به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "public opinion" در نشریات گروه "علوم سیاسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «public opinion» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • غلام رضا بهروزی لک، رضا کفیلی*

    گفتمان سازی به معنای جهت دادن افکار عمومی جامعه به سمت مفهوم خاصی است که یکی از لازمه های اجرایی شدن مفاهیم و ایده ها محسوب می شود. به رغم تلاش های مجامع علمی و فرهنگی، هنوز در خصوص گفتمان سازی مفاهیم و ایده های ارزشمند، وضعیت مطلوبی مشاهده نمی شود که یکی از علل آن، نبود الگوی مناسب گفتمان سازی است؛ بنابراین استنطاق آرای اندیشمندان اصیل اسلامی بسیار با اهمیت است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی - تحلیلی و روش تحلیل مضمونی استرلینگ، با بررسی بیانات آیت الله خامنه ای در خصوص گفتمان سازی، درصدد ارائه الگوی گفتمان سازی در اندیشه ایشان است. بنابر یافته های این پژوهش، الگوی گفتمان سازی از منظر رهبری معظم انقلاب اسلامی عبارت است از اینکه گفتمان به معنای عمومی شدن یک مفهوم در جامعه و جهت گیری افکار عمومی به سمت آن مفهوم است که برای تحقق این مفهوم، عواملی مانند نخبگان، عالمان، شاعران، ادیبان، مسئولان، هنرمندان، دانشجویان، طلاب و صداوسیما تعیین می شوند تا مفاهیمی مثل مسائل روز جامعه و مفاهیم دارای قابلیت گفتمان سازی را با رعایت شرایط آن (تفکر، تکرار، تبیین و ارائه الگو) از طریق برنامه های صداوسیما، نگارش، کرسی های آزاداندیشی، تبلیغ، شعر، کارهای هنری و امکانات دستگاه های مختلف کشور گفتمان سازی کنند. چنین گفتمانی نتایجی مانند پیشرفت و حل مشکلات کشور، تسهیل گری در امور کشور، افزایش انگیزه خدمت، فعال شدن مجریان، تبدیل فکر به عمل، ایجاد اقبال عمومی، رشد مردم و احساس مسئولیت را در پی خواهد داشت.

    کلید واژگان: گفتمان سازی, اندیشه سیاسی, آیت الله خامنه ای, افکار عمومی, صدا و سیما, تبلیغ, نخبگان
    Gholamreza Behrouzi Lak, Reza Kafili *

    Discourse creation involves directing public opinion toward a specific concept, which is essential for implementing ideas and concepts effectively. Despite efforts by academic and cultural institutions, there remains an inadequate level of discourse creation for valuable ideas and concepts, primarily due to the lack of an appropriate discourse model. Thus, examining the views of authentic Islamic thinkers is highly significant. This study, using a descriptive-analytical approach and Sterling’s thematic analysis method, seeks to establish a discourse model based on Ayatollah Khamenei’s statements on discourse creation. According to the study's findings, Ayatollah Khamenei’s discourse model views discourse as the process of a concept becoming prevalent in society and public opinion aligning with it. To realize this, key figures—including intellectuals, scholars, poets, writers, officials, artists, students, seminarians, and the national broadcasting network—are designated to foster discourse around socially relevant issues and discourse-ready concepts. They achieve this by meeting specific criteria (thought, repetition, clarification, and modeling) through TV programs, writing, free-thinking forums, promotion, poetry, artistic works, and the resources of various state institutions. Such a discourse is expected to yield outcomes like national progress, problem-solving, facilitating public affairs, increasing the motivation to serve, activating executives, translating ideas into action, generating public approval, fostering individual growth, and enhancing the sense of responsibility.

    Keywords: Discourse Creation, Political Thought, Ayatollah Khamenei, Public Opinion, National Broadcasting, Propagation, Elites
  • امیدعلی مسعودی*

    هدف ازاین تحقیق شناسایی الگوی مطلوب حکمرانی مطبوعات درجامعه اسلامی از نظر واندیشه امام خمینی (ره) است.این تحقیق با روش داده بنیاد سیستماتیک اشتراوس وکوربین با کدگذاری کلیه آثار مکتوب امام خمینی (ره) ارسال 1322 تا 1368انجام یافته است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که الگوی مطلوب حکمرانی مطبوعات استخراج شده دراندیشه امام خمینی (ره) دارای چهارشرایط است که عبارتنداز 1-نفی حکمرانی استبدادی با دومولفه مخالفت با نظام استبدادی ومبارززه با فساد درمطبوعات.2-حکمرانی مطبوعات که شامل سه مولفه مهم رعایت اخلاق مطبوعاتی،رعایت آزادی مطبوعات وقانون گرایی درکارمطبوعات است،3-حکمرانی تربیتی،دراین مبانی امام مطبوعات را به مثابه دانشگاه درنظرمی گیرند ومولفه نقش تربیتی را درنظرداشته اند.اما بدون انتقاد ومولفه نقش انتقادی مطبوعات،امکان حکمرانی آن ها وجودندارد.4-مبانی حکمرانی مردم چه درحکمرانی حاکمان وچه درحکمرانی مطبوعات، دراندیشه امام ؛ربط وثیقی با نفی حکمرانی استبدادی دارد.دومولفه حکمرانی کوخ نشینان به عنوان نمادهای مبارزه با ظلم ومولفه نظارت برمطبوعات به منظورجلوگیری ازانحراف مردم وافکارعمومی ازاندیشه امام استخراج شده اند.براین اساس می توان الگوی مطلوب حکمرانی مطبوعات را با شناخت شرایط علی، زمینه ای ومحیطی ترسیم کرد، دراین الگوبا شناخت راهبرد، می توان پیامدهای این حکمرانی راشامل آزادی مطبوعات، انتقاد، رعایت قانون و انتشار مطالب بدون توطیه برشمرد.

    کلید واژگان: امام خمینی(ره), افکارعمومی, انتقاد, حکمرانی, مردم, مطبوعات
    Omid Ali Masoudi *

    The purpose of this study is to identify the optimal model of press governance in Islamic society from the point of view of Imam Khomeini (RA). The research findings indicate that in Imam's view, the press should govern the nation and reflect public opinion to govern. The favorable model of press governance extracted in Imam Khomeini's thought has four conditions, which are: 1- Rejection of authoritarian rule with two components of opposition to the authoritarian system and fight against corruption in the press. 2. Orientalism is in the work of the press. 3- In educational governance, in these principles, the Imam of the press is considered as a university and the component of the educational role is considered. But without criticism and the critical role of the press, it is not possible to govern them. The press, in Imam's thought, is closely related to the denial of authoritarian rule. , In this context, understanding the strategy, the consequences of this rule can be enumerated, including freedom of the press, criticism, observance of the law, and the publication of content without conspiracy

    Keywords: Imam Khomeini, Public opinion, criticism, Governance, people, Press
  • مسعود معینی پور*، رسول ملائی

    کنش گری رسانه ابزاری برای مدیریت افکار عمومی جامعه می باشد، که به وسیله آن جامعه می تواند مسیر سعادت پیروزی و یا شقاوت شکست را کسب نماید. در رابطه با تاثیرپذیری افکار عمومی توسط رسانه اندیشمندان زیادی مباحثی را مطرح نموده اند. سوال قابل طرح اینکه از منظر مقام معظم رهبری مدیریت افکار عمومی جامعه نیازمند چه راهبردهایی برای کنش گری رسانه می باشد؟ روش به کارگیری در این پژوهش تحلیل مضمون خواهد بود. یافته های پژوهش همچون: مهندسی اخبار جهت کنترل افکار عمومی، تصویرسازی غلط رسانه ای عامل انحراف افکار عمومی، ضعف ما در تولید محتوای مناسب و مانند آنها حکایت از این دارند که از منظر رهبر انقلاب ضرورت دارد رسانه ها در جمهوری اسلامی در دو کلان راهبرد سیاسی اجتماعی و محتوایی عملیاتی به تولید راهبردهای کنش گری بپردازند، که در صورت توجه افکار عمومی جامعه اسلامی در مسیر صحیح مدیریت خواهد شد.

    کلید واژگان: مقام معظم رهبری, راهبرد, کنش گری, رسانه, افکار عمومی
    Masoud Moinipour*, Rasoul Mollaei

    Functionality of the media is a tool for managing the public opinion of the society, by which the society can gain the path of happiness - victory or misery - failure. Regarding the impact of media on public opinion, many thinkers have raised issues. The question that can be asked is, from the perspective of the Supreme Leader, what strategies are needed for the media's action to manage the public opinion of the society? The method used in this research will be thematic analysis. The findings of the research such as: news engineering to control public opinion, false portrayal in the media causing the deviation of public opinion, our weakness in producing appropriate content and the like indicate that from the point of view of the leader of the revolution, it is necessary for the media in the Islamic Republic to apply two socio-political and content-operational macro-strategies in produce functional strategies. Given paying attention by public opinions of the Islamic society, this will be managed in the right direction.

    Keywords: Supreme leader, strategy, activism, media, public opinion
  • صفیه رضایی*، محسن محمدی خانقاهی
    در نبرد ترکیبی به عنوان گونه ای نوین از نبردها، ابزارها و روش های متعددی درهم افزایی با یکدیگر و در راستای ایجاد ابهام و حمله راهبردی استفاده می شوند؛ به ویژه که عناصر کانونی در چنین نبردی، رسانه ها و به صورت خاص شبکه های اجتماعی هستند. از این جهت، برخورداری از رسانه های قدرتمند و توانمندی مدیریت و هدایت افکار عمومی در بستر این نبرد، اهمیت بسیاری دارد.ضمن اینکه پیش نیاز راهبردی در نبردهای ترکیبی، توانمندی و حکمرانی موثر رسانه ای و مجازی است. دامنه این توانمندی در راستای حل مسیله مدیریت و جهت دهی افکار عمومی و با هدف دفاع و بازدارندگی رسانه ای، جایگاه والایی دارد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی بایسته های مدیریت افکار عمومی در نبرد ترکیبی است. از این جهت سوال اصلی پژوهش این گونه صورت بندی می شود که: «الزامات سیاستی مدیریت افکار عمومی در نبرد ترکیبی چیست؟»؛ در این راستا برای پیشبرد پژوهش از روش تحلیل اسنادی و برای گردآوری داده ها از ابزار فیش برداری از منابع مختلف بهره گرفته شده است. براساس یافته های پژوهش، اعمال حکمرانی بر فضای مجازی، برخورداری از نقشه راه و راهبردهای منسجم و به روز رسانه ای، بازسازی مرجعیت رسانه ملی، افزایش توان رقابت شبکه های اجتماعی بومی و... از جمله الزامات سیاستی با هدف مدیریت افکار عمومی در عصر نبردهای ترکیبی است.
    کلید واژگان: نبرد ترکیبی, افکار عمومی, حکمرانی رسانه ای, شبکه های اجتماعی, سیاستگذاری
    Safiye Rezaee *, Mohsen Mohammadi Khaneghahi
    In the hybrid battle, as a new type of battles, multiple tools and methods are used in combination with each other in order to create ambiguity and strategic attack. Especially since the focal elements in such a battle are the media and especially social networks. For this reason, it is very important to have powerful media and the ability to manage and guide public opinion in the context of this battleIn addition, the strategic prerequisite in hybrid battles is the ability and effective media and virtual governance. The scope of this capability has a high position in order to solve the problem of managing and directing public opinion and with the aim of media defense and deterrence. Therefore, the main goal of this research is to investigate the needs of public opinion management in the hybrid battle. Therefore, the main question of the research is formulated as follows: "What are the political requirements of public opinion management in the hybrid battle?";In this regard, the document analysis method has been used to advance the research and the phishing tool from various sources has been used to collect data. Based on the findings of the research, exercising governance over the virtual space, having a coherent and up-to-date media strategy and roadmap, rebuilding the authority of the national media, increasing the competitiveness of native social networks and so on. It is among the policy requirements aimed at managing public opinion in the age of combined battles
    Keywords: Combined battle, Public opinion, media governance, Social Networks, Policy Making
  • ابراهیم انوشه *

    نسبت بین افکار عمومی و سیاست خارجی، همواره یکی از مباحثی بوده که دانشمندان و صاحب نظران علوم سیاسی و روابط بین الملل، دیدگاه های مختلفی نسبت به آن ارائه کرده اند. برخی از نظریه پردازان بر بی ثباتی افکار عمومی و هیجان آمیز بودن آن اشاره کرده اند و حتی عقیده دارند که در بسیاری از موارد افکار عمومی توسط دولتها و رسانه های وابته به آنها جهت داده می شوند و شکل می گیرند. لذا آنها بر این باور هستند به همین دلیل نمی توان در سیاست خارجی به افکار عمومی استناد کرد. اما در مقابل، گروهی دیگر بر این باور هستند که اتفاقا پژوهش ها، مطالعات و نظرسنجی ها انجام گرفته، معرف برخی از مولفه های باثبات و پایدار در افکار عمومی می باشد و در افکار عمومی جهت گیری های معنی داری وجود دارد. لذا نمی توان به سادگی از کنار افکار عمومی گذشت و افکار عمومی را در تصمیم گیریهای سیاست خارجی نادیده گرفت. لذا سیاستگذاران تصمیم گیرندگان سیاست خارجی باید افکار عمومی را بعنوان یک متغیر مستقل تاثیر گذار در سیاست خارجی مورد ملاحظه قرار دهند. این پژوهش بر اساس یک روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است. نویسنده به دنبال بررسی رابطه میان افکار عمومی و سیاست خارجی است و بعبارتی بهتر افکار عمومی چه نقش و تاثیری بر روی سیاست خارجی دارد؟ و اینکه افکار عمومی تا چه اندازه می تواند به عنوان یک متغیر مستقل بر روی سیاست خارجی تاثیرگذار باشد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که افکار عمومی چه بشکل واقعی و چه بشکل هدایت و مدیریت شده توسط دولتها در فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی مورد نظر قرار می گیرد. و تمامی دولتها خواه دموکرات و خواه غیر دموکرات سعی می کنند در ظاهر قضیه هم که شده، نقاب افکار عمومی را به صورت بزنند.

    کلید واژگان: افکار عمومی, رسانه ها, سیاست خارجی, سیاست بین الملل
    Ebrahim Anooshe *

    The relationship between public opinion and foreign policy has always been one of the topics that scholars and experts in political science and international relations have presented different views on. Some theorists have pointed out the instability of public opinion and its excitement, and they even believe that in many cases, public opinion is directed and formed by governments and affiliated media. Therefore, they believe that public opinion cannot be relied on in foreign policy. But on the other hand, another group believes that the researches, studies and surveys that have been conducted, represent some stable and stable components in public opinion and that there are significant trends in public opinion. Therefore, one cannot simply ignore public opinion and ignore public opinion in foreign policy decisions. Therefore, foreign policy decision makers should consider public opinion as an independent variable influencing foreign policy. This research is based on a descriptive-analytical method and using library and documentary studies. The author seeks to examine the relationship between public opinion and foreign policy, and in better words, what role and influence does public opinion have on foreign policy? And to what extent can public opinion influence foreign policy as an independent variable? The findings of this research show that public opinion is considered in the foreign policy decision-making process, both in real form and in the form of guidance and management by governments. And all governments, whether democratic or non-democratic, try to mask the public opinion.

    Keywords: Public Opinion, Media, Foreign Policy, International Policy
  • علیرضا کیقبادی*، علی اصغر جعفری

    رسانه ‏ها در دنیای امروز جایگاه ویژه و منحصر به فردی در مدیریت افکار عمومی دارند به طوری که نظام‏ های سیاسی تلاش می‏ کنند از رسانه‏ ها برای هدایت و مهندسی ارزش‏ها و نگرش های جامع استفاده کنند. در واقع رسانه ها یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت تغییر و تحولات اجتماعی به شمار می آیند و به واسطه این کارکرد مهم، تاثیر مستقیمی در انسجام ملی و در نهایت افزایش قدرت نرم کشورها می‏ گذارند. هدف از انجام این پژوهش این است که نقش رسانه ملی را در مدیریت تغییرات اجتماعی واکاوی وتبیین کند بر این اساس، فرضیه اصلی پژوهش این است که نقش رسانه ملی مبتنی بر پیش بینی و پیش تدبیری و با بهره گیری از آموزه های اسلامی ایرانی موجب مدیریت تغییرات اجتماعی خواهد شد. برای پاسخگویی به مساله تحقیق از روش آمیخته استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران حوزه های رسانه و ارتباطات، جامعه شناسی و علوم اجتماعی تشکیل داده اند.که از پرسشنامه نیزبه عنوان تکنیک جمع آوری داده ها استفاده شده است ضمن اینکه برای آزمون روایی و پایایی گویه های پرسشنامه از دیدگاه کارشناسان، انجام پیش آزمون و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ (80/0) استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون های آماری این پژوهش،نشان می دهد که نقش رسانه ملی بر مدیریت تغییرات اجتماعی تعیین کننده بوده و تاثیر مثبت دارد و با الهام از آموزه های اسلامی ایرانی موجب ارتقاء و افزایش قدرت نرم کشور خواهد شد.

    کلید واژگان: افکار عمومی, رسانه ملی, قدرت نرم, مدیریت تغییرات اجتماعی
    Alireza Keyghobadi *, AliAsghar Jafary

    In today's world, the media have a special and unique place in the management of public opinion, so that political systems try to use the media to guide and engineer comprehensive values and attitudes. In fact, the media is one of the most important tools for managing social change and transformations, and due to this important function, have a direct impact on national cohesion and ultimately increase the soft power of countries. The purpose of this study is to understand the role of national media. Analyze and explain in the management of social change. Accordingly, the main hypothesis of the research is that the role of the national media based on prediction and foresight and using Islamic-Iranian teachings will lead to the management of social change. To answer this question, mix methods have been used. The statistical population of this study consists of experts in the fields of media and communication, sociology and social sciences. To test the validity and reliability of the questionnaire items from the perspective of experts, pre-test and also calculation of Cronbach's alpha (0.80) has been used. The data collection tool was a questionnaire and reference to documents. The results of statistical tests of this study show that the role of national media on the management of social change is decisive and has a positive effect and inspired by Islamic-Iranian teachings will promote and increase the soft power of the country

    Keywords: Public opinion, IRIB, soft power, social change management
  • سید محمود اسلامی*

    دولت های مدرن دارای جامعه و همین طور سازوکارهای پیچیده هستند. این جوامع با تصمیمات آنی، بسیط و بدون جامع نگری قابل اداره نیستند. رسانه و شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از ارکان جامعه مدرن، نقش بسزایی در خط مشی گذاری عمومی بهینه و کارآمد دارد. تاثیر و نحوه پیوند رسانه و خط مشی گذاری عمومی در عصر حاضر یکی از موضوعات جدید در حیطه مطالعات علم سیاستگذاری عمومی است. در مقاله حاضر تاثیر رسانه های همگانی بعنوان بازیگران نرم بر خط مشی گذاری عمومی با استفاده از روش کتابخانه ای بررسی شد. نتایج این بررسی نشان می دهد که رسانه کارکرد دوجهی مثبت و منفی در سیاستگذاری ها ایفاء می کند. وجه مثبت بسترسازی و پیوند افکار عمومی با دولت و اقناع سازی اکثریت مردم برای افزایش احتمال موفقیت سیاست ها وجه منفی آن مخصوصا با گسترش شبکه های اجتماعی، رونق پوپولیسم و ارایه اطلاعات غلط به جامعه و در نهایت ایجاد موانع اجتماعی در مقابل برخی سیاست ها و مانع تراشی برای اصلاحات اساسی است.

    کلید واژگان: رسانه, ارتباطات, خط مشی عمومی, افکار عمومی, قدرت نرم
    Seyyed Mahmood Eslami *

    Modern governments have complex societies and mechanisms. These societies cannot be managed with immediate, simple and comprehensive decisions. As one of the pillars of modern society, media and social networks play a significant role in optimal and efficient public policy. The influence and manner of connecting media and public policy is one of the new topics in the field of public policy studies. In this article, the impact of mass media as soft actors on public policy was investigated using the library method. The results of this study show that the media plays a positive and negative dual role in policy making. The positive side of establishing and linking public opinion with the government and persuading the majority of people to increase the probability of success of policies, its negative side, especially with the expansion of social networks, the boom of populism and providing false information to the society, and finally creating social barriers against some policies and creating obstacles for The reforms are fundamental.

    Keywords: Media, communication, Public Policy, public opinion, Soft power
  • عزیزالله حاتم زاده*، علی صناعی، مرتضی شکری
    تجربه چند دهه اخیر نشان داده که جمهوری اسلامی ایران در مدیریت تصویر بین ‏المللی خود در زمینه حقوق بشر، بازتاب اعتراضات داخلی و همچنین توجیه سیاست‏ های منطقه‏ ای عملکرد مطلوبی نداشته است. بخشی از این مسیله به عوامل خارجی و تلاش جبهه ضدایرانی برمی‏ گردد؛ اما نمی ‏توان نقش و تاثیر عوامل داخلی را نادیده گرفت. فقدان درک مشترک از منافع ملی در میان سیاست گذاران و متولیان مدیریت تصویر بین‏ المللی جمهوری اسلامی، امنیت محوربودن سیاست خارجی و مبادلات فرهنگی، فقدان یک نهاد ملی مستقل و مسیول در عرصه تصویرسازی ملی، فقدان ارتباط/ تقسیم کار نهادینه و تعریف‏ شده بین نهادهای فعال در حوزه دیپلماسی عمومی و تصویر بین‏ المللی ایران و نداشتن برنامه بلندمدت در حوزه دیپلماسی عمومی و مدیریت تصویر بین‏ المللی ایران از مهم ترین موانع و چالش‏ های داخلی ایجاد یک تصویر مطلوب از ایران در جهان بوده ‏اند. نهادسازی، برندینگ ملی، به فعلیت‏رساندن ظرفیت ایرانیان خارج از کشور، مدیریت مناسب و هدفمند نمایندگی های فرهنگی، مخاطب‏ شناسی دقیق جغرافیایی/ فرهنگی/ سیاسی، بهره برداری بهینه از فضای مجازی و مدیریت پیام های روزمره برخی از راه کارهای ارایه شده در این مقاله برای بهبود مدیریت تصویر بین ‏المللی ایران است.
    کلید واژگان: مدیریت تصویر, دیپلماسی عمومی, افکار عمومی, جمهوری اسلامی ایران, سیاست گذاری
    Azizollah Hatamzade *, Ali Sanaei, Morteza Shukri
    The experience of the last few decades has shown that the Islamic Republic of Iran has not performed well in the field of human rights, managing the reflection of internal protests, and justifying its regional policies. Part of this problem is due to external factors and the efforts of the anti-Iranian front; but the role and influence of internal factors cannot be ignored. Lack of common understanding of national interests among policymakers and those responsible for managing the international image of the Islamic Republic, security-oriented foreign policy and cultural exchanges, lack of an independent and responsible national institution in the field of national image, lack of institutionalized and defined communication/ division of work between active institutions in the field of public diplomacy and Iran's international image and not having a long-term plan in the field of public diplomacy and managing Iran's international image have been one of the most important internal obstacles and challenges in creating a favorable image of Iran in the world. Institutionalizing, national branding, actualizing the capacity of Iranians abroad, appropriate and targeted management of cultural agencies, accurate geographical/cultural/political target audience, optimal use of virtual space and management of daily messages are some of the solutions presented in this article to improve Iran's international image management.
    Keywords: Image Management, public diplomacy, public opinion, Islamic Republic of Iran, Policy making
  • یحیی حافظ نژاد، ساسان ودیعه، رضا علی محسنی

    نخبگان سیاسی برای همراه کردن افکار عمومی با عقاید خود، الگوهای ارتباطی خاصی دارند که یکی از آن ها استفاده از شبکه های اجتماعی می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی استفاده از شبکه اجتماعی توسط نخبگان سیاسی برای هدایت افکار عمومی انجام گردیده است، بر اساس نظریه پردازی های انجام شده میتوان بیان نمود که الگوهای ارتباطی نخبگان سیاسی در استفاده از شبکه های اجتماعی برای هدایت افکار عمومی، شامل «توان تعاملی، توان اقناعی، توان همدردی و همفکری، توان همسانی کاربران و توان همگرایی کاربران» می شود. که در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفته اند. لذا مطالعه حاضر ازلحاظ روش توصیفی- اکتشافی است و جامعه آماری در این تحقیق 45 نفر از نامزدهای انتخاباتی استان ایلام است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه شبکه اجتماعی است. پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و چک لیست نتایج با استفاده از نرم افزار Lisrell و spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که بین توان تعاملی، توان اقناعی، توان همدردی و همفکری شبکه های اجتماعی و استفاده از آن ها برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی رابطه معنی دار وجود دارد.

    کلید واژگان: الگوهای ارتباطی, نخبگان سیاسی, شبکه های اجتماعی, افکار عمومی
    yahya hafeznejad, sasan vadie, reza alimohsenee

    The present age has been named the information age due to use new information technologies. communication technologies have entered all social space , and individual in human societies and his daily life, and knowledge have influenced him cyberspace as a collection of human interaction through computers regardless of space and place. leaders have specific communication patterns to achieve their goal and align public opinion with their ideas, . The present study is descriptiveexploratory in terms of method and is an applied study in terms of purpose and is an analytical study in terms of data analysis. The statistical population in this study is 45 candidates in Ilam . . After collecting information , the results were analyzed . Finally, after testing the hypotheses, the results showed that there is a significant relationship between interactive power, persuasive power, empathy and like-mindedness of social networks and their use to influence public opinion.

    Keywords: Communication patterns, Political leaders, Social Networks, Public Opinion
  • Ali Shabani, Seyed MohammadKazem Sajjadpour *, Hassan Khodaverdi, Karamollah Daneshfard

    Public policy is the main function of government; The most important issue in public policymaking is the support of the people for policies that create, recreate, strengthen and sustain the legitimacy and support of the government. Public opinion is one of the pillars influencing public policy. The media, civic organizations, university professors, political and social activists, and journalists represent public opinion. The elites in these groups influence the policymaking process by presenting the problems and demands of the people, proposing solutions, making decisions and participating in policy choices, evaluating policies and their effects. The subject of this article is to examine the impact of elites in changing Iran's strategy in the China belt and road initiative Plan. The Comprehensive 25-Year Strategic Partnership Agreement between Iran and China and the extensive participation in the belt and road initiative are seen as turning Iran's policy eastward. The main question of the article is what is the opinion of political and social elites on Iran's strategy in the belt and road initiative? How do they evaluate Iran's policy in this plan? From the point of view of public policy, what effect did the elites have on the rotation of Iranian policy to the east and the adoption of a strategy of active participation in the belt and road initiative? In answer to the above questions and other possible questions, the hypothesis of the article is that the opinion of social elites is in line with the strategy of developing Iran's interactions with the East and active presence in the belt and road initiative. The reaction of the elites as a representation of public opinion and its impact on the government's decision to change the strategy in the belt and road initiative plan is explained in the framework of the Defender Coalition theory. Findings of the research were obtained through surveys, detailed interviews and limited questionnaires.

    Keywords: Public policy-making, public opinion, Elites, Belt, Road Initiative, Iran, China
  • علی اکبر کرمانی*، احمد مرکز مالمیری، حسن زارعی محمودآبادی
    گزارش دهندگی فساد را می توان به مفهوم افشای اطلاعات مربوط به سوء مدیریت و یا سوء استفاده از قدرت برای انجام رفتار یا فعلی غیرقانونی تلقی نمود. به نظر می رسد قواعد ما در مورد گزارش دهندگی تنها معطوف به شهادت و مطلع بوده و در همین چهارچوب به حمایت از فرد گزارش دهنده فساد پرداخته باشد. فرضیه پژوهش حاضر این بوده است که مشارکت مردم در گزارش دهندگی فساد یکی از عوامل موثر در پیشگیری از فساد می باشد که از طریق تعیین نظام پاداش، جبران خسارت وارده به فرد گزارش دهنده در صورت ایراد خسارت از سوی متخلفین، حفظ هویت و محرمانگی، منع اخراج از کار و حمایت شغلی، گزارش عملکرد شفاف تخلف به مردم، استفاده از وسایل الکترونیکی پیشرفته جهت دریافت شکایت و گزارش های مردمی از تخلفات می تواند اجرایی و عملی گردد. مقابله با فساد با توجه به سیاست های راهبردی تدوینی رهبری می تواند زمینه مشارکت همگانی بیشتر مردم در امور سیاسی و مردم سالاری را نیز تقویت نماید. روش تحقیق در این مقاله، کیفی از نوع تفسیری است و داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای و از طریق فیش برداری گردآوری می شوند.
    کلید واژگان: فساد, گزارش دهی, افکار عمومی, سیاست راهبردی
    Ali Akbar Kermani *, Ahmad Maliri Markaz, Hasan Zareimahmoudabadi
    Reporting corruption can be seen as disclosing information about mismanagement or abuse of power to commit an illegal act or act. It seems that our rules on reporting are only focused on testimony and information, and in this context, we have supported the person who reports corruption. Public participation in reporting corruption is one of the effective factors in preventing corruption by determining the reward system, compensating the reporter in case of damage by violators, maintaining identity and confidentiality, banning dismissal and job support , Reporting the transparent performance of violations to the public, the use of advanced electronic devices to receive complaints and public reports of violations can be implemented and practical. Fighting corruption according to the strategic policies of the leadership can also strengthen the field of greater public participation in political affairs and democracy.The research method in this article is descriptive-analytical qualitative and the research data are collected in a library method by taking notes.
    Keywords: Corruption, Reporting, public opinion, Strategic Policy
  • محمدصالح حسین زاده*

    رسانه به عنوان ابزاری برای بحران سازی و بحران زدایی، روشن شدن افکار، ایجاد فضایی برای برخورد سالم و سازنده دیدگاه ها و اطلاع رسانی مناسب، از مهم ترین عوامل پیشرفت و از نشانه های پویایی و تحرک جامعه در دنیای کنونی محسوب می شود. در دنیای کنونی رسانه ها بخش گسترده ای از ماهیت افکار عمومی را شکل می دهند و به گونه ای فزاینده، این روند رو به افزایش است. سوال اصلی ما در این تحقیق ناظر به نقش فرهنگی، اجتماعی و سیاسی رسانه های جبهه مقاومت در مدیریت افکار عمومی بحران سوریه می باشد. روش مورد بهره در این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. روایی پرسش نامه از طریق روش صوری و اعتبار محتوا مورد تایید قرار گرفت و پایایی گویه ها نیز از طریق آلفای کرونباخ (990/0) مورد بررسی و تایید قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان خبره مرتبط با حوزه رسانه جریان مقاومت می باشند و نمونه مورد مطالعه که به صورت هدفمند انتخاب شده اند شامل 43 نفر از مدیران و کارشناسان مرتبط با حوزه رسانه کشور سوریه بوده که هم اطلاعات کافی در خصوص این تحقیق داشته اند و هم حاضر به همکاری بوده اند. یافته های تحقیق حاکی از این است که نقش فرهنگی رسانه از جمله ذهنیت سازی، فرهنگ سازی، تاثیر گذاری اجتماعی از جمله امیدآفرینی، وحدت آفرینی و تاثیرگذاری سیاسی از جمله بحران زدایی و بصیرت افزایی در مدیریت افکار عمومی نقشی موثر و اثرگذار دارند.

    کلید واژگان: رسانه, جبهه مقاومت, افکار عمومی, بحران سوریه
    MohammadSaleh Hosseinzadeh *

    The media as a tool for Crisis building and de-crisis, enlightenment, creating a space for a healthy and constructive approach to views and appropriate information, is one of the most important factors of progress and a sign of dynamism and mobility of society in today's world. In today 's world, the media forms a large part of the nature of public opinion, and this trend is increasing. Our main question in this research is the cultural, social and political role of the media of the Resistance Front in managing the public opinion of the Syrian crisis. The method used in this research is descriptive and analytical. The validity of the questionnaire was confirmed through formal method and content validity and the validity of the items was checked and confirmed through Cronbach's alpha (0.990). The statistical population of this study includes managers and experts related to the field of resistance media and the study sample that was purposefully selected included 43 managers and experts related to the field of media in Syria who also had sufficient information about this research and They have also been willing to cooperate. The research findings indicate that the cultural impact of the media, including mentality, culture, social impact, including hope, unity and political impact, including crisis resolution and enlightenment, have an effective role in managing public opinion.

    Keywords: Media, resistance front, public opinion, Syria crisis
  • محمدصالح حسین زاده*

    در دنیای امروز ما با پدید های تحت عنوان رسانه مواجه هستیم؛ رسان های که قدرت بسیار بالا و نفوذی عمیق در افکار عمومی تمام جوامع و کشورها می دارد. رسانه به عنوان ابزاری برای روشن شدن افکار، ایجاد فضایی برای برخورد سالم و سازنده دیدگاه ها و اطلاع رسانی مناسب، از مهم ترین عوامل پیشرفت و از نشانه های پویایی و تحرک جامعه در دنیای کنونی محسوب می شود. سوال اصلی ما در این تحقیق ناظر به نقش سیاسی امنیتی رسانه های جبهه مقاومت در مدیریت افکار عمومی بحران سوریه می باشد. مطالعه حاضر توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته، روایی آن با روش صوری و اعتبار محتوا و پایایی آن نیز ازطریق ضریب آلفای کرونباخ (993/0) مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل مسیولان و کارشناسان مرتبط با حوزه رسانه جریان مقاومت است و نمونه موردمطالعه که به صورت هدفمند انتخاب شده اند، شامل 30 نفر از مسیولان و کارشناسان مرتبط با حوزه رسانه کشور سوریه بوده که هم اطلاعات کافی در خصوص این تحقیق داشته اند و هم حاضر به همکاری بوده اند. یافته های تحقیق حاکی از این است که نقش های سیاسی - امنیتی رسانه ازجمله بحران زدایی، آگاه سازی و بصیرت افزایی، توسعه سیاسی جامعه و... در مدیریت افکار عمومی نقشی موثر و اثرگذار دارند.

    کلید واژگان: رسانه, جبهه مقاومت, افکار عمومی, بحران, نقش سیاسی, نقش امنیتی, سوریه
    MohammadSaleh Hosseinzadeh *

    In today's world, we face a phenomenon called media; A media that has a very high power and deep influence in the public opinion of all societies and countries. The media as a tool for enlightenment, creating a space for a healthy and constructive approach to views and appropriate information, is one of the most important factors of progress and one of the signs of dynamism and mobility of society in today's world. The main concern of the present study is The political-security role of the media of the Resistance Front in managing the public opinion of the Syrian crisis. The present study is a descriptive survey; Data collection tool in this study was a researcher-made questionnaire, its validity was confirmed by face method and content validity and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha coefficient (0.993). The statistical population of this study includes officials and experts related to the media of the resistance movement and the study sample that was purposefully selected included 30 officials and experts related to the field of media in Syria who had sufficient information about this study and The findings of the study indicate that the political-security roles of the media, such as crisis resolution, awareness and enlightenment, political development of society, etc. have an effective role in managing public opinion.

