جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "polarization" در نشریات گروه "علوم سیاسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «polarization» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
اگر نظم منطقه ای نهادی اجتماعی و برآمده از ساختار روابط بین بازیگران باشد، ناآرامی های عربی سال 2011 بدون شک سرآغاز شکل گیری یک ساختار اجتماعی نوین و پایان نظم منطقه ای پیشین به حساب می آید؛ به طوری که قطب بندی های منطقه ای خاورمیانه در نظم جدید به سمت هویت های فرقه ای گرایش یافته اند. در این چارچوب، محور مقاومت با استفاده از هویت اسلامی دربرگیرنده تمامی دولت های جهان اسلام بدنبال ایجاد جبهه واحد در برابر اسرائیل، مقابله با حضور بازیگران خارجی و بطور خاص ایالات متحده امریکا در منطقه می باشد. در نقطه مقابل، بلوک صلح امریکایی با توجه به موفقیت های جریان رقیب در طول دهه گذشته قصد دارد جمعیت عمدتا سنی مذهب خاورمیانه را با دامن زدن به فرقه گرایی ابزاری جذب نماید؛ چرا که وقوع پاره ای از حوادث در طول دهه 2000 نظیر حمله ائتلاف بریتانیا امریکا به عراق و اشغال این کشور، وابستگی شدید سیاسی، نظامی و اقتصادی دولت های محافظه کار عرب به ایالات متحده و موضع گیری های ننگین آنها علیه حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه موجب کاهش شدید اعتبار بلوک صلح امریکایی در نظم منطقه ای پیش از بروز ناآرامی های عربی و تغییر موازنه قدرت به نفع جریان رقیب بود. با توجه به توضیحات فوق، این نوشتار می کوشد در چارچوب لایه پیوند اجتماعی هویتی، نظریه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل جایگاه هویت اسلامی فرادولتی در نظم منطقه ای خاورمیانه در دوره پسا ناآرامی های عربی را تبیین نماید. در این راستا، فرض نوشتار مبتنی بر این باور است که دولت های محافظه کار عرب منطقه با دامن زدن به گرایشات هویتی و قطبی سازی فرقه گرایی در مناسبات منطقه ای به دنبال مهار بلوک مقاومت بطور عام و جمهوری اسلامی ایران بطور خاص هستند.کلید واژگان: هویت اسلامی, فرقه گرایی, قطبی سازی, نظم منطقه ای و ناآرامی های عربیIf the regional order was supposed as a social institution and originated from a structural relation among players, the 2011 Arab uprisings, undoubtedly, would be a prelude to rising a new social structure and the previous regional order conclusion; so that, the Middle East regional polarization in new order has formed around the sectarian identities. In this context, the Axis of Resistance by utilizing an Islamic identity which includes all states in the Islamic world, is seeking to establish an integrated stance against the Israel and countering attendance exterior actors especially the United States in the region. In contrast to; The Pax Americana block, is as the massive achievements of the competitor within the last decade intends to absorb an integral part of the crowd who are mainly Sunni in the Middle East by provoking the “instrumental sectarianism”. Since some incidences within the 2000 decade; including the US-Britain coalition’s assault on Iraq and occupying it, the Arab conservative regimes’ political, military, and economic extreme dependence on the United States, and their notorious orientations toward Lebanon Hezbollah during the 33-day war seriously marred the Pax Americana block credit in the region, before out breaking the Arab uprisings and tilted the balance of power towards rival. This research paper intends to explore the role of Islamic super-state identity in shaping regional order within the Post-Arab Uprisings era through a social-identity connecting layer of the Historical Sociology of International Relations (HSIR). I seriously believe that the conservatism Arab regimes want to restrict the Resistance block, especially the Islamic Republic of Iran, in the region via using the identical trends and polarization of the varied sects.Keywords: Islamic Identity, Sectarianism, Polarization, Regional Order, And Arab Uprisings
