موضوعات مهمی چون: زبان سالم و یکدست، عدم اضطراب سبکی، نحوه به کارگیری صناعات فرمی و انصاف در نقد، توجه داشت. همچنین باید توجه داشت که هر اثری قابلیت نقد را ندارد. چه بسیارند آثاری که صاحب امتیاز نقد شدن نمی شوند. بنابراین برای نقد یک اثر، باید حداقل سطحی را در نظر گرفت. هم چنین باید در نظر داشت که استفاده صرف از صناعات ادبی، هنر به وجود نمی آورد؛ از جمله معضلاتی که امروزه گریبان گیر شعر و ادبیت کلام شده، استفاده کارکردی صرف از صناعات ادبی است. بی این که نگاهی به چگونگی و کیفیت به کارگیری این صناعات بشود، آن ها را مورد استفاده قرار می دهند.
کلید واژگان: نقد, شعر, زبان سالم, عدم اضطراب سبکیWhat causes the formation of the poem is the form; Form industries and how they are used at the level of language show the level of its literacy. But the form alone does not guarantee the durability of the works. The present study aims to provide some points related to poetry criticism. This research is based on the fact that in criticizing the works, one should pay attention to important issues such as: sound and uniform language, lack of stylistic anxiety, the way of using formal industries and fairness in criticism. It should also be noted that not every work can be criticized. There are many works that do not get the privilege of criticism. Therefore, to criticize a work, a minimum level should be considered. It should also be kept in mind that the mere use of literary arts does not create art.
Keywords: Criticism, poetry, tips, healthy language style -
علی محاذاه عصر التکنولوجیا وانفجار المعلومات، اصبحت الدراسات بتعددیه التخصصات اکثر اهمیه. اصبح راس المال الاجتماعی فی العقود الخمسه الاخیره مفهوما رئیسا فی النظریات الاکادیمیه والابحاث العلمیه. فمن هذه الاختصاصات والدراسات، هو راس المال الاجتماعی فی الادب. الادب هو مرآه یمکن من خلالها ملاحظه خصائص العلاقات الاجتماعیه لافراد المجتمع. یهدف هذا البحث المتواضع إلی الکشف عن مظاهر راس المال الاجتماعی فی روایه سیدات القمر ل "جوخه الحارثی"، کاتبه عمانیه معاصره ومن موالید 1978 فی عمان، التی نالت علی جائزه "مان بوکر" العالمیه، لروایه "سیدات القمر" عام 2019 م. تتمحور الروایه حول الاسره والقضایا الاجتماعیه بسرد حیاه ثلاث شقیقات واسرتهن والتطورات الاجتماعیه فی عمان. وقد اعتمد البحث علی المنهج الوصفی - التحلیلی مستعینا بطریقه تحلیل المضمون. وقد توصل البحث إلی مجموعه من النتائج اهمها: بروز موضوعات وقضایا متنوعه فی میدان ظاهره راس المال الاجتماعی وکافه موشرات المعیار وتطبیقاته، ولاسیما فی مجالات کالمشارکه والتعاون، والتضامن، والدعم الاجتماعی، مقارنه بالموشرات الاخری.
کلید واژگان: راس المال الاجتماعی, المعاییر, النقد, جوخه الحارثی, سیدات القمرAs various fields of knowledge develop, interdisciplinary studies become more prominent. During the recent five decades, the concept of social capital has drawn high attention in humanities including literature studies. Literature like a mirror reflects the characteristics of social relationships among individuals in a society. The purpose of this research is to reveal the manifestations of social capital in the novel " Sayyidat al-Qamar" written by "Jokha Al-Harithi", a contemporary Omani writer who was born in Oman in 1978, and his novel won the "Man Booker" international prize in 2019. The focus of the novel " Sayyidat al-Qamar" is the life of three sisters, their families, and social changes in Oman. This research was conducted based on the descriptive-analytical method using the content analysis method. Findings indicated that almost all the components of social capital as norms were found in the text. Furthermore, some norm indicators such as cooperation and social support had higher frequency compared to other indicators.
Keywords: Social Capital, Norms, Criticism, Al-Harithi Squad, Sayyidat Al-Qamar -
یکی از موضوعات قابل توجه در متون عرفانی، بررسی روابط عرفا با حاکمان زمانه و چگونگی برخورد با آنان است. در بادی امر به نظر می رسد که عرفا با سیاست بیگانه اند و عرفان که از مقوله معنا، کشف و شهود، خلوت و خلسه است، با سیاست که پدیده ای بیرونی، عمومی، اجتماعی و مرتبط با زندگی و معیشت انسان هاست؛ قابل جمع نیست و رابطه ای بین معنویت گرایی و عرفان با سیاست ورزی وجود ندارد. بررسی متون عرفانی نشان می دهد که علاقه مندی عارفان به سرنوشت انسان و سعادت و شقاوت او که به گونه ای با شیوه اداره کشور مرتبط است، آنها را به واکنش در برابر سیاست و حکومت واداشته است. بسیاری از بزرگان عرفان در آثار خود به پایداری سیاسی پرداخته و دیدگاه خود را نسبت به مسایل سیاسی و گردانندگان حکومت بیان نموده اند. مولفه هایی چون: توصیه حاکمان به عدالت ورزی، ستم ستیزی، انتقاد از حاکمان، حق گویی در برابر حاکمان ظالم و پایداری در برابر قدرت های حاکم، بیانگر نقد و اعتراض به رفتار حاکمان و پایداری سیاسی عرفا می باشد.کلید واژگان: واژه های کلیدی: عرفان, پایداری, انتقاد, نثر فارسیOne of the notable topics in mystical texts is the investigation of the relationship between mystics and the rulers of the time and how to deal with them. It seems that mystics are alien to politics, and mysticism, which is from the category of meaning, discovery and intuition, solitude and trance, cannot be collected with politics, which is an external, general, social phenomenon and related to the life and livelihood of humans; there is no relationship between spirituality and mysticism and politics. The examination of mystical texts shows that mystics' interest in the destiny of man and his happiness and misery, which is somehow related to the way of running the country, has made them to react against politics and government. Many of the elders of Mysticism (Erfan) have addressed political resistance in their works and expressed their views on political issues and government leaders. Regarding elements such as recommending rulers to justice and being anti-tyranny, criticizing rulers, telling the truth against tyrannical rulers, resistance against ruling powers, expressing criticism and objection to the behavior of rulers and the political resistance of mystics, the fifth century is considered as one of the eventful and influential centuries. Political developments and social conflicts provided the ground for the activity of mystics and Sufis. The establishment of schools of religious sciences, and the spread of monasteries and mystical writings caused the spread of Sufism. The period between the fifth century and the whole of the sixth century and the beginning of the seventh century is the most important period of activity of mystics in Iran.Keywords: Mysticism, Sustainability, Criticism, Persian prose
-
فصلنامه نقد ادبی، پیاپی 62 (تابستان 1402)، صص 127 -162
اگر زبان را نه آینه منعکسکننده مبارزهها، بلکه موضوع مبارزهها و ابزار مبارزه تلقی کنیم، دیگر به جای آن باید از دال گفتمان استفاده کرد که مفاهیم قدرت و زبان را در یک درهم تنیدگی مداوم و تفکیک ناپذیر مفهومی، قابل فهم میسازد. درهمین راستا این مقاله بر آن است تا با روشی گفتمانی و با اتخاذ دیدی انتقادی متن تاریخ بیهقی را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین متون کلاسیک ادبیات فارسی بفهمد و بخواند. به عبارت دیگر با قرار دادن این متن در بافت گفتمانیاش و رابطه دیالکتیکش با قدرت و فهمیدن این متن به عنوان میدان مبارزه قدرتها و گفتمانهای متضاد و متخاصم جامعه بتوان به فهمی نو از آن دست پیدا کرد. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای انجام تحلیلهای خرد متنی، و از نظریه گفتمان لاکلاو و موف برای انجام تحلیلهای کلان گفتمانی عصر بیهقی، به طور هم زمان و ترکیبی بهره میگیرد تا بتوان به نوعی تحلیل گفتمانی خرد و کلان رضایت بخش از متن و عصر تاریخ بیهقی دست پیدا کرد. متن تاریخ بیهقی چنان که نشان داده میشود، نه منعکس کننده راستین مبارزات بلکه خود بخشی از فرایند مبارزه است. این متن تحت تاثیر زنجیره گفتمانهای حاکم است و علیه گفتمانهای پیرامونی به کار گرفته میشود. تاریخ بیهقی، تحت تاثیر گفتمان که ذهن دوقطبی متن را به یک بازنمایی جهتدار از جریان امور و واقعیتها میکشاند، گفتمانهای حاکم را برجسته مس سازد و گفتمانهای پیرامونی را به حاشیه میراند.
کلید واژگان: قدرت, گفتمان, متن, سوژه, نقد, تاریخ بیهقیLiterary Criticism, Volume:16 Issue: 62, 2023, PP 127 -162If we consider language not as a mirror reflecting struggles, but as the subject and tool of struggles, then we should use the signifier of discourse, which makes the concepts of power and language understandable in a continuous and inseparable conceptual entanglement. This article aims to analyze the text of Tarikh-e Beyhaqi as one of the most influential classical texts of Persian literature with a discursive method. In other words, by placing this text in its discursive context and its dialectical relationship with power, and understanding this text as the field of conflict between powers and conflicting discourses of society, a new understanding of it can be achieved. In order to achieve this goal, Fairclough's critical discourse analysis method is used to perform micro-textual analysis, and Laclau and Mouffe's discourse theory is used to perform macro-discourse analysis of Bayhaghi era. The text of Tarikh-e Beyhaqi, as shown, does not reflect the true struggle, but itself, is part of the struggle process. This text is influenced by the chain of ruling discourses and is used against peripheral discourses. Tarikh-e Beyhaqi, under the influence of the discourse that pulls the bipolar mind of the text to a directional representation of the flow of affairs, highlights the ruling discourses and marginalizes the peripheral discourses.
Keywords: Power, discourse, text, criticism, Tarikh-e Beyhaqi
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.