به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "sepideh kashani" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «sepideh kashani» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی sepideh kashani در مقالات مجلات علمی
  • فاطمه کلاهچیان*، رویا رجایی فرید

    عناصر طبیعت با تنوع چشمگیر، همواره نقش قابل توجهی در گزارش موضوعات و مفاهیم گوناگون به مخاطب و تصویرسازی های ادبی، به ویژه در شعر داشته اند. این نقش ها، گاهی چنان پررنگ و برجسته اند که نمی توان بدون تحقیق درباره جزییات و ظرایف آن ها، به ابعاد و زوایای بسیاری از ارزش های معنایی و صوری آثار ادبی پی برد. این کارآیی و نقش پذیری در اشعار پایداری نیز،  بسیار تاثیرگذار و تعیین کننده بوده است. براساس این اهمیت، در مقاله حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، کارکردهای عناصر طبیعت در شخصیت سازی پایداری را در اشعار سپیده کاشانی و نصرالله مردانی بررسی می کنیم. دلیل انتخاب این دو شاعر، کیفیت قابل توجه اشعارشان، بهره مندی محوری از عناصر طبیعت و دستیابی به یافته های مرتبط، از منظر نگاه زنانه و مردانه، در کنار هم بوده است. یافته ها نشان می دهند که گل ها و گیاهان و اجرام آسمانی، در شعر هر دو شاعر از بسامد بسیاری برخوردارند. از میان گل ها و گیاهان، لاله در مفهوم شهید؛ از میان اجرام آسمانی، آفتاب و خورشید در مفهوم راهبر، اختران و ستارگان در مفهوم شهید؛ از میان حیوانات، کبوتر در مفهوم شهید، کرکس و کفتار در مفهوم دشمن، در شعر هر دو شاعر، نمود بیشتری دارند. از لحاظ کارکرد معنایی عناصر طبیعت در ساختن شخصیت های راهبر و پیشوا، شهید و دشمن به عنوان شخصیت های مشترک در شعر دو شاعر استفاده شده اند؛ البته کاشانی در اشعارش به ساختن شخصیت های زن فداکار ایرانی، منافقان و خیانتکاران نیز پرداخته که در اشعار مردانی یافت نمی شوند. همچنین، مردانی به ساخت شخصیت رزمندگان پرداخته که در اشعار کاشانی نیامده است. شخصیت شهید در شعر کاشانی و شخصیت راهبر در شعر مردانی،  بیشترین بسامد را دارند.

    کلید واژگان: عناصر طبیعت, شخصیت سازی, شعر معاصر پایداری, سپیده کاشانی, نصرالله مردانی
    Fateme Kolahchian *, Roya Rajayi Farid

    The elements of nature with their impressive varieties have always had a considerable role in communicating various contents to audiences and making literal illustrations, especially in poetry. Sometimes, these roles are so extraordinary that it is impossible to find out their semantic and formal values without deep analysis. This efficiency is also at work in resistance poetry. The current descriptive-analytical study aims to analyze the efficiency of natural elements in the poems of Sepideh Kashani and Nasrollah Mardani. These poets are chosen due to the considerable quality of their poems, pivotal benefits they take from natural elements, and relevant issues to the topic of present study. Findings reveal that foliage and astronomical objects have the highest frequency in their poems. Among the foliage, tulip denotes martyrs. Besides, the sun and stars denote leaders and martyrs respectively. Pigeons symbolize martyrs, while vultures and hyenas represent enemies. Semantically, both poets use natural elements to make the contents of leaders, martyrs, and enemies. However, Kashani has also made characteristic Iranian devoted ladies, hypocrites and betrayers that are not found in Mardani’s poems. Unlike Kashani, Mardani has made characteristic warrior. Furthermore, martyrs and leaders have the highest frequency in the poems of Kashani and Mardani respectively.

    Keywords: Natural Elements, personification, cotemporary resistance literature, Sepideh Kashani, Nasrollah Mardani
  • زینب رضاپور*، عباس یدالهی فارسانی

    عنوان، در آثار ادبی دربردارنده معانی و مفاهیم زیباشناختی و معنوی است و نقش بسزایی در جلب توجه خواننده دارد. درواقع عنوان به دلیل نمایان کردن بخشی از حالات روانی و سرشت درونی شاعر، جنبه هایی از اندیشه وی را پدیدار می سازد و فهم سروده را برای خواننده آسان می کند. نوشتار پیش رو مکانیزم عنوان در شعر «سپیده کاشانی» و «سمیه عصام وادی» را به عنوان دو تن از زنان شاعر در عرصه ادبیات پایداری ایران و فلسطین بررسی و تحلیل کرده است. این جستار، با روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که هردو شاعر در پرتو به کارگیری مکانیزم عنوان در شعر خود، می‌کوشند از یک سو اندیشه پایداری را دربرابر دشمن اشغال گر و دژخیمان به مخاطب القا کنند و از دیگرسو، بر زیبایی و نوآوری اثر خویش بیفزایند. هردو در پی آن هستند تا به واسطه عنوان، راه را برای دست‌یابی مخاطب به ساختار شعرشان و پرده برداشتن از نمادهای آن و برقراری پیوند میان عنوان و مضمون سروده، هموار سازند. بر این اساس، این مکانیزم در شعرشان، نشان دهنده دلالت‌ها و اهداف مختلفی است که نقاب از سیمای سروده‌هایشان کنار می‌زند و خواننده را تشویق می‌کند تا به اندوخته‌های شعری، عواطف درونی و جلوه‌های زیباشناختی شعرشان، دست یابد. عنوان در ساختار شعر این دو شاعر، پیرامون یک اندیشه محوری، یعنی ادامه دادن به پایداری و مقاومت، می‌چرخد.

    کلید واژگان: عنوان, ادبیات تطبیقی, اشغال, پایداری, دلالت, سپیده کاشانی, سمیه عصام وادی
    Zeinab Rezapour*, Abass Yadollahi Farsani

    Titles in literary works include aesthetic and spiritual meanings and concepts and play an important role in attracting the reader's attention. In fact, due to revealing a part of the poet's mental state and inner nature, a title reveals aspects of his/her thoughts and makes it easy for the reader to understand the poem. This study examines and analyzes the mechanisms of the titles in the poems of "Sepideh Kashani" and "Somayyeh Esam Wadi" as two female poets in the resistance literature of Iran and Palestine. This research has adopted a descriptive-analytical method and is based on the American school in comparative literature. The results of this study show that both poets, in the light of using the title mechanism in their poetry, try to instill in the audience the idea of resistance against the occupying enemy, and on the other hand, increase the aesthetics and innovation of their works. Both poets seek to pave the way for the audience to access the structure of their poetry and to unveil their symbols and establish a link between the title and the theme of the poem through the title. Accordingly, this mechanism in their poems reflects various implications and goals that remove the veil from the form of their poems and encourages the reader to achieve the poetic reserves, inner emotions, and aesthetic effects of their poems. In the structure of the poetry of these two poets, titles revolve around a central idea, which is to continue resistance and sustainability.

    Keywords: Titles, Comparative Literature, Occupation, Resistance, Indicative, Sepideh Kashani, Somayyeh Esam Wadi
  • رضا کریمی لاریمی، رضا فرصتی جویباری*، حسین منصوریان
    زمینه و هدف

    در دوره انقلاب اسلامی شاعران متعهد و ملتزم برای دفاع از ارزشهای انقلاب و ترویج افکار انقلابی بیان واقعیتها و انتقاد از مشکلات و بیان مسایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اخلاقی، و اقتصادی دوران خود پرداخته‌اند که این اشعار به «شعر اعتراض» موسوم گشته‌اند. شعر اعتراض بعنوان جریان ادبی نوپا، نوعی شعر اجتماعی است و از بنمایه‌های شعر پایداری سرچشمه میگیرد. از میان شاعران زن، طاهره صفارزاده، سیمین بهبهانی، سپیده کاشانی و فاطمه راکعی از جمله زنان شاعر منتقد بشمار میروند؛ این پژوهش سعی دارد به بررسی درونمایه‌ها، شیوه‌های بیان، لحن و قالب اعتراضی در اشعار شاعران زن مشهور بعد از انقلاب اسلامی در حیطه‌های گوناگون (سیاسی، اجتماعی، مذهبی، اخلاقی، اقتصادی، فرهنگی و...) بپردازد و وجه اشتراک و افتراق سروده‌های آنها را در این زمینه بررسی نماید.

    روش مطالعه

    این جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی، آماری و با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای انجام شده است.

    یافته‌ ها

    شاعران در انتقاد از معضلات کشور یا جامعه بشری از نگرشی واقع‌گرایانه و درعینحال فرامرزی برخوردارند؛ بطوریکه اشعار اعتراضی آنان بازتابی از شرایط اجتماعی سیاسی جامعه و زمان است و چنین اشعاری علاوه بر حضور فعال زنان شاعر در عرصه‌های سیاسی ادبی جامعه تاییدی است بر نظریه جامعه‌شناسی ادبیات که هنر را همواره از بسترهای اجتماعی و سیاسی متاثر میداند و درنهایت اینکه هدف شعر اعتراض، حفظ ارزشهای اسلامی، اصلاح نمودن جامعه و مبارزه با بی‌عدالتی است.

    نتیجه‌ گیری

    بیشترین بسامد بازتاب درونمایه‌های اعتراضی در اشعار طاهره صفارزاده و کمترین نمود آن مربوط به سپیده کاشانی است که به ترتیب در قالبهای سپید، نیمایی، غزل، رباعی و... در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی سروده شده است که گاهی این اعتراضها جهانی (برون‌کشوری) و گاهی داخلی است که اعتراضهای نوع اول حول اعتراض به سیاستهای قدرتهای جهانی میچرخد و اعتراضهای درون‌کشوری مربوط به بی‌عدالتیهای موجود در جامعه است.

    کلید واژگان: ادبیات انقلاب اسلامی, شعر اعتراضی, طاهره صفارزاده, سیمین بهبهانی, سپیده کاشانی, فاطمه راکعی
    R. Karimi Larimi, R. Forsati Joybari*, H. Mansorian
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    In the period of the Islamic Revolution, committed and committed poets to defend the values of the revolution and promote revolutionary ideas have expressed the facts and criticized the problems and issues of social, political, cultural, religious, moral, economic, etc. of their time, which These poems have been called "protest poems". Protest poetry as a nascent literary movement, a kind of social poetry and originates from the foundations of sustainability poetry. Among the poets; Tahereh Saffarzadeh, Simin Behbahani, Sepideh Kashani and Fatemeh Raka’ei are among the women critical poets; This research tries to study the themes, methods of expression, tone and format of protest in the poems of famous poets after the Islamic Revolution in various fields (political, social, religious, moral, economic, cultural, etc.) and the common denominator and Examine the differences between their poems in this regard.

    METHODOLOGY

    This research has been done in a descriptive-analytical, statistical manner using library studies.

    FINDINGS

    Poets have a realistic and at the same time cross-border attitude in criticizing the problems of the country or human society; As their protest poems are a reflection of the socio-political conditions of society and time, and such poems in addition to the active presence of women poets in the political and literary arenas of society is a confirmation of the sociological theory of literature that always affects art from social and political contexts. Ultimately, the purpose of protest poetry is to preserve Islamic values, reform society, and combat injustice.

    CONCLUSION

    The highest frequency of reflection of protest themes in Tahereh Saffarzadeh's poems and the lowest frequency is related to Sepideh Kashani, which has been composed in the form of Sepid, Nimai, Ghazal, Rubaei, etc. in political and social fields, respectively. These protests are global (foreign) and sometimes domestic, where the first type of protests revolves around protests against the policies of world powers, and domestic protests are related to injustices in society.

    Keywords: Literature of the Islamic Revolution, Poetry of Protest, Injustice, Tahereh Saffarzadeh, Simin Behbahani, Sepideh Kashani, Fatemeh Raka’ei
  • فاطمه سادات طاهری*

    مقاله حاضر به بررسی ساختاری و محتوایی اشعار سرور اعظم باکوجی معروف به سپیده کاشانی (13151371) می پردازد. سپیده از شاعرانی است که افزون بر اشعار اعتراض آمیز پیش از انقلاب خویش در دوران دفاع مقدس هم در برابر تهاجم بیگانگان خروشید. نگارنده می کوشد با بررسی توصیفی تحلیلی اشعار شاعر با پاسخ به این سوال که شاعر برای انتقال احساسات درونی آمیخته به تجارب عینی خویش چه زبانی را به کار گرفته و به کدام یک از مضامین، قالب ها و تصاویر شعری بیشتر توجه کرده، استنتاج کند سپیده کاشانی که شعر را برای تبیین پایداری مردم، انعکاس رشادت و شهامت رزمندگان، تقویت روحیه شهادت طلبی و ایجاد انگیزه بیشتر برای دفاع از میهن سروده، افزون بر ترکیب آفرینی های متناسب با محتوا و به کارگیری واژه ها و عباراتی که به فضاسازی شعر وی کمک می کند، بر طبق اقتضایات ادب پایداری و مخاطبان خویش که عموم ایرانیان هستند، با زبانی روان و به دور از پیچیدگی و غرابت در قالب های مختلف شعری کلاسیک و معاصر طبع آزمایی کرده و برای افزایش لطافت و زیبایی و در عین حال اثرگذاری بیشتر شعر خویش، تصاویر ادبی مبتنی بر واقعیت و به دور از تصنع و برگرفته از عناصر ملموس طبیعت و سازگار با جنسیت خویش را به کار گرفته است. سپیده از بین شگردهای ادبی، بیشتر به فنون بیان به ویژه استعاره های مکنیه از نوع شخصیت بخشی و تشبیه بلیغ اضافی توجه کرده که این عناصر در ضمن بازتاب خلاقیت و هنر شعری وی به درک خواننده و فضاسازی شعر وی نیز کمک می کند.

    کلید واژگان: شعر دفاع مقدس, سپیده کاشانی, مضامین شعری, ساختار

    This article discusses the structural and thematic aspects of poetry by Sorour Azam Bakouji, known as Sepideh Kashani. Her poetry contains not only revolutionary poems before the Islamic Revolution in Iran but also those about imposed war on Iran by Iraq. Regarding this fact, the writer of the current study tries to discuss which types of genres, figures, images, as well as language have been used to convey the poet’s feelings in such situations through an analytical-descriptive approach. It is argued that Kashani has written her poems to admire Iranian soldiers’ bravery, to raise their spirits of martyrdom, and to encourage them to bolster their defense of their own land. To this end, she has wielded a simple, fluent, realistic, and tangible language while putting it into classic and contemporary genres of poetry to reflect the zeitgeist. Among the figures of speech employed by Sepideh, personification and simile are the most frequent ones due to their potentiality to create and convey the intended impression.

    Keywords: Poetry of the holy defense, Sepideh Kashani, Poetic themes, Structure
  • معصومه نعمتی قزوینی، طاهره ایشانی
    جامعه شناسی ادبیات به عنوان یکی از شاخه های جامعه شناسی هنر، ساخت و کارکرد اجتماعی ادبیات را بررسی نموده و در تحلیل آثار ادبی بیشتر به عوامل بیرونی آن توجه دارد. از این منظر، ادبیات هر ملت می تواند تصاویری فرضی را از واقعیت های موجود ارائه داده و نکته های کلی تاریخ اجتماع را به عنوان سندی اجتماعی در اختیار پژوهشگران این عرصه قرار دهد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و آماری به بررسی اشعار سیاسی سپیده کاشانی و نازک الملائکه، دو تن از شاعران نوگرای پارسی و عربی پرداخته شده است. حاصل این نوشتار ضمن این که نشان از بازتاب مضامین سیاسی مشابه همچون جنگ، حوادث سیاسی داخلی، مسائل سیاسی دیگر کشورها، شخصیت های مهم سیاسی، زنان و مبارزه و... در اشعار هر دو شاعر دارد، گویای تفاوت هایی است که به دلیل شرایط خاص محیطی هر یک از آنان ایجاد گردیده است. بی شک تاثیرپذیری هر دو شاعر از بسترهای سیاسی و اجتماعی عصر خویش علاوه بر آن که بر حضور فعال زنان شاعر در عرصه های اجتماعی و ادبی اشاره دارد، می تواند تایید روشنی بر نظریه اجتماعی ادبیات نیز به شمار آید
    کلید واژگان: شعر معاصر پارسی, شعر معاصر عربی, سپیده کاشانی, نازک الملائکه, مضامین سیاسی
    Masoumeh Nemati Ghazvini, Tahereh Ishani
    In the sociology of literature as one of the branches of sociology of art studies, the composition and function of literature and the relation between society and literature, the external elements are mostly considered when analyzing literary works. From this viewpoint, the literature of every nation can present hypothetical illustrations from existing realities and provide general points of society’s history as a social document for researchers and thinkers in this field. In the present study, political poems of Sepideh Kashani and Nazik al-Malaika (two of the Persian and Arab modernist poets) are analyzed by using a descriptive-analytic and statistical method. The analysis indicates similar political themes like war and related issues, which refer to political events, political issues of other countries, important political figures, women, struggle, etc. in the poems of both poets. The results reveal the differences between the two poets which are due to the special environmental conditions of both of them. Undoubtedly, both poets are influenced by social and political contexts of their own time. In addition, referring to active participation of women in social and literary fields can be a clear confirmation of literature’s social theory.
    Keywords: Persian contemporary poetry, Arabic contemporary poetry, Sepideh Kashani, Nazik al Malaika, political themes
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال