جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "gholamhossein sāedi" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"
تکرار جستجوی کلیدواژه «gholamhossein sāedi» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
از جمله ابزارهای پژوهشگر حوزه ادبی، نقد جامعه شناختی است که به کمک آن می تواند جهان متن را تحلیل کند و از رهگذار آن به انکشاف معنا دست یابد. در این پژوهش، برآنیم به روش تحلیل کیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و بر مبنای نظریه عمل یا کنش پیر بوردیو قصه های شش گانه ترس و لرز غلامحسین ساعدی را بازخوانی کنیم. در هر قصه تلاش کردیم به صورت مجزا عادت واره، سرمایه، موقعیت هر شخصیت در میدان مورد نظر و روابط ایشان را بررسی کنیم. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد: 1. فقر و کمبود سرمایه فرهنگی و اقتصادی مهم ترین عامل برای ایجاد و گسترش خرافه، ترس و به ویژه تحمیل آن به عنوان عادت واره اهالی آبادی است. 2. یکی از عادت واره های برجسته اهالی ترس و انفعال است که به طرق مختلف آن را دائما بازتولید می کنند و به نسل بعدی انتقال می دهند 3. با وجود کمبود و فقر سرمایه، اهالی سعی می کنند موقعیت خود را در میدان حفظ و حتی برای ارتقای آن تلاش کنند. مبنای رابطهشان، بر اساس موقعیت شان در میدان تغییر می کند و حتی به نزاع روی می آورند. 4. به هنگام خارج شدن اهالی از آبادی یا ورود شخص یا اشخاصی به آن جا، اهالی احساس خطر می کنند؛ به ویژه کسانی که از سرمایه اقتصادی برخوردارند بیش از دیگران دچار ترس و لرز می شوند. 5. همبستگی اهالی با پیشروی قصه ها به تدریج کاهش می یابد و در قصه ششم به طور کامل فروپاشی روابط اهالی علنی می شود. 6. با پیشروی قصه ها از میزان کنشگری شخصیت ها کم می شود و به سمت کنش پذیری پیش می روند.کلید واژگان: نقد جامعه شناسی, پیر بوردیو, نظریه کنش, غلامحسین ساعدی, ترس و لرزOne of the tools of a researcher in the field of literature is sociological critique, with which he can analyze the world of the text. In this study, we try to re-read the six stories of fear and trembling of Saedi through qualitative analysis and based on library studies and Pierre Bourdieu's theory of action. we tried to examine the habitus, capital and position of characters in the field and their relationships separately. The research achievements show: 1- Poverty and lack of cultural and economic capital are the most important factors to create and spread superstition, fear and especially its imposition as a habitus of the villagers. 2- poverty is the prominent habits of people in fear and passivity field, which they constantly reproduce it in different ways. 3- Despite the lack and poverty of capital, the residents try to maintain their position in the field and even try to improve it. Depending on their position on the field, the basis of their relationship changes and they even turn to conflict. 4- When the residents leave the village or a person or persons enter it, the residents feel danger; especially those who have economic capital are more afraid and shivering than others. 5- The solidarity of the inhabitants with the progression of the stories decreases gradually, and in the sixth chapter, the relations of the inhabitants are completely destroyed. 6- As the stories progress, the level of activism of the characters decreases and they move step by step towards reactivity.Keywords: Sociological Criticism, Pierre Bourdieu, Theory Of Action, Gholamhossein Saedi, Fear, Trembling
-
غلامحسین ساعدی (1364-1314ش) پیرو نویسندگانی چون صادق هدایت، بزرگ علوی و جلال آل احمد به دنبال کمال یابی اجتماعی بود و با تمام وجود، مصایب و سختی های جامعه را حس نموده و در بازپرداخت آن ها در داستان ها با چیرگی بسیار عمل می کرد. او در شمار نسل نویسندگان صد ساله اخیر و درصدر قصه نویسان دهه چهل بود. داستان های آن دهه، بازتاب شکست های روحی روشنفکران، پس از کودتای 28 مرداد 1332 ش. است و این مضمون در بسیاری از نوشته های او دیده می شود. از مهم ترین ویژگی های آن دوره، سانسور حاکم بر فضای نوشتن داستان و شعر بود که باعث شد گروهی از نویسندگان به نمایشنامه نویسی روی آوردند و از وجه نمادین آن، برای بیان مقاصد و مطالب خود بهره گیرند. ساعدی نیز از جمله این نویسندگان بود که در ادبیات نمایشی ایران در شمار نویسندگان موفق قرار دارد. موضوع و درون مایه نمایش نامه های او مطابق شرایط سیاسی حاکم بر دهه چهل، افشاگرانه و مسایلی هم چون استبداد و ظلم، آزادی فرمایشی، قانون اصلاحات ارضی و تقابل فقرمردم با جریان مدرنیزاسیون را به صراحت یا به تمسخر و طنز بیان کرده است. سه فیلم مطرح سینمای روشنفکری سال های قبل از انقلاب اسلامی؛ گاو، دایره مینا و آرامش در حضور دیگران، از داستان های ساعدی برگرفته شده اند، این پژوهش برآن است، ضمن واکاوی آثارساعدی، تاثیر آثار او را بر سینمای ایران آن دوره، مورد مداقه قرار دهد تا نقش و جایگاه وی در سینمای روشنفکری سال های قبل از انقلاب، آشکار گردد.
کلید واژگان: غلامحسین ساعدی, اصلاحات ارضی, داستان, فیلمنامهGholamhossein Saedi followed writers such as Sadegh Hedayat, Bozorg Alavi, and Jalal-E Al Ahmad in search of social perfection and full-heartedly felt the sufferings and hardships of the society and acted with great excellence in repaying them in his stories. He was one of many writers of the last hundred years and the top story writers in the forties. The stories of that decade reflect the spiritual failures of the intellectuals after the coup on August 19, 1953, and this theme can be seen in many of his writings. One of the most important features of that period was the censorship, ruling the space of writing stories and poems, which caused a group of writers to turn to playwriting and use its symbolic aspect to express their intentions and content. Saedi was also among these writers. He was one of the most successful writers in Iran's dramatic literature. The political themes of Saedi's works were more visible in his plays. According to the political conditions of the 1940s, the subject, and the content of his plays, he has expressed openly or mockingly and satirically issues such as tyranny and oppression, freedom of expression, land reform law, and the confrontation of people's poverty with the current of modernization. Three prominent intellectual cinema films of the years before the Islamic Revolution: Cow, Mina's circle, and Peace in the Presence of others, are taken from Saedi's stories. In addition to analyzing Saedi's works, it will highlight the influence of Saedi's works on the Iranian cinema of that period. To reveal his role and position in the intellectual cinema of the years before the revolution.
Keywords: Gholamhossein Saedi, Land Reform, story, Screenplay -
از جمله دست افزارهای پژوهشگر حوزه ادبیات در تحلیل یک متن، نقد بلاغی و نقد جامعه شناسی است. حال، اگر بتوان میان این دو نوع نقد ارتباطی روشمند و هدفمند برقرار کرد، مرز باریک میان جامعه شناسی ادبیات و نقد جامعه شناسی مشخص تر، پویایی و سیالیت دست افزارها تقویت و توانمندی خالق متن و ظرفیت های اثرش، بیش از پیش، شناخته می شود. پرسش بنیادین این پژوهش را می توان چنین طرح نمود که ارتباط میان نقد بلاغی و نقد جامعه شناسی در انجام پژوهش های ادبی تا چه میزان قابل اعتنا و بررسی است؟ و اساسا چگونه می توان از این رهگذار به سیالیت و پویایی نقد رسید؟ در این پژوهش کوشیده ایم به روش تلفیقی (بنیادی و کاربردی با محوریت کیفی و کمی) و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، در سه داستان کمتر خوانده شده غلامحسین ساعدی (داستان های مرغ انجیر، پیگمالیون و صداخونه)، مرز میان جامعه شناسی ادبیات و نقد جامعه شناسی را در مقام عمل، مشخص کنیم و ارتباطی روشمند میان نقد بلاغی (دانش معانی، بیان و بدیع) و نقد جامعه شناسی (کنش پیر بوردیویی) برقرار کنیم. در مجموع، دستاوردهای پژوهش نشان می دهد: 1. به کمک دانش بلاغت می توان به عادت واره افراد، سرمایه و موقعیت ایشان در میدان فضای اجتماعی پی برد. 2. به محض تغییر در سرمایه و موقعیت افراد در میدان، در بخش بلاغی نیز، تغییراتی هدفمند صورت می گیرد. 3. توجه به این مساله، متن داستان را صرفا در لایه ادبیت متن بررسی نمی کند، بعد کاربردی بودن و پویایی این ادبیت را هم تبیین و تحلیل می کند. 4. بیش از پیش می توان به توانمندی های نویسنده ای چون غلامحسین ساعدی پی برد که هوشمندانه و جمله به جمله، مترصد اوضاع است و جملات را به فراخور جریان روایت، رنگ و لعابی بلاغی می بخشد و با این تغییر، ویژگی های جامعه شناسانه متن هم دچار تغییر می شود. می توان گفت که این مقاله، درآمدی بر پژوهش های نوین حوزه ادبی است و پرتوی میان پرتوهای گوناگون.
کلید واژگان: پیر بوردیو, نظریه کنش, بلاغت, غلامحسین ساعدی, مرغ انجیر, پیگمالیون, صداخونهThe rhetorical and sociological critiques are two writing tools available for literature researchers. They are used for analysis of the writing. Now if we can provide a methodological and purposeful relation between these two types of critiques, the narrow boundary between literature sociology and sociological critique become more evident. Meanwhile the dynamism and fluidity of writing tools is strengthened and the capabilities of author and the capacities of its writing are known more than ever. The main question of current research is represented like this, how relevant and discussable is the relationship between rhetorical critique and sociological critique while performing literature researches? And essentially how can we achieve the dynamism and fluidity of critique through this path? In the current study, we tried to apply mixed method (basic and applied researches with quantitative and qualitative focuses) and by using library research over three less known stories of Gholamhossein (Stories of Morgh-e-Anjir, Pygmalion and Seda Khone), detect the boundary between literature sociology and sociological critique in a practical manner. In addition, a methodological relation is created between rhetorical critique (knowledge semantics, expression and prosody) and sociological critique (Pierre Bourdieu’s action). Overall, Research findings indicate that: 1) Using the knowledge of rhetoric, one can understand the habits of people, their capital and position in the field of social space, 2) As soon as there are changes in the capital and position of individuals, purposeful changes take place in the rhetorical sector. 3) With regard to this, not only the story is examined in the literature layer of the text, but also the functionality and dynamics of the literature are explained. 4) It is also possible to understand the abilities of a writer such as GholamHossein Saedi, how delicately he writes and gives a rhetorical color to sentences, and with this change, the characteristics of sociologists also change. This research is an introduction to new research in the field of literature and is a beam between multiple beams.
Keywords: Pierre Bourdieu, theory of action, rhetoric, Fiction, GholamHossein Saedi -
نشریه زبان شناسی کاربردی و ادبیات کاربردی: پویش ها و پیشرفت ها، سال نهم شماره 1 (Winter-Spring 2021)، صص 231 -246
بسیاری از صاحب نظران معتقدند میان زبان و نوشتار زنان و زبان و نوشتار مردان، تفاوت وجود دارد. در این مقاله زبان زنانه و مردانه در رمان «شبهای تهران» نوشته غزاله علیزاده و «عزاداران بیل» نوشته غلامحسین ساعدی بر اساس نظریه های زبان شناسان اجتماعی از منظر دستور زبان مقایسه شده است تا میزان تاثیر جنسیت نویسنده بر زبان داستان و میزان موفقیت نویسنده در ایجاد زبانی متناسب با جنسیت شخصیت های هم جنس و غیرهم جنس ، ارزیابی شود. برای این منظور، زبان زنانه و مردانه در حیطه دستور زبان بر اساس متغیرهای زیر مورد بررسی قرار گرفت؛ واژگان از قبیل: دش واژه ها، سوگندواژه ها، رنگ واژه ها و جملات از قبیل: تعدیل کننده ها و تصدیق گرها. یافته ها نشان می دهد، زبان شخصیت ها تحت تاثیر جنسیت نویسندگان قرار دارد و کلیشه های زبان زنانه در این آثار با بسامد بیش تری تکرار شده است. هم چنین بر اساس متغیرهای فوق مشخص شد، نویسندگان از بسیاری جهات توانسته اند زبانی متناسب با جنسیت شخصیت ها ایجاد کند. در پاره ای موارد که تناسبی بین زبان و جنسیت، به ویژه در شخصیت های زن دیده نمی شود، بیشتر به دلیل روحیات نویسنده و تعمد اوست که خواسته زنان را در برابر سلطه گری جامعه مردسالار حاکم فراهنجار نشان دهد.
کلید واژگان: غلامحسین ساعدی, غزاله علیزاده, «شب های تهران», «عزاداران بیل», زبان, جنسیتMany experts believe that there are differences between female and male language (speech) and writing. In this article female and male language (speech) in novels, Shabhaye Tehran (Nights of Tehran) written by GhazalehAlizadeh and AzadaraneBayal (Mourners of Bayal) written by Gholam Hossein Saedi, have been compared according to Sociolinguistic Theories until the level of author's gender affecting on story language and dimension of author's success to create a proportional language to consubstantial and dissimilar characters is evaluated. For this purpose,female and male language (speech)in grammar was studied according to the below varies; words such as curse words, oath words, color words, and sentences, including modifiers and verifiers. Findings determine that the language has been affected by the author's gender and stereotypes of female language have been repeated with more frequency in these works. Furthermore, according to the mentioned modifiers, it was found that authors could create a proportional language with characters in many ways. In some cases,there is not a proportionality between language and gender,especially in a female character, mostly due to author's spirits and his witting that he has wanted to display women paranormal against the domination of patriarchal society.
Keywords: GholamHossein Saedi, GhazalehAlizadeh, Shabhaye Tehran (Nights ofTehran), AzadaraneBayal (Mourners of Bayal), Language (Speech), Gender -
در تاریخ روشنفکری جهان، نوعی گفتمان ستیزه جویانه در بین روشنفکران شکل گرفته است. در ایران نیز در دوره پهلوی اول در میان روشنفکران، انگلیس ستیزی و بعد از شهریور بیست، آمریکاستیزی مشهود است. غرب ستیزی روشنفکران غرب، به مفهوم افشای رفتار ناعادلانه غربی برای غیر غربی هاست و چامسکی آن را از مولفه های روشنفکری می داند. غرب ستیزی به عنوان مولفه ای از گفتمان روشنفکری، در برخی از آثار داستانی بعضی از نویسندگان نمود یافته است. در این نوشتار براساس روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، مولفه غرب ستیزی در مفهوم هرگونه بیگانه ستیزی و سلطه ستیزی، در آثار داستانی هدایت، آل احمد و ساعدی بازتاب داده شده است. از دلایل وجود گفتمان غرب ستیزی در ایران، می توان به احساس حقارت ایرانی در مقابل عظمت تاریخ و تمدن و هویت و فرهنگ اصیل گذشته خود، انتقاد و نگرش بدبینانه به غرب به دلیل سوابق ننگین استعمار و یاس حاکم بر روشنفکران بعد از کودتای 28 مرداد اشاره کرد. هدایت در بعضی از نوشته هایش از تبلیغات آمریکایی انتقاد و رفتار غیرانسانی آن را افشا می کند. غرب ستیزی آل احمد در نگرش انتقادی او از استثمار کشورش به دست بیگانگان و انتقاد او از مظاهر تمدن غرب و آمریکاستیزی نمود می یابد. غرب ستیزی ساعدی به شکل استعمارستیزی، آمریکاستیزی و روسیه ستیزی نمود یافته است.
تازه های تحقیق
غرب ستیزی در آثار داستانی نویسندگان معاصر به شکل های مختلفی انعکاس یافته است. غرب ستیزی گاهی مترادف با بیگانه ستیزی و دشمنی با هرگونه سلطه گری است؛ اما در اغلب موارد، غرب ستیزی همان آمریکاستیزی است. عامل اصلی به وجود آمدن نگرش بدبینانه به غرب (به ویژه به آمریکا)، وقوع کودتای 28 مرداد بوده و پیش از این تاریخ، معمولا آمریکا مورد احترام روشنفکران غیر چپ بوده است، اما هدایت در داستان فردا رفتار غیر انسانی آمریکا را افشا می کند. سبب نگرش منفی هدایت به آمریکا، امضای قرارداد هیئت مستشاری نظامی ایالات متحده در 1322 بوده است.
آل احمد برای نشان دادن چهره کریه غرب به هر وسیله ای دست زده است. شدیدترین انتقادها را به آمریکا در آثار او می توان دید. در شوهر آمریکایی، آمریکا را به دغل بازی منسوب کرده است، به دخالت های آن کشور در سرنوشت ملت های جهان اعتراض دارد. او نیز رفتار ناعادلانه و غیر انسانی آمریکا را افشا می کند. غرب ستیزی او در سرگذشت کندوها در انتقاد وی از استعمار کشورش به دست بیگانگان انعکاس یافته است و چاره رهایی از این استعمار را در بازگشت به گذشته اصیل می داند. در رمان نفرین زمین بیشتر مظاهر تمدن غرب را نفی کرده است. او افشاگری ها و انتقادهای خود را گاه به صراحت و گاه به زبان تمثیلی در آثارش منعکس کرده است. اگرچه هیچ کشور استعمارگری نظیر فرانسه، شوروی و انگلیس، از انتقادهای وی در امان نمی ماند، معمولا نوک پیکان این اعتراض ها به آمریکا نشانه می رود.
غرب ستیزی در عزاداران بیل ساعدی به شکل انتقاد او از استعمار کشورش به دست کشورهایی نظیر روس، انگلیس و آمریکا نمود یافته و در دندیل در افشای رفتار غیر انسانی آمریکا منعکس شده است. ساعدی برخلاف بسیاری از روشنفکران و نویسندگان، از رفتار سلطه گرانه و تجاوزکارانه روسیه غافل نمانده و در غریبه در شهر نوک تیر انتقادها و اعتراض های خود را به روسیه نشانه گرفته است.کلید واژگان: غرب ستیزی, آثار داستانی, صادق هدایت, جلال آل احمد, غلامحسین ساعدیA new antagonistic discourse has been formed among intellectuals, in the intellectual history of the world. Some anti-British, and after September 1941 anti-American activities are evident among Iranian intellectuals under the rule of Pahlavi I. The western's anti-west beliefs disclose the unjust behavior of west in contrast to non-westerns, what Chamskey introduces as one of intellectualism components. As a component of intellectual discourses, anti-west activities appear in fiction works of some authors. Based on a documentary and library analytic- descriptive method, the concept of anti-west component has been reflexed in fiction works of Hedayat, Al-e-Ahmad and Sāedi in form of any xenophobia and anti- hegemonic concepts through the present paper. The humiliation feelings of Iranians against the greatness of their past history, civilization and their original culture, and their criticism and pessimistic attitude toward the West because of the disgraceful history of colonialism and despair of their intellectuals after the coup of August 1941 are the reasons can be considered for anti-west discourses in Iran. Hedayat has criticized, in some of his works, the American-propaganda and has revealed the American's inhumane treatments. Al-e-Ahmad's anti-west attitudes appear in his criticism to the exploitation of his country by foreigners and to the manifestation of western civilization and anti-Americanism. Sāedi's anti-west beliefs appear in form of anti-colonialism, anti-Americanism and anti-Russian attitudes.Keywords: Anti, west activities, Fiction works, Sādeq Hedāyat, Jalāl Al e, Ahmad, Gholamhossein Sāedi -
خوانش متن ادبی با رویکرد نقد اخلاقی می تواند بر اساس تشخیص مفاهیم و مضامین اخلاقی متن یا درک رابطه گفتمان اخلاقی متن با ساختار زیبایی شناسانه آن صورت پذیرد. در رویکردهای جدید نقد بر این نکته تاکید می شود که متن هنری بر دلالت های ضمنی استوار است و معنای آن، پنهان است. سرشت اثر ادبی اقتضا می کند که شیوه بیان بیشتر از موضوع مورد توجه قرار گیرد. پرسش پژوهش این است که نویسنده یک داستان ادبی، چگونه درک اخلاقی خود و مخاطب را با شیوه های روایت پردازی عمق می بخشد. مورد مطالعه، دو داستان از آثار غلامحسین ساعدی است و از نقد و تحلیل پژوهش های انجام یافته درباره این نویسنده چند نتیجه حاصل می شود: 1- اصلی ترین حوزه های معنایی که ساعدی به آنها توجه داشته، مضامین سیاسی، مسائل اجتماعی و روحی و روانی است. در این حوزه های معنایی، درون مایه اصلی آثار او پیوند مسائل اجتماعی با آسیب های فردی و ریشه داشتن فساد اخلاقی در اجتماع است که رگه هایی از اخلاق مارکسیستی را بازمی نماید. 2- ساعدی در تلفیق شیوه های مدرن داستان نویسی با آرمان های سیاسی و اجتماعی، گفتمان اخلاقی خود را در بیان زیبایی شناسانه و شگردهای روایی تولید کرده است. 3- واقع گرایی، ویژگی روساخت داستان های ساعدی است و تلفیق آن با نمادگرایی در ساختار درونی روایت، جنبه اخلاقی یا غیر اخلاقی رویدادها را تقویت می کند. 4- شخصیت در بیشتر داستان ها بر طرح غالب است و تاثیر اجتماع بیمار بر فساد اخلاقی فرد در ترسیم کنش و واکنش شخصیت ها و تجسم ذهن و روان پیچیده آنها نشان داده می شود. 5- فضاسازی و تجسم نمایشی بر شگردهای بلاغی و زبانی غالب است و تاثیر منفی یک کنش غیر اخلاقی از طریق فضاسازی به مخاطب القا می شود.کلید واژگان: گفتمان اخلاقی, روایت, غلامحسین ساعدی, آشغالدونی و آرامش در حضور دیگرانA moral critical approach to reading a literary text can be achieved by recognizing the moral concepts and themes in the text, or by grasping the relationship between the moral discourse of the text and its aesthetic structure. New approaches in criticism emphasize that the artistic text is based on connotations, and the meaning of the text is hidden. For this, the method of expression in literary text is of more interest than the subject. This research seeks the answer to the question that how the writer of a literary story deepens his/her own and his/her audiences moral understanding through narrative methods. The subject of the study is GholamHossein Saedis works. By analyzing and reviewing the researches about this writer, several conclusions can be drawn: 1. the main semantic domains to which Saedi paid attention are political, social, and psychological. In these semantic domains, the basic theme of his works is the connection of social issues with damages to individuals as well as the immorality caused by society showing traces of Marxist morality; 2. In integrating new story writing methods with political and social ideals, Saedi formed his moral discourse by aesthetic expression and narrative devices; 3. Realism is the feature of Saedi's stories surface structure, and integrating this feature with symbolism in the inner structure of narrative enriches the moral or immoral aspects of events; 4. In most stories, character dominates the plot, and the effect of a sick society on the immorality of a person can be depicted by tracing the characters actions and reactions, and visualizing their complicated minds and souls; 5. Dramatic visualization dominates rhetorical and verbal ploys, and the negative influences of an immoral action are suggested by creating an atmosphere. At the end of this article, examples of Saedis moral discourse and his method of expression have been presented.Keywords: Moral Discourse, Narration, GholamHossein Saedi, Ashghaldooni, Aramesh dar Hozour, e Digaran
-
یکی از وظایف ادبیات تطبیقی، بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط ها و شباهت های بین ادبیات زبان ها و ملیت های مختلف است. «اقتباس» نیز از مهم ترین موضوعات پژوهش های ادبیات تطبیقی است که در آن، نویسنده به تفسیر یا بازآفرینی اثر هنری دیگر می پردازد. توفیق الحکیم و غلامحسین ساعدی، دو نمایشنامه نویس مطرح در ادبیات عربی و فارسی هستند که به ترتیب در نگارش نمایشنامه بجمالیون و پیگمالیون به اقتباس از اسطوره یونانی پیگمالیون پرداخته اند؛ اما در کمیت و کیفیت استفاده از عناصر نمایشنامه ای متفاوت عمل کرده اند. هدف مقاله حاضر، توصیف و تحلیل تطبیقی این دو اثر از لحاظ عناصر نمایشنامه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توفیق الحکیم در این زمینه، عملکرد بهتری داشته است. تلفیق چند اسطوره، ورود شخصیت های فرعی، ایجاد درون مایه جدید و دیالوگ های جامع و تامل برانگیز از جمله نقاط قوت اثر بجمالیون به شمار می رود؛ ولی ساعدی در پیگمالیون، نه تنها به اصل اسطوره چیزی اضافه نکرده، بلکه در رعایت عناصر نمایشنامه ای نیز موفق نبوده است؛ عدم استفاده از موضوع های فرعی و شخصیت های جدید که به پیشبرد حوادث اصلی نمایش کمک کند، عدم ارائه اطلاعات و مقدمه از شخصیت ها و وقایع اثر، دیالوگ های فاقد محتوا و حاشیه ای- که تاثیری در سیر نمایش ندارند- از جمله معایب این اثر است.
کلید واژگان: عناصر نمایش, پیگمالیون, بجمالیون, توفیق الحکیم, غلامحسین ساعدیOne of the functions of the comparative literature is examining the analysis of relationships and similarities between language literature and different nations. Adoption is also one of the most important issues of comparative literature studies، in which the author interprets or recreates another art work. Tofigh Alhakim and Gholamhossein Saedi are two famous play writers in the field of Arabic and Farsi literature who have، respectively، written «Bejmalion» and «Pygmalion» plays adopted from Greek mythology of Pigmalion; however، the quantity and quality of the elements of their play are different. The purpose of this study is describing and analyzing these two works based on the elements of play، comparatively. The results showed that Tofigh Alhakim had a better performance in this regard. Integrating a few myths، entering secondary characters، creating new themes، comprehensive and meditative dialogue are considered as positive points of Pygmalion. But Saedi، in Pygmalion، not only did not add anything to the origin of the myth، but also was not successful in observing the elements of play. Not using the subgenre topics and new characters، which help to advance the main events of the play، not providing information and introduction of characters and events of the work، content-less and marginal dialogues، which have no effect on play، are defects of this work.Keywords: Elements of play, Pygmalion, Bejmalion, Tofigh Alhakim, Gholamhossein Saedi -
نقد جامعه شناختی پیوستگی های موجود بین ادبیات و بافت اجتماعی را مورد مطالعه قرار می دهد. این رویکرد نقادانه که در سال های 1960 شکل مدونی به خود گرفت، در صدد این است که واقعیت اجتماعی را از خلال متن ادبی نشان دهد. تا به امروز، در حوزه ی نقد جامعه شناختی ادبیات، چشم اندازهای متعدد و رویکردهای متنوعی وجود داشته است، از آن میان نظریه ی کلود دوشه، که بیش از سایر بیش از سایر خرده نظریه ها معطوف به مطالعه ساختار متن است. از نظر دوشه، نقد جامعه شناختی نوعی تحلیل جامعه-معناشناختی متن ادبی است که هدفی جز بازشناخت جامعه ی خاستگاه اثر ندارد. ادبیات معاصر ایران که تغییرات تاریخی-اجتماعی متعددی را از سر گذرانده، محصول قلم نویسندگانی است که عموما به خلق آثاری ملهم از واقعیت اجتماعی پرداخته اند. غلامحسین ساعدی یکی از این نویسندگان معاصر است که بخش قابل توجهی از آثارش برگرفته از واقعیت های شرایط اجتماعی-سیاسی تاریخ معاصر ایران است. مقاله ی حاضر درنظر دارد با استفاده از نظریه ی جامعه متن کلود دوشه به بررسی ژرف ساخت های اجتماعی متن ترس و لرز اثر غلامحسین ساعدی بپردازد. همچنین با تکیه بر مفاهیم تحلیلی خوانش دوشه ای نظیر جامعه ی مرجع و جامعه نگار، برآنیم تا مختصات جامعه ی واقعی نویسنده را از متن استخراج کرده و به توجیه استراتژی های زیبایی شناختی، مضمونی و صوری نویسنده در متن بپردازیم.
کلید واژگان: نقد جامعه شناختی, کلود دوشه, جامعه متن, جامعه مرجع, ترس و لرز, غلامحسین ساعدیNée dans les années soixante, la sociocritique cherche à faire sortir le réel social à travers le texte littéraire. De nombreuses perspectives ont été ouvertes par des sociocritiques, parmi lesquelles, celle de Duchet semble la plus textuelle. Pour lui, la sociocritique est plutôt une analyse socio-sémiotique du texte littéraire. La littérature contemporaine d’Iran, influencée par les changements sociaux multiples, est le produit de la plume des écrivains qui ont toujours tenté de rédiger des œuvres inspirées, dans la plupart du temps, du réel social. Gholamhossein Sâédi est l’un des écrivains contemporains dont les œuvres sont considérablement influencées par les conditions socio-politiques de l’époque. Cet article a mis à contribution la méthode sociocritique de Claude Duchet afin de traiter les infrastructures socio-textuelles de Peur et Tremblement de Gholamhossein Sâédi. Nous chercherons donc, dans cette optique, à dégager dans le texte les traces de la société réelle de l’écrivain dans le but de mieux justifier ses stratégies esthétique, thématique et formelle. En effet, en pénétrant dans l’univers du texte, nous étudierons cette re-présentation du réel social. Pour ce faire, nous avons étudié le texte selon les concepts analytiques de Duchet tels société du texte, société du référent et sociogramme.Keywords: Sociocritique, Duchet, société du texte, société du référent, Peur et Tremblement, Gholamhossein Sâédi
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.