به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "همبستگی" در نشریات گروه "علوم سیاسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «همبستگی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مجتبی عطارزاده*
    ابعاد مختلف الگوی ایرانی/ اسلامی مورد تاکید مقام معظم رهبری ، توجه به مسائل و خطوط اصلی زندگی مانند «امنیت، عدالت، رفاه، آزادی، حکومت، استقلال وعزت ملی»که از جمله اهداف انقلاب اسلامی است، را ایجاب می کند. نیل به چنین هدف های والائی که منجر به رشد و پیشرفت جامعه می گردد،چه بسا جز در سایه وجود انسجام، یگانگی و اتحاد مردم ،از طریق دیگری حاصل نشود.از آن جا که قدرت شگرف اقناعی عادلانه بودن ساختار در گسترش روحیه خیرخواهی اجتماعی در آحاد مردم  نقش موثری دارد،تقویت این روحیه جمعی پشتوانه قدرتمندی برای مشروعیت سیاسی حاکمیتی است که بنیان آن بر عدل استوار است.با توجه به رابطه مستقیم بین مشروعیت و کارآمدی،توفیق نظام سیاسی در اجرای عدالت جهت پیشبرد و شکوفائی جامعه، را دو چندان خواهد کرد.با عنایت به این مهم و نقش تعیین کننده عدالت در ایجاد همبستگی اجتماعی، این نوشتار در پاسخ به این سوال که "چگونه همبستگی و عدالت می تواند در تحقق ایده بلند الگوی ایرانی/اسلامی نقش داشته باشند؟" می کوشد تا در پاسخ به آن، صحت فرضیه"نمود تحکیم رابطه دیالکتیک گونه بین عدالت و همبستگی در خیرخواهی اجتماعی ،ضمن افزایش میزان مشروعیت سیاسی ، تمهید روند پیشرفت را موجب گردد" را  مورد سنجش قرار دهد.نتائج حاصل از این پژوهش گواه آن است که در صورت بنیان چارچوب تئوریک پیشرفت کشور بر مقوله عدالت به مثابه خیری همگانی مطرح در الگوی اسلامی پیشرفت، با ایجاد زمینه برای نیل آحاد اجتماع به فرصت های برابر اجتماعی،همبستگی ملی پشتوانه تقویت نهاد قدرت در این عرصه خواهد بود.
    کلید واژگان: همبستگی, عدالت, پیشرفت, قدرت سیاسی, خیر همگانی
    Mojtaba Attarzadeh *
    Realization of the Supreme Leader's emphasis on explaining the various dimensions of the Iranian-Islamic model of progress on "attention to the main issues and lines of life such as security, justice, welfare, freedom, government, independence and national dignity" indicates the need for cohesion, unity and unity of people to achieve such goals. It is high that leads to the growth of society.In the Islamic view, the importance and decisive role of justice in creating social solidarity means a sense of mutual responsibility between several individuals or groups who have awareness and will and include human bonds and brotherhood between human beings in general and even the interdependence of life and their interests. Be emphasized.The Supreme Leader of the Revolution, fully aware of the teachings of Islam, does not consider the existence of just people (such as His Holiness himself) at the head of a society to create lasting justice necessary, but sufficient. The tremendous power of persuasiveness of the structure of justice in spreading the spirit of social good Individuals, while strengthening the political legitimacy of the government, will help increase its efficiency in the administration of justice for the advancement and prosperity of society."The manifestation of strengthening the dialectical relationship between justice and solidarity in social benevolence, while increasing political legitimacy, prepares the process of progress" Hypothesis of this paper in response to the question "How solidarity and justice can play a role in realizing the long idea of ​​Iranian / Islamic model" have?
    Keywords: Solidarity, Justice, Progress, Political Power, Public Good
  • مرتضی عزیزی *، شهره پیرانی

    در عصر روشنگری، دیدگاه ها به سمتی سوق یافت که آرای علمی جایگزین اسطوره‌ها گردید. در صورتی که اسطوره شناسی حاصل دستاوردها و اندیشه های حاکم بر انسان در هر یک از دوره های گذشته بوده است. برخی نظریات قرن بیستم، اسطوره ها را قابل انعطاف پذیر با اشکال جدید فرهنگی و اکتشافات بشری را نیز یکی از دلایل بازتعریف اسطوره های جدید مطابق با ساختار دنیای امروزی مطرح کرده اند. از سویی دیگر ایجاد وفاق ملی همواره یکی از مسایل پیشروی حکومت ها از جمله نظام سیاسی کشور ماست. اسطوره ها دستورالعمل ها و توجیهی منطقی که از طریق آن ها نسبت به دنیای سیاسی و اجتماعی خود واکنش نشان داده و تداعی‌کننده هویت واحد هستند. از این رو نظام سیاسی ج.ا.ایران در تلاش برای تحقق آرمان های اسلامی و ایرانی خود می تواند با بهره گیری از شخصیت شهید سلیمانی به عنوان اسطوره ملی به حفظ و تقویت یکپارچگی ملی نایل آید. هدف از این مقاله بررسی تاثیر اسطوره های ملی بر وفاق ملی با مطالعه موردی شهید قاسم سلیمانی می باشد. در این راستا، برای انجام تحقیق از نوع کیفی و روش تحلیل اسنادی، از فیش برداری منابع مرتبط برای گردآوری اطلاعات بهره جسته است. بر اساس یافته های مقاله، از دیگر ظرفیت ها و سرمایه های ملی ایران، شهید سلیمانی است که با بررسی واکنش گروه های مختلف پس از شهادت شهید سلیمانی متوجه همدلی و همبستگی آن ها خواهیم شد. شهید سلیمانی نقطه اتصال گروه های اجتماعی و سیاسی که می تواند به عنوان اسطوره ای ملی در اهداف و برنامه های سیاسی و اجتماعی نقش آفرینی کند. نمایان شدن این همبستگی ملی دلایلی دارد که در مطالعه شخصیت و نمودهای رفتاری شهید سلیمانی هویدا خواهد شد.

    کلید واژگان: اسطوره ملی, وفاق ملی, همبستگی, هویت ملی, شهید سلیمانی
    morteza azizi *, shohreh pirani

    In the Age of Enlightenment, theories moved in the direction that scientific replaced myths. If mythology has been the result of the ideas of man in each of the past periods. Some twentieth-century theories have also suggested that human discoveries are one of the reasons for redefining new myths according to the structure of today's world. also, creating national harmony is always one of the issues for the advancement of governments, including the political system of our country. Myths are instructions through which they react to their political and social world and in most societies evoke a single identity. Therefore, the Islamic Republic of Iran, in an effort to achieve its Islamic and Iranian goals, can achieve the national unity by using the character of Shahid Soleimani as a national myth. The purpose of this article is to investigate the effect of national myths on national harmony with the case study of Shahid Qassem Soleimani. In this regard, for qualitative research and documentary analysis method, the use of relevant sources to collect information has been used. According to the findings of the article, one of the other national capacities and capitals of Iran is Shahid Soleimani, and by examining the reaction of different groups after the martyrdom of Soleimani, we will find their empathy and solidarity. Shahid Soleimani is the connecting point of social and political groups that can play a role as a national myth in political and social goals and programs. The emergence of this national solidarity has reasons that will be revealed in the study of the personality and behavioral manifestations of Shahid Soleimani.

    Keywords: National myth, National accord, Solidarity, National Identity, Shahid Soleimani
  • علی ولی سلطانی*، محمدرضا خراشادی زاده، شهرام شجاعی، رضا عبد فروتن

    بی شک تحقق امنیت از نیازهای اساسی و لازمه رشد و تعالی جوامع بشری می باشد، جهان اسلام نیز از این قاعده مستثنا نبوده و جهت تعیین سیاست ها، راهبردها و تحقق عملی رشد و تعالی خود نیازمند شناخت دقیق تر مولفه های راهبردی امنیت خود در عصر پیچیده و آشوبناک کنونی هست، از مولفه های مهم و تاثیرگذار بر امنیت در جهان اسلام، مولفه همبستگی جهان اسلام می باشد که شناخت دقیق تر آن و جایگاهش در بین سایر مولفه های راهبردی امنیت جهان اسلام یکی از ضرورت های امروز جهان اسلام می باشد، هدف اصلی این تحقیق نیز شناخت مولفه های راهبردی امنیت در جهان اسلام با رویکرد به همبستگی جهان اسلام می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و برای گردآوری اطلاعات لازم از روش های کتابخانه‎ای (اسنادی) و پرسشنامه ساخته محققان استفاده گردیده است. جامعه آماری این تحقیق با توجه به 6 ویژگی موردنظر محققان و دسترسی محدود به متخصصان امنیت جهان اسلام به تعداد 30 نفر در کشور و جامعه نمونه نیز منطبق بر جامعه آماری می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که مهم ترین مولفه های راهبردی امنیت در جهان اسلام به ترتیب عبارت اند از: 1- توان دفاعی- امنیتی جهان اسلام 2- قدرت اقتصادی جهان اسلام 3- همگرایی و واگرایی جهان اسلام 4- ظرفیت علمی و فناوری جهان اسلام 5- فرقه گرایی مذهبی در جهان اسلام 6- قدرت ملی کشورهای اسلامی 7- انسجام اجتماعی جهان اسلام 8- جمعیت جهان اسلام 9- مشروعیت نظام های حاکم برجهان اسلام 10- موقعیت ژیوپلیتیکی جهان اسلام 11- همبستگی جهان اسلام 12- نهادهای سیاسی اجتماعی جهان اسلام 13- هویت جهان اسلام، همچنین شاخص های مولفه راهبردی همبستگی جهان اسلام یعنی 1- بحران و چالش های سیاسی بین کشورهای اسلامی 2- همدلی و همکاری کشورهای اسلامی در مقابل دشمنان خارجی جهان اسلام و      3- ارتقاء جایگاه دین در جهان اسلام، به یک میزان در همبستگی جهان اسلام نقش ایفاء می نمایند.

    کلید واژگان: امنیت, امنیت جهان اسلام, همبستگی, همبستگی جهان اسلام
    A Valisoltani *, M.R Khorashadizade, Sh Shojaei, R Abdefrootan

    Undoubtedly, the realization of security is one of the basic needs for the growth and development of human societies, the Islamic world is no exception to this, and in order to determine the policies, strategies and practical realization of its growth and excellence, it is necessary to know more precisely the strategic components of its security in a complex and chaotic era.One of the components of security in the Islamic world is the component of the Islamic world's solidarity. Recognition of its indices and its position among other strategic components of the security of the Islamic world is one of the urgent requirements of today's Islamic world.The main goal of this research is to identify the strategic components of security in the Islamic world with an approach to the solidarity of the Islamic world.This research was applied in descriptive-analytical manner. For data collection, library methods (documents) and researcher-made questionnaire have been used. The statistical population of this research is based on the 6 characteristics of the researchers and limited access to the security experts of the Islamic world to 30 people in our country and the sample population is consistent with the statistical society.The results of the research showed that the most important strategic components of security in the Islamic world are as follows: 1. The defense-security ability of the Islamic world; 2. The economic power of the Islamic world; 3. The convergence and divergence of the Islamic world; 4. The scientific capacity and technology of the Islamic world; 5- Religious sectarianism in Islamic World 6. The National Power of Islamic Countries7 - The Social Integrity of the Islamic World8 - The World of Islam9 - The Legitimacy of the Governing Governments of the Islamic World 10 - The Geopolitical Position of the Islamic World 11 - The Solidarity of the Islamic World 12 - The Social Political Organizations of the Islamic World 13 - The Identity of the Islamic World, also Indicators of the Strategic Component of Islamic World Solidarity: 1. Crisis and Political Challenges Aslamy2- countries empathy and cooperation between Islamic countries against foreign enemies of the Islamic world and (3) the promotion of the place of religion in the Muslim world, a solidarity in the Muslim world play a role in providing

    Keywords: security, Islamic World Security, Solidarity, Solidarity of the Islamic World
  • مصطفی رضانیا*
    سرمایه اجتماعی: سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین شاخصه های رشد و توسعه هر جامعه ای به شمار می آید اصطلاح سرمایه اجتماعی اولین بار در اثر کلاسیک «جین جاکوب» با نام مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی در سال 1961 به کار رفته است. کاربرد این مفهوم به تدریج از دهه 1990 به این سو در رساله ها و مقالات دانشگاهی با کارهای افردی چون جیمز کلمن، پیر بوردیو، رابرت پاتنام، و فرانسیس فوکویاما افزایش یافته است. مفهوم سرمایه اجتماعی دربرگیرنده مفاهیمی چون اعتماد، همکاری و همیاری میان اعضای گروه یا جامعه است. می توان گفت اگر سرمایه فیزیکی آن چیزی است که در ساختمان، زمین یا تجهیزات مولد وجود دارد، سرمایه اجتماعی چیزی است که در روابط یا شبکه های خود با دیگر افراد مانند اعتماد، اعتقاد، باورها و... داریم با این تفاوت که مالکیت سرمایه اجتماعی جمعی است و بهره برداری از آن حتی ممکن است به افزایش آن منجر شود. سرمایه اجتماعی با متغیرهای شناخته شده جامعه شناختی هم چون اعتماد، آگاهی، نگرانی درباره دیگران و مسایل عمومی، مشارکت در مسایل عمومی و انسجام و همبستگی گروهی و همکاری ارتباط دارد. به زعم فوکویاما سرمایه اجتماعی یکی از عناصر قدرت است. قدرت نرم: با پایان گرفتن جنگ سرد و تغییر در چهره سنتی قدرت، چهره جدیدی از قدرت پا به منصه ظهور نهاد که از آن با عنوان قدرت نرم یاد می شود. اصطلاح قدرت نرم اولین بار توسط «جوزف نای» مطرح گردید قدرت نرم، توانایی جذب بدون اجبار مردم به طرف خود است. مشروعیت محور قدرت نرم است.اگر افراد یا ملتی اهداف کشور دیگر را مشروع بدانند، ترغیب آنان به پذیرش رهبری آن کشور بدون استفاده از تهدید و تطمیع آسان تر خواهد بود. مشروعیت هم چنین می تواند هزینه های کاربرد قدرت سخت در شرایط لازم را کاهش دهد. قدرت نرم دربرگیرنده گونه ها و اشکال مختلفی است که در میان آن ها بلاشک، نیرومندترین، موثرترین و نافذترین شکل قدرت نرم، قدرت اجتماعی است. براساس نظر جوزف نای، «مشروعیت» محور قدرت نرم است با این تعریف می توان گفت سرمایه اجتماعی از جمله موضوعات مهمی است که تاثیر به سزایی در افزایش قدرت نرم دارد. وضع مفهوم قدرت نرم دلالت به این معنا دارد و نشان می دهد که یک نظام سیاسی می تواند از سرمایه اجتماعی در راستای بسیج نیروها برای تحقق اهدافش بهره برد. با عنایت به اهمیت سرمایه اجتماعی و کارکرد آن و هم چنین مولفه های تشکیل دهنده قدرت نرم می توان پی به این نکته برد که سرمایه اجتماعی تاثیر به سزایی در پیشبرد قدرت نرم و افزایش آن دارد.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, اجتماع, مشارکت, اعتماد, دموکراسی, انسجام, همبستگی, آگاهی, قدرت نرم
    Mostafa Rezania *
    Social capital is one of the most important features of any community development. This concept was first used by Jean - Jacob's classics in 1961.And since the 1990 s, there has been an increase in articles by people like James Coleman, Pierre Bourdieu, Robert Pattnam, and Francis Fukuyama. Social capital comprises notions such as trust, cooperation and companionship among community members. Social capital is what we have in our relationship with other people like trust ,confidence, beliefs. Social capital relates to well - known sociological variables such as trust, knowledge, concern about others and public issues, participation in public matters and cohesion and teamwork and collaboration. based on Fukuyama thinks social capital is considered one of the elements of power. At the end of the Cold War, a face of power came out, as soft as power and was first introduced by Joseph Nye. Soft power is the ability to attract people without compulsion. Legitimacy is the pivot of soft power. if a nation legitimate the goals of another country , it will be easier to persuade them to adopt the country 's leadership without the use of threats. legitimacy can reduce the cost of rigid power usage. In the form of soft power, the most effective form is social power. social capital is one of the important issues affecting soft power. given the importance of social capital and its function as well as soft power components it can be said that social capital has a significant role in promoting soft power and increasing it
    Keywords: social capital, Participation, Trust Consistency, soft power
  • رضا التیامی نیا*
    پژوهش حاضر درصدد تبیین نقش و کارکردهای سیاسی و اجتماعی دفاع مقدس در جامعه ایران می باشد.سوال اصلی پژوهش حاضر پرداختن به این سوال می باشد که کارکردهای سیاسی و اجتماعی دفاع مقدس چیست. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دفاع مقدس ضمن تقویت ابعاد جغرافیایی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی عناصر ایرانی هویت ملی، فرصت بی نظیری نیز برای احیا، بازسازی و تقویت عناصر مذهبی هویت جامعه ایران فراهم آورد. دفاع مقدس و سرمایه عاشورایی نهضت امام حسین (ع)، و نمادهای آن چون عدالت طلبی، آزادیخواهی، شهادت طلبی،مبارزه، قیام و استقامت در راه خدا و از جان گذشتگی و ایثار نقش اساسی در بسیج مردم علیه تهدیدات داخلی و خارجی، احیای هویت ملی و مذهبی و بازتولید قدرت و امنیت ملی در ایران ایفا نموده است. در مجموع رویکرد این پژوهش کیفی است و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و منابع معتبر فارسی و لاتین استفاده شده است.
    کلید واژگان: انقلاب اسلامی, دفاع مقدس, گفتمان, قدرت ملی, همبستگی
    Reza Eltyam *
    The present study seeks to explain the role and political and social functions of the sacred defense in the Islamic Republic of Iran. The main question of the present study is to address the question of what are the political and social functions of the sacred defense. The findings of the present study show that the holy defense, while strengthening the geographical, social, historical and political dimensions of the Iranian elements of national identity, also provided a unique opportunity to revive, reconstruct and strengthen the religious elements of the Iranian society. The holy defense and Ashura capital of Imam Hussein (AS) movement, and its symbols such as justice, freedom, martyrdom, struggle, uprising and perseverance in the way of God and sacrifice and self-sacrifice play a key role in mobilizing people against internal and external threats, legitimacy It has played a part in the Islamic system and the reproduction of national power in Iran. In general, the approach of this research is qualitative and for collecting information, the library method and valid Persian and Latin sources have been used.
    Keywords: islamic revolution, Holy Defense, Discourse, National Power
  • هادی شجاعی*
    دولت اسلامی سیاست خارجی را در چارچوب منفعت گرایی متعالی و در بستر حقیقت دنبال می کند، به طوری که براساس خصیصه ذاتی تلازم، تامین بهینه منافع خود را به ویژه در بخش منافع معنوی، در گرو تحقق منافع مشروع سایر ملت ها به شکل عادلانه می داند. هدف پژوهش حاضر، بررسی روش یا روش هایی است که تحقق این راهبرد را امکان پذیر کرده و در یک سطح، به لحاظ ماهوی با بنیان های فکری دولت اسلامی همخوان باشد و در سطح دیگر، بتواند به بهترین شکل ممکن، تحقق راهبرد منفعت گرایی را تسهیل کند. با توجه به چند لایه بودن روابط در حیطه جهانی، این سوال اساسی مطرح می شود که دولت اسلامی براساس کدام راهبرد بنیادین می تواند منفعت گرایی متعالی را در سیاست خارجی عینیت ببخشد؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نشان داد که جهان بینی توحیدی دولت اسلامی و هدف گذاری ارزش محورانه آن، راهبرد همکاری همبسته و هدفمند را بهترین طریقی می داند که می توان بر مبنای آن، راهبرد منفعت گرایی متعالی را در بستر نوع دوستی و مبتنی بر رویکرد تکامل بخشی و همبستگی متقابل تحقق بخشید.
    کلید واژگان: همکاری, دولت اسلامی, سیاست خارجی, همبستگی, منفعت گرایی
    Hadi Shojaei *
    The Islamic State is following Foreign policy in the context of transcendental interests; As it is considered Based on intrinsic properties Which is the achievement of its interests Especially in the field of spiritual interests Depending on the legitimate and just interests of other states. Achieving this strategy t is necessary to use a method or methods that are essentially compatible with the intellectual foundations of the Islamic State and be able to facilitate the achievement of interests. with regards to The multi-layered nature of global relationships the fundamental question is that How can the Islamic State realize its strategy of interests?. This article argues that The monotheistic worldview of the Islamic State introduces purposeful cooperation As the best method On the basis of which, Which can Based on that, to facilitate the achievement of interests in the context of altruism And based on the approach of evolution and mutual solidarity.
    Keywords: Cooperation, Islamic state, foreign policy, Solidarity, Utilitarianism
  • علی صباغیان*

    با توجه به اینکه همبستگی روح فرآیند همگرایی اروپا در دوران بعد از جنگ جهانی دوم محسوب می شود. این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش است که بحران کروناویروس سال2020 چه تاثیری بر همبستگی اروپا داشته و ضعف یا فقدان این همبستگی چگونه فرایند همگرایی اروپا را تحت تاثیر قرار داده است؟ فرضیه این است که ضعف همبستگی اروپایی در مقابله با بحران کرونا موجب تشدید رویکردهای ملی گرایانه در کشورهای عضو اتحادیه اروپا شده است و تشدید شکاف ها در اروپا و نیز بی توجهی به دستاوردهای فراملی، این اتحادیه در پی داشته است. یافته های مقاله نشان می دهد مواردی همچون ناامید شدن شهروندان اروپایی از وجود همبستگی، تشدید گرایش به سمت سیاست های ملی گرایانه، تشدید شکاف های شمال و جنوب و مرکز- پیرامون در اروپا و خدشه دار کردن ایده اروپای بدون مرز از مهمترین تاثیرات بحران کرونا بر همبستگی اتحادیه اروپا است. اتحادیه اروپا در واکنش به این بحران با استفاده از تجربیات بدست آمده از مدیریت بحران های قبلی، تقویت حکمرانی را مورد توجه قرار داده تا با توسل به آن بتواند تاب آوری خود را هر چند با هزینه سیاسی بالا افزیش دهد.

    کلید واژگان: بحران کرونا, اتحادیه اروپا, همبستگی, همگرایی, اروپای بدون مرز
    Ali Sabbaghian *

    Given that solidarity is at the heart of the European integration process in the post-World War II era, this article seeks to answer the question of how the Coronavirus crisis of 2020 affected European solidarity and how the weakness or lack of solidarity in the European integration process Affected? The paper based on this assumption examines the fact that the weakness of the European solidarity in the face of the Coronavirus crisis has exacerbated nationalist approaches in EU member states, thus exacerbating divisions in Europe and neglecting the EU's transnational achievements. Findings from the article show that European citizens are frustrated by the existence of solidarity, the intensification of nationalist policies, the widening of the gaps between the north and the south are the most important effects of the Corona Crisis on the solidarity of the European Union.In response to the consequences of this crisis, the European Union is using the experience gained from the management of previous crises to strengthen governance and increase its resilience, albeit at a high political cost.

    Keywords: Coronavirus crisis, European Union, solidarity, Integration, Europe Without Borders
  • خلیل الله سردارنیا *، حسین محسنی

    تساهل و پذیرش دیگری، لازمه حیات و پویایی نظم سیاسی- اجتماعی مدرن است. «ریچارد رورتی» از مهم ترین اندیشمندان و فیلسوفان پست مدرن است که توجه خاصی به مفهوم دیگری از منظر فکری- اندیشه ای و نیز پرگماتیستی ناظر بر سودمندی اجتماعی داشته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مبانی فکری و اندیشه ای مفهوم دیگری و کاربست یا سودمندی های عملی آن در در قلمرو سیاست و اجتماع است. در این پژوهش، پرسش اصلی آن است که اساسا چه ارتباط یا نسبتی بین مفهوم دیگری و نظم یا سامان اجتماعی و سیاسی در اندیشه رورتی هست؟ یافته کلی این پژوهش آن است که رورتی با نقد روایت های کلان و نفی حقیقت عام و کلی انتزاعی، قایل به نظامی تکثرگراست که حضور دیگری هم لازمه و هم سودمند برای پویایی نظم سیاسی و اجتماعی مدرن است که در حال حاضر در لیبرال دموکراسی های کنونی، تاحدی تحقق یافته است، اما دارای کاستی های جدی نیز هستند. بر همین اساس وی با نقد اندیشه های مدرنیته و کلان روایت های این گفتمان و رد اصل کوژیتوی دکارتی تحت تاثیر امانویل لویناس، توجه به ضرورت دیگری و روامداری و مسئولیت پذیری در قبال آن را مهم تر از توجه به مفهوم خود می پندارد. در نظام اندیشه ریچارد رورتی، مفهوم دیگری از زمینه های فلسفی خود فراتر رفته، در حوزه اخلاق به همبستگی و همدردی و در حوزه سیاست به دموکراسی نوپراگماتیسم گسترش می یابد.

    کلید واژگان: ریچارد رورتی, دیگری, نظم سیاسی- اجتماعی, دموکراسی, نوپراگماتیسم, همبستگی, عدالت
    Hosein Mohseni

    Tolerance and acceptation of “otherness”, is necessary for dynamism of socio-political order. Richard Rorty is one of the important post modern thinkers and philosophers that have had special attention to otherness concept in pragmatism with social utility. The aim of this research is to explain of the foundation of otherness concept and its pragmatic utility in socio- political sphere. In this study, the main question is: principally, what is the relationship between otherness concept and socio-political order in Richard Rorty thought? The final finding of this study shows that: by crticism of meta- narratives and rejecting of general truth, Rorty believes to plural order by emphasis on otherness presence and its utility for socio-political order that has been partly done in western liberal democracies with main shortcomings and difficulties. By criticism of modernity thoughts and its meta narratives and rejection of Descartes’ Cogito on the impact of Emanuel Levinas, believes that attention to necessity of otherness, tolerance and responsibility are important than the concept of “self”. In the thought of Richard Rorty, otherness goes beyond of philosophical contexts and extend to cohesion and sympathy in ethics sphere and to neo-pragmatism democracy in the politics scope.

    Keywords: Richard Rorty, Otherness, Socio-Political Order, Neo- Pragmatic Democracy, Cohesion, Justice
  • حسن کاظمی نیا، طهمورث شیری*، رضا صفری شالی

    استان ایلام دارای 425 کیلومتر مرز مشترک با عراق است. مرزی بودن استان و سکونت اقوام درآن به سبب وجه اشتراک بارز شیعی بودن مردمان آن موجب شده است مردم ساکن در آن در مقاطع گوناگون از جمله دفاع مقدس نقشی بی بدیل در ایجاد امنیت پایدار ایفا کنند. سوال این پژوهش بررسی عوامل موثر بر همگرایی میان دو گروه مرزنشین کرد و عرب بر میزان احساس امنیت پایدار است. این نوشتار در پی شناسایی عوامل موثر بر همگرایی کردها و عرب ها و تاثیرات آن بر احساس امنیت پایدار است. روش اجرای این تحقیق پیمایشی، جامعه ی آماری آن شهرهای دو قومیتی حوزه جنوبی استان ایلام است. روش نمونه گیری آن به صورت چندمرحله ای (خوشه ای و تصادفی) و حجم نمونه آن براساس فرمول عمومی کوکران 500 نفر است. براساس یافته های تحقیقهمگرایی اقوام بر امنیت پایدار تاثیر مستقیم دارد و به ترتیب بیشترین تاثیر را بر ابعاد امنیت ملی، امنیت انسانی و امنیت جهانی دارد. از عوامل بررسی شده ی موثر بر تقویت همگرایی این دوقوم: سن و دخالت بیگانگان در دو بعد میزان استفاده و میزان اعتماد به بسته های فرهنگی و خبری رسانه های بیگانه، تاثیر معکوسی بر میزان همگرایی اقوامدارند. از عوامل شناسایی شده ی دیگر که به صورت معنی دار بر تقویت همگرایی اقوام موثراست، متغیرهای تاثیر دخالت نخبگان سیاسی، سرمایه ی فرهنگی، تحصیلات، ملی گرایی، دین گرایی، تصور مردم از فضای سیاسی، اداری و سابقه ی ازدواج برون گروهی در نزدیکان، بیشترین تا کمترین تاثیر را بر همگرایی در میان کردها و اعراب ساکن در استان ایلام دارند.

    کلید واژگان: امنیت پایدار, اقوام, ایلام, کرد, عرب, همبستگی
    Hasan Kazeminia, Tahmures Shiri, Reza Safari Shali

    Ilam province has a 425 km common border with Iraq. Being the border of province and having the habitance of different tribes is due to the obvious commonality of its Shiite people, has caused the people living in it play an causeless role in creating lasting security at variouse times such as holy defense. The aim of this research is investigating the affecting factors of the convergence between two forntiersman folks of Arab and Kurd border groups on the range of feeling of lasting security. In this article, the researchist, try to identify the affecting factors of the convergence of these two nations and its effects on the sense of lasting security. The research method of this survey article is the statistical population of those cities in the southern part of Ilam province. The sampling method is cluster and the sample size is 500 people. According to the research findings, ethnic convergence has a direct impact on sustainable security and has the most effect on the dimensions of national security, human security and global security. Among the considered effecting factors influencing on the fortification of the convergence of these two ethnic groups, age and interference of foreigners in the two dimensions of usage and trust in cultural and news packages of foreign media, have an inverse effect on the degree of convergence of groups. Among the other declared factors that significantly affect the consolidation of ethnic groups are the variables of the influence of political elites, cultural asset, education, nationalism, religiosity, people's perception of the political, administrative and the background of extramarital marriage in relatives that have the most to the least effect on the convergence among the Arabs and Kurds inhabitant in Ilam province.

    Keywords: Sustainable Security, Tribes, Ilam, Kurds, Arabs, Solidarity
  • محسن بیگی*، جهانگیر معینی علمداری
    امروزه نظریه ی شناسایی به مثابه پارادیمی نو و در عین حال بالغ در ساحت فلسفه و علوم اجتماعی غربی بسط و تکوین پیدا کرده است. در مقاله ی حاضر، به مبانی و اصول فکری اکسل هونت، فیلسوف سیاسی آلمانی که در سال های اخیر نقش عمده ای در بسط و تحول نظریه ی شناسایی داشته است، می پردازیم. هونت با بازتفسیر نظریه ی انتقادی و تلاش برای رفع موانعی که این نظریه از آغاز با آن دست به گریبان بوده، مفهوم «به رسمیت شناخته شدن» یا «شناسایی» را پایه و اساس هنجاری منازعه ی اجتماعی قرار داده است. او از این طریق کوشیده با ارائه ی درک جدیدی از مفهوم «هویت»، از نسل اول نظریه ی انتقادی یعنی آدورنو، هورکهایمر و مارکوزه که بر دیالتیک منفی تاکید داشتند و نسل دوم که به سردمداری هابرماس بر کنش ارتباطی در چارچوب عام نگری و بیناذهنیت تاکید دارند، فراگذرد و بر اساس نظریه ی شناسایی، چشم انداز تجارب اخلاقی سوژه ها را در تعاملات بیناذهنی بررسی کند. پرسش اصلی مقاله ی حاضر این است که چگونه اکسل هونت با ارائه ی تمهیداتی در چارچوب نظریه ی شناسایی با رویکردی انتقادی، در مباحث رادیکالیسم معاصر تحول ایجاد می کند؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه ی زیر مطرح می شود: هونت با مربوط کردن سه حوزه ی هویت ساز یعنی عشق و دوستی با روابط مبتنی بر حقوق و همبستگی، به دیدگاه جامعی درباره ی شناسایی رسیده است و این دستاورد را مبنای یک تحلیل فراطبقاتی در رادیکالیسم معاصر و نقد دیدگاه های راست کیش قرار داده است. اهمیت موضوعی مقاله ی حاضر بررسی یکی از روندهای در حال رشد در رادیکالیسم معاصر است.
    کلید واژگان: شناسایی, عشق, همبستگی, هویت, عزت نفس, نظریه ی انتقادی, بیناذهنیت
    Mohsen Beigi*, Jahaangir Moeini Alamdari
    Nowadays, the Theory of Recognition emerges as a new discourse, at the same time has been grown up in the field of Western philosophy and social sciences. In the present article, the fundamentals and intellectual principles of Axel Honneth’s thought – a German political philosopher who has an important role in the expansion of recognition theory – are studied. Honneth considered the concept of “recognition” as the basis of social conflict by re-interpreting the critical theory and aiming at eliminating the barriers that this theory has been struggling with at the beginning. He presented a new understanding of the concept of “identity” to pass the first generation of critical theory presented by Adorno, Horkheimer, and Marcuse, who all emphasized on negative dialectic and the second generation that emphasized on the communicative action in the universalism framework and Intersubjectivity to evaluate the perspective of the ethical experiences of subjects in interpersonal interactions based on recognition theory. The main question raised in the present study is “How does Axel Honneth evolve in contemporary radical issues by introducing measures in the framework of recognition theory with the critical approach?” In response to this question, the following hypothesis is proposed: Honneth has come up with a comprehensive view of recognition by relating three areas of identificators, namely, love and friendship with rights-based relationships and solidarity. He deduced this achievement as the basis of an infraclass analysis of contemporary radicalism and a critique of the orthodox view. The aim of the present study was to examine one of the growing trends in contemporary radicalism.
    Keywords: Recognition, Love, Solidarity, Identity, Self Esteem, Critical Theory, intersubjectivity
  • محمدحسن الهی منش، هادی اولاد

    همواره جنگ به عنوان موضوعی اجتناب ناپذیر در زندگی بشر مطرح بوده است و به طور ناخودآگاه بر عوامل و مولفه هایی در زندگی اجتماعی تاثیر گذاشته است. جنگ با تمام ویژگی های مخربی که دارد سبب پیدایش و تقویت مفاهیمی می شود که در سرنوشت آن تاثیرگذار است. یکی از مولفه هایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت موضوع ناسیونالیسم اجتماعی بود که با شروع جنگ تحمیلی به سرعت در بطن جامعه ایرانی شکل گرفته و ملاک های نوینی را در معادله جنگ تحمیلی بازتعریف نمود. ناسونالیسم به معنا و مفهوم مثبت آن، به دور از برداشت ها و باورهای غلط که شاید اندیشه بسیاری پیرامون این مفهوم را دچار برداشت غلط ساخته باشد. در خلال پژوهش سوال اصلی که ذهن را به خود مشغول ساخت این بود که جنگ هشت ساله بین ایران و عراق چه تاثیری بر میزان تحکیم و تقویت ناسیونالیسم مثبت اجتماعی گذاشت؟ که با مداقه و بررسی این موضوع که جنگ هشت ساله ایران و عراق با تعمیق حس هویت ملی و وفاق اجتماعی بر تحکیم و تقویت ناسیونالیسم اجتماعی افزوده است. به عنوان فرضیه این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نگاه از زاویه ای جامعه شناسانه به مقوله جنگ تحمیلی هدف این پژوهش بود که با بهره گیری از روش توصیفی مورد تحلیل قرار گرفت و معیارهایی که سبب شکل گیری و تعمیق و تحکیم حس ناسیونالیستی که از جنگ تحمیلی پدید آمده بود مورد اثبات قرار گرفت.

    کلید واژگان: جنگ, ناسیونالیسم, هویت ملی, وفاق اجتماعی, همبستگی
  • سید یوسف قرشی *، هادی صادقی اول
    بررسی ابعاد مختلف ملی گرایی بلوچ پاکستان و تاثیر آنان بر قوم بلوچ ساکن در استان سیستان و بلوچستان موضوع این نوشتار است. اهمیت این مسئله در آن است که از یک سو مناطق مرزی ایران هماره آبستن تحولات ژرف فکری، دینی، قومیتی و بعضا امنیتی بوده و از دیگرسو، در مرزهای شرقی و جنوبشرقی ایران، کشور پاکستان قرار گرفته که در آن، جریانات عمیق بنیادگرا و ملاحظات قومیتی و آموزه های متعارض ایدئولوژیک مطرح هستند. این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از مفهوم همبستگی مکانیکی امیل دورکیم به واکاوی شاکله تاریخی و اجتماعی قومیت بلوچ در پاکستان و تاثیر آن بر گسستگی قومیتی در مرزهای شرقی ایران بپردازد. یافته های مقاله نشان می دهد که در چارچوب انگاره همبستگی مکانیکی دورکیم، قومیت بلوچ پاکستان دارای الهامات قومیتی و ایدئولوژیک است و اگرچه دارای شاخه های مختلفی از حیث سازوکار عمل است، آرمان خود را تشکیل کشور بلوچستان بزرگ می پندارد. بر مبنای همین آرمان، برخی از شاخه های منشعب از قومیت بلوچ حتی به سمت مشی نظامی نیز سوق پیدا کردند تا ضمن ناامن کردن مناطق شرقی ایران، بلوچ های ساکن در استان سیستان و بلوچستان را به سمت خود جذب کنند.
    کلید واژگان: بلوچ, همبستگی, آنومی, پاکستان, ایران
    Yousof Qorashi *, Hadi Sadeghi Aval
    This article examines different aspects of Pakistani Baloch nationalism and its impact on Iranian Baloch who inhabit in Sistan-Balochistan province. The importance of this issue in one hand, is based on deeply ideological, religious, ethnic and sometimes security developments in Iran's border areas, and on the other hand, in the east and southeast Iran, there is a country, that is Pakistan, in which fundamental, anti-Shia, ethnic, and ideological groups have existed. In the article, based on Emile Durkheim’s concept of mechanical solidarity, we intend to analyze the historical and social formation of Baloch in Pakistan and its impact on ethnic fragmentation in the eastern borders of Iran. The findings reveal that based on Durkheim's concept of mechanical solidarity, Pakistani Baloch has inspired Iranian Baloch ethnically and ideologically, and despite their varieties in terms of practical mechanism, Pakistani Baloch generally desire the formation of the Great Balochistan. Base on the aspiration, some groups are branched Baloch are inclined to military modus operandi so that they can the eastern areas of Shiite Iran and attract Baloch who live in Sistan-Baluchistan province. Based on this aspiration, some branches of the Baloch tribal elite even went to the military direction, while insecuring the Eastern regions of Iran, attract Baluchis living in Sistan and Baluchistan province.
    Keywords: Baloch, solidarity, anomy, Pakistan, Iran
  • امران کیانی، علیرضا سمیعی اصفهانی
    هر نظام فکری برای گسترش معانی مورد نظر خود در جامعه به نهادهایی برای ایجاد هماهنگی و ثبات، تعمیق همبستگی ملی و جامعه پذیری سیاسی، نیازمند می باشد. مناسک و آیین هایی که در میان جوامع شکل می گیرند، دارای اهمیت کارکردی هستند. هر فرهنگی برای انتقال باورها و معانی بنیادی خود، نیازمند نظام اسطوره های شناختی خاصی است که این معانی را در بستری از تقدس به ذهن مخاطبان و کنش های آنها انتقال دهد. این انتقال در بستر مناسک و نظام مناسکی آن فرهنگ انجام می-گیرد. سوال اصلی این است که مناسک در ایران چه نقشی در ایجاد همبستگی و تداوم در جمهوری اسلامی ایران دارد. در همین راستا نویسنده در صدد اثبات این فرضیه است که «گفتمان جمهوری اسلامی به عنوان گفتمان هژمون به دنبال تثبیت نظام ارزشی و هنجاری در عرصه فرهنگی است که از طریق آن همبستگی و تداوم خود را بازتولید کند. لذا در طول نزدیک به چهار دهه ج.ا. ایران از طریق مراسم، آیین ها، سمبل ها و سالگردهای تاریخی و اسلامی را به عنوان امر سیاسی و منبع میکرو فیزیک قدرت دانسته و منبع تراوش قدرت نرم برای نظام در نظر می گیرد. مقاله پیش رو با رویکرد تحلیلی با بهره گیری از جامعه شناسی به تبیین و تحلیل این موضوع پرداخته است.
    کلید واژگان: مناسک, آیین, همبستگی, کارکردگرایی, ج, ا, ایران
  • حمید یحیوی، منصور بوستانی

    مشروعیت قانون در جوامعی که از حیث جهان بینی کثرت گرا هستند و همه اعضای آن لزوما دارای باورها، ارزش ها و منافع مشابهی نیستند که قانون با ارجاع به آنها مورد پذیرش عقلانی همگان واقع شود، بر چه اصولی می تواند استوار شود؟ این پژوهش بر آن است تا مسئله مشروعیت قانون در جوامع کثرت گرای کنونی را از دیدگاه یورگن هابرماس مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. تلاش هابرماس برای ارائه توجیهی پسامتافیزیکی از مبانی هنجاری دولت دموکراتیک مبتنی بر قانون اساسی به نتیجه می انجامد که وی از «فرایند دموکراتیک» به عنوان تنها شیوه ی معتبر برای وضع مشروع حق دفاع کند. فرآیند دموکراتیک محصول تلاش یک جامعه برای سامان بخشیدن مشروع به امور خود از طریق عقلانیت ارتباطی و نهادی شدن اصل گفتمان به عنوان نقطه شروع تحقق عملی و اجرای پروژه هابرماس است. شهروندان به منظور سامان بخشیدن به امور خود باید به صورتی آزادانه برای یکدیگر یک سری از حق ها را به رسمیت بشناسند که منجر به شکل گیری سیاست گفت وگویی می شود. وی در این مسیر «قانون موضوعه مدرن» را به عنوان شیرازه ی هنجاری جامعه ای متکثر و عاملی برای حفظ همبستگی شهروندان در این شرایط معرفی می کند. هابرماس در طرح خود برای برآوردن الزامات مشروعیت سیاسی با به کارگیری همزمان اصول خودآیینی خصوصی و عمومی در رابطه ای متقابل با یکدیگر به فراسوی سنت های فلسفه سیاسی لیبرالیسم و جمهوری خواهی گام نهاده است.

    کلید واژگان: مشروعیت, قانون, نظام حقوقی, دموکراسی, همبستگی, هابرماس
    Hamid Yahyavi*, Mansour Boustani

    On what principles the legitimacy of law could be based in societies with pluralist worldviews, where all the members of the society do not have necessarily the same beliefs, values, and interests that the law could be rationally accepted by all population with reference to them? This study tries to examine the problem of legitimacy of law in the contemporary pluralistic societies from Habermas' point of view. The attempts by Habermas to provide a post-metaphysical justification for the normative foundations of democratic state based on the constitution will be effective only when he defend the "democratic process" as the only reliable way of legitimate establishment of rights. In this way, he introduces the "modern statute" as the normative binding of pluralist society and the factor by which the solidarity of citizens in this condition will be maintained. In his plan to meet the requirements of political legitimacy by simultaneous use of private and public autonomy in a mutual relationship, Habermas pass through the liberalism and republicanism traditions in political philosophy.

    Keywords: legitimacy, Law, Legal System, Democracy, Integration, Habermas
  • مهدی بیگدلو*، عبدالرضا باقری

    یکی از دغدغه های بیشتر دولتمردان در کنار استفاده از فضای جهانی شدن، تقویت احساس همبستگی ملی برای غلبه بر موانع با کمترین هزینه است که این همبستگی در کشورهای مختلف به واسطه ویژگی های جمعیت شناختی، ژئوپلیتیکی، سیاسی و... متفاوت است. در این تحقیق از نگاه کارشناسان دفاتر مطالعاتی معاونت های امنیتی، سیاسی و فرهنگی اجتماعی وزارت کشور به روش دلفی مهم ترین مولفه های همبستگی ملی در ج.ا.ایران تعیین شده و با روش همبستگی به بررسی رابطه این مولفه ها (هویت، اقتصاد و فرهنگ) با کارکرد ارتباط اجتماعی رسانه ملی (تلویزیون) با استفاده از نظریه روژه کلاوس می پردازد. با بررسی داده های حاصل از پرسشنامه این نتیجه حاصل می شود که با شدت رابطه 74/0 و درصد اطمینان 99 درصد بیشترین ارتباط از بین کارکردهای چهارگانه رسانه، بین کارکرد اطلاع رسانی و آگاهی بخشی رسانه ملی (تلویزیون) و همبستگی ملی برقرار است و بعد از آن به ترتیب کارکردهای الزام و اقناع با 61/0، پرورش با 54/0 و بیان با 49/0 قرار دارند.

    کلید واژگان: همبستگی, همبستگی ملی, رسانه, کارکرد رسانه, تلویزیون
    Mahdi Bigdeloo *, Abdolreza Bagheri

    One of the Concerns of the most statesmen, in addition to the usage of the universalizing atmosphere, is the strengthening of the national solidarity feeling to win over barriers with the lowest expenses; this solidarity is different in various countries due to the political, geopolitical, and demographic specifications. This research considers three components as the major ones in forming Iran’s national solidarity: identity, economy, and culture; from the viewpoint of experts, the offices of security, political, and cultural-social deputy of the interior ministry, try to examine, through solidarity method, the relation of the three above mentioned components with national media function, using Roser Klauvs theory. By examining the data resulted from the questionnaire, it is concluded that with the relation intensity of 0/74 and certainty percentage of 99 percent, the most relation among media’s fourfold functionality is between national media’s informing and news transition and national solidarity; after this there are necessity and satisfaction with 0/61, education with 0/54 and expression with 0/49 respectively.

    Keywords: solidarity, national solidarity, media, media functionality, TV
  • محمدحسین جمشیدی، ابراهیم ایران نژاد
    از موضوعاتی که در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) قابل توجه است، وحدت اسلامی است، از آنجایی که این مفهوم می تواند مورد بازخوانی، قرائت و تفسیر خاصی قرار گیرد و در هر گفتمان خاص، معنایی خاص به خود داشته باشد، لذا مهم تر از هر چیز ماهیت آن در زبان و اندیشه اندیشمند و نظریه پرداز مدافع آن است اما درک چیستی و ماهیت هر امری پیش از هر چیز به ویژگی های معرفتی، هستی شناسانه وارزشی وابسته است که بدان معنا می دهد. فرضیه اساسی ما در این پژوهش بررسی دیدگاه گفتمانی درباره ماهیت وحدت و همبستگی از دیدگاه حضرت امام خمینی است. و سوال اصلی ما در این نوشتار این است که وحدتی که امام آن را به عنوان یک واجب الهی، امر مقدس و ضرورتی عقلی و شرعی نام می برد؛ دارای چه ویژگی های عقلی و نظری یا ارزشی و جهان شناسانه ای است؟ چرا که ویژگی های هر چیز در کل بیان کننده چیستی حقیقی آن است. بدین معنی که واقعیت وجودی آن را می سازند و شکل می دهند. مهم ترین صفات و خصایل وحدت اسلامی با توجه به آثار و اندیشه امام خمینی(ره) عبارتند از: توحیدباوری و اعتصام به حبل الله ، مصلحت باوری عمومی و توجه به منافع عامه انسان های مسلمان، مکتب باوری یا توجه به مصلحت اسلام و شریعت، وحدت باوری یا تاکید بر اهمیت و جایگاه همبستگی اسلام و... که در اندیشه امام از جایگاه خاصی برخوردار می باشند.
    کلید واژگان: امام خمینی, وحدت, همبستگی, وحدت اسلامی, اخوت اسلامی, خداباوری, تکلیف باوری, نیت باوری, جماعت باوری
    Mohammad Hossein Jamshidi, Ibrahim Iran Nejad
    Our question in this paper is: What is the ontological and value features of solidarity and unity that Imam Khomeini considers them as divine obligation a sacred and rational and religious necessity? Our basic hypothesis in this study is that in Imam Khomeini's vision, the concept of unity is the whole unit that is formed of coordinated characteristics and features. In Imam Khomeini's vision, the most important of these characteristics and features are: holding fast to divine rope, belief in public Interests, belief to religious school, collective solidarity as social capital, prosperity, believe in the political system. On this basis, value features of Islamic unity as a social capital, make a discourse, that belief in and practice of it separates The Quranic Ummah from other human communities. In this viewpoint, Islamic unity is based on the two wings: the firm and conscious belief and spirituality and the concept a belief and practical process starts from believe in God and will continue up to establish a political system and the Medina and bring people happiness.
    Keywords: Imam Khomeini, unity, solidarity, Islamic unity, Islamic brotherhood
  • محسن نیازی *

    در این مقاله، رابطه بین سطح تحصیلات و میزان انسجام ملی و اجتماعی شهروندان را مطالعه می‌کند. امروزه تحصیلات به‌عنوان یکی از متغیرهای کلیدی در ایجاد اندیشه ترقی و توسعه اجتماعی و عامل موثری در ارتقاء سرمایه اجتماعی به‌ویژه انسجام و همبستگی ملی و اجتماعی تلقی می‌شود. دانشمندان علوم اجتماعی، ارتقاء سطح تحصیلات را از مهم‌ترین عوامل افزایش آگاهی، همبستگی و مشارکت اجتماعی در افراد می‌دانند. انسجام اجتماعی ناظر بر پیوندها و ارتباطات میان اعضای شبکه‌های اجتماعی و مبین کنش‌های معین و مشخصی از کنش‌گران در درون ساختارهای اجتماعی است. امروزه مفهوم انسجام و همبستگی ملی و اجتماعی به‌عنوان اهرمی توفیق‌آفرین و اساس هویت و اعتبار جامعه مورد اقبال فراوان واقع شده است. بسط نظری این مفهوم و شناسایی چگونگی پیوند و ارتباط دو متغیر تحصیلات و انسجام اجتماعی در جامعه مورد مطالعه هدف اصلی این مقاله را تشکیل می‌دهد.این مطالعه از نوع تحقیق پیمایشی است و داده‌های آن با استفاده از تکنیک پرسشنامه و مصاحبه جمع‌آوری شده‌اند. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه شهروندان شهر کاشان در سال 1389 می‌باشند که با استفاده از فرمول نمونه‌گیری کوکران تعداد 400 نفر به‌عنوان نمونه تحقیق تعیین و با استفاده از روش سهمیه‌ای تصادفی انتخاب و بررسی شده‌اند. یافته‌های تحقیق با استفاده از نرم‌افزار SPSS و فعالیت‌های آماری مربوط مورد تحلیل قرار گرفته‌اند. یافته‌های پژوهش و فعالیت‌های آماری مربوطه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی‌دار بین دو متغیر سطح تحصیلات و میزان انسجام اجتماعی شهروندان (391/0r=) در سطح اطمینان 99 درصد را نشان می‌دهند.

    کلید واژگان: تحصیلات, آموزش عالی, انسجام اجتماعی, سرمایه اجتماعی, همبستگی
    Mohsen Niazi *

    This article explores the relationship between levels of education on the one hand and social and national coherence on the other. Nowadays, education is a key variable in the development of social enhancement and in the growth of the social capital. Scholars in sociology regard education as one of the most important factors for the development of social awareness, social unity, and social participation. Social Solidarity refers to the links between social networks amidst certain social actions and social actors. Social Solidarity is nowadays the center of attention as a key to success as well as a basis for social identity. This study is descriptive and the data were collected through questionnaires and interviews. The population of the study included all citizens in Kashan in 2010 from which 400 were randomly selected using Cochran’s formula. The analysis of the data using SPSS revealed significant Pearson Correlation between the two key Variables (r= 0.391, P<0.01).

    Keywords: Education, higher education, social Solidarity, social capital, unity
  • علیرضا خسروی
    وحدت و همبستگی ملی از مفاهیم و دال های مرکزی گفتمان امام خمینی(ره) است که با رویکردی راهبردی و معقول مورد تاکید همیشگی ایشان بود. امام خمینی(ره)، از میان نهادها، گروه ها و مراکز موثر بر وحدت و همبستگی، بیش از همه بر نقش مراکز تولید فکر، اندیشه و فرهنگ نظیر حوزه و دانشگاه تصریح کرده و با مقایسه دانشگاه اسلامی و غربی، تفاوت بارز این دو را ابتنای کلیت دانشگاه اسلامی بر محور توحید تبیین می کردند. بنابراین از منظر امام خمینی(ره)، وحدت ریشه در توحید و وحدانیت دارد و لذا دانشگاهی می تواند در وحدت و همبستگی ملی نقش ایفا کند که محیط، محتوا، علم، معلم و متعلم آن در مسیر وحدانیت باشند. هدف اصلی این مقاله، بازخوانی جایگاه دانشگاه در گفتمان امام خمینی(ره) و تبیین رابطه میان این نهاد با وحدت و همبستگی ملی است. این مقاله نشان می دهد که نگاه امام خمینی(ره) به نقش دانشگاه در وحدت و همبستگی ملی، نگاهی هستی شناسانه با دو کارکرد ایجابی و سلبی است که چگونگی آن بستگی به میزان هم خوانی هویت دانشگاه با هویت ملی دارد. این که از منظر امام خمینی(ره) چه نوع دانشگاهی، با چه ویژگی ها و کارکردهایی می تواند موجب تقویت همبستگی ملی شود، مسئله اصلی این نوشتار است.
    کلید واژگان: دانشگاه, دانشگاه اسلامی, همبستگی, وحدت ملی, هویت ملی و نگرش امام خمینی(ره)
    Alireza Khosravi
    National Unity or solidarity are one of central and main signifiers or concepts of Imam Khomeini’s Discourse, which he continuously focused on from rational and strategic point, but not ideological and tactical approach. Among different influential institutions, groups and important centers on unity and solidarity, Imam had a special attention on think tanks and thought or ideas producing by centers like University and hawzahs. In Imam’s point of view, unity rooted in oneness. So, the university which its science, environment, contents, masters and students are formed and established based on this root, can play a positive role on national unity. In brief, Imam’s view to the university role on national solidarity is an ontological view with two different functions which each depends on the level of harmonization between university identity and national identity.
  • محمدرضا تاجیک
    آماج رویکرد انتقادی رورتی عمدتا معرفت شناسی غربی و در متن و بطن آن، نظریه معرفتی بازنمایی است. رورتی با منظر و نظری پراگماتیستی در پی یافتن توجیه و توضیحی برای نگرش اخلاقی و سیاسی غرب امروز است. این منظر و نظر رورتی، سخت وام دار آموزه های زبان شناختی و رویکردهای توصیفی در شکل گیری درک آدمی از امور است. اما، آیا رورتی می تواند در این فضای نظری از آفات فراتئوری ها، از یک سو، و نگاه های هنجاری در عرصه علوم، از سوی دیگر، پرهیز کند؟
    کلید واژگان: مطلق خاص (Particular Absolute), واژه های نهایی (غائی), رند, رند لیبرال, پراگماتیسم, نام انگاری, همبستگی, بازنمایی
    Mohammadreza Tajik
    Western epistemology, particularly representationalist epistemology, is the basic conviction behind Rorty's critical attacks. Rorty's pragmatic approach aims to find explanations for political and ethical viwes of contemporary West. Such an approach is deeply rooted in teachings of linguistics, and descriptive approaches toward the formation of human’s understanding of entities. But in an atmosphere of theories, can Rorty be able to avoid meta-theoretical damages on the one hand, and normative views in the field of science, on the other hand?
  • رضا محمدرضا حافظ نیا، رضا الله وردی زاده
    سیستم سیاسی بسیط، بر واحد بودن و عدم تقسیم قدرت سیاسی در عرصه جغرافیایی کشورها اشاره دارد. به نظر می رسد بین نظام سیاسی بسیط و همبستگی ملی رابطه ای وجود داشته باشد. ویژگی مطلوب نظام سیاسی بسیط در جهت وحدت و همبستگی ملی، زمانی آشکار می شود که کشور به لحاظ انسانی و فرهنگی تقریبا یکدست باشد. این پژوهش به بررسی رابطه سیستم سیاسی بسیط با همبستگی ملی در کشور ایران پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق، پژوهشگران و متخصصان جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی، جامعه شناسی سیاسی، مدیریت دولتی است. تعداد نمونه آماری 70 نفر از متخصصان مزبور است. نتیجه تحقیق مزبور نشان می دهد، جدا از فوایدی که برای سیستم سیاسی بسیط وجود دارد، تمرکز افراطی و شدید در سیستم سیاسی بسیط، همبستگی ملی را تضعیف می کند.
    کلید واژگان: سیستم سیاسی بسیط, تمرکز, همبستگی, همبستگی ملی, ایران
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال