جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "political action" در نشریات گروه "علوم سیاسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «political action» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مقدمه و اهداف
حکمت متعالیه شاخه ای از فلسفه اسلامی است که فرازبان آن «اصالت وجود» است. منظور از فرازبان بودن این آموزه آن است که آموزه مذکور به منزله روح این دستگاه فلسفی در تمامی مسایل، مدعیات، نظریه ها و استدلال های آن حاکم و جاری است. هدف اصلی این مقاله آن است که سرشت «عمل سیاسی» را متناسب با فرازبان اصالت وجود تبیین کند. در تبیین وجودی نشان داده می شود که عمل سیاسی با «خود» کنش گر یکی می شود و همین اتحاد عمل سیاسی با «خود» است که به آن معنا می دهد.
روشروش این مقاله تبیین وجودی است. تبیین وجودی نوعی از احتجاج فلسفی متناسب با فرازبان اصالت وجود است که بر اساس آن پدیده های انسانی با ارجاع به ویژگی های هستی شناختی «خود» فردی یا جمعی تبیین می شوند. در این مقاله بر اساس این روش تبیینی تلاش شده است تا فرایند عمل سیاسی از آغاز قصد ایجاد به وسیله یک کنش گر یا اجماع جمعی کنش گران سیاسی تا تحقق نهایی آن در زندگی انسانی بر اساس نیازهای ذاتی کنش گران مزبور توضیح داده شود. هم چنین بر اساس این شیوه معنای عمل سیاسی بر اساس نیت فردی یا قصد جمعی کنش گر سیاسی بررسی می شود.
یافته هانخستین یافته این مقاله آن است که عمل سیاسی کنشی نهادی است. از این رو دارای سه ویژگی ثبات، تداوم و همگنی است. زیرا عمل سیاسی پس از نیت کنش گر یا اجماع جمعی کنش گران در «خود» فردی یا جمعی کنش گران رسوخ می یابد. دومین یافته در این نوشته آن است که از منظر فرازبان اصالت وجود هر عمل سیاسی «وجود وسعت یافته» عمل فردی تلقی می شود. منظور از «وجود وسعت یافته» در این جا آن است که عمل سیاسی با یک وجود واحد در عمل فردی همه کنش گران سیاسی تحقق می یابد و تعدد کنش گران سیاسی و ویژگی های فردی آنها مغایرتی با وحدت وجودی عمل سیاسی ایجاد نمی کند. در نتیجه در یک هم کنشی سیاسی، هر یک از کنش گران سیاسی علاوه بر وجود فردی و خاص خود دارای یک هستی فرافردی و مشترک با دیگر کنش گران سیاسی می گردند. در واقع این هستی توسعه یافته و مشترک است که موضوع کنش سیاسی است و آن را از کنش فردی جدا می کند. از دیگر یافته های این مقاله آن است که از منظر فرازبان اصالت وجود عمل سیاسی پدیده ای معنادار است. معنادار بودن یک عمل سیاسی به کشف معنای نهفته در آن و انتقال آن معنا به دیگران می باشد. از این رو عمل سیاسی از نظر وجودی مانند سخن گفتن است. زیرا همان طور که سخن گفتن معنای نهفته در ضمیر را از نظر هدف و غرضی که در آن است کشف می کند و آن را به ضمیر مخاطب منتقل می کند؛ بنابر این عمل سیاسی در تبیین وجودی به امری حقیقی و واقعی برمی گردد که همان کشف مکنونات درونی کنش گر یا کنش گران سیاسی است.
نتیجه گیریعمل سیاسی به دلیل ثبات، تداوم و همگنی خود تبدیل به بخشی از هستی کنش گر می شود و جایگاه وجودی او را متحقق می سازد. عمل سیاسی به دلیل ارتباطش با «خود» کنش گر معنا می یابد و این معنا را از نیت فردی و اجماع جمعی بدست می آورد. از سوی دیگر هم کنشی سیاسی میان کنش گران موجب ایجاد هویت سیاسی می شود.
کلید واژگان: حکمت متعالیه, فرا زبان اصالت وجود, عمل سیاسی, وجود وسعت یافته, تبیین وجودیIntroductionhikmaht-e mutaāliyah (Transcendent Philosophy) is a branch of Islamic philosophy where the foundational concept is "the primacy of existence" (Asālat al-Wujūd). This concept serves as a meta-language for the entire philosophical framework, acting as the underlying principle governing all issues, claims, theories, and arguments within this system. The primary goal of this article is to explain the nature of "political action" in accordance with the meta-language of the primacy of existence. In this existential explanation, it is demonstrated that political action becomes one with the "self" of the actor, and it is this unity of political action with the "self" that gives it meaning.
MethodsThe method employed in this article is an existential explanation. Existential explanation is a type of philosophical reasoning consistent with the meta-language of the primacy of existence, wherein human phenomena are explained by referring to the ontological characteristics of the individual or collective "self." In this article, based on this explanatory method, the process of political action—from the initial intention of creation by an actor or the collective consensus of political actors to its ultimate realization in human life—is explained based on the inherent needs of these actors. Moreover, the meaning of political action is examined according to the individual intention or collective purpose of the political actor.
Results and discussionThe first result of this article is that political action is an institutional action. Therefore, it has three characteristics: stability, continuity and homogeneity. This is because political action, following the intention of the actor or the collective consensus of actors, permeates the individual or collective "self" of the actors. The second result of this article is that from the perspective of the meta-language of the primacy of existence, every political action is considered an "expanded existence" of individual action. By "expanded existence," it is meant that political action, with a singular existence, manifests in the individual actions of all political actors. The plurality of actors and their individual characteristics do not conflict with the existential unity of political action. As a result, in a political interaction, each of the political actors, in addition to their individual existence, has a transpersonal and common existence with other political actors. It is this expanded and shared existence that is the subject of political action, distinguishing it from individual action. Another result of this article is that political action is a meaningful phenomenon from the point of view of the primacy of existence. The meaningfulness of political action lies in uncovering the hidden meaning within it and conveying that meaning to others. Thus, political action, from an existential perspective, is akin to speaking. Just as speaking reveals the hidden meaning in one's mind and communicates it to the mind of the listener, political action, in existential explanation, relates to something real and true, which is the uncovering of the inner intentions of the political actor(s).
ConclusionsPolitical action, due to its stability, continuity, and homogeneity, becomes part of the actor's existence and realizes their existential status. Political action derives its meaning from its connection to the "self" of the actor, obtaining this meaning from individual intentions and collective consensus. Furthermore, collective political interaction among actors leads to the formation of a political identity.
Keywords: Hikmaht-E Mutaāliyah, Transcendent Philosophy, Meta-Language Of Primacy Of Existence, Political Action, Expanded Existence, Existential Explanation -
هدف این مقاله بررسی ماهیت رخنه کنشگری یا هکتیویسم است. پدیده ای که با ترکیبی از کنشگری سیاسی و تکنیک های هک رایانه ای، از فناوری و ابزارهای دیجیتال برای به چالش کشیدن اقتدار، حمایت از تغییرات اجتماعی و برهم زدن ساختارهای سنتی قدرت استفاده می کند و به ایزار مهمی برای تاثیرگذاری بر سیاست تبدیل شده است. از مسیر مطالعه اسنادی و با تحلیلی توصیفی تبیینی، این نوشتار، به چیستی هکتویسم، اهداف و فنون مورد استفاده، نسبت آن با اشکال دیگر کنش سیاسی اجتماعی مثل جنبش های اجتماعی و نافرمانی مدنی و تاثیر آن بر سیاست می پردازد. اگر چه آینده هکتیویسم تحت تاثیر پیشرفت های تکنولوژیکی، چارچوب های قانونی، نگرش های اجتماعی و پویایی های ژئوپلیتیکی نامشخص و در حال تحول است به نظر می رسد بی توجهی به نارضایتی های اجتماعی سیاسی و نادیده گرفتن اعتراضات و معترضین، مسدود ساختن فضا و مجرای انتقاد و مطالبه قانونی، حذف فرصت و امکان کنشگری اجتماعی سیاسی متعارف و نیز اعمال سیاست های محدودیت ساز (سانسور و فیلترینگ) در بستر اینترنت، بروز این شکل از کنشگری سیاسی را افزایش خواهد داد.کلید واژگان: هکتیویسم یا رخنه کنشگری, اعتراض سیاسی, کنش سیاسی, جنبش اجتماعی جدید, نافرمانی مدنیThe purpose of this article is to investigate the nature of hacktivism. A phenomenon that combines political activism and computer hacking techniques, uses technology and digital tools to challenge authority, support social changes, and disrupt traditional power structures, and has become an important tool for influencing politics. Is. From the path of documentary study and descriptive analysis, this article deals with what hacktivism is, the goals and techniques used, its relationship with other forms of social political action such as social movements and civil disobedience, and its impact on politics. Although the future of hacktivism is influenced by technological developments, legal frameworks, social attitudes and geopolitical dynamics, it seems that ignoring social and political grievances and ignoring protests and protesters, blocking the space and channel Criticism and legal demands, eliminating the opportunity and possibility of conventional social political activism, as well as the application of restrictive policies (censorship and filtering) on the internet will increase the incidence of this form of political activism.Keywords: Hacktivism, Political Protest, Political Action, New Social Movement, Civil Disobedience
-
موضوع این مقاله مبنای قدرت سیاسی است. در هر جامعه ای قدرت سیاسی امری تاسیسی در حوزه مدنی آن است و بی تردید نیازمند یک مبناست. پرسش اصلی این پژوهش این است که مبنای قدرت سیاسی در فقه امامیه و اندیشه سیاسی امام خمینی چیست و چه شاخص ها و معیارهایی دارد. این پژوهش در ابتدا مبنای قدرت سیاسی را با مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. سپس این مفهوم را در ادبیات نظری فقه امامیه دنبال کرده است. در ادامه، با بررسی دستگاه تیوریک اندیشه سیاسی امام خمینی نشان داده است که این مفهوم پایه و مرکزی چه منزلتی در گفتمان سیاسی ایشان داشته است. سپس با برساختن چند شاخص و معیار، این دو دستگاه فکری را با یکدیگر مقایسه و همسنجی کرده است. این پژوهش به این نتایج رسیده است که قدرت سیاسی در اندیشه امام خمینی یک مبنای دوگانه و ترکیبی دارد که در آن نه تنها عناصری از حاکمیت الهی وجود دارد بلکه مولفه های نظریات پایین به بالای قدرت نیز در آن حاضر است. از سویی دیگر، این مبنای دوگانه و ترکیبی توانسته است در عین حفظ سنت و پایبندی به ارکان فقاهت سنتی اقتضایات جهان مدرن را پاسخگو باشد. روش پژوهش مقایسه ای بوده و شیوه جمع آوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای است.
کلید واژگان: دولت, مشروعیت, کنش سیاسی, خمینی, اقتدار, اجبار, قدرت, مدرنیته سیاسیThe subject of this article is the basis of political power. In any society, political power is an established matter in its civil domain and undoubtedly needs a foundation. The main question of this research is what is the basis of political power in Imami jurisprudence and Imam Khomeini's political thought and what indicators and criteria does it have. At first, this research has studied and investigated the basis of political power. Then he followed this concept in the theoretical literature of Imami jurisprudence. Further, by examining the theoretical system of Imam Khomeini's political thought, he has shown what importance this basic and central concept had in his political discourse. Then, by making several indicators and criteria, he has compared and equated these two intellectual devices with each other. This research has reached the conclusions that political power in Imam Khomeini's thought has a dual and mixed basis, in which there are not only elements of divine sovereignty, but also elements of low-to-high power theories. On the other hand, this dual and combined basis has been able to respond to the requirements of the modern world while preserving tradition and adhering to the pillars of traditional jurisprudence. The research method is comparative and the data collection method is documentary and library.
Keywords: Government, legitimacy, Political Action, Khomeini, Authority, Coercion, Power, Political Modernity -
The growing importance of paying attention to people and the inefficiency of liberal democracy led theorists to critique this political paradigm and offer alternative paradigms. One of the most important models presented in the Western world is Habermas's deliberative democracy, and in the Islamic world, Ayatollah Khamenei's religious democracy. Both models are based on the critique of liberal democracy and the emphasis on the position of the people in the political system and the reconstruction of various arenas of political action. This study tries to answer the following question using the documentary method “What is the sphere of political action in Ayatollah Khamenei's theory of religious democracy and Habermas's deliberative democracy?” The findings of the research indicate that both theories, while criticizing liberal democracy and considering the instrumentalization of the role of the people according to their different semantic systems, have revived various areas of political action in the spheres of establishment, participation and supervision.
Keywords: Ayatollah Khamenei, Habermas, political action, Religious Democracy, Deliberative Democracy -
هدف
هدف از این پژوهش بررسی نقش انسان گرایی مدرن و سوبژکتیو در اندیشه شریعتی و تاثیر آن بر دیدگاه های سیاسی و مذهبی وی است. تفسیر انقلابی و رادیکال شریعتی از مذهب به عنوان ایدیولوژی سیاسی برآمده از همین نگرش انسان شناختی است. مساله اصلی این است که سوژه گی و انقلاب چه جایگاهی در اندیشه شریعتی داشته و ترسیم سیمای ایدیولوژیک و انقلابی از دین با محوریت کنش سیاسی چه نسبتی با سوژه گی در آثار وی دارد؟
روش شناسی پژوهش:
این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی-تاریخی می خواهد ضمن تحلیل شاخصه های اصلی رویکرد شریعتی به مذهب به ارزیابی نقش آن در تبلیغ دین به مثابه یک ایدیولوژی سیاسی بپردازد.
یافته هایافته های این پژوهش به ما نشان می دهد که سیطره رویکرد سوبژکتیو در اندیشه سیاسی شریعتی با محوریت انسان گرایی سیاسی، پراکسیس اجتماعی و خوانش ایدیولوژیک از دین باعث شده تا وی دین را به مثابه یک ایدیولوژی انقلابی و رادیکال تصویر کند. انسان ایده آل شریعتی یک سوژه خودآگاه، انقلابی و عدالت خواه است که هویت خود را در کنش رادیکال سیاسی باز می یابد.
نتیجه گیرینتیجه کلی این پژوهش نشان گر آن است که پروژه فکری شریعتی در خصوص ارایه تصویری سوبژکتیو، ایدیولوژیک و رادیکال از مذهب در نهایت زمینه ساز تبدیل دین به یک عنصر سیاسی و انقلابی شده است.
کلید واژگان: سوژه گی, کنش سیاسی, ایدئولوژی, دین, انقلابPurposeThe aim of the current research is to investigate the subjective approach of Ali Shariati as one of the important figures of contemporary intellectuals of Iran to man and his social responsibility, its impact on the revolutionary and radical interpretation of religion as a political ideology. By using this approach, Shariati formulated a revolutionary subject in Shiite religious literature. And with its help, he was able to provide the ground for the political mobilization of the masses during the Islamic revolution. And to what extent Shariati's revolutionary analysis of the Shia religion was effective in the political mobilization of the masses of people in the Islamic Revolution?
Research methodologyUsing the historical analytical method, this research wants to analyze the main characteristics of Shariati's approach to religion and evaluate its role in the victory of the Islamic Revolution.
FindingsPaying attention to the political and social consequences of his analysis, including his attention to the revolutionary subject and its redefinition in Shiite religious literature and its role in depicting the revolutionary image of religion as a factor of social and historical transformation and its contribution to the formation and development of the Islamic Revolution are among the most important findings of this research.
ConclusionThe general result of this research shows that Shariati's intellectual project of presenting a subjective, ideological and revolutionary image of religion was ultimately the basis for turning religion into the main element of political mobilization in the Islamic Revolution.
Keywords: Revolutionary subject, political action, Ali Shariati, religion, Islamic Revolution -
تاریخ مفهومی، رویکردی نظری برای رسیدن به فهمی نوین از اندیشه و کنش سیاسی در گذر زمان و در بستر تحولات سیاسی- اجتماعی است. در این رویکرد، مفاهیم ریشه در تحولات اجتماعی دارند؛ به گونهای که با تغییر و تحول در جامعه و حوزه کنش، مفاهیم نیز از نظر معنا و کارکرد دچار تغییر می شوند. پرسش این نوشتار، چگونگی فهم و تفسیر نسبت کنش و نظر سیاسی است و اینکه آیا رویکرد تاریخ مفهومی میتواند این نسبت را به نحوی توضیح دهد که پژوهشگر علاوه بر کشف این مهم، به مسیولیت خود برای ساختن جامعه و جهان بهتر نیز بپردازد. فرض ما این است که تاریخ مفهومی میتواند تفسیری مناسب از نحوه بودن امور و تجربیات تاریخی را ارایه دهد و افق آینده را برای مداخله در امور اجتماعی بازگذارد، به نحوی که قلمرو کنش پژوهشگر در مقام نظرورز کنشگر نیز مشخص شود. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به معرفی این رویکرد میپردازد. تلاش ما این است که شرایط امکان ارایه درکی مفهومی از پدیده های سیاسی در بستر فهمی مدرن را شرح دهیم.
کلید واژگان: تاریخ مفهومی, اندیشه سیاسی, کنش سیاسی, تحولات اجتماعی, روشConceptual history is a theoretical approach to the modern understanding of political thought and action over time and in the context of sociopolitical transformations. In this approach, concepts are rooted in social developments; In such a way that with the change and development in the society and the field of action, the concepts also change in terms of meaning and function. The question of this essay is how to understand and interpret the relationship between political practice and political theory and whether conceptual history can explain this relationship in a way that the researcher, besides exploring it, fulfills his responsibility of constructing a better society and a better world. The assumption is that conceptual history can both present the most appropriate interpretation of the quality of existence of affairs and opens horizon of future for intervening social affairs; in a way that the realm of the researcher’s action in a position of a theoretical actor is determined. Using descriptive and analytical method, this essay introduces conceptual history. This article seeks to comprehend and interpret conceptual history in the context of modern understanding.
Keywords: Conceptual history, Political thought, political action, social changes, method -
فقدان امکانات مناسب برای زندگی تنها مختص به مناطق کردنشین نمی شود؛ بلکه بیشتر مناطق مرزنشین ایران به خاطر شرایط سخت اقلیمی و نزدیکی به مرز به قاچاق کالا مبادرت می کنند. استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان نیز تقریبا شرایط مشابهی با استان-های کردنشین کشور دارند. در سال های اخیر می بینیم زندگی سخت کول بران کرد بیش از سایر مناطق مرزی مورد بحث و بررسی روشنفکران و جامعه شناسان قرار گرفته است. به نظر می رسد کول بران توانسته اند یک تصویر از خود در جامعه ارایه کنند. چون هم مسیولان را وادار به پاسخ-گویی در قبال آن ها کرده است و هم حس همدلی مردم و مسیولان را به نفع خود ایجاد کرده است. هر پدیده استثنایی بر پایه دلایلی شکل می گیرد. در این نوشتار می خواهم با خوانش زیبایی شناسیک به این پرسش پاسخ دهم که چه پدیده مهمی اتفاق افتاد که جایگاه کولبران در اذهان مردم به مثابه یک اسطوره ارتقا داد و صحبت کردن از آنها را وارد وضعیت خاکستری کرده است. به همین منظور از الگوی نظری و روش شناختی ژاک رانسیر مدد گرفته شده است.کلید واژگان: سوژه سیاسی, کنش سیاسی, زیبایی شناسی, جنبش روزمرهThe lack of suitable facilities for life is not only limited to Kurdish areas; Rather, most of Iran's border areas resort to smuggling due to the harsh climatic conditions and proximity to the border. The provinces of Sistan and Baluchistan, Hormozgan, Bushehr and Khuzestan also have almost the same conditions as the Kurdish provinces of the country. In recent years, we can see that the hard life of Kurdish Kolbaran has been discussed and investigated by intellectuals and sociologists more than other border regions. It seems that Col-Bran have been able to present a new image of themselves to the people.This idea has not only forced the officials to answer to them, but it has also managed to arouse the sympathy of the people and the officials in their favor. Every exceptional phenomenon is formed based on reasons. In this article, I would like to answer this question with an aesthetic reading, what important phenomenon happened that raised the status of Kolubran in people's minds as a myth and made talking about them gray. For this purpose, the theoretical and methodological model of Jacques Rancière has been used.Keywords: political subject, Political Action, aesthetics, Everyday movement
-
بازتوصیف دولت سازی در ایران و تبیین نقش عمل سیاسی، اراده جمعی و آزاد انقلابیون با توسل به نظریه های کلاسیک دولت بهتر نمایانده می شود. زمینه های اندیشگی و فرهنگی شکل گیری انقلاب اسلامی و تاسیس جمهوری ویژه آن، همخوانی با نظریه کلاسیک «کنش سیاسی» هانا آرنت دارد. تبیین های راست گرایانه آرنت از انقلاب و روند شکل گیری آنها در زمره تبیین های اخلاقی و اندیشه ای شناخته شده است که می کوشد نوعی تبیین و تفسیر از اندیشه کنش جمعی منتج به انقلاب را ارایه دهد. این پژوهش چگونگی شکل گیری و تداوم منطقی و تاریخی عمل سیاسی در انقلاب ایران را با کمک بیانات امام خمینی(ره) پیگیری می کند و اینکه چگونه عاملیت خلاقانه جمعی، هدف تاسیس آزادی را تعقیب می کرد.بر پایه یافته های این مطالعه، کنش سیاسی امری همدلانه، خودجوش و تجلی اراده متعهدانه افراد برای تاسیس آزادی، مقاومت در برابر سلطه و رسیدن به رهایی است. کنش سیاسی بر شیوه عمل و چهارچوب یک جامعه سیاسی و الگوی یک دولت اثر می گذارد، عرصه سیاست و قدرت را موازنه می بخشد و عمل کنشگران در عرصه عمومی را به مثابه حرکت اراده جمعی به سوی فضایی آرمانی معرفی می کند. دولت در چنین تعریفی، هویتی متکامل در راستای میل درونی انسان ها است.کلید واژگان: آزادی, فردیت, عمل سیاسی, قدرت, امام خمینیThe redescription of state building in Iran and the explanation of the role of political action, collective and free will of the revolutionaries are better represented by resorting to the classical theories of the state. The intellectual and cultural grounds of the formation of the Islamic Revolution and the establishment of its special republic are consistent with the classical theory of "political action" by Hannah Arendt. Arendt's right-wing explanations of the revolution and the process of their formation are known among the moral and ideological explanations that try to provide a kind of explanation and interpretation of the idea of collective action leading to the revolution. This research criticizes the formation and logical and historical continuity of political action in the Iranian revolution with the help of Imam Khomeini's (RA) statements and how collective creative agency pursued the goal of establishing freedom. Based on the findings of this study, political action is sympathetic, spontaneous, and a manifestation of the committed will of individuals to establish freedom, resist domination,and achieve liberation. Political action affects the way actors act, the framework ofKeywords: freedom, identity, Political Action, Power, Imam Khomeini
-
در ایران، با وجود سنت دیرپای تاریخ نویسی (مانند تاریخ طبری، تاریخ بیهقی، اخبار الطوال و غیره) به علت حملات قبایل مختلف و گسست های متعدد اجتماعی، تاریخ و تاریخ نویسی علمی را تبدیل به وقایع نگاری سیاسی کرده است. استیلای دیرپای حکومت های قبیله ای، نوعی اخلاق و عصبیت ایلی - قبیله ای را در جامعه ما نهادینه کرد در رفت و آمدها و کشاکش های حکومت های ایلی، جامعه ایران از یک عصبیت به یک عصبیت دیکر پرتاب گردید. تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران - عموما - بازتاب این عصبیت ها و عصبانیت هاست این گذشته ایلی - قبیله ای، روان اجتماعی ما را شکل داده و در عرصه سیاسی هنوز عامل مهمی در چگونگی کردارهای ما به شمار می رود. اگر بر پایه این بینش به تاریخ ایران نگاه کنیم پژوهش حاضر با مطالعه ای تاریخی و با کمک روش توصیفی و تحلیلی در پی مساله ای است که در پژوهش های پیشین کمتر مد نظر قرار گرفته است، و آنهم نیروها و گروه های قدرتمند و تاثیرگذار بر نظم اجتماعی در تاریخ معاصر ایران در عهد صفوی، قاجار، پهلوی است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد مداخلات این جریانات با کمک نیروهای خارجی رقیب، عامل مهمی(مخرب) در کنش سیاسی جامعه ایرانی بوده و هست.کلید واژگان: جامعه شناسی سیاسی, عصبیت های قبیله ای, کردار سیاسی, تاریخ و تاریخ نویسیIn Iran, despite the long tradition of historiography (such as the history of Tabari, the history of Bayhaqi, Akhbar al-Tawwal, etc.) due to the attacks of various tribes and numerous social divisions, history and scientific historiography has become a political chronicle. The long-standing domination of tribal governments institutionalized a kind of tribal-tribal morality and nervousness in our society. In the movements and struggles of tribal governments, Iranian society was thrown from one nervousness to another. The social and political history of Iran - in general - is a reflection of these nerves and angers. This tribal past has shaped our social psyche and in the political arena is still an important factor in how we act. If we look at the history of Iran based on this insight, the present study, with a historical study and with the help of descriptive and analytical methods, seeks an issue that has been less considered in previous researches, namely powerful forces and groups influencing order. Social in the contemporary history of Iran in the Safavid, Qajar and Pahlavi eras. The results of the present study show that the interventions of these currents with the help of rival foreign forces have been and are an important (destructive) factor in the political actions of Iranian society..Keywords: Political Sociology, Tribal Nervousness, Political Action, History, Historiography
-
وجود حکومت و یک نظام اجتماعی، یکی از ضروریات زندگی بشر است؛ چرا که بدون آن، هرج و مرج لازم می آید. بر اساس عقیده شیعیان، وظیفه تشکیل حکومت در عصر حضور معصوم ، بر عهده امام معصوم قرار دارد، اما در عصر غیبت، با توجه به برخی از روایاتی که در مجامع حدیثی آمده است، چه بسا چنین توهمی به ذهن عده ای بیاید که هر گونه قیام و تشکیل حکومت در این عصر، از لحاظ شرعی محکوم است و مومنین باید تا قبل از پدیدارشدن نشانه های ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، سکوت پیشه نموده و خانه نشین باشند و دست به قیام و فعالیت های سیاسی نزنند. نویسنده در این پژوهش، تلاش دارد تا اثبات کند که این روایات علاوه بر این که بعضا دارای ضعف سند میباشند، مضمون این روایات نیز چنین عقیده ای نیست و این باور، با آیات قرآن و سایر روایات معتبر اهل بیت: نیز ناسازگار است.
کلید واژگان: روایات خانه نشینی, اقدام سیاسی, ترک اقدام سیاسی, عصر غیبتThe existence of a government and one social system is rendered necessary in human life, because the absence of a government and a social system may result in chaos in every aspect of social life. According to the ShiÝa, the responsibility of forming a government is upon the living Infallible Imam, but, at the age of occultation, taking into account some traditions which can be found in some compilations of hadiths, it is possible that some people will form in thir minds some false beliefs that any uprising or idea for establishing a government at this age is not permissible and Muslim believers have to be in a position of inactivity and refrain from any political actions or uprising until certain events as signs of the reappearance of al-Mahdi (may God hasten his reappearance) occur. In this research work, the writer tries to establish that the traditions in question may be weak in terms of chains of narrators, that the theme or content of such traditions do not suggest such false beliefs and that they are even inconsistent with the Qur’anic verses and other authentic traditions (hadiths).
Keywords: traditions confirming inactivity, political action, refraining from political action, age of occultation -
در تحولات نظری و تاریخی اسلام می توان شاهد سه گرایش پیرامون نظر و عمل بود. گرایشی که به عمل صرف توجه دارد، گرایشی که نظریه را بر عمل مقدم می داند و گرایش سوم به تعامل نظریه و عمل سیاسی معتقد است. در بین گرایش های سه گانه شیعه به نوع سوم گرایش دارد. شیعه در طول تاریخ رویگردهای مختلفی اعم از تقیه، اصلاح و انقلاب را در تعامل با محیط سیاسی انتخاب و تجربه کرده است. در پی این روند در دوره معاصر شیعه، از رویکردهای تقیه و اصلاح فاصله گرفته است و به ویژه با پدید آمدن دوره پهلوی در تاریخ معاصر ایران به رویکرد انقلابی و تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی نزدیک می شود. در این جا سوال اصلی پژوهش آن است که بستر عینی و تحولات دوره اول پهلوی دوم چه اثری بر اندیشه سیاسی شیعه در آن دوران داشته است و این اندیشه چگونه بر عمل سیاسی علمای شیعه فعال در این عصر موثر واقع شده است؟ و این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به پاسخ به سوال پرداخته است. بستر عینی و تحولات سالهای 1320 تا 1332 پس از تلاش های رضا خان برای عرفی سازی و به حاشیه کشانیدن دین و مهم ترین حامی آن یعنی روحانیت، ایجاد تغییراتی در اندیشه سیاسی شیعه و نوع عملکرد آن را شاهد است، به گونه ای که این تغییرات ضمن تاثیر بر عمل سیاسی شیعه در آن دوران، زمینه های شکل گیری انقلاب جمهوری اسلامی را در سال 57 را فراهم آورده است.
کلید واژگان: نظریه, عمل سیاسی, شیعه, پهلوی دوم, رویکرد انقلابیInteraction of political Theory and Action in Shiite political thought and its role in the transformation of the first half of the second Pahlavi (1320-1332) Looking at the historical transformation of Islam, we can distinguish three tendencies about thought and action. The tendency that prioritizes action, the tendency that prioritizes theory over action, and the third tendency to believe in the interaction of theory and political action. Among these, Shiites belong to the third tendency. Throughout history, the Shiites have chosen various approaches, including taqiya, reform, and revolution, in interaction with the political environment. With the approach of the contemporary Shiite period, it has distanced itself from the approaches of taqiyyah and reform, and especially with the emergence of the Pahlavi period in the contemporary history of Iran, it approaches the revolutionary approach and the attempt to form an Islamic government. Here, the main question of the research is what effect did the objective context and transformation of the first Pahlavi period of the second Pahlavi period have on the Shiite political thought in that period and how did this thought affect the political action of the active Shiite scholars in this era? The hypothesis of this article is that the objective context and transformation from 1320 to 1332, which after Reza Khan's efforts to secularize and secularize to marginalize religion and its most important supporter, the clergy, caused changes in Shiite political thought and type of action. It has been done in such a way that these changes, while influencing the political action at that time, provided the grounds for the formation of the Islamic Republic Revolution in 1357
Keywords: Theory, political action, Shiite, second Pahlavi, revolutionary approach -
هدفبررسی کنش های سیاسی گروه های شیعی یمن، دغدغه اصلی این مقاله است. گروه های شیعی یمن بویژه امامیه، اسماعیلیه و زیدیه بخش وسیعی از شیعیان یمن را شامل می شوند. آنان بیش از هزار سال حکومت را در این کشور در دست داشتند، ولی در سال 1962 با کودتایی که با حمایت و تحریک کشور مصر انجام گرفت، قدرت را از دست دادند.روشروش انجام گرفته در این پژوهش تحلیل محتوا با بهره گیری از نظریه «کوینتین اسکینر» است.یافته هایافته ها نشان می دهد در یمن، اثنی عشریه و اسماعیلیه زیر چتر حمایتی زیدی ها قرار دارند و بستر اجتماعی یمن به گونه ای بوده که منجر به ظهور شخصیت ها و جریان های فکری متنوعی در میان شیعیان زیدیه گردیده است.نتیجه گیرینتایج به دست آمده نشان می دهدتفسیر زیدیه از مفهوم امامت هر چند در حوزه نظری، ایشان را در مقایسه با سایر فرق شیعی رویکردی معتدل بخشیده است اما در عمل و کنش های سیاسی، به سمت و سوی اقدامات رادیکال و عمل گرایی سیاسی کشانیده و حاصل این اقدامات متاثر از زمینه ها و بسترهای فکری در گذشته آنان بوده است.کلید واژگان: کنش سیاسی, شیعیان یمن, زیدیه, اسماعیلیه, امامیه, فرقه و جنبش انصارالله یمنObjectiveExamining the political actions of Yemeni Shiite groups is the main concern of this article. Yemeni Shiite groups, especially the Imams, Ismailis and Zaydis, make up a large part of the Yemeni Shiites. They ruled the country for more than a thousand years, but lost power in 1962 with a coup sponsored by Egypt.MethodThe method of this research is content analysis using Quentin Skinnery's theory.ResultsFindings show that the Twelvers and the Ismailis are under the umbrella of the Zaidis in Yemen, and the Yemeni social contexthas been such that led to the emergence of different characters and various currents of thoughts among the Zaydi Shiites.ConclusionThe results show that Zaydi's interpretation of the concept of Imamate, although in the theoretical field has given him a moderate approach compared to other Shiite sects, but in political actions has led to radical actions and political pragmatism. The result of these actions has been influenced by their background and thought context in the past.Keywords: Political Action, Yemeni Shiites, Zaydis, Ismailis, Imams, Yemeni Ansarullah sect, movement
-
مسئله اصلی پژوهش تبیین علل ظهور و بروز کنش های سیاسی قومی در وضعیت های مختلف حکمرانی در ایران با تاکید بر دیالکتیک دمکراسی و توسعه است که در ضمن آن، وضعیت مطلوب و مساعد تعامل دولت و قومیت ها مشخص شده و عملکرد آنان در مقاطع مختلف زمانی سنجیده می شود. روش پژوهش، کیفی از نوع مقایسه ای-تاریخی است که از چهارچوب نظری جنبش های اجتماعی چالز تیلی برای تبیین دو شاخص کلان دمکراسی و توسعه و تعیین مولفه ها استفاده شده است. به عنوان یافته های پژوهش باید نتیجه گرفت؛ دوران پیش از انقلاب اسلامی به علت سیاست های همگون ساز و سرکوب گر، ذیل وضعیت غیردمکراتیک با ظرفیت پایین توسعه و سال های ابتدایی انقلاب به علت رویکرد مدارا و تعهدمدار ذیل وضعیت دمکراتیک با ظرفیت پایین قرار می گیرد. در این وضعیت ها همواره به علت ضعف حکومت و یا فقدان سیاست، کنش های سیاسی قومی خشونت آمیزی اتفاق افتاده است. در دوران پایانی جنگ، دولت سازندگی، دولت های نهم و دهم و دولت اعتدال به علت توسعه زیرساخت ها و ارتقای وضعیت اقتصادی و اجتماعی، ظرفیت حکومت بالا رفته ولی به علت ضرورت امنیت و مقابله با تجزیه طلبی، سطح دمکراسی کاهش یافته است. در نهایت دوران اصلاحات به عنوان وضعیت بهینه ذیل وضعیت دمکراتیک با ظرفیت بالای توسعه قرار می گیرد.
کلید واژگان: دمکراسی, توسعه, کنش سیاسی, قومیت, ایرانThe main issue of the present research is to explain the causes of the emergence of ethnic political actions in different status of governance in Iran with an emphasis on the dialectic of democracy and development, while the required mood of interaction between the state and ethnicities has been identified. The research method is a qualitative comparative-historical that is used in the theoretical framework of Charles Tilly's social movements to explain two democracy and developmental components. As a result of the research, the era before the Islamic Revolution was non-democratic state with low development capacity because of Assimilation and the early years of the revolution is democratic capacity with a low capacity because of tolerant approach. In the final stages of the war, Sazandegi, the ninth and tenth governments and the Etedal, the capacity of the government has risen, because of the necessity of the development of infrastructure, and the improvement of the economic and social situation but the level of democracy has diminished because of security and countering Separatism. Finally, the era of Eslahat is seen as an optimal state of a democratic state with a high development potential.
Keywords: Democracy, Development, Political Action, ethnicity, Iran -
بنیانگذاری و مدیریت نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر بنیانهای فکری امامخمینی(ره) شامل خدامحوری، تکلیفگرایی و تلازم دیانت و سیاست، باعث شکلگیری الگوی سیاسی خاصی پیرامون دلالت های متعالی اسلام، توسط ایشان گردید. به عقیده امام (ره) اسلام از هیچ چیز غافل نیست و فقه، تیوری واقعی و کامل اداره انسان و جامعه از گهواره تا گور است. بر این اساس، فقه کارکردهای مفید و موثری دارد که به دلیل ریشههای وحیانی آن، قدرت تشخیص مصلحت امت و منفعت ملت را خواهد داشت. بدینسان، در مواضع عملی امام (ره) در اثناء و پس از تشکیل حکومت اسلامی، شاهد ایجاد ساختارهای سیاسی متناسب با فرامین اسلامی به منظور تامین مصالح جامعه هستیم. در این نوشتار با بررسی تجربه دهه نخست مدیریتی در دوره تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران، برای سیاستورزی امام خمینی (ره) میتوان پنج شاخص «شکلدهی به سازمان سیاسی حکومت»، «تدوین قانون اساسی»، «مدیریت رخداد تسخیر سفارت امریکا و تعبیر انقلاب بزرگتر»، «هدایت و رهبری دفاع مقدس» و «تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام» را مطرح نمود که نشاندهنده سیاست ورزی بنیانگذار جمهوری اسلامی در عرصه سیاست داخلی است.
کلید واژگان: امام خمینی (ره), تلازم سیاست و دیانت, سیاست ورزی, جمهوری اسلامی, قانون اساسیFoundation and management of the newly established Islamic Republic of Iran system based on Imam Khomeini’s intellectual bases, including God-centeredness, obligation- centeredness attitudes, and association of religiosity and politics, gave rise to the formation of a specific model on the lofty religion of Islam by him. In Imam’s view, Islam does not ignore anything, and jurisprudence is the real and complete theory for the management of human and society from the cradle to the grave. On this basis, jurisprudence has useful and practical functions, which, due to its divine inspiration roots, holds power to detect the expedition and interest of the nation. In this way, in Imam’s practical stances during and after the formation of the Islamic government, the creation of political structures proportional to the Islamic commandments to supply the interests of the society is observed. In this writing, the experience of the managerial first decade in the establishment of the Islamic Republic of Iran period. It is possible to pose four indicators for Imam Khomeini’s political action including "giving shape to the political organization of the government," "compilation of the Constitution," "orientation and leadership of the holy defense" and "establishment of the Expediency Discernment Council" which shows the Islamic Republic Founder’s politics in the domestic arena.
Keywords: The Late Imam Khomeini, Association of Politic, Religiosity, Political Action, Islamic republic, Constitution -
هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل انواع کنشهای سیاسی قومی در ایران و فرایند شکل گیری و توسعه آنها در وضعیت های متفاوت دولت مندی و حکومت داری، با نیت کمک به تحلیل ریشه های رفتاری قومیت ها و سیاست گذاری از طریق ارایه الگوهای کنش سیاسی قومیت های ایرانی است. در بررسی الگو و فرایند کنش سیاسی قومی، از چارچوب نظری «اعتراض، خروج و وفاداری» آلبرت هیرشمن بهره گرفته شده است.کلید واژگان: کنش سیاسی, قومیت, اعتراض, خروج, وفاداری, ایرانThe purpose of this study is to survey the different types of ethnic political actions in Iran and the process of their formation and development in different states of government and government, With the intention of helping to analyze the ethical roots of ethnicity and policymaking by presenting patterns of political action of Iranian ethnicities. Albert Hirschman's theoretical framework of "protest, exit and loyalty" is used for Surveying the pattern and process of ethnic political action.Keywords: Political Action, ethnicity, Protest, Exit, Loyalty, Iran
-
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان انعکاس کنش سیاسی در معنویت مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی است. به این منظور با شاخص قراردادن تعریف معنویت در بیانیه ی گام دوم و تکمیل مولفه های آن با کمک سایر بیانات مقام معظم رهبری، چارچوبی نظری برای شناسایی مکتوبات فارسی مطالعات معنویت در گفتمان انقلاب اسلامی ارائه شده است. این مکتوبات به دو بخش قابل تقسیم است: "مکتوبات گفتمان مرکزی" و "مکتوبات نقد جریان های رقیب". نحوه ی بازنمایی دال های زبانی حاکی از کنش سیاسی در این مکتوبات نیز بررسی شده است. این دال های زبانی در مطالعات معنویت به زبان فارسی که حول تعریف معنویت در گفتمان انقلاب اسلامی و مفهوم سازی های این گفتمان حول شاخصه های "معنویت انقلابی" شکل گرفته اند، حکایت از کنش های سیاسی خاصی در معنویت گرایی دارند. رئوس این کنش ها در وجه فعال (کنشی) آن عبارتند از: استکبار ستیزی، عدالت خواهی، شهادت طلبی و تمدن سازی. دال های حاکی از این کنش های فعال نیز عبارتند از: معنویت جهادی، تمدن ساز، عدالت خواه، انقلابی، حماسی، رهایی بخش از سلطه، شهادت طلبانه و پیشرفت گرا. دال های زبانی حاکی از کنش گری سیاسی منفعل (واکنشی) در ادبیات تولیدشده در نقد گفتمان رقیب نیز عبارتند از: معنویت امریکایی، صهیونیستی، وارداتی، استکباری، نظامی، سرمایه دارانه و مصرفی.
کلید واژگان: بیانیه ی گام دوم, معنویت گرایی, کنش سیاسی, معنویت انقلابی, انقلاب اسلامیThe purpose of the present study is to investigate the reflection of political action on spirituality based on the discourse of the Islamic Revolution. To this end, a theoretical framework for identifying Persian literature on the studies of spirituality in the discourse of the Islamic Revolution is presented by indexing the definition of spirituality in the second step statement and completing its components with the help of other statements of the Supreme Leader. These writings can be divided into two parts: "Central Discourse Writings" and "Criticisms of Criticisms of Competitive Currents". The way the slabs represent the political action in these letters is also examined. These linguistic signifiers in the studies of spirituality in Persian that have developed around the definition of spirituality in the discourse of the Islamic Revolution and the implications of this discourse around the features of "revolutionary spirituality" indicate specific political actions in spirituality. The outlines of these actions in their active form are arrogance, justice seeking, martyrdom, and civilization. Signs of these active actions include: jihadi spirituality, civilization, justice, revolutionary, epic, liberation from domination, martyrdom, and progressiveism. Linguistic evidence of passive (reactive) political activism in the literature produced in the critique of competing discourse also includes American, Zionist, imported, arrogant, military, capitalist and consumerist.
Keywords: Second Step Statement, Spirituality, political action, Revolutionary Spirituality, Islamic revolution -
با نگاهی به تحولات تاریخی اسلام می توان سه گرایش پیرامون نظر و عمل را از هم متمایز نمود. گرایشی که اولویت را به عمل صرف می دهد، گرایشی که نظریه را بر عمل مقدم می داند و گرایش سوم به تعامل نظریه و عمل سیاسی معتقد است. در این میان شیعه به گرایش سوم تعلق دارد که با رویکردهای مختلفی اعم از تقیه، اصلاح و انقلاب را در تعامل با محیط سیاسی انتخاب کرده است. در دوره معاصر شیعه از رویکرد تقیه فاصله گرفته است و به ویژه در دوره پهلوی به رویکرد انقلابی و تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی نزدیک می شود. سوال اصلی پژوهش آن است که بستر عینی و تحولات دوره رضا خان چه اثر بر اندیشه سیاسی شیعه داشته است و این اندیشه چگونه بر عمل سیاسی علمای شیعه فعال در این عصر موثر واقع شده است؟ فرضیه این مقاله آن است که بستر عینی و تحولات سالهای 1299 تا 1320 که حکایتگر عرفی سازی و سکولاریزه کردن برای به حاشیه کشانیدن دین و مهم ترین حامی آن یعنی روحانیت است باعث ایجاد تغییراتی در اندیشه سیاسی شیعه و نوع عملکرد آن شده است به گونه ای که این تغییرات ضمن تاثیر بر عمل سیاسی در آن دوران، زمینه های شکل گیری انقلاب اسلامی را در سال 57 فراهم آورده است.کلید واژگان: نظریه, عمل سیاسی, شیعه, پهلوی اول, رویکرد انقلابیLooking at the historical developments in Islam, we can distinguish three trends in opinion and practice. A tendency that takes precedence into action, a tendency which precedes theory as an action, and believes in the third tendency to interact with theory and political action. Meanwhile, the Shiite belongs to the Third Trend. Throughout the Shiite history, different approaches, such as taqiyya, have been chosen by the Shia in the context of this tendency, and reform and revolution in interaction with the political environment. Or approaching the contemporary Shiite era is far from the approaches of taqiyya and reformation, and in particular, with the emergence of the Pahlavi era in modern Iranian history, we are approaching a revolutionary approach and an attempt to form an Islamic state. Here, the main question of the research is that the objective context and developments of Reza Khan have had an effect on the Shi'a political thought in that period, and how this thought has influenced the political action of the Shiite scholars active in this age?Keywords: theory, Political Action, Shiite, Pahlavi First, Revolutionary Approach
-
متفکران اجتماعی در طول تاریخ همواره به دنبال کشف عناصری بوده اند که بتوانند کشمکش های موجود در جوامع انسانی را به حداقل رسانند و آن را به صورتی بهینه مدیریت کنند. فیلسوفان سیاسی اسلامی با اتکا به بررسی های موشکافانه خود درباره نفس انسانی، نهادینه شدن عناصر سعه صدر، تحمل و مدارا را در تعاملات اجتماعی، از عوامل اصلی کاهش و کنترل سطح برخورد و منازعه در میان گروه ها، اصناف و افراد اجتماع می دانند. این پژوهش در پاسخ به این پرسش که «از منظر فلسفه سیاسی اسلامی، عنصر مدارای سیاسی چگونه و بر اساس چه راهبردهایی می تواند تعاملات میان دولت و ملت و همچنین افراد، احزاب، گروه ها و سازمانی های رسمی و غیررسمی را به نحو بهینه مدیریت کند و از بروز برخوردهای خشن و قهرآمیز جلوگیری نماید؟» می کوشد با روش توصیفی - تحلیلی و با تجزیه و تحلیل دیدگاه های فیلسوفان سیاسی اسلامی، تصویری دقیق از جایگاه و نقش این عنصر در مهندسی سیاسی - اجتماعی ارائه کند. هدف مقاله، اثبات این مسئله است که مدارای سیاسی در فلسفه سیاسی اسلامی، از عوامل اصلی تحقق مدینه فاضله و مدیریت بهینه سیاسی و اجتماعی بوده، همین امر فیلسوفان سیاسی اسلامی را واداشته است تا هم نخبگان و مدیران جامعه و هم توده های مردم را به در پیش گرفتن مسیر مدارا در روابط متقابل خود فراخوانند و به همین دلیل، راهبردهایی چون تقویت مبانی عقیدتی و اخلاقی، نهادینه سازی عقلانیت در روابط اجتماعی و... را برای تثبیت و تعمیق عناصر تحمل و مدارا در مناسبات و تعاملات اجتماعی ارائه کنند.کلید واژگان: مدارای سیاسی, کنش سیاسی, دولت, شهروندان, فلسفه سیاسی اسلامیThe social thinkers have been constantly looking for the identification of elements in order to decrease the challenges present in the societies and manage it in the favorable way. The Political Islamic philosophers, relying on their meticulous analysis related to the self of human have deemed institutionalization of elements like patience and tolerance in the social interactions as the main elements of decreasing and controlling the level of dealing with or struggling among groups and castes as well as the people in community. This research is to answer the question that: in view of Islamic political philosophy ,which strategies, how and on which base the element of political tolerance can manage the interactions between government and nation as well as people, parties, groups , formal and informal organizations in the favorable way and avoid any violent behaviors. The article tries to present an exact illustration of the position and role of this element in the social-political engineering via the descriptive-analytical method along with the analysis of viewpoints of Islamic political philosophers. The objective of this article is proving this issue that the political tolerance in the Islamic political philosophy is considered as the main element towards the realization of ideal city and the optimal political-social management. This very issue has made the Islamic political philosophers to call the elites, managers of community and mass of people for considering tolerance in the reciprocal relationships to present the strategies like strengthening ethical and belief foundations, as well as the institutionalization of rationality in the social relationships towards the stabilizing and deepening of tolerance in regard with the relationships and social interactions.Keywords: political tolerance, political action, government, citizens, Islamic political philosophy
-
رویکردهای رایج نظریه سیاسی را متهم به نادیده گرفتن واقعیت سیاسی، فاقد پروبلماتیک واقعی و بیشتر مشمول حیثیتی انتزاعی و متافیزیکی تفسیر می کنند. پژوهش حاضر مقابل این دیدگاه است و تلاش دارد نظریه سیاسی را درگیر و مشغول واقعیت سیاسی تفسیر کند. بدین منظور این پژوهش در نظر دارد درکی گفتمانی از نظریه سیاسی یونان باستان و رابطه آن با کنش سیاسی -به عنوان معیار و ملاک واقعیت سیاسی- ارائه دهد. نویسندگان بدین منظور ابتدا به تبارشناسی شرایط ظهور نظریه سیاسی در یونان باستان می پردازند. سپس با گزینش مفهوم پولیس به عنوان دال مرکزی نظریه سیاسی یونان باستان به تشریح چرایی مرکزیت و محوریت این مفهوم پرداخته می شود. در قسمت بعد تلاش می شود که رابطه گفتمانی پولیس با عناصر بنیادین نظریه سیاسی یونان باستان آشکار شود. در آخرین بحث به کیفیت و چگونگی رابطه نظریه سیاسی و کنش سیاسی در یونان باستان اشاره می شود. این پژوهش در فرآیند اثبات مدعای خود از مفروضات نظریه تحلیل گفتمان بهره می برد.کلید واژگان: نظریه سیاسی, کنش سیاسی, یونان باستان, پولیس و تحلیل گفتمانContemporary approaches interpreted political theory as ignoring political reality, lacking a real problem and more subject of the abstract and metaphysical dignity. The research is opposed to this view and attempting to interpret political theory as engaging in political reality. For this purpose, this study intends to present a discursive conception of ancient Greek political theory and its relationship with political action - as a criterion of political reality. For this reason, the writers, first of all, look at the genealogy of the conditions for the emergence of political theory in ancient Greece. Then, by choosing the concept of polis as the central sign of ancient Greek political theory, explaining the centrality of this concept. The following section attempts to reveal the relation of discourse of the polis with the fundamental elements of the ancient Greek political theory. The last issue is about the quality and the relationship between political theory and political action in ancient Greece. This research uses the assumptions of discourse theory to support its claim.Keywords: Political theory, Political action, Ancient Greece, Polis, Discourse analysis.
-
انقلاب اسلامی در ایران با یک رهبری مذهبی تاثیرگذار به پیروزی رسید. با توجه به اینکه رهبری انقلاب در تبعید به سر می برد و از همه امکانات رسانه ای و ارتباطی با مردم محروم بود، پیوند محکمی میان رهبری انقلاب و مردم برقرار شد. این مسئله در این مقاله، مبنای بررسی نسبت زبان و سیاست و کوشش برای تبیین جنبه های عملی و راهبردی زبان در رهبری امام در دوره انقلاب قرار گرفته است. در مطالعات نسبت زبان و سیاست، دو رویکرد کلی سیاست چونان امری به معرفت و نظر و سیاست به مثابه قدرت و قلمرو عمل جمعی و در جهت حفظ یا تغییر وضع موجود حاکم است. در این مقاله بر اساس رویکرد دوم و با استفاده از نظریه هایی که در آن بر قابلیت ها و کارکردهای عملی، رسانه ای، شبکه ای و بسیج کننده زبان تاکید داشته اند، ابعاد و کارکردهای اثربخش و عملی زبان در اندیشه امام خمینی(ره) بررسی شده است. یافته های این بررسی نشان می دهد که امام(ره) با داشتن تحصیلات تخصصی در سه حوزه عرفان، اخلاق و فقه و با توجه به طبقه بندی خاص خود از علوم اسلامی، بر عمل گرایی به عنوان مشترک این سه حوزه تاکید کرده و زبان را در راستای عمل سیاسی و انقلابی در این سه حوزه به کار می گیرد. بسیج گری، انتقادگری و مخالفت با وضع موجود و دعوت و برانگیختن مردم به تاسیس حکومت جدید، از ابعاد کارکردی زبان در رهبری امام است.
کلید واژگان: امام خمینی (ره), زبان, سیاست, حکومت اسلامی و عمل سیاسیIslamic revolution realized in Iran under the leadership of a religious leader. Although the leader was in exile but he had strong connections with his followers despite his deprivation of communication means. This issue in this paper is the basis of reviewing the relationship between language and politics; so the paper tries to explain pragmatic and strategic aspects of language in Imam Khomeini's leadership in the process of Islamic revolution. In the field of study of relationship between language and politics, there are two general approaches: politics as theory and knowledge and politics as power and the realm of collective action to sustain or to change the current situation. This paper, by focusing on the second approach and by using the theories of language competence and language pragmatics in the realm of media and in mobilization of mass, will try to examine influential functions and pragmatic aspects of language in Imam Khomeini's thoughts. The findings indicate that Imam Khomeini as a scholar in mystics, ethics and jurisprudence and by his own classification of Islamic sciences introduced the pragmatism as the core of those sciences and used the language along political and revolutionary actions. Mobilizing the mass, criticizing and opposing the current situation and inviting the people to realize the Islamic state are among Imam Khomeini's pragmatic aspects of leadership.Keywords: Imam Khomeini, Politics, Classification of Sciences, Islamic State, Political Action
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.