-
زمانی که انقلاب مصر در ژانویه2011 آغاز شد، اخوان المسلمین به عنوان سازمان یافته ترین و گسترده ترین نیروی سیاسی در مصر شانس نخست برای جایگزینی رژیم مبارک به حساب می آمد. با این حال، اخوانی ها در پایان برهه انقلاب طی یک کودتا-انقلاب مجددا به سازمانی غیرقانونی بدل شدند. این مقاله در چهارچوب نظریه بسیج منابع و پارادایم سیاست تعارضی تعریف شده و هدف اصلی آن این است که با استفاده از تکنیک روشی روایت علی و تمرکز بر فرایند قطبی شدن در برهه انقلابی (2013-2011)، نشان دهد که چگونه تغییر در روابط بین نیروهای اسلامی، احزاب سکولار و نیروهای مسلح به عنوان بازیگران اصلی انقلاب مصر زمینه ساز شکست نهایی اخوان المسلمین شده است. مطابق نتایج این تحقیق، برهه انقلابی در مصر از سه مرحله عبور کرده است. در مرحله نخست (25ژانویه تا 11فوریه2011) دوقطبی مبارک/انقلاب غلبه داشته و در مرحله دوم (تا انتخابات ریاست جمهوری در سال 2012) دوقطبی تثبیت وضعیت/ادامه انقلاب در فضای سیاسی شکل گرفت؛ اما آنچه شکست اخوان را امکان پذیر ساخت، ایجاد دوقطبی اخوان/ضداخوان در مرحله سوم بود که در آن ارتش به عنوان کنترل کننده منبع اسلحه، الازهر و مهم ترین احزاب سلفی به عنوان مراکزی مهم در اقتدار حرف زدن از طرف اسلام، و همچنین قاطبه گروه های سکولار که جوانان آنها نفوذ زیادی در شبکه های اجتماعی داشتند در یک طرف و اخوان المسلمین به تنهایی در طرف دیگر ایستادند. بنابراین، افزون بر اشتباهات خود اخوان المسلمین که در ادبیات تحقیقاتی بیش از همه مورد توجه بوده است، عملکرد ارتش، احزاب سکولار، سازمان الازهر و گروه های سلفی نیز نقش مهمی در شکست اخوان المسلمین بازی کرده است.کلید واژگان: قطبی شدن, سیاست تعارضی, اخوان المسلمین, نیروهای مسلح مصر, اسلام گراییWhen the Egyptian Revolution began in January, 2011, the Muslim Brotherhood, as the most organized and influential political group in Egypt, was generally considered the most likely alternative for the Mubarak regime. However, they were designated an illegal organization again at the end of the revolutionary episode. Relying on Resource Mobilization theory and the theoretical paradigm of contentious politics, the main aim of this paper is to show how the process of polarization, that is, the changes in relations between the Islamists, secular groups, and the military, set the ground for the Muslim Brotherhood failure. According to the findings, the revolutionary episode went through three stages. In the first stage, the Mubarak/revolution polarization and in the second stage, the polarization of stabilization/continuation of the revolution took place in the political sphere. However, what made failure of the Muslim Brotherhood possible was Brotherhood/anti-Brotherhood polarization in the third stage in which the secular parties whose youth had a lot of influence in social networks, the armed forces, as the organization that controls the weapons, and Al-Azhar and the most important Salafi parties as the very important centers having the authority to speak on behalf of Islam, were on one side and the Muslim Brotherhood alone on the other. Hence, in addition to the mistakes of the Brotherhood which have occupied the center of literature, the role played by the armed forces, secular parties, Al-Azhar organization and Salafi groups were decisive in the Muslim Brotherhood failure.Keywords: Polarization, Contentious Politics, Muslim Brotherhood, Egyptian Armed Forces, Islamism
-
ظهور و بروز شکاف های اجتماعی در ظهور جریان های سیاسی- اجتماعی، تعیین نوع نظام های سیاسی، حزبی، انتخاباتی و ماهیت و فرایند رقابت ها و غیره موثر بوده اند. رقابت سیاسی - اجتماعی تشکل های سیاسی- حزبی و مدنی و جریان های سیاسی- اجتماعی در جوامع مدرن و مدعی دموکراسی، گریزناپذیر است. این پژوهش با روش تبیینی- تحلیلی و توصیفی به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که چرا مشارکت و رقابت ها جریان های سیاسی، اجتماعی و فکری در ایران عمدتا به بحران اعتماد نهادی (به نهادهای مدنی و تشکل های سیاسی) از میانه دهه 1370 تا سال 1400 انجامیده است؟ فرضیه پژوهش آن است که دوقطبی شدگی نامنعطف و رقابت های سیاسی قدرت طلبانه، قانون گریز، ناشفاف، نانهادمند و نامتعهدانه به اصول و اخلاق مدنی و دموکراتیک، استقلال و انسجام ملی منجر به بحران اعتماد نهادی به حکومت و نهادهای مدنی عدم پویایی سیاسی مسالمت آمیز در پویش یا فرایندهای سیاسی کشور شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دو قطبی شدگی بین دو جریان اجتماعی و سیاسی رقیب اصولگرا و اصلاح طلب منجر به تزلزل های نسبی در سامان سیاسی - اجتماعی جامعه، کاهش قابل توجه سرمایه اجتماعی با محوریت اعتماد عمومی به جریان های سیاسی- حزبی و حتی حکومت شده است.
کلید واژگان: شکاف های اجتماعی, اعتماد نهادی, بحران اعتماد, دوقطبی شدگی, ایرانThe emergence of social divisions have been effective in the emergence of social-political currents, determining the type of political, party, electoral systems and the nature and process of competitions, etc. Political-social competition of political-party and civil organizations and political-social currents in modern societies claiming democracy is inevitable. This thesis seeks to answer this basic question with explanatory-analytical and descriptive method, why the participation and competition of political, social and intellectual currents in Iran is mainly due to the crisis of institutional trust (to civil institutions and political organizations) since the middle of the 1370s. Has it lasted until 1400? The hypothesis of the research is that inflexible polarization and power-hungry, law-abiding, non-transparent, unorganized and non-committed to civil and democratic principles and ethics, national independence and cohesion lead to a crisis of institutional trust in the government and civil institutions, lack of peaceful political dynamism. It has been in the political processes of the country. The findings of this research show that the polarization between two competing social and political currents, fundamentalist and reformist, leads to relative instability in the social-political system of the society, a significant decrease in social capital centered on public trust in political-party currents and It has even been ruled.
Keywords: Social gaps, Institutional Trust, crisis of trust, polarization, Iran -
سیاست زدگی یا سیاسیکردن در معنای عام به دخالتدادن و ترجیح انگیزه های سیاسی و گروهی در داوری ها و تصمیم گیری ها اطلاق میشود. در حوزه حکمرانی، سیاست زدگی عبارت است از رعایت نکردن اصل بی طرفی در سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها و دخالت دادن دیدگاه ها، گرایش ها و سوگیری های سیاسی در امور حرفه ای؛ که ممکن است در سطوح و الگوهای مختلف بروز یابد. هرچند سیاست زدگی در همه حوزه های کشورداری از مهم ترین آسیب ها و عوامل ناکارآمدی به شمار می رود، اما در حوزه حکمرانی امنیت ملی پیامدهای مخرب تری دارد. در چنین حالتی، کارگزاران، کنشگران سیاسی و تحلیلگران راهبردی و اطلاعاتی ترجیحات سیاسی شان را در مراحل مختلف انتخاب موضوع، جمع آوری داده ها، پردازش و تحلیل اطلاعات و تولید گزارش ها دخالت داده و از عینیت گرایی به نفع مصالح سیاسی صرف نظر می کنند. این پژوهش با مطالعه روندها و رخدادهای برجسته حوزه حکمرانی امنیت ملی در ایران، ابعاد و اثرگذاری این موضوع را بررسی کرده و یافته های آن نشان می دهد که سیاست زدگی در قالب هایی نظیر قطبی شدگی، نفوذ، موازیکاری و افشاگری یا نشت اطلاعات، هزینههای سیاسی و امنیتی قابل توجهی در پی دارد. بر این اساس، پیشنهادهایی برای کنترل سیاست زدگی یا مدیریت پیامدهای آسیب زای آن ارایه شده است.کلید واژگان: حکمرانی امنیت ملی, سیاست زدگی, قطبی شدگی, نفوذ, موازی کاری, افشاگریPoliticization in the general sense refers to the involvement and preference of political and group motives and interests in judgments and decisions. In the field of governance, politicization is the non-observance of neutrality in policy-making and decision-making and the interference of political views, tendencies and biases in professional affairs; which may occur at different levels and patterns. Although politicization is one of the most important harms and inefficiencies in all areas of governance, it has more destructive consequences in the field of national security governance. In such a case, agents, political actors, and strategic and intelligence analysts intervene in their political preferences at various stages, such as: subject selection, data collection, information processing and analysis, and report production. They abandon objectivism in favor of political interests. This study examines the prominent trends and events in the field of national security governance in Iran, examines the dimensions and effectiveness of this issue and its findings show that politicization in forms such as polarization, influence, parallelism and disclosure or leakage of information entails significant political and security costs. Accordingly, suggestions have been made for controlling politicization or managing its harmful consequences.Keywords: National Security Governance, Politicization, polarization, Influence, Parallelism, Disclosure
-
کیفیت پراکنش و نظام استقرار فضایی جمعیت نقش موثری در توسعه پایدار مناطق، تامین نیازها، بهبود خدمات، ایمنی و امنیت ملی دارد. این مقاله به کیفیت انتظام فضایی شهرها و چگونگی پراکنش جمعیت در مراکز شهری استان های ساحلی جنوب ایران پرداخته است. نخستشهری و قطبیشدن جمعیت، مهم ترین ویژگی استقرار جمعیت در مناطق یادشده است. به استثنای استان بوشهر، در سایر استان ها ناموزونی جمعیتی شهرهای استان مشهود است. چنین وضعیتی، ضرورت برنامه ریزی و حرکت به سوی تعادل جمعیت و بازتوزیع آن از طریق توجه به مناطق مستعد بارگذاری جمعیت مانند کرانه های دریای عمان، غرب هرمزگان و شرق استان بوشهر را روشنتر می کند.کلید واژگان: برنامه ریزی جمعیت, قطبی شدن, نظام شهری, کشش پذیریDistribution quality and spatial regulation of the population play an important role in sustainable development of the regions, meeting the needs, better services and national safety and security. The paper discusses the issue of spatial regulation of the population in the Iranian cities as well as the distribution of the population in the Iranian southern coastal cities. In this context, urbanization and polarization of the population is the main feature of population deployment in the said areas. Except Bushehr province, uneven deployment of population is an evident phenomenon. Therefore, a desirable planning as well as moving towards even distribution of the population especially in the Oman Sea coast, west Hormozgan and east Bushehr is an urgent necessity.Keywords: Population Planning, Polarization, Urban System, Strechability
-
انقلاب اسلامی ایران به مثابه یک دگرگونی بنیادین در حکم نقطه عطفی تاریخی قلمداد می شود. نقطه ثقل شکل گیری انقلاب را می توان دوقطبی شدن جامعه در سالهای پایانی حکومت پهلوی دانست؛ به گونه ای که تمامی مردم ایران از هر گروه، قومیت و طبقه ای به صورت متحد در برابر رژیم شاهنشاهی ایستادند. مساله اصلی مقاله حاضر، بررسی میزان تاثیر رابطه ساختار- کارگزار بر دوقطبی شدن فضای جامعه در آستانه انقلاب اسلامی است. فرضیه این مقاله آن است که فعال شدن شکافهای اجتماعی تنها منجر به پدید آمدن یک جامعه مدنی گسیخته شد که صرفا پتانسیل اعتراض های خرد، پراکنده و کوتاه مدت را داشت. عامل اصلی دوقطبی شدن فضای جامعه را نقش عاملیت کارگزار باید دانست. آنچه عامل همگرایی و اجماع همه نیروها و طبقات اجتماعی به عنوان انقلابیون معترض برای تغییر رژیم شد، رهبری امام خمینی و طرح ایدئولوژی تشیع توسط ایشان بود.
کلید واژگان: انقلاب اسلامی ایران, شکاف های اجتماعی, دوقطبی شدن, ایدئولوژی تشیعThe Islamic Revolution of Iran is a fundamental transformation regarded as a historical landmark. Thestarting point for the formation of this Revolution can be seen to bethe polarizationof the society in the final yearsof Pahlavi regime, wherethe peoplefrom different backgrounds and ethnicities and with differing social status stood against themonarchy. The present paper is an attempt to investigate to what extent the structure-broker relationship has affected the polarization of the Iranian society on the threshold of the Islamic Revolution. In this paper it is assumed that the activation of social gaps will lead to the creation of a disjointed civil society which can tolerate merely small-scale, scattered and short-term protests. The main factor contributing to the polarization of the society is deemed to be the agency of the broker. What caused convergence and consensus among all social classes and revolutionary forces to oppose the regime was the leadership of Imam Khomeini and his promoting Shiite ideology.Keywords: Islamic Revolution of Iran, socialgaps, polarization, Shiiteideology -
پژوهش حاضر شکل گیری احزاب را ناشی از نوسازی سیاسی در جمهوری اسلامی می داند و فرایند تحول احزاب در ایران را بر اساس مدل هانتینگتون در خصوص جوامع دست خوش نوسازی بررسی کرده است. پدیده ی نوسازی سیاسی و شکل گیری احزاب در ایران را می توان از دو جنبه بررسی کرد: 1. انقلاب اسلامی، یک انقلاب مردمی بود و تقریبا تمامی طبقات جامعه در آن شرکت داشتند؛ 2. با پیروزی انقلاب، نوعی قانون اساسی تدوین شد که بر پایه دو رکن اسلامیت و جمهوریت بود. امر بنیان لازم را برای شکل گیری احزاب فراهم کرد. علاوه بر این نوسازی اقتصادی کشور در دوران سازندگی، طبقه ی متوسطی را ایجاد کرد که در سال های بعد، به شکل گیری احزاب در کشور کمک کرد، اما این فرایند چالش هایی را نیز در برابر نظام می گذارد که ناشی از دغدغه های حفظ قوانین اسلامی از یک سو و استمرار مشارکت مردم از سوی دیگر است. این دغدغه ها یکی از موانع گسترش احزاب و دلیل نهادینه نشدن آن هاست.
کلید واژگان: نوسازی سیاسی, جناح بندی, دوقطبی شدن, گسترش, نهادمندی, حزبThe present study identifies the formation of parties as the result of the political renewal of Islamic Republic of Iran, and investigates the process of evolution of parties in Iran according to Huntington's model of societies under renewal. The phenomenon of political renewal and formation of parties in Iran can be investigated from two aspects: (1) Islamic revolution was a demotic revolution in which almost all social classes participated; (2) with the victory of Islamic revolution, a constitutional law was formulated based on two pillars of Islamism and republicanism. This provided the necessary basis for formation of parties. Besides, the economic renewal of the country in the period of reconstruction brought about a middle class contributing to formation of parties in the years to come; however, this process also posed challenges for Islamic regime due to concerns for preservation of Islamic laws on the one hand, and people's participation on the other. These concerns were one of the factors hindering the development of parties and their being institutionalized.Keywords: political renewal, factionalism, polarization, development, institutionalism, party
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.