    Keywords: Media, resistance front, public opinion, Crisis, Political Role, Security Role, Syria
  • محمد ترابی، امین جمشید زاده

    در دنیای امروز، اهمیت رسانه‌های سنتی و الکترونیکی در افزایش قدرت نرم بر کسی پوشیده نیست پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش رسانه‌های نوشتاری و سایت‌های خبری در ارتقای قدرت نرم یک کشور تلاش است. در این راستا، سوال اصلی این است که رسانه های نوشتاری و سایت های خبری چه تاثیری بر قدرت نرم یک کشور دارند؟ در پاسخ به سوال مذکور این فرضیه محوری مطرح‌شده است که رسانه های نوشتاری و سایت های خبری از طریق تاثیرگذاری بر ساختار ذهنی و روانی مخاطبان، جهت‌دهی افکار عمومی و بسیج منابع باعث افزایش قدرت نرم می شوند. فرضیه فوق در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با ابزار کتابخانه‌ای مورد آزمایش قرار می‌گیرد. از سوی دیگر، در جهت حمایت نظری از موضوع، از نظریه‌های هابرماس، کلاوس اوفه و هژمونی رسانه‌ای گرامشی استفاده‌شده است. یافته‌ها بیانگر آن است که قدرت نرم در نظام تلاش با توجه به رسانه‌های نوشتاری و سایت‌های خبری به‌عنوان یکی از راهبردها و سیاست‌های مهم در جهت دست‌یابی به اهداف نظام‌های سیاسی می‌تواند باشد. درنهایت قدرت نرم ایران و نقش رسانه‌ها در این راستا موردتوجه قرار خواهد گرفت.

    کلید واژگان: قدرت نرم, رسانه نوشتاری, سایت خبری, دیپلماسی, افکار عمومی
    Mohammad Torabi, Amin Jamshidzadeh

    In today's world, the importance of traditional and electronic media in increasing soft power is not hidden from anyone. The present study seeks to examine the role of print media and news sites in promoting the soft power of a country. In this regard, the main question is what effect do print media and news sites have on a country's soft power? In response to this question, the central hypothesis has been raised that print media and news sites increase soft power by influencing the mental and psychological structure of the audience, directing public opinion and mobilizing resources. The above hypothesis is tested in this research using descriptive-analytical method and library tools. On the other hand, in order to theoretically support the issue, the theories of Habermas, Klaus Ofe and Gramsci media hegemony have been used. Findings indicate that soft power in the system of effort with regard to print media and news sites as one of the important strategies and policies to achieve the goals of political systems can be. Finally, the soft power of Iran and the role of the media in this regard will be considered.

    Keywords: soft power, print media, news site, diplomacy, public opinion
  • حمید درج*، مهدی هدایتی شهیدانی

    در این نوشتار تلاش گردیده تا تاثیر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در تقویت قدرت و نفوذ شیعیان در ساختار سیاسی عراق مورد توجه و تبیین قرار گیرد. بعد از حمله سال 2003، آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم صدام، جمهوری اسلامی، به عنوان کشوری مهم و تاثیرگذار در منطقه سعی داشته است با بهره گیری از منابع قدرت نرم خود، به افزایش حوزه نفوذ و توسعه قلمروی ژیوپلیتیکی خود در عراق جدید مبادرت ورزد. در این میان، با ارتقاء وزن و تثبیت قدرت شیعیان در ساختار و معادلات سیاسی عراق، جمهوری اسلامی ضمن توسعه همگرایی با دولت جدید این کشور، به قدرت و نفوذ بالایی در صحنه عراق به ویژه میان شیعیان این کشور دست یافته است. از این رو، سوال اصلی پژوهش این است که قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در تقویت قدرت شیعیان در ساختار سیاسی عراق(2020-2003) چه تاثیری داشته است؟مفروض نوشتار حاضر این است که از آنجایی که با حمله سال 2003 آمریکا به عراق، صحنه سیاست عراق با افرایش قدرت و نفوذ شیعیان همراه بوده است؛ لذا جمهوری اسلامی با تکیه بر رویکرد و منابع قدرت نرم خود، در تلاش است ضمن تقویت نقش و جایگاه شیعیان در معادلات سیاسی عراق، از خارج شدن فاکتورهای قدرت از دست شیعیان این کشور جلوگیری نماید و در این راستا؛ به توسعه قلمروی نفوذ و توان بازیگری تهران در عرصه سیاست عراق مبادرت ورزد.

    کلید واژگان: ایران, عراق, شیعیان, افکار عمومی, قدرت نرم
    Hamid Dorj *, Mehdi Hedayati Shahidani

    In this article, an attempt is made to pay attention to and explain the effect of the soft power of the Islamic Republic of Iran in strengthening the power and influence of the Shiites in the political structure of Iraq. After the 2003 invasion of Iraq and the overthrow of Saddam's regime, the Islamic Republic, as an important and influential country in the region, has tried to use its soft power sources to increase its sphere of influence and expand its geopolitical territory in the new Iraq. Meanwhile, by increasing the weight and consolidating the power of the Shiites in the political structure and equations of Iraq, the Islamic Republic, while developing convergence with the new government, has achieved high power and influence in Iraq, especially among the Shiites. Therefore, the main question of the research is what effect has the Islamic Republic of Iran had on strengthening the power of the Shiites in the political equations of Iraq (2020-2003)?The premise of this article is that since the 2003 US invasion of Iraq, the Iraqi political scene has been marked by increasing Shiite power and influence; Therefore, based on the discourse of the Islamic Revolution, the Islamic Republic is trying to strengthen the role and position of the Shiites in the political equations of Iraq, to prevent the factors of power from leaving the hands of the Shiites of this country, and in this regard; To develop Tehran's sphere of influence and acting power in the field of Iraqi politics.

    Keywords: Iran, Iraq, Shiites, public opinion, Soft power
  • وحید ذوالفقاری*

    افکار عمومی به مثابه بخشی از زیست سیاسی جوامع و کارگزار روشنگر، شر ضروری در سیاست خارجی است. در حالی که رهیافت سنتی با توجیه رازوارگی به عنوان ضرورت سیاست خارجی، تلقی رسانه های جمعی به عنوان عقل منفصل افکار عمومی و قرایت استعلایی از سیاست خارجی، منکر زیست سیاسی مستقل افکار عمومی است، قرایت نوین با انتقاد از نگاه ویترینی رهیافت سنتی، تکیه بر فرسایش انحصار اطلاعاتی سیاست گذاران در پرتو فرافرآیندهای جهانی شدن و انقلاب شناختی، قایل به تاثیر افکار عمومی بر سیاست خارجی است. اهمیت افکار عمومی در رهیافت مدرن تا حدی است که ناسازگاری شناختی بین افکار عمومی و سیاست گذاران خارجی، تصمیم گیری خردمندانه را متزلزل می سازد. در بیان دیگر، دسترس پذیری سیاست خارجی، هزاره سوم را به قرن شهروندی مبدل ساخت. بر اساس این ملاحظات، تحلیل پیوند بین افکار عمومی و سیاست خارجی به اهتمام اصلی نگاشته جاری بدل شد. برخلاف قرایت علمای روابط بین الملل که افکار عمومی را بی نگرش و کنش پذیر می پندارند، فرضیه پژوهش، افکار عمومی را به عنوان کنش گران خردورزی تلقی می کند که بر حسب محیط و موضوع تصمیم، بر سیاست خارجی اثر می گذارند. پژوهش جاری با استفاده از رهیافت جامعه شناسی کثرت گرا و تز اولویت شناختی، و روش تحلیلی- تطبیقی به آزمون فرضیه مبادرت می کند.

    کلید واژگان: افکار عمومی, انقلاب شناختی, جهانی شدن, سیاست خارجی, قرن شهروندی
    Vahid Zolfaghari *

    As a part of political life and illuminating broker, public opinion is a necessary evil in foreign policy. While the traditional approach considers confidentiality as the main element of foreign policy, regarding mass media as a detached intellect of public opinion and idealistic interpretation about foreign policy, repudiate the independent political life of public opinion, the new approach emphasizes the influence of public opinion on foreign policy by criticizing the traditional approach and accents on the reduction of the informative monopoly of policymakers due to globalization and the cognitive revolution. The importance of public opinion in the modern approach is such that the inconsistency between public opinion and foreign policymakers will decrease rational decision making. In other words, the availability of foreign policy has turned the new millennium into a citizenship’s century. Accordingly, analyzing the relationship between public opinion and foreign policy is the main question of this paper. Despite the interpretations of the researchers of international relations that consider public opinion as unattractive and inactive forces, the main hypothesis of this paper regards public opinion rational actor who affects the foreign policy according to the environment and the subject of the decision. This paper will test the hypothesis by using the pluralistic sociology approach and cognitive priority.

    Keywords: public opinion, cognitive revolution, Globalization, foreign policy, citizenship century
  • ابراهیم برزگر، تهمینه بختیاری*
    آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 با ازدست دادن یکی از بزرگترین متحدان خود در منطقه غرب آسیا، همه توان خود را برای تضعیف هویت اسلامی انقلابی جمهوری اسلامی به کار گرفت. مهم ترین اقدام آمریکا، امنیتی کردن ایران در صحنه جهانی بوده است. آمریکا در این فرایند به عنوان بازیگر امنیت ساز، از رسانه به عنوان یک بازیگر کارکردی و تسهیل کننده برای دستیابی به اقناع افکار عمومی، اجماع در میان بازیگران رسمی و اقدام علیه ایران استفاده کرده است. پرسش این است که آمریکا چگونه از ابزار رسانه برای امنیتی کردن ایران استفاده کرده است؟ فرضیه این است که آمریکا با وضع قوانین و سیاست گذاری های کلان و تعیین خط مشی برای رسانه ها و حمایت های مالی از آن ها، فرایند امنیتی کردن ایران را تسهیل کرده است. در دهه اول انقلاب، اقناع افکار عمومی آمریکا و جهان در دستور کار بود؛ در دهه دوم، این ابزار برای اقناع افکار عمومی با هدف اجماع علیه ایران به کار گرفته شد؛ در دهه سوم، اجماع سازی به منظور اقدام و تغییر باورها و نگرش های مردم ایران با هدف همراه کردن آن ها برای تغییر نظام و اعمال تحریم های بین المللی علیه ایران انجام شد و در دهه چهارم، از ابزار رسانه برای تثبیت و تقویت فرایند امنیتی کردن در سه مرحله اقناع، اجماع و اقدام به کارگرفته شد. در این پژوهش از چارچوب نظری مکتب کپنهاگ با تکیه بر کنش گفتاری و تحلیل مضمون استفاده شده است.
    کلید واژگان: امنیتی کردن, افکار عمومی, مخاطبان, اجماع سازی, تحریم های بین المللی
    Ibrahim Barzegar, Tahmineh Bakhtiari *
    Media as a tool to securitize the Islamic Republic of Iran based on the US Congressional Documents.After the victory of the Islamic Revolution in 1978, the United States did its utmost to undermine the Islamic-revolutionary identity of the Islamic Republic. The most important US action is to securitize Iran on the world scene. In this process, the United States, as a security actor, has used the media as a functional and facilitating actor to persuade public opinion, consensus among official actors, and take action against Iran. The question is, how has the United States used media tools to secure Iran? The hypothesis is that the United States has facilitated the process of securitizing Iran by enacting policies for the media and their financial support. In the first decade of the revolution, persuading American and world public opinion was on the agenda. In the second decade, this tool was used to persuade public opinion to reach a consensus against Iran. In the third decade, a consensus was formed to act and change the beliefs and attitudes of the Iranian people with the aim of bringing them together to change the system and impose international sanctions on Iran. In the fourth decade, media tools were used to consolidate and strengthen the security process in persuasion, consensus and action. After the victory of the Islamic Revolution in 1978, the United States did its utmost to undermine the Islamic-revolutionary identity of the Islamic Republic. The most important US action is to securitize Iran on the world scene. In this process, the United States, as a security actor, has used the media as a functional and facilitating actor to persuade public opinion, consensus among official actors, and take action against Iran. The question is, how has the United States used media tools to secure Iran? The hypothesis is that the United States has facilitated the process of securitizing Iran by enacting policies for the media and their financial support. In the first decade of the revolution, persuading American and world public opinion was on the agenda. In the second decade, this tool was used to persuade public opinion to reach a consensus against Iran. In the third decade, a consensus was formed to act and change the beliefs and attitudes of the Iranian people with the aim of bringing them together to change the system and impose international sanctions on Iran. In the fourth decade, media tools were used to consolidate and strengthen the security process in persuasion, consensus and action.
    Keywords: securitization, public opinion, Audience, Consensus Making, International Sanctions
  • مسعود مطلبی*
    ایران هراسی و شیعه ستیزی دو فاکتور مهم اکثر رسانه های جهان عرب چه به شکل مکتوب همچون الحیات، الشرق الاوسط، عکاظ، اخبار الخلیج، الاتحاد، الریاض و چه به شکل دیداری همچون شبکه های الجزیره، العربیه در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. هدف از انجام این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر «نظریه بازنمایی»، به رشته تحریر درآمده است، مطالعه نقش شبکه سعودی العربیه در اثر گذاری بر افکار عمومی جهان عرب توسط بازنمایی برخی از رخداد های ضد ایرانی و شیعی است. مطابق با نظریه بازنمایی در فرایند تاثیرگذاری بر افکار عمومی یک رسانه هیچ گاه ابزاری خنثی و یک میانجی بی طرف در ارایه تصویر به حساب نمی آید؛ زیرا هر رسانه ای، بنوعی متکی به زبان و معناست و زبان و معنا نیز در چارچوب گفتمان همواره متکی به قدرت حاکم است. لذا بازنمایی حوادث توسط رسانه ها - سوای بحث اخلاقی و غیراخلاقی بودن آن- دارای سو گیری ایدیولوژیک است. بر اساس نظریه «بازنمایی سوگیرانه»، شبکه العربیه مبتنی بر ایدیولوژی وهابیت به گونه ای سیاست ایران هراسی و شیعه ستیزی را ترسیم و دنبال می نماید که حتی خطر ایران برای جهان عرب بیشتر از رژیم صهیونیستی است. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که در فرایند عملیات روانی - رسانه ای شبکه العربیه، جمهوری اسلامی باید به عنوان نظامی سنی ستیز به تصویر کشیده شود که هیچ کاری جز قلع و قمع اهل تسنن منطقه و تسلط بر جهان عرب در قالب طرح هلال شیعی ندارد.
    کلید واژگان: رسانه, افکار عمومی, شبکه العربیه, ایران هراسی, شیعه ستیزی, جهان عرب
    Masoud Motalebi *
    After the victory of the Islamic Revolution in Iran, anti-Shiism and Iranophobia are two important factors in most of the media in the Arab world, whether in written form such as Al-Hayat, Al-Sharq Al-Awsat, Akhbar Al-Khaleej, Al-Ittihad, Al-Riyadh or visually as a network. Al Jazeera, Al Arabiya, Al Arab. The purpose of this research, which has been written in a descriptive-analytical method based on "representation theory", is to study the role of the Saudi Al-Arabiya network in influencing the public opinion of the Arab world by representing some anti-Iranian and Shiite events. According to the theory of representation in the process of influencing public opinion, a media is never a neutral tool and a neutral mediator in presenting the image; Because the media relies on language and meaning, and language and meaning always rely on power in the context of discourse. According to the "biased representation" theory, the Al-Arabiya network, based on the Wahhabi ideology, traces and pursues a policy of Iranophobia and anti-Shiism in a way that even Iran is more dangerous to the Arab world than the Zionist regime. The results of the present study show that in the process of Saudi psycho-media operations against Islamic Iran and also deciphering the revelation of Arab-Israeli relations in the media dictionary of Al-Arabiya network, the Islamic Republic should be portrayed as an anti-Sunni military. It has nothing to do but suppress the Sunnis of the region and dominate the Islamic and Arab world in the form of the Shiite Crescent.
    Keywords: Media, public opinion, Al-Arabiya Network, Iran phobia, Anti-Shiite, The Arab world
  • علیرضا زارعی

    مسئله عادی‌سازی روابط با صهیونیست‌ها ابعاد سیاسی، اقتصادی و جامعه‌شناختی در داخل جوامع عربی دارد. اگرچه این روند با فشارهای منطقه‌ای و بین‌المللی افزایش یافته، اما آنچه بیش از همه برجسته‌ است، وضعیت جوامع عربی در واکنش به این عادی‌سازی است. شاید همین وضعیت جامعه‌شناختی بیش از مولفه‌های دیگر، دولت‌های عربی را مستعد توسعه روابط خود با صهیونیست‌ها کرده است. البته این وضعیت متاثر از وضعیت ساختار جامعه مدنی، ارتباط دولت با جامعه مدنی و توده مردم، فرهنگ سیاسی انفعالی‌‌‌‌‌‌‌‌ تبعی نسبت به حاکمان را در این جوامع برجسته کرده است.
    این مقاله با روش توصیفی‌ تحلیلی و بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای و خارجی به‌دنبال پاسخ به این سوال است که دلایل عدم واکنش مناسب افکار عمومی جوامع عربی به عادی‌سازی روابط برخی دولت‌های عربی با رژیم صهیونیستی چیست؟

    کلید واژگان: عادی سازی روابط, افکار عمومی, جوامع عربی, دولت های عربی و رژیم صهیونیستی
    Alireza Zarei

    The issue of normalization of relations with the Zionists has political, economic and sociological dimensions within the Arab communities. Although this trend has increased with regional and international pressures, what stands out most is the situation of Arab communities in response to this normalization. Perhaps this sociological situation, more than any other component, has predisposed the Arab states to develop their relations with the Zionists. Of course, this situation, influenced by the structure of civil society, the government's relationship with civil society and the masses, has highlighted the passive-subordinate political culture towards the rulers in these societies. This article seeks to answer the question: what are the reasons for the lack of proper reaction of public opinion in Arab societies to the normalization of relations between some Arab states and the Zionist regime, using a descriptive-analytical method and using library and foreign sources?

    Keywords: normalization of relations, public opinion, Arab societies, Arab states andthe Zionist regime
  • اکبر ذوالفقاری*
    زمینه و هدف

    اعتماد سیاسی امری الزامی برای افزایش پایداری نظام های اجتماعی است. یزد در طول تاریخ همیشه میزان مشارکت سیاسی بالایی را تجربه نموده است، بر این اساس؛ این پژوهش قصد دارد عوامل اجتماعی موثر بر اعتماد سیاسی از منظر افکار عمومی مردم یزد را با روش پیمایش بررسی نماید.

    روش

    روش پژوهش از نوع پیمایش (کمی)، ابزار جمع آور داده ها، پرسشنامه بوده و با استفاده از فرمول عمومی کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین و به روش نمونه گیری خوشه تصادفی ساده در بین آن ها توزیع شده و پایایی شاخص ها با استفاده از آلفای کرونباخ برآورد شده است.

    یافته ها

    یافته های تحقیق حاکیست بین متغیر تعلق مذهبی، انسجام سیاسی-اجتماعی، هویت ملی، محرومیت نسبی، مصرف رسانه ای ، عدالت اجتماعی و قانون گرایی با اعتماد سیاسی رابطه معناداری وجود دارد. برحسب رگرسیون چندگانه؛ تعلق مذهبی با مقدار بتای (219/0)، انسجام سیاسی-اجتماعی (303/0)، هویت ملی (462/0)، محرومیت نسبی (386/0)، مصرف رسانه ای (397/0)، عدالت اجتماعی (372/0) و قانون گرایی (245/0) بیشترین اثر بر اعتماد سیاسی را داشته اند.

    نتیجه

    بر اساس نتایج تحقیق؛ درمجموع متغیرهای مستقل در مدل توانستند 45 درصد از تغییرات اعتماد سیاسی را پیش بینی کنند. نتایج همچنین نشان می دهد این متغیر در سطح بالا برابر با 35 درصد، متوسط 39 درصد و در سطح پایین 26 درصد است. بر این اساس وضعیت اعتماد سیاسی شهروندان یزد در حد مناسب است.

    کلید واژگان: اعتماد سیاسی, افکار عمومی, رسانه های جمعی, مشارکت اجتماعی, توسعه سیاسی
    Akbar Zolfaghari *
    Background and Purpose

    Political trust is the most important elements in democracy which has an important role in political and social stability of society. Yazd has experienced high political participation level in throughout history. According to this; this study intends to investigate the social factors affecting political trust from the perspective of public opinion in Yazd by survey method.

    Methodology

    The research method was survey (quantitative); the data collection tool was a questionnaire. Using Cochran's general formula, a sample size of 384 was determined.

    Findings

    The research findings show that there is a significant relationship between religious affiliation, socio-political cohesion, national identity, relative deprivation, mass media consumption, social justice and legalism with political trust. In terms of multiple regressions; religious affiliation with beta value (0.219), socio-political cohesion (0.303), national identity (0.462), relative deprivation (0.386), media consumption (0.397), social justice (372) / 0) and legalism (0.245) had the greatest effect on political trust.

    Result

    Based on the results of the study, independent variables in model could express and prospect 45 percent of political trust changes. This variable is equal to 35% at the high level, 39% at the average level and 26% at the low level. Accordingly, the political trust of the citizens of Yazd is appropriate.

    Keywords: Political Trust, Public Opinion, Mass Media, Social Participation, Political Development
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال