به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ایران باستان" در نشریات گروه "علوم سیاسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «ایران باستان» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فرامرز میرزازاده احمدبیگلو *

    تنوع ادیان و به خصوص مذاهب در بین جوامع مختلف امری معمول به نظر می‎رسد. اما مساله این است که چرا و چگونه مومنان یک دین برداشتی متفاوت از آن ارائه می‎دهند؛ به عنوان مثال، چرا وقتی مسلمانان علیرغم اعتقاد به یک خدا، یک پیامبر و یک کتاب به فرقه ‎های مختلف تقسیم شده و امروزه تحت عنوان تشیع و تسنن نظام‎های سیاسی جداگانه ‎ای را از دل کتاب خدا و سیره رسول او تعریف می‎نمایند؟ و اساسا این‎که چرا ایرانیان به برداشت شیعی از اسلام سوق یافتند؟ بنابراین، هدف این نوشتار نشان دادن پس ‎زمینه‎ های فکری و فرهنگی ایرانیان در پذیرش تشیع است و به این فرضیه پرداخته که سنن فکری و فرهنگی ایران باستان منجر به ترسیم نظام سیاسی جداگانه در قالب آموزه‎ های اسلامی شده است. در نتیجه، یافته‎ های تحقیق نشان می‎دهد که چون سنت‎ها و فرهنگ ایران باستان، به دلیل دین‎محور بودن - علی‎رغم وجود نواقص و انحرافات و کج‎ فهمی‎ های تاریخی صورت گرفته - قرابت بیشتری با آموزه‎ های اسلامی داشته و ایرانیان را به باورهای شیعی رهنمون شده است.

    کلید واژگان: سنت های تاریخی, ایران باستان, شیعی&Lrm, گری&Quot, &Quot, آموزه&Lrm, های دینی&Quot, نظام سیاسی&Quot
    Faramaz Mirzazadeh Ahmadbayglou *

    Abstract Diversity of religions and religious beliefs in different societies is a common thing. But the main problem is why and how believers of a religion present different understanding from it; for example, when Muslims whereas believe one God, one prophet and one book (the Quran), why they are divided in the different sects and why they defined different political systems under the titles of Sunni and Shi'ism? And basically, why Iranians are tended to Shi'ism? So, the aim of this article is showing the Iranians intellectual and cultural backgrounds on accepting the Shi'ism then attend to this hypothesis that ancient Iran's intellectual and cultural traditions led to draw the diverse Islamic political system. We by using descriptive – analytical method trying to explain this hypothesis. In the end, research founds show that because ancient tradition and culture is religious-based – despite it's defects, deviations and misunderstandings – have had more affinity with Islamic teachings.

    Keywords: &Quot, Historical Traditions&Quot, Ancient Iran&Quot, Shi&#039, Ism&Quot, Islamic Teachings&Quot, . &Quot, Political System&Quot
  • علی خلیلی*
    هر دولتی برای بقای خود علاوه بر اعمال زور و قدرت به اقتدار نیز نیازمند است. مشروعیت، ضامن اقتدار دولت است و حق امرونهی را برای حاکمان و لزوم اطاعت از آنها را مشروع می سازد. تکیه صرف بر قدرت نظامی، بدون داشتن پشتوانه ای از مشروعیت، در درازمدت ممکن نیست. نظام های سیاسی حاکم بر ایران نیز بر پشتوانه ای از مشروعیت تکیه داشته اند و برای مشروع و موجه کردن حکومت و فرمانروایی خود به دلایلی تمسک جسته اند. این مقاله به دنبال واکاوی تحولات مشروعیت، یافتن نقاط عطف آن و شباهت ها و تفاوت های تلقی از مشروعیت در دولت های ایران از امپراطوری هخامنشی تا انقلاب اسلامی است؛ بنابراین با مراجعه به اسناد تاریخی و با روش تحلیل مضمون کیفی، اصلی ترین تحولات مشروعیت نظام سیاسی و فراز و نشیب آن در ایران از دوره باستان تاکنون بیان خواهد شد. در پایان روشن می شود دولت های حاکم بر ایران از دوران باستان تا انقلاب اسلامی به جز سلسله پهلوی بر نظریه الهی مشروعیت تکیه داشته اند و علی رغم همه تفاوت هایی که دارند ازاین جهت مشترک هستند
    کلید واژگان: اندیشه سیاسی, مشروعیت, مشروعیت الهی, ایران باستان, انقلاب اسلامی
    Ali Khalili *
    Every government needs authority in addition to force and power for its survival. Legitimacy is the guarantor of the government's authority and legitimizes the right to command and forbid the rulers and the necessity of obeying them. Relying solely on military power, without the support of legitimacy, is not possible in the long term. The political systems that rule Iran have also relied on the support of legitimacy and have relied on reasons to legitimize and justify their rule and rule. This article seeks to analyze the developments of legitimacy, find its turning points and the similarities and differences in the perception of legitimacy in Iranian governments from the Achaemenid Empire to the Islamic Revolution. Therefore, by referring to historical documents and using the method of qualitative content analysis, the main changes in the legitimacy of the political system and its ups and downs in Iran from the ancient period until now will be expressed. In the end, it becomes clear that the governments ruling Iran from the ancient times to the Islamic revolution - except for the Pahlavi dynasty - have relied on the divine theory of legitimacy, and despite all their differences, they have this in common.
    Keywords: Political Thought, Legitimacy, Divine Legitimacy, Ancient Iran, Islamic Revolution
  • علی احمدی*، عبدالرحیم پدرام، فرهاد قاسمی، محمدصادق کوشکی

    منطقه گرایی و نظم امنیتی ایران باستان، انباشته ای از سیستم های محلی و منطقه ای را در درون سیستم جامعی زیر نام امپراتوری و به عبارتی بهتر شاهنشاهی جای داده بود. پراکندگی قومی و جغرافیایی، مذهبی از ویژگی های چنین سیستمی بود. از برجسته ترین سیستم چندپیکری برآمده از چنین انباشتی، حکمرانی و مدیریت نظم آن بود. بخش های ناهمسان، پیوند میان آن ها و سیستم مرکزی، هماهنگ سازی سیستم ها، هم زمانی و هم افزایی میان آن ها و در نهایت هم پایان کردن آن ها بر نقطه یا هدف یکسان، نظم را به عنوان معمای اصلی آن ها مطرح نموده بود. یافتن راهی برای پاسخ به چنین معمایی نیازمند نوآوری در نظم و حکمرانی بود. پرسش اساسی این است که ایران باستان چه روش های نوآورانه ای برای پاسخ به معمای نظم در سیستم چند بدنه شاهنشاهی باستان تدارک دیده است؟ ساتراپی به عنوان منطقه گرایی ایران باستان پاسخی به چنین پرسشی بوده است. هدف پژوهش واکاوی این نظم و آشکارسازی نوآوری ایرانی در منطقه گرایی است. روش تحقیق به صورت کیفی بوده و از تکنیک بررسی اسنادی و کتابخانه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برجسته ترین دستاورد پژوهش حاضر نیز پیوندسازی میان قدیمی ترین نوآوری ایران در نظم قدیم با منطقه گرایی است که امروزه به عنوان الگویی از حکمرانی جهانی مطرح است.

    کلید واژگان: غرب آسیا, منطقه, منطقه گرایی, منطقه سازی, ایران باستان
    Ali Ahmadi *, Abdurrahim Pedram, Farhad Ghasemi, Mohamadsadegh Koushki

    The regionalism and security order of ancient Iran had placed a collection of local and regional systems within a comprehensive system under the name of empire, or rather imperial. Ethnic and geographical, religious dispersion was a feature of such a system. One of the most prominent polymorphic systems resulting from such an accumulation was its governance and order management. The heterogeneous parts, the connection between them and the central system, the synchronization of the systems, the synchronicity and synergy between them, and finally their termination on the same point or goal, had made order their main conundrum. Finding a way to answer such a riddle required innovation in order and governance. The fundamental question is, what innovative methods did ancient Iran provide to answer the riddle of order in the ancient multi-body system of the empire? Satrapy as the regionalism of ancient Iran has been the answer to such a question. The purpose of this study is to investigate this order and reveal Iranian innovation in regionalism. The research method was qualitative and the documentary and library review technique was used to collect data. The most prominent achievement of the present study is the link between the oldest Iranian innovation in the old order and regionalism, which today is considered as a model of global governance.

    Keywords: West Asia, Region, Regionalism, Regionalization, Ancient Iran
  • پروانه محب زاده، هادی واسعی، محمد فولادی وندا

    در ایران باستان و بخصوص در آیین زرتشت با توجه به جایگاه نور و ظلمت دو نیروی اهورا و اهریمن(خیر و شر) که تعیین کننده تحول و تغییر در نظام آفرینش و رویاروی آنها در برابر هم می شود؛ نشانگر اهمیت آنها در آیین زرتشت می باشد، بگونه ای که برتری هرکدام از دو نیروی فوق موجب ظهور آثار آن در جهان می شود. در آموزه های این آیین که از این دو نیرو دو گوهر همزادی پدید آمد که یکی ازآنها گوهری پاک یا اندیشه فزاینده و سازنده است، و دیگری گوهری نا پاک یا اندیشه ای ویران کننده و تباه کننده بوجود آمده است. از حیث دیگر واژه " مینو" به معنای اندیشه و منش می باشد، انسان اگر با اندیشه و منش نیکو همراه گردد و با پندار نیک و گفتار نیک زندگی کند کم کم فرشته صفت می شود و سپنتا مینو میگردد. ولی اگر با اندیشه و منش اهریمنی زندگی کند، کم کم شیطان صفت و انگره مینو می گردد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل تطبیقی نور و ظلمت در آیین زرتشت و حکمت متعالیه است.

    کلید واژگان: زرتشت, حکمت متعالیه, ایران باستان, نور و ظلمت
    Parvaneh Mohabzadeh, Hadi Vasei, Mohammad Fooladi Vanda

    In ancient Iran, and especially in Zoroastrianism, according to the position of light and darkness of the two forces of Ahura and the devil (good and evil), which determines the change and change in the system of creation and their confrontation with each other; It shows their importance in Zoroastrianism, so that the superiority of each of the above two forces causes the appearance of its effects in the world. In the teachings of this religion, two twin essences emerged from these two forces, one of which is a pure essence or a growing and constructive thought, and the other is an impure essence or a destructive and destructive thought. On the other hand, the word "Mino" means thought and character. If a person is accompanied by a good thought and character and lives with a good thought and good speech, he will gradually become an angel and become Spanta Mino. But if he lives with a demonic thought and character, little by little, the devil becomes an adjective. The purpose of this study is a comparative study and analysis of light and darkness in Zoroastrianism and transcendent wisdom.

    Keywords: Zarathustra, Transcendent Wisdom, Ancient Iran, Light, darkness
  • مجید عباس زاده مرزبالی*
    هویت ملی ایران، هویتی کهن و تاریخی است که در سیر تحول تاریخی از سه دوره ی باستانی، اسلامی و مدرن گذر کرده و هرکدام از این دوره ها در شکل گیری آن نقش داشته اند که ازاین میان، پژوهش حاضر به بررسی سیر تکوین این هویت در دوره باستان می پردازد. براین اساس سیوال مقاله این است که هویت ملی ایران در فرایند تکوین خود در دوره باستان، چه تحولاتی را پشت سر گذاشته بود؟ مقاله بر این فرض استوار است که هویت ملی ایران پیش ازهرچیز ریشه در مبانی ای دارد که در دوره باستان خلق شد. در این دوره هرچند مادها برای نخستین بار معرف هویت ایرانی بودند، اما این هخامنشیان بودند که آن را به عنصری پایدار در عهد باستان تبدیل کردند. در ادامه، اشکانیان هویت ایرانی را پاس داشتند و موفق شدند تا آن را در بستر تازه ای عاری از ارزش های تحمیلی خارجی قرار دهند. در این دوره، واژه ایران در رابطه با نام این قلمرو سرزمینی به کار برده شد و همین مسیله به تقویت هویت ملی در کشور کمک نمود. دوره ساسانی نیز مقطعی است که مفهوم هویت ملی در ایران تثبیت شد. حکومت ساسانی از اقوام ایرانی دولتی یکپارچه و دین و سرزمینی مشترک به وجود آورده و به این سرزمین لقب ایرانشهر اعطاء کرد و با پیدایش این عنوان نیز مفهوم کشور پدید آمد و درنتیجه، هویت ملی ایران تحکیم یافت. نکته اساسی در اینجا این است که در دوره باستان دو عنصر «حکومت پادشاهی» و «دین زرتشت» نقش مهمی در تکوین هویت ملی ایران داشته اند.
    کلید واژگان: هویت ملی ایران, ایران باستان, هویت کهن و تاریخی, حکومت پادشاهی, دین زرتشت
    Majid Abbaszadeh Marzbali *
    The purpose of this article is to study the evolution of national identity of Iran in ancient period. Accordingly, the question of the article is what changes did the national identity of Iran undergo in the process of its evolution in ancient period? The article assumes that national identityof Iran is rooted first and foremost in the foundations created in ancient times. During this period, although the Median were the first to introduce Iranian identity, but it was the Achaemenids who breathed new life into the body of this identity and turned it into a stable element in ancient times. Subsequently, the Parthians upheld the Iranian identity and succeeded in placing it in a new context free of foreign imposed values. During this period, the word Iran was used in connection with the name of this territorial territory, and this issue helped to strengthen the national identity in the country. The Sasanid period is also a period when the concept of national identity was established in Iran. The Sasanid government of the Iranian tribes created a unified state and a common religion and land and gave this land the title of Iranshahr. With the emergence of this title, the concept of country emerged and as a result, the national identity of Iran was strengthened. The main point here is that in ancient times, the two elements of “Kingdom government” and “Zarathust religion” played an important role in the formation of national identity of Iran.
    Keywords: National identity of Iran, ancient Iran, Ancient, historical identity, Kingdom government, Zarathust religion
  • نسیبه نوری، سید محمدعلی تقوی*، مرتضی منشادی، روح الله اسلامی

    هدف این نوشتار خوانش تاریخی باستان گرایی در اندیشه روشنفکران عصر ناصری است. توجه به گزاره های روشنفکران، بدون توجه به سویه های کاربردی آنان در بطن و متن مشکلات و مسایل سیاسی، اغلب تفاسیر را دچار خوانش های غیرتاریخی می-نماید. این نوشتار قصد دارد باستان گرایی در اندیشه روشنفکران را با در نظر گرفتن آرمان قانون خواهی و عدالت خواهی آن ها در بستر جامعه ای کیش محور بررسی کند. در دوره مورد بحث ممالک ایران بواسطه حکومت شیعه مذهب قاجار تشخص «دارالایمانی» داشت. نظام هنجاری حاکم بر دارالایمان، با کاربرد خاص مفاهیمی همچون سعادت، کفار و فجار زاویه اخلاقی ای را تدارک دیده بود که راهیابی به جامعه مدنی(قانون مدار و عدالت محور) را با مشکل مواجه می ساخت. این نوشتار با دشواره دانستن مساله عبور از جامعه ای کیش محور به جامعه مدنی، این پرسش را مطرح می کند که، در فرایند این گذار باستان گرایی چگونه در اندیشه روشنفکران عصر ناصری محمل ظهور یافته است؟ فرضیه قابل طرح این است که تمجید از ایران باستان(باستان گرایی) در فرایند جدال ایدیولوژیکی روشنفکران برای تغییر صورت بندی اجتماعی کیش محور به جامعه مدنی رخ نمایاند. داده های این نوشتار از طریق روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری می گردد و سپس با استفاده از روش خوانش متن اسکینر تفسیر می گردد.

    کلید واژگان: ایران باستان, روشنفکری, عصر ناصری, تجددخواهی, کوئنتین اسکینر
    Nasibe Noori, Seyed Mohammad Ali Taghavi *, Morteza Manshadi, Rouhollah Eslami

    The purpose of this paper is historical reading tendency to ancient Iran in the thought of intellectuals in Nasseri's era. Considering the propositions of intellectuals, regardless of their Applied strain in the context of Political issues and problems, often make interpretations with non-historical readings. This article intends investigate tendency to ancient Iran in the thought of intellectuals, By considering the the ideal of law and justice to them in the context of the Religion-based community. in this period,iran due to the Shia government of Qajar identified Land of faith. The normative system governing iran in this period, with a specific usage of concepts such as bliss, infidels and rakish, provided an ethical angle that faced Getting into civil society(legal and justice) whit problem. this article Considering the difficulty of passing through religious community to civil society poses the question of In the process of this transition, how has ancient Iran in the thought of intellectuals in Nasseri's era have emerged? The hypothesis is that the praise of ancient Iran occurs in the ideological controversy of intellectuals to change the formulation From religious community to civil society. The data of this paper are collected through the library and documentation method and then interpreted using the Skinner text reading method

    Keywords: Ancient Iran, Intelligence, Nasseri era, Modernization, Quenetin Skinner
  • نادر پروین*
    فردوسی در شاهنامه به روایت مولفه های فرهنگی هویت ایران باستان در پرتو رویکردهای سیاسی پرداخته است. نگارنده در مقاله حاضر می کوشد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و مبانی نظری مبتنی بر فرهنگ سیاسی، که دربردارنده شاکله های میانی و مرتبط فرهنگ و سیاست است، به این پرسش پاسخ دهد که فردوسی چگونه و با استفاده از چه مولفه هایی، وجوه و عناصر فرهنگی ایران باستان را به امر سیاست پیوند می دهد؟
    یافته های تحقیق نشان می دهد اگرچه در شاهنامه ، دو وجه فرهنگ و سیاست دچار بسط و قبض می شوند، اما چنان در هم درآمیخته و مرتبط اند که جداسازی آن ها از یکدیگر تقریبا محال است. به عنوان نمونه، فرهنگ مدارا با مفهوم سیاسی شاهنشاه عجین می شود و شریعت در کنار نهاد شاهی قرار می گیرد؛ گوهر و هنر یک نظام سیاسی راستین امکان پذیر می شود؛ دادورزی و عدالت که به مثابه ایجاد نظم و جلوگیری از آشفتگی و هرج ومرج بود، توسط پادشاه تحقق پیدا می کند؛ شهریاری مبنای ایزدی دارد و از کف رفتن فره ایزدی با سلطه یافتن غیر، اهریمن و جادو همراه است. ازنظر جغرافیایی نیز یکی از وجوه هویتی ایران باستان در شاهنامه فردوسی، مرزهای جغرافیایی ایران است که تصور جغرافیایی ایرانیان منطبق بر روایات سیاسی و ملی است.
    کلید واژگان: فردوسی, شاهنامه, هویت, ایران باستان, وجوه فرهنگی, سیاسی
    Nader Parvin *
    In Shahnameh, Ferdowsi narrates the cultural components of the identity of ancient Iran in the light of political approaches. The present article tries to answer the question of how Ferdowsi and with what components, aspects and cultural elements, using descriptive-analytical method and theoretical foundations based on political culture, which includes intermediate and related structures of culture and politics. Does it link ancient Iran to politics?
    Findings show that in Shahnameh, although the two aspects of culture and politics are expanded and taken, but they are so intertwined and related that it is almost impossible to separate them from each other, for example, culture of tolerance is integrated with the political concept of the Shah of Iran Sharia is placed next to the monarchy.The essence and art of a true political system becomes possible.. Justice, which was intended to establish order and prevent chaos, is administered by the king himself. Shahriari has a divine basis and the demise of Farah Izadi is accompanied by the domination of others, demons and magic. Geographically, one of the aspects of the identity of ancient Iran in Ferdowsi Shahnameh is the geographical borders of Iran, which is a geographical idea of Iranians in accordance with political and national traditions, which is completely related to the myths of creation
    Keywords: Ferdowsi, Shahnameh, identity, Cultural, Political Aspects
  • عبدالرحمن حسنی فر، مجید عباس زاده مرزبالی*

    بررسی هویت ملی ایران در فرایند تحول تاریخی، می تواند مبنای بحث «تطور» محتوایی آن باشد. دعوایی که امروز در مباحث هویت ملی مشاهده می شود به واسطه دوگانه های شکل گرفته در این حوزه است؛ دوگانه ایران و اسلام، دوگانه اسلام و غرب و غیره. آن چه اهمیت دارد دیده شدن هویت ملی بر اساس منطق تطور است. به-این صورت که هویت ملی ایران از مراحل مختلف تاریخی، مولفه هایی را جذب و همراه خود کرده است و این باعث شکل گیری هویت مستقر ایرانیان در طول تاریخ خود شده است؛ هر چند در  دوره مدرن با وجود امتزاج های عملی، در واقعیت اما در عالم نظر، هنوز چالش ها و موانع معرفتی زیادی وجود دارد. مقاله ی حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که مسئله هویت ملی ایران در بستر مراحل تاریخی اش چگونه قابل توضیح است؟ در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و رهیافت جامعه شناسی تاریخی به گونه-ای محتوایی به سیوال مذکور پاسخ داده می شود. فرضیه مقاله این است که هویت ملی ایران با طی کردن مراحل تاریخی باستانی، اسلامی و مدرن، عناصری را جذب و همراه خود کرده است که هم جنبه انباشتی و فرایندی این هویت تقویت شده و هم نحوه بقا و بازتولید آن مورد توجه قرار گرفته است.

    کلید واژگان: هویت ملی ایران, فرایند تاریخی, ایران باستان, ایران اسلامی, ایران معاصر, تجدد, مدرنیته
    Abdolrahman Hasanifar, Majid Abbaszadeh Marzbali *

    The study of Iran's national identity in the process of historical transformation can be the basis for discussing its content "evolution". What is seen today in the debate over national identity is that the dispute over these territories is based on the dichotomies that have formed; The duality of Iran and Islam, the duality of Islam and the West, etc. It is important to see national identity according to the logic of evolution. In this way, the Iran's national identity from different historical stages, has absorbed and accompanied components, and this has led to the formation of the established identity of Iranians throughout its history. Although there are still many epistemological challenges and obstacles in the world of thought in the area of theory, despite the practical mixes in reality. This article tries to answer the question, what is the issue of Iran's national identity through its historical stages? In this research, using descriptive-analytical method and historical sociological approach, the above-mentioned question is answered in a content manner. The hypothesis of the article is that the Iran's national identity, through the ancient, Islamic and modern historical stages, has absorbed and accompanied elements that have strengthened both the cumulative and process aspects of this identity and how to survive and reproduce it Is located.

    Keywords: Iran', s national identity, Historical Process, Ancient Iran, Islamic Iran, contemporary Iran, Modernity
  • مسعود کریمی بیراوند *

    برخی از مستشرقین اندیشه امامت شیعی را ناشی از علاقه باستانی ایرانیان به تفکر شاهی آرمانی دانسته و برآمدن سلاطین ایرانی در چارچوب خلافت اسلامی را در راستای همین نگاه اقتدارگرایانه و ظل اللهی ایرانیان به فرمانروایان ارزیابی کرده اند. همچنین نویسندگانی نیز پس از انقلاب از سنخیت نظریه حکومت شیعی معاصر (ولایت فقیه) با نظریه سیاسی شاهنشاهی سخن گفته اند و در نتیجه ولایت فقیه را نوعی بازتولید حکومت پادشاهی در قامت اسلامی معرفی کرده اند. از آنجا که همگونی دو نظام سیاسی ریشه در سازگاری تیوریک آنها با هم دارد، لذا برای سنجش مدعیات بالا به این پرسش پرداخته ایم که رابطه ی آن نظریه ی سنتی پادشاهی (شاهی آرمانی) با این نظریه ی جدید حکومت اسلامی (ولایت فقیه) چیست؟ در پاسخ با استفاده از روش تحقیق اسنادی و براساس چارچوب اندیشه-شناختی جان مارو، این دو سامان فکری در چهار محور امر سیاسی (اهداف، مرجعیت، تحدید و اعتراض) کالبدشکافی و مقایسه شده اند. نتیجه ی حاصل شده این است که با وجود تفاوت های آشکار و اساسی میان دو الگوی حکومتی در هر چهار محور پژوهش، شباهت و اتحاد بین آنها چه در ساحت نظر و چه در عرصه تاریخ وجه منطقی ندارد.

    کلید واژگان: نظریه سیاسی, ایران باستان, شاهی آرمانی, حکومت اسلامی, ولایت فقیه
    Masood Karimi Beiranvand*

    Politics and Government in Iran for many centuries has been intertwined with the idea of Monarchy. On the other hand, despite the short life of the theory of Faqih governance in practice, it has the great intellectual, historical and psychological roots in the population of Iran and It is a sort of reproduced the idea of an Islamic state. Now the question has attracted researchers' attention is what is it the relationship between the traditional theory Kingdom (ideal kingdom) and the new theory of Islamic rule (Faqih governance)? To answer this question, these two Intellectual system have been explained and compared according to the four elements of the political context of cognitive thought of John Morrow (goals, authority, reservation or protest). The overall result of the study is that obvious and fundamental differences between the two governance there in all four axis and thus the similarity and unity between the political systems both in the field of view and in the field of history does not make sense.

    Keywords: Political Theory. Ancient Iran, Ideal Kingdom.Islamic governor, Faqih governance
  • شجاع احمدوند، احمدرضا بردبار*
    دولت مفهومی جدال برانگیز، دالی واحد با مدلول های متنوع و متکثر، و نیز پدیده ای مناقشه برانگیز با مشکلات بیشمار در معنا، مفهوم و کاربرد است. درحالیکه، برخی دولت را پدیده ای متاخر می دانند که پیشینه آن به قرن شانزدهم میلادی بازمی گردد، برخی دیگر دولت را گونهای ویژه از حکومت میدانند که هر نظم اجتماعی نیازمند آن است. در ایران باستان، مفهوم دولت و حکمرانی تنها با مفهوم نهاد شهریاری معنا و مفهوم می یابد. بر این اساس، پرسش این مقاله آن است که دولت هخامنشی به عنوان اولین دولت در ایران بعد از شبهدولت ماد چگونه با تکیه بر مبانی دینی  با گذار از عصر اسطورهای وارد منطق دولت شد؟ بر این اساس،  هدف این مقاله بررسی مبانی دینی دولت درایران عصر هخامنشی به عنوان نخستین کانون پویایی و پیدایی دولت در زیست جهان انسان است. روش این مقاله جامعه شناسی تاریخی است و با استفاده از مضامین دولت سعی در ارائه تحلیلی نو از تحول دولت در ایران باستان دارد. مهمترین یافته این مقاله آن است که ماهیت دولت در ایران باستان براساس اندیشه ایرانی شاهی آرمانی بر پایه خلوص مذهبی و اخلاقی استوار بود چراکه اخلاق و روح ایران بر اساس آموزه های ادیان باستانی ایرانی شکل گرفته و شاهان هخامنشی نیز بر همین پایه خود را مظهر صفات دینی،  اهورائی و سلطنت آسمانی می دانند.
    کلید واژگان: دولت, شاهی آرمانی, ایران باستان, دولت هخامنشی
    Shoja Ahmadvand, Ahmad Reza Bordbar *
    A controversial concept, state is a single denominator with diverse and multifaceted models, as well as a contentious phenomenon with numerous problems in meaning, concept and application. While some see the state as a phenomenon that dates back to the sixteenth century, others cite the state as a special form of government; therefore, in this sense, every social order requires the state. In ancient Iran, the concept of government and governance will only mean with the concept of a prince, as the institution of the prince in the Iranian thought is the ideal king. The present study seeks to examine the nature of government in ancient Iran as the first center of dynamism and emergence of government in the human world. In this study, the main question is on what basis was the nature of government in ancient Iran during the Achaemenid era? After answering the question, it is hypothesized that the nature of government in ancient Iran was based on Iranian ideology of an ideal king based on religious and moral purity, since Iranian morality and spirit were based on Zoroaster teachings and the Achaemenid kings represented their attributes of heavenly monarchy. This hypothesis has been processed by a historical sociology approach and an analysis of the nature of state during the Achaemenid period in a descriptive-analytic method.
    Keywords: Government, Ideal king, Ancient Iran, Achaemenids, Zoroaster
  • علی اکبر علی خانی*
    «حکمت سیاسی» یک مفهوم ایرانی و اسلامی است که با فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی تفاوت دارد، اگر چه گاهی مترادف با فلسفه سیاسی نیز به کار رفته است. هدف این مقاله تبیین حکمت سیاسی در ایران باستان است و از سه طریق این هدف را دنبال کرده است. ابتدا به بیان معنای حکمت و حکمت سیاسی می پردازد، سپس به اجمال نشان می دهد که ایران باستان منشا اصلی حکمت و حکمت سیاسی بوده است، و در پایان به برخی اصول حکمت سیاسی در ایران باستان می پردازد. ایرانیان تلاش می کردند در یک دستگاه فکری و فلسفی کلان با تکیه بر این اصول، شایستگان را به حکومت بگمارند، حکومت را به عدالت سوق بدهند و از ظلم حاکمان جلوگیری کنند. این اصول عبارتند از: تقسیم هستی به گیتی و مینو ، نظریه حکیم حاکمی، فره ایزدی، فرکیانی، و رد نظریه تغلب. بخشی از استنادات مقاله به سهرودی فیلسوف بزرگ و بنیانگذار مکتب فلسفی اشراق است، چون او به خوبی این حکمت را نشان داده و مکتب فلسفی خود را نیز بر حکمت ایران باستان بنیان نهاده است.
    کلید واژگان: حکمت, حکمت سیاسی, ایران باستان, سهروردی
    Aliakbar Alikhani *
    Political hikmah is an Iranian-Islamic concept and although at times it has been taken as synonymous with political philosophy, it is different from both political philosophy and political thought. The present article aims to explain political hikmah in ancient Iran. This is done in three stages. First, the meaning of hikmah and political hikmah is dealt with. Then, it is briefly discussed that hikmah and political hikmah originate from ancient Iran. Finally, some principles of political hikmah are examined. Ancient Iranians tried to rely on these principles in a macro intellectual and philosophical system in order to assign governmental positions to those who deserved them, direct the government toward justice and prevent rulers from committing injustice. These principles were as follows: dividing the universe into the world and heaven, the theory of philosopher-ruler, divine charisma, imperial splendor, and rejection of the theory of dominion. Some of the discussions in this article draw on Suhrawardi, the great philosopher and founder of the philosophical school of illumination, as he has presented this philosophy appropriately and his own philosophical school is based on the hikmah of ancient Iran. Keywords: hikmah, political hikmah, ancient Iran, Suhrawardi
    Keywords: : hikmah, political hikmah, Ancient Iran, Suhrawardi
  • علی اکبر کجباف، اسماء خاوش
    خلیج فارس یکی از قدیمیترین سکونتگاه های انسانی است و عقیده بر این است که تمدن از مناطق پیرامونی این پهنه آبی سرچشمه گرفته است. مردم کشورهای حاشیه خلیج فارس، ایرانیان و اعراب، نقش مهمی در تاریخ تمدن بشری ایفا نموده اند. خلیج فارس بواسطه موقعیت ممتاز جغرافیایی خود و بسبب مجاورت با کشورهای حاصلخیز همواره مورد طمع جنگجویان و کشورگشایان جهان از جمله اسکندر مقدونی بوده است که با کشورگشایی های خود سهم عظیمی در تجدید حیات اقتصادی و رونق بازرگانی خلیج فارس داشته است. اسکندر و جانشینانش به روابط بازرگانی  میان کشورهای حوزه خلیج فارس و دریای مدیترانه علاقه فراوان نشان میدادند و در دوران او شهرها و بنادر جدیدی در سواحل خلیج فارس ساخته شد. پژوهش حاضر سعی دارد پاسخگوی این سوال باشد که در دوران اسکندر مقدونی با اینکه خرابی ها و ویرانی های زیادی در ایران بر جای گذاشته است، آیا در منطقه خلیج فارس روابط بازرگانی و رونق تجارت همچون دوره های گذشته برقرار بود، یا خیر؟ فرضیه یی که بتوان برمبنای آن پاسخ این سوال را داد این است که در دوران اسکندر مقدونی برغم ویرانی های زیادی که اسکندر و جانشینانش از خود بر جای گذاشتند، اما از آنجا که اسکندر آگاهی به اهمیت منطقه خلیج فارس و سواحل آن داشت سرداران خود را عازم این منطقه کرد و در آنجا بنادر و شهرهایی را نیز بنا نمود.
    کلید واژگان: خلیج فارس, ایران باستان, اسکندر مقدونی, دریانوردی و کشورگشایی
    Ali Akbar Kajbaf, Asmá Khavash
    The Persian Gulf is one of the most ancient habitats of human beings, and it is believed that civilization originated in the regions surrounding this waterway. The people of the countries in the Persian Gulf region, Iranians and Arabs, played a significant role in the history of human civilization. Due to its supreme geographical situation and its vicinity to fertile countries, the Persian Gulf has always been the target of belligerent leaders and conquerors of the world including Alexander of Macedonia, who had a huge share in the economic revival of the Persian Gulf and the flourishing of trade in this region. Alexander and his successors showed great interest in the commercial relationships between the countries in the Persian Gulf region and the Mediterranean countries, and some new cities and ports were made on the coastlines of the Persian Gulf during his time. The present study was intended to provide an answer to the following questions: Given all the destructions and miseries created by Alexander of Macedonia in Iran, were there any commercial relationships among the countries in the Persian Gulf region, and was commerce as profitable as it was in the past? A presupposition based on which these questions can be answered is that during the reign of Alexander, in spite of the massive destructions and calamities that he and his successors caused, he was well-aware of the significance of the Persian Gulf region and its coasts, and that is why he dispatched some of his commanders to its coastlines to develop some ports and build some cities there.
    Keywords: Persian Gulf, ancient Iran, Alexander of Macedonia, navigation, conquest
  • حسین مالکی لوطکی

    خلیج فارس به عنوان دریایی آزاد و یک شاهراه تجاری از دیرباز اهمیت داشته و موردتوجه ایرانیان بوده است. مدارک باستان شناسی نیز نشان می دهد ایرانیان تجارب بسیار زیادی در دریانوردی و تجارت دریایی داشته اند. تجارب و مهارت ایرانیان و اهمیت خلیج فارس از لحاظ ارتباط به آب های آزاد باعث برجسته شدن این منطقه در بین حکومت های تشکیل شده در ایران باستان بوده است. در دوران باستان و در زمان ایلامیان در این منطقه تجارت انجام می شده است. با روی کارآمدن هخامنشیان اهمیت آن بیشتر شده و تجارت دریایی با اقدامات شاهان این سلسله رونق گرفت. پس از فروپاشی حکومت هخامنشی و روی کارآمدن سلوکیان تجارت در این منطقه به دلیل درگیری برای رسیدن به قدرت دچار افول شده و با اضمحلال سلوکیان و تشکیل حکومت اشکانیان رونق مجدد به خلیج فارس بازمی گردد. در این پژوهش به این مسئله پرداخته می شود که روند تجارت دریایی در خلیج فارس در دوران باستان، هخامنشی، سلوکی و اشکانی به چه صورت بوده و در چه دورانی تجارت دریایی در خلیج فارس پیشرفت داشته و یا دچار افول شده است و علت این پیشرفت یا افول چیست.

    کلید واژگان: خلیج فارس, ایران باستان, هخامنشیان, سلوکیان, اشکانیان, تجارت دریایی
    Hosein Maleki lootaki

    The Persian Gulf has been of interest to Iranians for a long time as a free and commercial highway. Archaeological evidence also shows that Iranians have had many experiences in maritime and maritime commerce. Iranian experiences and skills and the importance of the Persian Gulf in terms of the connection to free waters have made the region more prominent among the governments of ancient Iran. In the ancient times and at the time of Elamite , the trade was done in this area. With the arrival of the Achaemenids, its importance increased, and maritime commerce flourished with the actions of the kings of this dynasty. After the collapse of the Achaemenid rule and the coming of seleucid, trade in the region has fallen due to the conflict in power and the prospect of a rebound to the Persian Gulf with the dissolution of the seleucid and the formation of the rule of the Parthians. In this study, the problem of maritime trade in the Persian Gulf in ancient times, Achaemenid, seleucid and Parthian, and in what period of maritime trade in the Persian Gulf has progressed or declined and the cause of this progress or What is a decline.

    Keywords: Persian Gulf, Ancient times, Parthian, Achaemenid
  • الهام حسین خانی*، سید جواد امام جمعه زاده

    اسطوره ها دارای حقایقی هستند که در پشت بزرگ نمایی ها و غلو آنها پنهان شده است. آنها با روایت چگونگی پیدایش، دانسته ها و... با نقل و نمایش، افراد را برای زندگی آماده کرده، جامعه پذیر نموده، ثبات و  نظم اجتماعی و سیاسی را فراهم کرده، برای فرد و جامعه هویت ساخته و بسیاری کارکردهای این گونه دیگر دارند. سرزمین ها و اقوام کهن که در طول تاریخ تداوم یافته اند، دارای اسطوره هایی هستند که هویت آنها را در میان مردمان جهان تعیین کرده و به آنها غیریت می بخشند. ایران، از جمله سرزمین های کهنی است که دارای اسطوره هایی با قوام و حماسه هایی ملی است که هر دوره تاریخی باززایی شده اند. از این رو این مقاله در تلاش است تا با واکاوی عناصر تشکیل دولت در هویت ایرانی، دلایل و چگونگی تداوم وجود و بقای ایران در طول تاریخ را نشان دهد. پرسش اصلی مقاله آن است که چه عناصر هویت سازی برای تشکیل دولت در اساطیر و فرهنگ ایران باستان می توان یافت؟ روش بررسی این پرسش نیز تاریخی- توصیفی است و یافته مقاله نشان می دهد که می توان مجموعه متناظری از عناصر تشکیل دولت را همچون وجود سرزمین، جمعیت، حکومت و حاکمیت در اسطوره های ایران باستان یافت. البته این توجه نیز در مقاله وجود دارد که تاریخ ایران باستان به گونه ای غیرواقعی مدرن نشان داده نشود.

    کلید واژگان: دولت, ملت, هویت, اسطوره, ایران باستان
  • شجاع احمدوند، احمدرضا بردبار
    شواهد بسیاری است که افلاطون و ارسطو و حتی سقراط از اندیشه شرق و بویژه ایران تاثیر پذیرفته اند. این مهم متاثر از دو رویداد بود. ابتدا، اوضاع آن زمانه یونان، مراوده یونانیان و ملل شرق خصوصا ایرانیان، تردد مغ ها به آسیای صغیر و سفر متفکران یونانی به کشورهای شرق زمینه این آشنایی را مهیا کرد. دوم، ویژگی های والای شاه آرمانی ایران که همواره مبنای اندیشگی دینی و سیاسی دولت ایرانی محسوب می شد. شاهی خوب، باآیین و دادگر مقامی بوده است که فضیلت های بایسته آن به کمالات الهی شباهت و نزدیکی تام داشته؛ شاه راستین و شایسته، که برگزیده خدا و نزدیک ترین کس به او شناخته شده است، باید مظهر صفات خداوند و نماینده اراده او روی زمین باشد.
    این مقاله می کوشد با روش تطبیقی به این سوال اساسی پاسخ داده شود که فیلسوف شاه در مدینه آرمانی افلاطونی چه نسبیتی با شاه آرمانی در اندیشه ایرانشهری دارد.
    کلید واژگان: افلاطون, فیلسوف شاه, شاه آرمانی, ایران باستان
    Shoja Ahmadvand, Ahamd Reza Bordbar
    There are numerous evidence proving that the Platonic and Aristotelian thoughts, even those of Socrates, are inspired by the Eastern, especially Persian, thought. There are two reasons for this fact: First, the state of Greece at that time and communication of the Greek with the East, especially frequent trips of the Magi and Eastern clerics to Minor Asia, and those of the Greek scholars to the East which paved the way for the acquaintance. Second, the sublime features of Iranian ideal kings which were always the foundation of Iranian religious and political thought. An ideal and just kingship has been a title whose necessary virtues have had similarities with divine perfection. The present study insists on the influence of the Ancient Iranian Ideal Kingship Theory on the Western Philosophers, especially Plato.
    Keywords: Plato, Philosopher, King, Ideal Kingship, Government
  • حسین امانلو*، شجاع احمدوند
    جستار این مقاله بازشناسی هویت شاهی در اندیشه سیاسی ایران باستان با استفاده از رهیافت تحلیل گفتمان است. شالوده اندیشه سیاسی ایران باستان بر قائده نظم آسمانی و الگوی سامان سیاسی استوار است که تمشیت امور مردم بر این اساس به عهده شاه آرمانی به عنوان عامل اجرای نیات آرمانی است. شاه در ایران باستان کامل ترین مردم و نماینده خدایان در زمین، قوانین آسمانی را اجرا می نماید. این مقاله به این سوال می پردازد که سازه های هویت شاهی آرمانی در ایران باستان چگونه باید باشد تا آرمان شهر ایرانی را طوری رهبری نماید که جامع های قابل زیست و نمونه اعلای بهشت فرجامین باشد؟ فرضیه مقاله این است که این هویت از طریق نشانه هایی چون: فره، نژاد، عدالت و راستی، دین داری و پرهیزکاری، خویش کاری، خرد و عقلانیت، اقتدار و شجاعت، تعلیم و تربیت و آراستگی مفصل بندی شده و حول محور دال مرکزی، یعنی شاه به عنوان نماینده خدایان در روی زمین تثبیت شده اند.
    کلید واژگان: ایران باستان, اندیشه سیاسی, شاه آرمانی, هویت, آرمان شهر
    Hossein Amanloo*, Shoja Ahmad Vand
    This paper tries to study the Recognition of royal identity in Ancient Iran, using discourse analysis. The foundations of royal identity in Ancient Iran is based on the divine order and pattern of the political system. Thus, it is responsible for all of the affairs of the ideal king as hand of the ideal intentions. The king of Ancient Iran is the most perfect representative of the celestial law implementations. This article deals with the question of the identity of the ideal king in ancient structures in order to lead the society to Utopia. This paper hypothesis argues that this identity is formed through signs such as: charisma, race, justice and truth, religion and piety, dutifulness, intellect and wisdom, strength and courage, education and teaching. The central slab, the king as a representative of the gods on earth have stabilized these signs.
    Keywords: Ancient Iran, Political Thought, King Ideal, Identity, Utopia
  • شروین مقیمی زنجانی
    در این مقاله کوشش می شود تا با طرح مقایسه ای میان خصوصیات و ویژگی های امام در حکمت الهی اسماعیلی، آن گونه که ناصرخسرو روایت گر آن است، و ویژگی های شاه آرمانی در حکمت ایران باستان، به نوعی بر یکی از ویژگی های بنیادین اندیشه سیاسی ایرانی تمرکز شود که در طول یک دوره تاریخی طولانی از شکل گیری مضامین حکمت ایران باستان، تا همین امروز، هم فرهنگ سیاسی ما را متاثر ساخته است و هم نحوه نگاه متفکران ما را به سیاست و عرصه سیاست ورزی. ویژگی هایی که ناصرخسرو برای امام اسماعیلی (یا همان خلیفه فاطمی) برمی شمرد، چنانچه به دقت مورد بررسی قرار گیرد، مشابهت هایی بنیادین با اوصافی دارد که در حکمت ایران باستان برای پادشاه قائل می شده اند. بررسی دغدغه های اساسی ناصرخسرو چه به لحاظ تاریخی و اجتماعی و چه از حیث فکری و عقیدتی که با مطالعه دقیق کل آثارش حاصل می گردد، می تواند ما را در تشخیص تداوم نگرشی به عرصه مناسبات سیاسی و به ویژه اوصاف حاکم سیاسی رهنمون گردد، که تاریخ تفکر سیاسی در ایران بدون آن، به دشواری قابل فهم خواهد بود.
    کلید واژگان: امام اسماعیلی, شاهی آرمانی, ایران باستان, فر ایزدی
    Shervin Moghimi Zanjani
    In this paper we will attempt to compare the characteristics of Imam in the Ismaili theosophy، as described by Nasir Khusraw، with properties and traits of Ideal King in ancient Persian wisdom. We emphasizes on essential qualities in the Iranian political thought that throughout a long historical period، from establishment of contents of ancient Persian thinking to today، has had an impact on our political culture. If we can consider correctly the characteristics of Ismaili’s Imam (or Fatimid Caliph)، as portrayed by Nasir Khusraw، we would diagnose some fundamental affinities between them and descriptions of the Ideal King in the ancient Iranian political thought. By surveying of essential concerns of Nasir Khusraw in both of historical-social and intellectual-dogmatic sides through detailed study of his works، we can mark out the continuity of a distinct approach towards nature of political relations and especially of the sovereign’s characteristics without which the history of political thought in Iran is not understandable.
    Keywords: Ismaili Imam, Ideal King, Divine Resplendence (Farr), Ancient Persia
  • فرشاد شریعت
    این مقاله با تبیین نظام فکری ایران و اندیشه سیاسی شاه آرمانی در دوره کوروش، ضمن بررسی ساختار سیاسی و اجتماعی نظام مختار، بر آن است نشان دهد چرا و چگونه خردمندی، شجاعت، میانه روی و عدالت، چهار محور بازخوانی شده در جمهور افلاطون، همان گونه که نویسنده کتاب شهر زیبای افلاطون و شاه آرمانی در ایران باستان نشان داده، همواره مبنای اندیشگی دینی و سیاسی دولت ایرانی محسوب می شدند. به عبارت دیگر این پژوهش در جست وجوی مبانی یک نظم سیاسی و اجتماعی مطلوب و سازگار با هویت دینی و سیاسی ایران باستان بر آن است تا با مراجعه به متون و زمینه تاریخی آن دوره ضمن آزمون نظریه فتح الهت مجتبایی و تطبیق دوره کوروش با عناصر افلاطونی، روح حاکمیت سیاسی، اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی را در این دوره مورد مطالعه قرار دهد.
    کلید واژگان: کوروش, افلاطون, شاه آرمانی, ایران باستان
    Farshad Shariat
    Explaining the ancient Iranian intellectual system and political thought; namely Ideal king in Cyrus period, and through analyzing the socio-political structure of the preferred system, this article seeks to reveal how and why the four reinterpreted pillars of philosopher-king of Plato in Republic namely, wisdom, courage, moderation and justice, as presented by the author of Plato’s Beautiful City and the Ideal King in Ancient Iran, have been the main intellectual portrait of Iranians in Cyrus period; religiously and politically. On the other hand, surveying a domestic cement for an ideal socio-political order consistent to the religious and political identity of the ancient Iran, and by analyzing texts and their historic background, this article seeks to study the spirit of socio-political sovereignty governing the Iranian society in this era, while examining Fathollah Mojtabaee’s theory and adjusting the Cyrus period with Platonist elements.
    Keywords: Cyrus, Plato, Philosopher, King, Ancient Iran, Fathollah Mojtabaee
  • فریبرز محرم خانی
    این مقاله در پی نشان دادن اثرپذیری امام محمد غزالی از اندیشه سیاسی ایران باستان است. «ناخودآگاه» از جمله مفاهیمی است که از روان شناسی به علم سیاست راه یافته و منبع و مرجعی است که به صورت نامحسوس در اندیشه و عمل یک ملت خودش را ظاهر می سازد. ناخودآگاه سیاسی از مخیله اجتماعی سیراب می شود. این مقاله درصدد است با کمک تئوری مدیولوژی دبره نشان دهد که مفاهیم بنیادی از اندیشه سیاسی ایران شهری مانند اتحاد دین و دولت و حاکم فرهمند در مخیله اجتماعی ایرانیان ذخیره شده و از طریق ناخودآگاه سیاسی در آرا و اندیشه های متفکران دوران های بعد بازتولید شده است. امام محمد غزالی، متفکر قرن پنجم که در روزگاری متفاوت و با فاصله چهار قرن پس از زمان حکومت ساسانی می زیست در آرای سیاسی اش مجددا دو اصل اتحاد دین و دولت و حاکم فرهمند را احیا نموده و به این ترتیب آرای سیاسی وی متاثر از ایران باستان است.
    کلید واژگان: امام غزالی, ایران باستان, پادشاه فرهمند, مدیولوژی
    Fariborz Moharamkhani
    This article is an attempt to show how Abu Hamed Muhammad ibn Ahmad al-Ghazali was influenced by the political philosophy of ancient Iran. Subconscious is originally a psychological concept now entered into politics. It is a source that manifests itself in a nation's attitude and philosophy unconsciously. Political subconscious is rooted in social imaginary. This article has recourse to Debray theory of mediology to prove that the fundamental concepts of political philosophy such as the unity of religion, state and the virtuous ruler were once preserved in Iranians` social imaginary and reproduced once again in the beliefs and opinions of the philosophers of the next eras through political subconscious. Al-Ghazali, the philosopher of the 5th century A.H who lived in a time different from that of Sassanid dynasty, with four centuries distance, has revived at the notion of the unity of religion, state and the virtuous ruler once again in his political opinions and accordingly his political opinions were under the influence of the ancient Iran.
    Keywords: Al, Ghazali, Ancient Iran, Virtuous ruler, mediology
  • محمدسالار کسرایی
    در بار? ایران باستان به ویژه در سال های اخیر، پژوهش هایی قابل توجه انجام گرفته و این حاکی از یک رویداد میمون در خصوص توجه پژوهشگران به تمدن ریشه دار ایران باستان است. نوشتار حاضر به دلیل توجه و تمرکز روی یکی از وجوه سیاسی آن تمدن، در نوع خود کاری بدیع است. سئوال اصلی این است که حکومت ها و زمامداران برای تداوم زمامداری خویش چه ادله و توجی هاتی ارائه میکرده اند؟ پاسخی که بر اساس تحلیل متون سنگ نوشته ها به دست آمده حاکی از آن است که برای توجیه مشروعیت سیاسی سه عنصر دارای اهمیت بیشتر بوده اند. این عناصر عبارتند از: تبار، لطف خداوند و عدالت و خصال ویژ? انسانی. در این پژوهش سنگ نوشته های غرب ایران (کنونی) مورد مطالعه قرار گرفته اند.
    کلید واژگان: حکومت ها و شاهان ایران باستان, سنگ نوشته ها, پادشاه, ایران باستان, اهورامزدا, سیاست ایران باستان, پادشاهی, تمدن ایران, مشروعیت سیاسی
    About ancient Iran, especially in recent years, considerable research has been done and it showed auspicious event that for researchers ancient Iran is significant. Article is due to the focused attention of the political aspects of civilization, the kind of work is original. The main question has been written that, Continuity of government and rulers for their statesmanship, and what evidence and evidences is presented? Response based on the analysis of texts in the inscriptions has obtained evidence that the political legitimacy to justify three elements are of greatest importance. These elements include: Ancestry, God kindness, justice and human special-virtues. In this study, western inscriptions of Iran (current) have been studied.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال