به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "resurrection" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «resurrection» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مهدی محمدی*

    مرگ از جمله مفاهیمی است که در فرهنگ بشری معانی گوناگونی دارد. معنای رایج آن از بین رفتن حیات است و علاوه بر آن دارای مفاهیم ضمنی دیگری نیز می باشد؛ از جمله جهالت، اندوه، بد خویی و... و در نهایت از دیدگاه عرفانی موت یا مرگ، یعنی موت ارادی یا مرگ اختیاری که مردن است از هوا و مراد دنیا و صفات مذموم نفسانی و زنده شدن به حیات طیبه الهی. با توجه به کلام وحی و روایات و احادیث درک عمیق تری از مفاهیم گوناگون مرگ حاصل می شود. غزالی و عطار از جمله کسانی هستند که تحت تاثیر مباحث انسان پژوهی در قرآن و حدیث همچنین دیدگاه عرفانی خویش به این موضوع پرداخته اند. اگرچه غزالی دارای مشرب عرفانی است ولی وقتی سخنانش را با کلام عطار می سنجیم تفاوت آشکار می شود. غزالی متکلمی زاهد و اندیشمند است که صبغه ی شریعت و عنصر تعقل در کلامش بسیار پر رنگ می باشد و عطار عارفی است با نگاهی ذوقی و هنری به الاهیات و تخیل و رمزگونگی به کلامش صبغه ای هنری می بخشد.

    کلید واژگان: غزالی, عطار, مرگ, احتضار, برزخ, رستاخیز
    Mahdi Mohammadi*

    Death is one of the concepts that has different meanings in human culture. Its common meaning is loss of life, and in addition to that, it also has other implicit meanings; including ignorance, sadness, bad temper, etc., and finally, from the mystical point of view, death, that is voluntary or optional death, is to die from the world's whims and desires and reprehensible carnal traits and to be revived to the divine life. Based on the words of Revelation, traditions and hadiths, a deeper understanding of the various concepts of death can be obtained. Ghazali and Attar are among those who have addressed this subject under the influence of anthropological discussions in the Quran and Hadith, as well as their mystical perspective. Although Ghazali has a mystical spirit, but when we compare his words with Attar's words, the difference becomes apparent. Ghazali is an ascetic and thoughtful theologian who has the color of Sharia and the element of logic in his words, and Attar is a mystic with a tasteful and artistic view of theology, and his imagination and mystery give an artistic color to his words.

    Keywords: Ghazali, Attar, death, purgatory, resurrection
  • عاشور حسن زاده عرب، فریدون طهماسبی*، فرزانه سرخی، علی محمد گیتی فروز

    معاد،ایمان به روز واپسین و حیات اخروی انسانها پس از مرگ و جزا و پاداش اعمال آنهاست و یکی از اصول جهان‎بینی الهی و مهم‎ترین اصل پس از توحید است که پیامبران الهی مردم را به آن دعوت کرده‎اند و تقریبا یک سوم آیات قرآن مربوط به آن است. معاد اولین بار در گستره ذهن بشری از منابع درون دینی نشات گرفته است.در این پژوهش ضمن تاکید بر مسیله معاد ،به عنوان زمینه اصلی بحث با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به جنبه های کلامی و عرفانی آن در مثنوی مولانا و آثار غزالی پرداخته شده سپس دیدگاه و رویکرد کلامی،عرفانی حقیقت معاد و تعابیر مختلف و مرتبط با آن که عمده ترین آنها معاد روحانی و جسمانی، مرگ، رجوع و...است مورد بررسی قرار گرفته.نتیجه حاصل آنکه از دیدگاه غزالی با وجود گواه شرع بر معاد جسمانی عقل از اثبات و درک آن ناتوان است و صرفا امکان آن را تصدیق می کند.در مثنوی آنچه مربوط به معاد است-روحانی و جسمانی- غالبا با طرز تلقی صوفیانه و با تفسیر عرفانی همراه است.در اندیشه غزالی و مولانا غایت و حکمت همه علوم وصول انسان به سعادت اخروی از طریق معرفت الهی است؛این دو عارف متاثر از تمایلات عارفانه خود، تنها نگاه عرفانی را کاشف معانی حقیقی کلام وحیانی و معاد می دانند.

    کلید واژگان: معاد, معاد جسمانی و روحانی, مرگ, غزالی, مولانا
    Ashour Hasanzadhe Arb, Fredoon Tahmasbi *, Farzanh Sorhy, Ali Gitifroz

    Resurrection is the belief in the last day and the afterlife of human beings after death and punishment and the reward of their deeds and is one of the principles of the divine worldview and the most important principle after monotheism that the divine prophets have invited people to and almost one The third is the verses of the Qur'an related to it. The resurrection has originated for the first time in the human mind from intra-religious sources. Al-Ghazali's works are discussed. Then, the theological and mystical view and approach to the truth of the resurrection and various related interpretations, the most important of which are resurrection, death, return, etc., are examined. The bodily resurrection of the intellect is incapable of proving and understanding it, and merely acknowledges its possibility. The science of man's attainment to the hereafter is through divine knowledge; these two mystics, influenced by their mystical inclinations, consider only the mystical view as the discoverer of the true meanings of the words of revelation and resurrection.

    Keywords: Rumi, Ghazali, Masnavi, Resurrection
  • وفاء محفوظی موسوی، سید حسین سیدی*، امیر مقدم متقی
    استعاره مفهومی که رویکردی جدید در زبان شناسی شناختی است، در تبیین و روشنگری متون به ویژه متون دینی نقش به-سزایی دارد. کاربرد این نظریه در سبک شناسی شناختی و تحلیل متون ادبی و دینی می تواند کارگشا باشد. از آن جایی که زبان دین، زبانی استعاری است، استعاره های مفهومی در آن کارکرد فراوانی دارند. در این پژوهش بر آن هستیم تا براساس شیوه توصیفی- تحلیلی استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم را واکاوی کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم که کارکرد استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم به چه صورت است- ؟ با بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم براساس نظریه استعاره مفهومی به چه ویژگی هایی می توان دست یافت؟ یافته ها نشان می دهد که تجسم بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و ملموس ترکردن آنها از برجسته ترین کارکرد استعاره های هستی شناختی است و بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی دست یابی به ویژگی هایی براساس استعاره مفهومی لیکاف و جانسون است.
    کلید واژگان: قرآن, استعاره مفهومی, نام نگاشت, قیامت
    Vafa Mahfouzi Mousavi, Seyed Hossain Seyedi *, Amir Moqaddam Mottaqi
    Metaphor in literary and religious discourse is a dynamic tool for organizing abstract concepts. Conceptual metaphor, which is a new approach in cognitive linguistics, plays a significant role in explaining and clarifying texts, especially religious texts. The application of this theory in cognitive stylistics and analysis of literary and religious texts can be useful. Since the language of religion is a metaphorical language, conceptual metaphors have many functions in it. Conceptual metaphors, which are structural, ontological (existential) and directional, have been studied by many researchers. In this research, we aim to analyze the ontological metaphors of the Day of Judgment in Part thirty of the Holy Quran based on the descriptive-analytical method and answer these questions whether ontological metaphors as a cognitive process for Does the expression of the abstract concept of resurrection have an effective presence in the 30th part of the Holy Quran? What axes are included in the maps of the conceptual domain of Qayamat? The findings show that ontological metaphors to express the abstract concept of resurrection have a significant presence in the third part and the names of the conceptual domain of resurrection have various axes.
    Keywords: Quran, Conceptual Metaphor, name-mapping, resurrection
  • فرزانه زارعی*

    إن الاسطوره قصه تعبر عن حیاه الاقوام وثقافتها وعاده لا یعرف اصلها. تدل الاساطیر علی الحاجات اللاواعیه للعقل البشری وتتحدث مع الإنسان والعالم المحیط به. فی کل فتره یمر بها الإنسان، یکون دایما مدینا لماضیه ولاسلافه ولهذا کانت الاساطیر مصدر إلهام للشعراء والکتاب وتتکرر کثیرا فی الادب المعاصر لمختلف الشعوب بسبب قوه تاثیرها فی النفوس. تشابک الشعر العربی المعاصر مع الاسطوره بحیث یمکن اعتبار توظیف الاسطوره احد اهم ظواهره الفنیه. لم یستعن الشعراء العرب المعاصرون بالاسطوره واقتباس الهیکل الاسطوری بالهییه الموجوده فی الکتب والروایات فحسب، وإنما قاموا بإحداث التغییرات فی روایاتهم وتحویلها إلی صور متنوعه بغیه تطبیقها مع الاوضاع الراهنه فی عصرهم. إن مضمون التفکیر الغایی من مضامین توظفت فی قصاید فایز خضور توظیفا مختلفا. وإن ما جعل کتابه هذا البحث کضروره عند الباحثه عباره عن استحضار الزوج الاسطوری بعل وعنات - إینانا ودوموزی - شمش وجدیله فی قصایده. ففی بدایه الامر، قامت الباحثه بدراسه الروایات المیثولوجیه والعناصر التی ارتبطت بها، ثم یسعی هذا البحث إلی دراسه العناصر الاسطوریه فی قصاید فایز خضور. بالنظر إلی انه شاعر متالم وعالم بماساه الإنسان العربی ویقدم نفسه علی انه شاعر الموت وبذل قصاری جهوده الفکریه فی إحیاء الحضاره الشرقیه محاولا ان یعید تجربته الشعریه تحت الرموز المرتبطه بالموت والحیاه، إن الباحثه تناولت دراسه التفکیر الغایی لاساطیر الموت والانبعاث فی ضوء قراءه میثولوجیه عبر المنهج الوصفی -التحلیلی. تدل النتایج المتوصل إلیها فی هذه المقاله علی وجود صله عمیقه بین فکر الشاعر وعناصر الموت والانبعاث الاسطوریه، لکنه یقدم توظیفا معکوسا ومختلفا عنها ویغیر روایتها لیزیح لنا الستار فی آثاره عن الظروف الاجتماعیه فی البلاد العربیه بما فیها من الدمار والظلمه. ومن اهم اهداف الشاعر لهذا الاستخدام الاسطوری یمکن الإشاره إلی تحول الاساطیر الدلالی وانطباقها (تکییفها) اکثر فاکثر مع الوضع المسیطر علی المجتمع السوری والاقطار العربیه الاخری

    کلید واژگان: فایز خضور, الاسطوره, النقد الاسطوری, الموت, الانبعاث
    Farzaneh Zarei *

    A legend is a story that narrates the life and culture of people and its origin is usually unknown. Myths denote the unconscious needs of human beings’ mind and speak to man and the world around him. Man is indebted to his past and his ancestors in all periods. That is why myths have been a source of inspiration for poets and writers and are frequently repeated in contemporary literature of various peoples because of the strength of their influence on souls. Contemporary Arab poetry is intertwined with myth in a way that can be considered employing the myth as one of its artistic phenomena. Contemporary Arab poets not only use myths and the quotation of the mythical times, but also they make changes in narrations and transform them into various forms to adapt them to the current conditions of their time. Teleological thinking has been employed in Fayez Khaddour's poems differently. The motivation behind doing this research is the invocation of the legendary pair Baal and Anat - Inanna and Dumuzid- Shamash and Jadela in his poems. At first, the mythological narratives and the elements associated with them were studied and then the mythical elements were explored in Fayez Khaddour's poems. Since Fayez is a painful poet and a scholar of the tragedy of Arabs, presenting himself as the poet of death and exerting his utmost intellectual efforts in reviving the eastern civilization, he tries to recreate his poetic experience using symbols associated with death and life. The results indicate a deep connection between the poet’s thought and the mythical elements of death and resurrection, but he uses them differently. He changes its narrative to show us the darkness in its effects on the social conditions in the Arab countries, including destruction and darkness. One of the poet’s most important goals for this mythological use can be referred to the transformation of semantic myths and their more application with the prevailing situation of Syrian society and other Arab countries.

    Keywords: Myth, Mythical Criticism, death, Resurrection, Fayez Khaddour
  • معصومه سادات میرجعفری، علیرضا فولادی*
    مهدی اخوان ثالث، شاعر نوگرای معاصر، در بحبوحه نفوذ فرهنگ غربی، کوشید به فرهنگ ایرانی توجه نشان دهد و برای این منظور، آیین التقاطی و مبهم و خیالی مزدشتی را از تلفیق گرایش فردی و خیرخواهانه زردشت و گرایش اجتماعی و عدالت خواهانه مزدک پدید آورد. مقاله حاضر سعی داشته است با کاربرد روش توصیفی- تحلیلی از نوع تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ گوید که آیا اخوان در باور به معاد، تا حد معادباوری ایرانیان باستان پیش رفته است؟ بر پایه دیدگاه پژوهشگران، مزدک از جهت اصول دین، پیرو آیین زردشت بوده است و در این آیین، برزخ و داوری فردی و چینودپل یا همان صراط و بهشت و دوزخ و داوری جمعی و کیفر نهایی گناهکاران برای رهایی آنان از کدورت گناه و سرانجام، فرشکرد، طرحی روشن دارد. این مقاله، سرانجام نتیجه می گیرد که ضمن 153 شعر نیمایی و 5 شعر سپید و جمعا 158 شعر آزاد اخوان، 59 بار در 50 جزء شعر و 4 بار در 4 کل شعر و جمعا 63 بار در 33 شعر به موضوع معاد برمی خوریم و درصد شعرهای دارای موضوع معاد به نسبت شعرهای آزاد این شاعر، 88/20 است. با این حال، نگاه او به معاد، ضمن شعرهای آزاد وی، بیشتر نگاه دنیوی و گاه تشکیک آمیز و حتی تکذیب آمیز است و بنابراین با معادباوری ایرانیان باستان میانه ندارد.
    کلید واژگان: تحلیل محتوا, شعر معاصر فارسی, مهدی اخوان ثالث, شعر آزاد, معاد
    Masoumeh Sadat Mirjafari, Alireza Fouladi *
    under the influence of the Western culture, modern contemporary poet, Mahdi Akhavan Salis, tried pay attention to Iranian culture and, to this end, tried to create a reconciliation of Zoroaster's personal and charitable tendencies, social orientations, and justice-seeking. The present article tries to answer the question of the extent of his beliefs in the afterworld, using exact qualitative content analysis. The aim was to see whether in his belief in resurrection, Akhavan Salis proceeded to the same extent as the ancient Iranians? According to the scholars' view, Mazdak has been a follower of the Zoroastrian religion in terms of the principles of theology. In this tradition, the divine and individual judgment and the Chinadopal, the same path, paradise and hell, and collective judgment, and the ultimate punishment of the sinners to free them from the oppression of sin, and finally, The scarlet has a clear plan. This article   Finally, it concludes that 153 semi poetry and 5 white poems have been released, and in total 158 free verses of the Brotherhood, 59 times in 50 poetry and 4 times in 4 poems, and 63 times in total 33 poems related to resurrection, and the percentage of poems related to resurrection The poet's poetry ratio is 88/20. However, concludes that his view of the resurrection, in his free poems, is more of a gloomy, sometimes mocking and even libelous, nature and, therefore , does not coincide with the resurrection of the ancient Persians or any other belief in the resurrection.
    Keywords: Content Analysis, contemporary Persian poetry, Mahdi Akhavan Sales, free poetry, Resurrection
  • Maria Nikolaevna Spirchagova *, Rinat Ferganovich Bekmetov, Tatyana Anatolievna Spirchagova, Shaikhenurovich Yunusov
    However, among all the works by L.N. Tolstoy the novel "Resurrection" occupies an exceptional place in this aspect. The authors of the article proceed from the fact that the "Resurrection" shows the fall, awakening and salvation of two souls: Nekhlyudov and Katyusha Maslova. L.N. Tolstoy shows the complex, painful process of the soul resurrection, cleansing it of filth, gaining a new spiritual dimension. The concept of the soul in the novel is not at all autonomous. It correlates with the writer's thoughts reflected in numerous diary entries. Thus, it expresses the author's views on the soul problem. This view is closely related to certain features of Russian culture as an integral system. The constituent elements of the Russian understanding of soul are "conscience", "God", "world", and "man". Tolstoy's assessment of the soul is a special version of the traditional Russian attitude to the soul as an important part of the spiritual origin in a person.
    Keywords: Soul, Poetics, Concept, Resurrection, Spiritual Dimension
  • Ali Zeighami *, Hosain Bayat, Sayedreza Mirahmadi, Ebrahim Rezapour

    valuation of the translation of Qur'anic metaphors on the subject of resurrection based on Newmark theory (first half of the Qur'an)Ali Zeighami, Hosain Bayat, SayedReza MirAhmadi, Ebrahim RezaPourAbstractOne of the challenges of translation, especially about Qur'an, is to translate metaphorical phrases. This matter requires special precision and delicacy and is one of the topics that has attracted the attention of theorists such as Peter Newmark. Newmark introduces seven strategies for translating metaphors that can be used to translate metaphorical images into the target language. In the light of Newmark's theory and with a critical analytical method, the present study critiques the methods of translating metaphorical images of doomsday scenes in the Qur'an and while explaining the methods of trans-mitting metaphorical interpretations, has evaluated the performance of four Persian translations "Makarem Shirazi", "Fooladvand", "Ansarian" and "Gar-maroodi" in the first fifteen parts of the Qur'an. this study reviewed the trans-lation of 14 samples out of 21 metaphors related to the Day of Judgment, which was the point of disagreement between the mentioned translators. The results show that all four translators have used the methods proposed in Newmark theory to different proportions. The translation of Makarem Shirazi and Fooladvand is based more on the semantic and literal method and the translation of Ansarian and Garmaroodi is more on the equivalent method and interpretive additions. Although these translators have used less equivalent metaphorical interpretations, Ansarians have used metaphorical equivalents more than others.

    Keywords: Holy Quran, Translation, Resurrection, Metaphorical Images, Peter Newmark Model
  • معصومه جوادیان، علی حسین احتشامی *

    پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی چیستی، علل و درمان اضطراب از دیدگاه قرآن و عهدین و با رهیافت تاریخی و روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و به نتایج زیر دست یافته است: قرآن و عهدین در بیان چیستی و راهکار درمانی اضطراب با یکدیگر مشابه بوده اند اما در مورد علل، اندکی با هم تفاوت دارند. هر دو، دو نوع اضطراب را در زندگی انسان شناسایی کرده اند: اضطراب ممدوح و مذموم. قرآن و عهد جدید در زمینه علل اضطراب در مورد قیامت، طوفان و بلایای طبیعی، شرک و گناه، گرفتاری و مشکلات امور روزمره توافق دارند و قرآن و عهد عتیق در مورد جنگ، قیامت، شرک و گناه و عهد عتیق و عهد جدید نیز در زمینه علل اضطراب در مورد قیامت، شرک و گناه، مرگ، بلایای طبیعی، از دست دادن پست و مقام و منزلت با یکدیگر توافق دارند.

    کلید واژگان: قرآن, عهدین, اضطراب, قیامت, بلایای طبیعی
    Masoumeh Javadian, Ali Hossein Ehteshami

    This study was conducted to comparatively study what, causes and treatment of anxiety from the perspective of the Qur'an and Testament and with a historical approach and descriptive-analytical method and achieved the following results.

    The Qur'an and Testament were similar in expressing what and the treatment of anxiety but in terms of causes, they are slightly different. Both have identified two types of anxiety in human life: praised and condemned anxiety. The Qur'an and the New Testament agree on the causes of anxiety about resurrection, storms and natural disasters, polytheism and sin, troubles and problems of daily life, and the Qur'an and the Old Testament agree on war, resurrection, polytheism and sin, and the Old and New Testaments agree on background of causes of anxiety about resurrection, polytheism and sin, death, natural disasters, loss of position and status.

    Keywords: Quran, Testament, Anxiety, Resurrection, Natural Disasters
  • فایزه مصطفایی دهنوی*، اسماعیل آذر، جلیل تجلیل
    هدف این تحقیق بیان ماهیت مرگ و کاهش مفهوم پیچیده ترس از آنست، چراکه هر چه آگاهی فرد نسبت به مرگ بیشتر باشد ترس او از مرگ کمتر است. در این مقاله ابتدا به روش کتابخانه ای مطالب گردآوری شده، نظر فلاسفه و دانشمندان اسلامی و غیراسلامی در خصوص مرگ بیان شده است. سپس با روش تحلیل محتوا و تطبیق این نظریه ها با قرآن و روایات معلوم گردیده که ترس از مرگ موجب تمایل انسان به جاودانگی است و به همین جهت واکنش های افراد در مواجهه با مرگ با توجه به اعتقاد یا عدم اعتقاد آنها به حیات پس از مرگ متفاوت است. میل به جاودانگی در نهاد انسان وجود حیات ابدی را تداعی می نماید و نشان می دهد که یک زندگی جاوید و مصون از مرگ در جهان آفرینش وجود دارد. کتب آسمانی و در راس آنها قرآن، روایات؛ داستانهای معراج، آثار فیلسوفان و عارفان، شاعران و نویسندگان، در متون اسلامی و غیراسلامی هر کدام به شکلی بیان کننده این جاودانگی است. مرگ امری وجودی و انتقال از عالمی به عالم دیگر می باشد. عدم ترس از مرگ به این معنا نیست که این ترس هرگز وجود نداشته باشد. این ترس اگر در حد اعتدال باشد، ضامن سلامتی فرد و دورکننده از خطراتی است که روزانه با آن مواجه می گردد. کاهش دادن تعلقات دنیایی و پذیرش جاودانگی و جهان های پس از مرگ از سوی دانشمندان و الهام از قرآن، مساله ترس از مرگ را تا حدود زیادی حل نموده، به اصلاح نگرش انسان در مورد مرگ کمک شایانی می نماید.
    کلید واژگان: مرگ, عوالم پس از مرگ, ترس, جاودانگی و معاد, قرآن
    Faezeh Mostafaeidehnavi *, Esmaeil Azar, Jalil Tajlil
    In this paper, we first gather the contents of the library through the views of Islamic and non-Islamic philosophers and scholars on death. Then, by analyzing the content and comparing these theories with the Qur'an and the traditions, it is revealed that the fear of death causes human tendency to immortality. Therefore, people's responses to death vary depending on whether or not they believe in life after death. The greater the awareness of death, the less fear of death. This desire reflects the eternal reality of man and shows that there is an eternal and immortal life in the creation world. The scriptures, and above all the Quran, the traditions of the Ascension, the works of philosophers and mystics, poets and writers, each expressing this immortality in Islamic and non-Islamic texts. Death is an existential affair and transfer from one world to another. The disappearance of the fear of death does not mean that this fear will never exist. This fear, if temperate, guarantees one's health and avoids the dangers they face on a daily basis. According to philosophers and scientists, reforming attitudes toward death and reducing worldly attachments greatly reduces the fear of death. The acceptance of immortality and the posthumous worlds by Western and Islamic scholars and the inspiration for the Qur'an has largely solved the fear of death problem, helping to refine human attitudes about death.
    Keywords: death, post mortem, fear, immortality, resurrection, Quran
  • فاطمه یوسفی*، حسین سیدی، احمد رضا حیدریان شهری، بهار صدیقی

    جریان دیالکتیکی دستگاه اندیشگانی هگل، با حرکت وجودی هر موجود متناهی، اندیشه ی سوق از متناهی به نامتناهی برتر است. این جریان، آشکار کننده ی حضور زنده ی کل در جز و در ماوراء جز است. در برآیند مذکور، عنصر داده شده، به لحظه ای از کل تبدل پذیر است. تن پسین، نمایش گذار چنین حرکت هگلی است، یعنی حرکت گذار روح از خویش به خویش. "عایشه" در شعر بیاتی به آگاهی از خویش همچون موجودی جداباش از روح کلی می رسد یعنی کلی، در فراروی جزئی، عینی می شود و در فرجام در همنهادی یگانه همچون جزئی کرانمند به کلیت بیکران رجوع می کند تا این جداماندگی و بیگانه گشتگی زائل آید و پس آن گاه به روح خودآگاه بی کران برسد. در این جستارمایه، سعی نمودیم با روش تحلیلی- تطبیقی و با تکیه بر سه پایه ی مطرح در دستگاه فلسفی هگل (هستی، نیستی، گردیدن) کارآمدی دیالکتیک هگل در برآیند گذار روح عایشه از خویش به خویش را در شعر عبدالوهاب بیاتی بررسی و تبیین نماییم. بدین ترتیب با تطبیق تن پسین عایشه با پایه های دستگاه فلسفی هگل نشان دادیم که تن پسین عایشه، به حکم دیالکتیک هگل، به مفاهیمی چون خودآگاهی و آزادی روح در بالاترین حد خود دست می یازد و این آزادی جز از طریق رسیدن به خودآگاهی از وحدت متناهی و نامتناهی حاصل نمی آید بدین سان عایشه- که شخصیتی نمادین در شعر عبدالوهاب بیاتی است- در جهان نمادین یعنی جهان هستی شاعرانه میانجی وجود کلی و جزئی می گردد، لذا نه نماینده ی کلی است و نه نماینده ی جزئی، بلکه نماینده ی هردو است در وحدت و یگانگی آن دو

    کلید واژگان: دیالکتیک هگل, تن پسین, شعر معاصر عربی, عایشه, عبدالوهاب بیاتی
    Fatemeh Yusefi *, Seyed Hosein Seyedi, Ahmad Reza Heidarian Shahri, Bahar Sedighi

    The dialectical process of the Hegel's philosophical system, with the ontological development of the finite, is the idea of moving from the finite to the supreme infinite. This process reveals the living presence of the particular in the universal and non-particular. The given element is transmitted to the instant of the universal. The self- knowledge of Aisha, in Abd al-Wahhab Al-Bayati 's poetry, is turned back on itself as a finite and alien self; that is to say, the universal, in his particular transcendence, becomes an object, and in the end refers to the infinite totality, and ,becoming the infinite self-conscious spirit, make this isolation and alienation dissolved. In this paper, we tried to investigate and explain the efficacy of Hegel's dialectics in the process of movingand development of Aisha's spirit from herself to the total selfhood, based on the analytic-comparative method and relying on the Hegelian “triad” (Being, nothing, becoming). Thus, by matching Aisha's resurrection with the foundations of Hegel's philosophical system, we showed that the Aisha's resurrection, in the Hegelian dialectic's terms, arrives at self-consciousness in which the freedom of the spirit reaches its supreme expression, and the awareness of the freedom of the spirit arose only in consciousness of identity of the finite and the infinite. So, Aisha, that is a symbolic figure in the poetry of Abd al-Wahhab Al-Bayati becomes a symbol that represents neither the universal as such nor the particular as such, but both in unity.

    Keywords: Hegelian dialectic, Resurrection, modern Arabic poetry, Aisha, Abd al-Wahhab Al-Bayati
  • حمید رضایی *، ابراهیم ظاهری عبدوند
    ضرب المثل ها گنجینه ا ی هستند که هم در بازنمایی هویت دینی و هم در نهادینه کردن هویت آن، نقش مهمی بر عهده دارند. بنابراین، برای شناخت رویکردهای دینی در فرهنگ مردم، واکاوی آن ها امری ضروری است. در جستار حاضر، مولفه های شناختی هویت دینی در ضرب المثل های بختیاری با روش تحلیل محتوا بررسی شده است تا نشان داده شود که چه شناختی و دریافتی از این مولفه ها در ضرب المثل ها بازتاب یافته است و کارکرد این نوع شناخت چیست.
    مسائل مربوط به خداشناسی، معاداندیشی، نبوت و امامت، احکام عملی دین، قرآن، مکان های مذهبی و شخصیت های قرآنی به عنوان مولفه های شناختی هویت دینی در ضرب المثل های بختیاری بازتاب یافته اند که در این بین، بیشترین فراوانی مربوط به خداشناسی است. هویت دینی در این ضرب المثل ها، هم کارکردی روان شناختی دارد و هم کارکردی جامعه شناختی. افراد با توکل و امید به خداوند و توسل به پیامبر(ص) و امامان(ع) در زندگی خود روحیه امید دمیده و با یادآوری جهان آخرت و صفات جلالی خداوند، کژروی های اخلاقی و اجتماعی را اصلاح کرده اند.
    کلید واژگان: ضرب المثل های بختیاری, هویت دینی, خداشناسی, معاداندیشی و نبوت
    Hamid Rezaei *, Ibrahim Zaheri Abduvand
    Proverbs are amongst the treasures that play an important role both in representing and internalizing religious identity, therefore, it is essential to analyze and scrutinize these proverbs in order to better understand religious culture of people. In the present research, the cognitive components of religious identity have been investigated through content analysis method in Bakhtiari's proverbs to show how the cognitive and received components of these components are reflected in the counterexamples and what is the function of this cognition? The issues of theology, resurrection, prophet hood, and Imamah, the practical commandments of religion, the Quran, religious places, and Quranic characters are reflected as the cognitive components of religious identity in the Bakhtiari expressions amongst which the most frequent encompasses the theology. Religious identity in these proverbs has both the psychological and socio- cognitive function. Thus, Individuals relying on God and the principles of prophecy and imamah retrieve the hope in their life and by reminding the resurrection and the glory of God and reform the ethical and social dilemmas.
    Keywords: Bakhtiari Proverbs, Religious identity, Theology, Resurrection, prophecy
  • علی حسین زاده، لیلا زارعی شهامت *
    همان گونه که قرآن کریم معجزه الهی و از طریق وحی بر زبان پیامبر اکرم (ص) جاری شده است، نهج البلاغه نیز بخشی از معجزه علوی است که با الهام از قرآن و تعالیم رسول الله (ص) از زبان امیرمومنان (ع) بیان شده است. به عبارتی اگر بخواهیم تالی قرآن را درکلام اولیای الهی بیابیم، نهج البلاغه بارزترین نمونه است. مولوی در اشعارش بیشترین تاثیر را بعد از قرآن و کلام پیامبر اکرم (ص) از نهج البلاغه پذیرفته است. به نظر می رسد او در بیان احادیث معصوم از سخنان حضرت علی(ع) بیشترین بهره را برده باشد. تاثیرپذیری فراوان او از این کتاب گران سنگ در ابعاد مختلف مبحث معاد، زمینه مناسب برای انجام پژوهش پیش رو در زمینه ی قیامت و رستاخیز است. این مقاله در پی آن است که با روش تحلیلی– توصیفی اقتباس مولوی در باب قیامت را، از کتاب شریف نهج البلاغه در مثنوی معنوی و دیوان شمس تبریزی تبیین نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد مولوی در زمینه اثبات معاد از طریق ادله فطری و اقناعی، نقد منکران معاد، گواهان رستاخیز، حقیقت مرگ، عظمت و سختی روز حساب از کتاب گران سنگ نهج البلاغه امیر بیان اقتباس کرده است.
    کلید واژگان: امام علی(ع), نهج البلاغه, مولوی, قیامت, اقتباس
    Ali hoseinzadeh, Laila zarei *
    Just as the Holy Quran is a miracle of God and through the revelation of the Prophet Muhammad (pbuh). , Nahj-ol-Balagha is also part of the Alawite miracle that was inspired by the Qur''''''''an and the teachings of the Prophet (pbuh) from the language of the Amir al-Mu''''''''minān (AS). In other words, if we want to find a tale of the Qur''''''''an in the Special servants, the most obvious example is the Nahj al-Balaghah. In his poems , Rumi has the most influence after the Qur''''''''an and the words of the prophet (pbuh) It is accepted from the Nahj al-Balaghah. He seems to have benefited from the words of Imam Ali (as) in the Hadiths of the Imams. His great influence on this valuable book in various aspects of resurrection is the right field for conducting research in the field of resurrection and resurrection. This article seeks to use the analytical-descriptive method of , Rumi adaptation of the Resurrection Explain the book of Nahj-ol-Balagha''''''''s Noble Book in Masnavi-i-Moghvi and Divan Shams Tabrizi. The findings of the research indicate that , Rumi has adapted the proof of resurrection through innate and persuasive evidence, the critique of the deniers of resurrection, the testimonies of the resurrection, the truth of death, the greatness and difficulty of the day from the valuable book of Nahj al-Balaghah Amir.
    Keywords: Imam Ali (as), Nahj al-Balaghah, Rumi, Resurrection, adapted
  • محمدرضا سلیمانی دلارستاقی*، عباس ماهیار

    اعتقاد به روز رستاخیز ، شالوده فکری نظامی را تشکیل می دهد . نگرش حکیم گنجه درباره دنیا و آخرت و پیوستگی این دو با هم ، او را از دیگر شاعران پیش از خود متمایز ساخته است . این نوشتار می کوشد تا سیمای مرگ را در کتاب «اسکندرنامه»، بر اساس آیات و قرآن و احادیث و دیگر کتب دینی بررسی کند و ارتباط آن را با مقولاتی چون دین ، دنیا و معاد دریابد .نظامی ضمن اشراف بر فلسفه اسلاف و عقاید آن ها ، سعی دارد به تبیین مباحثی بپردازد که با اندیشه های اسلامی پیوندی دیرینه دارد. ضرورت وجود عالم دیگر، میل به بقا و جاودانگی ، نامیرایی روح ، ناپایداری دنیا، بازگشت به اصل ، معاد جسمانی و امثال آن، از جمله مسایلی است که در این جستار مورد ارزیابی قرار گرفته است . در این مقاله، ابتدا مباحث یاد شده به شیوه کتابخانه ای بررسی شده و سپس به روش تحلیلی-توصیفی به نگارش در آمده است.

    کلید واژگان: مرگ, معاد, نظامی, اسکندرنامه
    Mohammad Reza Soleimani delarestaghi *, Abbas Mahyar

    Nezami’s belief in the Day of Resurrection forms the basis for his thoughts. His attitude towards the existing world and the afterworld as well as the cohesion between the two makes him different from his predecessor poets. With reference to Quranic verses and Islamic traditions and texts the present paper is to study and review the aspects of “death” in Eskandarnameh in order to find the relationship between the “death” and the religion, the present world and the afterworld. Having a taste and discernment of his predecessors’ philosophy and ideas, Nezami has tried on interpretation and explanation of those very ideas that are in deep relation with Islamic thoughts. This research has been mainly concerned with such notions as the being of the afterworld as a sine qua non, tendency to survival and eternity, immortality of spirit , insubstantiality of life, returning to the genesis, bodily Ascension, etc. After embarking on a library-based research, the article seeks, in due course, to study and analyze the subject matter.

    Keywords: Death, Resurrection, Nezami, Eskandarnameh
  • مجید منصوری، حمید غلامی
    نامیرایی و سیالیت اسطوره ها باعث شده است که آنها همواره در ناخودآگاه انسان ها در طول اعصار تداوم یابند ویکی از اجزای جدایی ناپذیر زندگی آدمی محسوب شوند؛ به گونه ای که تداوم زندگی بشر از لحاظ معناشناختی بدون حضور اسطوره ها غیرممکن به نظر می رسد؛ زیرا اسطوره ها همواره پاسخی شگرف، برای یکی از بنیادی ترین بحران های انسان در تمام ادوار، یعنی میل به جاودانگی بوده اند. این پژوهش مضامین اصلی پدیدآورنده میل به جاودانگی و دلیل تقارن و استفاده از ساختارهای یکسان در آیین ها و اقوام مختلف، برای رهایی از زمان و مکان و نیل به جاودانگی را با روشی تحلیلی- استنادی بررسی می کند. اسطوره هایی همچون بازگشت ازلی، اسطوره باروری، رستاخیز، بازگشت به دوران کودکی، بازگشت به وحدت و اسطوره نویسنده شدن، از جمله بن مایه های اسطوره ای هستند که گریزگاهی به جاودانگی در بطن آنها وجود دارد و به دلیل کارکرد مشترک ذهن اسطوره ای (ناخودآگاه جمعی) ساختار شکل گیری مضامین نام برده تقریبا یکسان است.
    کلید واژگان: جاودانگی, رستاخیز, باروری, وحدت اسطوره ای, اسطوره های جاودانگی
    Majid Mansoori, Hamid Gholami
    Immortality and undeterminity of myths cause them to have continuity in human unconsciousnessthrough the passage of time, and to be considered as one of the inseparable parts of human life. Indeed, it seems that, semantically, continuity of human life is not possible without myths because myths provide a deep response to one of the great challenges of man, that is, immortality instinct. By using the analytic-documental method, the present article tries to study the main themes giving rise to the immortality instinct and reasons of using the same structures in the different cults and ethnic groups. The theme of immortality can be found in mythical motifs like eternal return, myth of fertility, resurrection, the days of childhood, return to unity and myth of becoming a writer. The processes of formation of these motifs are the same, because the mythical mind (collective unconscious) has common function.
    Keywords: Immortality, Resurrection, Fertility, Mythical Unity, Myths of Immortality
  • هادی رضوان، نسرین مولودی
    به کار گیری اسطوره در شعر شاعران عرب سابقه طولانی دارد، اما شاعران معاصر با اثر پذیری از ادبیات غرب، اسطوره ها را به شیوه ای متفاوت و در قالب هایی نو به کار گرفتند و از آن در تعبیر از مقاصد و اغراض گوناگون بهره بردند.
    عیسی مسیح (ع)، در شعر معاصر عرب کارکردی نمادین دارد. این شخصیت در شعر خلیل حاوی، با اسطوره در می آمیزد و چهره ای اسطوره ای می یابد.
    حاوی در پی شرایط نابهنجار سرزمین عرب، در آرزوی رستاخیز به سر می برد. رستاخیزی عظیم که حیات بهتری را برای ملت عرب به ارمغان آورد. او با زنده کردن فرهنگ ایثار و از خود گذشتگی، راه رسیدن به این تحول و دگرگونی را در نزد همگان، روشن تر جلوه داده است. مسیح (ع) در شعر او، جلوه گاهی از جانبازی و فداکاری باشکوهی است که حیات مجدد را به مردم محروم و ستمدیده هدیه می دهد. مسیح (ع) در نزد این شاعر، در کنار تموز، اسطوره رستاخیز، قرار می گیرد و با آن در می آمیزد. با معانی والایش یکی می شود و وجودی یگانه می یابد؛ آنچنان که گویی مسیح (ع)، خود تموز است که در قالبی متفاوت ظاهر شده است.
    کلید واژگان: خلیل حاوی, شعر معاصر عرب, مسیح(ع), تموز, اسطوره, رستاخیز
    Hadi Rezwan, Nasrin Muloodi
    Arabic Poets have Used Myth Since Long in Their Poems. But After Literary Resurrection and Making Connection with Culture and Literature of West، they Have Used Myth as a new Method for Presenting their Interest and a Useful tool in the Description. Christ، one of the God’s Prophets that has Sent to the People for Guidance، in the Arabic Contemporary Poem has a Symbolic Effect. This Personality in the Khalil Havy’s Poem will Associate with Myth and will Gain Mythical. Havy has a Wish of Resurrection in the Rough Situation in Arab’s Territory. a Huge Resurrection that has Gain better life for Arab’s Nation. He has Show more Clear the Path of this Changing in Front of the Public whit Restore to life the Culture of Generosity and Self Denial more Clear. Christ in his Poem will Present Renewed life to the Deprived and Oppressed People that is Showing Magnificent of Self-Sacrifice and Devotion. Christ in his Poem Such as Tammuz is Resurrection of Myth and will Associate with it. It will Associate with it’s Eminent Meanings and has Gain Unique Mean، as if Christ is Such as Tammuz that has Appear in a Different Shape.
    Keywords: Contemporary Arab's Poem, Christ, Tammuz, Myth, Resurrection
  • شمس الدین نجمی*
    بر چهره گل، نسیم نوروز خوش استدر صحن چمن، روی دل افروز خوش استاز دی که گذشت، هر چه گویی خوش نیستخوش باش و ز دی مگو، که امروز خوش است (عمر خیام)نوروز، جشنی باستانی و ایرانی است که همه ساله در روز اول بهار آن را جشن می گیریم. نوروز، همچنین نمادی است از بیداری طبیعت از خواب زمستانی و مرگی که به رستاخیز و زندگی منتهی می شود و به همین مناسبت جشن مربوط به فروهرها نیز بوده است. افسانه های ایرانی، پیدایش نوروز را به دوران «جمشید پیشدادی» نسبت می دهند و می گویند: چون جمشید به پادشاهی رسید، دین را تجدید کرد و این کار در روز «نوروز» انجام شد که اکنون هر ساله این جشن بزرگ توسط ایرانیان گرامی داشته و برگزار می شود.
    جشن نوروز از اعتدال بهاری آغاز می شود. در دانش ستاره شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم کره شمالی زمین به لحظه ای گفته می شود که خورشید از صفحه استوایی زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان می رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می شود که در تقویم خورشیدی برابر با نخستین روز (اورمزد روز) از ماه فروردین یا «نوروز» است. جشن نوروز در تقویم میلادی برابر است با بیست و یک یا بیست و دو مارس مطابقت دارد.
    نوروز، یگانه بنیادی است که همه اش خوبی، پاکی و نیکی است. ورجاوند، روزی است که تنها نیاکان ما به ارزش وجودش پی بردند و آن را بزرگ داشتند. چرا که آنها روزی را می خواستند تا بتوانند در آن خود را از ناپاکی ها و بداندیشی ها که با گذر زمان در درونشان رخنه کرده بود، پاک کنند و در لحظه ای موعود زندگی را با همه نیکی ها و نیکبختی ها دوباره آغاز نمایند. نیک داشته هایشان را بیفزایند و از بدی-هایشان بکاهند؛ پس آنها «نوروز» را به عنوان بزرگ ترین، نیک ترین و برترین جشن خود برگزیدند و آیین ها و اندیشه های پاک را به آن افزودند تا هر بار آن را بهتر و زیباتر از گذشته برگزار نمایند.
    کلید واژگان: نوروز, گاهنبارها, اوستا, شاهنامه, پیش از اسلام, پس از اسلام
    Shamseddin Najmi*
    Norouz is an ancient Iranian feast celebrated every year in the beginning of spring. It is also a symbol of the waking of nature from winter sleep and a death which ends to resurrection and life relating it to the Farvahars. Iranian myths associate the origin of Norouz to the age of Jamshid and believe that with his accession to the throne the religion was renewed on Norouz. Norouz begins with the equinox in astrology، equinox in northern hemisphere is the time when the sun passes equator and moves northward. This moment is the beginning of Ram in zodiac which corresponds. With the first day of Farvardin (Urmazd Rouz) in the solar calendars and with 21stor 22nd and March in the Christian calendar. Norouz is a unique structure which is all goodness and chastity. Varjāvand is the day which was appreciated only by our ancestors to purify themselves of the vices and ill thoughts that have taken up their souls with the passage of time، and to restart a new life at the promised time. They chose Norouz as their greatest ceremony and added good thoughts and rituals to hold it dearer each year.
    Keywords: Norouz, Jamshid, Death, Resurrection
  • لیلی جمالی، راضیه جوانمرد
    رمان اسیر خشک ی ها، چهارمین جلد از سری رمان های بچ ه های وحشت لسینگ است. طبق آنچه کلین به نقد از لسینگ نوشته، در نگارش سری رمان های بچ ه های وحشت، لسینگ بیش از پیش مصاحبه های زندگی اجتماعی و شخصیتی خود را شرح داده است( 15 ). از سویی دیگر، طبق مصاحبه های انجام شده با دانشور که نمونه ای از آن در کتاب شناخت و تحسین هنر او به چاپ رسیده وی در نگارش سووشون، از حقایق زندگی خود و پیرامون اجتماعی اش الهام گرفته است ( 467 ). باتوجه به تفاوت تجربه شخصی و اجتماعی دانشور و لسینگ از جنگ، در مقاله حاضر برآنیم تا با استفاده از تئوری نقد زنانه شوالتر، نمود های جنگ را در دو رمان اسیر خشک ی ها و سووشون مقایسه کنیم. به نظر شوالتر، زنان نویسنده، هرچند ازنظر جغرافیایی از هم دور باشند، در واکنش به یک واقعیت اجتماعی مشترک (نظیر جنگ)، سبک نوشتاری مشترکی به کار می گیرند و از رفتار نوشتاری مشابهی پیروی می کنند.
    کلید واژگان: دانشور, لسینگ, خودزندگی نامه, جنگ, سیاست, یاس, امید, رستاخیز, جامعه
    Leili Jamali, Razieh Javanmard
    The novel Landlocked is the fourth book in the series “Children of Violence” by Lessing. According to what Klein has written in criticizing Lessing, in the series “Children of Violence” Lessing has more than anything else expressed his personal and social life. On the other hand according to the interviews conducted with Simin Daneshvar an instance of which is published in her book “Knowing and Admiring of Art”, she has been inspired by the realities of her life and her social environment in writing “Su’uvashoon”. Considering their different personal & social experiences of war, the present article compares the instances of war in “Su’uvashoon” and Landlocked under Showalter’s feminist criticism theory. Although women writers are geographically far from each other, they use similar styles for
    writing in reaction to a social realty such as war.
    Keywords: Daneshvar, Lessing, Autobiography, war, politics, hope, despair, society, resurrection
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال