به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "sorrow" در نشریات گروه "ادبیات و زبان ها"

تکرار جستجوی کلیدواژه «sorrow» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مریم علی یاری*، امین مقدسی

    تصویر که یکی از ارکان چهارگانه شعر در نقد ادبی به شمار می رود، یک ساختار زبانی است که شاعر با بهره گیری از آن به معانی انتزاعی، افکار و حالات پیچیده درونی خود تجسم می بخشد. این مفهوم چه در نقد قدیم که صور خیال را عنصر اساسی در شکل گیری تصویر می داند وچه در نقد جدید که همه ابزارهای بیانی و هنجارشکنی های زبانی را در بر می گیرد، نقش برجسته ای در بیان تجربه شعری شاعر دارد. محمد القیسی، سراسر عمر خویش را در تبعید سپری نموده وهمواره با رنج تبعید، اندوه فلسطین را به تصویر کشیده است. طی کاوش به عمل آمده تجربه تلخ زندگی شاعر، حزن را به عنصری ثابت وجدایی ناپذیر در اشعار وی تبدیل کرد به گونه ای که آهنگ پایدار حزن در اشعار وی، سبب نامگذاری او به الشاعر الحزین (شاعر اندوهگین) گردیده است. نظر به اینکه موضوع فلسطین به عنوان یک مسیله اجتماعی محوری در آثار ادبای عرب بازتاب یافته است، تحلیل تصویر در نحوه بازنمایی مسیله فلسطین، نقش اساسی دارد. از سوی دیگر حزن یکی از گرایش های مهم در شعر معاصر عربی است. لذا واکاوی حزن در اشعار محمد القیسی موضوعی است که به روش توصیفی-تحلیلی، وبا رویکرد نشانه شناسی وتحلیل آماری در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد با این هدف که چگونگی بازنمایی رنج واندوه فلسطین به عنوان پاره تن جهان اسلام، در شعر قیسی، شاعر مقاومت فلسطین را کشف و رمزگشایی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قیسی در تجسم بخشیدن به تجربه حزن انگیز خود، از تکنیک استعاره و تشبیه بهره می گیرد ودو تصویر متفاوت از حزن را پیش روی مخاطب قرار می دهد؛ حزن مثبت، که حزن حقیقی ومقدس شاعر است وحزن منفی، که مجازی، ناپایدار است. این تعارض در بازنمایی حزن، بیانگر این است که شاعر در تجربه شعری خود دچار نوعی کشمکش درونی است که ناشی از تعارض میان آرمان و واقعیت شاعر است.

    کلید واژگان: بلاغت, شعر معاصر, تصویرپردازی, حزن, محمد القیسی
    Maryam Aliyari *, Abolhasan Amin Moghadasi

    The image, which is one of the four pillars of poetry in literary criticism, is a linguistic structure that the poet uses it to visualize his abstract thoughts and complex modes.This concept plays a prominent role in the resurrection of the word, both in the old literary criticism, which considers imaginary forms as an essential element in its formation, and in the new literary criticism, which includes all means of expression and breaking the linguistic norms. Mohmmad Al-Qaisi has spent his entire life in exile and he has always imaged the sorrow of Palestine through the suffering and exile and displacement.According to the investigation, the bitter experience of Qaisi’s life made sorrow as a steady and unseparable element in Qaisi’s poetry. As a result of enduring song of sorrow in his poems,he was named “sorrow full poet” Considering that the issue of Palestine is reflected as a central social issue in Arab literary works, image analysis plays an essential role in the representation of the issue of Palestine.On the other hand, sadness is one of the important trends in contemporary Arabic poetry so the representation of sorrow in the Qaisi’s poetry is an issue on which study by descriptive and analytical and Semiotics and statistical analysis approach in this research to discovering and decoding how represent the suffering and sorrow of Palestine as a part of the Islamic world,in Qaisi's poetry,the resistance poet of Palestine.The results suggest that Qaisi use the technique of metaphor and simile in visualizing his sad experience.he presents two different and contradictory images of sorrow that have a same origin. This conflict in the representation of sorrow indicates that the poet suffers from a kind of internal conflict In his poetic experience that arises from the conflict between the ideal and the reality of the poet.

    Keywords: Rhetoric, Modern Poetry, image, Sorrow, Mohmmad Al-Qaisi
  • نجمه دری*، مسعود دوست پرور

    «چشتیه» طریقتی تاثیرگذار در سرزمین هندوستان است. این طریقت با برجسته ساختن سویه عملی عرفان، جایگاه خود را به عنوان یک نظام عرفانی مقتدر تثبیت کرده است. مبانی هستی شناسانه این طریقت عرفانی را پیران پرآوازه ای همچون معین الدین چشتی نظریه پردازی کرده اند. امیرخسرو و امیرحسن دهلوی، دو شاعر مطرح هندوستان، متاثر از آموزه های این طریقت به آفرینش آثار خویش پرداخته اند. در این میان، یکی از مفاهیم بنیادین طریقت که به عنوان موهبتی ازلی و اساس هستی ارزیابی و معرفی می‎شود، عشق است. بر باور ایشان عشق در تمام ذرات عالم امکان، ساری و جاری است. نوشتار پیش رو با تحلیل منابع این طریقت عرفانی، درصدد پاسخ گویی به این مسئله است که اساسا مفهوم عشق در نظام هستی شناسانه چشتیه از چه جایگاهی برخوردار است؟ آیا عقل همیشه در تقابل با عشق است؟ دیدگاه چشتیه در زمینه عشق مجازی چیست؟ نتایج حاصل از دریافت و تشریح برخی از متون منتسب به این گفتمان عرفانی که تاکنون در ایران به چاپ نرسیده است، با رویکرد تحلیل محتوایی، ناظر بر این حقیقت است که اندوه، لازمه طی طریق عشق است و عقل هدایت، موهبتی الهی است. بر اساس تحلیل منابع یافت شده، در گفتمان چشتیه عشق مجازی، الزاما منتج به عشق حقیقی نمی شود؛ مگر آنکه درون سالک از آلایش‏ها پالایش یافته باشد.

    کلید واژگان: چشتیه, عشق, اندوه, عقل, عشق مجازی
    Najme Dorri *, Masood Doostparvar

    Analysis of components of love from the Point of view of the Chishti Order in the works amiran-e Dehlavī Love has always been one of the most fundamental principles of Sufism. Since the spiritual preceptors of the Chishti Sufism know it as arising from the mystical thought of Khorasan, this path regards love as an eternal deposit and gift and the very foundation of the universe that flows in all particles of the Possibility World, and to succeed to the loved is considered as the last degree of seeker behavior. Moein El-din Chishti, Bafareid Ganj Shar, and Mo-hammad Gisooderaz are among some spiritual preceptors of this path, who have left some written works and sensational odes, and they can be found in the works of Chishti poets such as Amir Khosroo and Amir Hasan Dehlavi. In this article, we review the prose and poetry works of the Chishti order in order to find that what is the love position in the foundation of Chishti thinking, and what is the effect of sorrow or grief on the seeker behavior? Is wisdom always at odds with love? And what is the perspective of Chishti order about the virtual love? Keywords: Chishti order; Sufism; Love; Sorrow; Wisdom; Virtual love

    Keywords: Chishti order, Sufism, Love, Sorrow, wisdom, virtual love
  • زهرا دری*، فرامرز حیدری پرچکوهی

    با آنکه گفته شده است که عارف اهل غم نیست، اما عشق به مبدا وجود و دور ماندن از وطن اصلی یکی از عوامل اندوه عارفان است. مولوی با اعتقاد به وحدت وجود،  فراق و جدایی از حقیقت هستی را بر خود نمی پسندد و در اشعارش به شکوه و شکایت برمی خیزد، به ویژه آنگاه که رابطه وجودی خویش را در برابر معبود در می یابد؛ چه با این دریافت است که عظمت عنایت او را در می یابد و چه از این نظر که خواهان یکی شدن با دریای وجود است و این امر گاه در مکاشفه محقق می گردد. با این دیدگاه غم و اندوه عارفانه از احوال روحی عرفاست که از آن  به وجد هم تعبیر می کنند و برای آن درجات و مراتبی قایلند. در این پژوهش با توجه به مفاهیم وجد و خوف و قبض و... که در عرفان اسلامی با غم در پیوند هستند، غزلیات دیوان شمس، از نظر کاربرد مضامین مرتبط با غم و اندوه و غربت عارفانه مورد بررسی قرار گرفته است و نتیجه آنکه مولوی این شاعر شور و شادی و شیدایی نیز با غم بیگانه نبوده است و به انحاء گوناگون با آن درجوشیده است، غمی که با خود پیدایی و دریافتن خویشتن خویش در پیوند است.

    کلید واژگان: وجد, عشق, اندوه, غربت, مکاشفه, فراق
    Zahra Dorri *, Faramarz Heidari Parchkohi

    Although it is believed that the mystics are not sad, the passion for the origin of being and separation from the homeland make them sad. Believing the unity of existence, Rumi does not accep the separation from the truth of the being for himself, so he expresses gratitude and complacency in his poems, especially when he discovers his existential relation to God; indeed, he realizes that greatness understands him; the one who wishes to be united with the sea of existence which is sometimes realized in revelation. In this sense, mystical sadness is part of mystic spirit which is sometimes interpreted as ecstasy giving it some degree and hierarchy. The current study aims to analyze Divan Shams's lyrics in terms of the themes of sorrow and mystical homage according to the concepts of ecstasy and sadness, in Islamic mysticism with sadness. The findings reveal that the poet has not been alienated by sadness and joy; indeed, he is suffering from sadness which is in relation with self-discovery and self-finding.

    Keywords: ecstasy, love, sorrow, homesickness, revelation, parting
  • امیرحسین مدنی*
    در تاریخ عرفان و تصوف، دو اصطلاح «قبض و بسط» همواره مورد توجه صوفیه بوده است و سالکان با توجه به منظومه عرفانی و گاه مسائل اجتماعی و سیاسی روزگار خود، یکی از حالات قبض یا بسط را برمی گزیده اند. قبض به منزله حجاب و «حالت افتقار»ی بوده که سالک را همواره محزون می داشته و برعکس، بسط به مثابه نوعی کشف و «حالت افتخار»ی بوده که شادی و به دنبال آن، اعتماد به رحمت خداوند را برای عارف به ارمغان می آورده است. مریدی که اهل قبض بوده، به واسطه خوف از حشمت الهی، همواره حالات «خوف و حزن و هیبت» را پایه سلوک عرفانی خود قرار می داده و آیات عذاب قرآنی و بیم از دوزخ، دلایلی بسنده برای قبض او بوده و برعکس عارف اهل بسط، «رجا و انبساط و انس» و حسن ظن به رافت الهی را مهمترین عوامل و انگیزه های وصال حق می دانسته است. نویسنده در این مقاله، ضمن بیان مقدماتی درباره دو حالت عرفانی «قبض و بسط»، به بررسی انواع شیوه ها و توصیه های عرفانی-تعلیمی بزرگان و عارفان -بویژه ابوسعید ابوالخیر و روزبهان بقلی- برای دستیابی به بسط پرداخته است؛ راهکارهایی همچون: تجلی حق بر سالک، خطاب حق و لذت ناشی از آن خطاب، تلاوت قرآن و تدبر در آیات آن، تمسک به ذکر الله ، دیدار با خضر و قطب و اولیاء، زیارت خاک مشایخ صوفیه، سماع، شنیدن سخنان و حکایت های افراد عامی و حتی مست و گبر و کافر و سرانجام قرار گرفتن در مکان ها و زمان های خاص.
    کلید واژگان: قبض, بسط, ابوسعید ابوالخیر, روزبهان بقلی
    Amir Hossien Madani *
    On mysticism, the terms “Sorrow and Happiness” have always been of interest to Sufism from both theoretical and practical points of view and mystics, according to their mood and behavior as well as social, political, and cultural status of their time, chose one of these two (sadness and happiness) states. Sorrow is regarded as a veil and destitution which makes the mystic always be sad and sorrowful. On the other hand, Happiness is similar to spiritual revelations and a state of euphoria which offers confidence in God’s mercy and grace for the mystic. Since early Sufism is based more on piety and abstinence, the first Sufis often chose Sorrow and Fear states; but as we move away from early centuries and come closer towards the romantic mysticism, Happiness, hope, and trust in God’s grace and mercy become more prominent. This paper first introduces two mystical states of “Happiness and Sorrow” and then investigates different ways of behavioral development in different periods of Sufism. Ways such as manifestation of Truth (God) on mystic in the guise of body, God’s call and the pleasure of it, reciting the Quran and reflecting upon its verses, visiting Khidr and meeting the sages and the sacred, making a pilgrimage to Sufi masters’ tombs, Sufi dance, listening to the stories of the common people, even drunk and atheistic ones, and infidels, and eventually specific locations and times.
    Keywords: SORROW, HAPPINESS, Methods-Advices, ABOSAEID ABOLKHER, ROZBAHAN NAGHLI
  • مسعود فروزنده*، امین بنی طالبی، ابراهیم ظاهری عبدوند، پریوش میرزاییان

    مکتب رمانتیسم، به عنوان یک مکتب اجتماعی، فکری و هنری که در اواخر قرن هجدهم در اروپا شکل گرفت، ادبیات دیگر ملل از جمله ایران را تحت تاثیر خود قرار داد و نشانه های این اثرگذاری را بر آثار مختلف فارسی، از دوره ی مشروطه تاکنون می توان مشاهده کرد. بیژن نجدی از نویسندگانی است که در پرداختن به مسایل مختلف نگرشی رمانتیکی دارد. این نویسنده، با درآمیختن شعر و داستان و کاربرد گسترده ی عناصر شاعرانه با محتوایی احساسی، سبک خاصی به وجود آورد که هدف در این پژوهش، خوانشی رمانتی سیستی داستان های کوتاه وی با روش توصیفی تحلیلی است. دستاوردهای پژوهش ناظر بر این است که نجدی از میان مولفه های مکتب رمانتیسم، بیشتر به طبیعت گرایی، عشق، گذشته گرایی، اندوه و ناامیدی، گریز به رویا توجه داشته است. روی گردانی از صنعت و تمدن شهری و توجه به طبیعت، دلبستگی به حیوانات و انتقال احساسات شخصیت ها به طبیعت، از جمله ویژگی های طبیعت گرایی نجدی در داستان های کوتاه است. در داستان های کوتاه وی، عشق بر خرد شخصیت ها غلبه دارد و آنان به امور مختلف مانند انسان، طبیعت و حیوانات عشق می ورزند. همچنین برای رهایی از اندوه، به گذشته که بیشتر دوران نوجوانی و جوانی است، پناه می برند. هم چنین برخی از شخصیت ها، برای گریز از واقعیت های تلخ زندگی، به رویا پناه می برند و بدین گونه خواسته های برآورده نشده ی خود را شکل عینی می بخشند. از سویی دیگر، در داستان های کوتاه نجدی، عناصر داستان مانند واژگان، تصاویر، لحن و صحنه پردازی، با ارتباطی اندام وار و منسجم، نقش موثری در انتقال نگرش رمانتیک وی دارند.

    کلید واژگان: رمانتیسم, داستان های کوتاه نجدی, طبیعت گرایی, گذشته گرایی, اندوه, افسون واژه و تصویر
    Masuod Foroozandeh *, Amin Banitalebi, Ebrahim Zaheri Abdevand, Parivash Mirzaiyan

    The school of Romanticism, as a sociological, intellectual and artistic school which emerged at late of the 18th c., influenced the literature of other nations, notably Iran. The signs of such an influence on different Persian works are traceable from the Constitutionalism. Bijan Najdi is one of authors who has a romantic point of view when dealing with different issues. By mixing poetry and fiction and making much use of poetic elements and emotional contents, he invented a new style. The concern of the present research is a romantic reading his short stories with a descriptive-analytic methodology. The findings of the present research indicate that among the different elements of Romanticism, Bijan Najdi focused mostly on naturalism, love, past, sorrow and disappointment, and dreams. Furthermore, the renunciation of industry and urban civilization and favoring flora and fauna and transferring emotions and feelings from characters to nature are other naturalistic characteristics of Bijan Najdi’s short stories. Love in his short stories dominated the reason of his characters and they love man, nature and animals. To gain emancipation from sorrow, he takes refuge in past—youth and teenage. Some of his characters also to escape from the bitters facts of life take refuge in dream, objectifying their unfulfilled desires. On the other hand, in Bijan Najdi’s short stories such fictional elements as words, images, tone and ambiance possess an organic unity, suggesting an effective romantic perspective.

    Keywords: Romanticism, Najdi’s Short Stories, Naturalism, Past, Sorrow, Charm of Words, Images
  • علی باقر طاهری نیا *، جواد محمدزاده، إبراهیم احمدی
    إن الاسلوبیه بوصفها منهجا نقدیا، تعنی بدراسه النصوص الادبیه من خلال النص ذاته ومهمتها الاساسیه هی الترکیز علی العناصر الداخلیه للعمل الفنی، من هنا یحاول هذا البحث ان یعالج الظواهر الاسلوبیه بالمنهج الوصفی- التحلیلی فی قصیده «الکاس والهموم» للشاعر ابی نواس (762-813 م). إن الاسلوبیه فی إجراءاتها النقدیه لابد من اتباع مستویات لدراسه النص فاولها المستوی الصوتی وفیه تبین لنا بان الشاعر استعان ببحر البسیط التام «مستفعلن فاعلن» لرقتها وجزالتها. تمیزت قافیه القصیده وهی مردوفه موصوله بلین باصوات (الف، والسین والیاء) المهموسه التی هی اکثر الاصوات مناسبه لغرض الوصف والتغنی به. فی المستوی المعجمی تبین ان الشاعر جاء بالکلمات التی تلائم مع الظواهر الثلاث: الخمره، والمتنادمین والساقی، کما استعان ببعض من المفردات القرآنیه والشخصیات التاریخیه فی تقویه المعانی المتعلقه بالخمر والساقی وفی المستوی الدلالی استخدم ظاهره التشخیص للکشف عن مکنون خلجات نفسه. اما فی المستوی النحوی فقد انصب الاهتمام بدراسه عدد من الظواهر اللغویه التی بدت مخالفه للمقیس من کلام العرب للکشف عن حقیقه هذه الظواهر منها: التقدیم والتاخیر، والحذف، والالتفات. المستوی الفکری فی هذه القصیده ینبنی علی قداسه الخمره فالخمر عنده تقود صاحبها فضلا عن المتعه إلی النشوه الدینیه.
    کلید واژگان: ابو نواس, الاسلوبیه, الخمر, الهم
    Ali Bagher Taherinia*, Javad Mohammadzadeh, Ebrahim Ahmadi
    Stylistics as a criticism approach, examined the literary texts from within the text itself and its main task, focusing on elements inside a work of art. Thus, the present study has attempted to investigate stylistic characteristics of the poem "Alkas and Alhomum with Descriptive- Analysis method. Stylistics selected layers for text search that the first layer, is layer phonetic and in this layer has been defined, the poet has used the metre of the poem al basit due to its flexibility and stable and select ridf and motlagh rhyme which has been saturated by moving kasre and put the letters of “sin” because of having adjectives of whispered phonemes as the rhyming letters that the sum of "A ,Sin , yā" the best words to express the intention to describe and praise. In Lexical layer has been defined, the poet's has brought words that is appropriate in terms of significance with three elements, wine, courtiers and butler as inspired by some Quranic words and historical figures in order to strengthen the meanings of wine and butler. In the layer rhetoric, is used the phenomenon of personification to express spiritual emotion. But the syntactic layer, some linguistic phenomena which is contrary to the norm of the Arabic language is taken into consideration including: anastrophe;inversion, delete and apostrofhe. Intellectual layer is based essentially on the sanctity of wine; since, the wine in his opinion, in addition to the pleasure, brings åts owner to religious ecstasy.
    Keywords: Abu Nawas, stylistics, wine, sorrow
  • جواد رنجبر، داود نجاتی
    عنصر رنگ، با ادبیات، پیوند تنگاتنگ و عمیقی دارد. رنگ ها، احساسات و نشانه های گوناگونی را القا می کنند که از طریق آن می توان بسیاری از راز و رمزها را کشف نمود و از اوضاع سیاسی – اجتماعی عصر شاعر پرده افکند. نیمایوشیج در ادبیات معاصر فارسی و محمود درویش در ادبیات معاصر عربی، با هوشیاری و هنرمندانه از امکان برجسته رنگ ها در تصویرسازی های خویش بهره جسته اند. در این نوشتار برآنیم تا بازنمود «رنگ سیاه» را در تصاویر شعری این دو شاعر بررسی و تحلیل نماییم. نگاه های تقریبا همسان و دریافت های همگون در به کارگیری رنگ سیاه، بیانگر استفاده آگاهانه این رنگ، در روانشناسی هر دو شاعر است و نشان می دهد که در لایه های پنهان ذهن این دو شاعر، خوش بینی چندانی به تحولات اجتماعی وجود ندارد. در تصویرسازی نیما، عنصر رنگ گسترده ترین سمبل ها و سیاه پربسامدترین رنگ ها است. سیاه اختناق جامعه، ظلم و فساد و استبداد و بی عدالتی حاکم بر آن، و همدردی با فقرا است. در رمزگرایی محمود درویش نیز، عنصر رنگ وسیعترین عنصر تداعی است. شاعر، همچون شاعری چیره دست، عمق غم، خشم، آوارگی، و خفقان حاکم بر وطن خود را به وضوح به تصویر می کشد.
    کلید واژگان: نیمایوشیج, محمود درویش, رنگ سیاه, خفقان, شب
    The analysis of black color in the Nima''s poetry and Mahmoud DarwishColoColor is a deep link with literature، especially with the literature of resistance. The colors represent different emotions and symbols، through which we can find out a lot of secrets and codes، and we can find the political and social situation of the contemporary poet. in the Nymayvshyj in the Persian Literature and Mahmoud Darwish in the Arabic Literature have used the colors in the poems themselves. In this paper، we examine the extent of black color. Both poets alike have used this color، indicating that they are not optimistic about the political and social issues. Black is the most color in the poetry of Nima. Black means oppression and injustice in the Nima''s poetry. Black is also used on Mahmoud Darwish، which is showing the displacement and oppression.
    Keywords: Nymayvshyj, Mahmoud Darwish, black color, sorrow, night
  • صادق فتحی دهکردی*، گلاله حسین پناهی
    إن الشعر العربی الحدیث حافل بالمضامین الحزینه من جراء الاوضاع السیاسیه الاجتماعیه الالیمه للبلدان العربیه. قلما نجد شاعرا حدیثا یخلو شعره من مضمون الحزن. محمد الماغوط الشاعر السوری الذائع الصیت من کبار الشعراء فی العصر الحدیث والذی یحتل مکانه مرموقه بین الشعراء المعاصرین.
    یشتهر الماغوط ب «ابی الحزن»؛ لان الحزن یشکل اکثر مضامینه الشعریه. إن شعر الماغوط شعر الحزن والالم، شعر یذهب فیه جفاء الآمال والامانی والرغبات، فیسوده الفشل والیاس والحزن. هناک اسباب شخصیه واجتماعیه کثیره لها دور فی تبلور هذا الحزن فی وجود الشاعر بما فی ها السجن، الغربه، عدم اهتمام الاسره والمجتمع به، سیطره الاجانب، غفله سلطات العرب، ضعف الشعوب العربیه وجهلهم و.... تحاول هذه المقاله ان تعالج ظاهره الحزن فی شعر الماغوط، فتبین اسباب تکونه وکیفیه تجلیه وایضا المظاهر التی جعلها الماغوط وسیله لبیانه الحزین. والمنهج المتبع فی ها هو المنهج التوصیفی- التحلیلی الذی یقوم علی استخراج المضامین مع ذکر النماذج ثم تحلیلها.
    کلید واژگان: الشعر, الماغوط, الحزن, المظاهر, الاسباب
    Sadeq Fathi Dehkordi*, Golaleh Hoseinpanahi
    Because of Arabic countries'' unfavorable political and social conditions، Arabic modern poetry is overfilled with sorrowful concepts. Rarely there is a poet whose poetry is empty of the grief''s subject matter. One of the most prominent modern poets is «Mohammad Maqoot» a famous poet from Syria who has a special place among modern poets. Since most of his poetical concepts are sorrow، he is known as «the Father of sorrow». In principle، Maqoot''s poetry is the poetry of grief. A poetry in which wishes، hopes، fervency and eagerness are dissipated and instead of them despair and grief are replaced. There are more personal and social factors which have played a role in creating this sorrow in the poet''s existence. Factors like prison، exile، family and society in attention، foreigner''s sovereignty، Arab governor''s carelessness، weakness and ignorance of Arab nations. This article attempts to illuminate، in addition of considering the phenomenon of sorrow in Maqoot''s poetry، the reasons and basis of its forming، the circumstance of its manifestation and also the objects of view which were Maqoot،s means for his sorrowful expression.
    Keywords: Poetry, Maqoot, Sorrow, Objects of view
  • شاهرخ حکمت، حامد رفعت جو، آرزو حیدری
    بروز برخی از جلوه های مکتب رمانتیسم اروپایی که پس از نفوذ به ادب ایران، با ویژگی های خاص خود رمانتیسم ایرانی نام گرفته بود، در اشعار شاعران پس از دوره مشروطه به ویژه شاعران عصر نیمایی و حتی پس از آن تا امروز، امری بدیهی و آشکار است.
    قیصر امین پور ضمن بهره گیری از برخی مولفه های مکتب رمانتیسم ایرانی نظیر «احساس گرایی»، «تخیل وسیع»، «عشق» و...، به عمده محصول این مکتب یعنی حرمان و اندوه ناشی از آن - که در مواردی به یاس فلسفی و نیهیلسیم، البته به شکل مثبت آن منجر گردیده - نزدیک شده است.
    جستار حاضر، تحلیلی است از قابلیت رمانتیک سرایی شاعر در مضمون اندوه گرایی و حیرت رمانتیک که در مواردی به موضوعات جانبی هم چون عشق، عرفان، طبیعت گرایی و... نیز پرداخته است.
    کلید واژگان: قیصر امین پور, مجموعه های شعر, رمانتیسم ایرانی, حیرت و اندوه
    Sh. Hekmat, H. Rafatjoo, A. Heidari
    European romanticism infiltrated Iranian literature and came to be called Iranian romanticism.The influences of European romanticism can be clearly seen in the poems of post-constitutional poets, specially the poets of the Nima era and even afterwardsup to now.Utilizing some components of Iranian romanticism such as emotions, vast imagination, and love, QeisarAminpour has approached the main product of this school, i.e. the resulting sorrow and sadness that in some cases led to philosophical hopelessness and nihilism of the positive type.The present study is an analysis of the poet’s romantic capability to compose poems on romantic bewilderment and sorrow and, in some cases, on peripheral subjects, like love, mysticism, naturalism, etc.
    Keywords: QeisarAminpour, Iranian romanticism, bewilderment, sorrow
  • رضا حیدری نوری، احمد خاتمی
    ساقی نامه یکی از دل انگیزترین انواع شعر فارسی است که برای بیان حقایق و مضامینی متنوع بکار می رود. حکیم نظامی ساقی نامه هایی دارد که بیش تر به موضوعاتی پیرامون مسائل عرفانی، اخلاقی و عشقی اختصاص دارد. او در ساقی نامه های خود، موضوعات را متفاوت مطرح نموده است، و آن ناشی از عوامل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی،... و پختگی علمی و سنی اوست. گاهی با بیان مفاهیم عارفانه، مخاطب خویش را به آسمان می برد، گاهی او را در بوستان عشق رها و گاهی به دنیای پاک و بی آلایش زهد و پارسایی، دعوت می کند. دو ساقی نامه مورد بحث این نوشتار در دو منظومه لیلی و مجنون و شرفنامه نظامی آمده است و نگارنده کوشیده است در این دو منظومه به تحلیل اندیشه و تبیین دیدگاه او در حوزه مسائل مذکور اهتمام کند.
    کلید واژگان: ساقی, می, جام, غم, روشنی, بی هوشی, روح, شادی, کی خسرو, جم
    Reza Haydari Nouri, Ahmad Khatami
    One of the most enchanting genres of Persian poetry is Saghinameh. It is employed to express a variety of subjects. Hakim Nezami has a number of Saghinamehs which are more often concerned with mystical, moral and romantic issues. The purpose of this article is to trace Nezami’s intellectual development in two Saghinamehs, included in two romantic verses of Laily and Majnoon and Sharafnameh. According to social, political and cultural circumstances he raises various subject matters with a mastery of style which is the outcome of his intellectual sophistication and maturity. Sometimes upon expressing mystical concepts he takes his audience to heavens and at times he takes them to the Eden of love and invites them to the impeccable pure world of piety.
    Keywords: Cupbearer, wine, cup, sorrow, illumination, unconsciousness, Soul, joy, Kaykhosrow, Jam
  • فریده داودی مقدم
    با تامل در شعر سبک هندی، بویژه غزلسرایان این سبک در می یابیم که غم و ناامیدی و رنج از پر بسامدترین واژگان در غزلیات شعرای سبک هندی می باشد که علت آن را در عوامل گوناگونی چون جریانات اجتماعی و مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی عصر صفویه، و به دنبال آن فردگرایی شدید شعرای این دوره و مهاجرت و اندوه و غم ناشی از فراق و دوری از وطن،بازتاب اندوه، ستم و بیداد بر مردم روزگار خود و تاثیر اندیشهی غم و رنج های سه گانه در مکاتب فلسفی هند و... می توان جستجو کرد. با تحلیل غزلیات شعرای این مکتب و بخصوص غزلیات طالب آملی -که این تحقیق با تاکید بر آن می باشد- می توان به شاخص های زیر در موضوع غم و رنج دست یافت: تفکر جبرگرایانه، ایجاد تصاویر پارادوکسی با موضوعات غم وشادی و یاس و امید، اصالت دادن به موضوع غم در هستی، همت بلند و غم جویی، استفاده از عناصر طبیعت برای توصیف غم و اندوه چون شاعران رمانتیسم و استفاده از کلمات عامیانه و بازاری در القای ملموس تر و بهتر غم و اندوه و... اشاره کرد. هم چنین با تحلیل اشعار سبک هندی از این منظر می توان به برخی ازباورها و نکات دقیق و مبهم زندگی و عصر شاعر پی برد.
    کلید واژگان: رنج, اندوه, غزل, سبک هندی, طالب آملی
    Farideh Davoodi Moghadam
    considering the Indian style poetry, specially, the sonnets of the poets’ of this style, we find out that sorrow, disappointment and pain are the most frequently used words In the sonnets of the Indian style poets which the reason can be sought among various factors such as social, economical, culture and political issues of safavid era and also in severe individualism of the poets of this period of time, migration and sorrow resulted from homesickness and being far from one’s hometown, from the oppression on people and effect of sorrow and three-pain in Indian philosophical school of thought: analyzing the sonnets of this style’s poets, specially Taleb Amoli’s which this research hasemphasized on, we can attain following indicators in themes of pain and sorrow; determinist way of thinking, creating paradoxical image with the joy and sorrow, disappointment and hope themes, giving nobility to the theme of sorrow in existence, high ambition and seeking for sorrow, honoring and souls such as graceful idols, using natural elements to describe sorrow pain as romantic, using vulgar and informed diction to suggest better and more touchable the theme of sorrow, the motif of oppressive beloved and accordingly the stimulation of poet’s pain and sorrow and the important theme of love and pain.
    Keywords: Sorrow, pain, sonnet, Indian style, Taleb Amoli
  • ابوالحسن امین مقدسی، عادل آزاددل
    إن الحزن من الموضوعات الشعریه التی یشع منذ العصر الجاهلی من خلال الاشعار الرثائیه التی تزخر بالعاطفه و المشاعر الحزینه الوجدانیه. لکنه ارتقی منذ العصر الحدیث خاصه منذ الفتره الرومانسیه بحیث لم یکن لیبرز من خلال الابیات الشعریه المعبره عن تجربه شعریه رثائیه فحسب بل اصبح کموقف ذاتی او مزاج فطری یصطحب اکثر الموضوعات الشعریه و یصبغها بطابع حزین. و الشعراء الرواد العراقیون للشعر الحر ای بدر شاکر السیاب و نازک الملائکه و عبد الوهاب البیاتی بما انهم قد مروا فی بدایه مسیرتهم الشعریه بالإتجاه الرومانسی فصار الحزن سمه بارزه تظهر من خلال الموضوعات الشعریه المطروقه عندهم کالحب و الغربه و الموت و.... هذا المقال یاتی لیحدد اولا: العوامل التی تضخم الحزن الرومانسی عند الشعراء الرواد، ثانیا: لیدرس تناسق الصور الفنیه مع التعبیر الحزین الرومانسی و یری اخیرا هل إنهم رغم إتجاهاتهم المختلفه فی مسیرتهم الشعریه حذوا حذو الرومانسیین الکبار ام لا؟
    کلید واژگان: الموت, عبد الوهاب البیاتی, الحزن, الحب, بدر شاکر السیاب, نازک الملائکه, المدینه, الغربه
    Abolhasan Amin Moqaddasi, Adel Azad, Del
    Sorrow is one of the poetic subjects which is frequent since the ignorance period through elegiac poems which are full of kindness and sad motions. But since the recent & new era in particular since he romanticism era it gains progress in such a way that it does not only appear through the poetic couplets which illustrate an experience of poetic elegical sense, but also it becomes of potential nature which sheds light on most of the poetic subjects accompanied with sad issue. Though the famous Iraqi poets belong to free verse poetry such as Badr Shakir al-Sayyāb, Nāzok al-Malāekah and Abdul-Wahhāb al-Bayāti have been in the beginning of their poetic way toward romanticism, sorrow has become a shinning characteristic in their poetic subjects such as love, nostalgia, death and the like. This article is going to restrict: first, the factors which strengthen the flourishing of romantic sorrow in the poetry of famous poets. Second, the harmony of technical illustrations with the romantic sad expressions and finally tries to show that whether these poets in spite of their diverse attitudes through the poetic passage follow the great romantic poets or not.
    Keywords: sorrow, love, Badr Shakir al Sayyāb, Abdul, Wahhāb al Bayāti, death, Nāzok al Malāekah, nostalgia, city
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال