به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « جنگ نامتقارن » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «جنگ نامتقارن» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • جواد علی پور*، محمد میرزاجانی

    در تقابل بین ایران و ایالات متحده آمریکا، جلوگیری از توسعه توان نظامی، سیاسی و اقتصادی ایران یکی از چالش های مهم سیاست خارجی آمریکا است. یکی از موضوعات بحث برانگیز این تقابل، بازدارندگی قدرت موشکی ایران در مقابل ایالات متحده آمریکا است؛ اینکه توان موشکی چه قابلیتی برای امنیت و منافع ملی ایران در صحنه بین المللی دارد. بنابراین، در چارچوب نظریه واقع گرایی و با تاکید بر مفهوم قدرت نرم جوزف نای و با استفاده از تحلیل کیفی اسناد و متون یعنی روش اسنادی، این مقاله تلاش می کند تا به این سوالات پاسخ دهد که چرا ایران برای افزایش قدرت نرم و ایجاد بازدارندگی، قدرت موشکی را انتخاب کرده است و آیا توان موشکی قابلیت تقویت قدرت نرم ایران و ایجاد بازدارندگی در مقابل ایالات متحده آمریکا را دارد؟ نتایج حاصل از مطالعه نمونه های عینی تقابل ایران و آمریکا نشان می دهد که با وجود برتری آمریکا از لحاظ نظامی، ایران توانسته با گسترش قدرت موشکی، توازن نامتقارنی را در مقابل آن ایجاد نماید که به افزایش بازدارندگی و چانه زنی بین المللی به عنوان دو مولفه قدرت نرم منجر شده است.

    کلید واژگان: قدرت موشکی, چانه زنی, جنگ نامتقارن, واقع گرایی, ایران, ایالات متحده آمریکا}
    Javad Alipoor *, Mohammad Mirzajani

    In the confrontation between Iran and the US, preventing the development of Iran's military, political and economic power is one of the important challenges of American foreign policy. One of the controversial topics of this confrontation is the deterrence of Iran's missile power against the US; what capabilities does missile power have for Iran's security and national interests in the international arena? Therefore, in the framework of the theory of realism and emphasizing the concept of “soft power” by Joseph Nye and using the qualitative analysis of documents and texts, i.e. documentary method, this article tries to answer the questions why Iran has chosen missile power in order to increase its soft power and make deterrence and does missile power have the ability to strengthen Iran's soft power and create deterrence against the United States of America? The findings of studying the actual examples of the confrontation between Iran and the United States show that despite the superiority of the United States in terms of military, Iran has been able to create an asymmetric balance against it by the expansion of its missile power, which has led to increasing deterrence and international bargaining as two components of soft power.

    Keywords: Missile Power, Bargaining, Asymmetric War, Realism, Iran, The United States Of America}
  • همت الله شمولی*، محمدعلی بصیری، صدرالله حسنی بلیانی، احمد بنافی

    هدف این پژوهش، شناخت و تبیین الگوی جنگ نامتقارن در دکترین امنیتی ج.ا.ایران در مقابل تهدیدات احتمالی پیش‏رو در خلیج فارس می باشد؛ این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که الگوی جنگ نامتقارن در دکترین امنیتی ایران در خلیج فارس چیست؟ لذا فرضیه پژوهش بدین صورت تدوین شده است که به دلیل عدم تقارن در توانمندی‏های نظامی‏از حیث کمی ‏وکیفی میان ایران و کشورهای معارض از جمله آمریکا در منطقه خلیج فارس، شیوه جنگ نامتقارن در قالب استفاده از ادوات جنگی همچون قایق‏های تندرو، مین و موشک‏های کروز از سوی ایران به عنوان رکن دکترین امنیتی اتخاذ شده که از رهگذر کاربست آن، ایران سعی دارد بازدارندگی لازم را برای خود به ارمغان بیاورد. یافته‏های این پژوهش نشان دهنده این است که ایران به دلیل محدودیت‏ها و الزامات، این شیوه جنگ را انتخاب نموده و بهره‏گیری از آن باعث تولید بازدارندگی، خودکفایی، خوداتکایی، تغییر ساختار و نهایتا تغییر در استراتژی دشمن شده است. در این پژوهش، محققان از تیوری های «جنگ نامتقارن» به عنوان چارچوب نظری استفاده نموده اند. از  مطالعه کتب، مقالات، پایان نامه‏ها و اسناد و مدارک علمی‏ و نظامی‏در دسترس نیز استفاده شده است. ماهیت این پژوهش از نوع توصیفی و بعضا تبیینی، و شیوه گردآوری داده ها نیز اسنادی کتابخانه‏ای است.

    کلید واژگان: ایران, بازدارندگی, خلیج فارس, دکترین امنیتی, جنگ نامتقارن}
    HemmatOlah Shamouli *, MohamadAli Basiri, Sadrolah Hasani, Ahmad Banafi

    The aim of this research is to identify and analyze the asymmetric warfare model in the security doctrine of the Islamic Republic of Iran in response to the potential threats in the Persian Gulf. This research addresses the question of what is the asymmetric warfare model in Iran's security doctrine in the Persian Gulf. Therefore, the research hypothesis is as follows: Due to the asymmetry in military capabilities in terms of quantity and quality between Iran and its adversaries, including the United States, in the Persian Gulf region, Iran has adopted an asymmetric warfare method as a component of its security doctrine, which involves using military tools such as speedboats, mines, and cruise missiles. Through this method, Iran seeks to achieve the necessary deterrence for itself. The findings of this research indicate that Iran has chosen this method of war due to its constraints and necessities, and that this method has resulted in deterrence, self-sufficiency, self-reliance, structural change, and ultimately a change in the enemy's strategy. In this research, the researchers have used the theories of "asymmetric warfare" as a theoretical framework. The study of books, articles, dissertations, and scientific and military documents available has also been utilized. The nature of this research is descriptive and partly explanatory, and the data collection method is documentary library.

    Keywords: Iran, deterrence, Persian Gulf, Security Doctrine, Asymmetric warfare}
  • رئوف رحیمی*
    از گذشته دور ایران همواره به دنبال هژمونی منطقه ای و بازیگری جهانی بوده است که در دوره جمهوری اسلامی ایران نیز این اهداف سیاسی پیگری می شوند. هدف مقاله حاضر این است که به روش کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به این سوال پاسخ دهدکه آیا ظرفیت های نظامی ج.ا. ایران با انتظارات عقیدتی و دکترین های نظامی مبتنی بر اهداف سیاسی مذکور مطابقت دارند؟ در پاسخ به سوال اصلی،این فرضیه مطرح می شود، ج.ا. ایران وظیفه تدوین دکترین های نظامی مبتنی بر اهداف سیاسی را خوب انجام داده؛درس هایی فراگرفته و دریافته به دلیل ظرفیت نظامی درحد متوسط جهانی و کمتر از انتظارات عقیدتی در حال حاضر قادر به رقابت در برابر ارتش امریکا در جنگ مستقیم نیست. بهترین کاری که می توان برای تحقق اهداف سیاسی انتظار داشت، تحمیل هزینه هایی بر اقدامات امریکا و اراده عالی فراتر از اراده این کشور، برای جلوگیری از دستیابی واشنگتن به اهداف خود در جنگ احتمالی با ایران است.نتایج تحقیق حاکی از آن است جمهوری اسلامی ایران بر نقاط ضعف دشمنان خود متمرکز شده است تا محاسبات هزینه-فایده دشمنان برای حمله به ایران را نامطلوب و پرهزینه نشان دهد. از نظر مقامات سیاسی-نظامی و مردم ایران نیز کشته شدن سربازان امریکایی پیامدهای سیاسی داخلی سنگینی برای رییس جمهور امریکا نسبت به تلفات نظامی ایرانیان برای رهبران سیاسی ایران دارند؛زیرا مردم ایران در مکتب ایثار و شهادت بزرگ شده اند. این نگرش، دکترین چند لایه نظامی تهران را شکل داده است.
    کلید واژگان: ظرفیت نظامی, دفاع همه جانبه, جنگ نامتقارن, نیروهای نظامی, اهداف سیاسی}
    Rauf Rahimi *
    Far from the past, Iran has always sought regional hegemony and global acting, and these political goals have been pursued during the Islamic Republic of Iran. The purpose of this paper is by qualitative method and using library and Internet resources, answer this question that whether the military capabilities of the Islamic Republic of Iran have correspond with ideological expectations and military doctrines based on the mentioned political goals? In answer to the main question, the present article examines this hypothesis that Islamic republic of Iran has done well task of the codifications of military doctrine based on political goals; it has learned lessons and found that due to average global military capacity of Iran and less than its ideological expectations, Iran is currently unable to compete against the US military in direct warfare. The best thing that can be expected to achieve political goals is to impose costs on the US actions and the great will beyond the will of this counter to prevent Washington from achieving its goals in a possible war with Iran. The results of the research indicate that Iran has focused on the weaknesses of its enemies in order to shows the cost-benefit calculations of the enemies, undesirable and costly. According to political-military officials and the Iranian people, killing of the American soldiers have serious domestic political consequences for the US president than military fatality for Iran's political leaders, because the Iranian people have grown up in the school of self-sacrifice and martyrdom.
    Keywords: Mlitary capabilities, Comprehensive defense, asymmetric warfare, Military Forces, Political goals}
  • رحمت ابراهیمی، رضا جلالی*، محمد سهرابی، محمدرحیم عیوضی

    علل و عوامل پیروزی در جنگ 33 روزه رژیم غاصب صهیونیستی علیه مقاومت حزب الله لبنان در سال 2006 میلادی با برخورداری از پیچیدگی های داخلی، منطقه ای و بین المللی کانون توجه جهانی بوده است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، با هدف بررسی علل و عوامل پیروزی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه سال 2006 میلادی بر اساس مدل مدیریت بحران مایکل برچر و با بهره گیری از مولفه های چهارگانه این مدل (با تاکید برمرحله سوم این مدل) تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه این تحقیق حاکی از آن است که شیوه جنگ نامتقارن مهم ترین علل و عوامل پیروزی حزب الله لبنان در جنگ 33روزه  بود. حزب الله لبنان با ترکیب روش های خلاقانه و مهارت های خود در این جنگ با وجود برتری های تسلیحاتی و تجهیزات نظامی پیشرفته، ارتش رژیم غاصب صهیونیستی را به شکست کشاند و آنها را به تغییر دکترین نظامی خود در برابر حزب الله لبنان وادار کرد.

    کلید واژگان: جنگ نامتقارن, حزب الله, رژیم صهیونیستی, خاورمیانه جدید, مایکل برچر}
    Rahmat Ebrahimi, Reza Jalali *, Mohammad Sohrabi, Mohammad Rahim Eyvazi

    Israel's 33-day war against Hezbollah in 2006 from its earliest days, Not only did it intensify the conflict inside Lebanon between the forces for and against Hezbollah,but also a field for the conflicting interests of different countries. This war has been the focus of global attention due to its internal, regional and international complexities. The main question is: what are the Causes and the factors of Hezbollah victory in the 33-day war?In this article, uses descriptive-analytical method and library information collection method by examining the truth and factorsof Hezbollah victory in the 33-day war in 2006 based on Michael Bercher's crisis management model and using components The quadruple of this model (with emphasis on the third stage) has analyzed the desired data.The results of this article show that Israel,the full assistance of the United States and international nstitutions, pursues material and spiritual goals such as the disarmament of Hezbollah; the dissolution of Hezbollah and its complete domination of Lebanon and establishment of a like-minded government in Lebanon to advance the new US Middle East plan,The most important factor in Hezbollah Lebanon's victory in the 33-day war, according to the third phase of Michael Bercher's model, was the innovation of the asymmetric method of warfare, which prevented Israel from achieving its goals.

    Keywords: asymmetric warfare, Israel, Hezbollah, New Middle East, Michael Bercher}
  • سیدمرتضی عریضی میبدی*

    پس از اولین جنگ اعراب- اسراییل در 1948، در سال 2014 نیز جنگ این بار بین اسراییل و گروه‏های فلسطینی آغاز شد. سال 2018 به عنوان آخرین جنگ اعراب- اسراییل شمرده می شود؛ با این حال تاثیرات متعددی از قبیل نقض بازدارندگی کامل اسراییل را به دنبال داشته است. این جنگ که به صورت نابرابر بین طرفین برقرار بوده است جزو جنگ های نامتقارن به حساب می آید. سوال اصلی مرتبط با موضوع این پژوهش آن است آیا اسراییل در جنگ 2014، علی رغم دستیابی نسبی به اهدافش، به بازدارندگی کامل در برابر حملات نامتقارن گروه های فلسطینی توانسته دست یابد؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه مورد نظر این است که اسراییل در جنگ 2014 علی‏رغم دستیابی نسبی خود به اهدافش، در ایجاد بازدارندگی کامل در برابر حملات گروه‏های فلسطینی چندان موفق نبوده است. با توجه به ماهیت جنگ، نظریه جنگ نامتقارن را به عنوان چهارچوب نظری مقاله انتخاب کردیم. این پژوهش در محدوده مکانی اسراییل و غزه و محدوده زمانی 51 روز (8ژوییه-26 آگوست 2014) مورد تفحص قرار خواهد گرفت. همچنین بخش اول مقاله به صورت توصیفی- تبیینی و در بخش دوم به صورت تحلیلی نگاشته شده و منابع مورد نظر نیز براساس روش کتابخانه ای- اینترنتی گردآوری شده است.

    کلید واژگان: قسام, اسرائیل, بازدارندگی, جنگ نامتقارن}
    Seyyed Morteza Arizi Meybodi *

    After the first Arab-Israeli war in 1948, in 2014, war broke out again between Israel and Palestinian groups. 2018 is considered to be the last Arab-Israeli war; However, it has had a number of implications, including a violation of Israel's complete deterrence. This war, which has been unequally waged between the two sides, is one of the asymmetric wars. The main question related to the subject of this study is whether Israel was able to achieve complete deterrence against asymmetric attacks by Palestinian groups in the 2014 war, despite the relative achievement of its goals? In answer to this question, the hypothesis is that Israel in the 2014 war, despite its relative achievement of its goals, was not very successful in creating a complete deterrent to attacks by Palestinian groups. Due to the nature of war, we chose the theory of asymmetric warfare as the theoretical framework of the article. The study will be conducted in the Israel-Gaza area and for a period of 51 days (July 8-August 26, 2014). Also, the first part of the article is descriptive-explanatory and the second part is analytical and the sources are collected based on the library-internet method.

    Keywords: Qassam, Israel, deterrence, Asymmetric Warfare}
  • مهدی حیدری فرد*، علی پورقصاب امیری
    یکی از شاخص های مهم جنگ های امروزی ورود نهادهای غیر دولتی و فروملی، در نتیجه ساختار نامتوازن مخاصمات است. طی دهه های اخیر، تحت تاثیر پیشرفت های سریع فن آوری های تولید سلاح، شاهد افزایش فاصله طرفین درگیری از لحاظ ظرفیت های نظامی، بر هم خوردن توازن قوا و تقسیم آنها به طرف قوی وضعیف بوده ایم که پیامد طبیعی چنین وضعیتی، ابداع شیوه های جنگی نامتقارن ، بدون ساختار و مبتنی بر کاربرد ابزار و شیوه های نامتعارفی چون توسل به اقدامات تروریستی بوده است. ظهور شیوه های مذکور باعث کشیده شدن دامنه درگیری نظامی به جوامع شهروندی و کاهش پایبندی طرفین مخاصمه به اصول اساسی حقوق بشردوستانه بین المللی به عنوان یگانه ابزار حقوقی حفظ جان افراد و اموال غیرنظامی در برابر آثار سوء حملات نظامی گردیده است. از آن گذشته تغییر ماهیت جنگ های امروزی و رفتن به سوی درگیری های غیردولتی با اهداف قومی، مذهبی و هویت طلبانه توسعه میدان نبرد و ورود افراد غیرنظامی به عنوان جنگجو را بدنبال داشته که مرز تشخیص بین نظامیان و افراد غیرنظامی را تا حد زیادی تیره و تار می نماید. در نهایت نبود اجماع بین المللی در خصوص تعریف تروریسم و مصادیق آن، برخورد سیاسی کشورها و بعضا استفاده ابزاری آنها از گروه های تروریستی، انحصار اعمال اصول حقوق بشردوستانه بر وضعیت های جنگی در حالی که بخشی از اقدامات تروریستی خارج از صحنه نبرد روی می دهد و... از عواملی هستند که چالش مذکور را تشدید نموده است.
    کلید واژگان: حقوق بشردوستانه بین المللی, مخاصمات مسلحانه غیردولتی, جنگ جهانی علیه تروریسم, کشتار هدفمند, جنگ نامتقارن}
    Mahdi Heydarifard *, Ali Pour Ghassab Amiri
    the entry of non-governmental Emtities is one of the important indicators of contemporary wars that causes unbalanced structure of conflicts. In recent decades, rapid advances in weapons technology increased the gap between the warring parties in terms of military capabilities, the upsetting of the balance of power and divided them into strong and weak. As a result we have witnessed the innovation of Asymmetric, Non-structured war methods based on Unconventional using ofArmed tools and tactics, such as resorting to terrorist acts. The emergence of these methods has expanded the scope of military conflict to civil society and reduced the complience of the parties to basic principles of international humanitarian law as the only legal means to protect the lives of civilians and propert against military attacks. in the nature of today's wars and the shift to non-governmental conflicts with ethnic, religious and identity goals has led to the development of the battlefield and the entry of civilians as fighters, which has greatly blurred the line between military and civilian. Finally, the lack of international consensus on the definition of terrorism and its examples, the political approach of countries and sometimes,Hiring of terrorist groups, the monopoly of the application of humanitarian law principles on war situations while some terrorist acts take place outside the battlefield. .. are some of the factors that have intensified this challenge.
    Keywords: International Humanitarian Law, Non- international Armed Conflicts, Global War Against Terrorism, Targeted Killing, Asymetric war}
  • داود غفوری

    با پیدایش تهدیدات نوپدید امروزی در حوزه نظامی (گروه های تکفیری، بکارگیری تسلیحات نوین، رقابت تسلیحاتی رقبای منطقه ای، تهدیدات اتمی) مهمترین گام در حوزه مدیریت منابع انسانی سازمانهای نظامی، توجه به ارتقای دانش، مهارت و بینش کارکنان بالاخص رهبران نظامی می باشد. آموزش قابلیت های مورد نیاز رهبری درسازمان های نظامی در شرایط کنونی به عنوان یکی از مهم ترین دغدغه های اصلی مدیران دفاعی کشور تبدیل شده است چرا که کیفیت تجهیز فرماندهان به قابلیت های مذکور تاثیر قابل ملاحظه ای در موفقیت در میدان نبرد خواهد داشت. ارتقای قابلیت های رهبری در سازمانهای نظامی با استفاده از مدل بومی مستخرجه از مطالعات عمیق ترکیبی محقق خواهد شد؛ لذا محققین با در نظر گرفتن شرایط محیطی فعلی و لزوم پرداختن به موضوع راهبردی جنگ های نامتقارن به عنوان بخشی مهم از تهدیدات نوپدید در حوزه دفاعی، در دوگام پیوسته به طراحی و سنجش مدل توسعه و آموزش قابلیت محور رهبری در سازمانهای نظامی همسو با تهدیدات نوپدید و با تمرکز بر جنگ های نامتقارن همت گماشته اند. این تحقیق از نظر نوع استفاده، کاربردی و از نظر روش، آمیخته همزمان و از نظر افق زمانی، مقطعی می باشد. در فاز اول، الگوی مفهومی با بررسی ادبیات تحقیق و مصاحبه با 15 نفر از خبرگان آجا (با روش نمونه گیری هدفمند و تحلیل محتوا) تدوین و با نرم افزار اسمارت پی.ال.اس اعتبارسنجی شد. در فاز دوم، روش های آموزش و توسعه قابلیت ها بر اساس ادبیات تحقیق استخراج و با مراجعه به نظرات 12 نفر از خبرگان (گروه کانونی) اولویت بندی شد. درپایان ضمن رتبه بندی ابعاد و مولفه های الگو در فاز اول، روش های توسعه هر یک از ابعاد الگو به ترتیب اولویت بیان و  به دنبال آن پیشنهاد های کاربردی ارایه شده است.

    کلید واژگان: تهدیدات نوپدید, توسعه آموزش, رهبری در سازمانهای نظامی, جنگ نامتقارن, قابلیت های رهبری}
    Davod Ghafoori

    With the emergence of modern emerging threats in the military field (takfiri groups, use of new weapons, arms race of regional rivals, nuclear threats) the most important step in the field of human resource management of military organizations is to improve the knowledge, skills and insights of employees, especially military leaders. Training the required leadership skills in military organizations in the current situation has become one of the main concerns of the country's defense managers because the quality of equipping commanders with these capabilities will have a significant impact on success on the battlefield. Improving leadership capabilities in military organizations will be achieved using indigenous models derived from in-depth combined studies; Therefore, considering the current environmental conditions and the need to address the strategic issue of asymmetric warfare as an important part of emerging threats in the field of defense, researchers are constantly designing and evaluating the development model and leadership training in military organizations in line with emerging threats. And they have focused on asymmetric wars. This research is applied in terms of type of use and simultaneously mixed in terms of method and cross-sectional in terms of time horizon. In the first phase, a conceptual model was developed by reviewing the research literature and interviewing 15 AJA experts (by purposive sampling and content analysis) and validated by Smart PLS software. In the second phase, the methods of training and development of capabilities were extracted based on the research literature and prioritized by referring to the opinions of 12 experts (focus group). Finally, while ranking the dimensions and components of the model in the first phase, the development methods of each of the dimensions of the model are expressed in order of priority, followed by practical suggestions.

    Keywords: emerging threats, development of training, leadership in military organizations, Asymmetric Warfare, leadership capabilities}
  • عزت الله معتمدیان*، محمد نوری
    کشور جمهوری اسلامی ایران از موقعیت بسیار حساس و راهبردی در منطقه خاور میانه برخوردار است. ماموریت ارتش جمهوری اسلامی ایران پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی ایران است و این مهم نیازمند آمادگی رزمی و داشتن توان رزم برای خنثی کردن تهدیدات است از این رو شناسایی زیر عوامل برترساز توان رزم آجا و چگونگی کاربرد آن ها امری با اهمیت است؛ بنابراین هدف اصلی این مقاله شناسایی زیر عوامل برتری ساز با رویکرد تهدیدات ناهمطراز است.عوامل و زیر عوامل ممکن از منابع و تحقیقات گذشته در این رابطه و هم چنین مشاهده اسناد، مدارک و مصاحبه جمع آوری شده است. سپس با استفاده از مصاحبه با صاحب نظران و خبرگان غربال گری و در مرحله بعد به منظور استاندارد سازی و دسته بندی و تعیین درجه اهمیت آن ها با تنظیم پرسش نامه از نمونه آماری کسب نظر و در نتیجه زیرعوامل برترساز شناسایی و دسته بندی شده است. نتایج حاصله از این مقاله نشان می دهد که آجا از نظر زیر عوامل برتری ساز توان رزم در موقعیت بسیارخوبی قراردارد.بنابراین با تقویت و توسعه، زیر عوامل برتری ساز شناسایی شده دراین مقاله می توان کاستی های موجود در زمینه عوامل فیزیکی را به خوبی جبران نمود و در مجموع توان رزم آجا را ارتقاء داد.
    کلید واژگان: عوامل برتری ساز توان رزم, زیرعوامل برتری ساز, نبرد ناهمطراز, جنگ نامتقارن}
    E Motamedian *, M Nouri
    Islamic Republic of Iran has a high strategic and critical status in Middle East. The mission of I.R. Iran armed forces is to protect its independence, territorial integrity, and political system. Fulfilling such a mission will require combat readiness against counteract threats, and therefore, assessing factors and sub-factors of combat superiority, and their methods of application is an important task. Accordingly, this paper aims to assess these sub-factors with an asymmetric  threats approach. Factors and sub-factors are gathered from existing literature via document reviews, and interviews. Gathered data has been standardized and categorized by screening based on their importance. Results show that I.R. Iran armed force is in a good condition according to superiority sub-factors. Hence, by reinforcing sub-factors, it is possible to reach a higher combat readiness.
    Keywords: Superiority sub-factors, asymmetric wars}
  • سعید غلامی*

    دیپلماسی دفاعی، بخشی از سیاست های دولت است که به عنوان یک ابزار مهم در تحقق اهداف کلان نیروهای مسلح نقش آفرینی می کند و هدف آن را می توان ایجاد شرایط سیاسی و ملی و بین المللی مطلوب برای حفظ و گسترش ارزش های ملی و حیاتی کشور در برابر دشمنان بالفعل و بالقوه دانست. از ویژگی های دیپلماسی دفاعی در شرایط موجود این است که به عنوان یکی از ابزارهای هویت یابی و مشروعیت سازی سیاسی دفاعی و راهبردی کشورها تلقی می شود. جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب در سال 1357، دچار یک سری تنش ها با نظام بین الملل شد که باعث بروز مشکلاتی مانند تحریم نظامی، جنگ با عراق و... گردید. اما جمهوری اسلامی ایران در طی این دوره با برخی از تاکتیک های دیپلماسی دفاعی خاص در زمان های متفاوت سعی در برطرف کردن این قبیل مشکلات کرد. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که باتوجه به تحریم های نظامی و تهدیدات موجود در منطقه، جایگاه و عملکرد فناوری موشکی در دیپلماسی دفاعی جمهورس اسلامی ایران چیست؟ دیپلماسی دفاعی به عنوان ابزاری موثر در پیشبرد اهداف و سیاست های جمهورس اسلامی ایران، درراستای اعتمادسازی، تنش زدایی، امنیت سازی و تولید قدرت است که درجهت مقابله با تهدیدهای پیرامون منطقه ای و خنثی سازی آنها، به بومی سازی و راهبرد بازدارندگی براساس فناوری های موشکی و همچنین جنگ نامتقارن روی آورده است. این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی است و مطالب مندرج در آن ازطریق روش کتابخانه ای و باتکیه بر اخبار و گزارش های روزنامه و سایت های خبری جمع آوری شده است.

    کلید واژگان: دیپلماسی دفاعی, بازدارندگی, فناوری موشکی, جنگ نامتقارن}
    Saeed Gholami *

    Defense diplomacy constitutes part of the state’s policies that plays a part in achieving the armed forces’ goals as an important means, that is aimed at providing optimal political, national, and international conditions to preserve and expand the country’s vital national values in the face of potential and actual enemies. One of the characteristics of defense diplomacy under the present circumstances is the fact that it is considered as a means of giving identity and legitimacy in countries' defence and strategic policies. After the victory of the Revolution in 1978, the Islamic Republic of Iran underwent a series of tensions with the international system, after which problems like military sanctions, war with Iraq and ... broke out. However, the Islamic Republic of Iran tried to resolve such problems by a few special defense diplomacy tactics in differing times. The main question in the present research is: Where does missile technology stand and function in IRI’s defense diplomacy, considering the ongoing military sanctions and threats in the region? Defense diplomacy serves as an influential means in advancing IRI’s objectives and policies as part of the process of building trust, easing tensions, building security, and generating power that has turned to indigenization and deterrence approach on the basis of missile technology as well as asymmetric warfare only to meet the regional threats and remove them. This article is of analytical-descriptive type and the contents in it have been collected with library method relying on the news and reports that have been gathered from news sites."

    Keywords: defense diplomacy, deterrence, missile technology, asymmetric warfare}
  • سید علی مرتضویان فارسانی، علی اصغر اصغر آقابالازاده *
    دکترین های نظامی در سطوح مختلف (راهبرد، عملیات و تاکتیک) نقش بسیار مهمی را در توصیف و تبیین رویکرد نظامی کشورها در نحوه بسیج و پشتیبانی نیروهای درگیر، شرح و تصویرسازی از صحنه نبرد و همچنین تبیین بهترین شیوه های هدایت نیروها ایفاء می کنند. در این مقاله محقق تلاش نموده تا از منظر هستی شناختی به پدیده دکترین های کارگزارمحور و نقش عوامل ایدئولوژی و انگاره های اجتماعی و فرهنگی در جنگ های نامتقارن بپردازد.
    محقق برای روشن نمودن سمت وسوی پژوهش سوالات ذیل را مطرح نموده است:- کارکرد عامل ایدئولوژی در دکترین های نظامی کارگزارمحور چگونه است؟
    - کارکرد عامل انگاره های اجتماعی- فرهنگی در دکترین های نظامی کارگزارمحور چگونه است؟
    محقق برای انجام این پژوهش به صورت ترکیبی کیفی و کمی مبتنی بر علم پدیدارشناسی، خبرگی و توزیع پرسشنامه صاحب نظران حوزه های مرتبط و پرسشنامه جهت تائید نهایی بهره برده است.
    در انتها محقق توانسته است ضمن معرفی پدیده دکترین نظامی کارگزار محور، عوامل شکل گیری راهبردهای گذار از پارادایم های موجود، بسترها، عوامل مداخله گر به پیامدهای ناشی از آن و راهکارهای ایجاد و یا خنثی سازی آن بپردازد.
    کلید واژگان: دکترین نظامی, انگاره های اجتماعی و فرهنگی, جنگ نامتقارن, ایدئولوژی و کارگزارمحور}
    S.A Motazaviyan Farsani, A.a Aghabalazadeh *
    Military doctrine play a crucial role at various levels (strategic, operational, and tactical) to describe and explain military approach of states such as how to mobilize and support involved forces, describe and illustrate the campaign, explain the best approaches to drive forces. Military doctrine with an agent centrality and approach is considered as the main core of forming practices of military operations on asymmetric warfare.
    In this research, tried to have an antological approaching to agent-centered military doctrines phenomen and the functions of idealogy and social cultural context in it, on asymmetric warfare.
    In this case two main questions are defined to initiate the research: a- What is the function of ideology factor in agen centered warfare?
    b- What is the function of social cultural context factor in agent centered warfare?
    According to phenomenology science and using mix method (qualitively & quantitively) employed professional’s opinion in final agreement.
    Finally researcher introduce agent centered military doctrine as a phenomen, its main factors and transition journey strategies from ordinary paradigms, context, intrupter factors, to achieve desire outcome or to neutralizing it.
    Keywords: Military Doctrine, Social, Cultural Ideas, Asymmetric Warfare, ideology}
  • فرهاد قاسمی
    اصولا سیستم بین‎الملل به گروه های مختلفی به‎ویژه سیستم‎های خطی و غیرخطی تقسیم می‎گردد. در عصر نوین سیستم بین المللی پیچیده به‎عنوان چارچوب نظم نوین دارای دینامیک‎های مختلفی است. دیتامیک قدرت یکی از مهم‎ترین این دینامیک‎ها می‎باشد که در برخی وضعیت‎ها ممکن است به جنگ منتهی شود. تحول سیستم بین‎الملل و به تبع آن، دینامیک قدرت آن، الگوهای جنگ را تغییر می‎دهد. به‎ این جهت، تجزیه و تحلیل روابط بین این دینامیک و الگوهای جنگ از جمله علائق اصلی این مقاله را تشکیل می‎دهد.
    در همین راستا، پرسش بنیادین این است که دینامیک‎های سیستم پیچیده و آشوبی سبب شکل‎گیری چه الگوهایی از جنگ در روابط بین‎الملل می‎شوند؟ در پاسخ به‎ این پرسش، فرضیه‎ی اصلی این است که دینامیک قدرت به‎عنوان مهم‎ترین دینامیک در سیستم بین‎الملل پیچیده و آشوبی، معطوف به تعادل و ثبات‎سازی سیستمی است. بر اثرکارکرد دینامیک قدرت وضعیت ثبات راهبردی بین واحدها شکل می‎گیرد که در این وضعیت واحدها در تحمیل اراده‎ی خود بر دیگری ناتوان می‎باشند. به‎ این جهت، جنگ بین چنین واحدهایی ناممکن می‎نماید. بدین ترتیب، به دلیل ویژگی های این سیستم و خسارت شدید بر واحدها در بهره‎گیری از کاربست الگوهای جنگ مستقیم، جنگ به سایر مناطق و گستره های سیستم سرایت می‎نماید و جنگ‎های نیابتی، غیرمستقیم و داخلی برای توازن‎بخشی و یا محدودسازی و حتی نابودسازی رقیب راهبردی شکل می‎گیرد. در این میان، الگوی توزیع جنگ‎ها در مناطق ژئوپلیتیک از چگالی بیش‎تری برخوردار می‎باشد. در این پژوهش از مدل‎سازی نظری بر پایه‎ی استنتاج قیاسی استفاده می‎شود و پس از آن، به‎منظور تحکیم‎بخشی به یافته های پژوهش از روش سری‎زمانی بهره گرفته شد.
    کلید واژگان: جنگ, سیستم پیچیده, سیستم آشوبی, سیستم بین‎الملل, سیستم‎های خطی و غیرخطی, دینامیک قدرت, دینامیک و الگوهای جنگ, ثبات راهبردی, جنگ نامتقارن}
    Farhad Ghasemi
    Essentially, the international system is divided into different groups, specially linear and non-linear systems. In modern times, the complex international system as a modern order framework has different dynamics. Power dynamics is one of the most important of these dynamics which- in a few settings, may lead into war. The evolvement of international system, and consequently, its power dynamics changes the models of war. So, the analysis of the relations between this dynamics and models of war inform the main interests in this article. On this basis, the fundamental question is " What are the models that power dynamics of complex and chaotic systems of war form in international relations?" To answer this question, the main hypothesis is that power dynamics as the most important dynamics in the complex and chaotic system is focused on stability and system stabilization. A state of strategic stability between units is formed due to the function of power dynamics where the units are unable in the process of imposing their will upon others. As a result, it is concluded that war between these units seems impossible. So, war infiltrates into other regions and system areas as a result of the characteristics of the system and the severe losses incurred upon the units in employing the models of direct war. Proxy, indirect and internal warfare is formed in order to balance, limit and even destroy the rivals. Here, the war distribution model in geopolitical regions has greater density. This research uses theoretical modeling on the basis of deductive reasoning, and then after that, it uses time-series method in order to consolidate the findings of the research.
    Keywords: war, complex system, chaotic system, international system, linear, nonlinear systems, power dynamics, dynamics, war models, strategic stability, unconventional war}
  • نیک بخش حبیبی
    به منظور بررسی تطبیقی گزینه های مفروض قدرت هوایی «تاکتیک های کلاسیک قدرت هوایی»، «جنگ اطلاعات»، «فریب نظامی» و «اعمال تهدیدات مبهم با قابلیت های ناشناخته «در یک فضای عدم تقارن جهت مقابله با تهدیدات احتمالی، در یک تحقیق میدانی از میان کادرهای علمی و آموزشی دانشگاه هوایی، گروه آموزش های تخصص های هوایی و دانشجویان هوایی دانشگاه عالی دفاع ملی که آگاهی مناسبی پیرامون به کارگیری قدرت هوایی در یک جنگ در حوزه ی عدم تقارن را دارند، با در اختیار نهادن پرسش نامه ای مناسب، نتایج به دست آمده با استفاده از روش های تحقیق «دلفی» برای استانداردسازی و از فرایند پژوهش عملیاتی تحلیل سلسله ی مراتبی یا روش AHP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    در این تحقیق متغیرهای (تاثیر معیارهای آموزش، اثربخشی، کارایی عملیاتی و فناوری تجهیزات) در فرضیه، یعنی گزینه های چهارگانه ی رویکرد نامتقارن قدرت هوایی انتخاب و بعد از استانداردسازی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت که نتیجه ی آن رد فرضیه ی تاثیر به کارگیری تاکتیک های کلاسیک قدرت هوایی و تایید سه گزینه ی دیگر «جنگ اطلاعات»، «فریب نظامی» و «اعمال تهدیدات مبهم یا قابلیت های ناشناخته» در حوزه ی عدم تقارن و هم چنین تعیین میزان اهمیت و ارجحیت گزینه های فوق با توجه به معیارهای چهارگانه ی آموزش، اثربخشی، کارایی عملیاتی و فناوری تجهیزات می باشد.
    کلید واژگان: قدرت هوایی, جنگ نامتقارن, تاکتیک های کلاسیک قدرت هوایی, جنگ اطلاعات, فریب نظامی و قابلیت های ناشناخته}
  • وحید قیاسی
    ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی به دلیل ماهیت متفاوت شکل گیری که اساسا مبتنی بر اشغال و تصرف زورمندانه معنا یافته، همواره نگران تهدیداتی بوده که از محیط درونی و پیرامونی، متوجه آن بوده است. از این رو «امنیت» دغدغه اصلی مقامات رژیم صهیونیستی طی شش دهه گذشته بوده است. آن ها برای تضمین امنیت خود، راهبردها و ابزارهای متفاوتی به کار برده اند. در این میان بازدارندگی به عنوان رکن مهم دکترین استراتژیک رژیم صهیونیستی شناخته می شود که با توسل به آن این رژیم می کوشد به نوعی احساس آرامش و ثبات دست یابد. بازدارندگی به عنوان یک اصل اساسی در دکترین استراتژیک رژیم صهیونیستی، برداری از اهداف را نشانه رفته است که از «تامین امنیت روزمره» شروع می شود و به «جلوگیری از جنگ های متعارف» از سوی ارتش های عربی می رسد و سرانجام به «ممانعت از جنگ غیرمتعارف و وادار کردن مسلمانان منطقه به پذیرفتن موجودیت رژیم صهیونیستی» ختم می شود. اما این بازدارندگی صرفا در جلوگیری از جنگ های متعارف به موفقیت هایی رسیده و در وضعیت جلوگیری از تهدیدات روزمره و نیز ناگزیر ساختن کشورهای منطقه به شناسایی اسرائیل، با وجود برخی دستاوردهای محدود، نتوانسته است دستاوردهای چشمگیری داشته باشد.
    در این مقاله سعی بر این خواهد بود که با بهره گیری از نظریه جنگ های نامتقارن و با تاکید بر جنگ 33 روزه اسرائیل علیه حزب الله به تحول مفهوم بازدارندگی در چارچوب راهبرد امنیت رژیم صهیونیستی پرداخته شود.
    کلید واژگان: رژیم صهیونیستی, حزب الله لبنان, جنگ نامتقارن, بازدارندگی, امنیت, راهبرد}
  • حاکم قاسمی
    اسراییل با دارا بودن یکی از مجهزترین و قوی ترین ارتشهای دنیا، با سلاحهای پیشرفته و آموزش مستمر نیروهای نظامی، در جنگ 33روزه ژوییه اوت 2006 با لبنان، نتوانست جنگ را به نفع خود پایان بخشد و بر حزب الله غلبه کند. چرایی این مسئله پرسش کلیدی پژوهش حاضر است. پس از جنگ، دولت اسراییل تحت فشار شدید و انتقادهای جدی قرار گرفت. سرانجام دولت اسراییل جهت مشخص شدن علل شکست، کمیته تحقیق وینوگراد را تشکیل داد. این کمیته در مدت هفت ماه گزارش خود را آماده کرد. براساس این گزارش دو دسته عوامل در شکست اسراییل نقش داشتند. افراد و مسئولان سیاسی، نظامی در سطح نخست قرار داشتند و عوامل سازمانی و ساختاری نظامی امنیتی سطح دوم را تشکیل می دادند. بر این اساس افزایش توان مدیریت بحران به عنوان یک ضرورت برای اسراییل معرفی شده و تاکتیکهای نامناسب نظامی اسراییل از جمله دلایل شکست آن معرفی شد. در این راستا بهبود روند تصمیم سازی در حکومت، مشارکت کامل وزیر امور خارجه در مسایل امنیتی و اصلاح ساختار شورای امنیت ملی، از سوی کمیته تحقیق وینوگراد پیشنهاد شد.
    کلید واژگان: جنگ 33 روزه, اسراییل, حزب الله, کمیته تحقیق وینوگراد, تاکتیکهای نظامی, جنگ نامتقارن}
  • حیدرعلی بلوجی
    جنگ نامتقارن از مباحثی است که در دهه ی اخیر مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. شکاف بین سطح و نوع توانمندی های کشورها، از دلایل اصلی گسترش ادبیات این موضوع می باشد. پس از فروپاشی شوروی و به ویژه پس از حوادث یازده سپتامبر، سیاست های یک جانبه گرایانه ی تهاجمی آمریکا موجب گردید برخی دیگر از بازیگران بین المللی نیز از جنگ نامتقارن به مثابه یکی از راهکارهای مؤثر برای رویارویی با سلطه طلبی ایالات متحده و به چالش کشیدن این کشور بهره گیری نمایند.
    در این مقاله نویسنده تلاش نموده پس از تبیین نظری مفهوم جنگ نامتقارن به عنوان یکی از چالش های فراروی آمریکا، نگاه دولت مردان کاخ سفید و رقیبان این کشور به این مقوله را بررسی کند.
    کلید واژگان: جنگ نامتقارن, تهدید, آمریکا, آسیب پذیری, راهبرد نامتقارن, غافل گیری}
    H.A. Balouji
    During the recent decade, the strategists due to some new developments have reconsidered the idea of asymmetric warfare. The gap between level and type of capability of the actors in the international system is a main cause of the promotion of the related literature. In the meantime, after the collapse of the former USSR and in the aftermath of the 9/11, the US offensive and unilateral policies have led some actors to take advantage of asymmetric means of warfare to challenge and defy the US domination. In this paper, the author has considered the concept of asymmetric warfare as a challenge to the USA, and then he explains the US and its rival's views on this issue.
  • رابین گیب
    مترجم: دکتر سعید ارادت
    چکیدهنابرابری در جنگ افزار و در واقع؛ تفاوت بین طرفهای مخاصمه، به مؤلفه غالب درگیری های مسلحانه معاصر تبدیل شده است. این گونه عدم تقارنها اگرچه پدیده ای جدید در عرصه نبرد و رزم نیست، اما دیگر امری اتفاقی در درگیری های منظم نخواهد بود. ساختار درگیرهای نامتقارن به عنوان اوصاف ساختاری جنگهای عصر مدرن، پیامدهایی بر اعمال اصول بنیادین حقوق بشردوستانه داشته است. به عنوان نمونه چگونه می توان مفهوم ضرورت نظامی را که به خوبی به منظور توجیه میزان زور لازم برای تضمین شکست نظامی دشمن تفهیم و درک شده است، با منظومه ای که در آن یک طرف از حیث نظامی از همان ابتدا هیچ شانسی برای پیروز شدن در درگیری ندارد، آشتی و تطبیق داد؟ علاوه بر این، عدم توازن نظامی ناشی از این گستره، آشکارا انگیزه هایی برای طرف ضعیف ایجاد می کند تا طولانی کردن جنگ، برتری طرف مقابل را تقلیل دهد. این مقاله تلاش می کند تا با دیدگاه حقوقی ضمن بررسی این مقوله بر اساس اصل عمل متقابل، خطر ناامنی و بی ثباتی ناشی از عدم تقابل سلبی و منفی را که در نهایت می تواند به توجیه تدریجی بی توجهی متقابل به حقوق بین الملل بشردوستانه منتهی شود، ارزیابی کند.
    واژگان کلیدی جنگ نامتقارن، حقوق بشردوستانه، عدم توازن، معامله متقابل، ضرورت نظامی.
    کلید واژگان: جنگ نامتقارن, حقوق بشردوستانه, عدم توازن, معامله متقابل, ضرورت نظامی}
  • محمود یزدان فام
    حملات 11 سپتامبر، به دولت آمریکا نشان داد که محیط استراتژیک جهانی با تغییرات ژرفی روبرو بوده و تهدیدات جدیدی در عرصه بین المللی ظهور کرده است. بازیگران دیگری وارد عرصه شده اند که ویژگی های دولت ملی را ندارند و مقابله با تهدیدات استراتژی های قبلی در این حوزه نیز چندان کارا نیست. آمریکا برای مقابله با تهدیدات جدید و تامین اهداف و منافع ملی خود، ناگزیر به تغییر در استراتژی دفاعی است. این تغییر در حوزه ها و ابعاد گوناگون صورت گرفت. محیط امنیتی و بازیگران آن مورد بررسی قرار گرفتند...
    کلید واژگان: استراتژی دفاعی, جنگ نامتقارن, جنگ پیشدستانه, تروریسم, سلاح های کشتار جمعی, دفاع چند لایه, محیط امنیتی}
    Mahmood Yazdanfam
    The September 11th attacks demonstrated to the US administration that world strategic setting has undergone deep changes and that new threats have emerged in the international scene. Other actors have entered the scene which lack the characteristics of nation-states and in order to counter the threats, previous strategies are not very efficient in this area. In order to encounter the new threats and to secure its national objective and interests, the United Sates has to change its defense strategy. This change was made in various realms and aspects. Security environment and its actors were considered, the instruments and methods of countering were reappraised, new missions were designed for military forces, the country’s military expenditures increased significantly and its focal point was shifted from great powers toward the middle regional actors and transnational organizations. While emphasizing the creation of military bases and desirable alliances around the world geographically, the United States shifted its attention from Europe and East Asia to the Middle East. These transformations occurred both in strategic goals and interests and in defense instruments and methods as well as geographical areas. The new threat required new defense strategy as well. On this basis, this article deals with the degree of change and continuity in US defense strategy after the September 11th. The new military-security environment, national goals and US vital interests determine the basis for such change and continuity.
    Keywords: Defense Strategy, Asymmetrical War, Preemptive War, terrorism, Weapons of Mass Destruction, Multi, Layered Defense, Security Environment}
  • تحلیلی بر نقش موشک های بالستیک در دکترین دفاعی ایران
    کامران طارمی
    این مقاله نقش موشک های بالستیک را در دکترین دفاعی ایران مورد بررسی قرار می دهد؛ در مورد سناریوهایی که در قالب آنها این موشکها ممکن است مورد استفاده قرار گیرند به بحث می پردازد و اثرات دکترین دفاعی ایران را بر نحوه توسعه این موشکها در آینده مورد کنکاش قرار می دهد.
    کلید واژگان: ایران, امنیت ملی, موشکهای بالستیک, آمریکا, اسرائیل, خلیج فارس, جنگ نامتقارن}
  • کالین اس گری *

    در این مقاله تلاش شده است تا تهدیدات نامتقارن ، تفکر نامتقارن و جنگ نامتقارن با نگاهی به مسئله تروریسم مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در این مسیر، نویسنده ابتدا به مشکلات تعریف مفهوم نامتقارن و برشمردن ویژگیهای تهدیدات نامتقارن پرداخته است . در ادامه ، موضوع را به تهدیدات نامتقارن نشات گرفته از اقدامات تروریستی محدود کرده است و راه های تاثیرگذاری تهدیدات نامتقارن را مورد بررسی قرار داده است و سپس به نقش طراحان و استراتژیستهای نظامی در پیش بینی ، خنثی کردن و مقابله با این تهدیدات اشاره می نماید و راه های پیشگیری و در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات تروریستی ، نحوه واکنش به این گونه اقدامات را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده و پیامدهای واکنش و عدم واکنش را ذکر می کند. در این مقاله چنین نتیجه گیری می شود که یکی از ویژگیهای برجسته تهدید نامتقارن ، متفاوت بودن و متفاوت رفتارکردن است و از آنجایی که هیچ دشمن یکسانی وجود ندارد، بنابراین می توان تمام جنگها و درگیریها را نامتقارن نامید.

    کلید واژگان: تهدید نامتقارن, تفکر نامتقارن, جنگ نامتقارن, اقدامات نامتقارن, ترورسیم}
  • رضا کلهر

    تحول در جنگهای رخ داده در طول تاریخ تمدنها همواره یکی از عوامل تحول در روابط و تعامل میان ملتها بوده است. جنگ نامتقارن را شاید بتوان هم ناشی از همه این تحولات و هم پیامد تحول در تقابل میان کشورهای قوی و کشورهای ضعیفتر برشمرد. نقش اطلاعات در جنگها نیز همواره عامل ایجاد برتری های استراتژیکی و تاکتیکی به شمار می آمده است. روشن است نقش اطلاعات در این نوع جنگ نیز نمی تواند از مباحث بسیار مهمی باشد که هم در سرنوشت جنگ و هم در تحولات ناشی از آن تاثیرگذار باشد.

    کلید واژگان: جنگ, اطلاعات, جنگ نامتقارن, برتری اطلاعاتی, تاسیسات حیاتی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال