جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "english" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «english» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
In today’s interconnected world, increasing longevity has elevated the societal role of older adults, fostering their active participation. Education, particularly language learning supported by technology, empowers this demographic to thrive in a globalized society. Integrating Information and Communication Technologies (ICT) into language learning not only enhances linguistic competence and digital inclusion but also boosts emotional well-being by building confidence, reducing anxiety, and fostering a sense of accomplishment. This study explores the impact of ICT on linguistic, digital, and emotional dimensions in older adults, using data from questionnaires and interviews with 24 participants at the University of Granada, Spain. Findings reveal strong digital engagement, motivation, and familiarity with digital tools, while ICT also fosters positive emotional outcomes, including confidence and social belonging, despite challenges like pronunciation and limited literacy. The results highlight the need for tailored educational approaches to promote meaningful, inclusive, and emotionally enriching learning experiences.Keywords: Older Adults, English, ICT, Emotional Engagement, Linguistic, Digital Competence
-
طنز انگلیسی و طنز فارسی قابلیت های فراوانی در نقدهای اجتماعی و بازتاب وقایع تاریخی خود داشته اند. اگرچه آبشخور اصلی این طنزها و منشاء شکل گیری آنها تفاوت هایی با هم دارند اما ماهیت و سرشت آنها یکسان و غایت هر کدام اصلاح جوامع بشری بوده است. پژوهش حاضر با استفاده از روشی توصیفی-کیفی و با تکیه بر مطالعات تطبیقی و رویکردی میان رشته ای و با نظر به مکتب آمریکایی و روسی درصدد بررسی این دو گونه ادبی و شناخت شباهت ها و تفاوت های آنها می باشد. ادبیات جهان در سرزمین های مختلف گاهی متاثر از هم بوده اند و گاهی این روح مشترک بشریت بوده که توانسته آثار ادبی را به هم نزدیک و فارغ از تاثیر و تاثر مستقیم آنها را در یک ظرف قرار دهد. در این پژوهش، ژانر ادبی طنز مبنای اصلی بحث است تا در پرتو آن دو دوره طلایی طنزنویسی در ایران و انگلستان، یعنی دوره نئوکلاسیک و عصر مشروطه، مقایسه و بررسی شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که طنز دوره نئوکلاسیک انگلستان در سده های هفدهم و هجدهم میلادی ادامه طنز دوران باستان خاصه روم و طنزنویسان شهیر آن سرزمین، و نیز همراه با ظهور روزنامه نگاری و نثرنویسی در عصر خردگرایی بوده است، درحالیکه طنز در عصر مشروطه ایران در اوایل سده بیستم میلادی حاصل بیداری اجتماعی و همچنین رونق مطبوعات آن دوران می باشد. علاوه بر این، به نظر می آید طنز انگلیسی از انسجام ساختاری و محتوایی بیشتری نسبت به همتای فارسی خود برخوردار بوده است؛ زیرا که طنز در ممالک اروپایی فراخور تغییرات سیاسی و اجتماعی خود بعد از عصر رنسانس که طی آن بیداری ادبی-فرهنگی بزرگی در آن قاره روی داد، به تشخص و استقلال کامل تری دست یافت. در بخش پایانی این پژوهش دو نمونه از طنزهای منثور انگلیسی و فارسی به بحث و بررسی گذاشته شده است: یک پیشنهاد کوچک اثر جاناتان سوئیفت (1745-1667 م.) و «دروسالاشیاء» از مجموعه چرند و پرند علی اکبر دهخدا (1334-1259 ش.).
کلید واژگان: طنز, نئوکلاسیک انگلستان, مشروطه ایران, جاناتان سوئیفت, علی اکبر دهخدا, یک پیشنهاد کوچک, دروس الاشیاءBoth English and Persian satires have proved their enormous potentials in reflecting historical events and voicing social criticism. Despite differences in their origins, the nature and the ends of the satires have been the same, aiming at reformation of human societies. Drawing on analytical-qualitative methods and adopting Russian and American approaches to comparative literature and interdisciplinary studies, the present research attempts to examine the similarities and differences of satires in the two languages. At times, literatures have had impact on each other in different parts of the world; however, the similarities have quite often been due to the common human spirit informing different literary works. Satire is the main focus of the present study in two golden eras of satirical writing both in Iran and England. The findings of the research reveal that Neo-classical satire in England during the 17th and 18th centuries is the continuation of the Classical age especially the Roman satire, resurging as a result of the popularity of journalism and prose writing during the Age of Enlightenment. On the other hand, satire grew in popularity during the Constitutionalist era in Iran due to social awakening and popularity of the press. It seems that English satire enjoys greater content and structure integrity as compared to its Persian counterpart. Perhaps because of the socio-political changes leading to great literary and cultural rebirth after the Renaissance in European nations, satire achieved greater distinction and independence. In the closing section of this research, two examples of English and Persian prose satire will be examined: A Modest Proposal by Jonathan Swift (1667-1745) and “Dorūs Al-Ashyā” [Lessons to be Learned from Things] by Ali-Akbar Dehkhodā (1879-1956).
Keywords: English, Persian Satire, Jonathan Swift, Ali-Akbar Dehkhodā, A Modest Proposal, “Dorūs Al-Ashyā” -
With the explosive expansion of digital content in the present media landscape where almost every aspect of our lives is intertwined with the online interconnected spaces, extramural English—otherwise known as informal learning of English—has gained remarkable popularity among the youth, most notably the digital native generation or the tech-savvy. Informal learning of English in general, and extramural English in particular, occur outside of classroom settings—be it online and in real life—through learner-initiated activities. Notable examples of such activities include, among other things, watching films and TV shows, listening to songs, or playing video games (Sundqvist, 2024). Indeed, (online) informal learning of English, as Lee and Lee (2021) and Jurkovič (2019) note, consists of self-directed activities in digital settings, often driven by personal interests and undertaken independently, without teacher supervision. Typically, users engage in these activities without the explicit intention of improving their L2 skills. On this ground, the legitimacy of researching informal contact with English is rooted in a confluence of various factors, including contemporary communication practices, the evolving nature of language learning and the proliferation of free and user-friendly online resources and technologies worldwide.
Keywords: Informal Learning, English, L2 Learning, Films, TV Series -
هدف پژوهش حاضر تحلیل مقابله ای چندمعنایی ترکیبات "سر" در فارسی و انگلیسی و شناسایی طرحواره های ساختی ناظر بر ساخت این ترکیبات برمبنای ساختواژ ساختی بوی (2010) و در نهایت ارزیابی این انگاره در مواجه با داده های این دو زبان است. بدین منظور، تمام واژه های مرکب فارسی و انگلیسی که "سر" به عنوان سازه اول در آنها ظاهر می شود از منابع مختلف، از جمله فرهنگ سخن، فرهنگ زانسو، فرهنگ انگلیسی آکسفورد، فرهنگ های آنلاین مریوم وبستر، کمبریج و کولینز استخراج شدند. سپس به مقوله بندی معنایی و تحلیل تفاوت ها و شباهت های آنها پرداخته شد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده ها شامل 300 واژه مرکب است. یافته ها نشان داد که چندمعنایی این ترکیبات، نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح ساخت ها و طرح واره های انتزاعی قابل تبیین است و لذا آن را چندمعنایی ساختی انگاشتیم. همچنین، مشخص شد که اگرچه طرحواره ها و زیرطرحواره های ساختی مشابهی برای ترکیبات "سر" در هر دو زبان وجود دارد، اما تنوعات معنایی و تعداد زیرطرحوارهای فرعی این ترکیبات در فارسی بیشتر از انگلیسی است و این تفاوت حاکی از آن است که نظام طرحواره ای ساخت [Head-X] در فارسی نسبت به انگلیسی پیچیده تر و بسط معنایی آن گسترده تر است.کلید واژگان: ساختواژه ساختی, طرحواره ساختی, چندمعنایی, ترکیب, فارسی, انگلیسیZabanshenakht, Volume:14 Issue: 1, 2024, PP 57 -86The aim of this comparative research is to investigate the polysemy of “head-compounds” in Persian and English and to identify the constructional schemas governing the construction of these compounds based on Construction Morphology (Booij, 2010). To this end, all compounds consisting of “head” as their first constituent were collected from different Persian and English sources. Our data consist of 300 compound words collected from Comprehensive Sokhan Dictionary, Zansoo Dictionary, Oxford Advanced Learner’s Dictionary, Online Merriom-Webster, Collins, and Cambridge Dictionaries. Then the collected compounds were semantically categorized and their similarities and differences were examined. The findings showed that the polysemy in these compounds could be explained not at the level of words, but at the level of abstract constructions and constructional schemas in both languages. Therefore, it was considered as a type of constructional polysemy. Moreover, it was found that although there were similar constructional schemas and subschemas for "head-compounds” in both languages, the semantic variations and the number of subschemas in Persian were more than that of English. This difference indicated that the schematic hierarchy of the construction [Head-X] in Persian was more semantically complex and more extended compared to English.Keywords: Construction Morphology, constructional schema, polysemy, compounding, Persian, English
-
این مقاله، پژوهشی توصیفی تحلیلی بر اساس نظریه ی استعاره ی مفهومی است که به بررسی استعاره های مفهومی حوزه ترس در سه اثر داستانی از زبان های متفاوت، سنگ صبور (فارسی)، خشم و هیاهو (انگلیسی) و میرامار (عربی) می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهند که هر سه نویسنده به طور مشترک از استعاره خاص «ترس، شیی است» بهره برده اند و این امر می تواند مهر تاییدی بر جهانی بودن استعاره های مفهومی باشد. اما در رابطه با استعاره های سطح عام در این داستان ها مشخص شد که صادق چوبک و نجیب محفوظ در داستان های فارسی و عربی، بیشترین بهره را از استعاره عام «احساسات، شیی هستند» برده اند در حالی که فاکنر در داستان انگلیسی خشم و هیاهو بیشترین استفاده را به طور یکسان از استعاره های سطح عام «احساسات، مکان هستند» و «احساسات، نیرو هستند» برده است. تفاوت بین داستان های فارسی و عربی با داستان انگلیسی اشاره ای به فرهنگ ویژه بودن استعاره های سطح عام دارد.کلید واژگان: استعاره مفهومی, سطح خاص و عام, ترس, فارسی, انگلیسی, عربیZabanshenakht, Volume:14 Issue: 1, 2024, PP 247 -281This article is a descriptive-analytical research based on the theory of conceptual metaphor, which examines the conceptual metaphors of the field of fear in three literary works from different languages, Sang Sabbour (Persian), Sound and Fury (English) and Miramar (Arabic). The findings of the research show that all three authors jointly used the Specific metaphor "FEAR ARE OBJECTS" and this can be a confirmation of the universality of conceptual metaphors. But in relation to Generic- level metaphors in these stories, it was found that Sadegh Chubak and Najib Mahfouz in Persian and Arabic stories have benefited the most from the Generic- level metaphor "EMOTIONS ARE OBJECTS", while Faulkner has used the most in the English story, Sound and Fury. Equally, it uses the Generic- level metaphors "EMOTIONS ARE LOCATIONS" and "EMOTIONS ARE FORCES". The difference between Persian and Arabic stories with English story points to the culture-specificity of Generic - level metaphors.Keywords: conceptual metaphor, Specific, Generic-level, Fear. Persian, English, Arabic
-
امروزه افراد در دنیای دیجیتالی زندگی می کنند و همه از کودکان گرفته تا افراد بزرگسال قادر به استفاده از فناوری های رایانه ای و موبایلی هستند. در طی سال های اخیر، استفاده از بازی های موبایلی به یکی از موضوعات جذاب مورد پژوهش در حوزه تدریس زبان خارجی تبدیل شده است. هدف این پژوهش بررسی اثر استفاده از بازی های موبایل بر بهبود واژگانی زبان آموزان خردسال بود. یک طرح تحقیق ترکیبی و نیمه تجربی با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 30 زبان آموز خردسال دختر و پسر در مرکز کانون زبان ایران کرمانشاه بود. داده های کمی با آزمون تی مستقل تحلیل شدند. داده های کیفی با مصاحبه جمع آوری و با برنامه کاربردی مکس کیو دیا تحلیل شدند. نتایج تفاوت آماری معناداری بین گروه های شاهد و آزمایش از لحاظ بهبود دانش واژگانی نشان داد. گروه آزمایش عملکرد بهتری را در مقایسه با گروه شاهد داشت. اما، مشخص شد که تفاوت آماری معناداری بین زبان آموزان دختر و پسر از لحاظ بهبود دانش واژگانی وجود نداشت. نتایج بخش کیفی نیز نشان داد زبان آموزان دختر و پسر نگرش مثبتی را نسبت به استفاده از بازی های موبایل داشتند. مشخص شد که استفاده از بازی های موبایل در افزایش انگیزه زبان آموزان خردسال برای یادگیری واژگان موثر است. افراد شرکت کننده در حین استفاده از بازی های موبایل از خود علاقه، انگیزه و اشتیاق مضاعفی را نشان دادند. آن ها نسبت به افزایش دانش واژگانی خود با بازی موبایل علاقه مند بودند. به علاوه، انجام بازی های موبایل موجب تسهیل حفظ کردن واژگان جدید میان افراد گروه آزمایش شد. یافته های این پژوهش می تواند برای آموزش زبان مفید باشد.
کلید واژگان: بازی, انگلیسی, ارتقا, دانشToday, people live in a digital world and everyone from children to adults is able to master technology in the form of computers and gadgets. In recent years, the use of gamification has been an important focus of attention in English as foreign language learning. This study aimed to examine the influence of using mobile games on the vocabulary improvement of young learners. A mix- quasi-experimental pre-test – post-test design was implemented in which 30 male and female young learners studying English as a foreign language at Iran Language Institute in Kermanshah were participated. The quantitative data was analyzed using the independent samples t-test. The qualitative data was gathered through interviews and analyzed using Maxqudia software. The results indicated a statistically significant difference between the control and experimental groups in terms of vocabulary achievement. The experimental group performed better and achieved higher results compared to the control group. However, it was found that there was no statistically significant difference between male and female students regarding their improvement in vocabulary. The results of qualitative part indicated that both male and female students exhibited a positive attitude towards the use of mobile games. The participants expressed interest, enthusiasm, and motivation while playing the mobile games. They displayed a keen desire to expand their vocabulary knowledge and acquire new words. Moreover, the mobile games facilitated easier memorization of the words. The findings of this study can be useful in language education.
Keywords: Game, English, Teaching, Improvement, Knowledge -
پژوهش حاضر، با ارایه تحلیلی معنایی، به مطالعه میان فرهنگی استعاره های مجازبنیاد دست و پا در زبان های فارسی و انگلیسی میپردازد. روش پژوهش از نوع اکتشافی است و داده های آن شامل 32 عبارت استعاری متعارف حاوی بدن واژه های دست و پا برگرفته از اصطلاحات موجود در فرهنگ رایگان است که معادل فارسی آن ها براساس فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی-فارسی یکجلدی (حق شناس و همکاران، 1381) استخراج شده است. هدف پژوهش تبیین خاستگاه زیستی این استعاره ها در زبانهای فارسی و انگلیسی براساس طب کل نگر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تعدادی از عبارات استعاری مربوط به دست و پا برمبنای خاستگاه زیستی آن ها در طب کل نگر قابل بررسی و برخی نیز در اصل طرح واره ای و نمادین هستند و برحسب رویدادها و عملکردهای بدنی قابلمشاهده بیرونی شکل گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه با وجود خاستگاه زیستی یکسان، مجازهای نسبتا یکسانی را در دو زبان فارسی و انگلیسی شاهد هستیم، اما الگوهای فرهنگی استعاره های متفاوتی را در آنها به وجود آوردهاند.
کلید واژگان: شناخت بدنمند, معنی شناسی شناختی, استعاره مجازبنیاد, طب کل نگر, فارسی, انگلیسیThe present research provides a cross-cultural study about hand and foot metonomy-based metaphors in Persian and English by means of a semantic analysis. The research method is exploratory and its data includes 32 conventional metaphorical expressions containing hand and foot body terms which are taken from the idioms of The Free Dictionary, and their Persian equivalents are extracted based on Farhang Moaser One-Volume Millennium English-Persian Dictionary (Haghshenas et al., 2002). The research objective is to explain the biological motivation of the metaphors on the basis of holistic medicine. The research findings show that a number of the metaphorical expressions related to hands and feet can be investigated based on their biological origin in the holistic medicine, and the others are schematic and symbolic and formed according to externally visible events and bodily functions. The results indicate that, regarding the same biological origin, we can see relatively similar metonymies, while cultural patterns have created different metaphors in both Persian and English.
Keywords: Embodied Cognition, Cognitive Semantics, Metonymy-based Metaphor, Holistic Medicine, Persian, English -
هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای «ساخت مقایسه مبالغه آمیز» از دیدگاه زبان شناسی شناختی در فارسی و انگلیسی است. به این منظور، اولا مهمترین طرحواره ها و راهبردهای ساخت واژی-نحوی رمزگذاری مفهوم مقایسه مبالغه آمیز را باز می شناسیم؛ دوما نمود صوری هر یک از مولفه های مورد اشاره بررسی می شود؛ و سوما بر مبنای رویکرد شناختی هاینه (Heine, 1997) و دسته بندی استاسن (Stassen, 1985) راهبرد غالب بیان مقایسه عالی در این دو زبان مشخص می گردد. این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع پیکره-بنیاد است. داده ها شامل 316 جمله (فارسی=164 و انگلیسی=152) است که از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی (Najafi, 2008)، فرهنگ پیشرفته انگلیسی آکسفورد (Hornby, 2001) و پیکره انگلیسی آمریکایی معاصر استخراج شدند. یافته ها نشان داد که داده های انگلیسی با دسته بندی استاسن و الگوی پیشنهادی هاینه (Heine, 1997) کاملا همخوانی دارد؛ ولی زبان فارسی از راهبردهای گوناگونی برای رمزگذاری مفهوم «مقایسه» بهره می گیرد که برخی از آن ها در زبان انگلیسی به کار گرفته نمی شوند. به بیان دقیق تر، نمود صوری مولفه های «درجه پارامتر»، «نشانگر استاندارد» و «استاندارد» در زبان فارسی اجباری نیست؛ درحالی که نمود صوری «مقایسه شونده» و «پارامتر» در زبان انگلیسی اجباری است و اگرچه گرایش غالب ساخت مقایسه مبالغه آمیز در فارسی اغلب از نوع «مکانی» است، ولی این زبان افزون بر راهبردهای مطرح شده توسط استاسن و هشت طرحواره پیشنهادی هاینه، از طرحواره هایی بهره می گیرد که در فهرست زبان های مطالعه شده جهان هیچ اشاره ای به این موارد نشده است. به این ترتیب ، مشخص شد که رویکرد شناختی هاینه و الگوی استاسن (Stassen, 1985) در رویارویی با داده های زبان فارسی کفایت تبیینی لازم را نداشته و نیازمند بازنگری هستند؛ در حالی که داده های انگلیسی را به خوبی تبیین می کنند.کلید واژگان: مقایسه, ساخت مقایسه مبالغه آمیز, الگوی رده شناسی استاسن, رویکرد شناختی هاینه, فارسی و انگلیسیComparison is a fundamental aspect of human cognition that is expressed in various ways across languages. However, it cannot be solely described by individual words or morphemes; rather, its existence depends on underlying schematic structures. Heine (1997) notes that the domain of comparison encompasses different conceptual and linguistic forms, with the "superior comparative" serving as a prototypical example in languages worldwide. It is worth noting that both "superior comparative" and "superlative" constructions share common underlying structures. This study hypothesizes that Persian exhibits a greater variety of language-specific superlative constructions compared to English, attributed to typological features such as the "Ezafe construction," "free word order," as well as other morpho-syntactic elements including constructional idioms, specific lexical items, and phrasal/complex predicates unique to Persian.This study aims to address the following questions: 1) What schemas and morpho-syntactic mechanisms do Persian and English employ to express the superlative comparison notion? 2) Do all constructive components of superlative comparison in Persian and English require obligatory or optional formal expression? 3) To what extent can Stassen's typological classification (1985) and Heine's cognitive approach (1997) explain the superlative comparative constructions in these two languages? 4) How similar or different are the dedicated grammaticalized constructions employed by Persian and English to express the superlative comparison notion?Keywords: Comparison, English, Heine's Cognitive Approach, Persian, Stassen's Typological Classification, Superlative Comparative Construction
-
In recent years, the enrollment of English as a foreign language (EFL) has increased significantly in higher education. The aim of this study is investigating the impact of a group learning program which is implemented as online on learning motivation of English among Iranian university students. Forty four undergraduate university students (25 males and 19 females) with the age range of 18 to 30 participated in this study. The Dornyei theoretical framework (2005; 2009) was used to measure the three aspects of motivation (ideal L2 self, ought-to L2self, and L2 learning experience). A pre- and posttest survey and a semi-instructured interview were used as the main instruments. For identifying the differences of the scores of three aspects of motivation, a paired sample T-test was used. The findings showed that there was a significant difference in L2 learning experience prior to and after the program administration and no significant difference were observed regarding the two other aspects. The findings also showed the most motivating feature was interesting learning recourses and tools and the most demotivating feature was technology barriers. Moreover, the findings of the interviews showed that most of the students had positive experience of this project. With the increasing role of English in Iran in all aspects of teaching and learning as an international language, it is crucial for teachers and program developers to care about the motivational drives of learners due to the positive feedback of some programs as the project under the study.
Keywords: Demotivation, English, Iranian University students, Motivation, Online Learning Group Program -
In recent years, English for Research Publication Purposes (ERPP) has turned into a hot debate among scholars. Flowerdew’s (2015) seminal work on the significance of English in scholarly publication prepared the grounds for considering ERPP an independent field. The challenges and intricacies of publication in English-medium high-indexed journals have induced ERPP as a prioritized concern in non-Anglophone communities. This 10-chapter volume (entitled Introducing ERPP) is a timely attempt, yet surprisingly the first, by John Flowerdew and Pejman Habibie on the significance of ERPP in provoking equal opportunities for Anglophone and non-Anglophone scholars to disseminate knowledge. The book adheres to a neat structure with an informative introduction and an insightful conclusion. Other chapters deal with ERPP background (chapter two), the notion of publish or perish (chapter three), English discourses and perspectives (chapter four), theoretical and research grounds of ERPP (chapters five and six), gatekeeping issues (chapter seven), ERPP and digitalization (chapter eight), and ERPP pedagogical directions (chapter nine).
Keywords: English, Research, publications -
واژه «هوش» سال هاست که معنای تک بعدی خود را ازدست داده و به عنوان مفهومی چندوجهی که تمامی توانایی های افراد را دربرمی گیرد، در نظر گرفته می شود. یکی از انواع هوش که بر اساس تفاوت های فردی زمان محور بناشده، «هوش زمانی» است که به افکار، دیدگاه ها و رفتار افراد در ارتباط با زمان اطلاق می شود. این مقوله اگرچه در حوزه های مربوط به علوم مدیریت مورد پژوهش قرارگرفته، اما در حوزه آموزش توجه چندانی بدان نشده است. ازآنجاکه مقوله زمان ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ و زبان دارد، پژوهش حاضر سعی کرده است تاثیر تحصیل در سه زبان متفاوت بر هوش زمانی دانشجویان را مورد مقایسه قرار دهد. دو هدف در این مطالعه مد نظر است: اول، بررسی تاثیر تحصیل در زبان های انگلیسی، فارسی و عربی بر هوش زمانی دانشجویان با درنظرگرفتن رویکرد آموزش زبان کاربردی، نظریه فعالیت و نظریه عادت واره و دوم، بررسی احتمال تفاوت معنادار میان دانشجویان کارشناسی زبان انگلیسی، فارسی و عربی از نظر هوش زمانی؛ بدین منظور، پرسشنامه هوش زمانی توسط 100 دانشجوی زبان و ادبیات انگلیسی، 100 دانشجوی زبان و ادبیات فارسی و 90 دانشجوی زبان و ادبیات عربی کامل شد. نتایج آزمون های «تی مستقل» بر روی داده ها، تاثیر معنادار و منفی تحصیل در زبان فارسی و انگلیسی را بر روی هوش زمانی دانشجویان این رشته ها نشان داد (05/0> p)، به طوری که هوش زمانی دانشجویان ترم دوم بالاتر از هوش زمانی دانشجویان ترم هشتم بود. در رابطه با هدف دوم مطالعه، یافته ها حاکی از آن بود که تفاوت معناداری میان این سه گروه از نظر هوش زمانی وجود دارد، به عبارتی دیگر، دانشجویان رشته زبان انگلیسی از هوش زمانی بالاتری برخوردار بودند (05/0> p). درنهایت، نتایج و کاربردهای این پژوهش در بافت آموزش زبان مورد بحث قرار گرفت.کلید واژگان: انگلیسی, عربی, فارسی, هوش زمانی, یادگیری زبانThe concept of “intelligence” lost its one-dimensional sense many years ago and is now considered a multidimensional concept that encompasses all abilities of individuals. One type of intelligence that is based on time-related individual differences is “temporal intelligence”, which refers to the thoughts, views, and behaviors of people in relation to time. Although this variable has been researched in the field of managerial science, it has not received much attention in the field of education. Since the concept of time is closely related to culture and language, the present study attempted to compare the effects of studying three different languages on students’ temporal intelligence. Two objectives were considered in this study: first, to investigate the effects of studying English, Persian and Arabic languages on students’ temporal intelligence by considering the Applied ELT approach, activity theory, and habitual theory; and second, to investigate the possibility of significant differences among undergraduate students in English, Persian and Arabic in terms of temporal intelligence. For this purpose, the General Temporal Intelligence Scale was completed by 100 students of English language and literature, 100 students of Persian language and literature, and 90 students of Arabic language and literature. The results of the independent samples t-test on the data showed a significantly-negative effect of studying Persian and English on the temporal intelligence of students in these fields (p < 0.05), meaning that the temporal intelligence of second-semester students was higher than the temporal intelligence of eighth-semester students. Regarding the second purpose of the study, the findings indicated that there was a significant difference among these three groups in terms of temporal intelligence; in other words, English students had higher temporal intelligence (p < 0.05). Finally, the results and implications of this study were discussed in the context of language education.Keywords: Arabic, English, Persian, Studying Language, Temporal intelligence
-
نظام های صرفی زبان های مختلف تمایل دارند از اصول خاصی پیروی کنند، شفافیت یکی از این اصول مهم است. جستار حاضر، به بررسی شفافیت نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی براساس نظریه صرف طبیعی پرداخته است. مسیله اصلی آن است که شفافیت در وندهای تصریفی این دو زبان از منظر صرف طبیعی چگونه بازنمایی می شود. داده های فارسی از پیکره پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و داده های انگلیسی از پایگاه پیکره انگلیسی آمریکایی معاصر به روش نمونه گیری تصادفی)و بر مبنای تعداد واژه های مساوی) انتخاب شده، سپس براساس دیدگاه درسلر و مایرثالر موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در فارسی صورت های تصریفی -ها و -ون جمع ساز، -ترین صفت عالی ساز، ت- و -اد گذشته ساز، و ن- منفی ساز و در انگلیسی صورت های ‘s- مالکیت، -est صفت عالی ساز و -en صفت مفعولی ساز، شفاف و باقی نشانه ها غیرشفاف اند. یافته ها حاکی از آن است که شفافیت مقوله های اسم و فعل در فارسی بیش از صفت است اما شفافیت مقوله های اسم و صفت در انگلیسی بیش از شفافیت فعل است. این امر یکی از وجوه افتراق نظام صرفی این دو زبان است. همچنین، میان ملاک شفافیت و بسامدوقوع نشانه تصریفی رابطه مستقیمی وجود ندارد. در نظام صرفی هر دو زبان بین مقوله دستوری و شفافیت رابطه مستقیمی وجوددارد. اما این رابطه درخصوص شفافیت هریک از نشانه ها با بسامد وقوعشان لزوما صدق نمی کند.کلید واژگان: ارزش های تصریفی, بسامد, شفافیت, فارسی و انگلیسی, نظریه صرف طبیعی, وندهای تصریفیZabanshenakht, Volume:13 Issue: 2, 2022, PP 123 -153The morphological systems tend to follow certain principles, transparency is one of these important principles. This study examined the transparency of Persian and English inflectionals based on natural morphology. The main issue is how transparency is represented according to natural morphology. Persian data are selected from Institute of Humanities and Cultural Studies Corpora and English data are extracted from Corpus of Contemporary American English through random sampling (and based on equal number of words). Afterwards, they were analyzed based on Dressler and Mayerthaler’s approach. The results indicate, in Persian, the plural markers –ha,-un, the superlative adjective marker -tarin, past tense suffixes –t, -ad, and negation prefix n-, and in English, the genitive marker -'s, superlative adjective marker -est and past participle -en are transparent and the rest is opaque. Findings indicate the transparency of nouns and verbs in Persian is more than adjectives; however, in English, it′s not true. This is one of the differences of two morphological systems. Also, there is no direct relationship between transparency and frequency of inflectional affixes. Indeed, there is a direct relationship between grammatical categories and transparency of inflectional affixes. This relationship doesn’t necessarily apply to the transparency of each affix with its frequency.Keywords: frequency, Inflectional Affixes, Inflectional Values, Natural Morphology Theory, Persian, English, transparency
-
این مقاله، پژوهشی توصیفی تحلیلی بر اساس نظریه ی استعاره ی مفهومی است که به بررسی استعاره های مفهومی حوزه خشم در سه اثر داستانی سنگ صبور (فارسی)، خشم و هیاهو (انگلیسی) و میرامار (عربی) می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهند یکی از پربسامدترین حوزه های مبدا مشترک که هر سه نویسنده از آن برای بیان مفهوم انتزاعی خشم استفاده کرده اند استعاره خاص «خشم، شیی و وسیله است» می باشد البته فقط با بودن یک حوزه ی مبدا مشترک نمی توان بطور قوی بر جهانی بودن استعاره های مفهومی تاکید کرد و تفاوت های موجود نشان دهنده فرهنگ ویژه بودن این استعاره های خاص است. اما در رابطه با استعاره های سطح عام در این داستان ها مشخص شد که هر سه نویسنده صادق چوبک و ویلیام فاکنر و نجیب محفوظ، بیشترین بهره را در حوزه خشم از استعاره عام «احساسات، شیی هستند» برده اند و می توان گفت که در سطح استعاره های عام جهانی بودن استعاره ها قابل تایید است.کلید واژگان: استعاره مفهومی, استعاره عام, خشم, فارسی, انگلیسی, عربیThis article is a descriptive-analytical research based on conceptual metaphor theory (CMT), which studies the conceptual metaphors of the field of anger in three fictional works of Sange Sabour (Persian), Sound and Fury (English) and Miramar (Arabic). The findings of the research show that one of the most frequent source domains that all three authors have used to express the abstract concept of anger is the specific metaphor "ANGER IS AN OBJECT / TOOL". Of course, just by having one common source domain, it is not possible to strongly emphasize the universality of conceptual metaphors, and the existing differences indicate culture-specificity of these specific metaphors.But in relation to Generic- level metaphors in these stories, it was found that all three writers, Sadegh Chubak, William Faulkner, and Najib Mahfouz, have benefited the most from the Generic- level metaphor "EMOTIONS ARE OBJECT" in the field of anger, and it can be said that at the Generic- level of metaphors, The universality of metaphors can be confirmed.Keywords: conceptual metaphor, Generic level metaphor, Angry, Persian, English, Arabic
-
هدف از این مقاله بررسی انتقادی کتاب «انگلیسی ویژه: منبعی آموزشی برای درس زبان انگلیسی در مدارس ویژه مناسب برای پایه های هفتم تا نهم» نوشته هایده ووسکه است که با هدف آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانشآموزان دارای مشکلات یادگیری در پایه های هفتم تا نهم در مدارس آلمان تدوین شده است. با توجه به معیارهای پیشنهادی نقد شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی، نقاط قوت و ضعف شکلی و محتوایی اثر بررسی، و سپس پیشنهادهایی برای بهبود اثربخشی کتاب و متناسب سازی آن برای دانش آموزان سایر کشورها ارایه گردید. از مهم ترین نقاط قوت کتاب می توان به تنوع موضوعی و استفاده از کاربرگ های متنوع اشاره نمود. مسایلی که می تواند در چاپ های بعد یا هنگام متناسب سازی اصلاح شود عبارت اند از: دشواری خواندن متون داستانی، سیاه وسفید بودن کاربرگ ها، دشواری تطابق کاربرگ ها و توضیح ها مربوط به آنها، و تمرکز بیش ازحد بر فرهنگ کشورهای انگلیسی زبان که ممکن است کاربرد کتاب را برای کشورهای دیگر محدود کند.
کلید واژگان: زبان انگلیسی, دانش آموزان با نیازهای ویژه, دوره اول متوسطه, نقد, زبان آلمانی, مشکلات یادگیریThe present article reviewed “English Special: A Resource for Teaching English at Special Schools from Grade 7 to 9” by Heide Wöske. This book aims to teach English as a foreign language to students with learning difficulties from grade seven to nine in Germany. With regard to the criteria proposed by the Council for Reviewing Books and Texts on Humanities, the book’s merits and demerits in terms of form and content were discussed, and recommendations were made to enhance both the quality and the content of the book for future editions or adaptations. The most salient strong points of the book are the diversity of topics and the provision of various worksheets. Points which require attention in future editions or adaptations include the difficulty of reading the narratives, black-and-white printing of worksheets, difficulty of matching each worksheet with its how-to-teach notes, and an overemphasis on the culture of English-speaking countries which may restrict the application of the book in other parts of the world.
Keywords: English, Students with special needs, Junior high school, Review, German, Learning difficulties -
Across Linguistics Study of Self-mentions in English and Persian Language Teaching Research Articles
This study is a quantitative and functional investigation on self-mention in language teaching research articles both in English and Persian. For this purpose, 40 research articles (20 in English and 20 in Persian) were randomly selected out of the valid online journals. The quantitative findings showed that the frequency of the different forms of selfmention in research articles in both languages (English and Persian) is quite different. Findings showed that “I” in English language teaching research articles and'' we ما''in Persian language teaching research articles were the most frequent self-mentions. Based on Tang and John’s (1999) taxonomy of the discourse functions of personal pronouns, self-mentions were functionally analyzed. The findings showed that the most frequent discourse function of self-mentions in both sets of research articles was the recounter of the research process, whereas the least frequent role was the originator. The findings of this study have some implications for both instructors of academic writings and students to determine whether self-mention in academic writing is permissible and when and for what purposes, writers should use a particular type of self-mention. —————————————————————————————————————————–
Keywords: Functions, English, language teaching research articles, Persian, self-mentions -
در این پژوهش سعی شده است با بررسی تفاوتهای فکری که نشاتگرفته از شغل و اقلیم و محیط زیست بوده است و همچنین بررسی مقایسهای تعدادی از ساختارهای صرفی و نحوی زبان فارسی، انگلیسی و چینی به این پرسش پاسخ داده شود که چه رابطهای میان تفکرات اشخاص و روابط فکر و زبان در سه زبان چینی، فارسی و انگلیسی وجود دارد؟ در این پژوهش از چارچوب نظری نسبیت زبانی (ساپیر، 1376: 36) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که چینیزبانان و فارسیزبانان موضوعات را به طور کلی و احساساتی توصیف می کنند و به گروه خیلی اهمیت می دهند؛ بنابراین زبانهای چینی و فارسی به معنای خارج از زبان توجه بیشتری دارند. انگلیسی زبانها به تفکر تحلیلی مسلطترند و موضوعات را جزءبهجزء تحلیل می کنند و از نظر ساختار جمله، به شخص و کامل بودن جمله توجه می کند. با بررسی جملات این سه زبان مشخص شد که افعال زبان انگلیسی و زبان فارسی، بر خلاف زبان چینی دارای زمان است، فاعل غیرجاندار در این زبانها میتواند در جایگاه نهاد قرار گیرد، عبارتهای اسمی از از لحاظ شناختگی (معرفه) و ناشناختگی (نکره) اسم، دارای نشانه است. اما در زبان چینی عبارتهای اسمی دارای نشانه نیستند و فاعل غیرجاندار در جایگاه نهاد قرار نمیگیرد. زبان فارسی از نظر ساختار بیشتر شبیه انگلیسی است و از نظر تفکر و فرهنگ با چینی ها شباهت بیشتری دارند.کلید واژگان: زبان, تفکر, فارسی, _ چینی, انگلیسی, _ ساپیرIn this research, an attempt has been made to find out the intellectual differences that have originated from occupation, climate and environment, as well as a comparative study of a number of morphological and syntactic structures of Persian, English and Chinese to examine where there is a connection between the thoughts of people and the relations of thought and language in these three languages. In this research, the theoretical framework of linguistic relativity (Sapir, 1997: 36) has been used. The results of this study showed that Chinese speakers and Persian speakers describe the issues in general and emotionally and attach great importance to the group; Therefore, Chinese and Persian languages pay more attention to the meaning outside the language. English-speakers are more proficient in analytical thinking and analyze topics in detail, paying attention to the person and completeness of the sentence in terms of sentence structure. Examining the sentences of these three languages, it was found that the verbs of English and Persian, unlike Chinese, have a time. The non-living subject in these languages can be placed in the position of the subject. Nominal expressions have signs in terms of being known (definite) and or not known (indefinite). But in Chinese, noun phrases have no sign and the non-living subject is not in the position of the subject. Persian language is more similar to English in terms of structure and is more similar to Chinese in terms of thinking and culture.Keywords: thoughts, Language, Persian, Chinese, English, Sapir-Worf Hypothesis, sociolinguistics
-
مطالعه حاضر به بررسی تطبیقی غزل از دیدگاه استعاره مفهومی (لیکاف، 1980) می پردازد. پیکره زبانی این پژوهش شامل 24 غزل (189 بیت) از زبان های فارسی، ترکی آذربایجانی و انگلیسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پربسامدترین حوزه مقصد در نظام مفهومی شعرا در غزل حوزه «عشق» است. همچنین، استعاره های مفهومی غالب در حوزه عشق، با توجه به دیدگاه لیکاف، در زبان های فارسی، ترکی و انگلیسی بدین قرار است: الف) زبان فارسی: عشق سفر است، عشق شراب است، عشق پیوند است، عشق آتش است، عشق بیداری است، عشق معامله است. ب) زبان ترکی: عشق ظلم است، عشق ضرر است، عشق انتظار است، عشق چرخش/طواف است، عشق بهار است، عشق شراب است، عشق واعظ است. ج) زبان انگلیسی: عشق زنده است، عشق ناپایدار است، عشق تضاد است. از دیگر یافته های مطالعه حاضر این است که در برخی از غزل ها صورت زبانی شعر در بسامد وقوع استعاره موثر می باشد. به عبارت دیگر، فرم زبانی در غزل می تواند بر نوع و میزان استفاده شاعر از استعاره تاثیر مستقیم داشته باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استعاره مفهومی غالب در غزل همان هسته تشکیل دهنده و ایجادکننده شعر می باشد. استعاره مفهومی مذکور از ابتدای تشکیل غزل به عنوان نیروی محرک شاعر بوده و احتمالا شاعر را به گفتن شعر واداشته است.
کلید واژگان: استعاره مفهومی: غزل, زبان فارسی, زبان ترکی آذربایجانی, زبان انگلیسیThis study aims to consider ghazal/sonnet from conceptual metaphor perspective (Lakoff, 1980). The corpus used in the study contains 24 poems (189 couplets) in Persian, Azerbaijani Turkish and English. The results of the paper show that the most frequent target domain in ghazal is “love”. Moreover, central conceptual metaphors in “love” are: A) in Persian: LOVE IS JOURNEY, LOVE IS WINE, LOVE IS TIE, LOVE IS FIRE, LOVE IS AWAKENING, LOVE IS DEAL. B) in Azerbaijani Turkish: LOVE IS OPPRESSION, LOVE IS WAITING, LOVE IS TURNING/TAWAF, LOVE IS SPRING, LOVE IS WINE, LOVE IS SERMON. C) in English: LOVE IS LIVE, LOVE IS UNSTABLE, LOVE IS PARADOX. This study also confirms that linguistic form has a direct influence on conceptual metaphor occurrence in ghazal. According to the findings of the current paper, the central conceptual metaphor plays a key role in versification. That is, central conceptual metaphor in ghazal seems to be the stimulus to the poet.
Keywords: conceptual metaphor, ghazal, sonnet, Persian, Azerbaijani Turkish, English -
کنش های گفتاری یکی از مباحث مهم تحلیل گفتمان در حوزه زبان شناسی به شمار می رود و در سال های اخیر ابعاد مختلف این گونه کنش ها در زبان های مختلف مورد مطالعه و توجه پژوهش گران و زبان شناسان قرار گرفته است. از جمله ابعاد مورد توجه این گونه کنش ها ساختار زبانی و کاربردهای آنان در زبان های مختلف است. پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی کاربردهای کنش گفتاری تملق در دو زبان فارسی و انگلیسی پرداخته است و بدین منظور کاربردهای این کنش گفتاری در مکالمات 120 فیلم (60 فیلم فارسی و 60 فیلم انگلیسی) مورد مطالعه قرار گرفت. پس از استخراج تمامی مکالمات مربوط به این کنش گفتاری در مجموعه مورد بررسی و جمع آوری اطلاعات موردنظر، مدل هایمز (1967) مبنای بررسی تطبیقی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تملق در هر دو فرهنگ فارسی و انگلیسی برای نفوذ مثبت در مخاطبین مورد استفاده قرار می گیرد و کاربردهای این کنش گفتاری در زبان فارسی به 19 مورد و در زبان انگلیسی به 11 مورد می رسد. علاوه بر این، در هر دو زبان مورد مطالعه، کنش گفتاری تملق در هر دو موقعیت رسمی و غیررسمی یافت می شود اما در زبان فارسی استفاده از آن در موقعیت های غیررسمی و خصوصی بسیار بیشتر از کاربرد آن ها در موقعیت های رسمی است. هم چنین، بر اساس نتایج به دست آمده، فراوانی و کاربرد تملق در زبان و فرهنگ فارسی به مراتب بیشتر از زبان و فرهنگ انگلیسی است.کلید واژگان: کنش گفتاری تملق, الگوی SPEAKING هایمز, زبان فارسی, زبان انگلیسیSpeech act analysis, as a significant aspect of discourse analysis and pragmatics, has increasingly drawn the researchers’ attention since John L. Austin (1962) put forward speech act theory, and ever since then, the study of the linguistic structures of speech acts and their functional values have been among the key areas of study in speech act analyses. The present study comparatively explored the manifestations and functions of flattery speech acts in Persian and English languages. To do so, flattery instances were identified and extracted form a corpus of 60 Persian speaking and 60 English speaking film scripts. The speech act instances were extracted from different movie genres including social and family, drama, science-fiction, and romance. The movies were produced between the years 2010-2020. A sample of 343 Persian and 228 English flattery instances were extracted and analyzed on the basis of Hymes’s (1967) model. The obtained results indicated that flattery was used in both Persian and English cultures in order to exert positive influence on the addressees. Moreover, in both languages, the act of flattery was done in both formal and informal situations in an attempt to deceive, compliment, praise, and ridicule. In addition, although flattery speech act was found in both formal and informal situations—in the case of Persian language and culture—, its application in informal and private situations was more frequent than in formal situations. Moreover, the frequency of flattery in Persian language and culture was found to be significantly higher than English.Keywords: Flattery Speech Act, Hymes SPEAKING Model, Persian, English
-
مطالعه حاضر در تلاش است با استفاده پیکره زبانی به ارایه تعریفی جدید از «معنی» بپردازد. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش دیدگاه نقشی-شناختی دولی و لوینسون (2001) از گفتمان است. پیکره پژوهش دربرگیرنده چهار روایت است که شامل دو اثر انگلیسی و دو اثر ترکی می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که معنی همانند یک سلول عمل می کند. بنابراین، مطالعه حاضر معنی را به مثابه سلولی فیزیولوژیک دانسته و آن را طرحواره ای سلولی- شناختی پیشنهاد می کند. طبق طرحواره سلولی-شناختی پیشنهادی در این مطالعه، شکل گیری معنی در زبان به مثابه تولد یک موجود زنده (مثلا انسان یا پروانه) است که در سه مرحله شکل می گیرد. بنابراین، تولد «پروانه»، «انسان» و «معنی در زبان» از الگویی واحد پیروی می کنند. در همه این موارد، یک سلول/واحد (تخم در مورد پروانه، نطفه در مورد انسان و همچنین واژه در مورد زبان) در مرحله آغازین قرار دارد. در مرحله بعدی، واحد/سلول مذکور رشد نموده (تبدیل تخم به کرم و شفیره در مورد پروانه، تبدیل نطفه به گوشت/استخوان در مورد انسان، و کسب اطلاعات بیشتر و نو در مورد واژه در زبان) و در مرحله نهایی سلول به موجود زنده تبدیل می شود (کرم پروانه می شود، نطفه انسان می شود، واژه در بافت/گفتمان معنی می شود). هر یک از نمونه های مذکور در بافت خاص خود شکل می گیرد: نطفه در رحم مادر، پروانه در محیط زیست خود و واژه در بافت/گفتمان رشد نموده و متولد می شوند.
کلید واژگان: معنی, سلول, زبان شناسی, زبان انگلیسی, زبان ترکیThis study aims to propose a new definition of ‘meaning’ using corpus linguistics. The framework used in the current study is the Dooley and Levinsohn’s (2001) model of functional-cognitive approach. The corpus of the study contains 4 narratives (two English narratives and two Turkish ones). The results of the study show that meaning develops like a cell. As far as the study is concerned, meaning, as a physiologic cell, can be imagined as a cellular-cognitive schema. According to the cellular-cognitive schema, meaning is built in three steps like giving a birth (to a baby or a butterfly). That is, the birth of a baby, a butterfly, and meaning follow the same pattern. In the mentioned items, a cell or a unit (caterpillar regarding butterfly, sperm regarding baby, word regarding meaning) is located in the initial step. In the second step, there happens to be a cell/unit growth (butterfly: egg, caterpillar, chrysalis, butterfly; baby: sperm, getting flesh/bone, baby; language: word gets new information). And in the final step, the cell/unit turns into a live creature (a caterpillar turns into a butterfly, a sperm turns into a baby, a word gets its meaning). Each of the items is produced in its context (sperm in mother’s womb, butterfly in its living environment, and language in linguistic context).
Keywords: Meaning, Cell, Linguistics, English, Turkish -
ایجاد نیولوژیسم ها به عنوان یک حوزه ی میان رشته ای از مطالعات زبان ، شاهد بی چون و چرای منحصر به فرد درباره ی چگونگی بازتاب جوامع بر زبان ها است. زبان ها به عنوان سیستمهای ساختاریافته ی زنده و پویا در همان لحظات ابتلا به بیماری همه گیر کوید 19 تحت تاثیر زبان پزشکی و استفاده از اصطلاحات مختلف فنی قرار گرفتند و در همین حال ، مردم سراسر جهان شروع به ساختن نیولوژیسم ها در ارتباط با این بیماری همه گیر به زبانهای مختلف کردند. این مطالعه تلاشی دقیق برای شناسایی نیولوژیسم های انگلیسی در مقابل فارسی در میان مجموعه های بزرگی از منابع گفتمان های الکترونیکی (وب سایت ها ، رسانه های اجتماعی، کانال های خبری و تالارهای گفتمان) بر اساس متد ترکیبی بود. برای ارایه ی بینشی جامع در مورد نوع، ساختار و معانی آنها و همچنین برای درک بهتر چگونگی دلیل ایجاد نیولوژیسم ها از نظر عوامل اجتماعی ، فرهنگی یا سیاسی، این لغات براساس بازتاب مجموعه ای از مصاحبه های گروهی متمرکز جامعه شناختی زبان با 184 داوطلب انگلیسی و فارسی زبان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج منجر به تولید واژه نامه ی جامع نیولوژیسم های انگلیسی در مقابل فارسی شد که از نظر شکل گیری کلمات ، انواع نیولوژیسم ، معنا و عوامل اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی احتمالی بررسی شدند. این مطالعه میتواند فوایدی احتمالی برای زبان شناسی اجتماعی ، زبان بوم شناسی، فرهنگ لغت نویسان، ریشه شناسان و تحلیل گران گفتمان به زبان انگلیسی و فارسی فراهم کند.کلید واژگان: واژه های کرونا, فرهنگ لغت کویید, انگلیسی, فارسی, نئولوژیسمJournal of English Language Pedagogy and Practice, Volume:13 Issue: 27, Fall - Winter 2020, PP 26 -52Languages as living and dynamic structured systems were influenced at the very first moments of the COVID-19 pandemic as they became medicalized by the use and practice of various jargons and technical terms. Meanwhile, homebound individuals around the world started to create a COVID-19 pandemic-related lexical-overload of neologisms (Coroneologisms or Corona coinages) in different languages which started to spread across the globe by mass media, and some of them even entered the official databases of the well-known dictionaries and Wikipedia corpora. This study was a scrutinized attempt to explore the English vs. Persian (Farsi) Coroneologisms across various Extensible Markup Language (XML) corpora and a huge body of E-resource discourses (websites, social media, and news channels and forums) based on embedded mixed-method design to provide a comprehensive insight into their types, structures, and meanings. To provide a better understanding of how and why particular Coroneologisms were created in terms of social, cultural, or political contributing factors, they were investigated based on the reflections of a series of sociolinguistic focus-group E-interviews with 184 volunteer English and Persian native speakers. This study might provide implications for sociolinguistics, corpus-based language studies, lexicographers, designers of corpora, etymologists, and discourse analysts in English and Persian.Keywords: Corona coinages, Covidioglossia, English, Persian, Neologism
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.